ساختارهای ایرانی Iranian structures – Telegram
ساختارهای ایرانی Iranian structures
442 subscribers
225 photos
34 videos
8 files
4 links
مرتبط با مدیرکانال :
t.me/Iranianstructures1
مطالب عمومی:
t.me/Iranianstructures2
ارتباطات :
@Aminha70
Download Telegram
🌐 رؤیا و توسعه/ ما ملت توده‌واری هستیم، ملتِ بی سازمان، ملتِ هجوم/ بارؤیاهای ساختگی به جائی نمی رسیم
🔹دکتر محسن رنانی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان
🔹بخش دوم
♦️جامعه ایران، مهارت کافی در گفت‌وگو و مشارکت ندارد و در شکل دهی به رویاهای جمعی ضعیف عمل می‌کند.
♦️پس از مشروطیت از تأسیس بنگاههای بسیار بزرگ و بلندمدت در بخش خصوصی عاجز بوده ایم.
احزاب فراگیر ماندگار نداشته ایم.
♦️هجوم به سوی کمک در زلزله، مشارکت محسوب نمی شود چون عقلانی نیست بلکه احساسی است، کوتاه مدت و چند روزه است، و سازماندهی شده هم نیست.
♦️در یک کلام، ما ملت توده‌واری هستیم. اگر زلزله شود هجوم می بریم. در انتخابات هجوم می بریم. در انقلاب هجوم می بریم.
♦️با تکیه بر عقلمان کار جمعی و مشارکت عقلانی مستمر سازماندهی شده نمی‌کنیم.
♦️حکومت ما می‌خواهد رویاهای ساختگی خودش را به رویای ملی تبدیل کند ولی مردم مقاومت می‌کنند.
♦️عدالت علوی و انقلاب اسلامی یک داستان رویایی است، خود توسعه هم یک داستان رویایی است.
♦️بدون داشتن داستان‌های رویایی جمعی هیچ جامعه ای به هیچ کجا نمی رسد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 نباید آسیبی به موجودیت کشور برسد/ امروز مهم ترین مسئله کشورما «کشور شدن کشور» و «ایران شدن ایران» است/ تقابل کنونی بین سنت گرایان و نوگرایان، ایران را مستهلک خواهد ساخت
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف ایرانی و استادِ دانشگاه
🔹 خبرگزاری مهر
♦️ ما در حوزه دمکراسی و مشارکت سیاسی و توسعه سیاسی، در حوزه فقر و شکاف طبقاتی و در حوزه تعارض حاشیه و مرکز مشکلات بسیار زیادی داریم، اما مسئله اصلی امروز ایران، نه دمکراسی است و نه عدالت و نه مسأله قومیت ها و نه حتی مبارزه با آمریکا و فشار نظام جهانی و نه خیلی چیزهای دیگر.
♦️ امروز مهم ترین مسئله کشورما «کشور شدن کشور» و «ایران شدن ایران» است. با این توضیح که ما امروز دو ملت هستیم درون یک کشور، دو قطب هستیم درون یک کشور.
♦️ این سخن را بارها و بارها از من شنیده اید که گفته ام از زمانی که ما با مدرنیته مواجهه پیدا کردیم، وجدان اجتماعی ـ تاریخی ما شکاف برداشت و ما دو ملت شدیم: یک ملت که در زیست جهان سُنت زندگی می کند و از عالم مدرن می هراسد یعنی سنت گرایان ، و ملت دیگری که به آرمان مدرنیته ایمان آورد و خواهان است که پا به زیست جهان مدرن بگذارد و خودش را به تبع مدرنیته به عنوان یک شهروند جهانی تعریف کند یعنی نوگرایان.
♦️ این دو قطب، یعنی سنت گرایان و نوگرایان، همواره در برابر هم ایستاده اند و نیروهای هم را خنثی کرده اند. در جنبش مشروطه، مشروعه خواهان در برابر مشروطه خواهان قرار گرفتند و شیخ فضل الله نوری به عنوان نماینده قِشر سنتی جامعه توسط مشروطه خواهان به دار آویخته شد.
♦️ اما به خاطر همین تعارض مشروطه خواهان و مشروعه خواهان، یعنی نوگرایان و سنت گرایان، انقلاب مشروطه شکست خورد. نزاع مصدق و کاشانی را دارید که به عنوان نزاع دو قطب نوگرا و سنت گرای جامعه را به یاد آورید که چگونه به شکست نهضت ملی و کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ منتهی شد.
♦️ در حکومت پهلوی، رضا شاه و محمدرضا شاه فقط رهبری نوگرایان را بر عهده داشتند. به همین دلیل، آنان سنت گرایان را خس و خاشاک و شهروند درجه دو جامعه دیدند و سنت گرایان نیز در برابر آنان مقاومت کردند و با برنامه های توسعه آنان هم سو نشدند و سرانجام نیز سبب سرنگونی حکومت پهلوی شدند.
♦️ امروز ما این تقابل بین سنت گرایان و نوگرایان را داریم و تا زمانی که بر این مشکل فائق نیاییم نخواهیم توانست نه به دمکراسی دست پیدا کنیم و نه به عدالت اجتماعی و نه خواهیم توانست در مبارزه با غرب و نظام سلطه جهانی پیروز شویم و نهایتاً نیز مستهلک خواهیم شد.
♦️ مگر این که ما بتوانیم همه کشور را زیر چتر واحد درآوریم و این کار با شیوه های امنیتی، پلیسی و نظامی ممکن نیست بلکه نیاز به گفتمانی داریم که همه ایرانیان با همه تکثر قومی، زبانی، و دینی مان حقیقتاً احساس کنیم که متعلق به کشور و ملت واحدی هستیم.
♦️ من از همه عزیزانی که حساسیت های قومی، زبانی، دینی دارند به عنوان یک معلم استدعا می کنم که توجه داشته باشند امروز مسئله اصلی ما ایران شدن ایران است. در واقع هر آسیبی که به ایران وارد شود، دیگر نه گفتمان آزادی خواهانه معنا خواهد داشت، نه بستری برای تحقق آزادی و نه بستری جهت تحقق عدالت و نه بستری برای هیچ چیز دیگری وجود نخواهد داشت.
♦️ لذا نباید آسیبی به موجودیت کشور برسد. این اصل باید اُس اساس و اصل بنیادین حرکت ها و کنش های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، دینی و فلسفی ما باشد.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی_فیلسوف_و_استاد_دانشگاه
#مهمترین_مسئله_کشور
#صورتبندی_مهمترین_مسئله_کشور
#کشور_شدن_کشور_و_ایران_شدن_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 باید اُس اساس و اصل بنیادین حرکت ها و کنش های سیاسی، دینی و فلسفی ما آسیب ندیدن موجودیت کشور باشد
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف ایرانی و استادِ دانشگاه
🔹 خبرگزاری مهر
♦️ مسئله اصلی امروز ایران، نه دمکراسی است و نه عدالت و نه مسأله قومیت ها و نه حتی مبارزه با آمریکا و فشار نظام جهانی و نه خیلی چیزهای دیگر.
♦️امروز مهم ترین مسئله کشورما «کشور شدن کشور» و «ایران شدن ایران» است. با این توضیح که ما امروز دو ملت هستیم درون یک کشور، دو قطب هستیم درون یک کشور.
♦️ به خاطر همین تعارض مشروطه خواهان و مشروعه خواهان، یعنی نوگرایان و سنت گرایان، انقلاب مشروطه شکست خورد.
♦️ در حکومت پهلوی، رضا شاه و محمدرضا شاه فقط رهبری نوگرایان را بر عهده داشتند. به همین دلیل، آنان سنت گرایان را خس و خاشاک و شهروند درجه دو جامعه دیدند.
♦️ امروز ما این تقابل بین سنت گرایان و نوگرایان را داریم و نهایتاً نیز مستهلک خواهیم شد.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی_فیلسوف_و_استاد_دانشگاه
#مهمترین_مسئله_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 رؤیا و توسعه/ آیا از میان این پیران خفته کسی صدای ما را می شنود که تا "دیرتر از این نشده است" پنجره‌ها را بگشایند و هوای تازه ای به ریه‌‌های جامعه وارد کنند/ چرائی چهار میلیون‌ دنبال‌کننده ایرانی برای یک خواننده زیرزمینی
🔹 دکتر محسن رنانی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان
🔹 بخش سوم
♦️ جامعه بی رویا نشانه اش و محصولش فرار است و هجوم. فرار به هرکجا بشود و هجوم به هر چه می‌شود. فرار به سوی مهاجرت، هجوم به سوی مواد مخدر؛ فرار از دین و سنت‌ها، هجوم به انواع عرفان‌های نو؛ فرار از ازدواج و فرزندآوری، هجوم به سکس و شراب؛ فرار از رسانه های رسمی، هجوم به تلگرام و اینستاگرام، فرار به سوی افسردگی و خودکشی، هجوم به سوی شورش و تخریب.
♦️این دستاورد مدیریتی است که نه خودش توان ساختن رویای جمعی دارد و نه اجازه می‌دهد جامعه رویاهای جمعی بسازد. بنابراین هر گاه جامعه‌ای وارد خشونت شود یکی از احتمالات جدی این است که رویاهایش تمام شده است.
♦️ اصولا وقتی وضع موجود قابل تحمل نباشد و هیچ روزنه ای هم برای تغییر نباشد،‌ و همه رویاها هم تخریب شده باشند، خشم و خشونت جای آنها را می گیرد.
♦️ به عنوان نمونه مرگ جورج فلوید به دست پلیس آمریکا، بهانه‌ای بود و فرصتی بود که سیاهان این سیستمی که در آن رویای وحدت بخش ملی برای سیاهان وجود ندارد را به آتش بکشند.
♦️ شورش ها و خشونت‌های سالهای اخیر در ایران هم نشانه آن است که نسل جدید نسل بی رویایی شده است. اقبال گسترده به سلبریتی‌ها نیز خودش نشانه بی‌رویا شدن جامعه است.
♦️ در واقع وقتی جامعه ای رویاهای جمعی خودش را از دست می دهد هر کس که درباغ سبزی از رویا نشان بدهد به سوی او هجوم می برند.
♦️ وقتی امیر تتلو بیش از چهار میلیون‌ دنبال‌کننده پیدا می کند به این معنی است دل جوانان ما را هیچ رویای جمعی ای نبرده است پس آنان برای آن که فرونریزند مجبور می‌شوند به رویایی که احتمال می‌دهند امثال امیر تتلو برایشان بسازند پناه ببرند.
♦️ یعنی وقتی ساختار موجود با محدودیت‌گذاری پی‌درپی‌ راه را برای شکل گیری هر رویای جمعیِ رو به آینده می بندند، آنگاه جوان ما به هر کسی که وضع موجود را به ریشخند بگیرد امید می بندد. یعنی رویای جمعی آن جوان می شود شرایطی و کسی که در وضع موجود ترک بیندازد.
♦️ در دنیای بی رویایی، اگر نخبگان مدنی سخن نگویند، امیر تتلوها قیام خواهند کرد. من در عین احترام برای امیر تتلو به خاطر جسارت‌ها و تابو شکنی‌هایش، اما استقبال این‌گونه گسترده جوانان از امثال او را نشانه خوبی نمی‌بینم.
♦️ مشکل ما این‌جاست که مدیریت ما، هم ناتوان از خلق رویای جمعی جدید است و در رویاهای شکست خورده خودش زمین‌گیر شده است و هم جسارت و گذشت آن را ندارد که به نخبگان و کنشگران مدنی و روشنفکران اجازه بدهد که در خلق رویاهای جمعی یا خلق یک رویای ملی تازه مشارکت کنند.
♦️و چنین می شود که امیر تتلوها می شوند سلبریتی هایی که جایگزین رویاهای ملی ما می شوند. آیا از میان این پیران خفته کسی صدای ما را می شنود که تا دیرتر از این نشده است پنجره‌ها را بگشایند و هوای تازه ای به ریه‌‌های جامعه وارد کنند. ♦️شاید نسیمی بوزد و رویای تازه‌ای با خودش بیاورد؟ و البته باز تاکید می‌کنم که حکومتیان باید این دندان طمع را بکشند و دوباره گمان نکنند که خودشان می‌توانند قرارگاه فرهنگی بزنند و رویای جمعی یا ملی تازه‌ای خلق کنند. ساماندهی و ساختن رویای جمعی با حرف و شعار و میزگرد و فیلم و فرمان و نام‌گذاری روزها و هفته‌‌ها و سال‌ها نمی شود.
#دکتر_محسن_رنانی_استاد_اقتصاد_دانشگاه_اصفهان
#قرارگاه_فرهنگی_رؤیای_ملی_خلق_نمیکند
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 جامعه ای با هدف نامشترک: فرار به سوی مهاجرت، فرار از دین و سنت‌ها، هجوم به انواع عرفان‌های نو؛ فرار از ازدواج و فرزندآوری ...
🔹 دکتر محسن رنانی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان
♦️ جامعه بی رویا نشانه اش و محصولش فرار است و هجوم. فرار به هرکجا بشود و هجوم به هر چه می‌شود.
♦️ وقتی جامعه ای رویاهای جمعی خودش را از دست می دهد هر کس که درباغ سبزی از رویا نشان بدهد به سوی او هجوم می برند.
♦️ وقتی امیر تتلو بیش از چهار میلیون‌ دنبال‌کننده پیدا می کند به این معنی است دل جوانان ما را هیچ رویای جمعی ای نبرده است.
♦️ در دنیای بی رویایی، اگر نخبگان مدنی سخن نگویند، امیر تتلوها قیام خواهند کرد.
♦️ مشکل ما این‌جاست که مدیریت ما، هم ناتوان از خلق رویای جمعی جدید است و در رویاهای شکست خورده خودش زمین‌گیر شده است.
♦️ تاکید می‌کنم برخی دوباره گمان نکنند که خودشان می‌توانند قرارگاه فرهنگی بزنند و رویای جمعی یا ملی تازه‌ای خلق کنند.
♦️ ساماندهی و ساختن رویای جمعی با حرف و شعار و فرمان و نام‌گذاری روزها و هفته‌‌ها و سال‌ها نمی شود.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 رؤیا و توسعه/ اگر این روزها بازار رمالان و مداحان گرم است چون نخبگان و روشنفکران ما نتوانسته اند روندهای جامعه را شکل بدهند/ اکنون فرصت به روشنفکران و نخبگان مدنی رسیده است
🔹دکتر محسن رنانی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان
🔹 بخش چهارم و پایانی
♦️ هیچ گروهی،‌ با هر سطح از تلاش، اکنون در ایران نمی‌تواند درباره بهشت کمونیسم یک داستان رویایی جمعی بسازد، چرا که این تئوری با سایر دیدگاه جمعی و فردی ما همخوان نیست.
♦️برای همین بوده است که هیچگاه حزب کمونیسم در ایران پا نگرفته است.
♦️اگر آیه الله خمینی موفق شد انقلاب اسلامی را به ثمر برساند چون توانست با همکاری روحانیان و روشنفکران آن دوره، یک داستان رویایی جمعی را شکل دهد، داستان رویایی که قدرت آن را داشت که بسیاری از داستان های رویایی دیگر را جذب و همگرا کند.
♦️قدرت و جاذبه مرحوم دکتر شریعتی نیز در همین قدرت شکل دادن به رویای جمعی فراگیری بود که دیگر رویاهای جمعی و فردی جامعه ما را همگرا می‌کرد.
♦️جامعه فقط وقتی انقلاب می کند که کسی یا گروهی یا بخش بزرگی از مردم با هم بتوانند یک داستان رویایی خیلی قوی که همه داستان های دیگر را مقهور خود کند، تولید کنند.
♦️برعکس شورش‌های ویرانگر وقتی شکل می‌گیرند که جامعه فاقد رویاهای جمعی ملی و وحدت بخش باشد.
♦️با همین نگاه است که می گویم در ایران دیگر ظرفیت انقلاب وجود ندارد اما روز به روز ظرفیت شورش‌های ویرانگر در آن بالاتر می‌رود.
♦️و با همین استدلال است که می‌گویم اگر بتوانیم جمهوری اسلامی را اصلاح کنیم و در مسیر توسعه بیندازیم عقلانی‌تر و به مصالح ملی نزدیک‌تر است تا آن که بخواهیم آن را تخریب کنیم و حکومت دیگری بیاوریم.
♦️چون امکان براندازی جمهوری اسلامی از طریق انقلاب وجود ندارد و براندازی آن از طریق شورش‌های خونین نیز منجر به ویرانی‌‌های عظیم یا حتی تجزیه خواهد شد.
♦️ساختن و تقویت داستان های رویایی وظیفه تک تک نخبگان و روشنفکران یک جامعه است. اگر چنین نشود،‌ آنگاه نیروهای واپس گرا که در گذشته منجمد شده اند داستان های رویایی رنگ‌باخته خود را دوباره رنگ می کنند و می فروشند.
♦️اگر این روزها بازار رمالان و مداحان گرم است چون نخبگان و روشنفکران ما نتوانسته اند داستان‌های رویایی مدرن و تحول گرانه‌ای را در جامعه ما شکل بدهند.
♦️اصلا روشنفکر کسی است که به جامعه کمک می کند تا داستان رویایی تحول خواهانه خود را درباره آینده، کشف یا خلق کند.
♦️امروز دیگر هیچ سیاستمدار حکومتی در ایران سرمایه اجتماعی و نمادین لازم را برای آفرینش رویای جمعی ایدئولوژیک برای ایرانیان ندارد؛ و این به روشنفکران و نخبگان مدنی فرصت می‌دهد که با درانداختن گفت‌وگوهای اجتماعی، زمینه پیدایش یک رویای ملی فراگیر که همه گروههای مدنی و همه گونه‌‌های فکری و قومی و مذهبی را جذب کند همت گمارند.
♦️پس اکنون وظیفه تک‌تک فرهیختگان و نخبگان و روشنفکران در همه حوزه‌ها این است که بکوشند در سطح خانواده، محله، شهر، استان و کشور رویاهای جمعی شکل بدهند.
♦️هر رویای جمعی که شکل می‌گیرد گویی یک بخشی از جامعه ما با نوعی چسب با هم مرتبط و همبسته می‌شود.
♦️آنقدر چسب رویای جمعی بسازیم و آنقدر دوام بیاوریم تا این پیران به قدرت چسبیده، با فرمان حضرت حق بازنشسته شوند، آنگاه فرصت خواهیم یافت تا یک رویای ملی وحدت بخش خلق کنیم.
#دکتر_محسن_رنانی_استاد_اقتصاد_دانشگاه_اصفهان
#اصلاح_جمهوری_اسلامی
#روشنفکران_و_نخبگان_مدنی
#رویای_ملی_فراگیر
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 امروز دیگر هیچ سیاستمدار حکومتی در ایران سرمایه اجتماعی و نمادین لازم را برای آفرینش رویای جمعی ایدئولوژیک برای ایرانیان ندارد
🔹دکتر محسن رنانی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان
♦️اگر آیه الله خمینی موفق شد انقلاب اسلامی را به ثمر برساند چون توانست با همکاری روحانیان و روشنفکران آن دوره، یک داستان رویایی جمعی را شکل دهد، که بسیاری را جذب و همگرا کند.
♦️شورش‌های ویرانگر وقتی شکل می‌گیرند که جامعه فاقد رویاهای جمعی ملی و وحدت بخش باشد.
♦️در ایران دیگر ظرفیت انقلاب وجود ندارد اما روز به روز ظرفیت شورش‌های ویرانگر در آن بالاتر می‌رود.
♦️اگر بتوانیم جمهوری اسلامی را اصلاح کنیم و در مسیر توسعه بیندازیم عقلانی‌تر و به مصالح ملی نزدیک‌تر است تا آن که بخواهیم آن را تخریب کنیم و حکومت دیگری بیاوریم.
♦️ساختن و تقویت داستان های رویایی وظیفه تک تک نخبگان و روشنفکران یک جامعه است.
اگر این روزها بازار رمالان و مداحان گرم است چون نخبگان و روشنفکران ما نتوانسته اند روندهای جامعه را شکل بدهند.
♦️پس اکنون وظیفه تک‌تک فرهیختگان و نخبگان و روشنفکران در همه حوزه‌ها این است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ما ملتی هستیم که حداقل دو قرن است برای زندگی در وطنِ ایران به توافق نرسیده‌ایم/ حاکمیت دست هر گروهی افتاده، نصف ملت، را ایرانی نمی دانسته است و از آنها خواسته کشور را ترک کنند
🔹یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹ایسنا
♦️ملت ایران باید دوچشم دارند دو چشم دیگر قرض کنند و از ساختارهای کشور دفاع کنند.
♦️ساختارهای کشور به عنوان سرمایه ملی یک واقعیت فرا ایدئولوژیک هستند و به تک تک آحاد ملت و نسل های آینده تعلق دارند.
♦️در کشور ایدئولوژی و سیاست با رشد سرطانی مجال را از دیگران گرفته اند و زمین و زمان را با مضامین خود احاطه کرده اند.
♦️ساختار اصلی کشور وطن و ایران است و هر کسی ایرانی است و هرجور می اندیشد، درون این ساختار است.
♦️ما در ذهن وطن را داریم و در عین و واقع ساختارهای کشور را می‌بینیم. در واقع ساختارهای کشور، وطنی هستند که در زمین و میان مردم و امورات روزمره آنها، جاری می شوند.
♦️ساختارهای ایرانی یا وطنِ جاری، رمز مشترک کشور است و هر نگاهی به زندگی در آن شناور است.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 فلسفه به ما می آموزد که بکوشیم ارزشهای ایدئولوژیک، سیاسی و اعتقادی خود را به پدیدارها تحمیل نکنیم
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف ایرانی و استادِ دانشگاه
🔹 خبرگزاری مهر
♦️ هیچ دانش و عاملی حتی دین، اخلاق و علم هم نمی توانند از فلسفه بازی بگیرند.
♦️فیلسوف، برخلاف بازیگرانِ دیگر، در واقع چارچوب زمینِ بازی را مورد تأمل و چالش قرار می دهد و به معنای دیگر تعیین می کند. فیلسوف تعیین می کند که محل دعوا کجاست. اگر فلسفه و فیلسوفی اصیل باشند، در واقع می کوشند زمین بازی را دگرگون کنند، نه اینکه خود بازیگری در زمره دیگر بازیگران باشند.
♦️فلسفه به ما می آموزد که در مواجهه با مسائلِ بنیادین مانند زبان و هویت نباید مسائل را صرفاً سیاسی بنگریم، و مسائل را باید تاریخی و در سیاق یک تمامیت مورد تفکر قرار دهیم.
♦️هگل می گفت: حقیقت تمامیت است. این سخن به این معناست که ما نباید مسائل را جزء، جزء بررسی کنیم، و باید اجزا هر مسأله ای را در کنار هم ببینیم.
♦️فلسفه به ما می آموزد که بکوشیم ارزشهای ایدئولوژیک، سیاسی و اعتقادی خود را به پدیدارها تحمیل نکنیم و به ذات پدیدار وفادار باشیم و اجازه بدهیم پدیدار حرف خود را بازگو کند.
♦️این انتظار از فلسفه ناموجه است که پاسخ های محصل، پوزیتیو، جزئی و علمی به مسائل بدهد. البته اندیشیدن به بنیانها و چارچوبها برای حل مسائل می تواند بسیار کمک کننده باشد.
♦️تفکر فلسفی و عقلانیت چیزی شبیه هوا و اکسیژن است.
♦️اکسیژن و هوا در همه جا سبب حیاط و سرزندگی است و فلسفه و عقلانیت نیز چیزی نیست که بتوان آن را به نحو محسوس و ملموس نشان داد. اما حضور یا عدم حضورش بسیار تعیین کننده است.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی_فیلسوف_ایرانی_و_استاد_دانشگاه
#ساخت_شناسی_فلسفه
#فلسفه_چهارچوب_و_بعد_مسأله_را_تعیین_می_کند
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی: شرایط بحرانی است اما تمام راه حل ها دخلی است نیروهای اصیل انقلاب و روشنفکرانی که در معنای عمیق‌تر کلمه به سرنوشت ملی این کشور می‌اندیشند، همدیگر را پیدا کنند/ باید دست مدافع ایران را بوسید
🌐 نیروهای انقلابی بر اثر برخورداری از منطق نظامی و رؤیایی امنیتی، درکی از ساختارهای زیرین اجتماعی نداشتند
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف ایرانی و استاد دانشگاه
🔹 نشست راهبرد ایرانی با موضوع الزامات سیاست‌های هویتی در ایران
🔹 مجمع تشخیص مصلحت نظام
🔹 بخش اول
♦️ جناح‌های سیاسی و گفتمان‌های کنونی خود بخشی از بحران هستند. ما نیاز به یک گفتمان تازه داریم که از اتحاد مجموع نیروهای اصیل انقلاب و نیروهای ملی در سراسر کشور حاصل شود.
♦️ من دعوتم از نیروهای اصیل انقلاب است نه کسانی که پشت گفتمان انقلاب پنهان شدند و به رانت‌خواری می‌پردازند و به قدرت و ثروت می‌اندیشند و دعوتم از نیروهای ملی است که روشنفکری برایشان یک موضع اجتماعی و عنصر هویت‌بخش نیست بلکه در معنای عمیق‌تر کلمه به سرنوشت ملی این کشور می‌اندیشند.
♦️ من فکر می‌کنم باید این نیروها همدیگر را پیدا کنند و یک گفتمان تازه را شکل دهیم شاید در این شرایط بحرانی بتوانیم به این کشور کمک کنیم.
♦️ من می‌خواهم دو گروه را که از حقیقی‌ترین نیروهای اجتماعی ما هستند و اثرگذار هستند مورد خطاب قرار دهم: یکی قدرت سیاسی و دیگری نیروهای اصیل و باورمندان حقیقی گفتمان انقلاب. نیروهای انقلابی ما، بچه‌های سپاه ما بچه‌های بسیجی ما دو کار کارستان کردند: یکی دفاع از مرزهای کشور در جنگ هشت ساله و دوم، مقابله در برابر قلدری‌های نظام سلطه جهانی.
♦️ لذا من تک تک دوستانی که این تلاش‌های سترگ را در این هشت سال کردند چه شهدایی که رفتند چه جانبازانی که باقی ماندند، دست تک‌تک‌شان را می‌بوسم و از همه‌شان سپاسگزارم و از همه روشنفکرانی که در موضعی قرار گرفتند که مثلاً سپاه را تروریست می‌دانند یا مثلاً بچه‌های بسیج را نیروی سرکوب می‌دانند، من مرز خودم را از آن‌ها جدا می‌کنم.
♦️ اما نیروهای انقلابی در کشور ما دو کوتاهی عمده داشتند. بحث من سیاسی نیست و کاملاً پدیدارشناسانه به مسئله نگاه می‌کنم. نکته اول این است که نیروهای انقلابی بر اثر برخورداری از منطق نظامی و رؤیایی امنیتی، درکی از ساختارهای زیرین اجتماعی نداشتند.
♦️ درست است انقلاب ساختار سیاسی کشور را تغییر داد و سلطنت را فروپاشید اما ساختارهای اقتصادی و مناسبات طبقاتی دست نخورده باقی ماند و معضل تاریخی توسعه‌نایافتگی حل نشد و ما به مرحله تولید ثروت و زدودن فقر از جامعه نرسیدیم.
♦️ از اقتصاد وابسته به نفت رها نشدیم. به لحاظ پول ملی و قدرت خرید، ما ضعیف شدیم. طبقه نوظهوری در پس گفتمان انقلاب و در پس خون شهدا پنهان شده و به غارت ثروت ملی پرداخته است.
♦️ لذا نیروهای انقلاب درست است کاری کارستان کردند و من دست‌بوس همه‌شان هستم اما همه این نیروها به مستضعفان و پابرهنگان و طبقه متوسط این کشور مدیون هستند. به‌هیچ‌وجه حق ندارند با برخورد نظامی و امنیتی و با درفش و دشنه با مطالبات به حق مردم و مستضعفین که دو قرن است سرکوب شده، برخورد کنند.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#نشست_راهبرد_ایرانی_مجمع_تشخیص_مصلحت_نظام
#نیروهای_انقلابی_در_کشور_ما_دو_کوتاهی_عمده_داشتند
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی: ما باید توبه کنیم. باید بپذیریم همان‌گونه که در جبهه‌های جنگ خوش درخشیدیم، در برخی عرصه‌ها خوش ندرخشیدیم
🌐 ما فاقد یک روح مشترک و واحد هستیم. ملت ما یک جهت‌گیری واحد ندارد
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی، فیلسوف ایرانی و استاد دانشگاه
🔹 نشست راهبرد ایرانی با موضوع الزامات سیاست‌های هویتی در ایران
🔹 مجمع تشخیص مصلحت نظام
🔹 بخش دوم
♦️ قصور دوم این بود که نوعی منطق میلیتاریستی بر کل کشور حاکم شد و همه مسائل در چارچوب منطق پلیسی و امنیتی درج شد. به تمام NGO هایی که در حدود حقوق بشر بودند به چشم امنیتی نگاه شد. فمینیسم را یک فهم سیاسی و امنیتی کردیم.
♦️ جوانان ما گفتند زبان مادری، ولی ما این را مسئله جداسازی از کشور دیدیم. اقلیت‌های دینی و مسائل محیط‌زیست را با چشم امنیتی دیدیم. این اواخر با مؤسسات خیریه هم مواجهه پلیسی داشتیم. این پاشنه آشیل ما است.
♦️ یکی از فرماندهان نظامی که سپاسگزار همه تلاش‌هایش در جنگ با عراق و چند دهه مبارزه با اشرار هستم، اعلام کرده بود اگر اساتید دانشگاه نتوانند در جهت اسلامی‌سازی دانشگاه و علوم انسانی قدم بردارند، ما دخالت می‌کنیم.
♦️ کسی که اهل فرهنگ است می‌فهمد این حرف چقدر بی‌بنیه و غلط است. ما باید توبه کنیم. باید بپذیریم همان‌گونه که در جبهه‌های جنگ خوش درخشیدیم، در این عرصه‌ها خوش ندرخشیدیم.
♦️ ما یک جامعه دو قطبی شده‌ایم. جامعه ما وجدان اجتماعی و تاریخی‌اش ترک برداشته است. دیگر دو زیست‌جهان مختلف وجود دارد. گروهی که تعطیلاتشان به جمکران می‌روند و گروهی که تعطیلات به آنتالیا می‌روند. گروهی که رسانه خبری‌شان صداوسیمای جمهوری اسلامی است و گروهی که هر شب پای BBC و من و تو می‌نشینند.
♦️ من دارم تیپ‌سازی می‌کنم. این را در تمامی ابعاد حیات اجتماعی‌مان می‌بینیم. انقلاب مشروطه ما شکست خورد چون این دو گروه در برابر هم قرار گرفتند. یعنی مشروطه‌خواهان در برابر مشروعه‌خواهان قرار گرفتند. نهضت ملی شدن نفت شکست خورد چون کاشانی و مصدق در برابر هم قرار گرفتند. نظام پهلوی فقط نوگرایان را دید و سنت‌گرایان را آدم حساب نکرد.
♦️ ما فاقد یک روح مشترک و واحد هستیم. ملت ما یک جهت‌گیری واحد ندارد. ما دو ملت درون یک سرزمین هستیم و مهم‌ترین مسئله سیاست‌گذاری هویتی ما این است که چگونه پلی میان این دو قطب برقرار کنیم.
♦️ امروز به مسائل کشورمان یک بار هم شده از منظر کلان‌تری نگاه کنیم و نه از منظر پوزیسیونی و اپوزیسیونی، نه از منظر سیاسی و جناحی. به اعتقاد من در شرایط تاریخی امروز، باز هم احتمال دارد جامعه ما آبستن تحولات زیادی باشد. می‌خواهم روی emergency بودن شرایط کنونی کشور تأکید کنم.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ما_فاقد_یک_روح_مشترک_و_واحد_هستیم
#نوعی_منطق_میلیتاریستی_بر_کل_کشور_حاکم_است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر بیژن عبدالکریمی: در شرایط تاریخی امروز، باز هم احتمال دارد جامعه ما آبستن تحولات زیادی باشد. می‌خواهم روی emergency بودن شرایط کنونی کشور تأکید کنم
🔹 نشست راهبرد ایرانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام
♦️ ما نیاز به یک گفتمان تازه داریم که از اتحاد مجموع نیروهای اصیل انقلاب و نیروهای ملی در سراسر کشور حاصل شود.
♦️ من فکر می‌کنم باید این نیروها همدیگر را پیدا کنند و یک گفتمان تازه را شکل دهیم.
♦️مرز ما از کسانی که سپاه را تروریست می‌دانند یا مثلاً بچه‌های بسیج را نیروی سرکوب می‌دانند، جداست.
♦️اما نیروهای انقلابی در کشور ما دو کوتاهی عمده داشتند. بر اثر برخورداری از منطق نظامی و رؤیایی امنیتی، درکی از ساختارهای زیرین اجتماعی نداشتند.
♦️ قصور دوم این بود که نوعی منطق میلیتاریستی بر کل کشور حاکم شد و همه مسائل در چارچوب منطق پلیسی و امنیتی درج شد.
♦️ ما باید توبه کنیم. باید بپذیریم همان‌گونه که در جبهه‌های جنگ خوش درخشیدیم، در این عرصه‌ها خوش ندرخشیدیم.
♦️ ما یک جامعه دو قطبی شده‌ایم. جامعه ما وجدان اجتماعی و تاریخی‌اش ترک برداشته است.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 اگر قرار است تحولی کارآمد ایجاد شود، نوبت آن است که جامعۀ ما از صدر تا ذیل برای گره گشائی، سراغِ فلاسفه، اندیشمندان و الاهیدانان صاحب سبک و پارادایمِ کشور مانند آقایان دکتر ابراهیمی دینانی ، دکتر داوری اردکانی و دکتر بیژن عبدالکریمی برود
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹 خبرگزاری ایسنا
🔹 میزگرد تحول جلسه دوم/ بخش اول
♦️ موضوع تحول برای اثرگذاری باید در قالب های کمی و قابل دستیابی ارائه شود. باید شاخص هائی عملیاتی در حوزۀ فردی و اجتماعی طرح و بعد عمل تطبیق و مقایسه انجام شود.
♦️ این رفتار تطبیق و مقایسه نشان می دهد که در موضوع تحول در شرایط کنونی کشور که برخی شاخص ها مشخص شده اند و آژیر خطر و هشدار به صدا در آمده است، یک ضرورتِ وجودیِ غیر قابل اجتناب است.
♦️ اولین مشخصۀ این امر هم " تحول در بسترِ ساختار" است. یعنی هیچ تحولی که منجر به ساختارشکنی گردد سازنده و مطلوب نخواهد بود. مشخصۀ دیگر نقد بی امانِ ساختاری است. نقد در ذات خود مرز نمی شناسد. پس اگر قرار است تحولی واقعی، علمی و روزآمد صورت گیرد باید از دروزاه نقد بی پایان به موضوع ورود کرد.
♦️ در بحث تحول و مبانیِ آن نکته مهم این است که این تحول امروز در ابعاد اجتماعی آغاز شده است و ما شاهد برخی رفتارهای اجتماعی هستیم که در بدنه خلاق جامعه دیده می شود.
♦️ پدیدار تحول در جامعه با انگیزه هائی منحصر بفرد و غیر قابل دستکاری های مصلحتی صورت می گیرد. تحول در جامعه همواره امری پوزیتیو و پیش برنده نیست. گاهی جامعه با رفتاهای بازدارنده و واکنشیِ خود از ما می خواهد که در مسیر، تغییر و تحول ایجاد کنیم.
♦️ جامعه دار و ندار همه ساختارهاست. جامعه تبلور همه فرهیختگی ها و محل بروز نقطه ضعف ایده هاست. Fact های اجتماعی از واقعی ترین Fact ها، هستند.
♦️ پیامهای جامعه، گاهی صریح است مانند نوعی عدم مشارکت و چیزی که در انتخابات آخر مجلس شورای اسلامی به وضوح، اتفاق افتاد و دارای پیام مشخص بود. این پیام باید بسیاری از آنتن ها را حساس می کرد.
♦️ اما این پیامها گاهی صرفاٌ تاکتیکی و شوک آور و دارای تب تند نیست بلکه، استراتژیک، مزمن و دارای تب کند است و مستتر در یک رفتار عمیق تر مانند کاهشِ نرخِ باروری در جامعه و به تبع آن کاهشِ جمعیت و از سوی دیگر افزایش طلاق است.
♦️ این یک واقعیت اجتماعی است که اکنون جامعه ما با آن روبروست. این یک تحولِ معکوس و بازدارنده است و نوعی عدم مشارکتِ استراتژیک محسوب می شود.
♦️ نامشارکت ورزی های اجتماعیِ استراتژیک باید عقل دور ساختار را به درد بیاورد. ساختارها هم دارای عقل نزدیک و هم دارای عقل دور هستند. عقل دور، فلسفه است.
♦️ ممکن است نگرش یا ذهنیتی در تحلیل های خود، این نوع درک از موضوع را نداشته باشد اما این امر از واقعیت های موجود، چیزی را تغییر نمی دهد. جامعه ای که با کاهش دادن جمعیتِ خود، پالس ارسال می کند، ممکن است بخواهد نشان بدهد که دچار بی تفاوتی شده است.
♦️ سرِ خودش را جدا کرده است و با ساختارهای موجود سرِ همخوانی و هم نوائی ندارد و خواستار تحول است.
♦️ به این ترتیب در فضای کنونی می بینیم که جامعه واکنش هائی مختلف به کنش های رسمی و حاکمیتی را در بطن خود آماده کرده است. از آنجا که پیام این واکنش ها مشخص است، به نوعی تحولاتی، اگر قرار است در آینده در فضای رسمی و سیاسی صورت گیرد باید گفت محور، نوع و بُعد این تحولات از نوع "پیامها و هشدارهای اجتماعی" از قبل مشخص شده است.
♦️ به عنوان مثال اگر قرار است تحولی در آینده در جامعه باشد یکی از شاخص های اصلی آن افزایش مشارکت های تاکتیکی یا مرحله ای و استراتژیکِ مردم در ابعاد حکومت داری و تجلی های اجتماعی است.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
#مشخصه_تحول_تحول_در_بستر_ساختار
#مشخصه_تحول_نقد_بی_امان_ساختاری
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 اگر قرار است تحولی کارآمد ایجاد شود نوبت آن است که جامعه ما از صدر تا ذیل برایِ گره گشائی، سراغِ فلاسفه، اندیشمندان و الاهیدانان صاحب سبک و پارادایمِ کشور مانند آقایان دکتر ابراهیمی دینانی ، دکتر داوری اردکانی و دکتر بیژن عبدالکریمی برود
🔹 یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
🔹 خبرگزاری ایسنا
🔹 میزگرد تحول جلسه دوم/ بخش دوم
♦️ در خصوص ابعاد تحول باید گفت فکت های اجتماعی دلایل مختلفی دارند. واقعیت ها را در جامعه اصولی خاص تبیین می کنند و به وجود می آورند. یعنی علل و عوامل فرایندهای اجتماعی تک ساحتی نیست بلکه مجموعه ای از عوامل، سطحی از واقعیت اجتماعی و جریان اجتماعی را ایجاد می کنند.
♦️ در یک مدلِ مفروض، واقعیت هایِ کنونی جامعه ما، نشان می دهد که تبیین ها و عواملِ فلسفی_الاهیاتی و سپس عوامل جامعه شناختی_اقتصادی و در نهایت سیاسی_آرمانی دلایل شکل گیری حضور و مشارکت اجتماعی هستند.
♦️ یعنی نگاه فلسفی_الاهیاتی سطحی پایه از مشارکت در جامعه ایجاد کرده است و هر مقدار رضایتمندی هایِ اجتماعی_اقتصادی و سپس آرمان پردازانه و سیاسی در جامعه زیاد شود مشارکت مردم در امور تقویت می شود.
♦️به عبارتی ما سه سطح مشارکت پایه فلسفی، میانیِ اقتصادی و بالایِ سیاسی با سهم تقریباً یکسان را در جامعۀ معاصر ایرانی داشته ایم و تجربه نشان داده است که تنگی یا گشایش های اقتصادی و یا فضای باز و بستۀ سیاسی در مشارکت های بنیادین اجتماعی، در جامعۀ ما، تا سالهای اخیر بی اثر و یا کم اثر بوده است.
♦️ اتفاق تازه و نوپدیدی که در سالهای اخیر افتاده است و نماد آن در آخرین انتخابات رسمی کشور مشخص گردید کاهش سطح مشارکت در میان طبقه و لایه بنیادی و پایه ای است. شواهد نشان می دهد کشور ما "در سطحِ اجرائی" و در دهه اخیر نه شاهد گشایش های موقت یا دائمِ اقتصادی بوده است بلکه مواضع اقتصادی مردم همواره در حال افول و سقوط بوده است و نه شاهد فضای گشایشگر سیاسی و آرمانی که امواج مشارکت را به جریان اندازد.
♦️ به این ترتیب، و بر اساس فرضی که داشتیم، رخنه در صفِ دوسوم آحاد جامعه یا شصت درصد آنها برای حضور و مشاکت امری قابل توجیه است. اما اتفاقِ قابل پیش بینی در سالهای اخیر عدم مشارکت کفِ سنتی، الاهیاتی و فلسفی است. یعنی کسانی که روزی در هر شرایطی در صحنه بوده اند امروز دیگر این نقش را بازی نمی کنند، به این ترتیب مشاهده می شود ساختار با رخنه فلسفی هم مواجه است.
♦️ با این نگرش بُعد و عمق تحول مشخص، و معلوم می شود ما نیازمند نگرش های نوین و تحولات فلسفی_الاهیاتی هستیم.
♦️ نسخۀ این تحولات را کسانی که "مشارکت فعلی محصول اندیشهِ آنان است" نمی توانند بنویسند.
♦️ به این ترتیب و علی رغم آنکه سعی این گروه مشکور است اما اگر کمی مصداقی تر باشیم، اکنون دیگر نوبت آن است که جامعه ما برای گره گشائی "از صدر تا ذیل" سراغ تئوری ها و دیدگاههای فلاسفه، اندیشمندان و الاهیدانان صاحب سبک و پارادایم کشور مانند آقایان دکتر دینانی ، دکتر داوری اردکانی و دکتر بیژن عبدالکریمی برود.
♦️ اگر قرار است اتفاقی بیفتند و تحولی ایجاد شود، راه همین است و راه دیگری وجود ندارد، سایر راهها، تنهاقیل و قالِ سیاست و آدرس اشتباه است.
♦️ تا آنجا که مشخص است هم اکنون در جامعه دانشگاهی گفت و گوهای جمع بندی شده و پارادایمیکی در خصوص مسائل کشور در جریان است که همه باید محوریت فلسفی این تلاشها را مانند آنچه در میان ملت های توسعه یافته تر اتفاق افتاده است بپذیریم.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
#اتفاق_تازه_و_نوپدید_در_کاهش_سطح_مشارکت_مردم
#فلاسفه_اندیشمندان_و_الاهیدانان_صاحب_سبک_و_پارادایم_کشور
#دکتر_ابراهیمی_دینانی_دکتر_داوری_اردکانی_و_دکتر_بیژن_عبدالکریمی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 تنها 114 سال است که در ایران واژه «ملت» زیست مستقل دارد/ هجرت از حاشیه مناطق پیرامونی جهان به قلب و به مرکز جهان
🔹 دکتر علی ربیعی: دانشیار دانشگاه پیام نور
🔹 روزنامه ایران
♦️ صدوچهارده سال پیش با صدور فرمان مشروطیت پیش ملت ما گام بزرگی برداشت که مسیر زندگی مردم را تغییر داد. مشروطه نقطه آغاز قانون اساسی‌گرایی ایرانیان است که هویت ملی از طریق یک ارزش جهانشمول بشری تکامل و بسط نوینی را تجربه می‌کند.
♦️ پدران مشروطه احساس تعلق به هویت ملی را با احساس تعلق به یک واحد بزرگ‌تر جهانی یعنی «دول صاحب قانون اساسی» در هم آمیخته بودند.
♦️ قانون اساسی داشتن در آن دوران یک نوع هجرت از حاشیه مناطق پیرامونی جهان به قلب و به مرکز جهان محسوب می‌شد.
با جنبش معطوف به قانون اساسی است که ملت و هویت ملی آزاد شده و در مفهوم مدرن و دموکراتیک این واژه «ملت» وارد می‌شود که در همه قرون گذشته زیست مستقلی نداشت.
♦️ امضای فرمان مشروطیت بلافاصله ما را به جزیره امن مردم سالاری نرساند ولی در عوض ما را در معرض آزمون اراده برای رسیدن به یک مردم‌سالاری پرمانع قرار داد. از آن زمان تاکنون مردم ما در راه حاکمیت قانون، حقوق شهروندی و مردمسالاری، بارها و بارها به عقب رانده شدند و به زمین خوردند ولی دوباره برخاسته‌اند.
♦️ ما در بیش از این یک قرن گذشته، تجربه‌های فراوانی آموخته‌ایم. مشروطه در طول سال‌ها دچار انحراف شد و ما نیز در قرن گذشته تجربیات فراوانی از همین انحراف آموخته‌ایم و مهم‌ترین آنها این که مردمسالاری چقدر شکننده است.
♦️ انقلاب اسلامی گامی بلندتر برای تحقق مشروطیت و مشروعیت حاکمیت برخاسته از خواست و اراده مردم بود اما از ابتدا می‌دانستیم بدون تلاش بی‌وقفه، نمی‌توانیم تضمینی برای دستیابی به آرمان‌های مردمسالاری دینی پیدا کنیم.
♦️ چه نهضت مشروطه و چه انقلاب اسلامی، آرمان‌هایی در دل خود پروراندند که از فرهنگ، اعتقادات و آرزوهای دیرینه ملت ما سرچشمه گرفته بود.
♦️ ما نباید کاستی‌ها و شاید برخی اشتباهات خودمان را در دفاع از ارزش‌های مردمسالاری و انقلاب اسلامی نادیده بگیریم.
♦️ مبارزه ما در راه دفاع از مردم سالاری و حکومت نظم و قانون باید ادامه پیدا کند. این مسئولیت ماست که از کارآمدی نهادها به طوری که خواست مردم را برآورده کنند، حفاظت کنیم.
♦️ این مسئولیت ماست که قانون اساسی را بی‌کم وکاست اجرا کنیم، به شفافیت، دفاع از آزادی‌ها و حقوق قانونی مردم متعهد و در فسادستیزی مصمم و تبعیض ناپذیر باشیم.
♦️ این وظیفه ماست که پاسخگو باشیم و در ورای مناقشات حزبی و جناحی و کسب قدرت اصول مردمسالاری دینی را به میثاقی ملی تبدیل کنیم و بر آن پای بفشاریم.
♦️ باید مراقب باشیم که به خاطر تأمین امنیت و مقاومت در برابر زورگویی و بدخواهی، در دام دیدگاه‌های مخالف مردمسالاری گرفتار نشویم که این خواست مخالفان استقلال و پایداری ایران است.
♦️ ما فقط نباید آزادی‌های مردم و تسهیلات استفاده از امکانات و فناوری‌های ارتباطی را برای مردم حفظ کنیم بلکه باید این آزادی‌ها و تسهیلات را گسترش بدهیم تا مردم ما بتوانند حداکثر قابلیت خود را در کنش‌های اجتماعی سازنده و مفید به حال اقتصاد و امنیت و فرهنگ پیدا کنند.
#دکتر_علی_ربیعی_دانشیار_دانشگاه_پیام_نور
#هجرت_ایران_از_حاشیه_مناطق_پیرامونی_جهان_به_مرکز_جهان
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: جامعه با اجبار دینی نمی شود، عجالتاً باید ادعاهای غیر عملیاتی را کنار گذاشت
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ از عوامل وضع کنونی، توهم و "ادعاهای غیرعملیاتی" در تحقق آرمانهای انقلابی ودینی کشور است.
♦️ دست کشیدن از این توهمات بخش عظیمی از مسائل کنونی کشور را بلاموضوع می کند.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#جامعه_با_اجبار_دینی_نمی_شود
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی نظام بین الملل: جامعه بین الملل International society
🔹 نویسنده: مارتین گریفیتس
🔹 مترجم: علیرضا طیب
♦️مفهوم جامعه در نظریه اجتماعی به طور کلی متضمن مفاهیم انسجام فرهنگی و همگرایی اجتماعی بوده است که در جوامع ملی وجود دارد. در نتیجه، این اندیشه که شاید مناسبات میان دولت ها در چارچوب نوعی جامعه بین الملل صورت بندد تا حدودی شگفت به نظر می رسد.
♦️ مفهوم جامعه بین الملل اشاره به گروهی از دولت ها با برخی منافع با ارزشهای مشترک دارد که با هم نهادهای بین المللی را حفظ می کنند.
♦️در گذشته می شد به تمدن مشترک دولت ها اشاره کرد که ارتباط گیری و همکاری آن ها را با هم تسهیل می کرد.
♦️مسیحیت غربی در سده های شانزدهم و هفدهم یا شاید فرهنگ سیاسی اروپا در سده های هجدهم و نوزدهم مانع از این می شد که دولت ها منافع شخصی خودشان را در محیطی کاملاً اقتدارگریز پی بگیرند.
♦️بیش تر محققان، ریشه های جامعه بین الملل معاصر را به اروپا به ویژه به صلح 1648 وستفالی می رسانند که قواعد اساسی همزیستی دولت ها با هم را رقم می زد.
♦️جامعه بین الملل امروزی کل جهان را در برمی گیرد و این پرسش را به ذهن متبادر می سازد که آیا گوناگونی مذهبی و فرهنگی مناسبات بین المللی معاصر، این مفهوم را به مثابه یک ابزار تحلیل، از موضوعیت نمی اندازد.
♦️برخی چنین اعتقادی ندارند زیرا به گفته آنان قواعد جامعه بین الملل معاصر همچنان نقش مهمی در حفظ نظم بین المللی دارد. حقوق بین الملل همچنان اولویت نظام دولت ها را تأیید و تقویت می کند، کم ترین شرایط لازم برای همزیستی دولت ها با هم را مشخص می سازد، و ضوابط همکاری میان آن ها را در انواع زمینه ها مختلف تنظیم می کند.
♦️اصطلاح «جامعه بین الملل» از این جهت اهمیت دارد که توجه ما را به دو جنبه اساسی روابط بین الملل جلب می کند.
♦️نخست، این اصطلاح حکایت از آن دارد که تلاش های صورت گرفته برای دو گانه پنداری سفت و سخت سیاست داخلی به عنوان قلمرو سلسله مراتب، نظم و شاید عدالت و روابط بین الملل به عنوان قلمرو اقتدارگریزی، نبود نظم، و عرصه سیاست قدرت، محکوم به شکست است.
♦️به بیانی روابط بین الملل قاعده مند است یعنی قواعد آن صرفاً تجلی قدرت نیست بلکه به محدودسازی آن قدرت نیز کمک می کند.
دوم، اصطلاح «جامعه بین الملل» اشاره به آن دارد که مناسبات میان دولت ها با معنا و دلالت هنجاری آمیخته است. دولت ها با هم نه صرفاً در چارچوب کشمکش بر سر قدرت بلکه در بستر ادعاهایی درباره حقوق و تکالیف ارتباط برقرار می کنند.
♦️این هر دو جنبه روابط بین الملل پرسش های جالب توجهی را مطرح می سازد. قواعد همزیستی میان دولت ها در خدمت منافع کیست؟ آیا این قواعد می توانند با منافع افراد سازگار شوند یا تنها برای حمایت از دولت ها در انداخته شده اند؟ آیا جامعه بین الملل مفهومی با قابلیت کاربست جهانی است یا این که دامنه کاربرد آن به دولت ها و مناطق خاصی محدود می شود؟
♦️پاسخ به این پرسش ها و طیف پاسخ های ارائه شده به آن ها همچنان در کانون مناقشات امروزی حوزه روابط بین الملل قرار دارد. از دید برخی پژوهندگان، مفهوم جامعه بین الملل شناخت ما را از روابط بین الملل افزایش می دهد.
♦️جامعه بین الملل مفهوم ایستایی نیست. قدرت آن بسته به زمان و مکان تغییر می کند. در اوج دوران جنگ سرد که روابط بین الملل عرصه کشمکش خطرناک ایدئولوژیک بر سر شرایط نظم بین الملل بود، به نظر می رسید شواهد چندانی در تأیید وجود جامعه ای از دولت ها در دست نبود. اما در ماه های پس از پایان جنگ سرد، این مفهوم دوباره به مثابه عنصر نیرومندی سربرآورد که اقدام دستجمعی برای بیرون راندن عراق از کویت را تسهیل کرد.
♦️در دوران جهانی شدن باید به بررسی امکان تحقق یافتن روابط بین الملل در جامعه جهانیِ فراخ تری بپردازیم که در آن، دولت ها تنها یکی از بازیگران مهم شکل دهنده جهان هستند. به عنوان نمونه برای حصول عدالت جهانی تنها کافی نیست که دولت ها یکدیگر را تحمل کنند بلکه باید در پروژه مشترک دامنه دارتری شرکت جویند که نقطه آغازش برطرف ساختن مشکلات مشترکی چون زوال محیط زیست و نابرابری انسان هاست.
♦️منبع: گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمۀ علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390
#ساخت_شناسی_نظام_بین_الملل
#جامعه_بین_الملل
#دولتها_با_برخی_منافع_و_ارزشهای_مشترک
#حفظ_نهادهای_بین_المللی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 بايد بپذيريم كه اعتماد مردم به مسؤولان در قياس با گذشته بسياركمتر شده است/ ما اسلام را بدنام کردیم
🔹 دکتر احمد توكلي
🔹 گفت و گو با اعتماد
♦️ در طول زمان برخي افراد در املاك و اموال بنیاد مستضعفان دست به تصرفات دزدانه و جائرانه زدند.
♦️ مگر مردم امروز، به سازمان اداري وزارت راه و شهرسازي اعتماد دارند؟ نخير! مي‌گويند آنجا نيز بخور بخور است.
♦️ اگر سؤال این است که شفافيت به‌طور كلي در نهادهاي فعال در نظام جمهوري اسلامي وجود دارد؟ پاسخ نخیر است.
♦️ وقتي كه جمع كثيري از مسوولان يك نظام به مردم دروغ مي‌گويند و حقيقت را پنهان مي‌كنند، مردم اين اقدام را به كل مسوولان آن نظام و ساختار سياسي تعميم مي‌دهند.
♦️ ما نبايد فراموش كنيم كه اميرالمومنين در زمان حكومتش، مخالفانش نماز جماعت او را برهم زده و عليه ش حرف مي‌زدند و كسي متعرض آنان نمي‌شد.
♦️ علي(ع) حق خودش را مي‌بخشيد ولي از يك دينار از مال مردم كوتاه نمي‌آمد ولي در جمهوري اسلامي اينچنين نيست.
♦️ اين مسائل است که ما را از اسلام دور و دورتر كرده است. ما اسلام را بدنام كرده و مي‌كنيم.
#دکتر_احمد_توکلی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: باید ببینیم تا چه حد از مرحله علم آموزشی و آموختنی عبور کرده‌ایم و پژوهش‌هایمان چه نسبتی با اکنون و آینده دارد
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش اول
♦️ وقتی از نسبت میان اخلاق و علم یا شرایط اخلاقی رو کردن به دانش و پژوهش سخن به میان می‌آید، مراد اخلاق عادی و آداب و رسوم قومی و ملی نیست که این عادات و رسوم نسبت مستقیم با علم ندارند یعنی نه مانع راه علمند نه رو کردن به آن را تسهیل می‌کنند.
♦️اخلاقی که شرط پدید آمدن علم است، از سنخ آداب و عادات نیست. پدید آمدن علم و نظر به فرمان باطن یعنی به چیزی نظیر و شبیه قانون اخلاقی کانت نیاز دارد.
♦️شاید کانت هم در طرح اخلاق خود به وظیفه تاریخی ساختن جهان جدید و متجدد نظر داشته است.
♦️جهان در حال توسعه نیز که علم را از اروپا و امریکا فراگرفته است در صورتی به مرحله توسعه وارد می‌شود که با فهم و درک تجدد آشنا شود و به آزادی در طرح مسائل برسد.
♦️می‌گویند ما سال‌هاست که با نوشتن مقالات بسیار در کار علم با جهان شریک شده‌ایم و به رتبه‌های بالا رسیده‌ایم.
♦️درست می‌گویند ما از حیث تعداد آثار و مقالات علمی جایگاه مناسبی در جهان داریم، اما باید ببینیم تا چه حد از مرحله علم آموزشی و آموختنی عبور کرده‌ایم و پژوهش‌هایمان چه نسبتی با اکنون و آینده دارد.
♦️علم و پژوهش مصرفی شده است.
♦️اگر این پژوهش‌ها در حد تمرین و تکرار پژوهش است باید همت کنیم که از این مرحله بگذریم. جهان توسعه‌نیافته در زمینه علم و پژوهش یک مشکل بزرگ دیگر نیز دارد. علم و پژوهش در همه جا مثل همه چیز مصرفی شده است و پژوهش‌ها بیشتر پژوهش‌های روز است که به صورت تکنولوژی درمی‌آیند که شاید انتظارشان را هم نداشته باشیم و بی‌خبر می‌آیند اما از آمدنشان هم تعجب نمی‌کنیم چنانکه در زمینه مخابرات و ارتباطات شاهد این وضع هستیم.
♦️در کشورهای توسعه‌نیافته هم مخصوصاً در جایی که دانشمندان ممتاز هستند شاید این قبیل پژوهش‌ها صورت گیرد اما جهان توسعه‌نیافته چون نمی‌تواند مصرف‌کننده علم باشد علمش را دیگران مصرف می‌کنند.
♦️علم جدید که از ابتدای تجدد، ستون قدرت این جهان بوده است، از شئون دیگر تجدد جدا نیست و در طی زمان به تدریج با سازمان و سیاست و اقتصاد و تکنولوژی و بازار پیش رفته است.
♦️در جهان توسعه‌نیافته، علم نه ستون قدرت جامعه است و نه با شئون زندگی چنانکه باید پیوند دارد. در کشور ما نیز که هرگز به شرایط تاریخی علم اعتنا نداشته‌اند، قهراً علم جدا از جامعه بوده و در نظام کشور وارد نشده است.
♦️یعنی ما علم را فراگرفته‌ایم بی‌آنکه مسئله داشته باشیم و اگر پژوهش می‌کنیم برای این است که می‌خواسته‌ایم پژوهش هم داشته باشیم، ولی مشکل علم ما از اول در نبود و کمبود پژوهش نبود.
♦️پرسش برای پژوهش نداریم
♦️مشکل این بود که پرسش برای پژوهش نداشتیم. اگر مسئله نباشد و به علم برای حل آن رو نشود، پژوهش به چیزی در حدّ تفنن و زینت مبدّل می‌شود. آیا ما امکان گذشت از این وضع را داریم؟
♦️در کشور ما دانشمندان بزرگ وجود دارند و اگر در کشور برنامه توسعه تدوین و اجرا شود آنها قادرند که عمده بار سنگین توسعه را به دوش بگیرند.
♦️عده بالنسبه زیادی از دانشمندان ایرانی نیز که در خارج از کشور به کار آموزش و پژوهش مشغولند و شاید در کار پژوهش موفق‌تر و مؤثرتر باشند؛ به دانشمندان مقیم کشور مدد می‌رسانند.
♦️امتیازی که اینها دارند اینست که علم در آنجاها بر خلاف جهان توسعه‌نیافته کم و بیش نظام و هماهنگی دارد و پژوهش‌ها در آن نظام، جایی دارند.
♦️به این جهت وظیفه بزرگ اخلاقی دانشمندان ما پیش از مشارکت در مسابقه مقاله‌نویسی، کوشش برای قرار دادن علم در جایگاه مناسب آن است. متأسفانه آنها هنوز کمتر به این امر پی برده‌اند.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#شرایط_اخلاقی_و_تاریخی_پیشرفت_علم
#شرایط_اخلاقی_روکردن_به_دانش_و_پژوهش
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی: وظیفه بزرگ اخلاقی دانشمندان ما پیش از مشارکت در مسابقه مقاله‌نویسی، کوشش برای قرار دادن علم در جایگاه مناسب آن است
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/1
♦️ وقتی از نسبت میان اخلاق و علم سخن به میان می‌آید، مراد اخلاقی است که شرط پدید آمدن علم است.
♦️ جهانی که علم را از اروپا و امریکا فراگرفته است در صورتی به مرحله توسعه وارد می‌شود که با فهم و درک تجدد آشنا شود و به آزادی در طرح مسائل برسد.
♦️ ما باید ببینیم تا چه حد از مرحله علم آموزشی و آموختنی عبور کرده‌ایم و پژوهش‌هایمان چه نسبتی با اکنون و آینده دارد.
♦️ علم جدید که از ابتدای تجدد، ستون قدرت این جهان بوده است، از شئون دیگر تجدد جدا نیست.
♦️ در جهان توسعه‌نیافته، علم نه ستون قدرت جامعه است و نه با شئون زندگی پیوند دارد.
♦️ در کشور ما نیز که هرگز به شرایط تاریخی علم اعتنا نداشته‌اند، قهراً علم جدا از جامعه بوده و در نظام کشور وارد نشده است.
♦️ یعنی ما علم را فراگرفته‌ایم بی‌آنکه مسئله داشته باشیم.
♦️آیا ما امکان گذشت از این وضع را داریم؟
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: مشکل اصلی جهان توسعه‌نیافته دوری از فهم زمان است. علوم انسانی و اجتماعی و مخصوصاً فلسفه در این میان وظیفه‌ای بزرگ دارند.
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش دوم
♦️دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها نیز غالباً به تولید انبوه مقاله مشغولند.
♦️این شرایط هر بحث و سخنی در باب علم مانع «تولید علم» و احیاناً علم ستیزی تلقی می‌شود. پیداست که وجود این روحیه، تغییر و تحول در نگاه به علم و ادای وظیفه دانشمندی را دشوار می‌کند.
♦️وقتی گفته می‌شود باید در تلقی از علم و پژوهش تجدید نظر کرد و بعضی از پژوهشگران و مخاطبان این پیشنهاد را ضدیت با علم می‌دانند، باید فکر کرد که این دوری و سوءتفاهم از کجاست و چه پیش آمده است که بجا و نابجا با هم اشتباه می‌شود.
♦️مشکل اصلی جهان توسعه‌نیافته دوری از فهم زمان است. علوم انسانی و اجتماعی و مخصوصاً فلسفه در این میان وظیفه‌ای بزرگ دارند. آنها باید زمان اکنون را دریابند ولی این کار آسان نیست بخصوص که فهم ما نیز جزئی از این اکنون است و با دگرگون شدن فهم است که زمان را می‌توان شناخت، ولی ما هنوز در مرحله شناخت ظاهر زمان هم مشکل‌ها داریم.
♦️علم تا حدود نیم قرن پیش از نظریه جدا نبود. اکنون در علم نظریه وجود ندارد. آیا ما هیچ وقت فکر کرده‌ایم که چرا دیگر نظریه‌های بزرگ طرح نمی‌شود و این درست نیست که گاهی پژوهش‌های رسمی و عادی را با چشم نظریه می‌نگرند و می‌گویند ما پژوهشگریم و به کاربرد علم کاری نداریم.
♦️رو کردن به علم بدون چشمداشت نتیجه، در ظاهر نشان بلندنظری و حرمت به علم است، اما اگر در سخن مذکور خوب بنگریم درمی‌یابیم که سخن اخلاقی دانشمند در جای خود قرار نگرفته است.
♦️وقتی نظام علم نباشد میان مقاله عالمانه و ساختگی تفاوتی نیست
♦️دانشمند کارمند اداره علم نیست که وظیفه رسمی هر روزی خود را انجام دهد.
♦️البته در نظام اداری دانشگاه، کارمندان علمی هم مثل بقیه کارمندان وقتی سر کار خود می‌روند وظیفه‌ای برایشان مقرر شده است که باید انجام دهند و این وظایف را به درجات کم و بیش ناقص یا کافی انجام می‌دهند.
♦️دانشمندانی هم هستند که در هر شرایطی می‌خواهند دانشمند بمانند و علم را سهل نمی‌انگارند. آنها حتی در شرایط دشوار کارهای بزرگ می‌کنند و مگر بعضی از مقالاتی که پژوهشگران ما می‌نویسند جایی ممتاز در میان پژوهش‌های علمی جهان ندارد؟ ولی چه کنیم که وقتی نظام علم نباشد میان مقاله عالمانه و ساختگی تفاوتی نیست و از آنها به نحو یکسان استفاده آماری می‌شود.
♦️با توجه به آنچه گفته شد می‌توان اهل علم در این زمان را دو گروه دانست؛
♦️گروهی که شغل علمی دارند و کاری که در آموزش و پژوهش می‌کنند؛ ادای وظیفه اداری و شغلی آنهاست و اگر این وظیفه را به درستی انجام دهند، اخلاقی عمل کرده‌اند ولی اخلاقشان اخلاق شغلی و حرفه‌ای است.
♦️ اما گروه دیگر بسته علمند. اینها نیز شغل علمی دارند و کاری که می‌کنند ادای وظیفه شغلی است، اما نگاهشان به علم و نسبتی که با آن دارند نگاه به شغل و نسبت با شغل نیست آنها زندگی‌شان به علم بسته است و غم علم می‌خورند.
♦️وظیفه اخلاقی دانشمند هم در شرایط کنونی غمخواری علم است. دانشمندی که غمخوار علم است نمی‌تواند به کار علمی و مطالعات و پژوهش‌های خود توجه نداشته باشد.
♦️او باید شأن و جایگاه علم را بشناسد و بداند که علم در چه وضعی است و با زندگی مردمان چه نسبت دارد و مبادا غریبه مشهور و نامداری باشد که هر جا برود با احترام نگاهش می‌کنند و در مجالس خود از فضایلش می‌گویند، اما بود و نبودش برایشان تفاوت ندارد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#جهان_توسعه‌نیافته_و_دوری_از_فهم_زمان
#وقتی_نظام_علم_نباشد_میان_مقاله_عالمانه_و_ساختگی_تفاوتی_نیست
#دانشمندی_که_غمخوار_علم_است
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures