This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهندسین طراح ترمز تانک در آلمان❕❕
خدا رو شکر ما برنامه نویس شدیم🙏🙏
و گرنه اگه قرار بود محصولمون رو روی خودمون تست کنند معلوم نیست چه به سرمون میومد😂😂😂
@AMCSUI
خدا رو شکر ما برنامه نویس شدیم🙏🙏
و گرنه اگه قرار بود محصولمون رو روی خودمون تست کنند معلوم نیست چه به سرمون میومد😂😂😂
@AMCSUI
ریاضیات نشان میدهد که در طول یکسال، اندکی بهتر یا بدتر بودن، چگونه موفقیت یا شکست شما را رقم میزند.
لطفاً کمی بیشتر تلاش کنید، فقط کمی...
@AMCSUI
لطفاً کمی بیشتر تلاش کنید، فقط کمی...
@AMCSUI
این گلدونا در واقع انسانی رو نشون میدن که
دهانش بسته است ، ولی افکار زیبایش به ظهور رسیده و ترواش کرده است ...
مرد عمل باشیم نه حرف ....
@AMCSUI
دهانش بسته است ، ولی افکار زیبایش به ظهور رسیده و ترواش کرده است ...
مرد عمل باشیم نه حرف ....
@AMCSUI
#جالب
وقتی کریستف کلمب، از سفر معروف و پرماجرایش برگشت، ملکهی اسپانیا به افتخارش مهمانی مفصلی ترتیب داد. درباریان که سر میز ناهار حاضر بودند با تمسخر گفتند: کاری که تو کردهای هیچکار مهمی نیست؛ ما نیز همه میدانستیم که زمین گرد است و از هر سویی بروی و به رفتن ادامه دهی، از آن سوی دیگرش برمیگردی.
ملکهی اسپانیا پاسخ را از کریستف کلمب خواست، کریستف تخممرغی را از سر میز برداشت و به شخص کناری خود داد و گفت: این را بر قاعده بنشان! او نتوانست. تخممرغ دست به دست مجلس را دور زد و از راست ایستادن و بر قاعده نشستن ابا کرد. گفتند: تو خودت اگر میتوانی این کار را بکن! کریستف ته تخممرغ را بر سطح میز کوبید، ته آن شکست و تخم مرغ به حالت ایستاده ایستاد. همگی زدند زیر خنده که ما هم این را میدانستیم. گفت: آری شاید میدانستید اما انجام ندادید، من میدانستم و عمل کردم.
زندگی پر است از آدمهایی که میگویند من هم میتوانم آن کار را انجام دهم، آنطور باشم و... اما فقط تعداد اندکی عمل میکنند.
شایدبسیاری از داوطلبان بدانند داشتن عادات صحیح برای موفقیت لازم است اما به آن ها عمل نمی کنند و مدام از اینکه چرا به موفقیت نمی رسند گله دارند. موفقیت نزدیک است، کافی است تلاش کنید.
@AMCSUI
وقتی کریستف کلمب، از سفر معروف و پرماجرایش برگشت، ملکهی اسپانیا به افتخارش مهمانی مفصلی ترتیب داد. درباریان که سر میز ناهار حاضر بودند با تمسخر گفتند: کاری که تو کردهای هیچکار مهمی نیست؛ ما نیز همه میدانستیم که زمین گرد است و از هر سویی بروی و به رفتن ادامه دهی، از آن سوی دیگرش برمیگردی.
ملکهی اسپانیا پاسخ را از کریستف کلمب خواست، کریستف تخممرغی را از سر میز برداشت و به شخص کناری خود داد و گفت: این را بر قاعده بنشان! او نتوانست. تخممرغ دست به دست مجلس را دور زد و از راست ایستادن و بر قاعده نشستن ابا کرد. گفتند: تو خودت اگر میتوانی این کار را بکن! کریستف ته تخممرغ را بر سطح میز کوبید، ته آن شکست و تخم مرغ به حالت ایستاده ایستاد. همگی زدند زیر خنده که ما هم این را میدانستیم. گفت: آری شاید میدانستید اما انجام ندادید، من میدانستم و عمل کردم.
زندگی پر است از آدمهایی که میگویند من هم میتوانم آن کار را انجام دهم، آنطور باشم و... اما فقط تعداد اندکی عمل میکنند.
شایدبسیاری از داوطلبان بدانند داشتن عادات صحیح برای موفقیت لازم است اما به آن ها عمل نمی کنند و مدام از اینکه چرا به موفقیت نمی رسند گله دارند. موفقیت نزدیک است، کافی است تلاش کنید.
@AMCSUI
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❤️وضعیت مطالعه درایران وجهان
این سوال مهم است:
آیا مطالعه مطالب آموزشی درشبکه های اجتماعی کمترازمطالب کتاب ، مفیداست؟
@AMCSUI
این سوال مهم است:
آیا مطالعه مطالب آموزشی درشبکه های اجتماعی کمترازمطالب کتاب ، مفیداست؟
@AMCSUI
#معرفیبرترینها
حسن دينبلي «محقق، نظريه پرداز رياضي و کاشف عدد دقيق پي» در ششم فرودين ماه سال 1320 در تهران چشم به جهان گشود. از کودکي علاقه مندي وافري به کتاب و خواندن آن داشتند به طوري که تا کتاب برروي سينه اش قرار نمي گرفت نمي خوابيد. خانواده ي دينبلي، خانواده اي فرهنگي بودند مادر او نمونه تقوي و علم و مدير مدرسه که در زمان رضا پهلوي و پس از کشف حجاب به دلايل مذهبي مدرسه را ترک کرده و کار تربيت و آموزش فرزندان را به عهده گرفت. به گفته ي خود استاد «مادرم اولين معلم من بود» آشنائي استاد با رياضيات، هندسه و دايره از کودکي و هم زمان با بازي هاي کودکي، آغاز شد. در طول دوران تحصيل هم همواره بحث در مورد مسائل رياضي را داشتند. «هميشه در درس رياضي يا نمره 2 و يا نمره 20 مي گرفتم. اگر مي توانستم معلمم را در مورد روش حل شدن مسئله ام قانع کنم نمره ي 20 و اگر نه نمره ي 2 مي گرفتم.» با ورود به دانشگاه و طي سال ها تحصيل در دو رشته ي دانشگاهي و اخذ دو مدرک کارشناسي ارشد در دانشگاه هاي تهران، با توجه به اين که پاسخ پرسشنامه هاي خود را نيافتند، خود شروع به تحقيق کرده و پس از بالاي 50 سال رياضت موفق به کشف اشتباهات رياضي هندسه شده و اصول متعددي در هندسه اقليدسي مرده يافته و مطرح کردند. مقدار دقيق عدد پي و نه مقدار تقريبي و بدون برهان فعلي، آرزوي چند هزار ساله ي رياضيدانان قهار جهان بوده است. حسن دينبلي با ارائه روش هاي متعدد، مقدار دقيق عدد پي را محاسبه کرده و آن را طي کتابي به نام «پي چيست؟ بررسي نظرات باطل گذشتگان» در اختيار همگان قرار دادند. پس از آن پارادوکس هاي حل نشده ي جهان «تربيع دايره»، «تثليث زاويه»، «تضعيف مکعب» و «رسم n ضلعي هاي محيطي و محاطي» را مورد بررسي قرار داده و موفق به حل آن ها شدند. دستاوردهاي او در کتاب هاي چاپ شده ي «تثبيت زاويه شصت درجه و روش اثبات آن به وسيله خط کش و پرگار»، «شگفي هاي رياضي»، «نوادر فرياد سکوت»، «کشف توانمندي هاي خط کش و پرگار» و 18 جلد کتاب چاپ نشده ديگر موجود است. حسن دينبلي نتيجه ي تحقيقات خود را در قالب مقاله در اختيار سازمان رياست جمهوري، شوراي عالي انقلاب فرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، سازمان سنجش، انجمن رياضي ايران و فرهنگستان علوم قرار داده است. مقالات و کتاب هاي ايشان براي تمام کشورهاي جهان و دانشگاه هاي معتبر فرستاده شده است. متأسفانه تا کنون هيچ کدام از اساتيد رياضي چه در ايران و چه در سطح جهان هيچ گونه واکنشي در جهت ترويج چنين کارهاي بکري نداشته اند. استاد بارها و بارها رياضيدانان را دعوت به مناظره کرده اند ولي با کم توجهي و بي توجهي آنان مواجه شدند. به راستي در قرن بيست و يکم که بشر پي به ناداني خود برده است، چرا بر جهل خود پافشاري مي کند و طالب حقيقت نيست؟
@AMCSUI
حسن دينبلي «محقق، نظريه پرداز رياضي و کاشف عدد دقيق پي» در ششم فرودين ماه سال 1320 در تهران چشم به جهان گشود. از کودکي علاقه مندي وافري به کتاب و خواندن آن داشتند به طوري که تا کتاب برروي سينه اش قرار نمي گرفت نمي خوابيد. خانواده ي دينبلي، خانواده اي فرهنگي بودند مادر او نمونه تقوي و علم و مدير مدرسه که در زمان رضا پهلوي و پس از کشف حجاب به دلايل مذهبي مدرسه را ترک کرده و کار تربيت و آموزش فرزندان را به عهده گرفت. به گفته ي خود استاد «مادرم اولين معلم من بود» آشنائي استاد با رياضيات، هندسه و دايره از کودکي و هم زمان با بازي هاي کودکي، آغاز شد. در طول دوران تحصيل هم همواره بحث در مورد مسائل رياضي را داشتند. «هميشه در درس رياضي يا نمره 2 و يا نمره 20 مي گرفتم. اگر مي توانستم معلمم را در مورد روش حل شدن مسئله ام قانع کنم نمره ي 20 و اگر نه نمره ي 2 مي گرفتم.» با ورود به دانشگاه و طي سال ها تحصيل در دو رشته ي دانشگاهي و اخذ دو مدرک کارشناسي ارشد در دانشگاه هاي تهران، با توجه به اين که پاسخ پرسشنامه هاي خود را نيافتند، خود شروع به تحقيق کرده و پس از بالاي 50 سال رياضت موفق به کشف اشتباهات رياضي هندسه شده و اصول متعددي در هندسه اقليدسي مرده يافته و مطرح کردند. مقدار دقيق عدد پي و نه مقدار تقريبي و بدون برهان فعلي، آرزوي چند هزار ساله ي رياضيدانان قهار جهان بوده است. حسن دينبلي با ارائه روش هاي متعدد، مقدار دقيق عدد پي را محاسبه کرده و آن را طي کتابي به نام «پي چيست؟ بررسي نظرات باطل گذشتگان» در اختيار همگان قرار دادند. پس از آن پارادوکس هاي حل نشده ي جهان «تربيع دايره»، «تثليث زاويه»، «تضعيف مکعب» و «رسم n ضلعي هاي محيطي و محاطي» را مورد بررسي قرار داده و موفق به حل آن ها شدند. دستاوردهاي او در کتاب هاي چاپ شده ي «تثبيت زاويه شصت درجه و روش اثبات آن به وسيله خط کش و پرگار»، «شگفي هاي رياضي»، «نوادر فرياد سکوت»، «کشف توانمندي هاي خط کش و پرگار» و 18 جلد کتاب چاپ نشده ديگر موجود است. حسن دينبلي نتيجه ي تحقيقات خود را در قالب مقاله در اختيار سازمان رياست جمهوري، شوراي عالي انقلاب فرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، سازمان سنجش، انجمن رياضي ايران و فرهنگستان علوم قرار داده است. مقالات و کتاب هاي ايشان براي تمام کشورهاي جهان و دانشگاه هاي معتبر فرستاده شده است. متأسفانه تا کنون هيچ کدام از اساتيد رياضي چه در ايران و چه در سطح جهان هيچ گونه واکنشي در جهت ترويج چنين کارهاي بکري نداشته اند. استاد بارها و بارها رياضيدانان را دعوت به مناظره کرده اند ولي با کم توجهي و بي توجهي آنان مواجه شدند. به راستي در قرن بيست و يکم که بشر پي به ناداني خود برده است، چرا بر جهل خود پافشاري مي کند و طالب حقيقت نيست؟
@AMCSUI
وصیت نامه ی خواندنی و زیبای آلبرت انیشتین:
آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.
در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.
چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است.
قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد.
خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند تا نوه هایش را ببیند.
کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند.
استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.
هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.
آن چه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند. اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند.
گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید. عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید.
اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند…
@AMCSUI
آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است.
در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند.
چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است.
قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد.
خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند تا نوه هایش را ببیند.
کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند.
استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.
هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنود.
آن چه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند. اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند.
گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید. عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید.
اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند…
@AMCSUI
#جالب
هنر رياضی
به "حساب و جبر" جانا همه هستي ات بيارا
که شمار عاشقان هست چوغبار "نا شمارا"
ز کمند "رشته" هایش مگریز کاین سر زلف
به هزار غم بیارزد چو ببینی انتها را
به "توابع" لبانش عسل است و نوش، اما
ز نواحی زبانش بگزد به نیش ما را
ببَر از "حدود" چشمش می تلخ وش که اخمش
بکند چو "قدر مطلق" همه چیز را گوارا
"لگاریتم" گل گرفتی چو شبی به پایداری
رخ دلرباش بینی كه "رقم" زده "نما" را
قد ما چو "منحنی" شد به فراق ، "تابع"ی کو؟
که "توان" و جان ببخشد قد و قامت دو تا را
رگم ار بُرند با تیغ ، نه به جمع و نه به تفریق
نه به ضرب و نه به تقسیم ،نکنم رها وفا را
چو به دشمنان مروت بکند به مهربانی
چه شود اگر نمايد به اسير خود مدارا ؟
به كمند "بازه"ي او، شده" بسته " پاي مسعود
چه شود اگر گشاید سر زلف دل گشا را
هنر "رياضيات " است ، غزلي بدين رواني
كه روان خسته ي ما ننوازد اين نوا را
@AMCSUI
هنر رياضی
به "حساب و جبر" جانا همه هستي ات بيارا
که شمار عاشقان هست چوغبار "نا شمارا"
ز کمند "رشته" هایش مگریز کاین سر زلف
به هزار غم بیارزد چو ببینی انتها را
به "توابع" لبانش عسل است و نوش، اما
ز نواحی زبانش بگزد به نیش ما را
ببَر از "حدود" چشمش می تلخ وش که اخمش
بکند چو "قدر مطلق" همه چیز را گوارا
"لگاریتم" گل گرفتی چو شبی به پایداری
رخ دلرباش بینی كه "رقم" زده "نما" را
قد ما چو "منحنی" شد به فراق ، "تابع"ی کو؟
که "توان" و جان ببخشد قد و قامت دو تا را
رگم ار بُرند با تیغ ، نه به جمع و نه به تفریق
نه به ضرب و نه به تقسیم ،نکنم رها وفا را
چو به دشمنان مروت بکند به مهربانی
چه شود اگر نمايد به اسير خود مدارا ؟
به كمند "بازه"ي او، شده" بسته " پاي مسعود
چه شود اگر گشاید سر زلف دل گشا را
هنر "رياضيات " است ، غزلي بدين رواني
كه روان خسته ي ما ننوازد اين نوا را
@AMCSUI