◀️ انجمن علمی دانشجویی علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س) برگزار میکند
🟡 وبینار تکامل مغز 🟡
📍سخنران : جناب آقای دکتر شروین وکیلی
📆 13 اسفند ماه 1399
⏰ ساعت 21 الی 23
📌 برگزاری از طریق فضای اسکای روم
لینک ثبتنام
جهت اطلاعات بیشتر
09054450354
🟡 وبینار تکامل مغز 🟡
📍سخنران : جناب آقای دکتر شروین وکیلی
📆 13 اسفند ماه 1399
⏰ ساعت 21 الی 23
📌 برگزاری از طریق فضای اسکای روم
لینک ثبتنام
جهت اطلاعات بیشتر
09054450354
Forwarded from رویدادهای دانشجویی تهران
کانال #رویدادهای_دانشجویی_تهران
اطلاع رسانی رویدادهای #علمی، #فرهنگی و #هنری شهر تهران (تمامی رشته ها)
@Tehranunis
اطلاع رسانی رویدادهای #علمی، #فرهنگی و #هنری شهر تهران (تمامی رشته ها)
@Tehranunis
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSftvLo1TKM93YNH3uV8kbxLcdZRummhdKhA6pzyhJm_4Uy0wQ/viewform
فراخوان همکاری با انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س)
◀️ از هر رشته و دانشگاهی که هستید در صورت تمایل همکاری با ما میتوانید این فرم را پر کنید.
فراخوان همکاری با انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س)
◀️ از هر رشته و دانشگاهی که هستید در صورت تمایل همکاری با ما میتوانید این فرم را پر کنید.
Google Docs
فرم همکاری با انجمن علمی دانشجویی علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س)
Forwarded from CognitiveScience|AUT (Faranak Sabahi)
◀️ انجمن علمی دانشجویی علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س) برگزار میکند
🟡 وبینار تکامل مغز 🟡
📍سخنران : جناب آقای دکتر شروین وکیلی
📆 13 اسفند ماه 1399
⏰ ساعت 21 الی 23
📌 برگزاری از طریق فضای اسکای روم
لینک ثبتنام
جهت اطلاعات بیشتر
09054450354
🟡 وبینار تکامل مغز 🟡
📍سخنران : جناب آقای دکتر شروین وکیلی
📆 13 اسفند ماه 1399
⏰ ساعت 21 الی 23
📌 برگزاری از طریق فضای اسکای روم
لینک ثبتنام
جهت اطلاعات بیشتر
09054450354
CognitiveScience|AUT pinned «https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSftvLo1TKM93YNH3uV8kbxLcdZRummhdKhA6pzyhJm_4Uy0wQ/viewform فراخوان همکاری با انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س) ◀️ از هر رشته و دانشگاهی که هستید در صورت تمایل همکاری با ما میتوانید این فرم را پر کنید.»
CognitiveScience|AUT
◀️ انجمن علمی دانشجویی علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س) برگزار میکند 🟡 وبینار تکامل مغز 🟡 📍سخنران : جناب آقای دکتر شروین وکیلی 📆 13 اسفند ماه 1399 ⏰ ساعت 21 الی 23 📌 برگزاری از طریق فضای اسکای روم لینک ثبتنام جهت اطلاعات بیشتر 09054450354
♦️ مهلت ثبتنام برای شرکت در وبینار تکامل مغز تا پایان امروز (روز سهشنبه) میباشد.
CognitiveScience|AUT
◀️ انجمن علمی دانشجویی علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س) برگزار میکند 🟡 وبینار تکامل مغز 🟡 📍سخنران : جناب آقای دکتر شروین وکیلی 📆 13 اسفند ماه 1399 ⏰ ساعت 21 الی 23 📌 برگزاری از طریق فضای اسکای روم لینک ثبتنام جهت اطلاعات بیشتر 09054450354
♦️دوستانی که در وبینار تکامل مغز با حضور دکتر شروین وکیلی در تاریخ 13 اسفند ماه ثبتنام کردند، لینک ورود به اسکای روم در سایت زیستفن قرار گرفتهاست، از طریق لینک از ساعت 21 میتوانید وارد اسکایروم شوید.
https://www.skyroom.online/ch/alzahrafarhangi/evolution2
لینک ورود به اسکای روم برای شرکت در برنامه وبینار تکامل مغز.
◀️ دوستانی که در برنامه ثبتنام کردند میتوانند از طریق لینک از ساعت 21 به بعد وارد اسکای روم شوند.
❌ در صورت وجود هرگونه مشکلی برای ورود لطفا کامنت بگذارید. 🙏
لینک ورود به اسکای روم برای شرکت در برنامه وبینار تکامل مغز.
◀️ دوستانی که در برنامه ثبتنام کردند میتوانند از طریق لینک از ساعت 21 به بعد وارد اسکای روم شوند.
❌ در صورت وجود هرگونه مشکلی برای ورود لطفا کامنت بگذارید. 🙏
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔶 قسمت اول فیلم ضبط شده وبینار تکامل مغز با حضور دکتر شروین وکیلی در تاریخ 13 اسفند ماه 1399
🔸 ممنون از همهی دوستانی که در این برنامه با ما همراه بودند.
🔸 ممنون از همهی دوستانی که در این برنامه با ما همراه بودند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 قسمت دوم فیلم ضبط شده وبینار تکامل مغز با حضور دکتر شروین وکیلی در تاریخ 13 اسفند ماه 1399
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔸 قسمت سوم فیلم ضبط شده وبینار تکامل مغز با حضور دکتر شروین وکیلی در تاریخ 13 اسفند ماه 1399
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔹 قسمت آخر فیلم ضبط شده وبینار تکامل مغز با حضور دکتر شروین وکیلی در تاریخ 13 اسفند ماه 1399
Forwarded from CognitiveScience|AUT (Faranak Sabahi)
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSftvLo1TKM93YNH3uV8kbxLcdZRummhdKhA6pzyhJm_4Uy0wQ/viewform
فراخوان همکاری با انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س)
◀️ از هر رشته و دانشگاهی که هستید در صورت تمایل همکاری با ما میتوانید این فرم را پر کنید.
فراخوان همکاری با انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س)
◀️ از هر رشته و دانشگاهی که هستید در صورت تمایل همکاری با ما میتوانید این فرم را پر کنید.
Google Docs
فرم همکاری با انجمن علمی دانشجویی علوم شناختی دانشگاه الزهرا(س)
Forwarded from انجمن علمی آمار دانشگاه شهید بهشتی تهران (Fatemeh Safavi)
⌛ برای ثبت نام در وبینار پروپوزال نویسی فقط تا پایان ۱۵ ام مهلت باقی است.
🔗 برای ثبت نام و مشاهده سرفصل ها به لینک زیر مراجعه کنید👇🏻
https://sanjide.com/event/singleevent.php?pid=459
@StatisticsSBU2
🔗 برای ثبت نام و مشاهده سرفصل ها به لینک زیر مراجعه کنید👇🏻
https://sanjide.com/event/singleevent.php?pid=459
@StatisticsSBU2
Forwarded from انجمن علمی مشاوره دانشگاه الزهرا(س)
انجمن علمی دانشجویی مکانیک دانشگاه صنعتی شریف(محور) و انجمن علمی دانشجویی مشاوره دانشگاه الزهرا برگزار میکنند:
📌وبینار «کاربرد واقعیت مجازی و رباتیک در روانشناسی»
🔸نشست اول
🔹باحضور
دکتر علیرضا طاهری
(هیئت علمی دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی شریف)
📅تاریخ :یکشنبه 24 اسفند ماه
⏰ساعت: 18 الی 20
✅لینک برگزاری برنامه
https://vc.sharif.edu/ch/mech-stu
🔸نشست دوم
🔹باحضور
دکتر محمد رستمی
(دکتری روانشناسی شناختی و کارشناس ارشد ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختي معاونت علمي و فناوری ریاست جمهوری)
📅تاریخ: سه شنبه 26 اسفند ماه
⏰ساعت: 18 الی 19:30
"رایگان"
✅لینک برگزاری برنامه
https://www.skyroom.online/ch/alzahrafarhangi/vr-robotics
@MehvarGroup
@Anjoman_Moshavere_Alzahra
📌وبینار «کاربرد واقعیت مجازی و رباتیک در روانشناسی»
🔸نشست اول
🔹باحضور
دکتر علیرضا طاهری
(هیئت علمی دانشکده مکانیک دانشگاه صنعتی شریف)
📅تاریخ :یکشنبه 24 اسفند ماه
⏰ساعت: 18 الی 20
✅لینک برگزاری برنامه
https://vc.sharif.edu/ch/mech-stu
🔸نشست دوم
🔹باحضور
دکتر محمد رستمی
(دکتری روانشناسی شناختی و کارشناس ارشد ستاد توسعه علوم و فناوری های شناختي معاونت علمي و فناوری ریاست جمهوری)
📅تاریخ: سه شنبه 26 اسفند ماه
⏰ساعت: 18 الی 19:30
"رایگان"
✅لینک برگزاری برنامه
https://www.skyroom.online/ch/alzahrafarhangi/vr-robotics
@MehvarGroup
@Anjoman_Moshavere_Alzahra
#اخبار_روز
📉📈مدلهای ریاضی مشخص می کنند که شما در چه مدت و با چه دقتی میتوانید آنچه که میبینید را تشخیص دهید و نسبت به آن واکنش نشان دهید
این فعالیت بر عهدهی بخش تمپورال تحتانی مغز است وجالب است که مغز بین اشیا مختلف برای تشخیص و واکنش نسبت به آن فرق میگذارد و رابطهی مستقیمی بین دقت و سرعت تشخیص و واکنش به میزان سروصدای آن شی وجود دارد. این مکانیسم مهم و اساسی باید یک تعریف مشخص داشته باشد که بتواند روش ایجاد این دقت و سرعت را باهم توضیح بدهد.
🔢ریاضیات با ارائه ی مدلهای محاسباتی توانسته تا حدودی این سازوکار را مشخص کند، اما محدودیت این مدلها در این است که تمرکزشان میتواند تنها روی یکی از دو بخش سرعت یا دقت باشد و هردو را با هم نمیتوانند توضیح دهند.
مدل Necognitron، از اولین مدلهای محاسباتی بود که برای توضیح این فرآیند طراحی شد که مبتنی بر قشر سلسله مراتبی سازگار
(Adaptive hierarchical cortex)
شواهد مغز و اعصاب فیزیولوژیک بود. به این صورت که سلولهای عصبی در لایه اولیه مدل، به محرک های ساده مانند خطوط در زاویه های خاص حساس بودند؛ در مرحله ی بعدی سلول های عصبی در لایههای خروجی، لایههای قبلی را با هم ترکیب میکردند تا بتوانند به محرکهای پیچیدهتری پاسخ دهند.
مدل HMAX، مدل دیگری با ساختاری مشابه Necognitron، اما با قوانین ترکیبی متفاوت بود. این مدل موفق به ارائه عملکردی شد که بتواند تفاوت در تشخیصِ حیوانات را از غیرحیوانات معلوم کند. بعدا نسخههای اصلاح شده دیگری از HMAX درسایرمطالعات نیزارائه شد تا مکانیسم های تشخیص شیء در کارهای مختلف توضیح داده شود.
در سال 2007، Masquelie و Thorpe با استفاده از شبکه عصبی SPIKING، قانون یادگیری در STDP HMAX را اصلاح کردند. مدل آنها درمقایسه با مدل اصلیHMAX عملکرد بهتری در دسته بندی اشیا داشت و از همه مهم تر روند شناخت شیء در مغز با ساختاری قابل قبول را از نظر زیست شناختی را توضیح می داد.
روش کارِ این دو مدل به این صورت است که از استخراج ویژگی های حاوی اطلاعات از محرک های ورودی موجود در فرآیند های بیولوژیک استفاده می کنند که سرانجام نمایش اشیا را تشکیل می دهند. سپس در یک طبقه بندی کننده ی غیربیولوژیک مثل دستگاه بردار پشتیبان با یک تابع پایه ی شعاعی از ویژگی های استخراج شده برای تعیین دسته ورودی استفاده می کنند. این مدلها می توانند دقت انتخاب انسان را در کارهای طبقه بندی سریع دنبال کند. با این حال زمان پاسخ انسان را که جنبهی مهمی از پاسخ های رفتاری است و مهم تر از آن سرعت همراه با دقت را نمی توانند توضیح دهند. چون صرف زمان بیشتر باعث بهبود دقت می شود.
از طرف دیگری مدل ارائه شده توسط میرزایی و همکاران، زمان پاسخ ناظران را در یک کار تشخیص سریع توضیح می دهد، اما نمیتواند صحت انتخاب و ارتباط آن با زمان واکنش را توضیح دهد.
نتایج نشان می دهد که پردازش لحظه ای محرک های ورودی حاوی اطلاعات است. زیرا می تواند زمان واکنش انسان وهمچنین دقت را در تشخیص جسم توضیح بدهد. نکته مهم این است که دقت با افزایش آستانه ی تصمیم گیری، بهتر می شود. پشتیبانی از این اطلاعات ارائه شده در طول زمان، بیهوده نیست. بنابراین می تواند به خوبی همراهی سرعت و دقت را توضیح بدهد. این مدل می تواند مکانیسم تشخیص اشیا در مغز را از سطح نمایش محرک تا رفتار روشن کند.
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
@CS_AUT
منبع:
https://www.nature.com/articles/s41598-021-85198-2
📉📈مدلهای ریاضی مشخص می کنند که شما در چه مدت و با چه دقتی میتوانید آنچه که میبینید را تشخیص دهید و نسبت به آن واکنش نشان دهید
این فعالیت بر عهدهی بخش تمپورال تحتانی مغز است وجالب است که مغز بین اشیا مختلف برای تشخیص و واکنش نسبت به آن فرق میگذارد و رابطهی مستقیمی بین دقت و سرعت تشخیص و واکنش به میزان سروصدای آن شی وجود دارد. این مکانیسم مهم و اساسی باید یک تعریف مشخص داشته باشد که بتواند روش ایجاد این دقت و سرعت را باهم توضیح بدهد.
🔢ریاضیات با ارائه ی مدلهای محاسباتی توانسته تا حدودی این سازوکار را مشخص کند، اما محدودیت این مدلها در این است که تمرکزشان میتواند تنها روی یکی از دو بخش سرعت یا دقت باشد و هردو را با هم نمیتوانند توضیح دهند.
مدل Necognitron، از اولین مدلهای محاسباتی بود که برای توضیح این فرآیند طراحی شد که مبتنی بر قشر سلسله مراتبی سازگار
(Adaptive hierarchical cortex)
شواهد مغز و اعصاب فیزیولوژیک بود. به این صورت که سلولهای عصبی در لایه اولیه مدل، به محرک های ساده مانند خطوط در زاویه های خاص حساس بودند؛ در مرحله ی بعدی سلول های عصبی در لایههای خروجی، لایههای قبلی را با هم ترکیب میکردند تا بتوانند به محرکهای پیچیدهتری پاسخ دهند.
مدل HMAX، مدل دیگری با ساختاری مشابه Necognitron، اما با قوانین ترکیبی متفاوت بود. این مدل موفق به ارائه عملکردی شد که بتواند تفاوت در تشخیصِ حیوانات را از غیرحیوانات معلوم کند. بعدا نسخههای اصلاح شده دیگری از HMAX درسایرمطالعات نیزارائه شد تا مکانیسم های تشخیص شیء در کارهای مختلف توضیح داده شود.
در سال 2007، Masquelie و Thorpe با استفاده از شبکه عصبی SPIKING، قانون یادگیری در STDP HMAX را اصلاح کردند. مدل آنها درمقایسه با مدل اصلیHMAX عملکرد بهتری در دسته بندی اشیا داشت و از همه مهم تر روند شناخت شیء در مغز با ساختاری قابل قبول را از نظر زیست شناختی را توضیح می داد.
روش کارِ این دو مدل به این صورت است که از استخراج ویژگی های حاوی اطلاعات از محرک های ورودی موجود در فرآیند های بیولوژیک استفاده می کنند که سرانجام نمایش اشیا را تشکیل می دهند. سپس در یک طبقه بندی کننده ی غیربیولوژیک مثل دستگاه بردار پشتیبان با یک تابع پایه ی شعاعی از ویژگی های استخراج شده برای تعیین دسته ورودی استفاده می کنند. این مدلها می توانند دقت انتخاب انسان را در کارهای طبقه بندی سریع دنبال کند. با این حال زمان پاسخ انسان را که جنبهی مهمی از پاسخ های رفتاری است و مهم تر از آن سرعت همراه با دقت را نمی توانند توضیح دهند. چون صرف زمان بیشتر باعث بهبود دقت می شود.
از طرف دیگری مدل ارائه شده توسط میرزایی و همکاران، زمان پاسخ ناظران را در یک کار تشخیص سریع توضیح می دهد، اما نمیتواند صحت انتخاب و ارتباط آن با زمان واکنش را توضیح دهد.
نتایج نشان می دهد که پردازش لحظه ای محرک های ورودی حاوی اطلاعات است. زیرا می تواند زمان واکنش انسان وهمچنین دقت را در تشخیص جسم توضیح بدهد. نکته مهم این است که دقت با افزایش آستانه ی تصمیم گیری، بهتر می شود. پشتیبانی از این اطلاعات ارائه شده در طول زمان، بیهوده نیست. بنابراین می تواند به خوبی همراهی سرعت و دقت را توضیح بدهد. این مدل می تواند مکانیسم تشخیص اشیا در مغز را از سطح نمایش محرک تا رفتار روشن کند.
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
@CS_AUT
منبع:
https://www.nature.com/articles/s41598-021-85198-2
Nature
A temporal hierarchical feedforward model explains both the time and the accuracy of object recognition
Scientific Reports - A temporal hierarchical feedforward model explains both the time and the accuracy of object recognition
🗂🧠مهارت خود سازمان دهی عجیب مغز: کشف چگونگی دستیابی مدارهای عصبی به تعادل بین تحریک و بازداری
🟡یک تیم تحقیقاتی از توبینگ کشف کردند که چگونه ساختار مغز می تواند حتی در شرایط غیرطبیعی در عملکرد مناسب و حالت پایدار باقی بماند. نتایج آنها ممکن است پایههایی برای درک بهتر و درمان بیماریهایی چون صرع و اوتیسم باشد.
🟠نورونهای موجود در مغز ما با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند و واحدهای عملکردی کوچکی به نام مدارهای عصبی را می سازند. یک نورون که به وسیله سیناپس با سلول دیگری ارتباط برقرار میکند، میتواند با فرستادن سیگنال، اطلاعات را به نورون دوم انتقال دهد. این عمل می تواند باعث شود تا سریعا نورون دوم، سیگنال را به نورون دیگر در مدار عصبی انتقال دهد. اگر این عمل رخ دهد، نورون اول احتمالا یک نورون تحریک کننده بوده است. اما نورونهایی که وظیفه کاملا مخالفی دارند هم، به همنی اندازه برای عملکرد مغز مهم هستند. از جمله نورونهای مهاری که باعث می شوند تا نورون دوم، سیگنال را با احتمال کمتری به نورون های بعدی انتقال دهد.
اثر متقابل تحریک و مهار برای عملکرد طبیعی شبکههای عصبی مهم است. عدم تعادل این دو با بسیاری از اختلالات عصبی و روانپریشی همراه است. از جمله صرع، آلزایمر و اختلالات اوتیسم.
🟣به طرز جالبی، سهم نورونهای مهاری بین تمام نورون ها در بین ساختارهای متنوع مغز (مانند قشر نو یا هیپوکامپ) در طول زندگی یک فرد، ۱۵ تا ۳۰ درصد ثابت می ماند. دانشمندان موسسه علوم ویزمن در رهورت، سلولی را در آزمایشگاه پرورش دادند که شامل نسبتهای مختلف از نورونهای تحریکی و مهاری بود. سپس فعالیت این بافتهای مصنوعی مغزی را اندازه گیری کردند. اولگ وینوگرادوف، دانشجوی دکترای توضیح می دهد: «شبکه های عصبی با نسبت متفاوتی از نورون های تحریکی و بازداری فعال ماندند. حتی گاهی اوقات این نسبت ها بسیار متفاوت از حالت طبیعی بود. تا زمانی که سهم نورون های مهاری در حدود ۱۰ تا ۹۰ درصد باقی می ماند، فعالیت های آن ها تغییر چشمگیری نمی کند». به نظر میرسد که ساختارهای عصبی راهی برای جبران ترکیب غیرمعمول خود دارند تا حالت پایدار و فعالیت و عملکرد مناسب خود را حفظ کنند.
🟢بنابراین این سوال ایجاد میشود که چه مکانیزمی به بافت مغز اجازه میدهد تا با چنین شرایط متفاوتی سازگار شود؟
محققان نظریهای را بیان کردند که «شبکههای عصبی با تنظیم تعداد ارتباطات و سیناپس ها سازگار می شوند». اگر تعداد کمی از نورونهای مهاری وجود داشته باشد، آنها مجبور میشوند سیناپسهای بیشتری با سایر نورونها برقرار کنند. بالعکس، اگر سهم نورونهای مهاری زیاد باشد، نورونهای تحریکی مجبور میشوند تا ارتباطات بیشتری برقرار کنند.
مدل نظری دانشمندان توبینگ میتواند نتایج آزمایش همکارانشان در رهورت را توضیح دهد و مکانیسمی که کمک میکند تا پویایی ثابت و پایداری را که در مغز باقی میماند، آشکار کند. نتایج، تصویری واضحتر از چگونگی عملکرد و برقراری تعادل تحریک/ مهار ارائه می دهد. در دراز مدت آنها میتوانند در توسعه پزشکی شخصی مفید باشند. اشتقاق سلولهای بنیادی جسم سلولی ناشی از کشت سلولهای عصبی، میتواند در یافتن مکانیسمی برای اختلالات عصبی روانی و داروهای جدید استفاده شود.
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
@CS_AUT
#اخبار_روز
منبع:
https://www.sciencedaily.com/releases/2021/03/210322093732.htm
🟡یک تیم تحقیقاتی از توبینگ کشف کردند که چگونه ساختار مغز می تواند حتی در شرایط غیرطبیعی در عملکرد مناسب و حالت پایدار باقی بماند. نتایج آنها ممکن است پایههایی برای درک بهتر و درمان بیماریهایی چون صرع و اوتیسم باشد.
🟠نورونهای موجود در مغز ما با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند و واحدهای عملکردی کوچکی به نام مدارهای عصبی را می سازند. یک نورون که به وسیله سیناپس با سلول دیگری ارتباط برقرار میکند، میتواند با فرستادن سیگنال، اطلاعات را به نورون دوم انتقال دهد. این عمل می تواند باعث شود تا سریعا نورون دوم، سیگنال را به نورون دیگر در مدار عصبی انتقال دهد. اگر این عمل رخ دهد، نورون اول احتمالا یک نورون تحریک کننده بوده است. اما نورونهایی که وظیفه کاملا مخالفی دارند هم، به همنی اندازه برای عملکرد مغز مهم هستند. از جمله نورونهای مهاری که باعث می شوند تا نورون دوم، سیگنال را با احتمال کمتری به نورون های بعدی انتقال دهد.
اثر متقابل تحریک و مهار برای عملکرد طبیعی شبکههای عصبی مهم است. عدم تعادل این دو با بسیاری از اختلالات عصبی و روانپریشی همراه است. از جمله صرع، آلزایمر و اختلالات اوتیسم.
🟣به طرز جالبی، سهم نورونهای مهاری بین تمام نورون ها در بین ساختارهای متنوع مغز (مانند قشر نو یا هیپوکامپ) در طول زندگی یک فرد، ۱۵ تا ۳۰ درصد ثابت می ماند. دانشمندان موسسه علوم ویزمن در رهورت، سلولی را در آزمایشگاه پرورش دادند که شامل نسبتهای مختلف از نورونهای تحریکی و مهاری بود. سپس فعالیت این بافتهای مصنوعی مغزی را اندازه گیری کردند. اولگ وینوگرادوف، دانشجوی دکترای توضیح می دهد: «شبکه های عصبی با نسبت متفاوتی از نورون های تحریکی و بازداری فعال ماندند. حتی گاهی اوقات این نسبت ها بسیار متفاوت از حالت طبیعی بود. تا زمانی که سهم نورون های مهاری در حدود ۱۰ تا ۹۰ درصد باقی می ماند، فعالیت های آن ها تغییر چشمگیری نمی کند». به نظر میرسد که ساختارهای عصبی راهی برای جبران ترکیب غیرمعمول خود دارند تا حالت پایدار و فعالیت و عملکرد مناسب خود را حفظ کنند.
🟢بنابراین این سوال ایجاد میشود که چه مکانیزمی به بافت مغز اجازه میدهد تا با چنین شرایط متفاوتی سازگار شود؟
محققان نظریهای را بیان کردند که «شبکههای عصبی با تنظیم تعداد ارتباطات و سیناپس ها سازگار می شوند». اگر تعداد کمی از نورونهای مهاری وجود داشته باشد، آنها مجبور میشوند سیناپسهای بیشتری با سایر نورونها برقرار کنند. بالعکس، اگر سهم نورونهای مهاری زیاد باشد، نورونهای تحریکی مجبور میشوند تا ارتباطات بیشتری برقرار کنند.
مدل نظری دانشمندان توبینگ میتواند نتایج آزمایش همکارانشان در رهورت را توضیح دهد و مکانیسمی که کمک میکند تا پویایی ثابت و پایداری را که در مغز باقی میماند، آشکار کند. نتایج، تصویری واضحتر از چگونگی عملکرد و برقراری تعادل تحریک/ مهار ارائه می دهد. در دراز مدت آنها میتوانند در توسعه پزشکی شخصی مفید باشند. اشتقاق سلولهای بنیادی جسم سلولی ناشی از کشت سلولهای عصبی، میتواند در یافتن مکانیسمی برای اختلالات عصبی روانی و داروهای جدید استفاده شود.
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
@CS_AUT
#اخبار_روز
منبع:
https://www.sciencedaily.com/releases/2021/03/210322093732.htm
ScienceDaily
The astonishing self-organization skills of the brain
Uncovering how neural circuits achieve a balance between excitation and inhibition.
👁👂احتمال افسردگی و اضطراب در زنانی که مشکلات شنوایی و بینایی دارند، بیشتر است
شیوع اضطراب و افسردگی در زنانی که دچار افت حسی هستند، بین 2 تا 2.56 برابر بیشتر از مردان است. افت حسی به معنای کاهش شنوایی، مشکلات بینایی یا از دست دادن دوگانه هردو میباشد.
این تحقیق درمجله روانپزشکی سالمندان منتشر شده است.
داده های نظرسنجی بین 23000 بزرگسال، در پاسخ به این پرسش که آیادهنگام بروز مشکلات بینایی یا شنوایی و یا هردوی آنها باعث شده که اضطراب و افسردگی بگیرند یا خیر؟، به دست آمده است.
احتمال بروز افسردگی و اضطراب در زنان با اختلال حسی دوگانه تقریبا سه و نیم برابر بیشتر از افرادی بود که هیچ نقصی در این زمینه نداشتند. درحالی که مردانی با اختلال حسی دوگانه بیش از دو نیم برابر بیشتر از مردان بدون این دو نقص دچار افسردگی میشوند.
نویسنده اصلی، پروفسور شاهینا پردهان، مدیر انیستتیوی تحقیقات بینایی و چشم در ARU در این باره گفت: «مطالعات ما نشان میدهند که کاهش حس، به ویژه در بینایی و شنوایی، منجر به افزایش تعداد افراد افسرده و مضطرب به خصوص در زنان می شود. این واقعیت، اهمیت مداخلات برای رفع مشکلات بینایی و کاهش شنوایی، به ویژه در زنان را برجستهتر می کند. در برخی اوقات، این نقصها قابل پیشگیری یا قابل درمان هستند و واضح است که این مسائل نه تنها بر سلامت جسم بلکه بر سلامت روان نیز تاثیر میگذارند.
@CS_AUT
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
#اخبار_روز
#افسردگی
#اضطراب
#افت_حس
منبع:
https://neurosciencenews.com/depression-sensory-loss-18116/
شیوع اضطراب و افسردگی در زنانی که دچار افت حسی هستند، بین 2 تا 2.56 برابر بیشتر از مردان است. افت حسی به معنای کاهش شنوایی، مشکلات بینایی یا از دست دادن دوگانه هردو میباشد.
این تحقیق درمجله روانپزشکی سالمندان منتشر شده است.
داده های نظرسنجی بین 23000 بزرگسال، در پاسخ به این پرسش که آیادهنگام بروز مشکلات بینایی یا شنوایی و یا هردوی آنها باعث شده که اضطراب و افسردگی بگیرند یا خیر؟، به دست آمده است.
احتمال بروز افسردگی و اضطراب در زنان با اختلال حسی دوگانه تقریبا سه و نیم برابر بیشتر از افرادی بود که هیچ نقصی در این زمینه نداشتند. درحالی که مردانی با اختلال حسی دوگانه بیش از دو نیم برابر بیشتر از مردان بدون این دو نقص دچار افسردگی میشوند.
نویسنده اصلی، پروفسور شاهینا پردهان، مدیر انیستتیوی تحقیقات بینایی و چشم در ARU در این باره گفت: «مطالعات ما نشان میدهند که کاهش حس، به ویژه در بینایی و شنوایی، منجر به افزایش تعداد افراد افسرده و مضطرب به خصوص در زنان می شود. این واقعیت، اهمیت مداخلات برای رفع مشکلات بینایی و کاهش شنوایی، به ویژه در زنان را برجستهتر می کند. در برخی اوقات، این نقصها قابل پیشگیری یا قابل درمان هستند و واضح است که این مسائل نه تنها بر سلامت جسم بلکه بر سلامت روان نیز تاثیر میگذارند.
@CS_AUT
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
#اخبار_روز
#افسردگی
#اضطراب
#افت_حس
منبع:
https://neurosciencenews.com/depression-sensory-loss-18116/
Neuroscience News
Women With Sensory Loss Twice as Likely to Suffer Depression - Neuroscience News
The prevalence of depression and anxiety was between 2 and 2.56 higher in women experiencing sensory loss than men. Sensory loss was categorized as hearing loss, visual problems, or dual sensory loss.
🟡 بدرفتاری در دوران کودکی (CM) به عنوان یک عامل آسیب زننده عمده برای انواع اختلالات روانپزشکی به شمار میرود
بدرفتاری در دوران کودکی (CM) به عنوان یک عامل آسیب زننده عمده برای انواع اختلالات روانپزشکی، از جمله اختلالات عاطفی، اختلالات اضطرابی، و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، و همچنین اختلالات شخصیت مورد بحث قرار گرفته است. در مورد اختلال افسردگی اساسی (MDD)، شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد CM با خطر بیشتری برای ایجاد MDD، شدت علائم بیشتر، مسیر بیماری نامطلوب و پاسخ درمانی کمتر همراه است. در حالی که این یافتهها بر ارتباط CM با تحقیقات روانپزشکی تأکید میکنند، اما مشخص نیست که چه مکانیسمی این عوارض جانبی را ایجاد میکند.
تحقیقات نشان میدهند که استرس مکرر یا پایدار در طی مراحل رشد حساس کودکی یا نوجوانی باعث ایجاد عوارض جانبی بیولوژیکی در دراز مدت میشود. 🧠 به ویژه در نواحی لیمبیک و پیش پیشانی که تا بزرگسالی ادامه دارد. این تغییرات نوروبیولوژیک با نقایص عملکردی در حوزههای مختلف شناختی همراه است. همچنین اثرات بدتر CM بر روی حافظه فعال، توجه و هوش به طور مداوم گزارش شده است. با این حال نتایج متفاوتی در مورد حافظه اپیزودیک (حافظهای که ترتیب وقایع را پوشش میدهد)، پردازش و عملکرد اجرایی وجود دارد.
📊به نظر میرسد که متاآنالیزهای گذشته در مورد اینکه آیا ارتباطات CM با عملکرد شناختی به طور خاص در حوزههای شناختی مشهود است یا در دامنهها، متفاوت است. یک متاآنالیز در مقایسه گروههای سالم CM و غیر CM بدون توجه به حوزههای شناختی، نقایص شناختی گسترده ای را در گروه CM پیدا کرد. یکی دیگر از متاآنالیزها در بررسی نمونههایی با چندین تشخیص روانپزشکی نشان داد که بیشترین تأثیر CM در حوزههای حافظه اپیزودیک توجه و بصری مشهود است. در حالی که هیچ ارتباطی برای حافظه کاری و مکانیکی عملکرد مشاهده نشده است. بالعکس قویترین ارتباط بین CM و شناخت در حوزه عملکرد اجرایی مشهود است. بنابراین، یافتهها در مورد حوزههای شناختی که اثرات CM در آن ها ظهور می کنند، متناقض است. به طور کلی به نظر می رسد که نقایص شناختی مربوط به CM که از دوران کودکی در افراد دیده می شوند، تا بزرگسالی ادامه دارند و می توانند با CM در نمونه های PTSD و غیر PTSD همراه باشد. بعلاوه، مشخص نیست که تا چه اندازه ارتباط بین CM و عملکرد شناختی توسط عوامل مشترک محیطی و ژنتیکی ایجاد می شود.
متغیر دیگری که هم با CM و هم با عملکرد شناختی همراه است، وضعیت اقتصادی اجتماعی خانوادگی (SES) است که محیط کودک را تعریف می کند. به عنوان مثال این عملکرد با توجه به درآمد خانواده، وضعیت شغلی یا تحصیلات والدین (PE) تعیین می شود. کودکان از خانواده هایی با SES پایین در مقایسه با کودکان از خانواده هایی با SES بالا، بیش تر در معرض خطر سو استفاده و غفلت قرار دارند. علاوه بر این، SES کم والدین با کمبود شناختی در حوزههای مختلف در سن جوانی و پیشرفت تحصیلی (EdA) با اواخر زندگی مرتبط است. SES خانوادگی همچنین ممکن است رابطه بین CM و تواناییهای شناختی را مخدوش کند. با این حال متاآنالیزهای انجام شده نشان دادند که هیچ ارتباط حیاتی SES برای رابطه بین CM و شناخت وجود ندارد. با این حال ، پژوهش اخیر در بررسی دو گروه بزرگ آینده نگر گزارش داد که اندازه اثر CM در شناخت هنگام کنترل SES بطور قابل توجهی کاهش مییابد. 🧬البته در این میان نباید از نقش عوامل ژنتیکی نیز در پیدایش این اختلال غافل شد.
بر اساس گزارشات شرح داده شده در بالا، نتیجه میشود که CM، تشخیص MDD و استعداد ژنتیکی MDD با توانایی های شناختی ارتباط منفی دارند. در حالی که PE بالاتر و استعداد ژنتیکی EdA، هر دو با عملکرد شناختی ارتباط مثبت دارند. در این مقاله فرضیه این که حتی در هنگام کنترل برای تشخیص MDD ، PE و متغیرهای ژنتیکی، اثر مستقل CM بر شناخت وجود دارد یا خیر، آزمایش شده است. علاوه بر تجزیه و تحلیل مبتنی بر فرضیه، اثرات متقابل بالقوه CM با سن، جنسیت، تشخیص MDD ، PE و استعداد ژنتیکی نیز بررسی شده است.
#CM
#PTSD
#MDD
#SES
@CS_AUT
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
منبع:
https://www.nature.com/articles/s41386-020-00794-6
بدرفتاری در دوران کودکی (CM) به عنوان یک عامل آسیب زننده عمده برای انواع اختلالات روانپزشکی، از جمله اختلالات عاطفی، اختلالات اضطرابی، و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)، و همچنین اختلالات شخصیت مورد بحث قرار گرفته است. در مورد اختلال افسردگی اساسی (MDD)، شواهد فزایندهای وجود دارد که نشان میدهد CM با خطر بیشتری برای ایجاد MDD، شدت علائم بیشتر، مسیر بیماری نامطلوب و پاسخ درمانی کمتر همراه است. در حالی که این یافتهها بر ارتباط CM با تحقیقات روانپزشکی تأکید میکنند، اما مشخص نیست که چه مکانیسمی این عوارض جانبی را ایجاد میکند.
تحقیقات نشان میدهند که استرس مکرر یا پایدار در طی مراحل رشد حساس کودکی یا نوجوانی باعث ایجاد عوارض جانبی بیولوژیکی در دراز مدت میشود. 🧠 به ویژه در نواحی لیمبیک و پیش پیشانی که تا بزرگسالی ادامه دارد. این تغییرات نوروبیولوژیک با نقایص عملکردی در حوزههای مختلف شناختی همراه است. همچنین اثرات بدتر CM بر روی حافظه فعال، توجه و هوش به طور مداوم گزارش شده است. با این حال نتایج متفاوتی در مورد حافظه اپیزودیک (حافظهای که ترتیب وقایع را پوشش میدهد)، پردازش و عملکرد اجرایی وجود دارد.
📊به نظر میرسد که متاآنالیزهای گذشته در مورد اینکه آیا ارتباطات CM با عملکرد شناختی به طور خاص در حوزههای شناختی مشهود است یا در دامنهها، متفاوت است. یک متاآنالیز در مقایسه گروههای سالم CM و غیر CM بدون توجه به حوزههای شناختی، نقایص شناختی گسترده ای را در گروه CM پیدا کرد. یکی دیگر از متاآنالیزها در بررسی نمونههایی با چندین تشخیص روانپزشکی نشان داد که بیشترین تأثیر CM در حوزههای حافظه اپیزودیک توجه و بصری مشهود است. در حالی که هیچ ارتباطی برای حافظه کاری و مکانیکی عملکرد مشاهده نشده است. بالعکس قویترین ارتباط بین CM و شناخت در حوزه عملکرد اجرایی مشهود است. بنابراین، یافتهها در مورد حوزههای شناختی که اثرات CM در آن ها ظهور می کنند، متناقض است. به طور کلی به نظر می رسد که نقایص شناختی مربوط به CM که از دوران کودکی در افراد دیده می شوند، تا بزرگسالی ادامه دارند و می توانند با CM در نمونه های PTSD و غیر PTSD همراه باشد. بعلاوه، مشخص نیست که تا چه اندازه ارتباط بین CM و عملکرد شناختی توسط عوامل مشترک محیطی و ژنتیکی ایجاد می شود.
متغیر دیگری که هم با CM و هم با عملکرد شناختی همراه است، وضعیت اقتصادی اجتماعی خانوادگی (SES) است که محیط کودک را تعریف می کند. به عنوان مثال این عملکرد با توجه به درآمد خانواده، وضعیت شغلی یا تحصیلات والدین (PE) تعیین می شود. کودکان از خانواده هایی با SES پایین در مقایسه با کودکان از خانواده هایی با SES بالا، بیش تر در معرض خطر سو استفاده و غفلت قرار دارند. علاوه بر این، SES کم والدین با کمبود شناختی در حوزههای مختلف در سن جوانی و پیشرفت تحصیلی (EdA) با اواخر زندگی مرتبط است. SES خانوادگی همچنین ممکن است رابطه بین CM و تواناییهای شناختی را مخدوش کند. با این حال متاآنالیزهای انجام شده نشان دادند که هیچ ارتباط حیاتی SES برای رابطه بین CM و شناخت وجود ندارد. با این حال ، پژوهش اخیر در بررسی دو گروه بزرگ آینده نگر گزارش داد که اندازه اثر CM در شناخت هنگام کنترل SES بطور قابل توجهی کاهش مییابد. 🧬البته در این میان نباید از نقش عوامل ژنتیکی نیز در پیدایش این اختلال غافل شد.
بر اساس گزارشات شرح داده شده در بالا، نتیجه میشود که CM، تشخیص MDD و استعداد ژنتیکی MDD با توانایی های شناختی ارتباط منفی دارند. در حالی که PE بالاتر و استعداد ژنتیکی EdA، هر دو با عملکرد شناختی ارتباط مثبت دارند. در این مقاله فرضیه این که حتی در هنگام کنترل برای تشخیص MDD ، PE و متغیرهای ژنتیکی، اثر مستقل CM بر شناخت وجود دارد یا خیر، آزمایش شده است. علاوه بر تجزیه و تحلیل مبتنی بر فرضیه، اثرات متقابل بالقوه CM با سن، جنسیت، تشخیص MDD ، PE و استعداد ژنتیکی نیز بررسی شده است.
#CM
#PTSD
#MDD
#SES
@CS_AUT
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
منبع:
https://www.nature.com/articles/s41386-020-00794-6
Neuropsychopharmacology
Childhood maltreatment and cognitive functioning: the role of depression, parental education, and polygenic predisposition
Neuropsychopharmacology volume 46, pages891–899(2021)Cite this article
🧠نوروساینتیستها، شبکههای مهم مغزی مرتبط با آگاهی را کشف کردند
امروزه تلاش برای درک پایه های زیستی آگاهی، یکی از چالشهای بزرگ دانشمندان علوم اعصاب است. در مطالعات آزمایشگاهی قبلی صورت گرفته، فقدان و بازگشت آگاهی به وسیله داروهای بیهوشی و خوابهای زیستی تنطیم میشده است که به دلیل اثرات دارویی، در بررسی های سطوح فعالیتهای مغز، رفتار «عدم پاسخگویی» و آگاهی درونی حاصل شده، با هم اشتباه گرفته میشدند. حالاتی که از چند جنبه دیگر متفاوت از آگاهی هستند.
یکی از چالشهای مهم طراحی یک مجموعه این است که حالات مناطق مختلف مغز نسبت به آگاهی باید مشخص شوند. برای اولین بار، این مطالعه بسیاری از ابهامات گذشته را برطرف کرده است و مکانیسمهای عصبی مرتبط با آگاهی را نشان میدهد.
پژوهشگران این مطالعه، با اندازهگیری فعالیتهای مغزی مردان بزرگسال با PET در حالت خواب و بیهوشی، به دنبال پیدا کردن شبکههای عصبی مرتبط با آگاهی بودند.
🟡این مطالعه امکان تشخیص تغییرات ناشی از حالات خاص آگاهی از اثرات کلی بیهوشی را به محققان میدهد. پژوهشگران، شرکت کنندگان را بین آزمایش بیدار میکردند تا با آنها مصاحبه کنند و وضعیت ارتباط آنها را تایید کنند. تغییرات مرتبط با ارتباط با فعالیتهای نواحی مغزی هماهنگی داشتند. مانند تالاموس، قشر سینگولیت (مرکز تشخیص درد در مغز) قدامی و خلفی و شکنج زاویه ای. این مناطق هنگامی که فرد، ارتباط با خودش را از دست میدهد، جریان خون کمتری را نشان میدهند و هنگامی که فرد با خودش ارتباط دارد، جریان خون بیشتری را نشان میدهند. این الگو هم برای خواب و هم برای بیهوشی صادق بود و نشان میدهد که فارغ از اثرات دارو یا خواب، این شبکه ممکن است برای آگاهی انسان ضروری باشد و تغییرات مربوط به ارتباط فرد با خود مهم است.
به نظر میرسد که بیهوشی کامل، بیشتر از آنچه که تصور میشد با خواب طبیعی شباهت دارد. همچنین این تفسیر با نتایج الکتروفیزیولوژیک در مطالعه جدید دیگری درباره بیهوشی مطابقت دارد.
به دلیل وجود کمترین تاخیر بین بیداریها و مصاحبهها، نتایج کنونی به طور قابل توجهی درک ما از ماهیت حالت بیهوشی را بهبود میبخشند. خلاف باور رایج، از دست دادن کامل آگاهی برای یک بیهوشی کامل موفق لازم نیست. چراکه فقط کافی است تجربیات و ارتباط بیمار را از آنچه در اتاق عمل رخ میدهد، قطع کنیم.
#آگاهی
@CS_AUT
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
منبع:
http://www.sci-news.com/othersciences/neuroscience/brain-network-consciousness-09204.html
امروزه تلاش برای درک پایه های زیستی آگاهی، یکی از چالشهای بزرگ دانشمندان علوم اعصاب است. در مطالعات آزمایشگاهی قبلی صورت گرفته، فقدان و بازگشت آگاهی به وسیله داروهای بیهوشی و خوابهای زیستی تنطیم میشده است که به دلیل اثرات دارویی، در بررسی های سطوح فعالیتهای مغز، رفتار «عدم پاسخگویی» و آگاهی درونی حاصل شده، با هم اشتباه گرفته میشدند. حالاتی که از چند جنبه دیگر متفاوت از آگاهی هستند.
یکی از چالشهای مهم طراحی یک مجموعه این است که حالات مناطق مختلف مغز نسبت به آگاهی باید مشخص شوند. برای اولین بار، این مطالعه بسیاری از ابهامات گذشته را برطرف کرده است و مکانیسمهای عصبی مرتبط با آگاهی را نشان میدهد.
پژوهشگران این مطالعه، با اندازهگیری فعالیتهای مغزی مردان بزرگسال با PET در حالت خواب و بیهوشی، به دنبال پیدا کردن شبکههای عصبی مرتبط با آگاهی بودند.
🟡این مطالعه امکان تشخیص تغییرات ناشی از حالات خاص آگاهی از اثرات کلی بیهوشی را به محققان میدهد. پژوهشگران، شرکت کنندگان را بین آزمایش بیدار میکردند تا با آنها مصاحبه کنند و وضعیت ارتباط آنها را تایید کنند. تغییرات مرتبط با ارتباط با فعالیتهای نواحی مغزی هماهنگی داشتند. مانند تالاموس، قشر سینگولیت (مرکز تشخیص درد در مغز) قدامی و خلفی و شکنج زاویه ای. این مناطق هنگامی که فرد، ارتباط با خودش را از دست میدهد، جریان خون کمتری را نشان میدهند و هنگامی که فرد با خودش ارتباط دارد، جریان خون بیشتری را نشان میدهند. این الگو هم برای خواب و هم برای بیهوشی صادق بود و نشان میدهد که فارغ از اثرات دارو یا خواب، این شبکه ممکن است برای آگاهی انسان ضروری باشد و تغییرات مربوط به ارتباط فرد با خود مهم است.
به نظر میرسد که بیهوشی کامل، بیشتر از آنچه که تصور میشد با خواب طبیعی شباهت دارد. همچنین این تفسیر با نتایج الکتروفیزیولوژیک در مطالعه جدید دیگری درباره بیهوشی مطابقت دارد.
به دلیل وجود کمترین تاخیر بین بیداریها و مصاحبهها، نتایج کنونی به طور قابل توجهی درک ما از ماهیت حالت بیهوشی را بهبود میبخشند. خلاف باور رایج، از دست دادن کامل آگاهی برای یک بیهوشی کامل موفق لازم نیست. چراکه فقط کافی است تجربیات و ارتباط بیمار را از آنچه در اتاق عمل رخ میدهد، قطع کنیم.
#آگاهی
@CS_AUT
📍انجمن علوم شناختی دانشگاه الزهرا
منبع:
http://www.sci-news.com/othersciences/neuroscience/brain-network-consciousness-09204.html
Sci News
Neuroscientists Identify Brain Network Critical for Consciousness
The loss and return of consciousness is linked to the same core brain network for both sleep and anesthesia.
Forwarded from NeuroTRACT
نوروترکت با افتخار برگزار میکند:
💎کارگاه تئوری و عملی تصویربرداری مغزی DTI💎
👨🏻🏫 با تدریس استاد دکتر الکساندر لیمانز،
دکترای تصویر برداری مغز، استادیار دانشگاه UMC Utrecht
🗓 زمان: ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۰
🕰 ۴ ساعت کارگاه تئوری DTI و ۴ ساعت تمرین عملی با نرم افزار ExploreDTI
📍مکان: پلتفرم اسکای روم
‼️آخرین مهلت ثبت نام زودهنگام: ۱۵ فروردین ماه
🌐 جهت اطلاعات بیشتر و ثبت نام، به سایت نوروترکت مراجعه فرمایید:
https://neurotract.com/dti-workshop/#registration
📧 ارتباط با ما:
NeuroPsychologyAssociation@Gmail.Com
💎کارگاه تئوری و عملی تصویربرداری مغزی DTI💎
👨🏻🏫 با تدریس استاد دکتر الکساندر لیمانز،
دکترای تصویر برداری مغز، استادیار دانشگاه UMC Utrecht
🗓 زمان: ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۰
🕰 ۴ ساعت کارگاه تئوری DTI و ۴ ساعت تمرین عملی با نرم افزار ExploreDTI
📍مکان: پلتفرم اسکای روم
‼️آخرین مهلت ثبت نام زودهنگام: ۱۵ فروردین ماه
🌐 جهت اطلاعات بیشتر و ثبت نام، به سایت نوروترکت مراجعه فرمایید:
https://neurotract.com/dti-workshop/#registration
📧 ارتباط با ما:
NeuroPsychologyAssociation@Gmail.Com