جمهورى سوم – Telegram
جمهورى سوم
3.1K subscribers
251 photos
44 videos
90 files
402 links
پژوهشى در بازسازی تفکر، عمل و سوژه انقلاب ۵۷


ارتباط از طريق
@atzenooar
Download Telegram
پایان حجاب در ایران
در اولین بهار پس از ژینا



🔴در مراحل گذر از پدرسالاری، «آزادی» منزلگاه‌های مختلفی را تجربه می‌کند. در آغاز عمده مردمان چنان به اسارت خو کرده‌اند که آزادی، بیان منفرد چند مجنون به نظر می‌آید. اندکی بعد که گروهی از نخبگان دل و جانشان به آزادی منور می‌شود آنرا سوغاتی می‌خواهند برای هموطنانشان که آزادشان کنند. «آزاد کردن» اما در این منزلگاه خود لاجرم ساختاری استکباری و اجباری و «استعماری» به خود می‌گیرد و همزمان هم خوی آزادگان را می‌آزارد و هم خوی بردگان را. «آزادسازی» که از مصدر منحوس «ساختن» در مرام دولتمردان و ایدئولوگها از قلب آزادی به تکنیک ساخته می‌شود، خود به بزرگترین مانع در راه آزادی، و عامل تولد و گسترش نفرین بنیادگرایی که فریاد گوشخراش هراس از آزادی پدرسالاران است مبدل می‌شود.

🔴مسیر آزادی‌خواهی نخبگان که اینچنین در دوراهی آزادسازی و بنیادگرایی مسدود می‌شود، آزادی در مسیر پربرکت تازه‌ای می‌افتد و آن خواست آزادی مردمان عادی و بویژه زنان بعنوان یک مطالبه حیاتی است. تا جاییکه می‌دانم چنین مسیری از فراگیری آزادی‌خواهی ویژگی خاص تجربه تاریخی کشور ماست و بر خلاف عمده جوامع است که در آن خواست آزادی از بالا به پایین جاری شده است. این تجربه خاص تنها در رژیمهای توتالیتری قابل تحقق است که می‌توانند سلطه و مداخله پدرسالارانه را به سطح شکنجه کردن شهروندان در جزئی‌ترین تصمیمات زندگیشان بکشانند.

🔴آزادی در چهارمین منزلگاه خود دیگر یک خواسته‌ی حیاتی نیست بلکه پنجره‌ای نورانی است که هر وقت اندکی گشوده می‌شود مرزهای جهان آزاد را که پیش از این در خانه‌ها و فرهنگ مجازی متولد شده، پدیدار می‌کند و توسعه می‌دهد. این وضعیتی است که جامعه ایران امروز در اولین بهار پس از جنبش ژینا دارد. با ضعیف شدن تهاجم سنگین سیاسی و مذهبی و خانوادگی علیه زنان، هرچه پیشتر می‌رویم بیشتر روشن می‌شود که تنها اقلیت بسیار محدودی از چادریها به حجاب باور داشته‌اند که حتی آنها هم با نسل‌های جوان و نوجوان خود بر سر از دست دادن جزئی‌ترین قلمروهای زنانه، دست و مو و آرایش و خنده و ورزش و بروز نشاط دخترانه، در جنگی ناموفقند.

♦️می‌توان به تدریج جرأت کرد و چنین نتیجه گرفت که تجربه دولتی شدن حجاب در ایران باعث شد که حجاب مذهبی سرنوشت به کلی متفاوتی در ایران در مقایسه با روند سکولاریزاسیون دیگر کشورهای مسلمان پیدا کند. در حالیکه زن مسلمان در حکومت سکولار عربی و ملّی، همچنان در گیر و دار گفتمان چپ پسااستعماری حجاب آنرا دفاع از بدن خود در برابر هجمه‌ی غربی و نوعی دفاع از هویت سنتی و قومی و فرهنگی قلمداد می‌کند، ایران با پشت سر گذاشتن دولت اسلامی یک فاز جلوتر رفته و توانسته به درکی درونی و بیواسطه نه فقط از پدرسالاری سیاسی بلکه از پدرسالاری مقدس و عمیق سنتی و مذهبی دست یابد. زنان ایرانی با عبور از دوگانه‌ی منسوخ اسلام و سکولاریسم مسیر تازه‌ی پساسکولار-پسا اسلامیستی تازه‌ای را به روی ایران گشوده‌اند که همچون تجربیات معاصر پیشین تأثیر آن بر تحولات آتی جهان اسلام در پیش خواهد بود.
👍21👎11🤬32😁2
از سال لیلا به سال برادران لیلا
تصمیم‌گیری در دوران زوال پدرسالاری


🔴«برادران لیلا» -که امیدوارم امکان خرید قانونی آن هم به زودی فراهم شود- فیلم بهنگامی‌ست درباره‌ پدرسالاری در منحط‌ترین دوران زوال آن و نشانه‌ای از پیشرویی اجتماعی و روشنفکری هنرمند ایرانی در مقایسه با دانشگاهیان که خود یکی از همان برادران لیلا هستند. به زبان فیلم اگر بخواهیم سخن بگوییم سال ۱۴۰۱ با جنبش ژینا سال لیلا بود و سال ۱۴۰۲ سال برادران لیلا که باید تصمیم بگیرند که با پدر و میراث پدر چه خواهند کرد.

🔴هرچه لیلا در شناخت ریشه مشکلات خانواده و راه برون‌رفت از باتلاق تباهی جمعی، خودآگاه و کنشگر است برادران او شخصیتهایی میان‌مایه، فاقد آگاهی، عاجز، بی‌جنم، وابسته و ناتوانند که آمادگی فکری و روانی فهم و همراهی با لیلا را ندارند. این ویژگی پدرسالاریست که در آن رؤیای اقتدار پدر، ضحاک‌وار برای بقای خود از جوانی و زنده‌گی فرزندان خود تغذیه می‌کند و لاشه‌ای بی‌اراده و فاقد توان تغییر از فرزندان خود به جا می‌گذارد. با اینکه فرزندان ذکور همواره خود را در رؤیای پدر شریک و ذی‌نفع می‌بینند، زن سهمی از جهان پوچ رقابت‌های فاسد میان پدرسالاران ندارد مگر آنکه از «دختر»ی که تنها وظیفه‌اش خدمت به پدر و برادران است به «مادر» زن‌ستیزی استحاله شود که معاون همه خیانت‌ها و استثمارهای پدر، و «متعلقه»‌ی رؤیای سادیستی اقتدار و بزرگی اوست. همین بیگانگی و مطرودشدگی زن در نظام پدرسالار است که او را به تنها سوژه‌ی ممکنِ طرح رؤیای خروج از سیاهچاله تاریخی پدرسالاری تبدیل می‌کند.

♦️در سال ۱۴۰۲ برادران لیلا هنوز در حال چرتکه انداختنند. در سال لیلا پدر بعد از عربده‌کشی همیشگی علیه لیلا به نام غیرت و ناموس و مقدسات، در گرو بودن سند خانه (یا همان تمامیت ارضی) را بهانه کرد و بازندگان را بازنده‌تر کرد. با این حال بر خلاف فیلم، برادران لیلا روی علیرضای «وسط‌باز» اجماع ندارند که عزا و عروسی روز مرگ پدر را به هم بیامیزد. دگرگونی یا بازسازی پدرسالاری، ایستادن در کنار لیلا یا مصادره‌ی اعتراضات او؛ مسأله‌ایست که برادران لیلا مسئولیت خطیر آنرا در این نقطه عطف بی‌بدیل تاریخی به دوش می‌کشند.
👍43👎30👏21🤔1
فقه به مثابه بسته‌بندی منجمد سعادت

🔴اینکه مجموعه قواعد و ضوابط ریاضی‌وار نمی‌تواند انسان را به فضیلت و کمال در هیچ یک از امور بشری برساند مسأله‌ایست که عقل سلیم آدمی به راحتی آنرا در هر زمینه و موضوعی درک می‌کند الا در امور دینی. آدمی به مدد تجربه به خوبی درک می‌کند که قواعد و ضوابط و چارچوبهای بسته‌ی دستورالعمل، تنها برای آموزش در مراحل صغارت از روی دست صاحبان فضیلت و کمال ساخته و پرداخته شده‌اند و هیچکسی به خبرگی در کاری نمی‌رسد مگر آنکه این شابلونها یا چرخهای کمکی را کنار بگذارد و خود مبتکرانه وارد عمل شود.

🔴این چارچوبهای آموزشی اگرچه بر طفل صغیر به عنوان تنها متدهای ممکن و خنثای دست‌یابی به اهداف عرضه می‌شود اما در مراحل بالاتر رشد، فرد بالغ درمی‌یابد که این بسته‌بندی به ظاهر منجمد خود شکل خاصی محصول معادلات ارزشی و قدرت و زمینه و تلقی خاص در آن مقطع تاریخی بوده و می‌تواند و باید مورد واسازی و تجدید نظر متناسب با موقعیتهای جدید قرار گیرد.

🔴اینکه فقه به مثابه چارچوبی از ضوابط ریاضی‌وار که معجزه‌آسا و بدون هیچ نسبت‌مندی با زمینه جهان انسانی موجب بهشت رفتن مکلف می‌شود بیش از یک خطای راهبردی نوعی انحراف در دین محسوب می‌شود. در واقع یک شابلون متصلب‌شده و مقدس‌نمای برگرفته از آرایش دینی خاصی در جوامع پدرسالار قرون میانه، ایمان و عمل صالح متصل به زمانه و زمینه را به اسارت خود درآورده است.

🔴اینکه چگونه چنین انحرافی فراگیر شده و فقه بر جای عمل خیر اخلاقی و سیاسی نشسته و آنرا به تمامی به محاق برده به ساختار پدرسالارانه تقلید شرعی بازمی‌گردد. در واقع اگر به زبان هابرماس سخن بگوییم تقلید، جامعه دینی را به دو گروه دینداران زیست‌جهانی یا روحانیون و مکلفان سیستمی یا توده مردم تقسیم می‌کند که این دومی به واسطه صغارت ازلی و ابدی هرگز به جایگاه اختیار و ایمان و عمل صالح نمی‌رسد بلکه زیست ماقبل انسانی او تقلیدی از رفتار ادوار کهن زندگی دینی است. علوم اسلامی یعنی فلسفه اسلامی و عرفان و موعظه و خواندن سیره هم این ساختار را نمی‌تواند تغییر دهد چون همه در جهان مادون تفکر و اختیار به نحوی عقیدتی و کلامی بر مقلد مکلف عرضه می‌شود. در تلقی پیشرفته‌تری از ولایت و مرجعیت، این طبقه از روحانیت صاحب امتیاز دینداری زیست‌جهانی به تنها «یک مرد» منحصر می‌شود.

♦️در این ساختار معنادار کردن مجدد دین نهضت مقاومت رادیکالی علیه بنیادگرایی فقاهتی است که نمی‌گذارد تفاوت میان سعادت بسته‌بندی منجمدشده با فعل زنده‌ و آزاد فضیلتمندانه مشخص شود. مجال تفصیل آن نیست که زنان بخاطر اتصال دائمی خود به زنده‌گی‌ در جریان و وضع و «حال» کنونی در مقابل استعلاجویی و تجرد مردانه، مهمترین پایگاه این نهضت بازمعنابخشی به دین قالبی‌شده‌ی بی‌ارتباط با زندگی یا به تعبیر بهتر استثمارکننده‌ی زنده‌گی محسوب می‌شوند. دین احیاشده‌ی زنانه‌ای که می‌رود جایگزین بنیادگرایی فقاهتی منسوخ در ایران آینده گردد.
👍236👏2👎1
🔺هیچ چیز بهتر از تصویر مرد مذهبی متعصب و مستأصلی که در نوروز ۱۴۰۲ سطل ماست بر موی دختر ایرانی و روسری مادرش برمی‌گرداند، پوچی «سنت» ما را آشکار نمی‌کند. سنتی که معناداری اخلاقی کل بنای اجتماعی خود را از زن‌ستیزی می‌گیرد و اگر اینرا از آن بگیریم فرو می‌ریزد.

تمام دستاورد سنت سه نهاد «خانواده، دین و دولت» است که سه ستون اصلی پدرسالاری را تشکیل می‌دهند و هر سه در تحلیل نهایی بر انقیاد و طرد زنان استوارند. خواهید دید که در شب‌های قدر امسال هم بیش از هرسال پیام روحانیون حکومتی هرزه‌نمایی زنانگی و بسیج غیرت مردان خواهد بود.

در واقع بیش از این چیزی در چنته ندارند که بخواهند عرضه کنند. به همین دلیل است که بنیادگرایی از سفاک آل‌سعود می‌گذرد اما از زنی که در حجاب شدن را نمی‌پذیرد نه.

در عین حال اما از این «سنت» گریزی نیست همانقدر که برده آفریقایی نمی‌تواند از سیاهی پوستش فرار کند. این ماییم که باید «دگرگون» شویم تا آنچه درونمان بود اما سرکوبش کردیم بالا بیاید. زنان دارند به جامعه مذکر ایرانی کمک می‌کنند که از پیله سنت بیرون بیاییم. این تنها سوژه‌های نجات ایستاده در آستانه تاریخ تاریک دیروز و روشنایی فردا...
👎76👍726🤔2🤬2
رخداد_زن،_زندگی،_آزادی_و_نبرد_بر_سر_تسخیر_فضا_حامد_طاهری_کیا.pdf
1.7 MB
🔺مقاله خواندنی دوست و همکار عزیز دکتر حامد طاهری کیا با عنوان «رخداد زن، زندگی، آزادی و نبرد بر سر تسخیر فضا» منتشرشده در فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات


حامد کیا در این مقاله می‌کوشد جنبش ژینا را بصورت تلاشی برای بازپس‌گیری فضا یا ملأ عام اسلامی توسط فرهنگ اندرونی و طرد شده‌ی خانه‌ها توضیح دهد. تأکید او بر اهمیت استراتژیک مدیریت فضا در استقرار دولت اسلامی بسیار مهم است که به عقیده من البته باید با رویکردی فمینیستی تقویت شود.
در واقع به گمان من «بیرون آمدن زن از زیر حجاب» چنان شکافی در فضا و زمان اسلامی پدید می‌آورد که قابل توضیح صرف با تضاد فرهنگی خانه و خیابان در چهار دهه اخیر نیست. خروج زن بر الزام سیاسی و اخلاقی حجاب که دین و دولت و خانواده پدرسالار قرن‌ها بر او تحمیل کرده‌اند نه تنها عرصه عمومی که اندرونی، و نه تنها اندرونی خانه‌ها که روان و ذهن تاریخی دینداران را با شکافی بنیادین روبرو کرده. سنت دینی موجود ثبات و قرار حیثیتی و اخلاقی خود را از جنسی کردن زن و گناه شمردن مواجهه با زنانگی می‌گیرد و به همین دلیل بی‌حجابی زلزله‌ای در ارکان وجودی اوست که با هیچ نافرمانی دیگری قابل مقایسه نیست.
👍12👎4
🔺نشست تخصصی «جامعه‌شناسی و تکنولوژی؛ معرفی چهار رویکرد در مطالعات تکنولوژی معاصر» با ارائه محمدحسین بادامچی، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲، مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور (چکیده در پست بعدی)
👍1
جامعه‌شناسی و تکنولوژی:
معرفی چهار رویکرد در مطالعات تکنولوژی معاصر


محمدحسین بادامچی – عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت عتف

📝چکیده ارائه:
در این ارائه با بررسی جایگاه تکنولوژی در جامعه‌شناسی و سیر تحولات نظریه اجتماعی در چهار رویکرد مهم از قرن نوزدهم تا کنون، می‌کوشم توضیح دهم که بررسی «رابطه دوسویه میان تکنولوژی و جامعه» موضوع بسیار تازه‌ای در جامعه‌شناسی و مطالعات تکنولوژی است. در رویکرد اول جامعه‌شناسی و تکنولوژی هردو ذیل «علم» قرار دارند، دوگونه از «علم کاربردی» که مهندسیِ طبیعت، انسان و جامعه را در مسیر «عقلانی شدن جهان» بر عهده دارند. در این رویکرد پوزیتیویستی-تکنوکراتیک، تکنولوژی و جامعه هیچیک هستی مستقلی ندارند و بخشی از مسیر رشد خطی و انباشتی عقلانیت علمی و پیشرفت سازمان کارآمد صنعتی شدن هستند. در رویکرد دوم که متأثر از مارکس آغاز و به هایدگر و الول ختم می‌شود، تکنولوژی به تدریج از زیر سایه علم خارج می‌شود و به عنوان عامل مستقلی در شکلدهی جوامع شناخته می‌شود. این رویکرد جبرانگارانه به تکنولوژی بر تأثیر یکسویه تکنولوژی بر جامعه تأکید دارد و آنرا در دو سویه کاملاً متضاد تکنولوژی‌شیفتگی (مدافعان توسعه، جامعه پساصنعتی و کارآفرینی) یا تکنولوژی‌هراسی (مکتب فرانفکورت، سنت‌گرایان) بروز می‌دهد. در رویکرد سوم که بعد از تحولات معرفت‌شناختی دهه 1960 میلادی و تنها در دهه 1980 به بعد امکان بروز می‌یابد با نقد توأمان دو رویکرد قبلی و همچنین ابزارانگاری ایدئولوژیک، تأثیر جامعه و فرهنگ بر تکنولوژی برای اولین بار شناخته می‌شود که نقطه تولد رشته جدید «مطالعات علم و فناوری» و برساخت‌گرایی اجتماعی تکنولوژی است. رویکرد چهارم بسیار متأخر است و با تلفیق رویکردهای قبلی با نظریات انتقادی پسامدرن می‌کوشد پیچیدگی رابطه دوسویه میان تکنولوژی و جامعه را به نحوی انتقادی، انضمامی و در عین حال تئوریک و ساختارمند مورد بررسی قرار دهد. اندرو فینبرگ و نظریه انتقادی تکنولوژی او و برخی مطالعات فمینیستی تکنولوژی الگوهای پیشروی رویکرد چهارم هستند. لازم به ذکر است که فضای مهندسی، مدیریت و سیاستگذاری علم و تکنولوژی در ایران هنوز در رویکرد اول و فضای علوم انسانی ایران عمدتاً تلفیقی از رویکردهای پوزیتیویستی و ذات‌گرایانه اول و دوم است و آشنایی با تحولات جدید در رویکردهای سوم و چهارم به دلایل متعددی حاصل نشده است.
👍61
ایران در بزنگاه تاریخی سقوط به شرق
در اهمیت ژئوپلتیک جنبش ژینا


🔴به یونانیان منسوب است که معتقد بودند آسیایی‌ها بربرهایی بالطبع برده‌خو هستند که تاب تحمل آزادی ندارند. آنها سلطنت مشهور ایرانشهری را به حق «یک جمهوری یک‌نفره» می‌نامیدند. همین ادعاها را غربی‌ها در دوره مدرن تکرار کردند و استعمار اقوام عقب‌مانده توسط ملل متمدن را رقم زدند. در چند دهه اخیر ادوارد سعید متأثر از فوکو کلیت این شرق‌شناسی را گفتمانی معیوب و برساخته‌ای برای اعمال سلطه غرب بر شرق دانست. ساختار دانش-قدرت یکپارچه‌ای برای اعمال امپریالیسم.

🔴ادوارد سعید از طرح این نقد نافذ می‌خواست بگوید که این برچسب ناروایی است که غرب بر پیشانی شرق چسبانده و حال آنکه شرق هم شایسته‌ و مستعد آزادی و مشارکت در تمدن است. ادوارد سعید اما احتمالا هرگز به مخیله‌اش خطور نمی‌کرد که گفتار ضداستعماری خود او به نحوی توسط غرب‌ستیزان و مبارزان استقلال‌طلب یا به تعبیر خودشان محور مقاومت علیه امپریالیسم وارونه شود که همان ادبیات تحقیرآمیز علیه شرق به بیانیه‌ی افتخارآمیز و مقدس اتباع عقب‌مانده‌ی شرقی تبدیل شود.

🔴امروز ما مردمان شرق عالم، از چین تا عربستان و روسیه به جای آنکه از استعمارگران غربی با لحنی تحقیرآمیز بشنویم که نابالغانی هستیم که ذاتا تاب آزادی نداریم و جد اندر جد در زندان بردگان زیسته‌ایم آنرا هر روز از زبان حاکمان خود می‌شنویم اما اینبار با لحنی تفاخرآمیز به این جهل و محرومیت تاریخی. در واقع در این گذار از نسل قرن نوزدهمی ملل مسلمان و شرقی استعمار شده به دولت-ملتهای استقلال‌یافته و رهبران مقاومتهای بنیادگرایانه و ناسیونالیستی ضد امپریالیستی، چیزی به غایت اساسی تغییر کرده است: آنها استعمارزده و تحقیرشده اما در تمنای آزادی و مدنیت و دستیابی به کرامت گمشده‌ی انسان
بودند و تاریخ جهل دینی و پدرسالاری ارتجاعی را لکه ننگی بر دامان خود می‌دیدند؛ اینها استقلال‌یافته اما بیزار از آزادی و کرامت انسانی و مفتخر به تاریخ جهل و پدرسالاری. نسل حاکمان کنونی شرق جملگی گذشته و آینده تمدن‌های غیرغربی را تاریخ تسلیم و اطاعت توده برده‌خو از پیشوایان مقدس می‌دانند و آزادی و انسان بودن را سمّ فاسدی که با بادهای غربی به سرزمینهای شرقی می‌وزد و باید در برابرش دیوارها کشید تا از «خانواده ، دین و دولت» این دستاوردهای بزرگ شرق صیانت کرد.


♦️نسل قرن بیست و یکمی کنونی در ایران در موقعیت سرنوشت‌سازی پس از آزادیخواهی و حقوق‌طلبی بیدارشدگان قرن نوزدهمی و اقتدارگرایی و تمدنگرایی پدران غرب‌ستیز قرن بیستمی حاکم قرار دارد. نسل پدران به هر نحوی که بتواند دارد می‌کوشد که ایران را در سرزمین سلاطین شرق ادغام کند و ظاهراً غربیهای نژادپرست نیز مثل همیشه بی‌علاقه نیستند که کار و بار بربرها را به توحش خودشان واگذارند و درست بودن ادعاهایشان را اثبات کنند. این بزنگاهی تاریخی در زورآزمایی میان دولت و ملت است که در یک قرن پیش رو در کنار توتالیتاریسم چین و روسیه و عربستان پشت دیوارهای جهان متمدن غرب می‌ایستیم یا با تقلای پیش‌بینی‌ناپذیر سوژه نوظهور زنانه، ناحیه تمدنی تازه‌ای از دل سیاهچاله تاریک بنیادگرایی و پدرسالاری ظهور خواهد کرد.
👍31👎17👏2🤨1
جمهورى سوم pinned «از سال لیلا به سال برادران لیلا تصمیم‌گیری در دوران زوال پدرسالاری 🔴«برادران لیلا» -که امیدوارم امکان خرید قانونی آن هم به زودی فراهم شود- فیلم بهنگامی‌ست درباره‌ پدرسالاری در منحط‌ترین دوران زوال آن و نشانه‌ای از پیشرویی اجتماعی و روشنفکری هنرمند ایرانی…»
🔺خدا رحمت کند دکتر عماد افروغ را...
👍22👎2
🔺پنل مقدماتی از سلسله نشست‌های «نخبگان و مسأله هویت» که در همکاری مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بنیاد ملّی نخبگان به ترتیب زیر برگزار می‌شود:

1️⃣پنل مقدماتی (با ارائه دبیران کارگروه‌های ششگانه)/ دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۲/ ساعت ۱۴ تا ۱۷
2️⃣کارگروه مهندسی (دبیر پنل: دکتر محمدحسین بادامچی)/ دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲/ سه پنل صبح و بعداز ظهر
3️⃣کارگروه علوم انسانی و اجتماعی (دبیر پنل: دکتر رضا ماحوزی)/ دوشنبه یکم خرداد/ سه پنل صبح و بعد از ظهر
4️⃣کارگروه حوزه‌های علمیه و علوم اسلامی (دبیر پنل: دکتر محمدتقی موحد ابطحی)/  دوشنبه ۸ خرداد/ سه پنل صبح و بعد از ظهر
5️⃣کارگروه علوم پایه (دبیر پنل: دکتر مسعود سعیدی طوسی)/ دوشنبه ۲۲ خرداد/  سه پنل صبح و بعد از ظهر
6️⃣کارگروه پزشکی (دبیر پنل: دکتر جبار رحمانی)/ دوشنبه ۵ تیر/ دو پنل صبح و بعد از ظهر
7️⃣کارگروه هنر (دبیر پنل: دکتر محمدعلی مرادی)/ دوشنبه ۱۹ تیر/ دو پنل صبح و بعد از ظهر
8️⃣پنل جمع‌بندی (با ارائه دبیران کارگروه‌های ششگانه)/ دوشنبه ۲۶ تیر/ ساعت ۱۴ تا ۱۷
👍31
Audio
🔺«جامعه‌شناسی و تکنولوژی؛ معرفی چهار رویکرد در مطالعات تکنولوژی معاصر» ارائه محمدحسین بادامچی در مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، ۲۷ فروردین ۱۴۰۲ (چکیده)
👍1👏1
Audio
🔺«بحران هویت نخبگان: شکاف میان نخبگان علمی و نخبگان قدرت در ایران پس از انقلاب» ارائه محمدحسین بادامچی در پنل مقدماتی از مجموعه نشست‌هایی نخبگان و مسأله هویت، ۲۸ فروردین ۱۴۰۲، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی

در این ارائه کوتاه کوشیدم توضیح دهم که نخبه ایرانی معاصر عضو طبقه‌ایست که تبار آن به ابتدای قرن نوزدهم و اوین اعزام دانشجویان به فرنگ باز می‌گردد، تا سال ۱۹۷۹ مداوما بعنوان یکی رکن اصلی علمی و سیاسی مدرنیزاسیون رشد کرد اما با پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع انقلاب فرهنگی تداوم نیافت و بیرون نظام سیاسی اسلام‌گرا قرار گرفت. از این حیث عدم مشارکت سیاسی نخبگان، فقدان گردش نخبگان و دانش‌بنیان نبودن حکمرانی و به تعبیر بهتر مخالفت نظام سیاسی با این سه، ریشه بحران هویت نخبگان ایرانی‌ست که به دو واکنش مهاجرت و سرخوردگی انجامیده است.
👍3
اتلاف عمر

مردم ایران دو سده است که در تقلای ترقی، رشد، توسعه و پیشرفت‌اند اما هرچه بیشتر دویده‌ایم کمتر به آن رسیده‌ایم که هیچ، با ایدئولوژیک کردن ارتجاع معلوم نیست که چقدر هم عقبتر رفته‌ایم.

همیشه فکر می‌کنم که نقطه مقابل ترقی و رشد و توسعه و پیشرفت و کمال که ما گرفتار آنیم چیست؟ زوال؟ انحطاط؟ رکود؟ تعلیق؟ عقب‌ماندگی؟ نه، هیچیک از اینها نمی‌تواند وصف درستی برای وضعیت کنونی ما باشد.

آخر در جهان سنت ما آزادی نبود، عدالت نبود، حقوقی نبود، انسان نبود، نظام ولایت و صغارت دائمی بود؛ ولی پدرسالاری توتالیتر نبود، زندگی شکنجه نبود، بقا آرمان نبود، بالاخره انسان‌ها مثل گوسفند و پرنده و موش و گرگ هم شده زندگی‌ای برای خودشان فراهم می‌کردند نه اینکه فقط کفتارها باقی بمانند. زندگی سنتی «زنده‌گی» نبود اما بن‌بست، دویدن روی تردمیلی از گرانی و حکومت مرگ‌خواران هم نبود.

تنها وصفی که می‌یابم «اتلاف عمر» است آن هم نه وضعی که حادث شده بلکه به نحو سیستماتیک و هوشمند آن. جوانی ما دهه شصتی‌ها و هفتادی‌ها و هشتادی‌ها مثل سرمایه‌‌ی یخ‌فروش به تاراج شعله‌ی جهنم رفت.
فرزندانم دهه نودی هستند. تا اطلاع ثانوی عمر و جوانی ما بی‌ارزش‌ترین کالای این سرزمین است. همه فکر و ذکرم اینست که برای «نجات» آنها کاری بکنم…
👍12👎6😢6🤔1
🔺دومین نشست از سلسه نشست‌های آسیب شناسی، بررسی مسائل و ارائه راهکارهای پیشنهادی در موضوع «نخبگان مهندسی و مسئله هویت» روز دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ماه از ساعت ۱۰ تا ۱۷ در محل تالار فارابی مؤسسه با همکاری بنیاد ملّی نخبگان برگزار می‌شود.
 (پخش آنلاین در b2n.ir/iscs )

🟥دبیر نشست: دکتر محمد حسین بادامچی

🔺پنل صبح ـ ساعت ۱۰ تا ۱۲
با حضور دکتر ناصر باقری مقدم؛ سرپرست قائم مقام بنیاد ملی نخبگان
دکتر علی محمد سلطانی؛ رئیس صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور
دکتر علی نقی مشایخی؛ استاد بازتشسته دانشکده مدیریت دانشگاه شریف
دکتر محمد جواد اسماعیلی؛ عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات بنیادین علم و فناوری

🔺پنل ظهر ـ‌ ساعت ۱۳ تا ۱۵
دکتر مصطفوی تقوی؛ معاون فرهنگی دانشگاه صنعتی شریف
اسماعیل خلیلی، پژوهشگر علوم اجتماعی
یاسر خوشنویس؛ پژوهشگر و مترجم مطالعات فناوری

🔺پنل عصر ـ ساعت ۱۵ تا ۱۷
دکتر سید حسن حسینی سروری؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف
دکتر غلامرضا ذاکرصالحی؛ عضو هئیت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی
دکتر صابر جعفری؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی


📣گزارش و صوت نشست اول در اینجا منتشر شد
👍41👏1
Audio
🔺ارائه محمدحسین بادامچی در کارگروه مهندسی از مجموعه نشست‌های نخبگان و مسأله هویت با عنوان «هویت نخبگی، دانشگاههای نخبه‌پرور و الگوی توسعه: یک بحران سه‌لایه در مشارکت نخبگان ایرانی»، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با همکاری بنیاد ملی نخبگان

در این ارائه کوشیدم توضیح دهم که نظام علم، تکنولوژی و آموزش عالی در ایران پیش از انقلاب ذیل چتر واحد گفتمان توسعه، با دولت و نظام حکمرانی و برنامه‌ریزی هماهنگی کاملی داشت و فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های اصلی و همینطور بورسیه‌های ممتاز بویژه در رشته‌های مهندسی، همان نخبگان نوسازی و هسته اصلی طبقه متوسط مدرن در ایران محسوب می‌شدند که موتور پیشران توسعه ایران بود. اما پس از پیروزی انقلاب وقوع انقلاب فرهنگی عملا این پیوستگی را تعمدا از هم گسست و منطق علمی را از منطق اداره و مشارکت در نخبگان قدرت جدا کرد. از این حیث جمهوری اسلامی با جایگزین کردن سیاست «هدایت نخبگان» به جای «مشارکت نخبگان» عملا آنها را از مسیر حرکت جامعه ایرانی طرد کرده است و در مقابل حلقه‌ی ایدئولوژیک، کوچک و بسته‌ای از نخبگان قدرت مورد اعتماد خود را جایگزین آنها کرده است.
👍2👎1
برهنگی به منزله شاخص امنیت اجتماعی

🔴از چارچوب طرز تلقی بیمارگونه دینداری پدرسالارانه و زن‌ستیز که بلافاصله برهنگی را با تصوری پورنوگرافیک از وجود زن و خیالات فاسد جنسی خود درمی‌آمیزد اگر بگذریم، برهنگی معنای مشخصی در زبان فارسی دارد و آن «بی‌حفاظی» و «بی‌نیازی به پرده‌پوشی» است. همین معنا در اصطلاح انگلیس to be naked انگلیسی هم وجود دارد و در مواقعی استفاده می‌شود که کسی ترسی از مورد سوء استفاده قرار گرفتن ندارد و گارد خود را کنار می‌گذارد. در زبان فارسی هم «از حجاب بیرون آمدن» ،«پرده را کنار زدن»، «نقاب را برداشتن» ، «کشف کردن» و مسأله‌ای را «لخت و عریان بیان کردن» همگی تعابیر مثبتی‌ست که همین معنا را در خود دارد که آدمی در عمده موقعیتهای حیات خود از تعرض و دست‌درازی دیگران در هراس است و زره به تن می‌کند، و تنها در معدود لحظاتی از زندگی که احساس آرامش می‌کند، زره خود را کنار می‌گذارد و بدن و روان انسانی خود را درمی‌یابد.

🔴برهنگی و از حجاب بیرون آمدن در این جهان تاریک و ناامن پدرسالار، آرمانی از امنیتِ موعود است که بسیار بعید می‌نماید. از جمله در احادیث گفته می‌شود که زمانیکه مهدی موعود ظهور کند هراس از همنوع آنچنان از زمین رخت برمی‌بندد که یک زن تنها با همه زیورآلات خود تنها و حتی در شب می‌تواند مسافت‌های بزرگی را سفر کند بی‌آنکه نیازمند صدها حاجب و قیم برای حفاظت از او در برابر هرزگان و رهزنان باشد. در مقابل این رؤیای زنانه، اخلاقی و مدنیِ امنیت، اما فانتزی فاسد و هرزه‌ی مردانه قرار دارد که بهشت را به مثابه حرمسرای بزرگی از زنان فاحشه‌ای تصویر می‌کند که هیچ سوژگی و غیرتی از خود ندارند و صبح و شب در کار تمکین جنسی از مردان مؤمنانند.

♦️جهان اسلامی نزاع بزرگ و البته نابرابری میان این دو نیروست: نیروی انسانی زنانه‌ای که امنیت اجتماعی برای زنان را روی همین زمین جستجو می‌کند و نیروی هرزه‌ی مردانه‌ای که نمی‌تواند جهانی را تصور کند که زنان در آن امنیت داشته باشند و انسانها در آن بدون حفاظ و بی‌هراس از تعرض غیر با هم روبرو شوند بلکه برعکس بنیان ناسوت زمینی و ملکوت آسمانی خود را بر همین ساختار تجاوزگری مردانه و ترس و فرار و قربانی شدن و صغارت دائمی زنانه استوار کرده‌ است. دینداری در این دومی به سطحی از قساوت و شناعت اخلاقی می‌رسد که در این روزها می‌بینم: ابراز ناراحتی و عصبانیت شدید و پرخاشگری و خشونت از اینکه زنان و دختران ایرانی چنان امنیت یافته‌اند که بدون حجاب از خانه‌هایشان بیرون بیایند!
👍36👎17👏3😁2🔥1
تمدن عاریتی ایرانی
چگونه «زندگی کردن» را از یاد برده‌ایم و به در بنجلی زیستن عادت کرده‌ایم


🔴زندگی خوب کیفیتی است که ثمرات و امتیازات و منافعی به بار می‌آورد مثل ثروتمند شدن، قدرتمند شدن، منزلت یافتن و از نگاهی اخروی به بهشت رفتن. ما ایرانیان این ثمرات و امتیازات و منافع را در زندگی شخصی و جمعیمان می‌خواهیم اما چندان حوصله اینرا نداریم که بپرسیم این کیفیت‌ها در اصل چگونه حاصل می‌شوند. موقعیت ما در نسبت با همه چیز موقعیت «عقب‌ماندگی» است و محال است که در این موقعیت، کسی امکان فهم دست اول از جهان را بدست آورد. موقعیت عقب‌ماندگی هدفگذاری، برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری روی تکنیک‌ها را ایجاب می‌کند که سریعا باید اجرایی شود. تقریبا همه عمر فردی و جمعی ما سالهاست که تلف می‌شود تا در چنین مدارجی جلوتر رویم اما در ازای آن وضع مادی و روانی فردی و جمعیمان است که در طول تاریخ هر روز تباهتر می‌شود.

🔴تنها در نظر به غرب نیست که ما اینطوریم. در نسبت با اسلام هم همین است. حتی در نسبت با گذشته‌ی خودمان هم همین حالت را داریم. مسأله تنها تمدنی و جمعی نیست، در زندگی شخصیمان هم مدام در حال مقایسه خود با اطرافیانمان هستیم و به دنبال مسیرهای خطی و سرراست که بتوانیم این عقب‌ماندگی مزمن را جبران کنیم. ما سرشار از حس تحقیرشدگی، بیهودگی، گناهکاری و شرمندگی هستیم. از وسواس‌های نجس‌پاکی یا اشکال سکولار بهداشتی آن، تا دقتهای احمقانه سادیستی والدین برای خوب درس خواندن بچه‌هایشان، از فشار بیمارگونه‌ای که برای پرهیزکاری جنسی مردان بر مو و بدن دختران و زنان وارد می‌کنیم تا این همه اسناد و نقشه‌ها و سیاستهای بالادستی و شاخص‌گذاریهای بوروکراتیک برای کنترل جامعه و فشار بر فرودستان همه نشان از موقعیت بیمار جامعه‌ای دارد که همیشه از خود متنفر است و با فانتزی یک صورت آرمانیِ دیگر که وجود ندارد زندگی می‌کند. از حضرت آقای هشتاد و چند ساله گرفته تا اطفال صغیر ما چون در آینه می‌نگریم کس دیگری را می‌بینیم. ما هیچوقت آینه را دوست نداشته‌ایم چون زندگی کردن را از یاد برده‌ایم.

🔴از مهمترین نشانه‌های تباهی ما خلط «کیفیت» با «موفقیت» است. رسماً در جامعه‌ای سرتاپا بنجل زندگی می‌کنیم که هیچ چیز در آن اصالت و کیفیتی ندارد. غربیها را متهم می‌کنیم که بنگاه‌های اقتصادیشان برای طمع و پولدار شدن است، سیاستمدارانشان تشنه قدرت و سلبریتی‌هایشان تشنه شهرتند و جوانانشان صبح و شب در پی شهوت؛ ولی واقعیت این است که همه اینها اوصاف خود ماست: یک کارآفرین واقعی در یک اقتصاد رقابتی محتمل است که پولدار شود ولی کاسب عاریتی جهان سومی هرچقدر هم که بکوشد پولدار شود نه کارآفرین می‌شود و نه به این راحتی‌ها به پول می‌رسد. یک سیاستمدار درست در یک سیستم دموکراتیک محتمل است که به قدرت برسد ولی رجل سیاسی قلّابیِ ما هر چه بکوشد به قدرت برسد سیاستمدار نمی‌شود و قدرتی هم که شاید به وصالش برسد سراب است و بقایی ندارد. شهرت سلبریتی حاصل وجود نو و خلق تازه‌ایست که او به جهان عرضه کرده اما سلبریتی عاریتی جهان سومی هرچقدر هم برای شهرت بدود کالای فیک فستیوال‌های هنری جهان است. در فقره آخر جالب آنکه زن مسلمان را سراپا عورت دانسته در حجاب می‌کنیم اما شکایت پورن‌استار آمریکایی از نگاه چپ دونالد ترامپ قدرتمندترین مرد آن دیار را نشان شهوت‌پرستی آنان و بی‌حرمتی زن در غرب می‌دانیم!

🔴این فقط در نگاه به غرب نیست و مسلمانیمان هم همین است. اسلام تقلیدی ما هنوز به این درجه از بلوغ نرسیده که بفهمیم آدم صالح است که به ثواب می‌رسد و آمرزیده می‌شود و نه آنکه به دنبال ثواب است به صلاح می‌رسد. ثواب و آمرزش و بهشت نسبت به دینداری شاخص پسینی است که بعد از ارزیابی عمل عیار آن مشخص می‌شود و نه پیشینی که معیار نقشه‌کشی فقهی فعل دینی شود و اینچنین ایمان را هم از اصالت بیندازد.

♦️اینچنین است که همه چیزمان عاریتی و بنجل است. نمی‌دانم از کی و کجا ولی زندگی کردن را قرنهاست که در این مملکت فراموش کرده‌ایم و به در بنجلی زیستن عادت کرده‌ایم...
👏15👍7👎42
Audio
🔺ارائه یاسر خوشنویس درباره «منبر، فیلترینگ و استارلینک»؛ بحثی درباره بنیان‌های الهیاتی تکنولوژی ارتباطی و فیلترینگ در ایران
👍6😢2
نوح هراری و هشدار نسبت به ادعای نبوت هوش مصنوعی

🔴نوح هراری اندیشمند و نویسنده مشهور اسرائیلی سخنرانی‌ای چند روز پیش داشته در Frontiers Forum با موضوع «هوش مصنوعی و آینده بشریت». او در این سخنرانی مهمترین تهدید هوش مصنوعی را نه سوپرترمیناتورها و ربات‌های خودکار کشتار انبوه، بلکه رسیدن هوش مصنوعی به توانایی تقلید زبان، دستکاری فرهنگ و در نهایت ابداع دین می‌داند. از نظر هراری هوش مصنوعی فاصله زیادی با تسلط کامل بر زبانهای انسانی ندارد و در این مرحله نیاز نیست که ربات‌ها با انسانها بجنگند بلکه مثل همیشه‌ی تاریخ انسانها، خود بر سر توهمات و اسطوره‌ها و مقدسات و تعصباتشان با همدیگر خواهند جنگید با این تفاوت که اینبار دین و فرقه‌های جدیدشان ساخته‌ی دست انسان نیست. خدای ابرهوش مصنوعی نویسنده کتاب مقدس آنان خواهد بود.

🔴هشدار هراری اگرچه به ظاهر در جهت نقد هوش مصنوعی است، اما اگر خوب و دقیق بنگریم بحثی‌ست درباره «امکان بازگشت و مهندسی دین» در جوامع دموکراتیک و سکولار غربی توسط هوش مصنوعی. با این حساب تمام آن رعب و وحشتی که هراری از این مسأله ابراز می‌کند موضوعیست که ما ایرانیان در چهل سال اخیر با گوشت و پوستمان درگیر آن هستیم. همانطور که در یادداشتهای متعددی* مطرح کردم به تعبیری می‌توان چنین گفت که نظریه ولایت مطلقه فقیه در واقع تئوری و سازه‌ی عملی مهندسی دین برای ایجاد یک دولت تمامیت‌گرا و تولید منقادترین ملت تاریخ است. دینی که بصورت متصلب و جزمی و اعتقادی بر پیروان عرضه می‌شود اما ساخته و پرداخته‌ی کارخانه‌ی ولایت مطلقه است.

♦️از این منظر و در یک لایه عقبتر، تجربه ایرانی بنیادگرایی و دولت دینی به ما می‌گوید که مسأله حتی دین هم نیست، چرا که دین نیز مثل همه مقولات دیگر انسانی، اعتباری و برساخته‌ی جامعه است و از منطق تحولات تاریخی و قدرت تبعیت می‌کند اما کلید رمزخوانی و رمزگذاری آن همیشه در انحصار یک گروه اندک حفظ شده است. بنابراین مسأله نه هوش مصنوعی است و نه پدیداری امکان بازگشت و مهندسی دین بلکه مسأله‌ای سیاسی است: آیا همگان می‌توانند به جعبه سیاه هوش مصنوعی و دین و دولت دسترسی داشته باشند یا چون همیشه تاریخ، جوامع به دو طبقه فرماندهان و فرمانبران تقسیم خواهد شد؟


*در همین باره در این کانال:
فقه به مثابه بسته‌بندی منجمد سعادت
دوباره اسلام ناب، نقدی بر ذات‌گرایی دینی
اسلام سیاسی یا سیاست دینی
دین و قدرت
ارشاد یا افساد (درباره تبدیل دین به تکنیک)
👍212👎2