🔵 آیا زمان آن رسیده که از «خواندن» دربرابر «سواد» دفاع کنیم؟
🔹 خواندن را معمولاً با سواد اشتباه میگیرند. سواد مهارتی است برای رمزگشایی از متونِ مکتوب، اما خواندن فراتر است. خواندن با تفسیر و تخیل سروکار دارد؛ دستاوردی فرهنگی است که معنا در دل آن خلق میشود. سواد یعنی دریافت «سطر»ها، و خواندن یعنی دریافت آنچه «بین سطرها» پنهان شده.
🔹 خواندن ما را به دیدگاهها و ایدههای متفاوت دربارۀ مخمصههایمان مجهز میکند. این عمل همواره قابلیت براندازیِ پیشفرضها را دارد و به تجربۀ بشری معنا میبخشد.
🔹 ازطریق خواندن است که «آگاهیِ معطوف به تغییر» امکان مییابد و میل به نوشدن در ما پدید میآید. تاریخ مطالعه نشان میدهد که خواندن، بیش از آنکه پاسخ به دست دهد، پرسش برمیانگیزد.
🔹 و دقیقاً به همین دلیل، خواندنْ عملی «در جستوجوی معنا»ست، نه تضمینی برای «دریافت معنا». این گریزپاییِ معنا تاریخی به درازای خودِ نوشتار دارد و در طول تاریخ انتقادات زیادی به دنبال داشته است. سقراط نسبت به فناوریِ جدیدِ نوشتن تردید داشت و اظهار نگرانی میکرد از اینکه عامۀ مردم کتاب بخوانند. قدما معتقد بودند که حتی متنهای خوب را نیز نباید هر کسی بخواند. معتقد بودند مطالعه، ازآنجاکه شامل عمل «تفسیر» است، غالباً مردم را به نتایجی سوق میدهد که نظم اخلاقیِ غالب را به چالش میکشند. سقراط، با زبان استعاره، خواندن و نوشتن را نوعی «مخدر» میدانست که هم میتواند دوا باشد و هم سم.
🔹 او هشدار میداد که، برخلاف گفتوشنودهای شفاهی که میان افرادی با جایگاه مشابه و رسوم مشترک و آن هم در یک محیط فرهنگیِ محصور و امن رخ میدهد، واکنشها و رفتار خوانندۀ دور از دسترس را نمیتوان سنجید. سقراط میگفت نوشتجات قدرت تمایزگذاری ندارند و میان خوانندهای که آن را میفهمد و از محتوایش سود میبرد با کسی که گمراه و سردرگم میشود فرقی نمیگذارند.
🔹 بااینحال، در طی سالیان، مطالعه به چیزی فراتر از عمل مکانیکیِ رمزگشایی از متن تبدیل شد و رفتهرفته نوعی دستاورد فرهنگی قلمداد شد که افراد را به «خلق معنا»، و نهفقط «درک و دریافت» آن، توانا میساخت. پیوند میان خواندن و حس مکاشفه رنگی معنوی و گاه عارفانه به آن میبخشید. ادیانی همچون یهودیت و مسیحیت خود را بهواسطۀ رابطهشان با یک متن مقدس تعریف میکردند.
🔹 با اوجگیری اومانیسم، بُعد معنویِ مطالعه به قالب فردی و شخصی درآمد. فعالیتِ خواندن بهتدریج از کاربرد ابزاریِ هدفمندش در جستوجوی حقیقت، بهسمت راهبردی برای خودپروری حرکت کرد.
🔹 بروندادِ این تحولات در آرمانِ «عشق به مطالعه» در سدۀ هجدهم متبلور شد که، در مقام پاسخ به نقدهای سقراطی، غایتِ خواندن را تربیتِ خوانندۀ بصیری تعریف میکرد که بهتنهایی قادر به تمایزگذاری و قضاوت مستقل است.
🔹 امروزه، انواع جدید سواد (سواد بصری، سواد شنیداری، سواد رایانهای، سواد مالی و ...) دوباره جایگاه منحصربهفرد و اقتدار فرهنگیِ این آرمان را زیر سؤال برده و، بهجای «جستجوگریِ معنا»، تضمین «دریافت معنا» میدهند. در این وضع، این پرسش بنیادین مطرح میشود که «اگر خواندن صرفاً نوعی از انواع سواد باشد، آیا محکوم به ابتذال نیست؟».
🔹 آیا در این جهان چندپارۀ مملو از سواد نباید نگرانیهای سقراط را جدی گرفت و این بار از «خواندن» دربرابر «سواد» دفاع کرد؟
🔺 آنچه خواندید برگرفته از کتاب «قدرت خواندن؛ از سقراط تا توییتر» است. این کتاب را فرانک فوردی نوشته و محمد معماریان ترجمه کرده است. برای مطالعۀ بخشهای بیشتری از این کتاب و تهیۀ آن میتوانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک ورود:
https://B2n.ir/ze8096
✅ @commac
🔹 خواندن را معمولاً با سواد اشتباه میگیرند. سواد مهارتی است برای رمزگشایی از متونِ مکتوب، اما خواندن فراتر است. خواندن با تفسیر و تخیل سروکار دارد؛ دستاوردی فرهنگی است که معنا در دل آن خلق میشود. سواد یعنی دریافت «سطر»ها، و خواندن یعنی دریافت آنچه «بین سطرها» پنهان شده.
🔹 خواندن ما را به دیدگاهها و ایدههای متفاوت دربارۀ مخمصههایمان مجهز میکند. این عمل همواره قابلیت براندازیِ پیشفرضها را دارد و به تجربۀ بشری معنا میبخشد.
🔹 ازطریق خواندن است که «آگاهیِ معطوف به تغییر» امکان مییابد و میل به نوشدن در ما پدید میآید. تاریخ مطالعه نشان میدهد که خواندن، بیش از آنکه پاسخ به دست دهد، پرسش برمیانگیزد.
🔹 و دقیقاً به همین دلیل، خواندنْ عملی «در جستوجوی معنا»ست، نه تضمینی برای «دریافت معنا». این گریزپاییِ معنا تاریخی به درازای خودِ نوشتار دارد و در طول تاریخ انتقادات زیادی به دنبال داشته است. سقراط نسبت به فناوریِ جدیدِ نوشتن تردید داشت و اظهار نگرانی میکرد از اینکه عامۀ مردم کتاب بخوانند. قدما معتقد بودند که حتی متنهای خوب را نیز نباید هر کسی بخواند. معتقد بودند مطالعه، ازآنجاکه شامل عمل «تفسیر» است، غالباً مردم را به نتایجی سوق میدهد که نظم اخلاقیِ غالب را به چالش میکشند. سقراط، با زبان استعاره، خواندن و نوشتن را نوعی «مخدر» میدانست که هم میتواند دوا باشد و هم سم.
🔹 او هشدار میداد که، برخلاف گفتوشنودهای شفاهی که میان افرادی با جایگاه مشابه و رسوم مشترک و آن هم در یک محیط فرهنگیِ محصور و امن رخ میدهد، واکنشها و رفتار خوانندۀ دور از دسترس را نمیتوان سنجید. سقراط میگفت نوشتجات قدرت تمایزگذاری ندارند و میان خوانندهای که آن را میفهمد و از محتوایش سود میبرد با کسی که گمراه و سردرگم میشود فرقی نمیگذارند.
🔹 بااینحال، در طی سالیان، مطالعه به چیزی فراتر از عمل مکانیکیِ رمزگشایی از متن تبدیل شد و رفتهرفته نوعی دستاورد فرهنگی قلمداد شد که افراد را به «خلق معنا»، و نهفقط «درک و دریافت» آن، توانا میساخت. پیوند میان خواندن و حس مکاشفه رنگی معنوی و گاه عارفانه به آن میبخشید. ادیانی همچون یهودیت و مسیحیت خود را بهواسطۀ رابطهشان با یک متن مقدس تعریف میکردند.
🔹 با اوجگیری اومانیسم، بُعد معنویِ مطالعه به قالب فردی و شخصی درآمد. فعالیتِ خواندن بهتدریج از کاربرد ابزاریِ هدفمندش در جستوجوی حقیقت، بهسمت راهبردی برای خودپروری حرکت کرد.
🔹 بروندادِ این تحولات در آرمانِ «عشق به مطالعه» در سدۀ هجدهم متبلور شد که، در مقام پاسخ به نقدهای سقراطی، غایتِ خواندن را تربیتِ خوانندۀ بصیری تعریف میکرد که بهتنهایی قادر به تمایزگذاری و قضاوت مستقل است.
🔹 امروزه، انواع جدید سواد (سواد بصری، سواد شنیداری، سواد رایانهای، سواد مالی و ...) دوباره جایگاه منحصربهفرد و اقتدار فرهنگیِ این آرمان را زیر سؤال برده و، بهجای «جستجوگریِ معنا»، تضمین «دریافت معنا» میدهند. در این وضع، این پرسش بنیادین مطرح میشود که «اگر خواندن صرفاً نوعی از انواع سواد باشد، آیا محکوم به ابتذال نیست؟».
🔹 آیا در این جهان چندپارۀ مملو از سواد نباید نگرانیهای سقراط را جدی گرفت و این بار از «خواندن» دربرابر «سواد» دفاع کرد؟
🔺 آنچه خواندید برگرفته از کتاب «قدرت خواندن؛ از سقراط تا توییتر» است. این کتاب را فرانک فوردی نوشته و محمد معماریان ترجمه کرده است. برای مطالعۀ بخشهای بیشتری از این کتاب و تهیۀ آن میتوانید به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔗 لینک ورود:
https://B2n.ir/ze8096
✅ @commac
فروشگاه اینترنتی کتاب ترجمان
قدرت خواندن؛ از سقراط تا توییتر (چاپ پنجم)
فرانک فوردی، جامعهشناس مشهور مجارستانی، در این کتاب روایتی تاریخی از خواندن و مخاطرات آن در هر دورۀ تاریخی ارائه میدهد. او میگوید که کلمات مکتوب، از خاستگاههای قدیم خود تا کنون، هم بیانگر و هم تهدیدی علیه هنجارهای اخلاقی بودهاند و امروز، که هواداران…
🔺️🔻فهرست برترین جستجوهای گوگل در سال 2025
🔹️در صدر این فهرست، عبارت «Gemini» که به چتبات هوش مصنوعی گوگل اشاره دارد قرار گرفته و پس از آن عبارتهای « India vs England » (هند در مقابل انگلستان) و « Charlie Kirk » (چارلی کرک) بیشترین جستجو را داشتهاند. جالب اینکه تنها نام یک چتبات در این لیست دیده نمیشود؛ چرا که DeepSeek (هوش مصنوعی چینی) نیز در جایگاه هفتم ترندهای سال 2025 قرار گرفته است.
🔹️در بخش مربوط به اخبار، گوگل اعلام کرده که چارلی کرک عنوان پرجستجوترین موضوع خبری را از آن خود کرده و ترکیب «Charlie Kirk assassination» (ترور چارلی کرک) در رتبه اول جستجوهای خبری سال قرار گرفته است. در ادامه، «ایران» و « US Government Shutdown » (تعطیلی دولت آمریکا) به ترتیب دومین و سومین جستجوهای خبری 2025 بودهاند.
🔹️در حوزه سینما، عنوان «Anora» (برنده آخرین اسکار بهترین فیلم) پربازدیدترین جستجو در بخش فیلم بوده و پس از آن «Superman» و «Minecraft Movie» در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. در میان بازیگران نیز «مایکی مدیسن»، بازیگر فیلم Anora، عنوان بازیگر ترند اول را کسب کرده است.
🔹️در حوزه ورزش، عبارت «FIFA Club World Cup» (جام جهانی باشگاهها) بیشترین جستجو را داشته و «Asia Cup» (جام آسیایی) و «ICC Champions Trophy» در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. محبوبترین تیم ورزشی از نظر جستجوها، پاریسنژرمن فرانسه بوده و پس از آن بنفیکا پرتغال و تورنتو بلوجیز کانادا جایگاه دوم و سوم را به دست آوردهاند.
🔹️در بخش پادکستها نیز « The Charlie Kirk Show» در صدر قرار گرفته و بعد از آن نامهای «New Heights» و «This is Gavin Newsom» دیده میشود.
🔹️در نهایت، در میان کتابها، «Regretting You» نوشته «کالین هوور» پربازدیدترین جستجو بوده است.
@Akharinkhabar | akharinkhabar.ir
🆔 @commac
🔹️در صدر این فهرست، عبارت «Gemini» که به چتبات هوش مصنوعی گوگل اشاره دارد قرار گرفته و پس از آن عبارتهای « India vs England » (هند در مقابل انگلستان) و « Charlie Kirk » (چارلی کرک) بیشترین جستجو را داشتهاند. جالب اینکه تنها نام یک چتبات در این لیست دیده نمیشود؛ چرا که DeepSeek (هوش مصنوعی چینی) نیز در جایگاه هفتم ترندهای سال 2025 قرار گرفته است.
🔹️در بخش مربوط به اخبار، گوگل اعلام کرده که چارلی کرک عنوان پرجستجوترین موضوع خبری را از آن خود کرده و ترکیب «Charlie Kirk assassination» (ترور چارلی کرک) در رتبه اول جستجوهای خبری سال قرار گرفته است. در ادامه، «ایران» و « US Government Shutdown » (تعطیلی دولت آمریکا) به ترتیب دومین و سومین جستجوهای خبری 2025 بودهاند.
🔹️در حوزه سینما، عنوان «Anora» (برنده آخرین اسکار بهترین فیلم) پربازدیدترین جستجو در بخش فیلم بوده و پس از آن «Superman» و «Minecraft Movie» در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. در میان بازیگران نیز «مایکی مدیسن»، بازیگر فیلم Anora، عنوان بازیگر ترند اول را کسب کرده است.
🔹️در حوزه ورزش، عبارت «FIFA Club World Cup» (جام جهانی باشگاهها) بیشترین جستجو را داشته و «Asia Cup» (جام آسیایی) و «ICC Champions Trophy» در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند. محبوبترین تیم ورزشی از نظر جستجوها، پاریسنژرمن فرانسه بوده و پس از آن بنفیکا پرتغال و تورنتو بلوجیز کانادا جایگاه دوم و سوم را به دست آوردهاند.
🔹️در بخش پادکستها نیز « The Charlie Kirk Show» در صدر قرار گرفته و بعد از آن نامهای «New Heights» و «This is Gavin Newsom» دیده میشود.
🔹️در نهایت، در میان کتابها، «Regretting You» نوشته «کالین هوور» پربازدیدترین جستجو بوده است.
@Akharinkhabar | akharinkhabar.ir
🆔 @commac
👍1
کارگاه «اطلاعرسانی در بحران و جریانسازی خبری» در نخستین جشنواره برترین روابط عمومیهای تجاری ایران روز ۱۲ آذر ۱۴۰۴ در محل اتاق زنجان برگزار شد.
رضا غبیشاوی* (روزنامه نگار) و مدرس این کارگاه با تمرکز بر نقش روابط عمومی در مدیریت اطلاع رسانی و مقابله با اخبار جعلی و شایعات، اهمیت خبررسانی سریع، دقیق و شفاف در شرایط بحرانی را تشریح کرد. وی همچنین راهکارهای عملی برای ارتقای عملکرد اطلاعرسانی در سازمانها ارائه داد.
در نهایت در این کارگاه تأکید شد روابط عمومی در بحران باید مرجع قابل اعتماد و شفاف برای مخاطبان باشد. توانایی سازمان در اطلاعرسانی صحیح و بهموقع، میتواند تفاوت میان فروپاشی و پایداری، ابهام و اعتماد و شایعه و واقعیت را رقم بزند. بحران می تواند فرصتی برای اثبات ظرفیت روابط عمومی در مدیریت بحران و تبدیل سازمان به مرجع معلوماتی و اطلاع رسانی مورد اعتماد جامعه است.
خلاصه ای از مطالب ارائه شده در این کارگاه به این شرح است:
بحران، یک فرصت بی بدیل برای روابط عمومی است تا ضمن بهره برداری حداکثری از شرایط به سود اطلاع رسانی و معرفی سازمان، بتواند اهداف و ماموریت های روابط عمومی را به بهترین شکل ممکن محقق کند.
بحران دارای تعریف دقیق و معیار در جهان نیست اما ویژگی هایی دارد که قابل شناسایی است. بحران حیات سازمان را به خطر می اندازد. بحران، اتفاق ملموس یا ناملموس بسیار منفی، غیرعادی و معمولا ناگهانی است که فعالیت عادی سازمان را متوقف و اهداف و اولویت های سازمان را به صورت فوری تغییر می دهد.
به عنوان مثال، آتش سوزی در ساختمان سازمان، فعالیت عادی کارکنان و سازمان را متوقف و اولویت های جدیدی مثل کنترل و مهار آتش، نجات جان کارکنان، تلاش برای کاهش خسارت های مادی را جایگزین فعالیت عادی و اهداف روتین می کند.
اطلاع رسانی، بخش اساسی و غیرقابل جایگزین از فرآیند مدیریت بحران است که اگر به خوبی انجام شود می تواند به مدیریت با کیفیت بحران منجر شود؛ در غیر این صورت، می تواند بحرانی بزرگتر و قوی تر از بحران اصلی و اولیه، شکل دهد. کاهش آسیب و افزایش امنیت دو هدف اساسی مدیریت بحران است.
وقوع بحران، به صورت خودکار باعث تشنگی خبری در میان مخاطبان می شود. این یعنی روابط عمومی به هنگام بحران، چند برابر بیش از حالت عادی، به لحاظ کمی و کیفی، به اطلاع رسانی بپردازد چرا که نیاز مخاطبان به دریافت اطلاعات جدید چند برابر حالت عادی است. این نیاز را به سرعت و با کیفیت به بهترین شکل ممکن پاسخ داد.
https://www.instagram.com/p/DR4JQIVDFeS/?igsh=cGRscDAzZWw5cXdl
🆔 @commac
رضا غبیشاوی* (روزنامه نگار) و مدرس این کارگاه با تمرکز بر نقش روابط عمومی در مدیریت اطلاع رسانی و مقابله با اخبار جعلی و شایعات، اهمیت خبررسانی سریع، دقیق و شفاف در شرایط بحرانی را تشریح کرد. وی همچنین راهکارهای عملی برای ارتقای عملکرد اطلاعرسانی در سازمانها ارائه داد.
در نهایت در این کارگاه تأکید شد روابط عمومی در بحران باید مرجع قابل اعتماد و شفاف برای مخاطبان باشد. توانایی سازمان در اطلاعرسانی صحیح و بهموقع، میتواند تفاوت میان فروپاشی و پایداری، ابهام و اعتماد و شایعه و واقعیت را رقم بزند. بحران می تواند فرصتی برای اثبات ظرفیت روابط عمومی در مدیریت بحران و تبدیل سازمان به مرجع معلوماتی و اطلاع رسانی مورد اعتماد جامعه است.
خلاصه ای از مطالب ارائه شده در این کارگاه به این شرح است:
بحران، یک فرصت بی بدیل برای روابط عمومی است تا ضمن بهره برداری حداکثری از شرایط به سود اطلاع رسانی و معرفی سازمان، بتواند اهداف و ماموریت های روابط عمومی را به بهترین شکل ممکن محقق کند.
بحران دارای تعریف دقیق و معیار در جهان نیست اما ویژگی هایی دارد که قابل شناسایی است. بحران حیات سازمان را به خطر می اندازد. بحران، اتفاق ملموس یا ناملموس بسیار منفی، غیرعادی و معمولا ناگهانی است که فعالیت عادی سازمان را متوقف و اهداف و اولویت های سازمان را به صورت فوری تغییر می دهد.
به عنوان مثال، آتش سوزی در ساختمان سازمان، فعالیت عادی کارکنان و سازمان را متوقف و اولویت های جدیدی مثل کنترل و مهار آتش، نجات جان کارکنان، تلاش برای کاهش خسارت های مادی را جایگزین فعالیت عادی و اهداف روتین می کند.
اطلاع رسانی، بخش اساسی و غیرقابل جایگزین از فرآیند مدیریت بحران است که اگر به خوبی انجام شود می تواند به مدیریت با کیفیت بحران منجر شود؛ در غیر این صورت، می تواند بحرانی بزرگتر و قوی تر از بحران اصلی و اولیه، شکل دهد. کاهش آسیب و افزایش امنیت دو هدف اساسی مدیریت بحران است.
وقوع بحران، به صورت خودکار باعث تشنگی خبری در میان مخاطبان می شود. این یعنی روابط عمومی به هنگام بحران، چند برابر بیش از حالت عادی، به لحاظ کمی و کیفی، به اطلاع رسانی بپردازد چرا که نیاز مخاطبان به دریافت اطلاعات جدید چند برابر حالت عادی است. این نیاز را به سرعت و با کیفیت به بهترین شکل ممکن پاسخ داد.
https://www.instagram.com/p/DR4JQIVDFeS/?igsh=cGRscDAzZWw5cXdl
🆔 @commac
Instagram
@pr.club.ir
کارگاه «اطلاعرسانی در بحران و جریانسازی خبری» در نخستین جشنواره برترین روابط عمومیهای تجاری ایران روز ۱۲ آذر ۱۴۰۴ در محل اتاق زنجان برگزار شد. رضا غبیشاوی* (روزنامه نگار) و مدرس این کارگاه با تمرکز بر نقش روابط عمومی در مدیریت اطلاع رسانی و مقابله با اخبار…
کلمه سال اکونومیست: «slop»
ترجمه: فاطمه لطفی
انتخاب اکونومیست برای سال ۲۰۲۵ کلمه «slop» (تفاله) است. این کلمه، اگر نه در کل سال، حداقل در بخش زیادی از آن کارآمد بوده است.
اکونومیست میگوید این کلمه، کلمه جدیدی نیست، اما به روشی جدید استفاده میشود.
ممکن است آن را دوست نداشته باشید، اما با آن زندگی میکنید.
اکونومیست گزینههای دیگری هم داشت: مثلا کلمه خارجی سال، که توسط خبرنگاران چینی اکونومیست معرفی شده بود، کلمه neijuan به زبان ماندارین به معنای «involution» بود.
این کلمه، رقابت نفسگیر و فزاینده را بین کسبوکارها توصیف میکند: مانند کسبوکارهایی که با وجود کاهش بازده، خودروهای برقی تولید میکنند.
همچنین به اصطلاحی تبدیل شده است که برای اشاره به حس دویدن سریعتر روی تردمیل برای رسیدن به هیچ کجا استفاده میشود.
به باور اکونومیست حوزه مالی جای خوبی برای جستجوی کلمات سال است زیرا روندها به سرعت تغییر میکنند و اهالی آن از نوواژهها خوششان میآید.
به نوشته اکونومیست TACO هم کلمه محبوب امسال است. این کلمه که توسط رابرت آرمسترانگ، روزنامهنگار فایننشال تایمز، ابداع شده، مخفف عبارت «ترامپ همیشه از میدان به در میشود» است و به بسیاری از جنگهای تعرفهای اشاره دارد که ترامپ آغاز و بعد از آنها عقبنشینی کرده است.
یکی دیگر از مدعیان قوی کلمه «تجارت کاهش ارزش» بود.
در ماههای اخیر، سرمایهگذاران به خرید داراییهایی مانند طلا روی آوردهاند، زیرا نگرانند که دولتهای ولخرج، ارزش پول ملی و سایر داراییهای مرتبط با آنها را از بین ببرند.
گزینههای عامیانهی زیادی هم وجود داشت. Dictionary.com عبارت «67» (به صورت «شش هفت» خوانده میشود) را انتخاب کرده، عبارتی رایج در زبان جوانان که معنای ثابتی ندارد: در عوض، «تمام نشانههای پوسیدگی مغز را دارد»، اصطلاحی که فرهنگ لغت آکسفورد در سال ۲۰۲۴ آن را کلمه سال خود قرار داد.
«پوسیدگی مغز» به حالتی گفته میشود که در اثر مصرف بیش از حد چیزهای بیارزش سرگرمکنندهی بیهدف، به ویژه آنلاین، ایجاد میشود.
این اصطلاح در مورد چیزهای بیارزشی هم استفاده میشود که باعث زوال عقل میشوند.
اکونومیست در ادامه مینویسد: انتخاب کلمه سال ما با انتشار Sora توسط OpenAI، پلتفرم هوش مصنوعی مولد (ai) که میتواند بر اساس یک دستور ویدیو بسازد، تقویت شد.
همان اصطلاحی که در سالهای اولیه ظهور هوش مصنوعی مولد بر زبان رانده میشد و اکنون همه جا هست: «slop».
این کلمه به هیچ وجه جدید نیست: اولین استناد به آن در فرهنگ لغت انگلیسی از قرن پانزدهم است.
معنای آن چیزیست که از گل و لای، از مایعی رقیق که به عنوان غذای بیارزش استفاده میشود، به هر نوع تهمانده غذا، به مزخرف یا زباله تبدیل شده است.
یک سوال مربوط به سلامت در گوگل وارد کنید و ببینید چند جواب برتر، حاصل از صفحات وب کاملا جدیدی هستند که با نثر هوش مصنوعی نوشته شدهاند.
یا در اینستاگرام بگردید و ببینید چقدر طول میکشد تا به ویدیویی برسید که از کلیپهای جعلی و صدای هوش مصنوعی ساخته شده.
یا در X ببینید آیا میتوانید حسابهای واقعی MAGA را از حسابهایی تشخیص دهید که (با ویژگی جدید اعلام مکان حساب ایکس) مشخص شد فروشگاههای مواد مخدر در پاکستان، نیجریه یا تایلند هستند؟
تصور جهانی غرق در تفاله ناراحتکننده است، پس به نکات مثبت فکر کنید. اگر اکوسیستم خبری مملو از تفاله باشد، اعتماد به سازمانهای جاافتاده احتمالا دوباره افزایش مییابد.
تحقیقات نشان داده که پس از اینکه از افراد خواسته شده عکسهای هوش مصنوعی را از عکسهای واقعی تشخیص دهند، تمایل بیشتری برای پرداخت هزینه یک روزنامه معتبر وجود داشته.
اگر سایتهای رسانههای اجتماعی مملو از تفاله slopشوند، یا این پلتفرمها باید در مورد تعدیل محتوا جدیتر عمل کنند یا در غیر این صورت کاربرانشان آنها را خاموش خواهند کرد.
اگر چنین است پس دلیل تفالهپرستی چیست؟
@NewJournalism
🆔 @commac
ترجمه: فاطمه لطفی
انتخاب اکونومیست برای سال ۲۰۲۵ کلمه «slop» (تفاله) است. این کلمه، اگر نه در کل سال، حداقل در بخش زیادی از آن کارآمد بوده است.
اکونومیست میگوید این کلمه، کلمه جدیدی نیست، اما به روشی جدید استفاده میشود.
ممکن است آن را دوست نداشته باشید، اما با آن زندگی میکنید.
اکونومیست گزینههای دیگری هم داشت: مثلا کلمه خارجی سال، که توسط خبرنگاران چینی اکونومیست معرفی شده بود، کلمه neijuan به زبان ماندارین به معنای «involution» بود.
این کلمه، رقابت نفسگیر و فزاینده را بین کسبوکارها توصیف میکند: مانند کسبوکارهایی که با وجود کاهش بازده، خودروهای برقی تولید میکنند.
همچنین به اصطلاحی تبدیل شده است که برای اشاره به حس دویدن سریعتر روی تردمیل برای رسیدن به هیچ کجا استفاده میشود.
به باور اکونومیست حوزه مالی جای خوبی برای جستجوی کلمات سال است زیرا روندها به سرعت تغییر میکنند و اهالی آن از نوواژهها خوششان میآید.
به نوشته اکونومیست TACO هم کلمه محبوب امسال است. این کلمه که توسط رابرت آرمسترانگ، روزنامهنگار فایننشال تایمز، ابداع شده، مخفف عبارت «ترامپ همیشه از میدان به در میشود» است و به بسیاری از جنگهای تعرفهای اشاره دارد که ترامپ آغاز و بعد از آنها عقبنشینی کرده است.
یکی دیگر از مدعیان قوی کلمه «تجارت کاهش ارزش» بود.
در ماههای اخیر، سرمایهگذاران به خرید داراییهایی مانند طلا روی آوردهاند، زیرا نگرانند که دولتهای ولخرج، ارزش پول ملی و سایر داراییهای مرتبط با آنها را از بین ببرند.
گزینههای عامیانهی زیادی هم وجود داشت. Dictionary.com عبارت «67» (به صورت «شش هفت» خوانده میشود) را انتخاب کرده، عبارتی رایج در زبان جوانان که معنای ثابتی ندارد: در عوض، «تمام نشانههای پوسیدگی مغز را دارد»، اصطلاحی که فرهنگ لغت آکسفورد در سال ۲۰۲۴ آن را کلمه سال خود قرار داد.
«پوسیدگی مغز» به حالتی گفته میشود که در اثر مصرف بیش از حد چیزهای بیارزش سرگرمکنندهی بیهدف، به ویژه آنلاین، ایجاد میشود.
این اصطلاح در مورد چیزهای بیارزشی هم استفاده میشود که باعث زوال عقل میشوند.
اکونومیست در ادامه مینویسد: انتخاب کلمه سال ما با انتشار Sora توسط OpenAI، پلتفرم هوش مصنوعی مولد (ai) که میتواند بر اساس یک دستور ویدیو بسازد، تقویت شد.
همان اصطلاحی که در سالهای اولیه ظهور هوش مصنوعی مولد بر زبان رانده میشد و اکنون همه جا هست: «slop».
این کلمه به هیچ وجه جدید نیست: اولین استناد به آن در فرهنگ لغت انگلیسی از قرن پانزدهم است.
معنای آن چیزیست که از گل و لای، از مایعی رقیق که به عنوان غذای بیارزش استفاده میشود، به هر نوع تهمانده غذا، به مزخرف یا زباله تبدیل شده است.
یک سوال مربوط به سلامت در گوگل وارد کنید و ببینید چند جواب برتر، حاصل از صفحات وب کاملا جدیدی هستند که با نثر هوش مصنوعی نوشته شدهاند.
یا در اینستاگرام بگردید و ببینید چقدر طول میکشد تا به ویدیویی برسید که از کلیپهای جعلی و صدای هوش مصنوعی ساخته شده.
یا در X ببینید آیا میتوانید حسابهای واقعی MAGA را از حسابهایی تشخیص دهید که (با ویژگی جدید اعلام مکان حساب ایکس) مشخص شد فروشگاههای مواد مخدر در پاکستان، نیجریه یا تایلند هستند؟
تصور جهانی غرق در تفاله ناراحتکننده است، پس به نکات مثبت فکر کنید. اگر اکوسیستم خبری مملو از تفاله باشد، اعتماد به سازمانهای جاافتاده احتمالا دوباره افزایش مییابد.
تحقیقات نشان داده که پس از اینکه از افراد خواسته شده عکسهای هوش مصنوعی را از عکسهای واقعی تشخیص دهند، تمایل بیشتری برای پرداخت هزینه یک روزنامه معتبر وجود داشته.
اگر سایتهای رسانههای اجتماعی مملو از تفاله slopشوند، یا این پلتفرمها باید در مورد تعدیل محتوا جدیتر عمل کنند یا در غیر این صورت کاربرانشان آنها را خاموش خواهند کرد.
اگر چنین است پس دلیل تفالهپرستی چیست؟
@NewJournalism
🆔 @commac
خسروپناه: ایران بهزودی به «هوش مصنوعی کوانتومی» نیاز دارد
🔹دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه مصوبه مجلس شورای اسلامی در خصوص تاسیس سازمان ملی هوش مصنوعی لازمالاجراست، گفت: ما در آینده نزدیک به هوش مصنوعی کوانتومی نیاز خواهیم داشت. براین اساس نیازمند تاسیس همزمان سازمان هوش مصنوعی و کوانتوم هستیم.
🌐 ✓' Join Us...
🆔 ✓' @Telnews
✅ @commac
🔹دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه مصوبه مجلس شورای اسلامی در خصوص تاسیس سازمان ملی هوش مصنوعی لازمالاجراست، گفت: ما در آینده نزدیک به هوش مصنوعی کوانتومی نیاز خواهیم داشت. براین اساس نیازمند تاسیس همزمان سازمان هوش مصنوعی و کوانتوم هستیم.
🌐 ✓' Join Us...
🆔 ✓' @Telnews
✅ @commac
‼️فوری: نتفلیکس Warner Bros را به ارزش ۸۲.۷ میلیارد دلار خرید
در رویدادی بیسابقه در صنعت سرگرمی، شرکت نتفلیکس اعلام کرد که مجموعهٔ «وارنر برادرز» — شامل استودیوهای فیلمسازی، سریالسازی و سرویسهای استریم مرتبط — را با ارزشی حدود ۸۲.۷ میلیارد دلار خریداری میکند. این معامله یکی از بزرگترین خریدهای تاریخ صنعت رسانه بهشمار میرود.
بر اساس بیانیهٔ رسمی نتفلیکس، سهامداران کنونی شرکت مادر سابق (Warner Bros. Discovery) برای هر سهم ۲۷.۷۵ دلار دریافت خواهند کرد که بخشی از آن نقدی و بخش دیگر سهام نتفلیکس خواهد بود. این خرید پس از جداسازی بخش «Discovery Global Networks» نهایی میشود و تکمیل کامل آن تا سهماههٔ سوم ۲۰۲۶ به تصویب نهادهای نظارتی وابسته است.
چرا این اتفاق بزرگ است؟
این خرید، نتفلیکس را از یک پلتفرم پخش آنلاین به یک امپراتوری کامل فیلمسازی و استودیو محور تبدیل میکند.
با آرشیوی که شامل هری پاتر، بتمن، ارباب حلقهها، بازی تاجوتخت، ماتریکس و صدها عنوان کلاسیک و مدرن است، نتفلیکس اکنون به رقیبی بدون مشابه برای دیزنی و سایر استودیوهای هالیوودی تبدیل میشود.
✅ @commac
در رویدادی بیسابقه در صنعت سرگرمی، شرکت نتفلیکس اعلام کرد که مجموعهٔ «وارنر برادرز» — شامل استودیوهای فیلمسازی، سریالسازی و سرویسهای استریم مرتبط — را با ارزشی حدود ۸۲.۷ میلیارد دلار خریداری میکند. این معامله یکی از بزرگترین خریدهای تاریخ صنعت رسانه بهشمار میرود.
بر اساس بیانیهٔ رسمی نتفلیکس، سهامداران کنونی شرکت مادر سابق (Warner Bros. Discovery) برای هر سهم ۲۷.۷۵ دلار دریافت خواهند کرد که بخشی از آن نقدی و بخش دیگر سهام نتفلیکس خواهد بود. این خرید پس از جداسازی بخش «Discovery Global Networks» نهایی میشود و تکمیل کامل آن تا سهماههٔ سوم ۲۰۲۶ به تصویب نهادهای نظارتی وابسته است.
چرا این اتفاق بزرگ است؟
این خرید، نتفلیکس را از یک پلتفرم پخش آنلاین به یک امپراتوری کامل فیلمسازی و استودیو محور تبدیل میکند.
با آرشیوی که شامل هری پاتر، بتمن، ارباب حلقهها، بازی تاجوتخت، ماتریکس و صدها عنوان کلاسیک و مدرن است، نتفلیکس اکنون به رقیبی بدون مشابه برای دیزنی و سایر استودیوهای هالیوودی تبدیل میشود.
✅ @commac
۰۱🔸گلایه و نارضایتی ناشران از وضعیت قاچاق کتاب
قاچاقچیان کتاب بیش از همه حلقههای نشر سود میکنند
🔹جعفریه مدیر انتشارات «ثالث»: در سال امکان دارد ناشر۱۰۰ عنوان کتاب منتشر کند؛ از این تعداد فقط ۱۰ عنوان پرفروش میشود، ۱۰ عنوان پرفروش است که هزینه ۹۰ عنوان را تامین میکند.
🔹افراد پختهخوار و قاچاقچیان، آثار پرفروش ناشران را چاپ و همهجا پخش میکنند.
🔹در نتیجه فروش کتاب قاچاق، شمارگان کتاب اصلی کاهش پیدا میکند و ناشر نمیتواند روی کتابهای تالیفی سرمایهگذاری کند.
🔹اگر مدیری بخواهد چیزی از خود به یادگار بگذارد، یکی از کارهایی که میتواند انجام بدهد مبارزه با قاچاق کتاب است، زیرا قاچاق کتاب باعث شده تمام کتابفروشیهای مستقل و محلی از بین بروند.
🔹هیچ ناشری نمیتواند کتابش را با ۵۰ تا ۷۰ درصد تخفیف بفروشد، کتابهایی که در بساطها فروخته میشوند، قیمت کاذب دارند.
🔹مجید طالقانی مدیر انتشارات «نقش جهان»: جزایی که برای قاچاق کتاب درنظرگرفته شده است، بازدارندگی لازم را ندارد، در شکلگیری این روند، دادگستری و شهرداری دخیل هستند، متخلفان از نتیجه تخلف خود نمیترسند.
🔹در تمام شهرستانها کتابها را چاپ و قاچاق میکنند و هیچ ارادهای نیست که در کل بخواهد مانع آنها شود.
🔹ظلمی بالاتر از قاچاق کتاب به جریان نشر وجود ندارد. نتیجهاش این است که ناشری در آینده کار نمیکند. همچنین نویسنده و مترجم سالها برای تالیف و ترجمه اثر باکیفیت وقت صرف نمیکند.
🔹مهدی حسینزادگان مدیرفروش انتشارات «ققنوس»: در نتیجه فعالیت آنها حق شهروندی، حق ناشران و حق پدیدآورندگان ضایع میشود.
🔹مجازاتی که باید برای قاچاقچیان کتاب در نظر گرفته شود، مسخره است و در چند ماه گذشته شامل تخفیف مجازات هم شده است.
لینک خبر
tv.irna.ir
✅ @commac
قاچاقچیان کتاب بیش از همه حلقههای نشر سود میکنند
🔹جعفریه مدیر انتشارات «ثالث»: در سال امکان دارد ناشر۱۰۰ عنوان کتاب منتشر کند؛ از این تعداد فقط ۱۰ عنوان پرفروش میشود، ۱۰ عنوان پرفروش است که هزینه ۹۰ عنوان را تامین میکند.
🔹افراد پختهخوار و قاچاقچیان، آثار پرفروش ناشران را چاپ و همهجا پخش میکنند.
🔹در نتیجه فروش کتاب قاچاق، شمارگان کتاب اصلی کاهش پیدا میکند و ناشر نمیتواند روی کتابهای تالیفی سرمایهگذاری کند.
🔹اگر مدیری بخواهد چیزی از خود به یادگار بگذارد، یکی از کارهایی که میتواند انجام بدهد مبارزه با قاچاق کتاب است، زیرا قاچاق کتاب باعث شده تمام کتابفروشیهای مستقل و محلی از بین بروند.
🔹هیچ ناشری نمیتواند کتابش را با ۵۰ تا ۷۰ درصد تخفیف بفروشد، کتابهایی که در بساطها فروخته میشوند، قیمت کاذب دارند.
🔹مجید طالقانی مدیر انتشارات «نقش جهان»: جزایی که برای قاچاق کتاب درنظرگرفته شده است، بازدارندگی لازم را ندارد، در شکلگیری این روند، دادگستری و شهرداری دخیل هستند، متخلفان از نتیجه تخلف خود نمیترسند.
🔹در تمام شهرستانها کتابها را چاپ و قاچاق میکنند و هیچ ارادهای نیست که در کل بخواهد مانع آنها شود.
🔹ظلمی بالاتر از قاچاق کتاب به جریان نشر وجود ندارد. نتیجهاش این است که ناشری در آینده کار نمیکند. همچنین نویسنده و مترجم سالها برای تالیف و ترجمه اثر باکیفیت وقت صرف نمیکند.
🔹مهدی حسینزادگان مدیرفروش انتشارات «ققنوس»: در نتیجه فعالیت آنها حق شهروندی، حق ناشران و حق پدیدآورندگان ضایع میشود.
🔹مجازاتی که باید برای قاچاقچیان کتاب در نظر گرفته شود، مسخره است و در چند ماه گذشته شامل تخفیف مجازات هم شده است.
لینک خبر
tv.irna.ir
✅ @commac
🎯 بگذار امتحانها استرس داشته باشند!
— پزشکی کردن تجربههای عادی
🔴 تحقیقات متعددی از «اضطراب شدید» دانشآموزان در مدرسه حکایت دارند. بررسی جدیدی دربارهٔ مدارس انگلستان نشان میدهد که امتحانهای سنگین و سخت بر سلامت روانی نوجوانان اثر گذاشتهاند. طبق نظرسنجیهای انجامشده، نیمی از دانشآموزانی که تابستان گذشته مشغول امتحانات بودند گفتهاند در آن دوره با استرس دستوپنجه نرم کردهاند. و متخصصان توصیه میکنند که امتحانات مختلف، از جمله کنکورها و آزمونهای جامع باید برای محافظت از دانشآموزان در برابر چیزی که «معضل استرس» نامیده میشود سادهتر و محدودتر شوند.
🔴 اما از نظر فرانک فوردی، آنچه حتی بیش از این جای نگرانی دارد روندی است که طی آن احساسات و تجربههای عادیِ کودکان امروزی مدام شکل و شمایل پزشکی پیدا میکنند.
🔴 امتحان همیشه برای دانشآموزان استرسزا بوده، اما فقط در سالهای اخیر است که این استرس به مشکلی پزشکی تبدیل شده. مشکلی که گویی باید به هر قیمتی از کودکان در برابرش محافظت کرد. امروزه کودکان دائماً در معرض روایتهایی قرار دارند که همه چیز را به بیماری تعبیر میکند، روایتی که «نهفقط احساسکردن و تجربهکردن مشکلات را چارچوببندی میکند، بلکه عملاً دعوتی است به بیماری». این روایتها را در مرتبۀ اول خود دانشآموزان و سپس پدر و مادرهایشان بسیار جدی میگیرند.
🔴 در سال ۲۰۱۹ گزارشی نشان داد که، طی یک سال، شمار دانشآموزانی که در جلسات مشاوره دربارۀ استرس امتحان ابراز نگرانی کردهاند ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. بیتردید اگر آن گزارش امروز منتشر میشد این رقم احتمالاً به ۳۰۰ یا حتی ۴۰۰ درصد میرسید.
🔴 و این روند فقط به «استرس امتحان» محدود نمیشود. رفتارهای ناهنجار دانشآموزان هم دیگر «بیانضباطی» یا «دردسرسازی» تلقی نمیشود، بلکه با برچسبهای پزشکی معنا پیدا میکند. مثلاً کودکانی که از مدرسه بیزارند امروزه ممکن است دچار «فوبیا» تشخیص داده شوند. یعنی احساسات معمولی حالا در قالب مفاهیم درمانی بازتعریف میشوند. جای تعجب ندارد که در سه دهۀ گذشته کودکان این روایت را درونی کردهاند و تجربههای خود را با واژگانی روانشناختی مانند «استرس»، «تروما» و «افسردگی» توصیف میکنند.
🔴 رابرت مرتونِ جامعهشناس چنین روندی را «پیشگویی خودمحققکننده» نامید، یعنی باورهایی که دربارهٔ افراد وجود دارد آنها را به رفتاری وامیدارد که همان باورها را تأیید میکند.
🔴 بنابراین اگر دائماً به کودکان بگوییم که تجربههایی مثل امتحان موجب استرس، تروما یا افسردگی خواهد شد، بسیاریشان همان را تجربه خواهند کرد. بدتر اینکه، این مسئله فقط به کودکان و نوجوانان محدود نخواهد ماند و «بیماربودن» به بخشی جداییناپذیر از هویت بسیاری از مردم در جامعه تبدیل میشود و آنها را در مقابل هر شکلی از فشار ناتوان میکند. این فرهنگِ شکنندگیْ به پرورش نسلی از قربانیان منتهی خواهد شد.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «استرس امتحان بیماری روانی نیست» که در سیوششمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب گزارشی است از «Exam stress is not a mental illness» که نوشتۀ فرانک فوردی است و در تاریخ ۲۴ فوریۀ ۲۰۲۵ در وبسایت اسپایکد منتشر شده است.
🔗 لینک خرید شمارۀ ۳۶ مجلۀ ترجمان:
https://B2n.ir/kz3315
🆔 @commac
— پزشکی کردن تجربههای عادی
🔴 تحقیقات متعددی از «اضطراب شدید» دانشآموزان در مدرسه حکایت دارند. بررسی جدیدی دربارهٔ مدارس انگلستان نشان میدهد که امتحانهای سنگین و سخت بر سلامت روانی نوجوانان اثر گذاشتهاند. طبق نظرسنجیهای انجامشده، نیمی از دانشآموزانی که تابستان گذشته مشغول امتحانات بودند گفتهاند در آن دوره با استرس دستوپنجه نرم کردهاند. و متخصصان توصیه میکنند که امتحانات مختلف، از جمله کنکورها و آزمونهای جامع باید برای محافظت از دانشآموزان در برابر چیزی که «معضل استرس» نامیده میشود سادهتر و محدودتر شوند.
🔴 اما از نظر فرانک فوردی، آنچه حتی بیش از این جای نگرانی دارد روندی است که طی آن احساسات و تجربههای عادیِ کودکان امروزی مدام شکل و شمایل پزشکی پیدا میکنند.
🔴 امتحان همیشه برای دانشآموزان استرسزا بوده، اما فقط در سالهای اخیر است که این استرس به مشکلی پزشکی تبدیل شده. مشکلی که گویی باید به هر قیمتی از کودکان در برابرش محافظت کرد. امروزه کودکان دائماً در معرض روایتهایی قرار دارند که همه چیز را به بیماری تعبیر میکند، روایتی که «نهفقط احساسکردن و تجربهکردن مشکلات را چارچوببندی میکند، بلکه عملاً دعوتی است به بیماری». این روایتها را در مرتبۀ اول خود دانشآموزان و سپس پدر و مادرهایشان بسیار جدی میگیرند.
🔴 در سال ۲۰۱۹ گزارشی نشان داد که، طی یک سال، شمار دانشآموزانی که در جلسات مشاوره دربارۀ استرس امتحان ابراز نگرانی کردهاند ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. بیتردید اگر آن گزارش امروز منتشر میشد این رقم احتمالاً به ۳۰۰ یا حتی ۴۰۰ درصد میرسید.
🔴 و این روند فقط به «استرس امتحان» محدود نمیشود. رفتارهای ناهنجار دانشآموزان هم دیگر «بیانضباطی» یا «دردسرسازی» تلقی نمیشود، بلکه با برچسبهای پزشکی معنا پیدا میکند. مثلاً کودکانی که از مدرسه بیزارند امروزه ممکن است دچار «فوبیا» تشخیص داده شوند. یعنی احساسات معمولی حالا در قالب مفاهیم درمانی بازتعریف میشوند. جای تعجب ندارد که در سه دهۀ گذشته کودکان این روایت را درونی کردهاند و تجربههای خود را با واژگانی روانشناختی مانند «استرس»، «تروما» و «افسردگی» توصیف میکنند.
🔴 رابرت مرتونِ جامعهشناس چنین روندی را «پیشگویی خودمحققکننده» نامید، یعنی باورهایی که دربارهٔ افراد وجود دارد آنها را به رفتاری وامیدارد که همان باورها را تأیید میکند.
🔴 بنابراین اگر دائماً به کودکان بگوییم که تجربههایی مثل امتحان موجب استرس، تروما یا افسردگی خواهد شد، بسیاریشان همان را تجربه خواهند کرد. بدتر اینکه، این مسئله فقط به کودکان و نوجوانان محدود نخواهد ماند و «بیماربودن» به بخشی جداییناپذیر از هویت بسیاری از مردم در جامعه تبدیل میشود و آنها را در مقابل هر شکلی از فشار ناتوان میکند. این فرهنگِ شکنندگیْ به پرورش نسلی از قربانیان منتهی خواهد شد.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «استرس امتحان بیماری روانی نیست» که در سیوششمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب گزارشی است از «Exam stress is not a mental illness» که نوشتۀ فرانک فوردی است و در تاریخ ۲۴ فوریۀ ۲۰۲۵ در وبسایت اسپایکد منتشر شده است.
🔗 لینک خرید شمارۀ ۳۶ مجلۀ ترجمان:
https://B2n.ir/kz3315
🆔 @commac
فروشگاه اینترنتی کتاب ترجمان
مجلۀ ترجمان، شمارۀ ۳۶
خرید فصلنامۀ ترجمان، شمارۀ ۳۳، با ده درصد تخفیف. فروشگاه اینترنتی ترجمان
💢دسترسی آزاد به اینترنت بدون فیلتر در ایران؛ اروپا و آمریکا غولهای فناوری را به همکاری فرا خواندند
رئیس و دو نایب رئیس «هیأت روابط پارلمان اروپا با مردم ایران» در نامهای رسمی به شرکتهای بزرگ فناوری از جمله گوگل، متا (شرکت مادر اینستاگرام، واتسآپ، و فیسبوک)، یوتیوب، آمازون وبسرویسز (AWS) و سیگنال خواستار «اتخاذ اقدامات مشخصی برای حفظ دسترسی شهروندان داخل ایران» به اینترنت آزاد شدند.
بیشتر بخوانید: https://l.euronews.com/DIT4
🆔 @commac
رئیس و دو نایب رئیس «هیأت روابط پارلمان اروپا با مردم ایران» در نامهای رسمی به شرکتهای بزرگ فناوری از جمله گوگل، متا (شرکت مادر اینستاگرام، واتسآپ، و فیسبوک)، یوتیوب، آمازون وبسرویسز (AWS) و سیگنال خواستار «اتخاذ اقدامات مشخصی برای حفظ دسترسی شهروندان داخل ایران» به اینترنت آزاد شدند.
بیشتر بخوانید: https://l.euronews.com/DIT4
🆔 @commac
نگذاریم دانشگاهها به موزه رشتههای منقرضشده تبدیل شوند
یک مدرس دانشگاه با اشاره به تحولات جهانی تأکید کرد: بازنگری فوری در رشتهها، منابع و دروس آموزشی دانشگاهها ضروری است تا دانشجویان برای مشاغلی تربیت نشوند که به زودی وجود نخواهد داشت و بتوانند در جهانی که هوش مصنوعی نقش آفرینی گستردهای دارد، موفق و موثر باشند.
متن کامل در لینک زیر
https://farsnews.ir/Journalist/1765000709782355180
@graphicnews
🆔 @commac
یک مدرس دانشگاه با اشاره به تحولات جهانی تأکید کرد: بازنگری فوری در رشتهها، منابع و دروس آموزشی دانشگاهها ضروری است تا دانشجویان برای مشاغلی تربیت نشوند که به زودی وجود نخواهد داشت و بتوانند در جهانی که هوش مصنوعی نقش آفرینی گستردهای دارد، موفق و موثر باشند.
متن کامل در لینک زیر
https://farsnews.ir/Journalist/1765000709782355180
@graphicnews
🆔 @commac
نامه پارلمان اروپا به یوتیوب، آمازون، متا و گوگل برای ارائه اینترنت بدون محدودیت در ایران
اعضای هیأت روابط پارلمان اروپا با مردم ایران در نامهای به شرکتهای بزرگ فناوری (گوگل، متا، آمازون وبسرویسز، یوتیوب و سیگنال)، خواستار حفظ دسترسی ایرانیان به اینترنت آزاد شدهاند. آنها از AWS درخواست سرور رایگان یا تخفیفی برای ارائهدهندگان VPN کرده و از گوگل بررسی ادغام Outline VPN در برنامههایش را خواستهاند.
این نامه «سیمکارتهای سفید» را نمادی از تبعیض دیجیتال در ایران میداند. از متا خواسته شده فناوریهای دور زدن فیلترینگ را در اینستاگرام ادغام کند. هانا نویمان، رئیس هیأت، مسئولیت شرکتها را در پاسداری از صداها یادآوری کرده است. طرح FREEDOM Act در کنگره آمریکا نیز به دنبال فناوریهای نوین برای اینترنت امن و بدون فیلتر در ایران است.
#ایران
🔗 جزئیات بیشتر را در زومیت بخوانید
🆔 @thezoomit
✅ @commac
اعضای هیأت روابط پارلمان اروپا با مردم ایران در نامهای به شرکتهای بزرگ فناوری (گوگل، متا، آمازون وبسرویسز، یوتیوب و سیگنال)، خواستار حفظ دسترسی ایرانیان به اینترنت آزاد شدهاند. آنها از AWS درخواست سرور رایگان یا تخفیفی برای ارائهدهندگان VPN کرده و از گوگل بررسی ادغام Outline VPN در برنامههایش را خواستهاند.
این نامه «سیمکارتهای سفید» را نمادی از تبعیض دیجیتال در ایران میداند. از متا خواسته شده فناوریهای دور زدن فیلترینگ را در اینستاگرام ادغام کند. هانا نویمان، رئیس هیأت، مسئولیت شرکتها را در پاسداری از صداها یادآوری کرده است. طرح FREEDOM Act در کنگره آمریکا نیز به دنبال فناوریهای نوین برای اینترنت امن و بدون فیلتر در ایران است.
#ایران
🔗 جزئیات بیشتر را در زومیت بخوانید
🆔 @thezoomit
✅ @commac
🔸روز دانشجو یادآور توجه به نخبگانی که نباید فراموش شوند
🔹برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز دانشجو را فرصتی برای یادآوری توانایی، ظرفیتهای دانشجویان و قشر دانشگاهی برشمردند که توجه و حمایت از آنها تاثیر به سزایی در حل نظام مسائل کشور و ارتقاء جایگاه نخبگانی کشور خواهد داشت.
🔹در همین زمینه وحید کنعانی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا، روز دانشجو را بسیار خاص برشمرد و گفت: اقداماتی که دانشجویان در سال ۱۳۳۲ برای استقلال و آزادی کشور انجام دادند، بسیار ارزشمند بود که در حقیقت سه شهید دانشجو، پرچم فعالیتهای سیاسی دانشجویی را به اهتزار درآوردند که نتیجه آن در نهایت با هدایت امام راحل در بهمن ۱۳۵۷ به نتیجه رسید.
🔹کنعانی با بیان اینکه در دنیا امروز، دانشجو فقط در کلاس درس تعریف نمیشود، گفت: دانشجو در بطن جامعه و تصمیم گیریها اثرگذار است و میتواند در جهات مختلف ایفای نقش کند و به نظر میرسد توسعه کشور بدون اثرگذار دانشجویان، جامعه دانشگاهی و نخبه کشور امکان پذیر نیست. چرا که باید نقش آفرینی دانشجویان در مقاطع مختلف کشور دیده شود و مجلس شورای اسلامی هم از دریافت ایدهها و طرحهای دانشجویان در مسائل مختلف استقبال خواهد کرد.
🔹دانشجوی امروز، توانایی تحلیل و حل نظام مسائل در حوزههای مختلف سیاسی، ملی و جهانی را دارد و میتواند حق و باطل را تشخیص داده و از مسائل سطحی عبور کند که نشان میدهد دانشجویان با برخورداری از سنگر علمی، حتی توانایی کسب مسوولیتهای مهم کشور را هم دارند.
🔹همچنین عبدالوحید فیاضی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا گفت: بهترین عنصر برای تولید علم در کشور دانشجویان هستند که زمینه ساز نوآوری، خلاقیت و شکوفایی میشوند و روز دانشجو در این زمان، اهمیت بهاء دادن به قشری سرشار از ظرفیتهای مختلف برای کمک به توسعه کشور را یادآوری میکند.
🔹دانشجویان همیشه عامل پیشرفت سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی و رفع نظام مسائل در همه جوامع محسوب میشوند و دولتها هم باید نگاه حمایت گر نسبت به قشر دانشگاهی و دانشجو ایفا کنند. دولت فعلی هم به رغم برخورداری از این نگاه، ضرورت دارد بیش از گذشته حمایت از انجمنهای علمی، تشکلهای دانشجویی و مراکز نوآوری و فناوری در دانشگاهها را در دستور کار خود قرار دهد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
📍@commac
🔹برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز دانشجو را فرصتی برای یادآوری توانایی، ظرفیتهای دانشجویان و قشر دانشگاهی برشمردند که توجه و حمایت از آنها تاثیر به سزایی در حل نظام مسائل کشور و ارتقاء جایگاه نخبگانی کشور خواهد داشت.
🔹در همین زمینه وحید کنعانی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا، روز دانشجو را بسیار خاص برشمرد و گفت: اقداماتی که دانشجویان در سال ۱۳۳۲ برای استقلال و آزادی کشور انجام دادند، بسیار ارزشمند بود که در حقیقت سه شهید دانشجو، پرچم فعالیتهای سیاسی دانشجویی را به اهتزار درآوردند که نتیجه آن در نهایت با هدایت امام راحل در بهمن ۱۳۵۷ به نتیجه رسید.
🔹کنعانی با بیان اینکه در دنیا امروز، دانشجو فقط در کلاس درس تعریف نمیشود، گفت: دانشجو در بطن جامعه و تصمیم گیریها اثرگذار است و میتواند در جهات مختلف ایفای نقش کند و به نظر میرسد توسعه کشور بدون اثرگذار دانشجویان، جامعه دانشگاهی و نخبه کشور امکان پذیر نیست. چرا که باید نقش آفرینی دانشجویان در مقاطع مختلف کشور دیده شود و مجلس شورای اسلامی هم از دریافت ایدهها و طرحهای دانشجویان در مسائل مختلف استقبال خواهد کرد.
🔹دانشجوی امروز، توانایی تحلیل و حل نظام مسائل در حوزههای مختلف سیاسی، ملی و جهانی را دارد و میتواند حق و باطل را تشخیص داده و از مسائل سطحی عبور کند که نشان میدهد دانشجویان با برخورداری از سنگر علمی، حتی توانایی کسب مسوولیتهای مهم کشور را هم دارند.
🔹همچنین عبدالوحید فیاضی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا گفت: بهترین عنصر برای تولید علم در کشور دانشجویان هستند که زمینه ساز نوآوری، خلاقیت و شکوفایی میشوند و روز دانشجو در این زمان، اهمیت بهاء دادن به قشری سرشار از ظرفیتهای مختلف برای کمک به توسعه کشور را یادآوری میکند.
🔹دانشجویان همیشه عامل پیشرفت سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی و رفع نظام مسائل در همه جوامع محسوب میشوند و دولتها هم باید نگاه حمایت گر نسبت به قشر دانشگاهی و دانشجو ایفا کنند. دولت فعلی هم به رغم برخورداری از این نگاه، ضرورت دارد بیش از گذشته حمایت از انجمنهای علمی، تشکلهای دانشجویی و مراکز نوآوری و فناوری در دانشگاهها را در دستور کار خود قرار دهد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
📍@commac
*ده نکته کاربردی از کتاب "میخواستم ببینم" برای زندگی روزمره*
بورگیلد دال، نویسنده و روانشناس نروژی، در کتاب "میخواستم ببینم" (I've Been Meaning To Ask)، به بررسی دقیق و کاربردی مهارت پرسشگری هوشمندانه و تأثیر شگرف آن بر کیفیت روابط انسانی، رشد فردی و درک عمیقتر از خود و دیگران میپردازد. محتوای اصلی کتاب بر این اصل استوار است که بسیاری از سوءتفاهمها، فاصلههای عاطفی و فرصتهای رشد ما از نپرسیدن پرسشهای درست در زمان مناسب ناشی میشود. این اثر، با لحنی صمیمی و علمی، ما را ترغیب میکند تا بهجای مفروضات و قضاوتها، کنجکاوی سازنده را در روابط روزمره خود جای دهیم و از قدرت سؤالات باز و عمیق برای غنیسازی زندگی بهره بگیریم.
ده نکته کاربردی کتاب:
۱- پرسشگری را به کنجکاوی خالص تبدیل کنیم:
ما اغلب برای تأیید دیدگاههای خود یا ارائه راهحل، سؤال میپرسیم. نکته کاربردی این است که پرسشهایمان را از زاویه کنجکاوی خالص و بدون پیشداوری مطرح کنیم تا واقعاً به جهانبینی طرف مقابل راه یابیم. مثلاً بهجای پرسیدن "آیا نباید این کار را جور دیگری انجام میدادید؟"، بپرسیم: "چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید این کار را به این شکل انجام دهید؟"
* ۲- پرسشهای باز (Open-ended) را جایگزین پرسشهای بسته (Close-ended) کنیم:
پرسشهای باز، پاسخهای طولانیتر و عمیقتر میطلبند و راه را برای مکالمه واقعی باز میکنند، در حالی که پرسشهای بسته با یک "بله" یا "خیر" خاتمه مییابند. مثلاً بهجای "آیا امروز روز خوبی داشتید؟"، بپرسیم: "بهترین و چالشبرانگیزترین بخش امروزتان چه بود؟" این کار باعث میشود ارتباط ما کیفیت بیشتری پیدا کند.
* ۳- از لایه سطحی گذر کنیم و به "چرا"ها برسیم:
بسیاری از گفتگوهای ما در سطح اطلاعات و حقایق میماند. برای رسیدن به عمق، باید با پرسشگری هوشمندانه به انگیزهها، ارزشها و احساسات زیرین افراد دست یابیم. این یعنی پس از شنیدن یک پاسخ، با احترام بیشتر بپرسیم: "چه چیزی این موضوع را برای شما تا این حد مهم کرده است؟"
* ۴- سکوت را بخشی از پرسشگری فعال بدانیم:
پس از پرسیدن یک سؤال مهم، شتابزده برای پر کردن سکوت اقدام نکنیم. سکوت پس از پرسش، فضایی حیاتی است که به طرف مقابل فرصت میدهد تا عمیقاً فکر کرده و پاسخهای صادقانهتر و پختهتری ارائه دهد. ما باید یاد بگیریم در برابر سکوت صبور باشیم.
* ۵- پیش از نصیحت، با پرسش به درک کامل برسیم:
هنگامی که دوستان یا همکاران ما مشکلی را مطرح میکنند، اولین واکنش ما اغلب ارائه راهحل است. کتاب تأکید دارد که ما باید قبل از هر توصیهای، با پرسیدن سؤالهایی نظیر "چه کاری از دست من ساخته است؟" یا "انتظار داری من چه واکنشی نشان دهم؟" از نیاز دقیق مخاطب مطمئن شویم.
* ۶- پرسشها را برای روشن شدن مفروضات به کار بریم:
ما غالباً در مورد نیتها و دانستههای دیگران مفروضاتی داریم که ریشه بسیاری از سوءتفاهمهاست. ما باید فعالانه از پرسشهایی مانند: "برداشت شما از این توافق چیست؟" یا "لطفاً برای من توضیح دهید که منظور شما از این کلمه دقیقاً چه بود؟" استفاده کنیم تا مفروضات پنهان را آشکار سازیم.
* ۷- پرسشگری را برای ایجاد حس تعلق و دیده شدن استفاده کنیم:
وقتی از کسی سؤالی شخصی و واقعی میپرسیم که نشان میدهد به افکار و زندگی او اهمیت میدهیم، در واقع حس ارزشمندی و تعلق را در او تقویت میکنیم. سؤالهایی مثل "این تجربه جدید چه حسی برایتان داشت؟" یا "چه رؤیاهایی در حال حاضر در سر میپرورانید؟" این حس را به خوبی منتقل میکند.
* ۸- سؤالات را به شکلی سازنده در تیمها مطرح کنیم:
در محیطهای کاری، بهجای حمله یا انتقاد مستقیم، باید با پرسشگری، راه را برای بررسی و بهبود باز کنیم. مثلاً بهجای گفتن "این روش شکست خورد"، بپرسیم: "از اجرای این روش چه درسهایی آموختیم که میتوانیم برای پروژه بعدی به کار گیریم؟" این رویکرد، ما را از حالت تدافعی خارج میکند.
* ۹- روزانه از خود پرسشهای تأملبرانگیز بپرسیم:
قدرت پرسشگری را تنها در روابط بیرونی محدود نکنیم. ما باید هر روز زمانی را به پرسیدن سؤالاتی از خود اختصاص دهیم که ما را به سمت خودشناسی و رشد سوق میدهد، مانند: "امروز چه کاری انجام دادم که باعث افتخار خودم شد؟" یا "چه مقاومتی درونی جلوی پیشرفت من را گرفته است؟"
* ۱۰- قدرت پرسشهای "فکر میکردم" را درک کنیم:
از پرسشهایی که با عبارت "فکر میکردم..." آغاز میشوند، برای تصحیح برداشتها و جلوگیری از قضاوتهای عجولانه استفاده کنیم. مثلاً بگوییم: "فکر میکردم این تصمیم را گرفتهایم، ممکن است توضیح دهید که چرا تغییر کرد؟" این روش، فرصتی محترمانه برای روشن شدن ابهامات و تصحیح مسیر فراهم میکند.
🆔 @newnewsroom
📍@commac
بورگیلد دال، نویسنده و روانشناس نروژی، در کتاب "میخواستم ببینم" (I've Been Meaning To Ask)، به بررسی دقیق و کاربردی مهارت پرسشگری هوشمندانه و تأثیر شگرف آن بر کیفیت روابط انسانی، رشد فردی و درک عمیقتر از خود و دیگران میپردازد. محتوای اصلی کتاب بر این اصل استوار است که بسیاری از سوءتفاهمها، فاصلههای عاطفی و فرصتهای رشد ما از نپرسیدن پرسشهای درست در زمان مناسب ناشی میشود. این اثر، با لحنی صمیمی و علمی، ما را ترغیب میکند تا بهجای مفروضات و قضاوتها، کنجکاوی سازنده را در روابط روزمره خود جای دهیم و از قدرت سؤالات باز و عمیق برای غنیسازی زندگی بهره بگیریم.
ده نکته کاربردی کتاب:
۱- پرسشگری را به کنجکاوی خالص تبدیل کنیم:
ما اغلب برای تأیید دیدگاههای خود یا ارائه راهحل، سؤال میپرسیم. نکته کاربردی این است که پرسشهایمان را از زاویه کنجکاوی خالص و بدون پیشداوری مطرح کنیم تا واقعاً به جهانبینی طرف مقابل راه یابیم. مثلاً بهجای پرسیدن "آیا نباید این کار را جور دیگری انجام میدادید؟"، بپرسیم: "چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید این کار را به این شکل انجام دهید؟"
* ۲- پرسشهای باز (Open-ended) را جایگزین پرسشهای بسته (Close-ended) کنیم:
پرسشهای باز، پاسخهای طولانیتر و عمیقتر میطلبند و راه را برای مکالمه واقعی باز میکنند، در حالی که پرسشهای بسته با یک "بله" یا "خیر" خاتمه مییابند. مثلاً بهجای "آیا امروز روز خوبی داشتید؟"، بپرسیم: "بهترین و چالشبرانگیزترین بخش امروزتان چه بود؟" این کار باعث میشود ارتباط ما کیفیت بیشتری پیدا کند.
* ۳- از لایه سطحی گذر کنیم و به "چرا"ها برسیم:
بسیاری از گفتگوهای ما در سطح اطلاعات و حقایق میماند. برای رسیدن به عمق، باید با پرسشگری هوشمندانه به انگیزهها، ارزشها و احساسات زیرین افراد دست یابیم. این یعنی پس از شنیدن یک پاسخ، با احترام بیشتر بپرسیم: "چه چیزی این موضوع را برای شما تا این حد مهم کرده است؟"
* ۴- سکوت را بخشی از پرسشگری فعال بدانیم:
پس از پرسیدن یک سؤال مهم، شتابزده برای پر کردن سکوت اقدام نکنیم. سکوت پس از پرسش، فضایی حیاتی است که به طرف مقابل فرصت میدهد تا عمیقاً فکر کرده و پاسخهای صادقانهتر و پختهتری ارائه دهد. ما باید یاد بگیریم در برابر سکوت صبور باشیم.
* ۵- پیش از نصیحت، با پرسش به درک کامل برسیم:
هنگامی که دوستان یا همکاران ما مشکلی را مطرح میکنند، اولین واکنش ما اغلب ارائه راهحل است. کتاب تأکید دارد که ما باید قبل از هر توصیهای، با پرسیدن سؤالهایی نظیر "چه کاری از دست من ساخته است؟" یا "انتظار داری من چه واکنشی نشان دهم؟" از نیاز دقیق مخاطب مطمئن شویم.
* ۶- پرسشها را برای روشن شدن مفروضات به کار بریم:
ما غالباً در مورد نیتها و دانستههای دیگران مفروضاتی داریم که ریشه بسیاری از سوءتفاهمهاست. ما باید فعالانه از پرسشهایی مانند: "برداشت شما از این توافق چیست؟" یا "لطفاً برای من توضیح دهید که منظور شما از این کلمه دقیقاً چه بود؟" استفاده کنیم تا مفروضات پنهان را آشکار سازیم.
* ۷- پرسشگری را برای ایجاد حس تعلق و دیده شدن استفاده کنیم:
وقتی از کسی سؤالی شخصی و واقعی میپرسیم که نشان میدهد به افکار و زندگی او اهمیت میدهیم، در واقع حس ارزشمندی و تعلق را در او تقویت میکنیم. سؤالهایی مثل "این تجربه جدید چه حسی برایتان داشت؟" یا "چه رؤیاهایی در حال حاضر در سر میپرورانید؟" این حس را به خوبی منتقل میکند.
* ۸- سؤالات را به شکلی سازنده در تیمها مطرح کنیم:
در محیطهای کاری، بهجای حمله یا انتقاد مستقیم، باید با پرسشگری، راه را برای بررسی و بهبود باز کنیم. مثلاً بهجای گفتن "این روش شکست خورد"، بپرسیم: "از اجرای این روش چه درسهایی آموختیم که میتوانیم برای پروژه بعدی به کار گیریم؟" این رویکرد، ما را از حالت تدافعی خارج میکند.
* ۹- روزانه از خود پرسشهای تأملبرانگیز بپرسیم:
قدرت پرسشگری را تنها در روابط بیرونی محدود نکنیم. ما باید هر روز زمانی را به پرسیدن سؤالاتی از خود اختصاص دهیم که ما را به سمت خودشناسی و رشد سوق میدهد، مانند: "امروز چه کاری انجام دادم که باعث افتخار خودم شد؟" یا "چه مقاومتی درونی جلوی پیشرفت من را گرفته است؟"
* ۱۰- قدرت پرسشهای "فکر میکردم" را درک کنیم:
از پرسشهایی که با عبارت "فکر میکردم..." آغاز میشوند، برای تصحیح برداشتها و جلوگیری از قضاوتهای عجولانه استفاده کنیم. مثلاً بگوییم: "فکر میکردم این تصمیم را گرفتهایم، ممکن است توضیح دهید که چرا تغییر کرد؟" این روش، فرصتی محترمانه برای روشن شدن ابهامات و تصحیح مسیر فراهم میکند.
🆔 @newnewsroom
📍@commac
پایان روزنامهنگاری و سلام به سخنرانینگاری
✍️ علی شمیرانی
صفحه نخست رسانهها اعم از مکتوب و مجازی را که مرور میکنید، همهچیز شبیه به یک نوار بازپخش شده است و تیترها از دل سخنرانی یک مسوول در یک همایش، جلسه یا سفر بیرون آمده است.
لذا خبر به مفهوم ابتداییاش جنسی نایاب شده است. البته نه چون همه روزنامهنگاران نمیدانند چه باید بکنند، بلکه چون هر چه پیگیری میکنند، چیزی دستش را نمیگیرد. نتیجه نیز روشن است، «فقر شدید خبری» در رسانهها و شکلگیری چرخهای که به بیاعتمادی، بیمحتوایی و کوچ تاریخی مخاطبان منجر شده است.
از قضا سالهاست که رفتار مردم ایران شاهد روشن این تغییر است؛ در حالی که در دنیا، رسانهها توانستهاند همچنان مرجعیت خبری خود را حفظ کنند، در کشور ما اما این شبکههای اجتماعی هستند که بر اساس نظرسنجیهای داخلی و خارجی منبع کسب اخبار شدهاند.
تاریکتر از این وضعیت، ظهور کاربرانی بینامونشان است که امروز ضریب نفوذشان از بسیاری از رسانههای رسمی بیشتر شده است. چراکه مخاطب تصور میکند پشت این افراد، فشار، پول، سفارش و سانسوری نیست. بنابراین حتی اگر حرفشان نادرست و شایعه باشد، از نگاه بخش زیادی از مردم «قابل اعتمادتر» از رسانهای است که سالها از مسیر حرفهای خود خارج شده است.
آن هم رسانههایی که «مسیر خودزنی» را انتخاب کردهاند و دلمشغولی نخست را در جلب توجه و حمایت مالی فلان دستگاه و مسوول گذاشته و مخاطبان اصلی را رها کردهاند.
لذا وقتی تیتر نخست یک رسانه بارها و در طول سال با اظهارات تکراری یک مسوول پر میشود، دیگر حرجی به ریزش مخاطبان نیست. چون در ویترین رسانهای اصولا چیزی به جز «وعدههای کپکزده» برای عرضه به مشتری به نیست.
از قضا شاهد شکلگیری عارضهای دیگر در چنین وضعیتی هستیم که حتی تکذیب رسمی هم اثربخشی مطلوب ندارد.
چراکه مخاطب، رسانهای که سالها اعتبارش را خرج بازتاب سخنان تکراری و بیخاصیت کرده، باور نمیکند و در نتیجه هر شایعهای ولو به رغم تکذیبهای مکرر در ذهن بخش زیادی از مردم رسوب میکند و خبر رسمی، پیش از اثرگذاری میمیرد.
مخلص کلام اینکه مرجعیت خبری قابل خریدوفروش نیست و راه خروج از این بحران، بازگشت رسانه به تولید فکت به جای بازنشر وعده است. لذا اگر رسانهها همچنان به بازنشر سخنرانی بهعنوان «خبر» ادامه دهند، حرفه روزنامهنگاری به ویژه پس از جنجال سیمکارتهای سفید، تتمه ارزش و اعتبار خود را هم خواهد سوزاند.
به این ترتیب، با کمی اغراق و البته با نگاهی واقعگرایانه میتوان گفت، خبرنگاری جای خود را به سخنرانینگاری، خاطرهنگاری، نظرنگاری و تبلیغنگاری داده است.
پرواضح است رسانهای که صدای مردم نیست، طبیعی است که روزی خود نیز صدایی برای شنیدن نداشته باشد و از لحظه قطع مواجب از پا درآید.
@IT_analyze
@NewJournalism
📍@commac
✍️ علی شمیرانی
صفحه نخست رسانهها اعم از مکتوب و مجازی را که مرور میکنید، همهچیز شبیه به یک نوار بازپخش شده است و تیترها از دل سخنرانی یک مسوول در یک همایش، جلسه یا سفر بیرون آمده است.
لذا خبر به مفهوم ابتداییاش جنسی نایاب شده است. البته نه چون همه روزنامهنگاران نمیدانند چه باید بکنند، بلکه چون هر چه پیگیری میکنند، چیزی دستش را نمیگیرد. نتیجه نیز روشن است، «فقر شدید خبری» در رسانهها و شکلگیری چرخهای که به بیاعتمادی، بیمحتوایی و کوچ تاریخی مخاطبان منجر شده است.
از قضا سالهاست که رفتار مردم ایران شاهد روشن این تغییر است؛ در حالی که در دنیا، رسانهها توانستهاند همچنان مرجعیت خبری خود را حفظ کنند، در کشور ما اما این شبکههای اجتماعی هستند که بر اساس نظرسنجیهای داخلی و خارجی منبع کسب اخبار شدهاند.
تاریکتر از این وضعیت، ظهور کاربرانی بینامونشان است که امروز ضریب نفوذشان از بسیاری از رسانههای رسمی بیشتر شده است. چراکه مخاطب تصور میکند پشت این افراد، فشار، پول، سفارش و سانسوری نیست. بنابراین حتی اگر حرفشان نادرست و شایعه باشد، از نگاه بخش زیادی از مردم «قابل اعتمادتر» از رسانهای است که سالها از مسیر حرفهای خود خارج شده است.
آن هم رسانههایی که «مسیر خودزنی» را انتخاب کردهاند و دلمشغولی نخست را در جلب توجه و حمایت مالی فلان دستگاه و مسوول گذاشته و مخاطبان اصلی را رها کردهاند.
لذا وقتی تیتر نخست یک رسانه بارها و در طول سال با اظهارات تکراری یک مسوول پر میشود، دیگر حرجی به ریزش مخاطبان نیست. چون در ویترین رسانهای اصولا چیزی به جز «وعدههای کپکزده» برای عرضه به مشتری به نیست.
از قضا شاهد شکلگیری عارضهای دیگر در چنین وضعیتی هستیم که حتی تکذیب رسمی هم اثربخشی مطلوب ندارد.
چراکه مخاطب، رسانهای که سالها اعتبارش را خرج بازتاب سخنان تکراری و بیخاصیت کرده، باور نمیکند و در نتیجه هر شایعهای ولو به رغم تکذیبهای مکرر در ذهن بخش زیادی از مردم رسوب میکند و خبر رسمی، پیش از اثرگذاری میمیرد.
مخلص کلام اینکه مرجعیت خبری قابل خریدوفروش نیست و راه خروج از این بحران، بازگشت رسانه به تولید فکت به جای بازنشر وعده است. لذا اگر رسانهها همچنان به بازنشر سخنرانی بهعنوان «خبر» ادامه دهند، حرفه روزنامهنگاری به ویژه پس از جنجال سیمکارتهای سفید، تتمه ارزش و اعتبار خود را هم خواهد سوزاند.
به این ترتیب، با کمی اغراق و البته با نگاهی واقعگرایانه میتوان گفت، خبرنگاری جای خود را به سخنرانینگاری، خاطرهنگاری، نظرنگاری و تبلیغنگاری داده است.
پرواضح است رسانهای که صدای مردم نیست، طبیعی است که روزی خود نیز صدایی برای شنیدن نداشته باشد و از لحظه قطع مواجب از پا درآید.
@IT_analyze
@NewJournalism
📍@commac