⭕️ پویش حمایت جامعۀ دانشگاهی کشور از دکتر مهدی گلشنی
📄 نامه ای خطاب به وزیر علوم جهت حمایت از تداوم بهرهمندی از دکتر مهدی گلشنی، استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف و چهره ماندگار فیزیک
🖌 برای مشاهده و امضاء نامه می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
fa.petitions24.com/dr_golshani
📄 نامه ای خطاب به وزیر علوم جهت حمایت از تداوم بهرهمندی از دکتر مهدی گلشنی، استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف و چهره ماندگار فیزیک
🖌 برای مشاهده و امضاء نامه می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
fa.petitions24.com/dr_golshani
⭕️ معضل اندازه گیری: نتایج احتمالاتی
این مسئله، مشابهِ مسئلۀ آمار است که مادلین مطرح می کند. این مسئله می پرسد که چه چیزی باعث می شود که در فرآیند اندازه گیریِ یک کمیت رویِ چند سیستمی که تابع موج یکسان دارند، نتایج یکسانی برای همۀ این سیستم ها بدست نمی آید؟ و بعد از این سوال یک سوال دیگر مطرح می شود و آن این است که چه چیزی باعث می شود که آمار نتایجِ بدست آمده از قاعدۀ احتمالاتِ بورن تبعیت کنند؟
شاید بتوان این مسئله را با یک تعبیر آماری حل کرد؛ یعنی این نتیجۀ احتمالاتی را به جهل ما از حالت سیستم نسبت داد، نه تقلیل تابع موج؛ و فرض کرد که ما یک سری از اطلاعات سیستم را ازدست داده ایم و این باعث بوجود آمدن یک آنسامبل کلاسیک شده است. ولی در تعبیر کپنهاگی اصرار بر این است که هیچ جهلی وجود ندارد و تابع موج حداکثر اطلاعاتی را که می توان از سیستم بدست آورد را در خود دارد. این تعبیر، بدست آمدنِ نتایجِ احتمالاتی را ناشی از ذاتِ احتمالاتی جهان می داند و هیچ علتی را برای آن متصور نیست. آقای واینبرگ در سخنرانیِ سال 2016 در دانشگاه تگزاس راجع به نتایج احتمالاتی این گونه میگوید:
’’فیزیکدانان اغلب دربارۀ احتمال صحبت می کنند، اما احتمال همیشه به عنوانِ بازتاب کنندۀ یک دانشِ ناقص به نظر می رسد. طبیعتی که توسط نیوتن توصیف شد، کاملاً تَعَیُنی بود. اگر شما مکان و سرعتِ هرچیزی در منظومه شمسی را بدانید، می توانید مکان آن را در هر زمانی از آینده، محاسبه کنید. احتمال، تنها زمانی وارد صحنه می شود که شما دانشی ناقص داشته باشید؛ همانطور که یک جفت تاس ریخته می شود و شما دقیقا نمی دانید که تاس چگونه ریخته می شود؛ شما نمی دانید دقیقا چگونه روی زمین قرار می گیرند. اما احتمال، هرگز به عنوانِ بخشی از قوانین طبیعت ظاهر نشده است.‘‘
در تعبیر حالت نسبی (یا چند جهانی)، که ان شاالله در آینده به آن خواهیم پرداخت، تلاش شده است که این معضل با اصلاح قانون بورن و استخراج آن از یک فرض بنیادی تر حل شود که به اعتقاد غالب فیزیکدانان مطرح در این زمینه موفق نبوده است.
🆔 @QMproblems
این مسئله، مشابهِ مسئلۀ آمار است که مادلین مطرح می کند. این مسئله می پرسد که چه چیزی باعث می شود که در فرآیند اندازه گیریِ یک کمیت رویِ چند سیستمی که تابع موج یکسان دارند، نتایج یکسانی برای همۀ این سیستم ها بدست نمی آید؟ و بعد از این سوال یک سوال دیگر مطرح می شود و آن این است که چه چیزی باعث می شود که آمار نتایجِ بدست آمده از قاعدۀ احتمالاتِ بورن تبعیت کنند؟
شاید بتوان این مسئله را با یک تعبیر آماری حل کرد؛ یعنی این نتیجۀ احتمالاتی را به جهل ما از حالت سیستم نسبت داد، نه تقلیل تابع موج؛ و فرض کرد که ما یک سری از اطلاعات سیستم را ازدست داده ایم و این باعث بوجود آمدن یک آنسامبل کلاسیک شده است. ولی در تعبیر کپنهاگی اصرار بر این است که هیچ جهلی وجود ندارد و تابع موج حداکثر اطلاعاتی را که می توان از سیستم بدست آورد را در خود دارد. این تعبیر، بدست آمدنِ نتایجِ احتمالاتی را ناشی از ذاتِ احتمالاتی جهان می داند و هیچ علتی را برای آن متصور نیست. آقای واینبرگ در سخنرانیِ سال 2016 در دانشگاه تگزاس راجع به نتایج احتمالاتی این گونه میگوید:
’’فیزیکدانان اغلب دربارۀ احتمال صحبت می کنند، اما احتمال همیشه به عنوانِ بازتاب کنندۀ یک دانشِ ناقص به نظر می رسد. طبیعتی که توسط نیوتن توصیف شد، کاملاً تَعَیُنی بود. اگر شما مکان و سرعتِ هرچیزی در منظومه شمسی را بدانید، می توانید مکان آن را در هر زمانی از آینده، محاسبه کنید. احتمال، تنها زمانی وارد صحنه می شود که شما دانشی ناقص داشته باشید؛ همانطور که یک جفت تاس ریخته می شود و شما دقیقا نمی دانید که تاس چگونه ریخته می شود؛ شما نمی دانید دقیقا چگونه روی زمین قرار می گیرند. اما احتمال، هرگز به عنوانِ بخشی از قوانین طبیعت ظاهر نشده است.‘‘
در تعبیر حالت نسبی (یا چند جهانی)، که ان شاالله در آینده به آن خواهیم پرداخت، تلاش شده است که این معضل با اصلاح قانون بورن و استخراج آن از یک فرض بنیادی تر حل شود که به اعتقاد غالب فیزیکدانان مطرح در این زمینه موفق نبوده است.
🆔 @QMproblems
⭕️ معرفی کتاب: ایمان در علم؛ دانشمندان به دنبال حقیقت
👥 مصاحبه با 12 نفر از برجسته ترین دانشمندان (از جمله دو برندۀ نوبل)
💬 مصاحبه با دکتر گلشنی درفصل 8
🆔 @QMproblems
👥 مصاحبه با 12 نفر از برجسته ترین دانشمندان (از جمله دو برندۀ نوبل)
💬 مصاحبه با دکتر گلشنی درفصل 8
🆔 @QMproblems
Quantum problems
⭕️ معرفی کتاب: ایمان در علم؛ دانشمندان به دنبال حقیقت 👥 مصاحبه با 12 نفر از برجسته ترین دانشمندان (از جمله دو برندۀ نوبل) 💬 مصاحبه با دکتر گلشنی درفصل 8 🆔 @QMproblems
Faith in Science.pdf
652.7 KB
📚 ایمان درعلم؛ دانشمندان به دنبال حقیقت
👥 گفتگویی صمیمانه با 12 نفر از برجسته ترین دانشمندان جهان دربارۀ ارتباط میان رویکردهای علمی و دینی به حقیقت
📑 انتشارات راتلج
🆔 @QMproblems
👥 گفتگویی صمیمانه با 12 نفر از برجسته ترین دانشمندان جهان دربارۀ ارتباط میان رویکردهای علمی و دینی به حقیقت
📑 انتشارات راتلج
🆔 @QMproblems
⭕️ ابزارانگاری: رویکرد فلسفیِ جدید برای رهایی از معضلات فلسفیِ کوانتوم
این رویکرد با یک تجدید نظر هوشمندانه در تعبیر کپنهاگی سعی در پاک کردن صورت مسئله دارد. در این رویکرد، برای علم هدفی جز ارائۀ دستورالعمل برای ساماندهی و ارتباط دادن بین تجارب آزمایشگاهی و پیشبینی پدیدهها در نظر گرفته نشده است. در این نگرش دیگر خبری از شناخت طبیعت و پی بردن به حقایق جهان نیست. آقای واینبرگ در چاپِ اخیرِ کتاب کوانتومِ خود (سال 2015)، این رویکرد را اینگونه توصیف میکند:
’’ در رویکرد ابزارگرایی، این ایده که بردار حالتِ یک سیستمِ بسته گزارش کاملی از شرایط سیستم میدهد کنار گذاشته میشود. به جای آن، (بردار حالت) به عنوان یک ابزار در نظر گرفته می شود که یک نسخه برای محاسبۀ احتمالات فراهم میکند. میشود این دیدگاه را به عنوان یک بازتعبیر از نسخۀ کپنهاگی مکانیک کوانتومی در نظر گرفت."
او در ادامه میگوید:
’’ در اینجا قانون بورن به راحتی به عنوان یکی از قوانین طبیعت در نظر گرفته میشود. اما اگر این احتمالات به عنوان احتمالاتِ به دست آوردن نتایج متنوع، زمانی که مردم مشاهده میکنند، در نظر گرفته شود، آنوقت این رویکرد مردم را داخل قوانین طبیعت میآورد. . . این موضوع برای آن دسته از فیزیکدانانی، مانند بور، که قوانین طبیعت را چیزی بیشتر از یک مجموعۀ قواعد برای ساماندهی و نقشه برداری از تجربۀ بشر نمیبینند، یک معضل نیست. قوانین طبیعت قطعا (دارای) این (کاربرد) هستند، اما این ناراحت کننده خواهد بود که امیدِ به اینکه آنها چیزی فراتر باشند را کنار بگذاریم؛ اینکه قوانین طبیعت در واقعیت عینی و در خارج وجود داشته باشند؛ قوانینی مشابه (جدای از زبان) برای هرکس که آنها را مطالعه کند؛ و بدون تغییر، چه کسی آنها را مطالعه کند و چه نکند."
این رویکرد میتواند مستقیماً مانع از پیشرفت علمی شود. معلوم نیست اگر فیزیکدانان بزرگی مانند اینشتین، که دغدغهشان تنها فهم طبیعت بود، چنین دیدگاهی را داشتند آیا ما هیچگاه به نظریات نسبیت عام و خاص دست پیدا میکردیم یا نه؟ انشاالله در آینده به ایرادات این رویکرد بیشتر خواهیم پرداخت.
🆔 @QMproblems
این رویکرد با یک تجدید نظر هوشمندانه در تعبیر کپنهاگی سعی در پاک کردن صورت مسئله دارد. در این رویکرد، برای علم هدفی جز ارائۀ دستورالعمل برای ساماندهی و ارتباط دادن بین تجارب آزمایشگاهی و پیشبینی پدیدهها در نظر گرفته نشده است. در این نگرش دیگر خبری از شناخت طبیعت و پی بردن به حقایق جهان نیست. آقای واینبرگ در چاپِ اخیرِ کتاب کوانتومِ خود (سال 2015)، این رویکرد را اینگونه توصیف میکند:
’’ در رویکرد ابزارگرایی، این ایده که بردار حالتِ یک سیستمِ بسته گزارش کاملی از شرایط سیستم میدهد کنار گذاشته میشود. به جای آن، (بردار حالت) به عنوان یک ابزار در نظر گرفته می شود که یک نسخه برای محاسبۀ احتمالات فراهم میکند. میشود این دیدگاه را به عنوان یک بازتعبیر از نسخۀ کپنهاگی مکانیک کوانتومی در نظر گرفت."
او در ادامه میگوید:
’’ در اینجا قانون بورن به راحتی به عنوان یکی از قوانین طبیعت در نظر گرفته میشود. اما اگر این احتمالات به عنوان احتمالاتِ به دست آوردن نتایج متنوع، زمانی که مردم مشاهده میکنند، در نظر گرفته شود، آنوقت این رویکرد مردم را داخل قوانین طبیعت میآورد. . . این موضوع برای آن دسته از فیزیکدانانی، مانند بور، که قوانین طبیعت را چیزی بیشتر از یک مجموعۀ قواعد برای ساماندهی و نقشه برداری از تجربۀ بشر نمیبینند، یک معضل نیست. قوانین طبیعت قطعا (دارای) این (کاربرد) هستند، اما این ناراحت کننده خواهد بود که امیدِ به اینکه آنها چیزی فراتر باشند را کنار بگذاریم؛ اینکه قوانین طبیعت در واقعیت عینی و در خارج وجود داشته باشند؛ قوانینی مشابه (جدای از زبان) برای هرکس که آنها را مطالعه کند؛ و بدون تغییر، چه کسی آنها را مطالعه کند و چه نکند."
این رویکرد میتواند مستقیماً مانع از پیشرفت علمی شود. معلوم نیست اگر فیزیکدانان بزرگی مانند اینشتین، که دغدغهشان تنها فهم طبیعت بود، چنین دیدگاهی را داشتند آیا ما هیچگاه به نظریات نسبیت عام و خاص دست پیدا میکردیم یا نه؟ انشاالله در آینده به ایرادات این رویکرد بیشتر خواهیم پرداخت.
🆔 @QMproblems
"طبق ابزارانگاری در علم حقيقتي وجود ندارد؛ تنها کاربردپذیری مطرح است. علم قابليتِ روشن کردن ذهن ما را ندارد؛ آن تنها ميتواند شکمهاي ما را پُر کند.‘‘
👤 کارل پوپر
🆔 @QMproblems
👤 کارل پوپر
🆔 @QMproblems
🔦 دفاع از رساله ارشد
📝آیا (اَبر)تقارن باقی میماند؟
🗣ارائه: امیرحسین صنایعی
📕استاد راهنما: دکتر مهدی گلشنی
⏱شنبه؛31 شهریور، ساعت 11
🏛سالن دکتر جناب، دانشکده فیزیک شریف
🆔 @QMproblems
📝آیا (اَبر)تقارن باقی میماند؟
🗣ارائه: امیرحسین صنایعی
📕استاد راهنما: دکتر مهدی گلشنی
⏱شنبه؛31 شهریور، ساعت 11
🏛سالن دکتر جناب، دانشکده فیزیک شریف
🆔 @QMproblems
⭕️ تعبیر حالت نسبی (چند جهانی): گامی در جهت ایجاد دموکراسی بینِ مشاهدهگرها
این تعبیر در مقالهای در سال 1957 توسط هیو اِوِرِت، که دانشجوی دکترای فیزیک در دانشگاه پرینستون و شاگردِ جان ویلر بود، ارائه شد. هدف اصلی او این بود که چارچوبی برای مکانیک کوانتومی ارائه دهد که در آن بتوان معضلات کوانتوم را مرتفع کرد. انگیزۀ اصلی اورت رفع معضل دوگانگی فرآیند تحول تابع موج بود. به قول اِوِرِت: "مکانیک کوانتومیِ رایج برای یک جهان ایزوله معنایی ندارد؛ چون ناظر خارجی وجود ندارد که سیستم را توصیف کند." در این تعبیر تابع حالت سیستم همواره به صورت تعینی با معادلۀ شرودینگر تحول پیدا میکند و هیچ تقلیلی رخ نمیدهد. تمام حالات همزمان وجود دارند و ما با مشاهده تنها متوجه میشویم در کدام شاخه قرار داریم. با وجود عجیب بودن و عدم تطابق این تعبیر با شهود روزمره، اورت برای دفاع از تعبیرش میگوید:
"از آنجایی که تمام جملاتِ برهم نهی مستقلا از معادلۀ موج پیروی میکنند و بر یکدیگر اثری ندارند پس هیچ مشاهدهگری از شکاف شاخهها با خبر نخواهد شد. اینکه این تصور از جهان با تجربۀ ما ناسازگار به نظر میرسد به خاطر عدم آگاهی ما از تقسیم شاخهها است و این شبیه نظریه کوپرنیک است که در آن زمان این موضوع که زمین در حال حرکت است، به عنوان یک واقعیت فیزیکی، با تفسیر مرسوم از طبیعت ناسازگار بود و زمانی مخالفان شکست را قبول کردند که آن نظریه توانست به خودیخود مشاهدات واقعی را پیشبینی کند. (در مورد کوپرنیک، اضافه شدن فیزیک نیوتونی مستلزم این بود که قادر باشد نشان دهد ساکنان کرۀ زمین از حرکت زمین ناآگاهند.)"
