ساختارهای ایرانی Iranian structures – Telegram
ساختارهای ایرانی Iranian structures
443 subscribers
225 photos
34 videos
8 files
4 links
مرتبط با مدیرکانال :
t.me/Iranianstructures1
مطالب عمومی:
t.me/Iranianstructures2
ارتباطات :
@Aminha70
Download Telegram
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی / ایران و مسائل و مشکلاتش
بخش اول/ گویی هیچ چیز سر جای خود نیست
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم : شاید لحن نوشته اندکی تلخ باشد و کسانی بگویند یأس آور است. اندیشیدن به مشکلات و سعی در طرح مسائل نباید مایه یأس شود بلکه نور امید در دل ها می افروزد. شاید توجه و تذکر به وضع خود و کشور و آنچه دارد می گذرد و پیش می آید و خردی که کارها با آن صورت می گیرد، بسیار دشوار و اندکی دردآور باشد ولی مگر با گریز از درد و پناه بردن به مسکّن، بیماری علاج می شود؟
♦️همه باید مسئولیت وضع کشور را هر چه باشد خوب یا بد به عهده بگیرند و بیندیشند که ایران چگونه می تواند ایرانی که ایرانیان آن را دوست می دارند بشود.
♦️ ایران پر از مشکل است اما مسئله ندارد. در این کشور کمتر جایی را می توان سراغ گرفت که مشکل و گرفتاری نداشته باشد. ما در سراسر ایران مشکل نان و آب و خاک و هوا و آشفتگی در کارها و راه ها و منزل ها داریم و چون به عمق و ریشه این مشکل ها کمتر توجه می کنیم نمی پرسیم که چگونه می توان و باید آنها را رفع کرد. ما مسئله نداریم ولی مشکل هایمان فراوان است.
دولت و حکومت و سازمان ها نیز وظایف رسمی و عادی خود را انجام می دهند اما چون سازمان ها و متصدیان امور با هم هماهنگ نیستند و مقصدشان یکی نیست و حتی نمی دانند که فرزندان یک خانه اند و غالباً با خیال بیگانگی، رسم رقابت پیش می گیرند از خدماتشان سودی که باید عاید نمی شود.
♦️ در سال ده ها هزار مدرک دکتری و مهندسی می دهیم ولی نمی دانیم به صاحبان این مدارک چه نیازی داریم. شاید به این خشنودیم که ما به نسبت جمعیت بیشترین تعداد مهندس «تولید» می کنیم و به امان خدا در وادی بیکاری رهایشان می سازیم. ما این همه پزشک و مهندس برای چه می خواهیم؟
♦️ به مدرسه و دانشگاه و اداره و درمانگاه و بیمارستان هم که برویم، آشوب و پریشانی و نارضایتی و بلاتکلیفی می‌بینیم. گویی هیچ چیز سر جای خود نیست و کمتر به کاری که می کنند علاقه دارند و مسئولیتی احساس می کنند. حکم در باب وضع کلی کشور هم دشوار شده است. صنایع و بانک ها ورشکسته اند. اوضاع اقتصادی به نظر می رسد که از همیشه پریشان تر و آشفته تر باشد. بازار ثبات ندارد و اعتمادی که آن را در سختی ها حفظ می‌کرد از میان رفته است. شأن نظام اداری را باید درست دریافت. چه شده است که حداقل نیمی از کارمندان دولت و شاید دو سوم آنها زائدند.
♦️ مشکل بزرگ اینست که سازمان ها از تحولی که در زندگی و جامعه روی داده بی خبرند و بی توجه به ضرورت ها و امکان ها و روابط و شرایط کارها، مشکل ها را ناچیز و سهل می انگارند و چون از پیوستگی امور به یکدیگر غافلند می پندارند که مشکل ها با تدابیر موضعی قابل رفعند. غافل از اینکه مشکلات همه به هم بسته اند و اگر یک اراده قوی ناظر به طرح اصلاحی کلی برای هماهنگ کردن همه شئون آموزش و فرهنگ و اقتصاد و سیاست نباشد، مشکل ها به آسانی و با تدبیرهای موضعی رفع نمی شوند.
♦️ قریب به نصف سازمان های کشوری و نظامی و انتظامی ما وظیفه نظارت دارند و غالباً در کار خود بسیار سختگیرند و از تخلف های کوچک نمی گذرند اما عجیب است که آنها هم ظاهراً مثل همه مردم وقتی از فسادها و نابکاری ها و خلاف کاری های بزرگ آگاه می شوند که کار از کار گذشته است و فاسدان و متجاوزان و دزدان بار خود را بسته و رفته اند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 فرانک والتر اشتاین‌مایر : پاندمی کرونا آزمون انسانیت است و همبستگی میان شهروندان کشورهای جهان یک ضرورت است
♦️ رئیس‌جمهوری آلمان : پاندمی کرونا آزمون انسانیت است. وضعیت‌های بحرانی دو مسیر برابر ما قرار می‌گیرد، یا هر کس به تنهایی با کنار زدن دیگری و ذخیره آذوقه، گلیم خود را از آب بیرون می‌کشد یا با اتکا به حس تازه‌ی ایجادشده برای دیگری و جامعه تلاش می‌کند.
♦️فرانک والتر اشتاین‌مایر، رئیس‌جمهوری آلمان در پیامی تلویزیونی به مناسبت عید پاک، با توجه به پاندمی کرونا، از شهروندان کشورش خواستار بردباری، نظم و همبستگی شد. او گفت دنیای پس از این پاندمی، دنیای دیگری خواهد بود.
♦️ رئیس‌جمهوری آلمان با تأکید بر اینکه "ما بر سر دوراهی قرار گرفته‌ایم" خطاب به شهروندان آلمان گفت: «در وضعیت‌های بحرانی دو مسیر برابر ما قرار می‌گیرد: یا هر کس به تنهایی با کنار زدن دیگری و ذخیره آذوقه، گلیم خود را از آب بیرون می‌کشد یا با اتکا به حس تازه‌ی ایجادشده برای دیگری و جامعه تلاش می‌کند؟ آیا راهی جز پیوستن به خلاقیت خروشانی که در راستای همیاری ایجاد شده باقی می‌ماند؟»
♦️ فرانک والتر اشتاین‌مایر، رئیس‌جمهوری آلمان، در سرتاسر پیام خود از ضرورت همبستگی میان شهروندان کشورش و جهان سخن گفت. اشتاین‌مایر در پیام خود افزود، اینکه چه زمان محدودیت‌های ناشی از بیماری کووید۱۹ برطرف خواهند شد، تنها وابسته به تصمیم سیاستمداران و کارشناسان نیست، «بلکه این دست همه ماست». او از پاندمی به عنوان "آزمون انسانیت ما" نام برد.
در متن این پیام که پیش از پخش تلویزیونی آن در اختیار رسانه‌ها قرار گرفته است، رئیس‌جمهوری آلمان خطاب به شهروندان کشورش تصریح کرد: «بسیاری از شما فراتر از خود رفتید». او گفت، می‌داند که همگان دلتنگ بازگشت به زندگی عادی هستند، اما این امر به معنای بازگشت سریع به "زندگی روزمره و عادات گذشته نیست".
♦️ اشتاین‌مایر افزود "دنیای پس از آن، دنیای دیگری خواهد بود." او تصریح کرد که برای پیشبرد این امر سترگ هیچ دست آهنینی نمی تواند ما را مجبور کند. دمکراسی پویا و زنده به همراه شهروندان مسئول که به یکدیگر اعتماد دارند و به واقعیت و برهان‌ها گردن می‌گذارند و از خود خردمندی و عقلانیت نشان می‌دهند تنها اقدام درست است.
🌐 نکته : برخی نکات پیام الگوساز اخیر یادآور بیانات امام علی ع در نامه فاخر 53 نهج البلاغه به مالك اشتر، در سال 38 هجرى است، هنگامى كه او را به فرماندارى مصر برگزيد که :
♦️اى مالك بدان مردم از گروه‏ هاى گوناگونى مى‏ باشند كه اصلاح هر يك جز با ديگرى امكان ندارد، و هيچ يك از گروه‏ ها از گروه ديگر بى‏ نياز نيست. مهرباني و خوش رفتاري و نيکويي با رعيت را در دل خود جاي ده و مبادا نسبت به ايشان جانور درنده بوده خوردنشان را غنيمت داني که آنان دو دسته اند: يا با تو برادر ديني اند و يا در آفرينش مانند تو هستند.

از#کرونا_عبور_می کنیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی / ایران و مسائل و مشکلاتش
بخش دوم/ در کشور ما همه چیز سیاسی است
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: تنها جایی که مشکل ندارد و شاید همه مشکل ها به آن برگردد، سیاست است. هر بازاری کاسد باشد، بازار سیاست گرمی و رونق دارد. ایران اگر بسیاری از لوازم پیشرفت و از جمله نظم و تعادل و برنامه نداشته باشد که البته دارایی های گرانبهایی دارد که باید قدرشان را دانست، قیل و قال سیاسی بسیار دارد. در کشور ما همه چیز سیاسی است. حتی تفکر و هنر و فلسفه را با میزان سیاست رسمی می‌سنجند. در این راه نه فقط فلسفه ها را چنان تفسیر می‌کنند که با آرا و سیاست‌های مختار موافق باشد بلکه لیبرال مآب هایشان گناه شاعر و نویسنده و فیلسوفی را که در جایی با چیزی از رأی یا ایدئولوژی مطاع و متّبع موافقت نکرده است، نمی بخشند.
♦️ بعضی از مدعیان اعتقاد به آزادی و آزادی خواهی نه فقط رأی و نظر مخالف بلکه احیاناً وجود او را نیز برنمی‌تابند و به هر ترتیب که بتوانند در بدنام کردنش می کوشند. گروه مخالف هم سیاستشان نفی سیاست یا اشتباه آن یا بعضی آداب و عادات و مراسم است. پیداست که چنین سیاستی دیگر با تدبیر و حتی با تاریخ نسبتی ندارد. وجه مشترک دو گروه اینست که به مسائل زندگی و جامعه کمتر علاقه دارند بلکه مهم در نظرشان به کرسی نشاندن حرف های شبه سیاسی و شعارهایشان است.
♦️ روزنامه زیاد داریم یا لااقل به اندازه روزنامه خوان روزنامه هست. روزنامه ها دو بخش دارد. بخش بزرگتر بخش سیاست و نزاع های سیاسی است. فیلم و هنر و مطالب متعلق به علوم انسانی نیز بیشتر زیر سایه سیاست است. بخش دیگر به ورزش و نیازمندی های عمومی و گروهی و تفننی اختصاص دارد و اگر وضع غیرعادی نشود به ندرت در روزنامه ای از وضع آب و غذا و تغذیه و گرسنگی و مسکن و کار و بیکاری و کسب و بازار و ترافیک و بانک و مدرسه و بیمارستان و آینده زندگی مردم حرفی به میان می‌آید. آیا این وضع را باید نشانه بی پروا بودن به آینده و بی خبری از کار و بار و وضع زندگی مردم دانست؟
♦️ پاسخ هر چه باشد، ما به مشکل های هرروزی خود مشغولیم و کاری به این نداریم که در زیر پوست زندگی موجود چه می گذرد و گسیختگی و پریشانی کارها از کجاست و در آینده چه آثاری دارد. به ریشه مشکلات و سوابق امور هم فکر نمی کنیم بلکه همه مشکل ها را به امروز متعلق می دانیم و فکر می کنیم که دولت می تواند و باید همین امروز همه مشکل ها را رفع کند.
♦️ ما کار دشوار کشور را آسان می گیریم و می پنداریم که همه مشکلات حاصل سیاست رقیب است و با سیاستِ دیگر به آسانی رفع می شود. وقتی در گفتارهای سیاسی نظر می کنیم، در آنها از مشکل های کشور چیزی گفته نمی شود و اگر گفته شود محض خالی نبودن عریضه است.
♦️ از مردم زیاد می گوییم اما مراد از مردم کسانی هستند که به حرف‌های خوشایند گوینده و نویسنده دلخوشند و آنها را بی چون و چرا و بدون تأمل تأیید و تکرار می‌کنند وگرنه مردمی که با سختی های زندگی دست به گریبانند منظور نیستند. اینکه کشور در چه وضعی است و به کجا می رود و چه نیازی دارد و چه می‌تواند و باید بکند اصلاً مطرح نیست. باید ایدئولوژی را محقق کرد. کاش می دانستیم که ایدئولوژی چگونه و از چه راه محقق می شود و اندکی به شرایط امکان و تحقق امور می اندیشیدیم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی / ایران و مسائل و مشکلاتش
بخش سوم/ مشکلات چرا هستند و از کجا آمده اند؟
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: مشکلات را همه کم و بیش حس می‌کنند و آنها را به درجات با درک حسّی و قیاسی می‌شناسند اما کمتر می‌پرسند که این مشکلات چرا هستند و از کجا آمده اند. گاهی هم اگر چنین پرسش‌هایی به زبان می آید، برای این است که مثلاً بگویند متصدیان امور نالایقند و هر مشکلی هست نتیجه بی تدبیری و اهمال و غفلت یا سوءنیت آنان است. شاید حرفشان در مواردی نادرست نباشد اما همه که نالایق نیستند و اگر نالایقند پس لایق ها کجا هستند و چرا نمی آیند؟
♦️ آیا بهتر نیست فرض کنیم که اشخاص لایق هم هستند اما کارها چندان دشوار و پیچیده است که به صرف اعمال لیاقت آسان نمی شود. به نظر می رسد که مدعیان بی لیاقتی مدیران، به پریشانی امور اهمیت نمی دهند و برای مخالفت حرف می زنند. بی مسئله بودن در کار کشور نشانه بدی است.
♦️ در این وضع حکومت و دولت چه باید بکنند؟ دولت و حکومت قاعدتاً باید در رفع مشکل و مشکل های کشور بکوشند ولی با نظر اجمالی به کار و بار دولت ها و حکومت ها در صد سال یا در چهل سال اخیر درمی یابیم که موفق ترین دولت ها توانسته اند کشور را در راه توسعه قرار دهند و از تراکم بیشتر مشکلات و حاد شدن آنها جلوگیری کنند و چه بسا که بعضی از آنها با آمدن و رفتن خود مشکل های تازه به جا گذاشته اند.
♦️ چرا چنین است؟ و مگر کشورهایی که امکان هایشان از ما بسی کمتر بوده است، در راه توسعه وارد نشده و به قوام و همبستگی ملی نزدیک نشده‌اند؟ این که نمی‌شود که همه دولت ها و متصدیان کارها نالایق باشند.پس باید مشکل و مانع کلی در کار باشد که راه را بسته یا تاریک کرده است.
♦️ می گویند ما اختلاف داخلی و سیاست دوگانه داریم و از سیاست دوگانه کاری بر نمی آید. کاش می‌توانستیم در همین جا درنگ کنیم و بپرسیم این سیاست دوگانه چیست و چرا ما سیاست دوگانه داریم. مگر همه مردم ایران نمی خواهند که کشور مدرسه خوب و دانشگاه پرسشگر و مسئله یاب و راهگشا و بازار و اداره سالم و بیمارستان و درمانگاه پرستار و درمانگر و پلیس مواظب و بیدار و پاسدار امنیت و قضای عادل داشته باشد؟
♦️ چرا همه اینها را می خواهند اما اینها را برای وقتی می خواهند که ابتدا، رقیب از میدان به در رفته باشد. این تضاد شدید نامصرّح و پوشیده اثر بازدارنده اش را در سیاست و تدبیر کار کشور می گذارد. دو گروهی که با هم اختلاف دارند نمی توانند با هم بنشینند و اختلاف های خود را به بحث بگذارند زیرا اصول مقبول مشترکی ندارند که گفتگوی خود را از آنجا آغاز کنند. شاید نادرست نباشد که نام این اختلاف را قهر بودن با یکدیگر و بیگانگی و حتی دشمنی بگذاریم.
♦️ در نزاع میان دشمنان توجه به اصول مشترک وجهی ندارد. مسئله وقتی طرح می شود که بخواهند مشکل کشور و نه مشکل خودشان را رفع کنند. مشکل هم با فهم و صرف همت رفع می شود ولی اکنون اطراف نزاع مشکلی جز وجود رقیب ندارند.
♦️ برای اصحاب و اتباع لیبرال دموکراسی مانع، مخالفت مخالفان است. معتقدان به ارزش ها هم مانع راه تحقق تمدن اسلامی را دشمنان و معاندان می دانند. هیچ یک از دو گروه راه رسیدن به مقصود را ناپیدا یا دشوار نمی بینند زیرا به راه، نظر ندارند و به این جهت به شرایط تحقق خواسته خود نمی اندیشند. هر دو فرقه فکر می کنند که اگر مخالفان نباشند یا مخالفت نکنند مقصود حاصل می‌شود. آنها حتی مقصد را هم بسیار نزدیک و شاید همین جا که هستیم می‌دانند و به این جهت چیزی درباره راه و منزل ها و دشواری های آن نمی گویند.
♦️ یکی می پندارد دموکراسی از آن جهت به وجود نمی آید که فلان فیلسوف به آن نظر مساعد نداشته یا نویسنده ای در مطلق بودن تاریخ غربی شک کرده است. گروه مخالف هم در هر شکست و ناکامی دست خائنان و منحرفان و مغرضان را در کار می بیند.
وجه مشترک هر دو رأی یا اعتقاد اینست که به کار و تحقیق و برنامه نیازی نیست و کاری جز برداشتن مخالف از سر راه یا بیرون انداختن او از خانه اختلاف و پریشانی که در آن به سر می بریم نباید کرد. پس ظاهراً بحث و نظر وجهی ندارد و تکلیف کارها معین و معلوم است.
♦️ کاش کارها به همین سادگی صورت می پذیرفت ولی تاریخ ملک و مال گروه ها نیست و به صرف غلبه این بر آن کاری صورت نمی گیرد. راه آینده راه ساختن و پرداختن است. با حرف زدن و خیال بافتن هم چیزی ساخته نمی شود. ما اگر می خواهیم بمانیم چاره ای نداریم که بپرسیم و ببینیم چه بوده ایم و چه شده ایم و کجا هستیم و به کجا می خواهیم برویم و ادامه وضع کنونی به چه می انجامد و اگر در طلب توسعه هستیم. تردید نکنیم که آن را جز با خرد پیش بین و آینده ساز نمی توان ساخت.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 این تضاد شدید نامصرّح و پوشیده درکشور
دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم کشور
♦️ این تضاد شدید نامصرّح و پوشیده درکشور اثر بازدارنده اش را در سیاست و تدبیر کار کشور می گذارد. دو گروهی که با هم اختلاف دارند نمی توانند با هم بنشینند و اختلاف های خود را به بحث بگذارند شاید نادرست نباشد که نام این اختلاف را حتی دشمنی بگذاریم. در نزاع میان دشمنان توجه به اصول مشترک وجهی ندارد.
♦️ برای اصحاب و اتباع لیبرال دموکراسی مانع، مخالفت مخالفان است. معتقدان به ارزش ها هم مانع راه تحقق تمدن اسلامی را دشمنان و معاندان می دانند. هیچ یک از دو گروه راه رسیدن به مقصود را ناپیدا یا دشوار نمی بینند آنها حتی مقصد را هم بسیار نزدیک و شاید همین جا که هستیم می‌دانند.
♦️ وجه مشترک هر دو رأی یا اعتقاد اینست که به کار و تحقیق و برنامه نیازی نیست و کاری جز برداشتن مخالف از سر راه یا بیرون انداختن او از خانه اختلاف و پریشانی که در آن به سر می بریم نباید کرد. کاش کارها به همین سادگی صورت می پذیرفت.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 کره شمالی از یک نگاه

کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 ساختارها و چالش نظر مردم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐گزارش محمدرضا باقری مجری و تهیه کننده صداوسیما از فیلم سبنمائی خروج حاتمی کیا
♦️فیلم به دنبال طرح مساله تفاوت میان نگرش انتقادی،اعتراضی و خروج از حاکمیت است .

کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی / ایران و مسائل و مشکلاتش
بخش چهارم/ درتاریخ جدید چه روی داده است؟ چگونه دنیای جدید ظرفی است هماهنگ با وجود بشر جدید؟/ چرا جهانی گرفتار سودای اروپاست؟
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: عقلی که در دوره جدید تاریخ اروپایی در علم و عمل و تفکر ظاهر شد، نه عقل نظری صرف بود نه عقل عملی به معنایی که متقدمان می گفتند و می اندیشیدند، بلکه خردی دنیابین و دنیادار و رهپو و مسئله یاب و کارساز و جهانگیر و جهاندار بود که کارها را با خلجان و پروای فردا پیش می برد. بیان این اوصاف برای تحسین و ستایش از عقل جدید نیست.
♦️ در اینجا وصف «عقل جدید» از آن جهت اهمیت دارد که همه جهان هرکه و هر چه هست و هر چه می کند و می‌گوید، حتی اگر هنوز اروپایی و اروپایی شده نباشد گرفتار سودای اروپاست. مقصود اثبات اروپامحوری نیست بلکه نظر به توسعه علمی و تکنیکی است که در اروپا آغاز شده و به جایی رسیده است که تجدد دیگر چیزی جز تکنولوژی نیست. اروپای پس از قرون وسطی در فلسفه و هنر و ادبش انسان دیگری را یافت و وصف کرد. این انسان تقدیر جدید خود را در اقتصاد و سیاست و جامعه و علم بازیافت و تواناییش را در دگرگون کردن و ساختن جهان آزمود.
♦️ تجدد علم و عقل را به نظری و عملی تقسیم نکرد بلکه چون راهی را پیش گرفته بود و می‌بایست بپیماید، نظر هم در رفع مشکل ها و حل مسائل پیش آمده در راه، کم و بیش کارسازی می کرد. این عقل، عقلی همساز با اراده به سوی قدرت بود. معمولاً وقتی سخن از اراده و علم به میان می‌آید یکی از تقدم علم می گوید و شاید دیگری اراده را مقدم بداند.
♦️ در دوران‌های گذشته اراده انسانی گرچه در حوادث جزئی تاریخی بی اثر نبود غایت و مسیر تاریخ را معین نمی کرد. زیرا در عالمی که کارهایش همه به تقدیر الهی بسته بود اراده انسانی وزن و اعتباری نداشت. برای اولین بار در تاریخ جدید غربی بشری ظهور کرد که خود را غایت می‌پنداشت و کمال زندگی را در آینده می دید و به عهده گرفته بود که راه به سوی بهشت زمینی را بگشاید و هموار کند و صاحب اختیار جهان شود. در دوران پیش از تجدد آدمی هرگز دائرمدار امور نبوده و این رأی و فکر در طی دو سه قرن اخیر در اروپا پرورده شده است.
♦️ از آغاز رنسانس تا قرن هجدهم که این طرح پرورده می‌شد، غیر اروپاییان اروپا را کمتر می شناختند و از آنچه در آنجا می گذشت بی خبر بودند تا اینکه در قرن نوزدهم قدرت اروپا در سیاست و تولید صنعتی ظاهر شد و جهان اروپا را به عنوان صاحب قهر و توانایی در تکنولوژی شناخت. این شناخت سطحی و آمیخته با سوءتفاهم بود و این سوءتفاهم متأسفانه در بیشتر مناطق جهان تاکنون باقی مانده است.
