نقش فونت در طراحی رابط کاربری
همین چندسال پیش بود که دیزاینهای واقعگرا، جایشان را به سبک دیزاین فلت دادند، البته بعدا این سبکها در هم تلفیق شدند ولی از آن دوره به بعد، دیزاین رابط کاربری برای همیشه تغییر کرد.
دیگر این اجرای دنیای واقعی روی یک صفحه سفید نبود که طرحی رابط کاربری را تشکیل میداد بلکه دیزاینر باید «حس» را با خطوط، رنگها و نوشتهها انتقال میداد.
اینجا بود که مطالعه، سلیقه، دیدهنری و ترکیب این مفاهیم، تواناییهای یک دیزاینر خوب را تشکیل میداد.
تایپوگرافی هر روز نسبت به قبل از ارزش بیشتری برخوردار میشود، چرا که یکی از مهمترین وسائط انتقال پیامهای مختلف از رابط کاربری، فونتها و حالتهای مختلف فونتهاست.
تا حالا با خودتان فکر کردهاید که چرا ما در برابر بعضی از دیزاینها حس خاصی داریم؟
احساسی که صفحه طرحیشده منتقل میکند باید در جهت هدف آن صفحه باشد. تمام اجزای یک صفحه در جهت آن هدف طراح شده اند و هر عاملی که خارج از این دیزاینسیستم رفتار کند، تمام حس و هدف صفحه را بهم میریزد.
در مقالهای که امروز به شم معرفی میکنم، Ayadi Ghaith درباره اهمیت دقت به تایپوگرافی در طرحی رابط کاربری نوشته و با نمونههای جذابی توضیح داده است.
http://bit.ly/dxgn761
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: آرش اصغری
#رابط_کاربری #تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
_______
همین چندسال پیش بود که دیزاینهای واقعگرا، جایشان را به سبک دیزاین فلت دادند، البته بعدا این سبکها در هم تلفیق شدند ولی از آن دوره به بعد، دیزاین رابط کاربری برای همیشه تغییر کرد.
دیگر این اجرای دنیای واقعی روی یک صفحه سفید نبود که طرحی رابط کاربری را تشکیل میداد بلکه دیزاینر باید «حس» را با خطوط، رنگها و نوشتهها انتقال میداد.
اینجا بود که مطالعه، سلیقه، دیدهنری و ترکیب این مفاهیم، تواناییهای یک دیزاینر خوب را تشکیل میداد.
تایپوگرافی هر روز نسبت به قبل از ارزش بیشتری برخوردار میشود، چرا که یکی از مهمترین وسائط انتقال پیامهای مختلف از رابط کاربری، فونتها و حالتهای مختلف فونتهاست.
تا حالا با خودتان فکر کردهاید که چرا ما در برابر بعضی از دیزاینها حس خاصی داریم؟
احساسی که صفحه طرحیشده منتقل میکند باید در جهت هدف آن صفحه باشد. تمام اجزای یک صفحه در جهت آن هدف طراح شده اند و هر عاملی که خارج از این دیزاینسیستم رفتار کند، تمام حس و هدف صفحه را بهم میریزد.
در مقالهای که امروز به شم معرفی میکنم، Ayadi Ghaith درباره اهمیت دقت به تایپوگرافی در طرحی رابط کاربری نوشته و با نمونههای جذابی توضیح داده است.
http://bit.ly/dxgn761
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: آرش اصغری
#رابط_کاربری #تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
_______
Medium
Ayadi Ghaith – Medium
Read writing from Ayadi Ghaith on Medium. I write quirky rants about intelligent subjects. Design | Entrepreneurship | Growing up www.ayadighaith.com.
ریشهیابی؛ ابزاری برای حل مسئله
این ابزار قدرتمند حل مسئله را گاهی اوقات "استدلال از اصول اولیه" نیز مینامند. شناسایی ریشههای پایهای یک مسئله به شما این امکان را میدهد که راهحلهای ابتکاری ارائه دهید.
اصول اولیه، حقایقی است که دیگر نمیتواند به جزءهای کوچکتری شکسته شود. تفکر ریشهای این است که باید انقدر بِکَنید تا به پایههای یک مسئله برسید.
چگونه از این ابزار استفاده کنیم؟
با مسئله شروع میکنیم و این دو مرحله را انجام میدهیم:
۱. شکستن و تجزیهی مشکل به اساسی ترین حقایق موجود (اصول اولیه)
۲. ساختن راهحل از این اصول اولیه
به نظر ساده میرسد اما نیاز به تفکر متمرکز دارد تا واقعاً در مسئله عمیق شوید و اصول اولیهی آن را کشف کنید.
چند روش برای کمک به شما وجود دارد:
پنج چرا
این یک روش محبوب در تحقیقات کاربر است که در آن پژوهشگر با پرسیدن مکرر سؤالات "چرا" دار به عمق بیشتری از مسئله میپردازد. این روش به شما کمک میکند تا ریشهی اصلی مشکلات را کشف کنید. لازم نیست که در پنجمین چرا متوقف شوید، اما به طور کلی برای کشف ریشهی یک مسئله کافی است.
پرسش سقراطی
شکلی از پرسیدن منظم است که تفکر انتقادی را امکان پذیر میکند. شش نوع سؤال وجود دارد که می توانید برای درک عمیقتر حقیقت اصلی مسئله بپرسید:
۱. شفاف سازی: منظورتان از فلان چیز چیست؟
۲. فرضیات احتمالی: به جای آن چه چیزی را میتوانیم فرض کنیم؟
۳. دلایل و شواهد احتمالی: چرا فکر میکنید که این درست است؟
۴. مفاهیم و پیامدها: چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
۵. دیدگاههای مختلف: گزینهی جایگزین چیست؟
۶. زیر سؤال بردن سؤال اصلی: نکتهی این سؤال چه بود؟
در بالا به خلاصهای از این روش اشاره کردیم که نیازمند مطالعهی بیشتر به همراه مثال است. شما را به خواندن آن از طریق لینک زیر دعوت میکنم:
http://bit.ly/dxgn762
(زمان حدودی مطالعه مقاله: ۲۰ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#مدل_ذهنی #تعریف_مسئله #روش_حل_مشکل #ریشه_یابی #پنج_چرا #پرسش_سقراطی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
این ابزار قدرتمند حل مسئله را گاهی اوقات "استدلال از اصول اولیه" نیز مینامند. شناسایی ریشههای پایهای یک مسئله به شما این امکان را میدهد که راهحلهای ابتکاری ارائه دهید.
اصول اولیه، حقایقی است که دیگر نمیتواند به جزءهای کوچکتری شکسته شود. تفکر ریشهای این است که باید انقدر بِکَنید تا به پایههای یک مسئله برسید.
چگونه از این ابزار استفاده کنیم؟
با مسئله شروع میکنیم و این دو مرحله را انجام میدهیم:
۱. شکستن و تجزیهی مشکل به اساسی ترین حقایق موجود (اصول اولیه)
۲. ساختن راهحل از این اصول اولیه
به نظر ساده میرسد اما نیاز به تفکر متمرکز دارد تا واقعاً در مسئله عمیق شوید و اصول اولیهی آن را کشف کنید.
چند روش برای کمک به شما وجود دارد:
پنج چرا
این یک روش محبوب در تحقیقات کاربر است که در آن پژوهشگر با پرسیدن مکرر سؤالات "چرا" دار به عمق بیشتری از مسئله میپردازد. این روش به شما کمک میکند تا ریشهی اصلی مشکلات را کشف کنید. لازم نیست که در پنجمین چرا متوقف شوید، اما به طور کلی برای کشف ریشهی یک مسئله کافی است.
پرسش سقراطی
شکلی از پرسیدن منظم است که تفکر انتقادی را امکان پذیر میکند. شش نوع سؤال وجود دارد که می توانید برای درک عمیقتر حقیقت اصلی مسئله بپرسید:
۱. شفاف سازی: منظورتان از فلان چیز چیست؟
۲. فرضیات احتمالی: به جای آن چه چیزی را میتوانیم فرض کنیم؟
۳. دلایل و شواهد احتمالی: چرا فکر میکنید که این درست است؟
۴. مفاهیم و پیامدها: چه تاثیری میتواند داشته باشد؟
۵. دیدگاههای مختلف: گزینهی جایگزین چیست؟
۶. زیر سؤال بردن سؤال اصلی: نکتهی این سؤال چه بود؟
در بالا به خلاصهای از این روش اشاره کردیم که نیازمند مطالعهی بیشتر به همراه مثال است. شما را به خواندن آن از طریق لینک زیر دعوت میکنم:
http://bit.ly/dxgn762
(زمان حدودی مطالعه مقاله: ۲۰ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#مدل_ذهنی #تعریف_مسئله #روش_حل_مشکل #ریشه_یابی #پنج_چرا #پرسش_سقراطی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Farnam Street
First Principles: The Building Blocks of True Knowledge - Farnam Street
First Principles tinking breaks down true understanding into building blocks we can reassemble. It turns out most of us don’t know as much as we think we do.
راهنمای دیزاین فیلد جستوجو برای وب
مطمئناً همهی ما فیلد جستوجو را در بیشتر وبسایتها به خصوص وبسایتهای محتوا محور دیدهایم. این فیلد میتواند مربوط به یک فروشگاه آنلاین باشد که کاربر به وسیله این فیلد میتواند به محصول مورد نظر خود برسد یا فیلد درون یک وبلاگ باشد که کاربر به وسیلهی آن سعی در پیدا کردن مطلب مورد نظرش دارد. اگر چه دیزاین این فیلد، خیلی ساده به نظر میرسد اما ممکن است بعضی طراحان در مورد آن اشتباهاتی را مرتکب شوند. در ادامه نکاتی بیان کردهایم که با توجه به آنها، فیلد جستوجوی عالیای دیزاین خواهیم کرد.
نیاز است تا فیلد جستوجو به راحتی توسط کاربر قابل تشخیص باشد. معمولا قراردادن آن در قسمت بالای سایت میتواند به این موضوع کمک بسزایی کند. در واقع کاری نکنید تا کاربر در جست وجوی فیلد جستوجو باشد. قرار دادن رنگ بکگراند متفاوت از صفحه نیز، به تمرکز کاربر برروی این قسمت کمک خواهد کرد.
حداکثر سادهگرایی، در دیزاین این فیلد به خرج دهید. نیازی به زرق و برق آنچنانی نیست، فقط روی کاربرد این قسمت تمرکز کنید. وجود آیکن ذرهبین نیز می تواند گویای کامل فیلد جستوجو باشد. فیلد جستوجوی گوگل بهترین مثال در این مورد است.
مواقعی که نتیجهای از جستوجوی کاربر حاصل نشد، نیاز است تا پیام مربوط به خطای ۴۰۴ "نتیجهای پیدا نشد" را نشان دهیم. یکی از مزایای این صفحه این است که کاربر را تشویق به جستوجوی دوباره در مورد چیزهای دیگر میکند.
استفاده از قابلیت Auto-Complete، باعث خواهد شد تا پیشنهاداتی برای کاربر نمایش داده شود و در نتیجه مرتبطترین نتایج برای او نمایش داده خواهد شد. اما نیاز است بیشترین وسواس راددر این قسمت به خرج دهید چرا که عملکرد ضعیف این قابلیت باعث گیجشدن کاربر و در نتیجه ترک سایت شما خواهد شد.
اگر سایت شما شامل انواع مختلفی از محتوا یا محصولات است، بهتر است در کنار فیلد جستوجو از گزینه دستهبندی موضوعی نیز استفاده شود تا نتایج منسجمتر و متمرکزتر نمایش داده شوند.
همیشه متن جستوجو را در قسمت نتایج جستوجو نشان دهید، چرا که کاربر با مشاهدهی آن سعی در بهبود جستوجوی خود خواهد کرد و در نتیجه سریعتر به هدف خود خواهد رسید.
استفاده از تاریخچه جستوجوهای کاربر این امکان را خواهد داد تا کاربر در مراجعهی بعدی به وبسایت شما از جستوجوهای قبلی خود آگاه شده و گرفتار دور باطل جستوجوهای تکراری نشود.
بهتر است تا نتایج جستوجو بهینه شده باشند، با این کار نتایج بهتر در ابتدای لیست قرار گرفته و در نتیجه تجربه کاربری بهتری به کاربر القا خواهد شد.
در نسخه کامل مقاله، میتوانید نمونههای پیادهشده خوب برای هریک از موارد بالا را مشاهده کنید.
http://bit.ly/dxgn763
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراحی #فیلد #جستجو #تجربه_کاربری #نتایج #جستوجو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
مطمئناً همهی ما فیلد جستوجو را در بیشتر وبسایتها به خصوص وبسایتهای محتوا محور دیدهایم. این فیلد میتواند مربوط به یک فروشگاه آنلاین باشد که کاربر به وسیله این فیلد میتواند به محصول مورد نظر خود برسد یا فیلد درون یک وبلاگ باشد که کاربر به وسیلهی آن سعی در پیدا کردن مطلب مورد نظرش دارد. اگر چه دیزاین این فیلد، خیلی ساده به نظر میرسد اما ممکن است بعضی طراحان در مورد آن اشتباهاتی را مرتکب شوند. در ادامه نکاتی بیان کردهایم که با توجه به آنها، فیلد جستوجوی عالیای دیزاین خواهیم کرد.
نیاز است تا فیلد جستوجو به راحتی توسط کاربر قابل تشخیص باشد. معمولا قراردادن آن در قسمت بالای سایت میتواند به این موضوع کمک بسزایی کند. در واقع کاری نکنید تا کاربر در جست وجوی فیلد جستوجو باشد. قرار دادن رنگ بکگراند متفاوت از صفحه نیز، به تمرکز کاربر برروی این قسمت کمک خواهد کرد.
حداکثر سادهگرایی، در دیزاین این فیلد به خرج دهید. نیازی به زرق و برق آنچنانی نیست، فقط روی کاربرد این قسمت تمرکز کنید. وجود آیکن ذرهبین نیز می تواند گویای کامل فیلد جستوجو باشد. فیلد جستوجوی گوگل بهترین مثال در این مورد است.
مواقعی که نتیجهای از جستوجوی کاربر حاصل نشد، نیاز است تا پیام مربوط به خطای ۴۰۴ "نتیجهای پیدا نشد" را نشان دهیم. یکی از مزایای این صفحه این است که کاربر را تشویق به جستوجوی دوباره در مورد چیزهای دیگر میکند.
استفاده از قابلیت Auto-Complete، باعث خواهد شد تا پیشنهاداتی برای کاربر نمایش داده شود و در نتیجه مرتبطترین نتایج برای او نمایش داده خواهد شد. اما نیاز است بیشترین وسواس راددر این قسمت به خرج دهید چرا که عملکرد ضعیف این قابلیت باعث گیجشدن کاربر و در نتیجه ترک سایت شما خواهد شد.
اگر سایت شما شامل انواع مختلفی از محتوا یا محصولات است، بهتر است در کنار فیلد جستوجو از گزینه دستهبندی موضوعی نیز استفاده شود تا نتایج منسجمتر و متمرکزتر نمایش داده شوند.
همیشه متن جستوجو را در قسمت نتایج جستوجو نشان دهید، چرا که کاربر با مشاهدهی آن سعی در بهبود جستوجوی خود خواهد کرد و در نتیجه سریعتر به هدف خود خواهد رسید.
استفاده از تاریخچه جستوجوهای کاربر این امکان را خواهد داد تا کاربر در مراجعهی بعدی به وبسایت شما از جستوجوهای قبلی خود آگاه شده و گرفتار دور باطل جستوجوهای تکراری نشود.
بهتر است تا نتایج جستوجو بهینه شده باشند، با این کار نتایج بهتر در ابتدای لیست قرار گرفته و در نتیجه تجربه کاربری بهتری به کاربر القا خواهد شد.
در نسخه کامل مقاله، میتوانید نمونههای پیادهشده خوب برای هریک از موارد بالا را مشاهده کنید.
http://bit.ly/dxgn763
(زمان حدودی مطالعه: ۵ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراحی #فیلد #جستجو #تجربه_کاربری #نتایج #جستوجو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Tips for Designing The Perfect Search Box
If you want to buy a product online.. then there is a very high chance that you’ll go to the shopping site and then type your product name…
قدرت مسکاتها در برندینگ و دیزاین
در ابتدای مطلب اجازه دهید کمی در مورد واژه «مسکات» یا همان Mascot توضیح دهیم که در ظاهر شاید واژهای عجیب و کمتر شنیده شده باشد اما مفهومی آشنا و دوستداشتنی دارد. خیلی تلاش کردیم تا معادلی فارسی برای این واژه پیدا کنیم اما چیزی نیافتیم که هم این مفهوم را کامل منتقل کند و هم ساده و مختصر باشد. اگر با یک مثال بخواهیم این واژه را تعریف کنیم شاید «میمون چیتوز» آشناترین و بهترین مثال باشد. مسکات همان شخصیتی است که نماینده و معرفیکننده یک برند یا یک طراحی دیجیتال است.
یکی از دغدغههای اصلی هنگام ساخت یک محصول یا طراحی یک پیام خاص برای مردم، تلاش برای ایجاد طرحی انسانمحورتر است. یکی از راههای موثر برای نیل به این هدف و ایجاد ارتباطی موثر بین مخاطبین و محصول، استفاده از یک مسکات خوب است.
اگر بخواهیم تعریفی دقیقتر از این مفهوم داشته باشیم، میتوانیم بگوییم مسکات در طراحی و مارکتینگ، یک کاراکتر یا تصویر شخصیتپردازی شده است که نماد سمبلیک یک برند، کمپانی یا حتی یک شخصیت معروف است.این واژه برگرفته از واژه فرانسوی «Mascotte» به معنی طلسم خوششانسی است و به نمادهایی از انسانها و حیوانات اشاره دارد که سالیان سال توسط انسانها به عنوان نماد خوششانسی مورد استفاده قرار میگرفتند و همین محبوبیت و مقبولیت آنها باعث شده به عنوان یک المان طراحی برای بهبود تجربه کاربری وارد دنیای محصولات دیجیتال نیز شوند.
اگر علاقهمند هستید که اطلاعات بیشتری در زمینه مزایای استفاده از مسکاتها در طراحی و برندیگ به دست بیاورید و با نمونههایی موفق از این امر آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم مقاله زیر از استودیوی معروف و خوشنام Tubik را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn764
همچنین اگر معادل فارسی مناسبی برای این واژه سراغ دارید، آن را با ما هم در میان بگذارید.
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#دیزاین #برندینگ #مارکتینگ #مسکات
@Dexign فلسفه دیزاین
______
در ابتدای مطلب اجازه دهید کمی در مورد واژه «مسکات» یا همان Mascot توضیح دهیم که در ظاهر شاید واژهای عجیب و کمتر شنیده شده باشد اما مفهومی آشنا و دوستداشتنی دارد. خیلی تلاش کردیم تا معادلی فارسی برای این واژه پیدا کنیم اما چیزی نیافتیم که هم این مفهوم را کامل منتقل کند و هم ساده و مختصر باشد. اگر با یک مثال بخواهیم این واژه را تعریف کنیم شاید «میمون چیتوز» آشناترین و بهترین مثال باشد. مسکات همان شخصیتی است که نماینده و معرفیکننده یک برند یا یک طراحی دیجیتال است.
یکی از دغدغههای اصلی هنگام ساخت یک محصول یا طراحی یک پیام خاص برای مردم، تلاش برای ایجاد طرحی انسانمحورتر است. یکی از راههای موثر برای نیل به این هدف و ایجاد ارتباطی موثر بین مخاطبین و محصول، استفاده از یک مسکات خوب است.
اگر بخواهیم تعریفی دقیقتر از این مفهوم داشته باشیم، میتوانیم بگوییم مسکات در طراحی و مارکتینگ، یک کاراکتر یا تصویر شخصیتپردازی شده است که نماد سمبلیک یک برند، کمپانی یا حتی یک شخصیت معروف است.این واژه برگرفته از واژه فرانسوی «Mascotte» به معنی طلسم خوششانسی است و به نمادهایی از انسانها و حیوانات اشاره دارد که سالیان سال توسط انسانها به عنوان نماد خوششانسی مورد استفاده قرار میگرفتند و همین محبوبیت و مقبولیت آنها باعث شده به عنوان یک المان طراحی برای بهبود تجربه کاربری وارد دنیای محصولات دیجیتال نیز شوند.
اگر علاقهمند هستید که اطلاعات بیشتری در زمینه مزایای استفاده از مسکاتها در طراحی و برندیگ به دست بیاورید و با نمونههایی موفق از این امر آشنا شوید، پیشنهاد میکنیم مقاله زیر از استودیوی معروف و خوشنام Tubik را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn764
همچنین اگر معادل فارسی مناسبی برای این واژه سراغ دارید، آن را با ما هم در میان بگذارید.
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#دیزاین #برندینگ #مارکتینگ #مسکات
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
The Power of Mascots in Branding and UI Design
Creating a product or designing a particular message for people, we strive to make it as human-centered as possible. One of the ways to…
در باب اهمیت باکس جستجو
تصور کنید که در یک سایت شلوغ به دنبال محصول خاصی میگردید، اولین کاری که انجام میدهید چیست؟ بله جستجو! اولین راهنمای ما برای پیدا کردن بخش جستجو آیکن آشنای ذره بین کوچکی است که معمولا در بالای صفحه دیده میشود. اما اگر این آیکن کوچک و باکس مربوط به جستجو را در جای همیشگی خود نیابیم چه حسی به ما دست میدهد؟ ممکن است ناراحت شویم، صفحه را ببندیم و از محتوای سایت مشابه دیگری استفاده کنیم.
در این لحظه ما یک کاربر ناراضی هستیم که سایت را با تجربهای بد ترک میکند. اما اتفاقی که واقعا افتاده این نیست که چنین بخشی فراموش شده بلکه طراح، باکس جستجو را با سبکی خاص طراحی کرده و یا در جایی متفاوت قرار داده است.
باکس جستجو «search box» یکی از بخشهای جدای نشدنی بسیاری از وبسایتها و اپلیکیشنهاست. این بخش که از قسمت ورودی و دکمه ارسال تشکیل شده است گاهی چنان ساده بهنظر میرسد که ممکن است تصور کنیم که فقط ترکیبی از دو عنصر ساده است و اصلا نیازی به طراحی ندارد!
اما این درست نیست، کاربران وقتی با سایتهای نسبتا پیچیده مواجه میشوند اول از همه دنبال باکس جستجو میگردند زیرا فکر میکنند که این گزینه میانبری است که آنها را به سرعت به مقصد نهایی میرساند. پس جستجو بخش جدایی ناپذیر از اکثر برنامهها یا سایتهای پرمحتواست. اهمیت زیادی برای کاربران دارد و تنها عنصر طراحی است که بیشتر از بقیه از آن استفاده میشود. تا جایی که تجربه خوب جستجو در آنها به معنای UX کلی خوب است.
اهمیت طراحی باکس جستجو تا حدی است که حتی تغییرات جزئی مانند اندازه مناسب قسمت ورودی میتواند قابلیت جستجو را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و در تجربهکاربری تاثیر مثبتی بگذارد.
در این مقاله خواهیم دید که چگونه می توان این عنصر را بهبود بخشید تا در وقت کاربر برای رفتن به مکانی که می خواهد صرفه جویی شود.
http://bit.ly/dxgn765
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#تجربه_کاربری #باکس_جستجو #جستجو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
تصور کنید که در یک سایت شلوغ به دنبال محصول خاصی میگردید، اولین کاری که انجام میدهید چیست؟ بله جستجو! اولین راهنمای ما برای پیدا کردن بخش جستجو آیکن آشنای ذره بین کوچکی است که معمولا در بالای صفحه دیده میشود. اما اگر این آیکن کوچک و باکس مربوط به جستجو را در جای همیشگی خود نیابیم چه حسی به ما دست میدهد؟ ممکن است ناراحت شویم، صفحه را ببندیم و از محتوای سایت مشابه دیگری استفاده کنیم.
در این لحظه ما یک کاربر ناراضی هستیم که سایت را با تجربهای بد ترک میکند. اما اتفاقی که واقعا افتاده این نیست که چنین بخشی فراموش شده بلکه طراح، باکس جستجو را با سبکی خاص طراحی کرده و یا در جایی متفاوت قرار داده است.
باکس جستجو «search box» یکی از بخشهای جدای نشدنی بسیاری از وبسایتها و اپلیکیشنهاست. این بخش که از قسمت ورودی و دکمه ارسال تشکیل شده است گاهی چنان ساده بهنظر میرسد که ممکن است تصور کنیم که فقط ترکیبی از دو عنصر ساده است و اصلا نیازی به طراحی ندارد!
اما این درست نیست، کاربران وقتی با سایتهای نسبتا پیچیده مواجه میشوند اول از همه دنبال باکس جستجو میگردند زیرا فکر میکنند که این گزینه میانبری است که آنها را به سرعت به مقصد نهایی میرساند. پس جستجو بخش جدایی ناپذیر از اکثر برنامهها یا سایتهای پرمحتواست. اهمیت زیادی برای کاربران دارد و تنها عنصر طراحی است که بیشتر از بقیه از آن استفاده میشود. تا جایی که تجربه خوب جستجو در آنها به معنای UX کلی خوب است.
اهمیت طراحی باکس جستجو تا حدی است که حتی تغییرات جزئی مانند اندازه مناسب قسمت ورودی میتواند قابلیت جستجو را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و در تجربهکاربری تاثیر مثبتی بگذارد.
در این مقاله خواهیم دید که چگونه می توان این عنصر را بهبود بخشید تا در وقت کاربر برای رفتن به مکانی که می خواهد صرفه جویی شود.
http://bit.ly/dxgn765
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#تجربه_کاربری #باکس_جستجو #جستجو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Design a Perfect Search Box
by Nick Babich
مدل تفکر سازنده
با استفاده از تفکر ساختاریافته و انتقادیتر، میتوانید مسئله موجود را بهتر درک کرده و راهحلهای خلاقانهتری برای حل آن ارائه دهید. مدل تفکر مولد، ساختهشده توسط تیم هرسون، میتواند به ما در انجام این کار کمک کند.
نحوه استفاده از آن
این ابزار یک چارچوب ۶ مرحلهای برای حل مسئله به شما میدهد. شش مرحله عبارتند از:
۱. بپرسید «چه خبره؟»
۲. بپرسید «موفقیت چیست؟»
۳. بپرسید «سؤال چیه؟»
۴. پاسخ پرسشها را بدهید.
۵. راهحل را بسازید.
۶. منابع را تراز کنید.
بیایید هر مرحله را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.
۱. بپرسید «چه خبره؟»
اولین قدم در مورد درک بهتر مسئله است. میتوانید از این سؤالات راهنما برای کمک به خود استفاده کنید:
- مشکل دقیقاً چیست؟
- تأثیر این مشکل چیست؟
- من از قبل چه میدانم؟ چه اطلاعاتی دارم؟
- چه کسی در این ماجرا دخیل است؟
- با حل این مشکل چشم انداز آینده چیست؟ (این همان چیزی است که هرسون آن را "آینده هدف" مینامد)
پاسخهایی را که در اینجا جمع میکنید مستند کنید زیرا در مراحل بعدی به آنها نیاز خواهید داشت.
۲. بپرسید «موفقیت چیست؟»
این مرحله به شما کمک میکند تا در چشمانداز آینده (که در مرحله قبل ایجاد کردهاید) موفقیت را مشخص کنید.
برای رسیدن به معیارهای موفقیت، میتوانید از فریمورک DRIVE استفاده کنید:
- میخواهید که راهحل شما چه کار بکند؟
- محدودیتها چیست؟ چه کاری نباید انجام شود؟
- چه منابعی را میتوانیم در این امر سرمایهگذاری کنیم؟
- راه حل باید چه ارزشهایی داشته باشد؟
- نتایج اصلی و ضروری چیست؟
تا زمانی که چشمانداز روشنی از موفقیت در پیش روی خود به دست نیاوردهاید، این سؤالات را مدام از خود بپرسید.
۳. بپرسید «سؤال چیه؟»
اکنون زمان تولید سؤالاتی است که برای دستیابی به چشمانداز شما (آینده هدف)، باید پاسخ داده شود. هرسون اینها را «سؤالات کاتالیزوری» مینامد.
از اطلاعاتی که در مراحل قبلی جمعآوری کردهاید استفاده کنید. عباراتی مانند «چگونه ممکن است ما ...؟» یا «چگونه میتوانم ...؟» به شما در فرمولبندی سؤالات کمک میکند.
۴. پاسخ پرسشها را بدهید.
در این مرحله سعی کنید تا آنجا که میتوانید به سؤالات کاتالیزوری پاسخ دهید. طوفان فکری راه بیاندازید، قضاوت نکنید و ایده جمع کنید. اینها راهحلهای بالقوه شما هستند.
در مرحله بعدی، لیست ایدههای خود را به امیدوارکنندهترین آنها خلاصه کنید.
۵. راهحل را بسازید.
باید بهترین راهحل را قبل از توسعه انتخاب کنید. لیست خود را از مرحله قبل بردارید و هر ایده/راهحل را با توجه به معیارهای موفقیت از مرحله ۲ ارزیابی کنید. میتوانید از ماتریس تصمیمگیری (بعدا مفصلا در مورد این موضوع توضیح خواهیم داد) برای سهولت در این مرحله استفاده کنید.
اکنون میتوانید به فکر ساخت راهحل(های) انتخابی خود باشید. چه چیزی میتواند آن را بهتر کند؟ چگونه میتوانید آن را با معیارهای موفقیت بیشتر متناسب کنید؟
۶. منابع را تراز کنید.
در آخرین مرحله، به سمت اجرای راهحل حرکت میکنید.
اقدامات و منابع لازم برای تحقق این امر را بنویسید. افرادی که مسئول آن هستند را شناسایی کنید - به طور کلی و همچنین هر بخش از راهحل.
بهتر است همه اینها را با جزئیات مشخص کنید تا برنامه عملیاتی مشخص داشته باشید. اکنون باید بتوانید راهحل را اجرا کنید.
مقالهی بالا در واقع خلاصهی مختصر و مفیدی از روش حل مسئلهی Tim Hurson بود، برای جا افتادن بیشتر مسئله میتوانید به کتاب او مراجعه کنید. همچنین میتوانید خلاصهی کتاب و ویدئو او را در TEDx از طریق لینکهای زیر پیدا کنید. امیدوارم که این تکنیک در مسائل پیش روی شما کمککننده باشد.
کتاب Think Better:
http://bit.ly/dxgn766-Book
خلاصهی کتاب و توضیحات این روش:
http://bit.ly/dxgn766-Summary
ویدئو او در TEDxMaastricht با عنوان The shock of the possible:
http://bit.ly/dxgn766-Video
(زمان حدودی مطالعه خلاصهی کتاب: ۱۳ دقیقه
زمان ویدئو: ۱۸:۱۱)
نویسنده: حسین میرزاده
#مدل_ذهنی #تعریف_مسئله #روش_حل_مشکل #مدل_تفکر_سازنده #تیم_هرسون #پرسش
@Dexign فلسفه دیزاین
______
با استفاده از تفکر ساختاریافته و انتقادیتر، میتوانید مسئله موجود را بهتر درک کرده و راهحلهای خلاقانهتری برای حل آن ارائه دهید. مدل تفکر مولد، ساختهشده توسط تیم هرسون، میتواند به ما در انجام این کار کمک کند.
نحوه استفاده از آن
این ابزار یک چارچوب ۶ مرحلهای برای حل مسئله به شما میدهد. شش مرحله عبارتند از:
۱. بپرسید «چه خبره؟»
۲. بپرسید «موفقیت چیست؟»
۳. بپرسید «سؤال چیه؟»
۴. پاسخ پرسشها را بدهید.
۵. راهحل را بسازید.
۶. منابع را تراز کنید.
بیایید هر مرحله را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.
۱. بپرسید «چه خبره؟»
اولین قدم در مورد درک بهتر مسئله است. میتوانید از این سؤالات راهنما برای کمک به خود استفاده کنید:
- مشکل دقیقاً چیست؟
- تأثیر این مشکل چیست؟
- من از قبل چه میدانم؟ چه اطلاعاتی دارم؟
- چه کسی در این ماجرا دخیل است؟
- با حل این مشکل چشم انداز آینده چیست؟ (این همان چیزی است که هرسون آن را "آینده هدف" مینامد)
پاسخهایی را که در اینجا جمع میکنید مستند کنید زیرا در مراحل بعدی به آنها نیاز خواهید داشت.
۲. بپرسید «موفقیت چیست؟»
این مرحله به شما کمک میکند تا در چشمانداز آینده (که در مرحله قبل ایجاد کردهاید) موفقیت را مشخص کنید.
برای رسیدن به معیارهای موفقیت، میتوانید از فریمورک DRIVE استفاده کنید:
- میخواهید که راهحل شما چه کار بکند؟
- محدودیتها چیست؟ چه کاری نباید انجام شود؟
- چه منابعی را میتوانیم در این امر سرمایهگذاری کنیم؟
- راه حل باید چه ارزشهایی داشته باشد؟
- نتایج اصلی و ضروری چیست؟
تا زمانی که چشمانداز روشنی از موفقیت در پیش روی خود به دست نیاوردهاید، این سؤالات را مدام از خود بپرسید.
۳. بپرسید «سؤال چیه؟»
اکنون زمان تولید سؤالاتی است که برای دستیابی به چشمانداز شما (آینده هدف)، باید پاسخ داده شود. هرسون اینها را «سؤالات کاتالیزوری» مینامد.
از اطلاعاتی که در مراحل قبلی جمعآوری کردهاید استفاده کنید. عباراتی مانند «چگونه ممکن است ما ...؟» یا «چگونه میتوانم ...؟» به شما در فرمولبندی سؤالات کمک میکند.
۴. پاسخ پرسشها را بدهید.
در این مرحله سعی کنید تا آنجا که میتوانید به سؤالات کاتالیزوری پاسخ دهید. طوفان فکری راه بیاندازید، قضاوت نکنید و ایده جمع کنید. اینها راهحلهای بالقوه شما هستند.
در مرحله بعدی، لیست ایدههای خود را به امیدوارکنندهترین آنها خلاصه کنید.
۵. راهحل را بسازید.
باید بهترین راهحل را قبل از توسعه انتخاب کنید. لیست خود را از مرحله قبل بردارید و هر ایده/راهحل را با توجه به معیارهای موفقیت از مرحله ۲ ارزیابی کنید. میتوانید از ماتریس تصمیمگیری (بعدا مفصلا در مورد این موضوع توضیح خواهیم داد) برای سهولت در این مرحله استفاده کنید.
اکنون میتوانید به فکر ساخت راهحل(های) انتخابی خود باشید. چه چیزی میتواند آن را بهتر کند؟ چگونه میتوانید آن را با معیارهای موفقیت بیشتر متناسب کنید؟
۶. منابع را تراز کنید.
در آخرین مرحله، به سمت اجرای راهحل حرکت میکنید.
اقدامات و منابع لازم برای تحقق این امر را بنویسید. افرادی که مسئول آن هستند را شناسایی کنید - به طور کلی و همچنین هر بخش از راهحل.
بهتر است همه اینها را با جزئیات مشخص کنید تا برنامه عملیاتی مشخص داشته باشید. اکنون باید بتوانید راهحل را اجرا کنید.
مقالهی بالا در واقع خلاصهی مختصر و مفیدی از روش حل مسئلهی Tim Hurson بود، برای جا افتادن بیشتر مسئله میتوانید به کتاب او مراجعه کنید. همچنین میتوانید خلاصهی کتاب و ویدئو او را در TEDx از طریق لینکهای زیر پیدا کنید. امیدوارم که این تکنیک در مسائل پیش روی شما کمککننده باشد.
کتاب Think Better:
http://bit.ly/dxgn766-Book
خلاصهی کتاب و توضیحات این روش:
http://bit.ly/dxgn766-Summary
ویدئو او در TEDxMaastricht با عنوان The shock of the possible:
http://bit.ly/dxgn766-Video
(زمان حدودی مطالعه خلاصهی کتاب: ۱۳ دقیقه
زمان ویدئو: ۱۸:۱۱)
نویسنده: حسین میرزاده
#مدل_ذهنی #تعریف_مسئله #روش_حل_مشکل #مدل_تفکر_سازنده #تیم_هرسون #پرسش
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Goodreads
Discover and share books you love on Goodreads.
👍1
ترجمه بصری جدولها در فضای گوشیهای همراه
متناسب بودن با تمام اندازه صفحههای موجود یکی از بایدهای طراحی رابط کاربری در دنیای امروز محسوب میشود و تلاش برای دستیابی به این مهم چالشهای پیچیده و تازهای را برای طراحان به وجود آورده است. این چالشها بهخصوص در مواجه شدن با محیطهای محتوایی بزرگ و پر از اطلاعات متنوع خود را نشان میدهند.
جدولهای اطلاعاتی بدون شک یکی از این محیطهای محتوایی چالش برانگیز است؛ آنها اطلاعات زیادی را در خود جای میدهند که در دو جهت عمودی و افقی مرتب شدهاند و میبایست بدون از دست رفتن این نظم برای فضای کوچک صفحههای گوشی همراه بهینه شوند.
با این حال تنها چالشی که در این کار وجود دارد بزرگی فضای محتوایی و زیادی اطلاعات نیست؛ جداول اطلاعاتی کاربردهای مخصوص به خود را دارند که اگر قربانی این فضای کوچک شوند هویت خود به عنوان یک جدول را از دست میدهند.
در مطالعه یک جدول کاربر باید به روشنی ارتباط میان دادههای مختلف را دیده و دادههای مرتبط را پیدا کند، همچنین در کنار آن باید بتواند بین ستونها و ردیفهای مختلف مقایسه انجام داده و تفاوتها را تشخیص دهد.
برای بهینهسازی نمایش یک جدول در فضای گوشی همراه باید کاربردهای آن، نوع محتوا و چگونگی تعامل کاربر با آن را بشناسیم. در این مقاله میتوانید ۵ راه حل بصری برای جا دادن یک جدول اطلاعاتی در گوشی همراه را بخوانید، زمینه استفادهی هر کدام را بشناسید و نقاط مثبت و منفی آنها را پیدا کنید.
http://bit.ly/dxgn767
(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)
نویسنده: ریحانه خدایی
#طراحی #رابط_کاربری #گوشی_همراه #جدول #اطلاعات
@Dexign فلسفه دیزاین
______
متناسب بودن با تمام اندازه صفحههای موجود یکی از بایدهای طراحی رابط کاربری در دنیای امروز محسوب میشود و تلاش برای دستیابی به این مهم چالشهای پیچیده و تازهای را برای طراحان به وجود آورده است. این چالشها بهخصوص در مواجه شدن با محیطهای محتوایی بزرگ و پر از اطلاعات متنوع خود را نشان میدهند.
جدولهای اطلاعاتی بدون شک یکی از این محیطهای محتوایی چالش برانگیز است؛ آنها اطلاعات زیادی را در خود جای میدهند که در دو جهت عمودی و افقی مرتب شدهاند و میبایست بدون از دست رفتن این نظم برای فضای کوچک صفحههای گوشی همراه بهینه شوند.
با این حال تنها چالشی که در این کار وجود دارد بزرگی فضای محتوایی و زیادی اطلاعات نیست؛ جداول اطلاعاتی کاربردهای مخصوص به خود را دارند که اگر قربانی این فضای کوچک شوند هویت خود به عنوان یک جدول را از دست میدهند.
در مطالعه یک جدول کاربر باید به روشنی ارتباط میان دادههای مختلف را دیده و دادههای مرتبط را پیدا کند، همچنین در کنار آن باید بتواند بین ستونها و ردیفهای مختلف مقایسه انجام داده و تفاوتها را تشخیص دهد.
برای بهینهسازی نمایش یک جدول در فضای گوشی همراه باید کاربردهای آن، نوع محتوا و چگونگی تعامل کاربر با آن را بشناسیم. در این مقاله میتوانید ۵ راه حل بصری برای جا دادن یک جدول اطلاعاتی در گوشی همراه را بخوانید، زمینه استفادهی هر کدام را بشناسید و نقاط مثبت و منفی آنها را پیدا کنید.
http://bit.ly/dxgn767
(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)
نویسنده: ریحانه خدایی
#طراحی #رابط_کاربری #گوشی_همراه #جدول #اطلاعات
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
5 Practical Solutions to Make Responsive Data Tables
I work as Senior UI & UX Designer for App’n’roll — a Warsaw based venture building company.
تایپوگرافی درست، همراهِ موثر تجربه کاربری
همهی ما میدانیم تجربه کاربری به وجود آمده تا، به هدف رسیدن را برای کاربران ساده و سادهتر کند.
هرچقدر که علم پیشرفت میکند، ساختار تجاری محصولات دیجیتالی نیز پیشرفت میکند و از آنجا که ساختار تجاری هر مجموعهای، همگام با ساختارهای تجربه کاربری، به دنبال به هدف رساندن خود و کاربران است، به ناچار ساختارهای تجاری به همراه ساختارهای تجربه کاربری پیشرفت میکنند.
زمانی که بحث از پیشرفت ساختارهای تجربه کاربری به میان بیاید، فونت یکی از پایههای دیزاین سیستم و در مجموع تجربه کاربری است.
در مقاله امروز به اهمیت دقت در جزئیات فونتها برای سرویسهای دیجیتالی میپردازیم.
فونتها در سیستمهای دیزاین مختلف، درواقع یکی از زبانهای سخن گفتن شما با کاربران است. به همان شکل که یک سخنران انگیزشی میتواند با چند کلمه روحیه شما را بالا نگهدارد، یک پاراگراف متن خوب و یک تیتر مناسب هم میتواند باعث تشویق کاربران احتمالی شما به استفاده از سرویستان شود.
در مقالهی که امروز به شما معرفی میکنم، Nick Babich به بررسی میزان اهمیت فونتها و در کل تایپوگرافی در محصولات دیجیتالی میپردازد و به صورت نکته به نکته مزایای رعایت قوانین نوشته و نانوشته تایپوگرافی دیجیتالی را واکاوی میکند.
http://bit.ly/dxgn768
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: آرش اصغری
#رابط_کاربری #تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
همهی ما میدانیم تجربه کاربری به وجود آمده تا، به هدف رسیدن را برای کاربران ساده و سادهتر کند.
هرچقدر که علم پیشرفت میکند، ساختار تجاری محصولات دیجیتالی نیز پیشرفت میکند و از آنجا که ساختار تجاری هر مجموعهای، همگام با ساختارهای تجربه کاربری، به دنبال به هدف رساندن خود و کاربران است، به ناچار ساختارهای تجاری به همراه ساختارهای تجربه کاربری پیشرفت میکنند.
زمانی که بحث از پیشرفت ساختارهای تجربه کاربری به میان بیاید، فونت یکی از پایههای دیزاین سیستم و در مجموع تجربه کاربری است.
در مقاله امروز به اهمیت دقت در جزئیات فونتها برای سرویسهای دیجیتالی میپردازیم.
فونتها در سیستمهای دیزاین مختلف، درواقع یکی از زبانهای سخن گفتن شما با کاربران است. به همان شکل که یک سخنران انگیزشی میتواند با چند کلمه روحیه شما را بالا نگهدارد، یک پاراگراف متن خوب و یک تیتر مناسب هم میتواند باعث تشویق کاربران احتمالی شما به استفاده از سرویستان شود.
در مقالهی که امروز به شما معرفی میکنم، Nick Babich به بررسی میزان اهمیت فونتها و در کل تایپوگرافی در محصولات دیجیتالی میپردازد و به صورت نکته به نکته مزایای رعایت قوانین نوشته و نانوشته تایپوگرافی دیجیتالی را واکاوی میکند.
http://bit.ly/dxgn768
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: آرش اصغری
#رابط_کاربری #تجربه_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Getting Typography Right in Digital Design
Typography can make or break a product. Here’s how to excel at it
اولویتبندی کارها با ماتریس آیزنهاور
این فریموُرک اولویتبندی که به نام ۳۴مین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا Dwight D. Eisenhower نامگذاری شده است، به شما کمک میکند تا وظایف و فعالیت های خود را با توجه به اهمیت و ضرورت آنها سازماندهی کنید. این به ویژه هنگامی مفید است که سرتان بسیار شلوغ است، اما احساس نمیکنید کاری که انجام میدهید تأثیر زیادی دارد.
نحوه استفاده از آن
ماتریس آیزنهاور دارای چهار ربع در دو محور اهمیت و ضرورت است.
برای هر فعالیت یا کاری از خود بپرسید: آیا این مهم است یا نه؟ آیا ضروری است یا خیر؟
بر اساس پاسخ، فعالیت یا کار را در گوشهی(ربع) مناسب نمودار قرار دهید. ربع نمودار تعیین میکند که تکلیف شما با این کار چیست:
۱. اگر مهم و ضرویست ← آن را انجام دهید
۰ اینها کارهایی هستند که شما میخواهید آنها را در اسرع وقت انجام دهید.
۰ بحرانها، مشکلاتی که در حال حاضر به شما فشار میآورند و سایر مواردی که اگر اکنون به آن رسیدگی نکنید، عواقب بدی خواهند داشت.
۲. اگر مهم است و ضروری نیست ← آن را برنامهریزی کنید
۰ زمانی را برای این کارها پیدا کنید و آنها را بعداً انجام دهید.
۰ این ربع نمودار معمولاً محلی است که در آن کارهای عمیق اتفاق میافتد - وظایفی که به پروژهها یا اهداف بلند مدت شما کمک میکنند.
۳. اگر ضروری است ولی مهم نیست ← آن را محول کنید (به دیگری واگذار کنید)
۰ اگر میتوانید، شخصی را پیدا کنید که بتواند این کارها را برای شما انجام دهد.
۰ اگر نمیتوانید آن را به شخص دیگری محول کنید، آن را برنامهریزی کنید اما همیشه سعی کنید کارهای مهم و غیرضروری را اول انجام دهید.
۰ اینها اغلب کارهای اداری یا مواردی هستند که مهلت دارند، اما حیاتی نیستند.
۴. اگر ضروری و مهم نیست ← آن را انجام ندهید (قیدش را بزنید)
۰ این کارها ارزش وقت شما را ندارند و به هیچ وجه نباید آنها را انجام دهید.
۰ فعالیتهایی که میتوانید آنها را نادیده بگیرید، کارهای بیهوده شلوغ روزانه و سرگرمیهای شما در این ربع نمودار قرار میگیرد.
در بالا ترتیب اولویت وظایف را فهمیدید. بله وظایف مهم و غیرضروری قبل از بیاهمیت و ضروری قرار میگیرند.
ماتریس آیزنهاور بسیار انعطافپذیر است، بنابراین به خود شما مربوط است که از آن برای کارهای حرفهای، شخصی یا هر دو استفاده کنید.
همچنین می توانید با آن در بازههای زمانی مختلف کار کنید: روز خود را با آن برنامهریزی کنید و در مقابل نیز فعالیتهای کلی زندگی خود را اولویتبندی کنید.
چگونه کارهای ضروری را از کارهای مهم تشخیص دهیم.
کارهای ضروری و فوری معمولاً مهلت مشخصی دارند (به عنوان مثال ارسال طرح برای مشتری) یا از شما میخواهند به موقع عکسالعمل نشان دهید (مانند ایمیلها)
کارهای مهم معمولاً با اهداف بلند مدت شما مطابقت دارند (مثلِ ورزش) و پروژههای شما را رو به جلو سوق میدهند (مانند نوشتن کد برای پروژه جانبی).
تعیین ضرورت و اهمیت همیشه به زمینه و توانایی شما در تشخیص آنچه که واقعاً فوری و واقعاً مهم است بستگی دارد.
وعدهی ماتریس آیزنهاور این است که با تعیین اولویتهای صحیح و عمل به آنها، بهرهوری بیشتری داشته باشید. اگر همیشه مشغول هستید اما از پروژهها و اهداف بلند مدت خود عقب هستید، این ابزار قطعاً برای شما مناسب است. همچنین این یک ابزار بسیار مفید است برای اینکه تصمیم بگیرید چه کاری را انجام دهید و چه چیزی را باید از زندگی خود حذف کنید.
مطلب بالا خلاصهی مختصر و مفیدی بود از دو مقالهی زیر، پیشنهاد میکنم که نگاهی به هردو مقاله بیاندازید و از مثالها و توضیحات بیشتر برای جا افتادن این ابزار مفید استفاده کنید:
http://bit.ly/dxgn769-1
http://bit.ly/dxgn769-2
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۵ دقیقه
و مقالهی دوم: ۱۵ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#ماتریس_آیزنهاور #مدیریت_کارها #اولویت_بندی_کارها #مهم #ضروری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
این فریموُرک اولویتبندی که به نام ۳۴مین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا Dwight D. Eisenhower نامگذاری شده است، به شما کمک میکند تا وظایف و فعالیت های خود را با توجه به اهمیت و ضرورت آنها سازماندهی کنید. این به ویژه هنگامی مفید است که سرتان بسیار شلوغ است، اما احساس نمیکنید کاری که انجام میدهید تأثیر زیادی دارد.
نحوه استفاده از آن
ماتریس آیزنهاور دارای چهار ربع در دو محور اهمیت و ضرورت است.
برای هر فعالیت یا کاری از خود بپرسید: آیا این مهم است یا نه؟ آیا ضروری است یا خیر؟
بر اساس پاسخ، فعالیت یا کار را در گوشهی(ربع) مناسب نمودار قرار دهید. ربع نمودار تعیین میکند که تکلیف شما با این کار چیست:
۱. اگر مهم و ضرویست ← آن را انجام دهید
۰ اینها کارهایی هستند که شما میخواهید آنها را در اسرع وقت انجام دهید.
۰ بحرانها، مشکلاتی که در حال حاضر به شما فشار میآورند و سایر مواردی که اگر اکنون به آن رسیدگی نکنید، عواقب بدی خواهند داشت.
۲. اگر مهم است و ضروری نیست ← آن را برنامهریزی کنید
۰ زمانی را برای این کارها پیدا کنید و آنها را بعداً انجام دهید.
۰ این ربع نمودار معمولاً محلی است که در آن کارهای عمیق اتفاق میافتد - وظایفی که به پروژهها یا اهداف بلند مدت شما کمک میکنند.
۳. اگر ضروری است ولی مهم نیست ← آن را محول کنید (به دیگری واگذار کنید)
۰ اگر میتوانید، شخصی را پیدا کنید که بتواند این کارها را برای شما انجام دهد.
۰ اگر نمیتوانید آن را به شخص دیگری محول کنید، آن را برنامهریزی کنید اما همیشه سعی کنید کارهای مهم و غیرضروری را اول انجام دهید.
۰ اینها اغلب کارهای اداری یا مواردی هستند که مهلت دارند، اما حیاتی نیستند.
۴. اگر ضروری و مهم نیست ← آن را انجام ندهید (قیدش را بزنید)
۰ این کارها ارزش وقت شما را ندارند و به هیچ وجه نباید آنها را انجام دهید.
۰ فعالیتهایی که میتوانید آنها را نادیده بگیرید، کارهای بیهوده شلوغ روزانه و سرگرمیهای شما در این ربع نمودار قرار میگیرد.
در بالا ترتیب اولویت وظایف را فهمیدید. بله وظایف مهم و غیرضروری قبل از بیاهمیت و ضروری قرار میگیرند.
ماتریس آیزنهاور بسیار انعطافپذیر است، بنابراین به خود شما مربوط است که از آن برای کارهای حرفهای، شخصی یا هر دو استفاده کنید.
همچنین می توانید با آن در بازههای زمانی مختلف کار کنید: روز خود را با آن برنامهریزی کنید و در مقابل نیز فعالیتهای کلی زندگی خود را اولویتبندی کنید.
چگونه کارهای ضروری را از کارهای مهم تشخیص دهیم.
کارهای ضروری و فوری معمولاً مهلت مشخصی دارند (به عنوان مثال ارسال طرح برای مشتری) یا از شما میخواهند به موقع عکسالعمل نشان دهید (مانند ایمیلها)
کارهای مهم معمولاً با اهداف بلند مدت شما مطابقت دارند (مثلِ ورزش) و پروژههای شما را رو به جلو سوق میدهند (مانند نوشتن کد برای پروژه جانبی).
تعیین ضرورت و اهمیت همیشه به زمینه و توانایی شما در تشخیص آنچه که واقعاً فوری و واقعاً مهم است بستگی دارد.
وعدهی ماتریس آیزنهاور این است که با تعیین اولویتهای صحیح و عمل به آنها، بهرهوری بیشتری داشته باشید. اگر همیشه مشغول هستید اما از پروژهها و اهداف بلند مدت خود عقب هستید، این ابزار قطعاً برای شما مناسب است. همچنین این یک ابزار بسیار مفید است برای اینکه تصمیم بگیرید چه کاری را انجام دهید و چه چیزی را باید از زندگی خود حذف کنید.
مطلب بالا خلاصهی مختصر و مفیدی بود از دو مقالهی زیر، پیشنهاد میکنم که نگاهی به هردو مقاله بیاندازید و از مثالها و توضیحات بیشتر برای جا افتادن این ابزار مفید استفاده کنید:
http://bit.ly/dxgn769-1
http://bit.ly/dxgn769-2
(زمان حدودی مطالعهی مقالهی اول: ۵ دقیقه
و مقالهی دوم: ۱۵ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#ماتریس_آیزنهاور #مدیریت_کارها #اولویت_بندی_کارها #مهم #ضروری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
James Clear
How to be More Productive and Eliminate Time Wasting Activities by Using the “Eisenhower Box”
Learn how to be more productive by using a decision making matrix called the Eisenhower Matrix. (Plus, get a free template of the Eisenhower Box I use.)
منابعی برای فراگیری دیزاین
در گذشتهای نهچندان دور برای یادگیری یک تخصص و مهارت، شناختهشدهترین و تثبیتشدهترین راه، تحصیلات آکادمیک در آن زمینه بود و اکثر افراد برای یادگیری و فراگرفتن تخصص یا مهارتی که به آن علاقه داشتند سراغ تحصیلات دانشگاهی در آن زمینه میرفتند. اما این راه و روش لزوما بهینهترین و بهترین راه نبود. در کنار افرادی که تحصیلات آکادمیک داشتند، افرادی هم بودند که از روشهای دیگر و به صورت آزاد مهارت و تخصص مورد نظر خود را فرا میگرفتند و حتی در برخی موارد از همکاران آکادمیک خود نیز پیشی میگرفتند.
امروزه نیز با پیشرفت تکنولوژی و گسترش امکانات و بسترهای ارتباطی، راههای متفاوتی برای انتشار دانش و فراگیری آن ایجاد شده است و علاقهمندان میتوانند براساس علاقه و سلیقه خود از راه و روشهای مختلف برای فراگیری و کسب دانش مورد نیاز خود استفاده کنند.
دنیای دیزاین نیز از این قاعده مستثنی نیست و منابع مختلفی از جمله کتابها، پادکستها، ویدئوهای آموزشی، وبسایتها و وبلاگها منتشر شدهاند که طیف وسیعی از مطالب و زمینههای تخصصی دیزاین را در بر میگیرند و با استفاده از آنها میتوان دانش و مهارت خود را در این زمینه بهبود بخشید.
در این مقاله مجموعهای از منابع آموزشی مختلف در زمینه طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری معرفی شدهاند که با استفاده از آنها میتوان دانش مهارت لازم در این زمینه را به دست آورد:
http://bit.ly/dxgn770
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#دیزاین #آموزش #پادکست #کتاب #وبلاگ #ویدئو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
در گذشتهای نهچندان دور برای یادگیری یک تخصص و مهارت، شناختهشدهترین و تثبیتشدهترین راه، تحصیلات آکادمیک در آن زمینه بود و اکثر افراد برای یادگیری و فراگرفتن تخصص یا مهارتی که به آن علاقه داشتند سراغ تحصیلات دانشگاهی در آن زمینه میرفتند. اما این راه و روش لزوما بهینهترین و بهترین راه نبود. در کنار افرادی که تحصیلات آکادمیک داشتند، افرادی هم بودند که از روشهای دیگر و به صورت آزاد مهارت و تخصص مورد نظر خود را فرا میگرفتند و حتی در برخی موارد از همکاران آکادمیک خود نیز پیشی میگرفتند.
امروزه نیز با پیشرفت تکنولوژی و گسترش امکانات و بسترهای ارتباطی، راههای متفاوتی برای انتشار دانش و فراگیری آن ایجاد شده است و علاقهمندان میتوانند براساس علاقه و سلیقه خود از راه و روشهای مختلف برای فراگیری و کسب دانش مورد نیاز خود استفاده کنند.
دنیای دیزاین نیز از این قاعده مستثنی نیست و منابع مختلفی از جمله کتابها، پادکستها، ویدئوهای آموزشی، وبسایتها و وبلاگها منتشر شدهاند که طیف وسیعی از مطالب و زمینههای تخصصی دیزاین را در بر میگیرند و با استفاده از آنها میتوان دانش و مهارت خود را در این زمینه بهبود بخشید.
در این مقاله مجموعهای از منابع آموزشی مختلف در زمینه طراحی رابط کاربری و تجربه کاربری معرفی شدهاند که با استفاده از آنها میتوان دانش مهارت لازم در این زمینه را به دست آورد:
http://bit.ly/dxgn770
(زمان حدودی مطالعه: ۱۲ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#دیزاین #آموزش #پادکست #کتاب #وبلاگ #ویدئو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
The Best Books, Podcasts, Blogs, and YouTube Channels I Used to Learn UI/UX Design — Updated for 2021
Here’s a list of the best resources I’ve used to learn about UI/UX design.
سند نیازمندیهای محصول (PRD)
برای دههها، سند نیازمندیهای محصول (PRD) مهمترین سندی بود که مدیران محصول در فرآیند تولید محصولات ایجاد میکردند. در این سند، تمام آن چیزهایی که برای ریلیز یک محصول خاص لازم است، با دقت فهرست شده و کل فرآیند ریلیز محصول بر اساس آن انجام میشود. همچنین از آن به عنوان سندی راهنما در روند ریلیزهای بعدی محصول استفاده میگردد.
این نوع سندها در فرآیند توسعه محصولات مورد استفاده قرار میگیرند تا تیمهای توسعه و تست از طریق مراجعه به آنها بتواند از قابلیتهایی که محصول باید در هنگام ریلیز داشته باشد اطلاع پیدا نمایند. عمده کاربری این قبیل سندها معمولاً در متدهای توسعه محصول آبشاری میباشد که در آنها سه مرحله تعریف، دیزاین و تحویل محصول به طور متوالی اتفاق میافتد. اما گاهی ممکن است از این سندها در محیط Agile نیز استفاده شود.
از مزایای اصلی استفاده از سند نیازمندیهای محصول (PRD) میتوان به مواردی همچون درک مشترک از نیازهای محصول، صرفهجویی در زمان، جلوگیری از سوتفاهم و کاهش ریسک در پروژه اشاره کرد.
در نوشتن سند نیازمندیهای محصول، معمولا در گام نخست یک طرح کلی از آنچه باید در PRD گنجانده شود با توجه به موارد ذیل تدوین میشود:
- هدف از ساخت محصول
- امکانات محصول
- جریان تجربه کاربری UX Flow و یادداشتهای طراحی
- نیازهای سیستم و محیط
- پیشفرضها، محدودیتها و وابستگیها
جهت درک بیشتر این مفهوم و آشنایی با نحوه نوشتن یک سند نیازمندیهای محصول کارآمد، شما را به خواندن متن کامل این مقاله دعوت میکنم.
http://bit.ly/dxgn771
(زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: نیما حکیمرابط
#سندنیازمندیهایمحصول #مدیریتمحصول #متدآبشاری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
برای دههها، سند نیازمندیهای محصول (PRD) مهمترین سندی بود که مدیران محصول در فرآیند تولید محصولات ایجاد میکردند. در این سند، تمام آن چیزهایی که برای ریلیز یک محصول خاص لازم است، با دقت فهرست شده و کل فرآیند ریلیز محصول بر اساس آن انجام میشود. همچنین از آن به عنوان سندی راهنما در روند ریلیزهای بعدی محصول استفاده میگردد.
این نوع سندها در فرآیند توسعه محصولات مورد استفاده قرار میگیرند تا تیمهای توسعه و تست از طریق مراجعه به آنها بتواند از قابلیتهایی که محصول باید در هنگام ریلیز داشته باشد اطلاع پیدا نمایند. عمده کاربری این قبیل سندها معمولاً در متدهای توسعه محصول آبشاری میباشد که در آنها سه مرحله تعریف، دیزاین و تحویل محصول به طور متوالی اتفاق میافتد. اما گاهی ممکن است از این سندها در محیط Agile نیز استفاده شود.
از مزایای اصلی استفاده از سند نیازمندیهای محصول (PRD) میتوان به مواردی همچون درک مشترک از نیازهای محصول، صرفهجویی در زمان، جلوگیری از سوتفاهم و کاهش ریسک در پروژه اشاره کرد.
در نوشتن سند نیازمندیهای محصول، معمولا در گام نخست یک طرح کلی از آنچه باید در PRD گنجانده شود با توجه به موارد ذیل تدوین میشود:
- هدف از ساخت محصول
- امکانات محصول
- جریان تجربه کاربری UX Flow و یادداشتهای طراحی
- نیازهای سیستم و محیط
- پیشفرضها، محدودیتها و وابستگیها
جهت درک بیشتر این مفهوم و آشنایی با نحوه نوشتن یک سند نیازمندیهای محصول کارآمد، شما را به خواندن متن کامل این مقاله دعوت میکنم.
http://bit.ly/dxgn771
(زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: نیما حکیمرابط
#سندنیازمندیهایمحصول #مدیریتمحصول #متدآبشاری
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Productplan
Product Requirements Document
What is a Product Requirements Document? Learn more about Product Requirements Document s and other product management terminology in our resources library.
راهنمای تزریق حرکت در دنیای رابطهای کاربری
دنیای واقعی در اطراف ما هرگز از حرکت نمیایستد، جریان زندگی با تحرک و تغییر خود را به ما نشان میدهد و تصور نبودن آن شبیه به تصور نبودن جهان غیر ممکن است. بااینحال ایجاد حرکت و تغییر در طراحی رابطهای کاربری بدون درک نیازهای این فضا ممکن است بجای ساخت تجربهای زنده، تجربهی موجود را نیز مختل سازد.
در ابتدای کار باید بدانیم که حرکت بخشیدن یک مقولهی تزئینی نیست. نمیتوانیم به ساخت انیمیشنهای جذاب و تغییرات چشمنواز اکتفا کنیم و زیربنای تجربه کاربری را نادیده بگیریم. حرکت «رفتار» میسازد و رفتار «پیام» منتقل میکند. پیامی که راهنمای کاربر بوده و مسیرش را مشخص میکند تا «تجربه» بهتری داشته باشد. یک رفتار نادرست، پیامهای رابط کاربری را مختل کرده و تجربه کاربری قربانی میشود.
در ادامه باید به یاد داشته باشیم که نمیتوان در طراحی رابطهای کاربری تنها از اصول سنتی انیمیشنهای کمپانی دیزنی پیروی کرد؛ آنها به دنبال هرچه نزدیکتر کردن انیمیشنها به دنیای واقعیت هستند اما در طراحی رابط کاربری همواره به دنبال نزدیک شدن به تصورات، ذهنیت و انتظارات کاربران هستیم، در تعامل با آنهاست که طراحی حرکت کرده و تغییر میکند.
در رابطه با انیمیشن و حرکت این تعامل را میتوان از دو جنبه بررسی کرد: تعامل در لحظه (Real-Time) و با تاخیر (Non-Real-Time). تعامل در لحظه نتیجه اقدامات و تصمیمهای کاربران را در لحظه به آنها نشان میدهد؛ با انتخاب تعداد بیشتری از یک محصول قیمت تمام شده برای مشتری حرکت کرده و افزایش میابد. در مقابل در تعامل با تاخیر کاربر به تماشای نتیجهی اقدام خود مینشیند؛ با انتخاب دکمهی بازگشت صفحه حاضر محو شده و مرحله پیشین جای آن را میگیرد.
برای انتخاب حرکات و تغییرات مناسب برای هر یک از این تعاملات در رابط کاربری میبایست اصول مناسب با این فضا را شناخته و تمرین کنیم. در این مقاله میتوانید ۱۲ اصل راهنما برای تزریق حرکت در رابطهای کاربری را بخوانید.
http://bit.ly/dxgn772
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
نویسنده: ریحانه خدایی
#طراحی #رابط_کاربری #انیمیشن #حرکت
@Dexign فلسفه دیزاین
______
دنیای واقعی در اطراف ما هرگز از حرکت نمیایستد، جریان زندگی با تحرک و تغییر خود را به ما نشان میدهد و تصور نبودن آن شبیه به تصور نبودن جهان غیر ممکن است. بااینحال ایجاد حرکت و تغییر در طراحی رابطهای کاربری بدون درک نیازهای این فضا ممکن است بجای ساخت تجربهای زنده، تجربهی موجود را نیز مختل سازد.
در ابتدای کار باید بدانیم که حرکت بخشیدن یک مقولهی تزئینی نیست. نمیتوانیم به ساخت انیمیشنهای جذاب و تغییرات چشمنواز اکتفا کنیم و زیربنای تجربه کاربری را نادیده بگیریم. حرکت «رفتار» میسازد و رفتار «پیام» منتقل میکند. پیامی که راهنمای کاربر بوده و مسیرش را مشخص میکند تا «تجربه» بهتری داشته باشد. یک رفتار نادرست، پیامهای رابط کاربری را مختل کرده و تجربه کاربری قربانی میشود.
در ادامه باید به یاد داشته باشیم که نمیتوان در طراحی رابطهای کاربری تنها از اصول سنتی انیمیشنهای کمپانی دیزنی پیروی کرد؛ آنها به دنبال هرچه نزدیکتر کردن انیمیشنها به دنیای واقعیت هستند اما در طراحی رابط کاربری همواره به دنبال نزدیک شدن به تصورات، ذهنیت و انتظارات کاربران هستیم، در تعامل با آنهاست که طراحی حرکت کرده و تغییر میکند.
در رابطه با انیمیشن و حرکت این تعامل را میتوان از دو جنبه بررسی کرد: تعامل در لحظه (Real-Time) و با تاخیر (Non-Real-Time). تعامل در لحظه نتیجه اقدامات و تصمیمهای کاربران را در لحظه به آنها نشان میدهد؛ با انتخاب تعداد بیشتری از یک محصول قیمت تمام شده برای مشتری حرکت کرده و افزایش میابد. در مقابل در تعامل با تاخیر کاربر به تماشای نتیجهی اقدام خود مینشیند؛ با انتخاب دکمهی بازگشت صفحه حاضر محو شده و مرحله پیشین جای آن را میگیرد.
برای انتخاب حرکات و تغییرات مناسب برای هر یک از این تعاملات در رابط کاربری میبایست اصول مناسب با این فضا را شناخته و تمرین کنیم. در این مقاله میتوانید ۱۲ اصل راهنما برای تزریق حرکت در رابطهای کاربری را بخوانید.
http://bit.ly/dxgn772
(زمان حدودی مطالعه: ۹ دقیقه)
نویسنده: ریحانه خدایی
#طراحی #رابط_کاربری #انیمیشن #حرکت
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
A guide to Motion Design principles
Motion has a profound impact on the user experience of digital products, but if interface elements don’t exhibit basic motion design…
آغاز کار، مهمترین قسمت کار
افلاطون میگوید: آغاز کار، مهمترین قسمت کار است. تقریبا ۲۴ قرن از آن زمان میگذرد اما این جمله به صورت واقعگرایانهای هنوز به روز است.
فرض کنید شما یک معمار هستید و قصد طراحی یک خانه را دارید، آیا ساختن و یا حتی طراحی آن خانه بدون کشیدن نمونههای اولیه شامل اسکچهای دستی، طراحی پلانهای دوبعدی، نقشههای سیاه و سفید و در نهایت ساخت ماکت اولیه، ممکن است؟ یک معمار قبل از اینکه بفهمد چگونه خانه واقعی را بسازد باید آن را در نمودارهای سیاه و سفید دوبعدی ببیند. این قانون برای روند کاری هر طراحی صدق میکند.
کشیدن وایرفریم برای طراحان تجربه کاربری مانند همان نقشههای دوبعدی سیاه و سفید برای معماران عمل میکند. کشیدن وایرفریم به ما کمک میکند که از خلاقیت خود بیشترین استفاده را ببریم و ذهن خود را محدود به رنگها، شکلها و فونتها نکنیم.
هر طراح برای موفق بودن در کشیدن وایرفریمها باید نکاتی را بداند که در این مقاله به آنها اشاره شده است.
http://bit.ly/dxgn773
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: هانیه طاهری
#تجربه_کاربری #وایرفریم
@dexign فلسفه دیزاین
______
افلاطون میگوید: آغاز کار، مهمترین قسمت کار است. تقریبا ۲۴ قرن از آن زمان میگذرد اما این جمله به صورت واقعگرایانهای هنوز به روز است.
فرض کنید شما یک معمار هستید و قصد طراحی یک خانه را دارید، آیا ساختن و یا حتی طراحی آن خانه بدون کشیدن نمونههای اولیه شامل اسکچهای دستی، طراحی پلانهای دوبعدی، نقشههای سیاه و سفید و در نهایت ساخت ماکت اولیه، ممکن است؟ یک معمار قبل از اینکه بفهمد چگونه خانه واقعی را بسازد باید آن را در نمودارهای سیاه و سفید دوبعدی ببیند. این قانون برای روند کاری هر طراحی صدق میکند.
کشیدن وایرفریم برای طراحان تجربه کاربری مانند همان نقشههای دوبعدی سیاه و سفید برای معماران عمل میکند. کشیدن وایرفریم به ما کمک میکند که از خلاقیت خود بیشترین استفاده را ببریم و ذهن خود را محدود به رنگها، شکلها و فونتها نکنیم.
هر طراح برای موفق بودن در کشیدن وایرفریمها باید نکاتی را بداند که در این مقاله به آنها اشاره شده است.
http://bit.ly/dxgn773
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: هانیه طاهری
#تجربه_کاربری #وایرفریم
@dexign فلسفه دیزاین
______
Smashing Magazine
How To Succeed In Wireframe Design — Smashing Magazine
In this article, we will take a deeper look at one of the most simple yet quite often underrated activities in web development: the design of wireframes.
👍1
فونتهایی از جنس تصویر
درباره فونت آیکن بیشتر بدانیم
خروجی طرحها بعد از توسعه همیشه مطابق چیزی که طراحی کردهایم نیست و بارها برایمان پیش آمده که از خروجی طرحهای توسعهیافتهمان چندان راضی نباشیم. اما چرا چنین اتفاقی میافتد؟ شاید سادهترین جواب وجود محدودیتهاییست که ما به عنوان طراح از آن آگاه نیستیم و گاهی طراحیهایی انجام میدهیم که امکان اجرای آن به صورت کامل وجود ندارد.
با اینکه هرگز با محدود کردن خلاقیت ذهن طراح موافق نیستم ولی انجام کارهای سادهای که باعث ایجاد یک زبان مشترک بین طراحان و توسعه دهندگان میشود را میپسندم. به همین دلیل شنیدن کلمه فونتآیکن و صحبت از مزایای آن از زبان یک دولوپر توجهام را به سمت خود جلب کرد و تصمیم گرفتم درباره آن بیشتر بدانم.
ما به عنوان یک طراح برای نمایش بهتر مفاهیم و در برخی موارد برای بخشیدن جلوه بیشتر به طرحهایمان از آیکنها استفاده میکنیم. این آیکنها بسته به نظر طراح به صورت SVG و گاهی PNG در طرحها قرار میگیرد و اشکال متفاوتی دارد. حالا تصور کنید که این آیکنها بهجای یک تصویر مجزا به فونت تبدیل شوند و بتوان به آسانی تایپ کردن به کار برد یا ابعاد و اندازههایشان را تغییر داد، این دقیقا کاری است که با تبدیل آیکنها به فونت آیکن (Font icon) امکانپذیر میشود.
فونتها معمولا از حروف و اعداد تشکیل میشوند و به ما این امکان را میدهند تا با استفاده از آنها متن مورد نظر خود را بنویسیم. فونت آیکنها فونتهایی هستند که بهجای حروف و اعداد از تصاویر تشکیل شدهاند، اندازه و رنگ آنها قابل تغییر است و امکان اصلاح آن با استفاده از CSS وجود دارد.
استفاده از فونت آیکنبرای توسعه دهندگان از آیکنهای عادی بسیار راحتتر است چون همه این تغییرات با CSS انجام میشود و دیگر نیازی نیست که برای هر آیکن تصویر منحصر به فردی ایجاد شود و این مساله در کمکردن حجم وبسایت و کدها تاثیر زیادی دارد.
با اینکه ساخت فونت آیکنها چندان کار پیچیدهای نیست، اما لازم نیست که خودتان آنها را ایجاد کنید چرا که آنها در سراسر اینترنت وجود دارند. محبوبترین و شناخته شدهترین کتابخانه فونت آیکن Font Awesome است. برای بیش از 100 میلیون وبسایت استفاده می شود و شامل مجموعه ای قدرتمند از انواع آیکنهاست که با تمام ابزارهای محبوب کار میکند.
اگر به دانستن اطلاعات بیشتر درباره فونت آیکنها، مزایا و معایب استفاده از آنها و همینطور آشنایی با سایتهایی که امکان ایجاد و دانلود فونت آیکن در آنها وجود دارد علاقهدارید این مقاله را بخوانید.
http://bit.ly/dxgn774
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#طراحی #رابط_کاربری #آیکن #فونت_آیکن
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
درباره فونت آیکن بیشتر بدانیم
خروجی طرحها بعد از توسعه همیشه مطابق چیزی که طراحی کردهایم نیست و بارها برایمان پیش آمده که از خروجی طرحهای توسعهیافتهمان چندان راضی نباشیم. اما چرا چنین اتفاقی میافتد؟ شاید سادهترین جواب وجود محدودیتهاییست که ما به عنوان طراح از آن آگاه نیستیم و گاهی طراحیهایی انجام میدهیم که امکان اجرای آن به صورت کامل وجود ندارد.
با اینکه هرگز با محدود کردن خلاقیت ذهن طراح موافق نیستم ولی انجام کارهای سادهای که باعث ایجاد یک زبان مشترک بین طراحان و توسعه دهندگان میشود را میپسندم. به همین دلیل شنیدن کلمه فونتآیکن و صحبت از مزایای آن از زبان یک دولوپر توجهام را به سمت خود جلب کرد و تصمیم گرفتم درباره آن بیشتر بدانم.
ما به عنوان یک طراح برای نمایش بهتر مفاهیم و در برخی موارد برای بخشیدن جلوه بیشتر به طرحهایمان از آیکنها استفاده میکنیم. این آیکنها بسته به نظر طراح به صورت SVG و گاهی PNG در طرحها قرار میگیرد و اشکال متفاوتی دارد. حالا تصور کنید که این آیکنها بهجای یک تصویر مجزا به فونت تبدیل شوند و بتوان به آسانی تایپ کردن به کار برد یا ابعاد و اندازههایشان را تغییر داد، این دقیقا کاری است که با تبدیل آیکنها به فونت آیکن (Font icon) امکانپذیر میشود.
فونتها معمولا از حروف و اعداد تشکیل میشوند و به ما این امکان را میدهند تا با استفاده از آنها متن مورد نظر خود را بنویسیم. فونت آیکنها فونتهایی هستند که بهجای حروف و اعداد از تصاویر تشکیل شدهاند، اندازه و رنگ آنها قابل تغییر است و امکان اصلاح آن با استفاده از CSS وجود دارد.
استفاده از فونت آیکنبرای توسعه دهندگان از آیکنهای عادی بسیار راحتتر است چون همه این تغییرات با CSS انجام میشود و دیگر نیازی نیست که برای هر آیکن تصویر منحصر به فردی ایجاد شود و این مساله در کمکردن حجم وبسایت و کدها تاثیر زیادی دارد.
با اینکه ساخت فونت آیکنها چندان کار پیچیدهای نیست، اما لازم نیست که خودتان آنها را ایجاد کنید چرا که آنها در سراسر اینترنت وجود دارند. محبوبترین و شناخته شدهترین کتابخانه فونت آیکن Font Awesome است. برای بیش از 100 میلیون وبسایت استفاده می شود و شامل مجموعه ای قدرتمند از انواع آیکنهاست که با تمام ابزارهای محبوب کار میکند.
اگر به دانستن اطلاعات بیشتر درباره فونت آیکنها، مزایا و معایب استفاده از آنها و همینطور آشنایی با سایتهایی که امکان ایجاد و دانلود فونت آیکن در آنها وجود دارد علاقهدارید این مقاله را بخوانید.
http://bit.ly/dxgn774
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: فیروزه ایمانی
#طراحی #رابط_کاربری #آیکن #فونت_آیکن
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
designshack.net
What Is an Icon Font? (And How to Use One)
Icon fonts are a popular solution to a common CSS problem; how to incorporate web icons into your website design in an efficient, fast-loading way. With plenty of services available to make choosing and using an icon font easy, you don’t have to create your…
به تصویر کشیدن پیچیدگیها
در دنیای طراحی ما بیش از هر چیز با تصاویر سر و کار داریم و با آنهاست که محتواهای متنوع را از هم متمایز کرده و به کاربران انتقال میدهیم. اما تا چه اندازه میدانیم که کاربران چهطور تصاویر را میخوانند؟ و به چه شکلی میتوان محتوای پیچیده را به تصاویر خوانا ترجمه کرد؟
بهترین راهنما برای رسیدن به جواب این سوالات در این جملهی آلبرتو کایرو (Alberto cairo) نهفته است «تصویرسازی بر روی یک صفحه کاغذ اتفاق نمیافتد بلکه در ذهن مخاطب رخ میدهد» در ابتدا باید با شیوه خوانش تصاویر در ذهن مخاطبان آشنا شویم تا بتوانیم تصاویری خوانا ساخته و در ادامه پیچیدهترین مفاهیم را نیز به تصویر بکشیم.
به طور کلی دو سیستم برای پردازش و آنالیز اطلاعات در ذهن ما وجود دارد:
• سیستم شماره ۱ به صورت اتوماتیک و به سرعت عمل کرده و تقریبا به هیچگونه تلاش ارادی نیاز ندارد.
• سیستم شماره ۲ نیاز به فعالیتهای ذهنی ارادی داشته و معمولا برای پردازش اطلاعات پیچیده فعال میشود.
سیستم شماره ۱ به ما در تصمیمگیریهای سریع بر پایهی اطلاعات دریافتی کمک میکند؛ با این حال تحریک این سیستم در ذهن مخاطب تنها به جلب توجه و تصمیمگیریهای سطحی او منجر خواهد شد . برای کمک به او در خوانش و درک محتوای تصویری باید با سیستم شماره ۲ در ذهنش درگیر شویم و یکی از مفاهیمی که در ارتباط با این سیستم باید بشناسیم بار شناختی (Cognitive Load) است.
به عبارتی ساده بار شناختی به میران درگیر شدن حافظه فعال در مواجهه با یک عمل شناختی گفته میشود و میتوان آن را به سه زیرمجموعه تقسیم کرد:
۱. بار ذاتی (Intrinsic) که اشاره به میزان پیچیدگی ذاتی هر موضوعی دارد.
۲. بار خارجی (Extraneos) که در رابطه با طراحی و نحوه ارائه موضوع مطرح میشود.
۳. بار وابسته (Germane) که به الگوی طبقهبندی و مرتبسازی دادهها مرتبط است.
با کم کردن هر یک از این زیرمجموعه بارها میتوانیم از مجموعه بار شناختی کاسته و طراحیهایمان را برای کاربران سادهتر کنیم. اما از کجا باید شروع کرد؟
یکی از اشتباهات اکثر طراحان تجربه بهخصوص در ابتدای کارشان این است که تنها به بار ذاتی اطلاعات توجه میکنند و تمام تلاششان در راستای سادهتر کردن ذات محتوایی است که ارائه میدهند. با این حال برای محتوایی که ذاتا پیچیده است این میتواند به معنای از دست رفتن بخشی از اطلاعات و یا ایجاد نقص در آن باشد. اگر بخواهیم تمام و کمال یک محتوای پیچیده را انتقال دهیم باید هویت و ذات آن را تا جایی که ممکن است حفظ کنیم. یک طراح تجربه همیشه میبایست پیش از تغییر ماهیت محتوا، نحوه ارائه (بار خارجی) و الگوی ارائه (بار وابسته) محتوا را تغییر دهد تا تصویرسازی آن در ذهن مخاطب را بهبود بخشد.
در این مقاله میتوانید مثالهایی برای کاهش بار شناختی از این طریق را مشاهده کرده و بیشتر درباره نحوهی ادراک تصاویر توسط کاربر مطالعه کنید.
http://bit.ly/dxgn776
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: ریحانه خدایی
#طراحی #تجربه_کاربری #تصویر #اطلاعات #بار_شناختی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
در دنیای طراحی ما بیش از هر چیز با تصاویر سر و کار داریم و با آنهاست که محتواهای متنوع را از هم متمایز کرده و به کاربران انتقال میدهیم. اما تا چه اندازه میدانیم که کاربران چهطور تصاویر را میخوانند؟ و به چه شکلی میتوان محتوای پیچیده را به تصاویر خوانا ترجمه کرد؟
بهترین راهنما برای رسیدن به جواب این سوالات در این جملهی آلبرتو کایرو (Alberto cairo) نهفته است «تصویرسازی بر روی یک صفحه کاغذ اتفاق نمیافتد بلکه در ذهن مخاطب رخ میدهد» در ابتدا باید با شیوه خوانش تصاویر در ذهن مخاطبان آشنا شویم تا بتوانیم تصاویری خوانا ساخته و در ادامه پیچیدهترین مفاهیم را نیز به تصویر بکشیم.
به طور کلی دو سیستم برای پردازش و آنالیز اطلاعات در ذهن ما وجود دارد:
• سیستم شماره ۱ به صورت اتوماتیک و به سرعت عمل کرده و تقریبا به هیچگونه تلاش ارادی نیاز ندارد.
• سیستم شماره ۲ نیاز به فعالیتهای ذهنی ارادی داشته و معمولا برای پردازش اطلاعات پیچیده فعال میشود.
سیستم شماره ۱ به ما در تصمیمگیریهای سریع بر پایهی اطلاعات دریافتی کمک میکند؛ با این حال تحریک این سیستم در ذهن مخاطب تنها به جلب توجه و تصمیمگیریهای سطحی او منجر خواهد شد . برای کمک به او در خوانش و درک محتوای تصویری باید با سیستم شماره ۲ در ذهنش درگیر شویم و یکی از مفاهیمی که در ارتباط با این سیستم باید بشناسیم بار شناختی (Cognitive Load) است.
به عبارتی ساده بار شناختی به میران درگیر شدن حافظه فعال در مواجهه با یک عمل شناختی گفته میشود و میتوان آن را به سه زیرمجموعه تقسیم کرد:
۱. بار ذاتی (Intrinsic) که اشاره به میزان پیچیدگی ذاتی هر موضوعی دارد.
۲. بار خارجی (Extraneos) که در رابطه با طراحی و نحوه ارائه موضوع مطرح میشود.
۳. بار وابسته (Germane) که به الگوی طبقهبندی و مرتبسازی دادهها مرتبط است.
با کم کردن هر یک از این زیرمجموعه بارها میتوانیم از مجموعه بار شناختی کاسته و طراحیهایمان را برای کاربران سادهتر کنیم. اما از کجا باید شروع کرد؟
یکی از اشتباهات اکثر طراحان تجربه بهخصوص در ابتدای کارشان این است که تنها به بار ذاتی اطلاعات توجه میکنند و تمام تلاششان در راستای سادهتر کردن ذات محتوایی است که ارائه میدهند. با این حال برای محتوایی که ذاتا پیچیده است این میتواند به معنای از دست رفتن بخشی از اطلاعات و یا ایجاد نقص در آن باشد. اگر بخواهیم تمام و کمال یک محتوای پیچیده را انتقال دهیم باید هویت و ذات آن را تا جایی که ممکن است حفظ کنیم. یک طراح تجربه همیشه میبایست پیش از تغییر ماهیت محتوا، نحوه ارائه (بار خارجی) و الگوی ارائه (بار وابسته) محتوا را تغییر دهد تا تصویرسازی آن در ذهن مخاطب را بهبود بخشد.
در این مقاله میتوانید مثالهایی برای کاهش بار شناختی از این طریق را مشاهده کرده و بیشتر درباره نحوهی ادراک تصاویر توسط کاربر مطالعه کنید.
http://bit.ly/dxgn776
(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)
نویسنده: ریحانه خدایی
#طراحی #تجربه_کاربری #تصویر #اطلاعات #بار_شناختی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
How to create visualizations about complex topics
Perception, Cognition, and the mistake most people make
تصمیمگیری و تفکر به روش مرتبه دوم
به عنوان یک دیزاینر تصمیم شما نه تنها باید در لحظه پاسخگو باشد بلکه باید بتواند عواقبی که در آینده به دنبال خود میآورد را نیز بسنجد.
به نظر می رسد برخی از تصمیمات در ابتدا یک پیروزیاند، اما به مرور زمان باعث باخت میشوند. چیزی که بیشتر به نظر یک سرمایهگذاری حساب میشود، بعدا تبدیل به یک بدهی بزرگ میشود. دکمهی لایکی که در اپ خود دیزاین کردید جذاب است ولی کسی از آن استفاده نمیکند. تفکر مرتبه دوم ابزاری است که به شما کمک میکند، تأثیرات طولانی مدت تصمیمات خود را بررسی کنید.
بیشتر افراد در تفکر مرتبه اول متوقف میشوند. تفکر مرتبه دوم برای وقتی که زمان در تصمیمگیری دخیل میشود، لازم است. ما باید مطمئن شویم که با عواقب طولانی مدت تصمیمگیری امروزمان مشکلی نخواهیم داشت.
نحوه استفاده تفکر مرتبه دوم
استفاده از تفکر مرتبه دوم میتواند یک تمرین کاملا ذهنی باشد یا می توانید آن را روی کاغذ بنویسید.
تصمیمی که باید بگیرید را مجسم کنید. با بررسی فوریترین تأثیرات این تصمیمگیری شروع کنید - مرتبه اول
سپس برای هر یک از تأثیرات از خود بپرسید: «خب بعدش چی؟» به این ترتیب شما مرتبه دوم پیامدهای این تصمیم را بررسی میکنید. میتوانید این کار را تا هر اندازه که نیاز میبینید در مراتب بعدی نیز تکرار کنید.
از سوی دیگر، در مورد تصمیمتان در زمانهای مختلف فکر کنید. از خود بپرسید:
۰ این تصمیم در ۱۰ دقیقه آینده چه تأثیری خواهد داشت؟
۰ ۱۰ ماه دیگر نتیجه چیست؟
۰ عاقبت در ۱۰ سال آینده چگونه خواهد بود؟
به این ترتیب میتوانید به عواقب کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تصمیم خود فکر کنید.
شما می توانید تصمیمگیری به روش مرتبه دوم را در مورد تصمیمات بزرگ (مثلاً خرید خانه)، و همچنین تصمیمات کوچک و حتی به ظاهر پیش پا افتاده (مثلاً خوردن کیک) نیز اعمال کنید. این یک ابزار کاملا جهانی است که نه تنها دیزاین بلکه در زندگی شخصی، تجارت یا سیاستگذاری نیز استفاده میشود.
تصمیمگیری و تفکر مرتبه دوم در عمل
بیایید بررسی کنیم که این تفکر در عمل چگونه به نظر میرسد. تصمیم خرید خانه در خارج از شهر را در نظر بگیرید.
اثرات فوری آن ممکن است به داشتن یک باغ، فضای بیشتر برای خانوادهی شما، و همچنین ۱ ساعت رانندگی تا محل کار شما باشد.
اکنون به پیامدهای مرتبهی بالاتر آن نگاه میکنیم:
۰ داشتن یک باغ ← قادر به تولید محصولات خود هستید ← از سبزیجات و گیاهان تازه استفاده میکنید
۰ فضای بیشتری برای خانواده ← اتاقهای بیشتری برای تمیز کردن ← استرس بیشتر از یک خانه نامرتب
۰ یک ساعت رانندگی برای رسیدن به محل کار ← نیاز به خرید اتوموبیل ← گذراندن دو ساعت از هر روز در اتومبیل
بدیهی است که این فقط یک زیرمجموعه کوچک از عواقب چنین تصمیمی بزرگی است، اما نشان میدهد که چگونه تفکر مرتبه دوم میتواند به شما کمک کند تا عواقب طولانیمدت تصمیمات خود را ببینید. اکنون میتوانید تصمیمات آگاهانه و متفکرانهتری بگیرید.
میتوانید از طریق لینک زیر به صورت جامعتری با این روش تصمیمگیری آشنا شوید. خوشحال میشویم که تجربیاتتان را در مورد این موضوع با ما از طریق «دکمهی نظرت را بگو» در میان بگذارید.
http://bit.ly/dxgn777
(زمان حدودی مطالعهی مقاله: ۴ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تصمیم_گیری #تفکر #مرتبه_دوم #عواقب #دوراندیشی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
به عنوان یک دیزاینر تصمیم شما نه تنها باید در لحظه پاسخگو باشد بلکه باید بتواند عواقبی که در آینده به دنبال خود میآورد را نیز بسنجد.
به نظر می رسد برخی از تصمیمات در ابتدا یک پیروزیاند، اما به مرور زمان باعث باخت میشوند. چیزی که بیشتر به نظر یک سرمایهگذاری حساب میشود، بعدا تبدیل به یک بدهی بزرگ میشود. دکمهی لایکی که در اپ خود دیزاین کردید جذاب است ولی کسی از آن استفاده نمیکند. تفکر مرتبه دوم ابزاری است که به شما کمک میکند، تأثیرات طولانی مدت تصمیمات خود را بررسی کنید.
بیشتر افراد در تفکر مرتبه اول متوقف میشوند. تفکر مرتبه دوم برای وقتی که زمان در تصمیمگیری دخیل میشود، لازم است. ما باید مطمئن شویم که با عواقب طولانی مدت تصمیمگیری امروزمان مشکلی نخواهیم داشت.
نحوه استفاده تفکر مرتبه دوم
استفاده از تفکر مرتبه دوم میتواند یک تمرین کاملا ذهنی باشد یا می توانید آن را روی کاغذ بنویسید.
تصمیمی که باید بگیرید را مجسم کنید. با بررسی فوریترین تأثیرات این تصمیمگیری شروع کنید - مرتبه اول
سپس برای هر یک از تأثیرات از خود بپرسید: «خب بعدش چی؟» به این ترتیب شما مرتبه دوم پیامدهای این تصمیم را بررسی میکنید. میتوانید این کار را تا هر اندازه که نیاز میبینید در مراتب بعدی نیز تکرار کنید.
از سوی دیگر، در مورد تصمیمتان در زمانهای مختلف فکر کنید. از خود بپرسید:
۰ این تصمیم در ۱۰ دقیقه آینده چه تأثیری خواهد داشت؟
۰ ۱۰ ماه دیگر نتیجه چیست؟
۰ عاقبت در ۱۰ سال آینده چگونه خواهد بود؟
به این ترتیب میتوانید به عواقب کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تصمیم خود فکر کنید.
شما می توانید تصمیمگیری به روش مرتبه دوم را در مورد تصمیمات بزرگ (مثلاً خرید خانه)، و همچنین تصمیمات کوچک و حتی به ظاهر پیش پا افتاده (مثلاً خوردن کیک) نیز اعمال کنید. این یک ابزار کاملا جهانی است که نه تنها دیزاین بلکه در زندگی شخصی، تجارت یا سیاستگذاری نیز استفاده میشود.
تصمیمگیری و تفکر مرتبه دوم در عمل
بیایید بررسی کنیم که این تفکر در عمل چگونه به نظر میرسد. تصمیم خرید خانه در خارج از شهر را در نظر بگیرید.
اثرات فوری آن ممکن است به داشتن یک باغ، فضای بیشتر برای خانوادهی شما، و همچنین ۱ ساعت رانندگی تا محل کار شما باشد.
اکنون به پیامدهای مرتبهی بالاتر آن نگاه میکنیم:
۰ داشتن یک باغ ← قادر به تولید محصولات خود هستید ← از سبزیجات و گیاهان تازه استفاده میکنید
۰ فضای بیشتری برای خانواده ← اتاقهای بیشتری برای تمیز کردن ← استرس بیشتر از یک خانه نامرتب
۰ یک ساعت رانندگی برای رسیدن به محل کار ← نیاز به خرید اتوموبیل ← گذراندن دو ساعت از هر روز در اتومبیل
بدیهی است که این فقط یک زیرمجموعه کوچک از عواقب چنین تصمیمی بزرگی است، اما نشان میدهد که چگونه تفکر مرتبه دوم میتواند به شما کمک کند تا عواقب طولانیمدت تصمیمات خود را ببینید. اکنون میتوانید تصمیمات آگاهانه و متفکرانهتری بگیرید.
میتوانید از طریق لینک زیر به صورت جامعتری با این روش تصمیمگیری آشنا شوید. خوشحال میشویم که تجربیاتتان را در مورد این موضوع با ما از طریق «دکمهی نظرت را بگو» در میان بگذارید.
http://bit.ly/dxgn777
(زمان حدودی مطالعهی مقاله: ۴ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تصمیم_گیری #تفکر #مرتبه_دوم #عواقب #دوراندیشی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Farnam Street
Second-Order Thinking: What Smart People Use to Outperform
Second-order thinking is a mental model that smart people like Warren Buffett & Howard Marks use to avoid problems. Read this article to learn how it works.
کشف محتوا مهمترین ویژگی در سرویسهای (VOD (video on Demand
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بزرگترین چالش در سرویسهای استریم پخش فیلم و سریال از طریق اینترنت مانند Hotstar و Netflix، کاهش زمان کشف محتوا است. هرچه کاربران سریعتر به محتوایی که دوست دارند برسند، احتمال ماندن آنها در سرویس بیشتر است.
محتوا دلیل اصلی مراجعه کاربران به این سرویسها و خرید از آنهاست، اما وقتی مخاطب به حجم بالای محتوا دسترسی داشته باشد ولی نداند که چه چیزی را میخواهد تماشا کند، این حجم محتوا برای او چه سودی دارد؟
گزارش" How tech will transform content discovery" که در نوامبر ۲۰۱۷ توسط PWC منتشر شده است بیان میکند که در ۴۲٪ اوقات، کاربران نمیدانند که چه چیزی را میخواهند تماشا کنند. جستجوی صدها هزار نمایش تلویزیونی و فیلم بدون دانستن اینکه کدام یک از آنها با سلیقه ما مطابقت دارد امری طاقت فرسا است.
از سوی دیگر در بسیاری از موارد جستجوی محتوای مرتبط با سلیقه کاربران اغلب ناموفق است و نتیجه کشف محتوای نامرتبط نیز منجر به ایجاد تجربه ناخوشایندی برای کاربر میگردد.
طبق تحقیقات اخیر "بنچمارک تجربه کاربری" توسط PeepalDesign (با اندازه نمونه ۲۰ کاربر سرویسهای استریم آنلاین فیلم و سریال)، کشف محتوا در این سرویسها فرایندی است که عمدتاً اکثر کاربران را گیج و ناراضی میکند. خلاصه نتایج این بررسی، در موارد زیر آورده شده است:
۱- محتوای مرتبط پیشنهاد شده به کاربر چندان کارآمد نیست. این مورد در اکثر پلتفرمهای مورد استفاده صادق بوده و اکثر کاربران اذعان داشتهاند که محتوای پیشنهادی "ممکن است شما هم دوست داشته باشید" معمولاً با روحیه، عادات مشاهده و یا حتی آخرین ویدیوی تماشا شده آنها ارتباطی نداشته است.
۲- کاربران اغلب عدم فیلتر کردن محتوا (زبان، سبک و غیره) را به عنوان یک مشکل عنوان میکنند.
۳- طبقهبندی صحیح محتوا بر اساس زبان، نوع محتوا (تفکیک فیلمها از نمایشهای تلویزیونی، انواع ژانرها، درجهبندی مخاطب و غیره) به عنوان اصلاحات پیشنهادی پژوهش، بسیار مورد استقبال کاربران قرار گرفت.
طبق نتایج بدست آمده از این تحقیقات میتوان اینگونه نتیجه گرفت که بیشتر کاربران وقت زیادی را در بخشهای "جستجو" و سپس در "جستجوی بیشتر" هدر میدهند. برخی از افراد حتی لیست فیلم و سریالها را به صورت آنلاین در خارج از سرویسهای استریم جستجو میکنند تا بتوانند به توصیههای مفیدی برای تماشای موارد بعدی خود دست یابند.
برای حل این مشکل اساسی، تمام کاری که یک دیزاینر باید انجام دهد استفاده از بهترین اصول طراحی UI / UX جهت ایجاد یک تجربه کاربری شخصی سازی شده برای هر کدام از انواع کاربران میباشد.
درحال حاضر بسیاری از سرویسهای موجود با استفاده از این تکنیکها مشکلات کاربران خود را در کشف و مشاهده محتوای آنلاین از بین بردهاند. شما هم میتوانید از همین طریق به کاربران خود در کشف محتوایی شخصیسازی شده کمک کرده و با طراحی کارآمد تجربه کاربری، مشتریان بیشتری را جذب سرویس خود کنید.
در مقاله امروز نویسنده همراه با بررسی سرویسهای مختلف به ارائه راهحلهای پیشنهادی در این زمینه میپرازد.
http://bit.ly/dxgn778
(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)
نویسنده: نیما حکیمرابط
#کشفمحتوا #تجربه_کاربری #سرویسVOD
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بزرگترین چالش در سرویسهای استریم پخش فیلم و سریال از طریق اینترنت مانند Hotstar و Netflix، کاهش زمان کشف محتوا است. هرچه کاربران سریعتر به محتوایی که دوست دارند برسند، احتمال ماندن آنها در سرویس بیشتر است.
محتوا دلیل اصلی مراجعه کاربران به این سرویسها و خرید از آنهاست، اما وقتی مخاطب به حجم بالای محتوا دسترسی داشته باشد ولی نداند که چه چیزی را میخواهد تماشا کند، این حجم محتوا برای او چه سودی دارد؟
گزارش" How tech will transform content discovery" که در نوامبر ۲۰۱۷ توسط PWC منتشر شده است بیان میکند که در ۴۲٪ اوقات، کاربران نمیدانند که چه چیزی را میخواهند تماشا کنند. جستجوی صدها هزار نمایش تلویزیونی و فیلم بدون دانستن اینکه کدام یک از آنها با سلیقه ما مطابقت دارد امری طاقت فرسا است.
از سوی دیگر در بسیاری از موارد جستجوی محتوای مرتبط با سلیقه کاربران اغلب ناموفق است و نتیجه کشف محتوای نامرتبط نیز منجر به ایجاد تجربه ناخوشایندی برای کاربر میگردد.
طبق تحقیقات اخیر "بنچمارک تجربه کاربری" توسط PeepalDesign (با اندازه نمونه ۲۰ کاربر سرویسهای استریم آنلاین فیلم و سریال)، کشف محتوا در این سرویسها فرایندی است که عمدتاً اکثر کاربران را گیج و ناراضی میکند. خلاصه نتایج این بررسی، در موارد زیر آورده شده است:
۱- محتوای مرتبط پیشنهاد شده به کاربر چندان کارآمد نیست. این مورد در اکثر پلتفرمهای مورد استفاده صادق بوده و اکثر کاربران اذعان داشتهاند که محتوای پیشنهادی "ممکن است شما هم دوست داشته باشید" معمولاً با روحیه، عادات مشاهده و یا حتی آخرین ویدیوی تماشا شده آنها ارتباطی نداشته است.
۲- کاربران اغلب عدم فیلتر کردن محتوا (زبان، سبک و غیره) را به عنوان یک مشکل عنوان میکنند.
۳- طبقهبندی صحیح محتوا بر اساس زبان، نوع محتوا (تفکیک فیلمها از نمایشهای تلویزیونی، انواع ژانرها، درجهبندی مخاطب و غیره) به عنوان اصلاحات پیشنهادی پژوهش، بسیار مورد استقبال کاربران قرار گرفت.
طبق نتایج بدست آمده از این تحقیقات میتوان اینگونه نتیجه گرفت که بیشتر کاربران وقت زیادی را در بخشهای "جستجو" و سپس در "جستجوی بیشتر" هدر میدهند. برخی از افراد حتی لیست فیلم و سریالها را به صورت آنلاین در خارج از سرویسهای استریم جستجو میکنند تا بتوانند به توصیههای مفیدی برای تماشای موارد بعدی خود دست یابند.
برای حل این مشکل اساسی، تمام کاری که یک دیزاینر باید انجام دهد استفاده از بهترین اصول طراحی UI / UX جهت ایجاد یک تجربه کاربری شخصی سازی شده برای هر کدام از انواع کاربران میباشد.
درحال حاضر بسیاری از سرویسهای موجود با استفاده از این تکنیکها مشکلات کاربران خود را در کشف و مشاهده محتوای آنلاین از بین بردهاند. شما هم میتوانید از همین طریق به کاربران خود در کشف محتوایی شخصیسازی شده کمک کرده و با طراحی کارآمد تجربه کاربری، مشتریان بیشتری را جذب سرویس خود کنید.
در مقاله امروز نویسنده همراه با بررسی سرویسهای مختلف به ارائه راهحلهای پیشنهادی در این زمینه میپرازد.
http://bit.ly/dxgn778
(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)
نویسنده: نیما حکیمرابط
#کشفمحتوا #تجربه_کاربری #سرویسVOD
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
Medium
UX Benchmarking: Content Discovery on Video Streaming Apps
Why are content discovery experiences bad? According to a recent UX Benchmarking research report, Content discovery as a process leaves most users confused & dissatisfied.
راهنمای دیزاین مینیمال
مینیمالیسم مفهومی در تلاش برای نشان دادن «Less is more» و در جایجای زندگی ما ورود کرده است. برای برخی، یک سبک زندگی و برای افرادی دیگر یک ذهنیت سازمانگرایانه است. در تعریف ساده، اینطور آمده است که مینیمالیسم روشی برای ارائه با استفاده از کمترین متریال موجود است که این متریال شامل اشکال، رنگها و … است. بیایید به این مفهوم در طراحی دیجیتال بپردازیم.
فضای خالی
سندروم فضای خالی پدیدهای است که هنگام شروع پروژهی جدید بر هر طراحی تاثیر میگذارد. اما چگونه؟ آیا تا بحال شده، سعی در پرکردن قسمتهای خالی دیزاین خود کنید و در غیر اینصورت رضایت قلبی نداشته باشید؟! مینیمالیسم نگاه دیگری به این قضیه انداخته و آن را بخشی از طرح حساب میکند.
این فضای خالی به طرح شما روح و نفس جدیدی خواهد بخشید، در نقطه مقابل، طرح شلوغ و با عناصر زیاد، می تواند برای کاربر طاقتفرسا و نفسبر باشد.
رنگ
اشتباهی که ممکن است بیشتر طراحان در این قسمت بکنند این است که لزوما نیاز به استفاده از رنگ سفید نیست. در استفاده از پالت رنگها و ترکیبات جدید جسور باشید.
عکاسی و تصویرسازی
اینکه میگویند به وسیلهی یک عکس میتوان هزار مفهوم را به کاربر منتقل کرد، کاملا درست است. پس میتوانید عکسها و تصویرسازیها را بهترین همراه برای مسیر دیزاین خود کنید. به وسیلهی آنها میتوانید لحن طراحی خود را در ابتدا مشخص کرده و کاربر را درگیر خود کنید.
تایپوگرافی و اعداد
اما به غیر از مواردی که بالاتر گفتیم، چیز شگفتانگیزتری به نام تایپوگرافی وجود دارد. میتوانید فونتهای مختلف را با عکسها و رنگهای خود تست کنید. دقیقا بمانند نقاشی روی بوم، به طرح خود روح ببخشید.
اشکال و پترنها
یکی دیگر از عناصر طراحی مینیمالیسم، اشکال و پترنهای طراحی هستند. میتوانید از یک پترن منحصر به فرد خود استفاده کنید یا از طرحهای دیگر الهام بگیرید.
در ادامه، میتوانید مثالهای مختلف در خصوص موارد بالا را بیابید.
http://bit.ly/dxgn779
(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراحی #مینیمالیسم #مینیمال #تایپوگرافی #فضای_خالی #رنگ #اشکال #پترن #تصویرسازی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
مینیمالیسم مفهومی در تلاش برای نشان دادن «Less is more» و در جایجای زندگی ما ورود کرده است. برای برخی، یک سبک زندگی و برای افرادی دیگر یک ذهنیت سازمانگرایانه است. در تعریف ساده، اینطور آمده است که مینیمالیسم روشی برای ارائه با استفاده از کمترین متریال موجود است که این متریال شامل اشکال، رنگها و … است. بیایید به این مفهوم در طراحی دیجیتال بپردازیم.
فضای خالی
سندروم فضای خالی پدیدهای است که هنگام شروع پروژهی جدید بر هر طراحی تاثیر میگذارد. اما چگونه؟ آیا تا بحال شده، سعی در پرکردن قسمتهای خالی دیزاین خود کنید و در غیر اینصورت رضایت قلبی نداشته باشید؟! مینیمالیسم نگاه دیگری به این قضیه انداخته و آن را بخشی از طرح حساب میکند.
این فضای خالی به طرح شما روح و نفس جدیدی خواهد بخشید، در نقطه مقابل، طرح شلوغ و با عناصر زیاد، می تواند برای کاربر طاقتفرسا و نفسبر باشد.
رنگ
اشتباهی که ممکن است بیشتر طراحان در این قسمت بکنند این است که لزوما نیاز به استفاده از رنگ سفید نیست. در استفاده از پالت رنگها و ترکیبات جدید جسور باشید.
عکاسی و تصویرسازی
اینکه میگویند به وسیلهی یک عکس میتوان هزار مفهوم را به کاربر منتقل کرد، کاملا درست است. پس میتوانید عکسها و تصویرسازیها را بهترین همراه برای مسیر دیزاین خود کنید. به وسیلهی آنها میتوانید لحن طراحی خود را در ابتدا مشخص کرده و کاربر را درگیر خود کنید.
تایپوگرافی و اعداد
اما به غیر از مواردی که بالاتر گفتیم، چیز شگفتانگیزتری به نام تایپوگرافی وجود دارد. میتوانید فونتهای مختلف را با عکسها و رنگهای خود تست کنید. دقیقا بمانند نقاشی روی بوم، به طرح خود روح ببخشید.
اشکال و پترنها
یکی دیگر از عناصر طراحی مینیمالیسم، اشکال و پترنهای طراحی هستند. میتوانید از یک پترن منحصر به فرد خود استفاده کنید یا از طرحهای دیگر الهام بگیرید.
در ادامه، میتوانید مثالهای مختلف در خصوص موارد بالا را بیابید.
http://bit.ly/dxgn779
(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا وفائی
#طراحی #مینیمالیسم #مینیمال #تایپوگرافی #فضای_خالی #رنگ #اشکال #پترن #تصویرسازی
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
A guide to minimalist design
The reign of white space.
طراحی کارتها
کارتها یکی از المانهای پرکاربرد در طراحی رابط کاربری هستند و در اغلب رابطهای کاربری میتوان نمونهای از این المانها را مشاهده کرد. پیش از اینکه به سراغ نکات مهم در طراحی کارتها برویم، اجازه دهید تعریفی از کارت داشته باشیم. کارتها محفظههایی شامل مجموعهای از اطلاعات کوتاه و مرتبط به هم هستند. کارتها از لحاظ شکل و اندازه مشابه همان کارتهایی هستند که در بازیها مورد استفاده قرار میگیرند و نشان دهنده توصیفی کوتاه درباره یک مفهوم واحد هستند.
اگر بخواهیم اجزای تشکیلدهنده یک کارت را به طور کلی بررسی کنیم، موارد قابل اشاره شامل «عنوان»، «متن ثانویه یا زیرعنوان»، «متن ثالث»، «عکس یا ویدئو»، «دکمه فراخوان(CTA)» و «برچسب یا تگ» است. هر کارت براساس عملکرد و ساختار آن میتواند شامل همه یا تعدادی از این عناوین باشد.
از جمله نکات کاربردی در طراحی کارتها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- توجه به اختصار و سادگی کارت و اجتناب از قرار دادن اطلاعات غیرمهم و غیرکاربردی.
۲- قراردادن نقاط اتصال (Hook) که موجب تاثیر بر روند تصمیمگیری کاربر خواهد شد.
۳- رعایت ساختار کلی کارتها در طراحی و توجه به اسکنپذیری آن.
۴- توجه به مقیاس و اندازه کارتها و نحوه قرارگیری اطلاعات مختلف در کارت.
۵- طراحی برخلاف روند کلی طرح و ایجاد تمایز در کارتها برای جلب توجه کاربر.
۶- توجه به رفتار کاربر و محدودیتها برای تصمیمگیری درباره نحوه استفاده از کارتها از لحاظ تعداد، ترتیب و قابلیت کلیک شدن آنها.
۷- توجه به مشخصات دسترسیپذیری کارت برای افراد دارای محدودیتهای مختلف.
برای آشنایی بیشتر با نکات مربوط به طراحی کارتها و مطالعه دقیقتر درباره موارد ذکر شده میتوانید مقاله زیر را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn780
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#طراحی #کارت
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
کارتها یکی از المانهای پرکاربرد در طراحی رابط کاربری هستند و در اغلب رابطهای کاربری میتوان نمونهای از این المانها را مشاهده کرد. پیش از اینکه به سراغ نکات مهم در طراحی کارتها برویم، اجازه دهید تعریفی از کارت داشته باشیم. کارتها محفظههایی شامل مجموعهای از اطلاعات کوتاه و مرتبط به هم هستند. کارتها از لحاظ شکل و اندازه مشابه همان کارتهایی هستند که در بازیها مورد استفاده قرار میگیرند و نشان دهنده توصیفی کوتاه درباره یک مفهوم واحد هستند.
اگر بخواهیم اجزای تشکیلدهنده یک کارت را به طور کلی بررسی کنیم، موارد قابل اشاره شامل «عنوان»، «متن ثانویه یا زیرعنوان»، «متن ثالث»، «عکس یا ویدئو»، «دکمه فراخوان(CTA)» و «برچسب یا تگ» است. هر کارت براساس عملکرد و ساختار آن میتواند شامل همه یا تعدادی از این عناوین باشد.
از جمله نکات کاربردی در طراحی کارتها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- توجه به اختصار و سادگی کارت و اجتناب از قرار دادن اطلاعات غیرمهم و غیرکاربردی.
۲- قراردادن نقاط اتصال (Hook) که موجب تاثیر بر روند تصمیمگیری کاربر خواهد شد.
۳- رعایت ساختار کلی کارتها در طراحی و توجه به اسکنپذیری آن.
۴- توجه به مقیاس و اندازه کارتها و نحوه قرارگیری اطلاعات مختلف در کارت.
۵- طراحی برخلاف روند کلی طرح و ایجاد تمایز در کارتها برای جلب توجه کاربر.
۶- توجه به رفتار کاربر و محدودیتها برای تصمیمگیری درباره نحوه استفاده از کارتها از لحاظ تعداد، ترتیب و قابلیت کلیک شدن آنها.
۷- توجه به مشخصات دسترسیپذیری کارت برای افراد دارای محدودیتهای مختلف.
برای آشنایی بیشتر با نکات مربوط به طراحی کارتها و مطالعه دقیقتر درباره موارد ذکر شده میتوانید مقاله زیر را مطالعه کنید:
http://bit.ly/dxgn780
(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)
نویسنده: محمدرضا پناهی
#طراحی #کارت
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
Medium
Designing cards
Basic tips for and what to keep in mind while designing UX Cards
بازی سرعت و کیفیت هنگام ساخت محصول
در توسعه محصول، سرعت و کیفیت دو متغیر مهم هستند. اولویتبندی یکی، معمولاً به هزینهی دیگری است. شیوه معرفی شده در این مقاله به شما کمک میکند تا این دو را درست سبک-سنگین کنید.
چگونه از آن استفاده کنیم؟
تصمیم شما برای اولویتبندی سرعت یا کیفیت، باید براساس اعتماد شما به موارد زیر باشد:
۱. اهمیت مسئلهای که مشغول حل آن هستید
۲. صحت و درستی راهحلِ مسئله
قبل از شروع، اطمینان حاصل کنید که اعتماد شما به جای دیدگاههای ذهنی، مبتنی بر داده است.
سه نتیجه اساسی وجود دارد:
۰ آیا اعتماد شما در اهمیت مسئله کم است؟ ← بر سرعت تمرکز کنید.
۰ آیا اعتماد شما به مشکل و راهحل آن بالاست؟ ← روی کیفیت تمرکز کنید.
۰ آیا اعتماد شما در اهمیت مسئله زیاد است ولی در راهحل آن کم است؟ ← هم سرعت و هم کیفیت را متعادل کنید.
البته که اعتماد مثل یک کلید عمل نمیکند، ولی میتواند به عنوان یک مقیاس کار کند. که در آخر نتیجه، بسیار دقیق و ظریفتر خواهد بود.
مقالهی زیر را باز کنید، صفحه را اسکرول کرده و به شمارهی ۶ بروید. طیفی زیبا از این ابزار تصمیمگیری به شما نمایش داده است که به فهم و تثبیت بهتر این روش در ذهن کمک خواهد کرد. در ضمن در این مقاله نیز به مدلهای ذهنی دیگری در مورد مدیریت محصول اشاره شده است. امیدوارم که برای شما سودمند باشد.
http://bit.ly/dxgn781
(زمان حدودی مطالعهی کامل مقاله: ۱۴ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تصمیم_گیری #مدیریت_محصول #سرعت #کیفیت #توسعه_محصول
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
در توسعه محصول، سرعت و کیفیت دو متغیر مهم هستند. اولویتبندی یکی، معمولاً به هزینهی دیگری است. شیوه معرفی شده در این مقاله به شما کمک میکند تا این دو را درست سبک-سنگین کنید.
چگونه از آن استفاده کنیم؟
تصمیم شما برای اولویتبندی سرعت یا کیفیت، باید براساس اعتماد شما به موارد زیر باشد:
۱. اهمیت مسئلهای که مشغول حل آن هستید
۲. صحت و درستی راهحلِ مسئله
قبل از شروع، اطمینان حاصل کنید که اعتماد شما به جای دیدگاههای ذهنی، مبتنی بر داده است.
سه نتیجه اساسی وجود دارد:
۰ آیا اعتماد شما در اهمیت مسئله کم است؟ ← بر سرعت تمرکز کنید.
۰ آیا اعتماد شما به مشکل و راهحل آن بالاست؟ ← روی کیفیت تمرکز کنید.
۰ آیا اعتماد شما در اهمیت مسئله زیاد است ولی در راهحل آن کم است؟ ← هم سرعت و هم کیفیت را متعادل کنید.
البته که اعتماد مثل یک کلید عمل نمیکند، ولی میتواند به عنوان یک مقیاس کار کند. که در آخر نتیجه، بسیار دقیق و ظریفتر خواهد بود.
مقالهی زیر را باز کنید، صفحه را اسکرول کرده و به شمارهی ۶ بروید. طیفی زیبا از این ابزار تصمیمگیری به شما نمایش داده است که به فهم و تثبیت بهتر این روش در ذهن کمک خواهد کرد. در ضمن در این مقاله نیز به مدلهای ذهنی دیگری در مورد مدیریت محصول اشاره شده است. امیدوارم که برای شما سودمند باشد.
http://bit.ly/dxgn781
(زمان حدودی مطالعهی کامل مقاله: ۱۴ دقیقه)
نویسنده: حسین میرزاده
#تصمیم_گیری #مدیریت_محصول #سرعت #کیفیت #توسعه_محصول
@Dexign فلسفه دیزاین
_____
Medium
Product Management Mental Models for Everyone
Mental models are simple expressions of complex processes or relationships. These models are accumulated over time by an individual and…
قدمهای حیاتی در مسیر طراحی لوگو
هر چه پیش میرویم طراحی لوگوها فارغ از اینکه از چه نوعی باشند به سمت سادهتر شدن تمایل پیدا کرده است، این اتفاق باعث شده تا برخی از مشتریان کارهای طراحی و حتی گاهی طراحان، مسیر طراحی لوگو را نیز ساده، کمزحمت و بینیاز از دانش و مهارت تلقی کنند. اما واقعیت غیر از این است.
لوگوها در ارتباط تنگاتنگ با تمامی جنبههای سرویس یا محصولی که معرفی میکنند هستند. کاربر و تجربه کاربری، بازار و بازاریابی در کنار هویت و فضای حاکم بر محصول همگی بر روی شکلگیری یک لوگو تاثیر گذاشته و از آن تاثیر میگیرند. این ارتباط همهجانبه طراحی لوگو را به یکی از حیاتیترین و پرچالشترین مراحل در پروسه طراحی محصول تبدیل کرده است که برای به درستی انجام دادن آن به برداشتن قدمهایی دقیق و جامع نیاز داریم.
۱. تعریف وظایف، خواستهها و اهداف
طراحی لوگو نیز مانند هر مسیر طراحی دیگری با تعریف مسئله و اهدافی که از حل آن مسئله داریم شروع میشود. در ادامهی کار ممکن است اهداف تغییر کرده یا وظایف طراحی دوباره تعریف شوند بااینحال اگر در ابتدا آنها را تعریف نکنیم در همان ابتدای مسیر سردرگم شده و راه به جایی نخواهیم برد.
۲. تحقیق، تحقیق و تحقیق
در این قدم طراح لوگو میبایست دو مسیر تحقیقاتی حیاتی را پیش گرفته و تکمیل کند؛ یک، تحقیقات کاربر که به شناخت نیازها و خواستههای کاربران بالقوه منتهی میشود و دو، تحقیقات بازار که به بررسی عملکرد رقبا و ویژگیهای کنونی بازار هدف میپردازد.
۳. کاوشهای خلاقانه
طراح با کولهباری از اطلاعات، آمار و دستاوردهای تحقیقاتی به این مرحله رسیده و حالا میبایست از تمامی آنها برای جهتدهی به سبک طراحی لوگو استفاده کند. هدف از برداشتن این قدم دستیابی به یک یا چند سبک ایدهآل در طراحی لوگو است که تمامی اهداف و نیازهای تعریفشده را در نظر گرفته باشد.
۴. نهایی کردن ایده
در این قدم طراح جهت و سبکی را که در مرحله پیشین انتخاب کرده پیش گرفته و با افزودن جزئیات و ویژگیهای بصری ایدهی اولیه را پختهتر کرده و در نهایت آن را تکمیل میکند
۵. تست
شاید فکر کنیم که کار طراح در مرحله قبل و با نهایی کردن طرح به پایان رسیده است، اما اینطور نیست. تست کردن یکی از قدمهای اساسی در هر مسیر طراحی است و طراحی لوگو نیز از این قاعده مستثنی نیست. لوگوها در محیطهای متنوع، اندازههای مختلف و توسط کاربرانی با تواناییهای شناختی متغیر دیده میشوند. پس باید برای اطمینان از کارا بودنشان در تمامی این وضعیتها آزموده شوند.
۶. تنظیم راهنمای سبک (Style guide)
آخرین قدم در این مسیر طراحی تنظیم یک راهنمای سبک جامع و شفاف از لوگوی طراحی و تستشده است. این راهنما شامل شیوههای درست و نادرست استفاده از لوگو برای اهداف و محیطهای مختلف میباشد و کارا ماندن لوگو پس از تحویل به مشتری را تضمین میکند.
برای مطالعهی بیشتر در رابطه با هر یک این قدمها و ویژگیهای یه لوگوی کارآمد به این مقاله و مثالهای تصویری جذابش مراجعه کنید.
http://bit.ly/dxgn782
(زمان حدودی مطالعه: ۱۱ دقیقه)
نویسنده: ریحانه خدایی
#تفکر_طراحی #لوگو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
هر چه پیش میرویم طراحی لوگوها فارغ از اینکه از چه نوعی باشند به سمت سادهتر شدن تمایل پیدا کرده است، این اتفاق باعث شده تا برخی از مشتریان کارهای طراحی و حتی گاهی طراحان، مسیر طراحی لوگو را نیز ساده، کمزحمت و بینیاز از دانش و مهارت تلقی کنند. اما واقعیت غیر از این است.
لوگوها در ارتباط تنگاتنگ با تمامی جنبههای سرویس یا محصولی که معرفی میکنند هستند. کاربر و تجربه کاربری، بازار و بازاریابی در کنار هویت و فضای حاکم بر محصول همگی بر روی شکلگیری یک لوگو تاثیر گذاشته و از آن تاثیر میگیرند. این ارتباط همهجانبه طراحی لوگو را به یکی از حیاتیترین و پرچالشترین مراحل در پروسه طراحی محصول تبدیل کرده است که برای به درستی انجام دادن آن به برداشتن قدمهایی دقیق و جامع نیاز داریم.
۱. تعریف وظایف، خواستهها و اهداف
طراحی لوگو نیز مانند هر مسیر طراحی دیگری با تعریف مسئله و اهدافی که از حل آن مسئله داریم شروع میشود. در ادامهی کار ممکن است اهداف تغییر کرده یا وظایف طراحی دوباره تعریف شوند بااینحال اگر در ابتدا آنها را تعریف نکنیم در همان ابتدای مسیر سردرگم شده و راه به جایی نخواهیم برد.
۲. تحقیق، تحقیق و تحقیق
در این قدم طراح لوگو میبایست دو مسیر تحقیقاتی حیاتی را پیش گرفته و تکمیل کند؛ یک، تحقیقات کاربر که به شناخت نیازها و خواستههای کاربران بالقوه منتهی میشود و دو، تحقیقات بازار که به بررسی عملکرد رقبا و ویژگیهای کنونی بازار هدف میپردازد.
۳. کاوشهای خلاقانه
طراح با کولهباری از اطلاعات، آمار و دستاوردهای تحقیقاتی به این مرحله رسیده و حالا میبایست از تمامی آنها برای جهتدهی به سبک طراحی لوگو استفاده کند. هدف از برداشتن این قدم دستیابی به یک یا چند سبک ایدهآل در طراحی لوگو است که تمامی اهداف و نیازهای تعریفشده را در نظر گرفته باشد.
۴. نهایی کردن ایده
در این قدم طراح جهت و سبکی را که در مرحله پیشین انتخاب کرده پیش گرفته و با افزودن جزئیات و ویژگیهای بصری ایدهی اولیه را پختهتر کرده و در نهایت آن را تکمیل میکند
۵. تست
شاید فکر کنیم که کار طراح در مرحله قبل و با نهایی کردن طرح به پایان رسیده است، اما اینطور نیست. تست کردن یکی از قدمهای اساسی در هر مسیر طراحی است و طراحی لوگو نیز از این قاعده مستثنی نیست. لوگوها در محیطهای متنوع، اندازههای مختلف و توسط کاربرانی با تواناییهای شناختی متغیر دیده میشوند. پس باید برای اطمینان از کارا بودنشان در تمامی این وضعیتها آزموده شوند.
۶. تنظیم راهنمای سبک (Style guide)
آخرین قدم در این مسیر طراحی تنظیم یک راهنمای سبک جامع و شفاف از لوگوی طراحی و تستشده است. این راهنما شامل شیوههای درست و نادرست استفاده از لوگو برای اهداف و محیطهای مختلف میباشد و کارا ماندن لوگو پس از تحویل به مشتری را تضمین میکند.
برای مطالعهی بیشتر در رابطه با هر یک این قدمها و ویژگیهای یه لوگوی کارآمد به این مقاله و مثالهای تصویری جذابش مراجعه کنید.
http://bit.ly/dxgn782
(زمان حدودی مطالعه: ۱۱ دقیقه)
نویسنده: ریحانه خدایی
#تفکر_طراحی #لوگو
@Dexign فلسفه دیزاین
______
Medium
Logo Design: Creative Stages.
Logos are perhaps as vital and crucial for marketing success of a brand or company as appearance is important for the first meeting with a…