اگر باور معلم آن باشد که «معلم باید بر موقعیت و فرایند یادگیری کنترل دقیق داشته باشد» در آن صورت نمیتواند در کلاس اجازه دهد که «محور فعالیتها، دانشآموز باشد و کنترل فرایند یادگیری در دست یادگیرنده قرار بگیرد».
@MathEduReview
@MathEduReview
👍1👌1
🔶 ارائه تعریف مفهوم دانش (بهطور عام) و ریاضی (بهطور خاص) بیش از آن که موضوعی در حوزه آموزش باشد، یک موضوع فلسفی است. با این حال، چیستی آن و تعریفی که برای دانش ریاضی، مورد پذیرش ما قرار میگیرد، نقش مهمی در برنامهریزی ما برای آموزش دارد.
@MathEduReview
@MathEduReview
بهطور کلی دو رویکرد برای «ماهیت» ریاضیات و «چیستی» آن وجود دارد:
🔵 گروهی معتقدند: ریاضیات با همه تنوع آن، اصالت ذاتی دارد و نظم جهان پیرامون ما و کارکرد آن بر این اساس است؛ بنابراین ریاضیات «وجود دارد» و ما در تلاش برای «کشف کردن» ریاضیات هستیم.
➖ 🆚 در مقابل 🆚 ➖
🔴 گروه دیگری معتقدند: ما بر اساس تجارب، مشاهدات و استنتاج خودمان از جهان، ریاضیات را «میسازیم». به همین دلیل تعریفهای متفاوتی برای آن داریم. برای نمونه، انواع گوناگونی از «هندسه» داریم.
@MathEduReview
🔵 گروهی معتقدند: ریاضیات با همه تنوع آن، اصالت ذاتی دارد و نظم جهان پیرامون ما و کارکرد آن بر این اساس است؛ بنابراین ریاضیات «وجود دارد» و ما در تلاش برای «کشف کردن» ریاضیات هستیم.
➖ 🆚 در مقابل 🆚 ➖
🔴 گروه دیگری معتقدند: ما بر اساس تجارب، مشاهدات و استنتاج خودمان از جهان، ریاضیات را «میسازیم». به همین دلیل تعریفهای متفاوتی برای آن داریم. برای نمونه، انواع گوناگونی از «هندسه» داریم.
@MathEduReview
🔵 در نظام حاکم بر آموزش رسمی که مبتنی بر رفتارگرایی است، دانش (ریاضی) بهعنوان توصیفی از واقعیت عینی یا در تطابق با واقعیت عینی تعریف شده است. این دانش بهطور سلسله مراتبی سازماندهی شده و میتوان آن را به اجزای کوچکتر از ساده به مشکل تقسیم کرد، به طوری که جمع اجزا، کل را خواهد ساخت.
بدین ترتیب در بیشتر موارد صحبت از «انتقال» دانش است. دو رکن اصلی محیط آموزشی «تمرکز» و «دقت» است تا انتقال به خوبی انجام شود. بهتر است پیش از این انتقال، ذهن خالی باشد و همه چیزهای قبلی دور ریخته شود و ذهن همانند «لوح سفید» باشد.
@MathEduReview
بدین ترتیب در بیشتر موارد صحبت از «انتقال» دانش است. دو رکن اصلی محیط آموزشی «تمرکز» و «دقت» است تا انتقال به خوبی انجام شود. بهتر است پیش از این انتقال، ذهن خالی باشد و همه چیزهای قبلی دور ریخته شود و ذهن همانند «لوح سفید» باشد.
@MathEduReview
🔴 ساختوسازگرایان معتقدند دانش (ریاضی) مجموعهای از ساختارهای دانشی تلفیقی (طرحوارهها) است که معرف نظریههای شخصی و موقت یک فرد درباره جهان است و این نظریهها برای تفسیر تجربه و هدایت رفتار مورد بررسی قرار میگیرند. افراد با تجربههای مختلف و باورهای مختلفی که دارند دانش خود را تولید میکنند و در بوته آزمایش، دانش خود را جرح و تعدیل میکنند.
بنابراین «تجربه» یادگیرنده و «آزمون و خطا» دو روش کارآمدی است که در این رویکرد مورد توجه قرار میگیرد.
@MathEduReview
بنابراین «تجربه» یادگیرنده و «آزمون و خطا» دو روش کارآمدی است که در این رویکرد مورد توجه قرار میگیرد.
@MathEduReview
این که در کدام سوی این بحث بایستیم و طرفدار کدام رویکرد باشیم نتیجه مستقیم در تعریف ما از یاددهی/یادگیری و طراحی آموزشی دارد.
@MathEduReview
@MathEduReview
🔶 تعریف یادگیری بهدلیل تفاوت در رویکردهای مختلف و فرضیات آنان میتواند متفاوت باشد:
💢 در رویکرد رفتارگرایی، یادگیری به معنای تغییر دائمی در رفتار فرد به علت تجربه تقویتهای مثبت یا منفی است. به عنوان مثال، فرد با انجام یک رفتار موفق، تقویت مثبت دریافت میکند و احتمال انجام مجدد آن رفتار بیشتر میشود. از سوی دیگر، با انجام یک رفتار ناموفق، تقویت منفی دریافت میشود و احتمال انجام آن رفتار کاهش مییابد.
💢 در رویکرد ساختوسازگرایی، یادگیری به معنای فرایندی است که فرد اطلاعات جدید را با اطلاعات قبلی خود تلفیق کرده و به دانش خود اضافه میکند. یادگیری در این رویکرد به معنای تغییر در ساختار شناختی فرد است که باعث بهبود عملکرد او در زندگی شخصی و اجتماعی میشود.
💢 در رویکرد هیجانی، یادگیری به معنای تغییر در تحلیل و پردازش هیجانها و واکنشهای فرد به محیط است. یادگیری در این رویکرد به معنای تجربه واکنشهای هیجانی و یادگیری رفتارهای مناسب برای مدیریت هیجانها و واکنشها است.
💢 در رویکرد رواندرمانی، یادگیری به معنای تغییر در باورها و ارزشهای فرد به علت تجربههای جدید است. یادگیری در این رویکرد به معنای تجربه روابط جدید و تغییر در نگرشها و رفتارها است که باعث بهبود روانی و رفاهی فرد میشود.
🔔 تمرکز ما بر دو رویکرد محوری، یعنی «رفتارگرایی» و «ساختوسازگرایی» است.
@MathEduReview
💢 در رویکرد رفتارگرایی، یادگیری به معنای تغییر دائمی در رفتار فرد به علت تجربه تقویتهای مثبت یا منفی است. به عنوان مثال، فرد با انجام یک رفتار موفق، تقویت مثبت دریافت میکند و احتمال انجام مجدد آن رفتار بیشتر میشود. از سوی دیگر، با انجام یک رفتار ناموفق، تقویت منفی دریافت میشود و احتمال انجام آن رفتار کاهش مییابد.
💢 در رویکرد ساختوسازگرایی، یادگیری به معنای فرایندی است که فرد اطلاعات جدید را با اطلاعات قبلی خود تلفیق کرده و به دانش خود اضافه میکند. یادگیری در این رویکرد به معنای تغییر در ساختار شناختی فرد است که باعث بهبود عملکرد او در زندگی شخصی و اجتماعی میشود.
💢 در رویکرد هیجانی، یادگیری به معنای تغییر در تحلیل و پردازش هیجانها و واکنشهای فرد به محیط است. یادگیری در این رویکرد به معنای تجربه واکنشهای هیجانی و یادگیری رفتارهای مناسب برای مدیریت هیجانها و واکنشها است.
💢 در رویکرد رواندرمانی، یادگیری به معنای تغییر در باورها و ارزشهای فرد به علت تجربههای جدید است. یادگیری در این رویکرد به معنای تجربه روابط جدید و تغییر در نگرشها و رفتارها است که باعث بهبود روانی و رفاهی فرد میشود.
🔔 تمرکز ما بر دو رویکرد محوری، یعنی «رفتارگرایی» و «ساختوسازگرایی» است.
@MathEduReview
🔵 رفتارگرایان یادگیری را بهمعنی تشخیص و کدگذاری قطعهها (اجزا)ی دانش؛ کشف قانون و حقیقتهایی میدانند که «آنجا هستند» یا «وجود دارد»؛ با رشد این اجزای از هم جدا، یادگیرنده به یک کل خواهد رسید.
@MathEduReview
@MathEduReview
🔴 ساختوسازگرایان، یادگیری را یک تغییر مستمر، فعال، پویا و هدفمند میدانند که با توسعه بدیلها و چارچوبهای مفهومی بهطور فزاینده به چارچوبهای مفهومی فردی خبره شبیه میشود. این کار از طریق بحث و گفتوگو در زمینههای مختلف اجتماعی، تجربه با محیط فیزیکی، تلاش برای کاربست دانش ساخته شده در محیطهای فردی و برای حل تضاد مفهومی از طریق فرایند جذب و هضم حاصل میشود.
@MathEduReview
@MathEduReview
🟦 رفتارگرایی برای دانش، اصالت قائل میشود و مهمترین هدف یادگیری را حفظ این اصالت و «انتقال درست» آن میداند. اگر انتقال دانش از طریق بستههای کوچک به خوبی انجام شود، انتظار میرود یادگیرنده تمام دانش را دریافت کند.
🆚 اما در سر دیگر طیف یادگیری 🆚
🟥 ساختوسازگرایی معتقد است یادگیری با درک مفاهیم و تعریفی که فرد دارد، حاصل میشود و فرد خودش از طریق تعامل با محیط و دیگران دانش را میسازد. چنین دانشی دارای تنوع در مفهومسازی است و فرد با قبول یا رد نظریه خود و دیگران میتواند آن را توسعه دهد. برنامهریزان آموزشی با اتکا به این مفهوم و تعریفی که از یادگیری دارند، برنامه و روشهای پیشنهادی خود را ارائه میکنند.
برای نمونه، کار گروهی در چارچوب ساختوسازگرایی معنادار است.
@MathEduReview
🆚 اما در سر دیگر طیف یادگیری 🆚
🟥 ساختوسازگرایی معتقد است یادگیری با درک مفاهیم و تعریفی که فرد دارد، حاصل میشود و فرد خودش از طریق تعامل با محیط و دیگران دانش را میسازد. چنین دانشی دارای تنوع در مفهومسازی است و فرد با قبول یا رد نظریه خود و دیگران میتواند آن را توسعه دهد. برنامهریزان آموزشی با اتکا به این مفهوم و تعریفی که از یادگیری دارند، برنامه و روشهای پیشنهادی خود را ارائه میکنند.
برای نمونه، کار گروهی در چارچوب ساختوسازگرایی معنادار است.
@MathEduReview
🔶 از نظر بسیاری از متخصصانِ برنامه درسی در بیشتر نظامهای آموزشی (مدرسهای)، ارائه مجموعهای از مهارتها برای «انتقال» دانش ریاضی کافی است.
واضح است که این رویکرد با توجه به تعریف «دانش» و «یادگیری» در دیدگاه رفتارگرایی استوار است.
@MathEduReview
واضح است که این رویکرد با توجه به تعریف «دانش» و «یادگیری» در دیدگاه رفتارگرایی استوار است.
@MathEduReview
❤1
🟦 از نظر متخصصان رفتارگرا، «برنامه درسی» مجموعهای از دانشها و مهارتهای تعیین شده است که باید به یادگیرنده منتقل شود.
بر این اساس، بسیاری از متخصصان «برنامه درسی» در بیشتر نظامهای آموزشی، ارائه مجموعهای از مهارتها را برای «انتقال» دانش ریاضی کافی میدانند.
🔹 اما در عمل، بسیاری از دانشآموزان در پایان اجرای برنامه درسی، تواناییهای «پیشبینی شده» و «قصد شده» را نمییابند.
@MathEduReview
بر این اساس، بسیاری از متخصصان «برنامه درسی» در بیشتر نظامهای آموزشی، ارائه مجموعهای از مهارتها را برای «انتقال» دانش ریاضی کافی میدانند.
🔹 اما در عمل، بسیاری از دانشآموزان در پایان اجرای برنامه درسی، تواناییهای «پیشبینی شده» و «قصد شده» را نمییابند.
@MathEduReview
🟥 ساختوسازگرایان، برنامه درسی را مبنایی برای انتخاب فعالیتها و تجربههایی میدانند که از طریق آنها هدفهای یادگیری دانش و مهارت خاصی امکان تحقق مییابد.
چنین برنامهای موقعیت بغرنجی است و این کار با «بازتاب در عمل» و «بازتاب بر عمل» توسط معلم ممکن میشود.
🔻برنامه درسی مجموعهای از فعالیتهای یادگیری است که با درنظر گرفتن دانش قبلی یادگیرنده و نتایج «یادگیری قصد شده» انتخاب میشود.
@MathEduReview
چنین برنامهای موقعیت بغرنجی است و این کار با «بازتاب در عمل» و «بازتاب بر عمل» توسط معلم ممکن میشود.
🔻برنامه درسی مجموعهای از فعالیتهای یادگیری است که با درنظر گرفتن دانش قبلی یادگیرنده و نتایج «یادگیری قصد شده» انتخاب میشود.
@MathEduReview
ساختوسازگرایان، به دنبال ارائه مجموعهای از فعالیتها برای یادگیری (بهمفهومی که خودشان تعریف میکنند) هستند و متناسب با تعریف خود، برای تدریس «هدفگذاری» میکنند...
@MathEduReview
@MathEduReview