سیستم مدیریت کیفیتQMS | آرش نصیری – Telegram
سیستم مدیریت کیفیتQMS | آرش نصیری
5.53K subscribers
5.34K photos
109 videos
2.12K files
6.11K links
🔷 مشاوره و آموزش استانداردهای مدیریتی ISO
🔷دوره های آموزشی باگواهینامه بین المللی
🔷اخذگواهینامه ایزو
📱09127190766
🌐www.qmsdp.com

ارتباط با ما:https://zil.ink/ArashNasiri
@Arash_Nasiri
ثبت شامد:shamadcode1-1-749-61
تاسیس کانال: 94/8/20
Download Telegram
«مدت زیادی است که قانون پارتو(قانون بیست/هشتاد»مانند مانعی نامنظم با سروصدای زیادی وارد عرصه ی اقتصاد شده وقانون تجربی است که هیچ کس نمی تواند آن را توضیح دهد» جوزف استیندل
مباحث مربوط به پارتو را درکانال ببینید.

@QMSQMS
کایزن
کایزن یعنی بهبود مستمر و مداوم، توأم با مشارکت همه افرادی است که در یک شرکت یا سازمان (مدیریت ارشد، مدیران و کارگران)، بکار مشغولند.
كايزن ، بهبود پيوسته و فزاينده يك فعاليت به منظور آفرينش ارزش بيشتر و مودا ( تلفات ) كمتر .
در محيط كار به معني بهبود پيوسته با مشاركت همگاني كاركنان اعم از كارگران و مديران است.

فلسفه کایزن بر این اصل استوار است که شیوه زندگی انسان اعم از زندگی شغلی، زندگی اجتماعی و زندگی خانوادگی، می باید پیوسته بهبود یابد.

پیام استراتژی کایزن را می توان در این جمله خلاصه کرد که حتی یک روز نیز نباید بدون ایجاد نوعی بهبود در یکی از بخشهای شرکت یا سازمان سپری شود.

یک ضرب المثل قدیمی ژاپنی می گوید: "اگر مردی برای سه روز از انظار غایب باشد دوستانش باید به دقت به او نگاه کنند تا ببینند چه تغییراتی در او صورت گرفته است".
این گفته بدان معنا است که او باید ظرف این سه روز تغییر کرده باشد و دوستانش باید آنچنان دقیق باشند که این تغییر را تشخیص دهند.

این اصطلاح ژاپنی است.
https://telegram.me/QmsQms/3894
مدل کانو
1- مقدمه

دكتر نورياكي كانو استاد دانشگاه ريكا توكيو و يكي از برجسته ترين صاحب نظران علم مديريت كيفيت، مدلي را مطرح نمود كه امروزه در اكثر الگوهاي رضايت مشتريان مورد استفاده قرار مي گيرد. وي در مدل خود نيازمندي هاي مشتريان و يا به عبارت ديگر خصوصیات كيفي محصولات را به سه دسته تقسيم نمود و هر سه نوع نيازمندي را در يك نمودار دو بعدي نمايش داد.

محور عمودي ميزان رضايت و يا خشنودي مشتري و محور افقي ميزان ارائه الزام كيفي مورد نظر مشتري را نشان مي دهد. بالاترين و پايين ترين نقطه از محور عمودي نمودار به ترتيب بيانگر نهايت رضايت مشتريان و عدم رضايت مشتريان است. محل تلاقي محور افقي و عمودي بيانگر جايي است كه مشتري در حالت تعادل از نظر رضايت و عدم رضايت قرار دارد. سمت راست محور افقي، بيانگر جايي است كه الزام كيفي مورد انتظار به طور كامل عرضه شده است و سمت چپ محور افقي،‌ نقطه ارايه محصولي است كه خصوصيات كيفي مورد انتظار ندارد و الزام كيفي مورد نظر به هيچ عنوان در محصول يا خدمت لحاظ نشده است.
2- الزامات اساسي(BASIC QUALITY)

دسته اول خصوصيات، الزامات اساسي مي باشند كه از ديد دكتر كانو،‌ در صورت لحاظ شدن كامل آنها در محصول،‌ فقط از نارضايتي مشتري جلوگيري مي كند و رضايت و خشنودي را در وي فراهم نمي آورد. به عبارت ديگر ارضاي كامل الزامات اساسي محصول، تنها مقدمات حضور محصول را در بازار فراهم مي آورد و براي پيروزي بر رقبا و در دست گرفتن بازار محصول به ما كمكي نمي كند. اين مشخصه ها به طور كلي مواردي در ارتباط با ايمني، پايايي و دوام محصول را تشكيل مي دهند. نكته قابل توجه در مورد اين گروه از الزامات و خصوصيات كيفي، اين است كه مشتري فرض مي كند كه اين خصوصيات در محصول لحاظ شده اند و به عبارت ديگر اين خواسته ها ناگفتني يا تلويحي هستند. به عنوان مثال مشتري هنگام خريد يك دستگاه الكتريكي پيش فرض هايي از قبيل اينكه محصول مورد نظر وي با باتري استاندارد، جريان برق شهر و كابل و پريز عادي به خوبي كار مي كند را در ذهن دارد.

چنانچه از جنبه ديگري به اين نوع خصوصيات كيفي بنگريم براي هر محصول و خدمتي، استانداردها و قوانين كلي وجود دارد كه شرط اوليه حضور و ورود ما به بازار محصول مورد نظر مي باشد و در اين صورت عدم رعايت استانداردهاي مربوطه، كالاي مورد نظر با استقبال خريداران مواجه نخواهد شد و نارضايتي شديد مصرف كنندگان را به دنبال خواهد داشت.
3- الزامات عملكردي (PERFORMANCE QUALITY)

دسته دوم خصوصيات كيفي، الزامات عملكردي محصول است كه عدم برآورده ساختن آنها موجب نارضايتي مشتريان مي شود و در مقابل، برآورده شدن كامل و مناسب آنها رضايت و خشنودي مشتري را به دنبال خواهد داشت. اهميت الزامات عملكردي محصول در آن است كه شناسايي و لحاظ نمودن آنها در محصول، حداقل تلاشي است كه موجب حفظ موقعيت تجاري سازمان در بازار رقابتي مي شود. از نظر قابليت شناسايي و تشخيص، اين الزامات در مقايسه با دو نوع ديگر خصوصيات كيفي، بسيار ساده تر و ملموس تر مي باشد، زيرا اكثر مشخصاتي از محصولاتي كه در تبليغات تجاري، روزنامه ها، وسايل ارتباط جمعي و در گفتگوي روزمره و دوستانه افراد طرح مي شوند، از اين نوع هستند. از طرف ديگر اين نوع خواسته ها بر خلاف دسته اول گفتاري بوده و توسط مشتريان و مصرف كنندگان محصول به طور مستقيم عنوان مي گردد.

در مورد لاستيك اتومبيل، قيمت مناسب و ميزان گارانتي محصول، از جمله الزامات عملكردي محصول است. حال آنكه خصوصياتي از قبيل ايمن بودن لاستيك ها در سرعت 90 كيلومتر در ساعت، ايمني آنها در هنگان تركيدن ناگهاني، اندازه مناسب آنها در مقايسه با رينگ چرخ ها و ... از جمله الزامات اساسي هستند كه از نظر مشتري، توليد كننده ملزم به لحاظ نمودن آنها در محصولات خود مي باشد. ادامه دارد....
https://telegram.me/QmsQms/3894
ادامه پست قبلی
4- الزامات انگيزشي (ATTRACTIVE QUALITY)

دسته سوم خصوصيات كيفي در مدل كانو خواسته هاي كيفي هستند كه در زمان كاربرد محصول به عنوان يك نياز و الزام از ديد مشتري تلقي نمي گردند و در نتيجه عدم برآورد ساختن اين گروه از الزامات كيفي، موجب عدم رضايت مشتري نمي شود، ولي ارائه آنها در محصول، هيجان و رضايت بالايي را در مشتري پديد مي آورد. خصوصيت بارز الزامات انگيزشي اين است كه از طرف مشتري عنوان نمي شود ولي در صورت شناسايي و لحاظ شدن آنها در طراحي، محصول مورد نظر با سرعت جايگزين ساير محصولات مشابه رقبا در بازار خواهد شد و موقعيت بسيار مناسبي را براي شركت ارائه دهنده به ارمغان خواهد آورد. نكته قابل توجه اين است كه در صورت لحاظ شدن اين نوع نيازمندي ها در يك محصول و ارائه آن در حجم بالا به بازار، مشخصه كيفي مورد نظر پس از مدت كوتاهي توسط ساير رقبا كپي برداري شده و به يك نياز و خواسته عملكردي و يا حتي يك نياز اساسي محصول تبديل مي شود.

به طور مثال براي انسان هاي يك قرن پيش، ارسال نامه به آن سوي دنيا يا قاره اي ديگر، رويا محسوب مي شد. در حقيقت مردمان آن روزگار به اين امر به عنوان يك نياز و الزام نگاه نمي كردند و حتي در انتظار ارايه اين خدمت را نداشتند( الزام كيفي انگيزشي). با ارايه استانداردهاي خدمات پستي در چند دهه قبل و جلب رضايت مشتريان با ارايه خدمات هر چه سريع تر و در زمان كوتاه تر، اين خواسته به يك خواسته نوع دوم (الزام عملكردي) تبديل شد، تا اينكه از چند سال پيش تا به حال با ارائه فنآوري ماشين فاكس و پست الكترونيكي به يك نياز نوع اول(الزام اساسي) تبديل شده است.

در نتيجه با گذشت زمان الزامات انگيزشي به عملكردي و سپس اساسي تبديل مي شود. محور زمان در مدل كانو بيانگر مفهوم تغيير خواسته ها و الزامات كيفي مشتريان و در حقيقت جايگزين نوع خواسته هال با گذشت زمان است.
5- برخي نكات قابل توجه از مدل كانو

رضايت مشتريان بزرگترين ارتباط و وابستگي را به اين مدل دارد.
اين مدل بيشترين سهم را در بودجه تحقيقاتي بازار دارد.
باعث افزايش و رشد خواسته ها و نيازهاي مشتريان مي شود.
باعث تعديل رقابت بين سازمان ها مي شود.
موفقيت در اين مدل بستگي به اجراي صحيح و تعريف درست شاخص ها دارد.

6- مزاياي مدل كانو

ارتباط بهتر با مشتريان
فهميدن و درك مشتريان و نيازهاي مشتريان
رضايت نهايي مشتريان

7- محدوديت هاي مدل كانو

بيان كردن نيازها بدون تفكر كردن
عيب جويي و مشكوك بودن
مهم تلقي نمي گردد (جدي نيست)



هيچ ترديدي وچود ندارد كه در بازار رقابتي، محصولات و كالاها بايد بي عيب باشند و از هر سه نوع كيفيت بهره ببرند. برآورده كردن كيفيت اساسي باعث جلوگيري از عدم رضايت و شكايت مي شود. تسريع در برآورده كردن انتظارات عملكردي كالا، باعث پيروزي در رقابت مي شود و ابداع و نوآوري در محصول سازمان باعث ايجاد انگيزه و وفاداري در مشتري مي شود.
https://telegram.me/QMSQMS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☝️☝️☝️☝️☝️
@QMSQMS
🔮 پرینتر 3 بعدی
کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید https://telegram.me/QmsQms
#کیفیت
ابزار 5 چرا؟ ( why why analysis)

👇👇👇
تکنیک" 5 چرا"در سال 1930 توسط ساکیچی تویودا یکی از پیشگامان انقلاب صنعتی و بنیانگذار شرکت تویوتا ابداع شد. این تکنیک بسیار ساده است و برای ریشه یابی مسائل و مشکلات بکار می رود که بسیار هم تکنیک کاربردی است. روش کار بدین صورت است که زمانی که مشکلی رخ می دهد ماهیت و منشا آن تنها با پرسیدن "5چرا" روشن می شود.

مثال:
علت اصلی از کار افتادن یک ماشین:

س 1: چرا ماشین از کار افتاد؟
ج 1: به علت سوختن فیوز بر اثر بار زیاد.

س 2: چرا بار ماشین بیش از اندازه بوده است؟
ج 2: چون روغن یاتاقان کافی نبوده است.

س 3: چرا روغن یاتاقان کافی نبوده است؟
ج 3: چون پمپ روغن درست کار نمی کرده است.

س 4: چرا پمپ روغن درست کار نمی کرده است؟
ج 4: چون محور پمپ روغن فرسوده بوده است.

س 5: چرا محور فرسوده بوده است ؟
ج 5: چون گرد و خاک به داخل روغن راه یافته است.

با تکرار چرا در پنج نوبت، علت اصلی از کار افتادن ماشین و راه حل
عملی آن مشخص گردید: نصب یک فیلتر بر روی پمپ روغن، اگر تعمیرکاران این سئوال را پنج بار تکرار نمی کرد ممکن بود به یک راه حل میانه همچون تعویض فیوز قناعت کنند.

شما می توانید از این تکنیک برای شناسایی مشکلات، بهبود کیفیت و حل مساله در تمامی زمینه ها استفاده کنید، اما این روش برای مسائل متوسط و نسبتا سخت کاربرد بهتری دارد. برای مسائل پیچیده و دشوار، شما باید روند مربوط به آن را بررسی کنید تا بتوانید به منشا و علت
های آن پی ببرید.
هر زمان که سیستم یا فرآیند به طور مناسب عمل نکند، قبل از این که مجبور به استفاده از راهکار سخت تری شوید، می توانید از این روش استفاده کنید.
https://telegram.me/QmsQms
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
https://telegram.me/QMSQMS
❇️ گنجینه ای ارزشمند تقدیم به دوستان ❇️
👇👇👇
سايتهاي Dictionary
ديكشنري پارست
http://www.parset.com/Dic
Farsidic
http://www.farsidic.com
دیکشنری آريانپور
http://www.aryanpour.com
ديكشنري كمبريج
http://dictionary.cambridge.org/Default. asp?dict=I
ديكشنري آنلاين
http://dic.amdz.com
دیکشنری مذهبي
http://www.biblestudytools.net/Dictionaries/SmithsBibleDictionary/smt.cgi?number=T814
دیکشنری وبستر
http://www.m-w.com
دیکشنری بارتلي
http://www.bartleby.com/61/2/B0390200.html
دیکشنری نارسيس
http://www.narcissoft.com/OnlineDic.asp
دیکشنری وان لوك
http://www.onelook.com/?other=web1913&w=Book
دیکشنری آريا
http://www.ariadic.com
Persian Online Dictionary
http://www.wdgco.com/dic
Aussieslang
http://www.aussieslang.com
https://telegram.me/QMSQMS
💟 @QmsQms
💟 کانال سیستم مدیریت کیفیت
فرق مدیر خوب و فوق العاده 🍃🍃

مدیر بودن کار سختی است، مسوولیت بالایی دارد. خیلی از کارمندان دوست دارند مدیر خوب و فهمیده ای داشته باشند تا بتوانند با اطمینان به درک و بینش او کارهای خود را به خوبی پیش ببرند. اگر مدیر هستید و مسوولیت کارها بر دوش شما است ببینید کدامیک از ده مورد زیر را انجام می دهید و آیا از نظر کارمندان یک مدیر موفق هستید یا یک مدیر فوق العاده عالی!

(1)

مدیر خوب: کنترل همه چیز را در دست دارد تا امور به درستی انجام شوند.

مدیر فوق العاده: می داند که بازدهی می تواند دشمن ثمربخشی باشد. به همین دلیل، سعی می کند فضایی را مهیا کند که کارمندان بیشتر فکر کنند. آنها باعث رشد سطح علمی و فنی کارمندان می شوند و به آنها فرصت های لازم را می بخشند تا مشکلات بزرگ را با ایده های بزرگ و ارزشمند برطرف کنند.

(2)

مدیر خوب: حس همکاری گروهی را در افراد پرورش و به همه فرصت و اجازه خودنمایی می دهد.

مدیر فوق العاده: با برنامه ریزی صحیح از همان ابتدا فرهنگ سازی می کند. این مدیرها می دانند چه افرادی را باید برای چه پستی استخدام کنند. همچنین می دانند افراد نامناسب و غیرکارآمد در شرکت آنها جایی ندارند. اگر کسی به اشتباه استخدام شود خیلی سریع او را اخراج می کنند. آنها یک تیم کارآمد، باهوش با فرهنگ همکاری گروهی برای خود جمع می کنند.

(3)

مدیر خوب: از ایده ها و فکرهای خلاقانه استقبال می کند.

مدیر فوق العاده: می داند چگونه خلاقیت را به کارها و مکالمات روزانه گروه خود القا کند تا همه کارمندان به طور ذاتی احساس کنند خلاق و باهوش هستند و با امکاناتی که دارند در مسیر خلاقیت های خود و سود بیشتر شرکت گام بردارند.

(4)

مدیر خوب: فضا را برای بیان نگرانی ها و درماندگی ها باز می گذارد.

مدیر فوق العاده: محیطی مهیا می کند تا افراد خودشان بتوانند تولید، روند کارها و فرایندها را به خوبی بهبود ببخشد. او محیطی باز ایجاد می کند تا همه به راحتی بتوانند علاوه بر بیان نگرانی ها، اقدامات لازم را نیز با همکاری دیگر اعضای گروه انجام دهند.

(5)

مدیر خوب: کارمندان را برای توسعه و پیشبرد بیشتر کارها تشویق می کند.

مدیر فوق العاده: برای هر کاری آموزش و پیشرفت جداگانه تعریف می کند و به واسطه آنها به کارمندان پاداش می دهد. این مدیرها می دانند که با پرورش مسوول و مدیرهای خوب از داخل شرکت می تواند در مسیر موفقیت بیشتر قدم بردارد.

(6)

مدیر خوب: جلسات کاری مفید و موثر برگزار می کند.

مدیر فوق العاده: مطمئن می شود که همه کارمندان تفاوت میان جلسه های کاری ارشمند و وقت تلف کردن را به خوبی می دانند. او آموزش های لازم را به همه کارمندان می دهد تا با دانستن تکنیک های لازم جلسه های کاری را به سمت درست هدایت کنند.

(7)

مدیر خوب: به کارمندان خود اعتماد دارد و کارمندان با احساس امنیت کار می کنند.

مدیر فوق العاده: تعامل و همکاری مستحکمی میان کارمندان ایجاد می کند که باعث می شود موفقیت یا شکست آنها به طور دسته جمعی باشد. به زبان ساده تر، وقتی همه در قبال کار گروهی احساس مسوولیت داشته باشند و همه به یک اندازه تنبیه و تشویق بشوند، کار گروهی خیلی بهتر پیش می رود. برای افرادی که در انجام کارهای خود شکست خورده اند کلاس های آموزشی برقرار می کنند.

(8)

مدیر خوب: محیطی شاد برای کارمندان ایجاد می کند.

مدیر فوق العاده: به دنبال راهی می گردد تا کارمندان از انجام کارهای روزانه خود لذت ببرند و هر روز صبح با اشتیاق فراوان در محل کار خود حاضر شوند.

(9)

مدیر خوب: اطمینان حاصل می کند که همه کارمندان به خوبی وظایف خود را می دانند.

مدیر فوق العاده: با تعیین هدف، چشم انداز و فرهنگ مرتبط برای کارمندان شرکت شرح وظایف کاملا مشخص تعیین می کند. این نوع مدیران به خوبی می دانند چگونه بازدهی و کارایی توامان می تواند به پیشبرد اهداف کمک کند.

(10)

مدیر خوب: می داند چگونه کارمند را تشویق کند و احترام خود را به او نشان دهد.

مدیر فوق العاده: می داند چگونه به تدریج و ذره ذره احساس رضایت فردی را به کارمند منتقل کند. این مدیران به کارمند کمک می کنند تا اعتماد به نفس و رضایت فردی بیشتر داشته باشند.🍃🍃
https://telegram.me/QMSQMS
مراحل اخذ گواهینامه مدیریت کیفیت از ابتدا تا اجرا 👆👆
💟 کانال سیستم مدیریت کیفیت @QMSQMS