Singular Thinker
من در ۶ ماه اخیر هر روز خطاب به خودم: @SingularThinker
مردم ایران خطاب به اپوزیسیون:
👍6💅3👎1
Singular Thinker
من در ۶ ماه اخیر هر روز خطاب به خودم: @SingularThinker
خارج نشین جنگبلد ولی صلح طلب خطاب به مردم عادی زیر بمب:
👍5💅1
Singular Thinker
ویراست جدید کتاب High-Dimensional Probability به صورت آزاد در دسترس قرار گرفته اگر تو حوزه ml theory دوست دارید کار کنید حتما توصیه میکنم که این کتابو بخونید. من خودم در حال مطالعه و حل تمریناش هستم اگر سوالی داشتید یا همفکری خواستید حتما به منم پیام بدید.…
چون گویا کتاب آقا Veryshyn رو دوست داشتید.
خواستم بگم این بنده خدا ویدئوهای کورسش رو هم رایگان گذاشته:
https://www.math.uci.edu/~rvershyn/teaching/hdp/hdp.html
البته فک کنم بر اساس نسخه اول کتابه. من خودم ویدئوهاشو ندیدم ولی شاید کمک کننده باشه. من خودم دارم با کتابش پیش میرم جالبه به نظر اگه تا حالا کورسی نداشتید تو HDP.
@SingularThinker
خواستم بگم این بنده خدا ویدئوهای کورسش رو هم رایگان گذاشته:
https://www.math.uci.edu/~rvershyn/teaching/hdp/hdp.html
البته فک کنم بر اساس نسخه اول کتابه. من خودم ویدئوهاشو ندیدم ولی شاید کمک کننده باشه. من خودم دارم با کتابش پیش میرم جالبه به نظر اگه تا حالا کورسی نداشتید تو HDP.
@SingularThinker
جادی | Jadi
به مناسبت شرایط جنگی و بی اینترنت و بقیه خباثتها، محتوای دوره جدید «جامع پایتون» من در مکتبخونه حالا صد در صد رایگانه تا شاید کمکی باشه برای تمرین و یاد گرفتن و دور شدن از جنگی که برامون درست کردن. برای تخفیف صد در صد، تیک «دسترسی کامل» رو بردارید، به سبد…
دوم اینکه جادی هم تخفیف دوره پایتونشو باز تمدید کرده خواستید برید تو کانال خودش اطلاعات بیشترو پیدا میکنید.
سوم این که یه پست معرفی منابع واسه learning theory میخوام بنویسم ولی هی کاهلی میکنم. مشکل اینه که منبع زیاده ولی منبع خوب کم و من نشستم خودم دونه دونه ببینم. برای همین میتونم یه لیست کلی بفرستم دیگه بررسی اش باشه با خودتون.
سوم این که یه پست معرفی منابع واسه learning theory میخوام بنویسم ولی هی کاهلی میکنم. مشکل اینه که منبع زیاده ولی منبع خوب کم و من نشستم خودم دونه دونه ببینم. برای همین میتونم یه لیست کلی بفرستم دیگه بررسی اش باشه با خودتون.
❤8
📌Statistical Learning Theory Courses
#Learning_Theory
🔻Videos:
Statistical Learning Theory and Applications (MIT, Fall 2015)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=6AWZS4Ho2Z8&list=PLyGKBDfnk-iDj3FBd0Avr_dLbrU8VG73O&index=1
Webpage and Lecture Notes: https://web.stanford.edu/class/stats214/
Machine Learning Theory (Stanford CS229M - Fall 2021)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=I-tmjGFaaBg&list=PLoROMvodv4rP8nAmISxFINlGKSK4rbLKh&index=1
Statistical Learning Theory and Applications (MIT,Fall 2019)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=4nPABKIuYKo&list=PLyGKBDfnk-iB4Xz_EAJNEgGF5I-6OzRNI&index=1
Webpage: https://www.mit.edu/~9.520/fall19/
Mathematics of Data Science (ETH)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=OWo8QqHUtso&list=PLiud-28tsatIKUitdoH3EEUZL-9i516IL&index=1
Statistical Learning (ETH, 2021)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=9CeR7FcPVKc&list=PL682UO4IMem_2ks8_z8ln7yvkHmVBOZCP&index=1
Probabilistic Machine Learning (Tubingen 2021)
https://www.youtube.com/watch?v=UbaVGD4Lfis&list=PL05umP7R6ij1tHaOFY96m5uX3J21a6yNd&index=1
Statistical Machine Learning (Tubingen 2020)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=jFcYpBOeCOQ&list=PL05umP7R6ij2XCvrRzLokX6EoHWaGA2cC
🔻Lecture Notes:
Statistical Learning Theory (Sham Kakade 2011)
Link: https://homes.cs.washington.edu/~sham/courses/stat928/index.html
Understanding Machine Learning: From Theory to Algorithms
Link: https://www.youtube.com/watch?v=b5NlRg8SjZg&list=PLFze15KrfxbH8SE4FgOHpMSY1h5HiRLMm
Advanced Topics in Statistical Learning Theory (Berkeley, Spring 2009)
Link: https://people.eecs.berkeley.edu/~wainwrig/stat241b/
Statistical Learning Theory (Berkeley-Stat department, Spring 2014)
Link: https://www.stat.berkeley.edu/~bartlett/courses/2014spring-cs281bstat241b/
Statistical Learning Theory (Stanford CS229T Winter 2016)
Link: https://web.stanford.edu/class/cs229t/2017/Lectures/percy-notes.pdf
Statistical Learning Theory (ETH)
Link: https://n.ethz.ch/~jiaxie/notes/slt_noscript.pdf
Conceptual Foundations of Statistical Learning
Webpage: https://www.stat.cmu.edu/~cshalizi/sml/21/
🔻Books:
Learning Theory from First Principles (Francis Bach)
Link: https://www.di.ens.fr/~fbach/ltfp_book.pdf
Foundations of Machine Learning
Webpage: https://cs.nyu.edu/~mohri/mlbook/
Understanding Machine Learning: From Theory to Algorithms
https://www.cs.huji.ac.il/~shais/UnderstandingMachineLearning/understanding-machine-learning-theory-algorithms.pdf
@SingularThinker
#Learning_Theory
🔻Videos:
Statistical Learning Theory and Applications (MIT, Fall 2015)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=6AWZS4Ho2Z8&list=PLyGKBDfnk-iDj3FBd0Avr_dLbrU8VG73O&index=1
Webpage and Lecture Notes: https://web.stanford.edu/class/stats214/
Machine Learning Theory (Stanford CS229M - Fall 2021)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=I-tmjGFaaBg&list=PLoROMvodv4rP8nAmISxFINlGKSK4rbLKh&index=1
Statistical Learning Theory and Applications (MIT,Fall 2019)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=4nPABKIuYKo&list=PLyGKBDfnk-iB4Xz_EAJNEgGF5I-6OzRNI&index=1
Webpage: https://www.mit.edu/~9.520/fall19/
Mathematics of Data Science (ETH)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=OWo8QqHUtso&list=PLiud-28tsatIKUitdoH3EEUZL-9i516IL&index=1
Statistical Learning (ETH, 2021)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=9CeR7FcPVKc&list=PL682UO4IMem_2ks8_z8ln7yvkHmVBOZCP&index=1
Probabilistic Machine Learning (Tubingen 2021)
https://www.youtube.com/watch?v=UbaVGD4Lfis&list=PL05umP7R6ij1tHaOFY96m5uX3J21a6yNd&index=1
Statistical Machine Learning (Tubingen 2020)
YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=jFcYpBOeCOQ&list=PL05umP7R6ij2XCvrRzLokX6EoHWaGA2cC
🔻Lecture Notes:
Statistical Learning Theory (Sham Kakade 2011)
Link: https://homes.cs.washington.edu/~sham/courses/stat928/index.html
Understanding Machine Learning: From Theory to Algorithms
Link: https://www.youtube.com/watch?v=b5NlRg8SjZg&list=PLFze15KrfxbH8SE4FgOHpMSY1h5HiRLMm
Advanced Topics in Statistical Learning Theory (Berkeley, Spring 2009)
Link: https://people.eecs.berkeley.edu/~wainwrig/stat241b/
Statistical Learning Theory (Berkeley-Stat department, Spring 2014)
Link: https://www.stat.berkeley.edu/~bartlett/courses/2014spring-cs281bstat241b/
Statistical Learning Theory (Stanford CS229T Winter 2016)
Link: https://web.stanford.edu/class/cs229t/2017/Lectures/percy-notes.pdf
Statistical Learning Theory (ETH)
Link: https://n.ethz.ch/~jiaxie/notes/slt_noscript.pdf
Conceptual Foundations of Statistical Learning
Webpage: https://www.stat.cmu.edu/~cshalizi/sml/21/
🔻Books:
Learning Theory from First Principles (Francis Bach)
Link: https://www.di.ens.fr/~fbach/ltfp_book.pdf
Foundations of Machine Learning
Webpage: https://cs.nyu.edu/~mohri/mlbook/
Understanding Machine Learning: From Theory to Algorithms
https://www.cs.huji.ac.il/~shais/UnderstandingMachineLearning/understanding-machine-learning-theory-algorithms.pdf
@SingularThinker
YouTube
9.520 - 09/09/2015 - Class 01 - Prof. Tomaso Poggio: The Course at a Glance
Enjoy the videos and music you love, upload original content, and share it all with friends, family, and the world on YouTube.
🔥4
Singular Thinker
📌Statistical Learning Theory Courses #Learning_Theory 🔻Videos: Statistical Learning Theory and Applications (MIT, Fall 2015) YouTube: https://www.youtube.com/watch?v=6AWZS4Ho2Z8&list=PLyGKBDfnk-iDj3FBd0Avr_dLbrU8VG73O&index=1 Webpage and Lecture Notes: …
این رو چون قولش رو داده بودم گفتم امروز بفرستم به هیچ معنا لیست کاملی نیست. کیفیت خیلیاشون رو من نمیدونم ولی ازونجایی که میدونستم اگه کمالگرایی به خرج بدم هیچ وقت نمیفرستم گفتم هر چی که هست رو بفرستم.
متاسفانه منبع خوب برای learning theory کم هست و باز اگه کسی چیز خوبی میشناسه بگه به ما هم که استفاده کنیم.
بخش زیادی از این لیست زحمت علیه که چون کانالش یه حالت پرایوت داشت فوروارد نکردم. علی چون میدونم میخونی اینجا رو اگه خودت پایه بودی بگو منشن کنم کانالت رو هم.
همین دیگه.
خرد یارتون🧠🤙
متاسفانه منبع خوب برای learning theory کم هست و باز اگه کسی چیز خوبی میشناسه بگه به ما هم که استفاده کنیم.
بخش زیادی از این لیست زحمت علیه که چون کانالش یه حالت پرایوت داشت فوروارد نکردم. علی چون میدونم میخونی اینجا رو اگه خودت پایه بودی بگو منشن کنم کانالت رو هم.
همین دیگه.
خرد یارتون🧠🤙
❤5
I have an open PhD student position in the area of machine learning; a great opportunity to put advance theory into practice! Deadline: July 21.
Linkedin post from Ashkan Panahi
PhD Announcement
#Phd_position #learning_theory
@SingularThinker
Linkedin post from Ashkan Panahi
PhD Announcement
#Phd_position #learning_theory
@SingularThinker
www.chalmers.se
Vacancies
1❤3
با غم درآمیختن
انگار غم در من حل شده است؛ یعنی رفته به خورد تار و پود وجودم، طوری که در نگاه اول تشخیص آن در شخصیتم سخت باشد.
باید خیلی ریز شوی لابلای نقش و نگارها و پشت لبخندها تا ببینیش.
انگار پذیرفتهام که زندگی همین است دیگر معلومه که یِیهو وسط اتوبوس یا جلسه گریه امانت را میبرد و تو در اوج بیپناهی دنبال سوراخی برای چکاندن قطره اشکت روی زمین میگردی بیآنکه آغوشی انتظارت را بکشد.
ابدا نمیخواهم با دادن این شرح قوی یا پخته به نظر بیایم، کماکان بخشهایی از وجود من غم و/یا رنج را چون عاملی مزاحم تشخیص داده و شروع به ترشح آنتیبادی میکند تا این عامل خطرزا را دفع کنند اما تعداد این بخشها به نسبه کم است یا شاید بتوان گفت رو به کاهش است. جمله "زندگی مگر همینقدر گه نیست" جوری در عمق وجودم ریشه دوانده و از صمیم قلب به آن باور پیدا کردهام که دیگر حتی اعتراضی به آن ندارم. تا آنجا که حتی لابلای کلاسم وقتی که دانشجویی اعتراض میکند که یعنی که چه؟ چرا هر بار که شبکه عصبی را آموزش میدهیم نتیجه فرق میکند. یکبار ReLU بهتر از tanh عمل میکند و بار دیگر نتیجه کاملا برعکس است. بعد برایش توضیح میدهم که شبکه عصبی این طور کار میکند و ما درگیر بهینهسازی نامحدب هستیم و چه و چه.
و سپس در تکمیل حرفش میگوید ولی من انتظار داشتم حداقل ReLU همیشه بهتر یا بدتر باشد و من در جواب میگویم اگر دنیا جای خوبی بود شاید میشد انتظار داشت.
نمیدانم این حاضرجوابی چیزی نبود که ابدا از قبل بهش فکر کرده باشم و اتفاقا به طور معمول اصلا آدم فیالمجلس و بداههگویی نیستم، شاید به همین خاطر است که برایم جالب بود.
از طرف دیگر "دنیا وفا ندارد" و "سگ آقا صادق هدایت نجاست کند به زندگی، قسمت و هر چی که هست و نیست" نیز هم که لقلقهی زبانم شده است.
وقتی میگویم غم اما مطمئن نیستم که کلمه را درست بکار بردهام یا مثلا شاید رنج توصیف بهتری است یا چیز دیگری. وقتی میگویم غم شاید ناامیدی از جنس سوال همان دانشآموزم مدنظرم است که مگر وقتی همه چیز را درست پیادهسازی کرده باشیم نباید نتیجه سازگاری انتظار داشته باشیم؟ و جواب زندگی را هم که خاطرتان هست: بیلاخ.
اکنون شاید اندکی واضحتر شده باشد، شایدم نه. ولی حالا که این همه آسمان و ریسمان بافتم و کلمه پشت هم چیدم بیاید یه نگاهی به loss landscape شبکه عصبی نگاه کنید و به این فکر کنید که هر بار که از اول وزنها را مقداردهی میکنید در کدام یکی از این چاهها گیر میافتید.
کم ندیدهام آدمهایی که فحش و فضیحت نثار شبکه عصبی و به اصطلاح یادگیری عمیق میکنن؛ چه بسا خود من که چقدر غر زدم ولی آخرش به این نتیجه میرسم که زندگی همانقدر گه است که شبکه عصبی. شاید برای همین بررسی شبکهی عصبی برایم جالب است. بله رمزآلود و عجیب است؛ تئوریها در توضیح کاملش موفق نیستن؛ نمیدانیم چرا گاهی کار میکند چرا گاهی نه. و ...
آشنا نیست؟
پ.ن: این فاز جدیدی که امروز موقع نوشتن این متن داشتم هم را درک نمیکنم. ادبیاتم یکم تغییر کرده و نمیفهمم که چرا؟ به هر روی بهتر از ننوشتن است.
@SingularThinker
انگار غم در من حل شده است؛ یعنی رفته به خورد تار و پود وجودم، طوری که در نگاه اول تشخیص آن در شخصیتم سخت باشد.
باید خیلی ریز شوی لابلای نقش و نگارها و پشت لبخندها تا ببینیش.
انگار پذیرفتهام که زندگی همین است دیگر معلومه که یِیهو وسط اتوبوس یا جلسه گریه امانت را میبرد و تو در اوج بیپناهی دنبال سوراخی برای چکاندن قطره اشکت روی زمین میگردی بیآنکه آغوشی انتظارت را بکشد.
ابدا نمیخواهم با دادن این شرح قوی یا پخته به نظر بیایم، کماکان بخشهایی از وجود من غم و/یا رنج را چون عاملی مزاحم تشخیص داده و شروع به ترشح آنتیبادی میکند تا این عامل خطرزا را دفع کنند اما تعداد این بخشها به نسبه کم است یا شاید بتوان گفت رو به کاهش است. جمله "زندگی مگر همینقدر گه نیست" جوری در عمق وجودم ریشه دوانده و از صمیم قلب به آن باور پیدا کردهام که دیگر حتی اعتراضی به آن ندارم. تا آنجا که حتی لابلای کلاسم وقتی که دانشجویی اعتراض میکند که یعنی که چه؟ چرا هر بار که شبکه عصبی را آموزش میدهیم نتیجه فرق میکند. یکبار ReLU بهتر از tanh عمل میکند و بار دیگر نتیجه کاملا برعکس است. بعد برایش توضیح میدهم که شبکه عصبی این طور کار میکند و ما درگیر بهینهسازی نامحدب هستیم و چه و چه.
و سپس در تکمیل حرفش میگوید ولی من انتظار داشتم حداقل ReLU همیشه بهتر یا بدتر باشد و من در جواب میگویم اگر دنیا جای خوبی بود شاید میشد انتظار داشت.
نمیدانم این حاضرجوابی چیزی نبود که ابدا از قبل بهش فکر کرده باشم و اتفاقا به طور معمول اصلا آدم فیالمجلس و بداههگویی نیستم، شاید به همین خاطر است که برایم جالب بود.
از طرف دیگر "دنیا وفا ندارد" و "سگ آقا صادق هدایت نجاست کند به زندگی، قسمت و هر چی که هست و نیست" نیز هم که لقلقهی زبانم شده است.
وقتی میگویم غم اما مطمئن نیستم که کلمه را درست بکار بردهام یا مثلا شاید رنج توصیف بهتری است یا چیز دیگری. وقتی میگویم غم شاید ناامیدی از جنس سوال همان دانشآموزم مدنظرم است که مگر وقتی همه چیز را درست پیادهسازی کرده باشیم نباید نتیجه سازگاری انتظار داشته باشیم؟ و جواب زندگی را هم که خاطرتان هست: بیلاخ.
اکنون شاید اندکی واضحتر شده باشد، شایدم نه. ولی حالا که این همه آسمان و ریسمان بافتم و کلمه پشت هم چیدم بیاید یه نگاهی به loss landscape شبکه عصبی نگاه کنید و به این فکر کنید که هر بار که از اول وزنها را مقداردهی میکنید در کدام یکی از این چاهها گیر میافتید.
کم ندیدهام آدمهایی که فحش و فضیحت نثار شبکه عصبی و به اصطلاح یادگیری عمیق میکنن؛ چه بسا خود من که چقدر غر زدم ولی آخرش به این نتیجه میرسم که زندگی همانقدر گه است که شبکه عصبی. شاید برای همین بررسی شبکهی عصبی برایم جالب است. بله رمزآلود و عجیب است؛ تئوریها در توضیح کاملش موفق نیستن؛ نمیدانیم چرا گاهی کار میکند چرا گاهی نه. و ...
آشنا نیست؟
پ.ن: این فاز جدیدی که امروز موقع نوشتن این متن داشتم هم را درک نمیکنم. ادبیاتم یکم تغییر کرده و نمیفهمم که چرا؟ به هر روی بهتر از ننوشتن است.
@SingularThinker
❤6🔥1
Singular Thinker
با غم درآمیختن انگار غم در من حل شده است؛ یعنی رفته به خورد تار و پود وجودم، طوری که در نگاه اول تشخیص آن در شخصیتم سخت باشد. باید خیلی ریز شوی لابلای نقش و نگارها و پشت لبخندها تا ببینیش. انگار پذیرفتهام که زندگی همین است دیگر معلومه که یِیهو وسط اتوبوس…
بعد از نوشتن این متن با خودم گفتم بهتره دیگه از این چرت و پرتا اینجا ننویسم و همون "غفلت مقدس" رو پیش گیرم و دنبالهی کار خویش گیرم به قول سعدی. همون در مورد ریاضی و یادگیری ماشین و چه و چه حرف بزنم ولی بعد این متن با یکی از دوستام یه بحث خیلی خوبی داشتم که بعدش فهمیدم که یکی از پیشفرضهای من پشت این بحث این بوده که غم یا رنج ناگزیر است و بنابراین باید در برابرش دستها رو بالا برد و به اصطلاح شل کرد. ولی این دوستم این طوری بود که نه آقا جان کی گفته اصن؟ زندگی فلانی رو ببین رنجش کجا بود؟
قطعا نمیشه ادعا کرد که همه به یک اندازه رنج میبرن ولی ازون طرف هم آستانه رنج همه یکسان نیست. ولی دوستم معتقد بود وقتی پای شنیدن قصهی زندگی آدما میشینی مخصوصا اونایی که این ور آبن میبینی که انگار این رنجی که ما ازش حرف میزنیم وجود نداره و خیلی زندگی شاد و آرومی رو طرف داشته و خبری از درد و رنج و یا اتقاقات ناگوار نیست.
ولی من همچنان حس میکنم که رنج لزوما میتونه در تصویر بزرگی که آدمها از زندگیشان به ما نشان میدن نمایانگر نشه. رنج آدمی میتونه پشت هزارتا خنده و لبخند پنهان شده باشه و با هزارتا تور هم به دام نیفته. همون طور که اول متن قبل گفتم در مورد خود من اصن همین طوریه. من معمولا لبخند به لب دارم و اطرافیانم منو به خوش انرژی بودن میشناسن و ... و حتی خودمم خودم رو آدم غمگینی نمیدونم. ولی غم و/یا رنج هست.
اما اینکه منظورم از غم و/یا رنج چیه رو سخت میتونم بگم. انگار رنج برای من پنجه انداختن با دست روزگاره. وقتی زورت به زندگی نمیرسه. وقتی کوچه بن بسته و باید سر ته کنی برگردی از از سر. نمیگم رنج یعنی اینکه تو خانوادهای باشی که بابات کتکت بزنه یا مادرت معتاد باشه، یا ... و این برای همه اتفاق میفته چون این واضحا درست نیست. رنج ولی میتونه این قدر روزمره و کوچیک باشه که مثلا صدای آب خوردن بقیه برات غیرقابل تحمل باشه که مجبور بشی کامنت بذاری و جادی مجبور بشه که اون تیکهها رو کات بزنه. ولی ازون ور انقدر رو مخت بوده که مجبور شدی اون کارو انجامش بدی.
حالا علت نوشتن دوباره این متن این بود که بدونم شما چی فک میکنید؟ با کدوم موافقتریاید؟
حتما برام بنویسید یا ویس بگیرید یا هر چی. دوست دارم بدونم نظرتونو.
@SingularThinker
قطعا نمیشه ادعا کرد که همه به یک اندازه رنج میبرن ولی ازون طرف هم آستانه رنج همه یکسان نیست. ولی دوستم معتقد بود وقتی پای شنیدن قصهی زندگی آدما میشینی مخصوصا اونایی که این ور آبن میبینی که انگار این رنجی که ما ازش حرف میزنیم وجود نداره و خیلی زندگی شاد و آرومی رو طرف داشته و خبری از درد و رنج و یا اتقاقات ناگوار نیست.
ولی من همچنان حس میکنم که رنج لزوما میتونه در تصویر بزرگی که آدمها از زندگیشان به ما نشان میدن نمایانگر نشه. رنج آدمی میتونه پشت هزارتا خنده و لبخند پنهان شده باشه و با هزارتا تور هم به دام نیفته. همون طور که اول متن قبل گفتم در مورد خود من اصن همین طوریه. من معمولا لبخند به لب دارم و اطرافیانم منو به خوش انرژی بودن میشناسن و ... و حتی خودمم خودم رو آدم غمگینی نمیدونم. ولی غم و/یا رنج هست.
اما اینکه منظورم از غم و/یا رنج چیه رو سخت میتونم بگم. انگار رنج برای من پنجه انداختن با دست روزگاره. وقتی زورت به زندگی نمیرسه. وقتی کوچه بن بسته و باید سر ته کنی برگردی از از سر. نمیگم رنج یعنی اینکه تو خانوادهای باشی که بابات کتکت بزنه یا مادرت معتاد باشه، یا ... و این برای همه اتفاق میفته چون این واضحا درست نیست. رنج ولی میتونه این قدر روزمره و کوچیک باشه که مثلا صدای آب خوردن بقیه برات غیرقابل تحمل باشه که مجبور بشی کامنت بذاری و جادی مجبور بشه که اون تیکهها رو کات بزنه. ولی ازون ور انقدر رو مخت بوده که مجبور شدی اون کارو انجامش بدی.
حالا علت نوشتن دوباره این متن این بود که بدونم شما چی فک میکنید؟ با کدوم موافقتریاید؟
حتما برام بنویسید یا ویس بگیرید یا هر چی. دوست دارم بدونم نظرتونو.
@SingularThinker
👍7❤1
Singular Thinker
اولین بار این جمله از شوپنهاور رو فک کنم وقتی که تو دفتر استاد ریاضیام(قدوس) نشسته بودیم در حالیکه داشت سیگار میکشید برامون گفت، روزهای تلخی بود پوچی دنیا رو با تموم استخون حس میکردم و سعی میکردم که همین طوری با آدمایی که فک میکردم اهل فکرن سر صحبتو باز…
الان یادم افتاد که قبلا در مورد جهل مقدس یا غفلت مقدس تو کانال نوشته بودم. یاد آقا قدوسیان بخیر واقعا
قصیدهی «غوکنامه»
ای غوکها که موج برآشفته خوابتان
و افکنده در تلاطمِ شطِّ شتابتان
خوش یافتید این خزۀ سبز را پناه
روزی دو، گر امان بدهد آفتابتان
دم از زلال خضر زنید و مسلّم است
کز این لجنکدهست همه نان و آبتان
بیشرمتر ز جمع شمایان نیافرید
ایزد که آفرید برای عذابتان
کوتاهبین و تنگنظر، گرچه چشمها
از کاسه خانه جَسته برون چون حُبابتان
در خاک رنگِ خاکی و در سبزه سبزرنگ
رنگِ محیط بوده، هماره، مآبتان
از بیخِ گوش نعرهزنانید و گوشِ خلق
کر شد ازین مکابرۀ بیحسابتان
یک شب نشد کز این همه بیداد بس کنید
وین سیم بگسلد ز چگور و ربابتان
تسبیحِ ایزد است به پندارِ عامیان
آن شومْ شیونِ چون نعیبِ غرابتان
هنگامِ قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان
بسیار ازین نفيرِ نفسگیرتان گذشت
کو افعییی که نعره زند در جوابتان
داند جهان که در همۀ عمر بوده است
روزی ز بالِ پشّه و خونِ ذبابتان
جز جیغ و ویغ و شیون و فریاد و همهمه
کاری دگر نیامده از شیخ و شابتان
تکرارِ یک ترانه و یک شومْنوحه است
سر تا به سر تمامِ سطورِ کتابتان
چون است و چون که از دلِ گندابۀ قرون
ناگه گرفته است تبِ انقلابتان
وز ژاژِ ژنده، خنده به خورشید میزند
شمعِ تمامْکاستۀ نیمتابتان
مانا گمان برید که ایزد به فضلِ خویش
کردهست بهرِ فتح جهان انتخابتان
یا خود زمان و گردش افلاک کرده است
بر جملۀ ممالک مالکْ رقابتان
گر جمعِ «مادران به خطا»، نامتان نهیم
هرگز نکردهایم خطا در خطابتان
نی اصلتان به قاعده، نی نسلتان درست
دانسته نیست سلسلۀ انتسابتان
جز این حقیقتی که یکی ابر جادُوِی
آورد و برفشاند بر این خاک و آبتان
پروردتان به نمنمِ بارانِ خویشتن
تا برگذشت حدِّ نصیب از نصابتان
این آبگیرِ گَند که آبشخورِ شماست
وین سان بُوَد به کامِ ایاب و ذهابتان
سیلی دمنده بود ز کهسارِ خشمِ خلق
کاینگونه گشته بسترِ آرام و خوابتان
تسبیحتان دعای بقایِ لجنکده است
بادا که این دعا نشود مستجابتان
ای مشتِ چنگلوکِ زمینگیر پشّهخوار
شرمآور است دعویِ اوجِ عقابتان
گاهی درونِ خشکی و گاهی درونِ آب
تا چند ازین دو زیستنِ کامیابتان؟
چون صبح روشن است که خواهد ز دست رفت
فردا، عنانِ دولتِ پا در رکابتان
چندان که آفتابِ تموزی شود پدید
این جُلبکانِ سبز نگردد حجابتان
این آبگیر عرصۀ این جنگ و دار و گیر
گردد بخار و سر دهد اندر سرابتان
و آنگاه، دیوْبادِ دمانی رسد ز راه
بِپْراکَنَد به هر طرفی با شتابتان
وز یالِ دیوْباد درافتید و در زمان
بینم خموش و خسته و خُرد و خرابتان
وین غوكجامههای چو دستارِ تازیان
یک یک شود به گردنِ نازک طنابتان
وان مار را گمارَد ایزد که بِشْکَرَد
آسودگیطلبْ تنِ خوش خورد و خوابتان
وز چشمِ مار رو به خموشی نهید و مار
باری درین مُجاوَبه سازد مُجابتان
نک خوابتان به پهنۀ مردابِ نیمشب
خوش باد تا سحر بدمد آفتابتان
با این همه گزند که دیدیم دلخوشیم
تا بو که خلق در نگَرَد بینقابتان
محمدرضا شفیعی کدکنی،
11 مهر 1401
#شعر
@SingularThinker
ای غوکها که موج برآشفته خوابتان
و افکنده در تلاطمِ شطِّ شتابتان
خوش یافتید این خزۀ سبز را پناه
روزی دو، گر امان بدهد آفتابتان
دم از زلال خضر زنید و مسلّم است
کز این لجنکدهست همه نان و آبتان
بیشرمتر ز جمع شمایان نیافرید
ایزد که آفرید برای عذابتان
کوتاهبین و تنگنظر، گرچه چشمها
از کاسه خانه جَسته برون چون حُبابتان
در خاک رنگِ خاکی و در سبزه سبزرنگ
رنگِ محیط بوده، هماره، مآبتان
از بیخِ گوش نعرهزنانید و گوشِ خلق
کر شد ازین مکابرۀ بیحسابتان
یک شب نشد کز این همه بیداد بس کنید
وین سیم بگسلد ز چگور و ربابتان
تسبیحِ ایزد است به پندارِ عامیان
آن شومْ شیونِ چون نعیبِ غرابتان
هنگامِ قول، آمرِ معروف و در عمل
از هیچ مُنکَری نبود اجتنابتان
بسیار ازین نفيرِ نفسگیرتان گذشت
کو افعییی که نعره زند در جوابتان
داند جهان که در همۀ عمر بوده است
روزی ز بالِ پشّه و خونِ ذبابتان
جز جیغ و ویغ و شیون و فریاد و همهمه
کاری دگر نیامده از شیخ و شابتان
تکرارِ یک ترانه و یک شومْنوحه است
سر تا به سر تمامِ سطورِ کتابتان
چون است و چون که از دلِ گندابۀ قرون
ناگه گرفته است تبِ انقلابتان
وز ژاژِ ژنده، خنده به خورشید میزند
شمعِ تمامْکاستۀ نیمتابتان
مانا گمان برید که ایزد به فضلِ خویش
کردهست بهرِ فتح جهان انتخابتان
یا خود زمان و گردش افلاک کرده است
بر جملۀ ممالک مالکْ رقابتان
گر جمعِ «مادران به خطا»، نامتان نهیم
هرگز نکردهایم خطا در خطابتان
نی اصلتان به قاعده، نی نسلتان درست
دانسته نیست سلسلۀ انتسابتان
جز این حقیقتی که یکی ابر جادُوِی
آورد و برفشاند بر این خاک و آبتان
پروردتان به نمنمِ بارانِ خویشتن
تا برگذشت حدِّ نصیب از نصابتان
این آبگیرِ گَند که آبشخورِ شماست
وین سان بُوَد به کامِ ایاب و ذهابتان
سیلی دمنده بود ز کهسارِ خشمِ خلق
کاینگونه گشته بسترِ آرام و خوابتان
تسبیحتان دعای بقایِ لجنکده است
بادا که این دعا نشود مستجابتان
ای مشتِ چنگلوکِ زمینگیر پشّهخوار
شرمآور است دعویِ اوجِ عقابتان
گاهی درونِ خشکی و گاهی درونِ آب
تا چند ازین دو زیستنِ کامیابتان؟
چون صبح روشن است که خواهد ز دست رفت
فردا، عنانِ دولتِ پا در رکابتان
چندان که آفتابِ تموزی شود پدید
این جُلبکانِ سبز نگردد حجابتان
این آبگیر عرصۀ این جنگ و دار و گیر
گردد بخار و سر دهد اندر سرابتان
و آنگاه، دیوْبادِ دمانی رسد ز راه
بِپْراکَنَد به هر طرفی با شتابتان
وز یالِ دیوْباد درافتید و در زمان
بینم خموش و خسته و خُرد و خرابتان
وین غوكجامههای چو دستارِ تازیان
یک یک شود به گردنِ نازک طنابتان
وان مار را گمارَد ایزد که بِشْکَرَد
آسودگیطلبْ تنِ خوش خورد و خوابتان
وز چشمِ مار رو به خموشی نهید و مار
باری درین مُجاوَبه سازد مُجابتان
نک خوابتان به پهنۀ مردابِ نیمشب
خوش باد تا سحر بدمد آفتابتان
با این همه گزند که دیدیم دلخوشیم
تا بو که خلق در نگَرَد بینقابتان
محمدرضا شفیعی کدکنی،
11 مهر 1401
#شعر
@SingularThinker
تفسیر بیضوی مثنوی معنوی
پدری با پسری گفت به قهر
«که تو آدم نشوی، جان پدر!
حیف از آن عمر که ای بی سروپا
در پی تربیتت کردم سر»
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
«که تو آدم نشوی، جان پدر!
حیف از آن عمر که ای بی سروپا
در پی تربیتت کردم سر»
دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر
خوندن این متن رو توصیه میکنم واقعا به همگی. کلی توش حرف داشت برای من و خیلی تلخ بود حقیقتا.
بنظرم برید بخونید و اگه بعدا خواستید اصن ادامه پیام منو بخونید چون اصل داستان اونه و من فقط خواستم زیرش خط بکشم به اصطلاح.
متاسفانه ماجرا خیلی هم آشنا به گوش من میرسید. رفتار پدر شعر و پدر نویسنده بوی این دست حرفا رو میده که "احترام بزرگتر همیشه واجبه"، "تو نمیفهمی من هر چی نباشه دو تا پیرهن از تو بیشتر پاره کردم" و ....
که اونا هم از دید من در ادامه همون توییت معروف "بچه شیعه باخت نمیده ک...." است.
برای خیلی از ماها شکست واژه تعریف نشدهایه انگار و در عین حال انقدر تلخه که برای نپذیرفتنش دست به هر دوز و کلکی میبریم. در حالی که خیلی جاها به سادگی دیدن و پذیرش واقعیته.
تهش هم میگیم ما ایرانیها خیلی ملت بااحساسی هستیم. بله درست اما کنارش شعاری، جوزده و متوهم هم هستیم.
خبر خوب ولی برای من این جریانیه که تو سینما راه افتاده که اخیرا روی این مفهوم زیاد داره کار میکنه. مثالش هم فیلم برادران لیلا که خیلی یهو سر و صدا ایجاد کرد و الان هم فیلم پیرپسر. البته من پیرپسر رو ندیدم هنوز ولی صرفا یه سری نقد و اینا ازشون خوندم که فک میکنم جالب به نظر میاد.
و در آخر اینکه همون طور که دیکتاتوری یه شبه و یه روزه به وجود نیومده یک شبه و یک روزه هم از بین نمیره.
پ.ن: این وسط در راستای این معنای "آدم"شدن یا بودن هم خیلی رندوم یاد این پست قدیمیام افتادم.
راستی مریم واقعا چیه این معنی آدم بودن که انقدر ازش حرف میزنیم؟
https://news.1rj.ru/str/SingularThinker/598
حتما اگه نقدی یا نظری دارید، برام بنویسید.
@SingularThinker
بنظرم برید بخونید و اگه بعدا خواستید اصن ادامه پیام منو بخونید چون اصل داستان اونه و من فقط خواستم زیرش خط بکشم به اصطلاح.
که اونا هم از دید من در ادامه همون توییت معروف "بچه شیعه باخت نمیده ک...." است.
برای خیلی از ماها شکست واژه تعریف نشدهایه انگار و در عین حال انقدر تلخه که برای نپذیرفتنش دست به هر دوز و کلکی میبریم. در حالی که خیلی جاها به سادگی دیدن و پذیرش واقعیته.
تهش هم میگیم ما ایرانیها خیلی ملت بااحساسی هستیم. بله درست اما کنارش شعاری، جوزده و متوهم هم هستیم.
خبر خوب ولی برای من این جریانیه که تو سینما راه افتاده که اخیرا روی این مفهوم زیاد داره کار میکنه. مثالش هم فیلم برادران لیلا که خیلی یهو سر و صدا ایجاد کرد و الان هم فیلم پیرپسر. البته من پیرپسر رو ندیدم هنوز ولی صرفا یه سری نقد و اینا ازشون خوندم که فک میکنم جالب به نظر میاد.
و در آخر اینکه همون طور که دیکتاتوری یه شبه و یه روزه به وجود نیومده یک شبه و یک روزه هم از بین نمیره.
پ.ن: این وسط در راستای این معنای "آدم"شدن یا بودن هم خیلی رندوم یاد این پست قدیمیام افتادم.
راستی مریم واقعا چیه این معنی آدم بودن که انقدر ازش حرف میزنیم؟
حتما اگه نقدی یا نظری دارید، برام بنویسید.
@SingularThinker
👍7❤2