کلمه سال اکونومیست: «slop»
ترجمه: فاطمه لطفی
انتخاب اکونومیست برای سال ۲۰۲۵ کلمه «slop» (تفاله) است. این کلمه، اگر نه در کل سال، حداقل در بخش زیادی از آن کارآمد بوده است.
اکونومیست میگوید این کلمه، کلمه جدیدی نیست، اما به روشی جدید استفاده میشود.
ممکن است آن را دوست نداشته باشید، اما با آن زندگی میکنید.
اکونومیست گزینههای دیگری هم داشت: مثلا کلمه خارجی سال، که توسط خبرنگاران چینی اکونومیست معرفی شده بود، کلمه neijuan به زبان ماندارین به معنای «involution» بود.
این کلمه، رقابت نفسگیر و فزاینده را بین کسبوکارها توصیف میکند: مانند کسبوکارهایی که با وجود کاهش بازده، خودروهای برقی تولید میکنند.
همچنین به اصطلاحی تبدیل شده است که برای اشاره به حس دویدن سریعتر روی تردمیل برای رسیدن به هیچ کجا استفاده میشود.
به باور اکونومیست حوزه مالی جای خوبی برای جستجوی کلمات سال است زیرا روندها به سرعت تغییر میکنند و اهالی آن از نوواژهها خوششان میآید.
به نوشته اکونومیست TACO هم کلمه محبوب امسال است. این کلمه که توسط رابرت آرمسترانگ، روزنامهنگار فایننشال تایمز، ابداع شده، مخفف عبارت «ترامپ همیشه از میدان به در میشود» است و به بسیاری از جنگهای تعرفهای اشاره دارد که ترامپ آغاز و بعد از آنها عقبنشینی کرده است.
یکی دیگر از مدعیان قوی کلمه «تجارت کاهش ارزش» بود.
در ماههای اخیر، سرمایهگذاران به خرید داراییهایی مانند طلا روی آوردهاند، زیرا نگرانند که دولتهای ولخرج، ارزش پول ملی و سایر داراییهای مرتبط با آنها را از بین ببرند.
گزینههای عامیانهی زیادی هم وجود داشت. Dictionary.com عبارت «67» (به صورت «شش هفت» خوانده میشود) را انتخاب کرده، عبارتی رایج در زبان جوانان که معنای ثابتی ندارد: در عوض، «تمام نشانههای پوسیدگی مغز را دارد»، اصطلاحی که فرهنگ لغت آکسفورد در سال ۲۰۲۴ آن را کلمه سال خود قرار داد.
«پوسیدگی مغز» به حالتی گفته میشود که در اثر مصرف بیش از حد چیزهای بیارزش سرگرمکنندهی بیهدف، به ویژه آنلاین، ایجاد میشود.
این اصطلاح در مورد چیزهای بیارزشی هم استفاده میشود که باعث زوال عقل میشوند.
اکونومیست در ادامه مینویسد: انتخاب کلمه سال ما با انتشار Sora توسط OpenAI، پلتفرم هوش مصنوعی مولد (ai) که میتواند بر اساس یک دستور ویدیو بسازد، تقویت شد.
همان اصطلاحی که در سالهای اولیه ظهور هوش مصنوعی مولد بر زبان رانده میشد و اکنون همه جا هست: «slop».
این کلمه به هیچ وجه جدید نیست: اولین استناد به آن در فرهنگ لغت انگلیسی از قرن پانزدهم است.
معنای آن چیزیست که از گل و لای، از مایعی رقیق که به عنوان غذای بیارزش استفاده میشود، به هر نوع تهمانده غذا، به مزخرف یا زباله تبدیل شده است.
یک سوال مربوط به سلامت در گوگل وارد کنید و ببینید چند جواب برتر، حاصل از صفحات وب کاملا جدیدی هستند که با نثر هوش مصنوعی نوشته شدهاند.
یا در اینستاگرام بگردید و ببینید چقدر طول میکشد تا به ویدیویی برسید که از کلیپهای جعلی و صدای هوش مصنوعی ساخته شده.
یا در X ببینید آیا میتوانید حسابهای واقعی MAGA را از حسابهایی تشخیص دهید که (با ویژگی جدید اعلام مکان حساب ایکس) مشخص شد فروشگاههای مواد مخدر در پاکستان، نیجریه یا تایلند هستند؟
تصور جهانی غرق در تفاله ناراحتکننده است، پس به نکات مثبت فکر کنید. اگر اکوسیستم خبری مملو از تفاله باشد، اعتماد به سازمانهای جاافتاده احتمالا دوباره افزایش مییابد.
تحقیقات نشان داده که پس از اینکه از افراد خواسته شده عکسهای هوش مصنوعی را از عکسهای واقعی تشخیص دهند، تمایل بیشتری برای پرداخت هزینه یک روزنامه معتبر وجود داشته.
اگر سایتهای رسانههای اجتماعی مملو از تفاله slopشوند، یا این پلتفرمها باید در مورد تعدیل محتوا جدیتر عمل کنند یا در غیر این صورت کاربرانشان آنها را خاموش خواهند کرد.
اگر چنین است پس دلیل تفالهپرستی چیست؟
@NewJournalism
🆔 @commac
ترجمه: فاطمه لطفی
انتخاب اکونومیست برای سال ۲۰۲۵ کلمه «slop» (تفاله) است. این کلمه، اگر نه در کل سال، حداقل در بخش زیادی از آن کارآمد بوده است.
اکونومیست میگوید این کلمه، کلمه جدیدی نیست، اما به روشی جدید استفاده میشود.
ممکن است آن را دوست نداشته باشید، اما با آن زندگی میکنید.
اکونومیست گزینههای دیگری هم داشت: مثلا کلمه خارجی سال، که توسط خبرنگاران چینی اکونومیست معرفی شده بود، کلمه neijuan به زبان ماندارین به معنای «involution» بود.
این کلمه، رقابت نفسگیر و فزاینده را بین کسبوکارها توصیف میکند: مانند کسبوکارهایی که با وجود کاهش بازده، خودروهای برقی تولید میکنند.
همچنین به اصطلاحی تبدیل شده است که برای اشاره به حس دویدن سریعتر روی تردمیل برای رسیدن به هیچ کجا استفاده میشود.
به باور اکونومیست حوزه مالی جای خوبی برای جستجوی کلمات سال است زیرا روندها به سرعت تغییر میکنند و اهالی آن از نوواژهها خوششان میآید.
به نوشته اکونومیست TACO هم کلمه محبوب امسال است. این کلمه که توسط رابرت آرمسترانگ، روزنامهنگار فایننشال تایمز، ابداع شده، مخفف عبارت «ترامپ همیشه از میدان به در میشود» است و به بسیاری از جنگهای تعرفهای اشاره دارد که ترامپ آغاز و بعد از آنها عقبنشینی کرده است.
یکی دیگر از مدعیان قوی کلمه «تجارت کاهش ارزش» بود.
در ماههای اخیر، سرمایهگذاران به خرید داراییهایی مانند طلا روی آوردهاند، زیرا نگرانند که دولتهای ولخرج، ارزش پول ملی و سایر داراییهای مرتبط با آنها را از بین ببرند.
گزینههای عامیانهی زیادی هم وجود داشت. Dictionary.com عبارت «67» (به صورت «شش هفت» خوانده میشود) را انتخاب کرده، عبارتی رایج در زبان جوانان که معنای ثابتی ندارد: در عوض، «تمام نشانههای پوسیدگی مغز را دارد»، اصطلاحی که فرهنگ لغت آکسفورد در سال ۲۰۲۴ آن را کلمه سال خود قرار داد.
«پوسیدگی مغز» به حالتی گفته میشود که در اثر مصرف بیش از حد چیزهای بیارزش سرگرمکنندهی بیهدف، به ویژه آنلاین، ایجاد میشود.
این اصطلاح در مورد چیزهای بیارزشی هم استفاده میشود که باعث زوال عقل میشوند.
اکونومیست در ادامه مینویسد: انتخاب کلمه سال ما با انتشار Sora توسط OpenAI، پلتفرم هوش مصنوعی مولد (ai) که میتواند بر اساس یک دستور ویدیو بسازد، تقویت شد.
همان اصطلاحی که در سالهای اولیه ظهور هوش مصنوعی مولد بر زبان رانده میشد و اکنون همه جا هست: «slop».
این کلمه به هیچ وجه جدید نیست: اولین استناد به آن در فرهنگ لغت انگلیسی از قرن پانزدهم است.
معنای آن چیزیست که از گل و لای، از مایعی رقیق که به عنوان غذای بیارزش استفاده میشود، به هر نوع تهمانده غذا، به مزخرف یا زباله تبدیل شده است.
یک سوال مربوط به سلامت در گوگل وارد کنید و ببینید چند جواب برتر، حاصل از صفحات وب کاملا جدیدی هستند که با نثر هوش مصنوعی نوشته شدهاند.
یا در اینستاگرام بگردید و ببینید چقدر طول میکشد تا به ویدیویی برسید که از کلیپهای جعلی و صدای هوش مصنوعی ساخته شده.
یا در X ببینید آیا میتوانید حسابهای واقعی MAGA را از حسابهایی تشخیص دهید که (با ویژگی جدید اعلام مکان حساب ایکس) مشخص شد فروشگاههای مواد مخدر در پاکستان، نیجریه یا تایلند هستند؟
تصور جهانی غرق در تفاله ناراحتکننده است، پس به نکات مثبت فکر کنید. اگر اکوسیستم خبری مملو از تفاله باشد، اعتماد به سازمانهای جاافتاده احتمالا دوباره افزایش مییابد.
تحقیقات نشان داده که پس از اینکه از افراد خواسته شده عکسهای هوش مصنوعی را از عکسهای واقعی تشخیص دهند، تمایل بیشتری برای پرداخت هزینه یک روزنامه معتبر وجود داشته.
اگر سایتهای رسانههای اجتماعی مملو از تفاله slopشوند، یا این پلتفرمها باید در مورد تعدیل محتوا جدیتر عمل کنند یا در غیر این صورت کاربرانشان آنها را خاموش خواهند کرد.
اگر چنین است پس دلیل تفالهپرستی چیست؟
@NewJournalism
🆔 @commac
خسروپناه: ایران بهزودی به «هوش مصنوعی کوانتومی» نیاز دارد
🔹دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه مصوبه مجلس شورای اسلامی در خصوص تاسیس سازمان ملی هوش مصنوعی لازمالاجراست، گفت: ما در آینده نزدیک به هوش مصنوعی کوانتومی نیاز خواهیم داشت. براین اساس نیازمند تاسیس همزمان سازمان هوش مصنوعی و کوانتوم هستیم.
🌐 ✓' Join Us...
🆔 ✓' @Telnews
✅ @commac
🔹دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر اینکه مصوبه مجلس شورای اسلامی در خصوص تاسیس سازمان ملی هوش مصنوعی لازمالاجراست، گفت: ما در آینده نزدیک به هوش مصنوعی کوانتومی نیاز خواهیم داشت. براین اساس نیازمند تاسیس همزمان سازمان هوش مصنوعی و کوانتوم هستیم.
🌐 ✓' Join Us...
🆔 ✓' @Telnews
✅ @commac
‼️فوری: نتفلیکس Warner Bros را به ارزش ۸۲.۷ میلیارد دلار خرید
در رویدادی بیسابقه در صنعت سرگرمی، شرکت نتفلیکس اعلام کرد که مجموعهٔ «وارنر برادرز» — شامل استودیوهای فیلمسازی، سریالسازی و سرویسهای استریم مرتبط — را با ارزشی حدود ۸۲.۷ میلیارد دلار خریداری میکند. این معامله یکی از بزرگترین خریدهای تاریخ صنعت رسانه بهشمار میرود.
بر اساس بیانیهٔ رسمی نتفلیکس، سهامداران کنونی شرکت مادر سابق (Warner Bros. Discovery) برای هر سهم ۲۷.۷۵ دلار دریافت خواهند کرد که بخشی از آن نقدی و بخش دیگر سهام نتفلیکس خواهد بود. این خرید پس از جداسازی بخش «Discovery Global Networks» نهایی میشود و تکمیل کامل آن تا سهماههٔ سوم ۲۰۲۶ به تصویب نهادهای نظارتی وابسته است.
چرا این اتفاق بزرگ است؟
این خرید، نتفلیکس را از یک پلتفرم پخش آنلاین به یک امپراتوری کامل فیلمسازی و استودیو محور تبدیل میکند.
با آرشیوی که شامل هری پاتر، بتمن، ارباب حلقهها، بازی تاجوتخت، ماتریکس و صدها عنوان کلاسیک و مدرن است، نتفلیکس اکنون به رقیبی بدون مشابه برای دیزنی و سایر استودیوهای هالیوودی تبدیل میشود.
✅ @commac
در رویدادی بیسابقه در صنعت سرگرمی، شرکت نتفلیکس اعلام کرد که مجموعهٔ «وارنر برادرز» — شامل استودیوهای فیلمسازی، سریالسازی و سرویسهای استریم مرتبط — را با ارزشی حدود ۸۲.۷ میلیارد دلار خریداری میکند. این معامله یکی از بزرگترین خریدهای تاریخ صنعت رسانه بهشمار میرود.
بر اساس بیانیهٔ رسمی نتفلیکس، سهامداران کنونی شرکت مادر سابق (Warner Bros. Discovery) برای هر سهم ۲۷.۷۵ دلار دریافت خواهند کرد که بخشی از آن نقدی و بخش دیگر سهام نتفلیکس خواهد بود. این خرید پس از جداسازی بخش «Discovery Global Networks» نهایی میشود و تکمیل کامل آن تا سهماههٔ سوم ۲۰۲۶ به تصویب نهادهای نظارتی وابسته است.
چرا این اتفاق بزرگ است؟
این خرید، نتفلیکس را از یک پلتفرم پخش آنلاین به یک امپراتوری کامل فیلمسازی و استودیو محور تبدیل میکند.
با آرشیوی که شامل هری پاتر، بتمن، ارباب حلقهها، بازی تاجوتخت، ماتریکس و صدها عنوان کلاسیک و مدرن است، نتفلیکس اکنون به رقیبی بدون مشابه برای دیزنی و سایر استودیوهای هالیوودی تبدیل میشود.
✅ @commac
۰۱🔸گلایه و نارضایتی ناشران از وضعیت قاچاق کتاب
قاچاقچیان کتاب بیش از همه حلقههای نشر سود میکنند
🔹جعفریه مدیر انتشارات «ثالث»: در سال امکان دارد ناشر۱۰۰ عنوان کتاب منتشر کند؛ از این تعداد فقط ۱۰ عنوان پرفروش میشود، ۱۰ عنوان پرفروش است که هزینه ۹۰ عنوان را تامین میکند.
🔹افراد پختهخوار و قاچاقچیان، آثار پرفروش ناشران را چاپ و همهجا پخش میکنند.
🔹در نتیجه فروش کتاب قاچاق، شمارگان کتاب اصلی کاهش پیدا میکند و ناشر نمیتواند روی کتابهای تالیفی سرمایهگذاری کند.
🔹اگر مدیری بخواهد چیزی از خود به یادگار بگذارد، یکی از کارهایی که میتواند انجام بدهد مبارزه با قاچاق کتاب است، زیرا قاچاق کتاب باعث شده تمام کتابفروشیهای مستقل و محلی از بین بروند.
🔹هیچ ناشری نمیتواند کتابش را با ۵۰ تا ۷۰ درصد تخفیف بفروشد، کتابهایی که در بساطها فروخته میشوند، قیمت کاذب دارند.
🔹مجید طالقانی مدیر انتشارات «نقش جهان»: جزایی که برای قاچاق کتاب درنظرگرفته شده است، بازدارندگی لازم را ندارد، در شکلگیری این روند، دادگستری و شهرداری دخیل هستند، متخلفان از نتیجه تخلف خود نمیترسند.
🔹در تمام شهرستانها کتابها را چاپ و قاچاق میکنند و هیچ ارادهای نیست که در کل بخواهد مانع آنها شود.
🔹ظلمی بالاتر از قاچاق کتاب به جریان نشر وجود ندارد. نتیجهاش این است که ناشری در آینده کار نمیکند. همچنین نویسنده و مترجم سالها برای تالیف و ترجمه اثر باکیفیت وقت صرف نمیکند.
🔹مهدی حسینزادگان مدیرفروش انتشارات «ققنوس»: در نتیجه فعالیت آنها حق شهروندی، حق ناشران و حق پدیدآورندگان ضایع میشود.
🔹مجازاتی که باید برای قاچاقچیان کتاب در نظر گرفته شود، مسخره است و در چند ماه گذشته شامل تخفیف مجازات هم شده است.
لینک خبر
tv.irna.ir
✅ @commac
قاچاقچیان کتاب بیش از همه حلقههای نشر سود میکنند
🔹جعفریه مدیر انتشارات «ثالث»: در سال امکان دارد ناشر۱۰۰ عنوان کتاب منتشر کند؛ از این تعداد فقط ۱۰ عنوان پرفروش میشود، ۱۰ عنوان پرفروش است که هزینه ۹۰ عنوان را تامین میکند.
🔹افراد پختهخوار و قاچاقچیان، آثار پرفروش ناشران را چاپ و همهجا پخش میکنند.
🔹در نتیجه فروش کتاب قاچاق، شمارگان کتاب اصلی کاهش پیدا میکند و ناشر نمیتواند روی کتابهای تالیفی سرمایهگذاری کند.
🔹اگر مدیری بخواهد چیزی از خود به یادگار بگذارد، یکی از کارهایی که میتواند انجام بدهد مبارزه با قاچاق کتاب است، زیرا قاچاق کتاب باعث شده تمام کتابفروشیهای مستقل و محلی از بین بروند.
🔹هیچ ناشری نمیتواند کتابش را با ۵۰ تا ۷۰ درصد تخفیف بفروشد، کتابهایی که در بساطها فروخته میشوند، قیمت کاذب دارند.
🔹مجید طالقانی مدیر انتشارات «نقش جهان»: جزایی که برای قاچاق کتاب درنظرگرفته شده است، بازدارندگی لازم را ندارد، در شکلگیری این روند، دادگستری و شهرداری دخیل هستند، متخلفان از نتیجه تخلف خود نمیترسند.
🔹در تمام شهرستانها کتابها را چاپ و قاچاق میکنند و هیچ ارادهای نیست که در کل بخواهد مانع آنها شود.
🔹ظلمی بالاتر از قاچاق کتاب به جریان نشر وجود ندارد. نتیجهاش این است که ناشری در آینده کار نمیکند. همچنین نویسنده و مترجم سالها برای تالیف و ترجمه اثر باکیفیت وقت صرف نمیکند.
🔹مهدی حسینزادگان مدیرفروش انتشارات «ققنوس»: در نتیجه فعالیت آنها حق شهروندی، حق ناشران و حق پدیدآورندگان ضایع میشود.
🔹مجازاتی که باید برای قاچاقچیان کتاب در نظر گرفته شود، مسخره است و در چند ماه گذشته شامل تخفیف مجازات هم شده است.
لینک خبر
tv.irna.ir
✅ @commac
🎯 بگذار امتحانها استرس داشته باشند!
— پزشکی کردن تجربههای عادی
🔴 تحقیقات متعددی از «اضطراب شدید» دانشآموزان در مدرسه حکایت دارند. بررسی جدیدی دربارهٔ مدارس انگلستان نشان میدهد که امتحانهای سنگین و سخت بر سلامت روانی نوجوانان اثر گذاشتهاند. طبق نظرسنجیهای انجامشده، نیمی از دانشآموزانی که تابستان گذشته مشغول امتحانات بودند گفتهاند در آن دوره با استرس دستوپنجه نرم کردهاند. و متخصصان توصیه میکنند که امتحانات مختلف، از جمله کنکورها و آزمونهای جامع باید برای محافظت از دانشآموزان در برابر چیزی که «معضل استرس» نامیده میشود سادهتر و محدودتر شوند.
🔴 اما از نظر فرانک فوردی، آنچه حتی بیش از این جای نگرانی دارد روندی است که طی آن احساسات و تجربههای عادیِ کودکان امروزی مدام شکل و شمایل پزشکی پیدا میکنند.
🔴 امتحان همیشه برای دانشآموزان استرسزا بوده، اما فقط در سالهای اخیر است که این استرس به مشکلی پزشکی تبدیل شده. مشکلی که گویی باید به هر قیمتی از کودکان در برابرش محافظت کرد. امروزه کودکان دائماً در معرض روایتهایی قرار دارند که همه چیز را به بیماری تعبیر میکند، روایتی که «نهفقط احساسکردن و تجربهکردن مشکلات را چارچوببندی میکند، بلکه عملاً دعوتی است به بیماری». این روایتها را در مرتبۀ اول خود دانشآموزان و سپس پدر و مادرهایشان بسیار جدی میگیرند.
🔴 در سال ۲۰۱۹ گزارشی نشان داد که، طی یک سال، شمار دانشآموزانی که در جلسات مشاوره دربارۀ استرس امتحان ابراز نگرانی کردهاند ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. بیتردید اگر آن گزارش امروز منتشر میشد این رقم احتمالاً به ۳۰۰ یا حتی ۴۰۰ درصد میرسید.
🔴 و این روند فقط به «استرس امتحان» محدود نمیشود. رفتارهای ناهنجار دانشآموزان هم دیگر «بیانضباطی» یا «دردسرسازی» تلقی نمیشود، بلکه با برچسبهای پزشکی معنا پیدا میکند. مثلاً کودکانی که از مدرسه بیزارند امروزه ممکن است دچار «فوبیا» تشخیص داده شوند. یعنی احساسات معمولی حالا در قالب مفاهیم درمانی بازتعریف میشوند. جای تعجب ندارد که در سه دهۀ گذشته کودکان این روایت را درونی کردهاند و تجربههای خود را با واژگانی روانشناختی مانند «استرس»، «تروما» و «افسردگی» توصیف میکنند.
🔴 رابرت مرتونِ جامعهشناس چنین روندی را «پیشگویی خودمحققکننده» نامید، یعنی باورهایی که دربارهٔ افراد وجود دارد آنها را به رفتاری وامیدارد که همان باورها را تأیید میکند.
🔴 بنابراین اگر دائماً به کودکان بگوییم که تجربههایی مثل امتحان موجب استرس، تروما یا افسردگی خواهد شد، بسیاریشان همان را تجربه خواهند کرد. بدتر اینکه، این مسئله فقط به کودکان و نوجوانان محدود نخواهد ماند و «بیماربودن» به بخشی جداییناپذیر از هویت بسیاری از مردم در جامعه تبدیل میشود و آنها را در مقابل هر شکلی از فشار ناتوان میکند. این فرهنگِ شکنندگیْ به پرورش نسلی از قربانیان منتهی خواهد شد.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «استرس امتحان بیماری روانی نیست» که در سیوششمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب گزارشی است از «Exam stress is not a mental illness» که نوشتۀ فرانک فوردی است و در تاریخ ۲۴ فوریۀ ۲۰۲۵ در وبسایت اسپایکد منتشر شده است.
🔗 لینک خرید شمارۀ ۳۶ مجلۀ ترجمان:
https://B2n.ir/kz3315
🆔 @commac
— پزشکی کردن تجربههای عادی
🔴 تحقیقات متعددی از «اضطراب شدید» دانشآموزان در مدرسه حکایت دارند. بررسی جدیدی دربارهٔ مدارس انگلستان نشان میدهد که امتحانهای سنگین و سخت بر سلامت روانی نوجوانان اثر گذاشتهاند. طبق نظرسنجیهای انجامشده، نیمی از دانشآموزانی که تابستان گذشته مشغول امتحانات بودند گفتهاند در آن دوره با استرس دستوپنجه نرم کردهاند. و متخصصان توصیه میکنند که امتحانات مختلف، از جمله کنکورها و آزمونهای جامع باید برای محافظت از دانشآموزان در برابر چیزی که «معضل استرس» نامیده میشود سادهتر و محدودتر شوند.
🔴 اما از نظر فرانک فوردی، آنچه حتی بیش از این جای نگرانی دارد روندی است که طی آن احساسات و تجربههای عادیِ کودکان امروزی مدام شکل و شمایل پزشکی پیدا میکنند.
🔴 امتحان همیشه برای دانشآموزان استرسزا بوده، اما فقط در سالهای اخیر است که این استرس به مشکلی پزشکی تبدیل شده. مشکلی که گویی باید به هر قیمتی از کودکان در برابرش محافظت کرد. امروزه کودکان دائماً در معرض روایتهایی قرار دارند که همه چیز را به بیماری تعبیر میکند، روایتی که «نهفقط احساسکردن و تجربهکردن مشکلات را چارچوببندی میکند، بلکه عملاً دعوتی است به بیماری». این روایتها را در مرتبۀ اول خود دانشآموزان و سپس پدر و مادرهایشان بسیار جدی میگیرند.
🔴 در سال ۲۰۱۹ گزارشی نشان داد که، طی یک سال، شمار دانشآموزانی که در جلسات مشاوره دربارۀ استرس امتحان ابراز نگرانی کردهاند ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. بیتردید اگر آن گزارش امروز منتشر میشد این رقم احتمالاً به ۳۰۰ یا حتی ۴۰۰ درصد میرسید.
🔴 و این روند فقط به «استرس امتحان» محدود نمیشود. رفتارهای ناهنجار دانشآموزان هم دیگر «بیانضباطی» یا «دردسرسازی» تلقی نمیشود، بلکه با برچسبهای پزشکی معنا پیدا میکند. مثلاً کودکانی که از مدرسه بیزارند امروزه ممکن است دچار «فوبیا» تشخیص داده شوند. یعنی احساسات معمولی حالا در قالب مفاهیم درمانی بازتعریف میشوند. جای تعجب ندارد که در سه دهۀ گذشته کودکان این روایت را درونی کردهاند و تجربههای خود را با واژگانی روانشناختی مانند «استرس»، «تروما» و «افسردگی» توصیف میکنند.
🔴 رابرت مرتونِ جامعهشناس چنین روندی را «پیشگویی خودمحققکننده» نامید، یعنی باورهایی که دربارهٔ افراد وجود دارد آنها را به رفتاری وامیدارد که همان باورها را تأیید میکند.
🔴 بنابراین اگر دائماً به کودکان بگوییم که تجربههایی مثل امتحان موجب استرس، تروما یا افسردگی خواهد شد، بسیاریشان همان را تجربه خواهند کرد. بدتر اینکه، این مسئله فقط به کودکان و نوجوانان محدود نخواهد ماند و «بیماربودن» به بخشی جداییناپذیر از هویت بسیاری از مردم در جامعه تبدیل میشود و آنها را در مقابل هر شکلی از فشار ناتوان میکند. این فرهنگِ شکنندگیْ به پرورش نسلی از قربانیان منتهی خواهد شد.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «استرس امتحان بیماری روانی نیست» که در سیوششمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب گزارشی است از «Exam stress is not a mental illness» که نوشتۀ فرانک فوردی است و در تاریخ ۲۴ فوریۀ ۲۰۲۵ در وبسایت اسپایکد منتشر شده است.
🔗 لینک خرید شمارۀ ۳۶ مجلۀ ترجمان:
https://B2n.ir/kz3315
🆔 @commac
فروشگاه اینترنتی کتاب ترجمان
مجلۀ ترجمان، شمارۀ ۳۶
خرید فصلنامۀ ترجمان، شمارۀ ۳۳، با ده درصد تخفیف. فروشگاه اینترنتی ترجمان
💢دسترسی آزاد به اینترنت بدون فیلتر در ایران؛ اروپا و آمریکا غولهای فناوری را به همکاری فرا خواندند
رئیس و دو نایب رئیس «هیأت روابط پارلمان اروپا با مردم ایران» در نامهای رسمی به شرکتهای بزرگ فناوری از جمله گوگل، متا (شرکت مادر اینستاگرام، واتسآپ، و فیسبوک)، یوتیوب، آمازون وبسرویسز (AWS) و سیگنال خواستار «اتخاذ اقدامات مشخصی برای حفظ دسترسی شهروندان داخل ایران» به اینترنت آزاد شدند.
بیشتر بخوانید: https://l.euronews.com/DIT4
🆔 @commac
رئیس و دو نایب رئیس «هیأت روابط پارلمان اروپا با مردم ایران» در نامهای رسمی به شرکتهای بزرگ فناوری از جمله گوگل، متا (شرکت مادر اینستاگرام، واتسآپ، و فیسبوک)، یوتیوب، آمازون وبسرویسز (AWS) و سیگنال خواستار «اتخاذ اقدامات مشخصی برای حفظ دسترسی شهروندان داخل ایران» به اینترنت آزاد شدند.
بیشتر بخوانید: https://l.euronews.com/DIT4
🆔 @commac
نگذاریم دانشگاهها به موزه رشتههای منقرضشده تبدیل شوند
یک مدرس دانشگاه با اشاره به تحولات جهانی تأکید کرد: بازنگری فوری در رشتهها، منابع و دروس آموزشی دانشگاهها ضروری است تا دانشجویان برای مشاغلی تربیت نشوند که به زودی وجود نخواهد داشت و بتوانند در جهانی که هوش مصنوعی نقش آفرینی گستردهای دارد، موفق و موثر باشند.
متن کامل در لینک زیر
https://farsnews.ir/Journalist/1765000709782355180
@graphicnews
🆔 @commac
یک مدرس دانشگاه با اشاره به تحولات جهانی تأکید کرد: بازنگری فوری در رشتهها، منابع و دروس آموزشی دانشگاهها ضروری است تا دانشجویان برای مشاغلی تربیت نشوند که به زودی وجود نخواهد داشت و بتوانند در جهانی که هوش مصنوعی نقش آفرینی گستردهای دارد، موفق و موثر باشند.
متن کامل در لینک زیر
https://farsnews.ir/Journalist/1765000709782355180
@graphicnews
🆔 @commac
نامه پارلمان اروپا به یوتیوب، آمازون، متا و گوگل برای ارائه اینترنت بدون محدودیت در ایران
اعضای هیأت روابط پارلمان اروپا با مردم ایران در نامهای به شرکتهای بزرگ فناوری (گوگل، متا، آمازون وبسرویسز، یوتیوب و سیگنال)، خواستار حفظ دسترسی ایرانیان به اینترنت آزاد شدهاند. آنها از AWS درخواست سرور رایگان یا تخفیفی برای ارائهدهندگان VPN کرده و از گوگل بررسی ادغام Outline VPN در برنامههایش را خواستهاند.
این نامه «سیمکارتهای سفید» را نمادی از تبعیض دیجیتال در ایران میداند. از متا خواسته شده فناوریهای دور زدن فیلترینگ را در اینستاگرام ادغام کند. هانا نویمان، رئیس هیأت، مسئولیت شرکتها را در پاسداری از صداها یادآوری کرده است. طرح FREEDOM Act در کنگره آمریکا نیز به دنبال فناوریهای نوین برای اینترنت امن و بدون فیلتر در ایران است.
#ایران
🔗 جزئیات بیشتر را در زومیت بخوانید
🆔 @thezoomit
✅ @commac
اعضای هیأت روابط پارلمان اروپا با مردم ایران در نامهای به شرکتهای بزرگ فناوری (گوگل، متا، آمازون وبسرویسز، یوتیوب و سیگنال)، خواستار حفظ دسترسی ایرانیان به اینترنت آزاد شدهاند. آنها از AWS درخواست سرور رایگان یا تخفیفی برای ارائهدهندگان VPN کرده و از گوگل بررسی ادغام Outline VPN در برنامههایش را خواستهاند.
این نامه «سیمکارتهای سفید» را نمادی از تبعیض دیجیتال در ایران میداند. از متا خواسته شده فناوریهای دور زدن فیلترینگ را در اینستاگرام ادغام کند. هانا نویمان، رئیس هیأت، مسئولیت شرکتها را در پاسداری از صداها یادآوری کرده است. طرح FREEDOM Act در کنگره آمریکا نیز به دنبال فناوریهای نوین برای اینترنت امن و بدون فیلتر در ایران است.
#ایران
🔗 جزئیات بیشتر را در زومیت بخوانید
🆔 @thezoomit
✅ @commac
🔸روز دانشجو یادآور توجه به نخبگانی که نباید فراموش شوند
🔹برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز دانشجو را فرصتی برای یادآوری توانایی، ظرفیتهای دانشجویان و قشر دانشگاهی برشمردند که توجه و حمایت از آنها تاثیر به سزایی در حل نظام مسائل کشور و ارتقاء جایگاه نخبگانی کشور خواهد داشت.
🔹در همین زمینه وحید کنعانی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا، روز دانشجو را بسیار خاص برشمرد و گفت: اقداماتی که دانشجویان در سال ۱۳۳۲ برای استقلال و آزادی کشور انجام دادند، بسیار ارزشمند بود که در حقیقت سه شهید دانشجو، پرچم فعالیتهای سیاسی دانشجویی را به اهتزار درآوردند که نتیجه آن در نهایت با هدایت امام راحل در بهمن ۱۳۵۷ به نتیجه رسید.
🔹کنعانی با بیان اینکه در دنیا امروز، دانشجو فقط در کلاس درس تعریف نمیشود، گفت: دانشجو در بطن جامعه و تصمیم گیریها اثرگذار است و میتواند در جهات مختلف ایفای نقش کند و به نظر میرسد توسعه کشور بدون اثرگذار دانشجویان، جامعه دانشگاهی و نخبه کشور امکان پذیر نیست. چرا که باید نقش آفرینی دانشجویان در مقاطع مختلف کشور دیده شود و مجلس شورای اسلامی هم از دریافت ایدهها و طرحهای دانشجویان در مسائل مختلف استقبال خواهد کرد.
🔹دانشجوی امروز، توانایی تحلیل و حل نظام مسائل در حوزههای مختلف سیاسی، ملی و جهانی را دارد و میتواند حق و باطل را تشخیص داده و از مسائل سطحی عبور کند که نشان میدهد دانشجویان با برخورداری از سنگر علمی، حتی توانایی کسب مسوولیتهای مهم کشور را هم دارند.
🔹همچنین عبدالوحید فیاضی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا گفت: بهترین عنصر برای تولید علم در کشور دانشجویان هستند که زمینه ساز نوآوری، خلاقیت و شکوفایی میشوند و روز دانشجو در این زمان، اهمیت بهاء دادن به قشری سرشار از ظرفیتهای مختلف برای کمک به توسعه کشور را یادآوری میکند.
🔹دانشجویان همیشه عامل پیشرفت سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی و رفع نظام مسائل در همه جوامع محسوب میشوند و دولتها هم باید نگاه حمایت گر نسبت به قشر دانشگاهی و دانشجو ایفا کنند. دولت فعلی هم به رغم برخورداری از این نگاه، ضرورت دارد بیش از گذشته حمایت از انجمنهای علمی، تشکلهای دانشجویی و مراکز نوآوری و فناوری در دانشگاهها را در دستور کار خود قرار دهد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
📍@commac
🔹برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز دانشجو را فرصتی برای یادآوری توانایی، ظرفیتهای دانشجویان و قشر دانشگاهی برشمردند که توجه و حمایت از آنها تاثیر به سزایی در حل نظام مسائل کشور و ارتقاء جایگاه نخبگانی کشور خواهد داشت.
🔹در همین زمینه وحید کنعانی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا، روز دانشجو را بسیار خاص برشمرد و گفت: اقداماتی که دانشجویان در سال ۱۳۳۲ برای استقلال و آزادی کشور انجام دادند، بسیار ارزشمند بود که در حقیقت سه شهید دانشجو، پرچم فعالیتهای سیاسی دانشجویی را به اهتزار درآوردند که نتیجه آن در نهایت با هدایت امام راحل در بهمن ۱۳۵۷ به نتیجه رسید.
🔹کنعانی با بیان اینکه در دنیا امروز، دانشجو فقط در کلاس درس تعریف نمیشود، گفت: دانشجو در بطن جامعه و تصمیم گیریها اثرگذار است و میتواند در جهات مختلف ایفای نقش کند و به نظر میرسد توسعه کشور بدون اثرگذار دانشجویان، جامعه دانشگاهی و نخبه کشور امکان پذیر نیست. چرا که باید نقش آفرینی دانشجویان در مقاطع مختلف کشور دیده شود و مجلس شورای اسلامی هم از دریافت ایدهها و طرحهای دانشجویان در مسائل مختلف استقبال خواهد کرد.
🔹دانشجوی امروز، توانایی تحلیل و حل نظام مسائل در حوزههای مختلف سیاسی، ملی و جهانی را دارد و میتواند حق و باطل را تشخیص داده و از مسائل سطحی عبور کند که نشان میدهد دانشجویان با برخورداری از سنگر علمی، حتی توانایی کسب مسوولیتهای مهم کشور را هم دارند.
🔹همچنین عبدالوحید فیاضی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا گفت: بهترین عنصر برای تولید علم در کشور دانشجویان هستند که زمینه ساز نوآوری، خلاقیت و شکوفایی میشوند و روز دانشجو در این زمان، اهمیت بهاء دادن به قشری سرشار از ظرفیتهای مختلف برای کمک به توسعه کشور را یادآوری میکند.
🔹دانشجویان همیشه عامل پیشرفت سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی و رفع نظام مسائل در همه جوامع محسوب میشوند و دولتها هم باید نگاه حمایت گر نسبت به قشر دانشگاهی و دانشجو ایفا کنند. دولت فعلی هم به رغم برخورداری از این نگاه، ضرورت دارد بیش از گذشته حمایت از انجمنهای علمی، تشکلهای دانشجویی و مراکز نوآوری و فناوری در دانشگاهها را در دستور کار خود قرار دهد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
📍@commac
*ده نکته کاربردی از کتاب "میخواستم ببینم" برای زندگی روزمره*
بورگیلد دال، نویسنده و روانشناس نروژی، در کتاب "میخواستم ببینم" (I've Been Meaning To Ask)، به بررسی دقیق و کاربردی مهارت پرسشگری هوشمندانه و تأثیر شگرف آن بر کیفیت روابط انسانی، رشد فردی و درک عمیقتر از خود و دیگران میپردازد. محتوای اصلی کتاب بر این اصل استوار است که بسیاری از سوءتفاهمها، فاصلههای عاطفی و فرصتهای رشد ما از نپرسیدن پرسشهای درست در زمان مناسب ناشی میشود. این اثر، با لحنی صمیمی و علمی، ما را ترغیب میکند تا بهجای مفروضات و قضاوتها، کنجکاوی سازنده را در روابط روزمره خود جای دهیم و از قدرت سؤالات باز و عمیق برای غنیسازی زندگی بهره بگیریم.
ده نکته کاربردی کتاب:
۱- پرسشگری را به کنجکاوی خالص تبدیل کنیم:
ما اغلب برای تأیید دیدگاههای خود یا ارائه راهحل، سؤال میپرسیم. نکته کاربردی این است که پرسشهایمان را از زاویه کنجکاوی خالص و بدون پیشداوری مطرح کنیم تا واقعاً به جهانبینی طرف مقابل راه یابیم. مثلاً بهجای پرسیدن "آیا نباید این کار را جور دیگری انجام میدادید؟"، بپرسیم: "چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید این کار را به این شکل انجام دهید؟"
* ۲- پرسشهای باز (Open-ended) را جایگزین پرسشهای بسته (Close-ended) کنیم:
پرسشهای باز، پاسخهای طولانیتر و عمیقتر میطلبند و راه را برای مکالمه واقعی باز میکنند، در حالی که پرسشهای بسته با یک "بله" یا "خیر" خاتمه مییابند. مثلاً بهجای "آیا امروز روز خوبی داشتید؟"، بپرسیم: "بهترین و چالشبرانگیزترین بخش امروزتان چه بود؟" این کار باعث میشود ارتباط ما کیفیت بیشتری پیدا کند.
* ۳- از لایه سطحی گذر کنیم و به "چرا"ها برسیم:
بسیاری از گفتگوهای ما در سطح اطلاعات و حقایق میماند. برای رسیدن به عمق، باید با پرسشگری هوشمندانه به انگیزهها، ارزشها و احساسات زیرین افراد دست یابیم. این یعنی پس از شنیدن یک پاسخ، با احترام بیشتر بپرسیم: "چه چیزی این موضوع را برای شما تا این حد مهم کرده است؟"
* ۴- سکوت را بخشی از پرسشگری فعال بدانیم:
پس از پرسیدن یک سؤال مهم، شتابزده برای پر کردن سکوت اقدام نکنیم. سکوت پس از پرسش، فضایی حیاتی است که به طرف مقابل فرصت میدهد تا عمیقاً فکر کرده و پاسخهای صادقانهتر و پختهتری ارائه دهد. ما باید یاد بگیریم در برابر سکوت صبور باشیم.
* ۵- پیش از نصیحت، با پرسش به درک کامل برسیم:
هنگامی که دوستان یا همکاران ما مشکلی را مطرح میکنند، اولین واکنش ما اغلب ارائه راهحل است. کتاب تأکید دارد که ما باید قبل از هر توصیهای، با پرسیدن سؤالهایی نظیر "چه کاری از دست من ساخته است؟" یا "انتظار داری من چه واکنشی نشان دهم؟" از نیاز دقیق مخاطب مطمئن شویم.
* ۶- پرسشها را برای روشن شدن مفروضات به کار بریم:
ما غالباً در مورد نیتها و دانستههای دیگران مفروضاتی داریم که ریشه بسیاری از سوءتفاهمهاست. ما باید فعالانه از پرسشهایی مانند: "برداشت شما از این توافق چیست؟" یا "لطفاً برای من توضیح دهید که منظور شما از این کلمه دقیقاً چه بود؟" استفاده کنیم تا مفروضات پنهان را آشکار سازیم.
* ۷- پرسشگری را برای ایجاد حس تعلق و دیده شدن استفاده کنیم:
وقتی از کسی سؤالی شخصی و واقعی میپرسیم که نشان میدهد به افکار و زندگی او اهمیت میدهیم، در واقع حس ارزشمندی و تعلق را در او تقویت میکنیم. سؤالهایی مثل "این تجربه جدید چه حسی برایتان داشت؟" یا "چه رؤیاهایی در حال حاضر در سر میپرورانید؟" این حس را به خوبی منتقل میکند.
* ۸- سؤالات را به شکلی سازنده در تیمها مطرح کنیم:
در محیطهای کاری، بهجای حمله یا انتقاد مستقیم، باید با پرسشگری، راه را برای بررسی و بهبود باز کنیم. مثلاً بهجای گفتن "این روش شکست خورد"، بپرسیم: "از اجرای این روش چه درسهایی آموختیم که میتوانیم برای پروژه بعدی به کار گیریم؟" این رویکرد، ما را از حالت تدافعی خارج میکند.
* ۹- روزانه از خود پرسشهای تأملبرانگیز بپرسیم:
قدرت پرسشگری را تنها در روابط بیرونی محدود نکنیم. ما باید هر روز زمانی را به پرسیدن سؤالاتی از خود اختصاص دهیم که ما را به سمت خودشناسی و رشد سوق میدهد، مانند: "امروز چه کاری انجام دادم که باعث افتخار خودم شد؟" یا "چه مقاومتی درونی جلوی پیشرفت من را گرفته است؟"
* ۱۰- قدرت پرسشهای "فکر میکردم" را درک کنیم:
از پرسشهایی که با عبارت "فکر میکردم..." آغاز میشوند، برای تصحیح برداشتها و جلوگیری از قضاوتهای عجولانه استفاده کنیم. مثلاً بگوییم: "فکر میکردم این تصمیم را گرفتهایم، ممکن است توضیح دهید که چرا تغییر کرد؟" این روش، فرصتی محترمانه برای روشن شدن ابهامات و تصحیح مسیر فراهم میکند.
🆔 @newnewsroom
📍@commac
بورگیلد دال، نویسنده و روانشناس نروژی، در کتاب "میخواستم ببینم" (I've Been Meaning To Ask)، به بررسی دقیق و کاربردی مهارت پرسشگری هوشمندانه و تأثیر شگرف آن بر کیفیت روابط انسانی، رشد فردی و درک عمیقتر از خود و دیگران میپردازد. محتوای اصلی کتاب بر این اصل استوار است که بسیاری از سوءتفاهمها، فاصلههای عاطفی و فرصتهای رشد ما از نپرسیدن پرسشهای درست در زمان مناسب ناشی میشود. این اثر، با لحنی صمیمی و علمی، ما را ترغیب میکند تا بهجای مفروضات و قضاوتها، کنجکاوی سازنده را در روابط روزمره خود جای دهیم و از قدرت سؤالات باز و عمیق برای غنیسازی زندگی بهره بگیریم.
ده نکته کاربردی کتاب:
۱- پرسشگری را به کنجکاوی خالص تبدیل کنیم:
ما اغلب برای تأیید دیدگاههای خود یا ارائه راهحل، سؤال میپرسیم. نکته کاربردی این است که پرسشهایمان را از زاویه کنجکاوی خالص و بدون پیشداوری مطرح کنیم تا واقعاً به جهانبینی طرف مقابل راه یابیم. مثلاً بهجای پرسیدن "آیا نباید این کار را جور دیگری انجام میدادید؟"، بپرسیم: "چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید این کار را به این شکل انجام دهید؟"
* ۲- پرسشهای باز (Open-ended) را جایگزین پرسشهای بسته (Close-ended) کنیم:
پرسشهای باز، پاسخهای طولانیتر و عمیقتر میطلبند و راه را برای مکالمه واقعی باز میکنند، در حالی که پرسشهای بسته با یک "بله" یا "خیر" خاتمه مییابند. مثلاً بهجای "آیا امروز روز خوبی داشتید؟"، بپرسیم: "بهترین و چالشبرانگیزترین بخش امروزتان چه بود؟" این کار باعث میشود ارتباط ما کیفیت بیشتری پیدا کند.
* ۳- از لایه سطحی گذر کنیم و به "چرا"ها برسیم:
بسیاری از گفتگوهای ما در سطح اطلاعات و حقایق میماند. برای رسیدن به عمق، باید با پرسشگری هوشمندانه به انگیزهها، ارزشها و احساسات زیرین افراد دست یابیم. این یعنی پس از شنیدن یک پاسخ، با احترام بیشتر بپرسیم: "چه چیزی این موضوع را برای شما تا این حد مهم کرده است؟"
* ۴- سکوت را بخشی از پرسشگری فعال بدانیم:
پس از پرسیدن یک سؤال مهم، شتابزده برای پر کردن سکوت اقدام نکنیم. سکوت پس از پرسش، فضایی حیاتی است که به طرف مقابل فرصت میدهد تا عمیقاً فکر کرده و پاسخهای صادقانهتر و پختهتری ارائه دهد. ما باید یاد بگیریم در برابر سکوت صبور باشیم.
* ۵- پیش از نصیحت، با پرسش به درک کامل برسیم:
هنگامی که دوستان یا همکاران ما مشکلی را مطرح میکنند، اولین واکنش ما اغلب ارائه راهحل است. کتاب تأکید دارد که ما باید قبل از هر توصیهای، با پرسیدن سؤالهایی نظیر "چه کاری از دست من ساخته است؟" یا "انتظار داری من چه واکنشی نشان دهم؟" از نیاز دقیق مخاطب مطمئن شویم.
* ۶- پرسشها را برای روشن شدن مفروضات به کار بریم:
ما غالباً در مورد نیتها و دانستههای دیگران مفروضاتی داریم که ریشه بسیاری از سوءتفاهمهاست. ما باید فعالانه از پرسشهایی مانند: "برداشت شما از این توافق چیست؟" یا "لطفاً برای من توضیح دهید که منظور شما از این کلمه دقیقاً چه بود؟" استفاده کنیم تا مفروضات پنهان را آشکار سازیم.
* ۷- پرسشگری را برای ایجاد حس تعلق و دیده شدن استفاده کنیم:
وقتی از کسی سؤالی شخصی و واقعی میپرسیم که نشان میدهد به افکار و زندگی او اهمیت میدهیم، در واقع حس ارزشمندی و تعلق را در او تقویت میکنیم. سؤالهایی مثل "این تجربه جدید چه حسی برایتان داشت؟" یا "چه رؤیاهایی در حال حاضر در سر میپرورانید؟" این حس را به خوبی منتقل میکند.
* ۸- سؤالات را به شکلی سازنده در تیمها مطرح کنیم:
در محیطهای کاری، بهجای حمله یا انتقاد مستقیم، باید با پرسشگری، راه را برای بررسی و بهبود باز کنیم. مثلاً بهجای گفتن "این روش شکست خورد"، بپرسیم: "از اجرای این روش چه درسهایی آموختیم که میتوانیم برای پروژه بعدی به کار گیریم؟" این رویکرد، ما را از حالت تدافعی خارج میکند.
* ۹- روزانه از خود پرسشهای تأملبرانگیز بپرسیم:
قدرت پرسشگری را تنها در روابط بیرونی محدود نکنیم. ما باید هر روز زمانی را به پرسیدن سؤالاتی از خود اختصاص دهیم که ما را به سمت خودشناسی و رشد سوق میدهد، مانند: "امروز چه کاری انجام دادم که باعث افتخار خودم شد؟" یا "چه مقاومتی درونی جلوی پیشرفت من را گرفته است؟"
* ۱۰- قدرت پرسشهای "فکر میکردم" را درک کنیم:
از پرسشهایی که با عبارت "فکر میکردم..." آغاز میشوند، برای تصحیح برداشتها و جلوگیری از قضاوتهای عجولانه استفاده کنیم. مثلاً بگوییم: "فکر میکردم این تصمیم را گرفتهایم، ممکن است توضیح دهید که چرا تغییر کرد؟" این روش، فرصتی محترمانه برای روشن شدن ابهامات و تصحیح مسیر فراهم میکند.
🆔 @newnewsroom
📍@commac
پایان روزنامهنگاری و سلام به سخنرانینگاری
✍️ علی شمیرانی
صفحه نخست رسانهها اعم از مکتوب و مجازی را که مرور میکنید، همهچیز شبیه به یک نوار بازپخش شده است و تیترها از دل سخنرانی یک مسوول در یک همایش، جلسه یا سفر بیرون آمده است.
لذا خبر به مفهوم ابتداییاش جنسی نایاب شده است. البته نه چون همه روزنامهنگاران نمیدانند چه باید بکنند، بلکه چون هر چه پیگیری میکنند، چیزی دستش را نمیگیرد. نتیجه نیز روشن است، «فقر شدید خبری» در رسانهها و شکلگیری چرخهای که به بیاعتمادی، بیمحتوایی و کوچ تاریخی مخاطبان منجر شده است.
از قضا سالهاست که رفتار مردم ایران شاهد روشن این تغییر است؛ در حالی که در دنیا، رسانهها توانستهاند همچنان مرجعیت خبری خود را حفظ کنند، در کشور ما اما این شبکههای اجتماعی هستند که بر اساس نظرسنجیهای داخلی و خارجی منبع کسب اخبار شدهاند.
تاریکتر از این وضعیت، ظهور کاربرانی بینامونشان است که امروز ضریب نفوذشان از بسیاری از رسانههای رسمی بیشتر شده است. چراکه مخاطب تصور میکند پشت این افراد، فشار، پول، سفارش و سانسوری نیست. بنابراین حتی اگر حرفشان نادرست و شایعه باشد، از نگاه بخش زیادی از مردم «قابل اعتمادتر» از رسانهای است که سالها از مسیر حرفهای خود خارج شده است.
آن هم رسانههایی که «مسیر خودزنی» را انتخاب کردهاند و دلمشغولی نخست را در جلب توجه و حمایت مالی فلان دستگاه و مسوول گذاشته و مخاطبان اصلی را رها کردهاند.
لذا وقتی تیتر نخست یک رسانه بارها و در طول سال با اظهارات تکراری یک مسوول پر میشود، دیگر حرجی به ریزش مخاطبان نیست. چون در ویترین رسانهای اصولا چیزی به جز «وعدههای کپکزده» برای عرضه به مشتری به نیست.
از قضا شاهد شکلگیری عارضهای دیگر در چنین وضعیتی هستیم که حتی تکذیب رسمی هم اثربخشی مطلوب ندارد.
چراکه مخاطب، رسانهای که سالها اعتبارش را خرج بازتاب سخنان تکراری و بیخاصیت کرده، باور نمیکند و در نتیجه هر شایعهای ولو به رغم تکذیبهای مکرر در ذهن بخش زیادی از مردم رسوب میکند و خبر رسمی، پیش از اثرگذاری میمیرد.
مخلص کلام اینکه مرجعیت خبری قابل خریدوفروش نیست و راه خروج از این بحران، بازگشت رسانه به تولید فکت به جای بازنشر وعده است. لذا اگر رسانهها همچنان به بازنشر سخنرانی بهعنوان «خبر» ادامه دهند، حرفه روزنامهنگاری به ویژه پس از جنجال سیمکارتهای سفید، تتمه ارزش و اعتبار خود را هم خواهد سوزاند.
به این ترتیب، با کمی اغراق و البته با نگاهی واقعگرایانه میتوان گفت، خبرنگاری جای خود را به سخنرانینگاری، خاطرهنگاری، نظرنگاری و تبلیغنگاری داده است.
پرواضح است رسانهای که صدای مردم نیست، طبیعی است که روزی خود نیز صدایی برای شنیدن نداشته باشد و از لحظه قطع مواجب از پا درآید.
@IT_analyze
@NewJournalism
📍@commac
✍️ علی شمیرانی
صفحه نخست رسانهها اعم از مکتوب و مجازی را که مرور میکنید، همهچیز شبیه به یک نوار بازپخش شده است و تیترها از دل سخنرانی یک مسوول در یک همایش، جلسه یا سفر بیرون آمده است.
لذا خبر به مفهوم ابتداییاش جنسی نایاب شده است. البته نه چون همه روزنامهنگاران نمیدانند چه باید بکنند، بلکه چون هر چه پیگیری میکنند، چیزی دستش را نمیگیرد. نتیجه نیز روشن است، «فقر شدید خبری» در رسانهها و شکلگیری چرخهای که به بیاعتمادی، بیمحتوایی و کوچ تاریخی مخاطبان منجر شده است.
از قضا سالهاست که رفتار مردم ایران شاهد روشن این تغییر است؛ در حالی که در دنیا، رسانهها توانستهاند همچنان مرجعیت خبری خود را حفظ کنند، در کشور ما اما این شبکههای اجتماعی هستند که بر اساس نظرسنجیهای داخلی و خارجی منبع کسب اخبار شدهاند.
تاریکتر از این وضعیت، ظهور کاربرانی بینامونشان است که امروز ضریب نفوذشان از بسیاری از رسانههای رسمی بیشتر شده است. چراکه مخاطب تصور میکند پشت این افراد، فشار، پول، سفارش و سانسوری نیست. بنابراین حتی اگر حرفشان نادرست و شایعه باشد، از نگاه بخش زیادی از مردم «قابل اعتمادتر» از رسانهای است که سالها از مسیر حرفهای خود خارج شده است.
آن هم رسانههایی که «مسیر خودزنی» را انتخاب کردهاند و دلمشغولی نخست را در جلب توجه و حمایت مالی فلان دستگاه و مسوول گذاشته و مخاطبان اصلی را رها کردهاند.
لذا وقتی تیتر نخست یک رسانه بارها و در طول سال با اظهارات تکراری یک مسوول پر میشود، دیگر حرجی به ریزش مخاطبان نیست. چون در ویترین رسانهای اصولا چیزی به جز «وعدههای کپکزده» برای عرضه به مشتری به نیست.
از قضا شاهد شکلگیری عارضهای دیگر در چنین وضعیتی هستیم که حتی تکذیب رسمی هم اثربخشی مطلوب ندارد.
چراکه مخاطب، رسانهای که سالها اعتبارش را خرج بازتاب سخنان تکراری و بیخاصیت کرده، باور نمیکند و در نتیجه هر شایعهای ولو به رغم تکذیبهای مکرر در ذهن بخش زیادی از مردم رسوب میکند و خبر رسمی، پیش از اثرگذاری میمیرد.
مخلص کلام اینکه مرجعیت خبری قابل خریدوفروش نیست و راه خروج از این بحران، بازگشت رسانه به تولید فکت به جای بازنشر وعده است. لذا اگر رسانهها همچنان به بازنشر سخنرانی بهعنوان «خبر» ادامه دهند، حرفه روزنامهنگاری به ویژه پس از جنجال سیمکارتهای سفید، تتمه ارزش و اعتبار خود را هم خواهد سوزاند.
به این ترتیب، با کمی اغراق و البته با نگاهی واقعگرایانه میتوان گفت، خبرنگاری جای خود را به سخنرانینگاری، خاطرهنگاری، نظرنگاری و تبلیغنگاری داده است.
پرواضح است رسانهای که صدای مردم نیست، طبیعی است که روزی خود نیز صدایی برای شنیدن نداشته باشد و از لحظه قطع مواجب از پا درآید.
@IT_analyze
@NewJournalism
📍@commac
⭕️ افزایش عمر آثار سینمایی با «جشنواره بازارپردازی فرهنگ و بازیهای رایانهای»
🔹«جشنواره بازارپردازی فرهنگ و بازیهای رایانهای» بهعنوان بخش تخصصی و خوان پنجم رویداد ملی «هفتخوان؛ هفته بازی ایران» با هدف توسعه زنجیره ارزش محصولات فرهنگی و گسترش بازار آثار ایرانی در قالب تجربههای تعاملی و دیجیتال برگزار میشود و این فرآیند به صاحبان آثار کمک میکند تا عمر تجاری و فرهنگی اثر خود را افزایش دهند.
متن کامل را اینجا بخوانید👇
https://www.farhang.gov.ir/fa/news/818342/
@MLiteracy
📍@commac
🔹«جشنواره بازارپردازی فرهنگ و بازیهای رایانهای» بهعنوان بخش تخصصی و خوان پنجم رویداد ملی «هفتخوان؛ هفته بازی ایران» با هدف توسعه زنجیره ارزش محصولات فرهنگی و گسترش بازار آثار ایرانی در قالب تجربههای تعاملی و دیجیتال برگزار میشود و این فرآیند به صاحبان آثار کمک میکند تا عمر تجاری و فرهنگی اثر خود را افزایش دهند.
متن کامل را اینجا بخوانید👇
https://www.farhang.gov.ir/fa/news/818342/
@MLiteracy
📍@commac
📌 نقدی بر انتصاب روزنامهنگاران به مدیریت روابط عمومی
انتصاب آقای مهران کرمی، روزنامهنگار باسابقه، بهعنوان سرپرست دفتر روابط عمومی سازمان حفاظت محیطزیست، بار دیگر این پرسش را پیش روی جامعه حرفهای روابط عمومی قرار میدهد که: آیا تجربه رسانهای بهتنهایی برای مدیریت روابط عمومی کفایت میکند؟
در نگاه نخست، روزنامهنگاران بهدلیل تسلط بر خبرنویسی و مصاحبه و گزارش خبری و شناخت رسانه ها گزینههایی جذاب برای مدیریت روابط عمومی بهنظر میرسند. اما روابط عمومی، بهویژه در نهادهای حاکمیتی، فراتر از تولید محتوا و تعامل با رسانههاست؛ این حوزه نیازمند درک عمیق از ارتباطات دوسویه، مدیریت افکار عمومی، تحلیل ذینفعان، خوشنامی سازمان و طراحی استراتژیهای ارتباطی بلندمدت است که متاسفانه خیلی از مدیران و مسئولان ارشد دولتی و خصوصی نمی دانند.
🔍 نقد الگوی گرونیک و نسبت آن با این انتصاب
جیمز گرونیک در نظریه معروف خود، چهار مدل روابط عمومی را معرفی میکند که یکی از آنها، مدل اطلاعرسانی عمومی (Public Information Model) است. در این مدل، سازمان صرفاً به انتقال اطلاعات به مخاطب میپردازد، بدون آنکه بازخورد یا گفتوگوی واقعی شکل گیرد. این مدل، که شباهت زیادی به کارکرد سنتی رسانهها دارد، یکسویه، ناقص و ناکارآمد در دنیای امروز تلقی میشود.
اگر مدیر روابط عمومی صرفاً با ذهنیت روزنامهنگاری وارد این عرصه شود، احتمال دارد که روابط عمومی سازمان به همین مدل یکسویه در قالب دفتر مطبوعاتی سازمان تقلیل یابد؛ یعنی بهجای گفتوگو با جامعه، صرفاً به انتشار اخبار و بیانیهها بسنده کند. این در حالی است که روابط عمومی مدرن، بر پایه مدل دوسویه متقارن (Two-Way Symmetrical Model) بنا شده است؛ مدلی که در آن، سازمان و مخاطب در گفتوگویی برابر، به درک متقابل و تصمیمسازی مشترک میرسند.
🎯 کلام پایانی
اگرچه حضور روزنامهنگاران در بخشی از روابط عمومی میتواند به ارتقای کیفیت تولید محتوا و تعامل رسانهای کمک کند، اما همه کار روابط عمومی، کار خبرنویسی و رسانه نیست. در یک تحقیقی مشخص شد کار رسانه ای بین 10تا 20 درصد فعالیت های روابط عمومی است و 80 تا 90 درصد کارهای روابط عمومی، مربوط به تخصص های دیگر مهارتی و علمی این حوزه است. تجربه هم نشان داده که روزنامه نگاران به عنوان مدیر روابط عمومی تجربه موفقی در این بخش نداشته اند و این انتصابها ممکن است سازمان را در مسیر ارتباطی نادرست قرار دهد.
پیشنهاد میشود که نهادهای دولتی، در کنار بهرهگیری از تجربه رسانهای افراد، بر توسعه شایستگیهای حرفهای روابط عمومی، از جمله تحلیل ذینفعان، ارتباطات بحران، روابط عمومی دیجیتال، داده کاوی و ارتباطات استراتژیک نیز تأکید کنند تا روابط عمومی از یک واحد خبری صرف، به یک بازوی راهبردی در حکمرانی تبدیل شود.
📍@commac
انتصاب آقای مهران کرمی، روزنامهنگار باسابقه، بهعنوان سرپرست دفتر روابط عمومی سازمان حفاظت محیطزیست، بار دیگر این پرسش را پیش روی جامعه حرفهای روابط عمومی قرار میدهد که: آیا تجربه رسانهای بهتنهایی برای مدیریت روابط عمومی کفایت میکند؟
در نگاه نخست، روزنامهنگاران بهدلیل تسلط بر خبرنویسی و مصاحبه و گزارش خبری و شناخت رسانه ها گزینههایی جذاب برای مدیریت روابط عمومی بهنظر میرسند. اما روابط عمومی، بهویژه در نهادهای حاکمیتی، فراتر از تولید محتوا و تعامل با رسانههاست؛ این حوزه نیازمند درک عمیق از ارتباطات دوسویه، مدیریت افکار عمومی، تحلیل ذینفعان، خوشنامی سازمان و طراحی استراتژیهای ارتباطی بلندمدت است که متاسفانه خیلی از مدیران و مسئولان ارشد دولتی و خصوصی نمی دانند.
🔍 نقد الگوی گرونیک و نسبت آن با این انتصاب
جیمز گرونیک در نظریه معروف خود، چهار مدل روابط عمومی را معرفی میکند که یکی از آنها، مدل اطلاعرسانی عمومی (Public Information Model) است. در این مدل، سازمان صرفاً به انتقال اطلاعات به مخاطب میپردازد، بدون آنکه بازخورد یا گفتوگوی واقعی شکل گیرد. این مدل، که شباهت زیادی به کارکرد سنتی رسانهها دارد، یکسویه، ناقص و ناکارآمد در دنیای امروز تلقی میشود.
اگر مدیر روابط عمومی صرفاً با ذهنیت روزنامهنگاری وارد این عرصه شود، احتمال دارد که روابط عمومی سازمان به همین مدل یکسویه در قالب دفتر مطبوعاتی سازمان تقلیل یابد؛ یعنی بهجای گفتوگو با جامعه، صرفاً به انتشار اخبار و بیانیهها بسنده کند. این در حالی است که روابط عمومی مدرن، بر پایه مدل دوسویه متقارن (Two-Way Symmetrical Model) بنا شده است؛ مدلی که در آن، سازمان و مخاطب در گفتوگویی برابر، به درک متقابل و تصمیمسازی مشترک میرسند.
🎯 کلام پایانی
اگرچه حضور روزنامهنگاران در بخشی از روابط عمومی میتواند به ارتقای کیفیت تولید محتوا و تعامل رسانهای کمک کند، اما همه کار روابط عمومی، کار خبرنویسی و رسانه نیست. در یک تحقیقی مشخص شد کار رسانه ای بین 10تا 20 درصد فعالیت های روابط عمومی است و 80 تا 90 درصد کارهای روابط عمومی، مربوط به تخصص های دیگر مهارتی و علمی این حوزه است. تجربه هم نشان داده که روزنامه نگاران به عنوان مدیر روابط عمومی تجربه موفقی در این بخش نداشته اند و این انتصابها ممکن است سازمان را در مسیر ارتباطی نادرست قرار دهد.
پیشنهاد میشود که نهادهای دولتی، در کنار بهرهگیری از تجربه رسانهای افراد، بر توسعه شایستگیهای حرفهای روابط عمومی، از جمله تحلیل ذینفعان، ارتباطات بحران، روابط عمومی دیجیتال، داده کاوی و ارتباطات استراتژیک نیز تأکید کنند تا روابط عمومی از یک واحد خبری صرف، به یک بازوی راهبردی در حکمرانی تبدیل شود.
📍@commac
در گفتگو با #ایرنا:
🔸جزوه جای کتاب را گرفته است/آغاز دیرهنگام کلاس نو ورودیها چالش پنهان نشر دانشگاهی
🔹کاظم آرمانپور مدیر مسئول انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی با اشاره به اینکه آغاز دیرهنگام کلاس نو ورودیهای دانشگاه موجب تغییر الگوی یادگیری میشود، ادامه داد: هنگامی که زمان کافی برای مطالعه فراهم نیست و فشار امتحان در موعدی مشترک با سایر دانشجویان است، کتاب بهعنوان منبع اصلی آموزش، به حاشیه رانده میشود و جزوه جای آن را میگیرد.
🔹شروع ترم تحصیلی دانشجویان نوورود باید با دیگر دانشجویان و آن هم دریک زمان مشخص و بدون تغییر باشد.
🔹بازگرداندن کتاب به دانشگاه، نیازمند مجموعهای از اقدامات است، فرهنگسازی در میان دانشجویان و اساتید برای توصیه و پیگیری مطالعه منابع معتبر و همزمان توانمندسازی اقتصادی دانشجو برای خرید منابع. در شرایطی که هزینه تهیه کتاب برای بخشی از دانشجویان سنگین است، باید سازوکاری عملی برای تسهیل دسترسی به کتاب طراحی و اجرا شود و برای تحریک تقاضای کتاب باید صندوق رفاه دانشجویان فعال شود و تسهیلات در اختیار دانشجویان بدهد.
🔹انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی، برای عملیاتیکردن این طرح، برنامهای کامل و جامع دارد. انتظار میرود سیاستگذاران حوزه فرهنگ و آموزش عالی، این بسته راهبردی را از مسیر تشکیل شورای نشر دانشگاهی اجرایی کند، شورایی که میتواند حلقه اتصال دانشگاه و ناشران دانشگاهی باشد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
↪️ @commac
🔸جزوه جای کتاب را گرفته است/آغاز دیرهنگام کلاس نو ورودیها چالش پنهان نشر دانشگاهی
🔹کاظم آرمانپور مدیر مسئول انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی با اشاره به اینکه آغاز دیرهنگام کلاس نو ورودیهای دانشگاه موجب تغییر الگوی یادگیری میشود، ادامه داد: هنگامی که زمان کافی برای مطالعه فراهم نیست و فشار امتحان در موعدی مشترک با سایر دانشجویان است، کتاب بهعنوان منبع اصلی آموزش، به حاشیه رانده میشود و جزوه جای آن را میگیرد.
🔹شروع ترم تحصیلی دانشجویان نوورود باید با دیگر دانشجویان و آن هم دریک زمان مشخص و بدون تغییر باشد.
🔹بازگرداندن کتاب به دانشگاه، نیازمند مجموعهای از اقدامات است، فرهنگسازی در میان دانشجویان و اساتید برای توصیه و پیگیری مطالعه منابع معتبر و همزمان توانمندسازی اقتصادی دانشجو برای خرید منابع. در شرایطی که هزینه تهیه کتاب برای بخشی از دانشجویان سنگین است، باید سازوکاری عملی برای تسهیل دسترسی به کتاب طراحی و اجرا شود و برای تحریک تقاضای کتاب باید صندوق رفاه دانشجویان فعال شود و تسهیلات در اختیار دانشجویان بدهد.
🔹انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی، برای عملیاتیکردن این طرح، برنامهای کامل و جامع دارد. انتظار میرود سیاستگذاران حوزه فرهنگ و آموزش عالی، این بسته راهبردی را از مسیر تشکیل شورای نشر دانشگاهی اجرایی کند، شورایی که میتواند حلقه اتصال دانشگاه و ناشران دانشگاهی باشد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
↪️ @commac
🌿دومین #همایش ملی روشهای پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی: بازاندیشی در مفاهیم، ابزارها و رویکردها
🌿برگزار کننده: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
🌿نمایه شده در isc
🌿سایت:
https://www.ihcs.ac.ir/rmconference/fa
🌱 مدرسه مجازی #رویش؛ مرجع پژوهش
🍃 @mroyesh_ir
🌐 www.mroyesh.ir
↪️ @commac
🌿برگزار کننده: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
🌿نمایه شده در isc
🌿سایت:
https://www.ihcs.ac.ir/rmconference/fa
🌱 مدرسه مجازی #رویش؛ مرجع پژوهش
🍃 @mroyesh_ir
🌐 www.mroyesh.ir
↪️ @commac
پارادوکس اطلاعات نادرست هوش مصنوعی
اکونومیست
ترجمه و خلاصه نویسی: فاطمه لطفی
در طبیعت سه نوع مارمولک نر وجود دارد: مارمولکهای با خالهای نارنجی که بزرگتر و قدرتمندتر هستند و مارمولکهای نوع آبی را از میدان جفتگیری بیرون میرانند. اما نوع سوم مارموکها نارنجی هستند و خود را جای مارمولک ماده جا میکنند و وارد حرمسرای مارمولکهای نارنجی میشوند. زیستشناسان به آنها «موجود موذی» میگویند. فیکنیوزها هم کاری شبیه همین مارمولکهای زرد انجام میدهند: بدهبستانی بین فراوانی و هزینه تایید. و این امر بهویژه برای مصرفکنندگان حریص اطلاعات نگران کننده است.
هزینه تولید متن، ویدیو یا صدا به شدت کاهش یافته است؛ و ساخت این محصولات مجازی اکنون نه چند ساعت که فقط به چند درخواست در یک چتبات نیاز دارد.
در نتیجه طبق نوشته سایت بررسی کدنویسی Graphite، در سال گذشته تقریبا نیمی از مقالات منتشر شده در اینترنت را هوش مصنوعی تولید کرده بود.
مزارع محتوا (Content farms) «طعمه خشم» (محتوای آنلاینی که هدفش تحریک خشم است) به ظاهر واقعی تولید کنند، مطالبی که پایه و اساس چندانی در واقعیت ندارند اما برای خشمگین کردن بینندگان و خوانندگان و ترغیب آنها به کلیک کردن مداوم طراحی شدهاند.
کاربران اینترنت چگونه میتوانند مقالهای از یک وبسایت خبری واقعی اما کمتر شناخته شده را از یک وبسایت خبری کاملا جعلی تشخیص دهند؟ فعالان بازار آنلاین اغلب برای چنین انتخابهایی به «سیگنالهای پرهزینه» تکیه میکنند.
در عصر اطلاعات اولیه، برندسازی روزنامهها یک سیگنال پرهزینه است. پیشتر در چیزی که به زبان نظریه بازیها «بازی شهرت» بود، روزنامهها شماره به شماره دقیقا نشان میدادند که چقدر بر حقیقت متمرکز هستند.
وقتی که خوانندههای روزنامهها تصمیم میگرفتند کدام روزنامه را بخرند، تعاملات مکرر یک تعادل تفکیکی را تشکیل میداد. اما حالا مزارع محتوا میتوانند از چنین برندسازیهایی تقلید کنند.
در واقع، وبسایتهایی که صفحات خبری معتبر را کپی میکنند اما داستانهای ساختگی دارند، منشا پیدایش اصطلاح «اخبار جعلی» هستند. به عنوان مثال: آیا شما این مطلب را در Economist.com میخوانید یا در Economist.co ؟
یا شاید فقط یک قطعهای از آن را در رسانهای اجتماعی میبینید، بدون متن و بدون پیوند به منبع آن.
حالا ظهور هوش مصنوعی باعث شده مسئله بدتر شود. زمانی نوشتههای روان، تصاویر واقعگرایانه و صدای اصلاحشده به خوانندگان کمک میکردند تا بین اخباری که برای اطلاعرسانی طراحی شدهاند و اخباری که خلاف حقیقت هستند تمایز قائل شوند.
از کجا میتوان دریافت که برای تولید یک مقاله دقت و تلاش زیادی صرف شده است؟
تا مدتها قواعد سرانگشتی وجود داشت به تشخیص مطالب حاصل از هوش مصنوعی و مطالب اصل کمک میکردند؛ مثلا میتوانستید تعداد انگشتان یک شخص را در یک تصویر بشمارید یا دیدن خط فاصله در نوشتار مصرفکنندگان اطلاعات را آگاه میکرد که بفهمند چقدر احتمال دارد این مطلب با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده باشد.
افزایش فراوانی کلمه "dev" (به معنی کاوش کردن) در مقالات دانشگاهی و "شایان ذکر است که" در صفحات اینترنت به شما میگفت که بیشتر متن توسط هوش مصنوعی نوشته شدهاند. اما با بهبود چتباتها، چنین قواعد سرانگشتی کماهمیتتر میشوند.
بنابراین «تعادل تفکیکی» (separating equilibrium) در حال تبدیل شدن به «تعادل تجمیعی» (pooling equilibrium) است که در آن هیچ راهی برای تشخیص بین یک نوع اثر خلق شده و نوع دیگر وجود ندارد. (در بازیهای سیگنالدهی، در تعادل تفکیکی عاملها اقدامات متفاوتی انتخاب میکنند. تعادل تجمعی اما نتیجه تعادلی یک بازی سیگنالدهی است که بازیکنان "سیگنال"هایی به سایر بازیکنان ارسال میکنند که برای دیگران شناخته شده نیست.)
بنا بر مقاله جورج آکرلوف در دانشگاه جورج تاون، مشکل تعادل تجمیعی این است که معاملات غیرصادقانه معمولا معاملات صادقانه را از بازار بیرون میکنند و خریداران بدون اینکه راهی داشته باشند برای تشخیص خوب از بد، همه چیز را بد میدانند.
در اقتصاد مبتنی بر تفکیک اطلاعات، تشخیص اطلاعات درست و نادرست آسان است؛ در اقتصاد تجمیعی، چنین کاری عملا غیرممکن است. پس چرا باید برای هر خبری پول پرداخت کرد؟ و اگر کسی برای آن پولی پرداخت نکند، چرا باید آن را تولید کرد؟
دو راه وجود دارد: یا خوانندگان از پلتفرمهای مطمئن استفاده کنند یا روزنامههای چاپی تجدید حیاتی دوباره داشته باشند که این خود زنجیرهی نگهداری دارد: سرمایهگذاری در چاپخانهها، شبکههای توزیع و غیره به خواننده میگوید که این موسسه میخواهد دوام بیاورد و بر اساس اعتبار خود کار کند. در این صورت مزرعه محتواسازی برای رساندن یک مجله جعلی به دست یک پستچی به مشکل برمیخورد.
@NewJournalism
📍@commac
اکونومیست
ترجمه و خلاصه نویسی: فاطمه لطفی
در طبیعت سه نوع مارمولک نر وجود دارد: مارمولکهای با خالهای نارنجی که بزرگتر و قدرتمندتر هستند و مارمولکهای نوع آبی را از میدان جفتگیری بیرون میرانند. اما نوع سوم مارموکها نارنجی هستند و خود را جای مارمولک ماده جا میکنند و وارد حرمسرای مارمولکهای نارنجی میشوند. زیستشناسان به آنها «موجود موذی» میگویند. فیکنیوزها هم کاری شبیه همین مارمولکهای زرد انجام میدهند: بدهبستانی بین فراوانی و هزینه تایید. و این امر بهویژه برای مصرفکنندگان حریص اطلاعات نگران کننده است.
هزینه تولید متن، ویدیو یا صدا به شدت کاهش یافته است؛ و ساخت این محصولات مجازی اکنون نه چند ساعت که فقط به چند درخواست در یک چتبات نیاز دارد.
در نتیجه طبق نوشته سایت بررسی کدنویسی Graphite، در سال گذشته تقریبا نیمی از مقالات منتشر شده در اینترنت را هوش مصنوعی تولید کرده بود.
مزارع محتوا (Content farms) «طعمه خشم» (محتوای آنلاینی که هدفش تحریک خشم است) به ظاهر واقعی تولید کنند، مطالبی که پایه و اساس چندانی در واقعیت ندارند اما برای خشمگین کردن بینندگان و خوانندگان و ترغیب آنها به کلیک کردن مداوم طراحی شدهاند.
کاربران اینترنت چگونه میتوانند مقالهای از یک وبسایت خبری واقعی اما کمتر شناخته شده را از یک وبسایت خبری کاملا جعلی تشخیص دهند؟ فعالان بازار آنلاین اغلب برای چنین انتخابهایی به «سیگنالهای پرهزینه» تکیه میکنند.
در عصر اطلاعات اولیه، برندسازی روزنامهها یک سیگنال پرهزینه است. پیشتر در چیزی که به زبان نظریه بازیها «بازی شهرت» بود، روزنامهها شماره به شماره دقیقا نشان میدادند که چقدر بر حقیقت متمرکز هستند.
وقتی که خوانندههای روزنامهها تصمیم میگرفتند کدام روزنامه را بخرند، تعاملات مکرر یک تعادل تفکیکی را تشکیل میداد. اما حالا مزارع محتوا میتوانند از چنین برندسازیهایی تقلید کنند.
در واقع، وبسایتهایی که صفحات خبری معتبر را کپی میکنند اما داستانهای ساختگی دارند، منشا پیدایش اصطلاح «اخبار جعلی» هستند. به عنوان مثال: آیا شما این مطلب را در Economist.com میخوانید یا در Economist.co ؟
یا شاید فقط یک قطعهای از آن را در رسانهای اجتماعی میبینید، بدون متن و بدون پیوند به منبع آن.
حالا ظهور هوش مصنوعی باعث شده مسئله بدتر شود. زمانی نوشتههای روان، تصاویر واقعگرایانه و صدای اصلاحشده به خوانندگان کمک میکردند تا بین اخباری که برای اطلاعرسانی طراحی شدهاند و اخباری که خلاف حقیقت هستند تمایز قائل شوند.
از کجا میتوان دریافت که برای تولید یک مقاله دقت و تلاش زیادی صرف شده است؟
تا مدتها قواعد سرانگشتی وجود داشت به تشخیص مطالب حاصل از هوش مصنوعی و مطالب اصل کمک میکردند؛ مثلا میتوانستید تعداد انگشتان یک شخص را در یک تصویر بشمارید یا دیدن خط فاصله در نوشتار مصرفکنندگان اطلاعات را آگاه میکرد که بفهمند چقدر احتمال دارد این مطلب با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده باشد.
افزایش فراوانی کلمه "dev" (به معنی کاوش کردن) در مقالات دانشگاهی و "شایان ذکر است که" در صفحات اینترنت به شما میگفت که بیشتر متن توسط هوش مصنوعی نوشته شدهاند. اما با بهبود چتباتها، چنین قواعد سرانگشتی کماهمیتتر میشوند.
بنابراین «تعادل تفکیکی» (separating equilibrium) در حال تبدیل شدن به «تعادل تجمیعی» (pooling equilibrium) است که در آن هیچ راهی برای تشخیص بین یک نوع اثر خلق شده و نوع دیگر وجود ندارد. (در بازیهای سیگنالدهی، در تعادل تفکیکی عاملها اقدامات متفاوتی انتخاب میکنند. تعادل تجمعی اما نتیجه تعادلی یک بازی سیگنالدهی است که بازیکنان "سیگنال"هایی به سایر بازیکنان ارسال میکنند که برای دیگران شناخته شده نیست.)
بنا بر مقاله جورج آکرلوف در دانشگاه جورج تاون، مشکل تعادل تجمیعی این است که معاملات غیرصادقانه معمولا معاملات صادقانه را از بازار بیرون میکنند و خریداران بدون اینکه راهی داشته باشند برای تشخیص خوب از بد، همه چیز را بد میدانند.
در اقتصاد مبتنی بر تفکیک اطلاعات، تشخیص اطلاعات درست و نادرست آسان است؛ در اقتصاد تجمیعی، چنین کاری عملا غیرممکن است. پس چرا باید برای هر خبری پول پرداخت کرد؟ و اگر کسی برای آن پولی پرداخت نکند، چرا باید آن را تولید کرد؟
دو راه وجود دارد: یا خوانندگان از پلتفرمهای مطمئن استفاده کنند یا روزنامههای چاپی تجدید حیاتی دوباره داشته باشند که این خود زنجیرهی نگهداری دارد: سرمایهگذاری در چاپخانهها، شبکههای توزیع و غیره به خواننده میگوید که این موسسه میخواهد دوام بیاورد و بر اساس اعتبار خود کار کند. در این صورت مزرعه محتواسازی برای رساندن یک مجله جعلی به دست یک پستچی به مشکل برمیخورد.
@NewJournalism
📍@commac
🌟 وبینار ویژه روابط عمومی در فوتبال (شب یلدا)
🎉 در بلندترین شب سال، یک قدم بزرگ در فوتبال بردار!
در وبینار تخصصی روابط عمومی در فوتبال
با تدریس دکتر داود رمضانی (بنیانگذار و مدیر آی تی فوتبال و مدیر برتر روابط عمومی کشور)
یاد بگیر چطور:
🔥 با رسانهها حرفهای ارتباط بگیری
🔥 برند فوتبالی بسازی
🔥 روابطعمومی باشگاه را هوشمند و قدرتمند مدیریت کنی
📅 ۳۰ آذر ۱۴۰۴ (آنلاین)
🎁 برنامه ویژه یلدا "گواهی معتبر درصورت تقاضا"
💥ظرفیت محدود همین حالا ثبتنام کن!💥
🔰شهریه دوره با تخفیف 90% یلدایی (200/000 تومان)
🧑🏻💻09059626900 - 02166569762
📍@commac
🎉 در بلندترین شب سال، یک قدم بزرگ در فوتبال بردار!
در وبینار تخصصی روابط عمومی در فوتبال
با تدریس دکتر داود رمضانی (بنیانگذار و مدیر آی تی فوتبال و مدیر برتر روابط عمومی کشور)
یاد بگیر چطور:
🔥 با رسانهها حرفهای ارتباط بگیری
🔥 برند فوتبالی بسازی
🔥 روابطعمومی باشگاه را هوشمند و قدرتمند مدیریت کنی
📅 ۳۰ آذر ۱۴۰۴ (آنلاین)
🎁 برنامه ویژه یلدا "گواهی معتبر درصورت تقاضا"
💥ظرفیت محدود همین حالا ثبتنام کن!💥
🔰شهریه دوره با تخفیف 90% یلدایی (200/000 تومان)
🧑🏻💻09059626900 - 02166569762
📍@commac