اشتباه میمون | عارف عبادی – Telegram
اشتباه میمون | عارف عبادی
2.67K subscribers
123 photos
23 videos
15 files
195 links
نگاهی به دنیای تکامل، روانشناسی تکاملی و تکامل فرهنگ همراه با عارف عبادی
Download Telegram
⭐️علاوه بر این، شاهد آن هستیم که در مقایسه با سال‌های گذشته تمام دانشجویان فارغ از گرایش سیاسی خود حاضرند «با سر و صدا مانع سخنران شوند»، «جلوی شرکت دانشجویان دیگر را برای رفتن به سخنرانی بگیرند» و «از خشونت برای جلوگیری از سخنرانی در دانشگاه» استفاده کنند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍153🤔3👌2
🟢 در گذشته یکی از کارکردهای اصیل دانشگاه فراهم آوردن فضایی برای تقابل آراء بود. تصور می‌شد که فرضیات وعقاید گوناگون در تقابل با یکدیگر ورزیده شده و ناهمواری خود را از دست می‌دهند و صیقل می‌خورند. دیدگاه‌هایی که تن به سنجش ندهند یا از پس از آن موفق بیرون نیایند، لاجرم حذف خواهند شد. اما امروزه شاهد آنیم که دانشگاه‌ها بیش از پیش مبدل به اتاق پژواکی شده‌اند که تنها یک دیدگاه را به اشکال مختلف درون سیستم بستۀ خود تکرار می‌کنند. بخشی از این مشکل، به نسل دانشجویانی باز می‌گردد که شنیدن کوچکترین نظر مخالف به «تروما» یا «اضطراب» آنها دامن می‌زند. جاناتان هیت در دو کتاب اخیر خود به ریشه‌های این موضوع پرداخته است (بنگرید به این منبع و این منبع). اما بخشی دیگر، افزایش شمار کنشگر-استادانی (activist-professors) است که هویت خود را به نظریاتی که درس می‌دهند گره زده‌اند. این افراد بی‌آنکه بخواهند یا آگاه باشند در معرض طیف گسترده‌ای از سوگیری‌های شناختی قرار می‌گیرند به نحوی که درک نقاط ضعف دیدگاهی که بدان باور دارند عملاً برایشان ناممکن می‌شود (در دهه‌های اخیر پژوهش‌های گسترده‌ای در این خصوص صورت گرفته است. برای مثال بنگیرید به این کتاب و این کتاب و این پژوهش و همچنین این و نیز این).

🔹 گزارش با این نتیجه‌گیری به پایان می‌رسد که به طور کل وضعیت آزادی بیان در دانشگاه‌های امریکا را نگران‌کننده می‌داند. میزان سلب سخنرانی (deplatforming) و عدم تحمل نظر مخالف اکنون به رکوردی بی‌سابقه رسیده است. نویسندگان گزارش چندین راه‌کار عملی برای بهبود وضعیت ارائه کرده‌اند اما اضافه می‌کنند که انجام اصلاحات مدنظر مستلزم گرفتن تصمیمات دشواری در قوانین آزادی بیان دانشگاه‌هاست. موضوعی که فعلاً بعید می‌نماید.

🔗 مطالعۀ گزارش FIRE

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍258😱3👏2👌2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴مسابقۀ دوی فراماراتن میان انسان و حیوانات دیگر

◀️ در این ویدئو شاهد شبیه‌سازی مسابقۀ دوی فراماراتن (Ultramarathon) بین انسان و دیگر حیوانات هستید. فراماتن به مسابقۀ دویی گفته می‌شود که بیشتر از ماراتن مرسوم 42 کیلومتری است. توجه داشته باشید که به دلیل پیچیدگی رفتار جانوران، این مسابقۀ دو هرگز به صورت واقعی انجام نگرفته است بلکه سازندگان ویدیو با درنظر گرفتن عوامل مختلف رفتار جانوران آن را شبیه‌سازی کرده‌اند. البته در گذشته چندین مسابقۀ دوی 35 کیلومتری میان انسان واسب صورت گرفت که در تمام آنها اسب پیروز شد.

ℹ️ با این حال به نظر می‌رسد که در مسافت‌های طولانی‌تر، برتری با انسان باشد. انسان‌ها در طول تاریخ تکامل خود، ویژگی‌های سازشی را به دست آورده‌اند که برای دویدن‌های طولانی کارآمد است. حرکت بر روی دوپا این امکان را به ما بخشیده که دست‌هایمان برای استفاده از ابزار آزاد شود. علاوه بر این، ایستادن بر روی دو پا باعث می‌شود که سطوح کمتری از بدن در معرض آفتاب و در نتیجه گرما قرار بگیرند. سیستم تعریق بدن انسان‌، که در هم‌تکاملی با فرهنگ دگرگون شده، امتیاز ویژه‌ای به ما بخشیده که با تنظیم دما، جلوی گرمازدگی را می‌گیرد. گردن، شانه، ستون فقرات، لگن و خمیدگی کف پا، همگی به شیوه‌ای تکامل یافته‌اند که نه تنها از لحاظ آناتومیک ما را از دیگر نخستی‌سانان خویشاوندان‌مان جدا می‌کنند بلکه از ما دوندگان استقامت بی‌نظیری می‌سازند.

◀️ در دورۀ «دگرگشت همراه ژن و فرهنگ» که توسط آکادمی دگرگشت (تکامل) ایران برگزار شد، دربارۀ تاثیرات متقابل فرهنگ بر زیست‌شناسی و ژنتیک در انسان صحبت کرده‌ام.

⤵️ جهت مطالعۀ بیشتر درباره اهمیت دوپایی در تکامل انسان به فصل دوم کتاب زیر مراجعه کنید:

📖 دنیل لیبرمن؛ داستان بدن انسان: تکامل، سلامتی، بیماری. ترجمۀ میرجواد سیدحسینی. تهران: فرهنگ نشر نو، ۱۴۰۳


✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3415👏4🤔3👌2
📝 دفاع از قلمرو در پارکینگ

📍 تا بحال برای‌تان پیش آمده وارد پارکینگی شوید که ظرفیت آن تکمیل است؟ در چنین مواقعی چه می‌کنید؟ من معمولاً در جستجوی کسی که قصد حرکت دارد اطراف پارکینگ دور می‌زنم. گاهی بخت یارم هست و به چنین موردی بر می‌خورم. اما آنچه کلافه‌ام می‌کند این است که گاهی به نظر می‌رسد راننده نه تنها هیچ عجله‌ای برای رفتن ندارد بلکه تقریباً هرکاری می‌کند جز خارج شدن از پارک! بخشی از علت این کلافگی خصوصیات روانی من است. اما آیا امکان دارد راننده‌ای که در پارک است هم مقصر باشد؟

🔃 پژوهش‌هایی که در چند دهۀ اخیر منتشر شده حاکی از است که رانندگانی که قصد خروج از پارکینگ‌های عمومی را دارند در صورتیکه متوجه شوند فرد دیگری در صدد پارک کردن در جای آنهاست با تاخیر و تعلل بیشتری حرکت می‌کنند (بنگرید به این منبع و این و این). دلیل این امر آن است که راننده بی‌آنکه آگاه باشد، جای پارک را بخشی از قلمرو و منابع خود می‌شمارد که ارزش آن با بالا رفتن تقاضا افزایش می‌یابند. دیگر آنکه، هرچه رانندۀ منتظر اصرار بیشتری بر گرفتن جای پارک داشته باشد و آن را با رفتاری مثل بوق زدن نشان دهد، راننده‌ای که در پارک قرار دارد با تاخیر بیشتری حرکت می‌کند. این موضوع حتی زمانی که راننده به جای پارک نیاز ندارد نیز صادق است چه آنکه به ارزش آن برای راننده‌های دیگر آگاه است. رفتار قلمرویی ریشه در گذشتۀ تکاملی ما دارد که نمودهای مختلف آن را می‌توان در میان گونه‌های دیگر مشاهده کرد.

🔻 بسیاری از جانداران قلمرویی را انتخاب می‌کنند که منابع مورد نظرشان را در خود جای داده است. حفظ و دفاع از قلمرو معمولا از منطق تحلیل هزینه-فایده سود می‌برد: اگر هزینۀ دفاع از قلمرو و منابع آن بیش از فایدۀ آن باشد، جانوران استراتژی گریز را در برابر مهاجم بر می‌گزینند اما اگر فایدۀ دفاع از قلمرو در برابر مهاجم بیش از هزینۀ آن باشد، جانوران استراتژی ستیز را انتخاب می‌کنند (برای شرحی مختصر بنگرید به این منبع). ما انسان‌ها نیز از همین منطق سود می‌بریم با این تفاوت که به دلیل استفاده از نمادها و تفکر نمادین، بعضاً عناصری را ارزشمند می‌شماریم که مستقیماً به بقای ما در جامعه - خصوصاً جامعۀ مدرن - ارتباطی ندارد. برای مثال بعضی رفتارهای قلمرویی که در خیابان‌ها و بزرگراه‌ها شاهدیم - همچون راه ندادن به کسی که راهنما زده و قصد سبقت گرفتن دارد - بیش از آنکه محصول دفاع از منابع حقیقی باشد، حاصل تفکر نمادین ما از قدرت‌ است.

🔵 عامل اصلی در تعیین هزینۀ دفاع از قلمرو تا حد زیادی وابسته به سرشت مهاجم است. هرچه مهاجم قدرتمندتر باشد، هزینهٔ ستیز و دفاع از قلمرو بیشتر می‌شود. گاهی منظور از قدرت، توانایی فیزیکی جاندار است. در چنین شرایطی، نشان دادن ویژگی‌هایی که دال بر قدرت فیزیکی است باعث می‌شود تا رقیب هزینۀ دفاع از قلمرو را بیش از فایدۀ آن ارزیابی و بدون درگیری صحنه را خالی کند. با این حال در میان انسان‌ها، اجزای مقوم قدرت ثابت نبوده و در جوامع گوناگون متفاوت‌اند. در جوامعی که ثروت، یکی از عناصر اصلی قدرت به شمار می‌رود، نمایاندن ثروت یعنی نشان دادن قدرت. بنابراین، می‌توان پیش‌بینی کرد کسی که ثروت خویش را به نمایش می‌گذارد خود را به عنوان رقیبِ قدرتمندتری می‌نمایاند. در چنین شرایطی، هزینهٔ دفاع از قلمرو بیشتر شده و قاعدتاً افراد کمتری خواهان رقابت‌اند. این دقیقاً چیزی است که پژوهش‌های فوق نشان می‌دهند. اگر افرادی که منتظر خالی شدن جای پارک هستند سوار بر اتومبیل‌های گران قیمت باشند، رانندگان مردی که در پارک قرار دارند با سرعت بیشتری ماشین خود را حرکت می‌دهند. هرچند این موضوع تاثیر معناداری در سرعت واکنش رانندگان زن ندارد.

🤔 تا اینجا دربارۀ این صحبت کردم که چطور منطق رفتار فردی که قصد خروج از پارکینگ را دارد مشابۀ رفتار جانوری است که از قلمرو خود محافظت می کند. اما از آنجایی که از قدیم گفته‌اند «یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به مردم»، بد نیست چند کلامی هم دربارۀ رفتار خودم در رابطه با پیدا کردن جای پارک بگویم. به نظر می‌رسد کسانی که به دنبال جای پارک در مکان‌های شلوغ هستند از دو استراتژی عمده پیروی می‌کنند: جستجوی فعال و جستجوی منفعل (برای مطالعۀ بیشتر بنگرید به صفحۀ ۱۴۷ تا ۱۵۰ این کتاب). افرادی که از جستجوی فعال استفاده می‌کنند، با ماشین اطراف پارکینگ می‌چرخند تا جای پارک خالی پیدا کنند؛ اما افرادی که از استراتژی جستجوی منفعل استفاده می‌کنند، یک گوشه منتظر می‌شوند تا جای پارکی خالی شود. جستجوی فعال را روش کرکس می‌نامند و جستجوی دوم را روش جغد. اینطور که پیداست، رفتار من بیشتر شبیه کرکس است تا جغد!

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5511👏3👎1🤔1👌1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥 به نظرم این سکانس از مستند «سیارۀ متخاصم» یکی از زیباترین و در عین حال دلخراش‌ترین صحنه‌های شکار است که تا بحال توسط دوربین ضبط شده.

⬅️ پلنگ برفی (با نام علمی Panthera uncia) در طی چندین روز بارها برای شکار بهارال (یا گوسفند آبی هیمالیا با نام علمی Pseudois nayaur) تلاش می‌کند اما هربار شکست می‌خورد. اکنون بنیه و توان او تحلیل رفته و فرصت چندانی برای شکار ندارد. این آخرین مجال اوست. این لحظه‌ای است که شکار و شکارچی هر دو بر لبهٔ مرگ و زندگی قرار می‌گیرند.

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍357👌5😱3😭3
🔘 شما کمتر از آنچه فکر می‌کنید انسان هستید

🔺 امروز هنگام خرید منزل توجه‌ام به موضوعی جلب شد. بر روی برچسب یک مایع‌دستشویی با رنگی که به چشم بیاید نوشته شده بود «۹۹/۹ درصد باکتری‌ها و ویروس‌ها را از بین می‌برد». اینکه این عدد چطور محاسبه شده و تا چه اندازه درست است برایم اهمیتی ندارد. بخش زیادی از تبلیغات نه صادق‌اند و نه کاذب بلکه به قول هری فرانکفورت باید آنها را «حرفِ مفت» حساب کرد (منبع). با این حال این تبلیغ چیزی را هدف قرار می‌دهد که تا حد زیادی عمومیت دارد: ترس و هراس ما از میکروب‌ها.

👤 خیال می‌کنم همۀ ما از دوران کودکی بارها شنیده‌ایم که برای جنگ با میکروب‌ها باید دست خود را بشوریم، استحمام کنیم و مسواک بزنیم. بعدها که بزرگتر شدیم به کرات از پزشکان شنیدیم که عامل فلان بیماری، ویروس یا باکتری است و همیشه درمان‌هایی برای نابودی آن به کار گرفته‌ایم. چند سال پیش با شیوع و سپس دنیاگیری کووید-۱۹ تجربۀ دست‌اولی از قدرت مهیب میکروب‌ها به دست آوردیم. پس تعجب ندارد اگر بخواهیم تا جای امکان از آنها دور بمانیم و با نابودی «۹۹/۹ درصد» آنها اجازه ندهیم به هیچ عنوان وارد بدن‌مان شوند.

📱 اما نکته اینجاست که آنها همین حالا هم در بدن ما هستند. یا اگر دقیق‌تر بخواهم بگویم ٪۵۷ از سلول‌های بدن ما را میکروب‌ها تشکیل می‌دهند که شامل باکتری‌ها، ویروس‌ها، آغازیان و برخی قارچ‌ها می‌شوند. یعنی از منظر سلولی، ما بیش از آنکه انسان باشیم، میکروبیم. اما از لحاظ ژنتیکی اوضاع حتی از این هم عجیب‌تر است. ژنوم انسان (تقریبا) شامل ۲۰,۰۰۰ ژن می‌شود. اما ژنوم میکروبیوم بدن ما (یعنی مجموعۀ میکروب‌های همزیست بدن ما) بین ۲ تا ۲۰ میلیون ژن را در بر می‌گیرد (منبع). علاوه بر این، ۸ درصد از DNA که در ژنوم «انسان» وجود دارد مشتمل بر بقایای ویروسی است و درحدود ٪۴۰ دیگر نیز احتمالاً منشاء ویروسی دارد (منبع). بی‌جهت نیست که ژنوم میکروبیوم بدن را «ژنوم ثانویه انسان» می‌نامند (منبع). هرچند ما انسان‌ها از نظر ژنوم انسانی تقریباً ٪۰/۱ با یکدیگر متفاوت هستیم اما از لحاظ ژنوم میکروبیوم می‌توانیم تا ٪۹۰ با هم فرق داشته باشیم (منبع).

⬅️ اما این همه میکروب در بدن ما چه می‌کنند؟ دانشمندان بتدریج در حال یافتن پاسخ به این پرسش هستند. اکنون می‌دانیم که میکروبیوم ما انسان‌ها در طی میلیون‌ها سال در تکامل همبسته (یا تکامل همراه) با بدن ما قرار گرفته و همکاری میان آنها به صورتی درآمده که بقای یکی وابسته به بقای دیگری است. میکروبیوم بدن ما از اهمیت اساسی در هضم غذا، تعدیل سیستم ایمنی، تولید ویتامین‌های حیاتی و حتی تامین سلامت روان برخوردار است. (برای مطالعۀ شرحی خواندنی از این ارتباط نگاه کنید به این کتاب). تضعیف یا حذف میکروارگانیسم‌ها بدون در نظر گرفتن این تاریخ تکاملی و وابستگی دوسویۀ به پیامدهای ناگواری منجر شده است.

🟡 برای مثال بخش اعظم میکروبیوم بدن در دستگاه گوارش و بویژه در رودۀ بزرگ ما جا دارد. استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها می‌تواند به میکروبیوم دستگاه گوارشی آسیب‌ برساند و در نتیجه کار هضم غذا را با دشواری مواجه کند. امروزه شواهدی در دست است که نشان می‌دهد یکی از دلایل اصلی چاقی مفرط (obesity) و بیماری‌های مرتبط با آن اختلال‌هایی است که در نتیجۀ از بین رفتن یا آسیب‌ وارد شدن به میکروارگانیسم‌های بدن رخ می‌دهد (منبع). یکی از راه‌های درمان این مشکل نه از بین بردن بیشتر میکروب‌ها، بلکه اضافه کردن میکروب‌ها و باز گرداندن تعادل به دستگاه گوارش است (بنگرید به این منبع و همینطور فصل یازده این کتاب).

🧠 علاوه بر این میکروبیوم بدن بر سلامت روان ما نیز اثر می‌گذارد. محیطی که در آن زندگی می‌کنیم، رژیم غذایی که مصرف می‌کنیم و همینطور استفاده از آنتی‌بیوتیک‌ها باعث شده که میکروبیوم بدن ما متفاوت از اجدادمان باشد. به نظر می‌رسد که تغییر میکروبیوم رودۀ ما می‌تواند بر کارکرد سیستم اعصاب مرکزی و در نتیجه بروز برخی از اختلالات روانی (همچون روان‌پریشی و افسردگی و اضطراب) بینجامد. شاخۀ علمی جدید psychobiotics مشخصاً به مطالعۀ تاثیرات میکروبیوم بر مغز و سلامت روان می‌پردازد و همچون مورد چاقی مفرط، گاهی راه درمان برخی اختلالات روانی را ایجاد تغییرات در محیط میکروبی روده می‌داند (برای مطالعه بیشتر بنگرید به این منبع و این و این و این).
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
28👍25👏9😱3👌1
همانطور که گفته شد بیشترین میزان میکروبیوم بدن ما در دستگاه گوارش وجود دارد. پس از دستگاه گوارش، بیشترین تعداد میکروب‌ها بر روی پوست ما قرار دارد به نحوی که در هر سانتی‌متر مربع از پوست بین ۱۰,۰۰۰ تا یک میلیون باکتری جای گرفته است (منبع). این میکروب‌ها نخستین‌ خط دفاعی ما برای مبارزه با عناصر بیماری‌زایی است که بر روی پوست قرار می‌گیرند. آنها با تجزیۀ شیمایی برخی از عناصر بیماری‌زا، نقشی حیاتی در سلامت ما بازی می‌کنند (بنگرید به این منبع و این و این). میکروب‌های پوست، نه تنها خود به دفع عوامل بیماری‌زا می‌پردازند، بلکه به تقویت سیستم ایمنی بدن نیز کمک می‌کنند. برای مثال سیستم ایمنی نوزادانی که به شکل طبیعی متولد می‌شوند در مقایسه با نوزادانی که به صورت سزارین متولد می‌شوند، عملکرد بهتری از خود نشان می‌دهد. دلیل این امر آن است که پوست این نوزادان در هنگام تولد با واژن مادر تماس دارد و باکتری‌های مفیدی همچون Escherichia coli و Bifidobacterium را از آن جذب می‌کند. این باکتری‌ها باعث تسریع فعال شدن سیستم ایمنی نوزاد می‌شوند (منبع) که به نوبۀ خود شانس ابتلای نوزادان به سرطان خون را کاهش می‌دهد (بنگرید به این منبع و این).

⬅️ آنچه گفته شد تنها نمونه‌ای بود از کارکرد این موجودات کوچک در بدن ما. با این اوصاف، همچنان پیشنهاد می‌کنم مایع‌دستشویی بخرید که «۹۹/۹ درصد باکتری‌ها و ویروس‌ها را از بین می‌برد» اما تنها برای دشمنان‌تان 😈

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍46👏15👌65🤔2
🐍 «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد» اما چرا؟

وقتی پای پژوهش‌های روانشناختی به میان می‌آید اغلب تصور می‌شود که یافته‌های چنین مطالعاتی در تقابل با باورهای عموم مردم قرار دارند. این موضوع البته تا حدی درست است. بسیاری از یافته‌های روانشناختی به روشن شدن پیچیدگی‌های رفتاری انسان کمک کرده‌اند که یا پیش از آن ناشناخته بودند یا مورد سوء برداشت قرار داشتند.

🔄 با این حال، باید توجه داشت که این امر همیشه صادق نیست. گاهی یافته‌های روانشناختی تاییدی است بر آنچه گذشتگان ما برای هزاران سال بدان باور داشتند. آنها بی‌آنکه به روش‌ها و ابزارهای علمی مدرن دسترسی داشته باشند، توانسته‌اند به درک درستی از برخی پدیده‌های روانی دست یابند. عصارۀ پاره‌ای از این تصورات را می‌توان در حکایات، مثل‌ها و داستان‌هایی یافت که افراد روزانه از آن استفاده می‌کنند. به تازگی مطالعۀ یک مقاله این ضرب المثل را به خاطرم آورد «مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد». ماجرا از چه قرار است؟

🔻 مدت‌هاست که روانشناسان می‌دانند استرس و تراما می‌تواند به ترس و اضراب افراد در شرایطی بینجامد که هیچ خطری آنها را تهدید نمی‌کند. مثلا کسی که تحت فشار روانی قرار دارد اگر انگشت خود را با کتری داغ بسوزاند، نه تنها از کتری بلکه کلاً از محیط آشپزخانه اجتناب می‌کند. این نوع ترس تعمیم یافته در میان افرادی با اختلال اضطراب پس از سانحه (Post-Traumatic Stress Disorder) و همینطور اختلال اضطراب فراگیر (Generalized Anxiety Disorder) رواج فراوان دارد. اما پژوهشی که اخیرا در نشریه Cell منتشر شده نشان می‌دهد که در مغزی که فشار روانی را تجربه می کند چه می گذرد و چطور فشار روانی می‌تواند شکل گیری خاطرات به ویژه یادآوری رخدادهای هولناک را با اختلال مواجه کند (مقاله).

🌚 خاطرات ما در مغز بوسیلۀ گروهی از سلول‌های عصبی به نام ردهای عصبی (Engrams) شکل گرفته و نگهداری می‌شوند. فعال شدن ردهای عصبی باعث می‌شود بتوانیم خاطراتمان را به یاد آوریم. اما در برخی موارد کارکرد ردهای عصبی با مشکل روبرو می شود. در پژوهش فوق که توسط خانم شینا جاسلین و همکارانش انجام گرفته، تلاش شده تا نشان دهند چطور فشار روانی به اختلال در شکل گیری ردهای عصبی می انجامد. برای این منظور، آنها توجه خود را بر روی بخش بادامه مغز (Amygdala) متمرکز کرده‌اند که در فرآیندهای مرتبط با فشار روانی و پاسخ‌های هیجانی دخیل است.

آنها برای انجام این کار، آزمایشی سه مرحله‌ای طراحی کردند. نخست، برای افزایش فشار روانی به برخی موشها هورمون کورتیکوسترون (Corticosterone) تزریق نمودند و برخی دیگر را در لوله‌ای کوچک برای نیم ساعت قرار دادند تا سطح هورمون کورتیکوسترون آنها افزایش یابد.

🟡 در مرحله دوم، برای ایجاد یک اتفاق خنثی موش‌ها را – چه آنهایی که در معرض فشار روانی بودند و چه آنهایی که نبودند - در اتاقکی قرار داده و برای ۳۰ ثانیه صدایی با فرکانس معمولی پخش کردند. پس از یک وقفۀ کوتاه، در مرحلۀ سوم برای خلق یک اتفاق هولناک موش‌ها را دوباره به اتاقک بازگرداندند اما این‌بار صدای سوتی با فرکانس بالا برای ۳۰ ثانیه پخش و در نهایت شوک الکتریکی ۲ ثانیه‌ای به پاهای جانور وارد شد.

دانشمندان برای آنکه دریابند چطور خاطرات این دو اتفاق به حافظه سپرده شده، موش‌ها را در محیطی متفاوت قرار دادند و مجدداً هر دو صدا را پخش کردند. موش‌هایی که تحت فشار روانی قرار نگرفته بودند اغلب تنها به صدای سوت با فرکانس بالا واکنش نشان دادند. اما موش‌هایی که تحت فشار روانی قرار گرفته بودند با شنیدن هردو صدا خشک‌شان می‌زد و تکان نمی‌خوردند. این یعنی مغز این موشها نمی توانست بین اتفاق خنثی و اتفاق هولناک تفکیک قائل شود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
14👍12👏4
⬅️ در مغز موش‌هایی که تحت فشار روانی قرار نداشتند رد‌های عصبی کوچکتری شکل گرفته بود این یعنی مدارهای عصبی خاطرات تنها با قرار گرفتن در معرض محرک‌ مشابه فعال می‌شد (در اینجا یعنی سوت با فرکانس بالا). اما در مغز موش‌هایی که تحت فشار روانی قرار داشتند، ردهای عصبی بزرگتری شکل گرفته بود که با شنیدن هر دو صدا، فعال می‌شد. اما دلیل این امر چیست؟

🔤 در شرایط معمولی، عصب‌های مشخصی در بادامه مغز با تولید مادۀ شیمایی به نام گاما آمینو بوتیریک اسید (Gamma-Aminobutyric Acid) به اختصار گابا (GABA) با مسدود کردن دیگر مسیرها، اجازه می‌دهند که در پاسخ به خاطره منفی تنها بخش کوچکی از رد عصبی در مغز شکل بگیرد. اما در هنگام فشار روانی، سلول‌های عصبی با ترشح یک ناقل‌عصبی به اسم اندوکانابینوید (Endocannabinoid) در مغز، مانع از تولید گابا در سلول‌های عصبی بازدارنده شده و در نتیجه رد عصبی بزرگتری شکل می‌گیرد. به عبارت دیگر، وجود فشار عصبی باعث می‌شود که نه یک محرک بخصوص، بلکه چندین محرک به شکل‌گیری و بعدها فعال شدن خاطرات بینجامد.

🔺 این یعنی زمانی که اتفاقی ناخوشایند را تحت فشار روانی از سر می‌گذرانیم، مغز نمی‌تواند به درستی علت آن اتفاق را ثبت کند. بنابراین، وقتی در آینده عوامل گوناگون و ظاهراً بی‌ارتباط با علت آن اتفاق را تجربه می‌کنیم، خاطرۀ آن رخداد ناخوشایند در ذهنمان زنده شده و دچار ترس و اضطراب می‌شویم. درست همانطور که فرد مار گزیده با دیدن ظاهر ریسمان، خاطرۀ ترس از نیش مار در ذهنش زنده شده و از آن اجتناب می کند. اگر بخواهیم این ضرب‌المثل را با توجه به پژوهش اخیر از نو بنویسیم، تنها باید «فشار روانی» را به آن اضافه کنیم. بنابراین باید گفت « مارگزیدۀ تحت فشار روانی، از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد».

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
30👍11👏6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 «سگ‌ دستیار» یا «سگ خدمت» سگ‌هایی هستند که برای کمک به افراد دارای ناتوانی جسمی و روانی آموزش دیده‌اند. در بسیاری جوامع از این سگ‌ها فراوان استفاده می‌شود. سگی که در تصویر می‌بینید اوکلی «Oakley» نام دارد و زمانی که 2.5 سال داشت، توسط یک موسسه حفاظت از حیوانات نجات داده شد. بعدها اوکلی به عنوان سگ دستیار آموزش دید و تا امروزه که 12 سال سن دارد، به این کار مشغول است.

⬅️یکی از وظایف اوکلی کمک به افرادی است که دچار حملۀ وحشتزدگی (panic attack) می‌شوند. سگ می‌تواند به آسانی سرنخ‌هایی این حمله مثل بالارفتن ضربان قلب یا نفس‌نفس زدن و همینطور علائم آشکارتر همچون پوشاندن صورت یا ناآرامی صاحب خود را تشخیص دهد. بعد از تشخیص علائم حمله، سگ با بازی کردن و جلو انداختن خود، آگاهانه حواس فرد را پرت می‌کند و اجازه نمی‌دهد سیکل حمله وحشتزدگی کامل شود.

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍3515👏3
با تشکر از عزیزان مجموعهٔ EHIA
5
Forwarded from EHIA (Qazal)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر عارف عبادی، محقق پسادکتری روانشناسی تکاملی از دانشگاه کمبریج، به بررسی یکی از پیچیده‌ترین جنبه‌های طبیعت انسان می‌پردازد: منشأ تکاملی خشونت و صلح.

🧠💣 این ویدیوی کوتاه بخشی از جلسه اول دوره روانشناسی تکاملی EHIA است که با استفاده از کد BrainyBlackFriday می‌تونی با تخفیف ویژه ثبت‌نام کنی و به جمع ما بپیوندی!

🌐اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام:
https://ehiaco.ir/course/evopsycourse/
24👍8
ℹ️ آیا شما هم آدم‌هایی اطراف‌تان دارید که «سگ دوست» یا «گربه دوست» باشند؟ من همیشه احساس می‌کردم که ویژگی‌های شخصیتی این افراد از یکدیگر متمایز است اما هیچ وقت گمان نمی‌کردم که پژوهشی در این باره انجام شده باشد. اما از قرار، بیش از نیم قرن است که پژوهش‌های متعددی درباره ویژگی‌های شخصیتی افراد و ارتباط آن با «گربه دوست» یا «سگ دوست» بودن آنها صورت گرفته است. در یکی از مهمترین پژوهش‌های این حوزه آمده است که از میان پنج جنبۀ بزرگ شخصیت (روان‌رنجوری، برونگرایی، تجربه‌پذیری، خوشایندی و وظیفه‌شناسی) افراد «سگ دوست» به صورت میانگین بیشتر برونگرا، خوشایند و وظیفه‌شناس هستند در حالی که افراد «گربه دوست» بیشتر تجربه‌پذیر و روان‌نجورند (منبع). این الگو به یک میزان در میان زنان و مردان وجود دارد. همچنین پژوهشگران توانسته‌اند نشان دهند که میان «سگ‌ دوستی» و انعطاف‌پذیری و برون‌گرایی از یک جهت و «گربه‌ دوستی» و روان‌رنجوری و خلاقیت افراد همبستگی وجود دارد (منبع و منبع).

⬅️شاید این یافته‌ها ما را به این نتیجه برساند که انتخاب میان سگ یا گربه چیزی فراتر از یک علاقۀ ساده است؛ گویی این انتخاب بازتابی است از شخصیت و جهان‌بینی ما. حال شما در جمع پرشور سگ‌دوستان جای دارید یا همنشینی با گربه‌های اسرارآمیز را ترجیح می‌دهید؟

تصویر: سریال گربه‌سگ (۲۰۰۵-۱۹۹۸)

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
28👍18🤔7
⬅️ متنی که در زیر می‌آید ترجمۀ بخشی است از این منبع:

📖 Cat Bohannon; Eve: How the Female Body Drove 200 Million Years of Human Evolution. Penguin and Random House, 2023. Pp. 390-391.

🚫 هرج و مرج جنسی نیاکان کَپی ما یک استراتژی ضروری بود نه فقط عادتی لذتبخش. نخستی‌سانان نر نه تنها برای یکدیگر خطرناک‌اند، بلکه تهدیدی جدی برای نوزادان‌ هم هستند. در میان نزدیک‌ترین عموزادگان نخستی‌سان ما – یعنی شامپانزه‌، بونوبو و حتی اورانگوتان‌ – هرج و مرج جنسی دارای هدفی است روشن برای ماده. ماده از داشتن رابطۀ جنسی با نرهای گوناگون تنها لذت نمی‌برد بلکه همچنین مطمئن می‌شود که هیچ‌کدام از نرهای اطرافش ندانند پدر کدام فرزند هستند. در زیست‌شناسی به این موضوع «عدم‌قطعیت پدری» می‌گوییم. زمانی که پژوهشگران صحبت از تکامل تک‌همسری در انسان‌ می‌کنند، عموماً بر این امر تاکید دارند که زن با اطمینان بخشیدن به مرد که پدر فرزندانش است چه به دست می‌آورد. اما آنچه کمتر بدان پرداخته می‌شود این است که چنین کاری تا چه حد می‌تواند برای زنان و فرزندان‌شان خطرناک باشد.

⚠️ هرچند شامپانزه‌های نر به ندرت بچه شامپانزه‌های دستۀ خودشان را می‌کُشند، اما در هنگام نبرد با دسته‌های دیگر، عموماً نوزادان آنها را از بین می‌برند زیرا فرزندی که محصول اسپرم دشمن است برای آنها فایده‌ای‌ ندارد. آنها همچنین عادت به تجاوز – یا دست کم تحمیل خشونت‌آمیز خود – بر ماده‌های دشمن دارند تا هم سلطۀ خود را مستحکم کنند و هم احتمالاً پدر نوزادان جدید شوند. بنابراین، بسیاری استدلال می‌کنند که عامل اصلی که مانع از به قتل رسیدن نوزادان توسط نرهای همان دسته می‌شود این است که یک نر مطمئن نیست آیا بچه شامپانزه فرزند اوست یا نه.

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4710👏3🤔3😱3👌2
🚫 در هفته‌های اخیر چند مقالۀ بسیار تاثیرگذار منتشر شد. دلیل این تاثیرگذاری نه کشف یافته‌های جدید بلکه نشان دادن اشتباهات گذشته است. از آنجایی که خود من بارها در کلاس‌هایم از اطلاعاتی استفاده کرده‌ام که اکنون باطل شده، به نظرم آمد که نتایج پژوهش‌های جدید را اینجا مطرح کنم تا هم اصلاحیه‌ای باشد برای آنچه در کلاس‌ها گفته‌ام و هم تذکری در مورد آنچه ممکن است در منابعی دیگر خوانده باشید.

1️⃣ تا بحال یکی از بهترین شواهد برای نشان دادن ذاتی‌بودن همکاری در میان انسان‌ها پژوهشی بود که نشان می‌داد نوزادان حتی در ماه‌های نخست پس از تولد بیشتر به افرادی توجه دارند که با یکدیگر همکاری می‌کنند تا آنهایی که مانع از همکاری دیگران می‌شوند (منبع). اما پژوهش اخیر که با مقیاسی گسترده و توسط چند آزمایشگاه صورت گرفته است نتایج آزمایش فوق را تایید نمی‌کند (منبع).

2️⃣ طبق یکی از یافته‌های کلاسیک روانشناسی اجتماعی تعامل میان گروه‌ها به کاهش تعصبات و پیش‌داوری‌های میان اعضای‌شان می‌انجامد. اما پژوهشی که اخیرا منتشر شده حاکی از آن است که اولاً تاثیر تعامل بین گروه‌ها بر کاهش تعصب اعضا گروه بسیار ناچیز است و ثانیاً، تعامل بین گروه‌ها باعث می‌شود که تعصبات افراد یک گروه نسبت به یک فرد مشخص از گروه دیگر کاهش یابند، اما تاثیری در نگاه آنها به کل اعضای آن گروه ندارد (منبع).

3️⃣ اگر شما هم مثل من از علاقه‌مندان فرانتس د وال بوده باشید، حتما آزمایش مشهور او در مورد میمون‌های کاپوچین را دیده‌اید که چطور عدم رعایت عدالت در تشویق دو میمون، باعث خشم میمونی می‌شود که به آن ظلم شده (ویدئو). این پدیده‌ای که آن را «نابرابر گریزی» می‌خوانند (منبع). اما نتایج فراتحلیلی که به تازگی منتشر شده و مشتمل بر ۶,۰۰۰ مشاهده از ۱۸ گونۀ جانوری است نشان می‌دهد که به طور میانگین، شواهد چندانی از «نابرابر گریزی» در دیگر گونه‌های جانوری وجود ندارد (منبع).

4️⃣ امروزه می‌دانیم که فرهنگ مختص به انسان نیست و می‌توان اشکال مختلف آن را در میان دیگر گونه‌های جانوری مشاهده کرد. با این حال، همواره تصور بر این بوده است که «فرهنگ انباشتی» - انتقال رفتارهای پیچیده در خلال نسل‌ها و تغییر و بهبود آن در طی زمان – مختص به انسان است. شواهد جدید اما ادعای فوق را زیر سوال می‌برد و نشان می‌دهد که دیگر گونه‌ها نیز دارای «تکامل فرهنگ انباشتی» هستند (منبع).

5️⃣ و بالاخره. در گذشته دانشمندان تصور می‌کردند که انتخاب هندوانه خوب تاثیری در شانس بقاء افراد ندارد. اما شب یلدا نشان داده که یک هندوانه بد نه تنها می‌تواند جان فرد را به خطر بیندازد بلکه ممکن است یک شب طولانی را نیز خراب کند. از این جهت همۀ ما فرزندان کسانی هستیم که در گذشته تکاملی‌مان هندوانه خوب خریدند 😅 شب یلداتون شاد!🎉

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
38🤣18👍10👏4🤔3👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چند ثانیه از روزهای کاری خلوت آخر سال من!

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
35👍7👏2👌2
🔻 مغز بزرگ ما و تکامل دگروالدینی

🤰 در فرهنگ ما مرسوم است هنگامی که فردی صاحب فرزند می‌شود، دوستان و آشنایان برای تبریک و شادباش به منزل‌ او می‌روند. در چنین مواقعی اغلب میهمانان، نوزاد تازه متولد شده را در آغوش گرفته و نوازش ‌می‌کنند. این شیوۀ رفتار را می‌توان به اشکال گوناگون در میان فرهنگ‌های دیگر نیز یافت. در تمام فرهنگ‌هایی که می‌شناسیم خویشاوندان و آشنایان به مادر در پرورش نوزاد کمک می‌کنند (منبع). این رفتار به ظاهر عادی ما از منظر تکاملی بسیار متفاوت از دیگر گونه‌هاست.

🔍 برای روشن شدن موضوع اجازه دهید نگاهی بیندازیم به نزدیک‌ترین خویشاوند زندۀ تکاملی ما: شامپانزه‌. شامپانزه‌های ماده پس از زایمان، توجۀ وسواس‌گونه‌ای به نوزاد خود دارند و -دست‌کم تا چند ماه اول- حتی به خویشاوندان نزدیک‌ اجازه نمی‌دهند که به نوزاد نزدیک شده یا آن را در آغوش بگیرند. دلیل این رفتار، میزان هورمون اکسی‌توسین در بدن شامپانزه مادر است. در میان پستانداران هورمون اکسی‌توسین در هنگام زایمان به فرآیند انقباض عضلات برای بیرون راندن نوزاد از رحم کمک می‌کند. علاوه بر این، اکسی‌توسین تاثیر بسیار مهمی بر روی مغز مادر در شکل‌دهی به هیجانات او دارد. اکسی‌توسین باعث ایجاد پیوندی نیرومند میان مادر و نوزاد تازه متولد‌شده می‌شود (منبع و منبع و منبع). این هورمون در هنگام تولد در بدن انسان‌های مادر نیز وجود دارد. اما میزان آن حتی در میان دلسوزترین انسان‌های مادر قابل مقایسه با شامپانزه‌های مادر نیست (منبع و منبع) زیرا همانطور که گفته شد انسان‌ها اجازه می‌دهند خویشاوندان، آشنایان، دوستان، ماما و پزشک نوزاد را در آغوش بگیرند و لمس کنند. اما شامپانزه مادر نوزادش را تمام و کمال برای خود می‌خواهد. کسی که جرات کند به نوزاد شامپانزه نزدیک شود باید حملۀ شدید یک مادر خشمگین را به جان بخرد. اما چرا چنین تفاوت فاحشی میان انسان‌ها و شامپانزه‌ها وجود دارد؟ به نظر می‌رسد که پاسخ این پرسش را باید در پرهزینه‌ترین عضو بدن جست: مغز.

🧠 مغز در انسان بالغ تقریبا دو درصد از کل وزن بدن را تشکیل می‌دهد اما حدود بیست درصد انرژی روزانه صرف آن می‌شود (منبع). طبق یک برآورد، نوزاد از لحظۀ تولد تا رسیدن به مرحله استقلال غذایی، بین ده تا سیزده میلیون کالری نیاز دارد (منبع). نوزاد انسان در بدو تولد کاملا درمانده است و در مقایسه با نوزدان گونه‌های دیگر، به زمان بسیار بیشتری برای رشد نیاز دارد. این یعنی در بخش عمدۀ تاریخ تکاملی گونۀ ما، مادر به تنهایی نمی‌توانست کالری مورد نیاز برای پرورش کودک را تامین کند. بر خلاف شامپانزه‌های ماده (و همینطور دیگر کَپی‌ها)، انسان‌های مادر برای پرورش نوزاد خود نیازمند کمک هستند (منبع و منبع). بخشی از این کمک توسط پدرِ نوزاد تامین می‌شود اما علاوه بر او پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها (به ویژه مادربزرگ‌ها)، فرزندان مسن‌تر (به‌ویژه خواهران)، عمه‌ها وخاله‌ها، عمه‌ها‌ و خاله بزرگ‌ها، دایی‌ها، دوستان مادر، و افراد متفرقه دیگر در فرزندپروری به مادر یاری می‌رسانند (منبع و منبع و فصل یازده این منبع). این پدیده‌ای است که به آن دگروالدینی (Alloparenting) می‌گویند.

💡 دگروالدینی زمانی رخ می‌دهد که افرادی غیر از مادر، در پرورش نوزاد کمک کنند. این پدیده را می‌توان در درجات مختلف در میان گونه‌های گوناگون یافت (منبع). مثلا گزارش‌هایی دربارۀ رفتار دگروالدی در میان شامپانزه‌ها نیز وجود دارد. اما این رفتار هم به ندرت مشاهده شده و هم اینکه شامپانزه مادر برای پرورش نوزاد خود به کمک دیگران نیازمند نیست (منبع). با این حال به نظر می‌رسد که در میان نخستی‌سانان، انسان تنها گونه‌ای است که برای پرورش نوزاد با مغز بزرگ نیازمند به کارگیری شیوۀ دگروالدینی است (منبع و منبع). در طول تاریخ تکاملی انسان، همکاری افراد با یکدیگر به منظور پرورش فرزندان به عنوان یک فشار انتخابی به نحوی به ویژگی‌های زیست‌شناختی و روانشناختی ما شکل داده که انسان‌های مادر نه تنها جلوی نزدیک‌شدن دیگران به نوزاد را نمی‌گیرند، بلکه با آغوش باز از یاری دیگران استقبال می‌کنند.

❗️ از این پس، هربار که نوزادی را در آغوش فردی غیر از مادرش دیدید، بدانید که شاهد یکی از عجیب‌ترین رفتارها در دنیای پستانداران هستید. رفتاری که میلیون‌ها سال تکامل بدان شکل بخشیده است.

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6412👌3👏2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🐜 آسیاب مورچه‌: علم، رفتار جمعی و چرخه‌های مرگبار

😖 مورچه‌های سرباز برای اینکه جایی بروند، دنبال رَد فرومون مورچه‌های دیگر را می‌گیرند. اما گاهی به صورت تصادفی حلقه‌ای درست می‌شود و مورچه‌ها در این «مارپیچ مرگ» قرار می‌گیرند و آنقدر دنبال هم حرکت می‌کنند تا از خستگی تلف شوند. این پدیده را «آسیاب مورچه» می‌نامند.

آیا این فقط یک اتفاق ساده در طبیعت است یا درسی عمیق‌تر در دل این تکرار بی‌پایان نهفته است؟

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
27👍18👌7🤔2👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به تازگی پژوهشگران دانشگاه علم و فناوری چین (USTC) با الهام از خرطوم فیلم و بازوی هشت‌پا، روباتی را طراحی کرده‌اند که نه تنها بسیار انعطاف‌پذیر بلکه قدرتمند نیز هست. این روبات علی‌رغم طراحی ساده خود می‌تواند توپ تنیس در حال حرکت را به راحتی بگیرد و سطل آب را به آسانی از جای خود بلند کند.

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
31👍17😱6👏3
بازی کردن نقش خدا در زیست‌شناسی

🔻 متن زیر ترجمه و تلخیص بخش کوتاهی است از کتاب «اتفاق: شانس، آشوب و چرا هرآنچه می‌کنیم مهم است» (2024) نوشتۀ برایان کلاس (Brian Klaas). محور اصلی کتاب کلاس تاثیرات رخدادهای کوچک و به ظاهر ناپیدا در شکل‌دهی به روندهای بزرگ است. گزیدۀ زیر دربارۀ یکی از طولانی‌ترین آزمایش‌های زیست‌شناسی است که در آن دانشمندان با مطالعۀ ده‌ها هزار نسل از باکتری ای. کُلی (E. coli) در محیط آزمایشگاهی تلاش می‌کنند تا نشان دهند چه میزان از تغییرات در دوازده سویۀ این باکتری حاصل اتفاق است و چه میزان حاصل همگرایی.

🔗 مطالعۀ متن در وب‌سایت صدانت

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
23👍8👎1👏1👌1
🎬 پنج جنبۀ بزرگ شخصیت و پسند ژانرهای سینمایی

🔻 پژوهشی که به تازگی صورت گرفته به ارتباط میان پنج جنبۀ بزرگ شخصیت (تجربه‌پذیری، وظیفه‌شناسی، برونگرایی، خوشایندی و روان‌رنجوری) بر انتخاب ژانرهای مختلف سینمایی می‌پردازد. در تصویر پیش‌رو در برابر هر ژانر سینمایی می‌توانید اعداد مرتبط با پنج جنبۀ بزرگ شخصیت را مشاهده کنید. مقادیر بیشتر از صفر یعنی طرفداران در ویژگی مورد نظر بالاتر از حد میانگین و مقادیر کمتر ازصفر یعنی کمتر از حد میانگین‌ هستند (منبع).

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
22👍15👌1