بهترین های لینوکس سابق
_xmppاستفاده_از_برای_ایجاد_محیطی.pdf
سلام و عرض ادب
این نوشته نوشته های بود از دوست عزیزی که نا آشناست
جا داره همین جا از ایشون بابت تهیه دیدن این متن ها و همچنین مطلب های بعدی در مورد این موضوع تشکر ویژه داشته باشم
و همچنین از تمام دوستانی که زحمت میکشن و مطلب حاضر میکنن و اطلاعات و دانش خودشون و به اشتراک قرار میدهند
زکات علم نشر آن است
این نوشته نوشته های بود از دوست عزیزی که نا آشناست
جا داره همین جا از ایشون بابت تهیه دیدن این متن ها و همچنین مطلب های بعدی در مورد این موضوع تشکر ویژه داشته باشم
و همچنین از تمام دوستانی که زحمت میکشن و مطلب حاضر میکنن و اطلاعات و دانش خودشون و به اشتراک قرار میدهند
زکات علم نشر آن است
https://ssshojaei.ir/tdesktop/
زبانفارسی برای تلگرام دسکتاپ!
زبانفارسی برای تلگرام دسکتاپ!
#linux
Run levels & Shutdown
یک توضیح در مورد shutdown کردن ، امیدوارم بدردتون بخوره . شاید خیلی وقت ها دیده باشید که چندین راه وجود داره تا شما یک سیستم رو خاموش و یا ریبوت کنید.ولی هر کدوم چیکار می کنن؟
روش اول ->
یکی از ساده ترین و در عین حال خطرناک ترین روش خاموش کردن سیستم با استفاده از دکمه power یا restart سیستم هستش که عواقبی مثل از دست دادن OS و یا آسیب به سخت افزاری می تونه به همراه داشته باشه .
روش دوم ->
شاید شما بار ها و بار ها در مورد init شنیده باشید . Init در واقع پروسه مادر یک سیستم لینوکسی هستش . ولی جدیدا به عنوان بخش اصلی برای کانفیگوریشن خیلی به کار نمی ره و می شه گفت روش های دیگه ای جای init رو گرفتن . داخل لینوکس مجموعا ما ۷ تا runlevel داریم که خود runlevel کامند هستش و می تونید متوجه بشید که الان در چه مرحله ای از runlevel قرار دارید که قابل تغییره .
0 -> Halt (وقتی سیستم خاموش هستش)
1 -> single user mode ( معمولا برای ریکاوری استفاده می شه)
2 -> Debian/Ubuntu default
3 -> RHEL/Fedora/SUSE text mode (محیط کامندلاین یا به عبارتی محیط تکست)
4 -> free (دلخواه)
5 -> RHEL/Fedora/SUSE graphical mode (محیط گرافیکی)
6 -> **** reboot ****
شما می تونید در هر لحظه ای که دلتون خواست بین این runlevel ها جا به جا بشید . دستوراتی که می تونید باهاشون این کار رو بکنید ->
init
telinit
شما می تونید با گرفتن خروجی فایل inittab در ادرس ->
/etc/inittab
حالت دیفالت رو چک کنید .(قابل توجه که چون قدیمیه ممکنه روی سیستم شما همچین فایلی وجود نداشته باشه) برای راحتی کار ->
grep "^id:" /etc/inittab
که بهتون یک خط می ده . برای مثال ->
id:5:init:default
که می تونید با تغییر 5 به عددی بین 0 تا 6 ران لول دلخواه رو انتخاب کنید .
اگر از کامند init 6 استفاده کنید در فایل
/etc/rc.d/ rc 6
رو یکنگاهی بندازید متوجه می شید که اول اسم فایل ها K هستش که به معنای kill کردن هستش . یعنی وقتی شما reboot رو می زنید هر یوزری هست بدون اینکه متوجه بشه درجا سیستمش ریبوت می شه بدون هیچ نوتیفای خاصی که روش خوبی به حساب نمیاد .
روش سوم ->
استفاده از کامند shutdown جزو بهترین راه حل ها هستش . یک جورایی این کامند روشی هستش که سیگنالی می فرسته به همه برنامه ها تا مطلع بشن از خاموش شدن سیستم . علاوه بر اون می شه به یوزر ها خبر داد که در طی مثلا ۱۰ دقیقه دیگه سیستم ها همه خاموش یا ریبوت می شن .در صورتی که خود کاربر ها نرم افزار هاشون رو kill نکردن طبق اون تایم داده شده توسط ما کل پروسس ها رو در اون زمان kill یا به اصطلاح می بنده . این کامند سویچ های جالب و کمی داره که توصیه می کنم man page این کامند رو حتما یک مطالعه ای بکنید .
روش های دیگه ای هم وجود داره ولی رفتار هاشون تقریبا با این سه مورد مشابه هستن که با سرچ کردن می تونید متوجه بشید که نوع فعالیتشون به چه صورتی هستش .
موفق باشید 😊
تشکر از دوست خوب مون :
@MDX1219
🆔 @LinuxTops
Run levels & Shutdown
یک توضیح در مورد shutdown کردن ، امیدوارم بدردتون بخوره . شاید خیلی وقت ها دیده باشید که چندین راه وجود داره تا شما یک سیستم رو خاموش و یا ریبوت کنید.ولی هر کدوم چیکار می کنن؟
روش اول ->
یکی از ساده ترین و در عین حال خطرناک ترین روش خاموش کردن سیستم با استفاده از دکمه power یا restart سیستم هستش که عواقبی مثل از دست دادن OS و یا آسیب به سخت افزاری می تونه به همراه داشته باشه .
روش دوم ->
شاید شما بار ها و بار ها در مورد init شنیده باشید . Init در واقع پروسه مادر یک سیستم لینوکسی هستش . ولی جدیدا به عنوان بخش اصلی برای کانفیگوریشن خیلی به کار نمی ره و می شه گفت روش های دیگه ای جای init رو گرفتن . داخل لینوکس مجموعا ما ۷ تا runlevel داریم که خود runlevel کامند هستش و می تونید متوجه بشید که الان در چه مرحله ای از runlevel قرار دارید که قابل تغییره .
0 -> Halt (وقتی سیستم خاموش هستش)
1 -> single user mode ( معمولا برای ریکاوری استفاده می شه)
2 -> Debian/Ubuntu default
3 -> RHEL/Fedora/SUSE text mode (محیط کامندلاین یا به عبارتی محیط تکست)
4 -> free (دلخواه)
5 -> RHEL/Fedora/SUSE graphical mode (محیط گرافیکی)
6 -> **** reboot ****
شما می تونید در هر لحظه ای که دلتون خواست بین این runlevel ها جا به جا بشید . دستوراتی که می تونید باهاشون این کار رو بکنید ->
init
telinit
شما می تونید با گرفتن خروجی فایل inittab در ادرس ->
/etc/inittab
حالت دیفالت رو چک کنید .(قابل توجه که چون قدیمیه ممکنه روی سیستم شما همچین فایلی وجود نداشته باشه) برای راحتی کار ->
grep "^id:" /etc/inittab
که بهتون یک خط می ده . برای مثال ->
id:5:init:default
که می تونید با تغییر 5 به عددی بین 0 تا 6 ران لول دلخواه رو انتخاب کنید .
اگر از کامند init 6 استفاده کنید در فایل
/etc/rc.d/ rc 6
رو یکنگاهی بندازید متوجه می شید که اول اسم فایل ها K هستش که به معنای kill کردن هستش . یعنی وقتی شما reboot رو می زنید هر یوزری هست بدون اینکه متوجه بشه درجا سیستمش ریبوت می شه بدون هیچ نوتیفای خاصی که روش خوبی به حساب نمیاد .
روش سوم ->
استفاده از کامند shutdown جزو بهترین راه حل ها هستش . یک جورایی این کامند روشی هستش که سیگنالی می فرسته به همه برنامه ها تا مطلع بشن از خاموش شدن سیستم . علاوه بر اون می شه به یوزر ها خبر داد که در طی مثلا ۱۰ دقیقه دیگه سیستم ها همه خاموش یا ریبوت می شن .در صورتی که خود کاربر ها نرم افزار هاشون رو kill نکردن طبق اون تایم داده شده توسط ما کل پروسس ها رو در اون زمان kill یا به اصطلاح می بنده . این کامند سویچ های جالب و کمی داره که توصیه می کنم man page این کامند رو حتما یک مطالعه ای بکنید .
روش های دیگه ای هم وجود داره ولی رفتار هاشون تقریبا با این سه مورد مشابه هستن که با سرچ کردن می تونید متوجه بشید که نوع فعالیتشون به چه صورتی هستش .
موفق باشید 😊
تشکر از دوست خوب مون :
@MDX1219
🆔 @LinuxTops
تبریک عرض میکنم
خدمت تمام فدورا دوستان چرا که با افتخار اعلام میکنم
فدورا ۲۹ منتشر شد🤠🥳🥳
خدمت تمام فدورا دوستان چرا که با افتخار اعلام میکنم
فدورا ۲۹ منتشر شد🤠🥳🥳
بهترین های لینوکس سابق pinned «تبریک عرض میکنم خدمت تمام فدورا دوستان چرا که با افتخار اعلام میکنم فدورا ۲۹ منتشر شد🤠🥳🥳»
#linux
Partitions
خیلی مواقع ممکنه توی گروه های لینوکسی سوالی بپرسید مبتنی " چه جوری پارتیشن بندی کنم و هر کدوم به چه مقداری باید باشه؟"
ما با سه حالت مختلف این مورد می خوایم آشنا بشیم .
حالت اول -> سیستم خانگی
شاید از فردی سوال بپرسید که یک سیستم خانگی اگر بخوایم partition بندی کنیم نیاز به چه دایرکتوری های مجزایی داره .
/
/home
/var
/boot (استاندارد ۱۰۰ مگابایت)
/swap (دو برابر رم)
خب ، در واقع واسه یک سیستم خانگی بهترین کار اینه ->
/boot -> 100 mb
/swap -> دو برابر مقدار رم
و در اخر هم روی دایرکتوری / که ریشه سیستم هستش می تونید سیستم عامل رو نصب کنید .
*نکته در مورد swap : این دایرکتوری زمانی به کار ما میاد که رم کم میاره و شما قسمتی از هارد رو قرض می گیرید تا کل سیستم کرش نشه و این واضحه که سرعت مناسبی نداره و کند هستش . شاید بگید رم شما بالاست و نیازی نیست ، ولی ریسک نکنید . هارد انقدر جا داره که 8gb واسه یدونه پارتیشن swap ناچیز به حساب بیاد . برای رم های کمتر از 2gb یا خود 2gb الزامیه و همچنین فراموش نکنید که بیشتر از 8gb واسه swap منطقی نیست.
حالت دوم -> پارتیشن بندی سیستم لینوکسی در شبکه (کلاینت)
مثل قبل دایرکتوری boot به مقدار 100mb قرار داده میشه .
ولی داخل شبکه شما نمی تونید کل هاردی که قراره استفاده کنید رو بندازید روی دایرکتوری / .
پس داریم ->
/home -> (*تحت شبکه)
/boot -> 100mb
/swap -> دوبرابر رم
و در اخر هم 20gb برای دایرکتوری / البته می تونید بیشتر بدید مثلا 30gb یا 40gb تا دیگه تضمینی کم نیاد ولی 20 کافیه .
نکته ای که اینجا ممکنه براتون سوال باشه دایرکتوری /home هستش که گفتیم تحت شبکه قرار می دیم . با استفاده از nfs می تونیم استوریج های تحت شبکه داشته باشیم . معادلش توی ویندوز smb هستش .
حالت سوم -> پارتیشن بندی سیستم لینوکسی در شبکه (سرور)
نکته ای که باید در مورد سرور بدونید اهمیت دایرکتوری var هستش . برای مثال فایل های لاگ و فایل های وب سرور و مواردی از این قبیل داخل این دایرکتوری وجود دارن .
بنابراین می تونیم از این روش استفاده کنیم ->
/boot -> 100mb
/var -> 100gb
/usr -> 10gb
و در اخر هر چقدر از هارد موند به دایرکتوری / اختصاص می دیم .
علت درست کردن دایرکتوری usr به خاطر این هستش که ما می خوایم از لحاظ امنیتی تا حدی جلو بریم . سودش برامون این هستش که اگر شخصی نفوذ کرد و به سرور دسترسی پیدا کرد نتونه روی /usr چیزی رایت کنه یا حالا فایلی اضافه کنه (read only) . و همچنین ممکنه از روی نتورک mount کنیم .
مثال -> ما کلی وب سرور داریم ، می خوایم همشون رو آپدیت کنیم ، با این کار دیگه نیازی نیست تک تک اپدیت کنیم .
و قابل توجه که دیگه سرور اصلا نیازی به swap نداره!
برای چک کردن و ایجاد پارتیشن از سه دستور زیر همراه با سویچ های مختلفشون می تونید استفاده کنید ->
fdisk -l
parted
gparted (گرافیکی)
cat /proc/partitions ( فقط برای دیدن پارتیشن ها)
با تشکر از دوست خوبمون:
@MDX1219
🆔 @LinuxTops
Partitions
خیلی مواقع ممکنه توی گروه های لینوکسی سوالی بپرسید مبتنی " چه جوری پارتیشن بندی کنم و هر کدوم به چه مقداری باید باشه؟"
ما با سه حالت مختلف این مورد می خوایم آشنا بشیم .
حالت اول -> سیستم خانگی
شاید از فردی سوال بپرسید که یک سیستم خانگی اگر بخوایم partition بندی کنیم نیاز به چه دایرکتوری های مجزایی داره .
/
/home
/var
/boot (استاندارد ۱۰۰ مگابایت)
/swap (دو برابر رم)
خب ، در واقع واسه یک سیستم خانگی بهترین کار اینه ->
/boot -> 100 mb
/swap -> دو برابر مقدار رم
و در اخر هم روی دایرکتوری / که ریشه سیستم هستش می تونید سیستم عامل رو نصب کنید .
*نکته در مورد swap : این دایرکتوری زمانی به کار ما میاد که رم کم میاره و شما قسمتی از هارد رو قرض می گیرید تا کل سیستم کرش نشه و این واضحه که سرعت مناسبی نداره و کند هستش . شاید بگید رم شما بالاست و نیازی نیست ، ولی ریسک نکنید . هارد انقدر جا داره که 8gb واسه یدونه پارتیشن swap ناچیز به حساب بیاد . برای رم های کمتر از 2gb یا خود 2gb الزامیه و همچنین فراموش نکنید که بیشتر از 8gb واسه swap منطقی نیست.
حالت دوم -> پارتیشن بندی سیستم لینوکسی در شبکه (کلاینت)
مثل قبل دایرکتوری boot به مقدار 100mb قرار داده میشه .
ولی داخل شبکه شما نمی تونید کل هاردی که قراره استفاده کنید رو بندازید روی دایرکتوری / .
پس داریم ->
/home -> (*تحت شبکه)
/boot -> 100mb
/swap -> دوبرابر رم
و در اخر هم 20gb برای دایرکتوری / البته می تونید بیشتر بدید مثلا 30gb یا 40gb تا دیگه تضمینی کم نیاد ولی 20 کافیه .
نکته ای که اینجا ممکنه براتون سوال باشه دایرکتوری /home هستش که گفتیم تحت شبکه قرار می دیم . با استفاده از nfs می تونیم استوریج های تحت شبکه داشته باشیم . معادلش توی ویندوز smb هستش .
حالت سوم -> پارتیشن بندی سیستم لینوکسی در شبکه (سرور)
نکته ای که باید در مورد سرور بدونید اهمیت دایرکتوری var هستش . برای مثال فایل های لاگ و فایل های وب سرور و مواردی از این قبیل داخل این دایرکتوری وجود دارن .
بنابراین می تونیم از این روش استفاده کنیم ->
/boot -> 100mb
/var -> 100gb
/usr -> 10gb
و در اخر هر چقدر از هارد موند به دایرکتوری / اختصاص می دیم .
علت درست کردن دایرکتوری usr به خاطر این هستش که ما می خوایم از لحاظ امنیتی تا حدی جلو بریم . سودش برامون این هستش که اگر شخصی نفوذ کرد و به سرور دسترسی پیدا کرد نتونه روی /usr چیزی رایت کنه یا حالا فایلی اضافه کنه (read only) . و همچنین ممکنه از روی نتورک mount کنیم .
مثال -> ما کلی وب سرور داریم ، می خوایم همشون رو آپدیت کنیم ، با این کار دیگه نیازی نیست تک تک اپدیت کنیم .
و قابل توجه که دیگه سرور اصلا نیازی به swap نداره!
برای چک کردن و ایجاد پارتیشن از سه دستور زیر همراه با سویچ های مختلفشون می تونید استفاده کنید ->
fdisk -l
parted
gparted (گرافیکی)
cat /proc/partitions ( فقط برای دیدن پارتیشن ها)
با تشکر از دوست خوبمون:
@MDX1219
🆔 @LinuxTops
#linux
Unix directories
/
دایرکتوری که کل سیستم رو داخل خودش جای داده . اگر بخوایم کل استوریج داخل لینوکس رو در نظر بگیریم همه چیز مثل یک شاخه ی درختی می مونه که همین طوری به صورت نا محدود ادامه پیدا می کنه . برای مثال داخل / کلی دایرکتوری هست که داخل اون دایرکتوری ها باز فایل ها و دایرکتوری های دیگه ای وجود داره . درست مثل یک شاخه درخت .
در بعضی مواقع به این دایرکتوری ، می گن ریشه ی سیستم و در بعضی مواقع می گن دایرکتوری روت که فرقی نداره (با home directory روت فرق داره!)
/bin
دستورات و باینری ها پیش فرض و مقدماتی که ثابت هستن داخل این دایرکتوری قرار می گیرن .
/boot
فایل های مربوط به بوت لودر داخل این دایرکتوری قرار می گیرن .
/dev
تمامی فایل ها و دستگاه هایی که به سیستم شما متصل هستن داخل این دایرکتوری قرار دارند .
/etc
اکثر فایل های کانفیگ داخل این دایرکتوری قرار دارن (مثال -> به شما می گن سرور apache راه اندازی کن ، در اولین قدم برای کانفیگ باید به خاطر بیارید که فایل های کانفیگ داخل این دایرکتوری قرار دارند)
/lib
این دایرکتوری در واقعا لایبری هایی که بین همه نرم افزار ها share هستن رو داخل خودش قرار داده . این یک مزیت خوبی که داره واسه لینوکسی ها این هستش که نرم افزار ها از یک هسته ای استفاده می کنن و اگر قرار باشه لایبری اپدیت بشه ، یک دور اپدیت می کنید و برای همه نرم افزار هایی که از اون لایبری استفاده می کنن مشکل بر طرف می شه . (مثال -> تمامی نرم افزار هایی که از کیبورد فارسی استفاده می کنن . ) البته قابل توجه که ماژول هایی که قراره برای کرنل مورد استفاده قرار بگیره هم داخل این دایرکتوری قرار می گیره .
/media
قابل توجه که ممکنه این دایرکتوری رو با dev قاطی کنید برای همین تفاوتشون رو اینجوری در نظر بگیرید ->
همه ی دستگاه های خارجی که از طریق usb به دستگاه شما متصل شدن داخل این دایرکتوری قرار می گیرن . (مثال -> هارد اکسترنال ، usb و ...)
/mnt
این فایل یکم مفصل تره ، مثلا استوریج هایی مثل nfs رو اگر بخواید mount کنید میاد داخل اینجا .
/opt
برنامه هایی که بخشی از خود لینوکس نیستن داخل این فایل قرار می گیرن . (مثال -> اگر اوراکل نصب کنید یا گیم *اگر استاندارد نباشه* میاد اینجا )
/sbin
فکر کنید مثل bin هستش ولی دستوراتی داخلش قرار داره مثل فرمت کردن پارتیشن ها ، که توسط super user یا root اجرا می شن .
/root
در واقع home directory *یوزر* روت داخل این دایرکتوری قرار می گیره .
/srv
دیتا هایی که سیستم provide می کنه .
/tmp
داخل این دایرکتوری فایل های موقتی قرار داده میشه که معمولا (داخل اوبونتو)بعد از ریبوت کردن سیستم کل فایل های داخلش پاک می شن .
/usr
مثل دایرکتوری روت می مونه اما ارزش دیتا هایی که داخلش قرار می گیرن کم اهمیت ترن یا برای یوزر ها هستش (به طور خاص) اگر داخل این دایرکتوری رو بخوایم بررسی کنیم یک محیطی رو می بینیم که دایرکتوری های lib , bin , share , sbin و ... رو داخل خودش جای داده .
/var
داخل var ، بک آپ ها ، لاگ ها ، نرم افزار هایی که کرش کردن ، دیتا های وب سرور و ... داخل این دایرکتوری قرار دارن که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستش.
/home
داخل این دایرکتوری home directory یوزر های ایجاد شده قرار داده شده .
تشکر از دوست خوبمون:
@MDX1219
🆔 @LinuxTops
Unix directories
/
دایرکتوری که کل سیستم رو داخل خودش جای داده . اگر بخوایم کل استوریج داخل لینوکس رو در نظر بگیریم همه چیز مثل یک شاخه ی درختی می مونه که همین طوری به صورت نا محدود ادامه پیدا می کنه . برای مثال داخل / کلی دایرکتوری هست که داخل اون دایرکتوری ها باز فایل ها و دایرکتوری های دیگه ای وجود داره . درست مثل یک شاخه درخت .
در بعضی مواقع به این دایرکتوری ، می گن ریشه ی سیستم و در بعضی مواقع می گن دایرکتوری روت که فرقی نداره (با home directory روت فرق داره!)
/bin
دستورات و باینری ها پیش فرض و مقدماتی که ثابت هستن داخل این دایرکتوری قرار می گیرن .
/boot
فایل های مربوط به بوت لودر داخل این دایرکتوری قرار می گیرن .
/dev
تمامی فایل ها و دستگاه هایی که به سیستم شما متصل هستن داخل این دایرکتوری قرار دارند .
/etc
اکثر فایل های کانفیگ داخل این دایرکتوری قرار دارن (مثال -> به شما می گن سرور apache راه اندازی کن ، در اولین قدم برای کانفیگ باید به خاطر بیارید که فایل های کانفیگ داخل این دایرکتوری قرار دارند)
/lib
این دایرکتوری در واقعا لایبری هایی که بین همه نرم افزار ها share هستن رو داخل خودش قرار داده . این یک مزیت خوبی که داره واسه لینوکسی ها این هستش که نرم افزار ها از یک هسته ای استفاده می کنن و اگر قرار باشه لایبری اپدیت بشه ، یک دور اپدیت می کنید و برای همه نرم افزار هایی که از اون لایبری استفاده می کنن مشکل بر طرف می شه . (مثال -> تمامی نرم افزار هایی که از کیبورد فارسی استفاده می کنن . ) البته قابل توجه که ماژول هایی که قراره برای کرنل مورد استفاده قرار بگیره هم داخل این دایرکتوری قرار می گیره .
/media
قابل توجه که ممکنه این دایرکتوری رو با dev قاطی کنید برای همین تفاوتشون رو اینجوری در نظر بگیرید ->
همه ی دستگاه های خارجی که از طریق usb به دستگاه شما متصل شدن داخل این دایرکتوری قرار می گیرن . (مثال -> هارد اکسترنال ، usb و ...)
/mnt
این فایل یکم مفصل تره ، مثلا استوریج هایی مثل nfs رو اگر بخواید mount کنید میاد داخل اینجا .
/opt
برنامه هایی که بخشی از خود لینوکس نیستن داخل این فایل قرار می گیرن . (مثال -> اگر اوراکل نصب کنید یا گیم *اگر استاندارد نباشه* میاد اینجا )
/sbin
فکر کنید مثل bin هستش ولی دستوراتی داخلش قرار داره مثل فرمت کردن پارتیشن ها ، که توسط super user یا root اجرا می شن .
/root
در واقع home directory *یوزر* روت داخل این دایرکتوری قرار می گیره .
/srv
دیتا هایی که سیستم provide می کنه .
/tmp
داخل این دایرکتوری فایل های موقتی قرار داده میشه که معمولا (داخل اوبونتو)بعد از ریبوت کردن سیستم کل فایل های داخلش پاک می شن .
/usr
مثل دایرکتوری روت می مونه اما ارزش دیتا هایی که داخلش قرار می گیرن کم اهمیت ترن یا برای یوزر ها هستش (به طور خاص) اگر داخل این دایرکتوری رو بخوایم بررسی کنیم یک محیطی رو می بینیم که دایرکتوری های lib , bin , share , sbin و ... رو داخل خودش جای داده .
/var
داخل var ، بک آپ ها ، لاگ ها ، نرم افزار هایی که کرش کردن ، دیتا های وب سرور و ... داخل این دایرکتوری قرار دارن که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستش.
/home
داخل این دایرکتوری home directory یوزر های ایجاد شده قرار داده شده .
تشکر از دوست خوبمون:
@MDX1219
🆔 @LinuxTops
⚠️ اخطار : NVIDIA از آنچه که فکر میکنید ، به شما ، نزدیک تر است ‼️
پ.ن : من اصلا تاحالا NVIDIA نداشتم 😰
#Fun
🆔 @LinuxTops
پ.ن : من اصلا تاحالا NVIDIA نداشتم 😰
#Fun
🆔 @LinuxTops
#linux #part1
Debian package management
می خوایم در مورد مدیریت پکیج ها داخل دبین بیس های صحبت کنیم . کامند ها و مسائلی که بهش توی این متن می پردازیم :
apt-get
apt-cache
aptitude
dpkg-reconfigure
/etc/apt/source.list
اول یک توضیح کوتاه در مورد مخازن دبین بگم که کلا با ویندوز و مک او اس متفاوت هستش . شما می تونید با خیال راحت از پکیج های مخازنی که در ادامه بهش می پردازیم پکیج خودتون رو دانلود کنید و مثل ویندوز و مک نیازمند این نیستید که یک پکیجی رو از نت بگیرید و در ادامه نصب کنید .
خب با یک مثال ساده می خوایم شروع کنیم . برای مثال من می خوام پکیجی به نام screenfetch رو روی سیستمم بریزمکه می دونم داخل مخازن apt وجود داره . پس از کامند زیر استفاده می کنم ->
sudo apt-get install screenfetch
بعد از زدن این کامند به شما میگه که لایبری های مورد نیاز من فلان و فلانه و من همراه با چیزی که خواستی اون رو هم نصب می کنم . علاوه بر اون suggested package هم به شما نمایش می ده (پکیج های پیشنهادی) که اون ها رو نصب کنید بهتره ، ولی خودش نصب نمی کنه حواستون باشه .
خب اگر یک حالت کلی بخوایم از این کامند همراه با option مورد استفاده قرار گرفته شده بنویسیم یک همچین چیزی میشه ->
sudo apt-get install <package-name>
نکته : شاید پیش اومده باشه که از sudo استفاده نکرده باشید و یک اروری به شما برگردونده بشه .
محتوای ارور مربوط هستش به dpkg lock . بخوام دقیق تر بگم در واقع ارورر به شما داره میگه که من نمی تونم ثابت کنم که فقط و فقط من دارم کار می کنم . معمولا فایل های لاک اینجورین که همینی که apt-get شروع می کنه به نصب کردن برای اینکه نذاره کس دیگه ای چیز دیگه ای همزمان باهاش نصب کنه یک فایل لاک تولید می کنه که واسه dpkg توی ادرس زیره ->
/var/lib/dpkg/lock
وقتی کار دانلود تموم بشه این فایل پاک میشه و هر بار که شما ازش استفاده می کنید این فرآیند تکرار می شه . بنابراین شما یا باید از sudo استفاده کنید یا با یوزر روت این کار رو انجام بدید .
برای حذف پکیج از کامند زیر می تونید استفاده کنید ->
sudo apt-get remove <package-name>
البته برای پاک کردن لایبری ها و پکیج های وابسته ای که همزمان با اینستال پکیج اصلیتون نصب شدن می تونید از کامند زیر استفاده کنید ->
sudo apt-get autoremove <package-name>
سوییچ های خاص ->
یکی از سوییچ های خاصه apt-get سوییچ -s هستش که برای simulation (شبیه سازی یا به عبارتی وانمود کردن حالا هرجور خودتون راحت تر متوجه می شید) استفاده می شه . یعنی چی؟
برای مثال شما اسم پکیج رو می دید ، براتون شبیه سازی می کنه که اگر از این سوییچ استفاده نکنید و به صورت عادی شروع به نصب کنید فلان لایبری نصب می شه و فلان چیز مثلا در فلان جا نصب می شه . در واقع با استفاده از این سوییچ هیچ پکیجی نصب نمی شه و فقط نمایشیه.
سوییچ بعدی -d هستش که برای download only استفاده می شه (فقط دانلود می کنه)
فایل و دایرکتوری سورس لیست ->
اما اینا از کجا میاد ؟
اگر وارد فایل زیر بشید ->
/etc/apt/source.list
با استفاده از این فایل توانایی این رو دارید که بگید مثلا پکیج های من رو از دیسک مشخص شده دانلود کن و یا از فلان سرور پکیج های من رو بگیر ولی ما خیلی وارد این بحث نمی شیم .
البته این رو هم بگم که یک دایرکتوری هم وجود داره توی ادرس زیر ->
/etc/apt/source.list.d
که سعی بر این بوده تمیز کاری بشه . با cat کردن فایل ها می تونید ببینید . یک نمونه ->
cat /etc/apt/source.list/google-chrome.list
که اگر محتوای فایل رو ببینید یک لینکی نوشته شده که برای این استفاده میشه که اگر از گوگل کروم داشتم استفاده می کردم به این سورس هم یک نگاهی بکن.
🆔 @LinuxTops
اپدیت کردن ->
sudo apt-get update
بر اساس فایل سورس لیست خط به خط میاد پایین و لیست رو اپدیت می کنه .
اپگرید کردن ->
میره سورس فایل ها رو می خونه و نسخه ها رو upgrade می کنه . قابل توجه که این اپشن پکیج ها رو اپگرید می کنه و فقط از روی فایل سورس لیست می خونه . حواستون باشه update با upgrade فرق داره .
برای اپگرید کردن دیسترو (توزیع) ->
sudo apt-get dist-upgrade
سرچ کردن پکیج ها ->
sudo apt-cache search <هرچی>
می ره توی توضیحات پکیج ها دنبال اون اسمی که شما نوشتید می گرده .
یا
aptitude search <هرچی>
🆔 @LinuxTops
Debian package management
می خوایم در مورد مدیریت پکیج ها داخل دبین بیس های صحبت کنیم . کامند ها و مسائلی که بهش توی این متن می پردازیم :
apt-get
apt-cache
aptitude
dpkg-reconfigure
/etc/apt/source.list
اول یک توضیح کوتاه در مورد مخازن دبین بگم که کلا با ویندوز و مک او اس متفاوت هستش . شما می تونید با خیال راحت از پکیج های مخازنی که در ادامه بهش می پردازیم پکیج خودتون رو دانلود کنید و مثل ویندوز و مک نیازمند این نیستید که یک پکیجی رو از نت بگیرید و در ادامه نصب کنید .
خب با یک مثال ساده می خوایم شروع کنیم . برای مثال من می خوام پکیجی به نام screenfetch رو روی سیستمم بریزمکه می دونم داخل مخازن apt وجود داره . پس از کامند زیر استفاده می کنم ->
sudo apt-get install screenfetch
بعد از زدن این کامند به شما میگه که لایبری های مورد نیاز من فلان و فلانه و من همراه با چیزی که خواستی اون رو هم نصب می کنم . علاوه بر اون suggested package هم به شما نمایش می ده (پکیج های پیشنهادی) که اون ها رو نصب کنید بهتره ، ولی خودش نصب نمی کنه حواستون باشه .
خب اگر یک حالت کلی بخوایم از این کامند همراه با option مورد استفاده قرار گرفته شده بنویسیم یک همچین چیزی میشه ->
sudo apt-get install <package-name>
نکته : شاید پیش اومده باشه که از sudo استفاده نکرده باشید و یک اروری به شما برگردونده بشه .
محتوای ارور مربوط هستش به dpkg lock . بخوام دقیق تر بگم در واقع ارورر به شما داره میگه که من نمی تونم ثابت کنم که فقط و فقط من دارم کار می کنم . معمولا فایل های لاک اینجورین که همینی که apt-get شروع می کنه به نصب کردن برای اینکه نذاره کس دیگه ای چیز دیگه ای همزمان باهاش نصب کنه یک فایل لاک تولید می کنه که واسه dpkg توی ادرس زیره ->
/var/lib/dpkg/lock
وقتی کار دانلود تموم بشه این فایل پاک میشه و هر بار که شما ازش استفاده می کنید این فرآیند تکرار می شه . بنابراین شما یا باید از sudo استفاده کنید یا با یوزر روت این کار رو انجام بدید .
برای حذف پکیج از کامند زیر می تونید استفاده کنید ->
sudo apt-get remove <package-name>
البته برای پاک کردن لایبری ها و پکیج های وابسته ای که همزمان با اینستال پکیج اصلیتون نصب شدن می تونید از کامند زیر استفاده کنید ->
sudo apt-get autoremove <package-name>
سوییچ های خاص ->
یکی از سوییچ های خاصه apt-get سوییچ -s هستش که برای simulation (شبیه سازی یا به عبارتی وانمود کردن حالا هرجور خودتون راحت تر متوجه می شید) استفاده می شه . یعنی چی؟
برای مثال شما اسم پکیج رو می دید ، براتون شبیه سازی می کنه که اگر از این سوییچ استفاده نکنید و به صورت عادی شروع به نصب کنید فلان لایبری نصب می شه و فلان چیز مثلا در فلان جا نصب می شه . در واقع با استفاده از این سوییچ هیچ پکیجی نصب نمی شه و فقط نمایشیه.
سوییچ بعدی -d هستش که برای download only استفاده می شه (فقط دانلود می کنه)
فایل و دایرکتوری سورس لیست ->
اما اینا از کجا میاد ؟
اگر وارد فایل زیر بشید ->
/etc/apt/source.list
با استفاده از این فایل توانایی این رو دارید که بگید مثلا پکیج های من رو از دیسک مشخص شده دانلود کن و یا از فلان سرور پکیج های من رو بگیر ولی ما خیلی وارد این بحث نمی شیم .
البته این رو هم بگم که یک دایرکتوری هم وجود داره توی ادرس زیر ->
/etc/apt/source.list.d
که سعی بر این بوده تمیز کاری بشه . با cat کردن فایل ها می تونید ببینید . یک نمونه ->
cat /etc/apt/source.list/google-chrome.list
که اگر محتوای فایل رو ببینید یک لینکی نوشته شده که برای این استفاده میشه که اگر از گوگل کروم داشتم استفاده می کردم به این سورس هم یک نگاهی بکن.
🆔 @LinuxTops
اپدیت کردن ->
sudo apt-get update
بر اساس فایل سورس لیست خط به خط میاد پایین و لیست رو اپدیت می کنه .
اپگرید کردن ->
میره سورس فایل ها رو می خونه و نسخه ها رو upgrade می کنه . قابل توجه که این اپشن پکیج ها رو اپگرید می کنه و فقط از روی فایل سورس لیست می خونه . حواستون باشه update با upgrade فرق داره .
برای اپگرید کردن دیسترو (توزیع) ->
sudo apt-get dist-upgrade
سرچ کردن پکیج ها ->
sudo apt-cache search <هرچی>
می ره توی توضیحات پکیج ها دنبال اون اسمی که شما نوشتید می گرده .
یا
aptitude search <هرچی>
🆔 @LinuxTops
#linux #part2
(ادامه) dpkg -> برای نصب یک پکیج وقتی شما کامند رو وارد می کنید apt میره سراغ یک فایلی که داخلش گفته شده این پکیج نیاز به چه کانفیگ هایی داره و یا متوجه میشه که این پکیج نیاز به فلان لایبری یا فلان پکیج داره و همین طوری دیتیل های مختلف داخلش وجود داره که بعد خوندن اون فایل توسط apt نصب شروع می شه . برای دیدنش می تونید از کامند زیر استفاده کنید ->
sudo dpkg --contents <deb file name>
برای کانفیگ مجدد شما نیاز به اینستال دوباره ندارید ! از دستور زیر استفاده کنید .
یک نمونه کاربردی dpkg-reconfigure ->
sudo dpkg-reconfigure tzdata
برای کانفیگ مجدد ساعت .
و در آخر هم کامند زیر رو می تونید برای فایل های با پسوند دب استفاده کنید
dpg -i <xzygcuscu.deb>
و برای ریمو
dpkg -r <xzygcuscu.deb>
🆔 @LinuxTops
(ادامه) dpkg -> برای نصب یک پکیج وقتی شما کامند رو وارد می کنید apt میره سراغ یک فایلی که داخلش گفته شده این پکیج نیاز به چه کانفیگ هایی داره و یا متوجه میشه که این پکیج نیاز به فلان لایبری یا فلان پکیج داره و همین طوری دیتیل های مختلف داخلش وجود داره که بعد خوندن اون فایل توسط apt نصب شروع می شه . برای دیدنش می تونید از کامند زیر استفاده کنید ->
sudo dpkg --contents <deb file name>
برای کانفیگ مجدد شما نیاز به اینستال دوباره ندارید ! از دستور زیر استفاده کنید .
یک نمونه کاربردی dpkg-reconfigure ->
sudo dpkg-reconfigure tzdata
برای کانفیگ مجدد ساعت .
و در آخر هم کامند زیر رو می تونید برای فایل های با پسوند دب استفاده کنید
dpg -i <xzygcuscu.deb>
و برای ریمو
dpkg -r <xzygcuscu.deb>
🆔 @LinuxTops
سلام دوستان
دو سه روز پیش حوصلم سر رفت گفتم برم یه کانکی خوشگلی واسه خودم دست و پا کنم
با استفاده از سورس کانکی های پیشفرض توی conky manager یه کانکی درست کردم که به نظر خودم خیلی شیک و کار آمده ( حد اقل به درد خودم خیلی میخوره )
حالا چون به ۲-۳ نفر دادم و استفاده کردن و راضی بودن تصمیم گرفتم برای همه بزارمش تو کانال
خیلی خاص نیست ولی ساده و کار آمده
دو سه روز پیش حوصلم سر رفت گفتم برم یه کانکی خوشگلی واسه خودم دست و پا کنم
با استفاده از سورس کانکی های پیشفرض توی conky manager یه کانکی درست کردم که به نظر خودم خیلی شیک و کار آمده ( حد اقل به درد خودم خیلی میخوره )
حالا چون به ۲-۳ نفر دادم و استفاده کردن و راضی بودن تصمیم گرفتم برای همه بزارمش تو کانال
خیلی خاص نیست ولی ساده و کار آمده