💟⚪️ آیا می دانید کانال مدیریت کیفیت یک گروه تخصصی هم دارد ؟ 👇👇👇 https://telegram.me/joinchat/BkqUqDvtNlkRPtTRJmwYPw گروه کیفیت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💟 این پست رو واسه دوستانتون فوروارد کنید تا با کلیک روی لینک به جمع ما بپیوندند.
✅لینک گروه سیستم مدیریت کیفیت از سراسر کشور
https://telegram.me/joinchat/BkqUqDvtNlkRPtTRJmwYPw
✅لینک کانال سیستم مدیریت کیفیت👇👇👇
@QmsQms
✅لینک گروه سیستم مدیریت کیفیت از سراسر کشور
https://telegram.me/joinchat/BkqUqDvtNlkRPtTRJmwYPw
✅لینک کانال سیستم مدیریت کیفیت👇👇👇
@QmsQms
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویژگی مدیران بهره ور🍃🍃
آیا شما مدیر كارآمد و بهرهوری هستید ؟ آیا میدانید مدیران بهره ور چه ویژگیهایی دارند ؟به ۲۵ ویژگی مدیران بهره ور كه در پی میآید توجه كنید و هر كدام از این ویژگیها كه در شما موجود میباشد علامت بزنید این ویژگیها چنیناند ؟
۱- فرهنگ سازمانی ؛ فرهنگ ملی و فرهنگ جهانی را به خوبی میشناسد و برای رسیدن به توسعه فرهنگی با دانایی عمل میكند .
۲- به تمام زوایای كار و محیط پیرامون خود نگاه سیستمی و شبكهای دارد .
۳- به نیازهای انسانی كاركنان توجه دارد و به ارزش های والای انسانی ارج مینهد .
۴- كاركنان را به كاربرد طیفهای گوناگون دانش ( خرد ؛ معرفت )تشویق میكند .
۵- به هم افزایی ( سینرژی ) در فكر و عمل ؛ اعتقاد قلبی دارد .
۶- زمینههای اصلاح نگرشهامهارتهاو افزایش دانش خود و كاركنانش را فراهم میآورد.
۷- صلاحیتهای حرفهای و فنی دارد ( در خصوص حرفه خود ؛شانه به شانه آخرین فنون حركت میكند )
۸- در پی اصلاحات است و میداند اصلاحات را از كجا آغاز و در كجا متوقف كند .
۹- مستمراً در پی شكوفایی استعدادهای خود و كاركنانش است .
۱۰ برای روشن ماندن موتور سازمانش ؛ همواره خود انگیخته و پرانگیزه عمل میكند و كاركنان را انگیزه مند میسازد .
۱۱-پیش قدم ؛ خود آغاز گر ؛ خود پیش برنده ؛ خود ناظر و خود ارزشیاب است و دیگران را نیز به این امر دعوت میكند .
۱۲- رویارویی با مشكلات را دوست دارد و میخواهد قابلیتهای خود و كاركنانش را در این زمینهها بیازماید.
۱۳- هدف گرا ؛ فرایند گرا ؛ پیشرفت گرا و توفیق گراست .
۱۴- چشم انداز مشاركتی دارد و افكارش را با كاركنان در میان میگذارد و از اندیشههای خوب آنان برای ارتقاء سازمان بهره میجوید .
۱۵- موازنههای معقولی بین استعدادها و انتظارات ؛ قابلیتها ؛ امكانات و ....... برقرار میكند .
۱۶- مدیریت اختلاف را به معنای واقعی میشناسد و برای مشاجرات از طریق مذاكره و تعامل عمل میكند .
۱۷- كارها را به نحو اثر بخش واگذار میكند ( وظایف و مسئولیتها و اختیارات مناسب را به طور صحیحی ؛ منطقی و به روشنی تعریف میكند .
۱۸- برای رفع ؛ تنگناها ؛ محدودیتها ؛ خلاءها و نارساییها ؛ بیوقفه میكوشد و فرصتها و تهدیدها را به خوبی میشناسد .
۱۹- تدابیر پیشگرانه و تصحیح كننده را به خوبی تنظیم و اعمال میكند .
۲۰- پیوسته بر پیشرفت كارطراحی؛ برنامه های عملیاتی ؛ بودجهها و هزینهها نظارت دارد و به هدایت مستمر ؛ نظارت مستمر وارزشیابی مستمر كلیه امور میپردازد .
۲۱- نوآوری و خلاقیت را در تمام سطوح كاركنان تشخیص میدهد و زمینههای پرورش و گسترش این خلاقیتها را فراهم میآورد .
۲۲- بحرانها را میشناسد و در اوقات بحرانی ؛ با شاخصها و پیچیدگیهای معلوم و نامعلوم ؛ با قاطعیت و مهارت برخورد میكند .
۲۳- دربرنامهریزیهای راهبردی سازمان ؛ كارگروهی و بازخورد گرفتن از بدنه را یك اصل میداند .
۲۴- به فن آوری ارتباطات ( ICT) و توسعه معقول و متناسب آن در سازمان معتقد است .
https://telegram.me/QMSQMS
آیا شما مدیر كارآمد و بهرهوری هستید ؟ آیا میدانید مدیران بهره ور چه ویژگیهایی دارند ؟به ۲۵ ویژگی مدیران بهره ور كه در پی میآید توجه كنید و هر كدام از این ویژگیها كه در شما موجود میباشد علامت بزنید این ویژگیها چنیناند ؟
۱- فرهنگ سازمانی ؛ فرهنگ ملی و فرهنگ جهانی را به خوبی میشناسد و برای رسیدن به توسعه فرهنگی با دانایی عمل میكند .
۲- به تمام زوایای كار و محیط پیرامون خود نگاه سیستمی و شبكهای دارد .
۳- به نیازهای انسانی كاركنان توجه دارد و به ارزش های والای انسانی ارج مینهد .
۴- كاركنان را به كاربرد طیفهای گوناگون دانش ( خرد ؛ معرفت )تشویق میكند .
۵- به هم افزایی ( سینرژی ) در فكر و عمل ؛ اعتقاد قلبی دارد .
۶- زمینههای اصلاح نگرشهامهارتهاو افزایش دانش خود و كاركنانش را فراهم میآورد.
۷- صلاحیتهای حرفهای و فنی دارد ( در خصوص حرفه خود ؛شانه به شانه آخرین فنون حركت میكند )
۸- در پی اصلاحات است و میداند اصلاحات را از كجا آغاز و در كجا متوقف كند .
۹- مستمراً در پی شكوفایی استعدادهای خود و كاركنانش است .
۱۰ برای روشن ماندن موتور سازمانش ؛ همواره خود انگیخته و پرانگیزه عمل میكند و كاركنان را انگیزه مند میسازد .
۱۱-پیش قدم ؛ خود آغاز گر ؛ خود پیش برنده ؛ خود ناظر و خود ارزشیاب است و دیگران را نیز به این امر دعوت میكند .
۱۲- رویارویی با مشكلات را دوست دارد و میخواهد قابلیتهای خود و كاركنانش را در این زمینهها بیازماید.
۱۳- هدف گرا ؛ فرایند گرا ؛ پیشرفت گرا و توفیق گراست .
۱۴- چشم انداز مشاركتی دارد و افكارش را با كاركنان در میان میگذارد و از اندیشههای خوب آنان برای ارتقاء سازمان بهره میجوید .
۱۵- موازنههای معقولی بین استعدادها و انتظارات ؛ قابلیتها ؛ امكانات و ....... برقرار میكند .
۱۶- مدیریت اختلاف را به معنای واقعی میشناسد و برای مشاجرات از طریق مذاكره و تعامل عمل میكند .
۱۷- كارها را به نحو اثر بخش واگذار میكند ( وظایف و مسئولیتها و اختیارات مناسب را به طور صحیحی ؛ منطقی و به روشنی تعریف میكند .
۱۸- برای رفع ؛ تنگناها ؛ محدودیتها ؛ خلاءها و نارساییها ؛ بیوقفه میكوشد و فرصتها و تهدیدها را به خوبی میشناسد .
۱۹- تدابیر پیشگرانه و تصحیح كننده را به خوبی تنظیم و اعمال میكند .
۲۰- پیوسته بر پیشرفت كارطراحی؛ برنامه های عملیاتی ؛ بودجهها و هزینهها نظارت دارد و به هدایت مستمر ؛ نظارت مستمر وارزشیابی مستمر كلیه امور میپردازد .
۲۱- نوآوری و خلاقیت را در تمام سطوح كاركنان تشخیص میدهد و زمینههای پرورش و گسترش این خلاقیتها را فراهم میآورد .
۲۲- بحرانها را میشناسد و در اوقات بحرانی ؛ با شاخصها و پیچیدگیهای معلوم و نامعلوم ؛ با قاطعیت و مهارت برخورد میكند .
۲۳- دربرنامهریزیهای راهبردی سازمان ؛ كارگروهی و بازخورد گرفتن از بدنه را یك اصل میداند .
۲۴- به فن آوری ارتباطات ( ICT) و توسعه معقول و متناسب آن در سازمان معتقد است .
https://telegram.me/QMSQMS
👍1
مدیر هستید یا رهبر؟🍃🍃
مکن است از نظر شما بین مدیر بودن یا رهبری کردن در سازمان تفاوت زیادی وجود نداشته باشد اما برای پرسنل شما تفاوت این دو واژه بسیار زیاد است و این تفاوت در عملکرد و کارآیی آنها بیاندازه نقش دارد و تاثیرگذاری هر یک از این نقشها بسیار متفاوت است.
مدیر بودن الزاما به معنی رهبری کردن نیست. فهرست ۱۰ تفاوت شاخص بین این دو مفهوم را در زیر میتوانید مشاهده کنید:
1. مدیر همه چیز را میداند، رهبر تیم دائما در حال یادگیری است.
2. مدیر جواب میدهد، رهبر سازمان دنبال راهحل میگردد.
3. مدیر بیشتر از آنچه میشنود حرف میزند، رهبر سازمان بیشتر از آنچه حرف میزند میشنود.
4. مدیر هدایت میکند، رهبر تربیت میکند.
5. مدیر انتقاد میکند، رهبر تشویق میکند.
6. مدیر نقاط ضعف را شناسایی میکند، رهبر تیم استعدادها را شناسایی میکند.
7. مدیر میگوید «من »، رهبر میگوید «ما».
8. مدیر دیگران را سرزنش میکند، رهبر سازمانی به دیگران اعتماد میکند.
9. مدیر از شخصیت خودش محافظت میکند، رهبر نقاط آسیب پذیرش را افشا میکند.
10. مدیر نتیجه را میخواهد؛ رهبر سازمان به عملکرد اهمیت میدهد.
هر گروه به یک مدیر احتیاج دارد اما در واقع وجود رهبر برای آنها ضروری است. بنابراین اگر به دنبال حداکثر بهرهوری و اثرگذاری در کسبوکار خود هستید، سعی کنید برای تیمتان یک رهبر باشید.https://telegram.me/QMSQMS
مکن است از نظر شما بین مدیر بودن یا رهبری کردن در سازمان تفاوت زیادی وجود نداشته باشد اما برای پرسنل شما تفاوت این دو واژه بسیار زیاد است و این تفاوت در عملکرد و کارآیی آنها بیاندازه نقش دارد و تاثیرگذاری هر یک از این نقشها بسیار متفاوت است.
مدیر بودن الزاما به معنی رهبری کردن نیست. فهرست ۱۰ تفاوت شاخص بین این دو مفهوم را در زیر میتوانید مشاهده کنید:
1. مدیر همه چیز را میداند، رهبر تیم دائما در حال یادگیری است.
2. مدیر جواب میدهد، رهبر سازمان دنبال راهحل میگردد.
3. مدیر بیشتر از آنچه میشنود حرف میزند، رهبر سازمان بیشتر از آنچه حرف میزند میشنود.
4. مدیر هدایت میکند، رهبر تربیت میکند.
5. مدیر انتقاد میکند، رهبر تشویق میکند.
6. مدیر نقاط ضعف را شناسایی میکند، رهبر تیم استعدادها را شناسایی میکند.
7. مدیر میگوید «من »، رهبر میگوید «ما».
8. مدیر دیگران را سرزنش میکند، رهبر سازمانی به دیگران اعتماد میکند.
9. مدیر از شخصیت خودش محافظت میکند، رهبر نقاط آسیب پذیرش را افشا میکند.
10. مدیر نتیجه را میخواهد؛ رهبر سازمان به عملکرد اهمیت میدهد.
هر گروه به یک مدیر احتیاج دارد اما در واقع وجود رهبر برای آنها ضروری است. بنابراین اگر به دنبال حداکثر بهرهوری و اثرگذاری در کسبوکار خود هستید، سعی کنید برای تیمتان یک رهبر باشید.https://telegram.me/QMSQMS
14 نکته دمینگ (DEMING)
بخش عمده نوآوری های مدیریتی ژاپن در نیمه دوم قرن بیستم حاصل تلاش های دکتر دبلیو ادواردز دمینگ امریکایی بود. دمینگ ، که در سال 1993 در گذشت، مبتکر خستگی ناپذیر در علم مدیریت و مدافع سرسخت کیفیت بود. در سال 1992 دمینگ در یک تله کنفرانس ، حاصل مطالعات خود را ارائه کرد.
دکتر دمینگ بیشتر به خاطر" 14 نکته " اش مشهور است، دستور العملی برای درمان بیماری های مدیریت امروز. بسیاری از این نکات امروز در برنامه ی عادی بنگاه های اقتصادی امریکا قرار دارند اما 30 سال پیش دکتر به آنها توجه کرد.
۱. هدف خود را به صورتی پایدار ، افزایش کیفیت محصولات و خدمات قرار دهید. با این نیت که با رقبا رقابت کنید ، در بازار بمانید و کارآفرینی کنید.
۲. فلسفه ی جدید را بپذیرید. ما در عصر اقتصادی نوینی هستیم. مدیران باید این چالش را بپذیرند، مسئولیت های خود را بیاموزند و رهبری تغییرات را به دست بگیرند.
۳. برای دستیابی به کیفیت، وابستگی به بررسی محصولات پس از تولید را کنار بگذارید. به جای آن کیفیت را از همان اول وارد محصولات خود کنید.
۴. به جای پایین آوردن قیمت کالا و کنار آن سود خود، هزینه های کلی را پایین بیاورید.
۵. سامانه های تولید و خدمات را به طور پیوسته تا ابد بهتر کنید تا کیفیت و بازدهی بالاتر برود و در نتیجه هزینه ها پایین تر بیاید.
۶. آموزش در حین کار را برای کارگران فراهم کنید.
۷. رهبری را نهادینه کنید. هدف رهبری باید کمک به افراد و دستگاه ها باشد تا کار خود را بهتر انجام دهند.
۸. ترس را از محیط کار حذف کنید با همه بتوانند به طور موثر برای شرکت کار کنند.
۹. دیوار های میان دپارتمان ها را بردارید . کارکنان واحدهای پژوهش ، طراحی ، فروش و تولید باید به شکل یک تیم کار کنند تا بتوانند مشکلات تولید و کاربرد محصولات را به موقع پیش بینی کنند.
۱۰. از شعارهای پر زرق و برق و همین طور نصیحت به کارگران برای رسیدن به نقایص و ضایعات صفر پرهیز کنید. این نصیحت ها فقط منجر به بروز روابط رقابتی ناسالم می شود، چرا که دلیل کیفیت و بازدهی کم در سیستم های کاری است و از اختیار نیروی کار خارج است. به جای کارگران فرایندها را اصلاح کنید.
۱۱. الف) به جای تعریف معیارهای کاری و توقع ، به رهبری بپردازید. ب) از مدیریت برمبنای هدف ، اعداد، ارقام پرهیز کنید و به جای آن رهبری کنید.
۱۲. الف) موانعی را که مانع احساس غرور کارگران ساعتی می شود بردارید. مسئولیت سرپرستان باید از کمیت به کیفیت تغییر یابد. ب) موانعی را که مدیران و مهندسان را از حق احساس غرور نسبت به کارشان محروم می کند، بردارید. یعنی از ارزیابی کار بر مبنای اعداد به دست آمده پرهیز کنید.
۱۳. یک برنامه ی جدی برای آموزش و رشد حرفه ای در سازمان نهادینه کنید.
۱۴. در سازمان همه را وادار کنید تا این تحول را تحقق ببخشند.
http://telegram.me/QMSQMS
بخش عمده نوآوری های مدیریتی ژاپن در نیمه دوم قرن بیستم حاصل تلاش های دکتر دبلیو ادواردز دمینگ امریکایی بود. دمینگ ، که در سال 1993 در گذشت، مبتکر خستگی ناپذیر در علم مدیریت و مدافع سرسخت کیفیت بود. در سال 1992 دمینگ در یک تله کنفرانس ، حاصل مطالعات خود را ارائه کرد.
دکتر دمینگ بیشتر به خاطر" 14 نکته " اش مشهور است، دستور العملی برای درمان بیماری های مدیریت امروز. بسیاری از این نکات امروز در برنامه ی عادی بنگاه های اقتصادی امریکا قرار دارند اما 30 سال پیش دکتر به آنها توجه کرد.
۱. هدف خود را به صورتی پایدار ، افزایش کیفیت محصولات و خدمات قرار دهید. با این نیت که با رقبا رقابت کنید ، در بازار بمانید و کارآفرینی کنید.
۲. فلسفه ی جدید را بپذیرید. ما در عصر اقتصادی نوینی هستیم. مدیران باید این چالش را بپذیرند، مسئولیت های خود را بیاموزند و رهبری تغییرات را به دست بگیرند.
۳. برای دستیابی به کیفیت، وابستگی به بررسی محصولات پس از تولید را کنار بگذارید. به جای آن کیفیت را از همان اول وارد محصولات خود کنید.
۴. به جای پایین آوردن قیمت کالا و کنار آن سود خود، هزینه های کلی را پایین بیاورید.
۵. سامانه های تولید و خدمات را به طور پیوسته تا ابد بهتر کنید تا کیفیت و بازدهی بالاتر برود و در نتیجه هزینه ها پایین تر بیاید.
۶. آموزش در حین کار را برای کارگران فراهم کنید.
۷. رهبری را نهادینه کنید. هدف رهبری باید کمک به افراد و دستگاه ها باشد تا کار خود را بهتر انجام دهند.
۸. ترس را از محیط کار حذف کنید با همه بتوانند به طور موثر برای شرکت کار کنند.
۹. دیوار های میان دپارتمان ها را بردارید . کارکنان واحدهای پژوهش ، طراحی ، فروش و تولید باید به شکل یک تیم کار کنند تا بتوانند مشکلات تولید و کاربرد محصولات را به موقع پیش بینی کنند.
۱۰. از شعارهای پر زرق و برق و همین طور نصیحت به کارگران برای رسیدن به نقایص و ضایعات صفر پرهیز کنید. این نصیحت ها فقط منجر به بروز روابط رقابتی ناسالم می شود، چرا که دلیل کیفیت و بازدهی کم در سیستم های کاری است و از اختیار نیروی کار خارج است. به جای کارگران فرایندها را اصلاح کنید.
۱۱. الف) به جای تعریف معیارهای کاری و توقع ، به رهبری بپردازید. ب) از مدیریت برمبنای هدف ، اعداد، ارقام پرهیز کنید و به جای آن رهبری کنید.
۱۲. الف) موانعی را که مانع احساس غرور کارگران ساعتی می شود بردارید. مسئولیت سرپرستان باید از کمیت به کیفیت تغییر یابد. ب) موانعی را که مدیران و مهندسان را از حق احساس غرور نسبت به کارشان محروم می کند، بردارید. یعنی از ارزیابی کار بر مبنای اعداد به دست آمده پرهیز کنید.
۱۳. یک برنامه ی جدی برای آموزش و رشد حرفه ای در سازمان نهادینه کنید.
۱۴. در سازمان همه را وادار کنید تا این تحول را تحقق ببخشند.
http://telegram.me/QMSQMS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💟 خود کنترلی
1 . تعاریف كلی و مفاهیم
برای تعریف و تبیین خودكنترلی در صنعت بویژه بررسی آن از منظر تولیدی و كیفی، باید ابتدا به بیان مثال یا مفهوم آن پرداخت كه در صنعت و سیستمهای كیفی، از آن به عنوان شعاری اساسی در زمینه خودكنترلی یاد میشود، بهگونهای كه تمام مفاهیم مربوط به خودكنترلی را در بر دارد. این بیان عبارت است از:
«برای یك نفر بسیار مشكل است كه یك سوزن را در یك انبار كاه پیدا كند در شرایطی كه حتی نداند آیا این سوزن وجود دارد یا خیر؟ و نداند كه كجا ممكن است كه باشد؟ (بازرسی)
سادهتر خواهد بود اگر از هر كس بخواهیم، اگر دید كه سوزنی افتاد یا اگر دید كه سوزن كجاست. آن را به شما نشان دهد! (خودكنترلی).
این بیان به تمامی معنا در بر گیرنده مفاهیم مربوط به خودكنترلی در سازمانهای تولیدی به شمار میرود كه كیفیت در آنها، یكی از اركان اساسی محسوب میشود و تمامی هدف آنها این است كه با استفاده از روشهای نوین كیفی و بازرسی، به ارتقای كیفی محصولات خود در بازار رقابتی دست یابند. یكی از آرزوهای سازمانها بویژه شركتهای صنعتی و تولیدی تحقق خطای صفر در محصولات و فرایندهای كاری است. بنابراین سازمانها مجبورند كه:
الف - تمامی عیوب حتی كوچكترینها را حذف كنند
ب - از نام سازمان و تصویری كه در جامعه شكل گرفته محافظت كنند
و برای رسیدن به این اهداف از تمامی روشها و ابزار موجود استفاده كنند. آنها باید برای تدوین سیاستها و برنامههای كاری خویش به بهترین وجه و به كار بردن جدیدترین سیستمهای كیفی در سازمان تلاش كنند. بسیاری از صنایع بزرگ و دارای مزیت رقابتی بالا در جهان، با به كار بردن روشهای جدید كیفی، میكوشند تا سهم بازار محصولات و خدمات كنونی خود را افزایش دهند. http://telegram.me/QMSQMS
1 . تعاریف كلی و مفاهیم
برای تعریف و تبیین خودكنترلی در صنعت بویژه بررسی آن از منظر تولیدی و كیفی، باید ابتدا به بیان مثال یا مفهوم آن پرداخت كه در صنعت و سیستمهای كیفی، از آن به عنوان شعاری اساسی در زمینه خودكنترلی یاد میشود، بهگونهای كه تمام مفاهیم مربوط به خودكنترلی را در بر دارد. این بیان عبارت است از:
«برای یك نفر بسیار مشكل است كه یك سوزن را در یك انبار كاه پیدا كند در شرایطی كه حتی نداند آیا این سوزن وجود دارد یا خیر؟ و نداند كه كجا ممكن است كه باشد؟ (بازرسی)
سادهتر خواهد بود اگر از هر كس بخواهیم، اگر دید كه سوزنی افتاد یا اگر دید كه سوزن كجاست. آن را به شما نشان دهد! (خودكنترلی).
این بیان به تمامی معنا در بر گیرنده مفاهیم مربوط به خودكنترلی در سازمانهای تولیدی به شمار میرود كه كیفیت در آنها، یكی از اركان اساسی محسوب میشود و تمامی هدف آنها این است كه با استفاده از روشهای نوین كیفی و بازرسی، به ارتقای كیفی محصولات خود در بازار رقابتی دست یابند. یكی از آرزوهای سازمانها بویژه شركتهای صنعتی و تولیدی تحقق خطای صفر در محصولات و فرایندهای كاری است. بنابراین سازمانها مجبورند كه:
الف - تمامی عیوب حتی كوچكترینها را حذف كنند
ب - از نام سازمان و تصویری كه در جامعه شكل گرفته محافظت كنند
و برای رسیدن به این اهداف از تمامی روشها و ابزار موجود استفاده كنند. آنها باید برای تدوین سیاستها و برنامههای كاری خویش به بهترین وجه و به كار بردن جدیدترین سیستمهای كیفی در سازمان تلاش كنند. بسیاری از صنایع بزرگ و دارای مزیت رقابتی بالا در جهان، با به كار بردن روشهای جدید كیفی، میكوشند تا سهم بازار محصولات و خدمات كنونی خود را افزایش دهند. http://telegram.me/QMSQMS
💟 گفتنی است كه خودكنترلی در صنایع بزرگ دنیا، با هدف افزایش كیفیت محصولات اعمال میشود. كارگری كه قطعهای را مونتاژ و یا تولید میكند، فعالیت خود را كنترل مینماید تا از عرضه محصول معیوب، خودداری ورزد.
2 . خودكنترلی در فرایندهای تولیدی
خودكنترلی چیست؟ پاسخ این است كه كنترل فعالیتهای هر ایستگاه كاری و تولیدی توسط اپراتورهای همان ایستگاه.
امروزه خودكنترلی جایگزین كنترل از بیرون شده و نظام بازرسی و كنترل سفت و سخت را كمرنگ كرده است.
3 . هدف از اجرای سیستم خودكنترلی
هدف از اجرای سیستم خودكنترلی، اطمینان از اجرای صحیح عملیات بر مبنای استاندارد و حصول اطمینان از كیفیت فعالیتهای انجام شده توسط اپراتور در خط تولید است.
برای رسیدن به این اهداف و اجرای كامل فرایند خودكنترلی در شركتهای تولیدی، سیستم، ماموریتها و شرح وظایف خاصی برای تمامی عوامل درگیر اعم از اپراتورها، سرپرستان، روسا و مدیران سالنهای تولیدی و ... در نظر گرفته و به تبع آن، چكلیستهای خودكنترلی، گزارشات كامل بازرسی فرایندها و ثبت ایرادات و در انتها محاسبه شاخصهای مختلف كیفی را برنامهریزی و به اجرا گذاشته است. رویه خودكنترلی، به نوبه خود توسط ممیزیهای محصول، فرایند و سیستم پایش شده، تحت كنترل قرار گرفته و موارد اصلاحی و اقدامات لازم در موارد مخصوص اتخاذ میشود. در تكمیل موارد یاد شده باید این موضوع مدنظر قرار گیرد كه: «هر اپراتور، مسئول كیفیت محصولی است كه در ایستگاه كاری وی تولید شده و ایستگاه را ترك میكند.»
در راستای اجرای این سیستم در شركتهای تولیدی ایران باید به ذكر این نكته پرداخت كه سیستم خودكنترلی، ابزار بهكارگیری شده كیفی است كه از آن بعنوان ایستگاههای كاری و تولیدی شركتهای خودروسازی داخلی استفاده میشود.
http://telegram.me/QMSQMS
2 . خودكنترلی در فرایندهای تولیدی
خودكنترلی چیست؟ پاسخ این است كه كنترل فعالیتهای هر ایستگاه كاری و تولیدی توسط اپراتورهای همان ایستگاه.
امروزه خودكنترلی جایگزین كنترل از بیرون شده و نظام بازرسی و كنترل سفت و سخت را كمرنگ كرده است.
3 . هدف از اجرای سیستم خودكنترلی
هدف از اجرای سیستم خودكنترلی، اطمینان از اجرای صحیح عملیات بر مبنای استاندارد و حصول اطمینان از كیفیت فعالیتهای انجام شده توسط اپراتور در خط تولید است.
برای رسیدن به این اهداف و اجرای كامل فرایند خودكنترلی در شركتهای تولیدی، سیستم، ماموریتها و شرح وظایف خاصی برای تمامی عوامل درگیر اعم از اپراتورها، سرپرستان، روسا و مدیران سالنهای تولیدی و ... در نظر گرفته و به تبع آن، چكلیستهای خودكنترلی، گزارشات كامل بازرسی فرایندها و ثبت ایرادات و در انتها محاسبه شاخصهای مختلف كیفی را برنامهریزی و به اجرا گذاشته است. رویه خودكنترلی، به نوبه خود توسط ممیزیهای محصول، فرایند و سیستم پایش شده، تحت كنترل قرار گرفته و موارد اصلاحی و اقدامات لازم در موارد مخصوص اتخاذ میشود. در تكمیل موارد یاد شده باید این موضوع مدنظر قرار گیرد كه: «هر اپراتور، مسئول كیفیت محصولی است كه در ایستگاه كاری وی تولید شده و ایستگاه را ترك میكند.»
در راستای اجرای این سیستم در شركتهای تولیدی ایران باید به ذكر این نكته پرداخت كه سیستم خودكنترلی، ابزار بهكارگیری شده كیفی است كه از آن بعنوان ایستگاههای كاری و تولیدی شركتهای خودروسازی داخلی استفاده میشود.
http://telegram.me/QMSQMS
💟4 . اهداف و رویكردهای خودكنترلی
پس از برقراری سیستم خودكنترلی در هر سازمان تولیدی، هر اپراتور مسئول عملیاتی است كه روی محصول انجام میدهد و موظف است مشكلاتی را كه با آنها مواجه میشود، گزارش دهد. به این ترتیب وی میبایستی اقدام به رفع مشكلات و معضلات مربوطه كند. ترغیب اپراتور به قبول مسئولیت بیشتر، به گسترش و بهبود كلی انجام فعالیتها در موارد زیر میانجامد:
الف - بهبود كیفی (رسیدن به كیفیت بهتر)
با پایش موثرتر توسط هر اپراتور، به این صورت كه هر اپراتور میداند عیب، كجا و در چه زمانی اتفاق میافتد، آن را تشخیص و گزارش میدهد و همچنین پس از تشخیص عیب و با انجام تعمیرات هرچه نزدیكتر به ایستگاه كاری میتواند در راستای كیفیت بهتر گام بردارد و در نهایت با انجام روشی ثابت و پایدار برای شناسایی علت ایرادات كیفی در ایستگاه كاری خویش، از بروز ایرادات و یا انتقال آنها به ایستگاههای بعدی، خودداری كرده و اقدامات موثری در جهت رسیدن به كیفیت برتر انجام داده است.
ب - كاهش هزینه (رسیدن به هزینه كمتر)
كاهش هزینهها با كاهش تعداد و هزینه تعمیرات در ایستگاه كاری تحقق مییابد. به این صورت كه ایراد مشاهده شده در ایستگاه كاری توسط اپراتور، میتواند ظرف چند ثانیه در همان جا اصلاح شود. این موضوع را باید در نظر گرفت كه همین اصلاح در انتهای خط، ممكن است چندین ساعت طول بكشد. به دلیل نزدیكی عیب به منشاء ایراد، هزینه اصلاح كمتر خواهد بود. از طریق كاهش هزینه كشف ایراد، میتوان به كاهش هزینهها پرداخت. به این طریق كه بازرسی توسط اپراتور، ارزانتر از بازرسیهای مجدد در خط تولید است و این یعنی اجرای كامل فرایند خودكنترلی در خط تولید توسط اپراتور در جهت كاهش هزینهها.
پ - بهبود در فرایند و زمان تحویل (رسیدن به زمان كمتر)
با كاهش تعداد روتوشها در فرایندهای انتهایی، اطمینان حاصل میكنید كه جریان تولید، طبیعیتر و منظمتر انجام شده و از هرگونه توقفات به خاطر اصلاح ایرادات جلوگیری میشود. در این صورت، فرایندهای تولیدی به صورتی منظم انجام شده و محصول در سریعترین زمان ممكن به مشتری تحویل میشود.
http://telegram.me/QMSQMS
پس از برقراری سیستم خودكنترلی در هر سازمان تولیدی، هر اپراتور مسئول عملیاتی است كه روی محصول انجام میدهد و موظف است مشكلاتی را كه با آنها مواجه میشود، گزارش دهد. به این ترتیب وی میبایستی اقدام به رفع مشكلات و معضلات مربوطه كند. ترغیب اپراتور به قبول مسئولیت بیشتر، به گسترش و بهبود كلی انجام فعالیتها در موارد زیر میانجامد:
الف - بهبود كیفی (رسیدن به كیفیت بهتر)
با پایش موثرتر توسط هر اپراتور، به این صورت كه هر اپراتور میداند عیب، كجا و در چه زمانی اتفاق میافتد، آن را تشخیص و گزارش میدهد و همچنین پس از تشخیص عیب و با انجام تعمیرات هرچه نزدیكتر به ایستگاه كاری میتواند در راستای كیفیت بهتر گام بردارد و در نهایت با انجام روشی ثابت و پایدار برای شناسایی علت ایرادات كیفی در ایستگاه كاری خویش، از بروز ایرادات و یا انتقال آنها به ایستگاههای بعدی، خودداری كرده و اقدامات موثری در جهت رسیدن به كیفیت برتر انجام داده است.
ب - كاهش هزینه (رسیدن به هزینه كمتر)
كاهش هزینهها با كاهش تعداد و هزینه تعمیرات در ایستگاه كاری تحقق مییابد. به این صورت كه ایراد مشاهده شده در ایستگاه كاری توسط اپراتور، میتواند ظرف چند ثانیه در همان جا اصلاح شود. این موضوع را باید در نظر گرفت كه همین اصلاح در انتهای خط، ممكن است چندین ساعت طول بكشد. به دلیل نزدیكی عیب به منشاء ایراد، هزینه اصلاح كمتر خواهد بود. از طریق كاهش هزینه كشف ایراد، میتوان به كاهش هزینهها پرداخت. به این طریق كه بازرسی توسط اپراتور، ارزانتر از بازرسیهای مجدد در خط تولید است و این یعنی اجرای كامل فرایند خودكنترلی در خط تولید توسط اپراتور در جهت كاهش هزینهها.
پ - بهبود در فرایند و زمان تحویل (رسیدن به زمان كمتر)
با كاهش تعداد روتوشها در فرایندهای انتهایی، اطمینان حاصل میكنید كه جریان تولید، طبیعیتر و منظمتر انجام شده و از هرگونه توقفات به خاطر اصلاح ایرادات جلوگیری میشود. در این صورت، فرایندهای تولیدی به صورتی منظم انجام شده و محصول در سریعترین زمان ممكن به مشتری تحویل میشود.
http://telegram.me/QMSQMS
💟 5 . اصول و مبانی خودكنترلی در فرایندهای تولیدی:
اصل اول: كنترل دقیق
اصل دوم: هشدار كیفی
اصل اول: كنترل دقیق
مطابق این اصل، اپراتور ناگزیر است عملیات ویژه كنترلی تعریف شده در رویه كاری و استانداردها برای خود را انجام دهد. این سوال پیش میآید كه اگر اپراتور هنگام انجام عملیات كاری، با موردی غیرعادی روبهرو شود، چه باید انجام دهد؟ پاسخ به این سوال در اصل دوم نهفته است.
http://telegram.me/QMSQMS
اصل اول: كنترل دقیق
اصل دوم: هشدار كیفی
اصل اول: كنترل دقیق
مطابق این اصل، اپراتور ناگزیر است عملیات ویژه كنترلی تعریف شده در رویه كاری و استانداردها برای خود را انجام دهد. این سوال پیش میآید كه اگر اپراتور هنگام انجام عملیات كاری، با موردی غیرعادی روبهرو شود، چه باید انجام دهد؟ پاسخ به این سوال در اصل دوم نهفته است.
http://telegram.me/QMSQMS
💟اصل دوم: هشدار كیفی
در صورت روبهرویی اپراتور با موردی غیرعادی و یا كشف عیب در تولید، میبایستی اقدام به انجام هشدار كیفی كرده و به سرپرست یا استادكار مربوطه هشدار دهد تا عیب را بررسی كرده، تحت كنترل درآورده و از بروز مجدد آن خودداری كند. در نهایت، میبایستی اقدام به اصلاح عیب در همان ایستگاه كاری كند زیرا در ایستگاه كاری برای بازسازی عیب به زمان زیادی نیاز نیست، اما اگر همین ایراد در پایان خط دیده شود، ممكن است به چندین ساعت برای بازسازی آن نیاز باشد. این مهم است كه سیستم هشدار به محض مشاهده ایراد و در اولین فرصت، به كار گرفته شود.
http://telegram.me/QMSQMS
در صورت روبهرویی اپراتور با موردی غیرعادی و یا كشف عیب در تولید، میبایستی اقدام به انجام هشدار كیفی كرده و به سرپرست یا استادكار مربوطه هشدار دهد تا عیب را بررسی كرده، تحت كنترل درآورده و از بروز مجدد آن خودداری كند. در نهایت، میبایستی اقدام به اصلاح عیب در همان ایستگاه كاری كند زیرا در ایستگاه كاری برای بازسازی عیب به زمان زیادی نیاز نیست، اما اگر همین ایراد در پایان خط دیده شود، ممكن است به چندین ساعت برای بازسازی آن نیاز باشد. این مهم است كه سیستم هشدار به محض مشاهده ایراد و در اولین فرصت، به كار گرفته شود.
http://telegram.me/QMSQMS
6 . نقش افراد مختلف در سیستم خودكنترلی طی فرایندهای تولیدی در خط مونتاژ
برای اجرای موفق خودكنترلی در یك سیستم، افرادی با مسئولیتهای مختلف نقش دارند. هر كدام از آنها سهمی بسزا در پیشبرد اهداف دارند. این افراد عبارتند از:
نقش اپراتور
نقش اصلی اپراتور این است كه علمیات مرتبط در ایستگاه كاری خود را مطابق با استانداردها انجام دهد. 100 درصد عملیات ایستگاه كاری خود را باید مورد پایش قرار دهد و ایرادات را مطابق استانداردها شناسایی كند. در صورت مشاهده یا برخورد با هر مشكلی آن را به سرپرست ایستگاه اطلاع دهد و در پایان عملیات باید تطابق نتایج عملیات را با الزامات تعیین شده، كنترل كند. هرگونه ایراد یا شرایط غیرعادی، باید گزارش شود.
نقش استادكار
اولین وظیفه استادكار پس از رسیدن محصول به ایستگاه مربوطه، كنترل كارت كیفی سوابق محصول مونتاژ شده (كارتی كه در آن ایرادات كیفی ثبت و برطرف میشود) است. او باید در اسرع وقت به تقاضای اپراتورهایی كه او را صدا میزنند، پاسخ دهد و در صورت امكان اصلاح، عملیات اصلاحی را انجام دهد. اگر اصلاح امكانپذیر نباشد، ایرادات را كارت بازرسی محصول ثبت كرده و كل مسائل و مشكلات را در سوابق محصول درج میكند. در نهایت، معایب تكراری یا ایرادات مهم جدید را به سرپرست ایستگاه مربوطه گزارش میدهد.
نقش بررسیكننده
به محض ورود خودرو به ایستگاه، بررسیكننده، فعالیت كنترلی خود را بر مبنای چكلیستی كه قبلا تهیه شده و شامل ایرادات ثابت و منتغیر است، در مورد محصول آغاز میكند.
در صورت عدم مشاهده ایراد، محل مربوط به آن ایستگاه كاری را در كارت سوابق تایید كرده و محصول برای ادامه عملیات به ایستگاههای بعدی منتقل میشود. بررسیكننده در صورت مشاهده ایراد را مراحل زیر را طی میكند:
- اگر ایراد مشاهده شده قابل رفع باشد، ایراد را رفع كرده و در چكلیست گزارش روزانه، جلوی ایراد درج شده علامتگذاری میكند.
http://telegram.me/QMSQMS
برای اجرای موفق خودكنترلی در یك سیستم، افرادی با مسئولیتهای مختلف نقش دارند. هر كدام از آنها سهمی بسزا در پیشبرد اهداف دارند. این افراد عبارتند از:
نقش اپراتور
نقش اصلی اپراتور این است كه علمیات مرتبط در ایستگاه كاری خود را مطابق با استانداردها انجام دهد. 100 درصد عملیات ایستگاه كاری خود را باید مورد پایش قرار دهد و ایرادات را مطابق استانداردها شناسایی كند. در صورت مشاهده یا برخورد با هر مشكلی آن را به سرپرست ایستگاه اطلاع دهد و در پایان عملیات باید تطابق نتایج عملیات را با الزامات تعیین شده، كنترل كند. هرگونه ایراد یا شرایط غیرعادی، باید گزارش شود.
نقش استادكار
اولین وظیفه استادكار پس از رسیدن محصول به ایستگاه مربوطه، كنترل كارت كیفی سوابق محصول مونتاژ شده (كارتی كه در آن ایرادات كیفی ثبت و برطرف میشود) است. او باید در اسرع وقت به تقاضای اپراتورهایی كه او را صدا میزنند، پاسخ دهد و در صورت امكان اصلاح، عملیات اصلاحی را انجام دهد. اگر اصلاح امكانپذیر نباشد، ایرادات را كارت بازرسی محصول ثبت كرده و كل مسائل و مشكلات را در سوابق محصول درج میكند. در نهایت، معایب تكراری یا ایرادات مهم جدید را به سرپرست ایستگاه مربوطه گزارش میدهد.
نقش بررسیكننده
به محض ورود خودرو به ایستگاه، بررسیكننده، فعالیت كنترلی خود را بر مبنای چكلیستی كه قبلا تهیه شده و شامل ایرادات ثابت و منتغیر است، در مورد محصول آغاز میكند.
در صورت عدم مشاهده ایراد، محل مربوط به آن ایستگاه كاری را در كارت سوابق تایید كرده و محصول برای ادامه عملیات به ایستگاههای بعدی منتقل میشود. بررسیكننده در صورت مشاهده ایراد را مراحل زیر را طی میكند:
- اگر ایراد مشاهده شده قابل رفع باشد، ایراد را رفع كرده و در چكلیست گزارش روزانه، جلوی ایراد درج شده علامتگذاری میكند.
http://telegram.me/QMSQMS
- اگر ایراد قابل رفع نباشد، اما ادامه عملیات مونتاژ امكانپذیر باشد، ایراد را در كارت سوابق محصول ذكر میكند. (ایراد در چكلیست گزارش روزانه نیز باید علامتگذاری شود)
- اگر ایراد قابل رفع نباشد و امكان ادامه عملیات مونتاژ نیز میسر نباشد، باید سرپرست ایستگاه و نماینده كیفیت را به منظور تصمیمگیری، مطلع سازد
در پایان فهرست كاری، از روی برگه گزارش روزانه، شاخصهای مربوطه را محاسبه كرده و برگه را همراه با شاخص محاسبه شده، به سرپرست خود تحویل میدهد.
نقش سرپرست ایستگاه كاری
سرپرست، موارد مربوط به خودكنترلی را كه میبایستی در حین عملیات انجام شوند، از طریق استانداردهای موجود مستند میكند. او باید اطمینان حاصل كند كه اپراتورهای جدید و سایر افراد دیگر در فرایند خودكنترلی، به نحوی مطلوب آموزش دیده و از توانایی اجرای نقش و وظیفه خود برخوردارند و موجب ارتقای سطح ایستگاه كاری خود میشوند. او موقعیتهای وخیم و حساس ایستگاه كاری خود را به مدیر سالن گزارش میدهد. و در بررسی و تجزیه و تحلیل مشكلات مربوط به خودكنترلی، مشاركت كرده و یا هماهنگی لازم را انجام میدهد. سرپرست تمامی ایرادات كشف شده را به ایستگاه مربوطه ارجاع داده و در خصوص عدم تكرار آنها اطمینان حاصل میكند.
نقش رئیس
با استفاده از شاخصهای كیفی و خودكنترلی، اطمینان حاصل میكند كه فرایند خودكنترلی به صورتی صحیح در سالن تولید انجام میشود. او جلسات بررسی و آنالیز ایرادات را در سطوح پایینتر مدیریت كرده و تمامی موارد مرتبط با خودكنترلی را بررسی میكند.
نقش مدیر قسمت
نظارت كامل بر اینكه رویه خودكنترلی به صورت صحیح در واحد انجام میشود یا نه؟ و همچنین حضور در جلسات بررسی و آنالیز ایرادات در سطوح مدیران و ارائه راهكارها و پیگیری مشكلات در بررسی بهبود و حل آنها، از وظایف مدیر قسمت است. او در نهایت، منابع لازم برای انجام عملكرد مناسب رویه خودكنترلی را تخصیص میدهد.
نقش ضمیر كیفیت
ممیز، شخصی غیروابسته به ایستگاه كاری است كه عموما وابسته به بخش كیفیت است. انجام نمونهگیری n محصول به تعداد x دفعه به ازای هر تیم كاری در انتهای هر ایستگاه كاری و همچنین بازرسی محصول بر اساس رویه بازرسی استاندارد، از وظایف ممیز است. او در نهایت، با تعیین شاخصها، سطح كیفیت گزارشهای مربوط به وضعیت ایستگاه كاری و خودكنترلی را ارائه میدهد.
نقش هماهنگكننده خودكنترلی
در سطح كارخانه، دستورالعمل خودكنترلی توسط اداره كیفیت هماهنگ میشود. این امر توسط هماهنگكننده خودكنترلی انجام میشود كه فعالیتهای زیر را نیز انجام میدهد:
الف - حصول اطمینان از اینكه دستورالعمل خودكنترلی در داخل كارخانه به صورت پیوسته و مستمر انجام میشود.
ب - مشاركت در پیادهسازی رویه خودكنترلی در موارد ذیربط
پ - تایید برنامههای آموزشی و شركت در آموزش مدیریت
ت - شركت در جلسات قسمتی مرتبط با خودكنترلی
ث - شركت در جلسات هماهنگكنندگان خودكنترلی با دیگر هماهنگكنندگان بخشها
ج - حصول اطمینان از اینكه آموزش خودكنترلی در تمامی سطوح شامل اپراتورها، استادكارها، سرپرستان ایستگاهها و مدیر سالن (تمامی كسانی كه به نحوی در این فرایند حضور دارند) فراهم است
چ - نوشتن دستورالعملها یا رویههای ضروری
نقش مدیر اداره كیفیت
با توجه به این امر كه متولی فرایند خودكنترلی در سازمان، واحد كیفیت آن سازمان است، مهمترین وظایف نیز بر عهده مدیران كیفیت مربوطه است. آنها با انجام فعالیتهای زیر، اقدام به این كار میكنند:
الف - انتصاب هماهنگكنندههای خودكنترلی
ب - حصول اطمینان از اینكه دستورالعمل خودكنترلی به طور پیوسته و مستمر با انجام ممیزهای سطوح مختلف در كارخانه، انجام میشود
پ - تخصیص منابع ضروری برای اجرای مناسب دستورالعملها
http://telegram.me/QMSQMS
- اگر ایراد قابل رفع نباشد و امكان ادامه عملیات مونتاژ نیز میسر نباشد، باید سرپرست ایستگاه و نماینده كیفیت را به منظور تصمیمگیری، مطلع سازد
در پایان فهرست كاری، از روی برگه گزارش روزانه، شاخصهای مربوطه را محاسبه كرده و برگه را همراه با شاخص محاسبه شده، به سرپرست خود تحویل میدهد.
نقش سرپرست ایستگاه كاری
سرپرست، موارد مربوط به خودكنترلی را كه میبایستی در حین عملیات انجام شوند، از طریق استانداردهای موجود مستند میكند. او باید اطمینان حاصل كند كه اپراتورهای جدید و سایر افراد دیگر در فرایند خودكنترلی، به نحوی مطلوب آموزش دیده و از توانایی اجرای نقش و وظیفه خود برخوردارند و موجب ارتقای سطح ایستگاه كاری خود میشوند. او موقعیتهای وخیم و حساس ایستگاه كاری خود را به مدیر سالن گزارش میدهد. و در بررسی و تجزیه و تحلیل مشكلات مربوط به خودكنترلی، مشاركت كرده و یا هماهنگی لازم را انجام میدهد. سرپرست تمامی ایرادات كشف شده را به ایستگاه مربوطه ارجاع داده و در خصوص عدم تكرار آنها اطمینان حاصل میكند.
نقش رئیس
با استفاده از شاخصهای كیفی و خودكنترلی، اطمینان حاصل میكند كه فرایند خودكنترلی به صورتی صحیح در سالن تولید انجام میشود. او جلسات بررسی و آنالیز ایرادات را در سطوح پایینتر مدیریت كرده و تمامی موارد مرتبط با خودكنترلی را بررسی میكند.
نقش مدیر قسمت
نظارت كامل بر اینكه رویه خودكنترلی به صورت صحیح در واحد انجام میشود یا نه؟ و همچنین حضور در جلسات بررسی و آنالیز ایرادات در سطوح مدیران و ارائه راهكارها و پیگیری مشكلات در بررسی بهبود و حل آنها، از وظایف مدیر قسمت است. او در نهایت، منابع لازم برای انجام عملكرد مناسب رویه خودكنترلی را تخصیص میدهد.
نقش ضمیر كیفیت
ممیز، شخصی غیروابسته به ایستگاه كاری است كه عموما وابسته به بخش كیفیت است. انجام نمونهگیری n محصول به تعداد x دفعه به ازای هر تیم كاری در انتهای هر ایستگاه كاری و همچنین بازرسی محصول بر اساس رویه بازرسی استاندارد، از وظایف ممیز است. او در نهایت، با تعیین شاخصها، سطح كیفیت گزارشهای مربوط به وضعیت ایستگاه كاری و خودكنترلی را ارائه میدهد.
نقش هماهنگكننده خودكنترلی
در سطح كارخانه، دستورالعمل خودكنترلی توسط اداره كیفیت هماهنگ میشود. این امر توسط هماهنگكننده خودكنترلی انجام میشود كه فعالیتهای زیر را نیز انجام میدهد:
الف - حصول اطمینان از اینكه دستورالعمل خودكنترلی در داخل كارخانه به صورت پیوسته و مستمر انجام میشود.
ب - مشاركت در پیادهسازی رویه خودكنترلی در موارد ذیربط
پ - تایید برنامههای آموزشی و شركت در آموزش مدیریت
ت - شركت در جلسات قسمتی مرتبط با خودكنترلی
ث - شركت در جلسات هماهنگكنندگان خودكنترلی با دیگر هماهنگكنندگان بخشها
ج - حصول اطمینان از اینكه آموزش خودكنترلی در تمامی سطوح شامل اپراتورها، استادكارها، سرپرستان ایستگاهها و مدیر سالن (تمامی كسانی كه به نحوی در این فرایند حضور دارند) فراهم است
چ - نوشتن دستورالعملها یا رویههای ضروری
نقش مدیر اداره كیفیت
با توجه به این امر كه متولی فرایند خودكنترلی در سازمان، واحد كیفیت آن سازمان است، مهمترین وظایف نیز بر عهده مدیران كیفیت مربوطه است. آنها با انجام فعالیتهای زیر، اقدام به این كار میكنند:
الف - انتصاب هماهنگكنندههای خودكنترلی
ب - حصول اطمینان از اینكه دستورالعمل خودكنترلی به طور پیوسته و مستمر با انجام ممیزهای سطوح مختلف در كارخانه، انجام میشود
پ - تخصیص منابع ضروری برای اجرای مناسب دستورالعملها
http://telegram.me/QMSQMS
💟نقش واحد كیفیت
واحد كیفیت، بیشترین نقش را در خودكنترلی داشته و مسئولیت اصلی را بر عهده دارد. این واحد با توجه به پایشهای مختلف، فرایند خودكنترلی را ارزیابی كرده و نتایج آن را برای پیشبرد اهداف ارائه و كنترل میكند. این واحد در نهایت به حصول اطمینان از اینكه ممیزهای اداره كیفیت یا اداره تولید، آموزشهای لازم را دیده و همگی مطابق استانداردی یكسان عمل میكنند یا خیر، میپردازد. همچنین رویه خودكنترلی را مورد بررسی قرار داده و آن را كنترل میكند.
http://telegram.me/QMSQMS
واحد كیفیت، بیشترین نقش را در خودكنترلی داشته و مسئولیت اصلی را بر عهده دارد. این واحد با توجه به پایشهای مختلف، فرایند خودكنترلی را ارزیابی كرده و نتایج آن را برای پیشبرد اهداف ارائه و كنترل میكند. این واحد در نهایت به حصول اطمینان از اینكه ممیزهای اداره كیفیت یا اداره تولید، آموزشهای لازم را دیده و همگی مطابق استانداردی یكسان عمل میكنند یا خیر، میپردازد. همچنین رویه خودكنترلی را مورد بررسی قرار داده و آن را كنترل میكند.
http://telegram.me/QMSQMS
مطالب بالا 👆 در مورد خود کنترلی بوده و امید اینکه مفید بوده باشد http://telegram.me/QMSQMS