جمهورى سوم – Telegram
جمهورى سوم
3.1K subscribers
251 photos
44 videos
90 files
402 links
پژوهشى در بازسازی تفکر، عمل و سوژه انقلاب ۵۷


ارتباط از طريق
@atzenooar
Download Telegram
در این گفتگو می‌کوشم تبیین کنم که ریشه تبعیض جنسیتی در خانواده و جامعه، نه تفاوت‌های جنسیتی بلکه ساخت قدرت معیوبی به نام «پدرسالاری» است و آنچه کج‌فهمی‌های جنسی یا کلیشه‌های جنسیتی نامیده می‌شود از آن جهت مخدوش است که گفتمان مقوم این ساخت قدرت است که مردان را به اربابان و زنان را به عروسکهای جنسی استحاله می‌کند و همانقدر که ضد زن است ، ضد کودک و ضد تعالی مردان است. بنابراین مشکلی در تفاوت‌های جنسیتی نیست، مشکل در گفتمان قدرتی است که این تفاوت‌ها را به نفع خود تفسیر کرده.

پدرسالاری یا پاتریمونیالیسم بحثی در جامعه‌شناسی سیاسی است که من در تحسین و همدلی با جنبش زنان ایران آنرا در تحلیل خانواده و وضع کنونی زنان در جامعه ایرانی به کار می‌برم. نقطه مقابل پدرسالاری، فمینیسم به معنای برچیدن تفاوت‌ها و بازتولید توتالیتاریسم بدون جنسیت نیست، بلکه پسافمینیسم به معنای احیای امر زنانه بعنوان نظریه سیاسی مقاومتی در عصر استیلای پدرسالاری در ایران است.
وقتی انقیاد زنان مفروض زبان فارسی است


🔴دوست گرانقدرم حبیب رحیم‌پور و دکتر معینی‌پور عزیز (مدیر شبکه ۴) کاری سترگ کردند و به جای برگزاری یک‌ گفتگوی نمایشی با موضوعات بی‌اهمیت در یک‌ اقدام بی‌سابقه یک مسأله کشور و نظام را با یک‌ منتقد جدی و نه مترسک‌گونه به بحث گذاشتند و مطمئنم به‌خاطر همین تخطی بزرگشان یعنی جدی شمردن تفکر و گفتگو هم‌اکنون زیر فشار سنگینی قرار دارند تا چنین خبط و خطایی بار‌دیگر‌‌‌ در رسانه ملی اتفاق نیفتد.

🔴با اینحال این نقد را به حبیب عزیز وارد می‌دانم که از همان ابتدای بحث با طرح دوگانه نادرست “حجاب: الزام قانونی یا التزام شخصی” و برای اینکه از واژه حجاب اجباری استفاده نکند، بحث را در مسیر نادرستی به پیش برد.

🔴مساله اینجاست که همانطور که در سخنرانی «عاشورا؛ تکامل الهیات صغارت به الهیات بلوغ» تاکید داشتم، مفروض ما در فهم دین و قانون و فرهنگ و همه چیز لاجرم صغارت ‌‌و پدرسالاری است. یعنی وقتی در این نشست گفته می‌شود الزام یا التزام، فقدان آزادی، انتخاب، مسئولیت و عقلانیت مفروض همگان است و در واقع سوال‌کننده می‌پرسد قیم زنان کیست؟ دولت است یا مرجع تقلید؟ درون‌مایه هر دو لفظ الزام و التزام نوعی “باید” است که فاعل آن زنان نیستند، بلکه فاعل آن شخصی در بیرون است و فرمان‌بری، انفعال و انقیاد زنان مفروض است.

🔴در واقع در اینجا ما با نوعی مشکل در‌‌ زبان فارسی مواجهیم. پدرسالاری و انقیاد زنان چنان به خورد زبان رفته که کلماتی مانند التزام، شرعی، حقوقی، عمومی‌، قانونی، و‌ ملی افاده معنایی انسانی و‌ مدنی نمی‌کنند‌. وقتی از‌ وجوب شرعی صحبت می‌شود توجه به این‌ نمی‌شود که مخاطب انسانی آزاد است که خود با انتخاب و شوق به دینی روی آورده و‌ تعهدات آنرا پذیرفته، بلکه مفروض قواعدی اجباری است که در صورت تخطی فرد را از دایره دین به بیرون می‌راند. فرد ذاتا ملکف و مقلد و صغیر است و سایه شلاق یک پدر قاهر را همیشه بالای سر خود احساس می‌کند. الهیات صغارت اساسا دینداری را همین حس درماندگی و ترس‌‌ و انقیاد اراده و عقل می‌داند. وقتی هم از الزام قانونی و‌حقوقی‌ صحبت می‌شود باز توجه نمی‌شود که قانون و امر حقوقی از جنس فرمان و دستور پلیسی ‌و پمپاژ تبلیغاتی نیست بلکه تعهدی است که شهروندان مختار ‌و‌ آزاد برای سعادتمندی خود پذیرفته‌اند. در واقع در جهان پدرسالاری ایرانی همیشه یک‌ دستور ‌‌و‌ فرمان ‌و زور‌ بیرونی و بالا به پایین مفروض است ‌و حال آنکه در قلمرو آزادی و بلوغ نه الزام ‌و نه التزام نیاز به قدرت قاهر بیرونی ندارد.

🔴بنابراین طرح حجاب در چارچوب الزام و التزام اجباری، فضیلتی (شخصی یا عمومی) نیست که درون چارچوب دین یا امر حقوقی بحث شود، بلکه هردو بخشی از گفتمان قدرتند: حجاب نمادی است که اقتدار‌ بیرونی (دولت یا‌ هویت اسلامی) را “بوسیله” بدن و وجود زن نمایش می‌دهد و ‌با برداشته شدن زور و فشار مداومی که زهر‌ ترس را در لحظه‌لحظه زندگی‌ پیروان بریزد، در همان لحظه اول دود‌ می‌شود و به هوا می‌رود...
Forwarded from ميلاد دخانچی
🔹 اختلاف بر سر حجاب نیست، اختلاف بر سر ولایت است.

🔺‏۱) فرق خدا و شیطان در جایگاه ولی این است که شیطان نه‌تنها انسان را سر جایش نگه می‌دارد، بلکه در عین حال که نمی‌توان از او چیزی طلب کرد او اطاعت و سرسپردگی محض طلب می‌کند. حال آنکه خدا نه‌تنها انسان را به شبیه خدا شدن فرا می‌خواند، بلکه انسان را به درخواست داشتن از خود (دعا) توصیه می‌کند.

🔺‏۲) رابطه شیطان در جایگاه ولی (طاغوت) و انسان رابطه یک‌طرفه و سلطه‌جو است، حال آنکه خدا می‌گوید: ادعونی استجب لکم. یعنی من اربابی هستم که حاضرم در خدمت خواهش‌های بنده‌ام دربیایم و روابط ارباب و بردگی را برعکس کنم. در یک کلام انسان در ولایت الله عاملیت دارد اما در ولایت شیطان نه.

🔺‏۳)خدا خود را مسئول رشد و ارتقاء انسان می‌داند و در همین مسیر حتی اختیار سرپیچی هم به انسان می‌دهد. در واقع در ولایت الله، انسان برده‌ایست که می‌تواند با کار و مجاهدت و عاملیت خود روابط قدرت را برعکس کند. بنابراین برعکس ولایت شیطان، رابطه خدا و انسان رابطه دوطرفه و دیالکتیک است.

🔺‏۴) به دلیل گره خوردن مناسبات مذهب و الیگارشی‌های اقتصادی و سیاسی در طول تاریخ، متکلمین مذهبی آرام آرام مناسبات ولایت شیطانی را جانشین ولایت الله کرده‌اند. برای همین است که مذهب اهل کلام وقتی وارد سیاست می‌شود «استبداد پرور» است و وقتی وارد جامعه می‌شود «مقلد پرور».

🔺‏۵) بنابراین نه‌تنها در مذهب اهل کلام جایی برای عاملیت انسانی نیست‌، بلکه ولایت در مسلک کلامیون از "فرم" سلطه‌جوی "ولایت شیطان" پیروی می‌کند. در واقع نهاد مذهب به دلیل منافع طبقاتی و سیاسی خویش مناسبات ولایت شیطان را بر تلقی و توضیح خود از ولایت الله برساخت کرده و می‌کند.

🔺‏۶) از قضا از جاهایی که این نوع ولایت یک‌طرفه و سلطه‌جو خود را بازنمایی می‌کند، استمداد از کلام برای منطقی نشان دادن روابط قدرت یک‌طرفه در سیاست، توجیه الیگارشی‌های مسلط در اقتصاد و از همه مهم‌تر پافشاری بر کنترل بدن زن در فرهنگ است. لذا اختلاف بر سر حجاب اجباری و زمین نیست، اختلاف بر سر موضوع ولایت است: ولایت الله یا شیطان.

🔺۷) باید به تاریخ بازگشت و جانشینی و رونق گرفتن مناسبات ولایت شیطان به جای ولایت الله در بافت‌های سیاسی و اجتماعی را "تبارشناسی" و افشا کرد چرا که آن چیزی که امروز تحت عنوان ولایت به اسم ولایت الله سند می‌خورد در وهله اول باید خود را از تأثیرات طاغوتی که طی قرن‌ها به آن دچار گشته رها کند.

🔺۸) رهایی‌سازی ولایت از ولایت طاغوت یا همان طاغوت‌زدایی از کلام و بعد از ذهن، اولین قدم برای ورود ولایت به تاریخ و توسعه انسانی است.

@miladdokhanchi
Audio
🔺فایل صوتی ارائه آنلاین خانواده ایرانی و پدرسالاری

(متأسفانه بخاطر استفاده از هندزفری امکان ضبط کامل گفتگو فراهم نشد و فایل صوتی تنها شامل ارائه من است)
نومانکلاتورا.pdf
11.6 MB
🔺پیشنهادی برای مطالعه؛ متناسب ایام و احوال این روزها


📍نومانکلاتورا، صاحبان امتیاز در اتحاد جماهیر شوروی؛ میکائیل وسلنسکی، ترجمه غلامرضا وثوق، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴
نومانکلاتورا، طبقه صاحبان امتیاز در اتحاد جماهیر شوروی
📎برشی از کتاب- پیشنهادی برای مطالعه

🔴اگر آمار را باور کنیم یک کارگر یا کارمند متوسط شوروی ۱۶۷ روبل در ماه درآمد دارد. حقوق ماهیانه رئیس در کمیته مرکزی ۴۵۰ روبل است. این شخص مسئول به علاوه حق استفاده از ۳۰ روز مرخضی دارد به اضافه زمان لازم برای رفت و برگشت. حقوق‌بگیر متوسط بیش از دو هفته از تعطیلات سالیانه استفاده نمی‌کند. در ابتدای تعطیلات سالیانه، رئیس قسمت نه فقط حقوق ماه دوازده را دریافت می‌دارد بلکه حقوق یک ماه دیگر بعنوان «حق استراحت و معالجه» می‌گیرد که معادل مبلغی برابر ۴۵۰ روبل است. باید تصریح شود که نه این معالجه و نه تعطیلات برایش یک کوپک هم خرج دارد. هزینه یک ماه استراحت وی به عهده کمیته مرکزی یا هیأت دولت است. همسرش در همان مؤسسه با مبلغ بسیار ناچیزی اقامت خواهد داشت و اطفالش به مدارس مخصوص (اردوگاه پیشاهنگی درجه یک) رهسپار می شوند.


🔴باز هم تمام نشده است. حقوق واقعی رئیس قسمت علاوه بر حقوق از «کرم لیوفکا»ی مشهور نیز برخوردار است، از این قرار که بنهایی دریافت می‌کند که حق داشتن یک زنبیل مملو از خوراکی و آذوقه مرغوب را به وی می دهد. او ده برابر بیشتر از یک کارمند عادی مالیات نمی‌پردازد. استالین برای نومانکلاتورا یک منشأ درآمد دیگری نیز اختراع کرد که کاملاً غیرقانونی بود: «پاکت»... نومانکلاتوریستها بر خلاف شهروندان عادی به راحتی به خارج از شوروی سفر می کنند و به راحتی با یک توصیه‌نامه به ارزهای خارجی دسترسی دارند. نومانکلاتورها اگرچه اجازه ندارند رشوه‌خواری کنند اما به ندرت دیده شده که بخاطر آن مجازات شوند. آنها در خانه‌های دولتی نوساز و بزرگ سکونت می‌کنند و مدام از اسباب‌کشی به یک خانه بهتر صحبت می‌کنند. آنها به راحتی می‌توانند همه تابستان را در داچا (ویلاهای ییلاقی) دولتی بگذرانند بدون اینکه پولی پرداخت کنند. در میان آنها رایج نیست که کسی با ماشین شخصی رفت و آمد کند.. از سال ۱۹۴۷ در مسکو یک مؤسسه آموزش عالی وجود دارد که مختص نومانکلاتوریستهای علاقه مند به مدرک دکتری است و چون سالهای متمادی عضو هیئت علمی این مؤسسه بودم می‌توانم تأیید کنم که هیچ دانشگاه دیگری این قدر کوشش «تقلب‌آمیز» درباره تز دکترهای آینده مبذول نمی‌دارد...مقامها اگرچه در شوروی موروثی نیستند، اما عضویت در نومانکلاتورا به طور موروثی منتقل می‌شود...


🔴از گهواره تا گور در صورت تعلق داشتن به نومانکلاتورا، می‌توان تمام عمر را به طور مخصوص سپری کرد: کار کردن، استراحت کردن، خوردن، خرید کردن، صحبت کردن و مریض شدن؛ بدون آنکه تماسی با مردم شوروی داشت، و معهذا فرض بر این است که در خدمت این مردم هستند... آیا ممکن است طبقه‌ای از افرادی را که موفق شده‌اند در کشور تحت سلطه خود چون بیگانگان زندگی کنند به طور شایسته‌تری توصیف کرد؟ چنین است وضع زندگی نومانکلاتوریستها، طبقه مسلط، استثمارگر و صاحب امتیازات در جامعه شوروی.

https://news.1rj.ru/str/IslamicLeft/967
با عرض سلام خدمت مخاطبین محترم کانال جمهوری سوم

🔴با توجه به آپدیت جدید تلگرام گروه مباحثات و نقد نظر کانال جمهوری سوم تست می‌گردد.

باتشکر از آقای دورف امکان گفتگو و بهره‌مندی از نظرات همه دوستان از این به بعد فراهم شد.
زنان ناجی عدالت‌خواهی
چرا چپ نو مسلمان باید با پسافمینیسم تلفیق گردد؟


📍در یک بررسی کلی که خلاصه تأملات بسیار است، تفکر و استراتژی عدالتخواهی دچار پنج آفت جدی است:

1️⃣اول رویکرد افلاطونی که عدالت را قرار گرفتن هرچیز‌ در جای خود تعریف می‌کند که خود مهم‌ترین دستگاه توجیه سلطه و تبعیض طبقاتی در طول قرون متمادی بوده است

2️⃣دوم رویکرد برابری‌خواهانه مدرن که متضمن نوعی یکسان‌سازی اجتماعی است و تفاوت‌ها را نمی‌تواند درک کند

3️⃣سوم مشکل ‌پایگاه طبقاتی عدالتخواهی فرودستان که به جای تبدیل عدالت به یک گفتمان عمومی آنرا به گفتمان منافع یک طبقه خاص فرومی‌کاهد

4️⃣چهارم مشکل تبدیل عدالتخواهی به ایدئولوژی که آنرا به کلی از یک مطالبه سیاسی عینی به یک پرچم فرهنگی فریب‌آمیز و تبلیغاتی تبدیل میکند

5️⃣پنجم مشکل سوژه استعلایی عدالتخواهی که لاجرم نقطه هدفی دولتی و مهندسی اجتماعی از موضعی خداگونه فراسوی جامعه را مفروض دارد که نطفه اصلی توتالیتاریسم است.

🔴من بر‌ این باورم که پسافمینیسم (به تفسیری که من از آن دارم)و به هم پیوستن دو جنبش عدالتخواهی و جنبش زنان ایران درمان‌کننده هر پنج آفت فوق خواهد بود، چرا که:

1️⃣اولا پسافمینیسم آگاهترین نظریه سیاسی درباره پدرسالاری نهفته در رویکرد افلاطونی است

2️⃣ثانیا پسافمینیسم با تاکید بر برابری زن و مرد در عین تفاوت آنها؛ برای اولین بار در تاریخ ، عدالت و تفاوت را از دو جبهه رودررو، کنار هم نشانده است

3️⃣ثالثا عناصر دیگرخواهانه، عاشقانه و مادرنه‌ای در سوژه زنانه وجود دارد که آنرا خود بخود به یک گفتمان عمومی تبدیل و مانع فروکاست آن به منافع یک طبقه خاص می‌کند. در واقع پسافمینیسم دفاع از منافع زنان نیست دفاع از بازسازی عادلانه روابط قدرت میان هردو جنس است که علاوه بر زنان، مردان ‌و کودکان قرار گرفته در موقعیت فرودستی را نجات می‌دهد

4️⃣رابعا اینکه سوژه زنانه بخاطر پیوند وثیقی که با بدن و‌ عمل دارد خودبخود در موقعیتی اگزیستانسیالیستی است و در برابر استحاله به متافیزیک و‌ایدئولوژی مقاومت می‌کند. (به تعبیر هایدگری بیگانگی زنان از دازاین کمتر از مردان است) در واقع همان چیزی که قرنها مردان بخاطر آن زنان را تحقیر و از عرصه سیاسی کنار گذاشته‌اند، یعنی ارتباط بهتر زنان با طبیعت، جسم خود، احساس و هنر اینجا به مزیت آنها تبدیل می‌شود

5️⃣خامسا اینکه پسافمینیسم جنبش تکریم است و نه قیمومیت، و این به لحاظ راهبردی ایجاب می‌کند تغییر از پایین و توانمندسازی فرودستان را و نه دوباره تغییر از بالا به دست پدری مقتدر. بنابراین در پسافمینیسم یکبار‌برای همیشه پدرسالاری و قیمومیت دولت کنار گذاشته می‌شود تا دولت به نقش تازه تضمین عدالت و تکریم تفاوت وارد شود.

♦️بدین معناست که به اعتقاد من زنان ناجی چپ نو و عدالتخواهی در ایران و جهان خواهند بود.
سوالات.docx
40.9 KB
🔺سوالاتی درباره نقش زنان در دیدگاه چپ نوی مسلمان

خانم سحر دانشور دانشجوی حوزه مطالعات زنان، از مخاطبین قدیمی کانال و خبرنگار نسیم آنلاین لطف کرده پس از مطالعه مباحث اخیرم درباره اهمیت استراتژیک سوژه زنانه در عدالتخواهی و حکمرانی عدالت‌پایه، این سوالات را مبنای گفتگو-مصاحبه‌ای قرار دادند که در ادامه فایل صوتی آن منتشر می‌شود.
Audio
🔺مصاحبه با خانم سحر دانشور درباره نقش زنان در دیدگاه چپ نوی مسلمان و اهمیت ناجنبش اجتماعی زنان در ایران کنونی (سوالات مصاحبه)


📍در تحلیل سیاست، فرهنگ، اقتصاد و خانواده در ایران بسیار شایع است که از تقسیم‌بندیهای مختلفی مثل قانونی-غیرقانونی؛ لیبرال-سوسیال؛ دولتی-خصوصی؛ سنت-مدرنیته؛ یا اسلامی-غربی استفاده می‌شود، اما واقعیت این است که ما در جهانی پیشامدنی زندگی می‌کنیم که هیچیک از این تعابیر درباره وضع ما صادق نیست، بلکه ما به همه چیز از منظر “صغارتی” می‌نگریم که از درون نهاد خانواده سنتی برخاسته و همه شئون اجتماعی و سیاسی ما را در اسارت خود گرفته است.

📍اگر بتوانیم بخوبی تحلیل کنیم که علی‌رغم دو انقلاب بزرگ علیه پدرسالاری در دوره معاصر برای نیل به بلوغ و مدنیت، ما همچنان در سیکل تکرار پدرسالاری ‌گرفتاریم و خروج از صغارت تنها لحظاتی کوتاه از تاریخ و خاطره ما بوده؛ آنگاه می‌توان نشان داد که چرا زن، زنانگی و مقاومت زنانه مهم‌ترین فکر و نیرو و عملی است که بخاطر موقعیت خاص خود می‌تواند تقدیر تاریخی شوم ما را تغییر دهد.
وداع با اصالت
در جامعه مناسکی
به بهانه رحلت استاد شجریان


🔴بااینکه سررشته‌ای در موسیقی و ادبیات ندارم، باد زمستانی سرد و خشکی که با رفتن شجریان بر بیابان بی‌شجر فرهنگمان می‌تازد ‌و در برهوت بی‌سرپناه جان‌ ایرانی استخوان می‌ترکاند، به خوبی حس میکنم.

🔴همانطور که در همین پست قبلی هم متذکر شدم، نزاعها در ایران امروز نه از جنس تقابل سنت ‌‌و مدرنیته است، نه از جنس تقابل ایدئولوژیک و نه از جنس منازعات سیاسی مثل آنچه در ۸۸ اتفاق افتاد و نه حتی از جنس اختلاف نظرهای فرهنگی؛ بلکه اساسا در همه موارد اختلافات به یک جبهه بنیادین‌تر تقلیل یافته است: نزاع کیفیت با کمیت؛ تقابل اصالت با میان‌مایگی توده‌وار. و از همین جهت است که ایران کرونازده ۱۴۰۰ را بیش از هرچیز نه به ایران ۸۸ یا ۸۴ یا ۷۶ یا ۵۷ یا حتی ۴۲ و ۳۲ بلکه به ایران طاعون‌زده‌و وبازده ۱۳۰۰ شبیه‌تر می‌یابم.


🔴مشخصا بحثی‌ بر سر کارنامه #شجریان نیست (که این گفتگویی عقلانی میان اهل بلوغ در یک جامعه مدنی است) بلکه بحث بر سر مراتب انحطاط در جامعه‌ایست که هر کیفیت، نبوغ ، خلاقیت و اصالتی فی نفسه در آن به اپوزیسیون وضع موجود و عامل تشویش اذهان عمومی و متزلزل شدن ارکان امنیت ملی‌ای تبدیل می‌شود که بر ستونهای تکرار، تقلید، تسلیم، صغارت و پدرسالاری‌ای ملکوتی تعریف شده است.


🔴درحالیکه از منظر محافظت‌کنندگان وضع موجود که غاصبانه بر کرسیهای سیاستگذاری و حکمرانی تکیه زده‌اند، نحوه مدیریت این وضعیت بسیار روشن و سرراست عبارت است از فربه کردن رسانه‌های توده‌ای، مناسکی کردن فرهنگ و اجتماع و الهیات، و جلوگیری از شکل‌گیری اصالت و کیفیت در گوشه‌های تاریک دانشگاه و فضای مجازی و محافل غیررسمی؛ اما از منظر روشنفکران و ملی‌گرایان و خردمندان و خداپرستان واقعی ‌منزوی و پراکنده در گوشه و کنار این سرزمین‌ این‌ پرسش بس دهشتناک گهگاه در مواقعی مانند این فقدان غمبار استاد شجریان، مثل افعی دوباره سر بلند می‌کند که اگر ایران دیروز با آن ذخائر درخشان کیفیت و اصالت فرهنگی چنین شد، ایران فردا چه خواهد شد؟

♦️و اینجاست که دوباره نتیجه می‌گیرم دوران اصالت‌های حماسی بزرگ‌مردانی که ما ایرانیان معنای زندگی خویش را از آنان می‌گرفتیم به پایان رسیده و دوران مقاومت خانگی برای صیانت از فضیلت و بلوغ آغاز شده است: دوران اصالت‌های خرد زنانه‌ای که چون شمعی که با سرانگشتان ظریف و زیبای خود شجاعانه ظلمت را می‌شکافد، در گوشه‌های گمنام‌ این آب و خاک بار تداوم فرهنگی و مدنی و اخلاقی ایران را به دوش می‌کشند.




#زمستان
🔺عدالت امر عمومی را قوام می‌بخشد، میان گسلهای تبعیض و نابرابری پل می‌زند و به همین دلیل وحدت‌آفرین است.

🔺در غیاب عدالت و فقدان عرصه سیاسی پیگیری عدالت، نارضایتی سیاسی به درون جامعه سرریز می‌کند و آرمان‌های امیدبخش مثله شده، به سوخت تشدید شکافهای اجتماعی تبدیل می‌شود. آتش کینه‌های قدیمی روشن می‌شود و جنگ نیابتی قبایلی که بن‌بست سیاسی را خودشان ایجاد کرده‌اند، مردم را در برابر مردم قرار می‌دهد: این محدود به شکاف ایدئولوژیک نخواهد ماند و اصولگرا و اصلاح‌طلب؛ مذهبی و سکولار؛ غنی و فقیر؛ تهرانی و شهرستانی؛ فارس و ترک؛ مرد و زن؛ و پیر و جوان در غیاب راهی برای تحقق عدالت به خون هم تشنه خواهند شد.

♦️به اعتقاد من هرکس که امروز در جهت دوقطبی‌سازی جامعه و دمیدن دوباره در شکاف دروغین ۸۸ عمل می‌کند، در پازل دشمن است. چه مصطفی تاجزاده باشد چه عبدالرضا داوری.



.
تصور بنیاد نخبگان از علوم انسانی!


🔴در چند سال اخیر طرحی در بنیاد نخبگان کلید خورده است تحت عنوان طرح احمدی روشن با هدف حمایت مالی و اعتباری از تشکیل هسته‌های نخبگانی مسأله محور زیر نظر اساتید و پژوهشگران. طرح خوبی بود که البته مثل همیشه تنها در مسائل خیلی خاص مهندسی اجرا می‌شد و علی رغم تعریف نخبگی و مسائل کلان و اساسی کشور، تعداد کمی پژوهش علوم انسانی را شامل می‌شد. با پیگیریهای بسیار در یکسال اخیر نهایتا قرار شد اندیشکده ها و از جمله اندیشکده مهاجر هم طرحهایی را پیشنهاد کنند. از میان عناوین پیشنهادی ما، طرح من با عنوان جامعه‌شناسی طبقه الیت در ایران معاصر که ادامه قریب به ده سال پژوهش مستمر و تخصصی من در این حوزه است مورد تأیید ابتدایی قرار گرفت، منتها در مرحله نهایی باز شدن سایت متوجه شدم که پروپوزال من رد شده است. کنجکاو شدم که فرآیند داوری علمی به چه صورت بوده است. با یک بررسی اولیه در عناوین مصوب بنیاد نخبگان تصور دوستان نسبت به علوم انسانی دستم آمد! برخی از این عناوین مصوب و مورد حمایت بیت‌المال که قرار است نخبگان از همه‌جا‌بی‌خبر‌ ما انتخاب کنند را ببینید: (منبع)


▪️عنوان طرح: جستجوی موجودیت‌های معنایی در مدارک اسلامی
نام استاد: بهروز مینایی بیدگلی
استان استاد: دانشگاه علم و صنعت ایران
دانشکده/رشته استاد: دانشکده کامپیوتر
رشته/تخصص های مورد نیاز: کامپیوتر - برق - حوزوی - MBA
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 15



▪️عنوان طرح: هوشمندسازی سامانه های قرآنی مبتنی بر نگاه ساختاری به قرآن
نام استاد: احسان خدنگی
استان استاد: شاهد
دانشکده/رشته استاد: مهندسی کامپیوتر
رشته/تخصص های مورد نیاز: کامپیوتر - برق - علوم کامپیوتر - علوم قرآنی - زبان عربی - صنایع - MBA
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 10


▪️عنوان طرح: درنگی بر یک زندگی مطالعه، مصاحبه و تدوین برش هایی از زندگی نخبگان معاصر ایران
نام استاد: معصومه رامهرمزی
استان استاد: --
دانشکده/رشته استاد: نویسنده
رشته/تخصص های مورد نیاز: زبان و ادبیات فارسی - ارتباطات - پژوهشگری - علوم اجتماعی - عکاس خبری
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 5



▪️عنوان طرح: بازخوانی الگوریتم آموزشی روش شناسی تفسیر قرآن به قرآن
نام استاد: زهیر انصاریان
استان استاد: حوزه علمیه مشکات
دانشکده/رشته استاد: علوم اسلامی
رشته/تخصص های مورد نیاز: علوم تربیتی - تکنولوژی آموزشی- علوم اسلامی (تفسیر و عمومی و مدیریت بازرگانی) - طراح هنری -گرافیک
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 15



▪️عنوان طرح: طرح برنامه راهبردی بنیاد علم و فناوری مصطفی(ص)
نام استاد: مصطفی زمانیان
دانشگاه استاد: پژوهشکده سیاست گذاری و تحلیل راهبردی آیندگان
دانشکده/رشته استاد: -
رشته/تخصص های مورد نیاز: مدیریت دولتی - MBA - صنایع
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 6


▪️عنوان طرح: ارتقاء سطح آشنایی با جریانات فکر معاصر عربی جهت ایجاد تعامل گفتمانی-معرفتی انقلاب اسلامی ایران با جهان عرب
نام استاد: محمد حاج ابوالقاسم دولابی
استان استاد: مجتمع حوزه ای صدر
دانشکده/رشته استاد: حوزه علمیه مشکات
رشته/تخصص های مورد نیاز: علوم اسلامی - جهان اسلام - ادبیات عرب - گرافیک - هنر - ویراستاری - علوم اسلامی با گرایش فکر معاصر عربی
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 8


▪️عنوان طرح: طراحی راهبردها و طرح اقدام سیاست خارجی جمهوری اسلامی مبتنی بر قرآن
نام استاد: محمدمهدی تجریشی
دانشگاه استاد: حوزه علمیه مشکات
دانشکده/رشته استاد:
رشته/تخصص های مورد نیاز: علوم اسلامی - قرآن - تفسیر - تاریخ - فقه - روابط بین الملل - علوم سیاسی - ادیان
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 15


▪️عنوان طرح: راهکارهای فرهنگی و اقتصادیِ افزایش فرزندآوری در کشور
نام استاد: غلامرضا قاسمیان
دانشگاه استاد: حوزه علمیه مشکات
دانشکده/رشته استاد: اندیشکده فقه راهبردی
رشته/تخصص های مورد نیاز: طلبه دوره تخصص و درس خارج با گرایش های فرهنگ و تربیت و اقتصاد - مردم شناسی - جمعیت شناسی - جامعه شناسی
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 10


▪️عنوان طرح: راهکارهای قانونی برای کاهش آمار طلاق بر اساس آموزه های قرآن
نام استاد: غلامرضا قاسمیان
دانشگاه استاد: حوزه علمیه مشکات
دانشکده/رشته استاد: اندیشکده فقه راهبردی
رشته/تخصص های مورد نیاز: علوم اسلامی در حوزه فقه و قرآن و فقه و قرآن - صنایع - کامپیوتر
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 10


▪️عنوان طرح: طراحی هستان‌نگار اولیه‌ی اصول فقه و تطبیق آن بر دامنه‌هایی از فقه معاصر
نام استاد: محمدطاهر پیله ور
دانشگاه استاد: علم و صنعت
دانشکده/رشته استاد: مهندسی کامپیوتر
رشته/تخصص های مورد نیاز: فقه - اصول فقه - هوش مصنوعی - علوم اسلامی - اقتصاد - MBA - صنایع
تعداد نیروی انسانی مورد نیاز: 15
یادداشت وارده: جمهوری اسلامی در چنبره راست مدرن و راست محافظه‌کار شبه دینی و ضرورت تغییر در انتخابات ۱۴۰۰

✍️علیرضا شریفی محقق

▪️جمهوری اسلامی در دوران پس از جنگ همواره در چنبره جریان راست مدرن و جریان راست محافظه کار شبه دینی بوده است. راست مدرن و راست محافظه کار شبه دینی در یک نقطه مشترکند و آن بسط سیاست های نئولیبرال سازی و نئولیبرالیسم اقتصادی است که نتیجه محتوم آن شکل گیری الیگارشی است. محافظه کاری دینی ایرانی که خوانشی مغلوط و مغشوش از conservatism است که پیش از انقلاب در چارچوب پروژه سنت گرایی و اسلام شاهنشاهی سید حسین نصر و اکنون نیز توسط شاگردان و دستیاران گذشته وی در قالب محافظه‌کاری که هرگز اصولگرایی مبتنی بر اهداف شریعت و آرمان های انقلاب اسلامی نیست تعقیب می‌شود و راست مدرن که پروژه سی ساله او در نئولیبرال‌سازی همه جانبه کمر حکمرانی و اقتصاد و معیشت و فرهنگ و اخلاق جامعه اسلامی را شکسته است و اینک سه بحران عدالت اجتماعی، آزادی های عمومی و شکاف اجتماعی به غده های سرطانی بدل گشته که کشور را به سمت پرتگاه می برد. بسط الیگارشی از یک سو و نگاه امنیتی، پلیسی و مارکسیستی به عرصه اجتماعی، سیاستگذاری عمومی و برخورد با اعتراض مدنی از کارگر و کشاورز تا دانشجو و فعال مدنی این همه حاصل حاکمیت دو قرائت در عرصه قدرت است. اسلام آمریکایی در قالب لیبرالیسم فرهنگی و اسلام مارکسیستی با قشریگری و سیاست های پلیسی و امنیتی و البته هر دوی آنها در تثبیت الیگارشی و مناسبات قدرت و ثروت شریکند.

▪️حال جمهوری اسلامی نیاز به دولتی دارد که بتواند گفتمان عدالت، آزادی و فضیلت را در چارچوب اهداف شریعت و منظومه قانون اساسی تعقیب و راه اصلاح را ولو چند قدم بگشاید و اندکی از آلام جامعه را بکاهد. این مهم جز در مسیر همگامی توسعه اقتصادی و عدالت اجتماعی و عقلانیت و واقع‌بینی در سیاستگذاری عمومی، فقرزدایی بنیادین، توجه به نهادهای مدنی به عنوان ابزار توسعه اجتماعی و تحول در سیاستگذاری دینی و مقابله با تولید انحرافات سیستماتیک دینی و ترویج رویکردهای قشری، متحجر و خلاف عقلانیت ناب اسلامی که اخیرا نیز به صورت سازمان یافته به دنبال توجیه اشرافیت دینی در چارچوب نفی عدالت اجتماعی و قسط به عنوان فلسفه بعثت انبیا به تصریح قرآن و رکن رکین اندیشه شیعه و دعوای عدالت و ولایت هستند محقق نخواهد شد. این همه البته نیازمند عزم حاکمیت است چرا دولت به عنوان قوه مجریه خصوصا در حوزه اجتماعی و فرهنگی بسط ید قابل توجهی ندارد.
جمهورى سوم
یادداشت وارده: جمهوری اسلامی در چنبره راست مدرن و راست محافظه‌کار شبه دینی و ضرورت تغییر در انتخابات ۱۴۰۰ ✍️علیرضا شریفی محقق ▪️جمهوری اسلامی در دوران پس از جنگ همواره در چنبره جریان راست مدرن و جریان راست محافظه کار شبه دینی بوده است. راست مدرن و راست محافظه…
ملاحظاتی درباره این یادداشت و دولت ۱۴۰۰


🔴در این کانال با مطالب بسیار کوشیدم نشان دهم که به لحاظ جریان‌شناسی ‌سیاسی نظم سیاسی کنونی ارتباطی با انقلاب اسلامی و گفتمان آن و حتی قانون اساسی ندارد، بلکه‌ ماحصل پیاده شدن دیدگاه‌ها و منویات جناح راست حزب جمهوری اسلامی است که در دهه نود علی رغم حذف همه رقبای فکری و سیاسی، شیرازه مناسبات درونی آن که نوعی ارتجاع پاتریمونیالیستی است از هم پاشیده است.

🔴و دقیقا به همین دلیل است که کاربرد اصطلاحاتی مثل نولیبرالیسم‌ درباره وضع اقتصادی کنونی را صحیح نمی‌دانم. مشکل یادداشت فوق نگرش خوش‌بینانه و‌ فارغ‌البال به تغییرات است. همانطور که پیش از این هم تلویحا اشاراتی در همینجا داشتم، به لحاظ جامعه‌شناسی سیاسی و منطق تحولات دولت‌های برآمده از انقلاب، نظم سیاسی کنونی امروز در شرایط «تله بنیانگذار+ انتقال میراث نومنکلاتورا» ست.

1️⃣تله بنیانگذار اصطلاحی است که محسن رنانی در تحلیل مراحل عمر یک نظام انقلابی به کار می‌برد و مراد از آن مقطعی است که نظم حاکم‌ در مقابل چالش‌ نیروهای اجتماعی بلوغ در مقابل تغییر مقاومت می‌کند (البته تفاوت مهمی میان دیدگاه من و رنانی وجود دارد. دیدگاه وی ترمیدوری است و دیدگاه من ممکن بودن بازگشت مدنی به افق انقلاب)


2️⃣انتقال میراث نومانکلاتورا نیز به مرحله گذار از شوروی به روسیه و مقطعی گفته می‌شود که سرمایه سیاسی و قدرت دولتی طبقه اشرافیت قدیم باید با تبدیل به مالکیت خصوصی به آقازادگان منتقل شود تا اینچنین سلطه طبقه نومانکلاتورا در عین تغییرات روبنایی ایدئولوژیک و فرهنگی تمدید شود.


♦️با در نظر گرفتن مرحله عمر خاصی که در آن هستیم مشخص می‌شود که پیشنهاد یادداشت فوق مبنی بر خواست تغییر در دولت آتی تا چه میزان ساده‌انگارانه است. دولت آینده مثل مجلس کنونی دولتی است که باید مأموریت خطیر تجدید صغارت و انتقال میراث نومانکلاتورا را به انجام رساند...
جمهورى سوم
ملاحظاتی درباره این یادداشت و دولت ۱۴۰۰ 🔴در این کانال با مطالب بسیار کوشیدم نشان دهم که به لحاظ جریان‌شناسی ‌سیاسی نظم سیاسی کنونی ارتباطی با انقلاب اسلامی و گفتمان آن و حتی قانون اساسی ندارد، بلکه‌ ماحصل پیاده شدن دیدگاه‌ها و منویات جناح راست حزب جمهوری…
✍️پاسخ علیرضا شریفی محقق

🔺دوست عزیزم دکتر بادامچی یادداشت شما را دیدم. اولا به هیچ عنوان اعتقاد ندارم دولتی می تواند در عرض مدت چند سال مشکلات و انحرافات بنیادین را در کشور اصلاح کند. اصولا معتقد به اصالت اصلاح ولو به هر میزان هستم که این ریشه در قرآن و سنت دارد. ثانیا معتقد نیستم افق روشنی برای روی کار آمدن دولتی با درک صحیح از عدالت و آزادی در هزار و چهارصد وجود دارد. این یادداشت صرفا به تبیین انحراف و ضرورت اصلاح پرداخته وگرنه تصور اینکه چنین دولتی در هزار و چهارصد روی کار بیاید برای هر تحلیل‌گر و کنشگر واقع گ‌بینی خوش‌خیالی است. من نیاز به چنین دولتی را صرفا بیان کردم.

البته در باب نیولیبرال‌سازی در ایران به هیچ وجه با شما هم‌نظر نبوده و به دلایل متعدد که بیان آن فرصت مستقلی می‌طلبد معتقدم نیولیبرال‌سازی از ابتدای دهه هفتاد خواسته یا ناخواسته مسیر حرکت اقتصاد سیاسی در این سامان بوده است.

اما آنچه شما در قالب تله بنیانگذار تقریر کردید من در چارچوب شکل‌گیری و یا به عبارت بهتر بازتولید الیگارشی در مناسبات سی سال گذشته فهم می‌کنم و از این جهت با شما هم داستانم. اشاره به نومانکلاتورا هم اشاره درستی است. اما این روند زمانی تکمیل شد که در گلاسنوست دوران گورباچف شاهد حضور الیگارشی تمام عیار غربی، یهودی در کنار اشرافیت حکومتی فاسد شده و منحرف از آرمان عدالت بودیم.

با سپاس
Forwarded from jomhourtv
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖥هفتمین برنامه ی رویای ایران با موضوع جوکر و جوکریسم در ایران.
علل علاقه ی نوجوانان ایرانی به شخصیتِ آنارشیستِ جوکر (قسمت اول)

با حضور:
↙️ عباس کاظمی (جامعه شناس)
↙️ امیر حسین جلالی (روانشناس)
↙️ یاسر عرب (تسهیلگر گفتگو)
↙️ محمد حسین بادامچی (پژوهشگر علوم سیاسی و اجتماعی)

و گشایش، روایت، و تجربه زیسته نوجوانان در بخش دایره‌ی گفتگو

👊 چطور جوکر شخصیت محبوب نوجوانان شد؟ و ارتباط حوادث آبان ماه با روحیه ی اعتراضی نسل جوان چیست؟
✌️بچه های ما چه ویژگی هایی را در شخصیت جوکر بیشتر پسندیدند؟ چگونه ممکن است یک ضد قهرمان، قهرمان شود؟

📽 کاری از یاسر عرب، سید محمد فاطمی و ابراهیم قهوه چی‌زاده

اگر دوست دارید این برنامه را با کیفیت بیشتر در سایت آپارات ببینید:
https://www.aparat.com/v/Y7lfU

جمهور تی‌وی را دنبال کنید.
@jomhourtv
«دیگری کسی است که قصه اش را نمی دانیم»
#رویای_ایران
تولید برنامه در گروه جمهور تی وی بدون تهیه کننده و با کمک های مردمی انجام می شود آیا مایلید از تولید این برنامه حمایت کنید؟
با این لینک ارتباط برقرار کنید:
@roya_iran
🔺ای وای که یکتا فرزند حوزه و دانشگاه عقیم ایرانی درگذشت
تسلیت به ما برجای‌ماندگان این برهوت لم‌یزرع