♦️ حتی وقتی اروپا در فلسفه معاصر به صراحت تجدد را وصف و تحلیل کرد باز هم چنانکه باید درنیافتند که در تاریخ جدید چه روی داده است بلکه این معرفی را یک نظر فلسفی و رأی قابل چون و چرا و احیاناً بی اهمیت تلقی کردند و به موافقت و مخالفت با آن برخاستند. در این معرفی استعمار و تکنولوژی هم جایی دارند اما در نظر ظاهربین چنان جلوه می کنند که این هر دو گویی از جمله اعراضند نه مقوّم ذات دنیای جدید.
♦️ اروپای جدید ظرفی بود هماهنگ با وجود بشر جدید که می بایست با خودآگاهی و احیاناً به حکم ناخودآگاه تاریخی تحقق یابد. در طریق این تحقق، مدام مشکل ها پیش می آمد و برای اینکه رفع شود می بایست به مسئله مبدل شود. دانش اروپا پیش رفت زیرا مسئله داشت.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 نوعی دوگانگی ادراکی عمیق در بین نخبگان سیاسی کشور جاری است. این دوگانگی روایت‌ها، جامعه را دچار سردرگمی کرده است
♦️ دکترعلی ربیعی سخنگوی دولت : یکی از مشکلات مربوط به ساخت قدرت در ایران امروز که به‌طور اجتناب‌ناپذیر آثار خود را در زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مردم می‌گستراند نزاع روایت‌هاست. اختلاف در برداشت‌ها یا به تعبیری یک دوآلیزم پذیرفته شده را در بسیاری از کشورهای دنیا می‌توان دید اما آنچه ما مشاهده می‌کنیم یک دوگانگی ادراکی عمیق در بین نخبگان سیاسی است که مهم‌ترین عامل فرسایش جامعه است.
♦️ این دوگانگی روایت‌ها آنچنان جامعه را دچار سردرگمی کرده که در نتیجه آن افرادی که به روایتگران درون ساخت قدرت اعتماد دارند رودرروی هم قرار می‌گیرند. این امر به یک تضاد آنتاگونیستی انجامیده و در درازمدت اکثریت جامعه خسته از این جنگ روایت‌ها که از نظر آنها جنگ قدرت تلقی می‌شود مسیری دیگر می‌پیمایند یا به روایت‌های خارجی عادت می‌کنند.
♦️ بخش اعظم این وضعیت، ناشی از تمایل به کسب قدرت است. مسائلی مانند مذاکره و مقاومت در داخل در بسیاری موارد دچار چنین سندرومی شده است. به عنوان نمونه در فضای بشدت سیاست‌زده کنونی یک نوع قطبی‌سازی در اطراف قضیه تحریم که آثار خودش را در دشوار کردن زندگی مردم آشکار کرده است، شکل گرفته است.
♦️ از یکسو برخی هرگونه تلاش دیپلماتیک را به منزله یک «تسلیم» جلوه می‌دهند در حالی که برخی دیگر چاره نهایی مشکلات ناشی از تحریم را تنها در مذاکره محض می‌بینند. از قضا آنچه که در هر دو حالت مغفول می‌ماند خود جامعه‌ای است که آمریکا پیکان تحریم‌ها را به طور مستقیم علیه آن سمت گیری کرده است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐نظر برنی سندرز در خصوص رابطه آمریکا با ایران

کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 فضای مجازی عرصه کنشگری میکروقدرت هاست، که نتیجه آن غلبه قدرت جریان بر جریان قدرت است
♦️ سید عزت الله ضرغامی در تویتر : فضای مجازی عرصه کنشگری "میکروقدرت"هاست، که نتیجه آن غلبه "قدرت جریان" بر "جریان قدرت" است. فضای مجازی، جهنمی نیست. بلکه بستر تحقق نظارت عمومی است. فضای مجازی آمده است تا ، انقلاب اسلامی را نجات دهد و الا برخی اصحاب قدرت هر ندای حقی را خفه می کردند.
♦️ عصر ما عصر پرسشگری است. پرسش های نو،پاسخ های نو می خواهد. بخش قابل توجهی از مردم در این فضا زندگی می گذرانند که بی توجهی به آنان به هیچ وجه شایسته نیست.
♦️ شهید مطهری برای تاثیرگذاری بر روی مخاطب عام حتی در مجله ی "زن روز" هم مقاله می نوشت. معتقدم اگر الان در میان ما بود در استفاده از اینستاگرام و دیگر شبکه های اجتماعی تردید نمی کرد‌.
♦️ فاصله قرائت رسمی با عرف جامعه، زیادتر از حد استاندارد شده است. چاره کار پل سازی است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 تفاوت مشکل با مسأله در چیست؟
♦️استاد دکتر رضا داوری اردکانی در یادداشت ایران و مسائل و مشکلاتش و در جملات پایانی بخش چهارم می فرمایند : در طریق این تحقق، مدام مشکل ها پیش می آمد و برای اینکه رفع شود می بایست به مسئله مبدل شود. دانش اروپا پیش رفت زیرا مسئله داشت. اما تفاوت مشکل با مسئله چیست؟ که تبدیل مشکل به مسأله باعث پیشرفت جوامع کوچک و بزرگ می شود.
♦️ در یک پاسخ ساده در نظامهای زندگی فردی و اجتماعی اگر موضوعاتی که پیش می آیند از قبل پیش بینی شده باشند تبدیل به مسأله و در غیر این صورت تبدیل به مشکل می شوند. مسأله در نظام های فکری ساختار بررسی و برای آن راه حل پیدا می شود . وقتی که در صبح یکی روز کاری در خیابان با باران مواجه می شوید اگر از قبل برای آن برنامه ریزی داشته و چتر و لباس مناسب همراه دارید، باران برای شما یک مسأله و در غیر این صورت، شما با یک مشکل مواجه می شوید. مسأله محوری همچنین مبتنی بر وضعیت های ساختاری و بومی است که پاسخ آن هم تا حدودی بومی و محیطی است.
♦️ آقای دکترسید جواد میری عضو هیئت علمی (دانشیار) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی : پژوهش باید مبتنی بر نظام دانائی و برنامه ریزی مرتبط با آن باشد . پژوهش ، پژوهشگری و برنامه پژوهشی ، اگر بر محورمسأله یا پرابلم Probleme نباشد ، بر مدار مشکلات یا ترابل Trouble خواهد چرخید . ترابل کلاف های درهم پیچیده هستند.
♦️ باز اندیشی از نوعی بستر محوری یا کانتکست محوری حادث می شود و در مقابل آن، نوعی محوریت ترجمه قرار می گیرد . دلیل آنکه ما گاهی نمی توانیم مسأله محور یا پرابلم محور باشیم و در یک حالت تزاحم ذهنی قرار می گیریم آن است که ما وضع ، مقام وموضع سوژه ایرانی را در ذهن ، فکر ، اندیشه و حالت های مفهوم سازی خود در نظر نمی گیریم . به بیان دیگر هنگامی که یک پژوهشگر نتواند موضع و مقام خود را از نظر جغرافیا ، تاریخ و فرهنگ و گرایش های دینی ومذهبی و آنچه را که باعث شده است در طول تاریخ ذهن و سوژه ایرانی شکل بگیرد ، حفظ نماید ، این شرایط تداعی می شود .

کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 مردم ایران اصلاح‌طلبند یا اصولگرا؟/ ایرانی ها نه دچار خود برتر بینی نژادی اند و نه مانند متوهمان داعش، در اندیشه بسط ایدئولوژی و نه همانند امثال ترامپ، داعیه قلدری جهانی دارند
♦️ بازنشر از فضای مجازی : مردم ایران بیشتر طرفدار اصلاح طلبان هستند یا تمایلات اصولگرایانه دارند؟ دغدغه اغلب مردم ایران چیست؟
♦️ اکثر مردم ایران، فقط یک چیز می خواهند و آن، “زندگی عادی” است.ایرانی ها نه مانند مردم آلمان دوران هیتلر، دچار خود برتر بینی نژادی اند و نه مانند متوهمان داعش، در اندیشه بسط ایدئولوژی خود بر جهان به ضرب و زور شمشیرند و نه همانند امثال ترامپ، داعیه قلدری جهانی دارند؛ آنها فقط یک چیز می خواهند و آن، زندگی عادی است، مانند میلیاردها انسان دیگر که در این جهان زندگی می کنند.
♦️ زندگی عادی یعنی این که با همه جهان دوست باشیم. زندگی عادی یعنی این که تاجر ایرانی بتواند مثل تاجر افغان و تاجیک و هندی و بنگلادشی در جهان امروز کار کند و برای کشورش سود بیاورد .
♦️ زندگی عادی یعنی این که با روزی ۸ ساعت و حتی با ۱۰ ساعت کار، بتوان معیشتی متعارف داشت، مسکنی تهیه کرد، خورد و خوراکی در حد نیاز داشت، نگران بهداشت و درمان نبود، سالی یکی دو سفر داخلی و یک سفر خارجی کوتاه رفت و درباره آینده فرزندان، نگرانی نامتعارف نداشت.زندگی عادی یعنی این که شب نخوابی و صبح بیدار شوی و ببینی ارزش پول توی جیبت، نصف شده است.
♦️ این ها، هیچ کدام مطالبات عجیب و غریبی نیستند؛ مگر آن که عده ای زندگی عادی را غیرعادی بدانند! زندگی عادی نه با عزت در تضاد است و نه با منافع ملی و مگر این همه انسان که در کشورهای مختلف جهان، زندگی عادی دارند و بدون استرس زندگی می کنند، عزت ندارند و به فکر منافع شان نیستند؟! زندگی عادی، حق مردم ایران است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
29فروردین روز ارتش جمهوری اسلامی ایران مبارک باد
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی / ایران و مسائل و مشکلاتش
بخش پنجم/ ما ملتفت نبودیم و در نظام جهانی تجدد وارد شدیم، ما همه رسوم مدیریت را از اروپا و آمریکا آموختیم، بی آنکه بدانیم اروپا چرا اروپا شده است
مهم تر آنکه تصویری اروپا از ما ساخت و ما درصدد برنیامدیم که در عمل نشان دهیم آنچه آنها می گویند نیستیم
♦️ سرمقاله نشریه فرهنگستان علوم: اروپا وقتی به قرن نوزدهم رسید خود را در برابر دشواری های بزرگ و در وضع بحرانی یافت. در انقلاب فرانسه شاید برای اولین بار پرسیده شد که فقر چیست و از کجاست؟ نام آن را هم مسئله اجتماعی گذاشتند. تا آن زمان مسئله اجتماعی و تاریخی وجود نداشت و طرح آن نشانه نظر تازه به زندگی و سیاست و تاریخ بود.
♦️ آدمی از آغاز خلقت مسئله داشته است. فلسفه با طرح مسائل پدید آمد و مدام مسائلش بیشتر شد. یونانیان به طرح مسائل زندگی در مدینه و سیاست نزدیک شدند اما طرح مسئله اجتماعی تا زمان انقلاب فرانسه به تعویق افتاد. مارکسیسم و علوم اجتماعی به عهده گرفتند که راه گذشت از بحران را نشان دهند و البته بی اثر هم نبودند.
♦️ عیب بزرگ اروپا غرور بود و با این غرور در اقوام و مردمان جهان به چشم تحقیر و حقارت نگاه می کرد و چون نظم عقلی تجدد را مطلق می دانست، کار و بار دیگران را با آن قیاس می‌کرد و آنها را ناپسند می یافت و به جهل و نادانی و ناتوانی نسبت می‌داد.
♦️ در مقابل بعضی اقوام غیر اروپایی هم چون با خرد اروپا و قوام و نظم آن آشنا نبودند، اروپا را صنعتگر بی فرهنگ و بی پروا نسبت به دین و اخلاق می‌شناختند و حتی وقتی خود را به صنعت اروپا نیازمند دیدند گفتند صنعت را اخذ کنیم و فلسفه و ادب و فرهنگش را واگذاریم که مبادا مایه فساد در فکر و اعتقادات شود.
♦️ تصویری که ما از اروپا داشتیم، در سرنوشت اروپا اثر نگذاشت بلکه ما را از درک تاریخ جدید بازداشت، اما تصویری که اروپا از ما ساخت نه فقط مورد قبول جهان غربی قرار گرفت بلکه ما خود نیز آن تصویر را با سکوت یا با آری گفتنمان تأیید کردیم و خود را با آن مطابق دانستیم یا تطبیق کردیم و درصدد برنیامدیم که در عمل نشان دهیم آنچه آنها می گویند نیستیم.
♦️ نویسندگان و سفرنامه نویسان اروپایی از زمان صفویان تا کنون اخلاق و خلقیات ما ایرانیان را مذموم دانسته اند. آنها ما را با خود قیاس می کردند. این قیاس از حیث روش درست نبود و به تفاوت های تاریخی هم اعتنا نداشت اما از آن جهت اهمیت داشت که شیوه زندگی اروپایی در همه جا گسترش پیدا می کرد و ما هم مستثنی نبودیم و کم‌کم بی آنکه ملتفت باشیم در نظام تجدد وارد می شدیم.
♦️ آشنایی با فکر و شیوه زندگی اروپایی پیوند ما را با گذشته سست می کرد مخصوصاً شرق شناسی در تغییر نگاه ما نسبت به خودمان و گذشته تاریخیمان بسیار مؤثر بود. پژوهندگان ما در نظر به گذشته و اکنون ایران، عینک شرق‌شناسی به چشم زدند، ما همه رسوم مدیریت را از اروپا و آمریکا آموختیم. برنامه مدرسه را نیز از آنجا وام کردیم. دانشگاه تأسیس کردیم و طبیعی بود که برنامه و نظم و قواعدش اروپایی باشد. کتاب های درسیمان هم ترجمه احیاناً ناقص کتاب هایی بود که اروپاییان و آمریکاییان نوشته بودند. ما حتی خور و خواب و زندگی هر روزیمان را با قرار و مدار گردش چرخ زندگی اروپا و آمریکا میزان کردیم.
♦️در این حال اگر می خواستیم در نظام تجدد شریک شویم و پیرو محض نباشیم می بایست به خلقیات و روحیه و رفتارمان توجه کنیم و چون توجه نکردیم، و حتی درصدد توجیه آن برآمدیم.
♦️ ما نمی دانیم اروپا چرا اروپا شده است. عظمت پایدیای یونانی و علم و هنر و تفکر جای انکار ندارد. اروپای جدید هم با عزمی که برای آینده داشت و چشم اندازی را که اجمالاً فراروی خود یافته بود به یونان مراجعه کرد و آن را به نحو دیگری و با فهم تازه دریافت. در این سودا و با این فهم بود که اروپا کم و بیش تکلیف خود را شناخت.
♦️هر تاریخی با تحول در اخلاق و شیوه خاص اتخاذ تصمیم و اقدام و عمل قوام می یابد، نمی توان ایرانیان را بالذات بدکردار و تبهگن دانست. آنها هم مثل همه مردم جهان وقتی در موقع و مقام نامناسب با روابط و مناسبات ناسالم قرار می گیرند فاسد می شوند و اگر شرایط برای زندگی سالم و قرار گرفتن در جایگاه مناسب فراهم باشد کار و وظیفه خود را به درستی انجام می دهند و از نظم و قانون پیروی می کنند. پژوهش ها و شواهد آشکار و مأنوسی در این خصوص وجود دارد.

کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 کانال ساختارهای ایرانی
نگاه ساختارگرا به هویت تاریخی و معاصر ایران
♦️فلسفه، علم، دین، شناخت شناسی و نسبتی که با ساختارهای ایرانی دارند.
عضویت در کانال:
@Iranianstructures
🌐 هر ساختاری با مسأله دیگراندیشان مواجه است، لازم است کسی و یا سازمانی این بخش‌ها را به صورت رسمی و شناخته شده نمایندگی کند/ هر هژمونی با خودش ضدهژمون به همراه می‌آورد
♦️ دکترمقصود فراستخواه جامعه شناس و استاد مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی: هر حاکمیتی و از آن جمله حاکمیت در کشورما با مسأله دیگراندیشان مواجه است. حتی حکومت‌های دموکراتیک، برای مرزبندی بین "خود" و "دیگری‌ها" دست به تعریف "خود" زده اند. بنابراین همه ساختارهای موجود باید برنامه ای برای "دیگری‌هایی" که در جامعه ایجاد می شود داشته باشند.
♦️ اولین این دسته "دیگری‌های سیاسی" هستند که از زاویه سیاست، فعال هستند. وقتی شما مخالف فعال من هستید، من باید شما را به رسمیت بشناسم و بتوانم اختلافاتم با شما را به صورت رضایت‌بخش و معقول و دوجانبه حل و فصل کنم؛ مثلا دوطرف حاضر به گفتگو شویم. دسته های دیگر را ، "دیگری‌‌های فکری و فرهنگی" ، "دیگری‌‌های صنفی و حرفه‌ای" و "دیگری‌های اجتماعی" تشکیل می‌دهند.
♦️ این افراد نباید از دایره مشارکت سیاسی بیرون باشند و لازم است کسی و یا سازمانی این بخش‌های جدا افتاده از نظام را به صورت رسمی وشناخته شده نمایندگی کنند، تا در جریان یک دیالوگ درون ساختاری ، خواسته‌ها طرح گردد. در نتیجه این امر، مطالبات و خواسته‌های این "دیگری" انباشته نمی گردد. و امیدی برای شناسائی حقوق افراد به طور طبیعی پدید می آید و به این ترتیب هیچ گونه خشونتی معنا ندارد.
♦️ در خصوص شکل گیری این غیریت ‌یا دیگری سازی ها باید گفت هژمونی و سلطه با خودش ضدهژمون به همراه می‌آورد. ضدهژمون هم همان خشونت و اعتراض نامنظم و در عین حال غیرسازنده است ولی متأسفانه راه دیگری را پیدا نمی کند. دوگانه‌هایی مثل حق و باطل، و ناب و التقاطی هم یکی از این ساز و کارهاست. مثلا من می‌گویم من حق هستم یا ناب فکر می‌کنم و شما التقاطی یا باطل هستید. وقتی من خودرا متولی یا نگهبان یک هویت یا دین بدانم از سازوکارهای دیگری ساختن است.
♦️طبقات ممتاز و خاص همه جا هستند. در ایران یقه سفید‌هایی داریم که به طبقات ممتاز تبدیل شده‌اند. من این یقه سفیدها را هم به سه دسته تقسیم می‌کنم. ‌یقه سفیدهای بوروکرات که در درون دولت مشغول بکارند، یقه سفیدهای تکنوکرات و یقه سفیدهای تئوکرات که روحانیون قدرتمند هستند.
♦️ایران کشوری است که به لحاظ درآمد ناخالص داخلی رتبه‌ ۲۷ دنیا را طبق آمار ۲۰۱۷دارد. یعنی یکی از کشورهای ثروتمند جهان به حساب می‌آید. اما در شاخص نیکبختی اجتماعی در رتبه ۱۰۸ و در روند رشد ده سال اخیر در رتبه بدتر از این یعنی ۱۱۲هستیم. پس معلوم است که مدیریت ثروت، تقسیم منابع، برنامه ریزی برای حقوق رفاه اجتماعی و برخورداری شهروندان از بخت‌های اجتماعی ایراد دارد.
♦️در یک روند اصولی انباشت نارضایتی‌ها در جامعه مرتب منعقد می‌شود. احساس نابرابری، سلب حقوق و به رسمیت شناخته نشدن که می‌تواند برای ارکان ساختار در کشور هشدار دهنده باشد و در نهایت ممکن است به شرایطی منجر شود که من آن را به ضرر مصالح عمومی کشور می‌دانم. بهترین شانس اینست که در چارچوب‌ها تجدید نظر صورت گیرد و اجازه داد که تهی دستان در درجه اول دیده شوند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐مفهوم انتخابات در نظام اجتماعی جامعه ایران دچار تعلیق شده است/ در این شرایط ساختار ایرانی نمی داند چرا انتخابات برگزار می کند
♦️دکتر سید جواد میری هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی : من شاهد سه سنخ از انتخابات در سه سطح در جامعه ایران در طی این یکسال اخیر بوده ام : انتخابات انجمن جامعه شناسی ایران؛ انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات هیئت ممیزه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در وزارت علوم برگزار گردید.
♦️ نکته مهمی که مخرج مشترک هر سه از این سه سنخ از "انتخابات" است تهی شدن مفهوم انتخاب مبتنی بر معنای آزاد بودن جریان گزینش است که صرفاً محدود به نیروهای سیاسی جامعه نیست. به سخن دیگر، انجمن جامعه شناسی به عنوان یک نهاد مدنی که فعالیت در آن ذیل مفهوم "کنش داوطلبانه" قابل تعریف است و مجلس شورای اسلامی که رای دادن در آن ذیل مفهوم "کنش سیاسی" قابل تحدید است و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که فعالیت در آن ذیل مفهوم ذیل "کنش آکادمیک" قابل تبیین است، هر سه در تحلیل انتقادی از "اجرای انتخاباتی" در این سه ساحت ذیل یک الگو قابل مفهوم پردازی است و آن "زد و بند" برای تحکیم پایه های قدرتِ فسادآور و نه چرخش نخبگانی برای "ارتقاء" نظم اجتماعی در معنای کلان آن که می تواند به بهبود انسجام و همبستگی در هر سه سطح مدنی و سیاسی و سازمانی یاری برساند.
♦️ بسیاری از تحلیگران در جامعه ایران مشکلات جامعه را "سیاسی" می دانند ولی به نظر می آید که عامل سیاسی یکی از فاکتورهای فسادآور در تخریب نظم جامعوی در ایران است و فاکتورهای دیگر هم به همان نسبت به چرخه فساد یاری می رسانند.
به عبارت دیگر، برای برون رفت از این "وضع آچمز" شاید نخستین گام تفکیک نیروهای اجرایی و نیروهای نظارتی در جامعه باشد تا نوعی خودآگاهی در کنشگران جامعه ایران متولد شود و این دور باطل در یکجایی بالاخره قطع گردد. زیرا عدم تغییر در این رویه های نادرست "اعتماد" را در سطوح گوناگون نابود می کند و "انسجام" اجتماعی در هر سه سطح را تخریب می کند.
♦️ مناصب عمومی "ملکِ طلق" افراد نیستتد بل "ملک مشاع" هستند و باید بر اساس قاعده مصلحت عمومی و "عام المنفعه" بودن ارزیابی گردند و اگر به این صفات متصف نیستند یقیناً کارایی نخواهند داشت و به ضد خود تبدیل خواهند شد.
@seyedjavadmiri
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐دکتر سید جواد میری هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی :
مناصب عمومی "ملکِ طلق" افراد نیستتد بل "ملک مشاع" هستند و باید بر اساس قاعده مصلحت عمومی و "عام المنفعه" بودن ارزیابی گردند و اگر به این صفات متصف نیستند یقینناً کارایی نخواهند داشت و به ضد خود تبدیل خواهند شد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures