🔸روز دانشجو یادآور توجه به نخبگانی که نباید فراموش شوند
🔹برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز دانشجو را فرصتی برای یادآوری توانایی، ظرفیتهای دانشجویان و قشر دانشگاهی برشمردند که توجه و حمایت از آنها تاثیر به سزایی در حل نظام مسائل کشور و ارتقاء جایگاه نخبگانی کشور خواهد داشت.
🔹در همین زمینه وحید کنعانی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا، روز دانشجو را بسیار خاص برشمرد و گفت: اقداماتی که دانشجویان در سال ۱۳۳۲ برای استقلال و آزادی کشور انجام دادند، بسیار ارزشمند بود که در حقیقت سه شهید دانشجو، پرچم فعالیتهای سیاسی دانشجویی را به اهتزار درآوردند که نتیجه آن در نهایت با هدایت امام راحل در بهمن ۱۳۵۷ به نتیجه رسید.
🔹کنعانی با بیان اینکه در دنیا امروز، دانشجو فقط در کلاس درس تعریف نمیشود، گفت: دانشجو در بطن جامعه و تصمیم گیریها اثرگذار است و میتواند در جهات مختلف ایفای نقش کند و به نظر میرسد توسعه کشور بدون اثرگذار دانشجویان، جامعه دانشگاهی و نخبه کشور امکان پذیر نیست. چرا که باید نقش آفرینی دانشجویان در مقاطع مختلف کشور دیده شود و مجلس شورای اسلامی هم از دریافت ایدهها و طرحهای دانشجویان در مسائل مختلف استقبال خواهد کرد.
🔹دانشجوی امروز، توانایی تحلیل و حل نظام مسائل در حوزههای مختلف سیاسی، ملی و جهانی را دارد و میتواند حق و باطل را تشخیص داده و از مسائل سطحی عبور کند که نشان میدهد دانشجویان با برخورداری از سنگر علمی، حتی توانایی کسب مسوولیتهای مهم کشور را هم دارند.
🔹همچنین عبدالوحید فیاضی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا گفت: بهترین عنصر برای تولید علم در کشور دانشجویان هستند که زمینه ساز نوآوری، خلاقیت و شکوفایی میشوند و روز دانشجو در این زمان، اهمیت بهاء دادن به قشری سرشار از ظرفیتهای مختلف برای کمک به توسعه کشور را یادآوری میکند.
🔹دانشجویان همیشه عامل پیشرفت سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی و رفع نظام مسائل در همه جوامع محسوب میشوند و دولتها هم باید نگاه حمایت گر نسبت به قشر دانشگاهی و دانشجو ایفا کنند. دولت فعلی هم به رغم برخورداری از این نگاه، ضرورت دارد بیش از گذشته حمایت از انجمنهای علمی، تشکلهای دانشجویی و مراکز نوآوری و فناوری در دانشگاهها را در دستور کار خود قرار دهد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
📍@commac
🔹برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی روز دانشجو را فرصتی برای یادآوری توانایی، ظرفیتهای دانشجویان و قشر دانشگاهی برشمردند که توجه و حمایت از آنها تاثیر به سزایی در حل نظام مسائل کشور و ارتقاء جایگاه نخبگانی کشور خواهد داشت.
🔹در همین زمینه وحید کنعانی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا، روز دانشجو را بسیار خاص برشمرد و گفت: اقداماتی که دانشجویان در سال ۱۳۳۲ برای استقلال و آزادی کشور انجام دادند، بسیار ارزشمند بود که در حقیقت سه شهید دانشجو، پرچم فعالیتهای سیاسی دانشجویی را به اهتزار درآوردند که نتیجه آن در نهایت با هدایت امام راحل در بهمن ۱۳۵۷ به نتیجه رسید.
🔹کنعانی با بیان اینکه در دنیا امروز، دانشجو فقط در کلاس درس تعریف نمیشود، گفت: دانشجو در بطن جامعه و تصمیم گیریها اثرگذار است و میتواند در جهات مختلف ایفای نقش کند و به نظر میرسد توسعه کشور بدون اثرگذار دانشجویان، جامعه دانشگاهی و نخبه کشور امکان پذیر نیست. چرا که باید نقش آفرینی دانشجویان در مقاطع مختلف کشور دیده شود و مجلس شورای اسلامی هم از دریافت ایدهها و طرحهای دانشجویان در مسائل مختلف استقبال خواهد کرد.
🔹دانشجوی امروز، توانایی تحلیل و حل نظام مسائل در حوزههای مختلف سیاسی، ملی و جهانی را دارد و میتواند حق و باطل را تشخیص داده و از مسائل سطحی عبور کند که نشان میدهد دانشجویان با برخورداری از سنگر علمی، حتی توانایی کسب مسوولیتهای مهم کشور را هم دارند.
🔹همچنین عبدالوحید فیاضی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا گفت: بهترین عنصر برای تولید علم در کشور دانشجویان هستند که زمینه ساز نوآوری، خلاقیت و شکوفایی میشوند و روز دانشجو در این زمان، اهمیت بهاء دادن به قشری سرشار از ظرفیتهای مختلف برای کمک به توسعه کشور را یادآوری میکند.
🔹دانشجویان همیشه عامل پیشرفت سیاسی، اقتصادی، علمی، اجتماعی و رفع نظام مسائل در همه جوامع محسوب میشوند و دولتها هم باید نگاه حمایت گر نسبت به قشر دانشگاهی و دانشجو ایفا کنند. دولت فعلی هم به رغم برخورداری از این نگاه، ضرورت دارد بیش از گذشته حمایت از انجمنهای علمی، تشکلهای دانشجویی و مراکز نوآوری و فناوری در دانشگاهها را در دستور کار خود قرار دهد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
📍@commac
*ده نکته کاربردی از کتاب "میخواستم ببینم" برای زندگی روزمره*
بورگیلد دال، نویسنده و روانشناس نروژی، در کتاب "میخواستم ببینم" (I've Been Meaning To Ask)، به بررسی دقیق و کاربردی مهارت پرسشگری هوشمندانه و تأثیر شگرف آن بر کیفیت روابط انسانی، رشد فردی و درک عمیقتر از خود و دیگران میپردازد. محتوای اصلی کتاب بر این اصل استوار است که بسیاری از سوءتفاهمها، فاصلههای عاطفی و فرصتهای رشد ما از نپرسیدن پرسشهای درست در زمان مناسب ناشی میشود. این اثر، با لحنی صمیمی و علمی، ما را ترغیب میکند تا بهجای مفروضات و قضاوتها، کنجکاوی سازنده را در روابط روزمره خود جای دهیم و از قدرت سؤالات باز و عمیق برای غنیسازی زندگی بهره بگیریم.
ده نکته کاربردی کتاب:
۱- پرسشگری را به کنجکاوی خالص تبدیل کنیم:
ما اغلب برای تأیید دیدگاههای خود یا ارائه راهحل، سؤال میپرسیم. نکته کاربردی این است که پرسشهایمان را از زاویه کنجکاوی خالص و بدون پیشداوری مطرح کنیم تا واقعاً به جهانبینی طرف مقابل راه یابیم. مثلاً بهجای پرسیدن "آیا نباید این کار را جور دیگری انجام میدادید؟"، بپرسیم: "چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید این کار را به این شکل انجام دهید؟"
* ۲- پرسشهای باز (Open-ended) را جایگزین پرسشهای بسته (Close-ended) کنیم:
پرسشهای باز، پاسخهای طولانیتر و عمیقتر میطلبند و راه را برای مکالمه واقعی باز میکنند، در حالی که پرسشهای بسته با یک "بله" یا "خیر" خاتمه مییابند. مثلاً بهجای "آیا امروز روز خوبی داشتید؟"، بپرسیم: "بهترین و چالشبرانگیزترین بخش امروزتان چه بود؟" این کار باعث میشود ارتباط ما کیفیت بیشتری پیدا کند.
* ۳- از لایه سطحی گذر کنیم و به "چرا"ها برسیم:
بسیاری از گفتگوهای ما در سطح اطلاعات و حقایق میماند. برای رسیدن به عمق، باید با پرسشگری هوشمندانه به انگیزهها، ارزشها و احساسات زیرین افراد دست یابیم. این یعنی پس از شنیدن یک پاسخ، با احترام بیشتر بپرسیم: "چه چیزی این موضوع را برای شما تا این حد مهم کرده است؟"
* ۴- سکوت را بخشی از پرسشگری فعال بدانیم:
پس از پرسیدن یک سؤال مهم، شتابزده برای پر کردن سکوت اقدام نکنیم. سکوت پس از پرسش، فضایی حیاتی است که به طرف مقابل فرصت میدهد تا عمیقاً فکر کرده و پاسخهای صادقانهتر و پختهتری ارائه دهد. ما باید یاد بگیریم در برابر سکوت صبور باشیم.
* ۵- پیش از نصیحت، با پرسش به درک کامل برسیم:
هنگامی که دوستان یا همکاران ما مشکلی را مطرح میکنند، اولین واکنش ما اغلب ارائه راهحل است. کتاب تأکید دارد که ما باید قبل از هر توصیهای، با پرسیدن سؤالهایی نظیر "چه کاری از دست من ساخته است؟" یا "انتظار داری من چه واکنشی نشان دهم؟" از نیاز دقیق مخاطب مطمئن شویم.
* ۶- پرسشها را برای روشن شدن مفروضات به کار بریم:
ما غالباً در مورد نیتها و دانستههای دیگران مفروضاتی داریم که ریشه بسیاری از سوءتفاهمهاست. ما باید فعالانه از پرسشهایی مانند: "برداشت شما از این توافق چیست؟" یا "لطفاً برای من توضیح دهید که منظور شما از این کلمه دقیقاً چه بود؟" استفاده کنیم تا مفروضات پنهان را آشکار سازیم.
* ۷- پرسشگری را برای ایجاد حس تعلق و دیده شدن استفاده کنیم:
وقتی از کسی سؤالی شخصی و واقعی میپرسیم که نشان میدهد به افکار و زندگی او اهمیت میدهیم، در واقع حس ارزشمندی و تعلق را در او تقویت میکنیم. سؤالهایی مثل "این تجربه جدید چه حسی برایتان داشت؟" یا "چه رؤیاهایی در حال حاضر در سر میپرورانید؟" این حس را به خوبی منتقل میکند.
* ۸- سؤالات را به شکلی سازنده در تیمها مطرح کنیم:
در محیطهای کاری، بهجای حمله یا انتقاد مستقیم، باید با پرسشگری، راه را برای بررسی و بهبود باز کنیم. مثلاً بهجای گفتن "این روش شکست خورد"، بپرسیم: "از اجرای این روش چه درسهایی آموختیم که میتوانیم برای پروژه بعدی به کار گیریم؟" این رویکرد، ما را از حالت تدافعی خارج میکند.
* ۹- روزانه از خود پرسشهای تأملبرانگیز بپرسیم:
قدرت پرسشگری را تنها در روابط بیرونی محدود نکنیم. ما باید هر روز زمانی را به پرسیدن سؤالاتی از خود اختصاص دهیم که ما را به سمت خودشناسی و رشد سوق میدهد، مانند: "امروز چه کاری انجام دادم که باعث افتخار خودم شد؟" یا "چه مقاومتی درونی جلوی پیشرفت من را گرفته است؟"
* ۱۰- قدرت پرسشهای "فکر میکردم" را درک کنیم:
از پرسشهایی که با عبارت "فکر میکردم..." آغاز میشوند، برای تصحیح برداشتها و جلوگیری از قضاوتهای عجولانه استفاده کنیم. مثلاً بگوییم: "فکر میکردم این تصمیم را گرفتهایم، ممکن است توضیح دهید که چرا تغییر کرد؟" این روش، فرصتی محترمانه برای روشن شدن ابهامات و تصحیح مسیر فراهم میکند.
🆔 @newnewsroom
📍@commac
بورگیلد دال، نویسنده و روانشناس نروژی، در کتاب "میخواستم ببینم" (I've Been Meaning To Ask)، به بررسی دقیق و کاربردی مهارت پرسشگری هوشمندانه و تأثیر شگرف آن بر کیفیت روابط انسانی، رشد فردی و درک عمیقتر از خود و دیگران میپردازد. محتوای اصلی کتاب بر این اصل استوار است که بسیاری از سوءتفاهمها، فاصلههای عاطفی و فرصتهای رشد ما از نپرسیدن پرسشهای درست در زمان مناسب ناشی میشود. این اثر، با لحنی صمیمی و علمی، ما را ترغیب میکند تا بهجای مفروضات و قضاوتها، کنجکاوی سازنده را در روابط روزمره خود جای دهیم و از قدرت سؤالات باز و عمیق برای غنیسازی زندگی بهره بگیریم.
ده نکته کاربردی کتاب:
۱- پرسشگری را به کنجکاوی خالص تبدیل کنیم:
ما اغلب برای تأیید دیدگاههای خود یا ارائه راهحل، سؤال میپرسیم. نکته کاربردی این است که پرسشهایمان را از زاویه کنجکاوی خالص و بدون پیشداوری مطرح کنیم تا واقعاً به جهانبینی طرف مقابل راه یابیم. مثلاً بهجای پرسیدن "آیا نباید این کار را جور دیگری انجام میدادید؟"، بپرسیم: "چه چیزی باعث شد تصمیم بگیرید این کار را به این شکل انجام دهید؟"
* ۲- پرسشهای باز (Open-ended) را جایگزین پرسشهای بسته (Close-ended) کنیم:
پرسشهای باز، پاسخهای طولانیتر و عمیقتر میطلبند و راه را برای مکالمه واقعی باز میکنند، در حالی که پرسشهای بسته با یک "بله" یا "خیر" خاتمه مییابند. مثلاً بهجای "آیا امروز روز خوبی داشتید؟"، بپرسیم: "بهترین و چالشبرانگیزترین بخش امروزتان چه بود؟" این کار باعث میشود ارتباط ما کیفیت بیشتری پیدا کند.
* ۳- از لایه سطحی گذر کنیم و به "چرا"ها برسیم:
بسیاری از گفتگوهای ما در سطح اطلاعات و حقایق میماند. برای رسیدن به عمق، باید با پرسشگری هوشمندانه به انگیزهها، ارزشها و احساسات زیرین افراد دست یابیم. این یعنی پس از شنیدن یک پاسخ، با احترام بیشتر بپرسیم: "چه چیزی این موضوع را برای شما تا این حد مهم کرده است؟"
* ۴- سکوت را بخشی از پرسشگری فعال بدانیم:
پس از پرسیدن یک سؤال مهم، شتابزده برای پر کردن سکوت اقدام نکنیم. سکوت پس از پرسش، فضایی حیاتی است که به طرف مقابل فرصت میدهد تا عمیقاً فکر کرده و پاسخهای صادقانهتر و پختهتری ارائه دهد. ما باید یاد بگیریم در برابر سکوت صبور باشیم.
* ۵- پیش از نصیحت، با پرسش به درک کامل برسیم:
هنگامی که دوستان یا همکاران ما مشکلی را مطرح میکنند، اولین واکنش ما اغلب ارائه راهحل است. کتاب تأکید دارد که ما باید قبل از هر توصیهای، با پرسیدن سؤالهایی نظیر "چه کاری از دست من ساخته است؟" یا "انتظار داری من چه واکنشی نشان دهم؟" از نیاز دقیق مخاطب مطمئن شویم.
* ۶- پرسشها را برای روشن شدن مفروضات به کار بریم:
ما غالباً در مورد نیتها و دانستههای دیگران مفروضاتی داریم که ریشه بسیاری از سوءتفاهمهاست. ما باید فعالانه از پرسشهایی مانند: "برداشت شما از این توافق چیست؟" یا "لطفاً برای من توضیح دهید که منظور شما از این کلمه دقیقاً چه بود؟" استفاده کنیم تا مفروضات پنهان را آشکار سازیم.
* ۷- پرسشگری را برای ایجاد حس تعلق و دیده شدن استفاده کنیم:
وقتی از کسی سؤالی شخصی و واقعی میپرسیم که نشان میدهد به افکار و زندگی او اهمیت میدهیم، در واقع حس ارزشمندی و تعلق را در او تقویت میکنیم. سؤالهایی مثل "این تجربه جدید چه حسی برایتان داشت؟" یا "چه رؤیاهایی در حال حاضر در سر میپرورانید؟" این حس را به خوبی منتقل میکند.
* ۸- سؤالات را به شکلی سازنده در تیمها مطرح کنیم:
در محیطهای کاری، بهجای حمله یا انتقاد مستقیم، باید با پرسشگری، راه را برای بررسی و بهبود باز کنیم. مثلاً بهجای گفتن "این روش شکست خورد"، بپرسیم: "از اجرای این روش چه درسهایی آموختیم که میتوانیم برای پروژه بعدی به کار گیریم؟" این رویکرد، ما را از حالت تدافعی خارج میکند.
* ۹- روزانه از خود پرسشهای تأملبرانگیز بپرسیم:
قدرت پرسشگری را تنها در روابط بیرونی محدود نکنیم. ما باید هر روز زمانی را به پرسیدن سؤالاتی از خود اختصاص دهیم که ما را به سمت خودشناسی و رشد سوق میدهد، مانند: "امروز چه کاری انجام دادم که باعث افتخار خودم شد؟" یا "چه مقاومتی درونی جلوی پیشرفت من را گرفته است؟"
* ۱۰- قدرت پرسشهای "فکر میکردم" را درک کنیم:
از پرسشهایی که با عبارت "فکر میکردم..." آغاز میشوند، برای تصحیح برداشتها و جلوگیری از قضاوتهای عجولانه استفاده کنیم. مثلاً بگوییم: "فکر میکردم این تصمیم را گرفتهایم، ممکن است توضیح دهید که چرا تغییر کرد؟" این روش، فرصتی محترمانه برای روشن شدن ابهامات و تصحیح مسیر فراهم میکند.
🆔 @newnewsroom
📍@commac
پایان روزنامهنگاری و سلام به سخنرانینگاری
✍️ علی شمیرانی
صفحه نخست رسانهها اعم از مکتوب و مجازی را که مرور میکنید، همهچیز شبیه به یک نوار بازپخش شده است و تیترها از دل سخنرانی یک مسوول در یک همایش، جلسه یا سفر بیرون آمده است.
لذا خبر به مفهوم ابتداییاش جنسی نایاب شده است. البته نه چون همه روزنامهنگاران نمیدانند چه باید بکنند، بلکه چون هر چه پیگیری میکنند، چیزی دستش را نمیگیرد. نتیجه نیز روشن است، «فقر شدید خبری» در رسانهها و شکلگیری چرخهای که به بیاعتمادی، بیمحتوایی و کوچ تاریخی مخاطبان منجر شده است.
از قضا سالهاست که رفتار مردم ایران شاهد روشن این تغییر است؛ در حالی که در دنیا، رسانهها توانستهاند همچنان مرجعیت خبری خود را حفظ کنند، در کشور ما اما این شبکههای اجتماعی هستند که بر اساس نظرسنجیهای داخلی و خارجی منبع کسب اخبار شدهاند.
تاریکتر از این وضعیت، ظهور کاربرانی بینامونشان است که امروز ضریب نفوذشان از بسیاری از رسانههای رسمی بیشتر شده است. چراکه مخاطب تصور میکند پشت این افراد، فشار، پول، سفارش و سانسوری نیست. بنابراین حتی اگر حرفشان نادرست و شایعه باشد، از نگاه بخش زیادی از مردم «قابل اعتمادتر» از رسانهای است که سالها از مسیر حرفهای خود خارج شده است.
آن هم رسانههایی که «مسیر خودزنی» را انتخاب کردهاند و دلمشغولی نخست را در جلب توجه و حمایت مالی فلان دستگاه و مسوول گذاشته و مخاطبان اصلی را رها کردهاند.
لذا وقتی تیتر نخست یک رسانه بارها و در طول سال با اظهارات تکراری یک مسوول پر میشود، دیگر حرجی به ریزش مخاطبان نیست. چون در ویترین رسانهای اصولا چیزی به جز «وعدههای کپکزده» برای عرضه به مشتری به نیست.
از قضا شاهد شکلگیری عارضهای دیگر در چنین وضعیتی هستیم که حتی تکذیب رسمی هم اثربخشی مطلوب ندارد.
چراکه مخاطب، رسانهای که سالها اعتبارش را خرج بازتاب سخنان تکراری و بیخاصیت کرده، باور نمیکند و در نتیجه هر شایعهای ولو به رغم تکذیبهای مکرر در ذهن بخش زیادی از مردم رسوب میکند و خبر رسمی، پیش از اثرگذاری میمیرد.
مخلص کلام اینکه مرجعیت خبری قابل خریدوفروش نیست و راه خروج از این بحران، بازگشت رسانه به تولید فکت به جای بازنشر وعده است. لذا اگر رسانهها همچنان به بازنشر سخنرانی بهعنوان «خبر» ادامه دهند، حرفه روزنامهنگاری به ویژه پس از جنجال سیمکارتهای سفید، تتمه ارزش و اعتبار خود را هم خواهد سوزاند.
به این ترتیب، با کمی اغراق و البته با نگاهی واقعگرایانه میتوان گفت، خبرنگاری جای خود را به سخنرانینگاری، خاطرهنگاری، نظرنگاری و تبلیغنگاری داده است.
پرواضح است رسانهای که صدای مردم نیست، طبیعی است که روزی خود نیز صدایی برای شنیدن نداشته باشد و از لحظه قطع مواجب از پا درآید.
@IT_analyze
@NewJournalism
📍@commac
✍️ علی شمیرانی
صفحه نخست رسانهها اعم از مکتوب و مجازی را که مرور میکنید، همهچیز شبیه به یک نوار بازپخش شده است و تیترها از دل سخنرانی یک مسوول در یک همایش، جلسه یا سفر بیرون آمده است.
لذا خبر به مفهوم ابتداییاش جنسی نایاب شده است. البته نه چون همه روزنامهنگاران نمیدانند چه باید بکنند، بلکه چون هر چه پیگیری میکنند، چیزی دستش را نمیگیرد. نتیجه نیز روشن است، «فقر شدید خبری» در رسانهها و شکلگیری چرخهای که به بیاعتمادی، بیمحتوایی و کوچ تاریخی مخاطبان منجر شده است.
از قضا سالهاست که رفتار مردم ایران شاهد روشن این تغییر است؛ در حالی که در دنیا، رسانهها توانستهاند همچنان مرجعیت خبری خود را حفظ کنند، در کشور ما اما این شبکههای اجتماعی هستند که بر اساس نظرسنجیهای داخلی و خارجی منبع کسب اخبار شدهاند.
تاریکتر از این وضعیت، ظهور کاربرانی بینامونشان است که امروز ضریب نفوذشان از بسیاری از رسانههای رسمی بیشتر شده است. چراکه مخاطب تصور میکند پشت این افراد، فشار، پول، سفارش و سانسوری نیست. بنابراین حتی اگر حرفشان نادرست و شایعه باشد، از نگاه بخش زیادی از مردم «قابل اعتمادتر» از رسانهای است که سالها از مسیر حرفهای خود خارج شده است.
آن هم رسانههایی که «مسیر خودزنی» را انتخاب کردهاند و دلمشغولی نخست را در جلب توجه و حمایت مالی فلان دستگاه و مسوول گذاشته و مخاطبان اصلی را رها کردهاند.
لذا وقتی تیتر نخست یک رسانه بارها و در طول سال با اظهارات تکراری یک مسوول پر میشود، دیگر حرجی به ریزش مخاطبان نیست. چون در ویترین رسانهای اصولا چیزی به جز «وعدههای کپکزده» برای عرضه به مشتری به نیست.
از قضا شاهد شکلگیری عارضهای دیگر در چنین وضعیتی هستیم که حتی تکذیب رسمی هم اثربخشی مطلوب ندارد.
چراکه مخاطب، رسانهای که سالها اعتبارش را خرج بازتاب سخنان تکراری و بیخاصیت کرده، باور نمیکند و در نتیجه هر شایعهای ولو به رغم تکذیبهای مکرر در ذهن بخش زیادی از مردم رسوب میکند و خبر رسمی، پیش از اثرگذاری میمیرد.
مخلص کلام اینکه مرجعیت خبری قابل خریدوفروش نیست و راه خروج از این بحران، بازگشت رسانه به تولید فکت به جای بازنشر وعده است. لذا اگر رسانهها همچنان به بازنشر سخنرانی بهعنوان «خبر» ادامه دهند، حرفه روزنامهنگاری به ویژه پس از جنجال سیمکارتهای سفید، تتمه ارزش و اعتبار خود را هم خواهد سوزاند.
به این ترتیب، با کمی اغراق و البته با نگاهی واقعگرایانه میتوان گفت، خبرنگاری جای خود را به سخنرانینگاری، خاطرهنگاری، نظرنگاری و تبلیغنگاری داده است.
پرواضح است رسانهای که صدای مردم نیست، طبیعی است که روزی خود نیز صدایی برای شنیدن نداشته باشد و از لحظه قطع مواجب از پا درآید.
@IT_analyze
@NewJournalism
📍@commac
⭕️ افزایش عمر آثار سینمایی با «جشنواره بازارپردازی فرهنگ و بازیهای رایانهای»
🔹«جشنواره بازارپردازی فرهنگ و بازیهای رایانهای» بهعنوان بخش تخصصی و خوان پنجم رویداد ملی «هفتخوان؛ هفته بازی ایران» با هدف توسعه زنجیره ارزش محصولات فرهنگی و گسترش بازار آثار ایرانی در قالب تجربههای تعاملی و دیجیتال برگزار میشود و این فرآیند به صاحبان آثار کمک میکند تا عمر تجاری و فرهنگی اثر خود را افزایش دهند.
متن کامل را اینجا بخوانید👇
https://www.farhang.gov.ir/fa/news/818342/
@MLiteracy
📍@commac
🔹«جشنواره بازارپردازی فرهنگ و بازیهای رایانهای» بهعنوان بخش تخصصی و خوان پنجم رویداد ملی «هفتخوان؛ هفته بازی ایران» با هدف توسعه زنجیره ارزش محصولات فرهنگی و گسترش بازار آثار ایرانی در قالب تجربههای تعاملی و دیجیتال برگزار میشود و این فرآیند به صاحبان آثار کمک میکند تا عمر تجاری و فرهنگی اثر خود را افزایش دهند.
متن کامل را اینجا بخوانید👇
https://www.farhang.gov.ir/fa/news/818342/
@MLiteracy
📍@commac
📌 نقدی بر انتصاب روزنامهنگاران به مدیریت روابط عمومی
انتصاب آقای مهران کرمی، روزنامهنگار باسابقه، بهعنوان سرپرست دفتر روابط عمومی سازمان حفاظت محیطزیست، بار دیگر این پرسش را پیش روی جامعه حرفهای روابط عمومی قرار میدهد که: آیا تجربه رسانهای بهتنهایی برای مدیریت روابط عمومی کفایت میکند؟
در نگاه نخست، روزنامهنگاران بهدلیل تسلط بر خبرنویسی و مصاحبه و گزارش خبری و شناخت رسانه ها گزینههایی جذاب برای مدیریت روابط عمومی بهنظر میرسند. اما روابط عمومی، بهویژه در نهادهای حاکمیتی، فراتر از تولید محتوا و تعامل با رسانههاست؛ این حوزه نیازمند درک عمیق از ارتباطات دوسویه، مدیریت افکار عمومی، تحلیل ذینفعان، خوشنامی سازمان و طراحی استراتژیهای ارتباطی بلندمدت است که متاسفانه خیلی از مدیران و مسئولان ارشد دولتی و خصوصی نمی دانند.
🔍 نقد الگوی گرونیک و نسبت آن با این انتصاب
جیمز گرونیک در نظریه معروف خود، چهار مدل روابط عمومی را معرفی میکند که یکی از آنها، مدل اطلاعرسانی عمومی (Public Information Model) است. در این مدل، سازمان صرفاً به انتقال اطلاعات به مخاطب میپردازد، بدون آنکه بازخورد یا گفتوگوی واقعی شکل گیرد. این مدل، که شباهت زیادی به کارکرد سنتی رسانهها دارد، یکسویه، ناقص و ناکارآمد در دنیای امروز تلقی میشود.
اگر مدیر روابط عمومی صرفاً با ذهنیت روزنامهنگاری وارد این عرصه شود، احتمال دارد که روابط عمومی سازمان به همین مدل یکسویه در قالب دفتر مطبوعاتی سازمان تقلیل یابد؛ یعنی بهجای گفتوگو با جامعه، صرفاً به انتشار اخبار و بیانیهها بسنده کند. این در حالی است که روابط عمومی مدرن، بر پایه مدل دوسویه متقارن (Two-Way Symmetrical Model) بنا شده است؛ مدلی که در آن، سازمان و مخاطب در گفتوگویی برابر، به درک متقابل و تصمیمسازی مشترک میرسند.
🎯 کلام پایانی
اگرچه حضور روزنامهنگاران در بخشی از روابط عمومی میتواند به ارتقای کیفیت تولید محتوا و تعامل رسانهای کمک کند، اما همه کار روابط عمومی، کار خبرنویسی و رسانه نیست. در یک تحقیقی مشخص شد کار رسانه ای بین 10تا 20 درصد فعالیت های روابط عمومی است و 80 تا 90 درصد کارهای روابط عمومی، مربوط به تخصص های دیگر مهارتی و علمی این حوزه است. تجربه هم نشان داده که روزنامه نگاران به عنوان مدیر روابط عمومی تجربه موفقی در این بخش نداشته اند و این انتصابها ممکن است سازمان را در مسیر ارتباطی نادرست قرار دهد.
پیشنهاد میشود که نهادهای دولتی، در کنار بهرهگیری از تجربه رسانهای افراد، بر توسعه شایستگیهای حرفهای روابط عمومی، از جمله تحلیل ذینفعان، ارتباطات بحران، روابط عمومی دیجیتال، داده کاوی و ارتباطات استراتژیک نیز تأکید کنند تا روابط عمومی از یک واحد خبری صرف، به یک بازوی راهبردی در حکمرانی تبدیل شود.
📍@commac
انتصاب آقای مهران کرمی، روزنامهنگار باسابقه، بهعنوان سرپرست دفتر روابط عمومی سازمان حفاظت محیطزیست، بار دیگر این پرسش را پیش روی جامعه حرفهای روابط عمومی قرار میدهد که: آیا تجربه رسانهای بهتنهایی برای مدیریت روابط عمومی کفایت میکند؟
در نگاه نخست، روزنامهنگاران بهدلیل تسلط بر خبرنویسی و مصاحبه و گزارش خبری و شناخت رسانه ها گزینههایی جذاب برای مدیریت روابط عمومی بهنظر میرسند. اما روابط عمومی، بهویژه در نهادهای حاکمیتی، فراتر از تولید محتوا و تعامل با رسانههاست؛ این حوزه نیازمند درک عمیق از ارتباطات دوسویه، مدیریت افکار عمومی، تحلیل ذینفعان، خوشنامی سازمان و طراحی استراتژیهای ارتباطی بلندمدت است که متاسفانه خیلی از مدیران و مسئولان ارشد دولتی و خصوصی نمی دانند.
🔍 نقد الگوی گرونیک و نسبت آن با این انتصاب
جیمز گرونیک در نظریه معروف خود، چهار مدل روابط عمومی را معرفی میکند که یکی از آنها، مدل اطلاعرسانی عمومی (Public Information Model) است. در این مدل، سازمان صرفاً به انتقال اطلاعات به مخاطب میپردازد، بدون آنکه بازخورد یا گفتوگوی واقعی شکل گیرد. این مدل، که شباهت زیادی به کارکرد سنتی رسانهها دارد، یکسویه، ناقص و ناکارآمد در دنیای امروز تلقی میشود.
اگر مدیر روابط عمومی صرفاً با ذهنیت روزنامهنگاری وارد این عرصه شود، احتمال دارد که روابط عمومی سازمان به همین مدل یکسویه در قالب دفتر مطبوعاتی سازمان تقلیل یابد؛ یعنی بهجای گفتوگو با جامعه، صرفاً به انتشار اخبار و بیانیهها بسنده کند. این در حالی است که روابط عمومی مدرن، بر پایه مدل دوسویه متقارن (Two-Way Symmetrical Model) بنا شده است؛ مدلی که در آن، سازمان و مخاطب در گفتوگویی برابر، به درک متقابل و تصمیمسازی مشترک میرسند.
🎯 کلام پایانی
اگرچه حضور روزنامهنگاران در بخشی از روابط عمومی میتواند به ارتقای کیفیت تولید محتوا و تعامل رسانهای کمک کند، اما همه کار روابط عمومی، کار خبرنویسی و رسانه نیست. در یک تحقیقی مشخص شد کار رسانه ای بین 10تا 20 درصد فعالیت های روابط عمومی است و 80 تا 90 درصد کارهای روابط عمومی، مربوط به تخصص های دیگر مهارتی و علمی این حوزه است. تجربه هم نشان داده که روزنامه نگاران به عنوان مدیر روابط عمومی تجربه موفقی در این بخش نداشته اند و این انتصابها ممکن است سازمان را در مسیر ارتباطی نادرست قرار دهد.
پیشنهاد میشود که نهادهای دولتی، در کنار بهرهگیری از تجربه رسانهای افراد، بر توسعه شایستگیهای حرفهای روابط عمومی، از جمله تحلیل ذینفعان، ارتباطات بحران، روابط عمومی دیجیتال، داده کاوی و ارتباطات استراتژیک نیز تأکید کنند تا روابط عمومی از یک واحد خبری صرف، به یک بازوی راهبردی در حکمرانی تبدیل شود.
📍@commac
در گفتگو با #ایرنا:
🔸جزوه جای کتاب را گرفته است/آغاز دیرهنگام کلاس نو ورودیها چالش پنهان نشر دانشگاهی
🔹کاظم آرمانپور مدیر مسئول انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی با اشاره به اینکه آغاز دیرهنگام کلاس نو ورودیهای دانشگاه موجب تغییر الگوی یادگیری میشود، ادامه داد: هنگامی که زمان کافی برای مطالعه فراهم نیست و فشار امتحان در موعدی مشترک با سایر دانشجویان است، کتاب بهعنوان منبع اصلی آموزش، به حاشیه رانده میشود و جزوه جای آن را میگیرد.
🔹شروع ترم تحصیلی دانشجویان نوورود باید با دیگر دانشجویان و آن هم دریک زمان مشخص و بدون تغییر باشد.
🔹بازگرداندن کتاب به دانشگاه، نیازمند مجموعهای از اقدامات است، فرهنگسازی در میان دانشجویان و اساتید برای توصیه و پیگیری مطالعه منابع معتبر و همزمان توانمندسازی اقتصادی دانشجو برای خرید منابع. در شرایطی که هزینه تهیه کتاب برای بخشی از دانشجویان سنگین است، باید سازوکاری عملی برای تسهیل دسترسی به کتاب طراحی و اجرا شود و برای تحریک تقاضای کتاب باید صندوق رفاه دانشجویان فعال شود و تسهیلات در اختیار دانشجویان بدهد.
🔹انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی، برای عملیاتیکردن این طرح، برنامهای کامل و جامع دارد. انتظار میرود سیاستگذاران حوزه فرهنگ و آموزش عالی، این بسته راهبردی را از مسیر تشکیل شورای نشر دانشگاهی اجرایی کند، شورایی که میتواند حلقه اتصال دانشگاه و ناشران دانشگاهی باشد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
↪️ @commac
🔸جزوه جای کتاب را گرفته است/آغاز دیرهنگام کلاس نو ورودیها چالش پنهان نشر دانشگاهی
🔹کاظم آرمانپور مدیر مسئول انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی با اشاره به اینکه آغاز دیرهنگام کلاس نو ورودیهای دانشگاه موجب تغییر الگوی یادگیری میشود، ادامه داد: هنگامی که زمان کافی برای مطالعه فراهم نیست و فشار امتحان در موعدی مشترک با سایر دانشجویان است، کتاب بهعنوان منبع اصلی آموزش، به حاشیه رانده میشود و جزوه جای آن را میگیرد.
🔹شروع ترم تحصیلی دانشجویان نوورود باید با دیگر دانشجویان و آن هم دریک زمان مشخص و بدون تغییر باشد.
🔹بازگرداندن کتاب به دانشگاه، نیازمند مجموعهای از اقدامات است، فرهنگسازی در میان دانشجویان و اساتید برای توصیه و پیگیری مطالعه منابع معتبر و همزمان توانمندسازی اقتصادی دانشجو برای خرید منابع. در شرایطی که هزینه تهیه کتاب برای بخشی از دانشجویان سنگین است، باید سازوکاری عملی برای تسهیل دسترسی به کتاب طراحی و اجرا شود و برای تحریک تقاضای کتاب باید صندوق رفاه دانشجویان فعال شود و تسهیلات در اختیار دانشجویان بدهد.
🔹انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی، برای عملیاتیکردن این طرح، برنامهای کامل و جامع دارد. انتظار میرود سیاستگذاران حوزه فرهنگ و آموزش عالی، این بسته راهبردی را از مسیر تشکیل شورای نشر دانشگاهی اجرایی کند، شورایی که میتواند حلقه اتصال دانشگاه و ناشران دانشگاهی باشد.
لینک خبر
tv.irna.ir
@IRNA_1313
↪️ @commac
🌿دومین #همایش ملی روشهای پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی: بازاندیشی در مفاهیم، ابزارها و رویکردها
🌿برگزار کننده: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
🌿نمایه شده در isc
🌿سایت:
https://www.ihcs.ac.ir/rmconference/fa
🌱 مدرسه مجازی #رویش؛ مرجع پژوهش
🍃 @mroyesh_ir
🌐 www.mroyesh.ir
↪️ @commac
🌿برگزار کننده: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی
🌿نمایه شده در isc
🌿سایت:
https://www.ihcs.ac.ir/rmconference/fa
🌱 مدرسه مجازی #رویش؛ مرجع پژوهش
🍃 @mroyesh_ir
🌐 www.mroyesh.ir
↪️ @commac
پارادوکس اطلاعات نادرست هوش مصنوعی
اکونومیست
ترجمه و خلاصه نویسی: فاطمه لطفی
در طبیعت سه نوع مارمولک نر وجود دارد: مارمولکهای با خالهای نارنجی که بزرگتر و قدرتمندتر هستند و مارمولکهای نوع آبی را از میدان جفتگیری بیرون میرانند. اما نوع سوم مارموکها نارنجی هستند و خود را جای مارمولک ماده جا میکنند و وارد حرمسرای مارمولکهای نارنجی میشوند. زیستشناسان به آنها «موجود موذی» میگویند. فیکنیوزها هم کاری شبیه همین مارمولکهای زرد انجام میدهند: بدهبستانی بین فراوانی و هزینه تایید. و این امر بهویژه برای مصرفکنندگان حریص اطلاعات نگران کننده است.
هزینه تولید متن، ویدیو یا صدا به شدت کاهش یافته است؛ و ساخت این محصولات مجازی اکنون نه چند ساعت که فقط به چند درخواست در یک چتبات نیاز دارد.
در نتیجه طبق نوشته سایت بررسی کدنویسی Graphite، در سال گذشته تقریبا نیمی از مقالات منتشر شده در اینترنت را هوش مصنوعی تولید کرده بود.
مزارع محتوا (Content farms) «طعمه خشم» (محتوای آنلاینی که هدفش تحریک خشم است) به ظاهر واقعی تولید کنند، مطالبی که پایه و اساس چندانی در واقعیت ندارند اما برای خشمگین کردن بینندگان و خوانندگان و ترغیب آنها به کلیک کردن مداوم طراحی شدهاند.
کاربران اینترنت چگونه میتوانند مقالهای از یک وبسایت خبری واقعی اما کمتر شناخته شده را از یک وبسایت خبری کاملا جعلی تشخیص دهند؟ فعالان بازار آنلاین اغلب برای چنین انتخابهایی به «سیگنالهای پرهزینه» تکیه میکنند.
در عصر اطلاعات اولیه، برندسازی روزنامهها یک سیگنال پرهزینه است. پیشتر در چیزی که به زبان نظریه بازیها «بازی شهرت» بود، روزنامهها شماره به شماره دقیقا نشان میدادند که چقدر بر حقیقت متمرکز هستند.
وقتی که خوانندههای روزنامهها تصمیم میگرفتند کدام روزنامه را بخرند، تعاملات مکرر یک تعادل تفکیکی را تشکیل میداد. اما حالا مزارع محتوا میتوانند از چنین برندسازیهایی تقلید کنند.
در واقع، وبسایتهایی که صفحات خبری معتبر را کپی میکنند اما داستانهای ساختگی دارند، منشا پیدایش اصطلاح «اخبار جعلی» هستند. به عنوان مثال: آیا شما این مطلب را در Economist.com میخوانید یا در Economist.co ؟
یا شاید فقط یک قطعهای از آن را در رسانهای اجتماعی میبینید، بدون متن و بدون پیوند به منبع آن.
حالا ظهور هوش مصنوعی باعث شده مسئله بدتر شود. زمانی نوشتههای روان، تصاویر واقعگرایانه و صدای اصلاحشده به خوانندگان کمک میکردند تا بین اخباری که برای اطلاعرسانی طراحی شدهاند و اخباری که خلاف حقیقت هستند تمایز قائل شوند.
از کجا میتوان دریافت که برای تولید یک مقاله دقت و تلاش زیادی صرف شده است؟
تا مدتها قواعد سرانگشتی وجود داشت به تشخیص مطالب حاصل از هوش مصنوعی و مطالب اصل کمک میکردند؛ مثلا میتوانستید تعداد انگشتان یک شخص را در یک تصویر بشمارید یا دیدن خط فاصله در نوشتار مصرفکنندگان اطلاعات را آگاه میکرد که بفهمند چقدر احتمال دارد این مطلب با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده باشد.
افزایش فراوانی کلمه "dev" (به معنی کاوش کردن) در مقالات دانشگاهی و "شایان ذکر است که" در صفحات اینترنت به شما میگفت که بیشتر متن توسط هوش مصنوعی نوشته شدهاند. اما با بهبود چتباتها، چنین قواعد سرانگشتی کماهمیتتر میشوند.
بنابراین «تعادل تفکیکی» (separating equilibrium) در حال تبدیل شدن به «تعادل تجمیعی» (pooling equilibrium) است که در آن هیچ راهی برای تشخیص بین یک نوع اثر خلق شده و نوع دیگر وجود ندارد. (در بازیهای سیگنالدهی، در تعادل تفکیکی عاملها اقدامات متفاوتی انتخاب میکنند. تعادل تجمعی اما نتیجه تعادلی یک بازی سیگنالدهی است که بازیکنان "سیگنال"هایی به سایر بازیکنان ارسال میکنند که برای دیگران شناخته شده نیست.)
بنا بر مقاله جورج آکرلوف در دانشگاه جورج تاون، مشکل تعادل تجمیعی این است که معاملات غیرصادقانه معمولا معاملات صادقانه را از بازار بیرون میکنند و خریداران بدون اینکه راهی داشته باشند برای تشخیص خوب از بد، همه چیز را بد میدانند.
در اقتصاد مبتنی بر تفکیک اطلاعات، تشخیص اطلاعات درست و نادرست آسان است؛ در اقتصاد تجمیعی، چنین کاری عملا غیرممکن است. پس چرا باید برای هر خبری پول پرداخت کرد؟ و اگر کسی برای آن پولی پرداخت نکند، چرا باید آن را تولید کرد؟
دو راه وجود دارد: یا خوانندگان از پلتفرمهای مطمئن استفاده کنند یا روزنامههای چاپی تجدید حیاتی دوباره داشته باشند که این خود زنجیرهی نگهداری دارد: سرمایهگذاری در چاپخانهها، شبکههای توزیع و غیره به خواننده میگوید که این موسسه میخواهد دوام بیاورد و بر اساس اعتبار خود کار کند. در این صورت مزرعه محتواسازی برای رساندن یک مجله جعلی به دست یک پستچی به مشکل برمیخورد.
@NewJournalism
📍@commac
اکونومیست
ترجمه و خلاصه نویسی: فاطمه لطفی
در طبیعت سه نوع مارمولک نر وجود دارد: مارمولکهای با خالهای نارنجی که بزرگتر و قدرتمندتر هستند و مارمولکهای نوع آبی را از میدان جفتگیری بیرون میرانند. اما نوع سوم مارموکها نارنجی هستند و خود را جای مارمولک ماده جا میکنند و وارد حرمسرای مارمولکهای نارنجی میشوند. زیستشناسان به آنها «موجود موذی» میگویند. فیکنیوزها هم کاری شبیه همین مارمولکهای زرد انجام میدهند: بدهبستانی بین فراوانی و هزینه تایید. و این امر بهویژه برای مصرفکنندگان حریص اطلاعات نگران کننده است.
هزینه تولید متن، ویدیو یا صدا به شدت کاهش یافته است؛ و ساخت این محصولات مجازی اکنون نه چند ساعت که فقط به چند درخواست در یک چتبات نیاز دارد.
در نتیجه طبق نوشته سایت بررسی کدنویسی Graphite، در سال گذشته تقریبا نیمی از مقالات منتشر شده در اینترنت را هوش مصنوعی تولید کرده بود.
مزارع محتوا (Content farms) «طعمه خشم» (محتوای آنلاینی که هدفش تحریک خشم است) به ظاهر واقعی تولید کنند، مطالبی که پایه و اساس چندانی در واقعیت ندارند اما برای خشمگین کردن بینندگان و خوانندگان و ترغیب آنها به کلیک کردن مداوم طراحی شدهاند.
کاربران اینترنت چگونه میتوانند مقالهای از یک وبسایت خبری واقعی اما کمتر شناخته شده را از یک وبسایت خبری کاملا جعلی تشخیص دهند؟ فعالان بازار آنلاین اغلب برای چنین انتخابهایی به «سیگنالهای پرهزینه» تکیه میکنند.
در عصر اطلاعات اولیه، برندسازی روزنامهها یک سیگنال پرهزینه است. پیشتر در چیزی که به زبان نظریه بازیها «بازی شهرت» بود، روزنامهها شماره به شماره دقیقا نشان میدادند که چقدر بر حقیقت متمرکز هستند.
وقتی که خوانندههای روزنامهها تصمیم میگرفتند کدام روزنامه را بخرند، تعاملات مکرر یک تعادل تفکیکی را تشکیل میداد. اما حالا مزارع محتوا میتوانند از چنین برندسازیهایی تقلید کنند.
در واقع، وبسایتهایی که صفحات خبری معتبر را کپی میکنند اما داستانهای ساختگی دارند، منشا پیدایش اصطلاح «اخبار جعلی» هستند. به عنوان مثال: آیا شما این مطلب را در Economist.com میخوانید یا در Economist.co ؟
یا شاید فقط یک قطعهای از آن را در رسانهای اجتماعی میبینید، بدون متن و بدون پیوند به منبع آن.
حالا ظهور هوش مصنوعی باعث شده مسئله بدتر شود. زمانی نوشتههای روان، تصاویر واقعگرایانه و صدای اصلاحشده به خوانندگان کمک میکردند تا بین اخباری که برای اطلاعرسانی طراحی شدهاند و اخباری که خلاف حقیقت هستند تمایز قائل شوند.
از کجا میتوان دریافت که برای تولید یک مقاله دقت و تلاش زیادی صرف شده است؟
تا مدتها قواعد سرانگشتی وجود داشت به تشخیص مطالب حاصل از هوش مصنوعی و مطالب اصل کمک میکردند؛ مثلا میتوانستید تعداد انگشتان یک شخص را در یک تصویر بشمارید یا دیدن خط فاصله در نوشتار مصرفکنندگان اطلاعات را آگاه میکرد که بفهمند چقدر احتمال دارد این مطلب با استفاده از هوش مصنوعی تولید شده باشد.
افزایش فراوانی کلمه "dev" (به معنی کاوش کردن) در مقالات دانشگاهی و "شایان ذکر است که" در صفحات اینترنت به شما میگفت که بیشتر متن توسط هوش مصنوعی نوشته شدهاند. اما با بهبود چتباتها، چنین قواعد سرانگشتی کماهمیتتر میشوند.
بنابراین «تعادل تفکیکی» (separating equilibrium) در حال تبدیل شدن به «تعادل تجمیعی» (pooling equilibrium) است که در آن هیچ راهی برای تشخیص بین یک نوع اثر خلق شده و نوع دیگر وجود ندارد. (در بازیهای سیگنالدهی، در تعادل تفکیکی عاملها اقدامات متفاوتی انتخاب میکنند. تعادل تجمعی اما نتیجه تعادلی یک بازی سیگنالدهی است که بازیکنان "سیگنال"هایی به سایر بازیکنان ارسال میکنند که برای دیگران شناخته شده نیست.)
بنا بر مقاله جورج آکرلوف در دانشگاه جورج تاون، مشکل تعادل تجمیعی این است که معاملات غیرصادقانه معمولا معاملات صادقانه را از بازار بیرون میکنند و خریداران بدون اینکه راهی داشته باشند برای تشخیص خوب از بد، همه چیز را بد میدانند.
در اقتصاد مبتنی بر تفکیک اطلاعات، تشخیص اطلاعات درست و نادرست آسان است؛ در اقتصاد تجمیعی، چنین کاری عملا غیرممکن است. پس چرا باید برای هر خبری پول پرداخت کرد؟ و اگر کسی برای آن پولی پرداخت نکند، چرا باید آن را تولید کرد؟
دو راه وجود دارد: یا خوانندگان از پلتفرمهای مطمئن استفاده کنند یا روزنامههای چاپی تجدید حیاتی دوباره داشته باشند که این خود زنجیرهی نگهداری دارد: سرمایهگذاری در چاپخانهها، شبکههای توزیع و غیره به خواننده میگوید که این موسسه میخواهد دوام بیاورد و بر اساس اعتبار خود کار کند. در این صورت مزرعه محتواسازی برای رساندن یک مجله جعلی به دست یک پستچی به مشکل برمیخورد.
@NewJournalism
📍@commac
🌟 وبینار ویژه روابط عمومی در فوتبال (شب یلدا)
🎉 در بلندترین شب سال، یک قدم بزرگ در فوتبال بردار!
در وبینار تخصصی روابط عمومی در فوتبال
با تدریس دکتر داود رمضانی (بنیانگذار و مدیر آی تی فوتبال و مدیر برتر روابط عمومی کشور)
یاد بگیر چطور:
🔥 با رسانهها حرفهای ارتباط بگیری
🔥 برند فوتبالی بسازی
🔥 روابطعمومی باشگاه را هوشمند و قدرتمند مدیریت کنی
📅 ۳۰ آذر ۱۴۰۴ (آنلاین)
🎁 برنامه ویژه یلدا "گواهی معتبر درصورت تقاضا"
💥ظرفیت محدود همین حالا ثبتنام کن!💥
🔰شهریه دوره با تخفیف 90% یلدایی (200/000 تومان)
🧑🏻💻09059626900 - 02166569762
📍@commac
🎉 در بلندترین شب سال، یک قدم بزرگ در فوتبال بردار!
در وبینار تخصصی روابط عمومی در فوتبال
با تدریس دکتر داود رمضانی (بنیانگذار و مدیر آی تی فوتبال و مدیر برتر روابط عمومی کشور)
یاد بگیر چطور:
🔥 با رسانهها حرفهای ارتباط بگیری
🔥 برند فوتبالی بسازی
🔥 روابطعمومی باشگاه را هوشمند و قدرتمند مدیریت کنی
📅 ۳۰ آذر ۱۴۰۴ (آنلاین)
🎁 برنامه ویژه یلدا "گواهی معتبر درصورت تقاضا"
💥ظرفیت محدود همین حالا ثبتنام کن!💥
🔰شهریه دوره با تخفیف 90% یلدایی (200/000 تومان)
🧑🏻💻09059626900 - 02166569762
📍@commac
روز دانشجو؛ یادآور مبارزه علیه استبداد
غلامعلی دهقان
حادثه خونین ۱۶آذر۱۳۳۲ ادامه کودتای ۲۸ مرداد همان سال بود. در کمتر از یکماه بعد از کودتا، نیروهای ملی و مردمی با تشکیل تشکل نهضت مقاومت ملی سازماندهی در برابر کودتای انگلیسی-آمریکایی را شروع کردند. آنان در همان اوایل مهرماه تظاهراتی را به مناسبت سال جدید تحصیلی راه انداختند و سپس در ۲۱ آبان به مناسبت آغاز محاکمه دکتر مصدق تظاهرات مردمی دیگری سازماندهی کردند که موجب ترس و واهمه کودتاچیان شد. تعداد بازداشتشدگان آنقدر زیاد بود که نهتنها زندانها بلکه پادگانهای شهر نیز جایی برای بازداشتشدگان نداشت. لاجرم تعداد زیادی از آنها با قطار سریعالسیر به خرمشهر فرستاده شدند تا از آنجا با کشتی به جزیره خارک منتقل شوند. در چنین اوضاع و احوالی، قرار شد به مناسبت برقراری روابط مجدد ایران و انگلیس و ورود دنیس رایت اولین دیپلمات انگلیسی به ایران پس از کودتا و همچنین، سفر نیکسون؛ معاون رئیسجمهور وقت، آمریکا تظاهراتی توسط کمیته دانشگاه نهضت مقاوم ملی سازماندهی شود. سرانجام بعد از دو روز تظاهرات در روزهای ۱۴و۱۵ آذر در روز۱۶ آذر به بهانه واهی تمسخر سربازان گارد توسط دانشجویان نیروهای نظامی وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شده و با تیراندازی موجب شهادت سه دانشجو احمدقندچی و مصطفی بزرگ نیاو مهدی شریعت رضوی شدند. از آن پس ۱۶آذر روز دانشجو نامیده شد تا با یادآوری آن مبارزات ملتی علیه استعمار بیگانه و استبداد وابسته به آن فراموش نشود.
مدرس تاریخ 🆔 @newnewsroom
↪️ @commac
غلامعلی دهقان
حادثه خونین ۱۶آذر۱۳۳۲ ادامه کودتای ۲۸ مرداد همان سال بود. در کمتر از یکماه بعد از کودتا، نیروهای ملی و مردمی با تشکیل تشکل نهضت مقاومت ملی سازماندهی در برابر کودتای انگلیسی-آمریکایی را شروع کردند. آنان در همان اوایل مهرماه تظاهراتی را به مناسبت سال جدید تحصیلی راه انداختند و سپس در ۲۱ آبان به مناسبت آغاز محاکمه دکتر مصدق تظاهرات مردمی دیگری سازماندهی کردند که موجب ترس و واهمه کودتاچیان شد. تعداد بازداشتشدگان آنقدر زیاد بود که نهتنها زندانها بلکه پادگانهای شهر نیز جایی برای بازداشتشدگان نداشت. لاجرم تعداد زیادی از آنها با قطار سریعالسیر به خرمشهر فرستاده شدند تا از آنجا با کشتی به جزیره خارک منتقل شوند. در چنین اوضاع و احوالی، قرار شد به مناسبت برقراری روابط مجدد ایران و انگلیس و ورود دنیس رایت اولین دیپلمات انگلیسی به ایران پس از کودتا و همچنین، سفر نیکسون؛ معاون رئیسجمهور وقت، آمریکا تظاهراتی توسط کمیته دانشگاه نهضت مقاوم ملی سازماندهی شود. سرانجام بعد از دو روز تظاهرات در روزهای ۱۴و۱۵ آذر در روز۱۶ آذر به بهانه واهی تمسخر سربازان گارد توسط دانشجویان نیروهای نظامی وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شده و با تیراندازی موجب شهادت سه دانشجو احمدقندچی و مصطفی بزرگ نیاو مهدی شریعت رضوی شدند. از آن پس ۱۶آذر روز دانشجو نامیده شد تا با یادآوری آن مبارزات ملتی علیه استعمار بیگانه و استبداد وابسته به آن فراموش نشود.
مدرس تاریخ 🆔 @newnewsroom
↪️ @commac
👎1
برنامه سخنرانی سمپوزیوم بین المللی روابط عمومی با آخرین تغییرات
18 آذرماه 1404 در تهران سه سخنران مشهور جهانی در سمپوزیوم بین المللی سخنرانی دارند.
در کنار آنها استادان به نام کشور نیز در خصوص روابط عمومی جنگ خواهند گفت.
پروفسور تیموتی کومبز، نظریه پرداز آمریکایی ارتباطات بحران
دکتر عرندس استاد فلسطینی ارتباطات و متخصص روایتگری روابط عمومی جنگ از مالزی
و دکتر کامالانتان رئیس انجمن متخصصان روابط عمومی مالزی و متخصص مدیریت بحران به صورت آنلاین سخنرانی می کنند.
@Commac
18 آذرماه 1404 در تهران سه سخنران مشهور جهانی در سمپوزیوم بین المللی سخنرانی دارند.
در کنار آنها استادان به نام کشور نیز در خصوص روابط عمومی جنگ خواهند گفت.
پروفسور تیموتی کومبز، نظریه پرداز آمریکایی ارتباطات بحران
دکتر عرندس استاد فلسطینی ارتباطات و متخصص روایتگری روابط عمومی جنگ از مالزی
و دکتر کامالانتان رئیس انجمن متخصصان روابط عمومی مالزی و متخصص مدیریت بحران به صورت آنلاین سخنرانی می کنند.
@Commac
🟧 وبینار جنگ روایت ها و شناخت تکنیک های روابط عمومی اسرائیل
جنگ روایت ها، شناخت و مقابله با تکنیک های روابط عمومی اسرائیل در جنگ 12 روزه موضوع کارگاهی است که به صورت آنلاین در حاشیه سمپوزیوم بین المللی روابط عمومی برگزار می شود.
مدرس این کارگاه دکتر حسین امامی عضو هیات مدیره انجمن متخصصان روابط عمومی ایران است که کارگاه خود را در تاریخ 17 آذر از ساعت 9 تا 15 برگزار می کند.
این وبینار به واکاوی الگوی سازمانیافتهای میپردازد که دولت اسرائیل برای مدیریت میدان نبرد روایی در کنار میدان نبرد نظامی به کار گرفت.
حسین امامی به این موضوع می پردازد که چگونه حسبارا، بهعنوان بازوی روابطعمومی و دیپلماسی عمومی اسرائیل، در جریان جنگ دوازده روزه، با تلفیق رسانههای رسمی، شبکههای اجتماعی و کنشگران غیردولتی، افکار عمومی جهان ـ بهویژه در آمریکا و اروپا ـ را در جهت روایت مطلوب خود از تقابل با ایران بسیج کرده است.
همچنین در این کارگاه تکنیکهای روایتگری برای روابط عمومیها آموزش داده می شود و مثال هایی درباره سازمانهای غیرنظامی مانند وزارت بهداشت، بانکها، وزارت آموزش و پرورش و مدارس و.... مطرح می شود.
@CommaC
جنگ روایت ها، شناخت و مقابله با تکنیک های روابط عمومی اسرائیل در جنگ 12 روزه موضوع کارگاهی است که به صورت آنلاین در حاشیه سمپوزیوم بین المللی روابط عمومی برگزار می شود.
مدرس این کارگاه دکتر حسین امامی عضو هیات مدیره انجمن متخصصان روابط عمومی ایران است که کارگاه خود را در تاریخ 17 آذر از ساعت 9 تا 15 برگزار می کند.
این وبینار به واکاوی الگوی سازمانیافتهای میپردازد که دولت اسرائیل برای مدیریت میدان نبرد روایی در کنار میدان نبرد نظامی به کار گرفت.
حسین امامی به این موضوع می پردازد که چگونه حسبارا، بهعنوان بازوی روابطعمومی و دیپلماسی عمومی اسرائیل، در جریان جنگ دوازده روزه، با تلفیق رسانههای رسمی، شبکههای اجتماعی و کنشگران غیردولتی، افکار عمومی جهان ـ بهویژه در آمریکا و اروپا ـ را در جهت روایت مطلوب خود از تقابل با ایران بسیج کرده است.
همچنین در این کارگاه تکنیکهای روایتگری برای روابط عمومیها آموزش داده می شود و مثال هایی درباره سازمانهای غیرنظامی مانند وزارت بهداشت، بانکها، وزارت آموزش و پرورش و مدارس و.... مطرح می شود.
@CommaC
🔸شبکههای اجتماعی با زندگی زنان چه میکنند؟
🔺پژوهش ایرنا نشان میدهد شبکههای اجتماعی به یکی از مهمترین فضاهای اثرگذار بر هویت زنان تبدیل شدهاند؛ جایی که الگوریتمها با تقویت استانداردهای زیبایی، مقایسه دائمی و فشار روانی را افزایش میدهند و بر سبک زندگی زنان جوان تأثیر میگذارند.
🔺در شهرهای کوچک، این فضا نقش «اجتماع جایگزین» دارد. زنان موضوعات ممنوعه یا ناگفتنی را در شبکههای اجتماعی مطرح میکنند و به حمایت، اطلاعات و شبکههای تازه دسترسی پیدا میکنند. برای زنان فرودست نیز اینستاگرام امکان بازسازی هویت و دیدهشدن فراهم کرده است.
🔺اقتصاد دیجیتال فرصت اشتغال و درآمد برای زنان ایجاد کرده؛ اما نبود حمایت قانونی، نوسان الگوریتمها و محدودشدن کسبوکارها به حوزههای زنانه، پایداری استقلال مالی را تهدید میکند.
🔺کارشناسان میگویند آینده این رابطه دوگانه است؛ شبکههای اجتماعی میتوانند بستر توانمندسازی باشند، اما بدون سیاستگذاری و آموزش، نابرابریهای قدیمی در قالب دیجیتال بازتولید میشوند.
#پژوهش_اجتماعی
متن مصاحبه را اینجا بخوانید
🆔 @irna_research
📍@commac
🔺پژوهش ایرنا نشان میدهد شبکههای اجتماعی به یکی از مهمترین فضاهای اثرگذار بر هویت زنان تبدیل شدهاند؛ جایی که الگوریتمها با تقویت استانداردهای زیبایی، مقایسه دائمی و فشار روانی را افزایش میدهند و بر سبک زندگی زنان جوان تأثیر میگذارند.
🔺در شهرهای کوچک، این فضا نقش «اجتماع جایگزین» دارد. زنان موضوعات ممنوعه یا ناگفتنی را در شبکههای اجتماعی مطرح میکنند و به حمایت، اطلاعات و شبکههای تازه دسترسی پیدا میکنند. برای زنان فرودست نیز اینستاگرام امکان بازسازی هویت و دیدهشدن فراهم کرده است.
🔺اقتصاد دیجیتال فرصت اشتغال و درآمد برای زنان ایجاد کرده؛ اما نبود حمایت قانونی، نوسان الگوریتمها و محدودشدن کسبوکارها به حوزههای زنانه، پایداری استقلال مالی را تهدید میکند.
🔺کارشناسان میگویند آینده این رابطه دوگانه است؛ شبکههای اجتماعی میتوانند بستر توانمندسازی باشند، اما بدون سیاستگذاری و آموزش، نابرابریهای قدیمی در قالب دیجیتال بازتولید میشوند.
#پژوهش_اجتماعی
متن مصاحبه را اینجا بخوانید
🆔 @irna_research
📍@commac
❤1👍1
🔵وقتی جای «اما» و «اگر»ی نیست
✍️سفر به دیگر سو/عیسی محمدی
🌀چندی پیش ماجرای سیمکارتهای سفید پیش آمد که سر و صدای زیادی کرد و هنوز هم پسلرزههای آن ادامه دارد.
🌀کاری به این قصه ندارم. بحث من درباره این بود که حتی گروهی از روزنامهنگاران، از این اتفاق حمایت کردند. چرا حمایت کردند؟ این را هم کاری ندارم. همه بحث من در اینجا، درباره یک مشکل فکری در جامعه رسانهای و حتی غیررسانهای کشور است. کدام مشکل؟ عرض میکنم…
🌀نمیدانم برای کدام فیلسوف و روشنفکر بزرگ بود چنین کلامی که نوشته بود، روشنفکر واقعی کسی است که وقتی گزارهای را در نقد وضعیتی و کسی و … به کار میبرد، بلافاصله بعد از آن «ولی» و «اما» نمیآورد. ولی اینها یعنی چه؟
🔳متن کامل را در تارنمای رسانه نگاران بخوانید
📱همراه با رسانه نگاران در فضای مجازی:
🔗سایت ▫️🔗اینستاگرام ▫️🔗واتساپ▫️🔗تلگرام
↪️ @commac
✍️سفر به دیگر سو/عیسی محمدی
🌀چندی پیش ماجرای سیمکارتهای سفید پیش آمد که سر و صدای زیادی کرد و هنوز هم پسلرزههای آن ادامه دارد.
🌀کاری به این قصه ندارم. بحث من درباره این بود که حتی گروهی از روزنامهنگاران، از این اتفاق حمایت کردند. چرا حمایت کردند؟ این را هم کاری ندارم. همه بحث من در اینجا، درباره یک مشکل فکری در جامعه رسانهای و حتی غیررسانهای کشور است. کدام مشکل؟ عرض میکنم…
🌀نمیدانم برای کدام فیلسوف و روشنفکر بزرگ بود چنین کلامی که نوشته بود، روشنفکر واقعی کسی است که وقتی گزارهای را در نقد وضعیتی و کسی و … به کار میبرد، بلافاصله بعد از آن «ولی» و «اما» نمیآورد. ولی اینها یعنی چه؟
🔳متن کامل را در تارنمای رسانه نگاران بخوانید
📱همراه با رسانه نگاران در فضای مجازی:
🔗سایت ▫️🔗اینستاگرام ▫️🔗واتساپ▫️🔗تلگرام
↪️ @commac
رسانه نگاران
وقتی جای «اما» و «اگر»ی نيست - رسانه نگاران
رسانه نگار/شاعر/ کارشناس تولید محتوا، مدیر رسانه و مشاور/علاقمند به توسعه فردی و برندینگ