🎯 کابوسهای ژوزف گوبلز، رؤیاهای ایلان ماسک
🔴 شارلوته برات، خبرنگاری یهودی بود که در آستانۀ قدرتگیری نازیها در آلمان، دربارۀ زندگی اجتماعی کشورش، مخصوصاً مسائل مربوط به زنان، مطلب مینوشت. با به قدرت رسیدن نازیها، برات ناگهان از کار برکنار شد و از همان موقع، کابوسهای جدیدی سراغش آمد. یکدفعه به این فکر افتاد که آیا بقیۀ مردم هم کابوسهایی مثل او میبینند؟ او که کابوسهای خودش را یادداشت میکرد، مخفیانه جویای کابوسهای بقیه هم شد: «از خیاط محل، همسایهها، خاله یا عمه، شیرفروش و دوستانم سؤال میکردم ... چون باید این خوابها برای نسلهای آینده حفظ میشد».
🔴 برات وقتی در ۱۹۳۹ به نیویورک فرار کرد، صدها نمونه از این کابوسها را یادداشت کرده بود. او بیست و چند سال بعد، دوباره سراغ این یادداشتها رفت، دستهبندیشان کرد، خودش قطعات کوتاهی دربارۀ آنها نوشت و سپس آنها را در قالب کتاب کمحجمی به نام «رایشِ سومِ رؤیاها» منتشر کرد.
🔴 برات معتقد بود مردم در آن روزگار، آن سوالات و افکاری که در طول روز جرئت به زبان آوردنش را نداشتند، شبها به شکل کابوس میدیدند. یکی از این کابوسها چنین است: ... میخواستم روی مبل دراز بکشم و کتابی مطالعه کنم، ناگهان دیوارهای اتاق، بلکه دیوارهای کل آپارتمانم، ناپدید شدند. با وحشت، نگاهی به اطراف انداختم و دیدم تا جایی که چشم کار میکند هیچیک از آپارتمانهای اطراف دیوار ندارند. بعد بلندگویی به صدا درآمد که «مطابق فرمان الغای دیوارها، مصوب هفدهم همین ماه». … اکنون که آپارتمانها کاملاً عمومی هستند، زیر دریا زندگی میکنم تا پنهان بمانم.
🔴 برات میگوید «زندگیِ بیدیوار» میتواند «عنوان خوبی نهتنها برای این فصل، بلکه برای یک رمان یا تحقیقی دانشگاهی دربارۀ زندگی در نظامهای توتالیتر باشد». نوعی زندگی که در آن، امکان تأمل بر افکار و احساسات، و حتی درک آنها، بدون نظارت مقام محلی امکانپذیر نیست.
🔴 زیدی اسمیت، نویسندۀ سرشناس بریتانیایی، در تفسیر جدیدی از این کتاب، پرسشی تأملبرانگیز را دربارۀ تجربۀ مردم در دوران نازیها و زندگی امروز ما مطرح میکند. اسمیت مینویسد: «در زندگی بیدیوار، ممکن است هرکس یا هرچیز، در هر زمان، هرچه را بگویید علیه خودتان استفاده کند. رایش سوم رؤیاها پُر از اشیای سخنگویی است که رازها را افشا میکنند: اجاقی که شروع به صحبت میکند و تمام حرفهای بدی را که افراد در آشپزخانه گفتهاند برملا میکند، یا لامپی که ساکت نمیشود و هر چه زیر نور آن رخ داده، با صدایی گوشخراش تکرار میکند».
🔴 به نظر میرسد زندگی امروز ما، در عصر شبکههای اجتماعی، اینترنت اشیا و گجتهای هوشمند، در طول روز واقعاً شبیه آن دنیای اشیای سخنگو در کابوسهای دوران نازی است. عوامل ضدترقیخواهیِ امروز، بهجایِ بلندگو، رادیو و ماشین چاپ، از «الگوریتم» یعنی پیشرفتهترین ابزار پروپاگاندای تاریخ، بهره میبرند.
🔴 اگر آن روز ماشینِ دولتیِ شستوشوی مغزی تلاش میکرد با ترس فرمان براند، حالا فرمانروایانِ میلیاردر شبکههای اجتماعی، با عملیاتهای پرچم دروغین، هراسهای فرهنگی خلافواقع، سانسور، خودسانسوری، توطئه، جمعآوری مستندات، گزارشهای جمعی، و زندگی در حبابها و اتاقهای پژواک، ما را اسیر خود کردهاند. هانا آرنت «امحای تکثر» و احساس «تنهایی در فضاهای عمومی» را «ویژگی اصلی سوژههای نظامهای توتالیتر» میدانست. نمیتوان انکار کرد که اینتوصیفات در مورد آثار حیات الگوریتمیِ فعلیِ ما نیز صادق است.
🔴 آیا راهی برای نجات وجود دارد؟ زیدی اسمیت میگوید: میتوانیم خوشبین باشیم و بگوییم: بله! در این نظام اقتصادیِ استثمارگر که از خودِ توجه آدمها پول درمیآورند، خودِ ما محصول به شمار میآییم. پس راهحلی فوری وجود دارد: تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی خود را برگردانید.
🔴 البته، رهاشدن از الگوریتمها مشکل تغییرات اقلیمی را حل نمیکند، نابرابری اقتصادی شدید را پایان نمیدهد، نژادپرستی و زنستیزی را نابود نمیکند یا به جنگهای فرهنگی و واقعی پایان نمیدهد یا به طرزی سحرآمیز وضع اسفناک مهاجران را متحول نمیکند. ولی شاید موجب شود این اعتقاد نادرست بهسرعت مضمحل شود که انتخاب خودخواسته، و درعینحال الگوریتمیِ «جوامع آنلاین» میتواند جایگزین سیاسی مناسبی برای جوامع واقعیِ جغرافیایی، محلی و متکثر باشد. گذاشتن چوب لای چرخ بزرگترین لابیگران سیاسی حال حاضر، یعنی غولهای حوزۀ فناوری، بهخودی خود خدمت به واقعیت است.
🔴 شارلوته برات، خبرنگاری یهودی بود که در آستانۀ قدرتگیری نازیها در آلمان، دربارۀ زندگی اجتماعی کشورش، مخصوصاً مسائل مربوط به زنان، مطلب مینوشت. با به قدرت رسیدن نازیها، برات ناگهان از کار برکنار شد و از همان موقع، کابوسهای جدیدی سراغش آمد. یکدفعه به این فکر افتاد که آیا بقیۀ مردم هم کابوسهایی مثل او میبینند؟ او که کابوسهای خودش را یادداشت میکرد، مخفیانه جویای کابوسهای بقیه هم شد: «از خیاط محل، همسایهها، خاله یا عمه، شیرفروش و دوستانم سؤال میکردم ... چون باید این خوابها برای نسلهای آینده حفظ میشد».
🔴 برات وقتی در ۱۹۳۹ به نیویورک فرار کرد، صدها نمونه از این کابوسها را یادداشت کرده بود. او بیست و چند سال بعد، دوباره سراغ این یادداشتها رفت، دستهبندیشان کرد، خودش قطعات کوتاهی دربارۀ آنها نوشت و سپس آنها را در قالب کتاب کمحجمی به نام «رایشِ سومِ رؤیاها» منتشر کرد.
🔴 برات معتقد بود مردم در آن روزگار، آن سوالات و افکاری که در طول روز جرئت به زبان آوردنش را نداشتند، شبها به شکل کابوس میدیدند. یکی از این کابوسها چنین است: ... میخواستم روی مبل دراز بکشم و کتابی مطالعه کنم، ناگهان دیوارهای اتاق، بلکه دیوارهای کل آپارتمانم، ناپدید شدند. با وحشت، نگاهی به اطراف انداختم و دیدم تا جایی که چشم کار میکند هیچیک از آپارتمانهای اطراف دیوار ندارند. بعد بلندگویی به صدا درآمد که «مطابق فرمان الغای دیوارها، مصوب هفدهم همین ماه». … اکنون که آپارتمانها کاملاً عمومی هستند، زیر دریا زندگی میکنم تا پنهان بمانم.
🔴 برات میگوید «زندگیِ بیدیوار» میتواند «عنوان خوبی نهتنها برای این فصل، بلکه برای یک رمان یا تحقیقی دانشگاهی دربارۀ زندگی در نظامهای توتالیتر باشد». نوعی زندگی که در آن، امکان تأمل بر افکار و احساسات، و حتی درک آنها، بدون نظارت مقام محلی امکانپذیر نیست.
🔴 زیدی اسمیت، نویسندۀ سرشناس بریتانیایی، در تفسیر جدیدی از این کتاب، پرسشی تأملبرانگیز را دربارۀ تجربۀ مردم در دوران نازیها و زندگی امروز ما مطرح میکند. اسمیت مینویسد: «در زندگی بیدیوار، ممکن است هرکس یا هرچیز، در هر زمان، هرچه را بگویید علیه خودتان استفاده کند. رایش سوم رؤیاها پُر از اشیای سخنگویی است که رازها را افشا میکنند: اجاقی که شروع به صحبت میکند و تمام حرفهای بدی را که افراد در آشپزخانه گفتهاند برملا میکند، یا لامپی که ساکت نمیشود و هر چه زیر نور آن رخ داده، با صدایی گوشخراش تکرار میکند».
🔴 به نظر میرسد زندگی امروز ما، در عصر شبکههای اجتماعی، اینترنت اشیا و گجتهای هوشمند، در طول روز واقعاً شبیه آن دنیای اشیای سخنگو در کابوسهای دوران نازی است. عوامل ضدترقیخواهیِ امروز، بهجایِ بلندگو، رادیو و ماشین چاپ، از «الگوریتم» یعنی پیشرفتهترین ابزار پروپاگاندای تاریخ، بهره میبرند.
🔴 اگر آن روز ماشینِ دولتیِ شستوشوی مغزی تلاش میکرد با ترس فرمان براند، حالا فرمانروایانِ میلیاردر شبکههای اجتماعی، با عملیاتهای پرچم دروغین، هراسهای فرهنگی خلافواقع، سانسور، خودسانسوری، توطئه، جمعآوری مستندات، گزارشهای جمعی، و زندگی در حبابها و اتاقهای پژواک، ما را اسیر خود کردهاند. هانا آرنت «امحای تکثر» و احساس «تنهایی در فضاهای عمومی» را «ویژگی اصلی سوژههای نظامهای توتالیتر» میدانست. نمیتوان انکار کرد که اینتوصیفات در مورد آثار حیات الگوریتمیِ فعلیِ ما نیز صادق است.
🔴 آیا راهی برای نجات وجود دارد؟ زیدی اسمیت میگوید: میتوانیم خوشبین باشیم و بگوییم: بله! در این نظام اقتصادیِ استثمارگر که از خودِ توجه آدمها پول درمیآورند، خودِ ما محصول به شمار میآییم. پس راهحلی فوری وجود دارد: تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی خود را برگردانید.
🔴 البته، رهاشدن از الگوریتمها مشکل تغییرات اقلیمی را حل نمیکند، نابرابری اقتصادی شدید را پایان نمیدهد، نژادپرستی و زنستیزی را نابود نمیکند یا به جنگهای فرهنگی و واقعی پایان نمیدهد یا به طرزی سحرآمیز وضع اسفناک مهاجران را متحول نمیکند. ولی شاید موجب شود این اعتقاد نادرست بهسرعت مضمحل شود که انتخاب خودخواسته، و درعینحال الگوریتمیِ «جوامع آنلاین» میتواند جایگزین سیاسی مناسبی برای جوامع واقعیِ جغرافیایی، محلی و متکثر باشد. گذاشتن چوب لای چرخ بزرگترین لابیگران سیاسی حال حاضر، یعنی غولهای حوزۀ فناوری، بهخودی خود خدمت به واقعیت است.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «کابوسهای ژوزف گوبلز، رؤیاهای ایلان ماسک» که در بیستوچهارمین شمارۀ مجلۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱۰ دی ۱۴۰۳ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ زیدی اسمیت است و عرفان قادری آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/n14797
📍@commac
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/n14797
📍@commac
ترجمان
کابوسهای ژوزف گوبلز، رؤیاهای ایلان ماسک
زیدی اسمیت، نیویورک ریویو آو بوکس— شارلوته بِرات، خبرنگار جوانی که در هفتهنامۀ دای ولتبونه اخبار مربوط به زنان و سایر ابعاد حیات اجتماعی و سیاسی آلمان را گزارش میکرد، سال ۱۹۰۷ در شهر فُرستِ آلمان، نزدیک مرز لهستان، متولد شد. برات یهودی و کمونیستی متعهد…
👍1
در گفت وگو با #ایرنا مطرح شد؛
🔸ضرورت برگزاری نمایشگاهی که در آن به جای فروش، کتاب معرفی شود
مجید تیموری، مشاور حوزه بازاریابی و برندینگ کتاب و نشر:
🔹باید روزی نمایشگاهی برگزار کنیم که به جای فروش کتاب در آن، کتابهایمان را معرفی و عرضه کنیم.
🔹نمایشگاه در درازمدت تاثیر منفی بر فروش کتابفروشان میگذارد
🔹اگر ناشران بخواهند بنیان کتابفروشیها را تقویت کنند این در درازمدت به نفع ناشران خواهد بود
🔹نگاه درازمدت بر رویه فرهنگی وجود ندارد، در این رفت و برگشتهای مختلف در حوزه کتاب عدهای منتفع میشوند
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
🔸ضرورت برگزاری نمایشگاهی که در آن به جای فروش، کتاب معرفی شود
مجید تیموری، مشاور حوزه بازاریابی و برندینگ کتاب و نشر:
🔹باید روزی نمایشگاهی برگزار کنیم که به جای فروش کتاب در آن، کتابهایمان را معرفی و عرضه کنیم.
🔹نمایشگاه در درازمدت تاثیر منفی بر فروش کتابفروشان میگذارد
🔹اگر ناشران بخواهند بنیان کتابفروشیها را تقویت کنند این در درازمدت به نفع ناشران خواهد بود
🔹نگاه درازمدت بر رویه فرهنگی وجود ندارد، در این رفت و برگشتهای مختلف در حوزه کتاب عدهای منتفع میشوند
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
گفت وگو با #ایرنا؛
🔸جادوی پرسش؛ ساختن رابطهای عمیقتر با فرزندان
نویسنده و مشاور خانواده:
🔹معمولا والدین فکر میکنند مالک فرزندان شان هستند و مدام به آنها امر و نهی میکنند. این باید و نبایدهای پی در پی و انتظار اطاعت مطلق از سوی آنها یکی از مهمترین علل ایجاد مشکل ارتباطی بین والد و فرزندان است. چنانچه والدین از میزان این تحکم ها کم کنند به مرور زمان روابط آنها رو به بهبود میرود.
🔹یکی از بهترین راههای ارتباطی بین فرزندان و والدین طرح برخی سوالات مانند این است که؛ چه کسانی دوستت دارند، چه کارهایی را خوب انجام میدهی، برای چه نعمت هایی باید شاکر باشیم، یک بچه مودب چه کارهایی باید انجام دهد و هزاران سوال دیگر که با مطرح کردن آنها و بررسی پاسخ آنها می توانید ارتباط مناسبی با فرزند خود بگیرید. اثبات عشق و علاقه والدین گام مهمی برای ایجاد ارتباط با فرزندان است.
🔹پرسش راه مناسبی برای اثبات عشق و علاقه به فرزند است. والدین می توانند با پرسیدن سوال هایی مانند؛ می دانی که من خیلی دوستت دارم، می دانی که من عاشقتم و برایم مهمی، می دانی که من هرکاری را برای راحتی و آسایشت انجام میدم و... حس دوست داشته شدن را به فرزند خود منتقل کنند.
🔹فرزندان باید مطمئن شوند که از طرف والدین امنیت دارند و دوست داشتنی و ارزشمند هستند.
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
🔸جادوی پرسش؛ ساختن رابطهای عمیقتر با فرزندان
نویسنده و مشاور خانواده:
🔹معمولا والدین فکر میکنند مالک فرزندان شان هستند و مدام به آنها امر و نهی میکنند. این باید و نبایدهای پی در پی و انتظار اطاعت مطلق از سوی آنها یکی از مهمترین علل ایجاد مشکل ارتباطی بین والد و فرزندان است. چنانچه والدین از میزان این تحکم ها کم کنند به مرور زمان روابط آنها رو به بهبود میرود.
🔹یکی از بهترین راههای ارتباطی بین فرزندان و والدین طرح برخی سوالات مانند این است که؛ چه کسانی دوستت دارند، چه کارهایی را خوب انجام میدهی، برای چه نعمت هایی باید شاکر باشیم، یک بچه مودب چه کارهایی باید انجام دهد و هزاران سوال دیگر که با مطرح کردن آنها و بررسی پاسخ آنها می توانید ارتباط مناسبی با فرزند خود بگیرید. اثبات عشق و علاقه والدین گام مهمی برای ایجاد ارتباط با فرزندان است.
🔹پرسش راه مناسبی برای اثبات عشق و علاقه به فرزند است. والدین می توانند با پرسیدن سوال هایی مانند؛ می دانی که من خیلی دوستت دارم، می دانی که من عاشقتم و برایم مهمی، می دانی که من هرکاری را برای راحتی و آسایشت انجام میدم و... حس دوست داشته شدن را به فرزند خود منتقل کنند.
🔹فرزندان باید مطمئن شوند که از طرف والدین امنیت دارند و دوست داشتنی و ارزشمند هستند.
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
👍1
پنج کتاب برتر نویسندگان ایرانیتبار در پنج کشور غربی
در فقدان ترجمه و انتشار شایسته و سزاوار آثار جدید نویسندگان ایرانی فارسیزبان در کشورهای غربی، نویسندگان ایرانیتباری که به زبانی به غیر از فارسی مینویسند، بار معرفی دنیای ادبی ایرانیان به جهانیان را بر دوش میکشند.
اکنون سالهاست که نویسندگان ایرانیتبار، چه نویسندگان مهاجر نسل اول و چه نویسندگانی که از نسل دوم مهاجران ایرانی برآمدهاند، به صدای رسایی در ادبیات کشورهای میزبان خود تبدیل شدهاند.
در اینجا به انتخاب خودم، پنج کتاب نویسندگان ایرانیتباری را که در سال میلادی ۲۰۲۴در پنج کشور غربی مطرح بودهاند فهرست میکنم:
۱. آمریکا: «شهید» نوشته #کاوه_اکبر
سرآمد این فهرست بدون شک، رمان «شهید» کاوه اکبر، نویسنده و شاعر آمریکایی ایرانیتبار است. این رمان نه تنها در آمریکا بلکه در دیگر کشورها هم با استقبال مواجه شد. آن چه مورد ستایش قرار گرفته فقط داستان رمان نیست که برگرفته از وقایع تاریخ معاصر ایران است، بلکه بکارگیری یک زبان ویژه در روایت رمان است.
۲. آلمان: «پسرعموی بزرگ» نوشته نصیر جعفری
نصیر جعفری نویسنده آلمانی ایرانیتبار ساکن فرانکفورت در سومین رمان خود، «پسرعموی بزرگ» داستان فرار و تبعید یک ایرانی را روایت میکند که برای خواننده غربی و به ویژه آلمانیزبان هیجانانگیز است. گریت ووستمن، روزنامهنگار و منتقد ادبی در مقالهای نوشته که چنین رمانی «به ندرت در ادبیات آلمانیزبان معاصر یافت میشود».
۳. فرانسه: «گنه کردم گناهی پر ز لذت» نوشته آبنوس شلمانی
آبنوس شلمانی، نویسنده فرانسوی ایرانیتبار با چهارمین رمانش، «گنه کردم گناهی پر ز لذت» خوانندگان امروز کتاب در فرانسه را با بزرگترین شاعر زن ایرانی آشنا کرد: فروغ فرخزاد. معرفی شاعر با ابزار رمان، کاری بود که شاید از عهده خود شعر برنمیآمد.
۴. ایتالیا: «شب برفراز تهران» نوشته پگاه مشیرپور
رمان «شب برفراز تهران» نوشته خانم مشیرپور، بر اساس تجربه شخصی او شکل گرفته و به دلیل نوع روایتش مورد استقبال منتقدان ایتالیایی قرار گرفته. این رمان خواننده غربی را به تهران دعوت میکند و او را به فهم زن معاصر ایرانی فرامیخواند.
۵. هلند: «زرتشت سخن میگوید» نوشته قادر عبدالله
آخرین اثر قادر عبدالله، جزو آثار موفقی است که او درباره شخصیتهای تاریخی مرتبط با ایران نوشته. ناشر هلندی این کتاب با ستایش از آن نوشته: «هرکسی آن را بخواند، برای همیشه با دیدی متفاوت به جهان خواهد نگریست».
@sociologyofislamiccountries20
📍@commac
پنج کتاب برتر نویسندگان ایرانیتبار در پنج کشور غربی
در فقدان ترجمه و انتشار شایسته و سزاوار آثار جدید نویسندگان ایرانی فارسیزبان در کشورهای غربی، نویسندگان ایرانیتباری که به زبانی به غیر از فارسی مینویسند، بار معرفی دنیای ادبی ایرانیان به جهانیان را بر دوش میکشند.
اکنون سالهاست که نویسندگان ایرانیتبار، چه نویسندگان مهاجر نسل اول و چه نویسندگانی که از نسل دوم مهاجران ایرانی برآمدهاند، به صدای رسایی در ادبیات کشورهای میزبان خود تبدیل شدهاند.
در اینجا به انتخاب خودم، پنج کتاب نویسندگان ایرانیتباری را که در سال میلادی ۲۰۲۴در پنج کشور غربی مطرح بودهاند فهرست میکنم:
۱. آمریکا: «شهید» نوشته #کاوه_اکبر
سرآمد این فهرست بدون شک، رمان «شهید» کاوه اکبر، نویسنده و شاعر آمریکایی ایرانیتبار است. این رمان نه تنها در آمریکا بلکه در دیگر کشورها هم با استقبال مواجه شد. آن چه مورد ستایش قرار گرفته فقط داستان رمان نیست که برگرفته از وقایع تاریخ معاصر ایران است، بلکه بکارگیری یک زبان ویژه در روایت رمان است.
۲. آلمان: «پسرعموی بزرگ» نوشته نصیر جعفری
نصیر جعفری نویسنده آلمانی ایرانیتبار ساکن فرانکفورت در سومین رمان خود، «پسرعموی بزرگ» داستان فرار و تبعید یک ایرانی را روایت میکند که برای خواننده غربی و به ویژه آلمانیزبان هیجانانگیز است. گریت ووستمن، روزنامهنگار و منتقد ادبی در مقالهای نوشته که چنین رمانی «به ندرت در ادبیات آلمانیزبان معاصر یافت میشود».
۳. فرانسه: «گنه کردم گناهی پر ز لذت» نوشته آبنوس شلمانی
آبنوس شلمانی، نویسنده فرانسوی ایرانیتبار با چهارمین رمانش، «گنه کردم گناهی پر ز لذت» خوانندگان امروز کتاب در فرانسه را با بزرگترین شاعر زن ایرانی آشنا کرد: فروغ فرخزاد. معرفی شاعر با ابزار رمان، کاری بود که شاید از عهده خود شعر برنمیآمد.
۴. ایتالیا: «شب برفراز تهران» نوشته پگاه مشیرپور
رمان «شب برفراز تهران» نوشته خانم مشیرپور، بر اساس تجربه شخصی او شکل گرفته و به دلیل نوع روایتش مورد استقبال منتقدان ایتالیایی قرار گرفته. این رمان خواننده غربی را به تهران دعوت میکند و او را به فهم زن معاصر ایرانی فرامیخواند.
۵. هلند: «زرتشت سخن میگوید» نوشته قادر عبدالله
آخرین اثر قادر عبدالله، جزو آثار موفقی است که او درباره شخصیتهای تاریخی مرتبط با ایران نوشته. ناشر هلندی این کتاب با ستایش از آن نوشته: «هرکسی آن را بخواند، برای همیشه با دیدی متفاوت به جهان خواهد نگریست».
@sociologyofislamiccountries20
📍@commac
🎯 آیا کتابخواندن نوعی بیماری است؟
🔴 این روزها اگر ببینیم کسی در حال کتابخواندن است تحسینش میکنیم. اما همیشه اینطور نبوده است. در بیشتر تاریخ کتابخواندن کاری خطرناک به حساب میآمده است و آدمهایی که کتاب دستشان میگرفتند مشکوک یا حتی ترسناک به نظر میرسیدند.
🔴 سقراط فکر میکرد کتابخواندن برای اکثر افراد موجب سردرگمی اخلاقی میشود. او برای اشاره به متون مکتوب از کلمۀ «فارماکُن» استفاده میکرد. لفظی که هم بهمعنای دارو بود، هم به معنای زهر.
🔴 مناندر، نمایشنامهنویس رومی، توصیهاش این بود که زنها نباید به کتاب نزدیک شوند. چرا که زنان احساسات قوی و تفکر ضعیفی دارند و کتابها آنها را مسموم و پریشان میکند. منع زنان از خواندن و نوشتن در فرهنگ پدرمآبانۀ آن روزگار بسیار رایج بود.
🔴 توماس مور، صدراعظم مشهور انگلستان، نیز از مخالفان سرسخت کتابخوانی بود. مور میگفت کتاب «طاعونی مسری» است که ذهن انسانها را آلوده میکند.
🔴 در قرون جدید که رمان، بهعنوان یک گونۀ ادبی مدرن، رواج پیدا کرد، کتابهراسی نیز ابعاد تازهای به خودش گرفت. ساموئل جانسون میگفت رمانهای رمانتیک، ذهن خواننده را درگیر جزئیات زندگی دیگران میکند، بدون آنکه به آنها نشان دهد کار درست چیست. روسو نیز معتقد بود به محض آنکه یک دختر رمانی را باز کند و صفحهای از آن را بخواند، «هبوط» خواهد کرد.
🔴خودکشی چند جوان بعد از انتشار رمان جنجالی گوته، رنجهای ورتر جوان، این ترس را بیشتر کرد. بااینحال علاقۀ مردم به خواندن دم به دم افزایش مییافت.
🔴 با افزایش سواد عمومی و ارزانشدن کتاب، آدمهای بیشتر و بیشتری توانستند لذت این «طاعون» را بچشند و دیگر هیچوقت آن را کنار نگذاشتند. کتابها بر تاریخ غلبه کردند، همانطور که بر ما غلبه میکنند و تجربهای ورای کنترلمان میآفرینند. به همین خاطر است که دوستشان داریم و به همین خاطر است که هراسآورند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «کتابها خطرناکاند» این مطلب در تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۹۴ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ فرانک فوردی است و علیرضا شفیعینسب آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/g26737
@tarjomaanweb
↪️ @commac
🔴 این روزها اگر ببینیم کسی در حال کتابخواندن است تحسینش میکنیم. اما همیشه اینطور نبوده است. در بیشتر تاریخ کتابخواندن کاری خطرناک به حساب میآمده است و آدمهایی که کتاب دستشان میگرفتند مشکوک یا حتی ترسناک به نظر میرسیدند.
🔴 سقراط فکر میکرد کتابخواندن برای اکثر افراد موجب سردرگمی اخلاقی میشود. او برای اشاره به متون مکتوب از کلمۀ «فارماکُن» استفاده میکرد. لفظی که هم بهمعنای دارو بود، هم به معنای زهر.
🔴 مناندر، نمایشنامهنویس رومی، توصیهاش این بود که زنها نباید به کتاب نزدیک شوند. چرا که زنان احساسات قوی و تفکر ضعیفی دارند و کتابها آنها را مسموم و پریشان میکند. منع زنان از خواندن و نوشتن در فرهنگ پدرمآبانۀ آن روزگار بسیار رایج بود.
🔴 توماس مور، صدراعظم مشهور انگلستان، نیز از مخالفان سرسخت کتابخوانی بود. مور میگفت کتاب «طاعونی مسری» است که ذهن انسانها را آلوده میکند.
🔴 در قرون جدید که رمان، بهعنوان یک گونۀ ادبی مدرن، رواج پیدا کرد، کتابهراسی نیز ابعاد تازهای به خودش گرفت. ساموئل جانسون میگفت رمانهای رمانتیک، ذهن خواننده را درگیر جزئیات زندگی دیگران میکند، بدون آنکه به آنها نشان دهد کار درست چیست. روسو نیز معتقد بود به محض آنکه یک دختر رمانی را باز کند و صفحهای از آن را بخواند، «هبوط» خواهد کرد.
🔴خودکشی چند جوان بعد از انتشار رمان جنجالی گوته، رنجهای ورتر جوان، این ترس را بیشتر کرد. بااینحال علاقۀ مردم به خواندن دم به دم افزایش مییافت.
🔴 با افزایش سواد عمومی و ارزانشدن کتاب، آدمهای بیشتر و بیشتری توانستند لذت این «طاعون» را بچشند و دیگر هیچوقت آن را کنار نگذاشتند. کتابها بر تاریخ غلبه کردند، همانطور که بر ما غلبه میکنند و تجربهای ورای کنترلمان میآفرینند. به همین خاطر است که دوستشان داریم و به همین خاطر است که هراسآورند.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «کتابها خطرناکاند» این مطلب در تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۹۴ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ فرانک فوردی است و علیرضا شفیعینسب آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/g26737
@tarjomaanweb
↪️ @commac
ترجمان
کتابها خطرناکاند
فرانک فوردی، ایان — در دانشگاههای سرتاسر دنیا، دانشجویان میگویند که کتابخوانی میتواند آنها را تا سرحد افسردگی، لطمۀ روانی و حتی خودکشی آشفته کند. برخی معتقدند رمان خانم دالووی (۱۹۵۲)، اثر ویرجینیا وولف، که در آن یک خودکشی اتفاق میافتد، احتمالاً باعث…
🔸 بقائی: رسانهها از انتشار اخبار غیردقیق یا گمانهزنیهای بیمبنا خودداری کنند
🔹سخنگوی وزارت امور خارجه ضمن قدردانی از جامعه رسانهای کشور برای پوشش مذاکرات، از همه رسانهها درخواست کرد از انتشار اخبار غیردقیق یا گمانهزنیهای بیمبنا که میتواند بهانهای برای التهابزایی بیمورد یا انحراف افکار عمومی داخلی و خارجی از واقعیت مذاکرات و پیامهای متبادله شود، خودداری کنند.
لینک خبر
@IRNA_1313
↪️ @commac
🔹سخنگوی وزارت امور خارجه ضمن قدردانی از جامعه رسانهای کشور برای پوشش مذاکرات، از همه رسانهها درخواست کرد از انتشار اخبار غیردقیق یا گمانهزنیهای بیمبنا که میتواند بهانهای برای التهابزایی بیمورد یا انحراف افکار عمومی داخلی و خارجی از واقعیت مذاکرات و پیامهای متبادله شود، خودداری کنند.
لینک خبر
@IRNA_1313
↪️ @commac
👍1
💢دور اول مذاکرات ایران و آمریکا به روایت دادههای آنلاین: جستجو راجع به «طلا» و «دلار» رکورد زد/مذاکرات مورد استقبال کاربران توئیتر نبود
🔹با انتشار اخبار مثبت از دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در روز گذشته، قیمت طلا و دلار از شب گذشته ریزش شدیدی داشته است. این موضوع خودش را در دادههای آنلاین نیز نشان داده است؛ آنچنان که جستجو در گوگل راجع به «طلا» و «دلار» به بیشترین میزان خود در ۹۰ روز گذشته رسید؛ بطور کلی نیز جستجو راجع به دلار و طلا در هفته اخیر رکورد زده و به بیشترین میزان خود در یکسال اخیر رسیده است.
🔸در حالی جستجو راجع به طلا و دلار در گوگل به بیشترین میزان خود در یکسال اخیر رسیده است، که در شبکههای اجتماعی چنین روندی مشاهده نمیشود. در تلگرام و توئیتر، بیشترین میزان محتوای منتشر شده راجع به طلا و دلار، در هفته پایانی سال ۱۴۰۳ و همزمان با اوجگیری قیمت آنها بوده است.
🔹از این جهت، میتوان گفت که رفتار رسانههای تلگرامی و کاربران توئیتری، روندی کاملا متفاوت با جستجوهای روزانه مردم در گوگل داشته است؛ در رسانهها بالا رفتن قیمت طلا و دلار بازتاب بیشتری از کاهش قیمت آن دارد؛ این در حالی است که کاهش قیمت طلا و دلار بیشتر باعث جستجوی قیمت آن توسط مردم شده است.
🔸دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در روز گذشته در شبکهها و رسانههای اجتماعی نیز دو روند متفاوت داشته است. در حالی که اخبار مربوط به این مذاکرات در بازه زمانی ساعت ۱۲ تا ۲۴ روز گذشته (۲۳ فروردین) در تلگرام بیش از ۴۵۳ میلیون بازدید داشته است، این اخبار در توئیتر فقط ۳۳ میلیون بار دیده شده است (حتی کمتر از بازدید توئیتهای مربوط به سخنان هفته گذشتهی ترامپ در مورد مذاکرات روز شنبه که گزارش آن اینجا آمده است).
🔹این دادهها نشان میدهد که علیرغم فضای مثبت شکل گرفته پس از مذاکرات، حجم توئیتهای منتشر شده آنچنان قابل توجه نبوده است. امری که میتواند ناشی از آن باشد که عمدتا در فضای توئیتر، و بطور کلی رسانهها، اخبار و مطالب منفی بازدید بیشتری از اخبار مثبت میگیرد و این موضوع بهخوبی در فضای توئیتر و در نسبت با مذاکرات، و همچنین در نسبت با کاهش قیمت طلا و دلار، محسوس است.
📲 @socialMediaAnalysis
📍@commac
🔹با انتشار اخبار مثبت از دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در روز گذشته، قیمت طلا و دلار از شب گذشته ریزش شدیدی داشته است. این موضوع خودش را در دادههای آنلاین نیز نشان داده است؛ آنچنان که جستجو در گوگل راجع به «طلا» و «دلار» به بیشترین میزان خود در ۹۰ روز گذشته رسید؛ بطور کلی نیز جستجو راجع به دلار و طلا در هفته اخیر رکورد زده و به بیشترین میزان خود در یکسال اخیر رسیده است.
🔸در حالی جستجو راجع به طلا و دلار در گوگل به بیشترین میزان خود در یکسال اخیر رسیده است، که در شبکههای اجتماعی چنین روندی مشاهده نمیشود. در تلگرام و توئیتر، بیشترین میزان محتوای منتشر شده راجع به طلا و دلار، در هفته پایانی سال ۱۴۰۳ و همزمان با اوجگیری قیمت آنها بوده است.
🔹از این جهت، میتوان گفت که رفتار رسانههای تلگرامی و کاربران توئیتری، روندی کاملا متفاوت با جستجوهای روزانه مردم در گوگل داشته است؛ در رسانهها بالا رفتن قیمت طلا و دلار بازتاب بیشتری از کاهش قیمت آن دارد؛ این در حالی است که کاهش قیمت طلا و دلار بیشتر باعث جستجوی قیمت آن توسط مردم شده است.
🔸دور اول مذاکرات ایران و آمریکا در روز گذشته در شبکهها و رسانههای اجتماعی نیز دو روند متفاوت داشته است. در حالی که اخبار مربوط به این مذاکرات در بازه زمانی ساعت ۱۲ تا ۲۴ روز گذشته (۲۳ فروردین) در تلگرام بیش از ۴۵۳ میلیون بازدید داشته است، این اخبار در توئیتر فقط ۳۳ میلیون بار دیده شده است (حتی کمتر از بازدید توئیتهای مربوط به سخنان هفته گذشتهی ترامپ در مورد مذاکرات روز شنبه که گزارش آن اینجا آمده است).
🔹این دادهها نشان میدهد که علیرغم فضای مثبت شکل گرفته پس از مذاکرات، حجم توئیتهای منتشر شده آنچنان قابل توجه نبوده است. امری که میتواند ناشی از آن باشد که عمدتا در فضای توئیتر، و بطور کلی رسانهها، اخبار و مطالب منفی بازدید بیشتری از اخبار مثبت میگیرد و این موضوع بهخوبی در فضای توئیتر و در نسبت با مذاکرات، و همچنین در نسبت با کاهش قیمت طلا و دلار، محسوس است.
📲 @socialMediaAnalysis
📍@commac
Telegram
تحلیل شبکههای اجتماعی مجازی
💢واکنش کاربران توئیتر به احتمال گفتوگوی ایران و آمریکا در روز شنبه: از تمسخر مذاکره توسط سلطنتطلبان تا منتفیدانستن آن توسط اصولگرایان رادیکال
🔹سخنان دونالد ترامپ در شامگاه دوشنبه ۱۸ فروردین ماه مبنی بر انجام گفتوگو میان ایران و آمریکا در روز شنبه و…
🔹سخنان دونالد ترامپ در شامگاه دوشنبه ۱۸ فروردین ماه مبنی بر انجام گفتوگو میان ایران و آمریکا در روز شنبه و…
👍1
حکم 21 سرپرست دانشگاه تایید شد اما خبری از تهران، علامه و خوارزمی نیست/ بلاتکلیفی دانشگاههای بزرگ ادامه دارد
فرهیختگان: روز گذشته مرکز اطلاعرسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی از تأیید احکام سرپرستی 22 تن از سرپرستان مراکز و مؤسسات علمی کشور خبر داد. بنا بر این گزارش وضعیت 22 سرپرست دانشگاه و و پژوهشگاههای وابسته به وزارتین علوم و بهداشت مشخص شده اما هنوز خبری از تعیینتکلیف وضعیت سرپرستان 4 دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، خوارزمی و هنر تهران نیست، سرپرستانی که مدت زمانی قانونی مدیریتشان تحت عنوان سرپرست به پایان رسیده و انتظار میرود وزارت علوم برای جلوگیری از روند بلاتکلیفی دانشگاههای بزرگ سریعتر وضعیت اداره این مجموعه ها را روشن کند.
🔴@FarhikhteganOnline
↪️ @commac
فرهیختگان: روز گذشته مرکز اطلاعرسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی از تأیید احکام سرپرستی 22 تن از سرپرستان مراکز و مؤسسات علمی کشور خبر داد. بنا بر این گزارش وضعیت 22 سرپرست دانشگاه و و پژوهشگاههای وابسته به وزارتین علوم و بهداشت مشخص شده اما هنوز خبری از تعیینتکلیف وضعیت سرپرستان 4 دانشگاه تهران، علامه طباطبایی، خوارزمی و هنر تهران نیست، سرپرستانی که مدت زمانی قانونی مدیریتشان تحت عنوان سرپرست به پایان رسیده و انتظار میرود وزارت علوم برای جلوگیری از روند بلاتکلیفی دانشگاههای بزرگ سریعتر وضعیت اداره این مجموعه ها را روشن کند.
🔴@FarhikhteganOnline
↪️ @commac
🔶 توئیتر چقدر ربات دارد؟ / آلودگی یک سوم توئیتر فارسی به کاربران جعلی
🔺 بررسی نمونهای یک موج اجتماعی در ﻓﻀﺎی ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی میگوید ﺑﺎ یک «ﺣﻮزه ﻋﻤﻮمی آﻟﻮده» در این شبکه ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ.
🔺 در پژوهشی با موضوع اﺧﺒﺎر جعلی در ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی، بیش از ۴ میلیون توئیت استخراج و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. با شناسایی نیروهای سایبری در ۱۱ خوشه و تحلیل شبکه آنها، حضور و اثرگذاری برجسته نیروهای سایبری و جعلی در خوشههای سلطنتطلبان، اصولگرایان، سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، عرفانحلقه، طرفداران کی پاپ و ... مشخص شد.
🔺 یافتهها نشان میدهد یکی از خوشههای اصولگرایی با ۸۰ درصد حضور نیروهای سایبری به طور کلی جعلی شناسایی شده و خوشه دیگر مرتبط با این گرایش نیز با حضور بیش از ۴۰ درصدی این نیروها، وضعیتی بحرانی دارد.
🔺 حضور پرشمار نیروهای سایبری خوشه سلطنتطلبان در هسته و مرکزیت شبکه یکی دیگر از یافتههای پژوهش است.
#داده_کاوی
گزارش کامل را اینجا بخوانید
🆔 @irna_research
↪️ @commac
🔺 بررسی نمونهای یک موج اجتماعی در ﻓﻀﺎی ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی میگوید ﺑﺎ یک «ﺣﻮزه ﻋﻤﻮمی آﻟﻮده» در این شبکه ﻣﻮاﺟﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ.
🔺 در پژوهشی با موضوع اﺧﺒﺎر جعلی در ﺗﻮﺋﻴﺘﺮ ﻓﺎرسی، بیش از ۴ میلیون توئیت استخراج و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. با شناسایی نیروهای سایبری در ۱۱ خوشه و تحلیل شبکه آنها، حضور و اثرگذاری برجسته نیروهای سایبری و جعلی در خوشههای سلطنتطلبان، اصولگرایان، سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، عرفانحلقه، طرفداران کی پاپ و ... مشخص شد.
🔺 یافتهها نشان میدهد یکی از خوشههای اصولگرایی با ۸۰ درصد حضور نیروهای سایبری به طور کلی جعلی شناسایی شده و خوشه دیگر مرتبط با این گرایش نیز با حضور بیش از ۴۰ درصدی این نیروها، وضعیتی بحرانی دارد.
🔺 حضور پرشمار نیروهای سایبری خوشه سلطنتطلبان در هسته و مرکزیت شبکه یکی دیگر از یافتههای پژوهش است.
#داده_کاوی
گزارش کامل را اینجا بخوانید
🆔 @irna_research
↪️ @commac
❤1👍1
گفتوگو با ایرنا:
🔸مشکلات کتابفروشان اساسیتر از حضور در نمایشگاه تهران است
فعال حوزه کتاب و نشر:
🔹 مشکلات کتابفروشان اساسیتر از حضور در نمایشگاه است، آنها این روزها با مسائل چاپ افست، نبود قیمت ثابت و تخفیفهای خارج از عرف مواجه هستند.
🔹حضور کتابفروشان در نمایشگاه برای مخاطب سردرگمی ایجاد میکند
🔹کتابفروشان پیش از اینکه امکان فعالیت در نمایشگاه داشته باشند، در نتیجه برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، برای چندماه فروش نداشتند و از این روند آسیب میدیدند، یکی از دلایل فعالیت کتابفروشان در بخش مجازی کم کردن این آسیب بود.
🔹برای حمایت یک بخش لزومی ندارد که بخش دیگر تضعیف شود
🔹اگر نمایشگاه برگزار نشود، مشکلات کتابفروشان حل خواهد شد؟ خیر، مشکلات ما خیلی عمدهتر از این است که درباره ۱۱ روز نمایشگاه بحث کنیم با این چیزها مشکل ما حل میشود تا زمانی که زنگ کتابخوانی در مدارس نداشته باشیم، مشکلات ما حل نمیشود.
لینک خبر
@IRNA_1313
🔸مشکلات کتابفروشان اساسیتر از حضور در نمایشگاه تهران است
فعال حوزه کتاب و نشر:
🔹 مشکلات کتابفروشان اساسیتر از حضور در نمایشگاه است، آنها این روزها با مسائل چاپ افست، نبود قیمت ثابت و تخفیفهای خارج از عرف مواجه هستند.
🔹حضور کتابفروشان در نمایشگاه برای مخاطب سردرگمی ایجاد میکند
🔹کتابفروشان پیش از اینکه امکان فعالیت در نمایشگاه داشته باشند، در نتیجه برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، برای چندماه فروش نداشتند و از این روند آسیب میدیدند، یکی از دلایل فعالیت کتابفروشان در بخش مجازی کم کردن این آسیب بود.
🔹برای حمایت یک بخش لزومی ندارد که بخش دیگر تضعیف شود
🔹اگر نمایشگاه برگزار نشود، مشکلات کتابفروشان حل خواهد شد؟ خیر، مشکلات ما خیلی عمدهتر از این است که درباره ۱۱ روز نمایشگاه بحث کنیم با این چیزها مشکل ما حل میشود تا زمانی که زنگ کتابخوانی در مدارس نداشته باشیم، مشکلات ما حل نمیشود.
لینک خبر
@IRNA_1313
🎯 از فرهنگ چیزی نمانده است جز آنچه بفروشد یا بخنداند
— ماریو بارگاس یوسا معتقد بود فرهنگ مرده است
🔴 ماریو بارگاس یوسا، نویسندۀ مشهور برندۀ جایزۀ نوبل، در ۸۹ سالگی درگذشت. یوسا در یکی از آخرین کتابهایش، «یادداشتهایی دربارۀ مرگ فرهنگ» سوگوارانه اعلام کرد که آنچه در دوران جوانیاش به نام فرهنگ میشناخت و میستود، شاید امروز زیر سایۀ سنگین و فراگیر صنعت سرگرمی، مرده باشد. یوسا نوشت: امروز بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ بشر، مقاله و نظریه و تحلیل دربارۀ فرهنگ داریم و باوجوداین، شگفتآور است که فرهنگ در زمانۀ ما چنین بر لبۀ سقوط و زوال قرار گرفته است.
🔴 یوسا تحلیل خود را از سال ۱۹۴۸ و با بیانۀ جنجالی تی.اس. الیوت، دربارۀ فرهنگ آغاز میکند. الیوت در بیانیۀ خود به دفاعی تمامقد از «فرهنگ والا» پرداخت و معتقد بود «برای حفظ کیفیت فرهنگ اقلیتها، شرط ضروری آن است که فرهنگِ یادشده همچنان فرهنگ اقلیت بماند». چرا که عمومیکردن فرهنگ حاصلی ندارد جز ابتذال و سطحیشدن آن. حفاظت از فرهنگ والا، در برابر فرهنگِ عامۀ مردم، ضروری است تا نظمی اجتماعی حاکم باشد. اما امروز، این نظم شکاف برداشته و ویران شده است.
🔴 الیوت میگفت دلیل این زوال آن است که «آموزش فرهنگ» از پایههای سنتی آن، که خانواده و کلیسا بوده است، به مدرسه سپرده شده است و مدرسهها میخواهند همانطور که ریاضی و علوم به بچهها یاد میدهند، به آنها فرهنگ را هم یاد بدهند. اما فرهنگ نوعی شیوۀ زندگی است، چیزی مقدم بر دانش؛ صفتی برای روح، نوعی ادراک و پرورش فرم که به حوزههای مختلف دانش، معنا و جهت میدهد. به همین دلیل است که فرهنگ، همچون همراه همیشگیاش یعنی دین، میتواند مردم را از کسالت و یأس محافظت کند.
🔴 بیست سال بعد، جورج استاینر، جوابیۀ دورانسازی به الیوت منتشر کرد و پرسید: چطور میتوان سه سال پس از پایان جنگ جهانی دوم رسالهای دربارۀ فرهنگ نوشت و هیچ حرفی از قتلعام حیرتآور آن جنگ نزد؟ استاینر میگفت بعد از جنگهای جهانی هر تحلیلی از فرهنگ باید نگاهی به خشونت سیاسی و اجتماعی داشته باشد. از نظر او، پس از انقلاب فرانسه، «ملالی عظیم» اروپا را طعمۀ خود کرد. حس سرخوردگی، یکنواختی و مالیخولیا با میلی پنهان به خشونتی انفجاری همراه شد که خود را در جنگهای جهانی و هولوکاست نشان داد.
🔴 اسناینر نوشت: روح شر، خشونت و ویرانگری که در جنگهای جهانی، کورههای آدمسوزی نازیها و گولاگهای روسها به اوج خود رسید، روح فرهنگ را نابود کرد و دورۀ پسافرهنگ آغاز شد. شاخصههای این پسافرهنگ، ضدیت با پیشرفت، بدبینی به آینده و نوعی رواقیگری بود که مرز برتر را از پستتر، بزرگتر را از کوچکتر، تمدن را از بدویت، یادگیری را از جهل، و فرادستان را از فرودستان، از میان برد و با این فروپاشی، ما به عرصۀ «ضدفرهنگ» رسیدیم. عرصهای که در آن جای هر واقعیتِ فرهنگی، سیاسی یا اجتماعیای را «مصرف» گرفته بود.
🔴 به تعبیر گی دوبور، این فرهنگ جدید، بر خلاف آنچه پیشتر فرهنگ نامیده میشد، دیگر نخبهگرا، فرهیخته و انحصارطلب نیست، بلکه نوعی «فرهنگ تودۀ» اصیل است: فرهنگِ توده بهدنبال عرضۀ نوآوریهایی است که برای گستردهترین طیف ممکن از مخاطبان، قابلفهم باشند و بیشترین تعداد مصرفکنندگان را سرگرم کنند. هدفش سرگرمسازی و عرضۀ لذت است، ارائۀ مفری ساده و فهمپذیر برای هرکس، بدون نیاز به پیشینۀ آموزشی خاص یا ارجاعات متقن و فرهیخته. آنچه صنایع فرهنگ میآفرینند فرهنگی است که به اقلام قابلمصرف و انبوه تبدیل شده است.
🔴 چنین شد که در مهمترین بحثهای فرهنگی امروز، نه بحثی از کتاب به میان میآید، نه نقاشی و مجسمه و علوم انسانی و موسیقی کلاسیک. در عوض، همهجا را فیلمها، سریالها، بازیهای ویدئویی، موسیقیهای پاپ و رپ، و کلیپهای طنز پر کرده است. بدین ترتیب، بساط حیات فرهنگی آن اقلیت کوچکی که پیشتر انحصار فرهنگ را در اختیار خود داشت، جمع شد. فرهنگِ سابق اکنون مُرده است، هرچند که در محفلهای اجتماعی کوچک دوام دارد، بیآنکه اثری بر جریان اصلی داشته باشد.
🔴 فردریک مارتل، جامعهشناس فرانسوی، مینویسد: آنچه این فرهنگ نو نیاز دارد تولید انبوه صنعتی و موفقیت تجاری است. تفاوت میان قیمت و ارزشْ از بین رفته است: این دو اکنون یک چیزند، چون قیمت توانسته است ارزش را در خود جذب و حل کند. هرچه موفق باشد و بفروشد خوب است و هرچه ناکام باشد یا به عموم نرسد بد است. یگانه ارزشْ ارزش تجاری است. زوال فرهنگ قدیم بر زوال مفهوم قدیمیِ ارزش دلالت دارد. اکنون یگانه ارزش موجودْ آن است که بازار دیکته میکند.
🔴 یوسا مینویسد: فرهنگ امروزی بهجای بسط افراد، آنها را خفه میکند، از روشنبینی و اراده محروم مینماید و وادارشان میکند که با ذهنیتی شرطیشده و گلهوار به «فرهنگ» غالب واکنش نشان دهند.
@tarjomaanweb👇
— ماریو بارگاس یوسا معتقد بود فرهنگ مرده است
🔴 ماریو بارگاس یوسا، نویسندۀ مشهور برندۀ جایزۀ نوبل، در ۸۹ سالگی درگذشت. یوسا در یکی از آخرین کتابهایش، «یادداشتهایی دربارۀ مرگ فرهنگ» سوگوارانه اعلام کرد که آنچه در دوران جوانیاش به نام فرهنگ میشناخت و میستود، شاید امروز زیر سایۀ سنگین و فراگیر صنعت سرگرمی، مرده باشد. یوسا نوشت: امروز بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ بشر، مقاله و نظریه و تحلیل دربارۀ فرهنگ داریم و باوجوداین، شگفتآور است که فرهنگ در زمانۀ ما چنین بر لبۀ سقوط و زوال قرار گرفته است.
🔴 یوسا تحلیل خود را از سال ۱۹۴۸ و با بیانۀ جنجالی تی.اس. الیوت، دربارۀ فرهنگ آغاز میکند. الیوت در بیانیۀ خود به دفاعی تمامقد از «فرهنگ والا» پرداخت و معتقد بود «برای حفظ کیفیت فرهنگ اقلیتها، شرط ضروری آن است که فرهنگِ یادشده همچنان فرهنگ اقلیت بماند». چرا که عمومیکردن فرهنگ حاصلی ندارد جز ابتذال و سطحیشدن آن. حفاظت از فرهنگ والا، در برابر فرهنگِ عامۀ مردم، ضروری است تا نظمی اجتماعی حاکم باشد. اما امروز، این نظم شکاف برداشته و ویران شده است.
🔴 الیوت میگفت دلیل این زوال آن است که «آموزش فرهنگ» از پایههای سنتی آن، که خانواده و کلیسا بوده است، به مدرسه سپرده شده است و مدرسهها میخواهند همانطور که ریاضی و علوم به بچهها یاد میدهند، به آنها فرهنگ را هم یاد بدهند. اما فرهنگ نوعی شیوۀ زندگی است، چیزی مقدم بر دانش؛ صفتی برای روح، نوعی ادراک و پرورش فرم که به حوزههای مختلف دانش، معنا و جهت میدهد. به همین دلیل است که فرهنگ، همچون همراه همیشگیاش یعنی دین، میتواند مردم را از کسالت و یأس محافظت کند.
🔴 بیست سال بعد، جورج استاینر، جوابیۀ دورانسازی به الیوت منتشر کرد و پرسید: چطور میتوان سه سال پس از پایان جنگ جهانی دوم رسالهای دربارۀ فرهنگ نوشت و هیچ حرفی از قتلعام حیرتآور آن جنگ نزد؟ استاینر میگفت بعد از جنگهای جهانی هر تحلیلی از فرهنگ باید نگاهی به خشونت سیاسی و اجتماعی داشته باشد. از نظر او، پس از انقلاب فرانسه، «ملالی عظیم» اروپا را طعمۀ خود کرد. حس سرخوردگی، یکنواختی و مالیخولیا با میلی پنهان به خشونتی انفجاری همراه شد که خود را در جنگهای جهانی و هولوکاست نشان داد.
🔴 اسناینر نوشت: روح شر، خشونت و ویرانگری که در جنگهای جهانی، کورههای آدمسوزی نازیها و گولاگهای روسها به اوج خود رسید، روح فرهنگ را نابود کرد و دورۀ پسافرهنگ آغاز شد. شاخصههای این پسافرهنگ، ضدیت با پیشرفت، بدبینی به آینده و نوعی رواقیگری بود که مرز برتر را از پستتر، بزرگتر را از کوچکتر، تمدن را از بدویت، یادگیری را از جهل، و فرادستان را از فرودستان، از میان برد و با این فروپاشی، ما به عرصۀ «ضدفرهنگ» رسیدیم. عرصهای که در آن جای هر واقعیتِ فرهنگی، سیاسی یا اجتماعیای را «مصرف» گرفته بود.
🔴 به تعبیر گی دوبور، این فرهنگ جدید، بر خلاف آنچه پیشتر فرهنگ نامیده میشد، دیگر نخبهگرا، فرهیخته و انحصارطلب نیست، بلکه نوعی «فرهنگ تودۀ» اصیل است: فرهنگِ توده بهدنبال عرضۀ نوآوریهایی است که برای گستردهترین طیف ممکن از مخاطبان، قابلفهم باشند و بیشترین تعداد مصرفکنندگان را سرگرم کنند. هدفش سرگرمسازی و عرضۀ لذت است، ارائۀ مفری ساده و فهمپذیر برای هرکس، بدون نیاز به پیشینۀ آموزشی خاص یا ارجاعات متقن و فرهیخته. آنچه صنایع فرهنگ میآفرینند فرهنگی است که به اقلام قابلمصرف و انبوه تبدیل شده است.
🔴 چنین شد که در مهمترین بحثهای فرهنگی امروز، نه بحثی از کتاب به میان میآید، نه نقاشی و مجسمه و علوم انسانی و موسیقی کلاسیک. در عوض، همهجا را فیلمها، سریالها، بازیهای ویدئویی، موسیقیهای پاپ و رپ، و کلیپهای طنز پر کرده است. بدین ترتیب، بساط حیات فرهنگی آن اقلیت کوچکی که پیشتر انحصار فرهنگ را در اختیار خود داشت، جمع شد. فرهنگِ سابق اکنون مُرده است، هرچند که در محفلهای اجتماعی کوچک دوام دارد، بیآنکه اثری بر جریان اصلی داشته باشد.
🔴 فردریک مارتل، جامعهشناس فرانسوی، مینویسد: آنچه این فرهنگ نو نیاز دارد تولید انبوه صنعتی و موفقیت تجاری است. تفاوت میان قیمت و ارزشْ از بین رفته است: این دو اکنون یک چیزند، چون قیمت توانسته است ارزش را در خود جذب و حل کند. هرچه موفق باشد و بفروشد خوب است و هرچه ناکام باشد یا به عموم نرسد بد است. یگانه ارزشْ ارزش تجاری است. زوال فرهنگ قدیم بر زوال مفهوم قدیمیِ ارزش دلالت دارد. اکنون یگانه ارزش موجودْ آن است که بازار دیکته میکند.
🔴 یوسا مینویسد: فرهنگ امروزی بهجای بسط افراد، آنها را خفه میکند، از روشنبینی و اراده محروم مینماید و وادارشان میکند که با ذهنیتی شرطیشده و گلهوار به «فرهنگ» غالب واکنش نشان دهند.
@tarjomaanweb👇
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «فرهنگ دیگر فرقی با سرگرمی ندارد». این مطلب در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۹۵ در وبسایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ ماریو وارگاس یوسا است و محمد معماریان آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وبسایت ترجمان سر بزنید.
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/hr3939
@tarjomaanweb
↪️ @commac
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
B2n.ir/hr3939
@tarjomaanweb
↪️ @commac
ترجمان
فرهنگ دیگر فرقی با سرگرمی ندارد
ماریو وارگاس یوسا، لیترری هاب — اینهمه رساله، مقاله، نظریه و تحلیل که امروز دربارۀ فرهنگ داریم احتمالاً در تاریخ بشر بیسابقه است. شگفتآورتر اینکه فرهنگ، بهمعنای سنتی این واژه، اکنون بر لبۀ زوال قرار گرفته است. شاید همین الآن هم زوال یافته، بیصدا از محتوا…
🔸«پایتخت» چگونه زبان مشترک خانوادهها شد؟
🔹سالهاست که «پایتخت» فقط یک سریال تلویزیونی نیست؛ بخشی از حافظه جمعی ما شده. از قاب تلویزیون تا لحظههای واقعی کنار خانواده، جایی برای خندیدن، همدلی و حتی دلتنگی ساخته است. اما چه شد که قصهای ساده، توانست چنین پیوندی عاطفی با خانوادهها برقرار کند؟
🔹رسانه، بهویژه تلویزیون، در فرهنگ ایرانی هنوز جایگاهی دارد که از آن میتوان برای بازآفرینی «لحظات خانوادگی» استفاده کرد. برخلاف تصور رایج که تلویزیون را رسانهای ازمدافتاده میداند، تجربههایی مثل «پایتخت» ثابت کردند که تلویزیون هنوز قدرت آن را دارد که همه اعضای خانواده را پای یک روایت مشترک بنشاند.
🔹در «پایتخت»، خانواده بهعنوان یک نهاد انسانی پیچیده و چندبعدی به نمایش درآمد. این سریال به زیبایی نشان داد که خانواده نه تنها یک فضای محبتآمیز است، بلکه حاوی تضادهای نسلی، اختلافنظرها و حتی بحرانهاست.
🔹در نهایت، «پایتخت» به هیچوجه بهطور مستقیم به ارزشهای اخلاقی و اجتماعی اشاره نمیکرد، اما مفاهیمی چون صداقت، احترام به بزرگترها، مسئولیتپذیری و مهر مادری در لایههای زیرین داستان جاری بودند. این ارزشها نه بهصورت شعارزده و دستوری، بلکه از طریق رفتارها و انتخابهای شخصیتها به تماشاگر نشان داده میشد، و به همین دلیل، پیامهای آن از خستگی و تکرار در امان ماند. در نهایت، «پایتخت» نه تنها بهعنوان یک سریال طنز، بلکه بهعنوان یک روایت اجتماعی از زندگی واقعی و ارزشهای انسانی نیز در خاطرهها ثبت شده است.
لینک خبر
@IRNA_1313
↪️ @commac
🔹سالهاست که «پایتخت» فقط یک سریال تلویزیونی نیست؛ بخشی از حافظه جمعی ما شده. از قاب تلویزیون تا لحظههای واقعی کنار خانواده، جایی برای خندیدن، همدلی و حتی دلتنگی ساخته است. اما چه شد که قصهای ساده، توانست چنین پیوندی عاطفی با خانوادهها برقرار کند؟
🔹رسانه، بهویژه تلویزیون، در فرهنگ ایرانی هنوز جایگاهی دارد که از آن میتوان برای بازآفرینی «لحظات خانوادگی» استفاده کرد. برخلاف تصور رایج که تلویزیون را رسانهای ازمدافتاده میداند، تجربههایی مثل «پایتخت» ثابت کردند که تلویزیون هنوز قدرت آن را دارد که همه اعضای خانواده را پای یک روایت مشترک بنشاند.
🔹در «پایتخت»، خانواده بهعنوان یک نهاد انسانی پیچیده و چندبعدی به نمایش درآمد. این سریال به زیبایی نشان داد که خانواده نه تنها یک فضای محبتآمیز است، بلکه حاوی تضادهای نسلی، اختلافنظرها و حتی بحرانهاست.
🔹در نهایت، «پایتخت» به هیچوجه بهطور مستقیم به ارزشهای اخلاقی و اجتماعی اشاره نمیکرد، اما مفاهیمی چون صداقت، احترام به بزرگترها، مسئولیتپذیری و مهر مادری در لایههای زیرین داستان جاری بودند. این ارزشها نه بهصورت شعارزده و دستوری، بلکه از طریق رفتارها و انتخابهای شخصیتها به تماشاگر نشان داده میشد، و به همین دلیل، پیامهای آن از خستگی و تکرار در امان ماند. در نهایت، «پایتخت» نه تنها بهعنوان یک سریال طنز، بلکه بهعنوان یک روایت اجتماعی از زندگی واقعی و ارزشهای انسانی نیز در خاطرهها ثبت شده است.
لینک خبر
@IRNA_1313
↪️ @commac
متا برای ادغام اینستاگرام و فیس بوک محاکمه میشود
متا پلتفرم شرکت مادر فیس بوک باید برای اتهامات مربوط به ایجاد انحصار غیرقانونی در حوزه شبکه های اجتماعی با ادغام اینستاگرام و واتس اپ در دادگاه حاضر شود.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، این اتفاق در حالی است که امکان دارد رگولاتورهای آنتی تراست متا را وادار به لغو قراردادهای خرید این دو پلتفرم اجتماعی کند.
کمیسیون فدرال ارتباطات (FTC) ادغام این دو شبکه اجتماعی بیش از یک دهه قبل و با هدف حذف رقبای تازه کاری که موقعیت فیس بوک به عنوان شبکه اجتماعی برتر کاربران برای برقراری ارتباط با دوستان و خانواده، به خطر انداخته بودند؛ انجام شد. این شکایت در ۲۰۲۰ میلادی و طی دوره نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ ثبت شد.
کمیسیون فدرال ارتباطات قصد دارد متا را وادار به تغییر ساختار یا فروش بخشهایی از کسب و کار از جمله اینستاگرام و واتس اپ کند.
جنیفر نیوزاستید، مدیر ارشد حقوقی متا در یک پست وبلاگی این پرونده را ضعیف و عاملی بازدارنده برای سرمایه گذاری نامید.
او در این باره نوشت: عجیب است که کمیسیون فدرال ارتباطات سعی در تجزیه یک شرکت بزرگی آمریکایی دارد و همزمان دولت نیز تلاش میکند اپلیکیشن چینی تیک تاک را حفظ کند.
این پرونده تهدیدی حیاتی برای متا به حساب میآید، زیرا طبق تخمین برخی کارشناسان حدود نیمی از درآمد تبلیغاتی متا در آمریکا از اینستاگرام تأمین میشود.
متا از ابتدای فرایند انتخابات دونالد ترامپ سیاستهای تعدیل محتوا را رد کرده که به گفته جمهوری خواهان به سانسور منجر میشد و همزمان یک میلیون دلار به کمپین تحلیف ترامپ کمک مالی کرده است. از سوی دیگر مارک زاکربرگ نیز در هفتههای اخیر بارها به کاخ سفید رفته است.
پیش بینی میشود مارک زاکربرگ مدیر ارشد اجرایی متا در این دادگاه شهادت دهد و به سوالاتی درباره ایمیلهایی که در آنها پیشنهاد ادغام اپ اینستاگرام به عنوانی راهی برای خنثی کردن رقیب احتمالی فیس بوک و همچنین ایمیلهایی درباره اظهار نگرانی از رشد پیام رسان واتس اپ و تبدیل شدن به یک شبکه اجتماعی، پاسخ دهد.
@NewJournalism
🆔 @commac
متا پلتفرم شرکت مادر فیس بوک باید برای اتهامات مربوط به ایجاد انحصار غیرقانونی در حوزه شبکه های اجتماعی با ادغام اینستاگرام و واتس اپ در دادگاه حاضر شود.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رویترز، این اتفاق در حالی است که امکان دارد رگولاتورهای آنتی تراست متا را وادار به لغو قراردادهای خرید این دو پلتفرم اجتماعی کند.
کمیسیون فدرال ارتباطات (FTC) ادغام این دو شبکه اجتماعی بیش از یک دهه قبل و با هدف حذف رقبای تازه کاری که موقعیت فیس بوک به عنوان شبکه اجتماعی برتر کاربران برای برقراری ارتباط با دوستان و خانواده، به خطر انداخته بودند؛ انجام شد. این شکایت در ۲۰۲۰ میلادی و طی دوره نخست ریاست جمهوری دونالد ترامپ ثبت شد.
کمیسیون فدرال ارتباطات قصد دارد متا را وادار به تغییر ساختار یا فروش بخشهایی از کسب و کار از جمله اینستاگرام و واتس اپ کند.
جنیفر نیوزاستید، مدیر ارشد حقوقی متا در یک پست وبلاگی این پرونده را ضعیف و عاملی بازدارنده برای سرمایه گذاری نامید.
او در این باره نوشت: عجیب است که کمیسیون فدرال ارتباطات سعی در تجزیه یک شرکت بزرگی آمریکایی دارد و همزمان دولت نیز تلاش میکند اپلیکیشن چینی تیک تاک را حفظ کند.
این پرونده تهدیدی حیاتی برای متا به حساب میآید، زیرا طبق تخمین برخی کارشناسان حدود نیمی از درآمد تبلیغاتی متا در آمریکا از اینستاگرام تأمین میشود.
متا از ابتدای فرایند انتخابات دونالد ترامپ سیاستهای تعدیل محتوا را رد کرده که به گفته جمهوری خواهان به سانسور منجر میشد و همزمان یک میلیون دلار به کمپین تحلیف ترامپ کمک مالی کرده است. از سوی دیگر مارک زاکربرگ نیز در هفتههای اخیر بارها به کاخ سفید رفته است.
پیش بینی میشود مارک زاکربرگ مدیر ارشد اجرایی متا در این دادگاه شهادت دهد و به سوالاتی درباره ایمیلهایی که در آنها پیشنهاد ادغام اپ اینستاگرام به عنوانی راهی برای خنثی کردن رقیب احتمالی فیس بوک و همچنین ایمیلهایی درباره اظهار نگرانی از رشد پیام رسان واتس اپ و تبدیل شدن به یک شبکه اجتماعی، پاسخ دهد.
@NewJournalism
🆔 @commac
🎯 آیا میشود عاشق کسی شد که گوشی هوشمند ندارد؟
🔴 معمولاً فکر میکنیم گوشیهای هوشمند ابزارهایی هستند که تأثیر زیادی بر شخصیت ما نمیگذارند و هر وقت هم دلمان بخواهد کنارشان میگذاریم. اما برخلاف این تصور، گوشیهای هوشمند فهمِ ما از کیستی خودمان و بقیه را عمیقاً تغییر دادهاند. در واقع، ما بدون گوشیهایمان آدمهای دیگری میشویم.
🔴 شری ترکل، انسانشناسی که سالهاست دربارۀ تأثیر تکنولوژی بر رفتار انسانها تحقیق میکند، میگوید: ما به شکل روزافزونی خودمان را از طریق گوشیهایمان ابراز میکنیم. با آنها حرف میزنیم، احساساتمان را نشان میدهیم و روابط انسانی میسازیم.
🔴 در دوران همهگیری این روند فراگیرتر شد. دیدارهای حضوری کمتر شدند و هر چه بیشتر به روابط اجتماعی غیرمستقیم روی آوردیم. اما نکته اینجا است که ما از پشت موبایلهایمان کنترل بسیار بیشتری روی «نمایش» خودمان داریم. پیامکها و چتها خیلی دقیقتر، حسابشدهتر و بامزهتر از گفتگوهای حضوری است.
🔴 در ارتباط غیرمستقیم، راحتتر میتوانیم نشانههای ضعفمان را پنهان کنیم. اضطراب و خجالتزدگیمان دیده نمیشود، کلمات را بد ادا نمیکنیم و لازم نیست لباس شیک و کفش گرانقیمت بپوشیم. خلاصه اینکه از پشت گوشی آدمهای جذابتری میشویم.
🔴 به همین دلیل است که معمولاً وقتی با آدمهایی که در دنیای مجازی میشناسیم، برای اولینبار در دنیای واقعی روبهرو میشویم، احساس میکنیم معمولیتر یا کسلکنندهتر از چیزی هستند که فکر میکردیم. در دیدار حضوری نشانههای بسیاری هست که ممکن است ناخوشایند جلوه کند: از صدای خنده بگیرید، تا نوع تکاندادن دستها یا بوی بدن.
🔴 از طرف دیگر، روابط عاطفی در دنیای امروز، دسترسی همیشگی به طرف مقابل را پیشفرض میگیرند. هر لحظه از شبانهروز ممکن است پیامی ردوبدل شود، یا تماس کوتاهی برقرار گردد. چیزی که بدون گوشیهای هوشمند امکانناپذیر است.
🔴 بااینحال، ترکل طرفدار پروپاقرص روابط حضوری است. از نظر او، ارتباطات مجازی کارامد است، اما فقط برای مدتی کوتاه و در موقعیتی که دو طرف رابطه همسطح باشند. اگر این شرطها برقرار نباشد، ارتباط آسیب میبیند. بههمین خاطر، ارتباط مجازی برای شروع رابطۀ عاطفی خوب است، ولی برای ادامهاش نه. همانطور که برای «آموزش» یا «درمان» هم مناسب نیست.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر چند مطلب که قبلاً در وبسایت ترجمان بارگذاری شدهاند؛ «شری ترکل؛ پس از یک سال اتصال مداوم به اینترنت» نوشتۀ کورین پرتیل و ترجمۀ فاطمه زلیکانی، «هنر تحمل آدمهای خستهکننده، از زبان شری ترکل» گفتوگویی با شری ترکل و ترجمۀ بابک حافظی، «گوگل کردن کافی است، بیایید خودمان صحبت کنیم» نوشتۀ شری ترکل و ترجمۀ محمد ابراهیم باسط برای خواندن نسخۀ کامل این مطالب به وبسایت ترجمان سر بزنید.
@tarjomaanweb
🆔 @commac
🔴 معمولاً فکر میکنیم گوشیهای هوشمند ابزارهایی هستند که تأثیر زیادی بر شخصیت ما نمیگذارند و هر وقت هم دلمان بخواهد کنارشان میگذاریم. اما برخلاف این تصور، گوشیهای هوشمند فهمِ ما از کیستی خودمان و بقیه را عمیقاً تغییر دادهاند. در واقع، ما بدون گوشیهایمان آدمهای دیگری میشویم.
🔴 شری ترکل، انسانشناسی که سالهاست دربارۀ تأثیر تکنولوژی بر رفتار انسانها تحقیق میکند، میگوید: ما به شکل روزافزونی خودمان را از طریق گوشیهایمان ابراز میکنیم. با آنها حرف میزنیم، احساساتمان را نشان میدهیم و روابط انسانی میسازیم.
🔴 در دوران همهگیری این روند فراگیرتر شد. دیدارهای حضوری کمتر شدند و هر چه بیشتر به روابط اجتماعی غیرمستقیم روی آوردیم. اما نکته اینجا است که ما از پشت موبایلهایمان کنترل بسیار بیشتری روی «نمایش» خودمان داریم. پیامکها و چتها خیلی دقیقتر، حسابشدهتر و بامزهتر از گفتگوهای حضوری است.
🔴 در ارتباط غیرمستقیم، راحتتر میتوانیم نشانههای ضعفمان را پنهان کنیم. اضطراب و خجالتزدگیمان دیده نمیشود، کلمات را بد ادا نمیکنیم و لازم نیست لباس شیک و کفش گرانقیمت بپوشیم. خلاصه اینکه از پشت گوشی آدمهای جذابتری میشویم.
🔴 به همین دلیل است که معمولاً وقتی با آدمهایی که در دنیای مجازی میشناسیم، برای اولینبار در دنیای واقعی روبهرو میشویم، احساس میکنیم معمولیتر یا کسلکنندهتر از چیزی هستند که فکر میکردیم. در دیدار حضوری نشانههای بسیاری هست که ممکن است ناخوشایند جلوه کند: از صدای خنده بگیرید، تا نوع تکاندادن دستها یا بوی بدن.
🔴 از طرف دیگر، روابط عاطفی در دنیای امروز، دسترسی همیشگی به طرف مقابل را پیشفرض میگیرند. هر لحظه از شبانهروز ممکن است پیامی ردوبدل شود، یا تماس کوتاهی برقرار گردد. چیزی که بدون گوشیهای هوشمند امکانناپذیر است.
🔴 بااینحال، ترکل طرفدار پروپاقرص روابط حضوری است. از نظر او، ارتباطات مجازی کارامد است، اما فقط برای مدتی کوتاه و در موقعیتی که دو طرف رابطه همسطح باشند. اگر این شرطها برقرار نباشد، ارتباط آسیب میبیند. بههمین خاطر، ارتباط مجازی برای شروع رابطۀ عاطفی خوب است، ولی برای ادامهاش نه. همانطور که برای «آموزش» یا «درمان» هم مناسب نیست.
📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر چند مطلب که قبلاً در وبسایت ترجمان بارگذاری شدهاند؛ «شری ترکل؛ پس از یک سال اتصال مداوم به اینترنت» نوشتۀ کورین پرتیل و ترجمۀ فاطمه زلیکانی، «هنر تحمل آدمهای خستهکننده، از زبان شری ترکل» گفتوگویی با شری ترکل و ترجمۀ بابک حافظی، «گوگل کردن کافی است، بیایید خودمان صحبت کنیم» نوشتۀ شری ترکل و ترجمۀ محمد ابراهیم باسط برای خواندن نسخۀ کامل این مطالب به وبسایت ترجمان سر بزنید.
@tarjomaanweb
🆔 @commac