شبکه داستانی عصبی – Telegram
شبکه داستانی عصبی
793 subscribers
746 photos
35 videos
96 files
1.9K links
اینجا راجع به چیزایی که دوست دارم صحبت می‌کنم: داستان، هوش مصنوعی، موسیقی، نرم‌افزار، هنر، روانشناسی و ... :)

اگه خواستید صحبت کنیم خیلی خوشحالم می‌کنید:
@alimirferdos
Download Telegram
شبکه داستانی عصبی
Video
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کرونا گرفتم این روزا و ازم مراقبت می‌کنه (جدی! 😁)
1
شبکه داستانی عصبی
Google I/O 2023: The Biggest AI and Pixel Announcements Today - IGN https://www.ign.com/articles/google-io-2023-everything-announced-pixel-fold-tablet-bard-palm2
البته اینجا انگار خوب و کامل نگفته. مدل خبرنگاری عمومی گفته.
من هم که در تب بودم که نمی‌شد خودم نگاه کنم 🙃🙃
ولی این ویدیو از صحبت ساندار پیچای، مدیر عامل گوگل، جالب بود. یه مدل جدیدی به اسم Gemini معرفی کرد که گفت داره train میشه و به زودی میاد و خیلی روی multi-modal بودنش تاکید کرد که فکر می‌کنم گوگل اگه بخواد به بازی برگرده بهترین و اصلی‌ترین کاریه که می‌تونه بکنه. Multimodal یعنی اینکه همزمان میتونه انواع مختلفی از ورودی و خروجی رو داشته باشه؛ مثلا روی عکس و ویدیو و ...
و یه سری هم راجع به تشخیص محتوای تولیدی با هوش مصنوعی صحبت کرد که قراره اضافه کنن

https://twitter.com/SmokeAwayyy/status/1656354876841164802?t=M4Z9pRBZzqH24pG0ULnlPQ&s=19
این رو هم امروز hugging face معرفی کرد:

We just released Transformers' boldest feature: Transformers Agents.

Control 100,000+ HF models by talking to Transformers and Diffusers

Fully multimodal agent: text, images, video, audio, docs...🌎

خلاصه‌اش اینه که یه خط می‌نویسی که این کار رو بکن و خودش میره ببینه به چی نیاز داره و میکنه. اینجوری:

• Tell the agent what it aims to do
• Give it tools
• Show examples
• Give it a task

The agent uses chain-of-thought reasoning to identify its task and outputs Python code using the tools.

https://twitter.com/huggingface/status/1656334778407297027?t=ZxrK7a9jeMyMFB7Cy8tOng&s=19
- مهدی: بخواب بابا 😐
- من در همون لحظه: می‌دونستی یه جنگی هست به اسم «جنگ ایمو» یا «جنگ شترمرغ» که ارتش استرالیا در مقابل شترمرغ‌ها جنگیده و شکست خورده و عقب‌نشینی کرده؟

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D9%86%DA%AF_%D8%A7%DB%8C%D9%85%D9%88
ببخشید واقعا 🙈🙈🙈🙈🙈🙈

کپشن: عکس کمتر دیده شده از مولانا و ابن‌سینا در حال وزنه‌زدن توی باشگاه با داداشیا

واقعا ببخشید 😂😂😂😂😂
😁2
شبکه داستانی عصبی
Google I/O 2023: The Biggest AI and Pixel Announcements Today - IGN https://www.ign.com/articles/google-io-2023-everything-announced-pixel-fold-tablet-bard-palm2
گوگل Bard که همون نسخه‌ی خودش از چت جی پی تی عه رو امروز برای ۱۸۰ کشور در دسترس قرار داده.
بعد الان توی گواتمالا در دسترس عه ولیییی توی کانادا در دسترس نیست! 😂😂😂😂😂 توی ایرانم که کلا هیچ!
ما خار داریم آقا! خاااااار!

https://support.google.com/bard/answer/13575153
یک چنین روزی مثل دیروز، ۱۳۰ سال پیش، دیوان عالی ایالات متحده آمریکا حکمی صادر کرد که بنا بر اون، گوجه‌فرنگی از دسته‌ی سبزیجات عه نه میوه‌ها!
دیگه توی کشوی میوه‌ها نذاریدش که یکی بیاد فکر کنه شلیل عه (چون یه بار این اتفاق افتاد برام 🙈😂) 😒🙄

https://en.m.wikipedia.org/wiki/Nix_v._Hedden
😁2🤣2
😂😂😂😂
شایعه شده که گوگل داره یه شهر کوچک توی مکزیک می‌سازه که ارشدترین محققینش رو بفرسته اونجا و حق ندارند از اونجا خارج بشن تا اینکه AGI رو بسازن!!!
اول فکر کردم از این توییتای زرده. بعد دیدم ایلان ماسک هم زیرش این ریپلای رو کرده. البته که خود ایلان ماسک هم کلا زرد عه! 😂😂😂😂
ولی خب به هر حال.

خیلی شبیه فیلما داره میشه 😂🤠🤠
شبکه داستانی عصبی
شایعه شده که گوگل داره یه شهر کوچک توی مکزیک می‌سازه که ارشدترین محققینش رو بفرسته اونجا و حق ندارند از اونجا خارج بشن تا اینکه AGI رو بسازن!!! اول فکر کردم از این توییتای زرده. بعد دیدم ایلان ماسک هم زیرش این ریپلای رو کرده. البته که خود ایلان ماسک هم کلا…
بعد مثلا همه جا نابود میشه همه چی با خاک یکسان میشه و سی تا از محققایی که گوگل فرستاده اونجا زنده میمونن.
بعد می‌فهمند که AGI واقعی در حقیقت خودشونن که فقط از آدم‌ها باقی موندند و بعد تمدن رو از اول می‌سازند.
[آهنگ حماسی تیتراژ پایان]

علت سی تا هم تلمیح به سی‌مرغ عه 😂😂😂😂😂
😁5
Programming Resources
Persian book from a person who works in google and some startups in USA about tips and tricks in both tech and no-tech topics. «لوکومتیو» اسم مستعار یه بنده‌خدای دهه‌شصتی هست که یک‌سوم عمرش رو آمریکا زندگی و کار کرده (گوگل، استارت‌آپ، ...) و داره تجربیات‌ش…
لوکوموتیو رو دوست دارم. خیلی نمی‌شناسمش ولی چندین متنی که ازش خوندم خیلی پخته و قابل ارتباط بود برام و راجع به خیلی از مباحثی صحبت می‌کرد که برام مهم و دغدغه‌ان.

الان این پیام اخیر توی کانالش رو خوندم که خیلی خیلی زیاد با دغدغه‌ی فعلیم هم‌خوانی داره. نمی‌دونم البته همچنان چطور می‌تونم یه فعلیت برسونمش:
1👍1
«خودت چه حسی داری؟»

من از بچگی مسابقه و چالش و مصاحبه کاری و ... زیاد داشته‌م. و تا جایی که یادمه همیشه تهش منتظر یه جواب بوده‌م. یه نتیجه. یه خوب یا بد. یه قوی یا ضعیف. و خانواده و اطرافیانم هم همیشه چشم‌شون به نتیجه بود. اگه خوب می‌شد تشویق، اگه خوب نمی‌شد هم یا گلایه بود و حس شماتت و سرزنش، یا در حالت خوب با نیّت خوب‌شون یه «اشکال نداره ولی خب چون قهرمان نشدی و ۲۰ نشدی بیا بشینیم ریشه‌یابی کنیم...». و این یه نیاز دائم بود به سنجه. به ارزیابی. به عطش رسیدن به نتیجه‌ی موفقیت با شکست و بعد براساس اون بدوبدو رقابت بعدی رو رفتن.

این زندگی رقابتی همچنان با من بود. و تو خیلی از اطرافیانم هم هنوز می‌بینمش. مخصوصاً و برخلاف‌تصور، در جاهایی که خر از پل گذشته در ظاهر، مثل مهاجرینِ اسماً-موفقِ-کاری در آمریکا و کانادا و اروپا که اون نیاز به سنجش با یه خط‌کش و نمره‌دهی (اصطلاحاً rubric) هنوز توشون به وضوح مونده. اونم بدون دلیل عمیق و صرفاً از سر یه عادت و نیاز خیلی خیلی عمیق و ناخودآگاه شخصیتی.

این‌که بدون نیاز واقعی به پول، حرص‌ش رو خیلی می‌زنیم. این‌که باید بتونیم همچنان بین شریفی‌های گوگلی، یا بین هیأت‌علمی‌های ایالتی همچنان مقایسه و مسابقه و مبارزه داشته باشیم و بسنجیم و برتر بشیم.

من چند سالی هست شروع کرده‌م به پوست‌اندازی. اصلاً راحت نیست و هنوزم فعالانه دارم روش کار می‌کنم. آگاهانه دنبالشم و هی مچ خودم رو می‌گیرم، اما از نزدیکان خوب و امنم هم کمک می‌خوام. و هی یاد خودم می‌ندازم که از همه‌چی مهم‌تر اینه که: «خودت چه حسی داری؟»

مثلاً دیروز که با کینگ‌رام حرف زدم، اولش خیلی سریع دنبال عدد می‌خواستم برم. که ببینم خب بازخورد چیه، کی چی می‌گه. اما بعد دیدم واقعاً زیباترین و مهم‌ترین پارامتر همون سؤاله‌س: «حال خودم»

و آره، حال خودم خوب بود. قلباً دوست داشتم هم‌صحبتی و گپ عمیق‌مون رو.

حس کردم چه بخواد نمره‌ش ۵ بشه چه ۲۰، مهم اینه که حال من (و همین‌طور رامین، با برداشت من) بعدش خوب بود. این‌که حس کردم دارم یه دوست جدید پیدا می‌کنم. این‌که حس کردم تونستم تا حد خوبی خود واقعی‌م باشم، فارغ از قضاوت و نتیجه. این‌که پشیمونی‌ای ندارم و لذت تجربه جدید بود.

اینو توی بقیه جاهای زندگی‌م (مصاحبه کاری، دیت، پرزنتیشن استارت‌آپ) هم سعی می‌کنم داشته باشم. این‌که منتظر جواب و نتیجه و سنجش نباشم. بدونم که ورودی درست اینه که من بهترینِ خودم رو بذارم و خروجی درست هم اینه که خودم حالم خوب باشه. خودم حس رضایتِ غیرمتکی‌به‌نمره داشته باشم!

زندگی رو برای ما رقابتی تعریف کرده‌ن، چون راحته مدیریتش به‌عنوان یه معلم یا والد یا جامعه. چون نه تنها سر همه گرم می‌شه بلکه این شکلی با کمترین هزینه، قوی‌ترین گلادیاتور رو پیدا می‌کنن که بهش افتخار کنن، گور بابای همه‌ی کشته‌ها و زخمی‌های جسمی و روحی دیگه...

اما شاید وقتش باشه اون نگاه رو unlearn کنیم و بپذیریم که دنیا و آدم‌هاش می‌تونن زیبایی‌های فارغ از مقایسه داشته باشن. مثل رنگ‌های رنگین‌کمون، که هر کدوم به‌نوبه خودشون، و فارغ از هر گونه سنجش و مقایسه، قشنگ هستن و قشنگ خواهند موند!
3