#تاریخ
دارالفنون نام آموزشگاهی است که با پشتیبانی میرزا تقیخان امیرکبیر، برای آموزش فن و دانشهای نوین بنیانگذاری شد و میتوان آن را پایهی دانشگاه نوین در ایران دانست.
پس از شکستهای اندوهبار ایران از روسیه و جدایی بخشهایی از #وطن که تا امروز نیز جدا ماندهاند، نیاز به روزآمدسازی ارتش و صنایع ایران بیش از همیشه از سوی اندیشمندان و دلسوزان ایران دریافت میشد. امیرکبیر نیز که به این نیاز فوری کشور هشیار بود، از آغاز صدارت خود برای برپایی یک کانون آموزش دانش و فنون نوین تلاش نمود. ولی شوربختانه ایشان آغاز به کار آن را ندید، چرا که نخستین دسته از استادان دارالفنون، دو روز پس از دستگیری و تبعید امیر، به تهران رسیدند و با پیشواز گرمی روبرو نشدند.
دارالفنون که روز یکشنبه ششم دیماه سال ۱۲۳۰، سیزده روز پیش از شهادت امیرکبیر در حضور ناصرالدین شاه و با ۳۰ نفر شاگرد گشایش یافت، سرچشمهی نیکیهای بسیار برای #وطن و پرورش بزرگانی همچون چهرههای میهنپرست جنبش مشروطه و شماری از وزیران کاردان و کارآمد دورهی رضاشاه بوده است.
🕯 به روان نورانی همهی خدمتگزاران #وطن درود میفرستیم. راهشان پررهرو💕
@ThinkTogether🌱
دارالفنون نام آموزشگاهی است که با پشتیبانی میرزا تقیخان امیرکبیر، برای آموزش فن و دانشهای نوین بنیانگذاری شد و میتوان آن را پایهی دانشگاه نوین در ایران دانست.
پس از شکستهای اندوهبار ایران از روسیه و جدایی بخشهایی از #وطن که تا امروز نیز جدا ماندهاند، نیاز به روزآمدسازی ارتش و صنایع ایران بیش از همیشه از سوی اندیشمندان و دلسوزان ایران دریافت میشد. امیرکبیر نیز که به این نیاز فوری کشور هشیار بود، از آغاز صدارت خود برای برپایی یک کانون آموزش دانش و فنون نوین تلاش نمود. ولی شوربختانه ایشان آغاز به کار آن را ندید، چرا که نخستین دسته از استادان دارالفنون، دو روز پس از دستگیری و تبعید امیر، به تهران رسیدند و با پیشواز گرمی روبرو نشدند.
دارالفنون که روز یکشنبه ششم دیماه سال ۱۲۳۰، سیزده روز پیش از شهادت امیرکبیر در حضور ناصرالدین شاه و با ۳۰ نفر شاگرد گشایش یافت، سرچشمهی نیکیهای بسیار برای #وطن و پرورش بزرگانی همچون چهرههای میهنپرست جنبش مشروطه و شماری از وزیران کاردان و کارآمد دورهی رضاشاه بوده است.
🕯 به روان نورانی همهی خدمتگزاران #وطن درود میفرستیم. راهشان پررهرو💕
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زندگی
با آرزوی شادی و سرور برای همهی هموطنانمان، فرارسیدن میلاد حضرت مسیح و جشن کریسمس را شادباش عرض میکنیم.
✝🛷🎈🎄🇮🇷
@ThinkTogether🌱
با آرزوی شادی و سرور برای همهی هموطنانمان، فرارسیدن میلاد حضرت مسیح و جشن کریسمس را شادباش عرض میکنیم.
✝🛷🎈🎄🇮🇷
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#یادداشت
#دیدگاه
📔 آموزهای از تاریخ ایران
ایرانیان هم در اسطورهها و هم در تاریخ صدها شخصیت بزرگ در حد نوابغ دارند. غنای فرهنگ ایران از انبوهی زنان و مردان بزرگ ایران است.
این نوابغ بشری در اسطورهها نام جمشید و فریدون، در حماسهها نام رستم و سام و گردآفرید و در تاریخ نام کوروش و داریوش و اردشیر دارند.
نکته مهم دیگر این است که بزرگزادگی و بزرگی در تاریخ ایران با تمام غارتها و گسستها پایان ندارد.
پس از هر یورشی مهاجم به نیستی میرود و آن که اندک مدتی بعد سر برمیآورد و جامهی بزرگی بر تن میکند، ایرانی است.
ابنسینا و ابوریحان بیرونی و زکریای رازی، تجسم نوابغ بزرگ ایرانی مسلمان شده هستند که غنای ایران و اسلام را توامان در زندگی و آثار خود مجسم میکنند.
از این رو دور نیست که منتظر فروغ تمدن جهانی از ایران در دهههای بعد باشیم. زمانی که بزرگان ایرانمان، ایرانی بودن و اسلامی بودن و مدرن بودن را در هم آمیخته باشند و دیگر بار آرا و کشفهای نوین خود را به جهان پیشکش کنند.
✍ جواد رنجبر درخشیلر
http://shrtco.de/WxLdL
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
📔 آموزهای از تاریخ ایران
ایرانیان هم در اسطورهها و هم در تاریخ صدها شخصیت بزرگ در حد نوابغ دارند. غنای فرهنگ ایران از انبوهی زنان و مردان بزرگ ایران است.
این نوابغ بشری در اسطورهها نام جمشید و فریدون، در حماسهها نام رستم و سام و گردآفرید و در تاریخ نام کوروش و داریوش و اردشیر دارند.
نکته مهم دیگر این است که بزرگزادگی و بزرگی در تاریخ ایران با تمام غارتها و گسستها پایان ندارد.
پس از هر یورشی مهاجم به نیستی میرود و آن که اندک مدتی بعد سر برمیآورد و جامهی بزرگی بر تن میکند، ایرانی است.
ابنسینا و ابوریحان بیرونی و زکریای رازی، تجسم نوابغ بزرگ ایرانی مسلمان شده هستند که غنای ایران و اسلام را توامان در زندگی و آثار خود مجسم میکنند.
از این رو دور نیست که منتظر فروغ تمدن جهانی از ایران در دهههای بعد باشیم. زمانی که بزرگان ایرانمان، ایرانی بودن و اسلامی بودن و مدرن بودن را در هم آمیخته باشند و دیگر بار آرا و کشفهای نوین خود را به جهان پیشکش کنند.
✍ جواد رنجبر درخشیلر
http://shrtco.de/WxLdL
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
#دیدگاه
🌊 رابطهی میان دگرگونیهای اقلیمی و رخدادهای جامعهی بشری
🎙 دکتر ایمان فانی
💬 در این پادکست شنیداری، گوینده با خوانش کتاب زمین نامسکون نوشتهی دیوید والاس ولز و با بهرهگیری از آمارها و دادههای علمی، پیوند میان رخدادهای به ظاهر نامرتبط را توضیح میدهد و دیدگاهی کلان از رخدادهای شگفتانگیز پیش رو در جهان، به ما میبخشد. شنیدنی است.
برگرفته از: مدرسهی زندگی فارسی
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
🌊 رابطهی میان دگرگونیهای اقلیمی و رخدادهای جامعهی بشری
🎙 دکتر ایمان فانی
💬 در این پادکست شنیداری، گوینده با خوانش کتاب زمین نامسکون نوشتهی دیوید والاس ولز و با بهرهگیری از آمارها و دادههای علمی، پیوند میان رخدادهای به ظاهر نامرتبط را توضیح میدهد و دیدگاهی کلان از رخدادهای شگفتانگیز پیش رو در جهان، به ما میبخشد. شنیدنی است.
برگرفته از: مدرسهی زندگی فارسی
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زندگی
زمستان از راه رسید... به امید روزهای پر از برف و روزی و برکت برای میهنمان🇮🇷،
به امید روزگار بدون غم و آسیب و تلخی برای هممیهنانمان... 🙏
به امید اینکه تک به تک هموطنان در این زمستان، زندگی گرمی داشته باشند، سقفی بالای سرشان باشد و به آینده امیدوار باشند... 🙏
آرزو میکنیم آن بخش از هممیهنانمان که دچار سختی و اندوه و تنگنا هستند، به زودی، دل و خانهشان به نورِ عشق و مهر و رفاه، نورانی و خرم گردد... 🙏
آمین🙏❤️
@ThinkTogether🌱
زمستان از راه رسید... به امید روزهای پر از برف و روزی و برکت برای میهنمان🇮🇷،
به امید روزگار بدون غم و آسیب و تلخی برای هممیهنانمان... 🙏
به امید اینکه تک به تک هموطنان در این زمستان، زندگی گرمی داشته باشند، سقفی بالای سرشان باشد و به آینده امیدوار باشند... 🙏
آرزو میکنیم آن بخش از هممیهنانمان که دچار سختی و اندوه و تنگنا هستند، به زودی، دل و خانهشان به نورِ عشق و مهر و رفاه، نورانی و خرم گردد... 🙏
آمین🙏❤️
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 1⃣
برای رویارویی با هر پیشامد اجتماعی، بسیار مهم است که آبشخور، روشها و هدفهای پدیدآورندگان آن پیشامد را شناخت. در مورد جریانهای ایرانستیز و واگرا نیز، برای ایرانیان و بویژه کنشگران فرهنگی و سیاسی، بایسته است که با چگونگی تغذیهی قومسازان، از میراث اندیشههای چپ آگاه باشند.
چپها چه در گذشته (در قالب حزبهای کمونیست و توده) و چه اکنون (در قالب اندیشههای پسانوگرا)، یکی از تغذیهکنندگان اصلی قومسازی و میهنستیزی در ایران بودهاند.
برای نمونه شاید برای شهروند ایرانی جالب باشد که بداند، نخستین بار در کنگرهی دوم حزب کمونیست ایران که در سال ۱۳۰۶ (۱۹۲۷م) و در ارومیه برگزار شده بود، ملت ایران، با هدف تجزیهی گلستان و گیلان و آذربایجان و کردستان، کثیرالملّه خوانده شده، پیگیری حق استقلال این ملتها!! به عنوان یک حق مشروع از کمونیستهای ایرانی خواسته شد. پس از آن نیز باقراوف (رییس جمهوری آذربایجان شوروی) و مولوتوف (وزیر خارجه جماهیر شوروی) با بارها و بارها تکرار این عبارت تازهساز، آن را آویزهی گوش کمونیستها و چپها کردند. و به این شکل واژهی بیریشه "اقوام و ملتها" به ادبیات سیاسی ایران تزریق گردید.
از آن زمان تا به امروز، یکی از محورهای اصلی تلاش ایران ستیزان، نفی واقعیت تاریخی "وحدت در کثرت" ملت ایران است. ایشان با تاکید بر کثرتگرایی، تلاش در تاختن به این واقعیت تاریخی (ملت واحد) دارند و پیوسته با آشفتهکردن و آمیختن مفاهیم، قومها و ملتهای ساختگی میآفرینند و سپس برای این قومها و ملتهای خودساخته، حقوقی فهرست میکنند.
آشکارا بر این قومسازیها و حقتراشیها، هیچ هدف دیگری جز جدا کردن این ملت همبسته و یکپارچه متصور نیست.
در این نوشتار به چند وامِ اندیشههای چپ به قومسازان و میهنستیزان در کشورمان، فهرستوار میپردازیم.
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 1⃣
برای رویارویی با هر پیشامد اجتماعی، بسیار مهم است که آبشخور، روشها و هدفهای پدیدآورندگان آن پیشامد را شناخت. در مورد جریانهای ایرانستیز و واگرا نیز، برای ایرانیان و بویژه کنشگران فرهنگی و سیاسی، بایسته است که با چگونگی تغذیهی قومسازان، از میراث اندیشههای چپ آگاه باشند.
چپها چه در گذشته (در قالب حزبهای کمونیست و توده) و چه اکنون (در قالب اندیشههای پسانوگرا)، یکی از تغذیهکنندگان اصلی قومسازی و میهنستیزی در ایران بودهاند.
برای نمونه شاید برای شهروند ایرانی جالب باشد که بداند، نخستین بار در کنگرهی دوم حزب کمونیست ایران که در سال ۱۳۰۶ (۱۹۲۷م) و در ارومیه برگزار شده بود، ملت ایران، با هدف تجزیهی گلستان و گیلان و آذربایجان و کردستان، کثیرالملّه خوانده شده، پیگیری حق استقلال این ملتها!! به عنوان یک حق مشروع از کمونیستهای ایرانی خواسته شد. پس از آن نیز باقراوف (رییس جمهوری آذربایجان شوروی) و مولوتوف (وزیر خارجه جماهیر شوروی) با بارها و بارها تکرار این عبارت تازهساز، آن را آویزهی گوش کمونیستها و چپها کردند. و به این شکل واژهی بیریشه "اقوام و ملتها" به ادبیات سیاسی ایران تزریق گردید.
از آن زمان تا به امروز، یکی از محورهای اصلی تلاش ایران ستیزان، نفی واقعیت تاریخی "وحدت در کثرت" ملت ایران است. ایشان با تاکید بر کثرتگرایی، تلاش در تاختن به این واقعیت تاریخی (ملت واحد) دارند و پیوسته با آشفتهکردن و آمیختن مفاهیم، قومها و ملتهای ساختگی میآفرینند و سپس برای این قومها و ملتهای خودساخته، حقوقی فهرست میکنند.
آشکارا بر این قومسازیها و حقتراشیها، هیچ هدف دیگری جز جدا کردن این ملت همبسته و یکپارچه متصور نیست.
در این نوشتار به چند وامِ اندیشههای چپ به قومسازان و میهنستیزان در کشورمان، فهرستوار میپردازیم.
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
#نکته
📺 چند نکته در مورد اخبار و اطلاعات ساختگی رسانهها:
۱. اگر خبری که میشنویم و میخوانیم، خیلی دراماتیک و برانگیزانندهی احساسات است (خشم، همدلی، نفرت و ...) به احتمال زیاد یک خبر دستکاری شده، برای برانگیختن همان احساس میباشد.
۲. اخبار و اطلاعات ساختگی، نه تنها از بابت گمراه کردن مخاطب در همان مورد خاص زیانبار هستند، بلکه مهمتر از آن به جهت نابود کردن اعتماد عمومی و باورناپذیر کردن همه چیز، جامعه را در بزنگاههای سرنوشتساز، سردرگم و بیکُنش مینمایند.
۳. چیزی که درستیش را از چند منبع بررسی نکردهایم، با یک کلیک برای دیگران نفرستیم. عزیزان و هموطنانمان را ناخواسته گمراه نکنیم.
@ThinkTogether🌱
📺 چند نکته در مورد اخبار و اطلاعات ساختگی رسانهها:
۱. اگر خبری که میشنویم و میخوانیم، خیلی دراماتیک و برانگیزانندهی احساسات است (خشم، همدلی، نفرت و ...) به احتمال زیاد یک خبر دستکاری شده، برای برانگیختن همان احساس میباشد.
۲. اخبار و اطلاعات ساختگی، نه تنها از بابت گمراه کردن مخاطب در همان مورد خاص زیانبار هستند، بلکه مهمتر از آن به جهت نابود کردن اعتماد عمومی و باورناپذیر کردن همه چیز، جامعه را در بزنگاههای سرنوشتساز، سردرگم و بیکُنش مینمایند.
۳. چیزی که درستیش را از چند منبع بررسی نکردهایم، با یک کلیک برای دیگران نفرستیم. عزیزان و هموطنانمان را ناخواسته گمراه نکنیم.
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 2⃣
🔸 مفهوم رهایی بخشی
رهاییبخشی که جنبشهای چپ مدافع آن بودهاند، امروزه تنها به معنای آزاد شدن طبقه یا قشر یا قوم خاصی از زیر ستم طبقاتی نیست. بلکه رهایی، به معنای رهایی از ساختارها و درانداختن نظمی دیگر است.
برای برابری و رهایی از تبعیضها (با فرض وجودشان) میتوان در چارچوب ملی، روالی حقوقی یا حتا سیاسی در پیش گرفت. ولی این اندازه برای چپها (و پیرو آنها فمنیستها و قومگرایان) کافی نیست. آنها خواهان نابودی تمدن و تمام هنجارها و آیینها و مناسباتی هستند که ملت ایران بطور طبیعی در طول هزاران سال بر پایهی آنها شکل گرفتهاست.
رهایی از ساختارها در نگاه چپها، یعنی خلاصی از نهادها، عرفها، قراردادها و مناسباتی که از دید آنها نظم سرمایهداری یا نظم طبقاتی کنونی را حاکم کردهاند. یعنی رهایی از نظام مشترک ارزشها و رهایی از هنجارهای ریشهدار تاریخی ملت ایران.
چپها (و پیروشان فمنیستها، قومگرایان و ...) به ساختارهایی که در گذر تاریخ، نظم مدنی کنونی را ایجاد کردهاند، برچسب "ساختارِ سلطه" میزنند و از این راه برای مبارزه با آن پذیرش و مشروعیت فراهم میکنند.
چپها پیوسته دوگانههایی ساختهاند و آرمان خود را رهایی کارگران جهان از چنگال استثمارگران، رهایی زنان از سرکوب مردان، رهایی حیوانات از بدرفتاری و آزار انسانها، رهایی همجنسگرایان از هوموفوبیا و ... تعریف کردهاند. این بهرهگیری از ساختن دوگانهها برای خدمت به آرمان رهایی، امروز به کار قومسازان نیز آمده است. رهایی ترکها یا کردها از ستم فارسها!، رهایی زبانهای محلی از ستم زبان ملی و ... (به دوگانههایی که میسازند توجه کنید)
در نگاه چپها (و پیرو آنها قومگرایان و فمنیستها و ...)، هنجارهای کهنِ نظمدهی به جامعه، "مصداق نقض حقوق بشر" شمرده میشوند که باید با آنها به ستیز برخواست.
دنباله دارد...
@ThinkTogrther🌱
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 2⃣
🔸 مفهوم رهایی بخشی
رهاییبخشی که جنبشهای چپ مدافع آن بودهاند، امروزه تنها به معنای آزاد شدن طبقه یا قشر یا قوم خاصی از زیر ستم طبقاتی نیست. بلکه رهایی، به معنای رهایی از ساختارها و درانداختن نظمی دیگر است.
برای برابری و رهایی از تبعیضها (با فرض وجودشان) میتوان در چارچوب ملی، روالی حقوقی یا حتا سیاسی در پیش گرفت. ولی این اندازه برای چپها (و پیرو آنها فمنیستها و قومگرایان) کافی نیست. آنها خواهان نابودی تمدن و تمام هنجارها و آیینها و مناسباتی هستند که ملت ایران بطور طبیعی در طول هزاران سال بر پایهی آنها شکل گرفتهاست.
رهایی از ساختارها در نگاه چپها، یعنی خلاصی از نهادها، عرفها، قراردادها و مناسباتی که از دید آنها نظم سرمایهداری یا نظم طبقاتی کنونی را حاکم کردهاند. یعنی رهایی از نظام مشترک ارزشها و رهایی از هنجارهای ریشهدار تاریخی ملت ایران.
چپها (و پیروشان فمنیستها، قومگرایان و ...) به ساختارهایی که در گذر تاریخ، نظم مدنی کنونی را ایجاد کردهاند، برچسب "ساختارِ سلطه" میزنند و از این راه برای مبارزه با آن پذیرش و مشروعیت فراهم میکنند.
چپها پیوسته دوگانههایی ساختهاند و آرمان خود را رهایی کارگران جهان از چنگال استثمارگران، رهایی زنان از سرکوب مردان، رهایی حیوانات از بدرفتاری و آزار انسانها، رهایی همجنسگرایان از هوموفوبیا و ... تعریف کردهاند. این بهرهگیری از ساختن دوگانهها برای خدمت به آرمان رهایی، امروز به کار قومسازان نیز آمده است. رهایی ترکها یا کردها از ستم فارسها!، رهایی زبانهای محلی از ستم زبان ملی و ... (به دوگانههایی که میسازند توجه کنید)
در نگاه چپها (و پیرو آنها قومگرایان و فمنیستها و ...)، هنجارهای کهنِ نظمدهی به جامعه، "مصداق نقض حقوق بشر" شمرده میشوند که باید با آنها به ستیز برخواست.
دنباله دارد...
@ThinkTogrther🌱
#موسیقی
🎼 ای ایران ایران
🎤 استاد محمد نوری
ترانه: تورج نگهبان
آهنگساز: محمد سریر
〰〰〰〰〰〰〰〰
شرح این عاشقی🇮🇷❤️
ننشیند در سخن
که بهر عشق والای تو،
همه جهان نیارزد...
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
🎼 ای ایران ایران
🎤 استاد محمد نوری
ترانه: تورج نگهبان
آهنگساز: محمد سریر
〰〰〰〰〰〰〰〰
شرح این عاشقی🇮🇷❤️
ننشیند در سخن
که بهر عشق والای تو،
همه جهان نیارزد...
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 3⃣
🔸 آشفتگی زبانی
میراث مهم دیگر چپها برای قومگرایان، به کار گرفتن "زبانی نو" یا "زبانی تراز نوین" است. این زبان نو که ریشه در ادبیات چپ و پسا-نوگرا دارد، برای قومگرایان به این کار میآید که بدون زحمت و بدون هیچ برهانی، واقعیت موجود را تضعیف و دلخواه خودشان را به عنوان واقعیت بقبولانند.
با دستاویز قرار دادن بایستگی آفرینش یک زبان تراز نوین که در ادبیات پسانوگرا از آن سخن میرود، قومگرایان شروع به واژهسازی میکنند،
▪مفاهیم تازه خلق میکنند (خلقهای ایران، ملتهای ایران، فارسیسم، ...)،
▪مفاهیم تاریخی و سیاسی را مسخ و محتوای آنها را استحاله میکنند،
▪واژههای ریشهدار و آبرومند را به ابتذال میکشانند،
▪شعارهای دهن پر کن ولی بیمحتوا تولید میکنند،
▪بازیهای زبانی راه میاندازند و با ایجاد ابهام در مورد هدف و نیتشان، برای جاافتادن ایدئولوژی پنهانشان در جامعه زمان میخرند.
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 3⃣
🔸 آشفتگی زبانی
میراث مهم دیگر چپها برای قومگرایان، به کار گرفتن "زبانی نو" یا "زبانی تراز نوین" است. این زبان نو که ریشه در ادبیات چپ و پسا-نوگرا دارد، برای قومگرایان به این کار میآید که بدون زحمت و بدون هیچ برهانی، واقعیت موجود را تضعیف و دلخواه خودشان را به عنوان واقعیت بقبولانند.
با دستاویز قرار دادن بایستگی آفرینش یک زبان تراز نوین که در ادبیات پسانوگرا از آن سخن میرود، قومگرایان شروع به واژهسازی میکنند،
▪مفاهیم تازه خلق میکنند (خلقهای ایران، ملتهای ایران، فارسیسم، ...)،
▪مفاهیم تاریخی و سیاسی را مسخ و محتوای آنها را استحاله میکنند،
▪واژههای ریشهدار و آبرومند را به ابتذال میکشانند،
▪شعارهای دهن پر کن ولی بیمحتوا تولید میکنند،
▪بازیهای زبانی راه میاندازند و با ایجاد ابهام در مورد هدف و نیتشان، برای جاافتادن ایدئولوژی پنهانشان در جامعه زمان میخرند.
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بخشی از یک کتاب
#تاریخ
With the Persian Empire we first enter on continuous History.
The Persians are the first Historical People;
با امپراتوری ایران ما برای نخستین بار [در جهان] وارد تاریخ پیوسته میشویم. ایرانیان نخستین ملت دارای تاریخ در جهان هستند.
📖 The Philosophy of History p191 /
فلسفهی تاریخ ص۱۹۱
✍ George W. F. Hegel / فردریش هگل
🗃 متن اصلی کتاب:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2829
@ThinkTogether🌱
#تاریخ
With the Persian Empire we first enter on continuous History.
The Persians are the first Historical People;
با امپراتوری ایران ما برای نخستین بار [در جهان] وارد تاریخ پیوسته میشویم. ایرانیان نخستین ملت دارای تاریخ در جهان هستند.
📖 The Philosophy of History p191 /
فلسفهی تاریخ ص۱۹۱
✍ George W. F. Hegel / فردریش هگل
🗃 متن اصلی کتاب:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2829
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تندرستی
🧪 واکسن ساخت ایران
همه ما ایرانیان، از کودکی تا کنون، با واکسنهای ساخت کشورمان، خود و فرزندانمان را از بیماریهای واگیر ایمن کردهایم.
بر خلاف جنجالهای خودتحقیرها و خودباختهها، بهرهمندی از واکسن ایرانی به اندازهای برایمان بدیهی است که هیچگاه از خاطرمان هم نگذشته که برای پیشگیری از بیماریهایی که واکسن ایرانی دارد، به دنبال واکسن خارجی باشیم.
در مورد بیماری کووید-۱۹ نیز، اطمینان داریم که واکسن ایرانی آن، قابل اطمینانترین واکسن این بیماری همهگیر خواهد بود.
با امید به ثمردهی تلاش دانشمندان کشورمان.
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@ThinkTogether🌱
🧪 واکسن ساخت ایران
همه ما ایرانیان، از کودکی تا کنون، با واکسنهای ساخت کشورمان، خود و فرزندانمان را از بیماریهای واگیر ایمن کردهایم.
بر خلاف جنجالهای خودتحقیرها و خودباختهها، بهرهمندی از واکسن ایرانی به اندازهای برایمان بدیهی است که هیچگاه از خاطرمان هم نگذشته که برای پیشگیری از بیماریهایی که واکسن ایرانی دارد، به دنبال واکسن خارجی باشیم.
در مورد بیماری کووید-۱۹ نیز، اطمینان داریم که واکسن ایرانی آن، قابل اطمینانترین واکسن این بیماری همهگیر خواهد بود.
با امید به ثمردهی تلاش دانشمندان کشورمان.
#کرونا_را_شکست_میدهیم
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 4⃣
🔸جایگزین کردن خردهروایتها بجای کلانروایت
ادبیات چپ امروز کلانروایتها (grand narrative) را کنار میگذارد، چرا که باور دارد کلانروایتها مدعی یکپارچه کردن و کلیت بخشیدن به حوزهی روایت هستند تا از این راه "توالی لحظات تاریخی" را بر حسب "یک معنای خاص" سازماندهی کنند.
این در حالی است که به گمان آنها باید روایتهای خرد (micro narratives) و روایتهای محلی (local narratives) را جایگزین آنها کرد. که این داستانهای خرد ادعای شمولیت عام ندارند، بلکه زنجیری از رخدادهای پراکنده و ناهمگن هستند و در مقابل ادغام در روایت کلان مقاومت میکنند.
از اینرو ایرانستیزان قومگرا با بهره گرفتن از این نگرش پسانوگرا، تلاش کردهاند که پس از ملتتراشی در درون ملت یکپارچهی ایران، در فضاهای خرد و قومی، روایتهای خرد و محلی از رخدادها بسازند و آن رخدادها را از روایت کلان ملی آن جدا کرده و ارتباط میان آن رخدادها را با سرگذشت ملت ایران قطع نمایند.
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 4⃣
🔸جایگزین کردن خردهروایتها بجای کلانروایت
ادبیات چپ امروز کلانروایتها (grand narrative) را کنار میگذارد، چرا که باور دارد کلانروایتها مدعی یکپارچه کردن و کلیت بخشیدن به حوزهی روایت هستند تا از این راه "توالی لحظات تاریخی" را بر حسب "یک معنای خاص" سازماندهی کنند.
این در حالی است که به گمان آنها باید روایتهای خرد (micro narratives) و روایتهای محلی (local narratives) را جایگزین آنها کرد. که این داستانهای خرد ادعای شمولیت عام ندارند، بلکه زنجیری از رخدادهای پراکنده و ناهمگن هستند و در مقابل ادغام در روایت کلان مقاومت میکنند.
از اینرو ایرانستیزان قومگرا با بهره گرفتن از این نگرش پسانوگرا، تلاش کردهاند که پس از ملتتراشی در درون ملت یکپارچهی ایران، در فضاهای خرد و قومی، روایتهای خرد و محلی از رخدادها بسازند و آن رخدادها را از روایت کلان ملی آن جدا کرده و ارتباط میان آن رخدادها را با سرگذشت ملت ایران قطع نمایند.
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 5⃣
🔸 اقتدارزدایی از واقعیت با روش به ریشخند گرفتن واقعیت
یکی از روشهای چپهای پسانوگرا و پیرو آنها قومگرایان، برای نپذیرفتن و مقابله با واقعیتهای مسلم انگاشته شده، به ریشخند گرفتن اقتدار آن واقعیتها است تا هیبت آن واقعیت مسلم انگاشته شده فروبریزد.
از اینرو از روشهای زیر برای فروریختن هیبت واقعیت مسلم و مورد اتفاق همگان بهره میبرند:
▪گروتسک / grotesqe (طنزی هنجارگریز و زشت که به نظم و هماهنگی جهان ناباور و از هستی اکنون و آیندهی انسان ناراضی است)،
▪کاریکاتور / caricature (جلوه دادن ویژگیهای معینی از یک جامعه یا شخصیت، به شکلی مسخره و اغراقآمیز)،
▪هجو / satire (طیف وسیعی از کنایه و طعنه و تمسخر، که هدفش نشان دادن کمبودها، ضعفها و ناهماهنگیهای سوژه است)،
▪مضحکه / bourlesque (مورد تمسخر قراردادن شخصیتها، آیینها، عادتها و باورهای جامعه با ساختن طنز از آنها که بیتناسبی میان موضوع و شیوهی بیان، باعث خنده و مسخرهی موضوع یا سوژه شود، برای نمونه تکرار حرف جدی یک شخصیت محترم با لحنی عوامانه).
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 5⃣
🔸 اقتدارزدایی از واقعیت با روش به ریشخند گرفتن واقعیت
یکی از روشهای چپهای پسانوگرا و پیرو آنها قومگرایان، برای نپذیرفتن و مقابله با واقعیتهای مسلم انگاشته شده، به ریشخند گرفتن اقتدار آن واقعیتها است تا هیبت آن واقعیت مسلم انگاشته شده فروبریزد.
از اینرو از روشهای زیر برای فروریختن هیبت واقعیت مسلم و مورد اتفاق همگان بهره میبرند:
▪گروتسک / grotesqe (طنزی هنجارگریز و زشت که به نظم و هماهنگی جهان ناباور و از هستی اکنون و آیندهی انسان ناراضی است)،
▪کاریکاتور / caricature (جلوه دادن ویژگیهای معینی از یک جامعه یا شخصیت، به شکلی مسخره و اغراقآمیز)،
▪هجو / satire (طیف وسیعی از کنایه و طعنه و تمسخر، که هدفش نشان دادن کمبودها، ضعفها و ناهماهنگیهای سوژه است)،
▪مضحکه / bourlesque (مورد تمسخر قراردادن شخصیتها، آیینها، عادتها و باورهای جامعه با ساختن طنز از آنها که بیتناسبی میان موضوع و شیوهی بیان، باعث خنده و مسخرهی موضوع یا سوژه شود، برای نمونه تکرار حرف جدی یک شخصیت محترم با لحنی عوامانه).
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#وطن
#نکته
بزرگداشت و قدرشناسی ما مردم ایران از يك فرزند شایستهی وطن، که در هر زمینهای خدمتی بزرگ به ایران نموده، یا پاسدار خاک مقدس ایران بوده، یا نام بزرگ ایران را به جهانیان یادآوری کرده، و یا به هر شکل در جهت بزرگی و شکوفایی ایران و ایرانیان کوشیده، باعث ايجاد انگيزه در همگان و ترقی ميهن میشود.
به هیچ چیزی جز خدمت به / خیانت به ایران اهمیت ندهیم🇮🇷
@ThinkTogether🌱
#نکته
بزرگداشت و قدرشناسی ما مردم ایران از يك فرزند شایستهی وطن، که در هر زمینهای خدمتی بزرگ به ایران نموده، یا پاسدار خاک مقدس ایران بوده، یا نام بزرگ ایران را به جهانیان یادآوری کرده، و یا به هر شکل در جهت بزرگی و شکوفایی ایران و ایرانیان کوشیده، باعث ايجاد انگيزه در همگان و ترقی ميهن میشود.
به هیچ چیزی جز خدمت به / خیانت به ایران اهمیت ندهیم🇮🇷
@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ژئوپولتیک
🗺 راهبرد جهانی روسیه / بخش 1⃣
💬 «بنیانهای ژئوپلیتیک» نام کتابی است که الکساندر دوگین، راهبردساز ارشد روسی و چند تن از دولتمردان و فرماندهان ارتش روسیه نوشتهاند. این کتاب که در سال ۱۹۹۷ چاپ شده، راهبرد ژئوپولتیکی جهانی روسیه را در سدهی ۲۱ بازتاب میدهد.
این راهبرد جاهطلبانه و لحن گستاخانهاش -که از ویژگیهای امپریالیسم روسی است- از آن رو شایان توجه میباشد که خواننده، همخوانیهای بسیاری میان آن و رخدادهای بیست سال گذشته در اروپا، آمریکا و قفقاز میتواند یافت.
🔡 با زیرنویس پارسی. دیدنی و شنیدنی است.
📎 دنبالهی این فرسته را اینجا ببینید:
بخش دوم / بخش سوم / بخش چهارم / بخش پنجم / بخش ششم
@ThinkTogether🌱
🗺 راهبرد جهانی روسیه / بخش 1⃣
💬 «بنیانهای ژئوپلیتیک» نام کتابی است که الکساندر دوگین، راهبردساز ارشد روسی و چند تن از دولتمردان و فرماندهان ارتش روسیه نوشتهاند. این کتاب که در سال ۱۹۹۷ چاپ شده، راهبرد ژئوپولتیکی جهانی روسیه را در سدهی ۲۱ بازتاب میدهد.
این راهبرد جاهطلبانه و لحن گستاخانهاش -که از ویژگیهای امپریالیسم روسی است- از آن رو شایان توجه میباشد که خواننده، همخوانیهای بسیاری میان آن و رخدادهای بیست سال گذشته در اروپا، آمریکا و قفقاز میتواند یافت.
🔡 با زیرنویس پارسی. دیدنی و شنیدنی است.
📎 دنبالهی این فرسته را اینجا ببینید:
بخش دوم / بخش سوم / بخش چهارم / بخش پنجم / بخش ششم
@ThinkTogether🌱
#یادداشت
🇮🇷 قاسم سلیمانی یک سردار ملی بود
❣به مناسبت نخستین سالگرد شهادت سردار سپاه ایران
همزمان با اعلام خبر ترور سردار قاسم سلیمانی موج گستردهای از غم و اندوه، مردم ایران و کشورهای حوزه تمدن ایرانی را فراگرفت. قاسم سلیمانی را مخالفینش هم دشمنی قابل احترام میدانستند. جدا از هرگونه گرایش سیاسی، مخالف بودن یا موافق بودن با نظام سیاسی، در جای جای ایران مردم به خیابانها ریخته و در سوگ او اشک ریختند و عزاداری کردند. آیین تشییع پیکر او با حضور میلیونها ایرانی، یکی از باشکوهترین آیینهای قدردانی از یک #سرباز_وطن در تاریخ ایران بود...
از کمتر فرمانده نظامی با این میزان محبوبیت در تاریخ دنیا میتوان نشانی یافت. ولی راز این محبوبیت او در بین مردم چه بود؟
یکی اینکه ایرانیان، پهلواندوست و قهرمانستای هستند. هنگامی که در چنان بنبستی گرفتار آمدهاند که هیچ راه برونرفتی از آن قابل تصور نیست، همیشه چشم به افق دوختهاند که سواری ببینند دلاور و کاردان، تا همه یکپارچه به زیر درفش کاویانیش بشتابند. مگر ابومسلم و نادرشاه و بابک جز این بودند؟
قاسم سلیمانی سپاه ایرانیان را به همان جاهایی برد که نادر و انوشیروان و خسرو پرویز برده بودند. روح عزتطلب ایرانی را ارضا کرد که هنوز دلخوش به تاریخ باستان و صدای سم اسب سربازان ایرانی در صحرای شام است. عراقی را که همین سی و چند سال پیش به خاک ایران چشم دوخته بود و آرزومند تجزیهی آن بود، به حیاط خلوت و عرصهی تاخت و تاز سربازان ایرانی تبدیل نمود.
دیگر، دیدگاه ایشان نسبت به مردم بود. سخنان ایشان را با بعضی همقطارانش مقایسه کنید تا به تفاوتی بزرگ پی ببرید.
بسیاری از فرماندهان نظامی کشور، درگیر رقابتهای جناحی و سیاسی شدهاند و پیوسته علیه این و آن موضعگیری کردهاند و میکنند.
ولی سلیمانی، به ویژه از وقتی به مبارزه با داعش و تروریسم در بیرون از مرزهای ایران پرداخت، هیچگاه وارد رقابتها و درگیریهای جناحی و سیاسی نشد. سلیمانی میگفت:
"همهی ملت ایران با هر گرایشی و فکری و هردینی، خانوادهی ما هستند و ما وظیفه داریم از انها در برابر هر تهاجمی مواظبت کنیم. خیلی از این مردم از نظام خوششان نمیآید، ولی این سرزمین هزاران سال است که متعلق به همین مردم بوده و ما این حق را نداریم که به آنها اجحافی بکنیم"
سلیمانی در کشمکشهای داخلی قدرت شرکت نمیکرد و همیشه به وظیفهی اصلی خود که دفاع از #وطن در فرای مرزهای کشور بود، میپرداخت.
او در سیاست داخلی دخالت نداشت و هیچگاه علیه مردم موضعگیری نکرد...
او بجای آنکه در شهر و در خانههای آنچنانی باشد، در کوهها و بیابانهای خاورمیانه بود. نه فعالیت اقتصادی انجام میداد و نه فرزندانش را خارج از کشور فرستاد و مهمتر از هر چیز، تا لحظهی ترور، افتخارِ نشان #سرباز_وطن را برای خود حفظ نمود.🇮🇷❤️
سردار سلیمانی، به معنای واقعی کلمه، ملی بود و در هیچ دستهی سیاسی جا نمیگرفت...
بیرون از ایران هم، او روابط دوستانهای با بسیاری از فرماندهان سازمانهای نظامی، روسای قبایل، ایزدیها، سنیها، مسیحیان، علویان و سیاستمداران پرنفوذ منطقهای داشت و بسیاری از مسایل و بن بستهای سیاسی غرب آسیا را که با ریختن هزاران خون هم چاره نمییافت، با رایزنی حل و فصل نمود.
هم کهنهسربازی کارآزموده بود و هم مذاکرهکنندهای چیره دست. هم راه جنگیدن را میدانست و هم آداب صلح و دیپلماسی را.
او کسی بود که بیاعتنا به همه چیز، برای امنیت مردم ایران و منطقه میجنگید...
برای او امنیت شیعیان همان اندازه اهمیت داشت که امنیت سنیها، ایزدیها و مسیحیان. همان اندازه که امنیت قبایل عرب برایش مهم بود، امنیت کردها هم مهم بود.
میتوان به دیدگاههای سیاسی سردارِ شهید نقد داشت. میتوان حتی مخالف او بود. ولی نمیتوان به او احترام نگذاشت. مردی که در کوهها و بیابانهای خاورمیانه در برابر دشمنان ایران سینه سپر کرده بود و مرگی شکوهمند را میجست.
مردی که در قالب هیچ یک از دستهبندیهای سیاسی نگنجید و به معنای واقعی کلمه "سردار ملی" بود.
بیشک، آیندگان نام او را در کنار سرداران سرفراز تاریخ چند هزارسالهی ایران خواهند آورد.
ایرانیان شایستهای باشیم و با فروتنی و احترام و قدردانی از کسانی که حق سنگینی بر گردن ما دارند و مایهی عزت و امنیت #وطن هستند، چراغ سربازی، فداکاری و وطنپرستی را روشن نگاه داریم.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷🌱
🇮🇷 قاسم سلیمانی یک سردار ملی بود
❣به مناسبت نخستین سالگرد شهادت سردار سپاه ایران
همزمان با اعلام خبر ترور سردار قاسم سلیمانی موج گستردهای از غم و اندوه، مردم ایران و کشورهای حوزه تمدن ایرانی را فراگرفت. قاسم سلیمانی را مخالفینش هم دشمنی قابل احترام میدانستند. جدا از هرگونه گرایش سیاسی، مخالف بودن یا موافق بودن با نظام سیاسی، در جای جای ایران مردم به خیابانها ریخته و در سوگ او اشک ریختند و عزاداری کردند. آیین تشییع پیکر او با حضور میلیونها ایرانی، یکی از باشکوهترین آیینهای قدردانی از یک #سرباز_وطن در تاریخ ایران بود...
از کمتر فرمانده نظامی با این میزان محبوبیت در تاریخ دنیا میتوان نشانی یافت. ولی راز این محبوبیت او در بین مردم چه بود؟
یکی اینکه ایرانیان، پهلواندوست و قهرمانستای هستند. هنگامی که در چنان بنبستی گرفتار آمدهاند که هیچ راه برونرفتی از آن قابل تصور نیست، همیشه چشم به افق دوختهاند که سواری ببینند دلاور و کاردان، تا همه یکپارچه به زیر درفش کاویانیش بشتابند. مگر ابومسلم و نادرشاه و بابک جز این بودند؟
قاسم سلیمانی سپاه ایرانیان را به همان جاهایی برد که نادر و انوشیروان و خسرو پرویز برده بودند. روح عزتطلب ایرانی را ارضا کرد که هنوز دلخوش به تاریخ باستان و صدای سم اسب سربازان ایرانی در صحرای شام است. عراقی را که همین سی و چند سال پیش به خاک ایران چشم دوخته بود و آرزومند تجزیهی آن بود، به حیاط خلوت و عرصهی تاخت و تاز سربازان ایرانی تبدیل نمود.
دیگر، دیدگاه ایشان نسبت به مردم بود. سخنان ایشان را با بعضی همقطارانش مقایسه کنید تا به تفاوتی بزرگ پی ببرید.
بسیاری از فرماندهان نظامی کشور، درگیر رقابتهای جناحی و سیاسی شدهاند و پیوسته علیه این و آن موضعگیری کردهاند و میکنند.
ولی سلیمانی، به ویژه از وقتی به مبارزه با داعش و تروریسم در بیرون از مرزهای ایران پرداخت، هیچگاه وارد رقابتها و درگیریهای جناحی و سیاسی نشد. سلیمانی میگفت:
"همهی ملت ایران با هر گرایشی و فکری و هردینی، خانوادهی ما هستند و ما وظیفه داریم از انها در برابر هر تهاجمی مواظبت کنیم. خیلی از این مردم از نظام خوششان نمیآید، ولی این سرزمین هزاران سال است که متعلق به همین مردم بوده و ما این حق را نداریم که به آنها اجحافی بکنیم"
سلیمانی در کشمکشهای داخلی قدرت شرکت نمیکرد و همیشه به وظیفهی اصلی خود که دفاع از #وطن در فرای مرزهای کشور بود، میپرداخت.
او در سیاست داخلی دخالت نداشت و هیچگاه علیه مردم موضعگیری نکرد...
او بجای آنکه در شهر و در خانههای آنچنانی باشد، در کوهها و بیابانهای خاورمیانه بود. نه فعالیت اقتصادی انجام میداد و نه فرزندانش را خارج از کشور فرستاد و مهمتر از هر چیز، تا لحظهی ترور، افتخارِ نشان #سرباز_وطن را برای خود حفظ نمود.🇮🇷❤️
سردار سلیمانی، به معنای واقعی کلمه، ملی بود و در هیچ دستهی سیاسی جا نمیگرفت...
بیرون از ایران هم، او روابط دوستانهای با بسیاری از فرماندهان سازمانهای نظامی، روسای قبایل، ایزدیها، سنیها، مسیحیان، علویان و سیاستمداران پرنفوذ منطقهای داشت و بسیاری از مسایل و بن بستهای سیاسی غرب آسیا را که با ریختن هزاران خون هم چاره نمییافت، با رایزنی حل و فصل نمود.
هم کهنهسربازی کارآزموده بود و هم مذاکرهکنندهای چیره دست. هم راه جنگیدن را میدانست و هم آداب صلح و دیپلماسی را.
او کسی بود که بیاعتنا به همه چیز، برای امنیت مردم ایران و منطقه میجنگید...
برای او امنیت شیعیان همان اندازه اهمیت داشت که امنیت سنیها، ایزدیها و مسیحیان. همان اندازه که امنیت قبایل عرب برایش مهم بود، امنیت کردها هم مهم بود.
میتوان به دیدگاههای سیاسی سردارِ شهید نقد داشت. میتوان حتی مخالف او بود. ولی نمیتوان به او احترام نگذاشت. مردی که در کوهها و بیابانهای خاورمیانه در برابر دشمنان ایران سینه سپر کرده بود و مرگی شکوهمند را میجست.
مردی که در قالب هیچ یک از دستهبندیهای سیاسی نگنجید و به معنای واقعی کلمه "سردار ملی" بود.
بیشک، آیندگان نام او را در کنار سرداران سرفراز تاریخ چند هزارسالهی ایران خواهند آورد.
ایرانیان شایستهای باشیم و با فروتنی و احترام و قدردانی از کسانی که حق سنگینی بر گردن ما دارند و مایهی عزت و امنیت #وطن هستند، چراغ سربازی، فداکاری و وطنپرستی را روشن نگاه داریم.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷🌱
Telegram
♤اندیشهی میهن♡
با هم بیندیشیم و آیندهای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
#دانستنی
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 6⃣
🔸برداشتن مرزهای مفهومی و زمانی و جغرافیایی
روایتگران سنت فرانوگرا، برای مقابله با واقعیتهای کنونی و پیشین (تاریخی)، مرزهای میان وجوب و امکان و امتناع را برمیدارند. آنها دوست دارند روایتی از هر چیز ارایه دهند که به روایت دیگری شبیه نباشد و همه چیز در همه چیز خلط و آمیخته شود. در روایتهای آنان مرز میان دورانهای تاریخی برداشته میشود، مرز میان اسطوره و تاریخ برداشته میشود، مرزهای میان سکونتگاههای تاریخی اقوام برداشته میشود، مرز میان خیال و واقعیت برداشته میشود.
قومگرایان با بهره گرفتن از همین روش و درآمیختن تخیل و واقعیت، برداشتن مرز میان دورههای تاریخی و مرز میان سکونتگاههای اقوام، سومریها و بابک خرمدین و مردم آذربایجان و سنگنگارههای خمین را ترک میخوانند!
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 6⃣
🔸برداشتن مرزهای مفهومی و زمانی و جغرافیایی
روایتگران سنت فرانوگرا، برای مقابله با واقعیتهای کنونی و پیشین (تاریخی)، مرزهای میان وجوب و امکان و امتناع را برمیدارند. آنها دوست دارند روایتی از هر چیز ارایه دهند که به روایت دیگری شبیه نباشد و همه چیز در همه چیز خلط و آمیخته شود. در روایتهای آنان مرز میان دورانهای تاریخی برداشته میشود، مرز میان اسطوره و تاریخ برداشته میشود، مرزهای میان سکونتگاههای تاریخی اقوام برداشته میشود، مرز میان خیال و واقعیت برداشته میشود.
قومگرایان با بهره گرفتن از همین روش و درآمیختن تخیل و واقعیت، برداشتن مرز میان دورههای تاریخی و مرز میان سکونتگاههای اقوام، سومریها و بابک خرمدین و مردم آذربایجان و سنگنگارههای خمین را ترک میخوانند!
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
#دانستنی
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 7⃣ و پایانی
🔸 پایانِ بازِ روایتها
برداشتن مرزها، قطعیت واقعیت را از بین میبرد. یکی از جاهایی که نبود قطعیت خودش را نشان میدهد، پایان روایت است. در گفتمان پسانوگرا، روایت نباید به یک پایان مشخص برسد. بلکه پایان میتواند چندگانه باشد. در انگارههای نوگرایی(modernism)، هویت مشخص و مستقلی در دنیای واقعی وجود دارد که میتوان به آن رسید. ولی در انگارههای پسانوگرا(post modern)، اصلا هویت ثابت، مشخص و یگانهای برای رسیدن وجود ندارد.
قومگرایان با بهرهگرفتن از این رویکرد، روایتی از سرگذشت تاریخی مردم باشنده در فلات ایران ارایه میکنند، که آن روایت نباید در پایانی به نام "ملتِ ایران" به سرانجام برسد. به گمان آنها این سرپیچی از پذیرفتنِ فرجام و سرانجام برای رخدادهای تاریخی، برای نپذیرفتن "واقعیت تاریخی ملت ایران" بکارشان میآید.
پایان./
@ThinkTogether🌱
❌ میراث چپها برای ایرانستیزان / بخش 7⃣ و پایانی
🔸 پایانِ بازِ روایتها
برداشتن مرزها، قطعیت واقعیت را از بین میبرد. یکی از جاهایی که نبود قطعیت خودش را نشان میدهد، پایان روایت است. در گفتمان پسانوگرا، روایت نباید به یک پایان مشخص برسد. بلکه پایان میتواند چندگانه باشد. در انگارههای نوگرایی(modernism)، هویت مشخص و مستقلی در دنیای واقعی وجود دارد که میتوان به آن رسید. ولی در انگارههای پسانوگرا(post modern)، اصلا هویت ثابت، مشخص و یگانهای برای رسیدن وجود ندارد.
قومگرایان با بهرهگرفتن از این رویکرد، روایتی از سرگذشت تاریخی مردم باشنده در فلات ایران ارایه میکنند، که آن روایت نباید در پایانی به نام "ملتِ ایران" به سرانجام برسد. به گمان آنها این سرپیچی از پذیرفتنِ فرجام و سرانجام برای رخدادهای تاریخی، برای نپذیرفتن "واقعیت تاریخی ملت ایران" بکارشان میآید.
پایان./
@ThinkTogether🌱
#موسیقی
🎼 ای شهید ما (کاروان)
🎤 استاد شهرام ناظری
خون هر جانباز،
میدهد آواز،
جان فدای وطنم🇮🇷،
خاک ایران کفنم❤️
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
🎼 ای شهید ما (کاروان)
🎤 استاد شهرام ناظری
خون هر جانباز،
میدهد آواز،
جان فدای وطنم🇮🇷،
خاک ایران کفنم❤️
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
#سرباز_وطن
🗺 تلهی توسیدید و جنگ گریزناپذیر
🎙 ایمان فانی
💬 توسیدید، تاریخنگار و ژنرال ارتش آتن در قرن پنجم پیش از میلاد، در کتاب تاریخ جنگهای پلوپونزی، دینامیسمی را توضیح میدهد، که درآن خطر جنگ میان قدرت مستقر و یک قدرت در حال رشد به شدت بالا میرود. این مفهوم در روزگار ما، نخست در مورد برخورد آمریکا و چین مطرح شد، ولی کاربردی بسیار فراتر دارد و تنش کنونی آمریکا و ایران را نیز توضیح میدهد.
این گفتار به آرای گراهام آلیسون -استاد دانشگاه هاروارد- دربارهی تلهی توسیدید، هژمون و هژمونی، ارتباط قدرت نرم و قدرت سخت و نظریه هارتلند مکیندر نیز میپردازد.
با هم گوش کنیم، تا هم درک عمیقتری از رخدادهای این سالها پیدا کنیم و هم ارزش سنگین آنچه پاسداران وطن کردهاند و میکنند را دریابیم که چگونه ایران ما را با دلاوری و نبوغ خود، از آسیب دشمنان بیرحم و پلید دور نگاه داشتهاند.
خدای ایران جان عزیز سربازان ما و #وطن عزیزتر از جانمان را از گزند دشمنان دور نگاه دارد و به ما نیز شعور کافی برای قدردانیِ عمیق و یاری ایشان ببخشاید. آمین.
📍 برگرفته از: مدرسهی زندگی فارسی
@ThinkTogether🌱🇮🇷
#سرباز_وطن
🗺 تلهی توسیدید و جنگ گریزناپذیر
🎙 ایمان فانی
💬 توسیدید، تاریخنگار و ژنرال ارتش آتن در قرن پنجم پیش از میلاد، در کتاب تاریخ جنگهای پلوپونزی، دینامیسمی را توضیح میدهد، که درآن خطر جنگ میان قدرت مستقر و یک قدرت در حال رشد به شدت بالا میرود. این مفهوم در روزگار ما، نخست در مورد برخورد آمریکا و چین مطرح شد، ولی کاربردی بسیار فراتر دارد و تنش کنونی آمریکا و ایران را نیز توضیح میدهد.
این گفتار به آرای گراهام آلیسون -استاد دانشگاه هاروارد- دربارهی تلهی توسیدید، هژمون و هژمونی، ارتباط قدرت نرم و قدرت سخت و نظریه هارتلند مکیندر نیز میپردازد.
با هم گوش کنیم، تا هم درک عمیقتری از رخدادهای این سالها پیدا کنیم و هم ارزش سنگین آنچه پاسداران وطن کردهاند و میکنند را دریابیم که چگونه ایران ما را با دلاوری و نبوغ خود، از آسیب دشمنان بیرحم و پلید دور نگاه داشتهاند.
خدای ایران جان عزیز سربازان ما و #وطن عزیزتر از جانمان را از گزند دشمنان دور نگاه دارد و به ما نیز شعور کافی برای قدردانیِ عمیق و یاری ایشان ببخشاید. آمین.
📍 برگرفته از: مدرسهی زندگی فارسی
@ThinkTogether🌱🇮🇷