#نکته
شوربختانه در چند دههی گذشته، بیش از هر دورهی دیگری به خدمتگزاران ایران ما بیادبی شده است. گروهی دانسته یا ندانسته، به خواست خود و یا به دستور، همهی تلاش خود را به کار بردهاند تا تلاش گذشتگان ما را کمرنگ و در شایستگی آنها تردید کنند.
شخصیتی مانند قوامالسلطنه را در نگر بگیرید؛ ما مردم ایران چه اندازه دربارهی او میدانیم؟ دانستههای ما درباره این مرد بزرگ بسیار اندک است. او نماد دیپلماسی در ایران و کسی بود که توانست با هوشمندی و سیاست، دست گستاخ روسها را از خاک و ثروتهای میهنمان کوتاه ساخته، از کیان ایران پاسداری نماید. چنین رفتاری البته به مذاق روسها و وابستگانشان خوش نیامد. از اینرو به وی و دیگر شخصیتهای میهنپرست که از سود و کیان ایران در برابر روسیه پاسداری کردند، برچسب وابستگی به کشور دیگر زدند. ما اکنون از زیرکیهای چرچیل انگلیسی بیشتر میدانیم تا هوشمندی و زیرکی قوامالسلطنهی ایرانی!
⬅️ ملتهای آگاه، خدمتگزارانشان را پیوسته به بزرگی و دانایی یاد میکنند و از آنان برای خود، الگوهای دانایی و زیرکی و خدمت به #وطن میسازند. ما چرا نکردهایم؟ ما نیز باید چنین کنیم.
#سرباز_وطن
@ThinkTogether🌱
شوربختانه در چند دههی گذشته، بیش از هر دورهی دیگری به خدمتگزاران ایران ما بیادبی شده است. گروهی دانسته یا ندانسته، به خواست خود و یا به دستور، همهی تلاش خود را به کار بردهاند تا تلاش گذشتگان ما را کمرنگ و در شایستگی آنها تردید کنند.
شخصیتی مانند قوامالسلطنه را در نگر بگیرید؛ ما مردم ایران چه اندازه دربارهی او میدانیم؟ دانستههای ما درباره این مرد بزرگ بسیار اندک است. او نماد دیپلماسی در ایران و کسی بود که توانست با هوشمندی و سیاست، دست گستاخ روسها را از خاک و ثروتهای میهنمان کوتاه ساخته، از کیان ایران پاسداری نماید. چنین رفتاری البته به مذاق روسها و وابستگانشان خوش نیامد. از اینرو به وی و دیگر شخصیتهای میهنپرست که از سود و کیان ایران در برابر روسیه پاسداری کردند، برچسب وابستگی به کشور دیگر زدند. ما اکنون از زیرکیهای چرچیل انگلیسی بیشتر میدانیم تا هوشمندی و زیرکی قوامالسلطنهی ایرانی!
⬅️ ملتهای آگاه، خدمتگزارانشان را پیوسته به بزرگی و دانایی یاد میکنند و از آنان برای خود، الگوهای دانایی و زیرکی و خدمت به #وطن میسازند. ما چرا نکردهایم؟ ما نیز باید چنین کنیم.
#سرباز_وطن
@ThinkTogether🌱
#ایران_بزرگ_فرهنگی
خانم دکتر نجیبه غلامی، بانوی پزشک افغانستانی، همگام و همراه با پزشکان و پرستاران ایرانی، به درمان بیماران و مبارزه با کرونا در بیمارستانی در مشهد مشغول هستند.
با سپاس و قدردانی از ایشان و همهی همتباران افغانستانی ما که در روزهای سختی هم، در کنار ما هستند.
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@ThinkTogether🌱
خانم دکتر نجیبه غلامی، بانوی پزشک افغانستانی، همگام و همراه با پزشکان و پرستاران ایرانی، به درمان بیماران و مبارزه با کرونا در بیمارستانی در مشهد مشغول هستند.
با سپاس و قدردانی از ایشان و همهی همتباران افغانستانی ما که در روزهای سختی هم، در کنار ما هستند.
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
📛 محمد تقی زهتابی که بود؟!
💬 در پی کشمکشهای مرزی ایران و عراق در دههی ۵۰ خورشیدی، عراق و ایران دست به تقویت جنبشهای تجزیه طلبانه در کشورهای یکدیگر زدند. ایران به احزاب کردی در شمال عراق یاری میرساند و عراق نیز اقدام به تربیت مزدور و فرستادن اسلحه به بلوچستان میکرد. در همین دورهی زمانی، عراق از محمود پناهیان -نوهی پناه علیخان جوانشیر از سران فرقهی دمکرات- دعوت نمود برای تبلیغات ضدایرانی، به بغداد برود. یکی از افراد گروه همراه وی، محمد تقی زهتابی بود. زهتابی در بغداد، ضمن همکاری با رژیم بعث عراق، به تأسیس یک گروه سیاسی به نام ”جبهه ملی خلقهای ایران“ دست زد که شعبههایی از آن به تبلیغ قومگرایی در آذربایجان، کردستان، بلوچستان و خوزستان ایران میپرداخت. وی همچنین از رادیوی گروه خود در بغداد، به تبلیغ پانترکیسم میپرداخت، و مدتی نیز در دانشگاه بغداد فارسی تدریس کرد.
در سال ۱۹۷۵ توافق الجزیره بین ایران و عراق به دست آمد. طبق این توافق، دو کشور باید دست از خرابکاری در امور یکدیگر بر میداشتند. از اینرو عراق، عذر محمود پناهیان و گروه اعزامی همراهش را خواست و زهتابی نیز ناچار به باکو بازگشت. وی پس از انقلاب ۵۷ به ایران کوچ کرده، دوباره به ترویج افکار پانترکی در تبریز مشغول شد. همو بود که با تکیه بر تاریخنگاریهای تخیلی محافل پانترکی باکو و استانبول-آنکارا، و سرهمبندی حوادث پراکندهی تاریخی و تحریف آنها، کتابی به نام «تاریخ باستانی ترکهای ایران» تهیه کرد، که اصولاً آذربایجان را از حوزهی تمدن ایرانی خارج مینمود. حلقهٔ پانترکی طرفدار او در در داخل ایران و در جمهوری آذربایجان تبلیغات فراوانی برای ترویج نوشتههای او (در واقع سرودههای او) و جا انداختن آن به عنوان تاریخ آذربایجان یا ترکهای ایران کردهاند، اما این نوشتهها به علت ذهنی بودن و عدم تطابق با واقعیتهای تاریخی، نزد مورخان و پژوهشگران ارج و ارزشی نیافت و صرفا برای عوامفریبی و تبلیغات پوپولیستی از آنها بهرهبرداری شد.
#تاریخ
#وطن
@ThinkTogether🌱
📛 محمد تقی زهتابی که بود؟!
💬 در پی کشمکشهای مرزی ایران و عراق در دههی ۵۰ خورشیدی، عراق و ایران دست به تقویت جنبشهای تجزیه طلبانه در کشورهای یکدیگر زدند. ایران به احزاب کردی در شمال عراق یاری میرساند و عراق نیز اقدام به تربیت مزدور و فرستادن اسلحه به بلوچستان میکرد. در همین دورهی زمانی، عراق از محمود پناهیان -نوهی پناه علیخان جوانشیر از سران فرقهی دمکرات- دعوت نمود برای تبلیغات ضدایرانی، به بغداد برود. یکی از افراد گروه همراه وی، محمد تقی زهتابی بود. زهتابی در بغداد، ضمن همکاری با رژیم بعث عراق، به تأسیس یک گروه سیاسی به نام ”جبهه ملی خلقهای ایران“ دست زد که شعبههایی از آن به تبلیغ قومگرایی در آذربایجان، کردستان، بلوچستان و خوزستان ایران میپرداخت. وی همچنین از رادیوی گروه خود در بغداد، به تبلیغ پانترکیسم میپرداخت، و مدتی نیز در دانشگاه بغداد فارسی تدریس کرد.
در سال ۱۹۷۵ توافق الجزیره بین ایران و عراق به دست آمد. طبق این توافق، دو کشور باید دست از خرابکاری در امور یکدیگر بر میداشتند. از اینرو عراق، عذر محمود پناهیان و گروه اعزامی همراهش را خواست و زهتابی نیز ناچار به باکو بازگشت. وی پس از انقلاب ۵۷ به ایران کوچ کرده، دوباره به ترویج افکار پانترکی در تبریز مشغول شد. همو بود که با تکیه بر تاریخنگاریهای تخیلی محافل پانترکی باکو و استانبول-آنکارا، و سرهمبندی حوادث پراکندهی تاریخی و تحریف آنها، کتابی به نام «تاریخ باستانی ترکهای ایران» تهیه کرد، که اصولاً آذربایجان را از حوزهی تمدن ایرانی خارج مینمود. حلقهٔ پانترکی طرفدار او در در داخل ایران و در جمهوری آذربایجان تبلیغات فراوانی برای ترویج نوشتههای او (در واقع سرودههای او) و جا انداختن آن به عنوان تاریخ آذربایجان یا ترکهای ایران کردهاند، اما این نوشتهها به علت ذهنی بودن و عدم تطابق با واقعیتهای تاریخی، نزد مورخان و پژوهشگران ارج و ارزشی نیافت و صرفا برای عوامفریبی و تبلیغات پوپولیستی از آنها بهرهبرداری شد.
#تاریخ
#وطن
@ThinkTogether🌱
#تلنگر
ما انگار عادت کردهایم به «بد دیدن» و «از زشتیها نوشتن». انگار ترس داریم از نوشتن دربارهی خوبیهایی که بیخ گوش خودمان رخ میدهد. ولی برای سیاهنویسی، برای ناامیدتر کردن هم، برای فریاد زدن این که «همهچیز رو به ویرانیست» عجیب از هم سبقت میگیریم.
این روزها وقتی عکسهای تازه و قدیم رسول خادم را در شبکههای اجتماعی میبینم که در سیستان و بلوچستان به مردم کمک میکند و بارهای سنگین را روی شانههای پهنش گذاشته، میگویم اگر او اهل کشور دیگری بود، امروز همهی ما در مورد او و فرهنگی که چون اویی را پرورده حرف میزدیم ...
@ThinkTogether🌱
ما انگار عادت کردهایم به «بد دیدن» و «از زشتیها نوشتن». انگار ترس داریم از نوشتن دربارهی خوبیهایی که بیخ گوش خودمان رخ میدهد. ولی برای سیاهنویسی، برای ناامیدتر کردن هم، برای فریاد زدن این که «همهچیز رو به ویرانیست» عجیب از هم سبقت میگیریم.
این روزها وقتی عکسهای تازه و قدیم رسول خادم را در شبکههای اجتماعی میبینم که در سیستان و بلوچستان به مردم کمک میکند و بارهای سنگین را روی شانههای پهنش گذاشته، میگویم اگر او اهل کشور دیگری بود، امروز همهی ما در مورد او و فرهنگی که چون اویی را پرورده حرف میزدیم ...
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#تاریخ ایران
🔆 گذری به تاریخ و تمدن ایران باستان
🔢 بخش چهار: جهانبینی و باورهای ایرانیان
🎙 پرفسور تورج دریایی، استاد تاریخ جهان باستان در دانشگاه اروین کالیفرنیا
💬 در این گفتار، دکتر دریایی برای توضیح جهانبینی نیاکان ما، به قدیمیترین سند اعتقادی ایرانیان، یعنی اوستا میپردازد. اوستا گردآمدهی سرودها، داستانها، اندرزها، تشریفات دینی و قانونهایی است که از ۴۰۰۰ سال پیش تا ۳۰۰۰ پیش (در درازای ۱۰۰۰ سال) سروده شده و ایرانیان باستان از آنها پیروی میکردهاند. اوستا به دو بخش تقسیم شده است. اوستای قدیم و اوستای جدید. آنچه باورهای نیاکان ما را بازگو میکند، اوستای جدید است ...
بخشهای پیشین را اینجا ببینید:
بخش یک بخش دو بخش سه
@ThinkTogether🌱
🔆 گذری به تاریخ و تمدن ایران باستان
🔢 بخش چهار: جهانبینی و باورهای ایرانیان
🎙 پرفسور تورج دریایی، استاد تاریخ جهان باستان در دانشگاه اروین کالیفرنیا
💬 در این گفتار، دکتر دریایی برای توضیح جهانبینی نیاکان ما، به قدیمیترین سند اعتقادی ایرانیان، یعنی اوستا میپردازد. اوستا گردآمدهی سرودها، داستانها، اندرزها، تشریفات دینی و قانونهایی است که از ۴۰۰۰ سال پیش تا ۳۰۰۰ پیش (در درازای ۱۰۰۰ سال) سروده شده و ایرانیان باستان از آنها پیروی میکردهاند. اوستا به دو بخش تقسیم شده است. اوستای قدیم و اوستای جدید. آنچه باورهای نیاکان ما را بازگو میکند، اوستای جدید است ...
بخشهای پیشین را اینجا ببینید:
بخش یک بخش دو بخش سه
@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دیدگاه
#ژئوپولتیک
🗺 نشستی با عنوان "خط سیر ژئوپولتیک" در اندیشکدهی معتبر CSIS با سخنرانی زیبنگیو برژینسکی، راهبردساز ارشد و مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا / ۲۰۱۱
🔻آمریکا قادر به شکست نظامی ایران (بدون بهرهجستن از سلاح اتمی) نیست.
🔻همانند برنارد لوییس نسبت به جان گرفتن میهنپرستی ایرانی هشدار میدهد.
🔻اشاره به اینکه ایران به قدرتی نوین تبدیل خواهد شد.
📎 بازتاب دادن دیدگاههای کارشناسان غربی فقط برای آگاهی از آنچه پیرامون #وطن میگذرد بوده، به معنی تایید یا ارزشگذاری آنها نیست.
📎 با توجه به کامیابی ایران در پیادهسازی نقشههای منطقهای خود و رخدادهای دو سال گذشته و آغاز دگرگونی فضای عمومی به سوی تقویت میهنپرستی ایرانی (که برخلاف ۴۰ سال گذشته، از سوی حکومت نیز مخالفتی با آن نمیشود)، همهی تحلیلهای ژئوپولتیک سالهای پیشین، نیازمند بازنگری هستند. و البته در تحلیلهای تازهتر کارشناسان برجسته جهانی، نشانههای این بازنگری دیده میشود.
🔡 با زیرنویس پارسی
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
🗺 نشستی با عنوان "خط سیر ژئوپولتیک" در اندیشکدهی معتبر CSIS با سخنرانی زیبنگیو برژینسکی، راهبردساز ارشد و مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا / ۲۰۱۱
🔻آمریکا قادر به شکست نظامی ایران (بدون بهرهجستن از سلاح اتمی) نیست.
🔻همانند برنارد لوییس نسبت به جان گرفتن میهنپرستی ایرانی هشدار میدهد.
🔻اشاره به اینکه ایران به قدرتی نوین تبدیل خواهد شد.
📎 بازتاب دادن دیدگاههای کارشناسان غربی فقط برای آگاهی از آنچه پیرامون #وطن میگذرد بوده، به معنی تایید یا ارزشگذاری آنها نیست.
📎 با توجه به کامیابی ایران در پیادهسازی نقشههای منطقهای خود و رخدادهای دو سال گذشته و آغاز دگرگونی فضای عمومی به سوی تقویت میهنپرستی ایرانی (که برخلاف ۴۰ سال گذشته، از سوی حکومت نیز مخالفتی با آن نمیشود)، همهی تحلیلهای ژئوپولتیک سالهای پیشین، نیازمند بازنگری هستند. و البته در تحلیلهای تازهتر کارشناسان برجسته جهانی، نشانههای این بازنگری دیده میشود.
🔡 با زیرنویس پارسی
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلنگر
#وطن
امروز هفتم تیر سالروز بمباران شیمیایی سردشت، به دست ارتش صدام و با بمبهای شیمیایی اروپایی و آمریکایی است.
روزی که دنیا چشمهایش را بست تا هموطنان بیگناه ما، از زن و مرد و کودک و پیر و جوان، قتل عام شوند ...
در این ویدیو برژینسکی، مشاور پیشین امنیت ملی رییس جمهور آمریکا، آشکار میکند که آمریکا نه تنها از بمباران شیمیایی ایران به دست ارتش بعث آگاه بود، بلکه به رژیم بعث گرای دقیقی میداد که کجا را بمباران شیمیایی کند! تا شمار کشتههای ایرانی بیشتر باشد!!
⬅️ اگر خدای ناکرده روزی آرامش سرزمینمان از سر غفلت و بیکفایتی ما بهم بخورد، همهی دنیا روی کمترین شعلهای، بنزین خواهند ریخت. هشیار باشیم و این گنج چند هزار ساله را با جان و مال و آبرو پاسداری کنیم.
#تاریخ
@ThinkTogether🌱
#وطن
امروز هفتم تیر سالروز بمباران شیمیایی سردشت، به دست ارتش صدام و با بمبهای شیمیایی اروپایی و آمریکایی است.
روزی که دنیا چشمهایش را بست تا هموطنان بیگناه ما، از زن و مرد و کودک و پیر و جوان، قتل عام شوند ...
در این ویدیو برژینسکی، مشاور پیشین امنیت ملی رییس جمهور آمریکا، آشکار میکند که آمریکا نه تنها از بمباران شیمیایی ایران به دست ارتش بعث آگاه بود، بلکه به رژیم بعث گرای دقیقی میداد که کجا را بمباران شیمیایی کند! تا شمار کشتههای ایرانی بیشتر باشد!!
⬅️ اگر خدای ناکرده روزی آرامش سرزمینمان از سر غفلت و بیکفایتی ما بهم بخورد، همهی دنیا روی کمترین شعلهای، بنزین خواهند ریخت. هشیار باشیم و این گنج چند هزار ساله را با جان و مال و آبرو پاسداری کنیم.
#تاریخ
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#بخشی از یک کتاب
همه ی اینها تقصیر خودمان است که میدانیم و هیچ اقدامی نمیکنیم. همین بیعلاقگی و ندانمکاری جلوی هر اقدام سودمندی را گرفته.
هر کس میگوید: به من چه؟! هرکس می خواهد در میان این هرج و مرج و بخور و بچاپ به بهانهی اینکه از نان خوردن نیفتیم، گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و [بنابراین] دست به اصلاحات اساسی نمیزنیم.
📖 حاجی آقا
✍ صادق هدایت
@ThinkTogether🌱
همه ی اینها تقصیر خودمان است که میدانیم و هیچ اقدامی نمیکنیم. همین بیعلاقگی و ندانمکاری جلوی هر اقدام سودمندی را گرفته.
هر کس میگوید: به من چه؟! هرکس می خواهد در میان این هرج و مرج و بخور و بچاپ به بهانهی اینکه از نان خوردن نیفتیم، گلیم خودش را از آب بیرون بکشد و [بنابراین] دست به اصلاحات اساسی نمیزنیم.
📖 حاجی آقا
✍ صادق هدایت
@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#فرهنگ
فرهنگ ایران و سند بزرگ هویت ملی ما یعنی شاهنامهی فردوسی، در دوران غلبهی عناصر ترک و عرب رویید و بالید و در مدت هزار سال در برابر سیل تازشهای ترک و مغول و تیمور و عثمانی و روس همچنان پاسدار فرهنگ ایران بودهاست. شاهنامه از آغاز سدهی چهاردهم خورشیدی، با توجه به ماهیت هویتبخشی و محوری خود، بیش از دیگر آثار و اندوختههای ایرانی، مورد تازش غربزدگان و هویتباختگان و روشنفکرنمایان قرارگرفتهاست.
در صد سال گذشته، نفوذ و گسترش فرهنگ غربی، آفتی گسترده و پنهان بودهاست که همچون موریانه فرهنگ دیرینهی ایرانی را فرسوده و تلاش نموده تا بیشتر نمودهای فرهنگ ملی را از عرصهی زندگی مردم به محافل علمی و دانشگاهها و نمایشگاهها و بالاخره موزهها منتقل سازد.
پس از جنگ دوم جهانی، روشنفکرنمایان هم به آفت نخست پیوستند. روشنفکرنمایی، معجونی از ادعای تجدد و انساندوستی و چپگرایی و آزادیخواهی و شیفتگی به سوسیالیسم و سنتشکنی بود. روشنفکرنمایان بدون درک فرهنگ ملی، برای انزوای سنتها و عناصر فرهنگی و اجتماعی، حتا اخلاق و آرمانهای ایرانی، تلاش کردند و در اذهان پیروان معصوم و ناآگاه خود به خصوص جوانان، این تصور را به وجود آوردند که همهی سنتها و عناصر دینی و ملی باید واپسگرا و استبدادی شمرده شده، از عرصهی زندگی و فرهنگ ایران زدوده شوند.
این دو آفت و آسیب، با دشمنی آشکار به میدان نیامدند، بلکه با چهرهای گمراهکننده، برای ریشهدوانی خود، زمانخریده و زهر خود را در جان و روح جامعهی ایران کارگر ساختند. فرهنگ مهاجم غربی، همزمان با ستایش از فرهنگ و آیینهای ایرانی، جای آنها را بیرون از زندگی مردم و در موزهها میپسندد! و روشنفکرنمایی از طریق مقاله و کتاب و سخنرانی -بر مبنای ایدئولوژی و مرام مورد علاقهی خود-، پایهها و ریشههای فرهنگ ملی را نشانه گرفتهاست و تلاش نموده با ایجاد بدبینی و لجبازی و تحقیر نسبت به فرهنگ و هویت ملی، به چیرگی فرهنگ بیگانه و فراموشی بلکه تحقیر هویت و آرمانهای ایرانی کمک نماید.
امروزه که آسیبهای چند دهه زدودن فرهنگ ملی و بیاعتنایی به گنجهای فرهنگی (همچون شاهنامه) آشکار شدهاند، و با توجه به آمادگی و خیزش تازهای که در سطح ملی و منطقهای برای بازگشت به روزهای بزرگی ایران، در لایههایی از ملت و حکومت، در جریان است، جا دارد سیاستهای فرهنگی در این باره، مورد بازنگری بنیادین قرارگیرند و متناسب با خیز نظامی و سیاسی، ساختار فرهنگ و آموزش و پرورش فرزندان ایران هم، به هویت ملی فاخر ایرانی و گنجهای فرهنگی آن همچون شاهنامهی فردوسی تکیه نماید.
✍ بابک مهرآیین
@ThinkTogether🌱
#فرهنگ
فرهنگ ایران و سند بزرگ هویت ملی ما یعنی شاهنامهی فردوسی، در دوران غلبهی عناصر ترک و عرب رویید و بالید و در مدت هزار سال در برابر سیل تازشهای ترک و مغول و تیمور و عثمانی و روس همچنان پاسدار فرهنگ ایران بودهاست. شاهنامه از آغاز سدهی چهاردهم خورشیدی، با توجه به ماهیت هویتبخشی و محوری خود، بیش از دیگر آثار و اندوختههای ایرانی، مورد تازش غربزدگان و هویتباختگان و روشنفکرنمایان قرارگرفتهاست.
در صد سال گذشته، نفوذ و گسترش فرهنگ غربی، آفتی گسترده و پنهان بودهاست که همچون موریانه فرهنگ دیرینهی ایرانی را فرسوده و تلاش نموده تا بیشتر نمودهای فرهنگ ملی را از عرصهی زندگی مردم به محافل علمی و دانشگاهها و نمایشگاهها و بالاخره موزهها منتقل سازد.
پس از جنگ دوم جهانی، روشنفکرنمایان هم به آفت نخست پیوستند. روشنفکرنمایی، معجونی از ادعای تجدد و انساندوستی و چپگرایی و آزادیخواهی و شیفتگی به سوسیالیسم و سنتشکنی بود. روشنفکرنمایان بدون درک فرهنگ ملی، برای انزوای سنتها و عناصر فرهنگی و اجتماعی، حتا اخلاق و آرمانهای ایرانی، تلاش کردند و در اذهان پیروان معصوم و ناآگاه خود به خصوص جوانان، این تصور را به وجود آوردند که همهی سنتها و عناصر دینی و ملی باید واپسگرا و استبدادی شمرده شده، از عرصهی زندگی و فرهنگ ایران زدوده شوند.
این دو آفت و آسیب، با دشمنی آشکار به میدان نیامدند، بلکه با چهرهای گمراهکننده، برای ریشهدوانی خود، زمانخریده و زهر خود را در جان و روح جامعهی ایران کارگر ساختند. فرهنگ مهاجم غربی، همزمان با ستایش از فرهنگ و آیینهای ایرانی، جای آنها را بیرون از زندگی مردم و در موزهها میپسندد! و روشنفکرنمایی از طریق مقاله و کتاب و سخنرانی -بر مبنای ایدئولوژی و مرام مورد علاقهی خود-، پایهها و ریشههای فرهنگ ملی را نشانه گرفتهاست و تلاش نموده با ایجاد بدبینی و لجبازی و تحقیر نسبت به فرهنگ و هویت ملی، به چیرگی فرهنگ بیگانه و فراموشی بلکه تحقیر هویت و آرمانهای ایرانی کمک نماید.
امروزه که آسیبهای چند دهه زدودن فرهنگ ملی و بیاعتنایی به گنجهای فرهنگی (همچون شاهنامه) آشکار شدهاند، و با توجه به آمادگی و خیزش تازهای که در سطح ملی و منطقهای برای بازگشت به روزهای بزرگی ایران، در لایههایی از ملت و حکومت، در جریان است، جا دارد سیاستهای فرهنگی در این باره، مورد بازنگری بنیادین قرارگیرند و متناسب با خیز نظامی و سیاسی، ساختار فرهنگ و آموزش و پرورش فرزندان ایران هم، به هویت ملی فاخر ایرانی و گنجهای فرهنگی آن همچون شاهنامهی فردوسی تکیه نماید.
✍ بابک مهرآیین
@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن
تیمسار سرلشگر حسن آبشناسان در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۵ در نازیآباد تهران، به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دانشکده افسری، دورههای تکاوری و دورهی عالی ستاد فرماندهی را نیز پشت سر گذاشت.
شهید آبشناسان فرماندهی بود که با وجود آفریدن حماسههای بسیار، آنچنان که شایستهی اوست به نسل امروز شناسانده نشده است. در توصیف شخصیت او از توانایی خیرهکنندهای که در روشهای نظامی و شگردهای رزمی داشت و دانش و توان کم نظیرش در فرماندهی میدان جنگ سخن گفتهاند... کسی که صدام حسین برای سرش جایزه تعیین کرده بود و ارتش بعث هراس داشت به دشت عباس، محل جاگیری نیروهای زیر فرمان او بیاید؛ حسن آبشناسان، فرمانده نیروهای مخصوص ارتش (کلاهسبزها) در آغاز جنگ، با یک گروه تکاور، کاری کرد که در رادیو عراق گفته شد یک لشگر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقر هستند.
ایشان در جایگاه فرماندهی لشگر، هشتم مهر ۱۳۶۴ در خط مقدم نبرد به شهادت رسید و این نشانگر بیباکی و روحیهی تکاوری آن فرمانده شهید بود. یادش گرامی و راه سربازی وطن پر رهرو باد🇮🇷❤️
@ThinkTogether🌱
تیمسار سرلشگر حسن آبشناسان در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۱۵ در نازیآباد تهران، به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دانشکده افسری، دورههای تکاوری و دورهی عالی ستاد فرماندهی را نیز پشت سر گذاشت.
شهید آبشناسان فرماندهی بود که با وجود آفریدن حماسههای بسیار، آنچنان که شایستهی اوست به نسل امروز شناسانده نشده است. در توصیف شخصیت او از توانایی خیرهکنندهای که در روشهای نظامی و شگردهای رزمی داشت و دانش و توان کم نظیرش در فرماندهی میدان جنگ سخن گفتهاند... کسی که صدام حسین برای سرش جایزه تعیین کرده بود و ارتش بعث هراس داشت به دشت عباس، محل جاگیری نیروهای زیر فرمان او بیاید؛ حسن آبشناسان، فرمانده نیروهای مخصوص ارتش (کلاهسبزها) در آغاز جنگ، با یک گروه تکاور، کاری کرد که در رادیو عراق گفته شد یک لشگر از نیروهای ایرانی در دشت عباس مستقر هستند.
ایشان در جایگاه فرماندهی لشگر، هشتم مهر ۱۳۶۴ در خط مقدم نبرد به شهادت رسید و این نشانگر بیباکی و روحیهی تکاوری آن فرمانده شهید بود. یادش گرامی و راه سربازی وطن پر رهرو باد🇮🇷❤️
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#وطن
#چکامه
بر بلندای سبلان
هنوز شمشیر انتقامت طنین افکن است
و نوای آزادی تنبورت
از فراز قلعه
به آرامی
در رگ تاریخ این وطن جاریست
بابک ای آزاده مرد!
تو در کدامین گوشه از این قلعه
با دستهای بریدهات
هنوز بر تنبور آزادی چنگ می زنی؟
بابک ای آزاده مرد
یارانت کجا رفتند
که دیگر شمشیرهاشان
به خونخواهی گلپونههای
دشتهای سوخته ایران
معتصمها را
به تن نمیلرزانند
بابک ای آزاده مرد
شب بس تاریک است و هولناک
گرچه افشینها با ماست
ما هنوز تنهاییم
به تنهایی قلعه فراموش شدهات در سبلان
ما هنوز تنهاییم
🎼 موسیقی متن: تنبورنوازی فراز کاویانی
🏔 قلعه بابک
@ThinkTogether🇮🇷🌱
#چکامه
بر بلندای سبلان
هنوز شمشیر انتقامت طنین افکن است
و نوای آزادی تنبورت
از فراز قلعه
به آرامی
در رگ تاریخ این وطن جاریست
بابک ای آزاده مرد!
تو در کدامین گوشه از این قلعه
با دستهای بریدهات
هنوز بر تنبور آزادی چنگ می زنی؟
بابک ای آزاده مرد
یارانت کجا رفتند
که دیگر شمشیرهاشان
به خونخواهی گلپونههای
دشتهای سوخته ایران
معتصمها را
به تن نمیلرزانند
بابک ای آزاده مرد
شب بس تاریک است و هولناک
گرچه افشینها با ماست
ما هنوز تنهاییم
به تنهایی قلعه فراموش شدهات در سبلان
ما هنوز تنهاییم
🎼 موسیقی متن: تنبورنوازی فراز کاویانی
🏔 قلعه بابک
@ThinkTogether🇮🇷🌱
#تاریخ
🗞 موافقتنامهی سایکس-پیکو یا موافقتنامهی آسیای کوچک، سازشی محرمانه میان بریتانیا و فرانسه بود که در روز ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۲۹۵ (نهم می ۱۹۱۶) همزمان با جنگ جهانی اول و با چراغ سبز روسیه و ایتالیا برای بخش کردن سرزمینهای امپراتوری عثمانی امضا شد. این توافقنامه نامش را از سایکس بریتانیایی و پیکوی فرانسوی گرفتهاست که آن را به نمایندگی از دولتهایشان امضا کردند.
گفتگوهای آغازین این توافقنامه، پیش از شکست امپراتوری عثمانی انجام پذیرفته بود و پیش شرط آن، شکست عثمانی در جنگ بود. پیرو تفاهم نخستین، قرار بود بخشهای بیرون از شبه جزیرهی عربستان به حوزهی کنترل و نفوذ انگلیس و فرانسه بخش گردند، به این گونه که کنترل بخشهایی که امروزه جنوب اسراییل، فلسطین، اردن، جنوب عراق نامیده میشوند و منطقهی کوچکی دربرگیرندهی بندر حیفا و عکا، به انگلیس واگذار شود و فرانسه نیز کنترل جنوبشرقی ترکیه امروزی و بخشهای شمالی عراق و سراسر سوریه و لبنان را به دست بگیرد.
همچنین در تفاهمنامهی نخستین آمده بود که استانبول و تنگهی بسفر و همچنین بخشهای ارمنینشین در شرق ترکیهی امروزی به امپراتوری روسیه واگذار خواهد گردید. آناتولی جنوبی نیز به ایتالیا میرسید.
بخشی از فلسطین نیز پیرو این قرار، زیر سرپرستی همهی این چند کشور مدیریت میشد.
این تفاهمنامه اگرچه پیرو رخدادن انقلاب بلشویکی در روسیه -در ۱۹۱۷م- بند به بند انجام نشد، ولی چهارچوب اصلی توافق میان کشورهای اروپایی برای مدیریت و بخشبندی سرزمینهای عثمانی گردید.
در ۱۹۲۰م در کنفرانس سنریمو، احکام سرپرستی این سرزمینها بر پایهی همین تفاهمنامه امضا شد.
پیرو رخدادن انقلاب بلشویکی در ۱۹۱۷م در روسیه (همزمان با پایان جنگ و پیادهکردن این توافق) و پیگیری نکردن سهم روسیه از سرزمینهای عثمانی، جمهوری ترکیه پس از چهار سال جنگ با انگلیسها، در بخشهایی که قرار بود سهم روسیه و ایتالیا باشند، سر برآورد. (روسیهی انقلابی نه تنها سهم خود را پیگیری نکرد، بلکه بنا به فضای انقلابی آن سالها، پشتیبان پیدایش جمهوری ترکیه بود)
پژوهشگران ژئوپولتیک بر این باورند که عملکرد انگلستان و فرانسه در برخورد با سرزمینهای به جا مانده از امپراتوری عثمانی به گونهای بوده است که زمینهی کشمکشها و جنگهای دیگری را در منطقه فراهم نماید.
@ThinkTogether🌱
🗞 موافقتنامهی سایکس-پیکو یا موافقتنامهی آسیای کوچک، سازشی محرمانه میان بریتانیا و فرانسه بود که در روز ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۲۹۵ (نهم می ۱۹۱۶) همزمان با جنگ جهانی اول و با چراغ سبز روسیه و ایتالیا برای بخش کردن سرزمینهای امپراتوری عثمانی امضا شد. این توافقنامه نامش را از سایکس بریتانیایی و پیکوی فرانسوی گرفتهاست که آن را به نمایندگی از دولتهایشان امضا کردند.
گفتگوهای آغازین این توافقنامه، پیش از شکست امپراتوری عثمانی انجام پذیرفته بود و پیش شرط آن، شکست عثمانی در جنگ بود. پیرو تفاهم نخستین، قرار بود بخشهای بیرون از شبه جزیرهی عربستان به حوزهی کنترل و نفوذ انگلیس و فرانسه بخش گردند، به این گونه که کنترل بخشهایی که امروزه جنوب اسراییل، فلسطین، اردن، جنوب عراق نامیده میشوند و منطقهی کوچکی دربرگیرندهی بندر حیفا و عکا، به انگلیس واگذار شود و فرانسه نیز کنترل جنوبشرقی ترکیه امروزی و بخشهای شمالی عراق و سراسر سوریه و لبنان را به دست بگیرد.
همچنین در تفاهمنامهی نخستین آمده بود که استانبول و تنگهی بسفر و همچنین بخشهای ارمنینشین در شرق ترکیهی امروزی به امپراتوری روسیه واگذار خواهد گردید. آناتولی جنوبی نیز به ایتالیا میرسید.
بخشی از فلسطین نیز پیرو این قرار، زیر سرپرستی همهی این چند کشور مدیریت میشد.
این تفاهمنامه اگرچه پیرو رخدادن انقلاب بلشویکی در روسیه -در ۱۹۱۷م- بند به بند انجام نشد، ولی چهارچوب اصلی توافق میان کشورهای اروپایی برای مدیریت و بخشبندی سرزمینهای عثمانی گردید.
در ۱۹۲۰م در کنفرانس سنریمو، احکام سرپرستی این سرزمینها بر پایهی همین تفاهمنامه امضا شد.
پیرو رخدادن انقلاب بلشویکی در ۱۹۱۷م در روسیه (همزمان با پایان جنگ و پیادهکردن این توافق) و پیگیری نکردن سهم روسیه از سرزمینهای عثمانی، جمهوری ترکیه پس از چهار سال جنگ با انگلیسها، در بخشهایی که قرار بود سهم روسیه و ایتالیا باشند، سر برآورد. (روسیهی انقلابی نه تنها سهم خود را پیگیری نکرد، بلکه بنا به فضای انقلابی آن سالها، پشتیبان پیدایش جمهوری ترکیه بود)
پژوهشگران ژئوپولتیک بر این باورند که عملکرد انگلستان و فرانسه در برخورد با سرزمینهای به جا مانده از امپراتوری عثمانی به گونهای بوده است که زمینهی کشمکشها و جنگهای دیگری را در منطقه فراهم نماید.
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
🗺 دزدان دریایی یا نیروهای نیابتی قدرتهای دریایی
🎙 ایمان فانی
💬 وارون آنچه بیشتر ما گمان میکنیم، دزدان دریایی مشتی تبهکار یا جستجوگران گنج نبودند. دزدان دریایی، نیروهای نیابتی کشورهایی مانند انگلستان بودند که دریاها را برای کشورهای رقیب ناامن میکردند.
دزدان دریایی گاهی برای انگلستان چنان خدمتی در راستای تخریب بازرگانی کشورهای رقیب و ثروت آفرینی ملی انجام دادند، که شماری از آنها از دربار انگلیس لقب سر دریافت نمودند.
💥 در شماری کشورها اگر دزد دریایی هم به کشورشان خدمت کند، قدردانی میکنند. در صد سال گذشته ما از خدمتگزاران ایران، کجا و چگونه قدردانی کردهایم؟!
@ThinkTogether🌱
🗺 دزدان دریایی یا نیروهای نیابتی قدرتهای دریایی
🎙 ایمان فانی
💬 وارون آنچه بیشتر ما گمان میکنیم، دزدان دریایی مشتی تبهکار یا جستجوگران گنج نبودند. دزدان دریایی، نیروهای نیابتی کشورهایی مانند انگلستان بودند که دریاها را برای کشورهای رقیب ناامن میکردند.
دزدان دریایی گاهی برای انگلستان چنان خدمتی در راستای تخریب بازرگانی کشورهای رقیب و ثروت آفرینی ملی انجام دادند، که شماری از آنها از دربار انگلیس لقب سر دریافت نمودند.
💥 در شماری کشورها اگر دزد دریایی هم به کشورشان خدمت کند، قدردانی میکنند. در صد سال گذشته ما از خدمتگزاران ایران، کجا و چگونه قدردانی کردهایم؟!
@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ژئوپولتیک
#دیدگاه
🗺 بخشی از مصاحبه با پیتر زایهان، مارس ۲۰۲۰
خبرنگار: به نظر شما بدون حضور آمریکا، در خاورمیانه چه رخ میدهد؟
زایهان: [...] با وجود جنگ یمن و سوریه، این آرامترین دوران در تاریخ خاورمیانه است[...] اگر آمریکا این منطقه را ترک کند، ایران و عربستان خیلی زود یقهی هم را خواهندگرفت[...] ایرانیها میخواهند بر سراسر منطقه فرمانروایی کنند. سعودیها قصد مشابهی ندارند، چرا که میدانند هیچکس در خاورمیانه به آنها احترام نمیگذارد. آنها پتانسیل این کار را هم ندارند. پس آنها همه چیز را خواهند سوزاند. آنها اکنون آرام هستند چون نیمامیدی دارند که آمریکا در امور دخالت کند، ولی اگر به کل از دخالت آمریکا در برابر برتری ایران ناامید شوند، آنگاه نمایش آغاز میشود[...] آنها برای حفاظت خود در برابر ایران، به اسراییل پناه خواهندبرد. اسراییل هم استقبال خواهدکرد، چرا که اگر مسلمانها با هم درگیر باشند، کسی با اسراییل کاری ندارد[...] سعودیها حتا شاید از پاکستان یا اسراییل سلاح هستهای بخرند. چون آنها حریف ارتشِ کارآزمودهی ایران نیستند. در حقیقت ارتش عربستان بیرون از گاراژ کارایی ندارد [...]
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
🗺 بخشی از مصاحبه با پیتر زایهان، مارس ۲۰۲۰
خبرنگار: به نظر شما بدون حضور آمریکا، در خاورمیانه چه رخ میدهد؟
زایهان: [...] با وجود جنگ یمن و سوریه، این آرامترین دوران در تاریخ خاورمیانه است[...] اگر آمریکا این منطقه را ترک کند، ایران و عربستان خیلی زود یقهی هم را خواهندگرفت[...] ایرانیها میخواهند بر سراسر منطقه فرمانروایی کنند. سعودیها قصد مشابهی ندارند، چرا که میدانند هیچکس در خاورمیانه به آنها احترام نمیگذارد. آنها پتانسیل این کار را هم ندارند. پس آنها همه چیز را خواهند سوزاند. آنها اکنون آرام هستند چون نیمامیدی دارند که آمریکا در امور دخالت کند، ولی اگر به کل از دخالت آمریکا در برابر برتری ایران ناامید شوند، آنگاه نمایش آغاز میشود[...] آنها برای حفاظت خود در برابر ایران، به اسراییل پناه خواهندبرد. اسراییل هم استقبال خواهدکرد، چرا که اگر مسلمانها با هم درگیر باشند، کسی با اسراییل کاری ندارد[...] سعودیها حتا شاید از پاکستان یا اسراییل سلاح هستهای بخرند. چون آنها حریف ارتشِ کارآزمودهی ایران نیستند. در حقیقت ارتش عربستان بیرون از گاراژ کارایی ندارد [...]
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#فرهنگ
⭕️ ده عامل مهم فراگیرشدن سخنان پوچ و بیپایه
@ThinkTogether
1⃣ با تحقیق بیگانهایم: سیستم آموزشی ما مبتنی بر تحقیق نیست؛ لذا ما ایرانیان هیچگاه روشِ شناختِ درست از غلط را یاد نگرفتهایم. همیشه چیزی برای یاد گرفتن به ما دادهشده و ما بلعیدهایم! عادت کردهایم که اطلاعات ورودی درست هستند. گویا سند و منبع برایمان مهم نیست. به راحتی میپذیریم و به راحتی انتقال میدهیم. در قریب به اتقاق ادعاهای پوچ، به هیچ منبعی اشاره نشده، ولی آن را قبول میکنیم.
2⃣ بیگانه با مطالعه هستیم: حتی نوشتههای معروف از نویسندگان و شاعران شهیر کشورمان را نمیشناسیم! این است که به راحتی میشود جملات و عباراتی را به یک کتاب یا نویسنده یا شاعر بزرگ نسبت داد. یا از سوی مقابل بسیاری وقتها نمی توانیم از حکمت نهفته در سخنان بزرگانمان برای چارهجویی در مشکلات بهره ببریم.
3⃣ تاثیر منفی سنت گرایی: باورهای دینی و سنتی، ما را در برخی مسایل از «تحقیق» بر حذر داشته و به «تقلید» فرا میخواند. بخشی از مزخرفگوییها نیز با استفاده از همین ضعف نهادینه، هویت ما را نشانه میگیرند و با ظاهری مقبول، چنان با عقاید و باورهای مذهبی ما آمیخته میشوند که بررسی و رد آن به صورت علمی بسیار سخت و گاه برای عده ای شک کردن در صحت سخن، به علت شناخت ضعیف از موضوع خطایی بزرگ تلقی میشود!
@ThinkTogether
4⃣ منابع مورد اعتماد را نمیشناسیم: باز هم به علت عدم شناخت صحیح از روش تحقیق، به منابع ضعیف اکتفا میکنیم. این نوعِ دیگری از زودباوری ماست. به عنوان مثال لینک مربوط به یک وبلاگ یا یک سایت گمنام خبری برای عدهای به عنوان منبع قابل قبول است. هیچگاه از خودمان نمیپرسیم که اگر این خبر صحت دارد، منابع معتبر کجا هستند؟!
همچنین منابعی به عنوان دانشنامهی آزاد (از جمله ویکیپدیا) وجود دارند که قابل اعتماد نیستند! جالب است بدانید در بسیاری از این سایتها کاربران اجازهی اضافه کردن نظرشان را دارند (مثلن ویکیپدیا). این روش به کاربران اجازه میدهد به توسعهی منابع یا بهبود آن کمک کنند؛ ولی متاسفانه در مواردی استفادهی منفی از آن می شود!
5⃣ عدم وجود رسانههای مستقل و مورد اعتماد: به نظر میرسد در ایران افکار عمومی اعتماد چندانی به رسانههای داخل کشور ندارند و آنها را جانبدارانه میانگارند. این مشکل حتی در مورد اندک روزنامه های منتقد یا شبه مستقل نیز به صورت دیگری خود را نشان میدهد. تجربهی توقیف و تعطیل شدن رسانههای مخالف، پندارهی وجود سانسور و تحت فشار بودن رسانهها را در ذهن ایرانیان تثبیت کرده است. همین عدم اعتماد عمومی باعث شده است گاهی خبرها و داستانهای شنیده شده در تاکسی و… از اخبار رسانههای شناسنامه دار جدیتر گرفته شود و در این میان شایعات، راه خود را آسانتر هم پیدا میکنند!
باید پذیرفت که تقریبن رسانهی معتبر و فعالی در تقابل با صدها سایت و نشریهی منتشر کنندهی ادعاهای واهی و سخنان بی پایه و شایعات وجود ندارد و اقبال عمومی به شایعات بیشتر از روشنگری دربارهی آنهاست.
به چشم میتوان دید که خبر روشنگرانه حتی یک دهم خود یک ادعا یا شایعه تکثیر نمیشود! یا حتی گاهی عدهای از به سخره گرفته شدن به وسیلهی یک شایعهساز ناراحت نمیشوند، ولی از روشنگری دیگران در ارتباط با آن موضوع برمیآشوبند!
@ThinkTogether
6⃣ تحلیل احساسی و متعصبانه و غیر منطقی مسایل ناشی از حب و بغض ما به موضوع آن سخن: ما سخنانی که برایمان خوشایند است باور می کنیم، ولو اگر دروغ هستند و چیزهایی که دوست داریم واقعی باشند را بدون تحقیق می پذیریم.
7⃣ علاقه ما به داستانهای محیرالعقول عامه پسند.
8⃣ حس شیرینِ قرار گرفتن در مرکز توجه: کسی که شایعهای را بازنشر میکند یا حرف عجیبی می زند، به سرعت مورد توجه عوام قرار میگیرد.
9⃣ اسطوره سازی: دوست داریم همیشه یک انسان را فرابشری و بسیار خاص معرفی کنیم و در مقابل این ابرقهرمانان همیشه ضدقهرمانهایی میسازیم!
🔟 ناآگاهی از پیامد انتشار سخنان بی پایه: بسیاری از ما به پیامدهای احتمالی انتشار سخنان بیپایه توجه نمیکنیم. در واقع به راحتی ادعایی را باز نشر میکنیم، بدون اینکه فکر کنیم اگر کسی این سخن را باور کرده و جدی تلقی کند، چه اتفاقی خواهد افتاد. بسیاری از این سخنان پوچ، پیامدهای جدی حیثیتی، مالی و روحی چه در بعد فردی و حتا گاه در بعد ملی دارند.
@ThinkTogether🌱
⭕️ ده عامل مهم فراگیرشدن سخنان پوچ و بیپایه
@ThinkTogether
1⃣ با تحقیق بیگانهایم: سیستم آموزشی ما مبتنی بر تحقیق نیست؛ لذا ما ایرانیان هیچگاه روشِ شناختِ درست از غلط را یاد نگرفتهایم. همیشه چیزی برای یاد گرفتن به ما دادهشده و ما بلعیدهایم! عادت کردهایم که اطلاعات ورودی درست هستند. گویا سند و منبع برایمان مهم نیست. به راحتی میپذیریم و به راحتی انتقال میدهیم. در قریب به اتقاق ادعاهای پوچ، به هیچ منبعی اشاره نشده، ولی آن را قبول میکنیم.
2⃣ بیگانه با مطالعه هستیم: حتی نوشتههای معروف از نویسندگان و شاعران شهیر کشورمان را نمیشناسیم! این است که به راحتی میشود جملات و عباراتی را به یک کتاب یا نویسنده یا شاعر بزرگ نسبت داد. یا از سوی مقابل بسیاری وقتها نمی توانیم از حکمت نهفته در سخنان بزرگانمان برای چارهجویی در مشکلات بهره ببریم.
3⃣ تاثیر منفی سنت گرایی: باورهای دینی و سنتی، ما را در برخی مسایل از «تحقیق» بر حذر داشته و به «تقلید» فرا میخواند. بخشی از مزخرفگوییها نیز با استفاده از همین ضعف نهادینه، هویت ما را نشانه میگیرند و با ظاهری مقبول، چنان با عقاید و باورهای مذهبی ما آمیخته میشوند که بررسی و رد آن به صورت علمی بسیار سخت و گاه برای عده ای شک کردن در صحت سخن، به علت شناخت ضعیف از موضوع خطایی بزرگ تلقی میشود!
@ThinkTogether
4⃣ منابع مورد اعتماد را نمیشناسیم: باز هم به علت عدم شناخت صحیح از روش تحقیق، به منابع ضعیف اکتفا میکنیم. این نوعِ دیگری از زودباوری ماست. به عنوان مثال لینک مربوط به یک وبلاگ یا یک سایت گمنام خبری برای عدهای به عنوان منبع قابل قبول است. هیچگاه از خودمان نمیپرسیم که اگر این خبر صحت دارد، منابع معتبر کجا هستند؟!
همچنین منابعی به عنوان دانشنامهی آزاد (از جمله ویکیپدیا) وجود دارند که قابل اعتماد نیستند! جالب است بدانید در بسیاری از این سایتها کاربران اجازهی اضافه کردن نظرشان را دارند (مثلن ویکیپدیا). این روش به کاربران اجازه میدهد به توسعهی منابع یا بهبود آن کمک کنند؛ ولی متاسفانه در مواردی استفادهی منفی از آن می شود!
5⃣ عدم وجود رسانههای مستقل و مورد اعتماد: به نظر میرسد در ایران افکار عمومی اعتماد چندانی به رسانههای داخل کشور ندارند و آنها را جانبدارانه میانگارند. این مشکل حتی در مورد اندک روزنامه های منتقد یا شبه مستقل نیز به صورت دیگری خود را نشان میدهد. تجربهی توقیف و تعطیل شدن رسانههای مخالف، پندارهی وجود سانسور و تحت فشار بودن رسانهها را در ذهن ایرانیان تثبیت کرده است. همین عدم اعتماد عمومی باعث شده است گاهی خبرها و داستانهای شنیده شده در تاکسی و… از اخبار رسانههای شناسنامه دار جدیتر گرفته شود و در این میان شایعات، راه خود را آسانتر هم پیدا میکنند!
باید پذیرفت که تقریبن رسانهی معتبر و فعالی در تقابل با صدها سایت و نشریهی منتشر کنندهی ادعاهای واهی و سخنان بی پایه و شایعات وجود ندارد و اقبال عمومی به شایعات بیشتر از روشنگری دربارهی آنهاست.
به چشم میتوان دید که خبر روشنگرانه حتی یک دهم خود یک ادعا یا شایعه تکثیر نمیشود! یا حتی گاهی عدهای از به سخره گرفته شدن به وسیلهی یک شایعهساز ناراحت نمیشوند، ولی از روشنگری دیگران در ارتباط با آن موضوع برمیآشوبند!
@ThinkTogether
6⃣ تحلیل احساسی و متعصبانه و غیر منطقی مسایل ناشی از حب و بغض ما به موضوع آن سخن: ما سخنانی که برایمان خوشایند است باور می کنیم، ولو اگر دروغ هستند و چیزهایی که دوست داریم واقعی باشند را بدون تحقیق می پذیریم.
7⃣ علاقه ما به داستانهای محیرالعقول عامه پسند.
8⃣ حس شیرینِ قرار گرفتن در مرکز توجه: کسی که شایعهای را بازنشر میکند یا حرف عجیبی می زند، به سرعت مورد توجه عوام قرار میگیرد.
9⃣ اسطوره سازی: دوست داریم همیشه یک انسان را فرابشری و بسیار خاص معرفی کنیم و در مقابل این ابرقهرمانان همیشه ضدقهرمانهایی میسازیم!
🔟 ناآگاهی از پیامد انتشار سخنان بی پایه: بسیاری از ما به پیامدهای احتمالی انتشار سخنان بیپایه توجه نمیکنیم. در واقع به راحتی ادعایی را باز نشر میکنیم، بدون اینکه فکر کنیم اگر کسی این سخن را باور کرده و جدی تلقی کند، چه اتفاقی خواهد افتاد. بسیاری از این سخنان پوچ، پیامدهای جدی حیثیتی، مالی و روحی چه در بعد فردی و حتا گاه در بعد ملی دارند.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#وطن
#چکامه
آرش کمانگیر سرودهی سیاوش کسرایی
با خوانش دکتر ایمان فانی
💬 این چکامه شرح دل وطنپرستان در این روزگار است. به گوش دل بنیوشیم که اندرزها و تلنگرها و رهنماییها دارد.
دلم از مرگ بیزار است؛
که مرگ اهرمنخو آدمیخوار است.
ولی، آن دم که زاندوهان روان زندگی تار است؛
ولی، آن دم که نیکی و بدی را گاه پیکار است؛
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است.
همان بایستهی آزادگی این است.
هزاران چشم گویا و لب خاموش
مرا پیک امید خویش میداند.
هزاران دست لرزان و دل پر جوش
گهی میگیردم، گه پیش میراند.
پیش میآیم.
دل و جان را به زیورهای انسانی میآرایم.
به نیرویی که دارد زندگی در چشم و در لبخند،
نقاب از چهرهی ترس آفرین مرگ خواهمکند.»
نیایش را، دو زانو بر زمین بنهاد.
به سوی قلهها دستان زهم بگشاد:
“بر آ، ای آفتاب، ای توشهی امید!
بر آ، ای خوشهی خورشید!
تو جوشان چشمهای، من تشنهای بیتاب.
برآ، سر ریز کن، تا جان شود سیراب.
چو پا در کام مرگی تند خو دارم،
چو در دل جنگ با اهریمنی پرخاشجو دارم،
به موج روشنایی شست و شو خواهم؛
ز گلبرگ تو، ای زرینه گل، من رنگ و بو خواهم"...
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷🌱
#چکامه
آرش کمانگیر سرودهی سیاوش کسرایی
با خوانش دکتر ایمان فانی
💬 این چکامه شرح دل وطنپرستان در این روزگار است. به گوش دل بنیوشیم که اندرزها و تلنگرها و رهنماییها دارد.
دلم از مرگ بیزار است؛
که مرگ اهرمنخو آدمیخوار است.
ولی، آن دم که زاندوهان روان زندگی تار است؛
ولی، آن دم که نیکی و بدی را گاه پیکار است؛
فرو رفتن به کام مرگ شیرین است.
همان بایستهی آزادگی این است.
هزاران چشم گویا و لب خاموش
مرا پیک امید خویش میداند.
هزاران دست لرزان و دل پر جوش
گهی میگیردم، گه پیش میراند.
پیش میآیم.
دل و جان را به زیورهای انسانی میآرایم.
به نیرویی که دارد زندگی در چشم و در لبخند،
نقاب از چهرهی ترس آفرین مرگ خواهمکند.»
نیایش را، دو زانو بر زمین بنهاد.
به سوی قلهها دستان زهم بگشاد:
“بر آ، ای آفتاب، ای توشهی امید!
بر آ، ای خوشهی خورشید!
تو جوشان چشمهای، من تشنهای بیتاب.
برآ، سر ریز کن، تا جان شود سیراب.
چو پا در کام مرگی تند خو دارم،
چو در دل جنگ با اهریمنی پرخاشجو دارم،
به موج روشنایی شست و شو خواهم؛
ز گلبرگ تو، ای زرینه گل، من رنگ و بو خواهم"...
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلنگر
⁉️ آیا وطن را سربازان ما با خوردن نان خالی پاسداری کردند تا چند سال بعد انگلزادهها آن را چپاول کنند؟!
این اندوه را با که میتوان گفت؟
#سرباز_وطن
@ThinkTogether🌱
⁉️ آیا وطن را سربازان ما با خوردن نان خالی پاسداری کردند تا چند سال بعد انگلزادهها آن را چپاول کنند؟!
این اندوه را با که میتوان گفت؟
#سرباز_وطن
@ThinkTogether🌱
#تاریخ ایران
🔆 گذری به تاریخ و تمدن ایران باستان
🔢 بخش پنج: پادشاهی پارسها و کوروش بزرگ
🎙 تورج دریایی، استاد تاریخ باستان در دانشگاه اروین کالیفرنیا
💬 قدیمیترین نشانهای که از پارسها به دست ما رسیدهاست، به متون آسوری بازمیگردد که از پارسوماشهای باشنده در استانهای آذربایجان امروزی، نام بردهاند. پارسوماشها یا پارسها، بعدها به مناطق جنوبی ایران کوچیدند و استانهای فارس و خوزستان و کرمان امروزی را برای زیستن برگزیدند. یکی از این تیرههای پارس، تیرهی هخامنش بود ...
بخشهای پیشین را اینجا ببینید:
بخش یک بخش دو
بخش سه بخش چهار
@ThinkTogether🌱
🔆 گذری به تاریخ و تمدن ایران باستان
🔢 بخش پنج: پادشاهی پارسها و کوروش بزرگ
🎙 تورج دریایی، استاد تاریخ باستان در دانشگاه اروین کالیفرنیا
💬 قدیمیترین نشانهای که از پارسها به دست ما رسیدهاست، به متون آسوری بازمیگردد که از پارسوماشهای باشنده در استانهای آذربایجان امروزی، نام بردهاند. پارسوماشها یا پارسها، بعدها به مناطق جنوبی ایران کوچیدند و استانهای فارس و خوزستان و کرمان امروزی را برای زیستن برگزیدند. یکی از این تیرههای پارس، تیرهی هخامنش بود ...
بخشهای پیشین را اینجا ببینید:
بخش یک بخش دو
بخش سه بخش چهار
@ThinkTogether🌱
#زندگی
#بخشی از یک کتاب
رفتاری هست كه هنگام رگبار باید آموخت.
وقتی كه ناگهان به رگبار باران برمیخوریم، سعی میكنیم خيس نشویم و در امتداد جاده میدویم ، حتا با عبور از زير ايوان خانهها هم باز خيس خواهیم شد. ولی اگر از پيش انديشهی خويش را آمادهی باران سازیم، آن هنگام كه باران بر ما میبارد سردرگم نيستیم؛ اگرچه ممکن است باز هم به همان اندازه خيس شویم.
اين فهم در مورد هر چيزی در زندگی صدق میكند. بايد اين حقيقت را در ذهن خويش فرو كنيم كه در اين جهان، هر لحظه ممكن است با شرايط ناخوشايندی روبرو شويم، در غير اين صورت به هنگام حادثه رفتار و كردار ضعيفی از خود نشان خواهيم داد و ديگران باورشان را به ما از دست خواهند داد.
📖 هاگاکوره
✍️ یاماموتو چونه تومو
@ThinkTogether🌱
#بخشی از یک کتاب
رفتاری هست كه هنگام رگبار باید آموخت.
وقتی كه ناگهان به رگبار باران برمیخوریم، سعی میكنیم خيس نشویم و در امتداد جاده میدویم ، حتا با عبور از زير ايوان خانهها هم باز خيس خواهیم شد. ولی اگر از پيش انديشهی خويش را آمادهی باران سازیم، آن هنگام كه باران بر ما میبارد سردرگم نيستیم؛ اگرچه ممکن است باز هم به همان اندازه خيس شویم.
اين فهم در مورد هر چيزی در زندگی صدق میكند. بايد اين حقيقت را در ذهن خويش فرو كنيم كه در اين جهان، هر لحظه ممكن است با شرايط ناخوشايندی روبرو شويم، در غير اين صورت به هنگام حادثه رفتار و كردار ضعيفی از خود نشان خواهيم داد و ديگران باورشان را به ما از دست خواهند داد.
📖 هاگاکوره
✍️ یاماموتو چونه تومو
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
پرسش: با سیاستهایی که در دولت تازهی آمریکا علیه ایران برگرفته شده، و احتمال یک رویارویی ویرانگر بین آمریکا و ایران را افزایش داده، چه چیزی از گذشته میتوان آموخت که از چنین رویارویی جلوگیری کند؟
رابرت کاپلان (عضو ارشد مرکز امنیت نوین آمریکایی، مشاور گروه اوراسیا و استاد دانشکدههای دفاعی و اطلاعاتی آمریکا): برجام شاید بهترین قرارداد ممکن نبود و شاید کسان دیگری میتوانستند قرارداد بهتری را به سرانجام برسانند، ولی به هرحال پروندهی یک مشکل را بست و ارزش داشت که نگهداشته شود. دولت ترامپ پیوسته آن را بد شمرد و پایینکشید و احتمال تنش با ایران را افزایش داد. در وضعیت تازه، ما احتمالا متحدان اروپایی را دیگر همراه خود نداریم. این همراهی یک دستاورد بزرگ بود که باید در نظر داشت. هر کس به شکل نظامی با ایران رو در رو شود، یک بازندهی بزرگ خواهد بود. آنها نقاط قوتی در منطقه دارند که ما نداریم و جوری با دست باز بازی میکنند که ما جرات نداریم بازی کنیم. ایرانیها نه رفتاری شبیه دولت سوریه با ملت خود دارند و نه مشکلاتی از جنس یمن. روش رفتار آنها اینگونه نیست. آنها مزیتهای واقعی در خاورمیانه دارند و من گمان میکنم بهترین سیاستی که ما نسبت به ایران میتوانستیم در پیش گیریم، این بود که برجام را نگهداریم و در انتظار روزی بمانیم که رژیم ایران دگرگون شود، چرا که رژیم ایران، یک نظام استبدادی کامل نیست، بلکه مولفههای دمکراتیکی در درون خود دارد، راهپیماییهای گاه و بیگاه علیه نظام، انتخاباتهایی که برگزار میشوند و ... نشانههای این هستند که این سیستم ایستا نیست [و همیشه نمیتواند بر بعضی مواضع خود پایدار بماند]. رهبر کنونی ایران شاید آخرین کسی باشد که بر جایگاه رهبری ایران تکیه زده و جایگاه رهبری محتمل است که پس از [آیت الله] علی خامنهای حذف شود. به نظر من بهترین کاری که آمریکا میتواند بکند، این است که [از تنش با ایران خودداری کرده و] منتظر دگرگونیِ ساختار قدرت در ایران بماند.
📎 بازتاب دادن دیدگاههای کارشناسان غربی فقط برای آگاهی از آنچه در ذهن آنها و پیرامون #وطن میگذرد بوده، به معنی تایید یا ارزشگذاری آنها نیست.
🔡 به زبان انگلیسی و بدون زیرنویس
https://checker.in/go/3130683
پرسش: با سیاستهایی که در دولت تازهی آمریکا علیه ایران برگرفته شده، و احتمال یک رویارویی ویرانگر بین آمریکا و ایران را افزایش داده، چه چیزی از گذشته میتوان آموخت که از چنین رویارویی جلوگیری کند؟
رابرت کاپلان (عضو ارشد مرکز امنیت نوین آمریکایی، مشاور گروه اوراسیا و استاد دانشکدههای دفاعی و اطلاعاتی آمریکا): برجام شاید بهترین قرارداد ممکن نبود و شاید کسان دیگری میتوانستند قرارداد بهتری را به سرانجام برسانند، ولی به هرحال پروندهی یک مشکل را بست و ارزش داشت که نگهداشته شود. دولت ترامپ پیوسته آن را بد شمرد و پایینکشید و احتمال تنش با ایران را افزایش داد. در وضعیت تازه، ما احتمالا متحدان اروپایی را دیگر همراه خود نداریم. این همراهی یک دستاورد بزرگ بود که باید در نظر داشت. هر کس به شکل نظامی با ایران رو در رو شود، یک بازندهی بزرگ خواهد بود. آنها نقاط قوتی در منطقه دارند که ما نداریم و جوری با دست باز بازی میکنند که ما جرات نداریم بازی کنیم. ایرانیها نه رفتاری شبیه دولت سوریه با ملت خود دارند و نه مشکلاتی از جنس یمن. روش رفتار آنها اینگونه نیست. آنها مزیتهای واقعی در خاورمیانه دارند و من گمان میکنم بهترین سیاستی که ما نسبت به ایران میتوانستیم در پیش گیریم، این بود که برجام را نگهداریم و در انتظار روزی بمانیم که رژیم ایران دگرگون شود، چرا که رژیم ایران، یک نظام استبدادی کامل نیست، بلکه مولفههای دمکراتیکی در درون خود دارد، راهپیماییهای گاه و بیگاه علیه نظام، انتخاباتهایی که برگزار میشوند و ... نشانههای این هستند که این سیستم ایستا نیست [و همیشه نمیتواند بر بعضی مواضع خود پایدار بماند]. رهبر کنونی ایران شاید آخرین کسی باشد که بر جایگاه رهبری ایران تکیه زده و جایگاه رهبری محتمل است که پس از [آیت الله] علی خامنهای حذف شود. به نظر من بهترین کاری که آمریکا میتواند بکند، این است که [از تنش با ایران خودداری کرده و] منتظر دگرگونیِ ساختار قدرت در ایران بماند.
📎 بازتاب دادن دیدگاههای کارشناسان غربی فقط برای آگاهی از آنچه در ذهن آنها و پیرامون #وطن میگذرد بوده، به معنی تایید یا ارزشگذاری آنها نیست.
🔡 به زبان انگلیسی و بدون زیرنویس
https://checker.in/go/3130683