🔺فایل منتشر شده بسیج دانشجویی امیرکبیر در اولین سالگرد حوادث آبان

✍️ حوادث آبان ۹۸ قطعا نقطه عطف مهمی در تغییر میدان سیاسی در ایران بود. روزگاری در برهه نهضتی می‌گفتند ان الحیات عقیدة و الجهاد، یعنی فکر و عمل هماهنگ بود و انقلابی. بعدا خیلی زود انقلاب فرهنگی شد و نظر از عمل جدا گردید. روشنفکران تصفیه شدند و نظام دوطبقه روحانی-تکنوکرات شکل گرفت. خیلی نگذشت که با ورود مفهوم مصلحت، عقیده روبنا شد و لویاتان و سرمایه‌داری و پدرسالاری و اشرافیت زیربنا. از جهاد هم آرمان‌زدایی شد تا کارمندی محافظان وضع موجود را موجه کند. روبنا و زیربنا در جمهوری دوم هماهنگی پیچیده و مزورانه‌ای داشتند تا آبان ۹۸.
آبان ۹۸ پرده روبنا هم دریده شد. در دوره ریاست جوانان حزب‌اللهی بر سازمان تبلیغات مبلغین رسمی علیه عدالتخواهی علنا موضع گرفتند و حتی از آلودن دامن پاک علی (ع) به انحراف فکری و عملی خود هم ابایی نکردند. از همینجاست که نفاق پیچیده بالاخره کفر خود را آشکار می‌کند و جوان انقلابی بسیج امیرکبیر و امثال آن راه خود را از آقازاده‌ی حزب‌اللهی رانتخوار ذی‌نفع ضدانقلاب، محافظه‌کار، بیسواد و کاسب جدا می‌کند.

🔺شکل‌گیری جامعه دوگانه در شهرستان ماهشهر/ نوشته اسماعیل غلامی‌پور و عبدالحسین کلانتری/مقاله پژوهشی منتشر شده در فصلنامه راهبرد اجتماعی-فرهنگی/ زمستان ۹۶

حاشیه‌نشینی به وسعت ایران
درباره آبان ماهشهر و مقاله‌ای که خوانده نشد


✍️آبان ۹۸ و داستان خونین نیزارهای ماهدشت هرگز بطور کامل روایت نشد و تنها این کلیپ چند دقیقه‌ای از درد مردم ماهشهر به رسانه‌ها درز کرد. حضرات طبق معمول از نفوذ وهابیت و داعش تروریست در میان اعراب گفتند و به محافظان امنیت ملی جایزه دادند. مساله این نیست که نمی‌دانند. این مقاله دو سال قبل از این ماجرا عمق تبعیض و بی‌عدالتی و وضعیت اجتماعی اسفبار ماهشهر را بخوبی توصیف و ریشه‌یابی می‌کند. درد و رنجی که نه امروز و دیروز بلکه یک قرن است که مردمان این دیار به آن دچارند: از روزی که نفت در این سرزمین پیدا شد. توصیفاتی که این مقاله از دوگانگی شهر محلی- شهرک شرکتی در ماهشهر می‌دهد عینا همان تصویری است که بنی‌صدر در تحقیقی که حدود سال ۱۳۴۰ به سفارش موسسه تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران درباره دوپارگی اجتماعی آبادان تحت سلطه شرکت نفت انگلیس بیان می‌کند.* ساختار همان ساختار است و تنها زبان و مذهب و رنگ چشم شرکتیها عوض شده است. مساله این است که روحانیون و نظامیون چشم بینای علوم انسانی را که هشدار می‌دهد و راه بدیل می‌گشاید کور کرده‌اند. مساله اینست که همین مقاله استثنایی در دریای فصلنامه‌های بی‌ارزش را هم اگر روی میز مدیر بگذاری نمی‌خواند. او‌ نه تنها با نجوای روحانیون و نظامیون‌‌ در خواب رفته بلکه یکی از آنها شده و حالا دیگر از حکمرانی تنها زور امنیتی ‌و تخدیر فرهنگی را می‌شناسد. او اکنون نه شهردار همه مردم ماهشهر بلکه شهردار شرکتی‌هاست و حاشیه فرودست و محذوف و پایمال‌شده نه فقط اعراب محلی ماهشهر که همه مردمان بیرون فنس‌ها: حاشیه‌نشینی به وسعت ایران...


*متاسفانه هرچه به حافظه‌ام فشار آوردم و منابع را جستجو کردم، منبعی را که گزارشی از پژوهش بنی‌صدر را در آن دیده بودم به خاطر نیاوردم.

انقلاب۲: یک مقاله عجیب

🔻مقاله ضمیمه شده:
جغرافیای امنیتی؛ بررسی کانونهای بروز «انقلاب ۲» از دیدگاه امام خمینی/ دکتر اصغر افتخاری (هیئت علمی دانشگاه امام صادق)/ فصلنامه مطالعات راهبردی، پاییز ۱۳۷۹

📎چکیده:
در این نوشتار مؤلف سعی در پاسخ گویی به این سوال اصلی دارد که: آیا در جامعه اسلامی امکان بروز انقلاب دینی دیگری می رود یا خیر؟
برای این منظور، نخست چارچوب نظری بحث با بیان دو مفهوم تازه و محوری «انقلاب ۲» و «جغرافیای امنیتی» طراحی می شود و بر این اساس رابطه امنیت و انقلاب تحلیل می گردد.
نتیجه آن که در یک جامعه دینی به چهار دلیل ممکن است انقلاب اسلامی دیگری رخ دهد. این کانونها برگرفته و مستند به دیدگاه امام (قدس سره) می باشد:
1ـ آسیب دیدن ساخت اصلی نظام سیاسی یعنی ولایت فقیه،
2ـ تحریف تفسیر حاکم از دین،
3ـ ناکار آمدی نهادهای دولتی و زوال مشروعیت حکومت،
4ـ آسیب پذیری روابط متقابل بین نهاد رهبری با سایر نهادهای ضروری دیگر جامعه.
اطلاع از نحوه عملکرد کانونهای بالا برای حفظ امنیت ملی، کاملاً ضروری است.


✍️این مقاله عجیب را یکی از مخاطبان کانال برایم فرستادند. عجیب از این جهت که تحولات درونی نظام سیاسی ما در دهه نود به نحوی بوده که طرح مباحثی اینچنینی درباره مشروعیت ولو از منظر امام خمینی خود یکی از کانونهای خلل در امنیت ملی شمرده می‌شود.

✍️ مستقل از نقد و بررسی مفاد، دو تا از ارجاعات مقاله به صحیفه نور، خیلی جالب بودند که متن کامل آنرا اینجا می‌آورم:



🔴مصاحبه با روزنامه لوتاکونتینوا درباره ویژگیهای حکومت اسلامی/ ۱۹ دی ۵۷

‌‏[‏سوال: حکومت مدرن چگونه می تواند در یک جامعۀ اسلامی وجود داشته باشد؟‌‏]‏

‌‏ــ جواب: اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به آزادی از‌‎ ‌‏همۀ خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی و ضد انسانی دعوت می کند، چگونه ممکن‌‎ ‌‏است با تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر که حاصل تجربه های اوست سازگار‌‎ ‌‏نباشد؟!‏

‌‏ــ ‌‏[‌‏سوال: با در نظر گرفتن اینکه هر حکومتی در خود حداکثر تمرکز قدرت را جمع می کند، چگونه حکومت‌‎ ‌‏اسلامی می تواند وجود داشته باشد و قدرت در آن تمرکز نیابد و رابطۀ مسلط و زیرسلطه برقرار‌‎ ‌‏نشود؟‌‏]‏

‌‏ــ جواب: اسلام در رابطۀ بین دولت و زمامدار و ملت ضوابطی و حدودی معین کرده است و برای‌‎ ‌‏هر یک بر دیگری حقوقی تعیین نموده است که در صورت رعایت آن هرگز چنین‌‎ ‌‏رابطه ای، یعنی رابطۀ مسلط و زیر سلطه، به وجود نمی آید. اساساً حکومت کردن و‌‎ ‌‏زمامداری در اسلام یک تکلیف و وظیفۀ الهی است که یک فرد در مقام حکومت و‌‎ ‌‏زمامداری، گذشته از وظایفی که بر همۀ مسلمین واجب است، یک سلسله تکالیف‌‎ ‌‏سنگین دیگری نیز بر عهدۀ اوست که باید انجام دهد. حکومت و زمامداری در دست‌‎ ‌‏فرد یا افراد، وسیلۀ فخر و بزرگی بر دیگران نیست که از این مقام بخواهد به نفع خود‌‎ ‌‏حقوق ملتی را پایمال کند. هر فردی از افراد ملت حق دارد که مستقیماً در برابر سایرین،‌‎ ‌‏زمامدار مسلمین را استیضاح کند و به او انتقاد کند و او باید جواب قانع کننده بدهد و در‌‎ ‌‏غیر این صورت، اگر برخلاف وظایف اسلامی خود عمل کرده باشد ـ خود به خود ـ از‌‎ ‌‏مقام زمامداری معزول است و ضوابط دیگری وجود دارد که این مشکل را حل می کند. ‏

(صحیفه نور، جلد چهارم، ص 189 و 190)


🔴پیام برائت به زائرین بیت الله الحرام- ۶۶/۶/۵
خدا نیاورد آن روزى را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما پشت کردن به دفاع از محرومین و روآوردن به حمایت از سرمایه‌دارها گردد و اغنیاء و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشترى برخوردار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیاء و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین - علیهم‌السلام - سازگار نیست، دامن حرمت و پاک روحانیت از آن منزه است، تا ابد هم باید منزه باشد و این از افتخارات و برکات کشور و انقلاب و روحانیت ماست که به حمایت از پابرهنگان برخاسته است و شعار دفاع از حقوق مستضعفان را زنده کرده است.
صحیفه نور، جلد 20، ص 129


http://ensani.ir/file/download/article/20101226115130-195.pdf

🔺چشم‌انداز زیبای گام دوم!

🔴گهگاه دوستان دهه هفتادی و اخیرا هشتادی فعال و پر از دغدغه تماس می‌گیرند ‌و پیام می‌دهند برای مشورت درباره ادامه تحصیل یا تشکیل گروه‌های مطالعاتی یا حرفه‌ای آرمانخواهانه که گرهی هم از مشکلات کشور باز کنند. اولین صحبتی که من معمولا با آنها می‌کنم این است که ببینید این حرف‌ها در این مملکت خریدار ندارد. از اول خودتان را اذیت نکنید. اگر فکر ترقی و شغل و تأثیرگذاری و این چیزها هستید منطق آن چیز دیگری است.

🔴الان هم به همه جوانانی که میخواهند برای آینده خود تصمیم بگیرند می‌گویم: به همین دو تا تصویر نگاه کنید. میان کسی که همه زندگی خودش را وقف کرده در جهت احیا و اقامه عدالت و آسیب‌شناسی و کمک به قوه قضاییه که مشکلاتش را بفهمد و خود را اصلاح کند؛ و کسی که مهم‌ترین رزومه‌اش توزیع بیت‌المال بین شرکت‌های خصوصی نظرکرده است، کدامیک به معاونت راهبردی قوه قضائیه شایسته‌ترند؟ خب جناب آقای رییسی معما را حل کرده و می‌فرمایند دومی و برعکس اولی را به پاس اینکه مثل سقراط خرمگس قوه عدلیه بوده به چهارسال حبس محکوم می‌کند. این داستان انقلابیون نسل ما و چشم‌انداز زیبای گام دوم است. فعتبروا یا اولی الابصار!

🔺مقاله‌ “درآمدی بر پیشینه استعماری تاسیس دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف)؛ نوشته محمدحسین بادامچی و مهدی کفایی؛منتشر شده در کتاب استعمار و علم؛ انتشارات سروش، ۱۳۹۸

✍️بسیج دانشجویی دانشگاه شریف دیروز همایش مجازی‌ای برگزار کرد با عنوان «مأموریت دانشگاه شریف». همایش از این جهت که مهم‌ترین رؤسای دانشگاه شریف از سال ۵۷ تا امروز در آن صحبت کردند قابل توجه بود: آقایان دکتر ضرغامی، صالحی، اعتمادی، سهراب‌پور، روستاآزاد و‌فتوحی.
نکته مهم در این جلسه تصور بسیار بسیط و ابتدایی رؤسای دانشگاه ایرانی در چهاردهه گذشته از دانشگاه، علم، تکنولوژی و توسعه است. جلسه دیروز نشانه‌ای دوباره از این بود که در چهل ساله پس از انقلاب دانشگاه فاقد‌ ایده راهبری بوده و تنها در جهت مدهای روز، گاهی در جهت بسط آموزش، گاهی در جهت مقاله‌نویسی و امروز در جهت تجاری شدن و اصطلاحا کارآفرینی هر روز به سویی کشیده شده.
در همین جهت مقاله فوق را سال ۹۳ نوشتم که پارسال بالاخره منتشر شد و در آن توضیح دادم که بر خلاف تصور ساده‌انگارانه مقامات پس از انقلاب، دانشگاه شریف در دوران پهلوی بر پایه نظریه امریکایی‌ دولت-ملت‌سازی دوران جنگ سرد تأسیس شده است.

پی‌نوشت:
در همین راستا بسیج دانشکده فنی دانشگاه تهران نیز ویژه‌نامه‌ای درباره حوادث آبان منتشر کرده است. انشعاب از جریان انحرافی محافظه‌کاری که بر حزب‌الله چیره شده بسیار ارزشمند است، به شرطی‌که ان‌شاالله تداوم داشته باشد و به نقد ریشه‌های آسیب بپردازد.


https://news.1rj.ru/str/utnabz/346

معنای امنیت ملی در جهان سوم
به بهانه ترور محسن فخری‌زاده در پایتخت

🔺در مقاله‌ مشکل امنیت ملی در جهان سوم که به بهانه حوادث آبان بازنشر کردم، باری بوزان متذکر می‌شود که در کشورهای غربی که از انسجام اجتماعی و رابطه نسبتا متعادلی میان دولت و ملت برخوردارند، امنیت ملی گفتمانی است که مشخصا در مقابل دشمن خارجی موضوعیت می‌یابد. با اینحال در کشورهای جهان سوم اساسا موضوع از جنس دیگری است. در کشورهای جهان سوم در غیاب برآمدن طبیعی دولت از درون تحولات جامعه، دولت اساسا بر‌ بنیاد نهادهای امنیتی و‌نظامی استوار می‌شود. به‌ عبارت دیگر کارکرد امنیت ملی در کشورهای جهان سوم نه صیانت از شهروندان دربرابر دشمن خارجی، بلکه صیانت از حاکمیت در برابر شهروندان است.


🔺دولت‌های جهان سومی از این حیث از یک دور پارادوکسیکال رنج می‌برند. از یکسو‌ امنیت ملی به معنای گفته شده، گفتمان مرکزی برپایی دولت و صیانت از حاکمیت است و از سوی دیگر به واسطه عدم برخورداری از امنیت اجتماعی (که از سرمایه اجتماعی و اعتماد و امید و دموکراسی و عدالت و رشد مدنی برمی‌خیزد) هم در برابر تهدیدات داخلی و هم در برابر اعتراض جامعه تحت قیمومیت خود بسیار آسیب‌پذیر است. بدتر اینکه به لحاظ علی-معلولی تداوم این وضعیت تنها به آسیب‌پذیری بیشتر دولت و فروپاشی اجتماعی بیشتر و‌ افزایش سلطه و نفوذ قدرتهای مهاجم می‌انجامد و راه برون‌رفتی از این سیکل معیوب هم درون آن وجود ندارد.


‌ 🔺بر خلاف قلم‌فرسایی‌های منورالفکرانه، الهیاتی، متافیزیکی و ایدئولوژیک، اساس استواری دولت مدرن در ایران از زمان عباس میرزا (به تعبیر جواد طباطبایی مکتب تبریز ) تا امروز ارتش و قوای نظامی-امنیتی است و نظریه سیاسی در ایران لفاظی موهومی است که بر تن دولت پاتریمونیالیستی-میلیتاریستی درون‌گرا پوشیده می‌شود. در چنین شرایطی است که علی‌رغم فربگی‌ گفتمان امنیت، در تحلیل عینی امنیت ملی نهایتا به بولدوزر مسلحی که آلونک مستضعفین را تخریب می‌کند و گاز اشک‌آوری که به صورت آسیه‌ پناهی‌ها پاشیده می‌شود یا اسیدی که با پاشیده شدن به صورت دختران بدحجاب، جامعه را برای دینداران امن می‌کند یا زنجیری که به پای فعالان مدنی عدالتخواه بسته می‌شود، فروکاسته می‌شود . این همان‌ معنای اصلی امنیت ملی در جهان سوم یعنی محافظت از حاکمیت در برابر شهروندان است که البته در مراحل رشد نومانکلاتورا و کمرنگ شدن همان روبنای الهیاتی و ایدئولوژیک، درون‌مایه آن یعنی حفاظت از اشرافیت لانه کرده در لوای رانت نفتی، امنیتی و دینی بر همگان آشکار می‌شود.


.

تاریخ: یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹
ساعت ۹ الی ۱۹

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری "گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی"


@seyedjavadmiri

🔺پست فمینیسم و اهمیت آن در ایران
امروز/ ارائه در تشکل دفتر تحکیم دانشگاه تبریز/ ۱۱ آذر ۹۹

📎در این ارائه به این موضوع می‌پردازم که چرا بر خلاف تصور شایع، مسأله زنان موضوعی محدود در قلمرو حاشیه‌ای زنان و صرفا مربوط به خود زنان نیست، بلکه تحلیل سیاسی در ایران امروز تا چه حد به بینش، استراتژی و راه‌حل زنانه و بطور کلی مشارکت و مداخله سوژه زنانه در عرصه‌ عمومی نیاز دارد. در پایان این امید را طرح می‌کنم که شاید این نیروی نوین زنان باشد که در قرن پانزدهم شمسی ایران را از پدرسالاری تاریخیِ سیاسی و اجتماعی و الهیاتی نجات دهد.

مَدار

یک:
مدیر شبکه‌ی۳ سیمایِ مِیلی می‌گوید آقای فردوسی‌پور ‐با آنکه به تخصص و محبوبیت‌اش واقف بودیم‐ از تلوزیون حذف شد چون از مدار خارج شده بود!

دو:
او ‏وقتی حرف از مدار می‌زند، منظورش دایره‌ای است به مرکزیّتِ خودش. این سرش نقطه‌ی پرگار، آن سرش عادل که باید دورِ این بچّه پُررو، بچرخد!

سه:
جالب آنکه می‌انگارد چون فضای مجازی طرفدار فردوسی‌پور است، او در این قضیه مظلوم افتاده است.

چهار:
‏هزاران میلیارد بودجه و انحصار همه‌ی شبکه‌های رادیویی و تلوزیونی و اکثر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها دست‌شان است و باز در برابر چند کاراکتر نجوای مخالف در توئیتر یا تلگرام (که هم فیلترند و هم کلّی فحّاشِ ساعتی ۵۰هزارتومانی از طرف‌شان دفاع می‌کنند و هم امکان داغ و درفش و کشاندن کار به کلانتری در پی‌اش دارند) احساس بدبختی می‌کنند!

پنج:
‏رفتارشان با ما، مثل قوایِ اشغالگر خارجی است با مردمِ کشورِ تحت اشغال. تهِ‌تهِ چشم‌های همه‌شان نگاهِ مغرور و تحقیرآمیزِ برنده به بازنده است. راست‌اش را هم بخواهی حق به جانب آن‌ها است که هرچه خواستند کردند و می‌کنند و ما در مقابل تنها تن دادیم و تن می‌دهیم یا گریختیم و می‌گریزیم. حالا فرض کن گاهی با نفرینِ بی‌فایده‌ای یا فحشی آب‌نکشیده در زیرِ لبی.

شش:
‏خودمانیم دیگر! هرچقدر هم کوتاه باشند چون بر اسب می‌نشینند از هر بلندقامتی، بالاترند. از روی زین، لب‌های ما در سطح کفِ کفش‌هایشان می‌بینند. و تقسیم قدرت را در سطح بده‌بستان‌هایِ سرِ سفره. این پارچ دوغ را بده آن‌ور، آن میز و مبل و صندلی سربرگ را هُل بده این‌ور. ممنون شوهرخاله! قابلی ندارد باجناق‌زاده!

Channel | @iranoralhistory
Channel | @tarikhonline

مناظره‌ای درباره نظام انقلابی
یا نهضتی که به گروگان گرفته شد

🔴به همت محفل دال مناظره محمدحسین بادامچی و سجاد صفار هرندی به مناسبت سالگرد شانزدهم آذر امروز ساعت ۲۱ از صفحه اینستاگرام محفل دال پخش خواهد شد:

@mahfel_dal
https://instagram.com/mahfel_dal?igshid=w8dl26dxwqiv

سمینار ملی "شریعتی و راه آینده"


مقایسه دیدگاه علی شریعتی و هانا آرنت درباره انقلاب با نگاهی به انقلاب ایران


محمد حسین بادامچی


تاریخ: یکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹
ساعت ۹ الی ۱۹


پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری "گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی





@seyedjavadmiri

فیلم کامل این مناظره در آپارات:

https://www.aparat.com/v/V0UZG

🎧 فصل سوم
#نشست_چهارم

🔰 ایده نظام انقلابی؛ اکنون در چه وضعیتی‌ست؟

👤#محمدحسین_بادامچی
پژوهشگر علوم اجتماعی


👤#سجاد_صفارهرندی
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی


🔺 لینک دانلود صوت جلسه

#فایل_صوتی

💡دال، محفلی برای گفت و گو پیرامون آینده‌ی انقلاب اسلامی‌

🔮 به محفل دال بپیوندید:
توییتر | اینستاگرام | بله | آپارات
t.me/joinchat/AAAAAEBlcenvBmF-TGbNug

🔺بالاخره پس از بیشتر از یک سال زحمت دوستان این همایش ارزنده که از عزم و فکری پیشرو جوشیده، به نتیجه رسید



💢 «در جست‌و‌‌جوی موفقیت»
#رویداد_آنلاین

🤔 برای آنان که درباره مسیر زندگی‌شان تردید دارند...

🔻کاری از #جامعه_اسلامی_شریف و #مدرسه_آزادفکری

🗣 به روایت فارغ‌التحصیلان و اساتید دانشگاه شریف: شهشهانی، نیلی، مشایخی، گلشنی، ایرجی‌زاد، سیدجوادی، علیانی، کاویانی و...

🍉 شروع رویداد: شب یلدا

📝ثبت نام در سایت مدرسه آزادفکری

🔺هزینه کمتر برای ثبت نام زودهنگام
_____
🌠 @Sharif_Islamic_Society
🏠 @AzadFekriSchool

سیاست، بازیچه دست روحانیت


🔴ماجرای قره‌باغ به یک نمونه کامل از سیرک‌ سیاست‌مداری داهیانه اسلامی تبدیل شده است. حضرات تصور کرده‌اند که مسائل اجتماعی و سیاسی از جنس لفاظی و‌ اسم-فامیل است که هر وقت میلشان کشید یک‌ جوجه‌ای را رنگ کنند و هر روز به اسمی بفروشند و خلق‌الله هم جاهل قاصر شعبده آنها را تماشا کنند و کف بزنند.

🔴دو ماه پیش چهار امام جمعه بیانیه دادند که «آذربایجان خاک اهل بیت» است و آذری هم مدافع حرم. حالا که اردوغان در رژه پیروزی اذربایجان، یک شعر آذری خوانده سراسیمه بیانیه داده‌اند که دست باید به بدن‌ ملحق شود نه برعکس! اصلا خفت و خواری تا چه حد که دو ماه پیش با تبختر کشور آذربایجان دست بدن بزرگ و مقدس شیعه شمرده می‌شود، الان اوضاع طوری وارونه شده که خواندن یک شعر آذری می‌شود جدایی‌طلبی و تهدید به جدا کردن آذری‌ها از وطن فارسی! یعنی در عرض دو ماه آن هم فقط با یک بیت شعرخوانی موضع از امپراتوری رو به گسترش شیعی کشید به تاکید بر ایرانی‌ بودن آذری‌های وطنی! آخر تهران مگر چقدر با تبریز فاصله دارد که اینطور لاف در غریبی می‌زنید؟

♦️بیچاره آذری که هر وقت بخواهند مدافع حرم رنگش می‌کنند و هروقت بخواهند می‌شود دسته‌ی پایتخت فارسی. آذری که زینت المجالس است هیچ، بیچاره انقلاب اسلامی و ناسیونالیسم و شیعیسم و اسلامیسم و امنیت ملی و تمامیت ارضی که اینطور اسیر لفاظی‌های هردمبیل سیاست‌ورزی به سبک اسلام حوزوی شده است.


.

خاک بر سر ما که امثال اینها مدعی العموم ما باشند
✍️وحید اشتری
✅جوون ۲۰ ساله‌‌ مردم رو جلوجمع بستن به پایه صندلی و اینقدر زدن تو صورتش تا بگه غلط کردم.
جوون یک خانواده رو ۲ سال مفت کرایه کنی. مجبور کنی به کارهای مختلف، مثلا بذاری دربون دادگستری بعد یه روز که یه قاضی رو چون ماسک داشته نشناخت و ازش کارت شناسایی خواست، ببری تو اتاق همون قاضی ببندی به پایه صندلی و اینقدر بزنی تا بگه غلط کردم.
چون این موارد ظاهرش اینه ته دالون یه دادگستری تو یه شهر کوچیک رخ داده و یه روایت دو خطی فقط ازش رسانه‌ای شده.
ولی در واقع صدها جلد کتاب خاطره شخصی رو داره زنده می‌کنه.خیلیا شروع کردن به مطالبه‌گری برای استعفای اون قاضی و یا اجبار کردنش به معذرت خواهی عمومی و... درد ما فقط این قاضی نیست بلکه تمام ساختار و قوانین سربازیه که باعث همچین اتفاقاتی میشه.

✅خاک بر سر ما که امثال اینها بخوان #مدعی_العموم ما باشند و از حق مردم جلوی قلدری نهادهای حاکمیتی دفاع کنند.

♨️پ.ن:خانواده سرباز پیگیر میشن پیش دادستان بابل، پیش مدعی العموم و شکایت می کنند ،مدعی العموم میفرمایند ،قضیه رو کش ندید و بیخیال شید! نمی خواهید تو این شهر زندگی کنید؟

🔺دوران اسارت سربازی من از بهمن ۹۵ که رساله دکتریم را دفاع کردم و درخواست اعزام دادم تا همین هفته پیش که کارت پایان خدمتم رسید، در فرایندی که اصطلاحا “تسهیلات نظام وظیفه نخبگان” نامیده می‌شود طول کشید. یعنی حدود‌۴ سال. زجری که در این چهارسال متحمل شدم مثل همه جوانان مفلوک این مملکت غیرقابل بیان است.

در این مدت یکبار در دوره آموزشی پادگان صفریک بخاطر نوشتن چند پست انتقادی در همین کانال تجدید دوره شدم که به نحوی معجزه‌آسا با رسیدگی فرمانده کل ارتش به عریضه‌ای که نوشتم گواهیم را پس گرفتم و یکبار پروژه خدمتی که ۱۵ ماه در ناجا روی آن کار کرده بودم بخاطر نامه‌ای حفاظتی ابطال شد. پروژه بعدی را بخاطر بی‌سوادی کارفرما و تخیلاتی که درباره روش تحقیق داشت بعد از ۷ ماه مجبور به انصراف شدم و پروژه آخرم بخاطر استفاده از نظرات فرامرز رفیع‌پور و مانوئل کاستلز به جای مقام معظم رهبری در مرز رد شدن قرار گرفت.

این یادداشت آسیب‌شناختی درباره سربازی نخبگان را یک ماه پیش برای یکی از معدود مقامات خیرخواه مربوطه فرستادم. معتقدم این طرح به کلی شکست خورده و به جد به همه توصیه میکنم تحقیر سربازی عادی را بر فریب پروژه سربازی ترجیح دهند

🔴به همت دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی برگزار میشود:

💢آل احمد و پرسش های زمانه ما

✨باحضور:دکتر محمدحسین بادامچی
(دکترای جامعه شناسی و رئیس سابق اندیشکده مهاجر)

📆 پنج شنبه،۲۷ آذرماه
⏰ساعت ۱۹

پخش زنده از صفحه اینستاگرام دانشکده:
http://Instagram.com/Eco.Pol.Live


#متفکرما

🔺صوت نشست آل‌احمد و پرسشهای زمانه ما؛ روز وحدت حوزه و دانشگاه

🔸کتاب در خدمت و خیانت روشنفکران جلال ال احمد ادعانامه و محاکمه‌ دو طبقه اصلی نخبگان ایران است: حوزویان و دانشگاهیان که حاملین اصلی سنت و مدرنیته منحط ایرانی هستند. از نظر آل‌احمد ایران دچار بن‌بستی است که این دو طبقه نخبگان پدید آورده‌اند. در این فایل صوتی بعد از ارائه تصویر آل‌احمد از روشنفکر ناجی بعنوان کسی که از زندان تعبد قدیم و جدید بیرون آمده است، به بیان ارزیابی وی از روحانیت می‌پردازم و در نهایت نتیجه می‌گیرم بن‌بست تاریخی‌ای که جلال از خروج از آن ناامید است علی رغم وقوع انقلابی به نام روشنفکران و روحانیونی که جلال به آنها امید دارد یعنی خود او و آیت الله خمینی و شریعتی به قوت خود باقیست و حتی بخاطر اتحاد حوزه و دانشگاه و پیوند نخبگان قدیم و جدید در ساخت واحد مرکزی گره آن کورتر هم شده است. هنوز پس از پنجاه سال پرسش ال‌احمد مهم‌ترین مساله پیش روی ماست که از کجای این تاریخ منحط امکان برخاستن روشنفکری و خروج از صغارت و تعبد قدیم و جدید ممکن است؟