▶️ مصاحبه یوتیوبی: کارهای اخیرمان در بنیان های نظریه کوانتوم
🔹 معضلات کوانتوم استاندارد: معضل اندازه گیری، معضل زمان و...
🔹 ابراز نارضایتی افرادی چون ویتن، ساسکایند، اسمولین و... از نسخه استاندارد کوانتوم در مکاتبات شخصی
🔹 تعابیر و فرمول یندی های مختلف کوانتوم: کپنهاگی، بوهمی، انتگرال مسیر و...
🔹 پیشنهاد آزمایشی که میتواند میان نسخه های مختلف کوانتوم تمایز بگذارد
🔹 پیشبینی پدیده ای جدید به نام «تداخل ناموضعی در زمان»
🆔 @QMProblems
🌐 www.QMProblems.ir
🔹 معضلات کوانتوم استاندارد: معضل اندازه گیری، معضل زمان و...
🔹 ابراز نارضایتی افرادی چون ویتن، ساسکایند، اسمولین و... از نسخه استاندارد کوانتوم در مکاتبات شخصی
🔹 تعابیر و فرمول یندی های مختلف کوانتوم: کپنهاگی، بوهمی، انتگرال مسیر و...
🔹 پیشنهاد آزمایشی که میتواند میان نسخه های مختلف کوانتوم تمایز بگذارد
🔹 پیشبینی پدیده ای جدید به نام «تداخل ناموضعی در زمان»
🆔 @QMProblems
🌐 www.QMProblems.ir
YouTube
Ali Ayatollah Rafsanjani: Double-slit experiment to distinguish quantum interpretations
#research #quantumphysics #research
Ali is a Ph.D. Student in Foundational physics at Sharif University of Technology. In this interview we are discussing his recent paper: "Can the double-slit experiment distinguish between quantum interpretations?"
EPISODE…
Ali is a Ph.D. Student in Foundational physics at Sharif University of Technology. In this interview we are discussing his recent paper: "Can the double-slit experiment distinguish between quantum interpretations?"
EPISODE…
🔷 آزمایش دوشکاف زمانی جزو ۱۰ پیشرفت بزرگ علم در سال ۲۰۲۳
آزمایش دو شکاف یکی از نمادین ترین آزمایش های تاریخ فیزیک است که خواص موجی نور و ماده را تایید میکند. در حالی که این آزمایش با ایجاد اختلاف مکانی میان منبع نور/ذرات باعث ایجاد تداخل فضایی میشود، محققان بریتانیایی امسال نشان دادند که امکان آزمایشی مشابه در زمان نیز وجود دارد. به این معنا که بجای اختلاف مکانی در منبع امواج، با یک تغییر فرکانس میان آنها اختلافی زمانی ایجاد کردند و طرح تداخل زمانی را مشاهده نمودند. این اثر میتواند کاربردهای بسیاری در فیزیک و مهندسی داشته باشد بخصوص در پردازش سیگنال و محاسبات نورومورفیک. این آزمایش توسط سایت physicsworld جزو ۱۰ پیشرفت بزرگ سال ۲۰۲۳ قرار گرفته است.
🔗 لینک خبر در سایت physicsworld
📄 لینک مقاله در مجله Nature
🆔 @QMProblems
🌐 www.QMProblems.ir
آزمایش دو شکاف یکی از نمادین ترین آزمایش های تاریخ فیزیک است که خواص موجی نور و ماده را تایید میکند. در حالی که این آزمایش با ایجاد اختلاف مکانی میان منبع نور/ذرات باعث ایجاد تداخل فضایی میشود، محققان بریتانیایی امسال نشان دادند که امکان آزمایشی مشابه در زمان نیز وجود دارد. به این معنا که بجای اختلاف مکانی در منبع امواج، با یک تغییر فرکانس میان آنها اختلافی زمانی ایجاد کردند و طرح تداخل زمانی را مشاهده نمودند. این اثر میتواند کاربردهای بسیاری در فیزیک و مهندسی داشته باشد بخصوص در پردازش سیگنال و محاسبات نورومورفیک. این آزمایش توسط سایت physicsworld جزو ۱۰ پیشرفت بزرگ سال ۲۰۲۳ قرار گرفته است.
🔗 لینک خبر در سایت physicsworld
📄 لینک مقاله در مجله Nature
🆔 @QMProblems
🌐 www.QMProblems.ir
Forwarded from Quantum Campaign | کمپین کوانتوم
🪢 رمزگشایی از مفهوم درهمتنیدگی کوانتومی در کمترین زمان ممکن
⚠️ فقط با خوندن چند خط زیر یکی از عمیق ترین مفاهیم کوانتوم رو که باید کلی زمان برای فهمش بذارید درک میکنید. فقط با دقت زیاد بخونید.
فرض کنید شما مامور اداره مالیات هستید و وظیفتون اینه که به صورت منصفانه برای هر خانواده مالیات تعیین کنید. برای این کار باید بدونید که چه افرادی مالک خانه هستند. اگر خانواده ای مالک باشه باید مالیات بیشتری بده ولی اگر شغل و درامدی نداشته باشه از مالیات معافه. بنابراین شما یک پرسشنامه تهیه میکنید و چند نفر رو میفرستید دم خونه مردم تا ازشون بپرسن آیا مالک خانه هستند یا مستاجرند و آیا شغل دارند یا نه؟ آمارها جمع میشه و شما میاید و داده های رو بررسی میکنید. میبینید که نصف کسانی که مالک خانه هستند گفتند شغل داریم و نصف دیگشون گفتند که بیکاریم. پس نصفشون باید مالیات خونه رو بدن و نصف دیگه معافن. اما شما یک لحظه شک میکنید. نکنه خیلی ها الکی گفتند بیکارند که مالیات ندن! پس شما یک ملاک دیگه هم برای مالیات تعیین میکنید. اینکه بررسی کنید و ببینید که آیا کسانی که خانه دارن، ماشین هم دارن؟ اگر اینطور باشه و بیکار هم باشن اونوقت شک شما بیشتر میشه که حتما یک منبع درآمد مخفی وجود داره و روی این افراد زوم میکنید.
شما مجدد افرادی رو میفرستید تا ببینند کسانی که مالک هستند ماشین هم دارد یا نه. اینبار میبینید که ۸۵ درصد کسانی که خانه دارند ماشین هم دارن. این یعنی حداقل ۳۵ درصد از اونا مشکوک به فرار مالیاتی هستن. فرض کنید در طی یک اتفاق، آمارها از بین میره و شما میخواید مطمئن بشید که چند درصد صاحب خانه ها در مورد شغل شون دروغ گفتند و دارن فرار مالیاتی میکنن. الان تنها اطلاعاتی که دارید اینه که ۵۰ درصد افرادی که خانه دارن خودشون رو بیکار اعلام کردن و ۸۵ درصد از صاحب خانه ها ماشین هم دارن. پس کاری که میکنید اینه که میرید و دوباره از افراد آمار میگیرید. اما اینبار فقط بررسی میکنید که چند درصد از خانواده هایی که خانه و ماشین دارند شغل هم دارند. با کمال تعجب میبینید که ۸۵ درصد خانواده هایی که صاحب خانه و ماشین هستن شغل هم دارند. حالا تمام آمارها رو کنار هم میذارید: اگر ۸۵ درصد افرادی که خانه دارند ماشین داشته باشند و ۸۵ درصد از اونهایی که خانه و ماشین دارن شغل داشته باشن، اونوقت حداقل ۷۲ درصد (۸۵٪×۸۵٪) افرادی که خانه دارن شغل هم دارن! و این یعنی حداقل ۲۲ درصد (۵۰٪-۷۲٪) از اونها دروغ میگفتند که بیکارن!
این دقیقا همون اتفاقیه که در آزمایش اندازه گیری قطبش فوتون ها میافته! اگر سه قطبشگر با راستاهای صفر درجه ۲۲/۵ درجه و ۴۵ درجه فرض کنیم، ۵۰ درصد فوتون هایی که از قطبشگر صفر درجه عبور میکنند از قطبشگر ۴۵ درجه هم عبور میکنند. اما اگر قطبشگر ۲۲/۵ درجه رو بین قطبشگر صفر درجه و ۴۵ درجه قرار بدیم اونوقت ۷۲ درصد فوتون هایی که از قطبشگر صفر درجه عبور میکنند از قطبشگر ۴۵ درجه هم عبور میکنند. (تصویر پایین👇🏻) شاید پیش خودتون بگید که قطبشگر ۲۲/۵ درجه باعث تغییر حالت فوتون ها میشه برای همین هم با قرار دادن قطبشگر ۲۲/۵ بعد از قطبشگر صفر تعداد بیشتری از فوتون ها از قطبشگر ۴۵ عبور میکنند. درست مثل زمانی که از افراد درباره آمار خانه و ماشین سوال میپرسیم. وقتی از ماشین چیزی نمیپرسیم اونوقت ۵۰ درصد میگن که بیکارن. اما اگر قبلش بپرسیم ماشین هم داری، اونوقت دوهزاریشون میافته و جواب سوال سوم که درباره شغل هست رو تغییر میدن و راستش رو میگن که بهشون مشکوک نشیم.
فرض کنید دوباره آمارها از بین میرن، اما شما به عنوان یک مامور مالیات باهوش یک روشی طراحی میکنید تا مچ این افراد رو بگیرید. ایندفعه شما هر سه سوال رو از یک فرد خانواده نمیپرسید تا بتونه با توجه به سوال قبل جوابش رو عوض کنه. مثلا از مرد خانواده درباره ماشین میپرسید و از زن اون خانواده درباره شغل. در بعضی از خانواده ها هم از زن و مرد (از هردوشون) فقط درباره ماشین یا شغل سوال میپرسید. اینجا نقطه جادویی داستان ماست: هربار که از مرد و زن یک خانواده درباره ماشین و شغل میپرسید، میبینید که آمار همان ۷۲ درصد هست. یعنی خانواده هایی که خانه و ماشین دارند به احتمال ۷۲ درصد شغل دارند. اما آمار خانواده هایی که از مرد و زن اونها فقط درباره شغل یا فقط درباره ماشین سوال میپرسید متفاوته. یعنی میبینید از بین اونها باز هم ۵۰ درصد اونایی که خانه دارند اظهار بیکاری میکنند با اینحال ۸۵ درصدشون هم ماشین دارند. شما که نتونستید مچ هیچ کسی رو بگیرید به فکر فرو میرید. یعنی کجای کار ایراد داشته؟ انگار زن و مرد در هر خانواده با هم تله پاتی داشتن و از سوالی که از دیگری پرسیده شده خبر داشتن و جوابشون رو طبق اون تنظیم کردن. این همون اتفاقیه که درمورد ذرات درهم تنیده رخ میده.
🧑🏻💻 تولید محتوا توسط Quantum problems
🌀 @QuantCamp | کمپین کوانتوم
⚠️ فقط با خوندن چند خط زیر یکی از عمیق ترین مفاهیم کوانتوم رو که باید کلی زمان برای فهمش بذارید درک میکنید. فقط با دقت زیاد بخونید.
فرض کنید شما مامور اداره مالیات هستید و وظیفتون اینه که به صورت منصفانه برای هر خانواده مالیات تعیین کنید. برای این کار باید بدونید که چه افرادی مالک خانه هستند. اگر خانواده ای مالک باشه باید مالیات بیشتری بده ولی اگر شغل و درامدی نداشته باشه از مالیات معافه. بنابراین شما یک پرسشنامه تهیه میکنید و چند نفر رو میفرستید دم خونه مردم تا ازشون بپرسن آیا مالک خانه هستند یا مستاجرند و آیا شغل دارند یا نه؟ آمارها جمع میشه و شما میاید و داده های رو بررسی میکنید. میبینید که نصف کسانی که مالک خانه هستند گفتند شغل داریم و نصف دیگشون گفتند که بیکاریم. پس نصفشون باید مالیات خونه رو بدن و نصف دیگه معافن. اما شما یک لحظه شک میکنید. نکنه خیلی ها الکی گفتند بیکارند که مالیات ندن! پس شما یک ملاک دیگه هم برای مالیات تعیین میکنید. اینکه بررسی کنید و ببینید که آیا کسانی که خانه دارن، ماشین هم دارن؟ اگر اینطور باشه و بیکار هم باشن اونوقت شک شما بیشتر میشه که حتما یک منبع درآمد مخفی وجود داره و روی این افراد زوم میکنید.
شما مجدد افرادی رو میفرستید تا ببینند کسانی که مالک هستند ماشین هم دارد یا نه. اینبار میبینید که ۸۵ درصد کسانی که خانه دارند ماشین هم دارن. این یعنی حداقل ۳۵ درصد از اونا مشکوک به فرار مالیاتی هستن. فرض کنید در طی یک اتفاق، آمارها از بین میره و شما میخواید مطمئن بشید که چند درصد صاحب خانه ها در مورد شغل شون دروغ گفتند و دارن فرار مالیاتی میکنن. الان تنها اطلاعاتی که دارید اینه که ۵۰ درصد افرادی که خانه دارن خودشون رو بیکار اعلام کردن و ۸۵ درصد از صاحب خانه ها ماشین هم دارن. پس کاری که میکنید اینه که میرید و دوباره از افراد آمار میگیرید. اما اینبار فقط بررسی میکنید که چند درصد از خانواده هایی که خانه و ماشین دارند شغل هم دارند. با کمال تعجب میبینید که ۸۵ درصد خانواده هایی که صاحب خانه و ماشین هستن شغل هم دارند. حالا تمام آمارها رو کنار هم میذارید: اگر ۸۵ درصد افرادی که خانه دارند ماشین داشته باشند و ۸۵ درصد از اونهایی که خانه و ماشین دارن شغل داشته باشن، اونوقت حداقل ۷۲ درصد (۸۵٪×۸۵٪) افرادی که خانه دارن شغل هم دارن! و این یعنی حداقل ۲۲ درصد (۵۰٪-۷۲٪) از اونها دروغ میگفتند که بیکارن!
این دقیقا همون اتفاقیه که در آزمایش اندازه گیری قطبش فوتون ها میافته! اگر سه قطبشگر با راستاهای صفر درجه ۲۲/۵ درجه و ۴۵ درجه فرض کنیم، ۵۰ درصد فوتون هایی که از قطبشگر صفر درجه عبور میکنند از قطبشگر ۴۵ درجه هم عبور میکنند. اما اگر قطبشگر ۲۲/۵ درجه رو بین قطبشگر صفر درجه و ۴۵ درجه قرار بدیم اونوقت ۷۲ درصد فوتون هایی که از قطبشگر صفر درجه عبور میکنند از قطبشگر ۴۵ درجه هم عبور میکنند. (تصویر پایین👇🏻) شاید پیش خودتون بگید که قطبشگر ۲۲/۵ درجه باعث تغییر حالت فوتون ها میشه برای همین هم با قرار دادن قطبشگر ۲۲/۵ بعد از قطبشگر صفر تعداد بیشتری از فوتون ها از قطبشگر ۴۵ عبور میکنند. درست مثل زمانی که از افراد درباره آمار خانه و ماشین سوال میپرسیم. وقتی از ماشین چیزی نمیپرسیم اونوقت ۵۰ درصد میگن که بیکارن. اما اگر قبلش بپرسیم ماشین هم داری، اونوقت دوهزاریشون میافته و جواب سوال سوم که درباره شغل هست رو تغییر میدن و راستش رو میگن که بهشون مشکوک نشیم.
فرض کنید دوباره آمارها از بین میرن، اما شما به عنوان یک مامور مالیات باهوش یک روشی طراحی میکنید تا مچ این افراد رو بگیرید. ایندفعه شما هر سه سوال رو از یک فرد خانواده نمیپرسید تا بتونه با توجه به سوال قبل جوابش رو عوض کنه. مثلا از مرد خانواده درباره ماشین میپرسید و از زن اون خانواده درباره شغل. در بعضی از خانواده ها هم از زن و مرد (از هردوشون) فقط درباره ماشین یا شغل سوال میپرسید. اینجا نقطه جادویی داستان ماست: هربار که از مرد و زن یک خانواده درباره ماشین و شغل میپرسید، میبینید که آمار همان ۷۲ درصد هست. یعنی خانواده هایی که خانه و ماشین دارند به احتمال ۷۲ درصد شغل دارند. اما آمار خانواده هایی که از مرد و زن اونها فقط درباره شغل یا فقط درباره ماشین سوال میپرسید متفاوته. یعنی میبینید از بین اونها باز هم ۵۰ درصد اونایی که خانه دارند اظهار بیکاری میکنند با اینحال ۸۵ درصدشون هم ماشین دارند. شما که نتونستید مچ هیچ کسی رو بگیرید به فکر فرو میرید. یعنی کجای کار ایراد داشته؟ انگار زن و مرد در هر خانواده با هم تله پاتی داشتن و از سوالی که از دیگری پرسیده شده خبر داشتن و جوابشون رو طبق اون تنظیم کردن. این همون اتفاقیه که درمورد ذرات درهم تنیده رخ میده.
🧑🏻💻 تولید محتوا توسط Quantum problems
🌀 @QuantCamp | کمپین کوانتوم
Forwarded from Ali Ayat | علی آیت
در خلال پژوهش هایی که در بنیان های کوانتوم انجام دادیم به چند منبع خوب در زمینه ی فلسفه کوانتوم برخوردیم که اونها رو به همراه لینک دانلود و عناوین و محتواهای جالب توجه شون جهت استفاده رفقا قرار میدم.
1- Max Jammer: The philosophy of quantum mechanics; the interpretations of quantum mechanics in historical perspective: 1974: 507 pages
Bold Topics:🔹Review on the early semiclassical interpretations 🔹De Broglie's double-solution🔹Indeterminacy relations and philosophical implications 🔹Hidden-variable theories 🔹Quantum logic 🔹Stochastic & statistical Interpretations 🔹Theories of measurement 🔹Many-world theories
2- Peter J. Riggs (Editorial): Quantum Causality: Conceptual Issues in the Causal Theory of Quantum Mechanics: 2009: 230 pages
Bold Topics:🔹Quantum reality 🔹Causation, Causality, and Determinism 🔹Causal Theory of Quantum Mechanics 🔹The Measurement Problem 🔹Quantum Equilibrium, Metaphysics, and Consistency 🔹Energy and the Wave Field 🔹The Physical Nature of Potential Energy 🔹Can the Causal Theory be made Relativistic 🔹The Exclusion Principle in the Causal Theory
3- Michael Redhead: Incompleteness, Nonlocality, and Realism: A Prolegomenon to the Philosophy of Quantum Mechanics: 1989: 160 pages
Bold Topics:🔹Dirac & von Neumann Formulation 🔹Statistical Interpretations 🔹Nonlocality and the Bell Inequality 🔹Nonlocality and the Kochen-Specker Paradox 🔹Realism and Quantum Logic
4- Dennis Dieks (Editorial): The Modal Interpretation of Quantum Mechanics: 1998: 350 pages
Bold Topics:🔹Locality and Lorentz-Covariance 🔹Von Neumann's 'No-Hidden-Variables' Theorem 🔹Bohm-Bell Dynamics in the Modal Interpretation 🔹Discontinuity and Continuity of Definite Properties 🔹Decoherence in Bohmian Modal Interpretations 🔹Quantum Histories in the Modal Interpretation 🔹Remarks on Unsharp Quantum Observables
5- Cord Friebe (Editorial): The Philosophy of Quantum Physics: 2018: 275 pages
Bold Topics:🔹The Measurement Problem. Minimal and Collapse Interpretations 🔹The Realistic Collapse Interpretation: GRW and Ontologies 🔹Quantum Identity and Indistinguishability 🔹Leibniz’s Principle and Quantum Theory 🔹Entanglement and Non-locality 🔹Bell’s Original Theorem 🔹Locality Versus Background Assumptions 🔹Signals, Causality and Fine-Tuning 🔹Non-locality and the Relativity Principle 🔹The Causal Markov Condition 🔹Backwards Causation🔹No-Collapse Interpretations of Quantum Theory 🔹Criticism of the de Broglie–Bohm Theory 🔹Criticism of Everett’s Interpretation 🔹Quantum Field Theory 🔹Problems of Conventional Quantum Field Theory 🔹Interpretations of Quantum Field Theory 🔹The Field and Particle Interpretations
6- Richard Healey: The philosophy of quantum mechanics: 1991: 250 pages
Bold Topics:🔹The structure of dynamical states 🔹Measurement and quantum states 🔹Measurement interactions🔹Coupled systems 🔹Metaphysical aspects 🔹Naive realism 🔹Open questions
7- Alberto Cordero (Editorial): Philosophers Look at Quantum Mechanics: 2019: 300 pages
Bold Topics:🔹Bell’s Theorem and the Debate on Realism 🔹What is Orthodox Quantum Mechanics? 🔹The Reality of theWavefunction 🔹Decoherence and Ontology 🔹Bohmian Mechanics and Its Ontological Commitments 🔹The Problem of Individualism from Greek Thought 🔹What Is Really There in the Quantum World? 🔹A Foundational Principle for Quantum Mechanics
1- Max Jammer: The philosophy of quantum mechanics; the interpretations of quantum mechanics in historical perspective: 1974: 507 pages
Bold Topics:🔹Review on the early semiclassical interpretations 🔹De Broglie's double-solution🔹Indeterminacy relations and philosophical implications 🔹Hidden-variable theories 🔹Quantum logic 🔹Stochastic & statistical Interpretations 🔹Theories of measurement 🔹Many-world theories
2- Peter J. Riggs (Editorial): Quantum Causality: Conceptual Issues in the Causal Theory of Quantum Mechanics: 2009: 230 pages
Bold Topics:🔹Quantum reality 🔹Causation, Causality, and Determinism 🔹Causal Theory of Quantum Mechanics 🔹The Measurement Problem 🔹Quantum Equilibrium, Metaphysics, and Consistency 🔹Energy and the Wave Field 🔹The Physical Nature of Potential Energy 🔹Can the Causal Theory be made Relativistic 🔹The Exclusion Principle in the Causal Theory
3- Michael Redhead: Incompleteness, Nonlocality, and Realism: A Prolegomenon to the Philosophy of Quantum Mechanics: 1989: 160 pages
Bold Topics:🔹Dirac & von Neumann Formulation 🔹Statistical Interpretations 🔹Nonlocality and the Bell Inequality 🔹Nonlocality and the Kochen-Specker Paradox 🔹Realism and Quantum Logic
4- Dennis Dieks (Editorial): The Modal Interpretation of Quantum Mechanics: 1998: 350 pages
Bold Topics:🔹Locality and Lorentz-Covariance 🔹Von Neumann's 'No-Hidden-Variables' Theorem 🔹Bohm-Bell Dynamics in the Modal Interpretation 🔹Discontinuity and Continuity of Definite Properties 🔹Decoherence in Bohmian Modal Interpretations 🔹Quantum Histories in the Modal Interpretation 🔹Remarks on Unsharp Quantum Observables
5- Cord Friebe (Editorial): The Philosophy of Quantum Physics: 2018: 275 pages
Bold Topics:🔹The Measurement Problem. Minimal and Collapse Interpretations 🔹The Realistic Collapse Interpretation: GRW and Ontologies 🔹Quantum Identity and Indistinguishability 🔹Leibniz’s Principle and Quantum Theory 🔹Entanglement and Non-locality 🔹Bell’s Original Theorem 🔹Locality Versus Background Assumptions 🔹Signals, Causality and Fine-Tuning 🔹Non-locality and the Relativity Principle 🔹The Causal Markov Condition 🔹Backwards Causation🔹No-Collapse Interpretations of Quantum Theory 🔹Criticism of the de Broglie–Bohm Theory 🔹Criticism of Everett’s Interpretation 🔹Quantum Field Theory 🔹Problems of Conventional Quantum Field Theory 🔹Interpretations of Quantum Field Theory 🔹The Field and Particle Interpretations
6- Richard Healey: The philosophy of quantum mechanics: 1991: 250 pages
Bold Topics:🔹The structure of dynamical states 🔹Measurement and quantum states 🔹Measurement interactions🔹Coupled systems 🔹Metaphysical aspects 🔹Naive realism 🔹Open questions
7- Alberto Cordero (Editorial): Philosophers Look at Quantum Mechanics: 2019: 300 pages
Bold Topics:🔹Bell’s Theorem and the Debate on Realism 🔹What is Orthodox Quantum Mechanics? 🔹The Reality of theWavefunction 🔹Decoherence and Ontology 🔹Bohmian Mechanics and Its Ontological Commitments 🔹The Problem of Individualism from Greek Thought 🔹What Is Really There in the Quantum World? 🔹A Foundational Principle for Quantum Mechanics
libgen.is
Library Genesis: Max Jammer - The Philosophy Of Quantum Mechanics The Interpretations Of Quantum Mechanics In Historical Perspective
Library Genesis is a scientific community targeting collection of books on natural science disciplines and engineering.
Forwarded from Quantum Campaign | کمپین کوانتوم
🔵 رقیب سرسخت نظریه کوانتوم
🔰 آیا کوانتوم بوهمی حرفی فراتر از کوانتوم استاندارد برای گفتن دارد؟
اولین بار دوبروی در سال ۱۹۲۴ ایدۀ موج راهنما را در تز دکترایش مطرح کرد که در آن علاوه بر ذرات، یک موج راهنما نیز وجود داشت که میتوانست پایداری الکترون در مدار اتمی را توجیه کند. همین ایده باعث بردن جایزۀ نوبل برای او شد و به شرودینگر ایده داد تا معادلۀ موجی کوانتوم را در ۱۹۲۶ ارائه کند. با این حال نظریۀ موج راهنما نتوانست در کنفرانس سولوی در مقابل نسخه کپنهاگی کوانتوم پیروز شود. دوبروی که در این کنفرانس نظریۀ خود را ارائه کرد با ایرادی از سوی پائولی در مورد پراکندگی غیرالاستیک مواجه شد و در آن زمان نتوانست به این ایراد پاسخ دهد و برای ۲۵ سال این ایده کنار گذاشته شد.
این بوهم بود که در سال ۱۹۵۲ نشان داد می توان به ایراد پائولی به نظریه موج راهنما پاسخ داد و توصیف سازگار و عینی از پدیده های کوانتومی ارائه کرد. ایدۀ بوهم توسط او و شاگردانش دنبال شد و توصیفات جذابی از پدیده های کوانتومی توسط آن ها ارائه گشت. برای مثال، در شکل زیر مسیرهای پیشبینی شده برای اتم های هلیوم را در آزمایش دوشکاف مشاهده میکنید که نشان میدهد چگونه ذرات توسط پتانسیل کوانتومی هدایت میشوند و طرح تداخلی را پدید می آوردند. در ادامۀ توسعه این نظریه، کاربردهای نظری و محاسباتی بسیاری برای آن پیدا شد. برای مثال مقالاتی که در مجلات بسیار معتبر Nature و Science چاپ شده اند مزیت استفاده از مسیرهای بوهمی را در حل مسائل گرانش کوانتومی و همچنین در محاسبات سریع برای سیستم های کوانتومی چند ذره نشان می دهند.
🔰 دو چالش مهم کوانتوم بوهمی
علاوه بر مزیت های توصیفی و محاسباتی کوانتوم بوهمی، این نظریه توصیف سازگارتری نسبت به کوانتوم استاندارد از طبیعت ارائه میکند. در این نظریه معضل اندازه گیری و مسئله زمان رسیدن وجود ندارد. با وجود این مزایا، منتقدان این نظریه دو چالش عمده را برای آن مطرح کرده اند. اولین چالش این است که اگر نتایج کوانتوم بوهمی و استاندارد با یکدیگر تفاوتی نداشته باشند، چگونه میتوان میان آنها نظریه درست تر را تشخیص داد. دومین چالش این است که آیا کوانتوم بوهمی می تواند پیشبینی ای فراتر از کوانتوم استاندارد داشته باشد و در جایی که کوانتوم استاندارد توانی برای پیشبینی ندارد، پدیده ای جدید را پیش بینی کند؟
🔰 تمایز آزمایشگاهی کوانتوم بوهمی و استاندارد
در سه دهۀ اخیر، تلاش های بسیاری درجامعه فیزیک بنیادی ایران در زمینۀ کوانتوم بوهمی صورت گرفته است که عمدۀ آنها تحت نظر و راهنمایی دکتر مهدی گلشنی بوده است. یکی از اولین تلاش ها در جهت حل چالش های این نظریه در سال ۲۰۰۱ توسط دکتر امید اخوان (استاد فیزیک دانشگاه شریف) و در زمان دانشجویی ایشان تحت هدایت دکتر گلشنی بود. ایشان در کاری ابتکاری نشان دادند که میتوان در آزمایش جفت دو شکاف پیشبینی ای متفاوت از کوانتوم استاندارد ارائه کرد (لینک مقاله دکتر اخوان). با وجود تلاش گروه های آزمایشگاهی مختلف برای مشاهده این مغایرت، متاسفانه بدلیل محدودیت های عملیاتی مربوط به قطر بیم لیزر، پیشبینی ایشان به صورت دقیق مشاهده نشد. با این حال این کار برای نسل های بعدی الهام بخش بود تا اینکه در سال ۲۰۲۳ گروه فیزیک بنیادی ایرانی تحت هدایت دکتر گلشنی توانست آزمایشی را پیشنهاد دهد که بتوان با تجهیزات کوانتومی موجود روز دنیا، میان پیشبینی تعابیر مختلف کوانتوم از جمله کوانتوم استاندارد و بوهمی تمایز قائل شد. این آزمایش بر اساس آزمایش معروف دو شکاف است که در آن بجای پرده عمودی، از پرده افقی استفاده شده است.
🔗 لینک این مقاله:
www.nature.com/articles/s42005-023-01315-9
🔰 پیشبینی پدیده کوانتومی جدید بوسیله کوانتوم بوهمی
همانطور که قبلا گفتیم، در کوانتوم استاندارد روش بدون ابهامی برای محاسبۀ زمان رسیدن ذرات کوانتومی وجود ندارد. خصوصا در حضور پتانسیل خارجی مانند گرانش و یا در مورد ذرات درهمتنیده. اما زمان رسیدن ذرات در کوانتوم بوهمی از روی مسیر ذرات کاملا قابل محاسبه است. این مسئله باعث شد که گروه فیزیک بنیادی تحت نظر دکتر گلشنی بتواند آزمایشی بر پایۀ ستاپ جفت دو شکاف (مانند ستاپ پیشنهادی دکتر اخوان اما با پرده های افقی) ارائه کند که تحلیل آن تنها در چارچوب کوانتوم بوهمی میسر است و در آن پدیده کوانتومی جدیدی به نام تداخل ناموضعی زمانی پیشبینی شده است که میتواند به تکنولوژی های جدیدی در اطلاعات کوانتومی منجر شود و نگاه هستی شناسانه جدیدی را از کوانتوم ارائه کند. این پدیده در «کنفرانس زمان در نظریه کوانتوم» که در ایرلند برگزار گشت ارائه شد و میتوانید ویدیو آن را از اینجا مشاهده نمایید.#QC52
🔗 لینک مقاله تداخل ناموضعی زمانی:
www.nature.com/articles/s41598-024-54018-8
🧑🏻💻 تولید محتوا توسط Quantum problems
🌀 @QuantCamp | کمپین کوانتوم
🔰 آیا کوانتوم بوهمی حرفی فراتر از کوانتوم استاندارد برای گفتن دارد؟
اولین بار دوبروی در سال ۱۹۲۴ ایدۀ موج راهنما را در تز دکترایش مطرح کرد که در آن علاوه بر ذرات، یک موج راهنما نیز وجود داشت که میتوانست پایداری الکترون در مدار اتمی را توجیه کند. همین ایده باعث بردن جایزۀ نوبل برای او شد و به شرودینگر ایده داد تا معادلۀ موجی کوانتوم را در ۱۹۲۶ ارائه کند. با این حال نظریۀ موج راهنما نتوانست در کنفرانس سولوی در مقابل نسخه کپنهاگی کوانتوم پیروز شود. دوبروی که در این کنفرانس نظریۀ خود را ارائه کرد با ایرادی از سوی پائولی در مورد پراکندگی غیرالاستیک مواجه شد و در آن زمان نتوانست به این ایراد پاسخ دهد و برای ۲۵ سال این ایده کنار گذاشته شد.
این بوهم بود که در سال ۱۹۵۲ نشان داد می توان به ایراد پائولی به نظریه موج راهنما پاسخ داد و توصیف سازگار و عینی از پدیده های کوانتومی ارائه کرد. ایدۀ بوهم توسط او و شاگردانش دنبال شد و توصیفات جذابی از پدیده های کوانتومی توسط آن ها ارائه گشت. برای مثال، در شکل زیر مسیرهای پیشبینی شده برای اتم های هلیوم را در آزمایش دوشکاف مشاهده میکنید که نشان میدهد چگونه ذرات توسط پتانسیل کوانتومی هدایت میشوند و طرح تداخلی را پدید می آوردند. در ادامۀ توسعه این نظریه، کاربردهای نظری و محاسباتی بسیاری برای آن پیدا شد. برای مثال مقالاتی که در مجلات بسیار معتبر Nature و Science چاپ شده اند مزیت استفاده از مسیرهای بوهمی را در حل مسائل گرانش کوانتومی و همچنین در محاسبات سریع برای سیستم های کوانتومی چند ذره نشان می دهند.
🔰 دو چالش مهم کوانتوم بوهمی
علاوه بر مزیت های توصیفی و محاسباتی کوانتوم بوهمی، این نظریه توصیف سازگارتری نسبت به کوانتوم استاندارد از طبیعت ارائه میکند. در این نظریه معضل اندازه گیری و مسئله زمان رسیدن وجود ندارد. با وجود این مزایا، منتقدان این نظریه دو چالش عمده را برای آن مطرح کرده اند. اولین چالش این است که اگر نتایج کوانتوم بوهمی و استاندارد با یکدیگر تفاوتی نداشته باشند، چگونه میتوان میان آنها نظریه درست تر را تشخیص داد. دومین چالش این است که آیا کوانتوم بوهمی می تواند پیشبینی ای فراتر از کوانتوم استاندارد داشته باشد و در جایی که کوانتوم استاندارد توانی برای پیشبینی ندارد، پدیده ای جدید را پیش بینی کند؟
🔰 تمایز آزمایشگاهی کوانتوم بوهمی و استاندارد
در سه دهۀ اخیر، تلاش های بسیاری درجامعه فیزیک بنیادی ایران در زمینۀ کوانتوم بوهمی صورت گرفته است که عمدۀ آنها تحت نظر و راهنمایی دکتر مهدی گلشنی بوده است. یکی از اولین تلاش ها در جهت حل چالش های این نظریه در سال ۲۰۰۱ توسط دکتر امید اخوان (استاد فیزیک دانشگاه شریف) و در زمان دانشجویی ایشان تحت هدایت دکتر گلشنی بود. ایشان در کاری ابتکاری نشان دادند که میتوان در آزمایش جفت دو شکاف پیشبینی ای متفاوت از کوانتوم استاندارد ارائه کرد (لینک مقاله دکتر اخوان). با وجود تلاش گروه های آزمایشگاهی مختلف برای مشاهده این مغایرت، متاسفانه بدلیل محدودیت های عملیاتی مربوط به قطر بیم لیزر، پیشبینی ایشان به صورت دقیق مشاهده نشد. با این حال این کار برای نسل های بعدی الهام بخش بود تا اینکه در سال ۲۰۲۳ گروه فیزیک بنیادی ایرانی تحت هدایت دکتر گلشنی توانست آزمایشی را پیشنهاد دهد که بتوان با تجهیزات کوانتومی موجود روز دنیا، میان پیشبینی تعابیر مختلف کوانتوم از جمله کوانتوم استاندارد و بوهمی تمایز قائل شد. این آزمایش بر اساس آزمایش معروف دو شکاف است که در آن بجای پرده عمودی، از پرده افقی استفاده شده است.
🔗 لینک این مقاله:
www.nature.com/articles/s42005-023-01315-9
🔰 پیشبینی پدیده کوانتومی جدید بوسیله کوانتوم بوهمی
همانطور که قبلا گفتیم، در کوانتوم استاندارد روش بدون ابهامی برای محاسبۀ زمان رسیدن ذرات کوانتومی وجود ندارد. خصوصا در حضور پتانسیل خارجی مانند گرانش و یا در مورد ذرات درهمتنیده. اما زمان رسیدن ذرات در کوانتوم بوهمی از روی مسیر ذرات کاملا قابل محاسبه است. این مسئله باعث شد که گروه فیزیک بنیادی تحت نظر دکتر گلشنی بتواند آزمایشی بر پایۀ ستاپ جفت دو شکاف (مانند ستاپ پیشنهادی دکتر اخوان اما با پرده های افقی) ارائه کند که تحلیل آن تنها در چارچوب کوانتوم بوهمی میسر است و در آن پدیده کوانتومی جدیدی به نام تداخل ناموضعی زمانی پیشبینی شده است که میتواند به تکنولوژی های جدیدی در اطلاعات کوانتومی منجر شود و نگاه هستی شناسانه جدیدی را از کوانتوم ارائه کند. این پدیده در «کنفرانس زمان در نظریه کوانتوم» که در ایرلند برگزار گشت ارائه شد و میتوانید ویدیو آن را از اینجا مشاهده نمایید.#QC52
🔗 لینک مقاله تداخل ناموضعی زمانی:
www.nature.com/articles/s41598-024-54018-8
🧑🏻💻 تولید محتوا توسط Quantum problems
🌀 @QuantCamp | کمپین کوانتوم
Forwarded from Quantum Campaign | کمپین کوانتوم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔵 بررسی کامل تمامی تفاسیر مطرح مکانیک کوانتومی! دعوای فیزیکدانان بر سر مفهوم کوانتوم!
توی این کانال ویدئوهای زیادی در مورد کوانتوم ساختم و توی یکی از آخرین این ویدئوها که در مورد یکسری باورهای غلط در مورد کوانتوم بود مفصل توضیح دادم که این مباحثی که خیلی از جاها میشنوید به کوانتوم نسبت میدن بیشتر مربوط به تفاسیر کوانتوم میشه نه خود اصل این علم.
توی این ویدئو سعی میکنم صرفا یک اشاره کوتاه و گذرا به همه این تفاسیر داشته باشم و خیلی هم وارد جزئیات این تفاسیر نمیشم. در انتهای ویدئو هم یک موضوع مهم رو مطرح میکنم. #QC69
🧑🏻💻 تولید محتوا توسط مجله خلقت
🌀 @QuantCamp | کمپین کوانتوم
توی این کانال ویدئوهای زیادی در مورد کوانتوم ساختم و توی یکی از آخرین این ویدئوها که در مورد یکسری باورهای غلط در مورد کوانتوم بود مفصل توضیح دادم که این مباحثی که خیلی از جاها میشنوید به کوانتوم نسبت میدن بیشتر مربوط به تفاسیر کوانتوم میشه نه خود اصل این علم.
توی این ویدئو سعی میکنم صرفا یک اشاره کوتاه و گذرا به همه این تفاسیر داشته باشم و خیلی هم وارد جزئیات این تفاسیر نمیشم. در انتهای ویدئو هم یک موضوع مهم رو مطرح میکنم. #QC69
🧑🏻💻 تولید محتوا توسط مجله خلقت
🌀 @QuantCamp | کمپین کوانتوم
Forwarded from Quantum Campaign | کمپین کوانتوم
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔵 راه حل دانشمندان ایرانی برای حل مشکل صد ساله کوانتوم
یکی از بزرگترین مشکلات مکانیک کوانتوم علی رغم همه دستاوردها و تکنولوژیهایی که برای ما به همراه داشته این هست که هنوز کسی معنا و مفهوم پدیدههای کوانتومی رو نمیدونه. یعنی کسی نمیدونه که مثلا تابع موج در واقع چیه و موقع مشاهده یا اندازه گیری دقیقا چه اتفاقی میافته. افراد زیادی تلاش کردن که جواب این سوالات رو بدن و این تلاش منجر شده به ارائه تفاسیر مختلفی از مکانیک کوانتومی که هر کدوم ادعا میکنه ماهیت و مفهوم این پدیده های کوانتومی رو فهمیده.
توی ویدئویی مفصل به این تفاسیر پرداختم و توضیح دادم که بزرگترین مشکل در حال حاضر کوانتوم اینه که هیچ آزمایشی طرح نشده که بتونه نشون بده کدوم یک از این تفاسیر درست هستن.
حالا یک گروه از پژوهشگران ایرانی از دانشگاه شریف که در حوزه فیزیک بنیادی کار میکنن به سرپرستی دکتر علی آیت راهی رو پیشنهاد دادن که شاید بتونه این مشکل صد ساله رو حل کنه. توی این ویدئو میخوام به این موضوع بپردازم و یه گپی هم با دکتر آیت بزنم. #QC75
🧑🏻💻 تولید محتوا توسط مجله خلقت
🌀 @QuantCamp | کمپین کوانتوم
یکی از بزرگترین مشکلات مکانیک کوانتوم علی رغم همه دستاوردها و تکنولوژیهایی که برای ما به همراه داشته این هست که هنوز کسی معنا و مفهوم پدیدههای کوانتومی رو نمیدونه. یعنی کسی نمیدونه که مثلا تابع موج در واقع چیه و موقع مشاهده یا اندازه گیری دقیقا چه اتفاقی میافته. افراد زیادی تلاش کردن که جواب این سوالات رو بدن و این تلاش منجر شده به ارائه تفاسیر مختلفی از مکانیک کوانتومی که هر کدوم ادعا میکنه ماهیت و مفهوم این پدیده های کوانتومی رو فهمیده.
توی ویدئویی مفصل به این تفاسیر پرداختم و توضیح دادم که بزرگترین مشکل در حال حاضر کوانتوم اینه که هیچ آزمایشی طرح نشده که بتونه نشون بده کدوم یک از این تفاسیر درست هستن.
حالا یک گروه از پژوهشگران ایرانی از دانشگاه شریف که در حوزه فیزیک بنیادی کار میکنن به سرپرستی دکتر علی آیت راهی رو پیشنهاد دادن که شاید بتونه این مشکل صد ساله رو حل کنه. توی این ویدئو میخوام به این موضوع بپردازم و یه گپی هم با دکتر آیت بزنم. #QC75
🧑🏻💻 تولید محتوا توسط مجله خلقت
🌀 @QuantCamp | کمپین کوانتوم
Forwarded from Quantum Campaign | کمپین کوانتوم
🌀 @QuantCamp | کمپین کوانتوم
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔷 کوانتوم و علیت
💠 کارگاه فلسفۀ علم
🏢 مرکز فلسفه و علوم بنیادی دانشگاه شیراز
👤 علی آیت اله رفسنجانی
🗓 مهر ۱۴۰۳
🆔 @QMproblems
💠 کارگاه فلسفۀ علم
🏢 مرکز فلسفه و علوم بنیادی دانشگاه شیراز
👤 علی آیت اله رفسنجانی
🗓 مهر ۱۴۰۳
🆔 @QMproblems
Forwarded from Ali Ayat | علی آیت
🔹 مقاله ای با طعم فیزیک و حقوق
در مقالهای با عنوان «حقوق محاسبه ناپذیر: انقلاب در هوش مصنوعی برای حل مسائل سخت حقوق محاسباتی»، سه پژوهشگر ایرانی از مرکز فلسفه و علوم بنیادی دانشگاه شیراز نظریهای نوآورانه را مطرح میکنند که میتواند آینده هوش مصنوعی و حقوق را متحول سازد.
این مقاله که در مجله ای بسیار معتبر در انتشارات دانشگاه آکسفورد چاپ شده است با نگاهی بینرشتهای میان حقوق، فلسفه ذهن، فیزیک کوانتومی و علوم اعصاب، مفهوم «حقوق غیر قابل محاسبه» را پیشنهاد میدهد. نویسندگان استدلال میکنند که جنبههایی از حقوق—مانند قضاوت انسانی، وجدان، اراده و اخلاق—ماهیتی غیر الگوریتمی و غیر محاسباتی دارند و از چارچوبهای محاسباتی کنونی فراتر میروند.
برخلاف رویکردهای رایج در هوش مصنوعی که به تکرار الگوریتمها و استنتاج آماری محدود میشوند، این پژوهش خواستار توسعه نسلی جدید از «هوش مصنوعی آگاه» است که با الهام از نظریههای کوانتومی (نظیر نظریه ابن سینا-بوهم یا نظریه پنروز-هَمروف) و سیستمهای زیستی (مانند مغزهای آزمایشگاهی) بتواند به صورت بنیادین با مفاهیم انسانی در حقوق درگیر شود و بتوان به آن مسئولیت ذاتی نسبت دهد.
این مقاله نهتنها محدودیتهای فلسفی و فنی هوش مصنوعی در حقوق را بعنوان هارد پرابلم های حقوق محاسباتی آشکار میسازد، بلکه مسیر انقلابی برای ترکیب تکنولوژی با آگاهی و اخلاق انسانی در فضای حقوقی ارائه میکند—مسیر آیندهای که در آن ماشینها نه فقط محاسبهگر، بلکه آگاه، تفسیرگر و مسئولاند.
هستۀ مرکزی نظریۀ مطرح شده در این مقاله توجه به آگاهی بعنوان یک هویت حقیقی، واقعی و بنیادی در عالم است که قابل توضیح با سایر مفاهیم موجود در فیزیک و ریاضیات نبوده و نیازمند تغییری پارادایمیک در نظریه های بنیادی علوم است. این مقاله نمونه ای از نتیجۀ تحقیقات بین رشته ای علوم انسانی و علوم تجربی و ریاضی است با نگرش بومی است که میتواند ادبیات تحقیقات حقوقی را در مرز های علوم مدرن توسعه دهد.
❇️ به دکتر محمد جمالی، جلال الدین یوسفی و ابراهیم دهنوی بابت چاپ این پژوهش ارزشمند بین رشته ای تبریک عرض میکنم.
لینک مقاله:
https://academic.oup.com/ijlit/article-abstract/doi/10.1093/ijlit/eaaf013/8189333?redirectedFrom=fulltext
در مقالهای با عنوان «حقوق محاسبه ناپذیر: انقلاب در هوش مصنوعی برای حل مسائل سخت حقوق محاسباتی»، سه پژوهشگر ایرانی از مرکز فلسفه و علوم بنیادی دانشگاه شیراز نظریهای نوآورانه را مطرح میکنند که میتواند آینده هوش مصنوعی و حقوق را متحول سازد.
این مقاله که در مجله ای بسیار معتبر در انتشارات دانشگاه آکسفورد چاپ شده است با نگاهی بینرشتهای میان حقوق، فلسفه ذهن، فیزیک کوانتومی و علوم اعصاب، مفهوم «حقوق غیر قابل محاسبه» را پیشنهاد میدهد. نویسندگان استدلال میکنند که جنبههایی از حقوق—مانند قضاوت انسانی، وجدان، اراده و اخلاق—ماهیتی غیر الگوریتمی و غیر محاسباتی دارند و از چارچوبهای محاسباتی کنونی فراتر میروند.
برخلاف رویکردهای رایج در هوش مصنوعی که به تکرار الگوریتمها و استنتاج آماری محدود میشوند، این پژوهش خواستار توسعه نسلی جدید از «هوش مصنوعی آگاه» است که با الهام از نظریههای کوانتومی (نظیر نظریه ابن سینا-بوهم یا نظریه پنروز-هَمروف) و سیستمهای زیستی (مانند مغزهای آزمایشگاهی) بتواند به صورت بنیادین با مفاهیم انسانی در حقوق درگیر شود و بتوان به آن مسئولیت ذاتی نسبت دهد.
این مقاله نهتنها محدودیتهای فلسفی و فنی هوش مصنوعی در حقوق را بعنوان هارد پرابلم های حقوق محاسباتی آشکار میسازد، بلکه مسیر انقلابی برای ترکیب تکنولوژی با آگاهی و اخلاق انسانی در فضای حقوقی ارائه میکند—مسیر آیندهای که در آن ماشینها نه فقط محاسبهگر، بلکه آگاه، تفسیرگر و مسئولاند.
هستۀ مرکزی نظریۀ مطرح شده در این مقاله توجه به آگاهی بعنوان یک هویت حقیقی، واقعی و بنیادی در عالم است که قابل توضیح با سایر مفاهیم موجود در فیزیک و ریاضیات نبوده و نیازمند تغییری پارادایمیک در نظریه های بنیادی علوم است. این مقاله نمونه ای از نتیجۀ تحقیقات بین رشته ای علوم انسانی و علوم تجربی و ریاضی است با نگرش بومی است که میتواند ادبیات تحقیقات حقوقی را در مرز های علوم مدرن توسعه دهد.
❇️ به دکتر محمد جمالی، جلال الدین یوسفی و ابراهیم دهنوی بابت چاپ این پژوهش ارزشمند بین رشته ای تبریک عرض میکنم.
لینک مقاله:
https://academic.oup.com/ijlit/article-abstract/doi/10.1093/ijlit/eaaf013/8189333?redirectedFrom=fulltext
OUP Academic
Non-computable law: revolutionizing AI to address the hard problems of computational law
Abstract. In the age of artificial intelligence (AI), the endeavour to translate legal concepts into machine language and leverage technology within legal
Forwarded from Theoretical_Physics
مکانیک کوانتومی بدون عملگر مکان!
خوشبختانه پس از طی فرایند حدود یک سال و نیم از داوری، مقاله مکانیک کوانتومی غیرهایزنبرگی در مجله معتبر Quantum چاپ شد.
در این مقاله نشان داده شده است که چگونه می توان مکانیک کوانتومی را به صورت سازگار بدون داشتن عملگر بنیادی مکان فرمول بندی کرد. در چنین فرمول بندی بدون عملگر مکان طبیعتا فرمول جابجایی مشهور هایزنبرگ را نیز نخواهیم داشت به همین دلیل مکانیک کوانتومی غیرهایزنبرگی نام گذاری شده است. نشان داده شده است که این فرمول بندی یک تعمیم از نظریه کوانتومی خواهد بود برای مثال در این نظریه یک طول کمینه و روابط عدم قطعیت اصلاح شده را خواهیم داشت.
خوشبختانه پس از طی فرایند حدود یک سال و نیم از داوری، مقاله مکانیک کوانتومی غیرهایزنبرگی در مجله معتبر Quantum چاپ شد.
در این مقاله نشان داده شده است که چگونه می توان مکانیک کوانتومی را به صورت سازگار بدون داشتن عملگر بنیادی مکان فرمول بندی کرد. در چنین فرمول بندی بدون عملگر مکان طبیعتا فرمول جابجایی مشهور هایزنبرگ را نیز نخواهیم داشت به همین دلیل مکانیک کوانتومی غیرهایزنبرگی نام گذاری شده است. نشان داده شده است که این فرمول بندی یک تعمیم از نظریه کوانتومی خواهد بود برای مثال در این نظریه یک طول کمینه و روابط عدم قطعیت اصلاح شده را خواهیم داشت.
Quantum
Non-Heisenbergian quantum mechanics
MohammadJavad Kazemi and Ghadir Jafari,
Quantum 9, 1904 (2025).
Relaxing the postulates of an axiomatic theory is a natural way to find more general theories, and historically, the discovery of non-Euclidean geometry is a famous example of this procedure…
Quantum 9, 1904 (2025).
Relaxing the postulates of an axiomatic theory is a natural way to find more general theories, and historically, the discovery of non-Euclidean geometry is a famous example of this procedure…
Theoretical_Physics
مکانیک کوانتومی بدون عملگر مکان! خوشبختانه پس از طی فرایند حدود یک سال و نیم از داوری، مقاله مکانیک کوانتومی غیرهایزنبرگی در مجله معتبر Quantum چاپ شد. در این مقاله نشان داده شده است که چگونه می توان مکانیک کوانتومی را به صورت سازگار بدون داشتن عملگر بنیادی…
چاپ این مقاله بسیار ارزشمند و بنیادی در مجله بسیار معتبر Quantum را به برادران و اساتید بزرگوارم جناب آقایان دکتر محمدجواد کاظمی و دکتر قدیر جعفری عزیز تبریک عرض مینمایم.
مطمئنا این کار زمینه ساز کارهای بزرگ بعدی در بنیادهای کوانتوم خواهد بود.
مطمئنا این کار زمینه ساز کارهای بزرگ بعدی در بنیادهای کوانتوم خواهد بود.
Theoretical_Physics
مکانیک کوانتومی بدون عملگر مکان! خوشبختانه پس از طی فرایند حدود یک سال و نیم از داوری، مقاله مکانیک کوانتومی غیرهایزنبرگی در مجله معتبر Quantum چاپ شد. در این مقاله نشان داده شده است که چگونه می توان مکانیک کوانتومی را به صورت سازگار بدون داشتن عملگر بنیادی…
🎩 نشد سر زمان کلاه بگذاریم، در عوض کلاه مکان رو برمیداریم!
یکی از اصول مکانیک کوانتومی این است که برای هر کمیتی که در آزمایشگاه قابل اندازه گیری و مشاهده باشد یک عملگر ریاضی تعریف میشود. با استفاده از عملگر های متناظر با هر کمیت نیز میتوان توزیع احتمال مقادیر حاصل از اندازه گیری آن کمیت را پیش بینی نمود. برای مثال مکان یک ذره یک کمیت مشاهده پذیر است، در نتیجه برای آن یک عملگر در کوانتوم داریم که با نماد X و یک ^ (هَت یا همان کلاه) بالای آن نمایش می دهیم. کمیت های قابل اندازه گیری دیگر مانند تکانه، انرژی، اسپین و ... نیز همین گونه هستند.
یکی از معضلات جدی نظریه کوانتوم این است که در این نظریه، متناظر با کمیت مشاهده پذیر زمان (T) عملگری وجود ندارد. این در حالی است که از همان ابتدای پیدایش کوانتوم این کمیت در آزمایشگاه اندازه گیری می شده و اکنون نیز ما این کمیت را با دقت های بسیار بالا میتوانیم اندازه بگیریم. (پیش تر این معضل را در اینجا توضیح داده ام.) تلاش های بسیاری برای حل این معضل انجام گرفته و نظریه پردازان مطرحی از جمله بوهم، آهارونوف و روولی تلاش کرده اند تا عملگری برای این کمیت ارائه کنند و به قولی بر سر T کلاه بگذارند :) باوجود تمام تلاشها در بیش از نیم قرن گذشته، تاکنون هیچ راه حل مورد توافقی برای این مسئله ارائه نشده است.
با اینحال، شاید باید به شکل دیگری به این مسئله نگاه بیاندازیم. شاید راه حل برعکس است. یعنی بجای اینکه سعی کنیم زمان را عملگر کنیم و کلاه بر سرش بگذاریم، بیاییم و کلاه مکان را هم برداریم و دیگر آن را عملگری نگاه نکنیم. اگر بتوانیم به صورت سازگار چنین کنیم، تقارن میان مکان و زمان (که در نسبیت وجود دارد) در کوانتوم نیز باز می گردد. این ایده ای است که در مقاله اخیر دکتر کاظمی و دکتر جعفری مطرح شده است. این مقاله که در مجله بسیار مطرح Quantum منتشر شده، به کلی ماجرا را عوض میکند و با کنار گذاشتن رابطه جابجایی هایزنبرگ یک نسخه عام تر از کوانتوم ارائه میکند.
البته این اولین بار نیست که با حذف برخی اصول، به نظریات عمومیت بیشتری داده شده است. مثال بارز آن ظهور هندسه نااقلیدسی است که ریاضی دانانی نظیر گاوس و ریمان با حذف اصل پنجم اقلیدس به آن دست یافتند و میدانیم که تا چه اندازه در توسعه نظریه نسبیت عام و گرانش کاربرد داشته است. در اینجا نیز، نظریه کوانتوم تعمیم یافته با حذف رابطه جابجایی مکان و تکانه، رابطه عدم قطعیت هایزنبرگ را اصلاح میکند و در نتیجه آن یک طول بنیادی کمینه در معادلات ظاهر میشود. جالب اینجاست ما از نظریات و آزمایشات ذهنی گرانش کوانتومی انتظار وجود چنین طولی را داشتیم. کار بسیار ارزشمند دیگری که این محققان انجام داده اند مقایسه پیشبینی این نظریه کوانتوم تعمیم یافته با داده های آشکارساز امواج گرانشی AURIGA و همچنین گذار طیفی اتم هیدروژن است که بوسیله آن حد بالایی برای طول بنیادی مشخص نموده اند.
💎 انجام چنین پژوهش های بنیادی و دست اول در بالاترین سطوح علمی جهان باعث افتخار جامعه فیزیک بنیادی ایران است. امیدوارم که این مسیر توسط این بزرگواران و دیگر علاقه مندان این حوزه دنبال شود تا بزودی شاهد برخواستن تحولات اساسی در مرزهای علم از سرزمینمان باشیم.
🆔 @QMproblems
یکی از اصول مکانیک کوانتومی این است که برای هر کمیتی که در آزمایشگاه قابل اندازه گیری و مشاهده باشد یک عملگر ریاضی تعریف میشود. با استفاده از عملگر های متناظر با هر کمیت نیز میتوان توزیع احتمال مقادیر حاصل از اندازه گیری آن کمیت را پیش بینی نمود. برای مثال مکان یک ذره یک کمیت مشاهده پذیر است، در نتیجه برای آن یک عملگر در کوانتوم داریم که با نماد X و یک ^ (هَت یا همان کلاه) بالای آن نمایش می دهیم. کمیت های قابل اندازه گیری دیگر مانند تکانه، انرژی، اسپین و ... نیز همین گونه هستند.
یکی از معضلات جدی نظریه کوانتوم این است که در این نظریه، متناظر با کمیت مشاهده پذیر زمان (T) عملگری وجود ندارد. این در حالی است که از همان ابتدای پیدایش کوانتوم این کمیت در آزمایشگاه اندازه گیری می شده و اکنون نیز ما این کمیت را با دقت های بسیار بالا میتوانیم اندازه بگیریم. (پیش تر این معضل را در اینجا توضیح داده ام.) تلاش های بسیاری برای حل این معضل انجام گرفته و نظریه پردازان مطرحی از جمله بوهم، آهارونوف و روولی تلاش کرده اند تا عملگری برای این کمیت ارائه کنند و به قولی بر سر T کلاه بگذارند :) باوجود تمام تلاشها در بیش از نیم قرن گذشته، تاکنون هیچ راه حل مورد توافقی برای این مسئله ارائه نشده است.
با اینحال، شاید باید به شکل دیگری به این مسئله نگاه بیاندازیم. شاید راه حل برعکس است. یعنی بجای اینکه سعی کنیم زمان را عملگر کنیم و کلاه بر سرش بگذاریم، بیاییم و کلاه مکان را هم برداریم و دیگر آن را عملگری نگاه نکنیم. اگر بتوانیم به صورت سازگار چنین کنیم، تقارن میان مکان و زمان (که در نسبیت وجود دارد) در کوانتوم نیز باز می گردد. این ایده ای است که در مقاله اخیر دکتر کاظمی و دکتر جعفری مطرح شده است. این مقاله که در مجله بسیار مطرح Quantum منتشر شده، به کلی ماجرا را عوض میکند و با کنار گذاشتن رابطه جابجایی هایزنبرگ یک نسخه عام تر از کوانتوم ارائه میکند.
البته این اولین بار نیست که با حذف برخی اصول، به نظریات عمومیت بیشتری داده شده است. مثال بارز آن ظهور هندسه نااقلیدسی است که ریاضی دانانی نظیر گاوس و ریمان با حذف اصل پنجم اقلیدس به آن دست یافتند و میدانیم که تا چه اندازه در توسعه نظریه نسبیت عام و گرانش کاربرد داشته است. در اینجا نیز، نظریه کوانتوم تعمیم یافته با حذف رابطه جابجایی مکان و تکانه، رابطه عدم قطعیت هایزنبرگ را اصلاح میکند و در نتیجه آن یک طول بنیادی کمینه در معادلات ظاهر میشود. جالب اینجاست ما از نظریات و آزمایشات ذهنی گرانش کوانتومی انتظار وجود چنین طولی را داشتیم. کار بسیار ارزشمند دیگری که این محققان انجام داده اند مقایسه پیشبینی این نظریه کوانتوم تعمیم یافته با داده های آشکارساز امواج گرانشی AURIGA و همچنین گذار طیفی اتم هیدروژن است که بوسیله آن حد بالایی برای طول بنیادی مشخص نموده اند.
💎 انجام چنین پژوهش های بنیادی و دست اول در بالاترین سطوح علمی جهان باعث افتخار جامعه فیزیک بنیادی ایران است. امیدوارم که این مسیر توسط این بزرگواران و دیگر علاقه مندان این حوزه دنبال شود تا بزودی شاهد برخواستن تحولات اساسی در مرزهای علم از سرزمینمان باشیم.
🆔 @QMproblems
Forwarded from Foundations of physics (Kazemi)
زمان یک مشاهده پذیر کوانتومی است یا یک پارامتر کلاسیک؟
در این مقاله، ما در مورد این پرسش بنیادی در سیستم های درهمتنیده بحث کرده ایم و نشان داده ایم که چگونه می توان این پرسش را با استفاده از فناوری های کنونی اپتیکِ اتمی بصورت تجربی بررسی کرد.
https://arxiv.org/abs/2512.13502
در این مقاله، ما در مورد این پرسش بنیادی در سیستم های درهمتنیده بحث کرده ایم و نشان داده ایم که چگونه می توان این پرسش را با استفاده از فناوری های کنونی اپتیکِ اتمی بصورت تجربی بررسی کرد.
https://arxiv.org/abs/2512.13502
Forwarded from Theoretical_Physics
زمان در مکانیک کوانتومی: پارامتر یا عملگر؟
افتخار همکاری دیگر با دکتر محمدجواد کاظمی عزیز و دیگر همکاران گرامی
Arrival Time -- Classical Parameter or Quantum Operator?
MohammadJavad Kazemi, MohammadHossein Barati, Ghadir Jafari, S. Shajidul Haque, Saurya Das
Abstract:
https://arxiv.org/abs/2512.13502
مسئله زمان رسیدن یکی از چالشی ترین مسائل بنیادی در نظریه کوانتومی است. زمان در معادله شرودینگر به صورت یک پارامتر ظاهر می شود. از طرف دیگر همان طور که در همه کتاب های درسی می بینیم هر مشاهده پذیری در نظریه کوانتومی متناظر با یک عملگر است. از طرف دیگر زمانی که طول می کشد که ذره ای را در آشکارساز ببینیم یک کمیت قابل اندازه گیری در آزمایشگاه است. سوال این است که این کمیت را نظریه کوانتومی چگونه پیش بینی می کند. دو رویکرد کلی وجود دارد یا برای این کمیت عملگر مناسبی پیشنهاد کنیم و یا اینکه این کمیت را از روی مشاهده پذیرهای دیگر محاسبه کنیم و زمان همچنان پارامتر بماند. در این مقاله پیشنهاد شده است که توزیع مشترک زمان رسیدن در سیستم های چند ذره ای برای این دو رویکرد متفاوت است و در آزمایشگاه می تواند اندازه گیری و بین این دو رویکرد تمایز قائل شد.
افتخار همکاری دیگر با دکتر محمدجواد کاظمی عزیز و دیگر همکاران گرامی
Arrival Time -- Classical Parameter or Quantum Operator?
MohammadJavad Kazemi, MohammadHossein Barati, Ghadir Jafari, S. Shajidul Haque, Saurya Das
Abstract:
The question of how to interpret and compute arrival-time distributions in quantum mechanics remains unsettled, reflecting the longstanding tension between treating time as a quantum observable or as a classical parameter. Most previous studies have focused on the single-particle case in the far-field regime, where both approaches yield very similar arrival-time distributions and a semi-classical analysis typically suffices. Recent advances in atom-optics technologies now make it possible to experimentally investigate arrival-time distributions for entangled multi-particle systems in the near-field regime, where a deeper analysis beyond semi-classical approximations is required. Even in the far-field regime, due to quantum non-locality, the semi-classical approximation cannot generally hold in multi-particle systems. Therefore, in this work, two fundamental approaches to the arrival-time problem -- namely, the time-parameter and time-operator approaches -- are extended to multi-particle systems. Using these extensions, we propose a feasible two-particle arrival-time experiment and numerically evaluate the corresponding joint distributions. Our results reveal regimes in which the two approaches yield inequivalent predictions, highlighting conditions under which experiments could shed new light on distinguishing between competing accounts of time in quantum mechanics. Our findings also provide important insights for the development of quantum technologies that use entanglement in the time domain, including non-local temporal interferometry, temporal ghost imaging, and temporal state tomography in multi-particle systems.
https://arxiv.org/abs/2512.13502
مسئله زمان رسیدن یکی از چالشی ترین مسائل بنیادی در نظریه کوانتومی است. زمان در معادله شرودینگر به صورت یک پارامتر ظاهر می شود. از طرف دیگر همان طور که در همه کتاب های درسی می بینیم هر مشاهده پذیری در نظریه کوانتومی متناظر با یک عملگر است. از طرف دیگر زمانی که طول می کشد که ذره ای را در آشکارساز ببینیم یک کمیت قابل اندازه گیری در آزمایشگاه است. سوال این است که این کمیت را نظریه کوانتومی چگونه پیش بینی می کند. دو رویکرد کلی وجود دارد یا برای این کمیت عملگر مناسبی پیشنهاد کنیم و یا اینکه این کمیت را از روی مشاهده پذیرهای دیگر محاسبه کنیم و زمان همچنان پارامتر بماند. در این مقاله پیشنهاد شده است که توزیع مشترک زمان رسیدن در سیستم های چند ذره ای برای این دو رویکرد متفاوت است و در آزمایشگاه می تواند اندازه گیری و بین این دو رویکرد تمایز قائل شد.
arXiv.org
Arrival Time -- Classical Parameter or Quantum Operator?
The question of how to interpret and compute arrival-time distributions in quantum mechanics remains unsettled, reflecting the longstanding tension between treating time as a quantum observable or...