ایران، یک جامعه یا یک جمعیت ؟
آیا همبستگی ما ایرانی ها رو به استحکام است یا مدام در حال دور شدن از همدیگر هستیم؟ اکثرمان به منافع جمعی فکر می کنیم یا نفع شخصی مان را بر نفع عمومی ترجیح می دهیم ؟
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
آیا همبستگی ما ایرانی ها رو به استحکام است یا مدام در حال دور شدن از همدیگر هستیم؟ اکثرمان به منافع جمعی فکر می کنیم یا نفع شخصی مان را بر نفع عمومی ترجیح می دهیم ؟
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
ایران، یک جامعه یا یک جمعیت ؟
جعفر محمدی
ساده ترین تعریف برای جمعیت گروهی انسان هستند که در یک سکونتگاه زندگی می کنند و ساده ترین تعریف برای جامعه، انسان هایی که در یک سکونتگاه زندگی می کنند و دارای نوعی همبستگی هستند، رویکردها و منافع جمعی دارند و برای نیل به اهداف مشترک، با همدیگر تعامل می کنند.
شعارها و تعارفات را کنار بگذاریم و به این چند سؤال بیندیشیم که آیا همبستگی ما رو به استحکام است یا مدام در حال دور شدن از همدیگر هستیم؟ اکثرمان به منافع جمعی فکر می کنیم یا نفع شخصی مان را بر نفع عمومی ترجیح می دهیم ؟ اهداف مشترکی که تقریباً همه مردم بر آن اتفاق نظر داشته باشند داریم یا خیر و اگر داریم آیا تعامل مستمر و نهادینه شده ای برای رسیده به آن اهداف جمعیِ تردید ناپذیر داریم؟
گاهی پاسخ ها به این پرسش ها نگران کننده است. شاید اکنون مشکلی که درگیرش هستیم این است که جامعه ما به در حال تبدیل شدن به جمعیت است. این در حالی است که رویکردهایمان عمدتاً شبیه هم است و هر کدام مان در سیاست و اقتصاد و ایدئولوژی و اخلاق و ... ساز خودمان را می زنیم؟ شاید در نهایت آنچه می ماند یک سکونتگاه مشترک است؛ سکونتگاهی که در فقدان همگرایی بین ساکنانش، می تواند دچار مشکل نیز بشود. این یک زنگ خطر است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
جعفر محمدی
ساده ترین تعریف برای جمعیت گروهی انسان هستند که در یک سکونتگاه زندگی می کنند و ساده ترین تعریف برای جامعه، انسان هایی که در یک سکونتگاه زندگی می کنند و دارای نوعی همبستگی هستند، رویکردها و منافع جمعی دارند و برای نیل به اهداف مشترک، با همدیگر تعامل می کنند.
شعارها و تعارفات را کنار بگذاریم و به این چند سؤال بیندیشیم که آیا همبستگی ما رو به استحکام است یا مدام در حال دور شدن از همدیگر هستیم؟ اکثرمان به منافع جمعی فکر می کنیم یا نفع شخصی مان را بر نفع عمومی ترجیح می دهیم ؟ اهداف مشترکی که تقریباً همه مردم بر آن اتفاق نظر داشته باشند داریم یا خیر و اگر داریم آیا تعامل مستمر و نهادینه شده ای برای رسیده به آن اهداف جمعیِ تردید ناپذیر داریم؟
گاهی پاسخ ها به این پرسش ها نگران کننده است. شاید اکنون مشکلی که درگیرش هستیم این است که جامعه ما به در حال تبدیل شدن به جمعیت است. این در حالی است که رویکردهایمان عمدتاً شبیه هم است و هر کدام مان در سیاست و اقتصاد و ایدئولوژی و اخلاق و ... ساز خودمان را می زنیم؟ شاید در نهایت آنچه می ماند یک سکونتگاه مشترک است؛ سکونتگاهی که در فقدان همگرایی بین ساکنانش، می تواند دچار مشکل نیز بشود. این یک زنگ خطر است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
تغییر در قواعد/ نشانه هائی جدی از تغییر در رابطه بین ایران و آمریکا : پایان معادله نه جنگ و نه صلح
دفتر الجزیره در تهران به تحلیل تحولات جدید در روابط ایران و آمریکا پرداخته است. در این تحلیل آمده است از زمانی که ترامپ وارد کاخ سفید شد، نشانه هائی از تغییر در رابطه بین ایران و ایالات متحده پدید آمد که پایان معادله نه جنگ و نه صلح که چهل سال پایدار مانده بود، را شکل داد.
سیاست هجومی تر آمریکا به دنبال ورود به فضای استراتژیک ایران در حوزه های برنامه های هسته ای ، موشکی ، نفوذ منطقه ای و برنامه های فضایی است.
ترور سردار سلیمانی توسط واشنگتن، به عنوان یک اقدام بی سابقه از سوی آمریکا تمام خطوط قرمز گذشته را، از میان برد. پاسخ تهران به اقدام آمریکا نیز هدف گرفتن عین الاسد با موشک و به صورت مستقیم بود، آنچه که در طول چهل سال گذشته تهران به آن فکر نکرده بود.
براساس این تغییر بزرگ،در قواعد درگیری، آمریکا از تهران می خواهد از نفوذ منطقه ای خود چشم پوشی کند و این به معنای امنیت ملی شکننده برای ایران است. در مقابل شعار ایران، بیرون رفتن نیروهای آمریکایی از منطقه است.
این دو شعار، نمی توانند تنها با اتکا به قدرت نرم، محقق شوند و لزوماً قدرت سخت وارد میدان می شود. به این ترتیب در صورت ادامه وضعیت کنونی مرحله آینده سخت تر و خشونت آمیزتر خواهد بود. خروج رویارویی از میدان های قدیمی آن، به سمت میدانهای دیگر . در این جا به عنوان یک ذهنیت به نظر می رسد عقب نشینی ملموس از اصل مذاکره، این مقوله را در اذهان تداعی می کند که زمانی که مذاکره پایان یابد، جنگ شروع می شود، نه زمانی که صدای اولین گلوله را بشنویم.
به نظر می رسد منطقه به دنبال راه حل هائی برای آوردن دو کشور پای میز مذاکره است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
دفتر الجزیره در تهران به تحلیل تحولات جدید در روابط ایران و آمریکا پرداخته است. در این تحلیل آمده است از زمانی که ترامپ وارد کاخ سفید شد، نشانه هائی از تغییر در رابطه بین ایران و ایالات متحده پدید آمد که پایان معادله نه جنگ و نه صلح که چهل سال پایدار مانده بود، را شکل داد.
سیاست هجومی تر آمریکا به دنبال ورود به فضای استراتژیک ایران در حوزه های برنامه های هسته ای ، موشکی ، نفوذ منطقه ای و برنامه های فضایی است.
ترور سردار سلیمانی توسط واشنگتن، به عنوان یک اقدام بی سابقه از سوی آمریکا تمام خطوط قرمز گذشته را، از میان برد. پاسخ تهران به اقدام آمریکا نیز هدف گرفتن عین الاسد با موشک و به صورت مستقیم بود، آنچه که در طول چهل سال گذشته تهران به آن فکر نکرده بود.
براساس این تغییر بزرگ،در قواعد درگیری، آمریکا از تهران می خواهد از نفوذ منطقه ای خود چشم پوشی کند و این به معنای امنیت ملی شکننده برای ایران است. در مقابل شعار ایران، بیرون رفتن نیروهای آمریکایی از منطقه است.
این دو شعار، نمی توانند تنها با اتکا به قدرت نرم، محقق شوند و لزوماً قدرت سخت وارد میدان می شود. به این ترتیب در صورت ادامه وضعیت کنونی مرحله آینده سخت تر و خشونت آمیزتر خواهد بود. خروج رویارویی از میدان های قدیمی آن، به سمت میدانهای دیگر . در این جا به عنوان یک ذهنیت به نظر می رسد عقب نشینی ملموس از اصل مذاکره، این مقوله را در اذهان تداعی می کند که زمانی که مذاکره پایان یابد، جنگ شروع می شود، نه زمانی که صدای اولین گلوله را بشنویم.
به نظر می رسد منطقه به دنبال راه حل هائی برای آوردن دو کشور پای میز مذاکره است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
اعلان جنگ غیر رسمی ترامپ علیه ایران
رای الیوم
از زمانی که ترامپ تصمیم به صدور دستور ترور سردار قاسم سلیمانی را گرفت، مشخص گردید که ایالات متحده قصد اعلان جنگ علیه ایران را دارد. اما ایالات متحده به صورت مستقیم، با سربازان خود وارد جنگ نمی شود، بلکه از طریق هم پیمانان و نیروهای وابسته اش در منطقه، جنگ را آغاز می کند، که در رأس آنها، اسرائیل و دستگاههای سرّی آن قرار دارند.
