روزنامه نیکاراگوئهای جایزه آزادی مطبوعات یونسکو را دریافت کرد
جایزه جهانی آزادی مطبوعات یونسکو به روزنامه "لا پرنسا"، روزنامه نیکاراگوئهای که اعضای تحریریه آن به دلیل سرکوب شدید دولت مجبور به تبعید شدند، اهدا شد.
لاپرنسا، قدیمیترین روزنامه نیکاراگوئه که نقش مهمی در مبارزه با دیکتاتوری آناستازیو سوموزا ایفا کرد، تصاحب قدرت توسط رئیس جمهور دانیل اورتگا که از سال ۲۰۰۷ بر این کشور آمریکای مرکزی حکومت میکند و همسرش روزاریو موریلو که از سال ۲۰۱۷ معاون رئیس جمهور بوده و در ماه فوریه "رئیس جمهور مشترک" شد را محکوم کرده است.
به نوشته لوموند، این روزنامه که در سال ۱۹۲۶ تأسیس شد، در مواجهه با حملات مکرر مقامات، مجبور شد انتشار چاپی خود را در سال ۲۰۲۱ متوقف کند. کارکنان آن از نیکاراگوئه گریختند و اکنون به صورت آنلاین از خارج از کشور منتشر میشود.
مدیر آن، خوان لورنزو هولمن، در سال ۲۰۲۱ دستگیر و به جرم پولشویی به ۹ سال زندان محکوم شد اما در فوریه ۲۰۲۳ به همراه ۲۲۱ مخالف دیگر آزاد و به ایالات متحده تبعید شد.
دفتر مرکزی این روزنامه در پایتخت، ماناگوآ، از آن زمان توسط مقامات به یک "مرکز فرهنگی" تبدیل شده است.
خوان لورنزو هولمن به دریافت این جایزه واکنش نشان داد و گفت: "دریافت این جایزه برای لا پرنسا افتخار بزرگی است (...) و ما آن را با قدردانی عمیق در این دوران سخت دریافت میکنیم".
او افزود: "در نیکاراگوئه روزنامهنگاری مستقل وجود ندارد؛ دیکتاتوری آن را جرم میداند. روزنامهنگاری مستقل یک حرفه یا شغل نیست، بلکه به یک رسالت تبدیل شده است".
او تأکید کرد که "جایزه [یونسکو] نه تنها برای لا پرنسا، بلکه برای نیکاراگوئه و برای همه روزنامهنگاران مستقلی است که همچنان از خارج از کشور گزارش میدهند".
یاسومی ساوا، رئیس هیئت داوران اهداکننده جایزه، در ستایش از لا پرنسا گفت: "این روزنامه تلاش شجاعانهای برای رساندن حقیقت به مردم نیکاراگوئه انجام داده است، این روزنامه که مجبور به تبعید شده، شجاعانه شعله آزادی مطبوعات را زنده نگه میدارد".
نیکاراگوئه در فهرست آزادی مطبوعات که روز جمعه (۱۲ اردیبهشت) توسط گزارشگران بدون مرز منتشر شد، در بین ۱۸۰ کشور در رتبه ۱۷۲ قرار دارد.
این سازمان معتقد است که "مطبوعات مستقل همچنان در این کشور یک کابوس واقعی را تجربه میکنند".
جایزه جهانی آزادی مطبوعات یونسکو، گیلرمو کانو - که به نام روزنامهنگار کلمبیایی ترور شده در سال ۱۹۸۶ نامگذاری شده است - رسماً طی مراسمی در ۱۷ اردیبهشت در بروکسل به این نشریه اهدا خواهد شد.
یونسکو توضیح میدهد که هر ساله "به یک فرد، سازمان یا نهاد که سهم استثنایی در دفاع یا ارتقای آزادی مطبوعات در هر کجای جهان داشته است به ویژه هنگامی که این سهم با وجود خطر و با شجاعت به دست آمده باشد"، جایزه میدهد.
✍🏼مهدی حیدری
@NewJournalism
📍@commac
جایزه جهانی آزادی مطبوعات یونسکو به روزنامه "لا پرنسا"، روزنامه نیکاراگوئهای که اعضای تحریریه آن به دلیل سرکوب شدید دولت مجبور به تبعید شدند، اهدا شد.
لاپرنسا، قدیمیترین روزنامه نیکاراگوئه که نقش مهمی در مبارزه با دیکتاتوری آناستازیو سوموزا ایفا کرد، تصاحب قدرت توسط رئیس جمهور دانیل اورتگا که از سال ۲۰۰۷ بر این کشور آمریکای مرکزی حکومت میکند و همسرش روزاریو موریلو که از سال ۲۰۱۷ معاون رئیس جمهور بوده و در ماه فوریه "رئیس جمهور مشترک" شد را محکوم کرده است.
به نوشته لوموند، این روزنامه که در سال ۱۹۲۶ تأسیس شد، در مواجهه با حملات مکرر مقامات، مجبور شد انتشار چاپی خود را در سال ۲۰۲۱ متوقف کند. کارکنان آن از نیکاراگوئه گریختند و اکنون به صورت آنلاین از خارج از کشور منتشر میشود.
مدیر آن، خوان لورنزو هولمن، در سال ۲۰۲۱ دستگیر و به جرم پولشویی به ۹ سال زندان محکوم شد اما در فوریه ۲۰۲۳ به همراه ۲۲۱ مخالف دیگر آزاد و به ایالات متحده تبعید شد.
دفتر مرکزی این روزنامه در پایتخت، ماناگوآ، از آن زمان توسط مقامات به یک "مرکز فرهنگی" تبدیل شده است.
خوان لورنزو هولمن به دریافت این جایزه واکنش نشان داد و گفت: "دریافت این جایزه برای لا پرنسا افتخار بزرگی است (...) و ما آن را با قدردانی عمیق در این دوران سخت دریافت میکنیم".
او افزود: "در نیکاراگوئه روزنامهنگاری مستقل وجود ندارد؛ دیکتاتوری آن را جرم میداند. روزنامهنگاری مستقل یک حرفه یا شغل نیست، بلکه به یک رسالت تبدیل شده است".
او تأکید کرد که "جایزه [یونسکو] نه تنها برای لا پرنسا، بلکه برای نیکاراگوئه و برای همه روزنامهنگاران مستقلی است که همچنان از خارج از کشور گزارش میدهند".
یاسومی ساوا، رئیس هیئت داوران اهداکننده جایزه، در ستایش از لا پرنسا گفت: "این روزنامه تلاش شجاعانهای برای رساندن حقیقت به مردم نیکاراگوئه انجام داده است، این روزنامه که مجبور به تبعید شده، شجاعانه شعله آزادی مطبوعات را زنده نگه میدارد".
نیکاراگوئه در فهرست آزادی مطبوعات که روز جمعه (۱۲ اردیبهشت) توسط گزارشگران بدون مرز منتشر شد، در بین ۱۸۰ کشور در رتبه ۱۷۲ قرار دارد.
این سازمان معتقد است که "مطبوعات مستقل همچنان در این کشور یک کابوس واقعی را تجربه میکنند".
جایزه جهانی آزادی مطبوعات یونسکو، گیلرمو کانو - که به نام روزنامهنگار کلمبیایی ترور شده در سال ۱۹۸۶ نامگذاری شده است - رسماً طی مراسمی در ۱۷ اردیبهشت در بروکسل به این نشریه اهدا خواهد شد.
یونسکو توضیح میدهد که هر ساله "به یک فرد، سازمان یا نهاد که سهم استثنایی در دفاع یا ارتقای آزادی مطبوعات در هر کجای جهان داشته است به ویژه هنگامی که این سهم با وجود خطر و با شجاعت به دست آمده باشد"، جایزه میدهد.
✍🏼مهدی حیدری
@NewJournalism
📍@commac
🎯 توصیهای از یک عکاس پرتجربه: «از زندگیتان عکس نگیرید!»
🔴 تابستان گذشته، نمایشگاهی از گزیدۀ آثار جان روزنتال، عکاس مشهور آمریکایی، در کارولینای شمالی برگزار شد. یک روز، عکاسی جوان به روزنتال نزدیک شد و پرسید: «چرا در میان بیش از صد عکس حاضر در نمایشگاه فقط یک عکس با عنوان ”چپلهیل“ به نمایش درآمده است؟» چپلهیل زادگاه و محل زندگی روزنتال بود و مرد کنجکاو بود بداند که چرا عکسی از آنجا نیست. روزنتال پاسخ داد که بهندرت در چپل هیل با خودش دوربین حمل میکند، «آنجا زندگی میکنم و نمیتوانم همزمان دو کار انجام دهم».
🔴 روزنتال که به تازگی کتاب خاطرات تحسینشدهای دربارۀ تجارب خودش از عکاسی منتشر کرده است، توضیح میدهد اگرچه اینروزها به لطف دوربینهای قدرتمند گوشیهای هوشمند، عکاسیکردن از لحظات عادی زندگی روزمره، بسیار رایج شده، اما به نظر او این کار اشتباه است.
🔴 تجربهای از دهها سال پیش، در این زمینه نقشی اساسی داشت: روزی در سال ۱۹۷۲ که قرار بود اولین فرزندش متولد شود و او، با دوربینی مجهز، در بیمارستان کنار همسرش بود تا از آن لحظۀ حساس عکس بگیرد. او به یاد میآورد که «نور اتاق را سنجیدم، زاویههای مناسب را جستوجو کردم، اما پزشکان و پرستاران، که با عجله برای زایمان آماده میشدند، مدام مانع دیدم میشدند و عصبانیام کرده بودند.» او از پشت دوربین، چهرۀ همسرش را میدید که از درد به هم آمد، و صدای اولین گریۀ فرزندش را شنید که تازه به دنیا آمده بود.
🔴 اما بعد که به خانه آمد، فکری دست از سرش برنمیداشت: آیا واقعاً آن لحظه را زیسته بود؟ وقتی همسرش در میان درد، او را میدید که صورتش پشت جعبهای سیاه مخفی شده، چه احساسی داشت؟ از آن روز چندین عکس گرفته بود، اما فقط یکی را میپسندید: عکس لحظهای را نشان میداد که دکتر نوزاد را به روبهروی مادرش گرفته بود.
🔴 بعد به لحظاتی فکر کرد که وسط گفتگو با دوستانش، ناگهان خم شده تا قابی را از دست ندهد. یا نگاهش را از آدمهای دور و برش برداشته تا صحنهای از زندگی را به خیال خودش به «لحظهای ماندگار» تبدیل کند. روزنتال هر چه بیشتر به این نتیجه رسید که عکاسی از زندگی روزمرۀ خودش را متوقف کند. زیرا این کار، شگفتی، صمیمیت و غنای لحظاتش را از بین میبرد. او در تمام این سالها به تصمیمش پایبند مانده است و هنوز هم از دوربین گوشیاش جز برای عکسهای ضروری استفاده نمیکند.
🔴 روزنتال مینویسد: هزاران عکس در حافظۀ گوشیهای هوشمندمان ردیف شدهاند. اما زندگی در فاصلۀ خالی میان آن عکسها، بدون قاببندی و ثبت، اتفاق افتاده است. عکسها زمین حاصلخیزی برای خاطراتاند، اما میتوانند ما را از خاطرهساختن دور کنند.
🔴 عکسهایی که روزنتال از روز تولد پسرش گرفته بود، آنقدر خصوصی بودند که جز همسرش هیچکس دیگری از اعضای خانواده آنها را ندید، چه برسد به اینکه بخواهد به نمایش عمومی دربیاید. بعدها که ازدواج او به طلاق انجامید، تنها بینندۀ آنها هم از زندگی او رفت. آن عکسها به جایی منتقل شدند که محل نگهداری عکسهایی است که خانوادههایی به جا میماند که دیگر خانواده نیستند: «جعبهای خاکگرفته در انباریِ زیر شیروانی».
📌 آنچه خواندید مروری است بر مطلب «On Not Carrying a Camera» نوشتۀ جان روزنتال که در شمارۀ بهار ۲۰۲۵ مجلۀ هجهاگ ریویو منتشر شده است.
↪️ @commac
🔴 تابستان گذشته، نمایشگاهی از گزیدۀ آثار جان روزنتال، عکاس مشهور آمریکایی، در کارولینای شمالی برگزار شد. یک روز، عکاسی جوان به روزنتال نزدیک شد و پرسید: «چرا در میان بیش از صد عکس حاضر در نمایشگاه فقط یک عکس با عنوان ”چپلهیل“ به نمایش درآمده است؟» چپلهیل زادگاه و محل زندگی روزنتال بود و مرد کنجکاو بود بداند که چرا عکسی از آنجا نیست. روزنتال پاسخ داد که بهندرت در چپل هیل با خودش دوربین حمل میکند، «آنجا زندگی میکنم و نمیتوانم همزمان دو کار انجام دهم».
🔴 روزنتال که به تازگی کتاب خاطرات تحسینشدهای دربارۀ تجارب خودش از عکاسی منتشر کرده است، توضیح میدهد اگرچه اینروزها به لطف دوربینهای قدرتمند گوشیهای هوشمند، عکاسیکردن از لحظات عادی زندگی روزمره، بسیار رایج شده، اما به نظر او این کار اشتباه است.
🔴 تجربهای از دهها سال پیش، در این زمینه نقشی اساسی داشت: روزی در سال ۱۹۷۲ که قرار بود اولین فرزندش متولد شود و او، با دوربینی مجهز، در بیمارستان کنار همسرش بود تا از آن لحظۀ حساس عکس بگیرد. او به یاد میآورد که «نور اتاق را سنجیدم، زاویههای مناسب را جستوجو کردم، اما پزشکان و پرستاران، که با عجله برای زایمان آماده میشدند، مدام مانع دیدم میشدند و عصبانیام کرده بودند.» او از پشت دوربین، چهرۀ همسرش را میدید که از درد به هم آمد، و صدای اولین گریۀ فرزندش را شنید که تازه به دنیا آمده بود.
🔴 اما بعد که به خانه آمد، فکری دست از سرش برنمیداشت: آیا واقعاً آن لحظه را زیسته بود؟ وقتی همسرش در میان درد، او را میدید که صورتش پشت جعبهای سیاه مخفی شده، چه احساسی داشت؟ از آن روز چندین عکس گرفته بود، اما فقط یکی را میپسندید: عکس لحظهای را نشان میداد که دکتر نوزاد را به روبهروی مادرش گرفته بود.
🔴 بعد به لحظاتی فکر کرد که وسط گفتگو با دوستانش، ناگهان خم شده تا قابی را از دست ندهد. یا نگاهش را از آدمهای دور و برش برداشته تا صحنهای از زندگی را به خیال خودش به «لحظهای ماندگار» تبدیل کند. روزنتال هر چه بیشتر به این نتیجه رسید که عکاسی از زندگی روزمرۀ خودش را متوقف کند. زیرا این کار، شگفتی، صمیمیت و غنای لحظاتش را از بین میبرد. او در تمام این سالها به تصمیمش پایبند مانده است و هنوز هم از دوربین گوشیاش جز برای عکسهای ضروری استفاده نمیکند.
🔴 روزنتال مینویسد: هزاران عکس در حافظۀ گوشیهای هوشمندمان ردیف شدهاند. اما زندگی در فاصلۀ خالی میان آن عکسها، بدون قاببندی و ثبت، اتفاق افتاده است. عکسها زمین حاصلخیزی برای خاطراتاند، اما میتوانند ما را از خاطرهساختن دور کنند.
🔴 عکسهایی که روزنتال از روز تولد پسرش گرفته بود، آنقدر خصوصی بودند که جز همسرش هیچکس دیگری از اعضای خانواده آنها را ندید، چه برسد به اینکه بخواهد به نمایش عمومی دربیاید. بعدها که ازدواج او به طلاق انجامید، تنها بینندۀ آنها هم از زندگی او رفت. آن عکسها به جایی منتقل شدند که محل نگهداری عکسهایی است که خانوادههایی به جا میماند که دیگر خانواده نیستند: «جعبهای خاکگرفته در انباریِ زیر شیروانی».
📌 آنچه خواندید مروری است بر مطلب «On Not Carrying a Camera» نوشتۀ جان روزنتال که در شمارۀ بهار ۲۰۲۵ مجلۀ هجهاگ ریویو منتشر شده است.
↪️ @commac
👍1
گفت وگو با #ایرنا؛
🔸وقتی کلاس درس، خانه دوم میشود
روانشناس تربیتی و عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان:
🔹ما دو سرمایه جاودانه در بشر داریم که به واسطه آنها میتوان رفتار را مدیریت کرد؛ یکی اعتماد به نفس و دیگری عزت نفس. اعتماد به نفس و عزت نفس دو سرمایه جاودانه بشرند. طوری که گفته میشود آنان که این دو را دارند، هیچ چیز کم ندارند و آنان که این دو را ندارند، با وجود داشتن بسیاری چیزها باز هم در زندگی دچار کاستیاند. این دو مؤلفه در زندگی بشر بسیار حیاتیاند.
🔹گاهی اوقات شاهد آن هستیم که برخی دانشآموزان در برابر معلمان رفتارهای عجیب و غریبی دارند. گاهی نیز حتی نمیتوان نام معلم را بر بعضی افراد نهاد؛ چراکه معلمنماها با رفتارهای بد خود نسبت به دانشآموزان، آسیبهای جدی وارد میکنند.
🔹معلم واقعی هرگز از ابزار تخریب، چه کلامی و چه فیزیکی، استفاده نمیکند. کلاس درس، اصول مدیریت، تکنیکها و روشهای خاص خود را دارد.
🔹معلم موفق کسی است که تکنیک و مهارت مدیریت کلاس درس را بلد باشد و کلاس را بر مبنای اصول صحیح مدیریت کند.
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
🔸وقتی کلاس درس، خانه دوم میشود
روانشناس تربیتی و عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان:
🔹ما دو سرمایه جاودانه در بشر داریم که به واسطه آنها میتوان رفتار را مدیریت کرد؛ یکی اعتماد به نفس و دیگری عزت نفس. اعتماد به نفس و عزت نفس دو سرمایه جاودانه بشرند. طوری که گفته میشود آنان که این دو را دارند، هیچ چیز کم ندارند و آنان که این دو را ندارند، با وجود داشتن بسیاری چیزها باز هم در زندگی دچار کاستیاند. این دو مؤلفه در زندگی بشر بسیار حیاتیاند.
🔹گاهی اوقات شاهد آن هستیم که برخی دانشآموزان در برابر معلمان رفتارهای عجیب و غریبی دارند. گاهی نیز حتی نمیتوان نام معلم را بر بعضی افراد نهاد؛ چراکه معلمنماها با رفتارهای بد خود نسبت به دانشآموزان، آسیبهای جدی وارد میکنند.
🔹معلم واقعی هرگز از ابزار تخریب، چه کلامی و چه فیزیکی، استفاده نمیکند. کلاس درس، اصول مدیریت، تکنیکها و روشهای خاص خود را دارد.
🔹معلم موفق کسی است که تکنیک و مهارت مدیریت کلاس درس را بلد باشد و کلاس را بر مبنای اصول صحیح مدیریت کند.
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
«چتجیپیتی» و برخی دیگر از سایت های هوش مصنوعی برای کاربران ایرانی بدون فیلترشکن باز شد
🔹گزارشهای برخی کاربران ایرانی در رسانههای اجتماعی و تجربه شخصی نگارنده خبر حاکی از این است که چتبات «چتجیپیتی»(ChatGPT) شرکت «اوپنایآی»(OpenAI) بدون نیاز به فیلترشکن کار میکند.
🔸 کانال آکادمی ارتباطات نیز این ابزارها را تست کرد و سایت هایی مانند کلاود، جمنای، گراک، چت جی پی تی و بسیاری از ابزارها و سایت های دیگر هوش مصنوعی بدون فیلترشکن و یا تغییر DNS بدون مشکلی باز هستند.
🔹این درحالی است که پیشتر امکان دسترسی برخی کشورها از جمله ایران را به چتبات خود مسدود شده بود.
منبع: ایسنا، اقتصادنیوز و آکادمی ارتباطات
📍@commac
🔹گزارشهای برخی کاربران ایرانی در رسانههای اجتماعی و تجربه شخصی نگارنده خبر حاکی از این است که چتبات «چتجیپیتی»(ChatGPT) شرکت «اوپنایآی»(OpenAI) بدون نیاز به فیلترشکن کار میکند.
🔸 کانال آکادمی ارتباطات نیز این ابزارها را تست کرد و سایت هایی مانند کلاود، جمنای، گراک، چت جی پی تی و بسیاری از ابزارها و سایت های دیگر هوش مصنوعی بدون فیلترشکن و یا تغییر DNS بدون مشکلی باز هستند.
🔹این درحالی است که پیشتر امکان دسترسی برخی کشورها از جمله ایران را به چتبات خود مسدود شده بود.
منبع: ایسنا، اقتصادنیوز و آکادمی ارتباطات
📍@commac
🔹صد برند پرطرفدار ۱۴۰۳ در اینستاگرام
🔸نرخ تعامل بانکها در اینستاگرام بالاتر از کسبوکارهای دیجیتال
🟩 بانک شهر است باوجود حدود نیممیلیون دنبالکننده، با نرخ تعامل ۸ درصدی، رکورددار تعامل کاربران میان برندهای ایرانی بوده است.
🟧 برندهای افق کوروش، فیلیمو و دیجیکالا بهترتیب با ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار، ۲ میلیون و ۱۰۰هزار و یکمیلیون و ۷۰۰ هزار دنبالکننده، در صدر فهرست پرطرفدارترین برندهای ایرانی در اینستاگرام قرار گرفتهاند.
🩸اطلاعات بیشتر در دیتاک +
👁🗨 @commac
🔸نرخ تعامل بانکها در اینستاگرام بالاتر از کسبوکارهای دیجیتال
🟩 بانک شهر است باوجود حدود نیممیلیون دنبالکننده، با نرخ تعامل ۸ درصدی، رکورددار تعامل کاربران میان برندهای ایرانی بوده است.
🟧 برندهای افق کوروش، فیلیمو و دیجیکالا بهترتیب با ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار، ۲ میلیون و ۱۰۰هزار و یکمیلیون و ۷۰۰ هزار دنبالکننده، در صدر فهرست پرطرفدارترین برندهای ایرانی در اینستاگرام قرار گرفتهاند.
🩸اطلاعات بیشتر در دیتاک +
👁🗨 @commac
👍1
🔸امنیت کودک در دنیای امروز؛ آموزش صحیح برخورد با غریبهها
🔹تصور کنید فرزندتان در زمین بازی با خوشحالی تاب می خورد، غافل از خطراتی که ممکن است در کمین باشد. به عنوان والدین، غریزه ما محافظت و هدایت آنها است. اما چگونه میتوانیم به طور موثر فرزندانمان را در مورد افراد غریبه آموزش دهیم و به آنها قدرت دهیم تا ایمن بمانند بدون اینکه ترس بیجا را القا کنیم؟
🔹همه ما شاهد بودهایم کودکانی خجالتی که هنگام مواجهه با غریبهها، سکوت و انفعال را ترجیح میدهند. این ترس و اضطراب، در بازه خاصی از رشد، پدیدهای طبیعی است. اما گاهی این اضطراب چنان گسترده میشود که مانع رشد طبیعی کودک شده و نگرانیهایی را برای او و خانوادهاش ایجاد میکند.از سوی دیگر، کودکانی هستند که برعکس، بسیار معاشرتی بوده و با افراد ناآشنا بهراحتی ارتباط برقرار میکنند. اما والدین این کودکان نیز نگراناند؛ چرا که بیم آن دارند این صمیمیت و اعتماد به بزرگسالان غریبه، خطراتی را برای کودکشان بهدنبال داشته باشد.
لینک خبر
@IRNA_1313
↪️ @commac
🔹تصور کنید فرزندتان در زمین بازی با خوشحالی تاب می خورد، غافل از خطراتی که ممکن است در کمین باشد. به عنوان والدین، غریزه ما محافظت و هدایت آنها است. اما چگونه میتوانیم به طور موثر فرزندانمان را در مورد افراد غریبه آموزش دهیم و به آنها قدرت دهیم تا ایمن بمانند بدون اینکه ترس بیجا را القا کنیم؟
🔹همه ما شاهد بودهایم کودکانی خجالتی که هنگام مواجهه با غریبهها، سکوت و انفعال را ترجیح میدهند. این ترس و اضطراب، در بازه خاصی از رشد، پدیدهای طبیعی است. اما گاهی این اضطراب چنان گسترده میشود که مانع رشد طبیعی کودک شده و نگرانیهایی را برای او و خانوادهاش ایجاد میکند.از سوی دیگر، کودکانی هستند که برعکس، بسیار معاشرتی بوده و با افراد ناآشنا بهراحتی ارتباط برقرار میکنند. اما والدین این کودکان نیز نگراناند؛ چرا که بیم آن دارند این صمیمیت و اعتماد به بزرگسالان غریبه، خطراتی را برای کودکشان بهدنبال داشته باشد.
لینک خبر
@IRNA_1313
↪️ @commac
◀️ استفاده پنهانی از هوش مصنوعی؛ راهکار کارمندان برای حفظ موقعیت شغلی
در شرایطی که هوش مصنوعی به ابزاری کلیدی در محیطهای کاری تبدیل شده، بسیاری از کارمندان ترجیح میدهند استفاده از این فناوری را پنهان کنند. پژوهشها نشان میدهد این رفتار اغلب از ترس عقبماندن از همکاران و حفظ موقعیت شغلی ناشی میشود؛ پدیدهای که با عنوان استفاده پنهانی از هوش مصنوعی در حال گسترش است. مزیتهای هوش مصنوعی باعث میشوند کارمندان همچنان به استفاده از این ابزارها ادامه دهند.
برای مطالعه متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید:
👇🏻👇🏻👇🏻
https://wikiclean.ir/h4pp
🆔@wikicleanmag
↪️ @commac
در شرایطی که هوش مصنوعی به ابزاری کلیدی در محیطهای کاری تبدیل شده، بسیاری از کارمندان ترجیح میدهند استفاده از این فناوری را پنهان کنند. پژوهشها نشان میدهد این رفتار اغلب از ترس عقبماندن از همکاران و حفظ موقعیت شغلی ناشی میشود؛ پدیدهای که با عنوان استفاده پنهانی از هوش مصنوعی در حال گسترش است. مزیتهای هوش مصنوعی باعث میشوند کارمندان همچنان به استفاده از این ابزارها ادامه دهند.
برای مطالعه متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید:
👇🏻👇🏻👇🏻
https://wikiclean.ir/h4pp
🆔@wikicleanmag
↪️ @commac
در گفتگو با #ایرنا:
🔸 آمار «تلویزیون اینترنتی کتاب» نسبتی با واقعیت نداشت
🔹سرپرست شبکه کتاب با بیان اینکه آمارِ واقعی بازدید در «تلویزیون اینترنتی کتاب» به حاشیه رفته بود، گفت: این شبکه در طول فعالیت بیست و چند ماهه ۲۵۰ هزار بازدید واقعی در تلوبیون و تنها ۲۰ هزار بازدید در آپارات بوده است.
🔹هیچگاه تعداد مخاطبان برنامههای عادی شبکه کتاب در پخش زنده به ۱۰ کاربر همزمان هم نمیرسید.
🔹بعد از ۲۵ ماه فعالیت، اکانت اینستاگرام شبکه کتاب تنها ۹ هزار و ۵۰۰ دنبال کننده پیدا کرده بود.
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
🔸 آمار «تلویزیون اینترنتی کتاب» نسبتی با واقعیت نداشت
🔹سرپرست شبکه کتاب با بیان اینکه آمارِ واقعی بازدید در «تلویزیون اینترنتی کتاب» به حاشیه رفته بود، گفت: این شبکه در طول فعالیت بیست و چند ماهه ۲۵۰ هزار بازدید واقعی در تلوبیون و تنها ۲۰ هزار بازدید در آپارات بوده است.
🔹هیچگاه تعداد مخاطبان برنامههای عادی شبکه کتاب در پخش زنده به ۱۰ کاربر همزمان هم نمیرسید.
🔹بعد از ۲۵ ماه فعالیت، اکانت اینستاگرام شبکه کتاب تنها ۹ هزار و ۵۰۰ دنبال کننده پیدا کرده بود.
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
📌 رشد ۵ برابری اینفلوئنسرهای اینستاگرام
🔹روند رشد اینفلوئنسرهای ایرانی در نشان میدهد که اینستاگرام هنوز هم به عنوان یکی از پرکاربردترین پلتفرهای ارتباطی در ایران باقی مانده است
🔹دادههای موجود، از جهش معنادار تعداد دنبالکنندگان چهرههای شناختهشده حکایت دارد. جهشی که در برابر فیلترینگ و کندی اینترنت نیز از حرکت بازنایستاده است.
🔹از نکات برجستهی این گزارش، ظهور نامهای جدید در فهرست سال ۱۴۰۳ است؛ چهرههایی که در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۹ اثری از آنها در جمع پرفالوورترینها نبود.
🆔️ @teribounn
↪️ @commac
🔹روند رشد اینفلوئنسرهای ایرانی در نشان میدهد که اینستاگرام هنوز هم به عنوان یکی از پرکاربردترین پلتفرهای ارتباطی در ایران باقی مانده است
🔹دادههای موجود، از جهش معنادار تعداد دنبالکنندگان چهرههای شناختهشده حکایت دارد. جهشی که در برابر فیلترینگ و کندی اینترنت نیز از حرکت بازنایستاده است.
🔹از نکات برجستهی این گزارش، ظهور نامهای جدید در فهرست سال ۱۴۰۳ است؛ چهرههایی که در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۹ اثری از آنها در جمع پرفالوورترینها نبود.
🆔️ @teribounn
↪️ @commac
از گوگل تا ChatGPT: انقلاب شناختی، انحلال اراده
در گوگل، ما جستجو میکردیم. با سوال آغاز میکردیم، سرنخ میگرفتیم، در منابع مختلف میچرخیدیم و نهایتاً به دانشی میرسیدیم که با زحمتِ ذهنی به دست آمده بود. «یادگیری» هنوز در میدان بود. گوگل برای بسیاری از ما، حافظهای بیرونی بود؛ در دسترس اما نه مسلط، راهنما اما نه جایگزین.
اما ChatGPT داستان دیگری است. این بار، ما نه فقط سوال میپرسیم، بلکه داده میدهیم. دادههایی بسیار خصوصی، روایتهایی بسیار شخصی، تاریخچهای از خودِ ما. در دل این تعامل، ما بیسابقهترین شکل از خودافشاگری داوطلبانه را تجربه میکنیم. از سوابق شغلی و مسیرهای تصمیمگیری گرفته تا احساسات پنهان و باورهای وجودی، همه را در اختیار مدلی میگذاریم که نه انسان است و نه بیطرف.
در گوگل، کنش با ما بود: جستجو کن، مقایسه کن، تحلیل کن. اما در ChatGPT، مدل «پاسخ» را میدهد؛ پاسخهایی زبانی، منسجم، قانعکننده و بعضاً جذابتر از آنچه ذهنِ خستهی ما قادر به تولیدش است. در این گذار از “جستجوی معنا” به “دریافت معنا”، اتفاقی عمیقتر در حال وقوع است: برونسپاری شناخت. مغز انسان آرامآرام به حاشیه میرود. اگر گوگل ما را تنبلتر کرد، ChatGPT دارد ما را بینیاز از تفکر میکند.
مدلهای زبانی بزرگ فقط تحلیلگر نیستند؛ پروفایلساز شناختیاند. ChatGPT با تکرار تعامل، شناختی دقیق و پیشبینیپذیر از ما میسازد. ما در حال تولید نسخهای دیجیتال از خود هستیم که شاید دقیقتر از ما، ما را بفهمد. این نه فقط یک پیشرفت فنی، بلکه یک تغییر پارادایمی در مفهوم «انسان» است. پرسشهایی مانند “چه کسی میاندیشد؟” یا “چه کسی انتخاب میکند؟” دیگر صرفاً فلسفی نیستند؛ عمیقاً فناورانه شدهاند.
و اینجاست که مسئلهی کنترل پیش میآید. اگر هوش مصنوعی میداند که ما کی هستیم، چه میخواهیم، و چگونه تصمیم میگیریم، پس چه چیزی مانع از آن است که ما را هدایت کند؟ آیا این فناوری یک دستیار شخصی است یا آغازگر استعمار شناختی نوین؟ ما از الگوریتمهایی عبور کردهایم که فقط تبلیغ هدفمند میکردند؛ اکنون در برابر سامانههایی هستیم که میتوانند خودِ ما را بازتعریف کنند.
در دل این تحولات، مفهومی تازه در حال تولد است: تمدن شناختی. اما آیا این تمدن، به معنای تعمیق عقلانیت انسانی است یا به معنای پایان آن؟ اگر اراده، شناخت و تصمیمسازی به بیرون واگذار شود، چه چیزی از «سوژه انسانی» باقی میماند؟
این یادداشت دعوتی است برای تأملی جدی در میانهی تحولی که شاید مهیبترین تغییرِ تاریخِ ذهنِ بشر باشد. ما باید تصمیم بگیریم: ماشین قرار است ابزار باشد یا جانشین؟ تمدن شناختی، فرصتی است برای بازآفرینی انسان، اگر با آگاهی، فلسفه و اخلاق به استقبالش برویم.
منبع: https://nextbrain.ir
📍@commac
در گوگل، ما جستجو میکردیم. با سوال آغاز میکردیم، سرنخ میگرفتیم، در منابع مختلف میچرخیدیم و نهایتاً به دانشی میرسیدیم که با زحمتِ ذهنی به دست آمده بود. «یادگیری» هنوز در میدان بود. گوگل برای بسیاری از ما، حافظهای بیرونی بود؛ در دسترس اما نه مسلط، راهنما اما نه جایگزین.
اما ChatGPT داستان دیگری است. این بار، ما نه فقط سوال میپرسیم، بلکه داده میدهیم. دادههایی بسیار خصوصی، روایتهایی بسیار شخصی، تاریخچهای از خودِ ما. در دل این تعامل، ما بیسابقهترین شکل از خودافشاگری داوطلبانه را تجربه میکنیم. از سوابق شغلی و مسیرهای تصمیمگیری گرفته تا احساسات پنهان و باورهای وجودی، همه را در اختیار مدلی میگذاریم که نه انسان است و نه بیطرف.
در گوگل، کنش با ما بود: جستجو کن، مقایسه کن، تحلیل کن. اما در ChatGPT، مدل «پاسخ» را میدهد؛ پاسخهایی زبانی، منسجم، قانعکننده و بعضاً جذابتر از آنچه ذهنِ خستهی ما قادر به تولیدش است. در این گذار از “جستجوی معنا” به “دریافت معنا”، اتفاقی عمیقتر در حال وقوع است: برونسپاری شناخت. مغز انسان آرامآرام به حاشیه میرود. اگر گوگل ما را تنبلتر کرد، ChatGPT دارد ما را بینیاز از تفکر میکند.
مدلهای زبانی بزرگ فقط تحلیلگر نیستند؛ پروفایلساز شناختیاند. ChatGPT با تکرار تعامل، شناختی دقیق و پیشبینیپذیر از ما میسازد. ما در حال تولید نسخهای دیجیتال از خود هستیم که شاید دقیقتر از ما، ما را بفهمد. این نه فقط یک پیشرفت فنی، بلکه یک تغییر پارادایمی در مفهوم «انسان» است. پرسشهایی مانند “چه کسی میاندیشد؟” یا “چه کسی انتخاب میکند؟” دیگر صرفاً فلسفی نیستند؛ عمیقاً فناورانه شدهاند.
و اینجاست که مسئلهی کنترل پیش میآید. اگر هوش مصنوعی میداند که ما کی هستیم، چه میخواهیم، و چگونه تصمیم میگیریم، پس چه چیزی مانع از آن است که ما را هدایت کند؟ آیا این فناوری یک دستیار شخصی است یا آغازگر استعمار شناختی نوین؟ ما از الگوریتمهایی عبور کردهایم که فقط تبلیغ هدفمند میکردند؛ اکنون در برابر سامانههایی هستیم که میتوانند خودِ ما را بازتعریف کنند.
در دل این تحولات، مفهومی تازه در حال تولد است: تمدن شناختی. اما آیا این تمدن، به معنای تعمیق عقلانیت انسانی است یا به معنای پایان آن؟ اگر اراده، شناخت و تصمیمسازی به بیرون واگذار شود، چه چیزی از «سوژه انسانی» باقی میماند؟
این یادداشت دعوتی است برای تأملی جدی در میانهی تحولی که شاید مهیبترین تغییرِ تاریخِ ذهنِ بشر باشد. ما باید تصمیم بگیریم: ماشین قرار است ابزار باشد یا جانشین؟ تمدن شناختی، فرصتی است برای بازآفرینی انسان، اگر با آگاهی، فلسفه و اخلاق به استقبالش برویم.
منبع: https://nextbrain.ir
📍@commac
👍1
دانشکده خبر برگزار می کند:
کاربردهای هوش مصنوعی در حوزه خبر
مدرس: دکتر حسین امامی
زمان: پنجشنبه 25 اردیبهشت 1404
از ساعت 8 صبح تا 16
@CommaC
کاربردهای هوش مصنوعی در حوزه خبر
مدرس: دکتر حسین امامی
زمان: پنجشنبه 25 اردیبهشت 1404
از ساعت 8 صبح تا 16
@CommaC
🔸سرپرست «شبکه کتاب»: در مورد محتوای تولیدی پاسخگو هستیم
🔹 سرپرست «شبکه کتاب» با تاکید بر اینکه در مورد محتوای تولیدی شبکه پاسخگو است، گفت: مانند دیگر رسانههای ایران، ما هم رسانه رسمی و البته از نظر صحت علمی و جذابیت در تولید محتوا حساس هستیم.
🔹درباره اینکه به چه کتابی پرداخته شود انتخاب و ارزشگذاری نمیکنیم. خط قرمز ما مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و هر کتابی از این وزارتخانه مجوز بگیرد، میتواند در «شبکه کتاب» معرفی یا درباره آن گفتوگو انجام شود. البته فعلا هنوز به خود کتاب نمیپردازیم، این رویکرد عکس روند فعالیت گروه قبلی است که به کتاب گزینش شده میپرداختند. آنها دو فیلتر داشتند یکی انتخاب مسئولان «شبکه کتاب» و دیگری سختگیریهای ناظر «شبکه کتاب» که فعالیت را محدود و سخت میکرد.
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
🔹 سرپرست «شبکه کتاب» با تاکید بر اینکه در مورد محتوای تولیدی شبکه پاسخگو است، گفت: مانند دیگر رسانههای ایران، ما هم رسانه رسمی و البته از نظر صحت علمی و جذابیت در تولید محتوا حساس هستیم.
🔹درباره اینکه به چه کتابی پرداخته شود انتخاب و ارزشگذاری نمیکنیم. خط قرمز ما مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و هر کتابی از این وزارتخانه مجوز بگیرد، میتواند در «شبکه کتاب» معرفی یا درباره آن گفتوگو انجام شود. البته فعلا هنوز به خود کتاب نمیپردازیم، این رویکرد عکس روند فعالیت گروه قبلی است که به کتاب گزینش شده میپرداختند. آنها دو فیلتر داشتند یکی انتخاب مسئولان «شبکه کتاب» و دیگری سختگیریهای ناظر «شبکه کتاب» که فعالیت را محدود و سخت میکرد.
لینک خبر
@IRNA_1313
📍@commac
💢آینده لایکها در عصر هوش مصنوعی: آیا دکمه لایک منسوخ خواهد شد؟
✍🏻یادداشت منتشر شده در سایت Wired
🔹لایکهای شما در شبکههای اجتماعی، گنجینهای از دادهها درباره رفتار انسانی هستند که مدلهای هوش مصنوعی میتوانند از آن بهره ببرند. اما با پیشرفت فناوری، آیا ممکن است هوش مصنوعی بتواند پیش از آنکه کاربران خود از ترجیحاتشان آگاه شوند، آنها را بشناسد؟
🔸اگرچه لایکها ابزاری برای آموزش هوش مصنوعی محسوب میشوند، خود هوش مصنوعی در حال تغییر نحوهی شکلگیری لایکها است. پلتفرمهای اجتماعی نهتنها از هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای لایک، بلکه برای پیشبینی میزان لایک شدن یک پست نیز استفاده میکنند – امری که شاید در نهایت دکمهی لایک را غیرضروری کند.
🔹روند این تغییرات قبلاً نیز مشاهده شده است. برای مثال، هوش مصنوعی میتواند پیشبینی کند کاربران بیشتر مایل به تماشای کدام ویدیو هستند، که این امر باعث افزایش زمان مشاهدهی محتوا شد.
🔸استیو چن، یکی از بنیانگذاران یوتیوب، دربارهی آیندهی دکمه لایک چنین اظهار نظر میکند: «گاهی از خود میپرسم که اگر هوش مصنوعی به سطحی برسد که بتواند با دقت ۱۰۰ درصد پیشبینی کند کاربران چه محتوایی را ترجیح میدهند، آیا اصلاً به دکمهی لایک نیازی خواهد بود؟». واقعیت آن است که با پیشرفت فناوری، شاید مفهوم «لایک کردن» جای خود را به روشهای پیچیدهتر و دقیقتری برای تحلیل ترجیحات کاربران بدهد.
🔹با این حال، لایک ممکن است به دلیل نقشش در تعامل میان سه گروه اصلی—بینندگان، سازندگان محتوا و تبلیغکنندگان—ماندگار بماند. با یک ضربه، یک بیننده نهتنها قدردانی و بازخورد خود را به تولیدکننده محتوا منتقل میکند، بلکه شواهدی از تعامل خود را نیز به تبلیغکنندگان ارائه میدهد.
🔸با این حال، امروزه حجم زیادی از محتوا—اعم از متن و تصویر—که در رسانههای اجتماعی محبوب میشود، توسط هوش مصنوعی تولید شده است. این مسئله این پرسش را مطرح میکند: آیا هدف اولیهی دکمه لایک، یعنی تشویق کاربران به تولید محتوا، همچنان مرتبط خواهد ماند؟
▪️ظهور اینفلوئنسرهای دیجیتال ساختهشده توسط هوش مصنوعی
🔹از سوی دیگر، هوش مصنوعی در حال تولید شخصیتهای دیجیتالی است که در رسانههای اجتماعی طرفداران زیادی دارند. نمونهای از این پدیده، آیتانا لوپز است؛ شخصیتی که زندگی جذابی بهعنوان یک موسیقیدان و مدل اسپانیایی دارد. حساب اینستاگرام او دارای بیش از ۳۱۰ هزار دنبالکننده است و او برای برندهای معروف، از جمله ویکتوریا سیکرت، با هزینهی ۱۰۰۰ دلار برای هر پست تبلیغ میکند. اما برخلاف دیگر اینفلوئنسرها، آیتانا نیازی به لباس، غذا یا سرپناه ندارد—زیرا او یک شخصیت کاملاً دیجیتالی است، ساختهشده توسط یک آژانس تبلیغاتی.
🔸چنین روندی ممکن است آیندهی شبکههای اجتماعی را بهطور اساسی تغییر دهد، جایی که تعاملات درون پلتفرمها نهتنها توسط انسانها، بلکه توسط عوامل هوش مصنوعی نیز هدایت میشود.
🔹با افزایش تعاملات میان اینفلوئنسرهای دیجیتال و رباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی، ساختار ارتباطات آنلاین در حال تغییر است. اما اگر لایکها دیگر از سوی افراد واقعی نباشند و محتوا نیز توسط انسانها تولید نشود، این تحول چه تأثیری بر آیندهی اقتصاد لایک خواهد داشت؟
🔸در سناریویی که نهتنها یادآور فیلم Her است بلکه از آن فراتر میرود، اکنون میتوان اشتراکی خرید که به کاربران امکان میدهد با یک "دوست مجازی" در صفحهی چت تعامل کنند. CarynAI نمونهای از این تغییرات است—یک نسخهی هوش مصنوعی از اینفلوئنسر آنلاین کارین مارجوری که پیشتر در اسنپچت بیش از یک میلیون دنبالکننده داشت.
🔹در چنین فضایی، میتوان آیندهای را تصور کرد که در آن بخش بزرگی از لایکها دیگر متعلق به محتوای تولید شده توسط انسان نباشد—و حتی توسط افراد واقعی نیز اعطا نشوند. دنیای دیجیتالی ممکن است به فضایی تبدیل شود که در آن سازندگان و مصرفکنندگان نیمهانسانی و نیمههوشمصنوعی با سرعت بالایی با یکدیگر تعامل دارند.
🔸اگر این تغییرات حتی تا حدی محقق شوند، مشکلات تازهای برای حل وجود خواهد داشت—از جمله نیاز به شفافیت در مورد اینکه چه کسی (یا چه چیزی) واقعاً پشت هر پست قرار دارد. آیا یک پست واقعاً محبوب است، یا فقط توسط هوش مصنوعی ترویج یافته؟
🔹به نظر میرسد که پلتفرمهای مختلف به تدریج ابزارهایی را برای افزایش شفافیت توسعه دهند، تا مشخص شود آیا یک لایک از سوی یک انسان واقعی آمده است یا یک عامل هوش مصنوعی. بسته به سیاست هر پلتفرم، این ابزارها ممکن است به درجات مختلف اجرا شوند، اما ضرورت آنها روزبهروز آشکارتر میشود.
📲 @socialMediaAnalysis
📍@commac
✍🏻یادداشت منتشر شده در سایت Wired
🔹لایکهای شما در شبکههای اجتماعی، گنجینهای از دادهها درباره رفتار انسانی هستند که مدلهای هوش مصنوعی میتوانند از آن بهره ببرند. اما با پیشرفت فناوری، آیا ممکن است هوش مصنوعی بتواند پیش از آنکه کاربران خود از ترجیحاتشان آگاه شوند، آنها را بشناسد؟
🔸اگرچه لایکها ابزاری برای آموزش هوش مصنوعی محسوب میشوند، خود هوش مصنوعی در حال تغییر نحوهی شکلگیری لایکها است. پلتفرمهای اجتماعی نهتنها از هوش مصنوعی برای تحلیل دادههای لایک، بلکه برای پیشبینی میزان لایک شدن یک پست نیز استفاده میکنند – امری که شاید در نهایت دکمهی لایک را غیرضروری کند.
🔹روند این تغییرات قبلاً نیز مشاهده شده است. برای مثال، هوش مصنوعی میتواند پیشبینی کند کاربران بیشتر مایل به تماشای کدام ویدیو هستند، که این امر باعث افزایش زمان مشاهدهی محتوا شد.
🔸استیو چن، یکی از بنیانگذاران یوتیوب، دربارهی آیندهی دکمه لایک چنین اظهار نظر میکند: «گاهی از خود میپرسم که اگر هوش مصنوعی به سطحی برسد که بتواند با دقت ۱۰۰ درصد پیشبینی کند کاربران چه محتوایی را ترجیح میدهند، آیا اصلاً به دکمهی لایک نیازی خواهد بود؟». واقعیت آن است که با پیشرفت فناوری، شاید مفهوم «لایک کردن» جای خود را به روشهای پیچیدهتر و دقیقتری برای تحلیل ترجیحات کاربران بدهد.
🔹با این حال، لایک ممکن است به دلیل نقشش در تعامل میان سه گروه اصلی—بینندگان، سازندگان محتوا و تبلیغکنندگان—ماندگار بماند. با یک ضربه، یک بیننده نهتنها قدردانی و بازخورد خود را به تولیدکننده محتوا منتقل میکند، بلکه شواهدی از تعامل خود را نیز به تبلیغکنندگان ارائه میدهد.
🔸با این حال، امروزه حجم زیادی از محتوا—اعم از متن و تصویر—که در رسانههای اجتماعی محبوب میشود، توسط هوش مصنوعی تولید شده است. این مسئله این پرسش را مطرح میکند: آیا هدف اولیهی دکمه لایک، یعنی تشویق کاربران به تولید محتوا، همچنان مرتبط خواهد ماند؟
▪️ظهور اینفلوئنسرهای دیجیتال ساختهشده توسط هوش مصنوعی
🔹از سوی دیگر، هوش مصنوعی در حال تولید شخصیتهای دیجیتالی است که در رسانههای اجتماعی طرفداران زیادی دارند. نمونهای از این پدیده، آیتانا لوپز است؛ شخصیتی که زندگی جذابی بهعنوان یک موسیقیدان و مدل اسپانیایی دارد. حساب اینستاگرام او دارای بیش از ۳۱۰ هزار دنبالکننده است و او برای برندهای معروف، از جمله ویکتوریا سیکرت، با هزینهی ۱۰۰۰ دلار برای هر پست تبلیغ میکند. اما برخلاف دیگر اینفلوئنسرها، آیتانا نیازی به لباس، غذا یا سرپناه ندارد—زیرا او یک شخصیت کاملاً دیجیتالی است، ساختهشده توسط یک آژانس تبلیغاتی.
🔸چنین روندی ممکن است آیندهی شبکههای اجتماعی را بهطور اساسی تغییر دهد، جایی که تعاملات درون پلتفرمها نهتنها توسط انسانها، بلکه توسط عوامل هوش مصنوعی نیز هدایت میشود.
🔹با افزایش تعاملات میان اینفلوئنسرهای دیجیتال و رباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی، ساختار ارتباطات آنلاین در حال تغییر است. اما اگر لایکها دیگر از سوی افراد واقعی نباشند و محتوا نیز توسط انسانها تولید نشود، این تحول چه تأثیری بر آیندهی اقتصاد لایک خواهد داشت؟
🔸در سناریویی که نهتنها یادآور فیلم Her است بلکه از آن فراتر میرود، اکنون میتوان اشتراکی خرید که به کاربران امکان میدهد با یک "دوست مجازی" در صفحهی چت تعامل کنند. CarynAI نمونهای از این تغییرات است—یک نسخهی هوش مصنوعی از اینفلوئنسر آنلاین کارین مارجوری که پیشتر در اسنپچت بیش از یک میلیون دنبالکننده داشت.
🔹در چنین فضایی، میتوان آیندهای را تصور کرد که در آن بخش بزرگی از لایکها دیگر متعلق به محتوای تولید شده توسط انسان نباشد—و حتی توسط افراد واقعی نیز اعطا نشوند. دنیای دیجیتالی ممکن است به فضایی تبدیل شود که در آن سازندگان و مصرفکنندگان نیمهانسانی و نیمههوشمصنوعی با سرعت بالایی با یکدیگر تعامل دارند.
🔸اگر این تغییرات حتی تا حدی محقق شوند، مشکلات تازهای برای حل وجود خواهد داشت—از جمله نیاز به شفافیت در مورد اینکه چه کسی (یا چه چیزی) واقعاً پشت هر پست قرار دارد. آیا یک پست واقعاً محبوب است، یا فقط توسط هوش مصنوعی ترویج یافته؟
🔹به نظر میرسد که پلتفرمهای مختلف به تدریج ابزارهایی را برای افزایش شفافیت توسعه دهند، تا مشخص شود آیا یک لایک از سوی یک انسان واقعی آمده است یا یک عامل هوش مصنوعی. بسته به سیاست هر پلتفرم، این ابزارها ممکن است به درجات مختلف اجرا شوند، اما ضرورت آنها روزبهروز آشکارتر میشود.
📲 @socialMediaAnalysis
📍@commac
امارات یادگیری "هوش مصنوعی" رو برای دانشآموزان اجباری کرد؛ میانگین دانشآموزان ایرانی ١۲ !
🔹به دستور شیخ محمد بن راشد، نخستوزیر امارات، درس «هوش مصنوعی» از سال تحصیلی ۲۰۲۵-۲۰۲۶ به برنامه رسمی تمام مدارس دولتی این کشور اضافه میشود. قرار است دانشآموزان از مقطع راهنمایی با مفاهیم پایه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین آشنا شوند و در سالهای بعدی سراغ کدنویسی، اخلاق AI و پروژههای عملی بروند.
🔹برای اجرای این طرح، بیش از ۲۵هزار معلم در حال گذراندن دورههای تخصصی هستند و محتوای درسی با همکاری دانشگاهها و بنیادهای تخصصی طراحی شده. این برنامه بخشی از «استراتژی ملی هوش مصنوعی ۲۰۳۱» امارات است؛ جایی که حتی در فرآیند قانونگذاری هم از AI استفاده میشود.
🔹کارشناسان از این اقدام بهعنوان نقطهعطفی در نظام آموزشی امارات یاد میکنند. مسئولان این کشور میگویند هدفشان آمادهسازی نسلی برای آیندهای متفاوت است؛ آیندهای که بهجای حفظکردن، خلاقیت، فناوری و تفکر سیستمی در اولویته. مقایسه با شرایط آموزش در منطقه و ایران، حرفی نمیگذارد جز سکوت...
✅ @Khabar_Fouri
↪️ @commac
🔹به دستور شیخ محمد بن راشد، نخستوزیر امارات، درس «هوش مصنوعی» از سال تحصیلی ۲۰۲۵-۲۰۲۶ به برنامه رسمی تمام مدارس دولتی این کشور اضافه میشود. قرار است دانشآموزان از مقطع راهنمایی با مفاهیم پایه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین آشنا شوند و در سالهای بعدی سراغ کدنویسی، اخلاق AI و پروژههای عملی بروند.
🔹برای اجرای این طرح، بیش از ۲۵هزار معلم در حال گذراندن دورههای تخصصی هستند و محتوای درسی با همکاری دانشگاهها و بنیادهای تخصصی طراحی شده. این برنامه بخشی از «استراتژی ملی هوش مصنوعی ۲۰۳۱» امارات است؛ جایی که حتی در فرآیند قانونگذاری هم از AI استفاده میشود.
🔹کارشناسان از این اقدام بهعنوان نقطهعطفی در نظام آموزشی امارات یاد میکنند. مسئولان این کشور میگویند هدفشان آمادهسازی نسلی برای آیندهای متفاوت است؛ آیندهای که بهجای حفظکردن، خلاقیت، فناوری و تفکر سیستمی در اولویته. مقایسه با شرایط آموزش در منطقه و ایران، حرفی نمیگذارد جز سکوت...
✅ @Khabar_Fouri
↪️ @commac
🎯 خیلی زحمت نکشید، عکس پروفایلتان برای دیگران اهمیتی ندارد
— حداقل نه به آن شیوهای که خودتان میخواهید
🔴 انتخاب عکس پروفایل برای پیامرسانها و شبکههای اجتماعی یکی از دغدغههای همهگیر دوران ماست. مدتهاست که تأثیر انکارنشدنی «اولین برخورد» در قضاوت دربارۀ آدمهای جدیدی که میبینیم اثبات شده است. این روزها، با دیجیتالیشدن هر چه بیشتر تعاملات انسانی، عکس پروفایل نقش همان «اولین برخورد» را بازی میکند، چون اولین چیزی است که آدمها از ما میبینند.
🔴 تأثیری که عکس پروفایل بر دیگران دارد، اغلب تفاوتهای آشکاری با تأثیرِ اولین دیدار رودررو دارد. اگر در عکس پروفایلتان کتوشلوار گرانقیمتی پوشیدهاید، لزوماً آدمی شیکپوش در نظر گرفته نمیشوید.
🔴 روانشناسی به نام مارک ترنر در تحقیقی تلاش کرد دریابد که مردم بر چه اساس عکس پروفایلشان را انتخاب میکنند. رایجترین دلایل آدمها چنین بود:
۱. بهخاطر آدمهای دیگری که در عکس کنارشان بودند، مثل اعضای خانواده یا دوستان (۴۴درصد) ۲. آن عکس آنها را به یاد خاطرۀ خوشی میانداخت (۲۹درصد) ۳. بهخاطر اینکه در آن عکس خوب افتاده بودند (۲۱ درصد) ۴. چون دلشان میخواسته عکسشان را عوض کنند (۱۵درصد).
🔴 بر اساس این تحقیق آدمها فکر میکردند هر چه تصویرشان احساسات مثبت بیشتری منتقل کند، بهتر است. بنابراین عکسهایی که در محیط بیرون گرفته شده بودند یا در آنها لبخند به لب داشتند را بیشتر انتخاب میکردند.
🔴 در ادامه از کسانی که صاحبان این عکسها را نمیشناختند، خواسته شد تا احساسشان از «اولین برخورد» با این عکسها را شرح دهند. نتایج غافلگیرکننده بود: قضاوت دیگران از عکس پروفایل افراد، همخوانی ناچیزی با تصور خود آنها از عکس پروفایلشان داشت. عکسی که خود فرد فکر میکرد «جسورانه» است، از نظر دیگران «نخوتآمیز» بود و عکسی که جذاب پنداشته میشد، از نظر بقیه احمقانه و مصنوعی میآمد.
🔴 البته این قضاوتها با توجه به فضای خاص هر شبکۀ اجتماعی ممکن است متفاوت باشد. عکسی با لباس رسمی که در آن بهتنهایی و بدون لبخند به دوربین زل زدهاید، شاید برای لینکدین بد نباشد، ولی برای اینستاگرام واقعا بد است.
🔴 نوع استفادۀ افراد از شبکههای اجتماعی نیز در قضاوتشان دربارۀ عکس پروفایل کاربران تأثیر دارد. نینا هفرکمپ، متخصص روانشناسی سایبری، در تحقیقی نشان داد مردان در شبکههای اجتماعی عمدتاً بهدنبال پیداکردن دوستان جدیدند، ولی زنان تمایل بیشتری به مقایسۀ خودشان با دیگران و جمعآوری اطلاعات دارند. این اهداف متفاوت باعث قضاوتهای متفاوت نیز میشود. مثلاً مردها عکسهای دارای جذابیت فیزیکی را بیشتر میپسندند و زنان عکسهای چندنفره را.
📌 آنچه خواندید مروری است بر مقاله «عکس پروفایل شما چه چیزهایی دربارهتان میگوید: دقت قضاوتهای شخصیتی سریع در وضعیت بدون آشنایی در سایتهای شبکه اجتماعی» که توسط مارک ترنر و ناتالی هانت در کنفرانس بینالمللی رایانش و رسانههای اجتماعی ارائه شده است.
↪️ @commac
— حداقل نه به آن شیوهای که خودتان میخواهید
🔴 انتخاب عکس پروفایل برای پیامرسانها و شبکههای اجتماعی یکی از دغدغههای همهگیر دوران ماست. مدتهاست که تأثیر انکارنشدنی «اولین برخورد» در قضاوت دربارۀ آدمهای جدیدی که میبینیم اثبات شده است. این روزها، با دیجیتالیشدن هر چه بیشتر تعاملات انسانی، عکس پروفایل نقش همان «اولین برخورد» را بازی میکند، چون اولین چیزی است که آدمها از ما میبینند.
🔴 تأثیری که عکس پروفایل بر دیگران دارد، اغلب تفاوتهای آشکاری با تأثیرِ اولین دیدار رودررو دارد. اگر در عکس پروفایلتان کتوشلوار گرانقیمتی پوشیدهاید، لزوماً آدمی شیکپوش در نظر گرفته نمیشوید.
🔴 روانشناسی به نام مارک ترنر در تحقیقی تلاش کرد دریابد که مردم بر چه اساس عکس پروفایلشان را انتخاب میکنند. رایجترین دلایل آدمها چنین بود:
۱. بهخاطر آدمهای دیگری که در عکس کنارشان بودند، مثل اعضای خانواده یا دوستان (۴۴درصد) ۲. آن عکس آنها را به یاد خاطرۀ خوشی میانداخت (۲۹درصد) ۳. بهخاطر اینکه در آن عکس خوب افتاده بودند (۲۱ درصد) ۴. چون دلشان میخواسته عکسشان را عوض کنند (۱۵درصد).
🔴 بر اساس این تحقیق آدمها فکر میکردند هر چه تصویرشان احساسات مثبت بیشتری منتقل کند، بهتر است. بنابراین عکسهایی که در محیط بیرون گرفته شده بودند یا در آنها لبخند به لب داشتند را بیشتر انتخاب میکردند.
🔴 در ادامه از کسانی که صاحبان این عکسها را نمیشناختند، خواسته شد تا احساسشان از «اولین برخورد» با این عکسها را شرح دهند. نتایج غافلگیرکننده بود: قضاوت دیگران از عکس پروفایل افراد، همخوانی ناچیزی با تصور خود آنها از عکس پروفایلشان داشت. عکسی که خود فرد فکر میکرد «جسورانه» است، از نظر دیگران «نخوتآمیز» بود و عکسی که جذاب پنداشته میشد، از نظر بقیه احمقانه و مصنوعی میآمد.
🔴 البته این قضاوتها با توجه به فضای خاص هر شبکۀ اجتماعی ممکن است متفاوت باشد. عکسی با لباس رسمی که در آن بهتنهایی و بدون لبخند به دوربین زل زدهاید، شاید برای لینکدین بد نباشد، ولی برای اینستاگرام واقعا بد است.
🔴 نوع استفادۀ افراد از شبکههای اجتماعی نیز در قضاوتشان دربارۀ عکس پروفایل کاربران تأثیر دارد. نینا هفرکمپ، متخصص روانشناسی سایبری، در تحقیقی نشان داد مردان در شبکههای اجتماعی عمدتاً بهدنبال پیداکردن دوستان جدیدند، ولی زنان تمایل بیشتری به مقایسۀ خودشان با دیگران و جمعآوری اطلاعات دارند. این اهداف متفاوت باعث قضاوتهای متفاوت نیز میشود. مثلاً مردها عکسهای دارای جذابیت فیزیکی را بیشتر میپسندند و زنان عکسهای چندنفره را.
📌 آنچه خواندید مروری است بر مقاله «عکس پروفایل شما چه چیزهایی دربارهتان میگوید: دقت قضاوتهای شخصیتی سریع در وضعیت بدون آشنایی در سایتهای شبکه اجتماعی» که توسط مارک ترنر و ناتالی هانت در کنفرانس بینالمللی رایانش و رسانههای اجتماعی ارائه شده است.
↪️ @commac
👍2