فلسفه دیزاین – Telegram
فلسفه دیزاین
6.94K subscribers
68 photos
12 videos
1 file
1.2K links
این کانال چکیده‌ای از مقالات روز، نمونه‌های موفق، ابزارهایی‌ست که ما در DeXign Studio با آن برخورد داشته و معرفی‌شان می‌کنیم.

ارتباط با کانال:
@mohsenissapour

منابع و ابزارهای دیزاین:
DexignResources.com

دسخط:
https://daskhat.dexignresources.com
Download Telegram
پرامپت دادن یعنی طراحی، و طراحان باید پیش‌قدم شوند

این مقاله هشدار می‌دهد که خطر اصلی AI برای طراحان جایگزینی نیست، بلکه میان‌مایگی است. نویسنده با مثالی از استفاده سطحی مدیران از ChatGPT، نشان می‌دهد که چگونه این ابزار قدرتمند می‌تواند به «دستگاه فروش خودکار ایده» تنزل پیدا کند. او تأکید می‌کند که بدون بریف دقیق، زمینه، و همدلی، خروجی AI صرفاً نسخه‌ای متوسط و بی‌روح از نیاز ما خواهد بود.

نویسنده AI را «رابط طراحی جدید» می‌نامد، یک جعبه متن که بین نیت انسانی و موتور پیش‌بینی‌گر مدل قرار دارد. این یعنی کیفیت نتیجه مستقیماً به کیفیت ورودی وابسته است. نویسنده معتقد است طراحان با مهارت‌های ذاتی خود، مانند: همدلی، قضاوت استراتژیک، و محافظت از پیامدها، بهترین افرادی هستند که می‌توانند این رابط را به شکلی هدفمند و انسان‌محور طراحی کنند.

در پایان، پیام مقاله روشن است: اگر طراحان پیش‌قدم نشوند، استانداردها را کسانی تعیین می‌کنند که AI را صرفاً یک میان‌بُر ارزان می‌بینند. پرامپت دادن، مهارتی است که باید با همان دقت، تکرار و توجهی انجام شود که در طراحی محصول داریم. پرامپت خالی، بوم جدید ماست و این بار، ما باید هدایتش کنیم.

🔗برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان تقریبی مطالعه: ۱۱ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#AI
#هوش_مصنوعی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
53👍21
طراحی پورتفولیو را فراموش کنید: طراحان این‌گونه در سال ۲۰۲۵ استخدام می‌شوند!

نمونه‌کارِ طراحی در حال مرگ است!
زمانی، نمونه‌کار مثل کتیبه‌ای مقدس برای طراحان بود؛ با وسواس طراحی، مرتب و حتی دعا می‌کردند در دریبل یا بیهنس دیده شود. اما در سال ۲۰۲۵، نمونه‌کار تنها روش جذب کار (استخدام) نیست. اساس انتخاب و گزینش کاملاً عوض شده؛ الگوریتم‌های هوش مصنوعی و سیستم‌های پیگیری استخدام (ATS) هستند که اول فیلتر می‌کنند.

هوش مصنوعی و ATS، قاتل هویت بصری هستند
فهرست کردن با ظرافت یک پروژه طراحی باعث نمی‌شود تأثیرگذار باشی. این سیستم‌ها همه چیز را به متن ساده‌ای تبدیل می‌کنند.
مثال:
“UI/UX Designer — fintech — increased engagement 12%.”

این یعنی تلاش داستان‌گونه و بصری قبل از اینکه انسانی آن را ببیند، حذف می‌شود.

الگوریتم‌ها طراحان عجیب را حذف می‌کنند
ترندهای طراحی یکنواخت، همان صفحات تمیز، دکمه‌های نئومورفیک، و هیرو سکشن‌های معمول که قابل پیش‌بینی هستند، در نتایج جست‌و‌جو رتبه بهتری می‌گیرند. اگر سبک تو متفاوت باشد، حتی اگر اصیل و خلاقانه باشد، ممکن است توسط هوش مصنوعی حذف شود چون ناهنجاری محسوب می‌شود.

پروژه‌های زنده، شبکه و محتوا جای نمونه‌کار را گرفته‌اند
امروزه پرتفوی واقعی‌ در لینکدین، توییتر، تالارهای گفتگو و جوامعی مثل Figma یا Framer دیده می‌شود. این‌ها فضایی برای نمایش تفکر طراحی‌ ایجاد می‌کنند. ترکیبی از:
بررسی‌های تخصصی یک پروژه (Micro Casestudy) روی لینکدین، ویدئوهای فرآیند طراحی، قالب‌ها و منابع رایگان که طراحی تو را تجربه‌پذیر می‌کنند، مقالات مختلف در وبلاگ‌های تخصصی، پروژه‌های کوچک با توصیف‌های بهینه‌شده در GitHub یا Frame
همه این‌ها کمک می‌کنند تا شخصِ طراح دیده شود، نه فقط نمونه‌کار.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#پیشرفت_شغلی #پورتفولیو #رزومه
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
15👍4😭1
چگونه فرهنگ، تجربه‌ی کاربری را شکل می‌دهد: درس‌هایی از طراحی غربی و آسیایی

محدودیت موقت تیک‌تاک در آمریکا نشان داد که کاربران تا چه اندازه می‌توانند در مواجهه با محیط‌های دیجیتال جدید سازگار شوند. بسیاری به سمت پلتفرم‌هایی مانند Reels اینستاگرام یا Shorts یوتیوب رفتند، اما تعداد قابل‌توجهی هم به RedNote، ترکیبی چینی از اینستاگرام و تیک‌تاک، مهاجرت کردند. در نگاه اول، رابط شلوغ و پرجزئیات آن برعکس مینیمالیسم غربی به نظر می‌رسید، اما کاربران به‌سرعت با آن کنار آمدند. این تجربه، فرضیه‌ی نیاز ذاتی مخاطبان غربی به مینیمالیسم را به چالش کشید و نشان داد که افراد می‌توانند در سیستم‌های طراحی متنوع نیز به‌خوبی عمل کنند.

تفاوت طراحی محصول در غرب و آسیا ریشه در تاثیرات فرهنگی عمیقی دارد. تجربه کاربری غربی بر فضای خالی، مینیمالیسم، سلسله‌مراتب روشن و آشکارسازی تدریجی تکیه می‌کند و کاربران را در مسیرهای تمیز و ساختاریافته هدایت می‌نماید. در مقابل، تجربه کاربری آسیایی بر چیدمان متراکم، رابط‌های چندمنظوره، رنگ‌های زنده و دسترسی فوری به حجم زیادی از اطلاعات تاکید دارد. آنچه ممکن است برای چشم غربی گیج‌کننده باشد، برای کاربر آسیایی کاملاً طبیعی است؛ زیرا او به مرور سریع حجم بالای محتوا به‌جای کلیک‌های چندمرحله‌ای عادت دارد.

این تفاوت‌ها در زبان و الگوهای رابط نیز دیده می‌شود. خط‌های نوشتاری آسیایی مانند چینی، ژاپنی و کره‌ای، مفاهیم زیادی را در کاراکترهای کمتر فشرده می‌کنند و همین باعث می‌شود رابط‌ها شلوغ‌تر به نظر برسند. همچنین، مسیرهای ناوبری متفاوت است: در حالی که اپلیکیشن‌های غربی معمولاً بر یک عملکرد خاص تمرکز دارند، «سوپر اپ‌ها»ی آسیایی مانند WeChat یا Alipay مجموعه‌ای از پیام‌رسانی، پرداخت، خرید و موارد دیگر را در یک پلتفرم ادغام می‌کنند. در این فضا، تایپوگرافی، رنگ و باکس‌ها جایگزین فضای خالی و نظم شبکه‌ای طراحی‌های غربی می‌شوند. هیچ‌کدام از این رویکردها ذاتاً برتر نیستند؛ بلکه بازتابی از انتظارات فرهنگی و عادات کاربران‌اند.

آینده‌ی تجربه کاربری نه انتخاب بین وضوح غربی و تراکم آسیایی، بلکه ترکیب نقاط قوت هر دو است. طراحان باید نگاه محدود به مینیمالیسم مطلق را کنار بگذارند و موقعیت‌هایی را بپذیرند که ارائه‌ی اطلاعات بیشتر از ابتدا، اصطکاک کاربر را کاهش می‌دهد. همچنین، باید به توانایی کاربران در سازگاری با هنجارهای فرهنگی مختلف اعتماد کنند؛ همان‌گونه که RedNote نشان داد. با ترکیب سادگی غربی و کارآمدی آسیایی، محصولات آینده می‌توانند تجربه‌هایی فراگیر، سازگار و جهانی خلق کنند. در دنیای به‌هم‌پیوسته‌ی امروز، بهترین تجربه‌ی کاربری، تجربه‌ای چندفرهنگی است؛ تجربه‌ای که بر پایه‌ی تنوع، سازگاری و نیازهای کاربران در سراسر جهان شکل می‌گیرد.

🔗 برای مطالعه‌ی ادامه‌ی مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#تفکر_طراحی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍105
چطور در چرخه‌ی هوش مصنوعی طراح باشیم
کاوشی در رابطه‌ی در حال تحول بین انسان و هوش مصنوعی در طراحی محصول

هوش مصنوعی دیگر فقط تولیدکننده متن یا تصویر نیست؛ امروز می‌تواند رابط‌های کاربری و حتی اپلیکیشن‌های کامل را بسازد. همین تحول باعث شده برخی معتقد باشند «UX به شکل فعلی‌اش در حال پایان یافتن است» و طراحانی که تنها روی طراحی استاتیک تمرکز دارند، وارد رقابت مستقیم با ماشین می‌شوند. اندری کارپاتی، پژوهشگر هوش مصنوعی، این فناوری را به «برق جدید» تشبیه می‌کند؛ چیزی که به محض قطع شدن، زندگی و کار ما مختل می‌شود. او مقایسه‌ای جالب هم با فیلم Rain Man دارد: AI مثل شخصیت Raymond است، باهوش اما ناقص؛ و ما طراحان مانند برادرش Charlie باید یاد بگیریم چطور با این همراه تازه همزیستی کنیم.

نقش طراح در این میان دوگانه شده است: از یک سو باید فرایندهای انسانی و رابطه میان کاربر و AI را طراحی کند، و از سوی دیگر ابزارها و تجربه‌هایی مخصوص AI بسازد. اینجا جایی است که مفاهیمی مثل «اسلایدر استقلال» یا «پنل توضیح‌پذیری» وارد طراحی می‌شوند تا نشان دهند طراحان UX باید با لایه‌های جدیدی از پیچیدگی کار کنند. در واقع، AI تولید می‌کند و این انسان است که با صحت‌سنجی، اصلاح و تصمیم‌گیری، حلقه را کامل می‌کند.

این مقاله نشان می‌دهد آینده UX دیگر محدود به صفحه‌های استاتیک نیست؛ بلکه درباره‌ی خلق رابطه‌های پایدار، شفاف و قابل اعتماد بین انسان و AI است.

🔗 اگر می‌خواهید بفهمید چرا نقش طراحان در عصر جدید بیش از همیشه حیاتی است، خواندن متن کامل مقاله را از دست ندهید.

(مدت زمان مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#هوش_مصنوعی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
7👍2
سه ساعت طراحی بر اساس حس و حال، تأملاتی درباره فرایند، مشکلات و امکانات

نویسنده در این مقاله توضیح می‌دهد که تصمیم گرفته است تا یک کامپوننت جدید برای محصول را خودش پروتوتایپ کند، حتی بدون کمک تیم طراحی. او به جای گرفتار شدن در محدودیت‌های Figma، از ابزارهای AI برای vibe design استفاده کرده و در حدود ۳ ساعت یک پروتوتایپ تعاملی و قابل تست ایجاد کرده است. ایده اصلی این است که تمرکز روی ایده و تعامل‌ها باشد، نه محدود شدن به ابزار و پیچیدگی‌های سنتی طراحی.

مراحل کار شامل:
شروع با استراتژی و مسئله واقعی: با تعریف مشکلات مشتری و فرضیه‌ها، از فرصت‌ها به فهم و سپس به مفهوم رسید.

اسکیس سریع: با قلم و کاغذ، ایده‌ها و تعاملات اصلی را شناسایی شده تا بعداً به عنوان پرامپت برای ابزار AI استفاده شود.

ساخت پرامپت (brief) دقیق: با کاهش ابهام و مشخص کردن دقیق نیازها، مدل AI توانست ۷۰–۸۰٪ مسیر طراحی را درست پیش ببرد و بقیه به اصلاح و پالایش اختصاص یافت.

نویسنده تاکید می‌کند که vibe design یک تجربه ارگانیک و غیرخطی است؛ ابزار AI بیشتر شبیه یک ماده یا رسانه است تا ابزار سنتی. تعامل با AI شبیه کار با رنگ روغن است: می‌توان آن را دستکاری کرد، لایه‌بندی کرد و نتایج غیرمنتظره و خلاقانه گرفت. این روش اجازه می‌دهد تا تعاملات و میکرو-انیمیشن‌ها سریع‌تر و بهتر تست شوند و بازخورد کاربران به صورت مستقیم و ملموس جمع‌آوری شود.

همچنین نویسنده اشاره می‌کند که این ابزارها پایان طراحی یا ابزارهای سنتی نیستند؛ بلکه ترکیبی از تفکر طراحانه، مهارت و ابزارهای AI می‌تواند فرآیند طراحی را سریع‌تر، منعطف‌تر و خلاقانه‌تر کند.
🔗 اگر می‌خواهید با vibe design و ابزارهای AI در طراحی محصول بیشتر آشنا شوید و تجربه عملی ببینید، مطالعه کامل مقاله را از دست ندهید.

(مدت زمان مطالعه: ۹ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#طراحی_محصول #پروتوتایپ
#product_design

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍5
شما دارید GPT-5 را اشتباه استفاده می‌کنید!
اینجا روش استفاده بهتر از آن و جلوتر بودن از ۹۹٪ کاربران را یاد بگیرید


این مقاله بر این مسئله تمرکز دارد که بسیاری از کاربران هنوز از تمام ظرفیت GPT-5 استفاده نمی‌کنند و دلیل آن هم عدم آشنایی کافی با تکنیک‌های پرامپت‌نویسی و تنظیم پارامترهاست. نویسنده خودش وقت زیادی گذاشته تا با راهنمای پرامپت OpenAI برای GPT-5 آشنا شود و حالا قصد دارد توصیه‌ها را به زبانی ساده و بدون اصطلاحات سنگین فنی ارائه کند.

یکی از نکات کلیدی، شفافیت و عدم تناقض در دستورات پرامپت است. اگر دستورات شما متناقض باشند، مثل اینکه هم بخواهید «خلاصه باشد» و هم «تمام جزئیات را شامل شود»، مدل سردرگم می‌شود و کیفیت پاسخ پایین می‌آید. نویسنده پیشنهاد می‌دهد که قبل از اجرای پرامپت، آن را بررسی کنید و هر نوع ابهام یا دستور متناقض را اصلاح کنید. حتی می‌توانید از ChatGPT یا ابزار Prompt Optimizer در Playground برای شناسایی مشکلات پرامپت استفاده کنید.

بعد از این نکته، مقاله به پارامترهای مهم GPT-5 می‌پردازد:

یک. reasoning_effort:
مشخص می‌کند مدل چقدر عمیق فکر کند. این پارامتر چهار سطح دارد: minimal، low، medium و high. بسته به پیچیدگی وظیفه، می‌توانید سطح مناسب را انتخاب کنید. مثلاً minimal برای کارهای سبک و سریع، high برای مسائل دقیق و پیچیده علمی یا برنامه‌نویسی.

دو. agentic eagerness:
تعیین می‌کند مدل چقدر فعال و خودمختار باشد. با افزایش reasoning_effort و استفاده از پرامپت‌های تشویق‌کننده، مدل می‌تواند مستقل‌تر عمل کند و کمتر از کاربر برای تأیید یا اطلاعات بیشتر سوال بپرسد.

سه. verbosity:
طول پاسخ‌ها را کنترل می‌کند. می‌توان پاسخ‌ها را کوتاه و مستقیم، متوسط یا طولانی و جزئی‌دار تنظیم کرد. این ویژگی باعث می‌شود دیگر نیازی به ترفندهای قدیمی برای کوتاه یا بلند کردن پاسخ‌ها نباشد و تناقض در دستورها کاهش پیدا کند.

در نهایت، نویسنده تاکید می‌کند که با استفاده هوشمندانه از این تنظیمات، کاربران می‌توانند پاسخ‌های دقیق‌تر، خلاقانه‌تر و متناسب با نیاز خود از GPT-5 دریافت کنند.

اگر می‌خواهید از GPT-5 بیشترین بهره را ببرید، توصیه می‌شود نسخه کامل مقاله و راهنمای پرامپت OpenAI را مطالعه کنید.

(مدت زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#هوش_مصنوعی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍65👌21
۱۴ روش به کار گیری هوشمندانه هوش مصنوعی در گوگل

گوگل با ورود مبتکرانه‌ی فناوری هوش مصنوعی به ابزارهای کاری، آینده‌ی محیط‌های حرفه‌ای را متحول کرده است. در ابزار جدید Google Vids، کاربران کسب‌وکار می‌توانند با انتخاب یک آواتار هوش‌مصنوعی و وارد کردن متن، ویدیوهایی برای آموزش، معرفی یا جلسه‌ها تولید کنند، بدون نیاز به حضور فیزیکی در دوربین. به کمک Gemini AI در Workspace، امکاناتی مانند خلاصه‌سازی فایل‌ها در Chat، یادداشت‌برداری در Meet، و تولید ویدیوهای کوتاه از تصاویر در Vids وجود دارد، همه برای افزایش سرعت و کارایی.

ابزار دیگری که بیش از پیش جهانی شده، NotebookLM است که قابلیت تولید ویدیوهای خلاصه سخن گفتاری را به بیش از ۸۰ زبان زنده کرده است. این ویدیوها بر اساس محتوای واقعی کاربران تولید می‌شوند و نه‌تنها دقت بالاتری دارند، بلکه برای آموزش و پژوهش نیز بسیار مناسب‌اند. افزون بر این، Gemini AI در ابزارهایی مانند Gmail و Meet وارد شده است؛ در Gmail می‌تواند ایمیل‌ها را خلاصه کند و پاسخ‌هایی حرفه‌ای پیشنهاد دهد، و در Meet به صورت خودکار از گفت‌وگوها یادداشت‌برداری کند (هرچند در برخی موارد نیاز به بازبینی انسانی هم دارد).

علاوه بر کاربردهای فردی، گوگل با پروژه‌هایی مانند Honeywell + Vertex AI وارد حوزه صنعتی شده است. این همکاری در میان کارکنان صنعت با کاهش شکاف نیروی انسانی و انتقال دانش با استفاده از عامل‌های هوشمند AI انجام می‌شود. این عامل‌ها مانند مربی‌های کاری در محل‌های عملی به مهندسین و تکنسین‌ها کمک می‌کنند، راهنمایی و تعمیرات را در زمان واقعی ارائه می‌دهند، و از این طریق راندمان عملیاتی را افزایش می‌دهند.

در نتیجه، گوگل با ارائه طیف گسترده‌ای از ابزارها، از تولید ویدیو تا خلاصه‌سازی هوشمند، از آواتارهای مجازی گرفته تا عامل‌های صنعتی، محیط کار را نه تنها ساده‌تر بلکه انسانی‌تر و هدفمندتر کرده است. این نوآوری‌ها نشان می‌دهند که AI می‌تواند بار کاری را کاهش دهد، خلاقیت را تقویت کند و تمرکز انسان‌ها را بر تصمیمات مهم‌تر متمرکز کند، نه اینکه آن‌ها را جایگزین سازد.

🔗 برای مطالعه‌ی ادامه‌ی مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍4
طراحان، خداحافظی با Dribbble و Behance و سلام به گوهرهای پنهان برای الهام شگفت‌آور!

زمانش رسیده از ایده‌های تکراری فرار کنیم
همه‌ی ما روزهایی داشته‌ایم که سرشار از الهام نیستیم و در چرخه‌ای بی‌پایان از منابع تکراری گیر کرده‌ایم. اکنون وقت آن است تا از مسیرهای همیشگی مثل Dribbble و Behance خارج شده و سراغ منابع خلاق‌تر و تازه‌تر برویم تا جرقه‌های متفاوتی را تجربه کنیم. این بار به‌جای تکرار، به دنبال اصالت باشیم.

فقط زیبایی کافی نیست، عملکرد هم مهم است!
خیلی از طرح‌هایی که در Dribbble می‌بینیم چشم‌نواز هستند اما به کاربر و تجربه‌اش توجه نمی‌کنند. طراحی عالی فراتر از ظاهر است و باید مشکلات واقعی را حل کند. زیباییِ تنها کافی نیست؛ باید به فکر حل مسأله بود، یعنی عملکرد را هم جدی بگیریم.

معرفی ۵ منبع الهام تازه برای وب‌سایت‌ها
برخی از منابع جذاب جایگزین در ادامه معرفی می‌شوند که واقعاً ارزش بررسی دارند:
یک- Godly: نمونه‌هایی از طراحی وب با نهایت زیبایی، عملکرد و تجربه کاربری فوق‌العاده.
دو- Minimal Gallery: طراحی مینیمال با زیبایی ساده و کارکرد بهینه.
سه- Awwwards: معرفی ترندهای نوآورانه و برنده جایزه در طراحی وب.
چهار- Lapa Ninja: مجموعه‌ای جذاب از لندینگ‌پیج‌های موثر و واکنش‌گرا
پنج- Land-Book: آرشیو طراحی وب با قابلیت دسته‌بندی‌های کاربردی و ابزارهای کمکی

منابع جایگزین برای طراحی اپلیکیشن‌ها
برای طراحی‌ اپ‌ها هم چند منبع عالی معرفی شده که بین طراحان زبان‌زدند:
یک- Appshots: مجموعه‌ای به‌روزشده از آخرین ترندهای طراحی اپ.
دو- Screenlane: الهام‌بخش برای طراحی موبایل.
سه- Mobbin: بیش از ۱۰۰هزار اسکرین‌ موبایل و وب قابل جست‌و‌جو.
چهار- Page Flows: جریان‌های کاربر در محصولات واقعی که می‌توان از آن‌ها آموخت.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#معرفی_منبع

@Dexign فلسفه دیزاین

______
15👍5❤‍🔥1
چت جی پی تی ۵ یک انقلاب در طراحی است: یک تغییردهنده بازی برای طراحان UI/UX و محصول

ورود یک همکار جدید به دنیای طراحی
چت‌جی‌پی‌تی-۵ (ChatGPT-5) فقط یک ابزار نیست، بلکه مثل یک همکار خلاق وارد دنیای طراحی شده. چیزی که قبلاً برای طراحان بیشتر شبیه رویا بود، داشتن یک دستیار که اصول طراحی، رفتار کاربر و حتی روان‌شناسی تجربه کاربری را بداند، اکنون با GPT-5 به واقعیت تبدیل شده است. این مدل همیشه در دسترس است، خسته نمی‌شود و در هر لحظه می‌تواند پیشنهاد و الهام دهد.

از سرعت تا کیفیت
یکی از بزرگ‌ترین تغییرات GPT-5، توانایی بالا در تسریع فرآیند طراحی است. به جای اینکه طراح ساعت‌ها روی ایده‌پردازی یا وایرفریم وقت بگذارد، GPT-5 می‌تواند در چند دقیقه نسخه‌های اولیه ارائه دهد.
اما نکته مهم اینجاست: فقط خروجی‌ها سریع نیستند، بلکه بر اساس اصول UX و داده‌های واقعی ساخته می‌شوند. یعنی هم سرعت بالا می‌رود و هم کیفیت طراحی ارتقا پیدا می‌کند.

طراحی کاربرمحور هوشمند
چت‌جی‌پی‌تی-۵(ChatGPT-5) به خاطر دسترسی به حجم عظیمی از داده و الگوهای رفتاری متنوع، می‌تواند به طراحان کمک کند که واقعاً کاربرمحورتر فکر کنند. به عنوان مثال، می‌تواند برای پرسونای کاربر سناریوهای تعامل ایجاد کند، یا به طراح هشدار دهد که کدام بخش از طراحی ممکن است باعث سردرگمی شود. این یعنی دیگر طراحی فقط بر اساس حس و تجربه شخصی نیست، بلکه از پشتوانه‌ی هوش مصنوعی و تحلیل رفتاری هم بهره می‌برد.

آینده‌ای با همکاری انسان و AI
آینده‌ی طراحی ترکیبی از خلاقیت انسانی و قدرت هوش مصنوعی است. GPT-5 جایگزین طراح نمی‌شود، بلکه شریک او می‌شود. ایده‌ها را زودتر شکل می‌دهد، خطاها را کم و به طراح کمک می‌کند روی بخش‌های خلاقانه‌تر و استراتژیک‌تر تمرکز کند. برای طراحان UI/UX و محصول، این یعنی یک دنیای جدید که در آن می‌توانند کارهایی را انجام دهند که قبلاً به زمان و منابع خیلی بیشتری نیاز داشت.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید:

(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#هوش_مصنوعی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍51
طراحی برای تعمیر و بازیابی تجربه کاربری: Circular UX

طراحی UX چرخشی (Circular UX) مفهومی برگرفته از اقتصاد چرخشی است که بر طراحی تجربه‌های دیجیتال «دوام‌پذیر، قابل‌ترمیم و بازکاربردی» تمرکز دارد. در این رویکرد، به‌جای آنکه کاربران در صورت هر خطا مجبور به شروع دوباره یا نصب نسخه‌های کاملاً جدید شوند، می‌توانند خطاها را اصلاح کنند، داده‌ها را بازیابی کنند و از اجزای موجود مجدداً استفاده نمایند. نتیجه این است که تجربه کاربری به‌جای قطع و شروع مجدد، به‌صورت پیوسته و تدریجی رشد می‌کند.

ابزارهایی مانند Google Docs با قابلیت‌هایی همچون ذخیره‌سازی خودکار، تاریخچه نسخه‌ها و امکان بازگردانی به نسخه‌های پیشین، نمونه‌ای از UX چرخشی محسوب می‌شوند. نرم‌افزار Figma با امکان بازاستفاده از کامپوننت‌ها و برگشت به مراحل قبلی پروژه، همین رویکرد را تقویت می‌کند. اپلیکیشن Photos در iOS نیز این امکان را به کاربر می‌دهد که عکس‌ها را بازیابی کند، ویرایش‌ها را بازنشانی نماید و نسخه‌های متفاوتی از یک تصویر ایجاد کند. در همین راستا، Shopify Admin نیز با قابلیت کپی‌برداری از قالب محصولات و تنظیم قوانین حمل‌ونقل، کاربران را از انجام کارهای تکراری بی‌نیاز می‌سازد.

این شیوه طراحی باعث تغییر رفتار کاربران می‌شود. در محیط‌هایی که طراحی انعطاف‌پذیر وجود دارد، کاربران با جسارت بیشتری آزمایش می‌کنند، کارایی بالاتری دارند و رضایت بیشتری تجربه می‌کنند. به‌عنوان نمونه، در یک پروژه بازطراحی پرتال زنجیره تأمین، امکان ویرایش مرحله‌ای به‌جای بازسازی کل فرآیند، زمان آموزش را ۳۵٪ کاهش داد، نرخ خطا را ۲۲٪ پایین آورد و رضایت کاربران را افزایش داد. جالب‌تر اینکه ۸۳٪ کاربران نسخه جدید را «مهربان‌تر» و «کم‌تنبیه‌تر» توصیف کردند.

از دید سازمانی نیز UX چرخشی مزایای مالی ملموسی به همراه دارد: کاهش تماس‌های پشتیبانی، صرفه‌جویی در زمان، بهره‌وری بیشتر از اجزای مدولار و امکان توسعه سریع‌تر سیستم‌ها. این رویکرد، علاوه بر بهبود اعتماد و وفاداری کاربران، آینده‌پذیری محصول را تضمین می‌کند. طراحان UX برای دستیابی به این هدف باید نقاط شکست احتمالی را شناسایی کنند، مکانیسم‌های بازیابی مانند «Undo» و نسخه‌بندی را در نظر بگیرند، طراحی خروجی بدون آسیب ایجاد کنند و محصول را برای توسعه پایدار آماده نمایند.

🔗 برای مطالعه‌ی ادامه‌ی مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)

گردآورنده: فاطمه حیدری

#تفکر_طراحی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍31
باهوش‌ترین آدم‌هایی که می‌شناسم، دنبال مهارتی‌اند که زمانی بی‌فایده تصور می‌شد!

همان فناوری‌ای که وعده می‌دهد ما را باهوش‌تر کند، جلوی تنها چیزی را گرفته که مغز ما برای فکر کردن به آن نیاز دارد.

در طول قرن بیستم، پدیده‌ای به نام «اثر فِلین» باعث شد میانگین IQ در جهان مدام افزایش پیدا کند؛ اما از حوالی سال ۲۰۰۰ این روند متوقف شد و حتی در بسیاری از کشورهای پیشرفته، نمرات هوش شروع به کاهش کرد. تحقیقات بزرگ نشان می‌دهند که این افت ریشه‌ی ژنتیکی ندارد، بلکه نتیجه‌ی محیط و سبک زندگی امروز ماست.

یکی از دلایل اصلی، وابستگی بیش از حد به تکنولوژی است. ما عادت کرده‌ایم به جای یادگیری واقعی، هر چیزی را در گوگل یا ChatGPT جست‌وجو کنیم. این کار شاید ساده به نظر برسد، اما در واقع جلوی ساختن «کتابخانه‌ی دانشی» در ذهن‌مان را می‌گیرد. حافظه فقط یک بایگانی نیست؛ پایه‌ای است برای خلاقیت، تحلیل و حل مسائل جدید.

وقتی مفاهیم را به طور واقعی یاد می‌گیریم، آن‌ها به الگوهای پایدار در مغز تبدیل می‌شوند و همین موضوع فضای ذهنی ما را برای فکر کردن عمیق آزاد می‌کند. اگر فقط اطلاعات را جست‌وجو کنیم، دانش سطحی باقی می‌ماند و در موقعیت‌های تازه فرو می‌ریزد، مثل خانه‌ای آجری که ملات ندارد.

راه‌حل هم ساده است: دانش را «بسازیم» نه فقط پیدا کنیم. قبل از اینکه از هوش مصنوعی کمک بگیریم، بهتر است خودمان تلاش کنیم و بعد از آن برای بررسی یا بهبود سراغ ابزارها برویم. این انتخاب است که ذهنی خلاق و مقاوم می‌سازد.

🔗 برای مطالعه کامل مقاله به لینک مراجعه کنید.

(مدت زمان مطالعه: ۷ دقیقه)

گردآورنده: رها کاوه

#توسعه_فردی #خلاقیت #هوش_مصنوعی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
6👍4
سیستم طراحی تو حالا می‌تواند با هوش مصنوعی صحبت کند! از چسب انسانی بودن بین ابزارهای جداگانه دست بردار!

خستگی ناشی از کار بین ابزارها
یکی از بزرگ‌ترین دردسرها در کار طراحی این است که دائم باید بین ابزارهای مختلف جابجا شویم، مانند فیگما، ویرایشگر کد، Slack، Jira و غیره. مثلاً چیزی را در فیگما می‌سازیم، مشخصاتش را نگاه می‌کنیم، بعد باید CSS دستی بنویسیم، رنگ‌ها یا توکن‌ها را پیدا کنیم، بعد دوباره تستش کنیم، اگر چیزی خراب شد برگردیم به فیگما، با طراح چندتا پیام ردوبدل کنیم، برگردیم و کد را اصلاح کنیم و بعد نهایتاً منتشرش کنیم. این چرخه نه تنها خسته‌کننده است بلکه وقت زیادی از آدم‌ها می‌گیرد.
پس چرا هنوز در سال ۲۰۲۵ از این روش‌ها استفاده می‌کنیم، در حالی که راه بهتری هست؟

معرفی MCP به عنوان راه‌حل احتمالی
یکی از مفاهیمی که می‌توان به آن توجه کرد، Model Context Protocol (MCP) است. این پروتکل می‌تواند ابزارهای طراحی، ابزارهای کد، سیستم‌های ارتباط تیمی و مدیریت پروژه را به هم وصل کند به گونه‌ای که دیگر لازم نباشد فرد خودش نقش “چسب” بین اجزا را بازی کند. یعنی اگر MCP خوب پیاده شود، بخش زیادی از کارهایی که در حال حاضر دستی و زمان‌بر هستند خودکار یا نیمه‌خودکار می‌شود؛ مثلاً انتقال داده‌ها بین ابزارها، همگام‌سازی توکن‌ها، تسهیل ارتباط بین تیم طراح و تیم توسعه.

فواید متصور برای طراحی و تیم‌ها
مهم‌ترین قابلیتی که MCP دارد این است که زمان خیلی کمتری صرف می‌شود. زمان‌هایی که در حال حاضر بین ابزارها و اصلاح مکرر تلف می‌شود را می‌توان صرف خلاقیت، حل مسأله طراحی و تجربه کاربری کرد. همچنین خطاها کمتر می‌شود، چون انتقال‌ داده‌ها دقیق‌تر و همگام‌تر انجام می‌شود، همچنین نیاز کمتری به آزمون و خطا یا بازگشت به ابزار اولی وجود دارد. این باعث می‌شود سیستم طراحی که الآن نگهداری‌اش دردسرساز شده، بجای اینکه بار اضافی باشد، ابزار قدرتمندی برای کار تیمی و کیفیت شود.

چطور باید برای این تغییر آماده‌ باشی؟
برای اینکه بتوانیم از این تغییر استفاده کنیم، باید چند نکته را در سیستم طراحی (Design System) رعایت کنیم:
توکن‌ها و کامپوننت‌ها باید ساختاربندی شده باشند، به‌خوبی مستندسازی شده باشند، خوانا و قابل فهم برای هم تیم طراحی و هم تیم توسعه باشند.
باید قابلیت ارتباط بین ابزارها وجود داشته باشد، یعنی ابزارها و جریان کاری (workflow)‌ باید بازتر باشند تا اتصال به پروتکل‌هایی مثل MCP امکان‌پذیر شود.
تیم باید آماده‌ی پذیرش ابزارهای هوش مصنوعی باشد، نه فقط به عنوان ابزار کمکی بلکه به‌عنوان بخشی از جریان کاری؛ یعنی فرهنگ تیمی که اصلاح مکرر، هم‌افزایی بین طراح و توسعه‌دهنده، و یادگیری سریع از خطاها را بپذیرد.

🔗 برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به این لینک مراجعه کنید.

(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)

گردآورنده: امیرحسین معظمی

#هوش_مصنوعی #تفکر_سیستمی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
1👍1
۳ قابلیت شگفت‌انگیز جدید ChatGPT که حتماً باید امتحان کنید

در بحبوحه‌ی سروصدای انتشار GPT-5 و پیشرفت‌های بزرگ هوش مصنوعی، بعضی قابلیت‌های تازه‌ی ChatGPT کمتر دیده شده‌اند. این مقاله پنج ویژگی جالب و کاربردی ChatGPT را معرفی می‌کند که شاید از آن‌ها خبر نداشته باشید.

اولین قابلیت، حالت یادگیری (Study and Learn) است. با این حالت می‌توانید هر موضوعی را مثل یک درس واقعی یاد بگیرید. ChatGPT برایتان محتوای آموزشی مرحله‌به‌مرحله تولید می‌کند، از مفاهیم ساده شروع می‌کند، با پرسش‌وپاسخ میزان یادگیری‌تان را می‌سنجد و در نهایت شما را به سطح بالایی از درک موضوع می‌رساند. اگر همیشه دنبال روشی برای یاد گرفتن سریع و عمیق بوده‌اید، این بخش می‌تواند نقطه‌ی شروع خوبی باشد.

ویژگی دوم، Agent Mode یا حالت عامل است. در این حالت ChatGPT دیگر فقط یک همراه فکری نیست، بلکه مثل یک دستیار واقعی عمل می‌کند: می‌تواند در اینترنت جستجو کند، اطلاعات جمع‌آوری کند، یا حتی کارهای تکراری شما را انجام دهد. درست مثل اینکه چند کارمند مجازی در کنار خود داشته باشید! هرچند گاهی انجام وظایف کمی زمان‌بر است، اما امکاناتی که فراهم می‌کند واقعاً شگفت‌انگیز است.

سومین بخش، اتصال به اپلیکیشن‌هاست. حالا ChatGPT می‌تواند به تقویم گوگل شما وصل شود، رویداد بسازد و مدیریت کند؛ به جیمیل‌تان دسترسی داشته باشد و برایتان پیش‌نویس ایمیل بنویسد؛ یا حتی به ابزارهایی مثل Teams، Box و Linear متصل شود. این یعنی مدیریت کارها و ارتباطات روزانه به ساده‌ترین شکل ممکن.

این مقاله نشان می‌دهد که ChatGPT دیگر تنها یک ابزار گفتگو نیست؛ بلکه در حال تبدیل شدن به یک همکار همه‌فن‌حریف است.

🔗 اگر می‌خواهید بیشتر درباره‌ی این قابلیت‌ها و نمونه‌های کاربردی‌شان بدانید، خواندن نسخه‌ی کامل مقاله می‌تواند برایتان الهام‌بخش باشد.

(مدت زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)

گردآرونده: رها کاوه

#هوش_مصنوعی
#AI

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍41