انگاره‌‌‌‌ | رسانه علوم اجتماعی و سیاست‌گذاری اجتماعی – Telegram
انگاره‌‌‌‌ | رسانه علوم اجتماعی و سیاست‌گذاری اجتماعی
1.89K subscribers
207 photos
2 videos
3 files
1.01K links
دسترسی به آرشیو کتابخانه، مقاله، مالتی‌مدیا و تحلیل‌های جامعه‌شناسی و سیاستگذاری اجتماعی
http://Engare.Net

ارتباط با:
@ATU_SOCIOLOG

اینستا:
Instragram.com/EngareNet
عضویت در:
کار علوم اجتماعی
رویداد علوم اجتماعی
https://news.1rj.ru/str/addlist/FSCJvPqZpVZiZDZk
Download Telegram
چرا واژه های ” خشونت زایی” ، چون” مرگ بر” از “ساختار تا عاملیت” در نهادهای تربیتی و آموزشی و فرهنگی در نسل های مختلف درونی شده است ؟!
🖋 مدیر سایت

📍✍️مدتهاست که به واژه ای چون" مرگ بر" فکر می کنم که چرا در همه ی مکان های دولتی، خصوصی علیه دیگران ورد زبان است؟ چرا و چگونه این شعار طی چهار دهه از سپری شدن انقلاب در جامعه پذیری ما نهادینه شده است؟ و چگونه است که به فرزندانمان در مهد کودکها و مدارس ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان و مراحل بالاتر تحصیلی این شعار را یاد داده ایم، بطوری که به عنوان یک مهارت در تعاملات خودش به کار می برد!آیا هرگز از خود پرسیده ایم که خشونت دیده شده در خانواده، جامعه، رسانه و دانشگاه از کجا آمده است؟ آیا به این فکر کرده ایم که خشونت های مختلف از خانواده تا اجتماع زایده ی جامعه پذیری تربیتی نهادهای خانواده و آموزش است؟آیا خشونت های کلامی و غیر کلامی را در تعاملات مردم و جامعه را ملاحظه نموده ایم؟آیا هرگز اندیشیده ایم که ریشه ی این همه خشونت در خانواده و جامعه از کجاست؟ و دهها سوال دیگر در ارتباط با افزایش واژه های خشونت زا!...
واژه های خشونت زا، به نظرم عنوان خوبی برای یادداشتم است. مسئولان فرهنگی و آموزشی دنبال دستیابی به ریشه ی افزایش خشونت در مدارس و دانشگاهها و خانواده ها و اجتماع انسان ها در جامعه هستند و برای حل این مسئله تحقیقات بسیار زیادی هم انجام داده اند، و افسوس که چون طرح مسئله ی درستی نداشتند، به راهکار و راهبردی هم دست نیافته اند و همچنان دنبال پاسخ هستند! در پاسخ به سوالات فوق به چندین عامل مهم در راستای شکل گیری واژه های خشونت زا و کاربردی کردن آن در زندگی روز مره می پردازم.
❇️ از اولین لحظات جامعه پذیری در خانواده، و از زمانیکه که کودکان ما به مرحله ی فهم گفتمان ذهنی و عینی می رسند، و در هر اختلاف و ناراحتی که با هر کس در تعاملاتمان داریم به جای گفتگو، یک طرفه به نفرین و شکایت و نیستی و خدا او را نابود کند، می پردازیم و بدینوسیله به فرزندانمان می آموزیم که به جای گفتگو، بذر خشونت در ذهنت بکار و اگر از کسی ناراحتی برایش آرزوی مرگ و نیستی و نفرین و نابودی داشته باش!

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1973


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
زوال دانشگاه *
🖋 فاروق خضری (دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی)

📍 دانشگاه در ایران، با وجود تمام نقاط مثبت اش، قابل نقد است. اگر بخواهیم یک نهاد به سمت رشد و پیشرفت حرکت کند، باید آن را نقد کنیم تا در مسیر اصلاح قرار بگیرد. دانشگاه از نظر کسانی که علاقه مند به تحصیل هستند، بهشت دانش تصور می شود. شاید به این خاطر باشد که یاد گرفته ایم تمام مشکلات را می توان با دانش حل کرد و ورود به دانشگاه با یک ذهن آزاد، حاصل اش دریافت آگاهی است. هنگامی که در محیط دانشگاه قدم می گذارید، انگار وارد دنیایی دیگر می شوید. همه چیز عالی است. تمام مشکلات...

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1978


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
علل هفت گانه عقب ماندگی ایران!
🖋 مهران صولتی

📍 با گذشت بیش از دو سده از نخستین رویارویی نخبگان ایرانی با واقعیت عقب ماندگی ایران، که معطوف به بیان خودآگاهانه عباس میرزا پس از شکست از روسیه در دوران فتحعلی شاه بود به نظر می رسد که ایرانیان همچنان در دستیابی به حداقل های قابل قبولی از توسعه یافتگی عاجز مانده اند. با وجود کشف و بهره برداری از منابع سرشار نفت و گاز در کنار وجود جمعیتی جوان و تحصیل کرده اینک پرسش از دلایل عقب ماندگی ایران ابعادی مهم تر نیز یافته است. اینکه چگونه ممکن است در مدتی کوتاه تر از این بسیاری از کشورهای شرق آسیا در عین فقر منابع و سرمایه های طبیعی به توسعه دست یابند ولی ما همچنان در هزار توی پیشرفت سردرگم مانده باشیم؟! در هر صورت پس از درخشیدن نخستین بارقه های خودآگاهی ایرانیان نسبت به عقب ماندگی این سرزمین از همتایان غربی و شرقی اش مجموعه ای از تحقیقات و پژوهش ها پیرامون علل و دلایل این رویداد ناگوار صورت پذیرفت که ادبیاتی غنی را در زمینه توسعه و چرایی توسعه نیافتگی ایران پدید آورد. در ادامه می کوشم تا از هفت علتی سخن به میان آورم که به نظر می رسد نقش مهمتری در عقب ماندگی تاریخی ایران طی دویست سال گذشته داشته اند:

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1982


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
شطرنج رفاه

📍در شرایطی که التهابات بازار ارز و افشای تخلف‌های گسترده مالی در این زمینه، موجی از انتقادات را در سطح جامعه و رسانه‌ها برانگیخته و دولت با تمام قوا درصدد مدیریت‌کردن فضای اقتصاد و رفع دغدغه‌های مردم است، در اقدامی غیرمنتظره خبر تصویب لایحه دوفوریتی تفکیک وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با هدف ایجاد دو وزارتخانه «رفاه و تامین‌اجتماعی» و «کار و تعاون» از سوی دولت و در روزهای نخست مردادماه جاری انتشار یافت و آن‌‌طور که از شواهد پیداست این هفته در دستورکار مجلس قرار می‌گیرد. اما داستان این لایحه که طبق معمول موافقان و مخالفانی دارد، چیست؟ به‌ویژه آنکه حتی کسانی که پنج سال پیش و در آغاز کار دولت یازدهم، زمان را برای احیای قانون نظام جامع رفاه و تامین‌اجتماعی و تشکیل دوباره وزارت رفاه و تامین‌اجتماعی مناسب می‌دانستند، این بار با شگفتی از تصویب این لایجه در دولت و در شرایطی که اولویت‌های اجرایی فراوانی پیش‌روی کشور است، یاد می‌کنند و می‌پرسند:آیا حالا زمان مناسبی برای تفکیک دوباره است، آیا این کار، شدنی است و دولت می‌تواند نظر موافق اکثریت مجلس را به آن جلب کند، یا آن‌طور که موضع‌گیری‌های نمایندگان کارگری و برخی مجلسیون نشان می‌دهد، شانس چندانی برای اضافه‌شدن یک وزیر دیگر به کابینه‌ دوازدهم نیست؟

نگاهی به پیشینه تاریخی
رفاه اجتماعی در ایران، تاریخ پر فرازونشیبی را پشت سر گذاشته و دامنه و نام‌های متفاوتی داشته است. از 44سال پیش که وزارت رفاه ‌اجتماعی برای اولین بار در نظام اداری ایران متولد شد تا به امروز، دست‌کم چهار بار این وزارتخانه بنابه مصالح زمانه و الزاماتی که دولت‌ها احساس می‌کرده‌اند، منحل یا احیا شده، سابقه تشکیل آن به سال53 و افزایش سه‌برابری درآمدهای نفتی ایران برمی‌گردد. آن زمان دولت وقت درصدد برآمد تا بخشی از درآمدها را به شکل ساختارمندتری برای رفاه عمومی هزینه کند. وزارتخانه تازه تاسیس، وظیفه خود را اجرای برنامه‌های جامع رفاه در سراسر کشور می‌دانست، اما با تصمیم دولت برای تاسیس وزارتخانه‌های بهداری و بهزیستی، عملا در بهمن ماه 1354 منحل شد. در سال‌های پس از انقلاب تا اواسط دهه70، امور رفاهی عملا متولی مشخصی نداشت تا اینکه دولت اول اصلاحات درصدد برآمد با برنامه‌ای مدون و مشخص رفاه اجتماعی را در کشور قاعده‌مند کند. لایحه ساختار نظام جامع رفاه و تامین‌اجتماعی ماحصل کوشش‌های دولت هشتم بود که در سال83 از تصویب مجلس گذشت. این لایحه راه را برای احیای وزارت رفاه و تامین‌اجتماعی هم هموار کرد و قرار شد به حکم قانون بالادستی‌اش، یعنی قانون ساختار نظام جامع، متولی سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی رفاهی کشور در حوزه‌‌های بیمه‌ای، حمایتی و امدادی باشد. اما این‌بار نیز عمر این وزارتخانه کوتاه بود و با اصرار دولت دهم برای چابک‌سازی و کم‌کردن از حجم خود در سال90، در وزارتخانه‌های «تعاون» و «کار و امور اجتماعی» ادغام شد. ادغامی که گرچه همان موقع منتقدان به شدت به آن تاختند، دوباره دامنه بحث‌های کهنه را باز کرده است.

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1990


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
تامین اجتماعی نیازمند ترسیم چشم‌انداز
🖋 زهرا سلیمانی

در آذر 96، خبری مبنی بر اینکه، مرکز پژوهش‌های مجلس ورشکستگی تامین اجتماعی در دهه آینده را محتمل می‌داند؛ منتشر شد. در واکنش به آن مدیر عامل سازمان تامین اجتماعی گفت: این سازمان چون بین‌‌ نسلی است و نظام اسلامی متعهد تعهدات خود است، پس ورشکستگی در سازمان تامین اجتماعی معنایی ندارد. سید تقی نوربخش با اشاره به اینکه اصل ٢٩ قانون اساسی و ارزش‌های انقلاب به صراحت بحث اصلی نظام عدالت اجتماعی است، ادامه داد: برای تحقق نظام عدالت اجتماعی اعلام می‌شود که تامین اجتماعی حق عمومی است. به گزارش مهر، او ادامه داد: اتفاقا عمق استراتژیک بیمه‌‎های اجتماعی بر اساس قانون اساسی عمق خوبی در ایران دارد.
نبود تعادل در متغیرهای تامین اجتماعی

نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری درباره وضعیت سازمان‌های بیمه‌گر به ویژه تامین اجتماعی به خبرنگار «آرمان» می‌گوید: بر اساس گزارش‌های مرکز آمار ایران ‌در آینده نزدیک با سونامی سالمندی در کشور روبه‌رو هستیم. در واقع نرخ زاد و ولد در کشور کاهش یافته است. هم اکنون جمعیت سالمندان ایران در حال افزایش است. علیرضا حیدری می‌افزاید: بر اساس آخرین آمار بیش از 50 درصد جمعیت کشور بالای 30 سال هستند. در صورتی که در گذشته هرم جمعیت کشور ایران به این شکل نبود. به گفته او جامعه سالمند نیز به فراخور شرایطش نیازمند خدمات متفاوت دارد. هر چقدر که سن جامعه افزایش یابد، بر میزان مصرف کنندگان نیز افزوده می‌شود، چون بخش قابل توجهی از هزینه‌ها برای پوشش نگهداری، درمان و... آنها صرف می‌شود. هم اکنون متغیرهای موجود در تامین اجتماعی به شدت به سمت نبود تعادل حرکت می‌کند. نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری تاکید می‌کند: در شرایط کنونی پرداخت مستمری بگیران در برخی مشاغل به تاخیر افتاده است. اگر وضعیت این چنین پیش‌رود در آینده مشکلات جدی بروز می‌کند، چون به دلیل افزایش جمعیت مستمری بگیران هزینه‌های آنها در حوزه درمان و دریافت خدمات نیز افزایش یافته و به ازای آن برای دریافت حق بیمه برای بیمه شدگان باید تناسب وجود داشته و با یک ضریب پنج برابری اشتغال برای این افراد فراهم شود. در حالی که چنین چشم اندازی برای بیمه‌ها تاکنون مشاهده نشده و دولت هم به تمهیدات خود به این سازمان آنطور که باید و شاید نپرداخته است. به عبارت دیگر دولت بزرگترین بدهکار به تامین اجتماعی است. حیدری می‌افزاید: با بررسی جوانب کار باید گفت که هیچ تغییر و تحولی از شرایط موجود مشاهده نمی‌شود. نایب رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری تاکید می‌کند: در آینده نه چندان دور با مشکلات جدی از جمله پرداخت مستمری درمان بیمه شدگان روبه‌رو می‌‎شویم. درضمن فرمولی نیز برای مهار آن لحاظ نشده است. به گفته او اخیرا علی ربیعی، وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی اعلام کرد که تمامی دارایی تامین اجتماعی پاسخگوی هزینه‌های در کمتر از شش ماه آن را ندارد. بنابراین در این وضعیت مخاطره آمیز باید چشم انداز را به شکل مناسب مورد ارزیابی قرار داد و متناسب با آن سناریوهای بازدارنده نوشت. با آینده نزدیک اگر قرار باشد سونامی سالمندی بروز کند، هیچ فردی نمی‌تواند عوارض آن را مهار کند.

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2015


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
جوون این‌قدر بی‌تربیت!
🖋 فردین علیخواه

در کلاس جامعه‌شناسی شهری با دانشجویانم درباره ارتباط مفهوم « احترام» و معماری خانه‌های ایرانی حرف می‌زدیم. به دانشجویانم می‌گفتم؛ زمانی که توالت در گوشه‌ای از حیاط خانه قرار می‌گیرد و کسی صدای باد معدۀ کسی را نمی‌شنود احترام در بین اعضای خانواده فرق می‌کند بازمانی که درِ توالت به پذیرایی خانه باز می شود. به‌گونه‌ای که اعضای خانواده کوچک‌ترین صدایی را که در فضای دستشویی می‌پیچد می‌شنوند. گاهی اوقات نوع معماریِ مکان، برداشت جامعه از مفاهیم اجتماعی را دستخوش تغییر می‌کند. وقتی موضوع احترام مطرح شد گویی دانشجویانم از والدینشان دلِ پری داشتند چراکه بیشترشان معتقد بودند که ازنظر والدینشان؛ آنان جوانانی بی‌تربیت‌اند و مدام با جمله «جوان؛ جوان‌های قدیم» ؛ از طرف والدینشان تحقیر می‌شوند.

قرار شد دانشجویان موقعیتی را توضیح دهند که در آن « بی‌تربیت» خطاب ‌شده‌اند. پاسخ‌ها بسیار متنوع و از منظر جامعه‌شناختی قابل‌تأمل بود. آنچه در ادامه می‌آید برخی از آن رفتارهاست: لم دادن روی مبل راحتی یا دراز کردن پا در صورت نشستن روی فرش، امتناع از رفتن به مهمانی یکی از اقوام یا رفتن به مسافرت با خانواده، انتقاد یا سرزنش رفتار مشخصی از والدین به‌ویژه پدر، پوشیدن لباس کمی راحت در خانه، اعتراض به میزان پول‌توجیبی و در مواردی تقاضای مستقیم پول از والدین، مشاجره با خواهر یا برادر در حضور والدین، صحبت کردن از همسر ایده ال در حضور والدین، ریختن چای برای خود و رفتن به اتاق شخصی و تعارف نکردن به والدین، با صدای بلند سلام نکردن به‌ویژه در صبح‌ها، گرم گرفتن با پسر یا دختر فامیل در مهمانی خانوادگی، متوجه شدن والدین در این خصوص که فرد با دوست‌دختر یا دوست‌پسرش در حال صحبت است، رسیدن به سروصورت پیش چشم والدین، صحبت درباره سیاست و بروز اختلاف‌نظر درباره مقامات سیاسی و کوتاه نیامدن فرزند، صحبت درباره دین و پاسخ دادن به نظرات والدین و کوتاه نیامدن فرزند، خاموش کردن کولرگازی توسط فرزندان به خاطر مصرف برق و بی‌تربیت قلمداد شدن توسط پدر و انجام همین رفتار توسط پدر، ندادن کنترل تلویزیون به پدر و ...

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=1996


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
مدارای اجتماعی
🖋 محمدباقر تاج‌الدین

🔺هر جامعه ای به میزان مناسبی از مدارای اجتماعی نیازمند است تا در پناه آن بتواند به سامان اجتماعی دست پیدا کند. در جوامعی که مدارای اجتماعی یافت نشود و یا میزان آن پایین باشد شاهد افزایش خشونت، درگیری، کشمکش و تضاد هستیم که سامان اجتماعی را به شدت دستخوش اختلال و بی کارکردی می کند. از سوی دیگر، در جوامعی که گروه های قومی، مذهبی، نژادی و زبانیِ گوناگون در آن زیست می کنند احتمال کم رنگ شدن مدارای اجتماعی وجود دارد، به ویژه اگر دولت ها در این جوامع بر طبل قوم مداری و گرایش های مذهبی خاصی بکوبند، یقینا زمینه را برای فرسایش مدارای اجتماعی و به تَبَعِ آن افزایش خشونت فراهم می کنند.

🔺مدارا با دیگرانی که از جنس و قوم و مذهب ما نیستند اگر چه ممکن است کمی دشوار به نظر برسد، اما حقیقت این است که نیاز فوری و پایه ای به شمار می رود و تا این اصل مهم مورد عنایت قرار نگیرد هر روز باید شاهد نزاع ها و درگیری های گوناگون بین انسان ها باشیم. حتی مدارا با کسانی که هم فکر و هم عقیده با ما نیستند نیز بسیار ضرورت دارد و یکی از مهم ترین دلایل بروز خشونت و نزاع در جامعه عدم مدارا با کسانی است که در طیف فکری و عقیدتی با یکدیگر قرار ندارند.

🔺نداشتن مدارا و سخت گیری با دیگران-والبته آسان گیری بر خود-ریشه های فردی و اجتماعی فراوانی دارد که مهم ترین این ریشه ها بدین قرارند:

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2000


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
گزینشی که شجاعت و عدالت را کُشت
🖋 محمد فاضلی

📍نوجوان هفده‌ساله درس‌خوانی بود که در تابستان سال 1366 در رشته پزشکی قبول شده بود. خانواده خوشحال بودند، اولین پزشک آینده فامیل بود، اما به یکباره خبر آمد که گزینش او را رد کرده است. نوجوانی که سرش چنان در درس و مشق بود که پزشکی قبول می‌شد، از خانواده‌ای مذهبی می‌آمد و تابستان‌ها را هم در کنار پدر در روستا کار می‌کرد، اصلاً چه کاری می‌توانست کرده باشد که با همان معیارهای دهه شصت شایسته رد شدن باشد؟ همه فامیل حتماً دست به‌کار شدند تا بالاخره مسأله حل شد و یادم هست یکی دو مقام استانی هم پا در میانی کردند تا مشکل گزینش نوجوان حل شد. آن نوجوان امروز پزشک فوق‌تخصص است و صدها هزار انسان از خدمات او بهره‌مند هستند. سرمایه‌گذاری در ساخت مرکز درمانی هم انجام داده و حتماً اشتغال‌هایی هم ایجاد کرده است.
یک لحظه از خودمان بپرسیم اگر کسی به داد این نوجوان درس‌خوان نرسیده بود، امروز خودش چه وضعی داشت؟ جامعه‌ای که از استعداد او بی‌بهره می‌ماند چه هزینه‌ای می‌پرداخت؟ خودش و یک فامیل بزرگ چه احساسی نسبت به کشور پیدا می‌کردند؟ او و جامعه این هزینه را به چه دلیل باید می‌پرداختند؟ آیا گزارش یک استشهاد محلی، سلیقه یک آدم، غرض‌ورزی یک خبرچین یا چیزی از این دست برای داوری درباره او کفایت می‌کرد؟ نظام گزینش آدم‌های زیادی از این دست را زیر تیغ خود نابود کرده و از ایشان انسان‌هایی سرخورده و ناراضی ساخته، و جامعه را نیز از وجود استعداد و قابلیت‌های‌شان محروم کرده است.
آدم‌های دستگاه اداری امروز، اغلب از سخت‌ترین سازوکارهای گزینشی عبور کرده‌اند و تیغ گزینش در بازه زمانی بسیار طولانی‌مدتی – بیش از یک دهه – بالای سر هر کارمند دستگاه اداری است تا زمانی که حداقل شرایط استخدامی او «رسمیِ قطعی» شود. او در این مدت می‌آموزد که سکوت پیشه کند، خلاف تصمیم‌های کارشناسی حرفی نزند زیرا ممکن است به دلایل غیرکارشناسی او را در گزینش رد کنند. او یاد می‌گیرد که همواره بهانه‌هایی برای رد کردن آدم‌ها در دسترس است. نظام گزینش ترسی را در آدم‌ها نهادینه می‌کند که دست آخر از بخش عمده کارکنان دستگاه اداری افرادی بیمناک می‌سازد.

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2003


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
راه علاج بحران ارزی ایران
🖋 استیو هنکه/ اقتصاددان آمریکایی

📍 در شرایطی که اوضاع مخاطره آمیز شده است، راهی برای درمان بیمار وجود دارد که اتفاقا راه علاج سریعی هم هست. من این راه دسته اول را از آنجا می‌شناسم که تاکنون با آن، کشورهای با تورم مرگبار را حمایت کرده‌ام. برای مثال در بلغارستان و هنگامی که مشاور نخست وزیر (پتر اسویانوف) در سال های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ بودم.

در فوریه ۱۹۹۷ بلغارستان به پدیده ابرتورم دچار شده بود و نرخ تورم ماهانه آن به ۲۴۲ درصد رسیده بود. این نرخ تورم ماهانه بود و نه سالانه که بیشتر از برآورد من از تورم سالانه ایران است؛ ضمن این که نرخ تورم ایران هنوز خیلی پایین‌تر از آستانه تحمل این کشور است.

چه کردیم تا در چند ساعت ابرتورم بلغارستان را مهار کنیم؟ در یکم ژوئیه ۱۹۹۷ یک هیات ارزی تشکیل دادیم که اسکناس و سکه‌های قابل تبدیل به ارزهای دیگر را در نرخی ثابت منتشر می‌کرد. این اوراق مالی اوراق ذخیره‌ای با ریسک پایین بود که توسط ارزهای خارجی و به ویژه مارک آلمان حمایت می‌شد (آلمان در سال ۲۰۰۲ یورو را جایگزین مارک کرد). سود این اقدام از طریق اختلاف بین بهره دارایی های ذخیره و هزینه های بدهی به دست می‌آمد.

این اقدام نوعی سیاست ارزی و نه سیاست پولی بود. عملیات هیات‌های ارزی تاثیرپذیر و خودکار است و نفس عملکرد آن، تبدیل ارز داخلی به ارز لنگر (در خصوص بلغارستان مارک آلمان) با نرخ ثابت است. در نتیجه حجم پول در گردش ارز داخلی تنها توسط نیروهای بازار تعیین می‌شود که آن را تقاضای ارز داخلی می گوییم. از آنجا که ارز منتشر شده توسط هیات ارزی مشابه ارز لنگر یا باثبات است، هیات ارزی آن کشور بخشی از منطقه ارزی ارز باثبات خواهد بود.

تجربه هیات ارزی بلغارستان تجربه بسیار موفقی بود چرا که در سال ۱۹۹۷ ابرتورم این کشور که در فوریه ۱۹۹۷ به ۲۴۲ درصد رسید متوقف شد و به بلغارستان اجازه داد تا از بحران‌های خارجی نظیر سقوط روبل روسیه در سال ۱۹۹۸ و رکود بزرگ سال ۲۰۰۹ جان سالم به در برد.

برای توقف سریع روند کنونی، ایران باید همان کاری را کند که بلغارستان در سال ۱۹۹۷ کرد. باید یک هیات ارزی ایجاد کند و به جای مارک آلمان که دیگر وجود خارجی ندارد، طلا را پشتوانه ریال قرار دهد. بدین ترتیب ایران ریالی خواهد داشت که به جای ارزی بی‌ارزش به اندازه طلا با ارزش خواهد بود./ایسنا

🔸 بیشتر در 🔻
📎 https://engare.net/?p=2006


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
تولد سوژه ایرانی را باور نکرده‌ایم
🖋 مقصود فراستخواه

📍 این روزها مناسبات جامعه ما با جوانان بحث‌انگیز شده است و جوانان امروز «ابژه‌ای» برای بزرگان رسمی این جامعه شده‌اند. گویی ما هنوز تولد «سوژه ایرانی» را باور نکرد‌ه‌ایم و مرتب جوانی را که خود می‌تواند راه‌‌حل باشد به «مسئله» بدل می‌کنیم. مرتب اعمال آنان را ارزیابی کرده و برچسب‌های خودمان را به آنان می‌زنیم؛ اینکه دینداری در آنان تضعیف شده است، مدرک‌گرا هستند، بحران هویت دارند و در کل در وضعیت نابهنجاری به سر می‌برند. با همین قضاوت برای جوانان سیاست‌گذاری می‌کنیم و هیچ اعتنایی به خواسته‌های آنان نداریم و گویی نگاه سراسربین حکومت همه‌چیز را درخصوص آنان می‌بیند و کنترل می‌کند.
ما جوانان را بر بنیاد برساخته اجتماعی خودمان تعریف و ارزیابی می‌کنیم و پیوسته آنان را موضوع تابوهای خود قرار می‌دهیم. قدرت صدا، متن، سیاست و انضباط اجتماعی ما از خانواده تا کلاس درس، سازمان‌های کار، میدان ورزشی، دانشگاه، حوزه‌های مشارکت اجتماعی، ان.جی.او.‌ها و دیگر حوزه‌های مربوط به جوانان را دربر می‌گیرد.
جوان‌های امروز به تعریف جامعه‌شناختی عمدتا متولدهای دهه ۷۰- ۸۰ هستند؛ یعنی نه خاطره‌ای از جنگ دارند و نه از انقلاب. بااین‌حال، مرتب آنان را ابژه کرده و ارزش‌ها، هنجارها، ایماژهای‌مان را برای آنان روایت می‌کنیم و در این فضا، صدای آنها کمتر در جامعه به گوش می‌رسد.

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2010


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
چرا «سرمایه» مارکس همچنان مهم است
گفت‌وگویی با دیوید هاروی درباره تناقض‌های سرمایه‌داری، تغییر اقلیمی و تازه‌ترین کتابش «مارکس، سرمایه و جنون خرد اقتصادی»
🖋 ترجمه: رحمان بوذری

📍 بیش از صدوپنجاه سال از انتشار اولین مجلد کتاب «سرمایه» می‌گذرد، کتابی قطور و حجیم که بسیاری از خوانندگان را مرعوب می‌کند و بی‌خیال خواندن آن می‌شوند. دیوید هاروی خواندن آن را ضروری می‌داند. او دهه‌هاست «سرمایه» تدریس می‌کند. کلاس‌های عمومی‌اش درباره سه مجلد «سرمایه» روی اینترنت موجود است و میلیون‌ها نفر در سرتاسر جهان آنها را دیده‌اند. این کلاس‌ها مبنای نگارش دو مجلد «راهنمای سرمایه» بوده‌اند. آخرین کتاب هاروی با عنوان «مارکس، سرمایه، و جنون خرد اقتصادی» راهنمای کم‌حجم‌تر هر سه مجلد «سرمایه» است. او در این کتاب سراغ عقلانیت‌ستیزی بنیادین نظام سرمایه‌داری می‌رود. آنچه در ادامه می‌آید مصاحبه دیوید هاروی است با مجله ژاکوبن درباره این کتاب، نیروهای خلاقه و مخرب سرمایه، تغییر اقلیمی و اهمیت کتاب «سرمایه».

مدت‌هاست «سرمایه» را تدریس می‌کنید. تصویری کلی از سه مجلد آن به دست می‌دهید؟
مارکس خیلی به جزئیات علاقه داشت، و گاهی نمی‌توان فهمید طرح کلی کتاب «سرمایه» درباره چیست. ولی راستش خیلی ساده است. سرمایه‌داران روز خود را با مقدار مشخصی پول شروع می‌کنند، این پول را به بازار می‌برند وکالایی می‌خرند مثلا وسایل تولید و نیروی کار، و آن را در فرایند کار می‌اندازند و این فرایند کالای جدیدی تولید می‌کند. کالای جدید در ازای پول فروخته می‌شود و سود به همراه دارد. آن‌وقت سود به انحای مختلف توزیع می‌شود، در قالب اجاره‌بها و بهره، و دوباره به پول اولیه بر می‌گردد، همین قضیه چرخه تولید را بار دیگر به راه می‌اندازد.
ما با فرایند گردش سرمایه طرفیم. و سه مجلد «سرمایه» با ابعاد مختلف این فرایند سرو‌کار دارد. اولی با تولید. دومی با گردش و آنچه فرایند «تحقق» می‌نامیم، یعنی شیوه تبدیل کالا به پول. و سومی با توزیع، یعنی اینکه چقدر از این پول پیش از آنکه به فرایند گردش برگردد به مالک می‌رسد، چقدر به سرمایه‌گذار، چقدر به تاجر. این چیزی است که سعی می‌کنم درس بدهم تا آدم‌ها رابطه بین سه مجلد «سرمایه» را بفهمند و در هیچ‌یک از این سه مجلد یا در بخشی از آن سردرگم نشوند.
شما از جهاتی با سایر مارکس‌پژوهان فرق دارید. یکی از تفاوت‌های اصلی این است که علاوه بر مجلد اول توجه زیادی به مجلد دوم و سوم نشان می‌دهید، حال آنکه بسیاری از مارکس‌پژوهان فقط به مجلد اول نظر دارند. چرا؟

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2018


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
در دفاع از مقاومت‌های فردی(تقدیم به تمام افشاگران)
🖋 محمدمهدی اردبیلی

📍امروزه همگان، دلسوزانه یا مغرضانه، به رواج فراگیرترین شکل فساد در کشور اذعان دارند. علی‌رغم تمام شعارها و ژست‌ها، دیگر چیزی برای مخفی کردن باقی نمانده و همه چیز عیان است. بحث ابداً بر سر ارقامِ همواره روبه‌رشد نیست: اینکه فلان تعداد مدیر خاطی یا بهمان مبلغ پرداخت رشوه چقدر است، بحثی حاشیه‌ای است. فساد در حال حاضر خواسته یا ناخواسته، به فرهنگ و سبک زندگی ما بدل شده است. امروز ما با فساد مواجه نیستیم، بلکه در آن تنفس می‌کنیم. و در نتیجه، هر فردی، ولو به‌اصطلاح درستکار، نمی‌تواند خود را از فساد مبرا نگاه دارد. این فساد نه تنها در سیستم اداری، بلکه در اذهان دوستان، در مطالبات فرزندان، در توصیه‌های آشنایان، در مناسبات دانشگاهی، و در یک کلام، در تمام شئون زندگی ما به چشم می‌خورد. فساد دیگر نه تنها به یک واقعیت کتمان‌ناپذیر، بلکه حتی به «حقیقت» یا «یگانه ارزش زمان ما» بدل شده است.
در برابر این فساد دو راهکار شایع وجود دارد که هر دو قابل انتقادند:

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2027


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
نظم اجتماعی
Social order

📍 نظم اجتماعی به معنای اطاعت تمامی اعضای یک جامعه از هنجارها، ارزش ها و قوانینی است که اساس قوام جامعه را تشکیل می دهند. به این قرار این اصطلاح را می توان به منظور مشخص کردن مجموع نهادهای اجتماعی از این نظر که در جهت عملکرد مطلوب حیات اجتماعی و مناسبات اجتماعی بخوبی تنظیم شده اند، به کار برد. علاوه بر این ، مفهوم نظم اجتماعی می تواند به طور مستقیم هماهنگی ، تعادل و انسجام روابط اجتماعی را برساند که مجموع افراد جامعه را از طریق فعل و انفعال سازوکارهای اقتصادی و سیاسی به سوی زندگی مشترک جلب کنند و خواست گذران حیات در جمع را پدید آورند. لیکن بیشترین نظم اجتماعی به نظم رایجی اطلاق می شود که اطاعت همگان را از یک نظم ارزشی جا افتاده و رایج به منظور مرجع داشتن طبقات و قشرهای ممتاز، اولویت می بخشد. اساس این نظم بر این اندیشه استوار است که ثروت اساسی یک جامعه را صلح و آرامش تشکیل می دهد. نتیجه ای که از آن گرفته می شود، این است که تمامی اعضا باید خواه ناخواه در برابر نظام سیاسی اجتماعی یا شکلی از سازمان اجتماعی سرتمکین فرود آورند که این خود موجبات تداوم ، نابرابری ها، بی عدالتی ها و علل و عوامل بروز تنازع اجتماعی را فراهم می سازد.( بیرو،آلن، فرهنگ علوم اجتماعی ، ترجمه دکتر باقر ساروخانی ، انتشارات کیهان ، تهران، ١٣٧٠،واژه نظم اجتماعی) چون نظم در نظریه جامعه شناسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است ، باید آن را با دقت بیشتر مورد بررسی قرار داد. در حالی که نظم کم و بیش معادل با سرکوب یا ستیز است.

#مفاهیم

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2023


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
گفت‌وگو برای بستن زنگوله‌ها به گردن گربه‌ها
🖋 محمد فاضلی

📍 عبید زاکانی حکایت می‌کند که موش‌های خانه‌ای از دست گربه خون‌ریز سخت به تنگ آمده بودند و راهکاری می‌جستند. موشی پیشنهاد کرد که بند زنگوله‌ای را شبانه از گردن بزغاله پاره کرده و بر گردن گربه ببندند تا به هنگام نزدیک شدنش، موش‌ها هشیار شده و گریزان شوند. زنگوله که به دست آمد مقرر شد همان موشی که پیشنهاد داده بود زنگوله به گردن گربه ببندند، خودش این کار را انجام دهد. آن موش رفت و دیگر هیچ موشی او را ندید. نتیجه داستان عبید زاکانی برای سیاست‌گذاری عمومی چیست؟
داستان ما به زندگی موش‌های حکایت عبید زاکانی شبیه است. سؤال مهمی سال‌ها بی‌پاسخ مانده است: «اشتباه کردن ذاتی انسان و نظام‌های انسانی است، اما تکرار سیاست‌های اشتباه چرا صورت می‌گیرد؟» نتایج مشاهده‌شده در اقتصاد، محیط‌زیست و جامعه نشان می‌دهد سیاست‌های بانکی، مالی، ارزی، آب و انرژی، بهداشت و درمان، امور خارجه و مدیریت مسائل و آسیب‌های فرهنگی و اجتماعی ایرادات جدی داشته که جامعه ایرانی را در وضعیت فعلی قرار داده است. این سیاست‌ها عین گربه داستان عبید، هر چند وقت یکبار از راه می‌رسند و ما هم‌چون موش‌های بی‌دفاع قربانی آن‌ها می‌شویم. برخی از آن‌ها هم همیشه هستند.
مسأله پس این می‌شود که چگونه باید از شر گربه سیاست‌های خون‌ریز و خانه‌خراب‌کن خلاص شد؟ ایران، گربه روی نقشه جهان، چگونه می‌تواند از شر گربه این گونه سیاست‌ها خلاص شود؟ برخی مثل موش‌های داستان عبید حکم به مهاجرت می‌دهند و از این سرزمین می‌روند. برخی تسلیم قضا و قدر می‌شوند تا چه زمانی گربه آن‌ها را قربانی کند. راه دیگر اما بستن زنگوله‌ای به گردن گربه است تا به محض آن‌که گربه این سیاست‌های نادرست تکان خورد، همگان بدانند که دوباره خطری در راه است؛ اما درست برخلاف داستان عبید، با صدای زنگوله فرار نکنند و در مقابل سیاست‌های غلط بایستند. این جای داستان با حکایت عبید متفاوت می‌شود.
آن زنگوله چیست که باید به گردن سیاست‌های غلط بست؟ سیاست‌های نادرست البته بسیارند و زنگوله‌های بسیار لازم است. بدون این زنگوله‌ها، گربه سیاست‌های غلط و ناکارآمدی، در هر دولت، حکومت، سازمان و دوره‌ای ما را خواهد خورد. برخی از این گربه‌ها چهل، پنجاه و شصت ساله هستند. من فکر می‌کنم دو زنگوله‌ عبارتند از:
زنگوله گزارش مکتوب بیان اشتباهات و آشکارسازی آن‌ها: کسانی باید مسئولیت بپذیرند و به اشتباهات اعتراف کنند، حتی اگر خودشان در اشتباهات گذشته نقش نداشته‌اند. رئیس بانک مرکزی عوض شده، اما تصریح نشده که کدام اشتباهات رئیس قبلی بانک مرکزی ما را به وضع فعلی رسانده است و بانک مرکزی چگونه آن‌ها را تکرار نخواهد کرد یا مانع تکرار اشتباهات بقیه عناصر نظام بانکی می‌شود.
زنگوله بیان خسارات ناشی از اشتباهات: سدی به اشتباه ساخته شده، قانونی به نادرست تصویب شده، کارخانه‌ای غلط جایابی شده، ارز به غلط قیمت‌گذاری و توزیع‌ شده؛ اما خسارات این‌ها هیچ وقت برآورد نمی‌شود و به اطلاع کسی رسانده نمی‌شود...

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2048


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
فنلاند چگونه قتل و خشونت را کاهش می‌دهد؟
🖋 مرجان آریادخت

محرومیت اجتماعی به وضعیتی گفته می‌شود که در آن بیکاری بلندمدت، مشکلات مالی، ضعف در مهارت‌های زندگی و… بر زندگی فرد غالب می‌شود. پیشگیری از محرومیت اجتماعی در فنلاند عمدتاً مبتنی بر خدمات عمومی و انتقال درآمد است.

علاوه‌براین، به اقدامات و کارهای ویژه‌ای نیاز است که چرخه‌های جدی محرومیت اجتماعی را متوقف سازند. محرومیت اجتماعی به طور تنگاتنگی با بازار کار ارتباط دارد، مخصوصاً بیکاری ساختاری. مداخلۀ زودهنگام نقش عمده‌ای در پیشگیری از محرومیت اجتماعی دارد.

آموزش افراد بیکار عموماً از محرومیت اجتماعی پیشگیری می‌کند ولو اینکه ضرورتاً بیکاری را از بین نبرد. کار، آموزش و روابط اجتماعی نقش مهمی در ادغام جوانان در جامعه بازی می‌کنند. اصلی‌ترین عوامل خطر در مورد محرومیت اجتماعی جوانان عبارت اند از: آموزش ضعیف، بی‌خانمانی و بیکاری (مخصوصاً بیکاری بلندمدت).

طبق آمارهای ۱۹۸۰، بالای ۸۰ درصد جوانان زیر ۲۱ سالی که مرتکب قتل شده‌اند، مشکلات عدیده‌ای در مدرسه داشته و ۴۰ درصدشان در دوره‌ای از زندگی تحت مراقبت‌های روانی بوده‌اند. این نشان می‌دهد که خشونت در میان جوانان با مشکلات روان‌شناختی و سایر مسائلی مشخص می‌شود که تماماً در مدارس قابل شناسایی، مداخله و درمان‌اند (از طریق آموزش‌های درسی همگانی و جلسات خاص روان درمانی). طبق اصل مداخلۀ زودهنگام، مدارس فرصت خوبی در اختیار دارند تا افراد نیازمند به خدمات بهداشت روانی را شناسایی کنند. وقتی مداخله به موقع صورت بگیرد، با جلسات درمان کوتاه‌تر و ارزان‌تری می توان به نتیجه رسید./باشگاه اندیشه

🔸 بیشتر در 🔻
📎 https://engare.net/?p=2053


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
فضایل اخلاقی نظری
🖋 مصطفی ملکیان

📍1️⃣ سعة صدر، يعني آمادگي براي شنيدن هر سخن و راي و عقيده‌اي. يعني اينكه انسان ذهن خود را باز نگه دارد و اين وقتي حاصل مي‌شود كه انسان دو چيز را بپذيرد: يكي اينكه هر سخني ممكن است حق باشد و ديگر اينكه هر سخني ممكن است باطل باشد. قبول اين سخن خيلي ساده است و شهود انسان آن را همراهي مي‌كند و انسان به‌وضوح مي‌تواند تصديقش كند و به‌محض قبول آن ذهن انسان باز مي‌شود، چون انسان به دو دليل ذهن خود را مي‌بندد، يكي به اين دليل كه فكر مي‌كند سخن ديگران باطل است و محال است كه باطل نباشد، اما اگر گزارة اول را پذيرفته باشد مي‌داند كه ممكن است سخن ديگران حق باشد، بنابراين به سخن ديگري اجازة ورود مي‌دهد. دليل دوم اين است كه فكر مي‌كند سخنش حق است و محال است كه حق نباشد، اما اگر گزارة دوم را پذيرفته باشد مي‌داند كه ممكن است سخنش باطل باشد و سخن ديگري حق، بنابراين به سخن ديگري اجازة ورود مي‌دهد. اگر انسان در مقام عمل به اين دو نكته ملتزم باشد همواره پروندة آرا و نظرات خود را باز مي‌گذارد؛ گزارة اول براي اين است كه الزاماً سخن ديگران را باطل ندانيم و گزارة دوم براي اين است كه الزاماً سخن خود را حق ندانيم. اين را به هركس كه بگوييد تصديق مي‌كند، اما اندكي به آن عمل مي‌كنند و البته كساني كه به آن عمل نمي‌كنند بهانه‌هايي هم درست مي‌كنند، مثلاً مي‌گويند كه آدمهاي شراب‌خوار كه ديگر ممكن نيست سخنشان درست باشد!

🔻نتيجة عملي سعة صدر آمادگي براي گفت‌وگوست. در عالم ذهن و معرفت كفايت مذاكرات معني ندارد و هميشه ممكن است شخص جديدي ظهور كند و حرفي بزند كه انسان مجبور شود در تمام مذاكرات سابق خود تجديدنظر كند. البته گفت‌وگو با جروبحث،‌ گپ زدن، مذاكره و ‌آشتي‌جويي فرق مي‌كند، كه در جاي ديگري درباره‌اش نوشته‌ام. در واقع، گفت‌وگو يعني نوعي سكوت دروني داشتن و با سكوت دروني وارد دنياي ديگري شدن و جهان را از چشم او ديدن و سپس بازگشتن به عالم خود و داوري كردن.

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2056


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
بی تفاوتی اجتماعی
🖋 مدیر سایت

📍 یکی از مهمترین مسائلی که گریبان جامعه ما را گرفته بی تفاوتی اجتماعی است. البته با ورود فضای مجازی به زندگی اجتماعی ایرانیان، بی تفاوتی اجتماعی شدت بیشتری به خود گرفته و هر نوع مسئولیت پذیری در مقابل جامعه به شکل مجازی اتفاق می افتد. بی تفاوتی اجتماعی در بیشتر موارد به صورت فردگرایی محض خود را نشان می دهد. فردگرایی را با تعریف لیبرالیستی اشتباه نگیرید، فردگرایی را در غالب منافع شخصی و کسب سود از هر راه قانونی و غیرقانونی معنی کنید. بی تفاوتی اجتماعی چنان سراپای جامعه را درنوردیده است که هر نوع آینده نگری چالش های...

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2062


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
دانسته ها و ندانسته های انسان
🖋 محمدباقر تاج‌الدین

📍ابن یمین فریومدی شاعر قرن هفتم و هشتم قمری که اهل خراسان آن روز (فریومد یا فرومد در آن روزگار جزیی از خراسان بزرگ بود) و امروزه جزیی از شهرستان میامی در استان سمنان است، بود. شعری زیبا درباره دانستن و ندانستن به شرح زیر سروده است:
آن کس که بداند و بداند که بداند اسبِ خِرَد از گنبد گردون بستاند
آن کس که بداند و نداند که بداند بیدار نمایید که بس خفته نماند
آن کس که نداند و بداند که نداند لنگان خَرَکِ خویش به منزل برساند
آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مُرَکب ابدالدهر بماند
و یا مولوی شاعر و عارف بزرگ قرن هشتم که این گونه سروده بود:
هر که او بیدارتر پُر دردتر هر که او آگاه تر رُخ زردتر(مثنوی، دفتر اول)
دانستن، آگاهی، دانایی، خردورزی و عقلانیت اگرچه در تعریف دقیق و مفهومی تفاوت هایی هر چند اندک با یکدیگر دارند، اما در این نوشته مسامحتا آنها را به یک معنا فرض کرده ام و دانستن را مقابل نداستن همانند دانایی در مقابل نادانی گرفته ام. روشن است که نادانی و ندانستن انسان در برابر دانسته های او بسیار گسترده تر و عمیق تر است. به عبارت دیگر، آدمی اگر چه درباره بسیاری از امور این جهانی از آسمان ها و کهکشان ها گرفته تا اعماق اقیانوس ها و دریاها و تا جسم و روان انسان و جامعه و سایر امور مطالب زیادی می داند و موفق به بسط و گسترش دانش ها و علوم جدید هم شده است، اما بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از امور دیگر هم هستند که هنوز آدمی نسبت به آنها بی اطلاع یا کم اطلاع است و مرز نادانی های آدمی بسیار گسترده است. به عنوان نمونه ما هنوز از بسیاری از کرات آسمانی دیگر اطلاعی نداریم، ما هنوز ابعاد پیچیده هستی را درست و دقیق نمی شناسیم، ما هنوز از ابعاد پیچیده روح و روان آدمی اطلاع دقیقی نداریم، ما هنوز بسیاری از بیماری ها را نتوانستیم به کنترل خود درآوریم، ما هنوز از اعماق تاریخ اطلاع درست و دقیق نداریم، ما هنوز راه حل اساسی برای رفع تبعیض و بی عدالتی در جامعه را نمی دانیم، و هکذا و هکذا. اما ناگفته نگذاریم که حجم و عمق دانسته های آدمی هم در خور توجه و قابل تقدیر و ستایش است.
اما در این نوشته منظور من از دانستن...

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2075


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
صد سال است پشت در مدرنیته درجا می‌زنیم
🖋 عظيم محمودآبادي

📍 عوامل متعددي در شكل‌گيري جوامع دخيل هستند اما براي دوام يك جامعه همبستگي اجتماعي از اهميت بسيار بالا و استثنايي برخوردار است؛ عاملي كه هرچند از علل موجبه آن محسوب مي‌شود اما در علل مابقي اش نيز نقش بي‌بديلي را ايفا مي‌كند؛ نقشي كه البته در بزنگاه‌هاي حساس‌، پررنگ‌تر هم مي‌شود.
ناصر فكوهي معتقد است كه مولفه‌هاي همبستگي اجتماعي ثابت نيستند و در طول دوران دچار تحول مي‌شوند.
به باور استاد انسان‌شناسي دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران، بي‌توجهي به اين تغيير مولفه‌ها مي‌تواند همبستگي اجتماعي را دچار آسيب‌هاي جدي كند.

آيا فرمول مشخصي براي سنجش ميزان همبستگي اجتماعي در يك جامعه وجود دارد؟ با چه فرمول و مكانيسمي مي‌توان ميزان همبستگي اجتماعي در جامعه را تخمين زد؟

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2080


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
جلوه‌ها و ابعاد دین داری و کارکردهای اجتماعی دین
سخنرانی سیدحسین سراج زاده در مرکز اسلامی مفید تورنتو


📍بحث جامعه شناختی درباره دین بحث برون دینی و تا حدی بدور از داوری های ارزشی و داوری درباره درستی و نادرستی گزاره هایی است که پیروان ادیان مطرح می کنند.
از این رو با کلام و الهیات متفاوت است که عمدتا درون دینی هستند.
جامعه شناسان پرسش شان درباره ماهیت دین نیست، بیشتر درباره کارکردهای آن برای فرد و جامعه است و اینکه دین به عنوان یک نهاد اجتماعی چه تغییرات و تبدیلاتی داشته است، مثلا مردم دین را چگونه می فهمند؟ رابطه نهاد دین با سایر نهادهای اجتماعی چگونه است؟ مجموعه خاصی از باورهای دینی چه ارتباطی با سایر کنش های و اعمال و رفتار فردی و جمعی دارند و ...

تعریف جامعه شناسانه از دین تعریفی است که تا حد زیادی جامعیت دارد و همه ادیان و همه انواع دینداری را در بر می گیرد.
آن تعریف به طور خلاصه این است؛ مجموعه ای از باورها درباره وجود پدیدهای ماورای طبیعی و نقشی که در این جهان دارند، نمادها و نیز مناسکی و رسومی که در ارتباط با آنان ایجاد می شود، و عواطف و احساساتی که نسبت به آن ها شکل می گیرد، و قواعد و هنجارهایی که گذاشته می شود
.
** فایل صوتی جلسه در وبسایت قابل دسترس می‌باشد

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2088


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet
آموزش و پرورش کنکور محور، یا شهروند مدار؟!
🖋 مهران صولتی

📍به نظر می رسد امروزه اگر کسی بخواهد درباره وضعیت آموزش و پرورش و چشم اندازهای امکان تحول بنیادین در آن داوری کند به هیچ روی کار دشواری پیش رو ندارد. تنها به عنوان یک نمونه کافی است تا نگاهی به لیست دروسی که قرار شده کلاس های آن در پایه تازه تاسیس دوازدهم حذف و به صورت خودخوان برگزار شود بیفکند تا به خوبی بتواند ماهیت این دستگاه فرهنگی ورشکسته را درک نماید! برای شما این درس ها را می خوانم: علوم اجتماعی/ سلامت و بهداست/ مدیریت خانواده و سبک زندگی/ نگارش/ تربیت بدنی و زبان انگلیسی. پر واضح است درسی که قرار است خودخوان باشد نه انگیزه ای در دانش آموز بر می انگیزد و نه چیزی به اندوخته های او می افزاید بلکه صرفا کسب نمره قبولی را از او می خواهد. در حالی که فقدان بینش جامعه شناختی بسیاری از شهروندان را از درک واقعیت های اجتماعی محروم ساخته و تنها به آنها عینکی برای نگاه سیاسی و سیاه و سفید به مسائل اجتماعی بخشیده است درس" علوم اجتماعی" از لیست دروس دارای کلاس حذف می شود!

🔸 ادامه نوشته را در لینک زیر بخوانید 🔻
📎 https://engare.net/?p=2085


🔶 انگاره: رسانه جامعه و جامعه‌خوان‌ها
🔷 @EngareNet