🟥 نکات طلایی آزمونی برات
طرفین:
براتکش → ضامن، تا قبل از قبول براتگیر مسئول نیست.
براتگیر → مسئول بعد از قبول برات.
دارنده → کسی که قانونی به او منتقل شده، حق وصول طلب دارد.
انتقال و ظهرنویسی:
ظهرنویسی → دارنده جدید، مسئولیت تضامنی.
اصل استقلال امضاها و عدم توجه ایرادات صدق میکند.
کارکرد برات:
پرداخت دین، اعتبار، یا تضمین اعتبار.
نکته طلایی آزمونی:
رجوع دارنده قبل از سررسید به براتگیر نیازمند قبول است، در غیر این صورت واخواست نکول لازم است
طرفین:
براتکش → ضامن، تا قبل از قبول براتگیر مسئول نیست.
براتگیر → مسئول بعد از قبول برات.
دارنده → کسی که قانونی به او منتقل شده، حق وصول طلب دارد.
انتقال و ظهرنویسی:
ظهرنویسی → دارنده جدید، مسئولیت تضامنی.
اصل استقلال امضاها و عدم توجه ایرادات صدق میکند.
کارکرد برات:
پرداخت دین، اعتبار، یا تضمین اعتبار.
نکته طلایی آزمونی:
رجوع دارنده قبل از سررسید به براتگیر نیازمند قبول است، در غیر این صورت واخواست نکول لازم است
❤1
🔴📝 شرایط تملڪ «نصف دارایي مرد» پس از طلاق
✏️چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخيص دادگاہ، تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوء اخلاق و رفتار وي نباشد، زوج مكلف است تا نصف دارايي موجود خود را كه در ايام زناشويي با زوجه به دست آوردہ يا معادل آن را ، به صورت بلاعوض به زوجه منتقل ڪند.
✏️بہ موجب مادہ 1119 قانون مدني طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطي كه مخالف با مقتضاي عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج لحاظ ڪنند.
✏️طبق بند «الف» شرایط ضمن عقد مندرج درسند ازدواج ، چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخيص دادگاہ، تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوء اخلاق و رفتار وي نباشد، زوج مكلف است تا نصف دارايي موجود خود را كه در ايام زناشويي با زوجه به دست آوردہ يا معادل آن را، بصورت بلاعوض به زوجه منتقل ڪند.
✏️شرايط تحقق شرط تنصيف دارایی:
🖌طلاق واقع شود:
اجراي اين شرط برخلاف ساير شروط ، صرفاً منوط به واقعه طلاق است و بدون وقوع آن قابل اجرا نیست و امكان الزام شوهر براي اجراي شرط قبل از درخواست طلاق ناشي از درخواست وي وجود ندارد .
🖌زوج ، خواهان طلاق باشد :
یكي از شرايط تحقق شرط تنصيف دارايي این است كه زوج بخواهد زوجه را طلاق دهد و وي ارائه ڪنندہ دادخواست طلاق باشد و نه اينكه زوجه خواهان طلاق باشد .
🖌طلاق مستند به تخلف زن از وظایف زناشويي یا سوءاخلاق و رفتار وي نباشد :
چنانچه سوءرفتار و سوءاخلاق زوجه علت زوج باشد با اثبات آن ، شرط تنصيف دارايي تحقق نمييابد. مثلاً هرگاہ زوج، نشوز و عدم تمڪین زوجه را اثبات ڪند ، این شرط براي زوجه قابل استفادہ نخواهد بود .
🖌ملاڪ تا نصف اموال یا معادل آن میباشد:
در اين شرط عبارت « تا نصف دارايي» یا معادل آن ذڪر شدہ كه این میزان میتواند از پایینترین درصد اموال زوج تا سقف پنجاہ درصد آن تلقي شود كه تعيين آن به نظر دادگاہ بستگي دارد .
🖌دارايي حاصل زندگي زناشويي با زوجه باشد:
يكي دیگر از شرایط تحقق شرط مذڪور حصول دارايي زوج ، در زمان زندگي زناشويي با زوجه است ، لذا به اموالي كه زوج پیش از ایام زناشويي داشته (نه از تاریخ عقد) و اموال موروثي سرايت پیدا نميكند ، زيرا به مال ناشي از ارث اموال به دست آوردہ در زمان زناشويي اطلاق نمیشود .
🖌دارایي در حين طلاق موجود باشد:
موجود بودن اموال حين طلاق شرط لازم براي اجراي این شرط است. بنابراين شامل اموال از بين رفته اعم از تلف يا مفقود شدہ ، نميشود. همچنين آنچه موضوع شرط است، دارايي زوج است، لذا به نظر باید ديون زوج نيز مدنظر قرار گيرد.
✏️به عنوان مثال اگر زوج نسبت به مهر زوجه اي كه میخواهد او را طلاق دهد یا زوجه دیگرش مشمولالذمه باشد، پرداخت مهريه زوجه مذكور یا زوجه دیگر از دارايي زوج ، نسبت به اعمال شرط تنصیف دارايي مقدم است و حتي بنا بر نظري اجراي این شرط نسبت به مستثنیات دین هم ممنوع بودہ و تعهد به انتقال تا نصف مال زوج نیز نمیتواند از این قاعدہ كلي مستثني باشد.
✏️چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخيص دادگاہ، تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوء اخلاق و رفتار وي نباشد، زوج مكلف است تا نصف دارايي موجود خود را كه در ايام زناشويي با زوجه به دست آوردہ يا معادل آن را ، به صورت بلاعوض به زوجه منتقل ڪند.
✏️بہ موجب مادہ 1119 قانون مدني طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطي كه مخالف با مقتضاي عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج لحاظ ڪنند.
✏️طبق بند «الف» شرایط ضمن عقد مندرج درسند ازدواج ، چنانچه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخيص دادگاہ، تقاضاي طلاق ناشي از تخلف زن از وظايف همسري يا سوء اخلاق و رفتار وي نباشد، زوج مكلف است تا نصف دارايي موجود خود را كه در ايام زناشويي با زوجه به دست آوردہ يا معادل آن را، بصورت بلاعوض به زوجه منتقل ڪند.
✏️شرايط تحقق شرط تنصيف دارایی:
🖌طلاق واقع شود:
اجراي اين شرط برخلاف ساير شروط ، صرفاً منوط به واقعه طلاق است و بدون وقوع آن قابل اجرا نیست و امكان الزام شوهر براي اجراي شرط قبل از درخواست طلاق ناشي از درخواست وي وجود ندارد .
🖌زوج ، خواهان طلاق باشد :
یكي از شرايط تحقق شرط تنصيف دارايي این است كه زوج بخواهد زوجه را طلاق دهد و وي ارائه ڪنندہ دادخواست طلاق باشد و نه اينكه زوجه خواهان طلاق باشد .
🖌طلاق مستند به تخلف زن از وظایف زناشويي یا سوءاخلاق و رفتار وي نباشد :
چنانچه سوءرفتار و سوءاخلاق زوجه علت زوج باشد با اثبات آن ، شرط تنصيف دارايي تحقق نمييابد. مثلاً هرگاہ زوج، نشوز و عدم تمڪین زوجه را اثبات ڪند ، این شرط براي زوجه قابل استفادہ نخواهد بود .
🖌ملاڪ تا نصف اموال یا معادل آن میباشد:
در اين شرط عبارت « تا نصف دارايي» یا معادل آن ذڪر شدہ كه این میزان میتواند از پایینترین درصد اموال زوج تا سقف پنجاہ درصد آن تلقي شود كه تعيين آن به نظر دادگاہ بستگي دارد .
🖌دارايي حاصل زندگي زناشويي با زوجه باشد:
يكي دیگر از شرایط تحقق شرط مذڪور حصول دارايي زوج ، در زمان زندگي زناشويي با زوجه است ، لذا به اموالي كه زوج پیش از ایام زناشويي داشته (نه از تاریخ عقد) و اموال موروثي سرايت پیدا نميكند ، زيرا به مال ناشي از ارث اموال به دست آوردہ در زمان زناشويي اطلاق نمیشود .
🖌دارایي در حين طلاق موجود باشد:
موجود بودن اموال حين طلاق شرط لازم براي اجراي این شرط است. بنابراين شامل اموال از بين رفته اعم از تلف يا مفقود شدہ ، نميشود. همچنين آنچه موضوع شرط است، دارايي زوج است، لذا به نظر باید ديون زوج نيز مدنظر قرار گيرد.
✏️به عنوان مثال اگر زوج نسبت به مهر زوجه اي كه میخواهد او را طلاق دهد یا زوجه دیگرش مشمولالذمه باشد، پرداخت مهريه زوجه مذكور یا زوجه دیگر از دارايي زوج ، نسبت به اعمال شرط تنصیف دارايي مقدم است و حتي بنا بر نظري اجراي این شرط نسبت به مستثنیات دین هم ممنوع بودہ و تعهد به انتقال تا نصف مال زوج نیز نمیتواند از این قاعدہ كلي مستثني باشد.
🟡 نکات مهم دعوی خلع ید
اشخاصی که حق اقامهی دعوای خلع ید را دارند:
🔺مالک رسمی عین یا منافع که سند مالکیت به نام وی صادر شده است.
🔺شخصی که مالکیت او در املاکی که سابقه ثبتی ندارند، به موجب حکم دادگاه احراز و اثبات گردد. (در صورت طرح همرمان اثبات مالکیت و خلع ید، دادگاه ابتدا به موضوع مالکیت رسیدگی کرده و در صورت احراز و صدور حکم بر مالکیت، دعوای خلع ید را نیز پذیرفته و حکم به خلع ید خوانده از ملک صادر میکند.)
🔺مالک مشاعی به نسبت سهم خود
خوانده دعوا: متصرف غیرقانونی و فاقد مجوز در تصرف ملک.
ادعای تصرف خوانده توسط خواهان باید متکی به دلیل باشد.
نکته:
🔹اثبات تصرف خوانده با خواهان است
اثبات قانونی بودن تصرف با خوانده
🔹اگر متصرف مدعی باشد که از جانب ملک اذن و اجازه در تصرف داشته، تقدیم دادخواست به منزلهی رجوع از اذن است.
🔸مرجع صالح رسیدگی: دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع ملک.
دعوی خلع ید مالیست و هزینه دادرسی مطابق ارزش منطقهای ملک است
🟢نکات اساسی:
بازداشت بودن ملک، مانع طرح دعوای خلع ید نخواهد بود.
خلع ید در ملک مشاع:
🔹 بنابراین، خلع ید در ملک مشاع منوط به افراز نیست.
🔹در صورتی که حکم خلع ید به نفع یکی از مالکان مشاع صادر گردد، خلع ید از تمام ملک انجام میشود؛ لیکن حدود تصرف محکومله تابع مقررات املاک مشاع و توافقات میان شرکا خواهد بود.
🔹چنانچه بین مالکین مشاع تقسیمنامهای اعم از رسمی یا عادی وجود داشته باشد، اقامه دعوای خلع ید امکانپذیر نخواهد بود.
🔹برای جلوگیری از خلع ید کل ملک مشاع، امکان طرح دعوای وضع ید وجود دارد.
🔹رویه غالب آن است که تمامی مالکین مشاع طرف دعوا قرار گیرند؛ با این حال، بر مبنای اصل ترافعی بودن دعاوی، قاعدهی «لاضرر» و اصل اکتفا به قدر متیقن است
🟠وراث و دعوای خلع ید:
▪️در صورت فوت مالک، هر یک از ورثه میتواند به طرفیت سایر وراث دعوای خلع ید و مطالبه اجرتالمثل اقامه کند.
▪️طرح دعوای خلع ید نسبت به ملک موروثی توسط یکی از وراث منوط به تقسیم ترکه است
🟡سایر موارد مهم:
🔹در صورتی که مالک ملک مجاور بدون سوءنیت و از روی اشتباه، بخشی از ملک دیگری را تصرف نماید، اگر قلع و قمع بنا موجب ورود خسارت سنگین گردد، دادگاه میتواند به پرداخت خسارت حکم دهد و الزام به خلع ید و قلع و قمع منتفی گردد.
🔹در فرضی که فروشنده، ملک را به خریدار تحویل ندهد، باید دعوای الزام به تحویل مبیع و تنظیم سند رسمی اقامه گردد نه خلع ید.(تغییر دعوی از خلع ید به تحویل مبیع به سبب فقدان منشاء واحد، امکان پذیر نیست)
🔹میتوان همزمان با خلع ید، مطالبه اجرتالمثل ایام تصرف را نیز مطرح کرد؛ لیکن چنانچه فوریت در تخلیه مورد نظر باشد، بهتر است به طور جداگانه اقامه شود.
🔹دعوای خلع ید در خصوص سرقفلی قابلیت طرح ندارد. در این موارد،
🔹چنانچه مستأجر پس از پایان مدت قرارداد از تخلیه خودداری کند، باید دعوای تخلیه اقامه گردد نه خلع ید.
🔹اگر متصرف ملک را اجاره داده باشد، دعوای خلع ید باید علیه مستأجر نیز طرح گردد، مگر اینکه قرارداد اجاره پس از تاریخ طرح دادخواست منعقد شده باشد.
🔹در صورتی که متصرف با اجازه مالک اقدام به احداث بنا یا غرس اشجار نماید، امکان طرح دعوای خلع ید و قلع و قمع وجود نخواهد داشت؛ اما اگر این اقدامات توسط غاصب انجام شده باشد، مالک میتواند خلع ید و قلع و قمع را مطالبه نماید.
مستندات قانونی:
مواد ۳۱۳، ۳۱۴، ۵۸۱ و ۵۸۲ قانون مدنی
مواد ۴۳، ۴۴، ۴۵ و ۴۸ قانون اجرای احکام مدنی
لایحه قانونی رفع تجاوز مصوب ۱۳۵۸
آراء وحدت رویه شماره ۶۷۲ و ۵۸۵ هیأت عمومی دیوان عالی کشور
اشخاصی که حق اقامهی دعوای خلع ید را دارند:
🔺مالک رسمی عین یا منافع که سند مالکیت به نام وی صادر شده است.
🔺شخصی که مالکیت او در املاکی که سابقه ثبتی ندارند، به موجب حکم دادگاه احراز و اثبات گردد. (در صورت طرح همرمان اثبات مالکیت و خلع ید، دادگاه ابتدا به موضوع مالکیت رسیدگی کرده و در صورت احراز و صدور حکم بر مالکیت، دعوای خلع ید را نیز پذیرفته و حکم به خلع ید خوانده از ملک صادر میکند.)
🔺مالک مشاعی به نسبت سهم خود
خوانده دعوا: متصرف غیرقانونی و فاقد مجوز در تصرف ملک.
ادعای تصرف خوانده توسط خواهان باید متکی به دلیل باشد.
نکته:
🔹اثبات تصرف خوانده با خواهان است
اثبات قانونی بودن تصرف با خوانده
🔹اگر متصرف مدعی باشد که از جانب ملک اذن و اجازه در تصرف داشته، تقدیم دادخواست به منزلهی رجوع از اذن است.
🔸مرجع صالح رسیدگی: دادگاه عمومی حقوقی محل وقوع ملک.
دعوی خلع ید مالیست و هزینه دادرسی مطابق ارزش منطقهای ملک است
🟢نکات اساسی:
بازداشت بودن ملک، مانع طرح دعوای خلع ید نخواهد بود.
خلع ید در ملک مشاع:
🔹 بنابراین، خلع ید در ملک مشاع منوط به افراز نیست.
🔹در صورتی که حکم خلع ید به نفع یکی از مالکان مشاع صادر گردد، خلع ید از تمام ملک انجام میشود؛ لیکن حدود تصرف محکومله تابع مقررات املاک مشاع و توافقات میان شرکا خواهد بود.
🔹چنانچه بین مالکین مشاع تقسیمنامهای اعم از رسمی یا عادی وجود داشته باشد، اقامه دعوای خلع ید امکانپذیر نخواهد بود.
🔹برای جلوگیری از خلع ید کل ملک مشاع، امکان طرح دعوای وضع ید وجود دارد.
🔹رویه غالب آن است که تمامی مالکین مشاع طرف دعوا قرار گیرند؛ با این حال، بر مبنای اصل ترافعی بودن دعاوی، قاعدهی «لاضرر» و اصل اکتفا به قدر متیقن است
🟠وراث و دعوای خلع ید:
▪️در صورت فوت مالک، هر یک از ورثه میتواند به طرفیت سایر وراث دعوای خلع ید و مطالبه اجرتالمثل اقامه کند.
▪️طرح دعوای خلع ید نسبت به ملک موروثی توسط یکی از وراث منوط به تقسیم ترکه است
🟡سایر موارد مهم:
🔹در صورتی که مالک ملک مجاور بدون سوءنیت و از روی اشتباه، بخشی از ملک دیگری را تصرف نماید، اگر قلع و قمع بنا موجب ورود خسارت سنگین گردد، دادگاه میتواند به پرداخت خسارت حکم دهد و الزام به خلع ید و قلع و قمع منتفی گردد.
🔹در فرضی که فروشنده، ملک را به خریدار تحویل ندهد، باید دعوای الزام به تحویل مبیع و تنظیم سند رسمی اقامه گردد نه خلع ید.(تغییر دعوی از خلع ید به تحویل مبیع به سبب فقدان منشاء واحد، امکان پذیر نیست)
🔹میتوان همزمان با خلع ید، مطالبه اجرتالمثل ایام تصرف را نیز مطرح کرد؛ لیکن چنانچه فوریت در تخلیه مورد نظر باشد، بهتر است به طور جداگانه اقامه شود.
🔹دعوای خلع ید در خصوص سرقفلی قابلیت طرح ندارد. در این موارد،
🔹چنانچه مستأجر پس از پایان مدت قرارداد از تخلیه خودداری کند، باید دعوای تخلیه اقامه گردد نه خلع ید.
🔹اگر متصرف ملک را اجاره داده باشد، دعوای خلع ید باید علیه مستأجر نیز طرح گردد، مگر اینکه قرارداد اجاره پس از تاریخ طرح دادخواست منعقد شده باشد.
🔹در صورتی که متصرف با اجازه مالک اقدام به احداث بنا یا غرس اشجار نماید، امکان طرح دعوای خلع ید و قلع و قمع وجود نخواهد داشت؛ اما اگر این اقدامات توسط غاصب انجام شده باشد، مالک میتواند خلع ید و قلع و قمع را مطالبه نماید.
مستندات قانونی:
مواد ۳۱۳، ۳۱۴، ۵۸۱ و ۵۸۲ قانون مدنی
مواد ۴۳، ۴۴، ۴۵ و ۴۸ قانون اجرای احکام مدنی
لایحه قانونی رفع تجاوز مصوب ۱۳۵۸
آراء وحدت رویه شماره ۶۷۲ و ۵۸۵ هیأت عمومی دیوان عالی کشور
✅ مجمع عمومی
🔹️وظایف مجامع عمومی تصمیم گیری های شرکت است
🔹️ازاجتماع صاحبان سهام تشکیل میشود
🔸انواع مجامع عمومی:
🔻موسس
🔻فوق العاده
🔸مجمع عمومی عادی:
🔻دروقت مقرر
🔻بطور فوق العاده
📚تعریف مجمع عمومی موسس:
تصمیماتی که مربوط به تاسیس شرکت است را بر عهده دارد و درطول حیات شرکت فقط یک مرتبه تشکیل میشود وان هم درابتدای تشکیل شرکت
📚مجمع عمومی عادی :
تصمیمات شرکت درامورجاری وعادی شرکت رابرعهده دارد وسالی یک مرتبه درموعدمقرر دراساسنامه تشکیل میشوداما ممکن است دربرخی مواقع بنابه ضرورت درخارج ازموعدمقرر دراساسنامه تشکیل شود که به ان مجمع عمومی عادی به طور فوق العاده گفته میشود(بامجمع عمومی فوق العاده فرق میکند)
📚مجمع عمومی فوق العاده:
تصمیم گیری درامور فوق العاده شرکت یعنی اموری که خارج از روال عادی و جاری شرکت است رابرعهده دارد وهرموقع که تصمیم گیری درخصوص ان امورضروری باشد تشکیل میشود.
🔹️وظایف مجامع عمومی تصمیم گیری های شرکت است
🔹️ازاجتماع صاحبان سهام تشکیل میشود
🔸انواع مجامع عمومی:
🔻موسس
🔻فوق العاده
🔸مجمع عمومی عادی:
🔻دروقت مقرر
🔻بطور فوق العاده
📚تعریف مجمع عمومی موسس:
تصمیماتی که مربوط به تاسیس شرکت است را بر عهده دارد و درطول حیات شرکت فقط یک مرتبه تشکیل میشود وان هم درابتدای تشکیل شرکت
📚مجمع عمومی عادی :
تصمیمات شرکت درامورجاری وعادی شرکت رابرعهده دارد وسالی یک مرتبه درموعدمقرر دراساسنامه تشکیل میشوداما ممکن است دربرخی مواقع بنابه ضرورت درخارج ازموعدمقرر دراساسنامه تشکیل شود که به ان مجمع عمومی عادی به طور فوق العاده گفته میشود(بامجمع عمومی فوق العاده فرق میکند)
📚مجمع عمومی فوق العاده:
تصمیم گیری درامور فوق العاده شرکت یعنی اموری که خارج از روال عادی و جاری شرکت است رابرعهده دارد وهرموقع که تصمیم گیری درخصوص ان امورضروری باشد تشکیل میشود.
✅ عقد معلق در یک نگاه
🔹 شرایط عقد معلق:
۱- معلقعلیه باید امری خارج از عقد باشد.
۲- باید احتمالی باشد.
۳- باید مربوط به آینده باشد.
۴- باید مدت معین داشته باشد.
🔹 نکات مهم:
تعلیق بر شرط صحت عقد (مثل ضمان بر مدیون بودن) → معلق محسوب نمیشود.
تعلیق بر امر حتمی → عقد موجل است نه معلق.
تعلیق بر امر محال → موجب بطلان عقد است.
تعلیق در انشاء → باطل | تعلیق در منشأ → صحیح (جز در نکاح، وقف، ضمان).
عقد مشروط از ابتدا منعقد میشود ولی عقد معلق تا حصول شرط اصلاً به وجود نمیآید.
در عقد معلق اگر شرط محقق نشود → عقد باطل است.
در بیع معلق مالکیت قبل از حصول شرط منتقل نمیشود، اما فروشنده بدون اجازه خریدار حق انتقال مال به دیگری را ندارد.
🔹 شرایط عقد معلق:
۱- معلقعلیه باید امری خارج از عقد باشد.
۲- باید احتمالی باشد.
۳- باید مربوط به آینده باشد.
۴- باید مدت معین داشته باشد.
🔹 نکات مهم:
تعلیق بر شرط صحت عقد (مثل ضمان بر مدیون بودن) → معلق محسوب نمیشود.
تعلیق بر امر حتمی → عقد موجل است نه معلق.
تعلیق بر امر محال → موجب بطلان عقد است.
تعلیق در انشاء → باطل | تعلیق در منشأ → صحیح (جز در نکاح، وقف، ضمان).
عقد مشروط از ابتدا منعقد میشود ولی عقد معلق تا حصول شرط اصلاً به وجود نمیآید.
در عقد معلق اگر شرط محقق نشود → عقد باطل است.
در بیع معلق مالکیت قبل از حصول شرط منتقل نمیشود، اما فروشنده بدون اجازه خریدار حق انتقال مال به دیگری را ندارد.
🔹 نکات ماده ۲۰ قانون صدور چک یاد بگیر :)))
🔻اگر کسی پشتنویسی چک کند، یعنی چک را به دیگری منتقل کند یا امضا کند (مثل پشتنویسی انتقال چک)، مسئولیت مدنی او مطابق قوانین مربوط به چک باقی میماند.
🔸 نکات مهم:
1. مسئولیت مدنی پشتنویس:
یعنی اگر چک پرداخت نشد، کسی که پشتنویسی کرده هم میتواند مسئول شناخته شود و طلبکار میتواند از او مطالبه وجه کند.
2. «طبق قوانین و مقررات مربوط»:
یعنی مسئولیت پشتنویس در قانون تجارت (مواد مربوط به برات و چک) یا قانون صدور چک مشخص شده است و این ماده فقط تأکید میکند که این مسئولیت همچنان برقرار است.
3. این ماده تأکید میکند که مسئولیت پشتنویس، حذف نشده یا سلب نشده بلکه همچنان پابرجاست.
🔻اگر کسی پشتنویسی چک کند، یعنی چک را به دیگری منتقل کند یا امضا کند (مثل پشتنویسی انتقال چک)، مسئولیت مدنی او مطابق قوانین مربوط به چک باقی میماند.
🔸 نکات مهم:
1. مسئولیت مدنی پشتنویس:
یعنی اگر چک پرداخت نشد، کسی که پشتنویسی کرده هم میتواند مسئول شناخته شود و طلبکار میتواند از او مطالبه وجه کند.
2. «طبق قوانین و مقررات مربوط»:
یعنی مسئولیت پشتنویس در قانون تجارت (مواد مربوط به برات و چک) یا قانون صدور چک مشخص شده است و این ماده فقط تأکید میکند که این مسئولیت همچنان برقرار است.
3. این ماده تأکید میکند که مسئولیت پشتنویس، حذف نشده یا سلب نشده بلکه همچنان پابرجاست.
❤1
✅ مرجع صالح برای رسیدگی به جرم پولشویی
💠 رای وحدت رویه شماره ۸۶۸ مورخ ۱۴۰۴/۵/۲۸
📌 چنانچه در مرکز استان محل وقوع جرم شعبه یا شعبی جهت رسیدگی به جرم پولشویی تشکیل شده باشد، آن دادگاه صالح به رسیدگی است، در غیر این صورت دادگاه محل وقوع جرم، صلاحیت رسیدگی خواهد داشت.
💠 رای وحدت رویه شماره ۸۶۸ مورخ ۱۴۰۴/۵/۲۸
📌 چنانچه در مرکز استان محل وقوع جرم شعبه یا شعبی جهت رسیدگی به جرم پولشویی تشکیل شده باشد، آن دادگاه صالح به رسیدگی است، در غیر این صورت دادگاه محل وقوع جرم، صلاحیت رسیدگی خواهد داشت.
✅تفاوت توقيف ، ضبط و مصادره اموال چیست
🔸توقيف اموال
عملی حقوقی و موقت است ،لذا اموال توقيف شده پس از برائت خوانده و يا پس از تاديه ديون به خواهان ، " قابل برگشت" به مالک اوليه اموال میباشد.
🔸ضبط اموال
عملی حقوقی و دائم است ،لذااموال مضبوط در يک پرونده مطروحه هميشه به نفع دولت جمع آوری میگردد و "غير قابل برگشت" به مالک اوليه اموال میباشد.
تمثيلا عملكرد سازمان جمع آوری اموال تمليكی كشور چنين عملی است.
🔸مصادره اموال
در واقع اين عنوان حقوقی به ضبط اموالی تلقی ميگردد كه مصرح قانونی در منطوق قانون(متن قانون) داشته باشد، از جمله مفاد منطوق صريح قانون اساسی در اصل ۴۹، كه مبين استحصال ثروتهای نامشروع توسط فرد يا افراد میباشد.
🔸توقيف اموال
عملی حقوقی و موقت است ،لذا اموال توقيف شده پس از برائت خوانده و يا پس از تاديه ديون به خواهان ، " قابل برگشت" به مالک اوليه اموال میباشد.
🔸ضبط اموال
عملی حقوقی و دائم است ،لذااموال مضبوط در يک پرونده مطروحه هميشه به نفع دولت جمع آوری میگردد و "غير قابل برگشت" به مالک اوليه اموال میباشد.
تمثيلا عملكرد سازمان جمع آوری اموال تمليكی كشور چنين عملی است.
🔸مصادره اموال
در واقع اين عنوان حقوقی به ضبط اموالی تلقی ميگردد كه مصرح قانونی در منطوق قانون(متن قانون) داشته باشد، از جمله مفاد منطوق صريح قانون اساسی در اصل ۴۹، كه مبين استحصال ثروتهای نامشروع توسط فرد يا افراد میباشد.
✴️اصلاح شرط حداقل سن داوطلبان آزمون مرکز وکلای قوه قضاییه ۱۴۰۴
🔸سازمان سنجش اصلاحیه شرایط ثبتنام آزمون وکالت مرکز وکلای قوه قضائیه سال ۱۴۰۴ را منتشر کرد.
🔸اصلاحیه مربوط به قسمت شرایط و مدارک لازم جهت ثبتنام در آزمون وکالت مرکز وکلای قوه قضائیه در خصوص حداقل شرط سنی است.
🔸مطابق این اصلاحیه، برای متقاضیان ثبتنام در آزمون مرکز وکلای قوه قضاییه ۱۴۰۴ حداقل شرط سنی مندرج در دفترچه راهنما از تاریخ ۱۳۸۳/۰۳/۲۱ به تاریخ ۱۳۸۴/۰۳/۲۱ اصلاح میشود.
🔸همچنین زمان ثبتنام آزمون مرکز وکلای قوه قضاییه سال ۱۴۰۴ تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴ تمدید شده است.
🔸سازمان سنجش اصلاحیه شرایط ثبتنام آزمون وکالت مرکز وکلای قوه قضائیه سال ۱۴۰۴ را منتشر کرد.
🔸اصلاحیه مربوط به قسمت شرایط و مدارک لازم جهت ثبتنام در آزمون وکالت مرکز وکلای قوه قضائیه در خصوص حداقل شرط سنی است.
🔸مطابق این اصلاحیه، برای متقاضیان ثبتنام در آزمون مرکز وکلای قوه قضاییه ۱۴۰۴ حداقل شرط سنی مندرج در دفترچه راهنما از تاریخ ۱۳۸۳/۰۳/۲۱ به تاریخ ۱۳۸۴/۰۳/۲۱ اصلاح میشود.
🔸همچنین زمان ثبتنام آزمون مرکز وکلای قوه قضاییه سال ۱۴۰۴ تا ۱۵ مهر ۱۴۰۴ تمدید شده است.
🔴جرمهای آنی (در یک لحظه انجام میشوند و تموم میشوند):
۱_ قتل عمدی – ماده ۲۹۰ ق.م.ا → با تحقق مرگ، جرم کامل و آنی است.
۲_سرقت – ماده ۲۶۷ ق.م.ا → در لحظه ربایش مال، جرم کامل میشود.
۳_ زنا – مواد ۲۲۱ تا ۲۲۵ ق.م.ا → با وقوع رابطه نامشروع، آنی است.
۴_ جعل سند – ماده ۵۲۳ ق.م.ا → با تنظیم سند جعلی، جرم آنی است.
۵_شهادت دروغ – ماده ۶۵۰ ق.م.ا → در لحظه ادای شهادت خلاف واقع، جرم محقق میشود.
۶_ نشر اکاذیب – ماده ۶۹۸ ق.م.ا → با انتشار مطالب دروغ، جرم درجا کامل میشود.
۷_توهین – ماده ۶۰۸ ق.م.ا → گفتن کلمات موهن، همان لحظه جرم را کامل میکند.
۸_ اخذ رشوه – ماده ۵۹۲ ق.م.ا → دریافت وجه یا مال، جرم را کامل و آنی میسازد.
۹_ورود غیرمجاز به منزل – ماده ۶۹۴ ق.م.ا → صرف ورود، جرم است و آنی محقق میشود.
۱۰_ فرار زندانی – ماده ۵۴۹ ق.م.ا → با خروج غیرقانونی، جرم آنی است.
۱_ قتل عمدی – ماده ۲۹۰ ق.م.ا → با تحقق مرگ، جرم کامل و آنی است.
۲_سرقت – ماده ۲۶۷ ق.م.ا → در لحظه ربایش مال، جرم کامل میشود.
۳_ زنا – مواد ۲۲۱ تا ۲۲۵ ق.م.ا → با وقوع رابطه نامشروع، آنی است.
۴_ جعل سند – ماده ۵۲۳ ق.م.ا → با تنظیم سند جعلی، جرم آنی است.
۵_شهادت دروغ – ماده ۶۵۰ ق.م.ا → در لحظه ادای شهادت خلاف واقع، جرم محقق میشود.
۶_ نشر اکاذیب – ماده ۶۹۸ ق.م.ا → با انتشار مطالب دروغ، جرم درجا کامل میشود.
۷_توهین – ماده ۶۰۸ ق.م.ا → گفتن کلمات موهن، همان لحظه جرم را کامل میکند.
۸_ اخذ رشوه – ماده ۵۹۲ ق.م.ا → دریافت وجه یا مال، جرم را کامل و آنی میسازد.
۹_ورود غیرمجاز به منزل – ماده ۶۹۴ ق.م.ا → صرف ورود، جرم است و آنی محقق میشود.
۱۰_ فرار زندانی – ماده ۵۴۹ ق.م.ا → با خروج غیرقانونی، جرم آنی است.
👍2
✴️ کارت شرکت در آزمون کارشناسی رسمی دادگستری (شورای عالی کارشناسان) منتشر شد
🔗 لینک مستقیم دریافت کارت:
https://srv3.sanjesh.org/p_kart/index.php/kart_mtf/Test_KRsh_rasmi_shora_1404/kart
🔗 لینک مستقیم دریافت کارت:
https://srv3.sanjesh.org/p_kart/index.php/kart_mtf/Test_KRsh_rasmi_shora_1404/kart
✴️ کارت شرکت در آزمون مشاوران خانواده ۱۴۰۴ منتشر شد
🔗 لینک مستقیم دریافت کارت:
https://srv4.sanjesh.org/p_kart/index.php/kart_mtf/KRT_family_14040718/kart
🔗 لینک مستقیم دریافت کارت:
https://srv4.sanjesh.org/p_kart/index.php/kart_mtf/KRT_family_14040718/kart
✅ فرق فسخ، اقاله یا تفاسخ انفساخ و بطلان
❗️۱-فسخ عمل حقوقی است یعنی اراده میخواد و ثانیا عمل حقوقی یک طرفه است و با یک اراده میشود فسخ را انشا
کرد فسخ یعنی انحلال قرارداد با یک اراده در جاهایی قانونگذار حق می دهد که عقد منحل شود
❗️۲-اقاله یا تفاسخ : فسخ دو طرفه است یعنی دو نفر با توافق هم قرارداد را به هم می زنند
❗️- انفساخ انحلال قهری قرارداد یعنی قرارداد به دلایلی خود به خود منحل میشود و از بین می رود انفساخ ممکن است ناشی از حکم قانون باشد مثل ماده ۳۸۷ قانون مدنی سبب انفساخ ممکن است قرارداد باشد یعنی طرفین در قرارداد خود پیش بینی کنند که اگر فلان حادثه رخ دادقرارداد منحل شود که شرط فاسخ یا شرط انفساخ نامیده میشود
❗️- بطلان وضعیت قراردادی است که اصلا به وجود نیامده و منعقد نشده و از آغاز و ابتدا بی اثر بوده مثل خرید و فروش تریاک یا خرید و فروش شراب یا معامله مجنون بطلان از همان ابتدا باطل است اما در مورد فسخ اقاله و انفساخ قرارداد صحیح و واجد اثر است ولی نسبت به ادامه از بین میرود و تا آن روز درست بوده است پس اثر فسخ اقاله و انفساخ ناظر به آینده است اما اثر بطلان نسبت به گذشته است
❗️۱-فسخ عمل حقوقی است یعنی اراده میخواد و ثانیا عمل حقوقی یک طرفه است و با یک اراده میشود فسخ را انشا
کرد فسخ یعنی انحلال قرارداد با یک اراده در جاهایی قانونگذار حق می دهد که عقد منحل شود
❗️۲-اقاله یا تفاسخ : فسخ دو طرفه است یعنی دو نفر با توافق هم قرارداد را به هم می زنند
❗️- انفساخ انحلال قهری قرارداد یعنی قرارداد به دلایلی خود به خود منحل میشود و از بین می رود انفساخ ممکن است ناشی از حکم قانون باشد مثل ماده ۳۸۷ قانون مدنی سبب انفساخ ممکن است قرارداد باشد یعنی طرفین در قرارداد خود پیش بینی کنند که اگر فلان حادثه رخ دادقرارداد منحل شود که شرط فاسخ یا شرط انفساخ نامیده میشود
❗️- بطلان وضعیت قراردادی است که اصلا به وجود نیامده و منعقد نشده و از آغاز و ابتدا بی اثر بوده مثل خرید و فروش تریاک یا خرید و فروش شراب یا معامله مجنون بطلان از همان ابتدا باطل است اما در مورد فسخ اقاله و انفساخ قرارداد صحیح و واجد اثر است ولی نسبت به ادامه از بین میرود و تا آن روز درست بوده است پس اثر فسخ اقاله و انفساخ ناظر به آینده است اما اثر بطلان نسبت به گذشته است
✅همه نکته های مهم سرقت در یک توضیح:
🟣1.تعریف: ربودن مال متعلق به غیر.(م 267 )
🔻2 .موضوع جرم: اشیا و اموال منقول متعلق به غیر.
🌱3 .هر ربایشی، سرقت نیست( مثل: ربایش مال به قصد استفاده موقت.
🔻4.صرف توقیف، مال را از مالکیت مالک خارج نمی کند اگر خود مالک آن را برباید عمل وی سرقت نیست بلکه جرم مستقل موضوع م 663 تعزیرات به نام مداخله در اموال توقیف شده است اما اگر دیگری مال توقیف شده را برباید، سرقت محقق است.
🌱5.ارتکاب جرایم علیه اموال در مال مشاع توسط شریک قابل تحقق نیست مگر تخریب، انتقال مال غیر و سرقت.(م 277)
🔻6.انسان فارغ از نوزاد یا بزرگسالان و اعضای بدن انسان(مادام که درون بدن انسان باشد)، مال محسوب نمیشود و نمیتواند موضوع سرقت قرار بگیرد. اما اگر عضوی از بدن انسان جدا شده باشد، ربایش آن سرقت محسوب میشود. اعضای مصنوعی(مثل دندان)مال محسوب میشود و ربایش آنها سرقت خواهد بود.
🌱درخصوص جرم آدم ربایی توجه به ماده 621 و در خصو نوزاد ربایی توجه به ماده 631 تعزیرات مفید است.
🔵اصلاح ماده ی در ق.م.اسلامی در مورد سرقت
🔹مجلس طرح اصلاح قانون مجازات را تصویب کرد: سرقت زیر ۲۰ میلیون تومان «جرم غیرقابل گذشت» خواهد شد
مصوبه امروز برای تبدیل شدن به قانون نیازمند تایید شورای نگهبان است.
🟣1.تعریف: ربودن مال متعلق به غیر.(م 267 )
🔻2 .موضوع جرم: اشیا و اموال منقول متعلق به غیر.
🌱3 .هر ربایشی، سرقت نیست( مثل: ربایش مال به قصد استفاده موقت.
🔻4.صرف توقیف، مال را از مالکیت مالک خارج نمی کند اگر خود مالک آن را برباید عمل وی سرقت نیست بلکه جرم مستقل موضوع م 663 تعزیرات به نام مداخله در اموال توقیف شده است اما اگر دیگری مال توقیف شده را برباید، سرقت محقق است.
🌱5.ارتکاب جرایم علیه اموال در مال مشاع توسط شریک قابل تحقق نیست مگر تخریب، انتقال مال غیر و سرقت.(م 277)
🔻6.انسان فارغ از نوزاد یا بزرگسالان و اعضای بدن انسان(مادام که درون بدن انسان باشد)، مال محسوب نمیشود و نمیتواند موضوع سرقت قرار بگیرد. اما اگر عضوی از بدن انسان جدا شده باشد، ربایش آن سرقت محسوب میشود. اعضای مصنوعی(مثل دندان)مال محسوب میشود و ربایش آنها سرقت خواهد بود.
🌱درخصوص جرم آدم ربایی توجه به ماده 621 و در خصو نوزاد ربایی توجه به ماده 631 تعزیرات مفید است.
🔵اصلاح ماده ی در ق.م.اسلامی در مورد سرقت
🔹مجلس طرح اصلاح قانون مجازات را تصویب کرد: سرقت زیر ۲۰ میلیون تومان «جرم غیرقابل گذشت» خواهد شد
مصوبه امروز برای تبدیل شدن به قانون نیازمند تایید شورای نگهبان است.
❤1
🔎 خلاصه رأی وحدت رویه ۸۶۷ – ۱۴۰۴/۰۵/۲۸
📌 موضوع: تیراندازی سهوی توسط نظامی در حین خدمت یا مأموریت
۱. طبق اصل ۳۶ قانون اساسی و ماده ۲ ق.م.ا ۱۳۹۲ → حکم به مجازات و اجرای آن فقط وقتی ممکن است که رفتار (فعل یا ترک فعل) در قانون جرمانگاری شده باشد.
۲. مطابق ماده ۴۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح ۱۳۸۲ → جرمانگاری و تعیین مجازات برای تیراندازی عمدی برخلاف مقررات توسط فرد نظامی در حین خدمت یا مأموریت صورت گرفته است.
۳. بنابراین:
تیراندازی عمدی برخلاف مقررات → جرم و دارای مجازات است.
تیراندازی سهوی → جرم نیست (چون قانون فقط عمد را جرمانگاری کرده است).
۴. نتیجه:
در مورد شلیک سهوی، نظامی مرتکب فقط از جهت مسئولیت مدنی ضامن جبران خسارات خواهد بود، نه مجرم کیفری.
⚖️ مبنای رأی:
اصل تفسیر مضیق قوانین کیفری به نفع متهم
اصل قانونی بودن جرم و مجازات
✅ اثر حقوقی رأی:
بر اساس ماده ۴۷۱ ق.آ.د.ک، این رأی در موارد مشابه برای تمام شعب دیوان عالی کشور، دادگاهها و سایر مراجع (اعم از قضایی و غیرقضایی) لازمالاتباع است.
📌 نکته آزمونی:
ماده ۴۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح فقط تیراندازی عمدی برخلاف مقررات را جرمانگاری کرده است.
شلیک سهوی → فاقد وصف کیفری، صرفاً ایجاد مسئولیت مدنی.
این رأی مثال بارز تفسیر مضیق قوانین جزایی و اصل قانونی بودن جرم و مجازات است.
📌 موضوع: تیراندازی سهوی توسط نظامی در حین خدمت یا مأموریت
۱. طبق اصل ۳۶ قانون اساسی و ماده ۲ ق.م.ا ۱۳۹۲ → حکم به مجازات و اجرای آن فقط وقتی ممکن است که رفتار (فعل یا ترک فعل) در قانون جرمانگاری شده باشد.
۲. مطابق ماده ۴۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح ۱۳۸۲ → جرمانگاری و تعیین مجازات برای تیراندازی عمدی برخلاف مقررات توسط فرد نظامی در حین خدمت یا مأموریت صورت گرفته است.
۳. بنابراین:
تیراندازی عمدی برخلاف مقررات → جرم و دارای مجازات است.
تیراندازی سهوی → جرم نیست (چون قانون فقط عمد را جرمانگاری کرده است).
۴. نتیجه:
در مورد شلیک سهوی، نظامی مرتکب فقط از جهت مسئولیت مدنی ضامن جبران خسارات خواهد بود، نه مجرم کیفری.
⚖️ مبنای رأی:
اصل تفسیر مضیق قوانین کیفری به نفع متهم
اصل قانونی بودن جرم و مجازات
✅ اثر حقوقی رأی:
بر اساس ماده ۴۷۱ ق.آ.د.ک، این رأی در موارد مشابه برای تمام شعب دیوان عالی کشور، دادگاهها و سایر مراجع (اعم از قضایی و غیرقضایی) لازمالاتباع است.
📌 نکته آزمونی:
ماده ۴۱ قانون مجازات جرایم نیروهای مسلح فقط تیراندازی عمدی برخلاف مقررات را جرمانگاری کرده است.
شلیک سهوی → فاقد وصف کیفری، صرفاً ایجاد مسئولیت مدنی.
این رأی مثال بارز تفسیر مضیق قوانین جزایی و اصل قانونی بودن جرم و مجازات است.
🟦نکات آزمونی مسئولین سفته در قانون تجارت با من به این شکل یاد بگیر🔻🔻
🟢مسئولیت صادركننده سفته: صادرکننده مسئول نهایی سند است و در هر صورت مسئولیت پرداخت دارد و حتی اگر دارنده به وظایف قانونی خود عمل نکرده باشد مادام که مرور زمان دعاوی اسناد تجاری حاصل نشده باشد دارنده ی سفت میتواند علی صادرکننده طرف دعوی نماید.
🟡مسئولیت ظهر نویس: ظهرنویس سفته دارای مسئولیت پرداخت است.یعنی چنانچه صادر کننده در سر رسید وجه را نپردازد، دارنده پس از اعتراض عدم تأدیه میتواند در اعمال ماده 249 اقامه ی دعوی کند مشروط بر اینک به وظایف قانونی خود عمل کرده باشد.
🟠مسئولیت ضامن : اگر مضمون عنه ضامن، صادر کننده سفت باشد، همچنانکه برای مراجعه به این مسئول رعایت مواعد شرط نیست برای مراجعه به ضامن آن نیز رعایت مواعد شرط نیست.
🔴چنانچه مضمون عنه ضامن، ظهرنویس باشد برای مراجعه به ظهرنویس رعایت مواعد شرط است.پس برای مراجعه به ضامن او نیز رعایت مواعد شرط است.
🟣اگر شخص ثالثی ظهر سفته را بدون هیچ قیدی امضاء نماید این امر ظهور در ضمانت دارد.
🔵وظایف دارنده ی سفته:
🔻1.اعتراض عدم تادیه ظرف۱۰روز مطابق م ۲۸۰ و در مورد سفت های عند المطالبه با توجه به مواد ۲۷۴ و ۳۰۹ اقدام مقتضی ظرف یک سال از تاریخ صدور سفته
🔻2.اقامه ی دعوی ظرف یک یا دو سال از تاریخ اعتراض عدم تأدیه
🔻مطالبه ی وجه سفته عندالمطالبه باید از طریق اظهارنامه به متعهد ابلاغ شود و زمان محاسبه ی واخواست از تاریخ ابلاغ اظهارنامه به مدیون محاسبه میشود.
🟡دارنده ی کاهل: دارندهای ک مواد ۲۷۴ و ۲۸۶ ق.ت را رعایت نمیکند یعنی سفته ای را که دارد در مواعد مقرر برای پرداخت به محال علیه ارائه نمیدهد و یا در موعد مقرر اقامه دعوی نمیکند که در این موارد حق مراجعه به ظهرنویس ها وضامن را ندارد.
🟢مسئولیت صادركننده سفته: صادرکننده مسئول نهایی سند است و در هر صورت مسئولیت پرداخت دارد و حتی اگر دارنده به وظایف قانونی خود عمل نکرده باشد مادام که مرور زمان دعاوی اسناد تجاری حاصل نشده باشد دارنده ی سفت میتواند علی صادرکننده طرف دعوی نماید.
🟡مسئولیت ظهر نویس: ظهرنویس سفته دارای مسئولیت پرداخت است.یعنی چنانچه صادر کننده در سر رسید وجه را نپردازد، دارنده پس از اعتراض عدم تأدیه میتواند در اعمال ماده 249 اقامه ی دعوی کند مشروط بر اینک به وظایف قانونی خود عمل کرده باشد.
🟠مسئولیت ضامن : اگر مضمون عنه ضامن، صادر کننده سفت باشد، همچنانکه برای مراجعه به این مسئول رعایت مواعد شرط نیست برای مراجعه به ضامن آن نیز رعایت مواعد شرط نیست.
🔴چنانچه مضمون عنه ضامن، ظهرنویس باشد برای مراجعه به ظهرنویس رعایت مواعد شرط است.پس برای مراجعه به ضامن او نیز رعایت مواعد شرط است.
🟣اگر شخص ثالثی ظهر سفته را بدون هیچ قیدی امضاء نماید این امر ظهور در ضمانت دارد.
🔵وظایف دارنده ی سفته:
🔻1.اعتراض عدم تادیه ظرف۱۰روز مطابق م ۲۸۰ و در مورد سفت های عند المطالبه با توجه به مواد ۲۷۴ و ۳۰۹ اقدام مقتضی ظرف یک سال از تاریخ صدور سفته
🔻2.اقامه ی دعوی ظرف یک یا دو سال از تاریخ اعتراض عدم تأدیه
🔻مطالبه ی وجه سفته عندالمطالبه باید از طریق اظهارنامه به متعهد ابلاغ شود و زمان محاسبه ی واخواست از تاریخ ابلاغ اظهارنامه به مدیون محاسبه میشود.
🟡دارنده ی کاهل: دارندهای ک مواد ۲۷۴ و ۲۸۶ ق.ت را رعایت نمیکند یعنی سفته ای را که دارد در مواعد مقرر برای پرداخت به محال علیه ارائه نمیدهد و یا در موعد مقرر اقامه دعوی نمیکند که در این موارد حق مراجعه به ظهرنویس ها وضامن را ندارد.
📌 نکات مهم درباره تعویق صدور حکم در جرایم تعزیری درجه ۶، ۷ و ۸ (مواد ۴۰ تا ۴۳ قانون مجازات اسلامی):
📔نکته ۱:
تعویق صدور حکم فقط در جرائم تعزیری درجه ۶ تا ۸ مجاز است.
در جرائم حدی، قصاص و دیه یا درجات ۱ تا ۵ قابل اعمال نیست.
📔نکته ۲:
صدور قرار تعویق غیابی ممنوع است.
دادگاه باید حضوری و پس از احراز مجرمیت تصمیم بگیرد. (تبصره ۱ ماده ۴۱)
📔نکته ۳:
اگر متهم بازداشت باشد، دادگاه باید پس از صدور قرار تعویق، او را آزاد کند.
میتوان تأمین مناسب گرفت، ولی نباید منجر به بازداشت بماند. (تبصره ۲ ماده ۴۱)
📔نکته ۴:
تعویق مراقبتی همراه با اجرای دستورهای اصلاحی دادگاه است؛ مثل ترک اعتیاد، اشتغال، گذراندن دوره آموزشی و... (ماده ۴۳)
📔نکته ۵:
در پایان مدت تعویق، اگر متهم مرتکب جرم جدیدی نشود و دستورات دادگاه را رعایت کند، دادگاه قرار موقوفی تعقیب صادر میکند. (ماده ۴۲)
📔نکته ۶:
اگر متهم دستورها را نقض کند یا مرتکب جرم جدیدی شود، دادگاه مکلف به صدور حکم است.
📔نکته ۷:
درجه ۶ یعنی حبس بیش از ۶ ماه تا ۲ سال
🔹 نمونه جرم: توهین به مأمور دولت در حین انجام وظیفه (ماده ۶۰۹)
📔نکته ۸:
درجه ۷ یعنی حبس بیش از ۹۱ روز تا ۶ ماه
🔹 نمونه جرم: توهین به افراد عادی (ماده ۶۰۸)
📔نکته ۹:
درجه ۸ یعنی حبس تا ۹۱ روز (سه ماه)
🔹 نمونه جرم: مزاحمت تلفنی یا نگهداری تجهیزات ماهوارهای
📔نکته ۱۰:
دستورهای تعویق مراقبتی باید متناسب با شرایط زندگی متهم باشد و نباید اختلال اساسی برای او یا خانوادهاش ایجاد کند. (ماده ۴۳)
📔نکته ۱:
تعویق صدور حکم فقط در جرائم تعزیری درجه ۶ تا ۸ مجاز است.
در جرائم حدی، قصاص و دیه یا درجات ۱ تا ۵ قابل اعمال نیست.
📔نکته ۲:
صدور قرار تعویق غیابی ممنوع است.
دادگاه باید حضوری و پس از احراز مجرمیت تصمیم بگیرد. (تبصره ۱ ماده ۴۱)
📔نکته ۳:
اگر متهم بازداشت باشد، دادگاه باید پس از صدور قرار تعویق، او را آزاد کند.
میتوان تأمین مناسب گرفت، ولی نباید منجر به بازداشت بماند. (تبصره ۲ ماده ۴۱)
📔نکته ۴:
تعویق مراقبتی همراه با اجرای دستورهای اصلاحی دادگاه است؛ مثل ترک اعتیاد، اشتغال، گذراندن دوره آموزشی و... (ماده ۴۳)
📔نکته ۵:
در پایان مدت تعویق، اگر متهم مرتکب جرم جدیدی نشود و دستورات دادگاه را رعایت کند، دادگاه قرار موقوفی تعقیب صادر میکند. (ماده ۴۲)
📔نکته ۶:
اگر متهم دستورها را نقض کند یا مرتکب جرم جدیدی شود، دادگاه مکلف به صدور حکم است.
📔نکته ۷:
درجه ۶ یعنی حبس بیش از ۶ ماه تا ۲ سال
🔹 نمونه جرم: توهین به مأمور دولت در حین انجام وظیفه (ماده ۶۰۹)
📔نکته ۸:
درجه ۷ یعنی حبس بیش از ۹۱ روز تا ۶ ماه
🔹 نمونه جرم: توهین به افراد عادی (ماده ۶۰۸)
📔نکته ۹:
درجه ۸ یعنی حبس تا ۹۱ روز (سه ماه)
🔹 نمونه جرم: مزاحمت تلفنی یا نگهداری تجهیزات ماهوارهای
📔نکته ۱۰:
دستورهای تعویق مراقبتی باید متناسب با شرایط زندگی متهم باشد و نباید اختلال اساسی برای او یا خانوادهاش ایجاد کند. (ماده ۴۳)
✅نکات حق شفعه
🔹️نسبت به مال موقوفه ایجاد نمیشود.
🔹️حق شفعه را نمیتوان تنها نسبت به بخشی از مبیع اعمال نمود.
🔹️در اخذ به شفعه مشتری ضامن درک خواهد بود( نه بایع).
🔹️صرف انعقاد قولنامه ایجاد حق شفعه نمیکند.
✅در بیع خیاری :
🔸الف:بر اساس م ۳۴ ق ثبت=حق شفعه وجود ندارد.
🔸ب:ولی براساس ق م =حق شفعه وجود دارد.
🔹️نسبت به مال موقوفه ایجاد نمیشود.
🔹️حق شفعه را نمیتوان تنها نسبت به بخشی از مبیع اعمال نمود.
🔹️در اخذ به شفعه مشتری ضامن درک خواهد بود( نه بایع).
🔹️صرف انعقاد قولنامه ایجاد حق شفعه نمیکند.
✅در بیع خیاری :
🔸الف:بر اساس م ۳۴ ق ثبت=حق شفعه وجود ندارد.
🔸ب:ولی براساس ق م =حق شفعه وجود دارد.
🔹 نکته مهم: اقسام وجهالتزام و تفاوت آنها
1️⃣ تعریف وجهالتزام:
وجهالتزام یعنی مبلغی که طرفین قرارداد از پیش تعیین میکنند تا اگر یکی از آنها تعهدش را انجام نداد یا دیر انجام داد، باید آن مبلغ را به دیگری بپردازد.
2️⃣ اقسام وجهالتزام:
وجهالتزام دو نوع است 👇
🔸 ۱. وجهالتزامِ عدم اجرای تعهد
یعنی اگر شخص تعهد خود را اصلاً انجام ندهد، باید مبلغ مشخصی بهعنوان جریمه بپردازد.
📘 مثال: علی قول داده برای یاسر تابلویی بکشد و اگر نکشد، ۱۰ میلیون تومان بدهد.
🔹 در این حالت، اگر علی نقاشی را نکشد، فقط همان ۱۰ میلیون تومان پرداخت میشود و دیگر اجرای نقاشی قابل مطالبه نیست.
🔹 چون وجهالتزام در اینجا «جایگزین اصل تعهد» است.
🔹 پس متعهدله نمیتواند هم اجرای تعهد را بخواهد و هم وجهالتزام را.
🔸 ۲. وجهالتزامِ تأخیر در اجرای تعهد
یعنی اگر متعهد تعهدش را با تأخیر انجام دهد، باید مبلغی برای هر روز یا هر مدت تأخیر بپردازد.
📘 مثال: رضا متعهد شده تا تاریخ مشخصی ۱۰۰ کیلو برنج به مجتبی بدهد و برای هر روز تأخیر، ۵۰ هزار تومان جریمه بپردازد.
🔹 در این حالت، اگر تأخیر کند، مجتبی میتواند هم انجام تعهد (تحویل برنج) و هم وجهالتزام تأخیر را با هم مطالبه کند.
🔹 این وجهالتزام فقط «ضمانت اجرای تأخیر» است، نه جایگزین اصل تعهد.
3️⃣ تفاوت اصلی بین دو نوع:
در وجهالتزام عدم اجرا: پرداخت وجهالتزام بهجای تعهد است.
در وجهالتزام تأخیر در اجرا: پرداخت وجهالتزام در کنار تعهد است.
4️⃣ کدام قابل جمع است ؟
✅ فقط وجهالتزام تأخیر در اجرا قابل جمع است.
❌ وجهالتزام عدم اجرا قابل جمع نیست.
1️⃣ تعریف وجهالتزام:
وجهالتزام یعنی مبلغی که طرفین قرارداد از پیش تعیین میکنند تا اگر یکی از آنها تعهدش را انجام نداد یا دیر انجام داد، باید آن مبلغ را به دیگری بپردازد.
2️⃣ اقسام وجهالتزام:
وجهالتزام دو نوع است 👇
🔸 ۱. وجهالتزامِ عدم اجرای تعهد
یعنی اگر شخص تعهد خود را اصلاً انجام ندهد، باید مبلغ مشخصی بهعنوان جریمه بپردازد.
📘 مثال: علی قول داده برای یاسر تابلویی بکشد و اگر نکشد، ۱۰ میلیون تومان بدهد.
🔹 در این حالت، اگر علی نقاشی را نکشد، فقط همان ۱۰ میلیون تومان پرداخت میشود و دیگر اجرای نقاشی قابل مطالبه نیست.
🔹 چون وجهالتزام در اینجا «جایگزین اصل تعهد» است.
🔹 پس متعهدله نمیتواند هم اجرای تعهد را بخواهد و هم وجهالتزام را.
🔸 ۲. وجهالتزامِ تأخیر در اجرای تعهد
یعنی اگر متعهد تعهدش را با تأخیر انجام دهد، باید مبلغی برای هر روز یا هر مدت تأخیر بپردازد.
📘 مثال: رضا متعهد شده تا تاریخ مشخصی ۱۰۰ کیلو برنج به مجتبی بدهد و برای هر روز تأخیر، ۵۰ هزار تومان جریمه بپردازد.
🔹 در این حالت، اگر تأخیر کند، مجتبی میتواند هم انجام تعهد (تحویل برنج) و هم وجهالتزام تأخیر را با هم مطالبه کند.
🔹 این وجهالتزام فقط «ضمانت اجرای تأخیر» است، نه جایگزین اصل تعهد.
3️⃣ تفاوت اصلی بین دو نوع:
در وجهالتزام عدم اجرا: پرداخت وجهالتزام بهجای تعهد است.
در وجهالتزام تأخیر در اجرا: پرداخت وجهالتزام در کنار تعهد است.
4️⃣ کدام قابل جمع است ؟
✅ فقط وجهالتزام تأخیر در اجرا قابل جمع است.
❌ وجهالتزام عدم اجرا قابل جمع نیست.
❤1
#️⃣ نکات مهم آیین دادرسی مدنی
🔹 امری یا تکمیلی بودن قواعد
اگر قانون امری باشد، اصحاب دعوا نمیتوانند برخلاف آن تراضی کنند (مثل صلاحیت ذاتی).
اگر قانون تکمیلی باشد، میتوانند برخلاف آن توافق کنند (مثل صلاحیت محلی، در صورت عدم ایراد خوانده).
🔹 دستهبندی مهم
قواعد مربوط به سازمان قضایی → امری.
صلاحیت ذاتی → امری.
صلاحیت محلی → اصولاً تکمیلی.
قواعد آیین دادرسی مدنی به معنای خاص → عمدتاً امری، مگر در موارد خاص که قانون اختیار داده است.
🔹 عطف بماسبق
قوانین شکلی (مثل آ.د.م) → غالباً عطف بماسبق میشوند.
قوانین ماهوی (مثل مدنی یا جزا) → اصولاً عطف بماسبق نمیشوند.
🔹 مواد کلیدی
ماده ۱ ق.آ.د.م: آیین دادرسی مدنی = مجموعه اصول و مقررات برای رسیدگی به دعاوی و امور حسبی.
ماده ۲ ق.آ.د.م: شرط اقامه دعوا = ذینفع بودن خواهان یا نماینده/قائممقام او.
🔥 نکته آزمونی:
✅ صلاحیت ذاتی همیشه امری است و توافق یا سکوت اصحاب دعوا نمیتواند آن را تغییر دهد.
🔹 امری یا تکمیلی بودن قواعد
اگر قانون امری باشد، اصحاب دعوا نمیتوانند برخلاف آن تراضی کنند (مثل صلاحیت ذاتی).
اگر قانون تکمیلی باشد، میتوانند برخلاف آن توافق کنند (مثل صلاحیت محلی، در صورت عدم ایراد خوانده).
🔹 دستهبندی مهم
قواعد مربوط به سازمان قضایی → امری.
صلاحیت ذاتی → امری.
صلاحیت محلی → اصولاً تکمیلی.
قواعد آیین دادرسی مدنی به معنای خاص → عمدتاً امری، مگر در موارد خاص که قانون اختیار داده است.
🔹 عطف بماسبق
قوانین شکلی (مثل آ.د.م) → غالباً عطف بماسبق میشوند.
قوانین ماهوی (مثل مدنی یا جزا) → اصولاً عطف بماسبق نمیشوند.
🔹 مواد کلیدی
ماده ۱ ق.آ.د.م: آیین دادرسی مدنی = مجموعه اصول و مقررات برای رسیدگی به دعاوی و امور حسبی.
ماده ۲ ق.آ.د.م: شرط اقامه دعوا = ذینفع بودن خواهان یا نماینده/قائممقام او.
🔥 نکته آزمونی:
✅ صلاحیت ذاتی همیشه امری است و توافق یا سکوت اصحاب دعوا نمیتواند آن را تغییر دهد.
پست دوم – (مواد ۳۷۰ تا ۳۷۴) | تفکیک مسئولیت شرکای جنایت و فاضل دیه
📘 ماده ۳۷۰
اگر یکی از شرکا، به هر دلیل، مشمول قصاص نباشد (مثلاً دیوانه، صغیر یا فقدان شرط)، مانع از قصاص دیگر شرکا نیست.
🔹 هر شریک، مستقل مسئول رفتار خودش است.
📘 ماده ۳۷۱
اگر شخصی به فردی آسیبی بزند و بعد فرد دومی او را بکشد، قاتل همان فرد دوم است، حتی اگر آسیب اولی بهتنهایی هم کشنده بوده باشد.
🔹 فرد اول فقط به قصاص عضو محکوم است.
📘 ماده ۳۷۲
اگر کسی را در آستانه مرگ قرار دهند (حیات غیرمستقر)، و شخص دیگری به آن فرد آسیب نهایی بزند:
شخص اول قصاص میشود
شخص دوم مجازات جنایت بر میت دارد
🔸 حکم این ماده، در جنایات غیرعمدی هم جاری است.
📘 ماده ۳۷۳
اگر چند نفر در قتل عمد شریک باشند، صاحب حق قصاص میتواند:
1. یکی از آنها را قصاص کند؛ بقیه باید سهم دیهشان را به او بپردازند.
2. همه یا بیش از یکی را قصاص کند؛ اگر دیه آنها بیش از سهمشان در قتل است، باید مازاد دیه را قبل از قصاص بپردازد.
3. اگر برخی را ببخشد، و بخواهد دیگران را قصاص کند، باز باید توازن دیه رعایت شود.
📘 ماده ۳۷۴
در مواردی که دیه مرتکب بیش از دیه جنایت باشد (مثلاً زن قاتل مرد، یا غیرمسلمان قاتل مسلمان)،
صاحب حق قصاص:
نمیتواند اضافه بگیرد
فقط میتواند فاضل دیه را بدهد و قصاص کند یا کسی را که دیهاش کمتر از جنایت است قصاص کرده و فاضل را از بقیه بگیرد
📘 ماده ۳۷۰
اگر یکی از شرکا، به هر دلیل، مشمول قصاص نباشد (مثلاً دیوانه، صغیر یا فقدان شرط)، مانع از قصاص دیگر شرکا نیست.
🔹 هر شریک، مستقل مسئول رفتار خودش است.
📘 ماده ۳۷۱
اگر شخصی به فردی آسیبی بزند و بعد فرد دومی او را بکشد، قاتل همان فرد دوم است، حتی اگر آسیب اولی بهتنهایی هم کشنده بوده باشد.
🔹 فرد اول فقط به قصاص عضو محکوم است.
📘 ماده ۳۷۲
اگر کسی را در آستانه مرگ قرار دهند (حیات غیرمستقر)، و شخص دیگری به آن فرد آسیب نهایی بزند:
شخص اول قصاص میشود
شخص دوم مجازات جنایت بر میت دارد
🔸 حکم این ماده، در جنایات غیرعمدی هم جاری است.
📘 ماده ۳۷۳
اگر چند نفر در قتل عمد شریک باشند، صاحب حق قصاص میتواند:
1. یکی از آنها را قصاص کند؛ بقیه باید سهم دیهشان را به او بپردازند.
2. همه یا بیش از یکی را قصاص کند؛ اگر دیه آنها بیش از سهمشان در قتل است، باید مازاد دیه را قبل از قصاص بپردازد.
3. اگر برخی را ببخشد، و بخواهد دیگران را قصاص کند، باز باید توازن دیه رعایت شود.
📘 ماده ۳۷۴
در مواردی که دیه مرتکب بیش از دیه جنایت باشد (مثلاً زن قاتل مرد، یا غیرمسلمان قاتل مسلمان)،
صاحب حق قصاص:
نمیتواند اضافه بگیرد
فقط میتواند فاضل دیه را بدهد و قصاص کند یا کسی را که دیهاش کمتر از جنایت است قصاص کرده و فاضل را از بقیه بگیرد