Singular Thinker – Telegram
Singular Thinker
948 subscribers
405 photos
17 videos
5 files
250 links
We talk about things that find them interesting.
توی این کانال از مطالبی که برامون جذاب باشه حرف
میزنیم، یا مطالب جذاب بقیه رو نشر می‌دیم.
Contact/راه ارتباطی:
@Singular_Thinker
Download Telegram
رابطه‌ی من و ادبیات، مخصوصا ادبیات فارسی، همیشه کج‌دار و مریز بوده. یعنی واقعا علاقه و اشتیاق دارم به دونستن بیشتر و یه نیمچه ذوقی هم حتی دارم ولی هیچ وقت تا به امروز فرصت نشده که به طور جدی دنبال کنم.

همیشه این طور بوده که بواسطه‌ی متن آهنگ‌ها که همیشه خیلی برام مهمه به دنیای شعر خودم‌رو متصل نگه داشتم. حالا اگر خیلی با شعر حال میکردم برای دوستامم از گنجور میفرستادم یه سری بیت‌های باحالشو پررنگ میکردم یا در مورد چیزای جالبی که به ذهنم میرسید با هم حرف میزدیم. دیگه نهایتش این بوده که بازم به لطف دوستام بشینم و مثلا یه دفتر شعر از فروغ بخونم و عششش کنم.

یه دلیلی که داشتم بهش فکر میکردم که شاید هیچ‌وقت نتونستم بیشتر از یه حدی به ادبیات فارسی نزدیک بشم اینه که ادبیات فارسی در یک سری زمینه‌ها واقعا پیچیده است و کسایی که متاسفانه تدریس و روایتش میکنن انگار خودشون این پیچیدگی‌رو درک نکردن و/یا دچار خودسانسوری‌‌ان یا هر چیزی که بلاخره هر طور که هست از جذابیت قضیه خیلی کم میکنه.

چند وقتیه که بخاطر معرفی علیرضا با کانال یوتیوب و تلگرام "تفسیر بیضوی" آشنا شدم و دنبال میکنم. این کانال برام جالبه ازین جهت که خیلی سعی می‌کنه بی‌تکلف و خودمونی بیاد و ببینه که پیچیدگی‌ها و جاهای باحال ادبیات فارسی که میشه امروز هم ازش استفاده کرد چیه. و با این مستقیم و رک و بی‌تکلف بودنش من به شخصه خیلی حال میکنم.

مثلا همین الان داشتم یه ویدیویی رو ازش گوش میکردم در مورد اینکه عادت به تایید گرفتن و تشویق شنیدن از مردم چطور میشه به زندان سختی برای آدم تبدیل بشه و راه شاعرای فارسی برای مبارزه با این چی بود؟ خیلی نکته‌ و پیام جالبی بود؛ هم ازین نظر که تو زندگی کاربردیه هم ازین نظر که باعث شد یه بخش تاریکی که در مورد برخی شعرها تو ذهنم یود روشن بشه. مثلا در مورد غزل آهنگ زیبای پست قبلی در ویدیو توضیح میده.

#note #video #شعر
@SingularThinker
4👍1
"وقتی پیشنهاد میکنم که ساعات کاری باید به چهار ساعت کاهش یابد، منظورم این نیست که باید همه‌ی اوقات بازمانده‌ی روز را به خوشگذرانی محض سپری کنیم منظورم این است که چهار ساعت کار در روز باید امکانات پایه‌ی رفاهی و ضروریات زندگی را برای آدم مهیا سازد و بازمانده ی وقت در اختیار خود فرد باشد تا هر طور که مناسب می‌داند از آن استفاده کند. رکن اساسی چنین سیستم اجتماعی ای این است که باید به تحصیل بیش از آنی پرداخت که در حال حاضر معمول است و تحصیل باید از جمله ذوقی را بپروراند که شخص را قادر سازد از فراغت خود هوشمندانه بهره بگیرد. من فقط به چیزهای به اصطلاح 《روشنفکرانه》 نمی‌اندیشم. رقص‌های روستایی جز در مناطق روستایی دورافتاده از بین رفته است ولی شور و شوقی که باعث پا گرفتن آنها میشد، همچنان در سرشت بشر باقی است. تفریح جماعت شهرنشین عمدتاً منفعل شده است: دیدن فیلم، تماشای مسابقه‌ی فوتبال، گوش دادن به رادیو و جز آن این امر ناشی از این واقعیت است که انرژی فعال مردم کلا صرف کار می شود؛ اگر مردم فراغت بیشتری داشته باشند، دوباره از تفریحاتی لذت خواهند برد که در آن فعالانه شرکت داشته باشند...

