#جالب
هنر رياضی
به "حساب و جبر" جانا همه هستي ات بيارا
که شمار عاشقان هست چوغبار "نا شمارا"
ز کمند "رشته" هایش مگریز کاین سر زلف
به هزار غم بیارزد چو ببینی انتها را
به "توابع" لبانش عسل است و نوش، اما
ز نواحی زبانش بگزد به نیش ما را
ببَر از "حدود" چشمش می تلخ وش که اخمش
بکند چو "قدر مطلق" همه چیز را گوارا
"لگاریتم" گل گرفتی چو شبی به پایداری
رخ دلرباش بینی كه "رقم" زده "نما" را
قد ما چو "منحنی" شد به فراق ، "تابع"ی کو؟
که "توان" و جان ببخشد قد و قامت دو تا را
رگم ار بُرند با تیغ ، نه به جمع و نه به تفریق
نه به ضرب و نه به تقسیم ،نکنم رها وفا را
چو به دشمنان مروت بکند به مهربانی
چه شود اگر نمايد به اسير خود مدارا ؟
به كمند "بازه"ي او، شده" بسته " پاي مسعود
چه شود اگر گشاید سر زلف دل گشا را
هنر "رياضيات " است ، غزلي بدين رواني
كه روان خسته ي ما ننوازد اين نوا را
@AMCSUI
هنر رياضی
به "حساب و جبر" جانا همه هستي ات بيارا
که شمار عاشقان هست چوغبار "نا شمارا"
ز کمند "رشته" هایش مگریز کاین سر زلف
به هزار غم بیارزد چو ببینی انتها را
به "توابع" لبانش عسل است و نوش، اما
ز نواحی زبانش بگزد به نیش ما را
ببَر از "حدود" چشمش می تلخ وش که اخمش
بکند چو "قدر مطلق" همه چیز را گوارا
"لگاریتم" گل گرفتی چو شبی به پایداری
رخ دلرباش بینی كه "رقم" زده "نما" را
قد ما چو "منحنی" شد به فراق ، "تابع"ی کو؟
که "توان" و جان ببخشد قد و قامت دو تا را
رگم ار بُرند با تیغ ، نه به جمع و نه به تفریق
نه به ضرب و نه به تقسیم ،نکنم رها وفا را
چو به دشمنان مروت بکند به مهربانی
چه شود اگر نمايد به اسير خود مدارا ؟
به كمند "بازه"ي او، شده" بسته " پاي مسعود
چه شود اگر گشاید سر زلف دل گشا را
هنر "رياضيات " است ، غزلي بدين رواني
كه روان خسته ي ما ننوازد اين نوا را
@AMCSUI
#معما
در یک مسابقه دو با مسافت ۵۰۰مترکه تعدادی شرکت کننده حاضرند و با سرعت ثابت میدوند؛زمانی که نفر اول از خط پایان میگذرد نفر دوم ۲۰متر مانده به خط پایان و نفر سوم ۳۰متر از خط پایان فاصله داره؛
زمانی که نفر دوم از خط پایان میگذرد نفر سوم در چند متری خط پایان قرار گرفته است؟
منتظر جواب معما باشین 🤔🤔🤔
@AMCSUI
در یک مسابقه دو با مسافت ۵۰۰مترکه تعدادی شرکت کننده حاضرند و با سرعت ثابت میدوند؛زمانی که نفر اول از خط پایان میگذرد نفر دوم ۲۰متر مانده به خط پایان و نفر سوم ۳۰متر از خط پایان فاصله داره؛
زمانی که نفر دوم از خط پایان میگذرد نفر سوم در چند متری خط پایان قرار گرفته است؟
منتظر جواب معما باشین 🤔🤔🤔
@AMCSUI
انجمن علمی ریکا
#معما در یک مسابقه دو با مسافت ۵۰۰مترکه تعدادی شرکت کننده حاضرند و با سرعت ثابت میدوند؛زمانی که نفر اول از خط پایان میگذرد نفر دوم ۲۰متر مانده به خط پایان و نفر سوم ۳۰متر از خط پایان فاصله داره؛ زمانی که نفر دوم از خط پایان میگذرد نفر سوم در چند متری خط پایان…
#معما
اما پاسخ معما
فرمول جابجایی طی شده تو سط دونده دوم برابر است
V² t= 480 >> V²=[480÷t]
فرمول جابجایی طی شده توسط دونده سوم
V³t=470>> V³=[470÷t]
وقتی دونده دوم به خط پایان میرسد داریم
V²t²=500>> (480÷t)*t²=500
>> t²=[500÷(480÷t)]=[500t ÷480]
زمانی که دونده دوم به خط پایان میرسد t²میباشد و باید ببینیم دونده سوم در همین زمان چه مسافتی را طی میکند
V³t²=(470÷t)*(500t ÷480)
>>> V³t²= 489.58
پس وقتی دونده دوم به خط پایان میرسد دونده سوم در
500-489.58=10.42
متری خط پایان قرار گرفته است
@AMCSUI
اما پاسخ معما
فرمول جابجایی طی شده تو سط دونده دوم برابر است
V² t= 480 >> V²=[480÷t]
فرمول جابجایی طی شده توسط دونده سوم
V³t=470>> V³=[470÷t]
وقتی دونده دوم به خط پایان میرسد داریم
V²t²=500>> (480÷t)*t²=500
>> t²=[500÷(480÷t)]=[500t ÷480]
زمانی که دونده دوم به خط پایان میرسد t²میباشد و باید ببینیم دونده سوم در همین زمان چه مسافتی را طی میکند
V³t²=(470÷t)*(500t ÷480)
>>> V³t²= 489.58
پس وقتی دونده دوم به خط پایان میرسد دونده سوم در
500-489.58=10.42
متری خط پایان قرار گرفته است
@AMCSUI
#ریاضی
گروهی از ریاضیدانان سراسر دنیا در حال ساخت یک بانک اطلاعاتی بزرگ از تمام ایده های جدید و پیچیده در علم ریاضیات و سایر علوم هستند. این پروژه که L-functions and Modular Forms Database یا به اختصار LMFDB نام دارد توسط 80 ریاضیدان از 12 کشور به صورت آنلاین راه اندازی شده و برای اولین بار قرار است تمام ایده های جدید را در شاخه های مختلف علم ریاضیات، فیزیک و علوم کامپیوتر، از سراسر جهان گردآوری کند.
به گزارش نیچر، این پروژه شباهت زیادی به جدول تناوبی عناصر دارد که با وجود مطرح شدن ایده اصلی آن، پس از دهه 1860 میلادی و مشارکت دانشمندان در تکمیل آن، به مرور روابط موجود بین عناصر مختلف شیمیایی به وضوح مشخص شد و درک صحیحی از دنیای عناصر را به دست داد.
@AMCSUI
گروهی از ریاضیدانان سراسر دنیا در حال ساخت یک بانک اطلاعاتی بزرگ از تمام ایده های جدید و پیچیده در علم ریاضیات و سایر علوم هستند. این پروژه که L-functions and Modular Forms Database یا به اختصار LMFDB نام دارد توسط 80 ریاضیدان از 12 کشور به صورت آنلاین راه اندازی شده و برای اولین بار قرار است تمام ایده های جدید را در شاخه های مختلف علم ریاضیات، فیزیک و علوم کامپیوتر، از سراسر جهان گردآوری کند.
به گزارش نیچر، این پروژه شباهت زیادی به جدول تناوبی عناصر دارد که با وجود مطرح شدن ایده اصلی آن، پس از دهه 1860 میلادی و مشارکت دانشمندان در تکمیل آن، به مرور روابط موجود بین عناصر مختلف شیمیایی به وضوح مشخص شد و درک صحیحی از دنیای عناصر را به دست داد.
@AMCSUI
#معرفیبرترینها
آنچه از زندگی گالوا می دانیم بیشتر شبیه به یک داستان رمانتیک و بلکه تراژدی است. زیرا در تراژدی حتماً نباید قهرمان داستان به طرز فجیعی کشته شود، بلکه تراژدی را می توان به عنوان سرکوب نمودن نبوغ یک نابغه و در نظرنگرفتن و توجّه نکردن به او نیز دانست.
اواریست گالوا را حتّی کسانی که دستی برریاضیات دارند هم، نمی شناسند چه رسد به افراد عادّی که بیشتر ریاضیدانان بزرگ و مشهوری چون نیوتن و اویلر و ... را می شناسند. اواریست گالوا را حتّی دانشجویان ریاضی هم به خوبی نمی شناسند.
در یکی از روزهای سال 1811 میلادی، درنزدیکی پاریس، پسری به دنیا آمد که او را «اواریست» نام نهادند. چون والدین پسر، خود، افرادی تحصیل کرده بودند، تا سنّ 12 سالگی نزد مادرش به تحصیل و فراگیری علم پرداخت. پس از آن به مدرسه رفت. در دروس عادّی مدرسه دانش آموزی متوسّط بود. امّا هنگامی که کتاب مبانی هندسه اثر «لژاندر» به دستش رسید و آنرا مطالعه کرد به شدّت تحت تأثیر قرار گرفت. می گویند که او این کتاب را مانند یک کتاب داستان عادّی خوانده است و فقط با یک بار مطالعه آن، بر مطالب کتاب احاطه کامل یافته است. ازهمین جا بود که با کارهای ریاضیدانان بزرگی چون لاگرانژ و آبل آشنا شد و آنها را مطالعه کرد. هنگامی که 15 ساله شد، خودش به تنهایی یک خواننده حرفه ای آثار ریاضی بود و کشف کردن در دنیای ریاضی را آغاز کرد و به کشفیّات مهمی نیز دست یافت. در آن سنّ و سال کم و بدون بهره بردن از هیچ تحصیلات عالی رسمی، گالوا قادر بود به کشفیّاتی برسد که او را به شهرتی جاودانه در دنیای ریاضیات برساند. شهرتی که هیچگاه طعم آنرا در زمان حیاتش نچشید.
«دوپوی» در جمله ای راجع به شرح حال گالوا می گوید: «کتاب های جبر مقدّماتی هرگز گالوا را قانع نکرد زیرا در آنها جای پایی از مکتشفین نمی یافت. درست از اوّلین سال ریاضی به لاگرانژ روی آورد.»
دست نوشته هایش از نظم و ترتیب خوبی برخوردار نبود و به دلیل ذهن نیرومندی که داشت بیشتر محاسبات ریاضی را به صورت ذهنی انجام می داد و فقط نتایجش را یادداشت می کرد. مقالات و مطالبی که می نوشت مانند اکثر مقالات ریاضیدانان قرن هجدهم، خلاصه و بی ترتیب بودند. سبک نوشتنی که در ریاضی نویسی امروزی، کاملاً نامأنوس و نامرسوم است.
مدرسه پلی تکنیک پاریس، مدرسه ای بود که ریاضیدانان بزرگی در آنجا تربیت شده بودند و دو بار تلاش گالوا برای ورود به این مدرسه، ناکام ماند. گالوا خود به خوبی می دانست که از بسیاری از کسانی که پذیرفته شده بودند، شایستگی بهتری دارد. امّا او ناامید نشد و خود به مطالعه ریاضی پرداخت. به عقیده بسیاری از ریاضیدانان بزرگ، پذیرفته نشدن گالوا در مدرسه پلی تکنیک پاریس، خُسران زیادی برای علم ریاضیات به همراه داشته است.
کشفیّات اساسی او در معادلات چند جمله ای بود که در سال 1829 برای اوّلین بار، طی مقاله ای، آنها را به آکادمی علوم پاریس فرستاد. کسی که مقالات ارسالی به آکادمی را از نظر علمی، قضاوت و داوری می کرد، «آگوستن لویی کوشی» بود. کوشی ریاضیدان بزرگ و ماهری بود و این توانایی را داشت که بتواند با مطالعه مقاله گالوا، آنرا بفهمد و به ارزش کشفیّات او پی ببرد. امّا دراین بین، کوشی، مقاله گالوا را گم کرد و دیگر نتوانست آن را پیدا کند. شاید این گم شدن مقاله را بتوان به حساب بدشانسی خود گالوا گذاشت!!........
@AMCSUI
آنچه از زندگی گالوا می دانیم بیشتر شبیه به یک داستان رمانتیک و بلکه تراژدی است. زیرا در تراژدی حتماً نباید قهرمان داستان به طرز فجیعی کشته شود، بلکه تراژدی را می توان به عنوان سرکوب نمودن نبوغ یک نابغه و در نظرنگرفتن و توجّه نکردن به او نیز دانست.
اواریست گالوا را حتّی کسانی که دستی برریاضیات دارند هم، نمی شناسند چه رسد به افراد عادّی که بیشتر ریاضیدانان بزرگ و مشهوری چون نیوتن و اویلر و ... را می شناسند. اواریست گالوا را حتّی دانشجویان ریاضی هم به خوبی نمی شناسند.
در یکی از روزهای سال 1811 میلادی، درنزدیکی پاریس، پسری به دنیا آمد که او را «اواریست» نام نهادند. چون والدین پسر، خود، افرادی تحصیل کرده بودند، تا سنّ 12 سالگی نزد مادرش به تحصیل و فراگیری علم پرداخت. پس از آن به مدرسه رفت. در دروس عادّی مدرسه دانش آموزی متوسّط بود. امّا هنگامی که کتاب مبانی هندسه اثر «لژاندر» به دستش رسید و آنرا مطالعه کرد به شدّت تحت تأثیر قرار گرفت. می گویند که او این کتاب را مانند یک کتاب داستان عادّی خوانده است و فقط با یک بار مطالعه آن، بر مطالب کتاب احاطه کامل یافته است. ازهمین جا بود که با کارهای ریاضیدانان بزرگی چون لاگرانژ و آبل آشنا شد و آنها را مطالعه کرد. هنگامی که 15 ساله شد، خودش به تنهایی یک خواننده حرفه ای آثار ریاضی بود و کشف کردن در دنیای ریاضی را آغاز کرد و به کشفیّات مهمی نیز دست یافت. در آن سنّ و سال کم و بدون بهره بردن از هیچ تحصیلات عالی رسمی، گالوا قادر بود به کشفیّاتی برسد که او را به شهرتی جاودانه در دنیای ریاضیات برساند. شهرتی که هیچگاه طعم آنرا در زمان حیاتش نچشید.
«دوپوی» در جمله ای راجع به شرح حال گالوا می گوید: «کتاب های جبر مقدّماتی هرگز گالوا را قانع نکرد زیرا در آنها جای پایی از مکتشفین نمی یافت. درست از اوّلین سال ریاضی به لاگرانژ روی آورد.»
دست نوشته هایش از نظم و ترتیب خوبی برخوردار نبود و به دلیل ذهن نیرومندی که داشت بیشتر محاسبات ریاضی را به صورت ذهنی انجام می داد و فقط نتایجش را یادداشت می کرد. مقالات و مطالبی که می نوشت مانند اکثر مقالات ریاضیدانان قرن هجدهم، خلاصه و بی ترتیب بودند. سبک نوشتنی که در ریاضی نویسی امروزی، کاملاً نامأنوس و نامرسوم است.
مدرسه پلی تکنیک پاریس، مدرسه ای بود که ریاضیدانان بزرگی در آنجا تربیت شده بودند و دو بار تلاش گالوا برای ورود به این مدرسه، ناکام ماند. گالوا خود به خوبی می دانست که از بسیاری از کسانی که پذیرفته شده بودند، شایستگی بهتری دارد. امّا او ناامید نشد و خود به مطالعه ریاضی پرداخت. به عقیده بسیاری از ریاضیدانان بزرگ، پذیرفته نشدن گالوا در مدرسه پلی تکنیک پاریس، خُسران زیادی برای علم ریاضیات به همراه داشته است.
کشفیّات اساسی او در معادلات چند جمله ای بود که در سال 1829 برای اوّلین بار، طی مقاله ای، آنها را به آکادمی علوم پاریس فرستاد. کسی که مقالات ارسالی به آکادمی را از نظر علمی، قضاوت و داوری می کرد، «آگوستن لویی کوشی» بود. کوشی ریاضیدان بزرگ و ماهری بود و این توانایی را داشت که بتواند با مطالعه مقاله گالوا، آنرا بفهمد و به ارزش کشفیّات او پی ببرد. امّا دراین بین، کوشی، مقاله گالوا را گم کرد و دیگر نتوانست آن را پیدا کند. شاید این گم شدن مقاله را بتوان به حساب بدشانسی خود گالوا گذاشت!!........
@AMCSUI
ظرفیت حافظه ما ده برابر حد تصور است
دانشمندان علوم اعصاب با بررسیهای متعدد به این نتیجه رسیدند که ظرفیت مغز انسان به طور تقریبی ۱۰ برابر چیزی است که پیش از این تصور میشد و طبق محاسبات کامپیوتری، این میزان ظرفیت معادل یک میلیون گیگابایت فضای ذخیره اطلاعات با شامل میشود. به عبارتی، این مقدار حافظه معادل ظرفیت ۳۱ هزار و ۲۵۰ گوشی آیفون ۷ است که هر کدام ۳۲ گیگابایت گنجایش دارد. تمام این مقدار حافظه در مغز انسان جای گرفته است. به رغم اینکه دانشمندان اغلب ظرفیت مغز انسان را بر حسب الگوهای کامپیوتری اندازهگیری میکنند، مغز ما بسیار پیچیدهتر و منعطفتر از هارد درایو است و عملکرد بسیار متفاوتی نسبت به آن دارد.
مغز ما با رمزگذاری حافظه در تکانههای الکتریکی از طریق پرتاب نورونهای عصبی در نقاط مختلف مغز و ایجاد شبکه پیچیدهای از تکانهها که تفکرات و تجربیات ما را کدگذاری میکنند، کار میکند. این بدان معناست که برخلاف کامپیوتر که مکان مشخصی برای هر فایل در نظر میگیرد، حافظه در تمام مغز منتشر میشود. مغز انسان واژهها یا قوانینی را که چگونگی ویرایش آنها را نشان میدهند، ذخیره نمیکند و نیز نمادهای محرکهای بصری را خلق نمیکنند بلکه آنها را در حافظه موقت و کوتاه مدت ذخیره کرده و سپس آن را به حافظه بلند مدت انتقال میدهد.
@AMCSUI
دانشمندان علوم اعصاب با بررسیهای متعدد به این نتیجه رسیدند که ظرفیت مغز انسان به طور تقریبی ۱۰ برابر چیزی است که پیش از این تصور میشد و طبق محاسبات کامپیوتری، این میزان ظرفیت معادل یک میلیون گیگابایت فضای ذخیره اطلاعات با شامل میشود. به عبارتی، این مقدار حافظه معادل ظرفیت ۳۱ هزار و ۲۵۰ گوشی آیفون ۷ است که هر کدام ۳۲ گیگابایت گنجایش دارد. تمام این مقدار حافظه در مغز انسان جای گرفته است. به رغم اینکه دانشمندان اغلب ظرفیت مغز انسان را بر حسب الگوهای کامپیوتری اندازهگیری میکنند، مغز ما بسیار پیچیدهتر و منعطفتر از هارد درایو است و عملکرد بسیار متفاوتی نسبت به آن دارد.
مغز ما با رمزگذاری حافظه در تکانههای الکتریکی از طریق پرتاب نورونهای عصبی در نقاط مختلف مغز و ایجاد شبکه پیچیدهای از تکانهها که تفکرات و تجربیات ما را کدگذاری میکنند، کار میکند. این بدان معناست که برخلاف کامپیوتر که مکان مشخصی برای هر فایل در نظر میگیرد، حافظه در تمام مغز منتشر میشود. مغز انسان واژهها یا قوانینی را که چگونگی ویرایش آنها را نشان میدهند، ذخیره نمیکند و نیز نمادهای محرکهای بصری را خلق نمیکنند بلکه آنها را در حافظه موقت و کوتاه مدت ذخیره کرده و سپس آن را به حافظه بلند مدت انتقال میدهد.
@AMCSUI