✅ دکتر محمدامین قانعیراد درگذشت
📍 سیدمحمدامین قانعی راد، رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران، عضو هیئت علمی و استاد جامعه شناسی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ساعتی پیش (۲۴ خردادماه) پس از دوره ای تحمل بیماری سرطان در سن ۶۳ سالگی درگذشت.
دکتر سید محمد امین قانعی راد متولد سال ۱۳۲۴در شهر ری ، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه دارای دکتری جامعه شناسی از دانشگاه تهران در سال۱۳۶۸ و عضو هئیت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور میباشد. وی دارای مدرک لیسانس پژوهشگری اجتماعی ، درسال ۱۳۶۴فوقلیسانس جامعه شناسی ۱۳۶۸ و دکتری همین رشته از دانشگاه تهران می باشد. دکتر قانعی راد از جمله جامعه شناسانی است که به رابطه ی علم و جامعه شناسی و نیز به جامعهشناسی به دیده تخصصی می نگرد.
کتابشناسی
«ساختار مدیریت نظام علمی کشور»، تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۲
«نظام علمی کشور در برنامه سوم توسعه»، تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۲
«ناهمزمانی دانش: روابط علم و نظامهای اجتماعی – اقتصادی در ایران»، تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۲
«تبارشناسی عقلانیت مدرن» (قرائتی پست مدرن از اندیشهٔ دکتر علی شریعتی)، ویراسته بیژن عبدالکریمی، تهران: انتشارات نقد فرهنگ، ۱۳۸۱
«جامعهشناسی رشد و افول علم در ایران»، تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۴
«تعاملات و ارتباطات در اجتماع علمی»، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۵
«مشارکت سیاسی و اجتماعی نخبگان»، تهران:راه دان، ۱۳۸۹.
«تحلیل فرهنگی صنعت»، تهران: پژوهشگاه هنر، فرهنگ و ارتباطات، ۱۳۸۸
«جامعهشناسی کنشگران علمی در ایران»، با همکاری فرهاد خسرو خاور، تهران: نشر علم، ۱۳۹۰
«هابرماس و روشنفکران ایرانی»، با همکاری علی پایا، تهران: طرح نو، زیر چاپ
انگاره این ضایعه دردناک را به خانواده علوم اجتماعی تسلیت عرض میکند. و برای دستیابی به دیگر نوشتههایی از دکتر قانعیراد که در انگاره منتشر شدهبود، میتوانید از آرشیو وی بازدید کنید.
Image already added
📎 https://engare.net/rip_ghaneirad/
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
📍 سیدمحمدامین قانعی راد، رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران، عضو هیئت علمی و استاد جامعه شناسی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور ساعتی پیش (۲۴ خردادماه) پس از دوره ای تحمل بیماری سرطان در سن ۶۳ سالگی درگذشت.
دکتر سید محمد امین قانعی راد متولد سال ۱۳۲۴در شهر ری ، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه دارای دکتری جامعه شناسی از دانشگاه تهران در سال۱۳۶۸ و عضو هئیت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور میباشد. وی دارای مدرک لیسانس پژوهشگری اجتماعی ، درسال ۱۳۶۴فوقلیسانس جامعه شناسی ۱۳۶۸ و دکتری همین رشته از دانشگاه تهران می باشد. دکتر قانعی راد از جمله جامعه شناسانی است که به رابطه ی علم و جامعه شناسی و نیز به جامعهشناسی به دیده تخصصی می نگرد.
کتابشناسی
«ساختار مدیریت نظام علمی کشور»، تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۲
«نظام علمی کشور در برنامه سوم توسعه»، تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۲
«ناهمزمانی دانش: روابط علم و نظامهای اجتماعی – اقتصادی در ایران»، تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۲
«تبارشناسی عقلانیت مدرن» (قرائتی پست مدرن از اندیشهٔ دکتر علی شریعتی)، ویراسته بیژن عبدالکریمی، تهران: انتشارات نقد فرهنگ، ۱۳۸۱
«جامعهشناسی رشد و افول علم در ایران»، تهران: مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۱۳۸۴
«تعاملات و ارتباطات در اجتماع علمی»، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۸۵
«مشارکت سیاسی و اجتماعی نخبگان»، تهران:راه دان، ۱۳۸۹.
«تحلیل فرهنگی صنعت»، تهران: پژوهشگاه هنر، فرهنگ و ارتباطات، ۱۳۸۸
«جامعهشناسی کنشگران علمی در ایران»، با همکاری فرهاد خسرو خاور، تهران: نشر علم، ۱۳۹۰
«هابرماس و روشنفکران ایرانی»، با همکاری علی پایا، تهران: طرح نو، زیر چاپ
انگاره این ضایعه دردناک را به خانواده علوم اجتماعی تسلیت عرض میکند. و برای دستیابی به دیگر نوشتههایی از دکتر قانعیراد که در انگاره منتشر شدهبود، میتوانید از آرشیو وی بازدید کنید.
Image already added
📎 https://engare.net/rip_ghaneirad/
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ اطلاعیه انجمن جامعهشناسی ایران نسبت به مراسم تشییع دکتر قانعی راد
از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش
با کمال تاسف خبردار شدیم استاد دکتر سید محمدامین قانعی راد، استاد بزرگ جامعه شناسی و رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران با جهان فانی وداع کرده است.اجتماع علمی کشور و جامعه شناسی ایران در این فقدان بزرگ عمیقاَ متأثر و ماتم زده اند.
مصیبت از دست دادن این جامعه شناس فرهیخته و متعهد را به خانواده محترم قانعی راد، اجتماع علمی کشور، اعضای انجمن جامعه شناسی ایران، همه دوستان، همکاران و دانشجویان این استاد فقید تسلیت عرض می کنیم و از پروردگار مهربان برای روح بلندش آرامش و رحمت مسئلت داریم.
روانش شاد و یاد و آرمان های بلندش ماندگار باد.
هیات مدیره انجمن جامعه شناسی ایران
بدینوسیله به اطلاع دوستان، همکاران و اعضای محترم انجمن جامعه شناسی ایران و اجتماع علمی کشور و دوست داران استاد دکتر محمد امین قانعی راد می رساند، مراسم وداع با پیکر پاک این استاد فرزانه صبح روز یکشنبه ۲۷ خرداد ماه ۱۳۹۷ از محل کارش در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور تودیع و پس از آن از انجمن جامعه شناسی ایران واقع در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تا قطعه نام آوران بهشت زهرا تشییع میشود. برگزار میشود.
مراسم تودیع: ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه؛ خیابان ملاصدرا، خیابان شیراز جنوبی، خیابان سهیل، پلاک ۹ (مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
مراسم تشییع: ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه؛ بزرگراه جلال آلاحمد، جنب دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران (انجمن جامعه شناسی ایران)
مراسم ترحیم: روز سه شنبه ۲۹ خردادماه، ساعت ۱۴ تا ۱۵ و ۳۰ دقیقه؛ مسجد جامع شهرک قدس میدان صنعت
📎 https://engare.net/isi_ghaneirad/
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
از شمار دو چشم یک تن کم وز شمار خرد هزاران بیش
با کمال تاسف خبردار شدیم استاد دکتر سید محمدامین قانعی راد، استاد بزرگ جامعه شناسی و رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران با جهان فانی وداع کرده است.اجتماع علمی کشور و جامعه شناسی ایران در این فقدان بزرگ عمیقاَ متأثر و ماتم زده اند.
مصیبت از دست دادن این جامعه شناس فرهیخته و متعهد را به خانواده محترم قانعی راد، اجتماع علمی کشور، اعضای انجمن جامعه شناسی ایران، همه دوستان، همکاران و دانشجویان این استاد فقید تسلیت عرض می کنیم و از پروردگار مهربان برای روح بلندش آرامش و رحمت مسئلت داریم.
روانش شاد و یاد و آرمان های بلندش ماندگار باد.
هیات مدیره انجمن جامعه شناسی ایران
بدینوسیله به اطلاع دوستان، همکاران و اعضای محترم انجمن جامعه شناسی ایران و اجتماع علمی کشور و دوست داران استاد دکتر محمد امین قانعی راد می رساند، مراسم وداع با پیکر پاک این استاد فرزانه صبح روز یکشنبه ۲۷ خرداد ماه ۱۳۹۷ از محل کارش در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور تودیع و پس از آن از انجمن جامعه شناسی ایران واقع در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران تا قطعه نام آوران بهشت زهرا تشییع میشود. برگزار میشود.
مراسم تودیع: ساعت ۸ و ۳۰ دقیقه؛ خیابان ملاصدرا، خیابان شیراز جنوبی، خیابان سهیل، پلاک ۹ (مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
مراسم تشییع: ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه؛ بزرگراه جلال آلاحمد، جنب دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران (انجمن جامعه شناسی ایران)
مراسم ترحیم: روز سه شنبه ۲۹ خردادماه، ساعت ۱۴ تا ۱۵ و ۳۰ دقیقه؛ مسجد جامع شهرک قدس میدان صنعت
📎 https://engare.net/isi_ghaneirad/
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ چه زیباست این صحنه هایی که دانشجویان استاد قانعی راد به نیکی از نیکی های آموزشی و اخلاقی استادشان یاد می کنند.
🖋 نعمتالله فاضلی
📍 چه زیباست این صحنه هایی که دانشجویان استاد قانعی راد به نیکی از نیکی های آموزشی و اخلاقی استادشان یاد می کنند. کاش می توانستیم از بزرگان دیگر هم که زنده هستند چنین زیبا سخن بگوییم. من خرسندم که تا زمانی که استادم دکتر قانعی راد زنده بود در سخنرانی ها و نوشته هایم از توانایی ها و خدماتش نام بردم و بخشی از یکی از کتاب هایم را به معرفی و نقد آرای او اختصاص دادم که امیدوارم بزودی این کتاب چاپ شود. دوستان خوبم بیاییم از بزرگانی چون هادی خانیکی، حاتم قادری، محمد جواد کاشی، محمود سریع القلم،...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1676
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 نعمتالله فاضلی
📍 چه زیباست این صحنه هایی که دانشجویان استاد قانعی راد به نیکی از نیکی های آموزشی و اخلاقی استادشان یاد می کنند. کاش می توانستیم از بزرگان دیگر هم که زنده هستند چنین زیبا سخن بگوییم. من خرسندم که تا زمانی که استادم دکتر قانعی راد زنده بود در سخنرانی ها و نوشته هایم از توانایی ها و خدماتش نام بردم و بخشی از یکی از کتاب هایم را به معرفی و نقد آرای او اختصاص دادم که امیدوارم بزودی این کتاب چاپ شود. دوستان خوبم بیاییم از بزرگانی چون هادی خانیکی، حاتم قادری، محمد جواد کاشی، محمود سریع القلم،...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1676
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ هجرت مردی که نگران ایران بود
🖋 محمد فاضلی
📍 جامعهشناسی و اصحاب اندیشه اجتماعی در ایران امروز سوگوار مردی شدند که سهمی بهسزا در بالیدن جامعهشناسی ایران داشته است. محمدامین قانعیراد (۱۳۹۷-۱۳۳۴)، استاد جامعهشناسی و رئیس پیشین انجمن جامعهشناسی ایران، غروب پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ایران را به قصد دیار باقی وداع گفت. محمدامین قانعیراد را از ابتدای دهه ۱۳۸۹ میشناختم، بارها گفتوگو کرده بودیم و در چند مورد از نزدیک با هم کار کردیم. خودش مرا برای نقد کتاب «جامعهشناسی رشد و افول علم در ایران» دعوت کرد. ایران را از عمق جان دوست داشت و دلش نگران حال و آینده ایران بود؛ و تا آخرین روزها که...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1682
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 محمد فاضلی
📍 جامعهشناسی و اصحاب اندیشه اجتماعی در ایران امروز سوگوار مردی شدند که سهمی بهسزا در بالیدن جامعهشناسی ایران داشته است. محمدامین قانعیراد (۱۳۹۷-۱۳۳۴)، استاد جامعهشناسی و رئیس پیشین انجمن جامعهشناسی ایران، غروب پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۷ ایران را به قصد دیار باقی وداع گفت. محمدامین قانعیراد را از ابتدای دهه ۱۳۸۹ میشناختم، بارها گفتوگو کرده بودیم و در چند مورد از نزدیک با هم کار کردیم. خودش مرا برای نقد کتاب «جامعهشناسی رشد و افول علم در ایران» دعوت کرد. ایران را از عمق جان دوست داشت و دلش نگران حال و آینده ایران بود؛ و تا آخرین روزها که...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1682
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ از اخلاق علم ورزی تا علم ورزی اخلاقی
🖋 سیدمحمود نجاتی حسینی
📍 زیست علمی عمومی دانشپژوهان شاخص منش و بینش انان است و هم میراثیست برای علم ورزی و هم الگویی است هنجاری اخلاقی برای اجتماع علمی.ازین لحاظ یاداوری خاطرات شخصی من از استاد قانعی راد شایدبتواند گوشه ای از سجایای اخلاقی ان فقید سعید را در دومین روز از درگذشت ان مرحوم یاداوری کند. مهم ترین خصیصه استاد قانعی راد اخلاق علم ورزی بود. این« اخلاق گفتگویی» را در گفتگوی علمی با همکاران و دانشجویان و اصحاب رسانه می توان دید.شخصا با ایشان هم در گروه تلگرامی جامعه شناسان تا همین اواخرو هم در برخی نشستهای تخصصی انجمن جامعه شناسی در...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1688
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 سیدمحمود نجاتی حسینی
📍 زیست علمی عمومی دانشپژوهان شاخص منش و بینش انان است و هم میراثیست برای علم ورزی و هم الگویی است هنجاری اخلاقی برای اجتماع علمی.ازین لحاظ یاداوری خاطرات شخصی من از استاد قانعی راد شایدبتواند گوشه ای از سجایای اخلاقی ان فقید سعید را در دومین روز از درگذشت ان مرحوم یاداوری کند. مهم ترین خصیصه استاد قانعی راد اخلاق علم ورزی بود. این« اخلاق گفتگویی» را در گفتگوی علمی با همکاران و دانشجویان و اصحاب رسانه می توان دید.شخصا با ایشان هم در گروه تلگرامی جامعه شناسان تا همین اواخرو هم در برخی نشستهای تخصصی انجمن جامعه شناسی در...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1688
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ دریغا که استادی متفکّر، مسؤول، و بسیار شایسته را از دست دادهایم!
🖋 حسن محدثی
📍 هفتهی پیش با صدایی رنجور تماس گرفت. ابتدا با همان لحن طنزآمیزاَش کنایهای خطاب به یکی از دانشجویاناش گفت و سپس مرا به همآیش “علوم اجتماعی و عرصهی عمومی” (که گویا پیشنهاد دهندهاش خود ایشان بود) دعوت کرد و تأکید نمود که چکیدهی مقاله بفرستم. ایشان گفت که تو هم در عرصهی عمومی فعّالی و بهتر است حتماً در این همآیش شرکت کنی! گفتم: چشم. حتماً شرکت میکنم. از حال و احوالاش پرسیدم و دعاگویان گفتم که آرزو میکنم بهبودی پیدا کند. رنجور گفت که دیگر امیدی به بهبودی ما نیست. صدای مردانهاش هنوز در گوش من طنینانداز است. تعطیلات...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1694
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 حسن محدثی
📍 هفتهی پیش با صدایی رنجور تماس گرفت. ابتدا با همان لحن طنزآمیزاَش کنایهای خطاب به یکی از دانشجویاناش گفت و سپس مرا به همآیش “علوم اجتماعی و عرصهی عمومی” (که گویا پیشنهاد دهندهاش خود ایشان بود) دعوت کرد و تأکید نمود که چکیدهی مقاله بفرستم. ایشان گفت که تو هم در عرصهی عمومی فعّالی و بهتر است حتماً در این همآیش شرکت کنی! گفتم: چشم. حتماً شرکت میکنم. از حال و احوالاش پرسیدم و دعاگویان گفتم که آرزو میکنم بهبودی پیدا کند. رنجور گفت که دیگر امیدی به بهبودی ما نیست. صدای مردانهاش هنوز در گوش من طنینانداز است. تعطیلات...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1694
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ قانعی راد از میان ما نمی رود
🖋 عباس کاظمی
خبر باور نکردنی مرگ دکتر قانعی راد را شنیدم . خبری ناگوار در لحظات گوارای عیدفطر. اخرین بار ده روز پیش در جلسه جذب دانشجویان دکتری در کنارشان بودم. مثل همیشه با انگیزه و مشتاق به جامعه شناسی بنظر می رسید، چنانچه از لحظات بودن در کنارش درس می آموختم.
قانعی راد براستی جامعه شناسی بود که جامعه شناسانه می زیست، نه تنها به جامعه شناسی باور داشت، بلکه خود را مدافع جامعه شناسی می دانست. او همیشه نسبت به جریانات جدیدی که از جامعه شناسی عبور می کردند با تردید می نگریست.
قانعی راد جامعه شناسی بود که به مسایل خرد و پیش پاافتاده جامعه ایران علاقمند بود، در عین حال سعی می کرد همه این جزئیات را در بستر کلانتری تحلیل کند
من همواره کارهای او را دنبال می کردم، نظریات جامعه شناسی را گونه ای فهم کرده بود که بتواند در رویدادهای اجتماعی بکار بندد، با روشهای تحقیق به خوبی آشنا بود، با ابهت و اطمینان تدریس می کرد، در مسایل روز همیشه ورود می کرد، جامعه شناسی را از دپارتمانهای بی خاصیت دانشکده ای خارج کرد و به مطبوعات وارد می کرد، انجمن جامعه شناسی را ابهتی بی نظیر بخشید، دفاتر استانی انجمن را رونق داد، مرد گفت و گو بود، و معتقد بود که در هرصورت امید را نباید از دست داد و امید خود را تا لحظه مرگ از دست نداد تا وقتی که مرگ امیدوارانه او را در آغوش کشید.
برای من درک مرگ بزرگی چون او دشوار است. خدایش رحمت کند. امید دارم مرگ او هم بتواند زمینه دلبستگی عاطفی ما جامعه شناسان را تقویت کند
📎 https://engare.net/?p=1699
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 عباس کاظمی
خبر باور نکردنی مرگ دکتر قانعی راد را شنیدم . خبری ناگوار در لحظات گوارای عیدفطر. اخرین بار ده روز پیش در جلسه جذب دانشجویان دکتری در کنارشان بودم. مثل همیشه با انگیزه و مشتاق به جامعه شناسی بنظر می رسید، چنانچه از لحظات بودن در کنارش درس می آموختم.
قانعی راد براستی جامعه شناسی بود که جامعه شناسانه می زیست، نه تنها به جامعه شناسی باور داشت، بلکه خود را مدافع جامعه شناسی می دانست. او همیشه نسبت به جریانات جدیدی که از جامعه شناسی عبور می کردند با تردید می نگریست.
قانعی راد جامعه شناسی بود که به مسایل خرد و پیش پاافتاده جامعه ایران علاقمند بود، در عین حال سعی می کرد همه این جزئیات را در بستر کلانتری تحلیل کند
من همواره کارهای او را دنبال می کردم، نظریات جامعه شناسی را گونه ای فهم کرده بود که بتواند در رویدادهای اجتماعی بکار بندد، با روشهای تحقیق به خوبی آشنا بود، با ابهت و اطمینان تدریس می کرد، در مسایل روز همیشه ورود می کرد، جامعه شناسی را از دپارتمانهای بی خاصیت دانشکده ای خارج کرد و به مطبوعات وارد می کرد، انجمن جامعه شناسی را ابهتی بی نظیر بخشید، دفاتر استانی انجمن را رونق داد، مرد گفت و گو بود، و معتقد بود که در هرصورت امید را نباید از دست داد و امید خود را تا لحظه مرگ از دست نداد تا وقتی که مرگ امیدوارانه او را در آغوش کشید.
برای من درک مرگ بزرگی چون او دشوار است. خدایش رحمت کند. امید دارم مرگ او هم بتواند زمینه دلبستگی عاطفی ما جامعه شناسان را تقویت کند
📎 https://engare.net/?p=1699
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
Forwarded from انگاره | رسانه علوم اجتماعی و سیاستگذاری اجتماعی
🔸 بخش نویسنده مهمان به منظور ارسال یادداشتها و نوشتههای همراهان #انگاره در دسترس قرار گرفت.
🔆 https://engare.net/guest
🔸 انگاره
@EngareNet
🔆 https://engare.net/guest
🔸 انگاره
@EngareNet
✅ روشنفکر؛ سلبریتی نیست
🖋 حسن محدثی
📍 روزگاري يك متفكر حوزه ارتباطات گفته بود كه رسانهها ادامه حواس ما هستند. حالا شبكههاي اجتماعي بيش از پيش حواس ما را درگير خود كردهاند. بهطوريكه فيلتر يك پيامرسان به ما احساس فلج بودن ميدهد. اما روشنفكران به عنوان پيشروان تغييرات اجتماعي چگونه ميتوانند از درگيري ما با رسانههاي مجازي براي افزايش آگاهي استفاده كنند؟ آيا اثرگذاري روشنفكران براي ايجاد تغيير با شبكههاي اجتماعي بيشتر شده است؟ در همين رابطه سوالاتي از «حسن محدثي»، استاد جامعهشناسي پرسيديم. مدير گروه جامعهشناسي دين انجمن جامعهشناسي ايران معتقد است اگرچه قواعد حاكم بر شبكههاي اجتماعي كمابيش همان قواعد موجود در رسانههاي سنتي است اما نبايد تاثيرات و دستاوردهاي آن را دستكم گرفت.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1719
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 حسن محدثی
📍 روزگاري يك متفكر حوزه ارتباطات گفته بود كه رسانهها ادامه حواس ما هستند. حالا شبكههاي اجتماعي بيش از پيش حواس ما را درگير خود كردهاند. بهطوريكه فيلتر يك پيامرسان به ما احساس فلج بودن ميدهد. اما روشنفكران به عنوان پيشروان تغييرات اجتماعي چگونه ميتوانند از درگيري ما با رسانههاي مجازي براي افزايش آگاهي استفاده كنند؟ آيا اثرگذاري روشنفكران براي ايجاد تغيير با شبكههاي اجتماعي بيشتر شده است؟ در همين رابطه سوالاتي از «حسن محدثي»، استاد جامعهشناسي پرسيديم. مدير گروه جامعهشناسي دين انجمن جامعهشناسي ايران معتقد است اگرچه قواعد حاكم بر شبكههاي اجتماعي كمابيش همان قواعد موجود در رسانههاي سنتي است اما نبايد تاثيرات و دستاوردهاي آن را دستكم گرفت.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1719
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ دانلود کتاب شش راهبرد تلفیق روشها و تلفیق دادهها در علوم اجتماعی
🖋 نوشته جنیفر میستون
ترجمه حسین شیران
📍 این مقاله به عنوان یک راهنمای عملی با هدف دستیابی آسان به برخی از موضوعات کلیدی روشهای تحقیق تلفیقی نگاشته شده است. شش راهبرد عمدهای که در این مقاله مورد بررسی واقع میشوند هر کدام میتوانند مبنایی برای تلفیق روشها و ترکیب اشکال مختلفی از دادههای کیفی و کمی باشند و به نوعی شکاف میان این دو روش را پرسازند. ...
این مقاله، ضمن ارائه طرحی کلی از راهبردهای ششگانه، به چالشها و فرصتهایی که هر کدام برای تلفیق و تحلیل روشها به همراه دارند میپردازد و در نهایت برای هر کدام از آنها یک حکم نهایی ارائه میدهد. این شش راهبرد عبارتند از:
تلفیق روشها به منظور ارائه یک تصویر نزدیک (بسته) از یک تصویر بزرگتر (باز) یا یک تصویر پسزمینه.
تلفیق روشها به منظور پرسش و پاسخ درباره مسایل متفاوت و مجزا از هم درک شده.
تلفیق روشها به منظور پرسش در رابطه با نحوه اتصال قطعات، بخشها و یا لایههای یک کل اجتماعی.
تلفیق روشها به منظور دستیابی به یک اندازهگیری دقیق از طریق ثلثبندی.
تلفیق روشها به منظور طرح پرسشهای متمایز اما متقاطع.
تلفیق روشها بنحوی فرصتطلبانه.
🔸مطالعه آنلاین و دانلود 🔻
📎 https://engare.net/?p=1726
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 نوشته جنیفر میستون
ترجمه حسین شیران
📍 این مقاله به عنوان یک راهنمای عملی با هدف دستیابی آسان به برخی از موضوعات کلیدی روشهای تحقیق تلفیقی نگاشته شده است. شش راهبرد عمدهای که در این مقاله مورد بررسی واقع میشوند هر کدام میتوانند مبنایی برای تلفیق روشها و ترکیب اشکال مختلفی از دادههای کیفی و کمی باشند و به نوعی شکاف میان این دو روش را پرسازند. ...
این مقاله، ضمن ارائه طرحی کلی از راهبردهای ششگانه، به چالشها و فرصتهایی که هر کدام برای تلفیق و تحلیل روشها به همراه دارند میپردازد و در نهایت برای هر کدام از آنها یک حکم نهایی ارائه میدهد. این شش راهبرد عبارتند از:
تلفیق روشها به منظور ارائه یک تصویر نزدیک (بسته) از یک تصویر بزرگتر (باز) یا یک تصویر پسزمینه.
تلفیق روشها به منظور پرسش و پاسخ درباره مسایل متفاوت و مجزا از هم درک شده.
تلفیق روشها به منظور پرسش در رابطه با نحوه اتصال قطعات، بخشها و یا لایههای یک کل اجتماعی.
تلفیق روشها به منظور دستیابی به یک اندازهگیری دقیق از طریق ثلثبندی.
تلفیق روشها به منظور طرح پرسشهای متمایز اما متقاطع.
تلفیق روشها بنحوی فرصتطلبانه.
🔸مطالعه آنلاین و دانلود 🔻
📎 https://engare.net/?p=1726
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ ناامیدی اجتماعی؛ پیامد و چرایی؟
🖋 احمد بخارایی
📍 گفتهشدهاست که «رؤیاها» برای روان، مانند اکسیژن برای ریهها هستند که اگر به سمت آنها برویم هورمونهای شادی آزاد خواهندشد و با نادیده گرفتن آنها احساسات بد را تقویت کردهایم. البته این معنا در حوزه روانشناختی است اما در حوزه جامعهشناختی، «رؤیا» معادل «انتظار» است که برای شهروندان جامعه قرن بیست و یکمی آنچنان عرض اندام میکند که اگر پاسخ داده شود اکسیژن به جامعه تزریق شدهاست و امید اجتماعی تقویت میشود و الا نومیدی، افزون خواهد شد. فرد ناامید، دیگر از پیروزیهایش هم لذت لازم را نمیبرد و شادیها را کمتر ارج مینهد. او احساس نمیکند جامعه به او تعلق دارد. او خود را قربانی میبیند. از نگاه او جامعه این گونه است: «هر کسی کار خودش، بار خودش، آتش به انبار خودش».
جامعه ما بر اساس نتایج تحقیق رضایت ملی، در بین ۱۴۹ کشور رتبه ۱۱۷ را دارد یعنی از میزان رضایت ملی در حد «کم» برخوردار است. ناامیدی اجتماعی مانند تمام پدیدههای اجتماعی دارای علل و دلایل مختلف است. در سطح «خرد»، ناامیدی ناشی از بدبینی و این هم ناشی از وجود تبعیض در جامعه است. بنابراین، ناامیدی اجتماعی یک پیامد است نه یک «رفتار» یا کنش که با سیاستگذاری قابل رفع باشد. به همین علت، باید به سمت علل ایجاد ناامیدی توجه شود. حال البته این سؤال مطرح میشود که آیا آن بدبینی و آن تبعیض، اموری هستند که در سطح خرد، قابل کنترل و تصحیح باشند؟ چنین بهنظر نمیرسد. در میان مفاهیم مرتبط با نا امیدی اجتماعی، «انزوای اجتماعی» وزن قابل توجهی دارد. انزوای اجتماعی یک شبه پدید نمیآید. اگر در جامعهای این مشخصات باشد افراد به سمت انزوای اجتماعی سوق پیدا میکنند:
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1733
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 احمد بخارایی
📍 گفتهشدهاست که «رؤیاها» برای روان، مانند اکسیژن برای ریهها هستند که اگر به سمت آنها برویم هورمونهای شادی آزاد خواهندشد و با نادیده گرفتن آنها احساسات بد را تقویت کردهایم. البته این معنا در حوزه روانشناختی است اما در حوزه جامعهشناختی، «رؤیا» معادل «انتظار» است که برای شهروندان جامعه قرن بیست و یکمی آنچنان عرض اندام میکند که اگر پاسخ داده شود اکسیژن به جامعه تزریق شدهاست و امید اجتماعی تقویت میشود و الا نومیدی، افزون خواهد شد. فرد ناامید، دیگر از پیروزیهایش هم لذت لازم را نمیبرد و شادیها را کمتر ارج مینهد. او احساس نمیکند جامعه به او تعلق دارد. او خود را قربانی میبیند. از نگاه او جامعه این گونه است: «هر کسی کار خودش، بار خودش، آتش به انبار خودش».
جامعه ما بر اساس نتایج تحقیق رضایت ملی، در بین ۱۴۹ کشور رتبه ۱۱۷ را دارد یعنی از میزان رضایت ملی در حد «کم» برخوردار است. ناامیدی اجتماعی مانند تمام پدیدههای اجتماعی دارای علل و دلایل مختلف است. در سطح «خرد»، ناامیدی ناشی از بدبینی و این هم ناشی از وجود تبعیض در جامعه است. بنابراین، ناامیدی اجتماعی یک پیامد است نه یک «رفتار» یا کنش که با سیاستگذاری قابل رفع باشد. به همین علت، باید به سمت علل ایجاد ناامیدی توجه شود. حال البته این سؤال مطرح میشود که آیا آن بدبینی و آن تبعیض، اموری هستند که در سطح خرد، قابل کنترل و تصحیح باشند؟ چنین بهنظر نمیرسد. در میان مفاهیم مرتبط با نا امیدی اجتماعی، «انزوای اجتماعی» وزن قابل توجهی دارد. انزوای اجتماعی یک شبه پدید نمیآید. اگر در جامعهای این مشخصات باشد افراد به سمت انزوای اجتماعی سوق پیدا میکنند:
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1733
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ ورود دیرهنگام اما درست!
🖋 مریم طالبی
📍 در شرایطی که از ابتدای طرح تحول سلامت تاکنون، بارها کارشناسان خبره «اقتصاد سلامت» تاکید داشتند که باید در مسیر اجرای این طرح کلان، منابع بیمهها را در نظر گرفت و مصارف نظام سلامت را با منابع آن سنجید، اما تصویب و اجرای این طرح بدون نگاه به توازن منطقی بین منابع و مصارف، موجب شد که بدهی بیمههای درمانی، روزبهروز افزایش پیدا کند و در گام سوم طرح تحول سلامت، میزان تعرفههای خدمات پزشکی به گواه آمارهای رسمی سازمان نظام پزشکی، بین 120 تا 300 درصد افزایش پیدا کند.
بارها کارشناسان بیمههای درمانی هشدار دادند که در مسیر اجرای طرح تحول سلامت، نباید دفترچههای بیمه بهعنوان چک سفیدامضایی باشد که کسانی بتوانند هر لحظه که تمایل داشتند، انواع و اقسام درمانهای غیرضروری را به نظام درمان تحمیل کنند و هزینههای اضافی بتراشند. در شرایطی که نظام ارجاع و راهنماهای بالینی هم در طول اجرای طرح تحول سلامت نتوانست جایی در نظام سلامت پیدا کند، روزبهروز بر هزینههای اجرای طرح تحول سلامت افزوده شد تا اینکه سال گذشته با رای مجلس، سازمان بیمه سلامت به وزارت بهداشت منتقل شد.
انتقال این سازمان بزرگ بیمهگر پایه به وزارت بهداشت، بسیاری از معادلات نظام سلامت را تغییر داد. در حالی که وزیر بهداشت و بسیاری از مدیران دانشگاههای علومپزشکی، بیمههای درمانی را پاشنهآشیل طرح تحول سلامت خطاب میکردند، اما با انتقال بیمه سلامت به وزارت بهداشت و برخورد ملموس و عینی این وزارتخانه با هزینههای سربار و اضافی نظام سلامت، حجم انتقادهایشان فروکش کرد؛ طوری که بعد از گذشت چهارسال از اجرای طرح تحول سلامت از ضرورت اجرای راهنماهای بالینی و محدود شدن ارائه خدمات به افراد متمکن سخن گفتند که این اظهارات از سوی مدیران وزارت بهداشت در نوع خود کمسابقه بود. چند روز قبل هم وزیر بهداشت در حاشیه جلسه دولت، در اظهارنظری بیسابقه و قابلتامل اعلام کرد: «دفترچههای بیمه درمانی، چک سفیدامضا نیست که انتظار داشته باشیم بیمهها هر هزینهای که تعیین میشود را پرداخت کنند.»
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1739
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 مریم طالبی
📍 در شرایطی که از ابتدای طرح تحول سلامت تاکنون، بارها کارشناسان خبره «اقتصاد سلامت» تاکید داشتند که باید در مسیر اجرای این طرح کلان، منابع بیمهها را در نظر گرفت و مصارف نظام سلامت را با منابع آن سنجید، اما تصویب و اجرای این طرح بدون نگاه به توازن منطقی بین منابع و مصارف، موجب شد که بدهی بیمههای درمانی، روزبهروز افزایش پیدا کند و در گام سوم طرح تحول سلامت، میزان تعرفههای خدمات پزشکی به گواه آمارهای رسمی سازمان نظام پزشکی، بین 120 تا 300 درصد افزایش پیدا کند.
بارها کارشناسان بیمههای درمانی هشدار دادند که در مسیر اجرای طرح تحول سلامت، نباید دفترچههای بیمه بهعنوان چک سفیدامضایی باشد که کسانی بتوانند هر لحظه که تمایل داشتند، انواع و اقسام درمانهای غیرضروری را به نظام درمان تحمیل کنند و هزینههای اضافی بتراشند. در شرایطی که نظام ارجاع و راهنماهای بالینی هم در طول اجرای طرح تحول سلامت نتوانست جایی در نظام سلامت پیدا کند، روزبهروز بر هزینههای اجرای طرح تحول سلامت افزوده شد تا اینکه سال گذشته با رای مجلس، سازمان بیمه سلامت به وزارت بهداشت منتقل شد.
انتقال این سازمان بزرگ بیمهگر پایه به وزارت بهداشت، بسیاری از معادلات نظام سلامت را تغییر داد. در حالی که وزیر بهداشت و بسیاری از مدیران دانشگاههای علومپزشکی، بیمههای درمانی را پاشنهآشیل طرح تحول سلامت خطاب میکردند، اما با انتقال بیمه سلامت به وزارت بهداشت و برخورد ملموس و عینی این وزارتخانه با هزینههای سربار و اضافی نظام سلامت، حجم انتقادهایشان فروکش کرد؛ طوری که بعد از گذشت چهارسال از اجرای طرح تحول سلامت از ضرورت اجرای راهنماهای بالینی و محدود شدن ارائه خدمات به افراد متمکن سخن گفتند که این اظهارات از سوی مدیران وزارت بهداشت در نوع خود کمسابقه بود. چند روز قبل هم وزیر بهداشت در حاشیه جلسه دولت، در اظهارنظری بیسابقه و قابلتامل اعلام کرد: «دفترچههای بیمه درمانی، چک سفیدامضا نیست که انتظار داشته باشیم بیمهها هر هزینهای که تعیین میشود را پرداخت کنند.»
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1739
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ دفتـرچه بیمه درمان،چک سفیدامضا نیست!
📍«دفترچههای بیمه چک سفیدامضا نیست.» عبارتی که هرچند برای سازمانهای بیمهگر صادرکننده دفترچههای بیمهای آشنا و تداعیکننده معضلی بزرگ در نظام سلامت و درمان کشور است، اخیرا از زبان کسی گفته شده که همه او را با طرح تحول نظام سلامت و همینطور انتقادهای گاه و بیگاهش به عملکرد سازمانهای بیمهگر در اجرای این طرح ملی میشناسند. حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که خاطره اختلافنظرهای سه سال گذشته او و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر سر نحوه تامین منابع پایدار و کافی برای اجرای برنامههای بهداشتی و درمانی دولت یازدهم و دوازدهم معروف است، اخیرا در اظهارنظری گفته «اینکه دفترچههای بیمه مانند دسته چکی سفیدامضا به افراد داده میشود و بیماران توقع داشته باشند هرقدر هزینه نیاز داشته باشند را بیمهها تقبل کنند، درست و اصولی نیست.» هاشمی برخلاف رویه گذشته، اینبار در مقام دفاع از سازمانهای بیمهگر برآمده و در حاشیه نشست هیئت دولت گفته «باید به سازمانهای بیمهگر حق داد که محدودیتهایی را برای هزینههای ضروری و غیرقابل قبول در نظر بگیرند.» اما این چرخش آشکار در مواضع وزیر بهداشت چه معانی را به ذهن متبادر میکند؟ آیا دشواربودن مسئولیت اداره سازمان بیمه سلامت و بدهیهای انباشته آن، منتقد سرسخت بیمهها را به تجدیدنظر در برداشتهای خود کشانده است؟ این اظهارات حامل چه پیامهایی برای سازمانهای بیمهگر است و آیا باید منتظر تعاملات نزدیکتر دو وزارتخانه رفاه و بهداشت و درمان برای رفع کاستیهای طرح تحول نظام سلامت بود؟ سرانجام اینکه آیا این احتمال وجود دارد که وزارت بهداشت با سازمان تامیناجتماعی همدلی و همکاری بیشتری در حذف دفترچههای درمانی و رفتن به سمت الکترونیکی کردن فرایند عرضه خدمات نشان دهد؟
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1744
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
📍«دفترچههای بیمه چک سفیدامضا نیست.» عبارتی که هرچند برای سازمانهای بیمهگر صادرکننده دفترچههای بیمهای آشنا و تداعیکننده معضلی بزرگ در نظام سلامت و درمان کشور است، اخیرا از زبان کسی گفته شده که همه او را با طرح تحول نظام سلامت و همینطور انتقادهای گاه و بیگاهش به عملکرد سازمانهای بیمهگر در اجرای این طرح ملی میشناسند. حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که خاطره اختلافنظرهای سه سال گذشته او و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بر سر نحوه تامین منابع پایدار و کافی برای اجرای برنامههای بهداشتی و درمانی دولت یازدهم و دوازدهم معروف است، اخیرا در اظهارنظری گفته «اینکه دفترچههای بیمه مانند دسته چکی سفیدامضا به افراد داده میشود و بیماران توقع داشته باشند هرقدر هزینه نیاز داشته باشند را بیمهها تقبل کنند، درست و اصولی نیست.» هاشمی برخلاف رویه گذشته، اینبار در مقام دفاع از سازمانهای بیمهگر برآمده و در حاشیه نشست هیئت دولت گفته «باید به سازمانهای بیمهگر حق داد که محدودیتهایی را برای هزینههای ضروری و غیرقابل قبول در نظر بگیرند.» اما این چرخش آشکار در مواضع وزیر بهداشت چه معانی را به ذهن متبادر میکند؟ آیا دشواربودن مسئولیت اداره سازمان بیمه سلامت و بدهیهای انباشته آن، منتقد سرسخت بیمهها را به تجدیدنظر در برداشتهای خود کشانده است؟ این اظهارات حامل چه پیامهایی برای سازمانهای بیمهگر است و آیا باید منتظر تعاملات نزدیکتر دو وزارتخانه رفاه و بهداشت و درمان برای رفع کاستیهای طرح تحول نظام سلامت بود؟ سرانجام اینکه آیا این احتمال وجود دارد که وزارت بهداشت با سازمان تامیناجتماعی همدلی و همکاری بیشتری در حذف دفترچههای درمانی و رفتن به سمت الکترونیکی کردن فرایند عرضه خدمات نشان دهد؟
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1744
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ اساطیر اصلاحطلبانه
🖋 آرش حیدری
📍 نظریه استبداد ایرانی بر علوم انسانی و به ویژه علوم اجتماعی ما سایه پررنگی انداخته است؛ بهطوری که هرگونه تغییر و تحول اجتماعی و سیاسی را براساس منطق استبداد و تکرار مجدد آن تفسیر میکند، گویی هرگونه تغییر بیرون از منطق استبداد-شورش-استبداد قرار ندارد و از خاص بودگی و تمایز برخوردار نیست.
فهم رابطۀ دولت ملت در ایران در دم و دستگاه فکری خاصی متصلب شده است. این دم و دستگاه فکری که به «نظریۀ استبداد ایرانی» معروف است یک حکومت قاهر را در بالا و یک تودۀ بی شکل را در پایین به تصویر میکشد و تاریخ ایران را در دوری میفهمد که استبداد بازیگر اصلی آن است. در این نوع نگاه از ۲۵۰۰ سال پیش تا کنون ساختار استبدادی بر ایران حاکم است که دوری تکراری را بر تحولات سیاسی ایران حاکم کرده است. به این ترتیب استبداد ساختاری زیربنایی است که همه چیز، از ذهنیت مردم گرفته تا عملکرد حاکمیت، را توضیح میدهد. از فرهنگ و نگرشهای مردم گرفته تا هر شکلی از کنش در نهاد خانواده، زندگی روزمره، فرهنگ، کار و… نمودهایی از استبدادند.
متون علوم انسانی در ایران، استبداد را از طریق تظاهراتش میشناسند. پدیدههایی چون فقدان یا ضعف مفرط جامعه مدنی، شاهسالاری، تمرکز قدرت در دست یک فرد، سلطانیسم، فقدان نظام طبقاتی با مرزبندیهای دقیق، فقدان طبقه فئودال، فقدان طبقۀ سرمایهدار یا بورژوا و… (که محورهایی اصلی برای اندیشهورزی در جامعهشناسی تاریخی ایران بودهاند)، به عنوان نمود استبداد در نظر گرفته میشوند. هر حرکتی در هر نقطهای از فضا-زمان سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع از طریق استبداد قابل فهم است و استبداد شبیه به اکسیری است که توان توضیح هر پدیدهای را دارد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1752
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 آرش حیدری
📍 نظریه استبداد ایرانی بر علوم انسانی و به ویژه علوم اجتماعی ما سایه پررنگی انداخته است؛ بهطوری که هرگونه تغییر و تحول اجتماعی و سیاسی را براساس منطق استبداد و تکرار مجدد آن تفسیر میکند، گویی هرگونه تغییر بیرون از منطق استبداد-شورش-استبداد قرار ندارد و از خاص بودگی و تمایز برخوردار نیست.
فهم رابطۀ دولت ملت در ایران در دم و دستگاه فکری خاصی متصلب شده است. این دم و دستگاه فکری که به «نظریۀ استبداد ایرانی» معروف است یک حکومت قاهر را در بالا و یک تودۀ بی شکل را در پایین به تصویر میکشد و تاریخ ایران را در دوری میفهمد که استبداد بازیگر اصلی آن است. در این نوع نگاه از ۲۵۰۰ سال پیش تا کنون ساختار استبدادی بر ایران حاکم است که دوری تکراری را بر تحولات سیاسی ایران حاکم کرده است. به این ترتیب استبداد ساختاری زیربنایی است که همه چیز، از ذهنیت مردم گرفته تا عملکرد حاکمیت، را توضیح میدهد. از فرهنگ و نگرشهای مردم گرفته تا هر شکلی از کنش در نهاد خانواده، زندگی روزمره، فرهنگ، کار و… نمودهایی از استبدادند.
متون علوم انسانی در ایران، استبداد را از طریق تظاهراتش میشناسند. پدیدههایی چون فقدان یا ضعف مفرط جامعه مدنی، شاهسالاری، تمرکز قدرت در دست یک فرد، سلطانیسم، فقدان نظام طبقاتی با مرزبندیهای دقیق، فقدان طبقه فئودال، فقدان طبقۀ سرمایهدار یا بورژوا و… (که محورهایی اصلی برای اندیشهورزی در جامعهشناسی تاریخی ایران بودهاند)، به عنوان نمود استبداد در نظر گرفته میشوند. هر حرکتی در هر نقطهای از فضا-زمان سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع از طریق استبداد قابل فهم است و استبداد شبیه به اکسیری است که توان توضیح هر پدیدهای را دارد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1752
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ سیاست اجتماعی به عنوان متن و گفتمان
🖋 کرم حبیبپور گتابی | عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی
📍 بازشناسی مفاهیم و شناخت درستِ دلالت ضمنی آنها، یکی از پیششرطهای کاربست آنان در بافتهای گوناگون است. مقاله حاضر با رویکرد تحلیلی و نظری، ضمنِ بهپرسشگرفتنِ تعاریف متعارف از سیاست اجتماعی، با رویکرد تحلیل انتقادی، سیاست اجتماعی را تلفیقی از متن و گفتمان معرفی و آن را براساس دو خصیصه متنی و گفتمانی مفهومسازی میکند. در این معنا، سیاست اجتماعی مبتنی بر روابط قدرت و جنبهای از عقلانیتِ حکومت و دستگاه ایدئولوژیک آن است. این در حالی است که تمامی تعاریف متعارف از سیاست اجتماعی، فارغ از لنز هستیشناسانه درباب حقیقتِ سیاست اجتماعی، یا آن را به عنوان ابزاری برای نیل به توسعه دیده...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1786
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 کرم حبیبپور گتابی | عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی
📍 بازشناسی مفاهیم و شناخت درستِ دلالت ضمنی آنها، یکی از پیششرطهای کاربست آنان در بافتهای گوناگون است. مقاله حاضر با رویکرد تحلیلی و نظری، ضمنِ بهپرسشگرفتنِ تعاریف متعارف از سیاست اجتماعی، با رویکرد تحلیل انتقادی، سیاست اجتماعی را تلفیقی از متن و گفتمان معرفی و آن را براساس دو خصیصه متنی و گفتمانی مفهومسازی میکند. در این معنا، سیاست اجتماعی مبتنی بر روابط قدرت و جنبهای از عقلانیتِ حکومت و دستگاه ایدئولوژیک آن است. این در حالی است که تمامی تعاریف متعارف از سیاست اجتماعی، فارغ از لنز هستیشناسانه درباب حقیقتِ سیاست اجتماعی، یا آن را به عنوان ابزاری برای نیل به توسعه دیده...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1786
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ تضعیف علوم اجتماعی به زیان رفاهگستری!
🖋 نگاهی به مصائب عدم بهکارگیری دانش علوماجتماعی در سیاستگذاری رفاه اجتماعی در گفتوگوی فاطمه یزدانی با پویا علاءالدینی، استاد جامعهشناسی
📍 گروه برنامهریزی اجتماعی که از زیرشاخههای رشته علوماجتماعی محسوب میشود، سالهاست در دانشگاههای معتبری چون دانشگاه علامهطباطبایی و دانشگاه تهران برپاست و به جذب و تربیت دانشجو در مقاطع مختلف میپردازد. اما در این میان آنچه جلب توجه میکند، جای خالی متخصصان این حوزه در مناصبی است که مستقیما با سیاستگذاری اجتماعی و برنامهریزی در سطوح کلان کشوری در ارتباط است؛منظور کاربست دانش سیاستگذاری اجتماعی است که میتواند راهگشای کشور به سمت توسعه، رفاه و عدالتاجتماعی باشد. البته این حلقه مفقوده را میتوان در سایر گرایشهای علوماجتماعی هم مشاهده کرد. بازار آشفته ارز در روزهای اخیر بخشهای دیگری چون مسکن و طلا را بهشدت تحتتاثیر قرار داد و بیش از پیش ما را متوجه این موضوع کرد که چرا برنامهای اصولی و کارشناسیشده برای مقابله با شرایط اینچنینی وجود ندارد و در شرایط اضطرار هر کسی ساز خود را میزند. به سراغ دکتر پویا علاءالدینی، استاد جامعهشناسی و عضو هیئت علمی گروه برنامهریزی اجتماعی دانشگاه تهران رفتهایم تا ضمن بررسی وضعیت آموزش عالی در ایران در تربیت منابع انسانی، گریزی به رشته برنامهریزی و رفاهاجتماعی بزنیم؛ آنچه هست و آنچه باید باشد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1798
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 نگاهی به مصائب عدم بهکارگیری دانش علوماجتماعی در سیاستگذاری رفاه اجتماعی در گفتوگوی فاطمه یزدانی با پویا علاءالدینی، استاد جامعهشناسی
📍 گروه برنامهریزی اجتماعی که از زیرشاخههای رشته علوماجتماعی محسوب میشود، سالهاست در دانشگاههای معتبری چون دانشگاه علامهطباطبایی و دانشگاه تهران برپاست و به جذب و تربیت دانشجو در مقاطع مختلف میپردازد. اما در این میان آنچه جلب توجه میکند، جای خالی متخصصان این حوزه در مناصبی است که مستقیما با سیاستگذاری اجتماعی و برنامهریزی در سطوح کلان کشوری در ارتباط است؛منظور کاربست دانش سیاستگذاری اجتماعی است که میتواند راهگشای کشور به سمت توسعه، رفاه و عدالتاجتماعی باشد. البته این حلقه مفقوده را میتوان در سایر گرایشهای علوماجتماعی هم مشاهده کرد. بازار آشفته ارز در روزهای اخیر بخشهای دیگری چون مسکن و طلا را بهشدت تحتتاثیر قرار داد و بیش از پیش ما را متوجه این موضوع کرد که چرا برنامهای اصولی و کارشناسیشده برای مقابله با شرایط اینچنینی وجود ندارد و در شرایط اضطرار هر کسی ساز خود را میزند. به سراغ دکتر پویا علاءالدینی، استاد جامعهشناسی و عضو هیئت علمی گروه برنامهریزی اجتماعی دانشگاه تهران رفتهایم تا ضمن بررسی وضعیت آموزش عالی در ایران در تربیت منابع انسانی، گریزی به رشته برنامهریزی و رفاهاجتماعی بزنیم؛ آنچه هست و آنچه باید باشد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1798
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ تولید یک نسل دانشجوی بدهکار
🖋 عباس شهرابی فراهانی
📍 همهجا نزاعی سیاسی بر سر آموزش عالی در جریان است. در سراسر جهان، دانشجویان در مبارزه علیه پولی و خصوصیسازی آموزش عالی با برخوردهای گاه قهری روبهرو میشوند.
دستیابی به آموزش عالی رایگان از اهداف مهم جوامع است؛ چراکه آموزش یک حق انسانی است و هر کسی که مایل و قادر به تحصیل در مؤسسات آموزش عالی است، باید به آن دسترسی داشته باشد، فارغ از اینکه توان پرداخت هزینههای آن را دارد یا نه. حذف آموزش از سرمایهگذاریهای عمومی را باید به چالش کشید، زیرا تغییر سرشت آموزش عالی و تشدید نابرابریها، مسئلهای فراتر از یک ردیف بودجه است.
آموزش عالی نباید در چنگ چند مؤسسه و دانشگاه خصوصی که مدیرانشان اهداف خود را مستقل از نیازهای عمومی دنبال میکنند یا در چنگ بازار که تنها به میزان سود هر پروژهای توجه میکند، رها شود. نکته اصلی آموزش عالی رایگان، دقیقا همین است که از طریق تضمین دسترسی بهتر و کیفیت بالاتر، فاصله بین آموزش نخبگان و آموزش تودهها را از بین میبرد. آموزش عالی همچنین برای جوانان یکی از آخرین فضاهایی را تأمین میکند که «بازار» به آن شکل نداده است. در این راستا، دفاع از آموزش عالی رایگان دفاع از فضاهای تجربهگری، یادگیری و اجتماعسازی است که باید در دسترس همه باشد. اما برخی از دولتها آموزش عالی را از سرمایهگذاریهای عمومی کنار میگذارند و این رویکرد، نه تنها دانشگاهها را مجبور میکند که تسلیم خواستههای شرکتها و حامیان مالی خود شوند، بلکه آموزشعالی عمومی را به سمت نیازهای دانشجویان ثروتمند سوق میدهد. در این وضعیت، با آبرفتن حمایتهای دولتی از آموزش عالی، دانشگاهها بیش از پیش به جان هم میافتند تا دانشجویان ثروتمندی را جذب کنند که توان پرداخت شهریههای بالا را دارند.
به این ترتیب، زندگی دانشگاهی حول یک الگوی مصرفگرایانه سامان مییابد که پیشبرد روابط و فرصتها در میان بدنه دانشجویی وسیعتر در آن جایی ندارد. این مشکل بزرگی برای دانشجویان فقیرتر است، چراکه این گروه از دانشجویان برای داشتن تحرک اجتماعی در آینده و بهبود وضعیت طبقاتیشان، شبکهسازی و رابطهگیری در دوران دانشگاه، به اندازه نمره امتحاناتشان اهمیت دارد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1810
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 عباس شهرابی فراهانی
📍 همهجا نزاعی سیاسی بر سر آموزش عالی در جریان است. در سراسر جهان، دانشجویان در مبارزه علیه پولی و خصوصیسازی آموزش عالی با برخوردهای گاه قهری روبهرو میشوند.
دستیابی به آموزش عالی رایگان از اهداف مهم جوامع است؛ چراکه آموزش یک حق انسانی است و هر کسی که مایل و قادر به تحصیل در مؤسسات آموزش عالی است، باید به آن دسترسی داشته باشد، فارغ از اینکه توان پرداخت هزینههای آن را دارد یا نه. حذف آموزش از سرمایهگذاریهای عمومی را باید به چالش کشید، زیرا تغییر سرشت آموزش عالی و تشدید نابرابریها، مسئلهای فراتر از یک ردیف بودجه است.
آموزش عالی نباید در چنگ چند مؤسسه و دانشگاه خصوصی که مدیرانشان اهداف خود را مستقل از نیازهای عمومی دنبال میکنند یا در چنگ بازار که تنها به میزان سود هر پروژهای توجه میکند، رها شود. نکته اصلی آموزش عالی رایگان، دقیقا همین است که از طریق تضمین دسترسی بهتر و کیفیت بالاتر، فاصله بین آموزش نخبگان و آموزش تودهها را از بین میبرد. آموزش عالی همچنین برای جوانان یکی از آخرین فضاهایی را تأمین میکند که «بازار» به آن شکل نداده است. در این راستا، دفاع از آموزش عالی رایگان دفاع از فضاهای تجربهگری، یادگیری و اجتماعسازی است که باید در دسترس همه باشد. اما برخی از دولتها آموزش عالی را از سرمایهگذاریهای عمومی کنار میگذارند و این رویکرد، نه تنها دانشگاهها را مجبور میکند که تسلیم خواستههای شرکتها و حامیان مالی خود شوند، بلکه آموزشعالی عمومی را به سمت نیازهای دانشجویان ثروتمند سوق میدهد. در این وضعیت، با آبرفتن حمایتهای دولتی از آموزش عالی، دانشگاهها بیش از پیش به جان هم میافتند تا دانشجویان ثروتمندی را جذب کنند که توان پرداخت شهریههای بالا را دارند.
به این ترتیب، زندگی دانشگاهی حول یک الگوی مصرفگرایانه سامان مییابد که پیشبرد روابط و فرصتها در میان بدنه دانشجویی وسیعتر در آن جایی ندارد. این مشکل بزرگی برای دانشجویان فقیرتر است، چراکه این گروه از دانشجویان برای داشتن تحرک اجتماعی در آینده و بهبود وضعیت طبقاتیشان، شبکهسازی و رابطهگیری در دوران دانشگاه، به اندازه نمره امتحاناتشان اهمیت دارد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1810
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ دانشگاه زیر یوغ بازار
🖋 لیلا حسینزاده - پژوهشگر اجتماعی
📍 آموزش عالی رایگان، برای یک دولت ملی که میخواهد صنعت و بوروکراسی خود را در تطبیق با جهان مدرن به پیش برد، ضروری است. این کارویژه دانشگاه در ایران مشابه نقش کلی دانشگاه در دوران لیبرالیسم است. بخشی از نیروی کار، متکی بر دانش خود تحت حمایت نهاد دولت به دانش تخصصی دست مییابد تا حفظ ساختار بوروکراتیک و صنعت تضمین شود. در ایران نیز نیاز به نیروی کار متخصص و مطیع برای پیشبردن پروژه مدرنیزاسیون، دانشگاه را بهعنوان نهادی رضاشاهی به وجود آورد.
ظهور کارگرِ شناختی
در دوران پسافوردیسم با ورود به وضعیتی بحرانی از لحاظ ارتش ذخیره کار و عقبنشینی دولت از مسئولیتهای پیشین خود در حفظ نظم بازار کار و تغییر کارویژههای دولت برای حفظ نظم موجود، موقعیت دانشگاه، نیروی کار و... دستخوش تغییراتی اساسی شد. در وضعیت جدید که پس از دهه 80 میلادی از انگلستان و آمریکا شروع شد، شاهد آن هستیم که دیگر ثبات کاری امری بدیهی در نظام اشتغال محسوب نمیشود، از سوی دیگر، پهنه تخصص در نسبت با سپهر کلی کار، بسیار کوچکتر از قبل میشود. در این شرایط محیطهای کار بیش از متخصصی که راهانداز و پیش برنده در صنعت هستند، به اپراتور نیاز دارند. در کنار این، کارگرانِ شناختی که در مختصات جدید جایگاه مهمی پیدا میکنند؛ همان کسانی هستند که نه متکی بر تخصص همهجانبه آکادمیک، بلکه برمبنای یادگرفتن جزئی از یک تخصص بهعنوان «مهارت» (که در ارتباط مستقیم با تولید صنعتی نیز نیست) و انجام پروژههای مشخص مبتنی بر آن، کار میکنند. دورههای آموزشی مختلف از یادگیری زبانهای برنامهنویسی تا دورههای تورلیدری برای تولید یک کارگر شناختی کفایت میکند. در این نظم جدید، دانشگاه معنای پیشین خود را از دست میدهد، هنوز گروهی بسیار قلیل از متخصصان تحت حمایت و پوشش دولت به پیش بردن صنعت و دانش و راهاندازیهای جدید در سپهر اقتصاد و اجتماع مشغولاند، اما نظم جدید دیگر نیازی به حمایت از گروههای وسیع و تودهای مردم برای حفظ خود، احساس نمیکند. در این شرایط است که دانشگاه خود میتواند به بازار بدل شود و تحصیلات عالی در این زمان خود تبدیل به کالایی میشود که فرد با خرید و مصرف آن و نهایتا اخذ مدرک، راه را برای اپراتوری گرانقیمتتر یا کارگری شناختی با ظرفیت مهارتآموزی بیشتر باز میکند. تو توانستهای از سطح دانش خوبی برخوردار شوی؟ مهم نیست، چقدر پول میتوانی در مبادله بازار دانشگاه وسط بگذاری؟
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1815
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 لیلا حسینزاده - پژوهشگر اجتماعی
📍 آموزش عالی رایگان، برای یک دولت ملی که میخواهد صنعت و بوروکراسی خود را در تطبیق با جهان مدرن به پیش برد، ضروری است. این کارویژه دانشگاه در ایران مشابه نقش کلی دانشگاه در دوران لیبرالیسم است. بخشی از نیروی کار، متکی بر دانش خود تحت حمایت نهاد دولت به دانش تخصصی دست مییابد تا حفظ ساختار بوروکراتیک و صنعت تضمین شود. در ایران نیز نیاز به نیروی کار متخصص و مطیع برای پیشبردن پروژه مدرنیزاسیون، دانشگاه را بهعنوان نهادی رضاشاهی به وجود آورد.
ظهور کارگرِ شناختی
در دوران پسافوردیسم با ورود به وضعیتی بحرانی از لحاظ ارتش ذخیره کار و عقبنشینی دولت از مسئولیتهای پیشین خود در حفظ نظم بازار کار و تغییر کارویژههای دولت برای حفظ نظم موجود، موقعیت دانشگاه، نیروی کار و... دستخوش تغییراتی اساسی شد. در وضعیت جدید که پس از دهه 80 میلادی از انگلستان و آمریکا شروع شد، شاهد آن هستیم که دیگر ثبات کاری امری بدیهی در نظام اشتغال محسوب نمیشود، از سوی دیگر، پهنه تخصص در نسبت با سپهر کلی کار، بسیار کوچکتر از قبل میشود. در این شرایط محیطهای کار بیش از متخصصی که راهانداز و پیش برنده در صنعت هستند، به اپراتور نیاز دارند. در کنار این، کارگرانِ شناختی که در مختصات جدید جایگاه مهمی پیدا میکنند؛ همان کسانی هستند که نه متکی بر تخصص همهجانبه آکادمیک، بلکه برمبنای یادگرفتن جزئی از یک تخصص بهعنوان «مهارت» (که در ارتباط مستقیم با تولید صنعتی نیز نیست) و انجام پروژههای مشخص مبتنی بر آن، کار میکنند. دورههای آموزشی مختلف از یادگیری زبانهای برنامهنویسی تا دورههای تورلیدری برای تولید یک کارگر شناختی کفایت میکند. در این نظم جدید، دانشگاه معنای پیشین خود را از دست میدهد، هنوز گروهی بسیار قلیل از متخصصان تحت حمایت و پوشش دولت به پیش بردن صنعت و دانش و راهاندازیهای جدید در سپهر اقتصاد و اجتماع مشغولاند، اما نظم جدید دیگر نیازی به حمایت از گروههای وسیع و تودهای مردم برای حفظ خود، احساس نمیکند. در این شرایط است که دانشگاه خود میتواند به بازار بدل شود و تحصیلات عالی در این زمان خود تبدیل به کالایی میشود که فرد با خرید و مصرف آن و نهایتا اخذ مدرک، راه را برای اپراتوری گرانقیمتتر یا کارگری شناختی با ظرفیت مهارتآموزی بیشتر باز میکند. تو توانستهای از سطح دانش خوبی برخوردار شوی؟ مهم نیست، چقدر پول میتوانی در مبادله بازار دانشگاه وسط بگذاری؟
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1815
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ هر سلبریتی یک پوپولیست
🖋 صدرا محقق
📍 تصور غالب این است که چهرهها و ستارههای مشهور یا همان سلبریتیها، روی مردم عادی تأثیرگذار هستند، اما در روزگار شبکههای اجتماعی و دنیایی که بر محور لایک و کامنت میچرخد- دستکم در ایران – به نظر این قضیه برعکس شده است. حالا این توده مردم عادی هستند که به سلبریتیها فرم میدهند و برایشان تعیین میکنند که درباره چه چیزی حرف بزنند و از چه چیزی حرف نزنند. اغلب افراد عادی؛ بیشتر همانها که گاه با لشکرکشی به صفحه فلان بازیگر یا داور خارجی او را به فحش میکشند، با کامنتباران صفحات سلبریتیها و فرستادن هزاران پیام به دایرکتشان...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1822
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 صدرا محقق
📍 تصور غالب این است که چهرهها و ستارههای مشهور یا همان سلبریتیها، روی مردم عادی تأثیرگذار هستند، اما در روزگار شبکههای اجتماعی و دنیایی که بر محور لایک و کامنت میچرخد- دستکم در ایران – به نظر این قضیه برعکس شده است. حالا این توده مردم عادی هستند که به سلبریتیها فرم میدهند و برایشان تعیین میکنند که درباره چه چیزی حرف بزنند و از چه چیزی حرف نزنند. اغلب افراد عادی؛ بیشتر همانها که گاه با لشکرکشی به صفحه فلان بازیگر یا داور خارجی او را به فحش میکشند، با کامنتباران صفحات سلبریتیها و فرستادن هزاران پیام به دایرکتشان...
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1822
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ لنگری امن در بحرانها
🖋 مسعود شاهحسینی
📍 بازار سکه و ارز این روزها بیقرار است و در نگاه مردم به این بازار نیز دلنگرانی موج میزند. تبوتاب افزایش قیمت دلار، گرانی کالاهای اساسی و ممنوعیت واردات برخی اقلام، فضایی خاص بر اقتصاد کشور حاکم کرده است. ملتهب، داغ، آشفته و شاخصهای دائما تغییرکننده، ویژگی بارز این روزهای اقتصاد ایران است. سرعت تحولات بهقدری زیاد است که کسبه و بازاریان، ترجیح میدهند چیزی نفروشند و در آنسو نیز دولت بعد از انواع سیاستهای کنترلی که اعمال کرد، در اقدامی تازه که تقریبا همه از آن استقبال کردهاند، میخواهد با ایجاد بازار ثانویه ارزی، در برابر سرکشیهای قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی ایستادگی کند و ثبات را به بازار و امید را به دلها برگرداند. بیثباتی و نابسامانی که این روزها با اعتراضات برخی از بازاریان همراه شده، همه را رودرروی یک سوال مهم قرار داده است: آینده چه میشود و آیا میتوان از پیچ خطرناک کنونی به سلامت عبور کرد؟
در این میان صندوقهای بازنشستگی که از دیربار درهمتنیدگی عجیب و گستردهای با تحولات اقتصادی داشتهاند و حال و روز امروزیشان نیز خوب نیست، در برابر تحریمها چه سرنوشتی خواهند داشت؟ آیا افزایش فشارهای اقتصادی، در دخلوخرج تامیناجتماعی تغییری ایجاد میکند؟ آیا بخش درمان از پس افزایش هزینهها برخواهد آمد؟ وضعیت سرمایهگذاری در شرکتها و بنگاههای زیرمجموعه چه خواهد شد؟
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1827
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 مسعود شاهحسینی
📍 بازار سکه و ارز این روزها بیقرار است و در نگاه مردم به این بازار نیز دلنگرانی موج میزند. تبوتاب افزایش قیمت دلار، گرانی کالاهای اساسی و ممنوعیت واردات برخی اقلام، فضایی خاص بر اقتصاد کشور حاکم کرده است. ملتهب، داغ، آشفته و شاخصهای دائما تغییرکننده، ویژگی بارز این روزهای اقتصاد ایران است. سرعت تحولات بهقدری زیاد است که کسبه و بازاریان، ترجیح میدهند چیزی نفروشند و در آنسو نیز دولت بعد از انواع سیاستهای کنترلی که اعمال کرد، در اقدامی تازه که تقریبا همه از آن استقبال کردهاند، میخواهد با ایجاد بازار ثانویه ارزی، در برابر سرکشیهای قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی ایستادگی کند و ثبات را به بازار و امید را به دلها برگرداند. بیثباتی و نابسامانی که این روزها با اعتراضات برخی از بازاریان همراه شده، همه را رودرروی یک سوال مهم قرار داده است: آینده چه میشود و آیا میتوان از پیچ خطرناک کنونی به سلامت عبور کرد؟
در این میان صندوقهای بازنشستگی که از دیربار درهمتنیدگی عجیب و گستردهای با تحولات اقتصادی داشتهاند و حال و روز امروزیشان نیز خوب نیست، در برابر تحریمها چه سرنوشتی خواهند داشت؟ آیا افزایش فشارهای اقتصادی، در دخلوخرج تامیناجتماعی تغییری ایجاد میکند؟ آیا بخش درمان از پس افزایش هزینهها برخواهد آمد؟ وضعیت سرمایهگذاری در شرکتها و بنگاههای زیرمجموعه چه خواهد شد؟
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1827
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
✅ لزوم تقویت لایه حفاظت از طبقات کمدرآمد
🖋 حسین راغفر
📍 مواجهشدن با بازگشت تحریمهای آمریکا یا به عبارت بهتر، دور جدید تحریمهای آمریکا که بنا بر شواهد و قرائن از شدت بیشتری نسبت به دور قبلی تحریمهای آمریکا و غرب و سازمان ملل -که تجربه رویارویی با آنها داریم- برخوردار است، نیازمند سطح حداکثری از سرمایه اجتماعی و اتحاد ملی است که باید حول محور منافع ملی شکل بگیرد. باید دانست دلخوشکردن به اینکه اروپاییها در برابر یکجانبهگرایی آمریکا بهصورت جدی ایستادگی کنند، با واقعبینی همخوانی ندارد. نظام تدبیر و تصمیمگیری کشور بهخصوص طی سالهای اخیر با اتخاذ سیاستهایی که عدالت اجتماعی را به حاشیه رانده و با تکیه بر آرا و اندیشههای اقتصادی معیوب و مشکلساز، بنیانهای سرمایه اجتماعی و اتحادی که اکنون نیازمند آن هستیم را تضعیف کرده است. هرگونه ایستادگی در برابر تحریمها در وهله اول، نیازمند اتخاذ تصمیمات و انجام اقداماتی است که سرمایه اجتماعی را بازسازی و اتحاد ملی را تقویت کند. این اقدامات که در راس آنها زمینهسازی برای انجام گفتوگوی فراگیر ملی به قصد ایجاد تفاهم و همدلی بین جریانهای سیاسی و نخبگان سیاسی و اجتماعی است، باید بدون فوت وقت صورت گیرد تا فضای جامعه به سوی اعتماد مردم به تصمیمها و برنامههایی که از سوی حاکمیت و نظام تدبیر کشور در شرایط تحریمی جدید اتخاذ میشود، سوق پیدا کند.
نوع مقاومت بنگاههای اقتصادی و تابآوری آنها در این شرایط، بستگی به سیاستهایی دارد که دولتها در برابر بخشخصوصی اتخاذ میکند. رفتار دولت با بخشخصوصی در شرایط تحریمی باید ملایمتر باشد به این معنا که باید از سیاستهایی که هزینههای تولید را چندین برابر میکند و بیاعتنا به وضعیت بد اقتصادی بنگاههاست، دوری کرد و دست بخشخصوصی برای مقابله با شرایط تحریمی را باز گذاشت. از سوی دیگر، باید بدانیم دور جدید تحریمها اقشار ضعیفی که اتفاقا از مولدترین طبقات اجتماع هستند را هدف میگیرند تا نارضایتی را در آنها به سطحی غیرقابل برگشت برسانند و تنشهای اجتماعی ایجاد کنند، بنابراین برای عبور از سد تحریم، تقویت لایه حفاظتی از طبقات محروم در برابر تکانههایی که تحریم ایجاد میکند، بسیار ضروری است.
تردیدی نیست که منابع کشور در شرایط تحریمی محدود خواهد شد و این منابع محدود نباید به مصرف صاحبان رانت و نفوذ برسد، بنابراین لازم است قوانینی برای شرایط حساس کشور تصویب شود تا اقداماتی که مانع سودجویی و سوءاستفاده از شرایط موجود است، در حداقل زمان انجام شود. سیستمهای حمایتی و بیمهای و پوشش اقشار ضعیف و تامین حداقلها برای فقرا که اکنون در کشور ما فعالیت میکنند برای وضعیتی که در پیش داریم مناسب نیستند. خاصه آنکه در شرایط تحریمی و تورمی توام با هم که با آن روبهرو هستیم، بنگاههای اقتصادی تحت فشارهایی قرار میگیرند و بسیاری از آنها با اتخاذ برنامه ریاضت اقتصادی، برای پیشبرد اهداف سودآور خود به تعدیل نیروی کار میپردازند. در این شرایط مسئولیت سیستمهای تامیناجتماعی و حمایتی سنگینتر خواهد بود و حمایت از اقشار آسیبپذیر میتواند گامی اساسی در راستای عبور از تحریم باشد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1832
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet
🖋 حسین راغفر
📍 مواجهشدن با بازگشت تحریمهای آمریکا یا به عبارت بهتر، دور جدید تحریمهای آمریکا که بنا بر شواهد و قرائن از شدت بیشتری نسبت به دور قبلی تحریمهای آمریکا و غرب و سازمان ملل -که تجربه رویارویی با آنها داریم- برخوردار است، نیازمند سطح حداکثری از سرمایه اجتماعی و اتحاد ملی است که باید حول محور منافع ملی شکل بگیرد. باید دانست دلخوشکردن به اینکه اروپاییها در برابر یکجانبهگرایی آمریکا بهصورت جدی ایستادگی کنند، با واقعبینی همخوانی ندارد. نظام تدبیر و تصمیمگیری کشور بهخصوص طی سالهای اخیر با اتخاذ سیاستهایی که عدالت اجتماعی را به حاشیه رانده و با تکیه بر آرا و اندیشههای اقتصادی معیوب و مشکلساز، بنیانهای سرمایه اجتماعی و اتحادی که اکنون نیازمند آن هستیم را تضعیف کرده است. هرگونه ایستادگی در برابر تحریمها در وهله اول، نیازمند اتخاذ تصمیمات و انجام اقداماتی است که سرمایه اجتماعی را بازسازی و اتحاد ملی را تقویت کند. این اقدامات که در راس آنها زمینهسازی برای انجام گفتوگوی فراگیر ملی به قصد ایجاد تفاهم و همدلی بین جریانهای سیاسی و نخبگان سیاسی و اجتماعی است، باید بدون فوت وقت صورت گیرد تا فضای جامعه به سوی اعتماد مردم به تصمیمها و برنامههایی که از سوی حاکمیت و نظام تدبیر کشور در شرایط تحریمی جدید اتخاذ میشود، سوق پیدا کند.
نوع مقاومت بنگاههای اقتصادی و تابآوری آنها در این شرایط، بستگی به سیاستهایی دارد که دولتها در برابر بخشخصوصی اتخاذ میکند. رفتار دولت با بخشخصوصی در شرایط تحریمی باید ملایمتر باشد به این معنا که باید از سیاستهایی که هزینههای تولید را چندین برابر میکند و بیاعتنا به وضعیت بد اقتصادی بنگاههاست، دوری کرد و دست بخشخصوصی برای مقابله با شرایط تحریمی را باز گذاشت. از سوی دیگر، باید بدانیم دور جدید تحریمها اقشار ضعیفی که اتفاقا از مولدترین طبقات اجتماع هستند را هدف میگیرند تا نارضایتی را در آنها به سطحی غیرقابل برگشت برسانند و تنشهای اجتماعی ایجاد کنند، بنابراین برای عبور از سد تحریم، تقویت لایه حفاظتی از طبقات محروم در برابر تکانههایی که تحریم ایجاد میکند، بسیار ضروری است.
تردیدی نیست که منابع کشور در شرایط تحریمی محدود خواهد شد و این منابع محدود نباید به مصرف صاحبان رانت و نفوذ برسد، بنابراین لازم است قوانینی برای شرایط حساس کشور تصویب شود تا اقداماتی که مانع سودجویی و سوءاستفاده از شرایط موجود است، در حداقل زمان انجام شود. سیستمهای حمایتی و بیمهای و پوشش اقشار ضعیف و تامین حداقلها برای فقرا که اکنون در کشور ما فعالیت میکنند برای وضعیتی که در پیش داریم مناسب نیستند. خاصه آنکه در شرایط تحریمی و تورمی توام با هم که با آن روبهرو هستیم، بنگاههای اقتصادی تحت فشارهایی قرار میگیرند و بسیاری از آنها با اتخاذ برنامه ریاضت اقتصادی، برای پیشبرد اهداف سودآور خود به تعدیل نیروی کار میپردازند. در این شرایط مسئولیت سیستمهای تامیناجتماعی و حمایتی سنگینتر خواهد بود و حمایت از اقشار آسیبپذیر میتواند گامی اساسی در راستای عبور از تحریم باشد.
🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1832
🔶 انگاره
🔷 @EngareNet