ایران‌نامه – Telegram
ایران‌نامه
1.6K subscribers
58 photos
70 videos
8 files
376 links
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعه‌شناسی هستم. ایران‌نامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
Download Telegram
✳️وضعیت پایداری و حکمرانی در پایتخت انرژی ایران ✳️
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
https://b2n.ir/793075
اگر تا اواخر دهه 70 نام عسلویه برای بخش قابل توجهی از مردم ایران ناشناخته بود اما در سال‌های بعد بواسطه استقرار گسترده صنایع نفت و گاز در این منطقه و تبدیل شدن آن به منطقه‌ای استراتژیک برای ایران، امروزه عسلویه تبدیل به نامی آشنا برای بخش قابل توجهی از مردم ایران شده است و به درستی آن را پایتخت انرژی ایران نامیده‌اند.
بهمن و اسفند ماه سال گذشته در قالب پروژه‌ای مطالعاتی فرصتی فراهم شد تا با جمعی از دوستان (جلال چقازردی، سجاد کریم‌زاده، علی بیغش، نسترن رفیعی، میثم ملکشاه و محمد فکری) وضعیت این منطقه را در ابعاد گوناگون اجتماعی، محیط‌زیستی، اقتصادی، زیرساخت‌ها و منابع انسانی و حکمرانی جهت توصیف، تبیین و رسیدن به پیشنهادهایی مشخص برای بهبود وضعیت منطقه مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم.
این گزارش اکنون آماده است و توسط مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری با عنوان کلی «وضعیت پایداری و حکمرانی در پایتخت انرژی ایران» و در قالب 4 مجلد جداگانه احتمالا در دو ورژن عمومی و محرمانه (بواسطه محرمانه بودن برخی مطالب موجود در گزارش) منتشر خواهد شد.
جلد نخست این گزارش به کوشش جلال چقازردی وضعیت پایداری اجتماعی را در منطقه ویژه اقتصادی پارس مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. جلد دوم گزارش با تلاش نسترن رفیعی به توصیف و تبیین وضعیت پایداری محیط‌زیستی و سلامت در منطقه پرداخته و راهکارهایی را برای بهبود این وضعیت ناگوار ارائه داده است. در جلد سوم گزارش سه مبحث زیرساخت‌ها به کوشش سجاد کریم‌زاده، منابع انسانی به کوشش علی بیغش و اقتصادی با تلاش محمد فکری مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در جلد چهارم گزارش نیز میثم ملکشاه به توصیف وضعیت حکمرانی در منطقه ویژه اقتصادی پارس پرداخته است.
در نهایت در بخش جمع‌بندی گزارش با بهره‌گیری از چارچوب مفهومی و نظری پایداری و سامانه‌های حکمرانی (برای آشنایی با این چارچوب مفهومی و نظری بنگرید به https://news.1rj.ru/str/SIAGS/236) نشان داده شده است که چگونه ضعف در زمینه حکمرانی و نواقص موجود در زمینه طراحی سامانه حکمرانی مستقر، این منطقه استراتژیک را در خطر قرار گرفتن در وضعیت «شکستِ پایداری» قرار داده است.
بخش‌هایی از چکیده مدیریتی جلد اول این گزارش را می‌توانید با کلیک بر روی اینستنت ویو مطالعه کنید.
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنگامی که مادر و پدر داغدار را به جای دلجویی بازداشت می‌کنند
هنگامی که به جای دلجویی از مردم در خیابان ها نمایش وحشت می‌دهند
تنها باید به این سروده شاملو پناه برد:
... فغان! که سرگذشتِ ما
سرودِ بی‌اعتقادِ سربازانِ تو بود
که از فتحِ قلعه‌ی روسپیان
بازمی‌آمدند.
باش تا نفرینِ دوزخ از تو چه سازد،
که مادرانِ سیاه‌پوش
داغدارانِ زیباترین فرزندانِ آفتاب و باد
هنوز از سجاده‌ها
سر برنگرفته‌اند!
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️ ناشنوایی سیستماتیک سامانه سیاسی در ایران ✳️
بخش دوم: ناتوانی در شنیدن پیشنهادها برای کاهش تبعات بحران ناشی از اجرای طرح افزایش قیمت بنزین
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
https://b2n.ir/613214
در بخش نخست این مطلب ( بنگرید به https://news.1rj.ru/str/SIAGS/286) بیان شد که یکی از آسیب‌های اساسی وارد بر سامانه سیاسی در ایران «ناشنوایی سیستماتیک» است؛ حالتی که در آن بواسطه نقص در طراحی سامانه، برخی داده‌ها، اطلاعات، تحلیل‌ها و توصیه‌ها اصولاً شنیده نمی‌شود که بخواهد در مرحله تصمیم‌گیری به کار بسته شود. می‌توان مثال‌های بسیاری را در چند دهه گذشته برای نشان دادن این نقص سیستمی برشمرد که به‌روزترین آن موضوع افزایش قیمت بنزین است.
در بخش نخست این متن به محتوای نامه‌هایی اشاره شد که پیش از اجرایی شدن طرح بر عدم مناسب بودن شرایط اجتماعی برای اجرای چنین طرحی تاکید داشت.
هنگامی که سامانه‌ای سیاسی گرفتار آسیب «ناشنوایی سیستماتیک» باشد پس از عملی کردن یک اقدام نامناسب در زمانی نامناسب پس از انجام آن اقدام نیز توصیه‌های لازم برای کاهش یا تخفیف بحران‌های ناشی از انجام یک اقدام نادرست را نخواهد شنید و بحرانی در دل بحرانی دیگر می‌آفریند.
متن زیر تنها نمونه‌ای از نامه‌ها، سخنان و پیشنهادهایی است که پس از اجرای طرح افزایش قیمت بنزین ارائه شد اما بازهم بواسطه ناشنوایی سیستماتیک سامانه سیاسی توجهی به آن نشد. ویرایش اول این نامه در 25 آبان ماه و ویرایش دوم آن در 29 آبان ماه به سیاست‌مداران ارائه شده است.
⭕️ برای مطالعه نامه بر روی اینستنت ویو کلیک کنید
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
Forwarded from اتچ بات
✳️جایگاه کامیابیِ ایران و واقعیتی که انکار می‌شود✳️
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS
موسسه لگاتوم نتایج سنجش شاخص کامیابی در سال 2019 را منتشر کرد؛ در این رتبه‌بندی، ایران از بین 163 کشور مورد بررسی در جایگاه 119 قرار گرفته است (بنگرید به https://www.prosperity.com/rankings).
اگر در پی کسب فهمی نسبی از وضعیت پایداری ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان هستیم این مجموعه شاخص یکی از مناسب‌ترین شاخص‌ها برای این منظور است؛ بویژه آنکه سایت موسسه لگاتوم امکانات مناسبی را برای مقایسه و ترسیم نمودارهای گوناگون در دسترس مخاطب قرار می‌دهد.
امیدوارم روزی فرا رسد که ما در ایران سامانه‌ای با چنین کیفیتی برای سنجش وضعیت پایداری ایران و استان‌های مختلف آن داشته باشیم.
گرچه می‌توان به درستی به نحوه سنجش برخی شاخص‌ها و اعتبار آنها ایرادهایی را وارد کرد اما به نظرم شرایط کنونی ایران در حوزه‌های اصلی اجتماعی، اقتصادی و محیط‌زیستی گویاتر از آن است که بخواهیم بر سر چند پله رشد یا نزول در رتبه‌بندی کلی مجادله کنیم؛ بماند که از قضا تصور می‌کنم در برخی شاخص‌های اقتصادی و اجتماعی وضعیت کنونی ایران بدتر از آن چیزی است که در این مجموعه شاخص به تصویر کشیده شده است.
با دیدن جایگاه ایران در شاخص کامیابی هر ایرانی باید یک پرسش بنیادین را از خود بپرسد و آن این است که:
⭕️ چرا ایران علیرغم برخورداری از منابع قابل توجه در چنین جایگاه نازلی قرار گرفته است؟
پاسخ به این پرسش مقدمه لازم برای هرگونه کنشی جهت بهبود وضعیت ایران است.
در سال 1397 به همراه جمعی از دوستان ضمن ارائه تعریفی از مفهوم پایداری ملّی و ارائه شاخص‌هایی برای سنجش وضعیت پایداری ایران در ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی گزارشی از وضعیت ایران در شاخص کامیابی موسسه لگاتوم در سال 2017 ارائه نمودیم و تلاش کردیم تا به پرسش بنیادین فوق در حد امکان و توان خویش پاسخ دهیم؛ نتیجه این کوشش کتابچه پیوست شد که ویرایش دوم آن نیز در دست تهیه است. کتابچه‌ای که برخی سیاست‌مداران را خوش نیامد و به عادت همیشگی به جای خودشکنی آیینه شکستند، فارغ از آنکه بی‌توجهی به واقعیت‌های منعکس شده در آیینه تنها سبب می‌شود که چند صباحی بعد واقعیت انکار شده سهمگین‌تر از گذشته پیش‌روی ما قرار گیرد.
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
توضیح: این متن در 29 خرداد 1398 در همین کانال منتشر شد. وقوع یا عدم وقوع جنگ ها از نظر جامعه شناختی تابع متغیرها و عواملی است که اگر در کنار هم قرار گیرند کنشگران به سختی توان گریز از آن را خواهند داشت. نظام سیاسی کنونی در ایران و ایالات متحده آمریکا مدت هاست که در مسیر جنگ قرار گرفته‌اند؛ ترور سردار سلیمانی نقطه‌ی عطفی در این ماجراست.
✳️صدای طبل‌های جنگ به گوش می‌رسد! ✳️
✍️ سجاد فتاحی- جامعه‌شناس
t.me/SIAGS
این روزها پرسشی ذهن بسیاری از ایرانیان و البته تمامی آنانی که بنا به دلایل گوناگون به ایران می‌اندیشند را به خود مشغول کرده است، پرسشی که به نظرم پاسخ اشتباه به آن در ماه‌های گذشته از سوی سیاست‌مداران ایرانی آنها را به مسیری وارد کرد که اگر نگوییم بازگشت از آن غیر ممکن اما به دشواری امکان‌پذیر است. آن پرسش تکرارشونده این است:
آیا بین ایران و آمریکا جنگ خواهد شد؟
در فضای اجتماعی و سیاسی به دلیل پیچیدگی‌های موجود در این فضا نمی‌توان به هیچ پرسشی پاسخی قطعی داد اما می‌توان با توجه به روند پیموده شده و عوامل و شرایط موثر بر وقوع یک رخداد وقوع آن را پیش‌بینی کرد؛ بر این اساس با توجه به گزاره‌های زیر به نظرم مسیر کنونی مسیری است که اگر تغییری در آن ایجاد نشود به احتمالِ فراوان پایان آن جنگ است. اینکه این جنگ در چه سطحی بوده و چه ابعادی می‌یابد بدلیل آنکه با وقوع آن از مرز پیچیدگی به آشوب گام می‌گذاریم پیش‌بینی‌ناپذیر است.
⭕️ گزاره نخست آن است که
ترامپ برای پیروزی قطعی در انتخابات دور بعد به تعیین تکلیف مساله ایران نیاز دارد و به میزان زیادی سرنوشت پیروزی یا شکست خود را در عرصه سیاست خارجی به این موضوع پیوند زده است. تعیین تکلیف این موضوع نیز تنها از دو طریق ممکن است یا مذاکره یا جنگ.
⭕️ گزاره دوم آن است که
نظام سیاسی در ایران با تصمیم خود مبنی بر کاهش تعهدات در برجام که طبیعتا یا به خروج از آن یا توقفی مضحک در مرزهای برجام منتهی خواهد شد نه تنها کمکی به خود نکرده بلکه به ترامپ کمک کرده است که مساله ایران هرچه سریعتر تعیین تکلیف شود. بر این اساس با این تصمیمِ ایران سرعت گذر زمان برای رسیدن به مرحله نهایی تعیین تکلیف مساله ایران افزایش یافته است. اگر تا پیش از این تصمیم، امیدی بود که بتوان تا رسیدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زمان خرید با این تصمیم این امید نیز کمرنگ شده است.
⭕️ گزاره سوم آن است که
منافع رقبای سیاسی دولت حسن روحانی و اصلاح‌طلبان با عدم مذاکره و حل مساله رابطه ایران با آمریکا دست کم در شرایط استقرار این دولت پیوند خورده است؛ مذاکره و حل مساله ایران بواسطه اثر قابل توجهی که دست‌کم در کوتاه مدت بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور برجا می‌گذارد بردی بزرگ برای حسن روحانی و اصلاح‌طلبان است؛ از این رو منافع رقبای سیاسی دولت با عدم مذاکره پیوند خورده است و در عرصه واقعی نیز به نظر نمی‌رسد دولت توانی برای تغییر تصمیم آنها داشته باشد. این موضوع زمانی سخت‌تر می‌شود که اخیرا بلند پایه‌ترین مقام نظام نیز موضوع مذاکره را در دوره ترامپ منتفی دانسته‌ است.
حال گزاره‌های فوق را که در کنار هم می‌گذاریم. نتیجه پاسخ پرسش مشخص می‌شود:
از آنرو که ترامپ برای افزایش شانس خود جهت پیروزی در انتخابات آینده به حل مساله ایران نیاز دارد و از آنرو که احتمال وقوع گزینه مذاکره در شرایط استقرار دولت حسن روحانی بسیار کم است؛ چینش ساختار منافع به گونه‌ای است که بازیگران حتی اگر خود ندانند به سوی جنگ رانده می‌شوند و تصمیم ایران مبنی بر کاهش تدریجی تعهدات خود در برجام سرعت این فرایند را افزایش داده است.
آیا می‌توان از جنگ جلوگیری کرد؟
با توجه به گزاره‌های طرح شده به نظرم این پرسش یک پاسخ دارد: بله به شرط کناره‌گیری یا برکناری دولت حسن روحانی و مذاکره با آمریکا.
قربانی کردن حسن روحانی و دولت او برای جلوگیری از ورود نظام سیاسی به جنگ، وسوسه بزرگی است که بر شدت آن هرچه پیشتر برویم افزوده می‌شود بویژه آنکه شرایط نامناسب اقتصادی کشور در ماه‌های آینده و بازیگری نامناسب حسن روحانی در سیاست داخلی شرایط را برای تحقق این شرط بیش از پیش فراهم کرده است.
در جهان پیچیده کنونی هیچ چیز قطعی نیست اما در کنار هم قرار دادن گزاره‌های فوق بیانگر آن است که:
صدای طبل‌های جنگ بیش از هر زمان دیگری به گوش می‌رسد.

⭕️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️پویا و قاسم فرزند کَسی هستند! ✳️

✍️ سجاد فتاحی- جامعه‌شناس
t.me/SIAGS
یکی از آخرین جملات پویا بختیاری از کشته‌شدگان اعتراض‌های آبان‌ماه 98 این جمله بود: «من هم پسر کَسی هستم».
به نظرم یکی از ارزشمندترین دارایی‌های یک انسان در این جهان، جان اوست و کسی که حاضر باشد برای آرمانی یا عقیده‌ای جان خود را در معرض خطر قرار دهد جدا از آنکه آن آرمان و عقیده چه باشد انسانی قابل احترام است. چنین انسان‌هایی اگر در خدمت منافع ملّی قرار گیرند بزرگترین سرمایه‌های انسانی کشورها خواهند بود.
از این منظر ریخته شدن خون افرادی چون پویا بختیاری در اعتراض‌های آبان‌ماه و سپهبد قاسم سلیمانی در واقعه اخیر ضربه‌ای قابل توجه به یکی از مهمترین منابع سرزمینی ما یعنی منبع انسانی است.
اما به نظرم باید از لایه سطحی موضوع که می‌تواند مورد بهره‌برداری‌های سیاسی گوناگون قرار گیرد و اکنون می‌بینیم که قرار گرفته است گذر کرد و یک پرسش بنیادین را پاسخ گفت و آن پرسش بنیادین این است:
⭕️ عامل اصلی و ریشه‌ای از بین رفتن منابع گوناگون ایران‌زمین و از جمله منابع انسانی آن چیست؟
هر عاملی برای آنکه ذهن ما را از پاسخ‌گویی به این پرسش‌ بنیادین منحرف سازد عاملی انحرافی است و در صدد است که از خون پویا برای شستن خون قاسم یا از خون قاسم برای شستن و از یاد رفتن خون پویا استفاده کند؛ مراقب باشیم که ما در این بازی ویرانگر نیافتیم و به جای مِهر در این خاک نفرت نکاریم که آنگاه همه با هم بازنده خواهیم بود.
مراقب باشیم که عامل اصلی، در پس پرده، به بهانه خون پویا یا قاسم ما را به دو دسته متخاصم و در مقابل یکدیگر تبدیل نکند.
در این سرزمین چه شده است که ناکارآمدی سیاست داخلی خون پویا را در خیابان‌های همین سرزمین بر زمین می‌ریزد و ناکارآمدی سیاست خارجی خون قاسم سلیمانی را در بغداد. چرا سیاست داخلی و سیاست خارجی ما اینچنین ناکارآمد است؟
در این سرزمین چه شده است که گروهی از ایرانیان برای بر زمین ریخته شدن خون پویا هلهله و شادی می‌کنند و گروهی دیگر از ایرانیان برای بر زمین ریخته شدن خون قاسم.
آیا نمی‌شد خون این دو بر زمین نمی‌ریخت و هر دو با زنده بودنشان در خدمت کاهش رنج‌های مردم ایران‌زمین و تعالی این سرزمین قرار می‌گرفتند؟ به گمانم اگر تا امروز نشده است اما فردا خواهد شد به شرط آنکه خون پویا یا قاسم، توجیحی برای ناکارآمدی‌ها و ضعف‌ها نشود و ذهن ما را از توجه به عامل اصلی پیدایش شرایط کنونی منحرف نسازد.
پویا و قاسم فرزند کَسی هستند و آن کَس ایران است. در غم ایران شادمانی نکنیم که نفرت زاده می‌شود و تنها به این پرسش بیاندیشیم:
ایران را چه شده است که خون فرزندانش به بهانه‌های گوناگون اینچنین بر زمین می‌ریزد؟
⭕️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️رویایِ ملّی صلح✳️

https://news.1rj.ru/str/royayemelli
 برای ما ایرانیان که سرزمین‌‌مان در طول تاریخ چهار راه حوادث بوده است و جنگ‌ها و خشونت‌های بسیاری را دیده‌ایم، صلح یکی از مهمترین عناصر رویای ملی است.

ایرانِ امروز برای تحقق این رویای دیرین بیش از هر زمان دیگری به خشونت‌پرهیزی نیاز دارد.

گاندی درست می‌گفت:

«ضربه در برابر ضربه و چشم در برابر چشم دنیا را کور می‌سازد».

ایران‌زمین بیش از هر زمان دیگری به ائتلافی برای صلح نیازمند است نه ائتلافی برای انتقام و جنگ.

تن تب‌دار ایران از جنگ‌افروزی سیاست‌مدارانی که رویاهای ملی ما را بر باد داده‌اند و نگذاشته‌اند ایران به جایگاه شایسته خود در تاریخ دست یابد خسته‌ است.

باور کنیم که دوگانه حمایت از سیاست‌مداران داخلی یا حمایت از سیاست‌مداران خارجی که ترویج خشونت می‌کنند دوگانه‌ای اشتباه است و ایران به جریان سوم ایران‌گرایی نیاز دارد که در پی تحقق رویای ملی صلح باشد؛ رویایی که بی‌گمان از مسیر خشونت محقق نخواهد شد.   

باور کنیم که باوجود پرگویی و پرصدایی خشونت‌گرایان، ما که در خیال خود رویای ملی صلح را می‌پرورانیم پرشمارتر و تواناتریم. کافی است که بخواهیم صدایمان عالم‌گیر شود.

#جریان_سوم_ایرانگرا
#رویای_ملی_صلح
#راهبرد_نوروز
⭕️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید تا آفریده شود.
⭕️ برای آفرینش رویای ملی ایرانیان به کانال زیر بپیوندید:
@royayemelli
✳️پایداری ایران، پایداری نظام و اندوه برآمده از ترور سپهبد ✳️
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS

ایران برای نظام سیاسی کنونی همواره منبعی برای ارتزاق در جهت اقدامات و منافعی بوده است که در بسیاری موارد نسبتی با منافع ملی نداشته است.

ایران و سرنوشت آن در محاسبات این نظام همواره متغیری دست چندم بوده است.

نمی‌دانم در شرایط کنونی منافع نظام جمهوری اسلامی در جنگ است یا خیر اما با قطعیت می‌توان گفت که منافع ایران و ایرانیان در جنگ نیست.

مراقب باشیم که در دام سیاست مداران جنگ افروز نیافتیم و از احساسات ما برای توجیه کنش های ویرانگرشان استفاده نکنند.

حتی اگر از حس تحقیر برآمده از ترور قاسم سلیمانی احساس اندوه می کنیم به این بیاندیشیم که نقش ما در شرایطی که در نهایت منجر به اقدام گستاخانه و توجیه ناپذیر آمریکا شد چه بود، اگر نقش سیاست ها و اقدامات ناکارآمد خود را نیز ببینیم این اندوه تبدیل به ابزاری برای ساختن هرچه بهتر آینده ایران خواهد شد نه ویرانگری آن.

⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️خطای انسانی! از کربلای 4 تا پرواز شماره 752✳️
سجاد فتاحی
t.me/SIAGS

پس از خواندن بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح در مورد سقوط هواپیمای اوکراینی بر اثر شلیک پدافند سپاه، ناخودآگاه به یاد خاطره‌ای از یکی از کهنه سربازان ارتش در دوره خدمت سربازی و تجربه تلخ ایران در عملیات کربلای 4 افتادم؛ عملیاتی که بواسطه اشتباهات غیر قابل قبول محاسباتی یا به قول آقایان خطاهای انسانی، هزاران نفر از فرزندان این سرزمین در آن به مسلخ رفتند.
کهنه سرباز داستان نقل می‌کرد که در روزهای جنگ، ارتش و فرماندهان آن، که آموزش‌ها و دوره‌های لازم را دیده بودند به گونه‌ای منطقی با موضوعات برخورد می‌کردند و مثلاً می‌دانستند که در جنگ تحت شرایطی باید عقب‌نشینی کرد؛ اگر عملیاتی لو رفت نباید آن را انجام داد؛ تحت چه شرایطی باید به هواپیمایی اجازه برخواستن داد و هزاران نکته باریک‌تر از مو که یک نظامی آموزش دیده با آن آشناست؛ اما فرماندهان سپاه که عموماً جوانانی بودند که آموزش‌های لازم برای حضور در چنین صحنه‌هایی را ندیده بودند در برخی موارد آنجا که باید دستور عقب‌نشینی می‌دادند نمی‌دادند؛ آنجا که باید از بیم لو رفتن یک عملیات فرمان لغو عملیات را می‌دادند نمی‌دادند؛ و با این اقدامات خود سبب افزایش قابل توجه تلفات نیروی انسانی ما می‌شدند.
هنوز آنقدر نگذشته است که فراموش کنیم که فرمانده جوان دیروز و سردار محسن رضایی امروز گفت عملیات کربلای 4 نه عملیاتی لو رفته که عملیات فریب بوده است و ندانست که با این سخن داغ تلفات انسانی شدید در این عملیات و مسئولیت خود را سنگین‌تر می‌کند.
امروز که بیانیه ستاد کل را در مورد خطای انسانی در هدف قرار دادن هواپیمای مسافرتی دیدم یاد تمامی این داستان‌ها و خطاهای انسانی افتادم؛ خطاهایی که اگر انسانی بود تبدیل به الگوهایی تکرار شونده در زندگی ما نمی‌شد و بر شمار مادران داغداری که هنوز سر از سجاده‌ها بر نگرفته‌اند نمی‌افزود.
اما تکرار این رخدادها در چند دهه گذشته و انکار آنها که اکنون به لطف رسانه ناممکن شده است بیانگر این واقعیت است که این خطایی انسانی نیست و ناشی از معماری پر ایراد نظام سیاسی است.
زمانی که یک نظام سیاسی نهادهای نظامی خود را دوپاره می‌کند (ارتش و سپاه) کارآمدی سیستم دفاعی کشور را کاهش می‌دهد؛ زمانی که یک نظام سیاسی مسئولیت حراست از امنیت کشور را به دو نهاد می‌سپارد مرتکب خطایی غیر قابل قبول در عرصه نظامی شده‌ است؛ زمانی که یک نظام سیاسی به بهانه‌هایی که مرغ پرکنده را به خنده وامی‌دارد پدافند کشور را دوپاره می‌کند و بخشی را به ارتش و بخشی را به سپاه می‌سپارد در نقطه شروع رقم زدن اشتباهی است که یکی از نتایج فاجعه‌بارش هدف قرار گرفتن پرواز شماره 752 است!
بزرگترین دروغ طرح شده در این فاجعه که مکرر از سوی مسئولین تکرار می‌شود و نباید باور کرد این است که این خطا، خطایی انسانی بوده است؛
نه آقایان، این خطا، دارای ریشه‌های عمیق ساختاری و سیستمی است و دهه‌هاست که ادامه دارد.
ندیدن ریشه‌های ساختاری چنین خطاهایی و صرفاً برخورد با کنشگران انسانی که در آخرین حلقه این اشتباه هستند، که آن هم در چند دهه گذشته منحصر به مقام‌های دون‌پایه بوده است، تنها برای تبرئه یک سیستم ناکارآمد است و نتیجه آن تکرار مکرر فجایعی اینچنین در تاریخ یک سرزمین است.

⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
۲۳ دی ماه زادروز محمد علی جمالزاده نویسنده نامدار ایرانی است. او در بخشی از کتاب آزادی و حیثیت انسانی خود چنین می‌نویسد:
«آزادی، يعنی نبودن غل و زنجير و عدم رادع و مانع و جبر و تحميل، يعنی اسير نبودن و زندانی نشدن _ آزادی به معنای امنيت داشتن پس از ابراز عقايد و انديشه‌هاست. اگر مردم از گفتن حقايق طفره روند و عقايد و انديشه‌های خود را در قلب و دل خود پنهان نگه دارند و از حکومتيان (زمان خودشان) و ديگر مردمان بترسند و احساس ناامنی کنند، يقينا در چنين جامعه‌ای آزادی نيست، جامعه‌ای که گروه تفتيش عقايد دارد (مثل پاپ‌های قرون وسطي در اروپا که دستگاه انگزاسيون ساخته و مفتشان را براي بررسی عقايد و انديشه‌های مردم به همه جا می فرستادند) و آن گروه «وحشت و اضطراب» ايجاد کرده است، مسلما در چنين جامعه‌ای نمی توان ادعای «آزادی» کرد. در نظامی که «دستگاه‌های سانسور و منع» وجود دارد، و شهروندان در گفتن و نوشتن و هنرآفرينی و غيره آزاد نيستند، چگونه می توان احساس «آزادی» کرد. زمانی که «قدرت تفکر و انديشيدن و تعقل» از قومی گرفته شده و خط قرمزهای زياد و نامعلومي کشيده شود، ديگر شکی در «ذبح شدن آزادی» نمی ماند، حتی جايی که فقر و گرسنگی و بينوايی بيداد می کند و مردم گرفتار روزمرگی شده‌اند، «آزادی» مفهومی ندارد.»
یادش گرامی و رویاهایش برای ایران زمین محقق باد.
#محمد_علی_جمالزاده
#رویای_آزادی
https://www.instagram.com/p/B7P4FVMnUcD/?igshid=1l3m72d0mvzq2
✳️آری! صدای پای انقلاب می‌آید ✳️
(تحلیلی درباره ورود ایران به وضعیت انقلابی)
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS

وضعیت انقلابی در یک کشور شرایطی است که در آن از یک سو درصد قابل توجهی از مردم دست‌یابی به رویاها و آرزوهای خود را در چارچوب حفظ نظم سیاسی کنونی امکان‌پذیر ندانند و از سوی دیگر پروژه اصلاح ساخت سیاسی نیز به دلایل گوناگون امکان‌ناپذیر بوده و تلاش‌ها برای آن با شکست مواجه شده باشد.

در چنین شرایطی نیروها و جریان‌های سیاسی کشور، علیرغم تکثرهای درونی، رفته رفته در دو قطب جای‌ می‌گیرند: یک قطب، حامیان حفظ ساختار سیاسی و قطبی دیگر مخالفان ساخت کنونی و حامیان تغییر آن؛ که البته نمی‌توان تکثرهای درونی این دو قطب را نادیده گرفت، اما اصلی جامعه‌شناختی وجود دارد که سبب وحدت درونی هر یک از این دو قطب می‌شود و آن اصل این است: وجود رقیب مشترک تضادهای درونی را به حالت تعلیق در می‌آورد.

روند تغییر و تحولات ارزش‌ها و نگرش‌های جامعه ایرانی از یک سو و ناکارآمدی‌های ساختاری سامانه سیاسی کنونی از سوی دیگر (که با برآمدن بحران‌های انباشته شده در چند دهه گذشته بیش از پیش خود را نشان می‌دهد) بیانگر آن است که جمعیت خواهان تغییر ساخت سیاسی که پاسخ‌گویی به نیازهای خود را در چارچوب این ساخت امکان‌پذیر نمی‌دانند هر چه پیشتر می‌رویم افزایش خواهد یافت و سپاه انقلاب تقویت خواهد شد.

ماکس وبر جامعه‌شناس شهیر آلمانی جمله‌ای دارد که وصف شرایط کنونی ایران است، مضمون این جمله آن است که: بدترین شرایط برای یک کشور زمانی است که طبقه حاکم در عین حال طبقه در حال زوال نیز باشند.
باید توجه داشت که مفهوم طبقه در نظام اندیشه‌ای وبر فراتر از طبقه اقتصادی است و تفاوت‌های فرهنگی را نیز شامل می‌شود. طبقه حاکم در ایران از آنرو که ایجاد اصلاحات اساسی ساختاری را به معنای زوال خود می‌داند جز در شرایطی که به نظر می‌رسد دیگر کار از کار گذشته است و اکثریت جامعه حاضر به مصالحه نیست و شنیدن صدای انقلاب دیگر فایده‌ای ندارد، تن به اصلاحات ساختاری اساسی که لازمه برون رفت از شرایط کنونی است نخواهد داد و این اندک امید موجود نسبت به انجام اصلاحات اساسی پیش از رسیدن به نقطه بی‌بازگشت را کمرنگ می‌کند. باید توجه داشته باشیم که میل به مصالحه در جوامع همانند سایر پدیده‌های اجتماعی زمانی دارد که اگر زمان آن گذشت مصالحه بین دو قطبِ تضاد اگر نگوییم غیر ممکن اما به دشواری امکان‌پذیر خواهد بود.

با در نظر داشتن مجموع نکات فوق و شرایط ایران باید گفت:
⭕️ حرکت جامعه ایرانی به سمت وضعیت انقلابی که با توجه به شاخص‌های اعتماد و سرمایه اجتماعی نهادی از آبان 96 آغاز شده بود و اولین تجلی آن در دی ماه 96 خود را نشان داد، با رخدادها و اعتراضات آبان 98 شدت گرفت و با ضربه‌ای قابل توجه به اعتماد به نظام سیاسی ناشی از رخداد هدف قرار گرفتن پرواز شماره 752 و اعتراضات متعاقب آن به شدت تسریع شد.
پاسخ به این پرسش که زمان وقوع انقلاب چه زمانی است؟ از آنرو که این پدیده اجتماعی- سیاسی در شرایطی رخ می‌دهد که جوامع از مرز پیچیدگی به آشوب گذر کرده‌اند به دشواری امکان‌پذیر است؛ در وضعیت انقلابی هر رخداد کوچک یا بزرگ، انقلاب را به مرحله نهایی می‌رساند.
این پرسش نیز که آیا لزوماً انقلاب به ایجاد وضعیتی بهتر در کشور منتهی خواهد شد یا خیر نیز پاسخی قطعی ندارد و به عملکرد جامعه در زمینه بنیان‌گذاری ساخت سیاسی بعدی وابسته است. بنیان‌گذاری ساختی سیاسی، ناکارآمدتر از ساخت کنونی، فاجعه آفرین است و بنیان‌گذاری ساختی سیاسی، کارآمدتر از ساخت کنونی رهایی‌بخش و امید آفرین.
وقوع یا عدم وقوع انقلاب‌ها با قدرت سرکوب نظام‌های سیاسی نیز رابطه دارد؛ این قدرت سرکوب برای ساخت سیاسی کنونی به دو دلیل به شدت کاهش یافته است و در ادامه کاهش خواهد یافت. نخست ایجاد تزلزل در اعتقاد و اعتماد برخی نیروهای ارزشی نسبت به ساختار سیاسی که ارزش‌های آنها را نقض کرده است و دیگری افزایش فشارهای اقتصادی بر بخش‌های دیگری از این نیروها، هم‌راستا با سایر بخش‌های جامعه، که در کوتاه و بلند مدت امیدی به برطرف شدن آنها نیست و بر اساس نظر کارشناسان هرچه پیشتر رویم بیشتر نیز خواهد شد.
با در نظر داشتن نکات فوق جدا از هر احساس مثبت یا منفی که نسبت به پدیده انقلاب داشته باشیم به نظر می‌رسد اکنون جامعه ایرانی به صورت کامل در وضعیت انقلابی قرار گرفته است و هرچه پیشتر رویم این وضعیت تعمیق خواهد شد.
بر این اساس در پاسخ به پرسش آنانی که می‌خواهند بدانند انقلابی در راه است یا خیر باید گفت:
آری! صدای پای انقلاب می‌آید.

#انقلاب
#جریان_سوم_ایرانگرا
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️داروهایی برای زندگی یا داروهایی برای مرگ  

✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه پایداری
t.me/SIAGS
سورنا ستاری معاون علمی و فناوری رئیس جمهور در مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس گفته است:
واردات انواع دارو تا 2 سال آینده به 200 میلیون دلار در سال کاهش می‌یابد و دیگر دارویی نخواهیم داشت که در سال بیشتر از 3 میلیون دلار برای واردات آن ارز خارج شود.

در ارتباط با سخنان ستاری چند پرسش وجود دارد:
⭕️ آیا به هنگام سخن گفتن از کالایی که با سلامت و زندگی مردم به صورت مستقیم ارتباط دارد تاکید بر صرفه جویی ارزی و عدم توجه به کیفیت کالای تولیدی در مقایسه با نمونه‌های خارجی رویکردی قابل دفاع است؟ غلبه این رویکرد در سیاست مداران و سیاستگذاران چه نسبتی با نگاه داشتن بیش از چهار دهه‌ای کشور در وضعیت اضطراری دارد؟

⭕️ داروهایی که در برخی موارد، پزشکان، مشابه ایرانی آن را فاقد کیفیت و اثرگذاری لازم می دانند (مانند برخی داروهای مرتبط با سرطان) و داروهایی که تردیدهایی جدی در کیفیت مناسب مواد اولیه‌ی وارداتی آن از سوی برخی شرکت های دارویی وجود دارد،
داروهایی برای زندگی است یا مرگ؟ و آیا خودکفایی در زمینه تولید این داروها مایه افتخار است؟

⭕️ خودکفایی در زمینه تولید این داروها به سود بیماران و نظام سلامت ایران است یا به سود برخی شرکت‌ها و افراد که تجارت مرگ می کنند؟

 زمان آن رسیده است که متخصصین حوزه سلامت و فساد، نسبت خودکفایی در تولید دارو با فساد در این زمینه را بررسی کنند، آنگاه شاید چندان جای افتخاری برای سرمستان خودکفایی در تولید دارو باقی نماند.

خودکفایی در هر حوزه‌ای هنگامی ستودنی است که تقویت کننده پایداری ملی باشد نه تضعیف کننده آن، خودکفاییِ تضعیف کننده پایداریِ ملی تنها به کار تبلیغات سیاسی می‌آید و اثرات مخرب آن به زودی آشکار خواهد شد.

ما پیشتر با شعار خودکفایی در کشاورزی، بخش قابل توجهی از منابع آب کشور را بر باد دادیم و گویا این بار نوبت بر باد دادن سلامت مردم با شعار خودکفایی در تولید داروست.

بر خلاف آنچه عموم می‌پندارند و سیاست مداران تبلیغ می‌کنند خودکفایی در هر زمینه‌ای لزوماً تامین کننده منافع ملی و مایه مباهات نیست و می‌تواند نتایج فاجعه‌باری در پی داشته باشد.

 ⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️باید از او سپاسگزار باشیم ✳️
t.me/SIAGS

علت ریشه‌ای ( root cause)، علتی است که نقشی اساسی در وقوع یک پدیده دارد، علتی که بدون توجه به آن یک وضعیت ناخوشایند بهبود نمی‌یابد.

سامانه‌های حکمرانی بر مبانی پارادایمی ای بنا می‌شوند که نقشی اساسی در طراحی و سیاستگذاری های آنها دارند، این مبانی پارادایمی می‌گوید چه چیزی مهم و چه چیزی شایسته توجه است (برای مطالعه بیشتر در این زمینه بنگرید به فصل چهارم کتاب پیوست این یادداشت https://news.1rj.ru/str/SIAGS/236)

در مدت اخیر هیچ کس شایسته‌تر از زینب ابوطالبی نمی‌توانست چنین آشکار مبانی پارادایمی بخش هایی قدرتمند و ثروتمند در سامانه حکمرانی ایران را پیش رویمان قرار دهد؛ مبانی ای که به منزله علتی ریشه‌ای نقشی اساسی در وضعیت کنونی ایران و زیست ناپذیر شدن آن برای بسیاری از ایرانیان دارد و بدون تغییر آن امیدی به حرکت های اصلاحی نیست.

او آنچه در خلوت و در درون پرده، نجواوار به یکدیگر می‌گویند با صدای بلند برای ما تکرار کرد.

از این بابت باید از او سپاسگزار باشیم.

 ⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_هفت

🎥 شب سوم - تحلیل فیلم سینمایی «روز صفر»

🔷 این برنامه از «نقد نو» به تحلیل فیلم روز صفر پرداخته است. #سجاد_فتاحی(تحلیلگر اجتماعی) میهمان این برنامه اینترنتی هستند و به همراه #میلاد_دخانچی و #کورش_علیانی به تحلیل این فیلم پرداخته‌اند.

🔷 برنامه اینترنتی «نقد نو» همزمان با برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، توسط سارمدیا منتشر می‌شود.

⭕️ دانلود اپیزود 7، با کیفیت دلخواه:

 www.aparat.com/v/m0MAX

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_هشت

🎥 شب سوم - تحلیل فیلم سینمایی «ابربارانش گرفته»

🔷 این برنامه از «نقد نو» به تحلیل فیلم ابربارانش گرفته پرداخته است. #سجاد_فتاحی(تحلیلگر اجتماعی) میهمان این برنامه اینترنتی هستند و به همراه #میلاد_دخانچی و #کورش_علیانی به تحلیل این فیلم پرداخته‌اند.

🔷 برنامه اینترنتی «نقد نو» همزمان با برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، توسط سارمدیا منتشر می‌شود.

⭕️ دانلود اپیزود 8، با کیفیت دلخواه:

 www.aparat.com/v/mFZ07

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_نهم

🎥 شب سوم - تحلیل فیلم سینمایی «آبادان یازده 60»

🔷 این برنامه از «نقد نو» به تحلیل فیلم آبادان یازده 60 پرداخته است. #سجاد_فتاحی(تحلیلگر اجتماعی) میهمان این برنامه اینترنتی هستند و به همراه #میلاد_دخانچی و #کورش_علیانی به تحلیل این فیلم پرداخته‌اند.

🔷 برنامه اینترنتی «نقد نو» همزمان با برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، توسط سارمدیا منتشر می‌شود.

⭕️ دانلود اپیزود 9، با کیفیت دلخواه:

 www.aparat.com/v/qxOV5

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_دوازدهم

شب پنجم - تحلیل فیلم سینمایی «مغز استخوان»

🔷 این برنامه از «#نقد_نو» به تحلیل فیلم مغز استخوان پرداخته است. دکتر #سجاد_فتاحی(تحلیلگر اجتماعی) میهمان این برنامه اینترنتی است و به همراه #میلاد_دخانچی و #کورش_علیانی به تحلیل این فیلم پرداخته‌اند.

🔷 برنامه اینترنتی «نقد نو» همزمان با برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، توسط سارمدیا منتشر می‌شود.

⭕️ دانلود اپیزود 12، با کیفیت دلخواه:

 www.aparat.com/v/oV6Ri

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
✳️خروج، روایتِ انقلابی که در راه است!✳️

✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS

فیلم خروجِ ابراهیم حاتمی‌کیا، از منظر اجتماعی و سیاسی به دلایل گوناگون یکی از قابل‌توجه‌ترین فیلم‌های به نمایش درآمده در سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر است:

⭕️ نخست آنکه این فیلم تصویری واقع‌گرایانه از انباشت نارضایتی در جامعه ایرانی ارائه نموده و نشان می‌دهد که بحران اعتماد و سرمایه اجتماعیِ نظام سیاسی به مراحلی رسیده است که مردمِ ناامید از ایجاد اصلاح و تغییر در سطوح خردِ نظام اداری و اجرایی ایران، آخرین تلاش‌ها را برای گفتگو با سطوح عالی نظام سیاسی جهت انجام اصلاحات اساسی انجام می‌دهند.

⭕️ دوم آنکه این فیلم بر خلاف فیلم‌های نمایش داده شده تا کنون، در پایان فیلم، تماشاچی را در یاس و ناامیدی عدم امکان تغییر باقی نمی‌گذارد و نشان می‌دهد که چگونه جامعه، خارج از جریان‌های رسمی سیاسی و دوگانه‌های کهنه‌‌ای چون اصلاح‌طلب و اصول‌گرا قهرمانان خود را برای ایجاد تغییرات اساسی پرورش خواهد داد.

⭕️ سوم آنکه در این فیلم، حاتمی‌کیا در سطح نمادین، پس از بیش از ده سال حصر میرحسین موسوی، او را در نقش رحمت بخشی، با بازی درخشان فرامرز قریبیان که براستی شایسته دریافت جایزه بهترین بازیگر است، بر پرده سینما به تصور کشیده است؛ طبیعی است که حاتمی‌کیا ممکن است منکر این موضوع شود اما اثر هنری هنگامی که منتشر شد تفسیرش دیگر صرفاً از دست تولید کننده اثر خارج است؛ گرچه در این فیلم نشانه‌ها و نمادهای قابل توجهی برای اثبات این ادعا وجود دارد، که در یادداشت های بعدی به آن پرداخته خواهد شد.

⭕️ چهارم آنکه این فیلم را می‌توان مانیفست جریان سوم ایران‌گرا دانست؛ جریانی که علیرغم احترام به تمامی جریان‌های ایران‌گرا، نه الگوهای رفتاری اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرایی مرسوم در جامعه را رهایی‌بخش می‌داند و نه شیوه کنش‌ورزی جریان‌های سیاسی برانداز در خارج از کشور را (بنگرید به https://news.1rj.ru/str/SIAGS/285)؛ جریانی که همانطور که رحمت بخشی در فیلم می‌گوید دیگر در خفا حرکت نخواهد کرد و خواهان آن است که همگان صدای آن را برای رقم زدن آینده‌ای بهتر برای ایران بشنوند.

در ادامه به نکات ابتدایی و در یادداشت‌های بعدی به سایر نکات طرح شده خواهم پرداخت.

تراکتورها در فیلم خروج زمانی روشن می‌شوند و انقلاب‌ها زمانی در  جوامع به راه می‌افتند که مردم از برآورده شدن انتظارات و خواسته‌های خود از طریق سطوح خرد نظام سیاسی ناامید شوند؛ همان سطوحی که بواسطه عدم توجه نظام سیاسی به شایسته‌گزینی از کنشگرانی مملو شده است که نه تنها ناتوان‌تر از آن هستند که به گونه‌ای کارآمد به نیازها و انتظارت مردم پاسخ گویند، بلکه آب شور در زمین ملت رها کرده و ضربات جبران‌ناپذیری را به منافع مردم وارد می‌کنند.  

اما مردم با ناامیدی از ناکارآمدی و ناتوانی مسئولان در سطوح خرد نظام سیاسی به فکر خروج از کلیت نظام نمی‌افتند؛ چرا که همچنان خود را با این گزاره کلی متقاعد می‌کنند که مقام‌های بلند پایه سیاسی، انسان‌هایی شریف و پاک‌اند که از آنچه که در سطوح خرد جامعه رخ می‌دهد بی‌اطلاع‌اند و اگر مطلع شوند کارها خواهند کرد؛ به همین دلیل است که تراکتورها را روشن کرده و رو به سوی پایتخت و پاستور می‌آورند تا بی‌واسطه صدا و سخن خود را به قلب نظام سیاسی منتقل کنند؛ به همین دلیل است که در جامعه ایرانی مخاطب شعارها در اعتراضات رفته رفته تغییر می‌کند؛ اگر تا دیروز سخن از فرماندار، استاندار و وزیر بی‌کفایت بود امروز شعارها سطوح عالی‌تر نظام سیاسی را مخاطب قرار می‌دهد.

زمانی که جامعه و رحمت بخشی با تلاش‌های فراوان فرصت حضور در برابر بلندپایه‌ترین مقام اجرایی نظام سیاسی را می‌یابد، و شاید اگر حاتمی‌کیا محدودیتی نداشت حضور او را در برابر بلندپایه‌ترین مقام نظام در این فیلم به تصویر می‌کشید، آخرین امید خود را برای رساندن صدای ضرورت ایجاد تغییرات اساسی برای ایجاد بهبود در وضعیت جامعه و مردم می‌آزماید و اگر این امید نیز پاسخی نگیرد جامعه از مرحله اصلاح به انقلاب یا خروج گذر خواهد کرد.

در سکانس پایانی فیلم رحمت بخشی در انتظار دیدار رئیس‌جمهور است و مامور امنیتی از او می‌پرسد که می‌خواهی چه بگویی؟

به گمانم او همان را خواهد گفت که میرحسین موسوی در آخرین موضع‌گیری خود در ارتباط با رخدادهای دی‌ماه 96 گفت.  

سیاست‌مداران باید این فیلم را جدی گرفته و بارها و بارها ببینند چرا که روایت انقلابی است که در راه است!

