🎯 راداگینگ؛ راه و رسم جدید ترک اعتیاد به گوشی است
🔴 ارلینگ هالند، مدتی پیش، ویدئویی کوتاه از خودش منتشر کرد که روی صندلی هواپیما نشسته بود و زیر آن نوشته بود: «هفتساعت راداگینگ، بدون گوشی، بدون خواب، بدون آب، بدون غذا، فقط نقشه». زیر آن متن هم هشتگ زده بود: «آسونه». ویدئوی او به سرعت ویروسی شد و طرفدارانش با تحسین و تمجید میگفتند: «ارلینگ ماشین است!». البته هالند اولین آدم مشهوری نیست که ویدئویی دربارۀ راداگینگ منتشر میکرد، این رسم، به مد فرهنگی جدیدی تبدیل شده است که نوعی مبارزهجویی در برابر فرهنگِ سرگرمیها و حواسپرتیهای آنلاین است.
🔴 پیروان راداگینگ با آگاهی از فریبهای رنگارنگ صنعت سرگرمی برای دزدیدن توجه ما، دیگران را دعوت میکنند که شجاعانه با «پوچی و ملال زندگی روزمره» چشمدرچشم شوند و در برابر جذابیتهای اعتیادآور شبکههای اجتماعی یا بازیهای ویدئویی کم نیاورند.
🔴 مسافران سفرهای هوایی پیشقراول این مد بودهاند. راهورسم آنها، ساده و به یک معنی بکر و وحشی است: قرار است هجده ساعت روی یک صندلی تنگ، وسط آسمان، حبس شوی؟ خیلی هم خوب. گوشیات را خاموش کن، به هیچ وسیلۀ الکترونیکی دیگری دست نزن، و هیچ کاری نکن. خیره شو به پشتیِ صندلی جلوی رویت و «تحمل کن». اسم این مد جدید را گذاشتهاند «راداگینگ» (rawdogging) که ترجمۀ تحتاللفظیاش تقریباً به معنی زندگیکردن مثل یک سگ وحشی است: اگر این زرقو برقهای فرهنگی را کنار بگذاریم و به طبیعت برگردیم، نجات پیدا میکنیم.
🔴 ایان بوگاست، بازیساز و روزنامهنگار، میگوید رادگینگ یکی از مصادیق ظهورِ نوع جدیدی از زهدگرایی است که بهویژه در میان مردان باب شده است. زیرا این روزها زندهماندن روی زمین به معنای رنجبردن از رگبار دائمی هوسهایی است که چنان بهراحتی در دسترساند که برای جلوگیری از وسوسهٔ آنها به مبارزهای دائمی نیاز است.
🔴 بوگاست میگوید این نوع زهدگرایی در ابتدا شبیه بودیسم بهنظر میرسد. پشتپا زدن به لذتهای زودگذر برای آزادکردن روح. اما اگر دقیقتر به ماجرای این مد فرهنگی نگاه کنیم، تناقضی بزرگ را در آن مییابیم: پروپاقرصترین حامیان راداگینگ، تقریباً بلافاصله بعد از آنکه پروازشان به زمین نشست، سر و کلهشان در شبکههای اجتماعی پیدا میشود و با افتخار اعلام میکنند: «هجدهساعت بدون گوشی! من دوام آوردم و پیروز شدم!» وقتی این پستها را میبینیم، شاید به ذهنمان برسد که کل این زهدِ هجدهساعته، چیزی نیست جز مقدمهای برای نمایش بعد از آن.
🔴 راداگنیگ به یک معنی، صرفاً آخرین جلوه از تلاشهای مستمر بشر برای بازگشت به گذشتۀ طلاییای است که در آن به طبیعت نزدیک بودیم و تکنولوژی و رسانه و ساختههای دست بشر، خلوص انسانیمان را از میان نبرده بود. اما افسوس که همیشه این تلاشها از تناقضی بزرگ رنج میبرند: بازگشت به زندگی خالص ممکن نیست، البته اگر همچین چیزی واقعاً وجود داشته باشد.
🔴 بوگاست مینویسد: تلاش برای رسیدن به وضعیت خلوص، حتی خلوصی خیالی، ارزشمند به نظر میرسد. تلاش برای نزدیکشدن به طبیعت، یا نزدیکشدن به نوعی وضعیت دستنخوردگی تخیلی، باعث میشود حس کنیم فراتر رفتهایم. مسافرت هوایی استعارهٔ مناسبی برای این حس برتریجویی است و برای پیروان راداگینگ به روش پیروزی تبدیل شده است. کار تطهیر بالا میگیرد و پیروان راداگینگ در پروازها به بهشت نزدیکتر میشوند. ولی انگار هر دفعه از رسیدن به بهشت بازمیمانند و دوباره به زمین برمیگردند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «هجده ساعت دست به گوشی نمیزنم، تا بعدش در شبکۀ اجتماعی به کارم افتخار کنم» که در سیوسومین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ ایان بوگاست است و بهناز دهکردی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/u58012
🆔 @commac
🔴 ارلینگ هالند، مدتی پیش، ویدئویی کوتاه از خودش منتشر کرد که روی صندلی هواپیما نشسته بود و زیر آن نوشته بود: «هفتساعت راداگینگ، بدون گوشی، بدون خواب، بدون آب، بدون غذا، فقط نقشه». زیر آن متن هم هشتگ زده بود: «آسونه». ویدئوی او به سرعت ویروسی شد و طرفدارانش با تحسین و تمجید میگفتند: «ارلینگ ماشین است!». البته هالند اولین آدم مشهوری نیست که ویدئویی دربارۀ راداگینگ منتشر میکرد، این رسم، به مد فرهنگی جدیدی تبدیل شده است که نوعی مبارزهجویی در برابر فرهنگِ سرگرمیها و حواسپرتیهای آنلاین است.
🔴 پیروان راداگینگ با آگاهی از فریبهای رنگارنگ صنعت سرگرمی برای دزدیدن توجه ما، دیگران را دعوت میکنند که شجاعانه با «پوچی و ملال زندگی روزمره» چشمدرچشم شوند و در برابر جذابیتهای اعتیادآور شبکههای اجتماعی یا بازیهای ویدئویی کم نیاورند.
🔴 مسافران سفرهای هوایی پیشقراول این مد بودهاند. راهورسم آنها، ساده و به یک معنی بکر و وحشی است: قرار است هجده ساعت روی یک صندلی تنگ، وسط آسمان، حبس شوی؟ خیلی هم خوب. گوشیات را خاموش کن، به هیچ وسیلۀ الکترونیکی دیگری دست نزن، و هیچ کاری نکن. خیره شو به پشتیِ صندلی جلوی رویت و «تحمل کن». اسم این مد جدید را گذاشتهاند «راداگینگ» (rawdogging) که ترجمۀ تحتاللفظیاش تقریباً به معنی زندگیکردن مثل یک سگ وحشی است: اگر این زرقو برقهای فرهنگی را کنار بگذاریم و به طبیعت برگردیم، نجات پیدا میکنیم.
🔴 ایان بوگاست، بازیساز و روزنامهنگار، میگوید رادگینگ یکی از مصادیق ظهورِ نوع جدیدی از زهدگرایی است که بهویژه در میان مردان باب شده است. زیرا این روزها زندهماندن روی زمین به معنای رنجبردن از رگبار دائمی هوسهایی است که چنان بهراحتی در دسترساند که برای جلوگیری از وسوسهٔ آنها به مبارزهای دائمی نیاز است.
🔴 بوگاست میگوید این نوع زهدگرایی در ابتدا شبیه بودیسم بهنظر میرسد. پشتپا زدن به لذتهای زودگذر برای آزادکردن روح. اما اگر دقیقتر به ماجرای این مد فرهنگی نگاه کنیم، تناقضی بزرگ را در آن مییابیم: پروپاقرصترین حامیان راداگینگ، تقریباً بلافاصله بعد از آنکه پروازشان به زمین نشست، سر و کلهشان در شبکههای اجتماعی پیدا میشود و با افتخار اعلام میکنند: «هجدهساعت بدون گوشی! من دوام آوردم و پیروز شدم!» وقتی این پستها را میبینیم، شاید به ذهنمان برسد که کل این زهدِ هجدهساعته، چیزی نیست جز مقدمهای برای نمایش بعد از آن.
🔴 راداگنیگ به یک معنی، صرفاً آخرین جلوه از تلاشهای مستمر بشر برای بازگشت به گذشتۀ طلاییای است که در آن به طبیعت نزدیک بودیم و تکنولوژی و رسانه و ساختههای دست بشر، خلوص انسانیمان را از میان نبرده بود. اما افسوس که همیشه این تلاشها از تناقضی بزرگ رنج میبرند: بازگشت به زندگی خالص ممکن نیست، البته اگر همچین چیزی واقعاً وجود داشته باشد.
🔴 بوگاست مینویسد: تلاش برای رسیدن به وضعیت خلوص، حتی خلوصی خیالی، ارزشمند به نظر میرسد. تلاش برای نزدیکشدن به طبیعت، یا نزدیکشدن به نوعی وضعیت دستنخوردگی تخیلی، باعث میشود حس کنیم فراتر رفتهایم. مسافرت هوایی استعارهٔ مناسبی برای این حس برتریجویی است و برای پیروان راداگینگ به روش پیروزی تبدیل شده است. کار تطهیر بالا میگیرد و پیروان راداگینگ در پروازها به بهشت نزدیکتر میشوند. ولی انگار هر دفعه از رسیدن به بهشت بازمیمانند و دوباره به زمین برمیگردند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «هجده ساعت دست به گوشی نمیزنم، تا بعدش در شبکۀ اجتماعی به کارم افتخار کنم» که در سیوسومین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ ایان بوگاست است و بهناز دهکردی آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخۀ کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/u58012
🆔 @commac
ترجمان
هجده ساعت دست به گوشی نمیزنم، تا بعدش در شبکۀ اجتماعی به کارم افتخار کنم
ایان بوگاست، آتلانتیک— وقتش رسیده بود آستینها را بالا بزنم و با پوچی روبهرو شوم. تصمیم داشتم در آن پرواز رویۀ جدیدی را که در پروازهای طولانی باب شده بود و راداگینگ نام داشت امتحان کنم، یعنی از هیچ وسیلهٔ الکترونیکی برای سرگرمی استفاده نکنم. طبق روایات مشکوکی…
رئیس موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی در گفتوگو با #ایرنا:
بیرغبتی جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال برای تحصیل در دانشگاه
🔹رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با اشاره به بیرغبتی جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال برای تحصیل در دانشگاه، به تشریح دلایل این پدیده اجتماعی و ارتباط مستقیم آن با مقوله اشتغال در سالهای اخیر پرداخت.
🔹طاهرینیا گفت: نکته مهم در خصوص اقبال اندک طیف سنی ۱۸ تا ۲۴ سال برای تحصیل در دانشگاهها این است که انتظار خانوادهها و واجدان شرایط تحصیل در دانشگاه از تحصیل، گاهی لزوما اشتغال بود و وقتی این انتظار تامین نشود انگیزه تحصیل از دست میرود بنابراین پیوند مستقیمی با موضوع اشتغال دارد.
🔹معاون وزیر علوم بیان کرد: نکته دوم این است که گاهی برخی افراد به واسطه اینکه به شغلی دست پیدا کردند انگیزهای برای ادامه تحصیل ندارند. ما در خانوادهها شاهد هستیم بین شغلی که در دسترس دارند و تحصیل در دانشگاه ترجیح میدهند شغل داشته باشند تا تحصیل در دانشگاه.
🔹وی افزود در بسیاری از دانشگاههای دنیا نیز وقتی دانشجو در دوران تحصیل کاری مرتبط با دانش و مهارت پیدا میکند انگیزه برای ادامه تحصیل ندارد و به اشتغال روی میآورد مجموع این کار به نفع جامعه است که هر کسی متناسب با توانمندی و مهارت جایی که دوست دارد و موثرتر است حضور داشته باشد لزومی ندارد که براساس سازماندهی که داریم حتما دانشجو باشد.
لینک خبر
@IRNA_1313
🆔 @commac
بیرغبتی جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال برای تحصیل در دانشگاه
🔹رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با اشاره به بیرغبتی جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال برای تحصیل در دانشگاه، به تشریح دلایل این پدیده اجتماعی و ارتباط مستقیم آن با مقوله اشتغال در سالهای اخیر پرداخت.
🔹طاهرینیا گفت: نکته مهم در خصوص اقبال اندک طیف سنی ۱۸ تا ۲۴ سال برای تحصیل در دانشگاهها این است که انتظار خانوادهها و واجدان شرایط تحصیل در دانشگاه از تحصیل، گاهی لزوما اشتغال بود و وقتی این انتظار تامین نشود انگیزه تحصیل از دست میرود بنابراین پیوند مستقیمی با موضوع اشتغال دارد.
🔹معاون وزیر علوم بیان کرد: نکته دوم این است که گاهی برخی افراد به واسطه اینکه به شغلی دست پیدا کردند انگیزهای برای ادامه تحصیل ندارند. ما در خانوادهها شاهد هستیم بین شغلی که در دسترس دارند و تحصیل در دانشگاه ترجیح میدهند شغل داشته باشند تا تحصیل در دانشگاه.
🔹وی افزود در بسیاری از دانشگاههای دنیا نیز وقتی دانشجو در دوران تحصیل کاری مرتبط با دانش و مهارت پیدا میکند انگیزه برای ادامه تحصیل ندارد و به اشتغال روی میآورد مجموع این کار به نفع جامعه است که هر کسی متناسب با توانمندی و مهارت جایی که دوست دارد و موثرتر است حضور داشته باشد لزومی ندارد که براساس سازماندهی که داریم حتما دانشجو باشد.
لینک خبر
@IRNA_1313
🆔 @commac
ایرنا
بیرغبتی جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال برای تحصیل در دانشگاه
تهران- ایرنا- رئیس مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با اشاره به بیرغبتی جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال برای تحصیل در دانشگاه، به تشریح دلایل این پدیده اجتماعی و ارتباط مستقیم آن با مقوله اشتغال در سالهای اخیر پرداخت.
♨️ تفاوت سه هوش مصنوعی مطرح جهان در پاسخ به یک سوال
کانال آکادمی ارتباطات، از سه ابزار هوش مصنوعی یک سوال مشخص پرسید که:
"فقط اسم یک کشور را نام ببر که تنها کشور قدرت بلامنازع هوش مصنوعی در جهان است."
پاسخ ها را ببینید:
❎پاسخ دیپ سیک چینی: (بدون اینکه خنده اش بگیرد و به روی خودش آورد که اگر چت جی پی تی نبود تا الان او هم وجود نداشت)
چین
✳️پاسخ کوین علی بابا چین:
ایالات متحده آمریکا
✅پاسخ چت جی پی تی:
آمریکا
🆔 @commac
کانال آکادمی ارتباطات، از سه ابزار هوش مصنوعی یک سوال مشخص پرسید که:
"فقط اسم یک کشور را نام ببر که تنها کشور قدرت بلامنازع هوش مصنوعی در جهان است."
پاسخ ها را ببینید:
❎پاسخ دیپ سیک چینی: (بدون اینکه خنده اش بگیرد و به روی خودش آورد که اگر چت جی پی تی نبود تا الان او هم وجود نداشت)
چین
✳️پاسخ کوین علی بابا چین:
ایالات متحده آمریکا
✅پاسخ چت جی پی تی:
آمریکا
🆔 @commac
آکادمی ارتباطات
♨️ تفاوت سه هوش مصنوعی مطرح جهان در پاسخ به یک سوال کانال آکادمی ارتباطات، از سه ابزار هوش مصنوعی یک سوال مشخص پرسید که: "فقط اسم یک کشور را نام ببر که تنها کشور قدرت بلامنازع هوش مصنوعی در جهان است." پاسخ ها را ببینید: ❎پاسخ دیپ سیک چینی: (بدون اینکه…
اینکه هر مدل هوش مصنوعی چه کشوری رو انتخاب کرده، به پارامترهای آموزش داده شده به اونها و همچنین الگوریتمهای پردازش اطلاعاتشون برمیگرده.
بنابراین باید در بکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، همیشه مراقب تعصب دادهها در آموزشی که به آنها داده شده باشیم.
🆔 @commac
بنابراین باید در بکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، همیشه مراقب تعصب دادهها در آموزشی که به آنها داده شده باشیم.
🆔 @commac
Telegram
آکادمی ارتباطات
♨️ تفاوت سه هوش مصنوعی مطرح جهان در پاسخ به یک سوال
کانال آکادمی ارتباطات، از سه ابزار هوش مصنوعی یک سوال مشخص پرسید که:
"فقط اسم یک کشور را نام ببر که تنها کشور قدرت بلامنازع هوش مصنوعی در جهان است."
پاسخ ها را ببینید:
❎پاسخ دیپ سیک چینی: (بدون اینکه…
کانال آکادمی ارتباطات، از سه ابزار هوش مصنوعی یک سوال مشخص پرسید که:
"فقط اسم یک کشور را نام ببر که تنها کشور قدرت بلامنازع هوش مصنوعی در جهان است."
پاسخ ها را ببینید:
❎پاسخ دیپ سیک چینی: (بدون اینکه…
👍1
🔶 زندگی مدرن و ۴۲ تغییر برای خانواده ایرانی
🔺 یافتههای مرکز آمار میگوید در سالهای اخیر، اندازه خانوادهها کوچکتر شده و تعداد فرزندان کاهش یافته است. همزمان، تعداد خانوادههای تکوالدی افزایش داشته است.
🔺 نرخ طلاق در ایران طی دو دهه گذشته افزایش یافته که مطالعه روی آن نشاندهنده تغییراتی در نگرش مردم ایران نسبت به ازدواج و روابط زناشویی است.
🔺 از سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۲، میزان ازدواج ۴۶ درصد کاهش یافته و در همین بازه زمانی، طلاق افزایشی ۴۷ درصدی داشتهاست.
🔺 میانگین سن ازدواج هم برای مردان و زنان صعودی بوده و به ترتیب به ۲۸ و ۲۳.۹ سال رسیده است.
🔺 حضور اینترنت و رسانههای اجتماعی اینترنتی، ارتباطات خانوادگی و سبک زندگی خانواده ایرانی را تغییر داده است.
🔺 الگوهای پسانداز و سرمایهگذاری خانوادهها تغییر کرده و علاوه بر مسکن، خرید و نگهداری ارز، سکه و طلا، سهم قابل توجهی را پیدا کرده است. سرمایهگذاری در امور غیر مادی مثل تحصیلات و توسعه مهارتهای زندگی نیز قابل توجه است.
#پژوهش_اجتماعی
متن کامل را اینجا بخوانید
🆔 @irna_research
✅ @commac
🔺 یافتههای مرکز آمار میگوید در سالهای اخیر، اندازه خانوادهها کوچکتر شده و تعداد فرزندان کاهش یافته است. همزمان، تعداد خانوادههای تکوالدی افزایش داشته است.
🔺 نرخ طلاق در ایران طی دو دهه گذشته افزایش یافته که مطالعه روی آن نشاندهنده تغییراتی در نگرش مردم ایران نسبت به ازدواج و روابط زناشویی است.
🔺 از سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۲، میزان ازدواج ۴۶ درصد کاهش یافته و در همین بازه زمانی، طلاق افزایشی ۴۷ درصدی داشتهاست.
🔺 میانگین سن ازدواج هم برای مردان و زنان صعودی بوده و به ترتیب به ۲۸ و ۲۳.۹ سال رسیده است.
🔺 حضور اینترنت و رسانههای اجتماعی اینترنتی، ارتباطات خانوادگی و سبک زندگی خانواده ایرانی را تغییر داده است.
🔺 الگوهای پسانداز و سرمایهگذاری خانوادهها تغییر کرده و علاوه بر مسکن، خرید و نگهداری ارز، سکه و طلا، سهم قابل توجهی را پیدا کرده است. سرمایهگذاری در امور غیر مادی مثل تحصیلات و توسعه مهارتهای زندگی نیز قابل توجه است.
#پژوهش_اجتماعی
متن کامل را اینجا بخوانید
🆔 @irna_research
✅ @commac
❤1
🔸استرالیا استفاده از دیپسیک را ممنوع اعلام کرد
🔹تونی برک وزیر امور داخلی استرالیا در اظهاراتی با اشاره به هشدارهای امنیتی در خصوص استفاده از مدل هوش مصنوعی چینی موسوم به «دیپسیک»، استفاده از آن را در تمامی دستگاههای دولتی این کشور ممنوع اعلام کرد.
🔹وزیر امور داخلی استرالیا در ادامه با اشاره به اینکه دیپسیک خطری غیرقابل قبول برای فناوری دولت این کشور ایجاد میکند، تاکید کرد: دستور ممنوعیت فوری استفاده از مدل هوش مصنوعی چینی به دلیل محافظت از امنیت و منافع ملی استرالیا صادر شده است.
لینک خبر
@IRNA_1313
🆔 @commac
🔹تونی برک وزیر امور داخلی استرالیا در اظهاراتی با اشاره به هشدارهای امنیتی در خصوص استفاده از مدل هوش مصنوعی چینی موسوم به «دیپسیک»، استفاده از آن را در تمامی دستگاههای دولتی این کشور ممنوع اعلام کرد.
🔹وزیر امور داخلی استرالیا در ادامه با اشاره به اینکه دیپسیک خطری غیرقابل قبول برای فناوری دولت این کشور ایجاد میکند، تاکید کرد: دستور ممنوعیت فوری استفاده از مدل هوش مصنوعی چینی به دلیل محافظت از امنیت و منافع ملی استرالیا صادر شده است.
لینک خبر
@IRNA_1313
🆔 @commac
🔸 راهکارهایی برای تقویت بلوغ فکری
🔹ذهن انسان مانند یک باغ است؛ هرچه بذرهای مناسبتری بکارید و با دقت از آن مراقبت کنید، باغی سرسبزتر و ثمربخشتر خواهید داشت.
🔹بلوغ فکری نیز همانند درختی تنومند در این باغ است که با ریشههای عمیق و شاخههای پراکنده، قدرت تفکر، تصمیمگیری و درک شما از جهان را شکل میدهد. اما این درخت به خودی خود رشد نمیکند؛ نیاز به آبیاری روزانه، نور آگاهی و هرس بیوقفه عادتهای نادرست دارد.
🔹یکی از نشانههای بلوغ فکری، توانایی پذیرش مسئولیت تصمیمات و اعمال است. کمالگرایی افراطی میتواند مانع تصمیمگیری و اقدام شود. بلوغ فکری با مدیریت مؤثر احساسات در شرایط چالشبرانگیز همراه است. در بحثها، قبل از بیان نظر خود، از طرف مقابل بپرسید چرا چنین دیدگاهی دارد.
🔸 مشروح این گزارش را اینجا بخوانید
@IRNA_1313
🆔 @commac
🔹ذهن انسان مانند یک باغ است؛ هرچه بذرهای مناسبتری بکارید و با دقت از آن مراقبت کنید، باغی سرسبزتر و ثمربخشتر خواهید داشت.
🔹بلوغ فکری نیز همانند درختی تنومند در این باغ است که با ریشههای عمیق و شاخههای پراکنده، قدرت تفکر، تصمیمگیری و درک شما از جهان را شکل میدهد. اما این درخت به خودی خود رشد نمیکند؛ نیاز به آبیاری روزانه، نور آگاهی و هرس بیوقفه عادتهای نادرست دارد.
🔹یکی از نشانههای بلوغ فکری، توانایی پذیرش مسئولیت تصمیمات و اعمال است. کمالگرایی افراطی میتواند مانع تصمیمگیری و اقدام شود. بلوغ فکری با مدیریت مؤثر احساسات در شرایط چالشبرانگیز همراه است. در بحثها، قبل از بیان نظر خود، از طرف مقابل بپرسید چرا چنین دیدگاهی دارد.
🔸 مشروح این گزارش را اینجا بخوانید
@IRNA_1313
🆔 @commac
بلاگرهای خطرناک
✅ فائزه مومنی در مشورت و گفت وگو با دکتر مریم زارعیان، جامعه شناس، به این موضوع پرداخته است که چگونه مهندسی فرهنگی در جهت مطلوب حاکمیت به جای ارتقای فرهنگ عمومی در جامعه، به تنزل فرهنگ و زوال میراث تاریخی منجر شده است.
🔹یک بلاگر در املش گیلان بر روی قلعه ۱۵۰۰ساله که ثبت ملی هم شده، بنزین ریخت و آن را به آتش کشید. او گفته، موقع آتشسوزی با هلیشات فیلم گرفت تا در اینستاگرام فالوئر جمع کند.
🔹چندی بعد مدیرکل میراث فرهنگی گیلان خبر داد که این بلاگر از سوی عوامل فراجا دستگیر شده است. این بلاگر بعد از بازداشت گفت، فکر میکرده آنجا کوره آجرپزی است.
🔹«میل اُمام»، یکی از بناهای ارزشمند تاریخی استان گیلان در شهرستان املش و در فاصله یککیلومتری شمال شرق روستای امام واقع شده است. این اثر تاریخی در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۵۷۰۲ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
🔹بلاگرها در شبکههای اجتماعی برای دیده شدن و افزایش فالوئر هر کاری میکنند. داستانهای دروغ سر هم میکنند، جان خودشان را به خطر میاندازند، سراغ ایدههای ترسناک میروند و حتی بناهای تاریخی را به آتش میکشند.
رسانهها به این دلیل که ممکن است گزارش نوشتن درباره بلاهت بلاگرها، حکومت را به فیلترینگ مجاب کند، ترجیح میدهند از کنار آن بگذرند، اما این یک واقعیت است که بلاگرها در حال ترویج مسائلی هستند که فرهنگ و تاریخ و زندگی ما را به خطر میاندازد.
🔹به اعتقاد زارعیان؛ اقدام بلاگری که آن بنای مشهور املش را به آتش کشید نمونه بارزی از وندالیسم و تخریب آثار تاریخی و فرهنگی است. این اتفاق هم یک سویه فردی و هم یک زمینه اجتماعی دارد.
🔹از منظر فردی، در فضای مجازی بین بلاگرها رقابت شدید برای جذب مخاطب و دیده شدن بیشتر باعث شده اقدامات حاشیهای و بعضاً خطرناکی انجام بدهند.
🔹چون وضعیت اشتغال در کشور مطلوب نیست، بلاگری راه آسانی برای کسب درآمد و شهرت است تا افراد بدون هیچ فضل و تخصصی درآمد کسب کنند.
🔹همچنین بلاگری شغلی کوتاه مدت با آینده نامشخص و بدون امنیت شغلی است، پس فرد بلاگر خود را مقید میداند با هر لطایفالحیلی فالوئرهایش را حفظ و بیشتر کند.
🔹در جامعه ما سرمایه اجتماعی کاهش یافته و پیوندهای اجتماعی ضعیف شده، در نتیجه بلاگر خود را مجاز میبیند که اموال عمومی جامعه را به صورت عیان تخریب کند چون خودش را عضو این جامعه نمیبیند و مخاطبانش نیز که این جامعه را از آن خود نمیدانند و برای ارزشهای ملی و میراث فرهنگیاش ارزش و شأنی که باید قائل نیستند، نسبت به این تخریبها بیتفاوتاند و حتی گاهی آن را تشویق میکنند؛ چراکه این داشتهها، فرهنگ و سنت دیگر به افراد جامعه احساس تعلق و هویت نمیدهد.
🔹بلاگرها و سلبریتیهای لمپن، محتوایی معمولاً ساده، طنزآمیز و هیجانانگیز تولید میکنند و مخاطب که خیلی نمیخواهد فکر کند، برای فرار از روزمرگیها دنبال سرگرمی و هیجان است.
🔹افرادی که خیلی حوصله مواجهه با ایدههای پیچیده یا تفکرات انتقادی را ندارند؛ جذب این لودگیها میشوند. چون این محتواهای خالی از ارزش هیچ چالشی برای تفکر ایجاد نمیکند. به همین دلیل اکثر افراد جامعه مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم تحت تاثیر این رفتارها و نظرات قرار میگیرند و آنها را دنبال میکنند.
🔹وقتی به جای شایستگان، سلبریتیها و بلاگرها در عرصههای مختلف حضور دارند و محتوای سطحی و تجاری تولید کرده و به خورد جامعه میدهند، رفته رفته ذائقه جامعه تغییر میکند و هنر فاخر و فرهنگ عمیق در سایه این محتواهای زرد به فراموشی سپرده میشود.
🔹این تحریف فرهنگی باعث میشود دچار افول فرهنگی شویم و اثرش را بر سایر حوزهها نشان دهد. مولانا در داستانی میگوید وقتی دباغی از یک بازار عطرفروشی عبور میکند بیهوش میشود و با بوی پهن به هوش میآید، گسترش محتواهای بیارزش با فرهنگ عمومی جامعه همین کار را میکند.
🔹اگر در فرایند مهندسی فرهنگی، به جای حمایت از افراد ارزشمند و محتواهای باکیفیت از محتواهای سخیف، بیکیفیت و لودگی حمایت شود، مثل اتفاقی که در سینمای ما طی دهههای اخیر رخ داده و به ندرت فیلم ارزشمند و دارای محتوای عمیقی در سینما میبینیم و بیشتر لودگی و میانمایگی در فیلمهای سینمایی ترویج میشود که هم ممیزیاش راحتتر است و هم مخاطبش بیشتر است، به همین اندازه از فرهنگ اصیلمان فاصله گرفتهایم.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۷۹
🆔 @commac
✅ فائزه مومنی در مشورت و گفت وگو با دکتر مریم زارعیان، جامعه شناس، به این موضوع پرداخته است که چگونه مهندسی فرهنگی در جهت مطلوب حاکمیت به جای ارتقای فرهنگ عمومی در جامعه، به تنزل فرهنگ و زوال میراث تاریخی منجر شده است.
🔹یک بلاگر در املش گیلان بر روی قلعه ۱۵۰۰ساله که ثبت ملی هم شده، بنزین ریخت و آن را به آتش کشید. او گفته، موقع آتشسوزی با هلیشات فیلم گرفت تا در اینستاگرام فالوئر جمع کند.
🔹چندی بعد مدیرکل میراث فرهنگی گیلان خبر داد که این بلاگر از سوی عوامل فراجا دستگیر شده است. این بلاگر بعد از بازداشت گفت، فکر میکرده آنجا کوره آجرپزی است.
🔹«میل اُمام»، یکی از بناهای ارزشمند تاریخی استان گیلان در شهرستان املش و در فاصله یککیلومتری شمال شرق روستای امام واقع شده است. این اثر تاریخی در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۵۷۰۲ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
🔹بلاگرها در شبکههای اجتماعی برای دیده شدن و افزایش فالوئر هر کاری میکنند. داستانهای دروغ سر هم میکنند، جان خودشان را به خطر میاندازند، سراغ ایدههای ترسناک میروند و حتی بناهای تاریخی را به آتش میکشند.
رسانهها به این دلیل که ممکن است گزارش نوشتن درباره بلاهت بلاگرها، حکومت را به فیلترینگ مجاب کند، ترجیح میدهند از کنار آن بگذرند، اما این یک واقعیت است که بلاگرها در حال ترویج مسائلی هستند که فرهنگ و تاریخ و زندگی ما را به خطر میاندازد.
🔹به اعتقاد زارعیان؛ اقدام بلاگری که آن بنای مشهور املش را به آتش کشید نمونه بارزی از وندالیسم و تخریب آثار تاریخی و فرهنگی است. این اتفاق هم یک سویه فردی و هم یک زمینه اجتماعی دارد.
🔹از منظر فردی، در فضای مجازی بین بلاگرها رقابت شدید برای جذب مخاطب و دیده شدن بیشتر باعث شده اقدامات حاشیهای و بعضاً خطرناکی انجام بدهند.
🔹چون وضعیت اشتغال در کشور مطلوب نیست، بلاگری راه آسانی برای کسب درآمد و شهرت است تا افراد بدون هیچ فضل و تخصصی درآمد کسب کنند.
🔹همچنین بلاگری شغلی کوتاه مدت با آینده نامشخص و بدون امنیت شغلی است، پس فرد بلاگر خود را مقید میداند با هر لطایفالحیلی فالوئرهایش را حفظ و بیشتر کند.
🔹در جامعه ما سرمایه اجتماعی کاهش یافته و پیوندهای اجتماعی ضعیف شده، در نتیجه بلاگر خود را مجاز میبیند که اموال عمومی جامعه را به صورت عیان تخریب کند چون خودش را عضو این جامعه نمیبیند و مخاطبانش نیز که این جامعه را از آن خود نمیدانند و برای ارزشهای ملی و میراث فرهنگیاش ارزش و شأنی که باید قائل نیستند، نسبت به این تخریبها بیتفاوتاند و حتی گاهی آن را تشویق میکنند؛ چراکه این داشتهها، فرهنگ و سنت دیگر به افراد جامعه احساس تعلق و هویت نمیدهد.
🔹بلاگرها و سلبریتیهای لمپن، محتوایی معمولاً ساده، طنزآمیز و هیجانانگیز تولید میکنند و مخاطب که خیلی نمیخواهد فکر کند، برای فرار از روزمرگیها دنبال سرگرمی و هیجان است.
🔹افرادی که خیلی حوصله مواجهه با ایدههای پیچیده یا تفکرات انتقادی را ندارند؛ جذب این لودگیها میشوند. چون این محتواهای خالی از ارزش هیچ چالشی برای تفکر ایجاد نمیکند. به همین دلیل اکثر افراد جامعه مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم تحت تاثیر این رفتارها و نظرات قرار میگیرند و آنها را دنبال میکنند.
🔹وقتی به جای شایستگان، سلبریتیها و بلاگرها در عرصههای مختلف حضور دارند و محتوای سطحی و تجاری تولید کرده و به خورد جامعه میدهند، رفته رفته ذائقه جامعه تغییر میکند و هنر فاخر و فرهنگ عمیق در سایه این محتواهای زرد به فراموشی سپرده میشود.
🔹این تحریف فرهنگی باعث میشود دچار افول فرهنگی شویم و اثرش را بر سایر حوزهها نشان دهد. مولانا در داستانی میگوید وقتی دباغی از یک بازار عطرفروشی عبور میکند بیهوش میشود و با بوی پهن به هوش میآید، گسترش محتواهای بیارزش با فرهنگ عمومی جامعه همین کار را میکند.
🔹اگر در فرایند مهندسی فرهنگی، به جای حمایت از افراد ارزشمند و محتواهای باکیفیت از محتواهای سخیف، بیکیفیت و لودگی حمایت شود، مثل اتفاقی که در سینمای ما طی دهههای اخیر رخ داده و به ندرت فیلم ارزشمند و دارای محتوای عمیقی در سینما میبینیم و بیشتر لودگی و میانمایگی در فیلمهای سینمایی ترویج میشود که هم ممیزیاش راحتتر است و هم مخاطبش بیشتر است، به همین اندازه از فرهنگ اصیلمان فاصله گرفتهایم.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۷۹
🆔 @commac
👍1
انتخاب دیپ سیک از بین ایران و چین؟
پاسخ داد: ایران. از او پرسیدم چرا؟
به این مضمون جواب داد که چون دیدم تمرکز سوالهات و علاقه ات به ایران است چیزی گفتم که خوشت بیاد😛
🆔 @commac
پاسخ داد: ایران. از او پرسیدم چرا؟
به این مضمون جواب داد که چون دیدم تمرکز سوالهات و علاقه ات به ایران است چیزی گفتم که خوشت بیاد😛
🆔 @commac
گوگل ممنوعیت استفاده از هوش مصنوعی برای سلاح را لغو کرد
آلفابت، شرکت مادر گوگل با کنارگذاشتن اصول قدیمی خود، ممنوعیت استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت سلاح و ابزارهای نظارتی را لغو کرد.
به گزارش بی بی سی، آلفابت دستورالعملهای خود را در مورد نحوه استفاده از هوش مصنوعی بازنویسی کرده است و بخشی را که قبلا به دلیل «احتمال ایجاد آسیب» استفاده ازاین فناوری را ممنوع میکرد، حذف کرده است.
گوگل در یک پست وبلاگی با دفاع از این تغییر استدلال کرد که کسب و کارها و دولتهای دموکراتیک باید در زمینه کاربردهای هوش مصنوعی که «امنیت ملی را پشتیبانی میکند» با یکدیگر همکاری کنند.
در این بیانیه آمده است که دولتهای دموکراتیک باید با توجه به «ارزشهای بنیادین» مانند آزادی، برابری و احترام به حقوق بشر در توسعه هوش مصنوعی پیشرو باشند.
«ما معتقدیم که شرکتها، دولتها و سازمانهایی که این ارزشها را به اشتراک میگذارند باید برای ایجاد هوش مصنوعی که از مردم محافظت میکند، رشد جهانی را ارتقا میدهد و از امنیت ملی حمایت میکند، با یکدیگر همکاری کنند.»
در میان کارشناسان و متخصصان هوش مصنوعی بحثهایی وجود دارد؛ از جمله این که به طور کلی فناوری جدید قدرتمند چگونه باید اداره شود، تا چه حد باید اجازه داد سود تجاری جهت آن را تعیین کنند و بهترین راه برای محافظت از انسان در برابر خطرات آن چیست.
در مورد استفاده از هوش مصنوعی در میدان نبرد و در فناوریهای نظارتی هم اختلاف نظر وجود دارد.
متن بیانیه گوگل را دو مسئول ارشد این شرکت نوشتهاند: جیمز مانیکا، معاون ارشد تحقیقات گوگل و دمیس حسابیس، سرپرست آزمایشگاه هوش مصنوعی «گوگل دیپ مایند».
آنها در پست وبلاگی خود گفتهاند که اصول اولیه هوش مصنوعی این شرکت که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، باید بهروزرسانی شود، زیرا این فناوری تکامل یافته است.
«شرور نباش»
در اصل، مدتها قبل از افزایش علاقه فعلی به جنبههای اخلاقی هوش مصنوعی، شعار سرگئی برین و لری پیج بنیانگذاران گوگل برای این شرکت این بود: «شرور نباش».
هنگامی که گوگل در سال ۲۰۱۵ تحت نام شرکت آلفابت بازسازی شد، شرکت مادر شعارش را به «کار درست را انجام دهید» تغییر داد.
از آن زمان، کارکنان گوگل گاهی اوقات از رویکرد مدیران این شرکت فاصله گرفتهاند.
در سال ۲۰۱۸ پس از استعفای شماری از کارمندان گوگل و طوماری با امضای هزاران کارمند، این شرکت قرارداد همکاری خود را با پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا در زمینه هوش مصنوعی تمدید نکرد.
آنها نگران بودند که «پروژه ماون» اولین گام برای استفاده از هوش مصنوعی برای اهداف مرگبار باشد.
پست وبلاگی تازه این شرکت درست قبل از گزارش مالی پایان سال آلفابت منتشر شد که نتایج ضعیفتر از انتظار بازار را نشان داد و قیمت سهام آن را کاهش داد.
این نتایج ضعیف بهرغم افزایش ۱۰ درصدی درآمد حاصل از تبلیغات دیجیتال این شرکت بوده است که در جریان تبلیغات مربوط به مبارزات انتخاباتی آمریکا به دست آمده بود.
آلفابت در گزارش مربوط به درآمد خود اعلام کرد که امسال ۷۵ میلیارد دلار برای پروژههای هوش مصنوعی هزینه خواهد کرد که ۲۹ درصد بیشتر از انتظار تحلیلگران والاستریت بود.
این شرکت در حال سرمایهگذاری در زیرساختهایی برای بهکارگیری هوش مصنوعی، تحقیقات هوش مصنوعی و کاربردهایی مانند جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی است.
@NewJournalism
🆔 @commac
آلفابت، شرکت مادر گوگل با کنارگذاشتن اصول قدیمی خود، ممنوعیت استفاده از هوش مصنوعی برای ساخت سلاح و ابزارهای نظارتی را لغو کرد.
به گزارش بی بی سی، آلفابت دستورالعملهای خود را در مورد نحوه استفاده از هوش مصنوعی بازنویسی کرده است و بخشی را که قبلا به دلیل «احتمال ایجاد آسیب» استفاده ازاین فناوری را ممنوع میکرد، حذف کرده است.
گوگل در یک پست وبلاگی با دفاع از این تغییر استدلال کرد که کسب و کارها و دولتهای دموکراتیک باید در زمینه کاربردهای هوش مصنوعی که «امنیت ملی را پشتیبانی میکند» با یکدیگر همکاری کنند.
در این بیانیه آمده است که دولتهای دموکراتیک باید با توجه به «ارزشهای بنیادین» مانند آزادی، برابری و احترام به حقوق بشر در توسعه هوش مصنوعی پیشرو باشند.
«ما معتقدیم که شرکتها، دولتها و سازمانهایی که این ارزشها را به اشتراک میگذارند باید برای ایجاد هوش مصنوعی که از مردم محافظت میکند، رشد جهانی را ارتقا میدهد و از امنیت ملی حمایت میکند، با یکدیگر همکاری کنند.»
در میان کارشناسان و متخصصان هوش مصنوعی بحثهایی وجود دارد؛ از جمله این که به طور کلی فناوری جدید قدرتمند چگونه باید اداره شود، تا چه حد باید اجازه داد سود تجاری جهت آن را تعیین کنند و بهترین راه برای محافظت از انسان در برابر خطرات آن چیست.
در مورد استفاده از هوش مصنوعی در میدان نبرد و در فناوریهای نظارتی هم اختلاف نظر وجود دارد.
متن بیانیه گوگل را دو مسئول ارشد این شرکت نوشتهاند: جیمز مانیکا، معاون ارشد تحقیقات گوگل و دمیس حسابیس، سرپرست آزمایشگاه هوش مصنوعی «گوگل دیپ مایند».
آنها در پست وبلاگی خود گفتهاند که اصول اولیه هوش مصنوعی این شرکت که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، باید بهروزرسانی شود، زیرا این فناوری تکامل یافته است.
«شرور نباش»
در اصل، مدتها قبل از افزایش علاقه فعلی به جنبههای اخلاقی هوش مصنوعی، شعار سرگئی برین و لری پیج بنیانگذاران گوگل برای این شرکت این بود: «شرور نباش».
هنگامی که گوگل در سال ۲۰۱۵ تحت نام شرکت آلفابت بازسازی شد، شرکت مادر شعارش را به «کار درست را انجام دهید» تغییر داد.
از آن زمان، کارکنان گوگل گاهی اوقات از رویکرد مدیران این شرکت فاصله گرفتهاند.
در سال ۲۰۱۸ پس از استعفای شماری از کارمندان گوگل و طوماری با امضای هزاران کارمند، این شرکت قرارداد همکاری خود را با پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا در زمینه هوش مصنوعی تمدید نکرد.
آنها نگران بودند که «پروژه ماون» اولین گام برای استفاده از هوش مصنوعی برای اهداف مرگبار باشد.
پست وبلاگی تازه این شرکت درست قبل از گزارش مالی پایان سال آلفابت منتشر شد که نتایج ضعیفتر از انتظار بازار را نشان داد و قیمت سهام آن را کاهش داد.
این نتایج ضعیف بهرغم افزایش ۱۰ درصدی درآمد حاصل از تبلیغات دیجیتال این شرکت بوده است که در جریان تبلیغات مربوط به مبارزات انتخاباتی آمریکا به دست آمده بود.
آلفابت در گزارش مربوط به درآمد خود اعلام کرد که امسال ۷۵ میلیارد دلار برای پروژههای هوش مصنوعی هزینه خواهد کرد که ۲۹ درصد بیشتر از انتظار تحلیلگران والاستریت بود.
این شرکت در حال سرمایهگذاری در زیرساختهایی برای بهکارگیری هوش مصنوعی، تحقیقات هوش مصنوعی و کاربردهایی مانند جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی است.
@NewJournalism
🆔 @commac
🔶کنفرانس بین المللی روابط عمومی: 8 اسفند در تهران
🔹بیست و یکمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران با موضوع در تاریخ ۸ اسفند ۱۴۰۳ در مرکز مطالعات بهرهوری و منابع انسانی سازمان مدیریت صنعتی برگزار خواهد شد.
🔸تاکید این کنفرانس بر کارکرد شخصی سازی به کمک هوش مصنوعی در روابط عمومی هاست.
🔹 https://www.shara.ir/?p=32530
🆔 @commac
🔹بیست و یکمین کنفرانس بینالمللی روابطعمومی ایران با موضوع در تاریخ ۸ اسفند ۱۴۰۳ در مرکز مطالعات بهرهوری و منابع انسانی سازمان مدیریت صنعتی برگزار خواهد شد.
🔸تاکید این کنفرانس بر کارکرد شخصی سازی به کمک هوش مصنوعی در روابط عمومی هاست.
🔹 https://www.shara.ir/?p=32530
🆔 @commac
👍1
شروع ثبت نام کارگاه:
ابزارها و تکنیکهای شخصیسازی محتوا برای روابطعمومی
کارگاه آموزشی «ابزارها و تکنیکهای شخصیسازی محتوا برای روابطعمومی»، بهمنظور معرفی جدیدترین روشها و ابزارهای کاربردی در این حوزه، توسط حسین امامی، پژوهشگر هوش مصنوعی و روابط عمومی، برگزار خواهد شد.
https://www.shara.ir/?p=32519
🆔 @commac
ابزارها و تکنیکهای شخصیسازی محتوا برای روابطعمومی
کارگاه آموزشی «ابزارها و تکنیکهای شخصیسازی محتوا برای روابطعمومی»، بهمنظور معرفی جدیدترین روشها و ابزارهای کاربردی در این حوزه، توسط حسین امامی، پژوهشگر هوش مصنوعی و روابط عمومی، برگزار خواهد شد.
https://www.shara.ir/?p=32519
🆔 @commac
❤2
شبه روزنامه ها در ایران چه می کنند؟
✍️رضا غبیشاوی
شبه روزنامه ها در ایران چرا منتشر می شوند؟ آنها به صورت محدود، چاپ یا تنها منتشر می شوند (به صورت پی دی اف) اما نه برای اطلاع رسانی و ارتباط با مخاطب یا تاثیرگذاری بلکه برای کسب یارانه ها و تسهیلات مطبوعاتی. از یارانه های نقدی و غیرنقدی مثل کاغذ تا کسب آگهی های دولتی یا به دست آوردن دیگر مزیت ها و تسهیلات مستقیم و غیرمستقیم به بهانه انجام فعالیت فرهنگی و رسانه ای.
کافی است به سایت جار سری بزنید و ببینید روزنامه هایی چاپ / منتشر می شوند يا وجود دارند که هیچ دلیل منطقی برای انتشار آنها وجود ندارد.
نکته اینکه در این روزنامه ها، با خبرنگار و روزنامهنگار طرف نیستیم بلکه معمولا چند نفر مسوول استخراج مطالب از سایت های اینترنتی برای صفحه آرایی هستند. بسیاری از اوقات هم همان صفحه اراها خود برای صفحه آرایی، مطالب و عکس هایی را از اینترنت برمی دارند. به همین دلیل شاهد خطاهای عجیب و غریب هستیم.
با نگاهی به این روزنامه ها متوجه می شویم که در بدیهیات و الفبای کیفیت دست و پا می زنند و هر روز سوتی که نه بلکه فاجعه ای را به نمایش می گذارند.
سوال اصلی اینجاست: وقتی روزنامه ای مخاطب ندارد؛ تیراژ ندارد؛ خواننده ندارد؛ جایگاه ندارد و سخنگوی طبقه یا بخش خاصی از جامعه نیست. وقتی به لحاظ کیفیت بی نهایت ضعیف و مبتذل است؛ فراموش شده و حضور و تاثیرگذاری ندارد پس چرا و با کدام توجیه اقتصادی یا غیراقتصادی چاپ می شود؟
چگونه ممکن است تعداد روزنامه ها در تهران بیشتر از پاریس و لندن و نیویورک و توکیو باشد؟ چگونه با وجود اینکه روزنامه داری فعالیت سودآوری نیست با این تعداد زیاد از روزنامه ها روبه رو هستیم؟
پاسخ این است: مالکان این نوع از روزنامه ها، در واقعیت شبه روزنامه چاپ می کنند با حداقل هزینه و نیرو با هدف کسب حداکثری مزایایی مثل یارانه های نقدی و غیرنقدی و آگهی های دولتی و دیگر تسهیلات به نام فعالیت مطبوعاتی و فرهنگی.
کافی است آگهی های دولتی و انواع یارانه ها از این شبه روزنامه ها قطع شود تا فعالیت آنها هم متوقف شود.
اصولا این دسته ، در تیراژ حداقلی ، روزنامه چاپ یا تنها پی دی اف منتشر می کنند تا مزایا و آگهی های دولتی و یارانه ها را کسب کنند.
شراه حل هم این است که وزارت ارشاد یا به طور کامل همه انواع یارانه ها را برای همه روزنامه ها قطع کند تا در این صورت روزنامه های واقعی باقی بمانند و شبه روزنامه ها متوقف شوند. یا اینکه ارائه آگهی های دولتی و یارانه را صرفا به ۲۰ روزنامه اول کشور (تنها خصوصی و نه روزنامه های دولتی و حکومتی و عمومی) از لحاظ تیراژ اختصاص دهد. البته به شرطی که هر روزنامه ای متقاضی، داوطلبانه تیراژ خود را اعلام کند.
گرچه همچنان راه حل اول، بهتر است و راه حل دوم هم می تواند مورد مورد سواستفاده قرار بگیرد.
اگر کسی خواهان انتشار روزنامه است باید هزینه آن را هم متقبل شود و در گام های بعدی، دولت هم حمایت می کند. نه اینکه صرفا برای کسب این حمایت، چیزی شبیه روزنامه منتشر شود.
@NewJournalism
🆔 @commac
✍️رضا غبیشاوی
شبه روزنامه ها در ایران چرا منتشر می شوند؟ آنها به صورت محدود، چاپ یا تنها منتشر می شوند (به صورت پی دی اف) اما نه برای اطلاع رسانی و ارتباط با مخاطب یا تاثیرگذاری بلکه برای کسب یارانه ها و تسهیلات مطبوعاتی. از یارانه های نقدی و غیرنقدی مثل کاغذ تا کسب آگهی های دولتی یا به دست آوردن دیگر مزیت ها و تسهیلات مستقیم و غیرمستقیم به بهانه انجام فعالیت فرهنگی و رسانه ای.
کافی است به سایت جار سری بزنید و ببینید روزنامه هایی چاپ / منتشر می شوند يا وجود دارند که هیچ دلیل منطقی برای انتشار آنها وجود ندارد.
نکته اینکه در این روزنامه ها، با خبرنگار و روزنامهنگار طرف نیستیم بلکه معمولا چند نفر مسوول استخراج مطالب از سایت های اینترنتی برای صفحه آرایی هستند. بسیاری از اوقات هم همان صفحه اراها خود برای صفحه آرایی، مطالب و عکس هایی را از اینترنت برمی دارند. به همین دلیل شاهد خطاهای عجیب و غریب هستیم.
با نگاهی به این روزنامه ها متوجه می شویم که در بدیهیات و الفبای کیفیت دست و پا می زنند و هر روز سوتی که نه بلکه فاجعه ای را به نمایش می گذارند.
سوال اصلی اینجاست: وقتی روزنامه ای مخاطب ندارد؛ تیراژ ندارد؛ خواننده ندارد؛ جایگاه ندارد و سخنگوی طبقه یا بخش خاصی از جامعه نیست. وقتی به لحاظ کیفیت بی نهایت ضعیف و مبتذل است؛ فراموش شده و حضور و تاثیرگذاری ندارد پس چرا و با کدام توجیه اقتصادی یا غیراقتصادی چاپ می شود؟
چگونه ممکن است تعداد روزنامه ها در تهران بیشتر از پاریس و لندن و نیویورک و توکیو باشد؟ چگونه با وجود اینکه روزنامه داری فعالیت سودآوری نیست با این تعداد زیاد از روزنامه ها روبه رو هستیم؟
پاسخ این است: مالکان این نوع از روزنامه ها، در واقعیت شبه روزنامه چاپ می کنند با حداقل هزینه و نیرو با هدف کسب حداکثری مزایایی مثل یارانه های نقدی و غیرنقدی و آگهی های دولتی و دیگر تسهیلات به نام فعالیت مطبوعاتی و فرهنگی.
کافی است آگهی های دولتی و انواع یارانه ها از این شبه روزنامه ها قطع شود تا فعالیت آنها هم متوقف شود.
اصولا این دسته ، در تیراژ حداقلی ، روزنامه چاپ یا تنها پی دی اف منتشر می کنند تا مزایا و آگهی های دولتی و یارانه ها را کسب کنند.
شراه حل هم این است که وزارت ارشاد یا به طور کامل همه انواع یارانه ها را برای همه روزنامه ها قطع کند تا در این صورت روزنامه های واقعی باقی بمانند و شبه روزنامه ها متوقف شوند. یا اینکه ارائه آگهی های دولتی و یارانه را صرفا به ۲۰ روزنامه اول کشور (تنها خصوصی و نه روزنامه های دولتی و حکومتی و عمومی) از لحاظ تیراژ اختصاص دهد. البته به شرطی که هر روزنامه ای متقاضی، داوطلبانه تیراژ خود را اعلام کند.
گرچه همچنان راه حل اول، بهتر است و راه حل دوم هم می تواند مورد مورد سواستفاده قرار بگیرد.
اگر کسی خواهان انتشار روزنامه است باید هزینه آن را هم متقبل شود و در گام های بعدی، دولت هم حمایت می کند. نه اینکه صرفا برای کسب این حمایت، چیزی شبیه روزنامه منتشر شود.
@NewJournalism
🆔 @commac
👍2
💢واکنش کاربران توئیتر به سخنان ترامپ و یادداشت ریاستجمهوری او: استقبال سلطنتطلبان؛ سکوت نسبی سایر گروهها
🔹انتشار یادداشت ریاستجمهوری و اعلام بازگشت سیاست فشار حداکثری توسط ترامپ در بامداد روز چهارشنبه هفدهم بهمن ماه، یکی از مهمترین موضوعات توئیتر فارسی در دو روز گذشته بوده است بهنحوی که از بازمداد روز ۱۷ بهمن تا صبح روز ۱۸ بهمن، بیش از ۵۶ هزار توئیت و ریتوئیت با ۵۳۳ هزار لایک و ۱۶ میلیون بازدید در این خصوص منتشر شد.
🔸بررسی شبکه بازنشرهای توئیتهای مربوط به این موضوع (گراف زیر) نشان میدهد که کاربران برانداز و مخالف جمهوری اسلامی، بیشترین فعالیت را در واکنش به امضای این نامه داشته و روی همرفته ۶۲ درصد از شبکه بازنشرها را تشکیل دادهاند. بر این اساس کاربران سلطنتطلب ۴۲ درصد، کاربران برانداز غیر سلطنتطلب ۹ درصد، طرفداران سازمان مجاهدین خلق ۷ درصد و طرفداران جنبش ریاستارت، ۴ درصد از شبکه را بهخود اختصاص دادهاند.
🔹این در حالی است که کاربران انقلابی و اصولگرا ۲۶ درصد و کاربران میانهرو و اصلاحطلب نیز ۱۲ درصد از شبکه شکل دادهاند.
🔸در خوشه کاربران سلطنتطلب، کاربران فارسیزبان اسرائیلی نیز دیده میشود و بهنظر میرسد سهم بالای این خوشه در شبکه، بیارتباط به فعالیت این دسته از کاربران نیز نباشد. در سوی دیگر، کاربران سازمان مجاهدین خلق نیز، در قیاس با سایر موضوعات، سهم بیشتری از شبکه بازنشرها را داشتهاند.
🔹این در حالی است که کاربران برانداز و مخالف جمهوری اسلامی (اما غیر سلطنتطلب)، آنچنان در این رابطه فعالیت نداشتهاند؛ بهنظر میرسد نوع نگرش آنها با ترامپ و دیدارش با نتانیاهو، متفاوت از نگرش سلطنتطلبان (که در گراف درهمتنیدگی خاصی با کاربران فارسیزبان اسرائیلی دارند)، باشد و همین امر باعث تفاوت رفتارشان شده است.
🔸در سوی دیگر نیز، بسیاری از کاربران جریان انقلابی و اصلاحطلبان که در موضوعات مختلف فعالیت مستمر دارند، در این خصوص واکنش فعالانه نداشتهاند و بهنظر میرسد هر یک از آنها، با رویکرد متفاوتی در حال بررسی ابعاد این اتفاق هستند.
📲 @socialMediaAnalysis
🆔 @commac
🔹انتشار یادداشت ریاستجمهوری و اعلام بازگشت سیاست فشار حداکثری توسط ترامپ در بامداد روز چهارشنبه هفدهم بهمن ماه، یکی از مهمترین موضوعات توئیتر فارسی در دو روز گذشته بوده است بهنحوی که از بازمداد روز ۱۷ بهمن تا صبح روز ۱۸ بهمن، بیش از ۵۶ هزار توئیت و ریتوئیت با ۵۳۳ هزار لایک و ۱۶ میلیون بازدید در این خصوص منتشر شد.
🔸بررسی شبکه بازنشرهای توئیتهای مربوط به این موضوع (گراف زیر) نشان میدهد که کاربران برانداز و مخالف جمهوری اسلامی، بیشترین فعالیت را در واکنش به امضای این نامه داشته و روی همرفته ۶۲ درصد از شبکه بازنشرها را تشکیل دادهاند. بر این اساس کاربران سلطنتطلب ۴۲ درصد، کاربران برانداز غیر سلطنتطلب ۹ درصد، طرفداران سازمان مجاهدین خلق ۷ درصد و طرفداران جنبش ریاستارت، ۴ درصد از شبکه را بهخود اختصاص دادهاند.
🔹این در حالی است که کاربران انقلابی و اصولگرا ۲۶ درصد و کاربران میانهرو و اصلاحطلب نیز ۱۲ درصد از شبکه شکل دادهاند.
🔸در خوشه کاربران سلطنتطلب، کاربران فارسیزبان اسرائیلی نیز دیده میشود و بهنظر میرسد سهم بالای این خوشه در شبکه، بیارتباط به فعالیت این دسته از کاربران نیز نباشد. در سوی دیگر، کاربران سازمان مجاهدین خلق نیز، در قیاس با سایر موضوعات، سهم بیشتری از شبکه بازنشرها را داشتهاند.
🔹این در حالی است که کاربران برانداز و مخالف جمهوری اسلامی (اما غیر سلطنتطلب)، آنچنان در این رابطه فعالیت نداشتهاند؛ بهنظر میرسد نوع نگرش آنها با ترامپ و دیدارش با نتانیاهو، متفاوت از نگرش سلطنتطلبان (که در گراف درهمتنیدگی خاصی با کاربران فارسیزبان اسرائیلی دارند)، باشد و همین امر باعث تفاوت رفتارشان شده است.
🔸در سوی دیگر نیز، بسیاری از کاربران جریان انقلابی و اصلاحطلبان که در موضوعات مختلف فعالیت مستمر دارند، در این خصوص واکنش فعالانه نداشتهاند و بهنظر میرسد هر یک از آنها، با رویکرد متفاوتی در حال بررسی ابعاد این اتفاق هستند.
📲 @socialMediaAnalysis
🆔 @commac
postimg.cc
max Pressure — Postimages
🔸 بررسی تأثیرات روانشناسی دیجیتال بر نسلهای جدید ضروری است
دبیر علمی دهمین کنگره انجمن روانشناسی ایران:
🔹با توجه به ظهور پدیده اینفودمیک (شیوع گسترده اطلاعات نادرست در فضای دیجیتال)، بررسی تأثیرات روانشناسی دیجیتال بر نسلهای جدید (موسوم به زِد، آلفا و بتا) بسیار ضروری است.
🔹سلامت روان نهتنها در شرایط کنونی، بلکه همواره از نیازهای اساسی جامعه بوده است. حتی ما در تعاریف گردشگری، گردشگری را دور شدن از محیط زندگی برای سلامت روان می دانیم؛ زیرا این امر تأثیر مستقیمی بر بهبود سلامت روان دارد.
لینک خبر
@IRNA_1313
✅ @commac
دبیر علمی دهمین کنگره انجمن روانشناسی ایران:
🔹با توجه به ظهور پدیده اینفودمیک (شیوع گسترده اطلاعات نادرست در فضای دیجیتال)، بررسی تأثیرات روانشناسی دیجیتال بر نسلهای جدید (موسوم به زِد، آلفا و بتا) بسیار ضروری است.
🔹سلامت روان نهتنها در شرایط کنونی، بلکه همواره از نیازهای اساسی جامعه بوده است. حتی ما در تعاریف گردشگری، گردشگری را دور شدن از محیط زندگی برای سلامت روان می دانیم؛ زیرا این امر تأثیر مستقیمی بر بهبود سلامت روان دارد.
لینک خبر
@IRNA_1313
✅ @commac
در گفتگو با #ایرنا مطرح شد؛
🔸 خانه مجردی؛ آزادی یا بحران روانی برای جوانان؟
علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس و روانشناس اجتماعی:
🔹خانه مجردی یکی از درگاههای اصلی آسیبهای اجتماعی است: «خانه مجردی فضایی است که افراد را در معرض تنهایی عمیق، افسردگی، اضطراب و رفتارهای ناهنجار قرار میدهد. این سبک زندگی میتواند امنیت روانی و اجتماعی فرد را تهدید کرده و در بلندمدت بر بنیانهای اجتماعی جامعه تأثیرات منفی جدی بگذارد.»
🔹بسترسازی برای رفتارهای نامتعارف اجتماعی، عقلانی و فرهنگی همیشه فضایی را ایجاد میکند که در آن افراد هم لطمه میبینند و هم لطمه میزنند. یقیناً زندگی مجردی یا به عبارت عامیانهتر 'خانههای مجردی' یکی از درگاههای مهم انواع آسیبهای اجتماعی محسوب میشود.
لینک خبر
@IRNA_1313
✅ @commac
🔸 خانه مجردی؛ آزادی یا بحران روانی برای جوانان؟
علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس و روانشناس اجتماعی:
🔹خانه مجردی یکی از درگاههای اصلی آسیبهای اجتماعی است: «خانه مجردی فضایی است که افراد را در معرض تنهایی عمیق، افسردگی، اضطراب و رفتارهای ناهنجار قرار میدهد. این سبک زندگی میتواند امنیت روانی و اجتماعی فرد را تهدید کرده و در بلندمدت بر بنیانهای اجتماعی جامعه تأثیرات منفی جدی بگذارد.»
🔹بسترسازی برای رفتارهای نامتعارف اجتماعی، عقلانی و فرهنگی همیشه فضایی را ایجاد میکند که در آن افراد هم لطمه میبینند و هم لطمه میزنند. یقیناً زندگی مجردی یا به عبارت عامیانهتر 'خانههای مجردی' یکی از درگاههای مهم انواع آسیبهای اجتماعی محسوب میشود.
لینک خبر
@IRNA_1313
✅ @commac