اورت هیچگاه به صراحت از لفظ چندجهانی استفاده نکرد. این اصطلاح توسط نسخۀ دیگری از این تعبیر، که توسط برایس دویت ارائه شد، به کار برده شد. تفاوت کلیدی رهیافت دویت و اورت در این است که نظریه دویت عینی است در حالی که نظریه اورت به تجربه های ذهنی مشاهدهگر وابسته است. آقای ساسکایند در ایمیل شخصی به بنده دربارۀ این تعبیر اینگونه میگوید:
"به نظر من بخشی از مشکل (نظریۀ کوانتوم) به دلیلِ کثرت راههایی است که ما میتوانیم جهان را به مشاهدهگرها و چیزهایی که مشاهده میشوند تقسیم کنیم. وقتی که یک مشاهدهگر، یک الکترون را مشاهده میکند، الکترون هم، مشاهدهگر را مشاهده می کند. اما تعبیر کپنهاگی با این تقارن سروکار ندارد. جهان مملو از زیرسیستمهاست و هر زیرسیستمی حق مساویِ ’مشاهدهگر‘ خوانده شدن را دارد، اما این (موضوع) در قواعد معمول آشکار نیست. اورت سعی کرد تا ’’دموکراسیِ بینِ مشاهدهگرها‘‘ را به دست آورد، اما ویلر و دویت ایدۀ اورت را در یک مسیري که اورت هرگز نمیخواست تعبیر کردند که من آن را درك نمیکنم، و اصطلاحاً به آن تعبیر چندجهانی می گویند. از طرف دیگر، تعبیر بور که یک زیرسیستمِ مخصوص را به عنوان مشاهدهگر (یا دستگاه) جدا می کند، و بر روي ’’تقلیل تابع موج‘‘ تکیه دارد، هیچ حسی به جز یک تقریب ایجاد نمی کند"
🆔 @QMproblems
این تعبیر در مقالهای در سال 1957 توسط هیو اِوِرِت، که دانشجوی دکترای فیزیک در دانشگاه پرینستون و شاگردِ جان ویلر بود، ارائه شد. هدف اصلی او این بود که چارچوبی برای مکانیک کوانتومی ارائه دهد که در آن بتوان معضلات کوانتوم را مرتفع کرد. انگیزۀ اصلی اورت رفع معضل دوگانگی فرآیند تحول تابع موج بود. به قول اِوِرِت: "مکانیک کوانتومیِ رایج برای یک جهان ایزوله معنایی ندارد؛ چون ناظر خارجی وجود ندارد که سیستم را توصیف کند." در این تعبیر تابع حالت سیستم همواره به صورت تعینی با معادلۀ شرودینگر تحول پیدا میکند و هیچ تقلیلی رخ نمیدهد. تمام حالات همزمان وجود دارند و ما با مشاهده تنها متوجه میشویم در کدام شاخه قرار داریم. با وجود عجیب بودن و عدم تطابق این تعبیر با شهود روزمره، اورت برای دفاع از تعبیرش میگوید:
"از آنجایی که تمام جملاتِ برهم نهی مستقلا از معادلۀ موج پیروی میکنند و بر یکدیگر اثری ندارند پس هیچ مشاهدهگری از شکاف شاخهها با خبر نخواهد شد. اینکه این تصور از جهان با تجربۀ ما ناسازگار به نظر میرسد به خاطر عدم آگاهی ما از تقسیم شاخهها است و این شبیه نظریه کوپرنیک است که در آن زمان این موضوع که زمین در حال حرکت است، به عنوان یک واقعیت فیزیکی، با تفسیر مرسوم از طبیعت ناسازگار بود و زمانی مخالفان شکست را قبول کردند که آن نظریه توانست به خودیخود مشاهدات واقعی را پیشبینی کند. (در مورد کوپرنیک، اضافه شدن فیزیک نیوتونی مستلزم این بود که قادر باشد نشان دهد ساکنان کرۀ زمین از حرکت زمین ناآگاهند.)"
اورت هیچگاه به صراحت از لفظ چندجهانی استفاده نکرد. این اصطلاح توسط نسخۀ دیگری از این تعبیر، که توسط برایس دویت ارائه شد، به کار برده شد. تفاوت کلیدی رهیافت دویت و اورت در این است که نظریه دویت عینی است در حالی که نظریه اورت به تجربه های ذهنی مشاهدهگر وابسته است. آقای ساسکایند در ایمیل شخصی به بنده دربارۀ این تعبیر اینگونه میگوید:
"به نظر من بخشی از مشکل (نظریۀ کوانتوم) به دلیلِ کثرت راههایی است که ما میتوانیم جهان را به مشاهدهگرها و چیزهایی که مشاهده میشوند تقسیم کنیم. وقتی که یک مشاهدهگر، یک الکترون را مشاهده میکند، الکترون هم، مشاهدهگر را مشاهده می کند. اما تعبیر کپنهاگی با این تقارن سروکار ندارد. جهان مملو از زیرسیستمهاست و هر زیرسیستمی حق مساویِ ’مشاهدهگر‘ خوانده شدن را دارد، اما این (موضوع) در قواعد معمول آشکار نیست. اورت سعی کرد تا ’’دموکراسیِ بینِ مشاهدهگرها‘‘ را به دست آورد، اما ویلر و دویت ایدۀ اورت را در یک مسیري که اورت هرگز نمیخواست تعبیر کردند که من آن را درك نمیکنم، و اصطلاحاً به آن تعبیر چندجهانی می گویند. از طرف دیگر، تعبیر بور که یک زیرسیستمِ مخصوص را به عنوان مشاهدهگر (یا دستگاه) جدا می کند، و بر روي ’’تقلیل تابع موج‘‘ تکیه دارد، هیچ حسی به جز یک تقریب ایجاد نمی کند"
🆔 @QMproblems
📚معرفی درس: سمینار فیزیک بنیادی
📎 مدرس: دکتر مهدی گلشنی
⏰ جلسۀ نخست: 14 مهر، ساعت 8:30
🚩 گروه فلسفه علم دانشگاه شریف
🆔 @QMproblems
📎 مدرس: دکتر مهدی گلشنی
⏰ جلسۀ نخست: 14 مهر، ساعت 8:30
🚩 گروه فلسفه علم دانشگاه شریف
🆔 @QMproblems
Quantum theory cannot consistently describe theuse of itself.pdf
694.3 KB
⭕️ معرفی مقاله:
"نظریۀ کوانتوم نمیتواند به صورت سازگار کاربرد خود را توصیف کند."
📜 مجله: nature communications, 2018
🆔 @QMproblems
"نظریۀ کوانتوم نمیتواند به صورت سازگار کاربرد خود را توصیف کند."
📜 مجله: nature communications, 2018
🆔 @QMproblems
Quantum problems
Quantum theory cannot consistently describe theuse of itself.pdf
⭕️ چکیدۀ مقاله: نظریۀ کوانتوم یک توصیف بسیار دقیق برای فرآیندهای اساسی فیزیک مهیا میکند. همچنین به نظر می رسد که این نظریه در توضیح پدیده های ریزمقیاس کارامد است. در این مقاله یک آزمایش ذهنی پیشنهاد شده است که به بررسی این سوال میپردازد که آیا اساسا نظریۀ کوانتوم می تواند به صورت عام معتبر باشد؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس میتوان نظریۀ کوانتوم را برای مدل کردن سیستم های پیچیده به کار برد، که شامل آزمایشگری که از نظریۀ کوانتوم استفاده میکند هم می شود. با تحلیل این آزمایش ذهنی، تحت فرض جامعیت کوانتوم، این نتیجه منجر می شود که یک آزمایشگر، بر اساس مشاهدۀ یک نتیجۀ خاص در آزمایش، باید نتیجه بگیرد که آزمایشگر دیگر به صورت قطعی نتیجه ای متضاد را پیش بینی می کند. نتایج آزمایشگر، اگرچه همگی از نظریۀ کوانتوم بدست آمده، متناقض است. این نشان میدهد که نظریۀ کوانتوم را نمیتوان بر سیستم های پیچیده اعمال کرد، حداقل نه به صورت مستقیم.
🆔 @QMproblems
🆔 @QMproblems
⭕️ سمینار فیزیک بنیادی
📎 موضوع:چرا فیزیک بنیادی مهم است؟
👤 با ارائه دکتر مهدی گلشنی
⏰ شنبه 12 آبان، ساعت 8:30 الی 10
🚩 دانشکدۀ فیزیک شریف، سالن پرتوی
🆔 @QMproblems
📎 موضوع:چرا فیزیک بنیادی مهم است؟
👤 با ارائه دکتر مهدی گلشنی
⏰ شنبه 12 آبان، ساعت 8:30 الی 10
🚩 دانشکدۀ فیزیک شریف، سالن پرتوی
🆔 @QMproblems
Ostad-Dr-Golshani-foundation of physics.mp3
128.6 MB
⭕️ فایل صوتی سمینار فیزیک بنیادی
🔍 چرا فیزیک بنیادی مهم است و چرا در محیط ما نادیده گرفته می شود؟
👤 دکتر مهدی گلشنی
🗓 آبان 97
🆔 @QMproblems
🔍 چرا فیزیک بنیادی مهم است و چرا در محیط ما نادیده گرفته می شود؟
👤 دکتر مهدی گلشنی
🗓 آبان 97
🆔 @QMproblems
⭕️ سمینار هفتگی گروه فیزیک بنیادی
📎 موضوع: چالش های بنیادی در مکانیک کوانتومی استاندارد
👤 با ارائه دکتر مهدی گلشنی
⏰ شنبه 19 آبان، ساعت 8:30 الی 10
🚩 دانشکدۀ فیزیک شریف، سالن پرتوی
🆔 @QMproblems
📎 موضوع: چالش های بنیادی در مکانیک کوانتومی استاندارد
👤 با ارائه دکتر مهدی گلشنی
⏰ شنبه 19 آبان، ساعت 8:30 الی 10
🚩 دانشکدۀ فیزیک شریف، سالن پرتوی
🆔 @QMproblems
چالش هاي كوانتوم استاندارد.m4a
42.7 MB
⭕️ فایل صوتی سمینار فیزیک بنیادی
🔍 چالش های بنیادی در مكانيک كوانتومی استاندارد
👤 دکتر مهدی گلشنی
🗓 آبان ۹۷
🆔 @QMproblems
🔍 چالش های بنیادی در مكانيک كوانتومی استاندارد
👤 دکتر مهدی گلشنی
🗓 آبان ۹۷
🆔 @QMproblems
⭕️ سمینار هفتگی گروه فیزیک بنیادی
📎 موضوع: چالش های بنیادی در کیهان شناسی
👤 با ارائه دکتر مهدی گلشنی
⏰ شنبه 26 آبان، ساعت 8:30 الی 10
🚩 دانشکدۀ فیزیک شریف، سالن پرتوی
🆔 @QMproblems
📎 موضوع: چالش های بنیادی در کیهان شناسی
👤 با ارائه دکتر مهدی گلشنی
⏰ شنبه 26 آبان، ساعت 8:30 الی 10
🚩 دانشکدۀ فیزیک شریف، سالن پرتوی
🆔 @QMproblems
چالش هاي بنيادي كيهان شناسي.m4a
43.9 MB
⭕️ فایل صوتی سمینار فیزیک بنیادی
🔍 چالش های بنیادی در کیهان شناسی مدرن
👤 دکتر مهدی گلشنی
🗓 آبان ۹۷
🆔 @QMproblems
🔍 چالش های بنیادی در کیهان شناسی مدرن
👤 دکتر مهدی گلشنی
🗓 آبان ۹۷
🆔 @QMproblems
Quantum problems
📚معرفی درس: سمینار فیزیک بنیادی 📎 مدرس: دکتر مهدی گلشنی ⏰ جلسۀ نخست: 14 مهر، ساعت 8:30 🚩 گروه فلسفه علم دانشگاه شریف 🆔 @QMproblems
با عرض ادب و احترام
دوستانی که مایلند در جریان جزئیات برگزاری و موضوعات سمینار هفتگی گروه فیزیک بنیادی قرار بگیرند یک ایمیل به آدرس زیر ارسال نمایند.
با سپاس فراوان
📨 cosmology.consciousness@gmail.com
🆔 @QMproblems
دوستانی که مایلند در جریان جزئیات برگزاری و موضوعات سمینار هفتگی گروه فیزیک بنیادی قرار بگیرند یک ایمیل به آدرس زیر ارسال نمایند.
با سپاس فراوان
📨 cosmology.consciousness@gmail.com
🆔 @QMproblems
Quantum problems
Elegance and Enigma.pdf
مسئله اندازهگیری.pdf
587.9 KB
📚 خلاصۀ کتاب
📝 خلاصه فصل ۷ کتاب زیبایی و معما
❓ مشکل اندازه گیری در نظریۀ کوانتوم؟
🙏 با سپاس از آقای مهدی رجبی
🆔 @QMproblems
📝 خلاصه فصل ۷ کتاب زیبایی و معما
❓ مشکل اندازه گیری در نظریۀ کوانتوم؟
🙏 با سپاس از آقای مهدی رجبی
🆔 @QMproblems
⭕️ سمینار هفتگی گروه فیزیک بنیادی
📎 نقش بنیادی اصول عام در علوم
👤 دکتر مهدی گلشنی
⏰ شنبه ۱۷ آذر، ساعت ۸:۳۰ تا ۱۰
🚩 دانشکدۀ فیزیک شریف، سالن پرتوی
🆔 @QMproblems
📎 نقش بنیادی اصول عام در علوم
👤 دکتر مهدی گلشنی
⏰ شنبه ۱۷ آذر، ساعت ۸:۳۰ تا ۱۰
🚩 دانشکدۀ فیزیک شریف، سالن پرتوی
🆔 @QMproblems
نقش بنيادي اصول عام.m4a
40.3 MB
⭕️ فایل صوتی سمینار فیزیک بنیادی
🔍 نقش بنیادی اصول عام در علوم
👤 دکتر مهدی گلشنی
🗓 آذر ۹۷
🆔 @QMproblems
🔍 نقش بنیادی اصول عام در علوم
👤 دکتر مهدی گلشنی
🗓 آذر ۹۷
🆔 @QMproblems