در راستای بررسی نشانه های پرونده ای که ترامپِ صهیونیست آن را رهبری می کند، باید گفت اسرائیل که به عنوان وسیله ای برای استعمارگری آمریکاست و ترامپ هر بهایی که لازم بود را برای حمایت از آن، پرداخت، اکنون با در خواست آمریکا می خواهد یک جنگ فرسایشی را در سوریه، علیه نظام اسد و هم پیمانان آن، آغاز کند.
آمریکا، اسرائیل، ریاض و امارات، در مورد به راه انداختن چنین جنگی در سوریه، عراق، حزب الله و حماس، توافق کرده اند و براساس این توافق، مأموریتها بین این طرفها تقسیم می شود. هدف بمباران های اسرائیل علیه سوریه و حزب الله، مبارزه با ایران است .در صورتی که روسیه به اسرائیل فشار وارد کرده و اجازه ادامه حملات هوایی آن به سوریه را ندهد، بخش های متعددی از جنگ مورد نظر ترامپ، از حرکت می ایستد و اجرای نقشه های تل آویو و واشنگتن با مشکل مواجه می شود.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
رای الیوم
از زمانی که ترامپ تصمیم به صدور دستور ترور سردار قاسم سلیمانی را گرفت، مشخص گردید که ایالات متحده قصد اعلان جنگ علیه ایران را دارد. اما ایالات متحده به صورت مستقیم، با سربازان خود وارد جنگ نمی شود، بلکه از طریق هم پیمانان و نیروهای وابسته اش در منطقه، جنگ را آغاز می کند، که در رأس آنها، اسرائیل و دستگاههای سرّی آن قرار دارند.
در راستای بررسی نشانه های پرونده ای که ترامپِ صهیونیست آن را رهبری می کند، باید گفت اسرائیل که به عنوان وسیله ای برای استعمارگری آمریکاست و ترامپ هر بهایی که لازم بود را برای حمایت از آن، پرداخت، اکنون با در خواست آمریکا می خواهد یک جنگ فرسایشی را در سوریه، علیه نظام اسد و هم پیمانان آن، آغاز کند.
آمریکا، اسرائیل، ریاض و امارات، در مورد به راه انداختن چنین جنگی در سوریه، عراق، حزب الله و حماس، توافق کرده اند و براساس این توافق، مأموریتها بین این طرفها تقسیم می شود. هدف بمباران های اسرائیل علیه سوریه و حزب الله، مبارزه با ایران است .در صورتی که روسیه به اسرائیل فشار وارد کرده و اجازه ادامه حملات هوایی آن به سوریه را ندهد، بخش های متعددی از جنگ مورد نظر ترامپ، از حرکت می ایستد و اجرای نقشه های تل آویو و واشنگتن با مشکل مواجه می شود.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اینکه نمی شود جمهوری اسلامی را حفظ کردن، اینکه نمی شود اثرگذاری بر جامعه کردن، خوب فرهنگی که داریم پس می ریم، سیاسی هم که یک تصور دیگری داریم، پس کجا را می خواهیم حفظ کنیم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
تاریخ را باید در متن ساختارهای تاریخی مطالعه کرد/ اهمیت علوم انسانی
استاد تاریخ در خانه اندیشمندان علوم انسانی می گوید : میرزا ملکم خان در تاریخ ما نخستین متفکری است که به شاخص بودن علوم انسانی در تمدن جدید اشاره می کند . لذا پیام او آن است که اگر می خواهی جدید باشی و اصلاحات اساسی داشته باشی و پیشرفت کنی باید علوم انسانی را بیاوری .
پیام مهم میرزا ملکم خان در دو کلمه خلاصه می شود . او بارها داد می زد که ما گرفتار این هستیم که نظم و خوشبختی و سعادت را از اشخاص می خواهیم یعنی از اخلاق و صفات آنها خوشبختی طلب می کنیم ، لذا همواره در طول تاریخ دنبال اشخاص راه افتاده ایم و تاریخ ما تاریخ اشخاص شده است . این در حالی است که در غرب ساختارگرائی و نهادگرایی شکل گرفته نه شخص باوری و همین امر آنها را به این وضعیت رسانده است .
آنکه به دنبال اشخاص افتاده است و تاریخ را تاریخ اشخاص قرائت می کند، با نظام کنونی فراگیر عالم سیر معکوس دارد و حتی اگر فکر می کند ذهنیت مدرن دارد .
اشخاص در تاریخ تنها ممکن است آدرس های گمراه کننده باشند ، شخص هر قدر بزرگ باشد باید در متن ساختار دیده شود . ساختار در برابر و مقابل تخریب است . وقتی ساختار هست یعنی تخریبی در کار نبوده است. اگر تخریب گرایانه به تاریخ نگاه کنی، کاری مانند پاشیدن بذر آشفتگی صورت داده ای . از آشفتگی، ناامنی برمی خیزد.
نگاه انتقادی به تاریخ ظرافت می خواهد . تاریخ را باید با ساختارهایش دید که ما و آبائمان در آن شناور بوده ایم . باید با بالا و پائین این تاریخ زندگی کرد. اگر به گذشته حرمت نگذاریم ، روزی گذشتهِ آیندگان می شویم و آنان از اینکه ما مثل آنان و به میل آنان نیندیشیده ایم بر ما خرده می گیرند، و این داستان نسل به نسل تکرار می شود .
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
استاد تاریخ در خانه اندیشمندان علوم انسانی می گوید : میرزا ملکم خان در تاریخ ما نخستین متفکری است که به شاخص بودن علوم انسانی در تمدن جدید اشاره می کند . لذا پیام او آن است که اگر می خواهی جدید باشی و اصلاحات اساسی داشته باشی و پیشرفت کنی باید علوم انسانی را بیاوری .
پیام مهم میرزا ملکم خان در دو کلمه خلاصه می شود . او بارها داد می زد که ما گرفتار این هستیم که نظم و خوشبختی و سعادت را از اشخاص می خواهیم یعنی از اخلاق و صفات آنها خوشبختی طلب می کنیم ، لذا همواره در طول تاریخ دنبال اشخاص راه افتاده ایم و تاریخ ما تاریخ اشخاص شده است . این در حالی است که در غرب ساختارگرائی و نهادگرایی شکل گرفته نه شخص باوری و همین امر آنها را به این وضعیت رسانده است .
آنکه به دنبال اشخاص افتاده است و تاریخ را تاریخ اشخاص قرائت می کند، با نظام کنونی فراگیر عالم سیر معکوس دارد و حتی اگر فکر می کند ذهنیت مدرن دارد .
اشخاص در تاریخ تنها ممکن است آدرس های گمراه کننده باشند ، شخص هر قدر بزرگ باشد باید در متن ساختار دیده شود . ساختار در برابر و مقابل تخریب است . وقتی ساختار هست یعنی تخریبی در کار نبوده است. اگر تخریب گرایانه به تاریخ نگاه کنی، کاری مانند پاشیدن بذر آشفتگی صورت داده ای . از آشفتگی، ناامنی برمی خیزد.
نگاه انتقادی به تاریخ ظرافت می خواهد . تاریخ را باید با ساختارهایش دید که ما و آبائمان در آن شناور بوده ایم . باید با بالا و پائین این تاریخ زندگی کرد. اگر به گذشته حرمت نگذاریم ، روزی گذشتهِ آیندگان می شویم و آنان از اینکه ما مثل آنان و به میل آنان نیندیشیده ایم بر ما خرده می گیرند، و این داستان نسل به نسل تکرار می شود .
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
"پرونده ایران" از حالت اهمیت معمول خارج و به موضوع روز رؤسای جمهوری آمریکا تبدیل شده است. با یک "چه بایدکرد؟" ضروری مواجه هستیم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ "پرونده ایران" از حالت اهمیت معمول خارج و به موضوع روز رؤسای جمهوری آمریکا تبدیل شده است. با یک "چه بایدکرد؟" ضروری مواجه هستیم.
🌐 نظر به اهمیت موضوع آمریکا برای کشورمان این امر یکی از محورهای مورد نظر در کانال ساختارهای ایرانی است. قبلا نوشتیم که ظاهراً شرایط ، پس از شهادت سردار سلیمانی دچار تغییراتی خواهد شد و گرچه پیش بینی ها سخت است اما ممکن است اتفاقاتی غیر قابل پیش بینی رخ دهد.
🌐 واقعیت آن است که مسأله، موضوع یا پرونده ایران به دلائل چندگانه از حالت اهمیت دست چندمی خارج و به موضوع روز کاخ سفید و رؤسای جمهوری آمریکا تبدیل شده است. این امر می تواند برای کشورمان مانند تیغ دولبه عمل کند که از یک سو چالش های بزرگ و از سوی دیگر فرصت های مناسب ایجاد نماید .
🌐 بی تردید نگاههای غیر همسانی به موضوع ایران در آمریکا وجود دارد و البته این امر، طبیعی و شاید هم قابل تبیین باشد. تبیین، فرصتِ تحرک و قدرت مانور ایجاد می کند. دیدگاه و ذهنیتAttitude اخیر دموکراتها و مشخصاً اوباما در برخورد با ایران تئوری ساخت گشائی Reconstruction Theory قابل نامگذاری است و این در حالی است که در دولت ترامپ از دیدگاه دیگری استفاده می شود که با راهبرد های دولت اوباما دارای تفاوت ها و وجوه مشترکی است.
🌐 اوباما و دولتش به دنبال یک پروسه یا طرح مرحله ای استراتژیک است و بر راهبرد نرم تمرکز بیشتری دارد . از نظر آنها دیالوگی که باید بر مرکب آن به نتیجه رسید عمدتاً در پشت میزهای مذاکره شکل می گیرد و تقریباً هیچ گاه بر اموراتفاقی و پیش بینی نشده تمرکز و تمایلی وجود ندارد.
این در حالی است که ترامپ فرصت طلبانه به موضوع نگاه می کند و این امر رفتارهای او را غیر قابل پیش بینی می سازد. ورود او به پرونده ایران بیشتر به یک رفتار سنجش و حرکت گام به گام و البته بدون راهبرد اولیه شباهت دارد . اما این امر به معنای اینکه ترامپ جمهوری خواه نمی داند از رفتارهای خود چه می خواهد نیست .
برعکس دموکرات ها، راهبرد اصلی ترامپ عجله ای است که برای رسیدن به اهداف از خود نشان می دهد . به این ترتیب برای دولت ترامپ رسیدن به هدف از هر طریقی وحتی عبور از خط قرمز ها قابل پیگیری است . رفتار او نشان دهد از تاکتیک های تجمیعی غافل نمانده است . تاکتیک هائی که ممکن است با ترکیبی از فرصت های نظامی ، فشارهای سیاسی، اقتصادی و دیگر ابزارها شکل بگیرد .
🌐 ترامپ و دوستانش به دنبال آن هستند که به مردم آمریکا بگویند که ایرانی ها مهمتر از آنی هستند که تاکنون دیگران فکر کرده اند. شاید برای آنها بد نباشد که جهان و مردم آمریکا فکر کنند ایرانی ها در قواره چین و روسیه هستند. آن وقت اگر قرار باشد یک سطح از سطوح سه یا چند گانه ای که سیاست های آمریکائی را درجهان به چالش می کشند ، برای برنامه های انتخاباتی در آمریکا به هر صورتی حل و فصل شود ، سطح ایران ممکن است ساده ترین باشد و البته علائم نیز چنین امری را نشان می دهد.
🌐 در این شرایط پیچیده شاید اولین وظیفه ساختارهای دیپلماتیک در کشور آن باشد که پرونده ایران را از روی میز رؤسای جمهوری در کاخ سفید به عنوان اتفاقی که رقبای منطقه ای ایران نیل به آن را یک موفقیت برای خود می دانند ، خارج سازند و به قفسه پرونده های معمولی منتقل نمایند.
🌐 برای اینکار امروز هرگز زمان نشان دادن رفتارهای بیانگر تسلیم یا نقاط ضعف نیست، اما به نظر می رسد دوگانه قدرت با سهم بیشتر و دیالوگ به عنوان مکمل آن یک ضرورت است. اما این بار دیالوگ تنها نمی تواند یک تاکتیک باشد، باید دیالوگ نهادینه را به عنوان یک استراتژی از متن نهادها و ساختارهای کشور یافت و آن را به کار گرفت.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 نظر به اهمیت موضوع آمریکا برای کشورمان این امر یکی از محورهای مورد نظر در کانال ساختارهای ایرانی است. قبلا نوشتیم که ظاهراً شرایط ، پس از شهادت سردار سلیمانی دچار تغییراتی خواهد شد و گرچه پیش بینی ها سخت است اما ممکن است اتفاقاتی غیر قابل پیش بینی رخ دهد.
🌐 واقعیت آن است که مسأله، موضوع یا پرونده ایران به دلائل چندگانه از حالت اهمیت دست چندمی خارج و به موضوع روز کاخ سفید و رؤسای جمهوری آمریکا تبدیل شده است. این امر می تواند برای کشورمان مانند تیغ دولبه عمل کند که از یک سو چالش های بزرگ و از سوی دیگر فرصت های مناسب ایجاد نماید .
🌐 بی تردید نگاههای غیر همسانی به موضوع ایران در آمریکا وجود دارد و البته این امر، طبیعی و شاید هم قابل تبیین باشد. تبیین، فرصتِ تحرک و قدرت مانور ایجاد می کند. دیدگاه و ذهنیتAttitude اخیر دموکراتها و مشخصاً اوباما در برخورد با ایران تئوری ساخت گشائی Reconstruction Theory قابل نامگذاری است و این در حالی است که در دولت ترامپ از دیدگاه دیگری استفاده می شود که با راهبرد های دولت اوباما دارای تفاوت ها و وجوه مشترکی است.
🌐 اوباما و دولتش به دنبال یک پروسه یا طرح مرحله ای استراتژیک است و بر راهبرد نرم تمرکز بیشتری دارد . از نظر آنها دیالوگی که باید بر مرکب آن به نتیجه رسید عمدتاً در پشت میزهای مذاکره شکل می گیرد و تقریباً هیچ گاه بر اموراتفاقی و پیش بینی نشده تمرکز و تمایلی وجود ندارد.
این در حالی است که ترامپ فرصت طلبانه به موضوع نگاه می کند و این امر رفتارهای او را غیر قابل پیش بینی می سازد. ورود او به پرونده ایران بیشتر به یک رفتار سنجش و حرکت گام به گام و البته بدون راهبرد اولیه شباهت دارد . اما این امر به معنای اینکه ترامپ جمهوری خواه نمی داند از رفتارهای خود چه می خواهد نیست .
برعکس دموکرات ها، راهبرد اصلی ترامپ عجله ای است که برای رسیدن به اهداف از خود نشان می دهد . به این ترتیب برای دولت ترامپ رسیدن به هدف از هر طریقی وحتی عبور از خط قرمز ها قابل پیگیری است . رفتار او نشان دهد از تاکتیک های تجمیعی غافل نمانده است . تاکتیک هائی که ممکن است با ترکیبی از فرصت های نظامی ، فشارهای سیاسی، اقتصادی و دیگر ابزارها شکل بگیرد .
🌐 ترامپ و دوستانش به دنبال آن هستند که به مردم آمریکا بگویند که ایرانی ها مهمتر از آنی هستند که تاکنون دیگران فکر کرده اند. شاید برای آنها بد نباشد که جهان و مردم آمریکا فکر کنند ایرانی ها در قواره چین و روسیه هستند. آن وقت اگر قرار باشد یک سطح از سطوح سه یا چند گانه ای که سیاست های آمریکائی را درجهان به چالش می کشند ، برای برنامه های انتخاباتی در آمریکا به هر صورتی حل و فصل شود ، سطح ایران ممکن است ساده ترین باشد و البته علائم نیز چنین امری را نشان می دهد.
🌐 در این شرایط پیچیده شاید اولین وظیفه ساختارهای دیپلماتیک در کشور آن باشد که پرونده ایران را از روی میز رؤسای جمهوری در کاخ سفید به عنوان اتفاقی که رقبای منطقه ای ایران نیل به آن را یک موفقیت برای خود می دانند ، خارج سازند و به قفسه پرونده های معمولی منتقل نمایند.
🌐 برای اینکار امروز هرگز زمان نشان دادن رفتارهای بیانگر تسلیم یا نقاط ضعف نیست، اما به نظر می رسد دوگانه قدرت با سهم بیشتر و دیالوگ به عنوان مکمل آن یک ضرورت است. اما این بار دیالوگ تنها نمی تواند یک تاکتیک باشد، باید دیالوگ نهادینه را به عنوان یک استراتژی از متن نهادها و ساختارهای کشور یافت و آن را به کار گرفت.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️اشتاینمایر رییسجمهوری آلمان : آمریکا، چین و روسیه در حال بازگرداندن جهان به گذشته ای خطرناک هستند/ صلح جهانی، سال به سال از دسترس دورتر میشود
🌐اشتاینمایر رییسجمهوری آلمان در یک سخنرانی در مونیخ به شدت از سیاست خارجی حاکم بر جامعه بینالمللی انتقاد کرد. رئیس آلمان هشدار داد : ما در حال بازگشت به معضل امنیتی کلاسیک هستیم؛ بیاعتمادی بیشتر، تسلیحات بیشتر و ناامنی بیشتر .
اشتاینمایر گفت : ما امروز شاهد یک دینامیزم مخرب در سیاست جهانی هستیم. رسیدن به هدف همکاری بینالمللی برای دستیابی به صلح جهانی، سال به سال از دسترس دورتر میشود و به جای آن هرروز بیشتر از پیش ایده رقابت قدرتهای بزرگ به واقعیت جهان تبدیل میشود.
🌐او سپس مثالهایی را با ذکر نام کشورها در این زمینه برشمرد و گفت : روسیه تغییر متکی به اعمال قهر مرزهای اروپا را بار دیگر به ابزاری سیاسی بدل کرد. چین حقوق بینالملل را تنها به صورت گزینشی قبول دارد. آمریکا نیز دارای یک سیاست خارجی خودخواهانه است که مدتهاست دیگر در پی عملی کردن ایده "یک جامعه جهانی" نیست. وی بی آنکه نامی از دونالد ترامپ ببرد ازشعار "عظمت دوباره" که تکیه کلام رئیسجمهوری آمریکا است ، انتقاد کرد.
🌐اشتاینمایر به صدماتی اشاره کرد که اجرای این سیاستها در ساختار بینالمللی ایجاد کرده است: چشم وهم چشمی ها ممکن است به رقابت تسلیحات هستهای جدیدی منجر شود، این درحالی است که شورای امنیت سازمان ملل در پاسخ به اساسیترین پرسشها درمانده است. رییسجمهوری آلمان هشدار میدهد که این طرز تفکر، جدید نیست بلکه بازگشتی است به طرز تفکری متعلق به گذشته و "این به شدت خطرناک است".29/11/98
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐اشتاینمایر رییسجمهوری آلمان در یک سخنرانی در مونیخ به شدت از سیاست خارجی حاکم بر جامعه بینالمللی انتقاد کرد. رئیس آلمان هشدار داد : ما در حال بازگشت به معضل امنیتی کلاسیک هستیم؛ بیاعتمادی بیشتر، تسلیحات بیشتر و ناامنی بیشتر .
اشتاینمایر گفت : ما امروز شاهد یک دینامیزم مخرب در سیاست جهانی هستیم. رسیدن به هدف همکاری بینالمللی برای دستیابی به صلح جهانی، سال به سال از دسترس دورتر میشود و به جای آن هرروز بیشتر از پیش ایده رقابت قدرتهای بزرگ به واقعیت جهان تبدیل میشود.
🌐او سپس مثالهایی را با ذکر نام کشورها در این زمینه برشمرد و گفت : روسیه تغییر متکی به اعمال قهر مرزهای اروپا را بار دیگر به ابزاری سیاسی بدل کرد. چین حقوق بینالملل را تنها به صورت گزینشی قبول دارد. آمریکا نیز دارای یک سیاست خارجی خودخواهانه است که مدتهاست دیگر در پی عملی کردن ایده "یک جامعه جهانی" نیست. وی بی آنکه نامی از دونالد ترامپ ببرد ازشعار "عظمت دوباره" که تکیه کلام رئیسجمهوری آمریکا است ، انتقاد کرد.
🌐اشتاینمایر به صدماتی اشاره کرد که اجرای این سیاستها در ساختار بینالمللی ایجاد کرده است: چشم وهم چشمی ها ممکن است به رقابت تسلیحات هستهای جدیدی منجر شود، این درحالی است که شورای امنیت سازمان ملل در پاسخ به اساسیترین پرسشها درمانده است. رییسجمهوری آلمان هشدار میدهد که این طرز تفکر، جدید نیست بلکه بازگشتی است به طرز تفکری متعلق به گذشته و "این به شدت خطرناک است".29/11/98
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نظر کارشناسی مخالف با نظر رهبری مخالفت با ولایت نیست و هیچگاه اعلام نظر کارشناسی و علمی معارضه و مبارزه با ولایت و جدائی از رهبری به حساب نمی آید.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دموکراسی "مسأله ما" نیست ، انتخابات هست
🔹در نگاهی به ساختار انتخابات ، قیمت گذاری روی رأی و خرید وفروش آن درانتخابات اخیر مجلس در برخی نقاط ، تنها پدیده قابل تأمل این رویداد مهم نیست ، اما شاید در یک منظر ، جالب توجه ترین آنها باشد. برخی رأی می خرند و در مقابل برخی آرای خود را می فروشند. گروه دیگری نیز وجود دارند که این مسأله را می بینند و تنها به تماشای آن می نشینند و معمولاً واکنش ها به این امر نه جدی و نه کارساز است ، به این معنی که این واکنش ها تاکنون این پدیده را نه مهار کرده اند و نه حتی درکاهش آن موفق بوده اند .
🔹غالباً برخورد با مسائل از دوگانه برخوردهای سخت ونرم و یا برخورد با معلول ها و علت ها شکل می گیرد. گاهی برخورد های سخت از نوع قضائی و حقوقی هستند. شاید این برخورد ها معلول گرایانه است. در برخوردهای نرم لازم است مقداری از مسأله فاصله گرفت و در منظر نگاه فلسفی به موضوع، قرارگرفت . روش، در نگرش فلسفی به مسأله ها، فاصله گرفتن از آنها و نگاه بنیادی است.
🔹به این ترتیب ، می توان فرض گرفت دموکراسی برای ما موضوعی جدی نیست . به همین دلیل واکنش های اجتماعی و مردمی به بروز و ظهور امر دموکراسی در جامعه نیز جدی نیست و متعاقباً در مسأله بسیار مهم انتخابات ، برخی به خود اجازه می دهند که وارد موضوع خرید آراء بشوند و برخی فروش آن . از نظر آنان پیام وارده این است که انتخابات بر دموکراسی ارجحیت بیشتری دارد .
اکنون که عقلانیت حکم کرده است که ما مقداری ریشه ای تر به موضوع نگاه کنیم ، باید گفت شاید در این شرایط ، افراد خریدار و فروشنده رأی در این بیع متقابل ، فکر می کنند که رأی آنچنان درجایگاه تأثیرگذاری نیست که نتوان آنرا خرید و فروش ننمود. زیرا رأی و نظر امری اصیل نیست، دموکراسی اصیل نیست ، بلکه این انتخابات است که اصیل است و قابلیت تعجیل و تأخر ندارد.
🔹در این مبنا شما هیچگاه نمی توانید برای حل موضوعات اجتماعی سراغ تک تک افراد عضو جامعه بروید. نمی توان تنها به سراغ ممبرها رفت. باید دید این اقدام اجتماعی توسط افراد در سایه کدام تئوری شکل گرفته و پرورش یافته است؟ در واقع جامعه صحنه بروز و ظهور تفکر نخبگانی است. در این ارتباط اگر کسی دانشگاه و حوزه را مسؤول بروز آنچه در جامعه ایرانی رخ می دهد معرفی کند، نباید به رأی او به دیده تردید نگریست ، زیرا او حرف گزافی نگفته است. شاید پیام اجتماعی به ما این است، یعنی جامعه به ما می گوید وقتی شما صندوق رأی و دموکراسی را جدی نمی گیرید این امر برای ما هم به همین شکل است.
🔹بنابراین اگر با هم تفاهم کنیم و مقداری ریشه ای تر به موضوع نگاه کنیم و از صحنه مرتبط با تظاهرات فعل و انفعال اجتماعی دور شویم ، آنگاه باید به تفکر و غورکردن در اندیشه بهاء دهیم و بپذیریم که در واقع این اندیشه نخبگانی و حاکمیتی است که در جامعه بروز پیدا می کند و خود را نشان می دهد. هرگز نمی توان به طور کامل گناه را به گردن اجتماع انداخت. روندهای درونی و معناگرایانه درجامعه به صورت روندهای بیرونی و ظاهرگرایانه خود را نشان می دهند . هر چند برای ما که عادت دیگری داریم کنار آمدن با این اندیشه کار ساده ای نیست ، اما ظاهر جامعه ، باطن نخبگان آن است .
🔹از آنجا که دموکراسی برای ما نه آن است که باید باشد ، دموکراسی برای جامعه واعضاء آن نیز اهمیت خود را از دست می دهد و نه آن است که انتظار می توان داشت. فرآیند انتخابات بسته به کمیت و تعداد مشارکت ، شکوهمندی می یابد به این دلیل حتی با مناسبات مالی نیز می توان رأی به دست آورد . در این ساختار و مناسبات این رأی فرد است که ارزش گذاری می شود و نظر و اندیشه افراد در درجات بعدی قرار می گیرد.
🔹زمانی که یک بافتی را به یک ساختار پیوند می زنید اگر آن بافت در درون آن ساختار خودی تلقی نشود آن ساختار آن بافت جدید را پس می زند. آن بافت جدید با هر مقدار ارزشمداری وگرانسنگی در درون ساختاری که نسبت به آن غیریت دارد، دچار رفتار عفونی می شود، دچار پس زدگی می شود. اکنون سؤال این است که آیا برای ساختاری که ما ساخته ایم دموکراسی دارای غیریت است؟ باید دید که موضوع مجلس و دموکراسی مبتنی بر و در آن چه مقدار برای ما دارای اهمیت بوده است؟ و آیا اینگونه رفتارها به معنای آن نیست که وقتی مجلس در سطح نخبگانی جدی گرفته نمی شود ، در سطح اجتماعی هم این اتفاق صورت می گیرد. برای اصلاح و استحکام ساختاری باید در این خصوص بیشتر بیندیشیم و بیشتر گفتگو کنیم.
دکتر یونس احمدی
دانش آموخته دین پژوهی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹در نگاهی به ساختار انتخابات ، قیمت گذاری روی رأی و خرید وفروش آن درانتخابات اخیر مجلس در برخی نقاط ، تنها پدیده قابل تأمل این رویداد مهم نیست ، اما شاید در یک منظر ، جالب توجه ترین آنها باشد. برخی رأی می خرند و در مقابل برخی آرای خود را می فروشند. گروه دیگری نیز وجود دارند که این مسأله را می بینند و تنها به تماشای آن می نشینند و معمولاً واکنش ها به این امر نه جدی و نه کارساز است ، به این معنی که این واکنش ها تاکنون این پدیده را نه مهار کرده اند و نه حتی درکاهش آن موفق بوده اند .
🔹غالباً برخورد با مسائل از دوگانه برخوردهای سخت ونرم و یا برخورد با معلول ها و علت ها شکل می گیرد. گاهی برخورد های سخت از نوع قضائی و حقوقی هستند. شاید این برخورد ها معلول گرایانه است. در برخوردهای نرم لازم است مقداری از مسأله فاصله گرفت و در منظر نگاه فلسفی به موضوع، قرارگرفت . روش، در نگرش فلسفی به مسأله ها، فاصله گرفتن از آنها و نگاه بنیادی است.
🔹به این ترتیب ، می توان فرض گرفت دموکراسی برای ما موضوعی جدی نیست . به همین دلیل واکنش های اجتماعی و مردمی به بروز و ظهور امر دموکراسی در جامعه نیز جدی نیست و متعاقباً در مسأله بسیار مهم انتخابات ، برخی به خود اجازه می دهند که وارد موضوع خرید آراء بشوند و برخی فروش آن . از نظر آنان پیام وارده این است که انتخابات بر دموکراسی ارجحیت بیشتری دارد .
اکنون که عقلانیت حکم کرده است که ما مقداری ریشه ای تر به موضوع نگاه کنیم ، باید گفت شاید در این شرایط ، افراد خریدار و فروشنده رأی در این بیع متقابل ، فکر می کنند که رأی آنچنان درجایگاه تأثیرگذاری نیست که نتوان آنرا خرید و فروش ننمود. زیرا رأی و نظر امری اصیل نیست، دموکراسی اصیل نیست ، بلکه این انتخابات است که اصیل است و قابلیت تعجیل و تأخر ندارد.
🔹در این مبنا شما هیچگاه نمی توانید برای حل موضوعات اجتماعی سراغ تک تک افراد عضو جامعه بروید. نمی توان تنها به سراغ ممبرها رفت. باید دید این اقدام اجتماعی توسط افراد در سایه کدام تئوری شکل گرفته و پرورش یافته است؟ در واقع جامعه صحنه بروز و ظهور تفکر نخبگانی است. در این ارتباط اگر کسی دانشگاه و حوزه را مسؤول بروز آنچه در جامعه ایرانی رخ می دهد معرفی کند، نباید به رأی او به دیده تردید نگریست ، زیرا او حرف گزافی نگفته است. شاید پیام اجتماعی به ما این است، یعنی جامعه به ما می گوید وقتی شما صندوق رأی و دموکراسی را جدی نمی گیرید این امر برای ما هم به همین شکل است.
🔹بنابراین اگر با هم تفاهم کنیم و مقداری ریشه ای تر به موضوع نگاه کنیم و از صحنه مرتبط با تظاهرات فعل و انفعال اجتماعی دور شویم ، آنگاه باید به تفکر و غورکردن در اندیشه بهاء دهیم و بپذیریم که در واقع این اندیشه نخبگانی و حاکمیتی است که در جامعه بروز پیدا می کند و خود را نشان می دهد. هرگز نمی توان به طور کامل گناه را به گردن اجتماع انداخت. روندهای درونی و معناگرایانه درجامعه به صورت روندهای بیرونی و ظاهرگرایانه خود را نشان می دهند . هر چند برای ما که عادت دیگری داریم کنار آمدن با این اندیشه کار ساده ای نیست ، اما ظاهر جامعه ، باطن نخبگان آن است .
🔹از آنجا که دموکراسی برای ما نه آن است که باید باشد ، دموکراسی برای جامعه واعضاء آن نیز اهمیت خود را از دست می دهد و نه آن است که انتظار می توان داشت. فرآیند انتخابات بسته به کمیت و تعداد مشارکت ، شکوهمندی می یابد به این دلیل حتی با مناسبات مالی نیز می توان رأی به دست آورد . در این ساختار و مناسبات این رأی فرد است که ارزش گذاری می شود و نظر و اندیشه افراد در درجات بعدی قرار می گیرد.
🔹زمانی که یک بافتی را به یک ساختار پیوند می زنید اگر آن بافت در درون آن ساختار خودی تلقی نشود آن ساختار آن بافت جدید را پس می زند. آن بافت جدید با هر مقدار ارزشمداری وگرانسنگی در درون ساختاری که نسبت به آن غیریت دارد، دچار رفتار عفونی می شود، دچار پس زدگی می شود. اکنون سؤال این است که آیا برای ساختاری که ما ساخته ایم دموکراسی دارای غیریت است؟ باید دید که موضوع مجلس و دموکراسی مبتنی بر و در آن چه مقدار برای ما دارای اهمیت بوده است؟ و آیا اینگونه رفتارها به معنای آن نیست که وقتی مجلس در سطح نخبگانی جدی گرفته نمی شود ، در سطح اجتماعی هم این اتفاق صورت می گیرد. برای اصلاح و استحکام ساختاری باید در این خصوص بیشتر بیندیشیم و بیشتر گفتگو کنیم.
دکتر یونس احمدی
دانش آموخته دین پژوهی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️نحوه حضور مردم در انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی با محوریت مراکز علمی و پژوهشی و اطاقهای فکر بررسی گردد
کاهش معنادار حضور مردم در انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی لازم است در بستر ساختارهای نظام در کشور و با محوریت مراکز علمی و پژوهشی ، اطاقهای فکر و اندیشمندان آزاد و به سفارش مراکزی مانند شوراهای راهبردی کشور مانند امنیت ملی و سیاست خارجی ، مجمع تشخیص ، مجلس شورای اسلامی و خبرگان بررسی گردد .
یک روزنامه نگار نوشت : تعدادی از افراد صادقانه خواهان فهم علت و چرایی کاهش حضور مردم در انتخابات اخیر مجلس هستند . بهترین و معتبرترین راه مراجعه به خود مردم است. این کار باید به نظرسنجیهای انتخاباتی مراجعه کرد . در پنجمین موج نظرسنجی موسسه ایسپا در مورد این انتخابات که 14 تا 16 بهمن انجام شد، درصد کسانی که در حوزه انتخابیه تهران گفتند قطعا در انتخابات شرکت میکنند 25 درصد است . نتایج نشان میدهد که مشارکت مردم در واقع نیز تقریبا همین رقم است .
ممکن است برخی به اشتباه تحلیل کنند که علت عدم شرکت مردم، تنها ناکارآمدی دولت روحانی است. این استدلال کامل نیست ، زیرا مردم در رفتار اصلی خود چندان تمایزی میان اجزای حکومت قائل نیستند .
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
کاهش معنادار حضور مردم در انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی لازم است در بستر ساختارهای نظام در کشور و با محوریت مراکز علمی و پژوهشی ، اطاقهای فکر و اندیشمندان آزاد و به سفارش مراکزی مانند شوراهای راهبردی کشور مانند امنیت ملی و سیاست خارجی ، مجمع تشخیص ، مجلس شورای اسلامی و خبرگان بررسی گردد .
یک روزنامه نگار نوشت : تعدادی از افراد صادقانه خواهان فهم علت و چرایی کاهش حضور مردم در انتخابات اخیر مجلس هستند . بهترین و معتبرترین راه مراجعه به خود مردم است. این کار باید به نظرسنجیهای انتخاباتی مراجعه کرد . در پنجمین موج نظرسنجی موسسه ایسپا در مورد این انتخابات که 14 تا 16 بهمن انجام شد، درصد کسانی که در حوزه انتخابیه تهران گفتند قطعا در انتخابات شرکت میکنند 25 درصد است . نتایج نشان میدهد که مشارکت مردم در واقع نیز تقریبا همین رقم است .
ممکن است برخی به اشتباه تحلیل کنند که علت عدم شرکت مردم، تنها ناکارآمدی دولت روحانی است. این استدلال کامل نیست ، زیرا مردم در رفتار اصلی خود چندان تمایزی میان اجزای حکومت قائل نیستند .
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
@Iranianstructures
🌐 ساختارهای سنت و تجدد و تجربه هندوستان
🔹موضوع دوگانه سنت و تجدد برای بسیاری کشورها ، بخشی از مسیر اجتناب ناپذیر تحولات سیاسی و اجتماعی محسوب می شود ، به این معنی و ترتیب که این موضوع برای کشور ما هم امری علی حده محسوب نمی شود . اینجا پرده ای از نزاع سنت و تجدد این بار در هندوستان را به تصویر می کشیم ، با این توضیح که ما هم راهی جز عبور از این مرحله نداریم که وقت و هزینه بسیاری برای آن صرف کرده ایم.
🔹دکتر مجتبائی شرق شناس و دین پژوه معاصر کشور در کتاب "دین پژوهی" موضوع تقابل میان سنت و تجدد در هندوستان را به این صورت به تصویر می کشد : پیشرفت سریع علوم و صنایع و اختراعات جدید در کشورهای غربی ، و گسترش روزافزون آن به نقاط دیگر جهان به تدریج اوضاع اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی سرزمینهای غیراروپایی را زیر سیطره خود گرفت و شیوه های کهن و مألوف زندگی را در معرض دگرگونی قرار داد . واکنش نخبگان در برابر وضعی که پیش آمده بود ، نخست حیرت و اعجاب آمیخته با هراس و خود باختگی بود ، که از همان آغاز در دو جریان متضاد و موافق خود نمایی می کرد. در یک سو کسانی بودند که به سنتهای کهن و راه و رسم دیرین زندگانیِ خود دلبستگی تمام داشتند، و نهادهای اجتماعی و ارزشها و آرمانهای دینی و اخلاقی خود را در خطر تباهی می دیدند، و طبعا در برابر هجوم عوامل بیگانه و بی سابقه سرسختانه مقاومت می کردند. در سوی دیگر ، کسانی بودند که روشهای سنتی زندگی و شیوه های تفکر قدیم را با تحولات بنیادیِ علمی و اقتصادی و اجتماعی جدید سازگار نمی دیدند و شیفته وار به سوی غرب روی می آوردند و هر چیز نو را که از آن سوی جهان می رسید با آغوش باز می پذیرفتند . این دو جریانِ افراطی و متضاد در همه کشورهایی که در معرض گسترش علوم و فنون و اندیشه های غربی قرار گرفته بودند ، به موازات هم پیش می رفت ( مجتبائی ، 1392 ، ص 14).
🔹نمونه ای از این دست اختلاف نظرها را می توان در مناقشاتی که میان مهاتما گاندی و رابیندرانات تاگور(1861تا1941 ) شاعر و فیلسوف و نخستین آسیائی برنده نوبل روی داد ملاحظه کرد . تاگور، با آنکه در اصول از راه و روش گاندی صادقانه هواداری و پشتیبانی می کرد، و لقب «مهاتما»، یعنی «روح بزرگ» را او به رهبر آزادی هند داده بود. در مواردی با صراحت تمام سیاستها و جهت گیریهای او را مردود می شمرد و هرگز در این موارد از انتقاد و مخالفت باز نمی ایستاد . گاندی در آغاز کار روشی انعطاف ناپذیر در پیش گرفته بود و معتقد بود که تا کسب استقلال باید همه مظاهر تمدن غربی را از هند بیرون ریخت، جامه هایی را که از منسوجات خارجی بود سوزاند، و به صنایع دستی بومی روی آورد. تاگور می کوشید تا «مهاتما» را از ادامه این روش بازدارد، و نگذارد که مخالفت با تسلط استعمارگران به ضدیت با علوم و صنایع جدید تبدیل شود.
🔹گاندی از تاگور خواسته بود که تنها به عنوان عملی کنایه وار تا مدتی کوتاه روزی نیم ساعت پشت چرخ پنبه ریسی بنشیند . تاگور بشدت این تقاضا را رد کرد و گفت که اگر یقین داشته باشم که با دوک ریسی می توان به استقلال رسید ، نه روزی نیم ساعت ، بلکه روزی هشت ساعت و نیم به این کار می پردازم. انتقادات تاگور بی تأثیر نبود، زیرا چندی بعد گاندی در مقاله ای که در جواب او نوشت چنین گفت : من هرگز نخواسته ام که خانه ام از هر سو با دیوارهای بلند محصور شود و پنجره های آن کور و مسدود باشد. خواست من آن است که نسیم فرهنگهای جهان آزادانه و بی دریغ به خانه ام بوزد ، اما این را نیز نمی خواهم که طوفان مرا از پای درآورد (همان ، 15 ).
این گفته گاندی بیان روشنی است از اندیشه حاکم بر این جریان کلی و پردامنه ، که امروز در اغلب کشورهایی که در معرض تأثیرات شدید و بنیادی فرهنگ و تمدن غربی قرار گرفته اند از الجزایر تا اندونزی به گونه ای فزاینده مشاهده می شود.
🔹نمونه اخیر فرصتی مناسبی برای پژوهشگران است . امروز نه گاندی هست که بخواهد باز در اندیشه هندوستان آزاد ذهن خود را به یاری گیرد و نه تاگور منتظر فرصتی می تواند باشد تا با الهام گرفتن از پدیداری اثرگذار ، باز شعری بسراید . اما آنچه که مانده است هندوستان است و مفاهیمی که به حیات خود ادامه داده اند. امروز درهندوستان هم سنت وجود دارد و هم تجدد به حیات خود ادامه می دهد ، چون معیار اصلی هندوستان است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹موضوع دوگانه سنت و تجدد برای بسیاری کشورها ، بخشی از مسیر اجتناب ناپذیر تحولات سیاسی و اجتماعی محسوب می شود ، به این معنی و ترتیب که این موضوع برای کشور ما هم امری علی حده محسوب نمی شود . اینجا پرده ای از نزاع سنت و تجدد این بار در هندوستان را به تصویر می کشیم ، با این توضیح که ما هم راهی جز عبور از این مرحله نداریم که وقت و هزینه بسیاری برای آن صرف کرده ایم.
🔹دکتر مجتبائی شرق شناس و دین پژوه معاصر کشور در کتاب "دین پژوهی" موضوع تقابل میان سنت و تجدد در هندوستان را به این صورت به تصویر می کشد : پیشرفت سریع علوم و صنایع و اختراعات جدید در کشورهای غربی ، و گسترش روزافزون آن به نقاط دیگر جهان به تدریج اوضاع اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی سرزمینهای غیراروپایی را زیر سیطره خود گرفت و شیوه های کهن و مألوف زندگی را در معرض دگرگونی قرار داد . واکنش نخبگان در برابر وضعی که پیش آمده بود ، نخست حیرت و اعجاب آمیخته با هراس و خود باختگی بود ، که از همان آغاز در دو جریان متضاد و موافق خود نمایی می کرد. در یک سو کسانی بودند که به سنتهای کهن و راه و رسم دیرین زندگانیِ خود دلبستگی تمام داشتند، و نهادهای اجتماعی و ارزشها و آرمانهای دینی و اخلاقی خود را در خطر تباهی می دیدند، و طبعا در برابر هجوم عوامل بیگانه و بی سابقه سرسختانه مقاومت می کردند. در سوی دیگر ، کسانی بودند که روشهای سنتی زندگی و شیوه های تفکر قدیم را با تحولات بنیادیِ علمی و اقتصادی و اجتماعی جدید سازگار نمی دیدند و شیفته وار به سوی غرب روی می آوردند و هر چیز نو را که از آن سوی جهان می رسید با آغوش باز می پذیرفتند . این دو جریانِ افراطی و متضاد در همه کشورهایی که در معرض گسترش علوم و فنون و اندیشه های غربی قرار گرفته بودند ، به موازات هم پیش می رفت ( مجتبائی ، 1392 ، ص 14).
🔹نمونه ای از این دست اختلاف نظرها را می توان در مناقشاتی که میان مهاتما گاندی و رابیندرانات تاگور(1861تا1941 ) شاعر و فیلسوف و نخستین آسیائی برنده نوبل روی داد ملاحظه کرد . تاگور، با آنکه در اصول از راه و روش گاندی صادقانه هواداری و پشتیبانی می کرد، و لقب «مهاتما»، یعنی «روح بزرگ» را او به رهبر آزادی هند داده بود. در مواردی با صراحت تمام سیاستها و جهت گیریهای او را مردود می شمرد و هرگز در این موارد از انتقاد و مخالفت باز نمی ایستاد . گاندی در آغاز کار روشی انعطاف ناپذیر در پیش گرفته بود و معتقد بود که تا کسب استقلال باید همه مظاهر تمدن غربی را از هند بیرون ریخت، جامه هایی را که از منسوجات خارجی بود سوزاند، و به صنایع دستی بومی روی آورد. تاگور می کوشید تا «مهاتما» را از ادامه این روش بازدارد، و نگذارد که مخالفت با تسلط استعمارگران به ضدیت با علوم و صنایع جدید تبدیل شود.
🔹گاندی از تاگور خواسته بود که تنها به عنوان عملی کنایه وار تا مدتی کوتاه روزی نیم ساعت پشت چرخ پنبه ریسی بنشیند . تاگور بشدت این تقاضا را رد کرد و گفت که اگر یقین داشته باشم که با دوک ریسی می توان به استقلال رسید ، نه روزی نیم ساعت ، بلکه روزی هشت ساعت و نیم به این کار می پردازم. انتقادات تاگور بی تأثیر نبود، زیرا چندی بعد گاندی در مقاله ای که در جواب او نوشت چنین گفت : من هرگز نخواسته ام که خانه ام از هر سو با دیوارهای بلند محصور شود و پنجره های آن کور و مسدود باشد. خواست من آن است که نسیم فرهنگهای جهان آزادانه و بی دریغ به خانه ام بوزد ، اما این را نیز نمی خواهم که طوفان مرا از پای درآورد (همان ، 15 ).
این گفته گاندی بیان روشنی است از اندیشه حاکم بر این جریان کلی و پردامنه ، که امروز در اغلب کشورهایی که در معرض تأثیرات شدید و بنیادی فرهنگ و تمدن غربی قرار گرفته اند از الجزایر تا اندونزی به گونه ای فزاینده مشاهده می شود.
🔹نمونه اخیر فرصتی مناسبی برای پژوهشگران است . امروز نه گاندی هست که بخواهد باز در اندیشه هندوستان آزاد ذهن خود را به یاری گیرد و نه تاگور منتظر فرصتی می تواند باشد تا با الهام گرفتن از پدیداری اثرگذار ، باز شعری بسراید . اما آنچه که مانده است هندوستان است و مفاهیمی که به حیات خود ادامه داده اند. امروز درهندوستان هم سنت وجود دارد و هم تجدد به حیات خود ادامه می دهد ، چون معیار اصلی هندوستان است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شهید بهشتی : در حاکمیت دینی ، آزادی انتقاد از رهبران وجود دارد .
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐بیانیه گام دوم با محوریت نیروی جوان جامعه
♦️صدور بیانیه گام دوم از سوی رهبر انقلاب در آستانه ورود نظام اسلامی به دهه پنجم از حیات خود با بیان پیشرفت های چهاردهه گذشته و توصیه هائی اساسی به منظور جهاد بزرگ برای ساختن ایران بزرگ اسلامی ، نوعی تلاش نظام مند جهت دستیابی به تمدن نوین اسلامی مبتنی بر مبانی دینی است.
در این بیانیه با تکیه بر نوآوری انقلابی و دینی و مدیریت جهادی ، اصولی اساسی برای دستیابی کشور به ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی کشور ، افزایش مشارکت ملی و بینش سیاسی آحادجامعه ، سنگین کردن کفه عدالت و افزایش معنویت واخلاق در جامعه در قالب راهکارهائی مشخص ارائه شده است.
♦️از نظر این بیانیه جوانان محور اصلی تحولات آینده هستند و محوریت نیروهای انسانی کشور با زیربنای اصل ایمان دینی با جوانان است که مهمترین ظرفیت امید بخش کشور هستند . علم و پژوهش ،معنویت واخلاق ، اقتصاد ، عدالت و مبارزه بافساد ، استقلال و آزادی و عزت ملی گذرواژه های اصلی این بیانیه هستند که در نهایت نوعی سبک زندگی ایرانی اسلامی را ارائه می نمایند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️صدور بیانیه گام دوم از سوی رهبر انقلاب در آستانه ورود نظام اسلامی به دهه پنجم از حیات خود با بیان پیشرفت های چهاردهه گذشته و توصیه هائی اساسی به منظور جهاد بزرگ برای ساختن ایران بزرگ اسلامی ، نوعی تلاش نظام مند جهت دستیابی به تمدن نوین اسلامی مبتنی بر مبانی دینی است.
در این بیانیه با تکیه بر نوآوری انقلابی و دینی و مدیریت جهادی ، اصولی اساسی برای دستیابی کشور به ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی کشور ، افزایش مشارکت ملی و بینش سیاسی آحادجامعه ، سنگین کردن کفه عدالت و افزایش معنویت واخلاق در جامعه در قالب راهکارهائی مشخص ارائه شده است.
♦️از نظر این بیانیه جوانان محور اصلی تحولات آینده هستند و محوریت نیروهای انسانی کشور با زیربنای اصل ایمان دینی با جوانان است که مهمترین ظرفیت امید بخش کشور هستند . علم و پژوهش ،معنویت واخلاق ، اقتصاد ، عدالت و مبارزه بافساد ، استقلال و آزادی و عزت ملی گذرواژه های اصلی این بیانیه هستند که در نهایت نوعی سبک زندگی ایرانی اسلامی را ارائه می نمایند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Channel name was changed to «ساختارهای ایرانی Iranian structures»
🌐کمترین میزان حضور مردم در انتخابات به نام مجلس یازدهم ثبت شد
♦️مهمترین ماراتن سیاسی کشور در سال ۹۸، جمعه ۲ اسفندماه برگزار و ساعت ۲۴ همان روز به پایان رسید. براساس اعلام وزیر کشور ۲۴ میلیون و ۵۱۲ هزار و ۴۰۴ نفر که ۴۸ درصد بانوان و ۵۲ درصد آقایان در انتخابات مشارکت داشتند. در جزئیات آماری که امروز از سوی وزارت کشور درباره میزان مشارکت هر استان در انتخابات اعلام شد حکایت از آن دارد که کهکیلویه و بویراحمد بیشترین میزان مشارکت را با ۷۰.۶۶ درصد به ثبت رسانده است و تهران هم با ۲۶.۲۴ درصد، کمترین میزان مشارکت را داشته است.
♦️میزان مشارکت در ده استان بالای ۵۰ درصد بوده و ۱۶ استان هم مشارکت بین ۴۰ تا ۵۰ درصد داشته اند.کمترین میزان مشارکت نیز در استان های مرکزی، اصفهان، کردستان، البرز و تهران به ثبت رسیده است.
کمترین و بیشترین میزان مشارکت در ۱۱ دوره انتخابات مجلس چه قدر بوده است؟ در طول این سال ها، بیشترین میزان مشارکت به پنجمین دوره از انتخابات پارلمان باز می گردد. این دوره از انتخابات که در در تاریخ ۱۸ اسفندماه سال ۷۴ برگزار شد؛ مشارکت ۷۱ درصد بود و ۲۴ میلیون ایرانی پای صندوقهای رای رفتند.
♦️اما کمترین میزان حضور مردم در انتخابات به نام مجلس یازدهم ثبت شده است. در این انتخابات ۲۴.۵۱۲.۴۰۴ نفر در سراسر کشور پای صندوق رأی رفتند و آمار مشارکت ۴۲.۵۷درصد ثبت شد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️مهمترین ماراتن سیاسی کشور در سال ۹۸، جمعه ۲ اسفندماه برگزار و ساعت ۲۴ همان روز به پایان رسید. براساس اعلام وزیر کشور ۲۴ میلیون و ۵۱۲ هزار و ۴۰۴ نفر که ۴۸ درصد بانوان و ۵۲ درصد آقایان در انتخابات مشارکت داشتند. در جزئیات آماری که امروز از سوی وزارت کشور درباره میزان مشارکت هر استان در انتخابات اعلام شد حکایت از آن دارد که کهکیلویه و بویراحمد بیشترین میزان مشارکت را با ۷۰.۶۶ درصد به ثبت رسانده است و تهران هم با ۲۶.۲۴ درصد، کمترین میزان مشارکت را داشته است.
♦️میزان مشارکت در ده استان بالای ۵۰ درصد بوده و ۱۶ استان هم مشارکت بین ۴۰ تا ۵۰ درصد داشته اند.کمترین میزان مشارکت نیز در استان های مرکزی، اصفهان، کردستان، البرز و تهران به ثبت رسیده است.
کمترین و بیشترین میزان مشارکت در ۱۱ دوره انتخابات مجلس چه قدر بوده است؟ در طول این سال ها، بیشترین میزان مشارکت به پنجمین دوره از انتخابات پارلمان باز می گردد. این دوره از انتخابات که در در تاریخ ۱۸ اسفندماه سال ۷۴ برگزار شد؛ مشارکت ۷۱ درصد بود و ۲۴ میلیون ایرانی پای صندوقهای رای رفتند.
♦️اما کمترین میزان حضور مردم در انتخابات به نام مجلس یازدهم ثبت شده است. در این انتخابات ۲۴.۵۱۲.۴۰۴ نفر در سراسر کشور پای صندوق رأی رفتند و آمار مشارکت ۴۲.۵۷درصد ثبت شد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 نگاهی ساختاری و تطبیقی به جامعه اروپائی و ایتالیائی
♦️برونو بوزتتو Bruno Bozzetto انیماتور ایتالیایی متولد 3 مارس 1938 و خالق بسیاری از قطعات کوتاه ، عمدتاً از جنبه سیاسی و یا طنز است . مشهورترین شخصیت او ، یک مرد کوچک بدبخت به نام "Signor Rossi" (آقای روسی) است که در بسیاری از انیمیشن هایش به نمایش در آمده است. وی در سال 1990 نامزد دریافت جایزه اسکار برای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه انیمیشن بود.
♦️در سالهای اخیر ، بوزتتو در انیمیشنی ، با تفسیری شوخ و گرافیکی ظریف ، ویژگیهای ساختار فرهنگی و اجتماعی اروپا در مقابل ایتالیا را نشان داده است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐
♦️برونو بوزتتو Bruno Bozzetto انیماتور ایتالیایی متولد 3 مارس 1938 و خالق بسیاری از قطعات کوتاه ، عمدتاً از جنبه سیاسی و یا طنز است . مشهورترین شخصیت او ، یک مرد کوچک بدبخت به نام "Signor Rossi" (آقای روسی) است که در بسیاری از انیمیشن هایش به نمایش در آمده است. وی در سال 1990 نامزد دریافت جایزه اسکار برای دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه انیمیشن بود.
♦️در سالهای اخیر ، بوزتتو در انیمیشنی ، با تفسیری شوخ و گرافیکی ظریف ، ویژگیهای ساختار فرهنگی و اجتماعی اروپا در مقابل ایتالیا را نشان داده است.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐
🌐نماینده منتخب مردم تهران : من خبر داشتم که آقای خلخالی دارند زیاده روی می کنند. ایشان خیلی زود حکم صادر می کرد و عجله داشت
♦️سید مصطفی میرسلیم نماینده منتخب مردم تهران در مجلس یازدهم درگفت وگوئی اعلام کرد: آقای محمد صادق صادقی گیوی معروف به صادق خلخالی در کارهایش دقت نداشت و در برخی از اعدام ها زیاده روی انجام می گرفت البته معمولاً اینگونه افراط و تفریط ها در خیلی از انقلاب ها پیش می آید. اگر ایشان برخی از همین موارد اعدام را به تاخیر می انداختند و رسیدگی دقیق تری می کردند،آثار گرانبهایی را برای مردم در پی داشت.
آقای خلخالی علاقه داشتند بدون درنظر گرفتن جوانب امر و رسیدگی های لازم بسیاری از افسران شهربانی را اعدام کند. بدون اینکه به این موضوع توجه لازم داشته باشند که اصلاً این افراد نقشی در آزار و اذیت و شکنجه مردم داشتند یا خیر!
بالاخره بنده از پرونده این افراد باخبر بودم و به نوعی پرونده عملکرد این افسران در دست من بود و خبر داشتم که آقای خلخالی دارند زیاده روی می کنند. به خود ایشان هم می گفتم که مراقب باشید دچار خطا نشوید که البته ایشان خیلی زود حکم صادر می کرد و عجله داشت که این افراد را زودتر اعدام کند.
♦️اینطور فکر نمی کنم که ایشان سوء نیت داشت. روش ایشان روش درستی نبود. به لحاظ قضایی خیلی باید دقت کرد. بالاخره جان انسان ها محترم است و نمی شود که هر کسی را گرفت و بدون محاکمه دقیق اعدام کرد.
این جمله برای آقای خلخالی است که حالا اعدام می کنیم اگر بی گناه بود می رود بهشت.حتی بدتر از این کارها هم انجام می دادند. من خبر داشتم که برخی از همراهان ایشان برای اینکه مجوز ورود به یک خانه را بگیرند برخی از مواد مخدر یا موارد دیگر را به داخل منزل پرتاب می کردند و بعد به اهالی خانه می گفتند ما آمده ایم برای تفتیش و ... بالاخره این قبیل کارها، زیاده روی هایی بود که اوایل انقلاب صورت می گرفت.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️سید مصطفی میرسلیم نماینده منتخب مردم تهران در مجلس یازدهم درگفت وگوئی اعلام کرد: آقای محمد صادق صادقی گیوی معروف به صادق خلخالی در کارهایش دقت نداشت و در برخی از اعدام ها زیاده روی انجام می گرفت البته معمولاً اینگونه افراط و تفریط ها در خیلی از انقلاب ها پیش می آید. اگر ایشان برخی از همین موارد اعدام را به تاخیر می انداختند و رسیدگی دقیق تری می کردند،آثار گرانبهایی را برای مردم در پی داشت.
آقای خلخالی علاقه داشتند بدون درنظر گرفتن جوانب امر و رسیدگی های لازم بسیاری از افسران شهربانی را اعدام کند. بدون اینکه به این موضوع توجه لازم داشته باشند که اصلاً این افراد نقشی در آزار و اذیت و شکنجه مردم داشتند یا خیر!
بالاخره بنده از پرونده این افراد باخبر بودم و به نوعی پرونده عملکرد این افسران در دست من بود و خبر داشتم که آقای خلخالی دارند زیاده روی می کنند. به خود ایشان هم می گفتم که مراقب باشید دچار خطا نشوید که البته ایشان خیلی زود حکم صادر می کرد و عجله داشت که این افراد را زودتر اعدام کند.
♦️اینطور فکر نمی کنم که ایشان سوء نیت داشت. روش ایشان روش درستی نبود. به لحاظ قضایی خیلی باید دقت کرد. بالاخره جان انسان ها محترم است و نمی شود که هر کسی را گرفت و بدون محاکمه دقیق اعدام کرد.
این جمله برای آقای خلخالی است که حالا اعدام می کنیم اگر بی گناه بود می رود بهشت.حتی بدتر از این کارها هم انجام می دادند. من خبر داشتم که برخی از همراهان ایشان برای اینکه مجوز ورود به یک خانه را بگیرند برخی از مواد مخدر یا موارد دیگر را به داخل منزل پرتاب می کردند و بعد به اهالی خانه می گفتند ما آمده ایم برای تفتیش و ... بالاخره این قبیل کارها، زیاده روی هایی بود که اوایل انقلاب صورت می گرفت.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures