👍8
تهران مخوف
مرتضی مشفق كاظمی ( 1304)
جوانی از یك خانواده فقیر (فرخ) دلباخته دختر عمهاش (مهین) از خانوادهای اشرافی و متعین است. پدر مهین به سودای مال و مقام درصدد است دختر را به خواستگار ثروتمند و هرزهای (سیاوش میرزا) بدهد.
در پی حوادثی، فرخ در جریان هرزگیهای سیاوش میرزا قرار میگیرد، وی به علت عنصر خیری كه دارد، یك بار جان او را از مرگ نجات میدهد و همزمان زن تیره روزی را كه به فحشا افتاده به خانوادهاش باز میگرداند. در این مدت گرچه مهین از فرخ حامله شده اما مسئله زناشویی او با سیاوش میرزا همچنان مطرح است. مخالفان فرخ یعنی خانواده مهین، سیاوش میرزا و دار و دستهاش با طرح توطئهای فرخ را به دست ژاندارم دستگیر كرده و به تبعید میفرستند. به دنبال این حادثه مهین فرزندش را به دنیا میآورد و خود از غصه دق میکند و میمیرد و ازدواج مصلحتی بهم میخورد.
فرخ در راه تبعید فرار میكند و به باكو میرود، مدتی بعد با انقلابیون روس به ایران برمیگردد و سپس به نیروی قزاق ملحق میشود و جزو آنها در فتح تهران شركت میكند. كودتا آغاز شده و رجال خائن دستگیر و دستگاهها تصفیه میشوند. فرخ كه در این دستگاه سمت مهمی دارد، ظاهراً به آرمان خود برای مبارزه با فساد نائل شده است. اما پس از یكصد روز كابینه كودتا سقوط میكند و اوضاع به حال اول برمیگردد. كاری از دست فرخ ساخته نیست، جز آن كه به تربیت فرزندی كه از مهین دارد دل خوش كند و به اهداف خود دست یابد...
📌
#خلاصه_کتاب📚
@BCOSU✒️📘
مرتضی مشفق كاظمی ( 1304)
جوانی از یك خانواده فقیر (فرخ) دلباخته دختر عمهاش (مهین) از خانوادهای اشرافی و متعین است. پدر مهین به سودای مال و مقام درصدد است دختر را به خواستگار ثروتمند و هرزهای (سیاوش میرزا) بدهد.
در پی حوادثی، فرخ در جریان هرزگیهای سیاوش میرزا قرار میگیرد، وی به علت عنصر خیری كه دارد، یك بار جان او را از مرگ نجات میدهد و همزمان زن تیره روزی را كه به فحشا افتاده به خانوادهاش باز میگرداند. در این مدت گرچه مهین از فرخ حامله شده اما مسئله زناشویی او با سیاوش میرزا همچنان مطرح است. مخالفان فرخ یعنی خانواده مهین، سیاوش میرزا و دار و دستهاش با طرح توطئهای فرخ را به دست ژاندارم دستگیر كرده و به تبعید میفرستند. به دنبال این حادثه مهین فرزندش را به دنیا میآورد و خود از غصه دق میکند و میمیرد و ازدواج مصلحتی بهم میخورد.
فرخ در راه تبعید فرار میكند و به باكو میرود، مدتی بعد با انقلابیون روس به ایران برمیگردد و سپس به نیروی قزاق ملحق میشود و جزو آنها در فتح تهران شركت میكند. كودتا آغاز شده و رجال خائن دستگیر و دستگاهها تصفیه میشوند. فرخ كه در این دستگاه سمت مهمی دارد، ظاهراً به آرمان خود برای مبارزه با فساد نائل شده است. اما پس از یكصد روز كابینه كودتا سقوط میكند و اوضاع به حال اول برمیگردد. كاری از دست فرخ ساخته نیست، جز آن كه به تربیت فرزندی كه از مهین دارد دل خوش كند و به اهداف خود دست یابد...
📌
"در تهران مخوف که در آستانه كودتای معروف سید ضیاء رخ میدهد وی همچنان كه بوده معرفی شده است. شرایطی است كه فضل و كمال و پاكدامنی در آن ارزش و اعتباری ندارد. نادانی، هرزگی و نفوذهای نامشروع درها را به روی اشخاص لایق بسته و بر نالایقها باز گذاشته است. مردان جوان هرزگی و جلفی و تجرد و آزادی كامل در عیش با زنان معروفه را بر زندگی خانوادگی ترجیح میدهند. آزادیخواهان و میهنپرستان در زندان بسر میبرند. روحیه فرخ و اعتراض فردی او درست بمانند روحیه اعتراض روشنفكران سالهای پیش از كودتاست.
سبك نگارش رمان ادیبانه و استادانه نیست، ولی بهرحال ساده و قابل فهم است. نویسنده تصویرهای زنده و روشنی از وضع محلات، قهوه خانهها، شیره كشخانهها، اماكن فساد، راهها و چاپارخانههای عرض راه، مسافرت با گاری و درشكه و واگن شهری، لباسها، اندیشهها... بدست میدهد."
#خلاصه_کتاب📚
@BCOSU✒️📘
👍4❤2
محمد صالح اعلا | سینه ام دکّان عطاری ست
「 تهران پادکست 」
🎙 محمد صالح علا
🎼 سینهام دکّان عطاریست
سینهام دکّان عطاریست
دردت چیست؟
من برای عاشق بیکس
من برای عاشق بیچیز
راهرفتن
گریهکردن
زیر باران میکنم تجویز...
#ذکرشب
@BCOSU✒️📘
🎼 سینهام دکّان عطاریست
سینهام دکّان عطاریست
دردت چیست؟
من برای عاشق بیکس
من برای عاشق بیچیز
راهرفتن
گریهکردن
زیر باران میکنم تجویز...
#ذکرشب
@BCOSU✒️📘
👍4
پانزدهم مهر، زادروز #سهراب_سپهری (۱۳۰۷- ۱۳۵۹)
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
تکهنانی دارم
خردههوشی
سر سوزن ذوقی
مادری دارم بهتر از برگ درخت
دوستانی بهتر از آب روان
و خدایی که در این نزدیکیست .
@BCOSU
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
تکهنانی دارم
خردههوشی
سر سوزن ذوقی
مادری دارم بهتر از برگ درخت
دوستانی بهتر از آب روان
و خدایی که در این نزدیکیست .
@BCOSU
❤12👍2
مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر
با همه گرمیم، با دل های تنها بیشتر
درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر
بم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار
زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر
هر شب عمرم به یادت اشک می ریزم ولی
بعد حافظ خوانی شب های یلدا بیشتر
رفته ای ، اما گذشت عمر تاثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر
زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ تر
بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر
هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر
بر بخار پنجره یک شب نوشتی :عاشقم
خون انگشتم بر آجر حک کنم : ما بیشتر..
#حامد_عسکری📝
@BCOSU
با همه گرمیم، با دل های تنها بیشتر
درد را با جان پذیراییم و با غم ها خوشیم
قالی کرمان که باشی می خوری پا بیشتر
بم که بودم فقر بود و عشق اما روزگار
زخم غربت بر دلم آورد این جا بیشتر
هر شب عمرم به یادت اشک می ریزم ولی
بعد حافظ خوانی شب های یلدا بیشتر
رفته ای ، اما گذشت عمر تاثیری نداشت
من که دلتنگ توام امروز، فردا بیشتر
زندگی تلخ است از وقتی که رفتی تلخ تر
بغض جانکاه است هنگام تماشا بیشتر
هیچ کس از عشق سوغاتی به جز دوری ندید
هر قدر یعقوب تنها شد زلیخا بیشتر
بر بخار پنجره یک شب نوشتی :عاشقم
خون انگشتم بر آجر حک کنم : ما بیشتر..
#حامد_عسکری📝
@BCOSU
❤10👍1
🦋چون دوستي با تو بدي كند، با او بگویید :
من تو را نسبت به آنچه در حق من کردی می بخشم، ولی تو این بدی را در حق خودت کردی.
و این را من چگونه توانم بخشید؟
«کانون کتاب دانشگاه سمنان»
@BCOSU✒️📘
من تو را نسبت به آنچه در حق من کردی می بخشم، ولی تو این بدی را در حق خودت کردی.
و این را من چگونه توانم بخشید؟
فردریش نیچه |
«کانون کتاب دانشگاه سمنان»
@BCOSU✒️📘
❤12
از آن کسی که کتابخانه دارد و کتابهای زیادی می خواند نباید هراسید؛
از کسی باید ترسید که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس می پندارد ولی هرگز آن را نخوانده است.
#فردریش_نیچه 📝
@BCOSU
از کسی باید ترسید که تنها یک کتاب دارد و آن را مقدس می پندارد ولی هرگز آن را نخوانده است.
#فردریش_نیچه 📝
@BCOSU
👍5🔥1
.
یه روزی بود که آدمها سادهتر زندگی میکردند؛ کمتر فکر میکردند و بنابرین مسائلشونو شجاعانهتر حل میکردند؛ اما حالا بیش از اندازه فکر میکنیم؛ منطق داره چشم و چار ما رو کور میکنه. انسان هرچه مسائل براش بیشتر روشن میشه، بیشتر فکر میکنه و بیشتر مته به خشخاش میذاره؛ و هرچه تردیدهاش بیشتر میشه، بیشتر به محذورهای اخلاقی توجه میکنه و با ترس و لرز بیشتری به مسائل نزدیک میشه.
از کتابِ بهترین داستانهای کوتاهِ “آنتون چخوف”
گزینش و ترجمه از: احمد گلشیری
انتشارات نگاه
«کانون کتاب دانشگاه سمنان»
@BCOSU✒️📘
یه روزی بود که آدمها سادهتر زندگی میکردند؛ کمتر فکر میکردند و بنابرین مسائلشونو شجاعانهتر حل میکردند؛ اما حالا بیش از اندازه فکر میکنیم؛ منطق داره چشم و چار ما رو کور میکنه. انسان هرچه مسائل براش بیشتر روشن میشه، بیشتر فکر میکنه و بیشتر مته به خشخاش میذاره؛ و هرچه تردیدهاش بیشتر میشه، بیشتر به محذورهای اخلاقی توجه میکنه و با ترس و لرز بیشتری به مسائل نزدیک میشه.
از کتابِ بهترین داستانهای کوتاهِ “آنتون چخوف”
گزینش و ترجمه از: احمد گلشیری
انتشارات نگاه
«کانون کتاب دانشگاه سمنان»
@BCOSU✒️📘
❤8
اغلبِ مردم زود فریب می خورند؛
چون تشنه ی آرامشِ فوری هستند.
اما هیچ وقت دام هایی که پشتِ وعدههای بزرگ است را نمی بینند.
#ویکتور_هوگو
@BCOSU
چون تشنه ی آرامشِ فوری هستند.
اما هیچ وقت دام هایی که پشتِ وعدههای بزرگ است را نمی بینند.
#ویکتور_هوگو
@BCOSU
🔥3❤1
#معرفی_کتاب :
کتاب : همسر مسافر زمان📝
نویسنده :#آدری_نیفنگر
نمیشه روی زمان قیمت گذاشت ...!
نمیتونی صاحبش باشی ،
اما میتونی ازش استفاده کنی ...
میتونی مصرفش کنی ،
اما نمیتونی نگهش داری ...!
وقتی که از دستش دادی ،
دیگه هیچوقت نمیتونی پسش بگیری !
@BCOSU
کتاب : همسر مسافر زمان📝
نویسنده :#آدری_نیفنگر
نمیشه روی زمان قیمت گذاشت ...!
نمیتونی صاحبش باشی ،
اما میتونی ازش استفاده کنی ...
میتونی مصرفش کنی ،
اما نمیتونی نگهش داری ...!
وقتی که از دستش دادی ،
دیگه هیچوقت نمیتونی پسش بگیری !
@BCOSU
👍3❤2
❤3👍2
نمیشد که کلاف درهمرفتهی اندیشههایش را باز کند؛ و اندیشهها چنان در هم گم بودند که نمیتوانست به درهمریختگیشان بیاندیشد؛
تنها سنگینی مبهمشان را درمییافت.
از کتاب شکار سایه
ابراهیم گلستان
«کانون کتاب دانشگاه سمنان»
@BCOSU✒️📘
تنها سنگینی مبهمشان را درمییافت.
از کتاب شکار سایه
ابراهیم گلستان
«کانون کتاب دانشگاه سمنان»
@BCOSU✒️📘
❤4
❤5
در آخر نه رنگ باقی میماند
و نه نــژاد
تنها چیزی که باقی خواهد ماند
انسانیت است...
#چارلز_داروین
@BCOSU✒️📘
و نه نــژاد
تنها چیزی که باقی خواهد ماند
انسانیت است...
#چارلز_داروین
@BCOSU✒️📘
❤6
فیلم:Detachment ( تفکیک )
کارگردان : Tony Kaye
داستان حدود ۱ ماه از زندگی مدرسین، دانش آموزان و
مدیران یک دبیرستان را از دید یک مربی جایگزین به نام هنری بارتیس که تجربه های سختی را در گذشته ی خود داشته است روایت میکند .
#پیشنهاد_فیلم
@BCOSU✒️📘
کارگردان : Tony Kaye
داستان حدود ۱ ماه از زندگی مدرسین، دانش آموزان و
مدیران یک دبیرستان را از دید یک مربی جایگزین به نام هنری بارتیس که تجربه های سختی را در گذشته ی خود داشته است روایت میکند .
#پیشنهاد_فیلم
@BCOSU✒️📘
❤5🔥3
Experience
Ludovico Einaudi
«اگر با دیگران فرقی داری چرا از دیگران تائید بخواهی، یا تائید دیگران را ارزش بدهی.»
👤ابراهیم گلستان
نامه به سیمین
@BCOSU✒️📘
👤ابراهیم گلستان
نامه به سیمین
@BCOSU✒️📘
👍7❤4