ایران‌نامه – Telegram
ایران‌نامه
1.6K subscribers
58 photos
70 videos
8 files
376 links
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعه‌شناسی هستم. ایران‌نامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
Download Telegram
636703721999427674.pdf
1.9 MB
📎 فایل PDF متن کامل کتاب 《پایداری ملی و سیستم‌های حکمرانی(مسئله پایداری ایران)》

📌 مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری

🆔 @centerforstrategicstudies

🌐 css.ir
Recording 86 (623966eb-2a09-43c1-b53a-8c70043b16aa).aac
2.4 MB
آزاد سازی نرخ ارز، ضربه آخر فروپاشی ( فایل صوتی متنی منتشر شده با همین عنوان، به تاریخ 28 تیرماه 1397، که در آن عبور دلار از مرز 15000 تومان پیش بینی شده بود.)
@governancesystems
✳️درمان‌هایی که به مرگ بیمار می‌انجامند!✳️
🖌(سجاد فتاحی- جامعه‌شناس)
@governancesystems
هنگامی که نظام‌های حکمرانی در شرایط بحرانی قرار می‌گیرند، بیماری‌های پنهان آنها بیش از پیش خود را نشان می‌دهند.
یکی از بیماری‌های نظام حکمرانی در ایران، اختلال در هماهنگی بین اجزای گوناگون نظام حکمرانی است. اینگونه است که بخشی از این نظام با انگیزه بهبود شرایط در یک حوزه دست به اقدامات و سیاست‌گذاری‌هایی می‌زند که نه تنها در مجموع سبب بهبود شرایط نخواهد شد بلکه می‌تواند اوضاع را از آنچه که هست بدتر نموده و بر پیچیدگی و بغرنجی آن بیافزاید.
سیستم‌های حکمرانی، اگر شناخت نزدیک به واقعی از شرایطی که در آن قرار گرفته‌اند نداشته باشند و بواسطه ضعف در طراحی، مساله هماهنگی بین اجزا را به درستی مدیریت نکرده باشند، می‌توانند با انگیزه اصلاحات و درمان، دست به اقداماتی بزنند که نه تنها درمان نیست بلکه آخرین ضربات فروپاشی است.
موضوع ممنوعیت به کارگیری مدیران بازنشسته، نمودی کامل از عدم هماهنگی بین اجزای نظام حکمرانی ایران و عدم درک بخشی از نظام حکمرانی ایران از شرایط مخاطره‌آمیزی است که در آن قرار گرفته است؛ این قانون، بدون نگرشی سیستمی به شرایط کنونی تصویب و ابلاغ شده است و به نظر درمانی است که بواسطه تجویز در شرایط نامناسب می‌تواند ظرفیت و کارآمدی حداقلی دولت را در شرایط کنونی بیش از پیش کاهش داده و به جای درمان، شرایط مرگ بیمار را تسهیل نماید.
⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems
✳️ به بنیان های ساختاری مولد تروریسم در ایران بیاندیشیم ✳️

مهمترین وظیفه سیستم های حکمرانی، کنترل و تنظیم رفتار کنشگران فردی و جمعی ساکن در یک قلمرو جغرافیایی، در جهت پایداری آن قلمروست.
باید اندیشید که نواقص سیستم حکمرانی ایران چه نقشی در پیدایش حادثه تروریستی امروز اهواز داشته است. نواقصی که بدون برطرف کردن آنها این حادثه بی گمان آخرین نمونه از این دست حوادث نخواهد بود و بواسطه پا برجا بودن عوامل مولد، از قضا بر دامنه و وسعت آنها نیز افزوده خواهد شد.
اگر دل نگران ایران و ایرانیان هستیم بیش از پرداختن به حادثه و صورت‌بندی مرزبندی های کاذب حول آن که تنها بازی در زمین بدخواهان داخلی و خارجی ایران است، باید به بنیان های ساختاری مولد تروریسم در ایران اندیشید؛ بنیان هایی که ریشه هایی عمیق در نواقص سیستم حکمرانی ایران دارد.
@governancesystems
✳️اصلاح مکانیزم انتخاب وزرا، گامی در جهت بهبود کیفیت دولت✳️

🖌(سجاد فتاحی- جامعه‌شناس)
@governancesystems

خبرها حاکی از آن است که ظاهرا رئیس‌جمهور اگرچه دیرهنگام، اما در نهایت تصمیم گرفته است که تغییراتی اساسی در کابینه ایجاد کند؛ کابینه‌ای نه چندان با کیفیت، که محصول مکانیزم ناکارآمد انتخاب وزرا در آغاز کار دولت است. در این زمینه چند نکته به نظر می‌رسد.

نخست آنکه اگرچه شرایط اقتصادی کشور، شرایط ناگواری است، اما این شرایط ناگوار نباید ذهن ما را از ضرورت ایجاد تغییر در سازمان‌های مهمی چون سازمان میراث فرهنگی و سازمان محیط‌زیست دور کند. نهادهای مدنی فعال در این دو حوزه باید یکبار دیگر رئیس‌جمهور را برای انتخاب گزینه‌هایی مناسب برای این دو نهاد مهم و کلیدی تحت فشار قرار دهند. نهادهایی که عموما در چند دهه گذشته و در همین دولت کنونی، بواسطه انتخاب مدیرانی سیاسی، تبدیل به نهادهایی مستعمره نهاد سیاست شده اند و همین امر لطمات جبران‌ناپذیری را به منافع ملی وارد کرده است. تغییر در روسای این سازما‌ن‌ها اگر از طریق ایجاد زمینه برای مشارکت نهادهای مدنی فعال در این دو حوزه، که از قضا در زمره تکامل‌یافته‌ترین نهادهای مدنی در ایران هستند، صورت پذیرد، می‌تواند هم بر سرمایه اجتماعی دولت بیافزاید و هم از طریق انتخاب بهترین گزینه‌های ممکن زمینه را برای کارآمدسازی این دو سازمان کلیدی فراهم کند.

دوم آنکه مکانیزم انتخاب وزرا و روسای سازمان‌های دولت، مهمتر از نام افراد است؛ اگر مکانیزم انتخاب به درستی طراحی شده و به صورت شفاف به اطلاع عموم برسد، بی‌گمان بهترین گزینه‌های ممکن انتخاب خواهند شد و بر سرمایه اجتماعی دولت نیز افزوده می‌شود.

زمانی می‌توان به اثربخشی ایجاد تغییر در کابینه امیدوار بود که گزینه‌های مدنظر رئیس‌جمهور نیز در فرایندی شفاف، در کنار سایر گزینه‌های مطلوب قرار گیرند؛ فرایندی که بواسطه طراحی مناسب، خروجی آن بهترین گزینه ممکن خواهد بود.  

گردآوری اسامی گوناگون و ارائه آنها به رئیس‌جمهور تا بر اساس علائق خود از میان آنها یکی را برگزیند، تکرار مکانیزم معیوبی است که کمکی به بهبود کیفیت دولت نخواهد کرد و امیدی نیز در جهت بهبود اوضاع بر نخواهد انگیخت.  

⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems
✳️در ضرورت کناره‌گیری روحانی!✳️
🖌 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems
کناره‌گیری دولت‌ها یا برکناری آنها با روش‌های قانونی، دو مکانیزم اساسی برای برون رفت نظام‌های سیاسی از بن‌بست است؛ اما ما همانند از کار انداختن تمامی مکانیزم‌های اصلاح نظام حکمرانی، این دو مکانیزم را نیز به بهانه‌های گوناگون از کار انداخته‌ایم و ناگفته پیداست که تاریخ نظام‌های سیاسی، تجربیات خوشایندی از مسدود کردن مکانیزم‌‌های اساسی اصلاح به یاد ندارد و از این‌رو باید مراقب بود.
آنچه که دیده‌ می‌شود آن است که بن بست کنونی پیش‌روی دولت حسن روحانی که می‌توان بیان کرد آن را تبدیل به دولتی فرومانده کرده است ناشی از سه دلیل است:
1️⃣ بی انگیزگی و ناتوانی دولت بواسطه گستردگی و هم‌آیندی بحران‌ها، تصمیمات نادرست دولت و از دست دادن زمان برای انجام اصلاحاتی در جهت افزایش کارآیی و کیفیت دولت.
2️⃣ ناتوانی دولت در غلبه بر عوامل مسبب این وضعیت بواسطه عدم توازن در ساخت قدرت سیاسی؛
3️⃣ ناتوانی دولت برای بهره‌گیری از ابزارهایی که می‌تواند منجر به خروج کشور از وضعیت کنونی شود باز هم بواسطه عدم توزان در ساخت قدرت سیاسی؛
با در نظر داشتن سه عامل فوق، این عوامل در شرایط کنونی برطرف نخواهند شد؛ چرا که دولت با توجه به وقوع بحران‌ها، دیگر مجال و زمانی برای برطرف کردن عامل نخست ندارد؛ و برطرف کردن عوامل دوم و سوم نیز در حیطه اختیارات دولت نیست؛ و گروه‌های سیاسی رقیب نیز به احتمال فراوان تمایلی برای برطرف کردن این عوامل جهت کمک به دولت و کشور برای برون رفت از بن‌بست کنونی ندارند.
با ادامه این بن‌بست
1️⃣ با افزایش آمار بیکاری و نرخ تورم، جامعه بیش از پیش مستعد اعتراضاتی عمومی خواهد شد که در مقایسه با اعتراض‌های گذشته بر شدت و خشونت آنها افزوده می‌شود؛ اعتراضاتی که از هم‌اکنون می‌توان با توجه به اتمسفر حاکم بر فضاهای عمومی وقوع آنها را در آینده‌ای نزدیک پیش‌بینی نمود. کافی است به نجواهایی که در فضاهای عمومی جامعه ایران اندک اندک به فریاد تبدیل می‌شوند گوش فرا دهیم.
2️⃣ بدنه اجتماعی و سیاسی حامی روحانی در انتخابات 1392، بیش از پیش از او و حتی اصلاح‌طلبان حامی او نا امید خواهند شد و دیگر آنها دست‌کم در کوتاه مدت بازیگرانی اثرگذار در عرصه سیاسی ایران نخواهند بود و این راز عدم همراهی جریان های رقیب سیاسی با دولت کنونی برای برطرف کردن موانع پیش روست؛ اما اشتباه این جریان های رقیب آن است که بی اعتباری دولت و اصلاح طلبان به معنای افزایش اعتبار جریان هایی است که براندازی را تنها راهکار برون رفت از وضعیت کنونی می دانند.
با کناره‌گیری حسن روحانی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مجدد، یا اجازه ورود نامزدهای نزدیک به طیف اصلاح‌طلب به انتخابات داده خواهد شد یا خیر؛ اگر داده شود که مردم تصمیم خواهند گرفت که چه برخودی با آنها و انتخابات داشته باشند و اگر داده نشود که در انتخابات 1400 نیز داده نخواهد شد؛ و کناره‌گیری سریعتر آنها در شرایطی که روزنه امیدی برای رهایی از بن‌بست کنونی وجود ندارد دست‌کم اندک سرمایه اجتماعی باقی مانده آنها را برای روزهایی سخت‌‌تر از شرایط کنونی حفظ خواهد کرد.
در شرایط کنونی پرداختن به عوامل دوم و سوم پیدایش وضعیت موجود در اولویت است و پرداختن به این عوامل جز از طریق حرکت نظام حکمرانی از وضعیت دوگانه کنونی به وضعیتی یگانه امکان‌پذیر نیست و این امر نیز نیازمند کناره‌گیری روحانی از قدرت است.
بر اساس این توضیح مختصر، من نیز با احمد زید‌آبادی موافق هستم که «کناره‌گیری روحانی به نفع خودش، کشور و همه چیزهای دیگر است.»
البته باید توجه داشت که راهکار کناره‌گیری و استعفا نیز همانند تمامی راهکارهایی که در چند سال گذشته به دولت و در چند دهه گذشته به نظام سیاسی ارائه شد و به آنها توجه نکردند زمانی دارد، که اگر زمان آن بگذرد دیگر استعفا نیز برای رهایی از بن بست موجود موثر نخواهد بود.

⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems
تاکید بر خطر سوریه‌ای شدن کمکی به حل مساله نخواهد کرد!
@governancesystems
شاهین نصیری در مقاله‌ای با عنوان «ایران و فرضیه سوریه‌ای شدن» که در وبسایت بی بی سی فارسی منتشر شده است (https://bbc.in/2NaKCNI) در تلاش برای شناسایی مجموع عوامل موثر بر حرکت یک کشور به سمت وضعیت سوریه‌ای، بیکاری، فقر، خشکسالی، فساد و نبود آزادی‌های سیاسی را به عنوان مهمترین عواملی بر شمرده که کشور سوریه را به سمت وضعیت کنونی کشانده است.
اگر از منظر نظام‌های حکمرانی به این تحلیل بنگریم؛ ریشه اصلی وضعیت کنونی در سوریه، نظام حکمرانی‌ای است که نه تنها در بهبود وضعیت جامعه از نظر شاخص‌هایی چون بیکاری، فقر و فساد، ناتوان و ناکارآمد بوده است بلکه در شرایط ناتوانی در این وضعیت، آزادی‌های سیاسی را نیز از جامعه خود سلب نموده و از این طریق زمینه را برای اثرگذاری مخرب نیروها و عواملی خارج از مرزهای خود فراهم کرده است.
نگاه به موضوع از این منظر از آن جهت مفید است که اصلاح‌طلبانی که دغدغه عدم حرکت ایران به سمت وضعیت سوریه‌ای را دارند و مرتبا به جامعه در مورد خطر حرکت به این سمت هشدار می‌دهند، باید روش‌ها و راهکارهایی مشخص برای اثرگذاری بر مجموعه عوامل موثر بر حرکت ایران به سوی آن وضعیت ناخوشایند ارائه کنند؛ در غیر این صورت ترساندن جامعه از وضعیت ناخوشایندی که سوریه کنونی در آن است اگرچه ممکن است وقوع اعتراضاتی ناشی از اثرگذاری این عوامل را به تاخیر اندازد اما کمکی به حل مساله نخواهد کرد.
⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems
✳️ایران و خطر نزدیک شدن به وضعیت «خر یا پالان خر»!✳️
🖌 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems
یکی از شعارهای انقلابیون ایران در سال 1357 این شعار بود که: «ما میگیم خر نمیخوایم پالان خر عوض میشه؛ ما میگیم شاه نمیخوایم نخست وزیر عوض میشه». فراگیر شدن این شعار گویای آن است که جامعه به وضعیتی رسیده که در آن دیگر حتی تغییراتی قابل توجه از قبیل تغییر نخست وزیر را چاره بهبود وضعیت خود نمی‌داند و تنها به دنبال ایجاد تغییراتی ساختاری و کلان است.
اجرای اقدامات اصلاحی در نظام‌های سیاسی زمانی دارد که اگر زمان آن سپری شد؛ آن سطح از اقدامات اصلاحی دیگر نخواهد توانست چاره ناکارآمدی‌‌ها و نارضایتی‌های انباشته شده باشد و نظام سیاسی باید سطح بالاتری از راهکارهای اصلاحی را دنبال نماید. به عنوان مثال اگر روزی با تغییر چند وزیر و انتخاب افرادی تواناتر بتوان بر ناکارآمدی‌ها غلبه کرد و به مطالبات جامعه پاسخ گفت و این اقدام در زمان مناسب صورت نگیرد، آنگاه با انباشت ناکارآمدی‌ها و نارضایتی‌ها، دیگر تغییر وزرا کارساز نیست و باید چاره کار را در تغییر رئیس‌جمهور جستجو کرد و اگر زمان آن نیز بگذرد سطح اقدام اصلاحی از این نیز بیشتر افزایش خواهد یافت.
اگر اکثریت قابل توجهی از اعضای جامعه‌ای تغییر وزرای کابینه را درمان دردهای خود ندانند و حتی فراتر از آن احساس کنند که با تغییر روسای جمهور نیز تغییر محسوسی در وضعیت آنها ایجاد نمی‌شود، این نشانه‌ای خطرناک از نزدیک شدن جامعه به نقطه‌ی بی بازگشتی است که با توجه به شعار انقلابیون سال 1357 می‌توان آن را نقطه «خر یا پالان خر» نامید؛ نقطه‌ای که نظام‌های سیاسی باید سخت مراقب نزدیک شدن به آن باشند.
⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems
✳️ایران و مساله نهادهای مستعمره✳️
🖌 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems
چندی پیش دوست عزیزم شروین وکیلی فرصتی را فراهم کرد تا چند ساعتی در جمع گروهی از فرماندهان شاغل در بخش‌های گوناگون ارتش در مورد سیستم‌های پیچیده حکمرانی سخن بگویم.
هنگامی که به بحث آسیب‌های وارد بر سیستم‌های حکمرانی رسیدم و در مورد یکی از این آسیب‌ها که «ناکارآمدی و ضعف در مکانیزم انتخاب کنشگران کلیدی» است سخن گفتم؛ و از افراد حاضر خواستم که نظرشان را در مورد میزان وجود این آسیب در ارتش در مقایسه با سایر نهادها بیان کنند؛ از قضا دیدم که یکی از نقاط قوت ارتش کیفیت نسبتا مناسب آن در این زمینه است.
شما در ارتش بدون طی سلسله مراتب گوناگون نظامی نمی‌توانید به مقام‌های عالی‌رتبه در این نهاد دست یابید؛ از این‌رو هر قدر هم که در انتخاب یک فرد برای نقشی کلیدی روابط اثرگذار باشد باز هم فردی که انتخاب خواهد شد حداقل‌های لازم را با توجه به درجه و جایگاهی که در آن قرار گرفته است داراست؛ این نهاد را می‌شناسد؛ با قواعد آن به خوبی آشناست و از آن‌رو که در نهاد رشد یافته است سرنوشت آن برایش از اهمیت برخوردار است؛ و طبیعی است که می‌تواند به رشد بهتر نهاد و پاسخ‌گویی هرچه بهتر آن به نیازی که برایش طراحی شده است کمک کند. به نظرم این ویژگی سبب شده است که ارتش تبدیل به نهادی نسبتا مستقل شود که اگر از نظر کارآیی و پاکی با سایر نهادهای اداری و اجرایی ایران مقایسه شود، نهادی همچنان پاک و قابل اعتماد برای آینده ایران است.
بر خلاف ارتش در سایر دستگاه‌ها و نهادهای نظام سیاسی ایران از آن‌رو که قواعد مشخصی برای انتخاب کنشگران حاضر در نقش‌های گوناگون وجود ندارد و سیاست‌مداران، دستی باز در این زمینه دارند، شما به ناگاه می‌بینید که به فردی خارج از یک سازمان و نهاد یا فردی که اصولا سلسله مراتب لازم برای رسیدن به نقشی کلیدی را طی نکرده است، مقام و موقعیتی مهم داده می‌شود؛ بخش قابل توجهی از وزارت‌خانه‌ها و دستگاه‌های دولتی در ایران مصادیق این ایراد هستند که در دولت کنونی می‌توان بارزترین نمونه‌های آن را سازمان میراث فرهنگی، کمیته ملی المپیک، سازمان حفاظت از محیط زیست و سازمان برنامه دانست.
هنگامی که قواعد و مکانیزم مشخص و کارآمدی برای انتخاب افراد کلیدی در سازمان‌ها و نهادها وجود ندارد؛ و افراد برای رسیدن به موقعیت‌های مهم لزومی به طی سلسله مراتب گوناگون در آن دستگاه و سازمان ندارند؛ از کیفیت نهادها به شدت کاسته شده و آنها تبدیل به نهادهایی مستعمره می‌شوند که سیاست‌مداران به آنها تنها از دریچه خدمت به منافع خود می‌نگرند. نتیجه نهایی این امر مجموعه‌ای از سازمان‌ها و نهادهاست که به استعمار حوزه سیاست درآمده و در انجام وظایف اصلی خود ناکارآمد و ناتوان‌اند.
از این منظر است که یکی از دلایل کیفیت و کارآمدی پایین دولت در ایران را می‌توان در مستعمره بودن بخش قابل توجهی از نهادهای زیرمجموعه آن جستجو کرد؛ نهادهایی که بدون آزادسازی آنها از استعمار حوزه سیاست نمی‌توان امیدی به بهبود کیفیت و کارآمدی آنها داشت.
⚠️ این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران هم ارسال کنید.
@governancesystems
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان طرح شده توسط حمید رضا موثقی در این کلیپ، بویژه بخش پایانی آن را می‌توان با ارجاع به مطلب ایران و مساله نهادهای مستعمره توضیح داد.
https://news.1rj.ru/str/governancesystems/189
Forwarded from Masoud D
Forwarded from محمد درویش
مهم‌ترین بیانیه محیط‌زیستی یک حزب سیاسی در ایران!

🇮🇷: @darvishnameh

🖋بیانیه‌ای که دیروز - ۱۹مهر۹۷ - #حزب_مهستان درباره خطرات غلبه تفکر سازه‌ای در مدیریت آب منتشر کرده است، بی‌شک تاریخی، راهبردی و امیدبخش است. مهستان آشکارا ضمن نقد مواضع منفعلانه ایران در مواجهه با پروژه‌های سدسازی دولت ترکیه بر سرشاخه‌های دجله و فرات موسوم به #گاپ، خواستار اصلاحات در راس سازمان متولی محیط زیست کشور شده است. متن کامل این بیانیه مهم را در دو نشانی زیر بخوانید و اگر با محتوای آن موافقید، به اشتراک نهید:
👇
https://news.1rj.ru/str/MehestaanParty/102

https://news.1rj.ru/str/MehestaanParty/103
✳️به زودی آخرین درب اصلاح نیز بسته خواهد شد! ✳️
🖌 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems
این روزها دیگر دست آدمی به قلم نمی‌رود؛ چرا که یا باید سخن تکراری بنویسی یا از چیزهایی بنویسی که اهمیت بیانشان نسبتی با مخاطرات کنونی ندارد؛ از فردا سخن گفتن نیز برای گم‌نامانی چون نویسنده، هزینه‌هایی دارد که نسبتی با دستاوردهای آن نخواهد داشت ... و فعلا که همچنان عقل حاکم بر احساس است، حکم آن است که ننویسیم. راستش را بخواهید امروز گمنامی، ثروتی بس بزرگ است؛ چرا که نمی‌دانم آنها که نامدارند و می‌دانند چه در پیش داریم و بی‌گمان مسئولیت دارند که برای جامعه از مخاطرات پیش‌رو و ضرورت‌های تصمیم‌های فردا بگویند؛ چگونه بار سنگین سخن نگفتن و ننوشتن در چنین شرایطی را تاب می‌آورند ... بگذریم!
جامعه ایران در چرخه شوم «کاهش امید به آینده» و «کاهش اعتماد به دولت و نظام» گرفتار شده است و این چرخه هر روز بیش از پیش سرعت می‌گیرد.
متوقف کردن این چرخه یا کاهش سرعت آن در هر مرحله‌ای نیازمند رهاسازی سطحی از انرژی است که از انجام اصلاحاتی در حوزه‌های مختلف آزاد می‌شود؛ اما اگر تن به اصلاحات در آن مرحله ندادیم، با افزایش هرچه بیشتر سرعت چرخه ناامیدی و بی‌اعتمادی، دیگر رهاسازی آن انرژی نیز کاهش دهنده افزایش سرعت چرخه نخواهد بود و باید اصلاحاتی اساسی‌تر برای رهاسازی انرژی‌هایی بیشتر انجام داد. از این نظر است که اگر روزگاری انتخاب‌های مناسب‌تر حسن روحانی یا هر یک از وزرای دولت می‌توانست سرعت این چرخه را کاهش دهد، امروز دیگر انجام چنین اقداماتی نیز کافی نخواهد بود.
محرک اولیه به کار افتادن این چرخه پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، عملکرد نامناسب حسن روحانی در چینش کابینه بود و نخستین قربانی آن هم او بود که سرمایه اجتماعی قابل توجه انباشته شده خود در انتخابات را از دست داد.
با تشدید بحران‌ها و ادامه عملکرد ضعیف رئیس‌جمهور و دولت در برخی حوزه‌ها و «تکرارِ» سکوت اصلاح‌طلبان و خاتمی در برابر این اشتباهات، قربانی بعدی سرعت گرفتن این چرخه، آنها بودند و فکر می‌کنم بخش قابل توجهی از سرمایه اجتماعی خود را برای همیشه از دست دادند.
نخستین نمود آشکار افزایش سرعت چرخه‌ی ناامیدی مردم و کاهش اعتماد آنها به دولت و اصلاح‌طلبان به روشنی خود را در اعتراض‌های دی‌ماه 1396 نشان داد. در این اعتراض‌ها مردمی به خیابان‌ها آمدند و البته بسیاری در دل از آنها حمایت کردند که امید خود را به نمایندگانشان در ساخت قدرت سیاسی برای بهبود شرایط از دست داده بودند.
در شرایط کنونی دیگر تصور نمی‌کنم انجام هرگونه اقدامی از سوی اصلاح‌طلبان و دولت بتواند در جامعه شوری برانگیزد و این اعتبار و امید از دست رفته را بازگرداند؛ آنها فرصت‌های خود را از دست داده‌اند.
وارد شدن اثر واقعی تحریم‌های اعمالی پس از 13 آبان، بیش از پیش ضعف‌های ساختاری موجود در دولت را آشکار نموده و آن را فرومانده‌تر از پیش خواهد نمود؛ در این شرایط دولت به مرحله فروماندگی کامل خواهد رسید؛ مرحله‌ای که در آن تنها نظاره‌گر تشدید و تعمیق بحران‌ها خواهد بود، بدون آنکه اصولا کاری از دست او ساخته باشد.
رهایی از شرایط کنونی جز از طریق کنترل حجم قابل توجه ناامیدی و بی‌اعتمادی انباشت شده در جامعه ایران امکان‌پذیر نیست؛ و آن نیز نیازمند آزادسازی انرژی قابل توجهی است که رهاسازی آن تنها از طریق انجام اصلاحاتی اساسی ممکن است؛ اصلاحاتی که تصمیم‌گیری در مورد اجرا یا عدم اجرای آنها در این مرحله نه در حوزه اختیارات اصلاح‌طلبان است و نه دولت.
زمان انجام این اصلاحات نیز بسیار محدود است و نظام سیاسی برای انجام آنها تنها تا آشکار شدن اثر واقعی تحریم‌های اعمال شده پس از 13 آبان فرصت دارد (زمانی نهایتا در حدود 5 ماه)؛ بعد از آن هرگونه اقدام اصلاحی از سوی نظام سیاسی از نقطه‌نظر ضعف نظام تفسیر خواهد شد و تصور نمی‌کنم بازخورد مثبتی در جامعه داشته باشد ...
⭕️ مراقب باشیم؛ آخرین فرصت‌های اصلاح نیز به سرعت در حال سپری شدن است.
⚠️ این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران هم ارسال کنید.
@governancesystems
✳️ضرورت توجه به ابر گسل خوزستان ✳️
🖌 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems
در فاصله روزهای 21 مهر تا 1 آبان ماه فرصتی فراهم شد تا به همراه دوستان عزیزم احسان هوشمند و مسعود درودی، بازدیدی نسبتا مفصل از استان خوزستان داشته باشم ... نتیجه حاصل از این سفر را می‌توان به صورت چکیده اینگونه بیان کرد که:
⭕️ سیاست‌گذاری‌های نامناسب صورت گرفته در چند دهه گذشته در استان خوزستان، گسل‌های خطرناک اجتماعی، محیط‌زیستی، قومی و مذهبی را در این استان فعال کرده است؛ گسل‌هایی که با قرار گرفتن بر روی یکدیگر ابرگسلی را پدید آورده‌اند که می‌تواند خوزستان زیبا و دوست‌ داشتنی ایران را در معرض مخاطراتی جدی قرار دهد.
رخداد 31 شهریور ماه در شهر اهواز تنها یکی از پیش‌ لرزه‌های ساده فعال شدن ابر گسل خوزستان بود.
تن خوزستان در شرایط کنونی چنان تب‌دار است که هر اقدام نسنجیده‌ای می‌تواند تبعات ویرانگری برای این استان و کشور در پی داشته باشد؛ و بخش‌های گوناگون نظام سیاسی باید این نکته کلیدی را در نظر داشته باشند.
روح جمعی ایرانیان پس از فجایعی چون زلزله‌های بزرگ به حرکت در می‌آید و مرهمی می‌شود بر دردهای ایرانیانی که بواسطه وقوع فاجعه‌ آزرده شده‌اند ... ایرانیان باید بدانند که فشار انباشته شده در ابر گسل خوزستان به گونه‌ای است که زلزله برآمده از آن ممکن است فرصت هیچگونه همدردی با هموطنان‌شان در این استان را فراهم نکند ... اکنون که فرصت هست خوزستان و هموطنان‌مان در این استان را دریابیم ... روح جمعی ایرانیان این‌بار پیش از فاجعه باید به حرکت درآمده و به یاری خوزستان و هموطنانمان در این استان بشتابد ... امیدی به کارآمدی و توانایی سیستم‌های سیاسی برای جلوگیری از فعال‌تر شدن ابرگسل خوزستان نیست و همان که شر نرسانند ما را کفایت می‌کند ... هنرمندان، فعالین مدنی، روشنفکران و تمامی افرادی که معمولا پس از وقوع فجایع در ایران به یاری هموطنان‌شان می‌شتابند این بار برای خوزستان پیشدستی نموده و قبل از وقوع زلزله بزرگ خوزستان اقدام کنند چرا که در این زمینه پس از وقوع، فرصتی نخواهیم داشت.
⚠️ این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران هم ارسال کنید.
@governancesystems
مکانیزم انتخاب استانداران و کیفیت نازل حکمرانی
(سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems

به دلیل قانون منع به کارگیری بازنشستگان، 14 استاندار کشور باید برکنار شده و افراد جدیدی جایگزین آنها شوند. همین موضوع مجدداً بحث انتخاب استانداران را در محافل سیاسی داغ کرده است. گروه‌ها و جریان‌های مختلف با منافع گوناگون تلاش می‌کنند گزینه‌های مدنظر خود را از طریق لابی با لایه‌های گوناگون قدرت به استانداری نزدیک کنند؛ اما این فرایند به بهبود پایداری استانی و ملی منجر نخواهد شد.
عدم وجود مکانیزمی شفاف برای انتخاب استانداران که با بهره‌گیری از آن، بهترین و شایسته‌ترین گزینه‌های ممکن وارد فرایند انتخاب استانداران شده و از آن بین مناسب‌ترین فرد به عنوان گزینه نهایی انتخاب شود، یکی از نواقص نظام حکمرانی در ایران است که به شدت کیفیت حکمرانی را در سطوح استانی کاهش داده است.
فرایند کنونی حتی اگر به انتخاب افرادی مناسب منتهی شود، استانداران برآمده از آن را از این جهت که برای دست‌یابی به این موقعیت وام‌دار جریان‌ها و افرادی هستند که آنها را معرفی نموده و برای انتخاب شدن‌شان لابی کرده‌اند به شدت در معرض فساد و جانب‌داری از منافع فردی و گروهی قرار می‌دهد.
اعتبار و توانایی استانداران انتخاب شده به شدت وابسته به مکانیزم انتخاب آنهاست؛ تصور نمی کنم دولت در شرایط کنونی تن به مکانیزمی کارآمد و شفاف برای انتخاب استانداران بدهد، اما یادمان باشد که اگر خواهان بهبود پایداری در سطوح استانی و ملی هستیم طراحی و پیاده‌سازی مکانیزمی شفاف و کارآمد برای انتخاب استانداران یکی از ضرورت‌های اساسی است.
⭕️ در سال 96 در روزنامه ایران مطلبی در این زمینه نوشتم که طرح مجدد آن در شرایط کنونی خالی از لطف نیست.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/201277

⚠️ این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران هم ارسال کنید.
@governancesystems
✳️طرح‌های انتقال آب و تضعیف انسجام ملی ✳️
🖌 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems
تاریخچه طرح‌های انتقال آب در ایران مدرن به تونل کوهرنگ یک باز می‌گردد؛ تونلی که تصور می‌شد با احداث آن مشکل کم آبی زاینده‌رود برای همیشه حل خواهد شد؛ اما نه تنها این مشکل حل نشد که این طرح و طرح‌های دیگر با ایجاد توهم فراوانی آب بر شکاف بین مصارف و منابع آبی این حوضه افزودند.
طرح‌های انتقال آب مشکل کم آبی را هیچگاه حل نخواهند کرد چرا که رسیدن یک حوضه یا منطقه به مرحله‌ای که در آن به منابع آبی حوضه‌ها یا نقاط دیگر محتاج باشد به معنای آن است که نظام حکمرانی آب در آن حوضه یا منطقه دچار ناکارآمدی شده است؛ و این ناکارآمدی با تزریق منابع آبی بیشتر بواسطه افزایش شکاف بین منابع و مصارف آبی حوضه، بیشتر و بیشتر خواهد شد. تصور می‌کنم داستان پراشک زاینده‌رود باید برای کل تاریخ ایران کافی باشد تا ایرانیان بیاموزند که مساله کم‌آبی با انتقال آب حل نخواهد شد.
در شرایط کنونی منابع آب در ایران طرح‌های انتقال آب نه تنها مشکلی را حل نخواهند کرد؛ بلکه بواسطه افزایش تنش بین مناطق مبدا و مقصد این طرح‌ها موجبات تضعیف انسجام ملی را فراهم می‌کنند.
از این منظر هنگامی که رئیس‌جمهور از طرح انتقال آب خزر به سمنان سخن می‌گوید یا نمایندگان اصفهان در مجلس در صدد وارد آوردن فشار هرچه بیشتر به دولت برای تامین هزینه‌های طرح‌های انتقال آب به حوضه زاینده‌رود هستند، باید بدانند که خواسته یا ناخواسته انسجام ملی را نشانه رفته‌اند.
اصفهان، سمنان، یزد، قم و سایر نقاط ایران هنگامی به پایداری خواهند رسید که راز زیستن در چارچوب محدودیت‌های محیط‌زیستی را بیاموزند.
به هوش باشیم که نظام حکمرانی آب ناکارآمد در ایران انسجام ملی ایرانیان را نشانه رفته است؛ نگذاریم رئیس‌جمهور، نمایندگان مجلس، وزرا و ... برای حفظ محبوبیت خود در کوتاه مدت با وعده طرح‌های انتقال آب بر نقصان‌های این نظام حکمرانی و البته خطاهای مدیریتی خود سرپوش بگذارند.

⚠️ این متن را اگر می‌پسندید برای دیگران هم ارسال کنید.
@governancesystems
✳️اقتصاد سیاسی هجوم ✳️
توضیح: گزیده سخنرانی محسن رنانی به تاریخ 28 آذر ماه 1397 در مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری
@governancesystems
بزرگترین اشتباه نظام کارشناسی کشور آن است که تلاش می کند به نظام سیاسی نشان دهد که چگونه می تواند خود را با تحریم تطبیق دهد، در حالی که باید تمام تلاش نظام کارشناسی بر این باشد که به نظام سیاسی نشان دهد که چگونه باید از تحریم خارج شود. این به آن معناست که نظام کارشناسی در همان زمینی بازی می کند که توسط مقامات سیاسی طراحی شده است.
ابزار های اقتصاد کلان تنها در شرایطی که عقلانیت بازیگران کلیدی کار کند موثر است در شرایط عدم اطمینان دیگر اصول اقتصاد کلان جواب نمی دهد.
علم اقتصاد در جامعه ای کاربرد دارد که توزیع روانی آن نرمال باشد.
تنها نسخه اطمینان بخش در شرایط کنونی آن است که جامعه را از فاز رفتارهای روان شناختی جدا کنیم. برای خارج شدن از این فاز باید به جامعه اعتماد تزریق کرد و تزریق اعتماد در شرایط کنونی تنها از طریق پارادایم شیفت ممکن است.
آزاد سازی حجاب، اعلام عفو عمومی، پذیرش درخواست برای مذاکره از مصادیق پارادایم شیفت است.
چون اقتصاد وارد فاز بی افقی شده است ابزار های مرسوم اقتصاد کلان از کار افتاده است.
مدیریت بحران نیازمند خارج شدن از فاز بی افقی است.
مذاکره با آمریکا می تواند نوعی افق کاذب ایجاد کند. حتی اگر نخواهیم واقعاً مذاکره کنیم باید ژست مذاکره بگیریم.
تنها جوامع مدرن قدرت عقب نشینی و گفتگو دارند.
جامعه روشنفکری باید این را جا بیاندازد که عقب نشینی نظام سیاسی به معنای شکست نیست.
پارادایم شیفت به دو عامل باورپذیری و اقتدار نیاز دارد که اگر نبود پارادایم شیفت از سوی جامعه باور نمی شود.
خاتمی و روحانی فرصت پارادایم شیفت را از دست داده اند چون در شرایط موجود دیگر نه اقتدار دارند و نه باورپذیرند؛ اما نظام سیاسی هنوز برای پارادایم شیفت فرصت دارد.
موضع استراتژیک ما با اسرائیل تعیین کننده موضع نهایی غرب در برابر ماست که فعلاً در پستوخانه نظام جمع بندی ای در این زمینه نداریم.

⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems
✳️ یلدا شادباش✳️
@governancesystems

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
می خواری و مستی ره و رسم دگری داشت 

پیمانه نمی داد به پیمان شکنان باز
ساقی اگر از حالت مجلس خبری داشت

بیدادگری شیوه مرضیه نمی شد
این شهر اگر دادرس و دادگری داشت

یک لحظه بر این بام بلاخیز نمی ماند
مرغ دل غم دیده اگر بال و پری داشت

در معرکه عشق که پیکار حیات است
مغلوب ٬ حریفی که بجز سر سپری داشت

سرمد، سر پیمانه نبود این همه غوغا
میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت
(صادق سرمد)

@governancesystems
✳️ستاد احیا، یار یا بار زاینده‌رود ✳️
🖌 ( سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
توضیح: این یادداشت در روزنامه شرق به تاریخ 3 دی‌ماه 1397 منتشر شده است.
@governancesystems

پیرو درخواست نمایندگان اصفهان به رییس‌جمهور مبنی بر ایجاد ستاد احیای رودخانه زاینده‌رود، حسن روحانی به معاون اول خود دستور بررسی این درخواست را داده است و به احتمال فراوان چنین ستادی ایجاد خواهد شد؛ اما برای آنکه این ستاد یار زاینده‌رود باشد و نه بار آن باید نکاتی در نظر گرفته شود که در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
1️⃣ در صورتی که قرار بر این باشد که ستادی همانند ستاد احیای دریاچه ارومیه برای احیای رودخانه زاینده‌رود تشکیل شود از آن رو که علیرغم صرف هزینه هایی قابل توجه تردیدهایی جدی در ارتباط با موفقیت ستاد احیای دریاچه ارومیه وجود دارد، که می توان آن را نشانه‌ای از وجود نواقصی جدی در طراحی ساختار این ستاد دانست، تشکیل ستادی مشابه برای احیای رودخانه زاینده‌رود باید مبتنی بر یک آسیب‌شناسی ساختاری دقیق از ستاد احیای دریاچه ارومیه باشد؛ تا از تکرار اشتباهات در طراحی ساختار ستاد احیای رودخانه زاینده‌رود پرهیز شود.
2️⃣ احیای زاینده‌رود بدون طراحی و پیاده سازی سیستم تطبیقی حکمرانی آب در این حوضه میسر نیست؛ امری که تا کنون مغفول بوده و اصلی‌ترین علت ناپایداری حوضه و حرکت آن به سمت ناپایداری‌های اجتماعی و سیاسی -امنیتی بیشتر در آینده است. بر این اساس اگر بناست ستادی برای احیای زاینده‌رود ایجاد شود باید طراحی این سیستم را در اولویت کاری خود قرار دهد. طراحی این نظام نیز نیازمند مشارکت تمامی ذی‌نفعان و متخصصینی از رشته‌های مختلف جامعه‌شناسی، علوم سیاسی، اقتصاد، محیط‌زیست و آب است که حذف هر یک از آنها یا اولویت بخشی بدون استدلال به هر یک می‌تواند طراحی نهایی این نظام و احیای رودخانه زاینده‌رود را با شکست روبرو نماید.
3️⃣ بررسی‌ های تاریخی انجام شده نشان دهنده آن است که طرح‌های انتقال و مدیریت منابع آب در حوضه زاینده‌رود از قبیل تونل‌های کوهرنگ یک، دو، چشمه لنگان و سد زاینده‌رود نه تنها مشکل دیرین کم آبی در حوضه را برطرف نکرده بلکه بواسطه عدم توجه به عوامل اصلی موثر بر افزایش شکاف بین منابع و مصارف آبی حوضه و ایجاد توهم فراوانی آب، بر شدت این شکاف، وابستگی زاینده‌رود به حوضه های مجاور و ناپایداری‌های آن افزوده است. بر این اساس بر خلاف تصور رایج که با طرح‌های انتقال آب مساله زاینده‌رود حل می‌شود، حرکت معکوس در این زمینه طی یک بازه زمانی مشخص و کاهش و قطع وابستگی حوضه به حوضه کارون و کاهش و قطع وابستگی سایر حوضه های آبریز به این حوضه راهگشا خواهد بود.
4️⃣ حل مساله زاینده‌رود در گرو اولویت بخشی به محیط زیست و تامین حق آبه مورد نیاز تالاب گاوخونی است؛ که نظام نوین حکمرانی آب در حوضه باید آن را به عنوان یکی از اصول اساسی خود به رسمیت شناخته و طی یک بازه زمانی معین محقق نماید.
5️⃣ با توجه به آنکه دولت ها در 5 دهه گذشته بیش از 3 برابر توان آبی حوضه در آن آب تخصیص داده اند مساله دیگری که باید تکلیف آن در ارتباط با زاینده‌رود مشخص شود تعیین اولویت حق هر یک از ذی نفعان در ارتباط با منابع آبی حوضه است. به نظر می‌رسد اولویت بخشی به ذی نفعان در ارتباط با منابع آبی بر اساس حق تقدم تاریخی تا رسیدن به توان آبی حوضه، قابل دفاع ترین موضع باشد که باید تکلیف آن در طراحی نظام حکمرانی نوین آب در زاینده‌رود مشخص شود.
6️⃣ رودخانه زاینده‌رود بخشی از یک سیستم جغرافیایی - سیاسی کلان تر است که احیای این رودخانه بدون توجه به روابط بین اجزای این سیستم کلان تر امکان پذیر نخواهد بود و هرگونه ستادی برای احیای این رودخانه برای آنکه در نهایت در دام طرح ها و پروژه های فانتزی و بی اثر نیافتد باید این واقعیت را در نظر داشته باشد.
به نظر می‌رسد تشکیل ستاد احیای رودخانه زاینده رود اگر با در نظر داشتن موارد فوق و البته نکات دیگری که می توان بر آن افزود صورت پذیرد یار زاینده‌رود و البته ایران خواهد بود و در غیر اینصورت بار زاینده‌رود.

⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems
✳️مقایسه های کودکانه صدا و سیما! ✳️
🖌 ( سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
@governancesystems

با برادرم برای مشورت در مورد موضوعی پزشکی با پزشک برای ساعت 8 شب قرار داشتیم. وارد اتاق انتظار مطب که شدیم، اتاق پر از جمعیت بود. دلیل شلوغی مطب را پرسیدیم، ظاهراً عمل پزشک طولانی شده بود و ساعت 10 شب به مطب می آمد، این یعنی احتمالاً ساعت 2 شب نوبت ما می شد.
در گوشه‌ای از اتاق به انتظار نشستیم، شبکه 2 صدا و سیما برنامه ای را پخش می کرد که از قضا موضوعی پزشکی داشت: مقایسه دستاوردهای پزشکی جمهوری اسلامی با دوران پهلوی.
اول اینکه همین موضوع را اگر واکاوی کنیم به معنای آن است که صدا و سیما نیز پذیرفته که مردم مرتب نظام های پیش و پس از انقلاب را با هم مقایسه می کنند و از قضا در این مقایسه ها ظاهرا اوضاع نظام پس از انقلاب چندان مناسب نیست و از این رو صدا و سیما ماموریت دارد به مردم ناآگاه اطلاع رسانی کند تا از خواب غفلت بیدار شوند و واقعیت را در یابند.
اما مهمتر از نکته فوق شاخص هایی بود که مقایسه بر اساس آن انجام می شد؛ شاخص هایی که از دیدن آنها هر مرغ پر کنده ای نیز به خنده می افتاد و درد کنده شدن پرهای خود را فراموش می کرد؛ بیمارانی که تن نازنین شان به ناز طبیب نیاز افتاده بود که جای خود داشتند.
⭕️ مرگ و میر نوزادان: پهلوی در سال 1356 اینقدر، جمهوری اسلامی در سال 1395 اینقدر
⭕️ مرگ و میر مادران: پهلوی در سال 1355 اینقدر، جمهوری اسلامی در سال 1396 اینقدر
⭕️ تعداد پزشکان کشور: پهلوی در سال 1356 اینقدر، جمهوری اسلامی در سال 1396 اینقدر از
⭕️تعداد دانشکده های پزشکی، تعداد چشم پزشک، ظرفیت بیمارستان: پهلوی در سال 1355 اینقدر، جمهوری اسلامی در سال 1396 اینقدر
⭕️ واردات دارو (که با این آخری در یادداشت بعدی مفصل کار دارم و خواهم گفت که ناکارآمدی نظام حکمرانی سلامت ایران در این زمینه با سلامت ایرانیان و بودجه کشور برای ارتقای این شاخص چه کارها کرده است و پس از آغاز تحریم ها چه کارها که نمی کند): پهلوی در سال 1355 اینقدر، جمهوری اسلامی در سال 1396 اینقدر
آقای صدا و سیما و البته مسئولین محترم کشور، اگر واقعاً نمی دانید که مقایسه وضعیت چنین شاخص هایی در نظام پهلویِ به تاریخ پیوسته در 40 سال پیش با وضعیت این شاخص ها در نظام سیاسی کنونی، مقایسه‌ای از اساس اشتباه است؛ که بدا به حال ایران و ایرانیان و اگر می دانید و مردم را چیز دیگری فرض کرده اید بدا به حال خودتان که تغییرات و رشد آگاهی ایجاد شده در جامعه ایرانی را درک نکرده اید و عدم درک این موضوع از سوی سیاست مدار و سیاست گذارِ عالی مرتبه تبعاتی بس خطرناک دارد.
اگر دوست دار مقایسه اید شاید بهترین راه، مقایسه وضعیت ایران در ارتباط با کشورهای هم رده دیروز و جلو افتاده امروز با شاخص هایی مناسب باشد، ایرانیان نیز از چنین مقایسه‌ای استقبال خواهند کرد چرا که این مقایسه آغاز آگاهی نسبت به علت اصلی چرایی پیدایش وضعیت کنونی و راه برون رفت از آن است.
چندی پیش با چنین دغدغه هایی به همراه تنی چند از دوستان گزارشی را با عنوان "پایداری ملی و سیستم های حکمرانی" منتشر کردیم، اگر دوست دار آگاهی از مختصات وضعیت کنونی ایران و علت ریشه ای موثر بر پیدایش این وضعیت هستید می توانید آن را از طریق لینک زیر مطالعه کرده و اگر نقد و نظری داشتید برایمان ارسال کنید تا در ویرایش های بعدی اعمال شود.
https://news.1rj.ru/str/governancesystems/179
راستی اگر می‌خواهید بدانید آخر داستان مطب پزشک چه شد، عطای دیدار او را به لقای او بخشیدیم.

⚠️ برای دریافت تحلیل‌هایی در زمینه سیستم‌های حکمرانی به کانال زیر بپیوندید:
@governancesystems