در گذشته طبقه ای کوچک برخوردار از فراغت بود و طبقه‌ای بزرگ تر کار میکرد. طبقه‌ی برخوردار از فراغت از مزایایی سود می‌جستند که از منظر عدالت اجتماعی توجیهی نداشت و همین امر آن را سرکوبگر ساخت و همدلی‌اش را محدود کرد و به وضع نظریه‌هایی در موجه جلوه دادن این مزایا انجامید. این واقعیات تا حد زیادی از ارزش آن طبقه کاست ولی علی رغم این نقطه ضعف، طبقه‌ی مذکور تقریباً در همه ی آنچه تمدن می‌نامیم سهیم بود. هنر پرورد و علوم را کشف کرد؛ کتاب نوشت و فلسفه‌ها را بنیان نهاد و مناسبات اجتماعی را اصلاح کرد حتی آزادی جماعت جورکش نیز معمولاً از بالا آغاز شده است. بشر بدون طبقه ی برخوردار از فراغت هرگز از بربریت بیرون نمی‌آمد."



بخشی از مقاله‌ی "در ستایش بطالت" از
برتراند راسل
با ترجمه‌ی قوی و خوب محمدرضا خانی

این مقاله‌ی خیلی کوتاه واقعا دید آدم رو به "بطالت" ممکنه تغییر بده. فقط شرط فهمیدن این مقاله اینه که به قول خود راسل ریاضت‌طلبی احمقانه رو فضیلت ندونیم و کار رو به تنهایی "سعادت" ندونیم.

من ترم دو تصادفا این مقاله رو در شهرکتاب دیدم و هروقت دچار بطالت میشم مجددا میرم سراغش. :))
👍3🔥1
خب ماجرا از این جا شروع شد که یه استاد اقتصاد دانشگاه Milan-Bicocca در این توییت سر گشاده خیلی بی‌اعصاب‌طور به تمام متقاضیان PhD در سرتاسر جهان گفتش که اگه research statement‌تون رو با چت جپت/Chatgpt نوشتید، اسم منه دیه نیارید! عکس research statement نمونه‌ای رو هم گذاشته زیر توییتش.
بعدش گفته نمره‌ات رو صفر میدم، ازین به بعد وقت ما و خودتم نگیر. مرسی اه :)) [بزرگوار لامصب استریتوتایپ استاد ایرانیه‌ها قشنگ! حالا جلوتر میبینید چرا. تایم امتحانا و نمراتم هست ذهنا آمادست و دل‌ها خون😭😢]

و بزرگوار شب خوابید و صبحش پا شد(البته خودش میگه نصف شب نوتیفاشو دیدم دیگه خوابم نبرد) دید هزارتا کامنت و فحش و اینا گرفته که بَبَم جان تو از کجا فهمیدی chatgpt بوده و روشی نیست که به صورت قطعی بتونه تشخیص بده و ازین جور احادیث خلاصه.

ایشونم در اومد یه بیانه توبه‌ نامه طوری نوشت طوری که نه سیخ بسوزه نه کباب :)
مثلا عذرخواهی کرد که نباید مثلا حتی متن یه دانش‌آموز که قرار بوده خصوصی باشه رو به صورت عمومی منتشر کرده ولی عملا هنوز توییتش رو پاک نکرده😁 یا مثلا گفتش که من خودم خدایگان political correctness و این حرفام تو رو جدتون به من نچسبونید این برچسب‌ها رو که تو سیاست‌ تبعیض‌آمیز داری نسبت به دانشجوهای غیرانگلیسی زبان. و در ادامه افزود اصن همه کسایی که اپلای میکنن غیرانگلیسی زبانن و این چیزا.

ولی فارغ از اینا یه سری نکات جالبم گفت، مثلا گفت که من کارم اینه که باید بشنیم کلی انشاهای ملت رو بخونم و مثلا متن طرف پر red flag بود برای من و به چندتاش اشاره هم کرد که ببینیم چیا بود مثلا:

اولیشو میگه پر لغاتی بود که تیکه کلام chatgpt عه! اع مگه chatgpt هم تیکه کلام داره؟
بله متاسفانه. کلماتی مثل delve, crucial, intricate, ... اینا از کلمات پرتکراری هستن که جپت عاشق اوناست.

این وسط یه پرانتز نسبتا بزرگ هم باز کنم که یه مقاله‌ای اخیرا منتشر شده به اسم
"Delving into Chatgpt usage in academic writing through excess vocabulary"
که توش میان و بررسی میکنن که چقدر از جپت تو نوشتارهای علمی استفاده شده است. جواب یک کلمه‌ایش اینه که خیلی! خیلی خییلی زیاد(همون اندازه که کافیه عشقت رو به پول بفروشی). ولی موردهای جالبی هم داره که این توییت یه سری نتایج رو نشون میده که تو عکس در پیام پایین میذارم.
🔗 توییت مربوط به مقاله، پایان پرانتز.

دیگه چی میگفت این آقای استاد دانشگاه از رد فلگ‌های متنی که گذاشته بود؛ اینکه فونت آخرین جمله به طرز مشکوکی عوض شده بود و به گفته خودش واضح‌ترین نشونه این بود که در فونت Calibri وقتی که میخوای از apostrophe/آپاستروف استفاده بشه این به صورت خمیده است در حالیکه آپاستروف‌های جپت مستقیمه.

چرا اینارو دارم میگم؟
نکته اینجاست که این مسئله از چند جنبه جالبه و این ازون جاهاست که به قول جادی موضوع در تقاطع تکنولوژی و جامعه است. پس فکر کردن به اینا و بحث و گفتگو راجع بهش به‌نظرم جالب و مفیده(حتما اگه خواستید نظرتونو نسبت به این نوشته یا کلا موضوع بگید.).

یک مورد دیگه اینکه در نهایت استاد میگه که نمیشه بخاطر اینکه فک میکنی یکی رزومه‌شو با AI درست کرده ریجکتش کرد ولی میگه من به چنین انشایی نمره خیلی کمی میدم و عملا شانس دعوت شدن به مصاحبه‌اش خیلی کم میشه.

از اون ور قضیه هم برام جالبه که یه آدم‌هایی که روزانه دارن تعداد زیادی انشا رو بررسی میکنن چقدر به جزئیات ریز و جالبی توجه میکنن که شاید من و شما نفهمیممش و فک میکنم بقیه هم همین‌طورن. جالب‌تر اینکه آخرش استاده میگه که من خودم خیلی از جپت استفاده می‌کنم و استفاده ازش هم خیلی خوبه ولی ندید کل انشاتون رو اون بنویسه. یه متنی بنویسید و با جپت صاف و صوفش کنید. خلاصه کلا این ابزار‌ها خیلی جدیدن و آموزشی برای استفاده ازش و همچنین برخورد باهاش نداشتن آدما و خلاثه برای همه ما جدیده. منم به بهانه این توییت خواستم راجع به این نکات حرف بزنم و اشاره کنم چون این جور مسائل خیلی برام جالبه. نظر کلی من اینه که این فناوری‌ها در نهایت ابزارن و همون طور که با چاقو میشه آدم کشت میشه میوه پوست کند یا غده‌ی چرکین رو از دل یکی درآورد ولی آدم باید حواسش باشه که چطور از چیز‌ها استفاده میکنه.

خلاصه این بود انشای من.
#language_modeling #tweet
@SingularThinker
6👍1
این پژوهشی هست که تو متن قبلی اشاره کردم که بررسی کردن که چقدر در نوشتارهای علمی از Chatpgt استفاده میشه.

خب روششون چی بوده؟
اومدن کلماتی که یهو جهش خیلی زیاد داشته رو پیدا کردن و دیدن از قضا😅 در کلماتی که تو این سال اخیر رشد داشته مشابهت‌‌هایی با کلمات موردعلاقه جپت هست. بعد مثلا دیده شده که تو سال ۲۰۲۰ یهو کلمه‌ی pandemic زیاد مورد استفاده قرار گرفته و همین طور ebola در ۲۰۱۶.

مثلا در مورد delve استفاده از این کلمه ۲۵ برابر شده :)) از بین کلمات رایج هم potential چهار درصد و crucial و findings سه درصد رشد داشتن.

پرده‌ی آخر اما خیلی جالبه!
میبینیم که در سال ۲۰۲۴ ما رکورد زدیم! از جهت تعداد لغت‌‌هایی که یهو شدیدا زیاد استفاده شدن که در مجموع بیش از ۳۰۰ مورد هست که تقریبا اکثرشونم کلماتی بوده نه مربوط به یه محتوای خاص بلکه کلمه‌های همه‌جایی! یا آچار فرانسه‌طور که اکثرشون هم اسم نیستن بلکه صفت یا فعلن.

نکته‌ی جالب‌تر تفاوت بین کشورهاست. مثلا دیدن که تو بریتانیا این الگوریتم میگه حدود ۳ درصد چکیده‌ها از جپت استفاده کرده ولی چینیا ۱۵ درصد! که احتمالا بخاطر اینه که بریتانیاییا delve ها رو پاک کردن چون native‌ان.
👍6
There are times when I feel like I'm in a big forest and don't know where I'm going. But then somehow I come to the top of a hill and can see everything more clearly. When that happens, it's really exciting.

- Maryam Mirzakhani

🔗 Physics In History (@PhysInHistory)

#Tweet
@SingularThinker
11👍2
Audio
قسمت اول:
ای کاش عشق را زبان سخن بود
🔗 لینک کست ‌باکس
#اپیزود۱
@donoghtepodcast
Singular Thinker
قسمت اول: ای کاش عشق را زبان سخن بود 🔗 لینک کست ‌باکس #اپیزود۱ @donoghtepodcast
بر همگان واجب است که برن تنها قسمت پادکست دونقطه، "ای کاش عشق را زبان سخن بود"، رو گوش کنن وگر نه از ما نیستن.

این اپیزود سعی داره در مورد عشق صحبت کنه.
سعی می‌کنه از زاویه‌ی علمی ماجرا رو بررسی کنه و در ادامه در مورد عشق از زاویه فرهنگ و ادبیات هم صحبت‌های جالبی مطرح میکنه.

نکته خیلی جالبش اینه که دید نقادانه داره حتی نسبت به پژوهش‌های علمی(کارهای هلن فیشر). نکته پایانی هم اینه که پژوهش‌های علمی جدیدتری در این زمینه انجام شده و داره میشه و خب نظریه‌ها تغییر میکنن و چکش کاری میشن ولی برای مایی که تو ایران هستیم به خصوص و هیچ گونه آموزش خاصی در این زمینه‌ها نمیبینیم واقعا بدرد بخوره. تقریبا من به تمام دوستای صمیمی‌ایم این رو پیشنهاد کردم همیشه و معمولا مفید بوده براشون.
امیدوارم واسه شما هم مفید باشه.

#podcast
@SingularThinker
4👍1