گفتمان جريان سوم – Telegram
گفتمان جريان سوم
110 subscribers
2.61K photos
806 videos
36 files
1.4K links
اين كانال صرفن براي گفت و گو جهت امكان سنجي ايجاد جريان سوم فكري، فرهنگي و اجتماعي در سپهر عمومي ايران با احترام به قوانين تاسيس گرديده است.
ارتباط با ما:
@News_Administrator
Download Telegram
Audio
#صوت

🔺لطفا اندیشکده ها را به رسمیت بشناسید!

📍ارائه محمدحسین بادامچی، مدیر اندیشکده مهاجر در نشست رییس مجلس با اندیشکده ها با موضوع «مسائل صنفی و حقوقی اندیشکده ها»/ ۱۰ تیر ۹۹/ تالار آفتاب مجلس شورای اسلامی

———————
🆔: @mohajer_thinktank
Forwarded from سیدمجیدحسینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻

🔹️ دکتر ۷۰ ساله مصری، قسم‌خورده برای خدمت به فقرا

دکتر محمد مشالی ۷۰ سال دارد. او هر روز با کمری خمیده و ظاهری ساده تا ۵۰ بیمار را ویزیت می‌کند. می‌گوید به عشق خدمت به بیماران فقیر حرفه پزشکی را انتخاب کرده و ۴۴ سال است که از این انتخاب پشیمان نیست.

اين جملات را گوش كنيد:
استادم می‌گفت اگر برای خريدن خانه به پزشكی آمده‌ايد، بهتر است به بورس و تجارت برويد تا پزشكی

#پزشک_رنج_كم_كن


🌐 @majidhosseini58
Forwarded from پسااسلامیسم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در اولین نشست نقد و بررسی #پسااسلامیسم استاد حوزه و دانشگاه استاد اسدپور به بررسی انتقادی این کتاب پرداختند. نکات طرح شده در این ویدیو در جمع بندی مباحث طرح شد.
دخانچی معتقد است «عرف، شرع و قانون» از دیرباز سه حوزه مجزا و در عین حال وابسته به هم بودند و لذا تقلا برای شرعی کردن قانون، حکومت را «دینی» نمی‌کند، بلکه عرف را جانشین شریعت و هوا و هوس‌های جامعه را جانشین قانون می‌کند. تضعیف عاملیت شریعت، رواج بی‌قانونی، سلاخی شدن آزادی‌های عرفی، سکولاریسم و هرج‌و‌مرج‌گرایی، از منظر دخانچی، نتیجه چنین وضعی است.
#پسااسلامیسم
@miladdokhanchi
@postislamism
Forwarded from راه سوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تا ۲۰۳۶ با پوتین!

🔹 ۸ تغییر در قانون اساسی روسیه که مردم در فراندوم به آن «بله» گفتند

@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 «لطفاً پیش از انتقاد از وضع موجود، خودانتقادی پیشه کنید!»

مهدی تدینی _ تاریخ‌اندیشی

🔹️جناب آقای موسوی خوئینی‌ها از بزرگان اصلاح‌طلبان نامه‌ای نوشته‌اند و از وضع موجود سخت انتقاد کرده‌اند. نامه با واکنش‌های متفاوتی روبرو شد و بنده هم با یادآوری اینکه جناب خوئینی‌ها خود از بنیانگذاران آمریکاستیزی رادیکال و انقلابی در ایران بودند، پرسیدم مگر وضع موجود تا حد زیادی معلول آمریکاستیزی نیست؟ پس این راهی است که حضرت ایشان از پایه‌گذارانش بوده‌اند و زمانی هم فرمودند ما باید به این راه افتخار کنیم. آقای محسن آرمین، یکی دیگر از چهره‌های اصلاح‌طلبان، متنی نوشتند و به کسانی که از نامۀ جناب خوئینی‌ها ایراد گرفته بودند، به تندی تاخته‌اند و جان کلامشان هم این است که باید بابت این نامه قدردان آقای خوئینی‌ها بود، نه اینکه پرسشی اضافه بپرسیم!

🔹️اکنون فرصت مناسبی است تا پرسشی را که همیشه مرا آزرده است از جناب آرمین و کسانی که مانند او فکر می‌کنند بپرسم. جناب آرمین دست به مغالطه‌ای زده‌اند و می‌گویند منتقدان آقای خوئینی‌ها «توبه‌فرمایان» هستند؛ یعنی می‌گویند آقای خوئینی‌ها باید بابت آنچه کرده توبه کند و بعد سخن بگوید. در حالی که این جعل نظر منتقدان است. پرسش امثال بنده روشن است: ایران آمریکاستیزترین کشور دنیاست و آمریکاستیزی نیز بانیانی داشته، از جمله جناب خوئینی‌ها که با اشغال سفارت آمریکا آمریکاستیزی را از یک «شور کور و احساسی» به صورت یک ایدئولوژی سازماندهندۀ هوشمند نهادینه کردند. وضع امروز ما نتیجۀ جنگ سرد ــ و گاهی گرم ــ تمام‌عیاری است که چند دهه است با آمریکا داریم.

🔹️زمانی جناب خوئینی‌ها می‌گفتند باید به این جنگ افتخار کنیم. نمی‌شود امروز که دشواری‌های این جنگ پس از چند نسل عیان شده است، بدون هیچ گونه «خودانتقادی» و بدون هیچ اشاره‌ای به باورهای خود، از وضع موجود انتقاد کنند و قضیه را به گردن دیگران بیندازند. وقتی می‌پرسیم آیا سنت آمریکاستیزی که ایشان از بانیانش بودند، غلط بود و چرا پیش از نقد دیگران، خود را نقد نمی‌کنند، با عتاب و بدگویی روبرو می‌شویم!

🔹️مسئلۀ بنده روشن و صریح است و آرزومند پاسخم: وقتی کسی حاضر نیست کار و اندیشۀ چهل سال پیش خود را به بحث بگذارد، چطور انتظار دارد دولتمردانی دیگر حاضر باشند عملکرد امروزشان را به بحث بگذارند؟ وقتی کسی حاضر نیست بپذیرد ممکن است چهل سال پیش مرتکب خطایی شده باشد، چطور انتظار دارد کسانی دیگر عملکرد امروزشان را به نقد بگذارند؟ وقتی سیاستمداران بازنشسته و دور از قدرت در دهه‌های شصت و هفتاد و هشتاد عمر خود حاضر نیستند بپذیرند وقتی هنوز جوان ــ و به فراخور جوانی جایزالخطاتر ــ بودند، ممکن است مرتکب خطایی شده باشند، چطور انتظار دارند کسانی که امروز در قدرتند و تصمیم‌سازان اصلی کشورند، انتقاد آن‌ها را اصلاً بشنوند، چه رسد که بپذیرند!؟

🔹️مشکل این است که برخی سیاستمداران «حقیقت را از روی عملکرد خود می‌نویسند»؛ یعنی هر کاری که هر زمانی انجام داده‌اند «حق» بوده است، اگر هم تناقضی در رفتارشان وجود داشته باشد (که شاید نتیجۀ تجربه‌اندوزی و واقع‌بین شدنشان است)، هرگز باعث نمی‌شود به سمت خودانتقادی پیش روند و اذعان کنند که در گذشته هم می‌توانستند طور دیگری دنیا را ببینند و طور دیگری رفتار کنند؛ بلکه هر آنچه کرده‌اند مصداق حق و حقیقت می‌دانند. حال اگر در این میان کسی بگوید دلیل این تغییر و تناقض در اندیشه و عمل شما چیست، به هر توجیهی متوسل می‌شوند تا اثبات کنند، تناقضی در کار نیست و جملۀ کلیدی همیشگی‌شان: «آن زمان اقتضا می‌کرد چنان کنیم و اکنون اقتضا می‌کند چنین کنیم».

🔹️سیاستمداران و دولتمردانی که همۀ عمر فقط یک مسیر واحد را می‌روند، قابل‌اعتمادتر از سیاستمداران و دولتمردانی‌اند که تغییر مسیر می‌دهند، اما حاضر نیستند واضح زبان به خودانتقادی بگشایند. این‌که کسی مسیرش را عوض کند و هر دو مسیر را هم «حق» بداند، خودکامانه‌تر از این است که مسیرش را تحت هیچ شرایطی عوض نکند. رسم بر این است که هر کس می‌خواهد خود را «ناصح» نشان دهد، از وضع موجود می‌نالد و به ویژه از «آفت استبداد» دم می‌زند. برای مبارزه با استبداد نقطۀ شروع جامعه و سیاست نیست، «خویشتن» است؛ خویشتن...


@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 امروز در موضع فتح خرمشهر هستيم

✍️ محسن رنانی

اصلاح‌طلبي در ۷۶ مي‌توانست شروع نشود اما تشتت در ائتلاف حاكم، باعث شد كه جامعه از اين فرصت بهره ببرد.اصلاح‌طلبي، تصادفي شروع شد نه «الزامي» بنابراين وقتي شروع شد، الزامي به تكميل آن نبود و مي‌توانستند مانع تكميل و تكامل آن شوند و شدند. تحول‌خواهي ۸۸ هم مي‌توانست شروع نشود و وقتي هم شد، ديديم كه نگذاشتند تكميل شود. اما «افق‌گشايي» را نه مي‌شود مانع شروعش شد و نه پس از شروع مي‌شود مانع تكميل آن شد. افق‌گشايي يك انتخاب «همه يا هيچ» است.

در دهه‌هاي پيشين اگر تغييرات شكست مي‌خورد، مرحله بعدي‌اي وجود داشت. از جنگ به بهبود، از بهبود به اصلاح، از اصلاح به تحول و از تحول به افق‌گشايي، مي‌توانستيم عبور كنيم. اما بعد از افق‌گشايي چيزي نيست و جايي نيست كه برويم، انهدام است. الان ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند يعني اقتصاد و جامعه و سياست و كرونا همگي دست به دست هم داده‌اند تا تو اين آخرين قرص‌نان‌هايي كه از چاه نفت درآورده‌اي را به غفلت نخوري و فقط و فقط صرف زنده ماندنت بكني و بعد براي داشتن چيزي بيش از زنده ماندن «بايد» الگوي زيست خودت را تغيير بدهي و اين مي‌شود همان افق‌گشايي.يعني بايد اولويت‌هاي زندگي‌ات را تغيير دهي، الگوي تغذيه و تحرك و گفتار و شغلت را تغيير بدهي و تغييرات ديگري را نيز اگر به آن تن ندهي ديگر قلب و كليه و كبدت همراهي نخواهند كرد و ناگهان روزي در يك فشار جسمي يا روحي كه قرار خواهي گرفت، بدنت تشنج مي‌كند و تمام.

اين افق‌گشايي با انتخابات ۱۴۰۰ رخ خواهد داد و البته هيچ فرقي نمي‌كند كه نتيجه انتخابات ۱۴۰۰ چه باشد.آن انتخابات، خواه بسته و بي‌شور برگزار شود و از آن يك محافظه‌كار (اصولگرا، نظامي، ولايتمدار و ...) بر سرقدرت بيايد يا يك انتخابات آزاد و بسيار پرشور و قطبي شده برگزار شود و از آن يك تحول‌خواه (اصلاح‌طلب، ميانه‌رو، توده‌گرا، روشنفكر و ...) به قدرت برسد، نتيجه يكي خواهد بود: قطار اقتصاد و سياست در ايران به انتهاي ريل خود رسيده و سوزنبان هركس مي‌خواهد باشد «بايد» دسته سوزن را بچرخاند وگرنه قطار از ريل خارج خواهد شد و پس از آن نمي‌دانيم چه رخ خواهد داد.مگر اينكه اين سوزنبان «تصميم قاطع گرفته باشد» كه قطار به ته دره برود و چون چنين سوزنبان جگرآوري در ميان نخبگان سياسي كشور سراغ ندارم (فقط در مورد آقاي احمدي‌نژاد شك دارم!) مطمئن هستم كه هر كس بيايد دسته سوزن را مي‌چرخاند و عصر جديدي در جمهوري اسلامي آغاز خواهد شد.

چه سال دل‌انگيزي در پيش داريم! فقط آدم دلش مي‌خواهد اين انتقال بي‌نظير تاريخي در ايران كه با گردش قرن هجري از ۱۴ به ۱۵ و انتقال قدرت تمدني از «غربِ غرب» به «شرقِ شرق» همراه است و در زمانه‌اي كه ويروس كرونا به عنوان «ستون پنجم توسعه» در حال ايجاد تحول همه عرصه‌هاست، انتقالي آرام و كم‌هزينه و كم‌تنش باشد.

پس اصلا نگران اين نباشيم كه اگر فلانی بيايد ايران، سوريه مي‌شود يا ليبي مي‌شود يا عراق مي‌شود يا مصر مي‌شود يا ونزوئلا مي‌شود. نه، ايران «نمي‌تواند» هيچ كدام از آنها بشود، چه ترامپ بماند چه نماند، چه نظاميان بيايند چه نيايند؛ به نظرم امروز تنها بايد اميدوار بودكه دولت در سال جاري بتواند اقتصاد را به خوبي مديريت كند كه با انهدام بورس يا انفجار بازارهاي ديگر همراه نشود و با آرامش به سال بعد برود و تك‌تك ما هم بكوشيم اين نسل نوخواسته و افق‌آفرين را با گفت‌وگو و محبت و همدلي و همزباني مجاب كنيم كه اندكي صبوري كنند و در اين كوتاه زمان باقيمانده تا افق‌گشايي دست به اعتراضات خونين و شورش‌هاي كور نزنند تا كشور به سلامت از اين مرحله عبور كند.

ايران امروز در وضعيت فتح خرمشهر است. همه دهن‌كجي‌ها را به امريكا كرده و امريكا با تمام قوا ايران را تحريم كرده ولي هيچ كدام از پيش‌بيني‌هاي امريكا در مورد ايران محقق نشده و ايران همچنان پرقدرت ايستاده است.اين البته يك پيروزي است اما «دير نمي‌پايد». تا در اوج اين پيروزي هستيم و تا ترامپ درگير مشكلات است بهترين فرصت براي مذاكره است.

مبادا گمان كنيم ترامپ در انتخابات بعدي شكست خواهد خورد و سرنوشت يك جامعه را به يك احتمال موهوم گره بزنيم. شك نكنيم كه مذاكره با ترامپ تضعيف شده امروز، بهتر از مذاكره با جو بايدن پيروز خواهد بود.امروز نقطه طلايي است كه هر دو طرف از مذاكره، منفعت سنگين مي‌برند منفعت امريكا يك «منفعت رواني» است در حالي كه منفعت ما واقعي است و با نان مردم و آينده جوانان سروكار دارد. هزينه پذيرش مذاكره براي ما فقط چند شب فشار رواني است و البته يك سياستمدار ميهن‌دوست هرگاه لازم باشد از آبروي خودش براي عبور كشور از بحران‌ها مايه خواهد گذاشت.

@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴بی شرمی ما را نابود خواهد کرد
فرهاد قنبری

🔹️آندره تارکوفسکی در یکی از دیالوگ های فیلم سولاریس می گوید "شرم، احساسی است که انسانیت را نجات خواهد داد"

🔹️این جمله ساده تارکوفسکی را با دقت و تامل بیشتری نگاه کنیم. "شرم" همان حلقه گمشده ای است که بیشتر از هرچیزی ما و بقا جامعه ما را تهدید می کند.
🔹️امروز مسئولان بدون هیچ شرمی منافع فردی و گروهی خود را به وظیفه اجتماعی خود ترجیح می دهند.
🔹️دلالان و واردکنندگان بدون هیچ شرمی زندگی میلیون ها نفر را برای منافع شخصی خود نابود می کنند.
🔹️ استاد دانشگاه و پزشک و کارمند و.. بدون هیچ شرمی از مخاطبان و مراجعان خود سوء استفاده می کنند.
🔹️فعالین رسانه ای و مجازی بدون هیچ شرمی به دیگران تهمت زده و آبروی هر کسی را که دلشان بخواهد می ریزند.
🔹️جوانان و نوجوانان بدون هیچ شرمی مقابل پدر و مادر و معلم و استاد و.. هر گونه که دلشان بخواهد حرف می زنند و رفتار می کنند.....
🔹️در جامعه ما نه تنها " شرم" از میان رفته است بلکه "بی شرمی" به عنوان یک ارزش و افتخار به نمایش در می آید.
🔹️آقا زاده هابی که با رانت دولتی در کشورهای غربی مشغول زندگی لاکچری است، بی هیچ شرمی در شبکه های مختلف مجازی سبک زندگی خاص خود را به رخ مردم می کشد.
🔹️طبقه دلالی که با سو استفاده از شرایط کشور ونبود نظارت یک شبه ره صد ساله را می پیماید با به نمایش گذاشتن سبک زندگی پرهزینه و متفاوت خود فاصله طبفاتی افسار گسیخته را عیان تر به رخ جامعه می کشد.
پزشک، مدیر شرکت و کارخانه یا استاد دانشگاهی که استفاده از موقعیت خود (انشجویان، مراجعان و کارکنان) با بی شرمی سو استفاده می کند با سری بالا به آن رفتار خود فخر می فروشد
🔹️آموزشگاه نقاشی، کارگاه شعر و داستان نویسی و موسیقی و بازیگری و امثالهم با بی شرمی تمام هر هدفی را دنبال می کنند جز هدفی که برای آن شکل گرفته است..

🔹️ضرب المثل قدیمی " در دیزی بازه، حیاء گربه کجا رفته است" در ایران امروز بیشتر از هر ضرب المثلی قابل استفاده است.‌..
درست است که در جامعه امروز ما نظارتی بر فعالیت موسسات و شرکت های مختلف وجود ندارد.
🔹️درست است که آقا زاده بدون کمترین مزاحمتی بر اسب اقبال خود سوار و می تازند.
درست است که ایران بهشت دلالان و فرصت طلبان اقتصادی است.
🔹️درست است که شرایط پول شویی و سو استفاده از موقعیت به بهترین وجه فراهم است...
اما " در دیزی باز است حیا گربه کجا رفته است؟"
🔹️چگونه شخصی با ماشین چند میلیاردی در شهری که اکثریت آن با پراید تردد می کنند حاضر می شود و نه تنها از هموطنان خود احساس شرم نکرده بلکه فخر فروشی می کند؟
🔹️چگونه در شهری که برخی از ساکنان آن در تامین غذای شب مانده و سر در سطل زباله فرومی کنند، عده ای وعده غذای میلیونی خود را بی هیچ خجالتی سرو می کند؟
🔹️به نظر برای شوآف و به تماشا گذاشتن چنین سبک زندگی علاوه بر ثروت و رانت میزانی وقاحت و بی شرمی نیاز است که به نظر در این جامعه تمام و کمال موجود است.
باید گزاره تارکوفسکی را در اینجا به صورت وارونه نوشت و گفت " آن چیزی که نابودمان کرده است و انسانیت را از بین برده، وقاحت و بی شرمی مان است.

🔹️دیرگاهی است دیگر در این جامعه صورتی از شرم سرخ نمی شود و هیچ عمل و کرداری قبیح شمرده نمی شود. دیرگاهی است به صورت آرام و خزنده تمام ارزش های انسانی و اخلاقی در پای منافع و لذت های فردی قربانی شده و هیچ خبری شرم زده و متعجبمان نمی کند. دیگرگاهی است که آرام آرام شرم از جامعه ما رخت بربسته است و این بزرگترین زنگ خطر برای مایی است که گوش هایمان قدرت شنواییش را از دست داده است.

@rahsevom
Forwarded from پسااسلامیسم
احیای امر سیاسی_درسگفتاریکم.pdf
1.6 MB
🔹الهیات چپ نو مسلمان و امر سیاسی:
اولین درس‌گفتار از سری درس‌گفتارهای پسااسلامیسم که در آن میلاد دخانچی به تفکیک «چپ نو» از «چپ قدیم»، اهمیت شریعتی و مطهری، لزوم احیای امر سیاسی و جایگاه «قانون» در سنت پسااسلامیستی صحبت به میان آورده است.

@postislamism
Forwarded from جمهورى سوم
حکومت عدل: الگویی برتر از لویاتان انقلابی

🔴یادداشت «معمای بی طرفی و جهتداری» که چند روز پیش منتشر کردم، طرحی است برای پایان دادن به پارادوکس «نهضت و نهاد». بر پایه آن یادداشت باید گفت که آسیب‌شناسی علی شریعتی از استحاله تشیع علوی به تشیع صفوی نتیجه طبیعی و محتوم تشکیل نهادی ناپایدار به نام «دولت انقلابی» است. مرحله‌ای بنیادین از فهم نحوه زوال و نابودی و انحراف یک نهضت در کالبد یک دولت مرده که مع‌الاسف نه‌تنها علی شریعتی به آن نپرداخت، بلکه آنرا در قالب نظریه‌ای به نام امت و امامت به عنوان «دوره گذار به جامعه بی‌طبقه توحیدی» تجویز کرد.
اشتباه در تجویز «دولتِ جهتدار» و ناتوانی در فهم ماهیت ضدانقلابی آن بویژه تحت تأثیر انقلاب روسیه و الگوی حزب کمونیسم شوروی بعنوان حزب پیشروی انقلابی مستقر در دولت، متأسفانه امری شایع در میان روشنفکران صدر انقلاب اسلامی ۵۷ است و آیت الله منتظری و بهشتی و تأسیس حزب جمهوری اسلامی بویژه پس از پیروزی انقلاب نقشی اساسی در استقرار چنین مدلی دارد هرچند شهید بهشتی خود از معدود افرادی است که ریشه های فکر جمهوری‌خواهانه دارد و تلاشی از جمع «جمهوری و لویاتان انقلابی» در عملکرد او به چشم می‌خورد، میراثی فراموش شده که از پیش‌نویس قانون اساسی به قانون اساسی اول و سپس قانون اساسی دوم و امروز در آستانه جمهوری سوم، روز به روز بیشتر به محاق رفته است.

🔴علی‌الظاهر ریشه های آلودگی نظریه سیاسی چپ به «لویاتان جهتدار ایدئولوژیک و انقلابی» را باید در تز دیکتاتوری پرولتاریای مارکس و انگلس به عنوان نظریه دولت گذار جستجو کرد که در همان ایام به خوبی مورد نقادی چپهای آنارشیست بویژه باکونین قرار گرفت، اما این نقد همواره در حاشیه جناح لویاتانی چپ مهجور ماند. توجه به انتقادات آنارشیستی بر تز دوران گذار لویاتان ایدئولوژیک، در نهضتِ منجر به پیروزی انقلاب اسلامی به چشم نمی‌خورد و عملاً ایده «تداوم نهضت بیرون دولت» میان دو رویکرد لویاتان انقلابی حزب جمهوری‌اسلامی و لویاتان لیبرال و بی‌طرف نهضت آزادی و مهندس بازرگان ذبح می‌شود. حتی مجاهدین خلق بیش از حزب، به ساختِ تشکیلاتیِ و سازمانیِ امنیتی و ضد جمهوری‌خواهانه تحت لوای رهبری واحد معتقد بود و برخی نظریه‌پردازی های دموکراتیک بنی‌صدر نیز عملاً با توجه به رابطه او با ارتش و مخالفتش با مسلح شدن نیروهای مردمی اورا به ژاکوبنهای انقلاب فرانسه شبیه می‌کرد.

🔴درواقع نیروهای انقلابی ایران چه متأثر از انقلاب فرانسه وچه متأثر از انقلاب روسیه، ژاکوبنی و کمونیستی فکر می‌کردند و نهضت آزادی نیز تحت تأثیر انقلاب انگلیس و انقلاب مشروطه ایران، فئودالی-بورژوایی.سنت جمهوری‌خواهانه و حقوقی انقلاب امریکا نفوذی در میان انقلابیون نداشت و شاید تنها حقوقدانانِ نویسنده پیش‌نویس قانون اساسی و تا حدودی شهید بهشتی رنگ و بویی از آنرا شنیده بودند. تنها سنت آنارشیستی قابل توجه در انقلاب اسلامی ایران همین ایده مسلح کردن نیروهای مردمی بود که به تشکیل سپاه پاسداران منجر شد و از قضا به مهمترین و تنها ابتکار انقلاب اسلامی به لحاظ ساختاری در چهل سال اخیر تبدیل شد. ایده‌ای که البته خیلی زود توسط لویاتان مرکزی مصادره شد و به زوال گرایید و طرح آن امروز در داخل مرزهای ایران «اقدام علیه امنیت ملی» محسوب می شود، هرچند در کشور همسایه ما عراق تحت عنوان «سلاح مستقل و غیردولتی حزب الله و حشدالشعبی» در حال پیاده‌سازی است.

🔴اما علاوه بر انتقادات آنارشیستی قبل از انقلاب، در بسیاری از اوقات خیزشی انقلابی و اصیل علیه شکل مصادره شده انقلاب در قالب «لویاتان جهتدار ایدئولوژیک» در حدود چند دهه پس از پیروزی شکل می‌گیرد. ما یک ناسیونالیسم پساپهلوی داریم که نامش مصدق است و یک سوسیالیسم پساشوروی داریم که نامش تروتسکی است. بر همین سیاق یک اسلامِ پساخلافت داریم که نامش شیعه است و یک احیای انقلابیِ پسااسلامیستی که در سالهای اخیر بیش از همه دکتر احمدی‌نژاد داعیه‌دار آن بوده است. در تمام این «نهضتهای پس از نهضت» ما با درخواست تداوم نهضت بیرون از قلمرو بسته و تحریف شده لویاتان مواجهیم. مطالبه نهضت پساخلافت شیعه، پساشورویِ تروتسکی و پساپهلویِ مصدق نه ترمیدور یا نرمالیزاسیون یا بر زمین گذاشتن بار انقلاب و بازگشت به دولت بی‌طرف لیبرال-فئودالی قبل از انقلاب، بلکه دولت بی‌طرفِ عادلی است که نه تنها به دنبال مهندسی اجتماعی نیست، بلکه امکان تداوم نهضتها و رقابت آنها در محیط اجتماعی و سیاسی را آزاد می‌گذارد و تضمین می‌کند. این آرمان حکومت عدل است که از تمام اشکال حکومت دینی، حکومت ملی، حکومت خیر، حکومت ایدئولوژیک و حکومت انقلابی برتر است، چرا که بر خلاف انحصار و دیکته دین، ناسیونالیسم، ایده خیر، ایدئولوژی و انقلاب که آنها را به ضد خود تبدیل کرده، با تضمین عدالت و آزادی راه پیگیری، تکامل، رقابت و تعاون همه نهضتها و آرمانهای رهایی‌بخش را فراهم می‌کند.
Forwarded from سیدمجیدحسینی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻

🔹️ عنايت قهرمان ماست!

می‌گويد: غيرتم اجازه نداد خانم ها بسوزند!

كنار اين كلينيک خصوصی تجريش، يک نفر عنايت، غيرتش اجازه نداد، آن هم اهل خوزستان!


🌐 @majidhosseini58
Forwarded from راه سوم
🔴آیا ما وارثانِ پرِ سوّمِ سیمرغیم؟ !

ه ا سایه، هوشنگ ابتهاج

🔹️در شاهنامه‌ٔ فردوسی روایت عجیبی وجود دارد.
داستان از این قرار است وقتی که زال می ‌خواست سیمرغ را ترک‌ کند، سیمرغ سه پَر از پَرهای خود را به او داد و گفت: «هرگاه در سختی و بلا افتادی پرها را به آتش بکش تا‌ من به یاری‌ات بشتابم.»

🔹️سالها گذشت تا اینکه رودابه، همسرِ زال، رستم را آبستن شده و ناتوان از وضع ‌حمل در بستر مرگ افتاد.
زال هراسان، اولین پرِ سیمرغ را به آتش می کشد. سیمرغ به یاری رودابه و فرزندش می آید و او را از مرگ می‌رهاند.

زال به هنگام مرگ، دو پرِ دیگر را به رستم‌ می دهد تا در سختیها سیمرغ را به یاری طلبد.

🔹️سالها می گذرد و رستم در جنگ با شاهزاده اسفندیار دچار زخمهای فراوان می‌شود و مستأصل از شکست، پرِ دوّم را به آتش می کشد. سیمرغ آشکار شده، رستم را درمان می کند و راز شکست اسفندیار را بر‌ملا می‌ سازد تا رستم پیروز شود.

اما راز سر به مُهری که فردوسی قرنهاست آن را پنهان کرده، این‌ جاست.

🔹️فردوسی تکلیفِ پرِ سوّم را مشخص نکرده است. در هیچ جای شاهنامه نشان و خبری از پرِ سوّم نیست. و کماکان سرنوشت آن در پرده‌ٔ معماست.

🔹️حتی هنگامی که رستم در هفت‌خوان، در نبرد با دیو سپید گرفتار می گردد،
و یا در رزم اوّل از سهراب شکست می خورد، پر سوّم را در آتش نمی‌ افکند.

🔹️و یا هنگامی که در چاهِ نابرادری اش شغاد، به تیرهای زهر‌آلود گرفتار آمد و کشته ‌شد، پرِ سوّم را به آتش ‌نکشید.

مگر چه چیزِ با ارزش تر از جانش وجود داشت که مرگ را پذیرفت اما پرِ سوّم را نگاه داشت؟

🔹️براستی رستم پرِ سوّم را به چه کسی سپرده است؟ قرار بود پرِ سوّم به دست چه کسی برسد و در چه زمانی در آتش افکنده ‌شود؟

ادبیات اساطیریِ ایران شعله‌ گاهِ دیرنده‌ای از اشارات و کنایه‌های ژرف و رازآلود است.

اشاراتی که خاستگاهش، همان تجسمِ آمال و آرزوهای ساکنانِ فلاتِ ایران است.

🔹️فردوسی با هوشِ تاریخی و جامعه‌ شناسانه اش، پیش‌بینی روزهای تیره گون میهنش را نموده بود.

🔹️او نیک می‌دانست گردش گردون بر ایرانیان روزهای هم‌دیسِ حاکمیتِ ضحاک را بازمی‌آورد!

🔹️فردوسی در تعبیری رازآلود، صبحِ روشنِ رهایی‌ِ ایرانیان از تیره‌بختیِ هر دوره‌ای از تاریخ را، در صدفی مکتوم قرار داده تا باورِ این که همواره راهی برای سعادت‌ ایرانیان وجود دارد، باقی بماند.

تاریخ گواه این مدعاست که ایران خانه‌ٔ سیمرغ است و ایرانیان نوادگان رستم و زال اند.

🔹️سرانجام ایرانیان سوّمین پرِ سیمرغ را به آتش خواهند کشید، تا سیمرغِ خِرد و شادمانی، از پس ظلام وحشت و تیره‌روزی بر فلات ایران لبخند بزند.


@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 نامه ای ازمحسن رنانی استاد دانشگاه اصفهان

🔹 معلم‌های عزیز
سلام
ما چهل سال است بخش اعظم جوانانمان را درس دادیم و به دانشگاه فرستادیم ،
اما همه چیز بدتر شد.

🔹تصادفات رانندگی‌مان بیشتر شد
ضایعات نان‌مان بیشتر شد
آلودگی‌ هوای‌‌مان بیشتر شد
شکاف طبقاتی مان بیشتر شد
پرونده‌های اختلاس در دادگستری‌مان بیشتر شد
تعداد زندانیان‌مان بیشتر شد
و مهاجرت نخبگانمان بیشتر شد.

🔹پس دیگر دست از درس دادن صرف بردارید.
آموزش کودکان ما ساده است.
ما دیگر به دانشمند نیازی نداریم, ما اکنون دچار کمبود مفرط انسانهای توانمند هستیم.

🔹پس لطفا به کودکان ما فقط مهارت های زندگی کردن را یاد بدهید.
به آنها, گفت‌ و گو کردن را ،تخیل را ،خلاقیت را ،مدارا را ،صبر را ،گذشت را ،دوستی با طبیعت را، داشتن توان عذرخواهی را

🔹دوست داشتن حیوانات را ،لذت بردن از برگ درخت را ،دویدن و بازی کردن را، شاد بودن را، از موسیقی لذت بردن را، آواز خواندن را، بوییدن گل را ،سکوت کردن را ،شنیدن و گوش دادن را ،اعتماد کردن را ،دوست داشتن را راست گفتن را و راست بودن را بیاموزید.

🔹باور کنید
اگر بچه‌های ما ندانند که فلان سلسله پادشاهی کی آمد و کی رفت
و ندانند که حاصل ضرب ۱۱۴ در ۱۱۴ چه می شود و ندانند که آیا با پای چپ وارد دستشویی شوند یا با پای راست
هیچ چیزی از خلقت خداوند کم نمی شود.

🔹اما اگر آن‌ها زندگی کردن را و عشق ورزیدن را و عزت نفس را و تاب آوری و عدم پرخاشگری را
تمرین نکنند، زندگی شان خالیِ خالی خواهد بود و بعد برای پر کردن جای این خالی‌ها، خیلی به خودشان و دیگران و طبیعت خسارت خواهند زد.
لطفاً برای بچه‌های ما، شعر بخوانید، به آنها موسیقی بیاموزید ، بگذارید با هم آواز بخوانند

🔹اجازه بدهید همه با هم فقط یک نقاشی بکشند تا همکاری را بیاموزند
بگذارید وقتی خوابشان می آید بخوابند
و وقتی مغزشان نمی کشد یاد نگیرند.

🔹لطفاً بچگی را از کودکان نگیرید.
اجازه بدهید خودشان ایمان بیاورند
فرصت ایمان آزادنه و آگاهانه را از آنان نگیرید
زبان شان را برای نقد آزاد بگذارید
بگذارید خودشان باشند و از اکنون نفاق را و ریا را در آنها نهادینه نکنید.

🔹اکنون که شما و ما و فرزندان ما همگی اسیر یک نظام آموزشی فرسوده هستیم،دست کم هوای همدیگر را داشته باشیم

🔹نداشته‌ها و تنگناها و غم‌ها و عقده‌های خود را به کلاس‌ها نبرید.
شما را به خدا در کلاس‌های‌تان خدایی کنید نه ناخدایی.
شاید خدا به شما و ما رحم کند و کودکان مان خوب تربیت شوند


@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴چرا لگن سوار مي‌شويم؟
✍️ دکتر محمد فاضلي

🔹️در ایران به جای واژه بلند «خودرویِ گران قیمت و کم‌کيفيتِ داخلی» می‌گوییم لگن! و سال‌هاست که ما همیشه از خود می‌پرسیم که چرا کار ما به لگن کشید؟ لگن‌هايي که حالا ارزان‌ترين‌شان صد ميليون شده! چندی پیش گزارش تحقيق و تفحص مجلس از صنعت خودروسازي قرائت شد. این «مثنوي لگن‌نامه» توضيح مي‌دهد که«چرا هنوز لگن سوار مي‌شويم؟» با خواندن این گزارش:

🔹️ می‌فهمیم تیم تفحص به این جمع‌بندی رسیده است که قيمت‌هاي دستوري و عرضه خودرو به قيمت‌هاي زير قيمت بازار، درآمدهاي هنگفت به جيب واسطه‌ها سرازير مي‌کند. روي هر پرايد حدود ۳۰ ميليون تومان از جيب مصرف‌کننده نهايي به دلالان و افراد داراي امتيازات ويژه منتقل مي‌شود!

🔹️ مي‌فهميم نيروي انساني ۱۲ درصد هزينه توليد خودروست در حالی در دنيا حدود ۴ درصد است؟ حالا چرا این خودروسازان ایران اینقدر مازاد نیروی انسانی دارند؟ دولت، ن. م. و ن. ا. (تقریبا همه به جز ب. ز.) در استخدام بی رویه نيروي انساني موثرند. خودروسازي‌‌ها تبدیل شده‌اند به آژانس کاریابی برای برخی مقامات ذینفوذ!

🔹️ می‌فهمیم مقامات دستور داده بودند در سنگال کارخانه خودروسازي احداث شود؛ شد؛ برق نداشتند؛ تعطيل شد. قابل واگذاري و فروش هم نيست. این‌ها می‌شود هزینه سوخت شده، هزینه سوخت شده هم می آید روی قیمت ماشین!

🔹️ مي‌فهميم که دولت و سازمان بازرسی با اجبار خودروسازان به فروش فوری، پیش­فروش و قیمت‌‌گذاری دستوری اشتباه، ۳۰ هزارمیلیارد تومان به دو خودروساز بزرگ زيان وارد کرده‌اند. این زیان را چه کسی باید جبران کند؟

🔹️ مي‌فهميم که تعارض منافع و مداخله دولت و نهادهای سیاست‌گذار بازار، خودروسازان، هیئت مدیره و مدیران عامل شرکت‌های خودروساز، سهامداران، مجلس، تأمین‌کنندگان خاص، نهادهای نظارتی، قضایی و امنیتی، نظام فروش، نمایندگان فروش و سازمان‌های متولی نظارت کیفی و توسعه استانداردها (کسي ديگه نبود؟!!) باعث ناکارآمدي و فساد شده است. کشور هنوز قانون مديريت تعارض منافع ندارد!

🔹️ مي‌فهميم، طی سنوات گذشته (۱۳۸۸ تا ۱۳۹۱) عدم رعایت اصول اولیه انعقاد قرارداد و اخذ تضامین معتبر از خریداران خارجی، سبب ایجاد بالغ بر ۵۰ میلیون دلار مطالبات سوخت‌شده و مشکوک‌الوصول در ایران­خودرو شده است. ۵۰ میلیون دلار می شود ۱۰۰۰ میلیارد تومان!

🔹️ مي‌فهميم خودروسازها بنگاه‌داری هم مي‌کنند به نحوي که در پایان سال ۱۳۹۷ ایران خودرو دارای ۱۰۷ شرکت بوده و تعاونی‌های خاص و اعتبار کارکنان نیز دارای ۱۲ شرکت فعال است. شرکت سایپا هم کنترل ۶۴ شرکت فعال و ۱۲ شرکت غیرفعال در اختیار دارد. وضعیت بنگاه­داری‌شان هم جوري است که اطلاعات برخی شرکت‌ها حتی در اختیار خودروسازان نيست. این ساختار مالکيت و سهامداري شرکت‌هاي خودروسازي تودرتو و مستعد فساد است.

🔹️ مي‌فهميم که تحريم‌هاي بين‌المللي سبب عقب‌ماندگي خودروسازان ايراني و عدم مشارکت واقعي خودروسازان در همکاري‌هاي صنعتي شده است. مي‌فهميم که نرخ ارز و قيمت‌گذاري دستوري و تلاطم نرخ ارز براي صنعت خودرو مصيبت‌بار بوده و رانت بسيار خلق کرده است.

🔹️ و جالب‌تر اینکه در این گزارش اشاره شده که هيئت رئيسه مجلس، نيروي انتظامي،‌ قوه قضائيه و برخي سازمان‌هاي حاکميتي با تيم تحقيق و تفحص همکاري نکرده‌اند. عجيب نيست!! فکر می کنید چرا همکاری نکرده اند؟

1️⃣ خلاصه اینکه وقتی هر کسی می‌آید و خودروسازان را مجبور می‌کند که در هر ناکجاآبادی (مثلا سنگال) سرمایه‌گذاری کند، دست آقازاده‌اش را در ایران خودرو و سایپا بند می‌کند، رانت دلال از سود تولیدکننده و نفع خریدار بیشتر است، وقتی خودروسازان ما ارتباط شان با جهان بخاطر تحریم ها قطع است، وقتی شرکت های خودروسازی در مجموعه اقتصادی شان صد کار دیگر هم می کنند در کنار هم خودروسازی، وقتی تعارض منافع در شبکه روابط بین ذینفعان موج می‌زند، همین که ما لگن سوار مي‌شويم جاي شکر دارد.

2️⃣ سوار شدن بر خودروهاي بهتر و ارزان‌تر داخلي، فقط بعد از درمان اين مشکلات ممکن مي‌شود. اين درمان قطعا امکان‌پذير است، سياست‌گذار و سياستمدار بايد به الزاماتش تن بدهد.

3️⃣ مبارزه با فساد با گرفتن سلاطين و آويزان کردن‌شان از چند نقطه، امکان‌پذير نيست. دل خلايق را هم ديگر خنک نمي‌کند، تا سازوکارهای بنیادین درست نشوند، این سازوکار، سلطان پرور است!

4️⃣ به این فکر کنیم چرا تلويزيون نبايد چند ساعت برنامه را به واکاوي و تشريح کلمه به کلمه اين گزارش اختصاص دهد؟ از آن خرس پاندا که چند وقت يکبار در چين بچه مي‌زايد که مهم‌تر است.

@rahsevom