این یاداشت ادامه دارد...
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_هجدهم
🎥 شب هفتم - تحلیل فیلم «خروج»

🔷 این برنامه از «نقد نو» به تحلیل فیلم «خروج» پرداخته است. دکتر سجاد فتاحی (تحلیلگر اجتماعی) میهمان این برنامه اینترنتی است و به همراه #میلاد_دخانچی و #کورش_علیانی به تحلیل این فیلم پرداخته‌اند.

🔷 میلاد دخانچی:
«من دولت را در این فیلم، استعاره‌ای از قدرت مسلط حاضر می‌خوانم».

🔷 سجاد فتاحی:
⭕️ فیلمی که به خوبی حسی از جامعه را بیان کرده که نیازمند شنیده‌شدن است.

🔷 برنامه اینترنتی «نقد نو» همزمان با برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، توسط سارمدیا منتشر می‌شود.

⭕️ دانلود اپیزود 18، با کیفیت دلخواه:

 🌐 aparat.com/v/pXVYg

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_بیست‌وهفتم

🔴🔴 #تصویر_ایران در جشنواره سی و هشتم

🎥 جمع‌بندی ویژه‌برنامه اینترنتی «نقد نو» از فیلم‌های جشنواره فیلم فجر

🔷 این برنامه از «نقد نو» در این ویژه‌برنامه‌ به جمع‌بندی فیلم‌های سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر پرداخته است.

🔷 دکتر امیر ناظمی (تحلیلگر سیاستگذاری عمومی)، دکتر سجاد فتاحی(تحلیلگر اجتماعی) و محمدرضا جلایی‌پور(جامعه‌شناس) میهمانان این برنامه اینترنتی هستند و به همراه میلاد دخانچی و کورش علیانی به تحلیل فیلم‌های این جشنواره پرداخته‌اند.

⭕️ دانلود اپیزود 27، با کیفیت دلخواه:

 🌐 aparat.com/v/KfkEg

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
✳️شرکت یا عدم شرکت در انتخابات✳️
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS

فردا انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی است. به نظر می‌رسد در هیچ یک از انتخابات های برگزار شده تا کنون درصد ایرانیانی که تصمیم قطعی و اعتراضی برای عدم شرکت در انتخابات گرفته‌اند و آنانی که دچار تردیدهایی جدی برای شرکت در انتخابات هستند تا این حد بالا نبوده است.

شرکت یا عدم شرکت افراد و جریان های سیاسی در انتخابات فردا برای آنکه مبتنی بر بنیانی منطقی و قابل دفاع باشد نیازمند پاسخ به ۲ پرسش زیر است:
⭕️ نخست آنکه آیا ساختار سیاسی کنونی اصلاح پذیر است؟
⭕️ و دیگر آنکه آیا از طریق شرکت در انتخابات احتمال اصلاح ساختار افزایش می یابد؟

اگر پاسخ شما به پرسش اول منفی است در انتخابات فردا و البته انتخابات های بعدی شرکت نکنید و با آنانی که پاسخشان مشابه پاسخ شماست به پرسش هایی از این دست بیاندیشید که ایران بواسطه کدام ضعف های موجود در ساختار سیاسی به اینجا رسید؟ و ساختار سیاسی کارآمدی که توانایی رساندن ایران به جایگاهی که شایستگی آن را دارد باید از چه ویژگی هایی برخوردار باشد؟
بی گمان اگر ساختار سیاسی ناکارآمد کنونی اصلاح نشود، فارغ از درصد مشارکت در انتخابات، یا برگزیده شدن فردی بد به جای بدتر، دیر یا زود زمینه برای بنیان گذاری ساختاری جدید فراهم خواهد شد و اگر پاسخ هایی دقیق به این پرسش ها نداده باشیم ممکن است تجربه‌ای تلخ را تکرار کنیم.

اگر پاسخ شما به پرسش اول مثبت است و مبتنی بر تجربه چند دهه گذشته پاسختان به پرسش دوم منفی، باز هم منطقی است که در انتخابات شرکت نکنید، به این امید که شاید آسودگی خاطر بخش های قدرتمند نظام سیاسی از عدم وجود رقیب، در درون بخش های گوناگون نظام و بزرگی بحران های پیش رو امکان انجام اصلاحات را افزایش دهد که البته با توجه به تجارب قبل این را بعید می‌دانم.

در انتخابات فردا تنها آنانی باید شرکت کنند که پاسخشان به پرسش های اول و دوم مثبت است. البته این گروه باید توضیح دهند که آنچه که با مجالس قبل که به مراتب نامزدهای آن قوی تر از مجلس کنونی بودند محقق نشده است چگونه با این مجلس محقق خواهد شد؟

در گفتگوهای چند روز اخیر با دوستانی که قصد شرکت در انتخابات را دارند متوجه شده‌ام که آنها بدون توجه به پاسخ پرسش های فوق و همچون انتخابات‌های گذشته مبتنی بر فلسفه انتخاب بین بد و بدتر و ترس از بدتر شدن شرایط بواسطه انتخاب آنانی که بدتر می‌دانند همچنان از شرکت در انتخابات دفاع می‌کنند و البته این بار با تردید و شرمساری قابل توجهی به پای صندوق های رای خواهند رفت؛ در این زمینه باید به چند نکته توجه داشت:
⭕️ شرکت در انتخابات بدون توجه به پاسخ پرسش های فوق و از روی ترس نسبت به هر رخداد ناگواری در آینده، هیچ کمکی به جلوگیری از وقوع آن رخداد ناگوار نخواهد کرد. رخدادهای ناگوار برای ملت ها نتیجه ناکارآمدی نظام های سیاسی است و نه درصد مشارکت مردم در انتخابات؛ مشارکت در انتخابات بدون امکان انجام اصلاحات ساختاری، در حالی که منتقد جدی ساختار سیاسی و رویه های جاری هستیم تنها توهم سیاست مدارانِ در قدرت را نسبت به مقبولیت خود افزایش می‌دهد و آنها را در پیگیری سیاست های ویرانگر خود مصمم تر می کند.

⭕️ انتخاباتی که منجر به اصلاح ناکارآمدی های ساختاری نشود ( مشخصاً افزایش توازن بین بخش های گوناگون نظام سیاسی و تفکیک آنها) که تا کنون نشده است کمکی به عدم حرکت کشور به سمت وقوع رخدادهای ناگوار نخواهد کرد.

⭕️ اگرچه هانا آرنت دهه ها پیش نسبت به بنیان های سست و غیر اخلاقی فلسفه انتخاب بین بد و بدتر هشدار داده بود اما برای ما ایرانیان هیچ زمانی بیش از امروز امکان درک ناکارآمدی این فلسفه در بهبود شرایط و عدم حرکت به سمت موقعیت های ناگوار آشکار نشده است... شاید لازم باشد که یک بار دیگر مقاله مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری آرنت را بخوانیم.

⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS