♤اندیشه‌ی میهن♡ – Telegram
♤اندیشه‌ی میهن♡
1.66K subscribers
1.45K photos
834 videos
65 files
1.27K links
با هم بیندیشیم و آینده‌ای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
Download Telegram
#نکته

📺 چند نکته در مورد اخبار و اطلاعات ساختگی رسانه‌ها:

۱. اگر خبری که می‌شنویم و می‌خوانیم، خیلی دراماتیک و برانگیزاننده‌ی احساسات است (خشم، همدلی، نفرت و ...) به احتمال زیاد یک خبر دستکاری شده، برای برانگیختن همان احساس می‌باشد.

۲. اخبار و اطلاعات ساختگی، نه تنها از بابت گمراه کردن مخاطب در همان مورد خاص زیانبار هستند، بلکه مهمتر از آن به جهت نابود کردن اعتماد عمومی و باورناپذیر کردن همه چیز، جامعه را در بزنگاههای سرنوشت‌ساز، سردرگم و بی‌کُنش می‌نمایند.

۳. چیزی که درستیش را از چند منبع بررسی نکرده‌ایم، با یک کلیک برای دیگران نفرستیم. عزیزان و هموطنانمان را ناخواسته گمراه نکنیم.

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 2⃣

🔸 مفهوم رهایی بخشی


رهایی‌بخشی که جنبشهای چپ مدافع آن بوده‌اند، امروزه تنها به معنای آزاد شدن طبقه یا قشر یا قوم خاصی از زیر ستم طبقاتی نیست. بلکه رهایی، به معنای رهایی از ساختارها و درانداختن نظمی دیگر است.

برای برابری و رهایی از تبعیضها (با فرض وجودشان) می‌توان در چارچوب ملی، روالی حقوقی یا حتا سیاسی در پیش گرفت. ولی این اندازه برای چپها (و پیرو آنها فمنیستها و قومگرایان) کافی نیست. آنها خواهان نابودی تمدن و تمام هنجارها و آیینها و مناسباتی هستند که ملت ایران بطور طبیعی در طول هزاران سال بر پایه‌ی آنها شکل گرفته‌‌است.

رهایی از ساختارها در نگاه چپها، یعنی خلاصی از نهادها، عرفها، قراردادها و مناسباتی که از دید آنها نظم سرمایه‌داری یا نظم طبقاتی کنونی را حاکم کرده‌‌اند. یعنی رهایی از نظام مشترک ارزشها و رهایی از هنجارهای ریشه‌دار تاریخی ملت ایران.

چپها (و پیروشان فمنیستها، قومگرایان و ...) به ساختارهایی که در گذر تاریخ، نظم مدنی کنونی را ایجاد کرده‌اند، برچسب "ساختارِ سلطه" می‌زنند و از این راه برای مبارزه با آن پذیرش و مشروعیت فراهم می‌کنند.

چپها پیوسته دوگانه‌هایی ساخته‌اند و آرمان خود را رهایی کارگران جهان از چنگال استثمارگران، رهایی زنان از سرکوب مردان، رهایی حیوانات از بدرفتاری و آزار انسانها، رهایی همجنسگرایان از هوموفوبیا و ... تعریف کرده‌اند. این بهره‌‌گیری از ساختن دوگانه‌ها برای خدمت به آرمان رهایی، امروز به کار قوم‌سازان نیز آمده است. رهایی ترکها یا کردها از ستم فارسها!، رهایی زبانهای محلی از ستم زبان ملی و ... (به دوگانه‌هایی که می‌سازند توجه کنید)

در نگاه چپها (و پیرو آنها قومگرایان و فمنیستها و ...)، هنجارهای کهنِ نظم‌دهی به جامعه، "مصداق نقض حقوق بشر" شمرده می‌شوند که باید با آنها به ستیز برخواست.

دنباله دارد...

@ThinkTogrther🌱
#موسیقی

🎼 ای ایران ایران
🎤 استاد محمد نوری
ترانه: تورج نگهبان
آهنگساز: محمد سریر



شرح این عاشقی🇮🇷❤️
ننشیند در سخن
که بهر عشق والای تو،
همه جهان نیارزد...


#وطنپرستم

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 3⃣


🔸 آشفتگی زبانی


میراث مهم دیگر چپها برای قومگرایان، به کار گرفتن "زبانی نو" یا "زبانی تراز نوین" است. این زبان نو که ریشه در ادبیات چپ و پسا-نوگرا دارد، برای قومگرایان به این کار می‌آید که بدون زحمت و بدون هیچ برهانی، واقعیت موجود را تضعیف و دلخواه خودشان را به عنوان واقعیت بقبولانند.

با دستاویز قرار دادن بایستگی آفرینش یک زبان تراز نوین که در ادبیات پسانوگرا از آن سخن می‌رود، قومگرایان شروع به واژه‌سازی می‌کنند،
مفاهیم تازه خلق می‌کنند (خلقهای ایران، ملتهای ایران، فارسیسم، ...)،
مفاهیم تاریخی و سیاسی را مسخ و محتوای آنها را استحاله می‌کنند،
واژه‌های ریشه‌دار و آبرومند را به ابتذال می‌کشانند،
شعارهای دهن پر کن ولی بی‌محتوا تولید می‌کنند،
بازیهای زبانی راه می‌اندازند و با ایجاد ابهام در مورد هدف و نیتشان، برای جاافتادن ایدئولوژی پنهانشان در جامعه زمان می‌خرند.

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بخشی از یک کتاب
#تاریخ

With the Persian Empire we first enter on continuous History.
The Persians are the first Historical People;

با امپراتوری ایران ما برای نخستین بار [در جهان] وارد تاریخ پیوسته‌ می‌شویم. ایرانیان نخستین ملت دارای تاریخ در جهان هستند.

📖 The Philosophy of History p191 /
فلسفه‌ی تاریخ ص۱۹۱
George W. F. Hegel / فردریش هگل

🗃 متن اصلی کتاب:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2829

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تندرستی

🧪 واکسن ساخت ایران

همه ما ایرانیان، از کودکی تا کنون، با واکسنهای ساخت کشورمان، خود و فرزندانمان را از بیماریهای واگیر ایمن کرده‌ایم.

بر خلاف جنجالهای خودتحقیرها و خودباخته‌ها، بهره‌مندی از واکسن ایرانی به اندازه‌ای برایمان بدیهی است که هیچگاه از خاطرمان هم نگذشته که برای پیشگیری از بیماریهایی که واکسن ایرانی دارد، به دنبال واکسن خارجی باشیم.

در مورد بیماری کووید-۱۹ نیز، اطمینان داریم که واکسن ایرانی آن، قابل اطمینانترین واکسن این بیماری همه‌گیر خواهد بود.
با امید به ثمردهی تلاش دانشمندان کشورمان.

#کرونا_را_شکست_می‌دهیم

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 4⃣

🔸جایگزین کردن خرده‌روایتها بجای کلان‌روایت

ادبیات چپ امروز کلان‌روایتها (grand narrative) را کنار می‌گذارد، چرا که باور دارد کلان‌روایتها مدعی یکپارچه کردن و کلیت بخشیدن به حوزه‌ی روایت هستند تا از این راه "توالی لحظات تاریخی" را بر حسب "یک معنای خاص" سازماندهی کنند.

این در حالی است که به گمان آنها باید روایتهای خرد (micro narratives) و روایتهای محلی (local narratives) را جایگزین آنها کرد. که این داستانهای خرد ادعای شمولیت عام ندارند، بلکه زنجیری از رخدادهای پراکنده و ناهمگن هستند و در مقابل ادغام در روایت کلان مقاومت می‌کنند.

از اینرو ایران‌ستیزان قومگرا با بهره گرفتن از این نگرش پسانوگرا، تلاش کرده‌اند که پس از ملت‌تراشی در درون ملت یکپارچه‌ی ایران، در فضاهای خرد و قومی، روایتهای خرد و محلی از رخدادها بسازند و آن رخدادها را از روایت کلان ملی آن جدا کرده و ارتباط میان آن رخدادها را با سرگذشت ملت ایران قطع نمایند.

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 5⃣

🔸 اقتدارزدایی از واقعیت با روش به ریشخند گرفتن واقعیت

یکی از روشهای چپهای پسانوگرا و پیرو آنها قومگرایان، برای نپذیرفتن و مقابله با واقعیتهای مسلم انگاشته شده، به ریشخند گرفتن اقتدار آن واقعیتها است تا هیبت آن واقعیت مسلم انگاشته شده فروبریزد.

از اینرو از روشهای زیر برای فروریختن هیبت واقعیت مسلم و مورد اتفاق همگان بهره می‌برند:

گروتسک / grotesqe (طنزی هنجارگریز و زشت که به نظم و هماهنگی جهان ناباور و از هستی اکنون و آینده‌ی انسان ناراضی است)،
کاریکاتور / caricature (جلوه دادن ویژگیهای معینی از یک جامعه یا شخصیت، به شکلی مسخره و اغراق‌آمیز)،
هجو / satire (طیف وسیعی از کنایه‌ و طعنه و تمسخر، که هدفش نشان دادن کمبودها، ضعفها و ناهماهنگیهای سوژه است)،
مضحکه / bourlesque (مورد تمسخر قراردادن شخصیتها، آیینها، عادتها و باورهای جامعه با ساختن طنز از آنها که بی‌تناسبی میان موضوع و شیوه‌ی بیان، باعث خنده و مسخره‌ی موضوع یا سوژه شود، برای نمونه تکرار حرف جدی یک شخصیت محترم با لحنی عوامانه).

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#وطن
#نکته

بزرگداشت و قدرشناسی ما مردم ایران از يك فرزند شایسته‌ی وطن، که در هر زمینه‌ای خدمتی بزرگ به ایران نموده، یا پاسدار خاک مقدس ایران بوده، یا نام بزرگ ایران را به جهانیان یادآوری کرده، و یا به هر شکل در جهت بزرگی و شکوفایی ایران و ایرانیان کوشیده، باعث ايجاد انگيزه‌ در همگان و ترقی ميهن می‌شود.

به هیچ چیزی جز خدمت به / خیانت به ایران اهمیت ندهیم🇮🇷

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ژئوپولتیک

🗺 راهبرد جهانی روسیه / بخش 1⃣

💬 «بنیانهای ژئوپلیتیک» نام کتابی است که الکساندر دوگین، راهبردساز ارشد روسی و چند تن از دولتمردان و فرماندهان ارتش روسیه نوشته‌اند. این کتاب که در سال ۱۹۹۷ چاپ شده، راهبرد ژئوپولتیکی جهانی روسیه را در سده‌ی ۲۱ بازتاب می‌دهد.

این راهبرد جاه‌طلبانه و لحن گستاخانه‌‌اش -که از ویژگیهای امپریالیسم روسی است- از آن رو شایان توجه می‌باشد که خواننده، همخوانیهای بسیاری میان آن و رخدادهای بیست سال گذشته در اروپا، آمریکا و قفقاز می‌‌تواند یافت.

🔡 با زیرنویس پارسی. دیدنی و شنیدنی است.

📎 دنباله‌ی این فرسته را اینجا ببینید:
بخش دوم / بخش سوم / بخش چهارم / بخش پنجم / بخش ششم

@ThinkTogether🌱
#یادداشت

🇮🇷 قاسم سلیمانی یک سردار ملی بود

به مناسبت نخستین سالگرد شهادت سردار سپاه ایران

همزمان با اعلام خبر ترور سردار قاسم سلیمانی موج گسترده‌ای از غم و اندوه، مردم ایران و کشورهای حوزه تمدن ایرانی را فراگرفت. قاسم سلیمانی را مخالفینش هم دشمنی قابل احترام می‌دانستند. جدا از هرگونه گرایش سیاسی، مخالف بودن یا موافق بودن با نظام سیاسی، در جای جای ایران مردم به خیابانها ریخته و در سوگ او اشک ریختند و عزاداری کردند. آیین تشییع پیکر او با حضور میلیونها ایرانی، یکی از باشکوهترین آیینهای قدردانی از یک #سرباز_وطن در تاریخ ایران بود...

از کمتر فرمانده نظامی با این میزان محبوبیت در تاریخ دنیا می‌توان نشانی یافت. ولی راز این محبوبیت او در بین مردم چه بود؟

یکی اینکه ایرانیان، پهلوان‌دوست و قهرمان‌ستای هستند. هنگامی که در چنان بن‌بستی گرفتار آمده‌اند که هیچ راه برونرفتی از آن قابل تصور نیست، همیشه چشم به افق دوخته‌اند که سواری ببینند دلاور و کاردان، تا همه یکپارچه به زیر درفش کاویانیش بشتابند. مگر ابومسلم و نادرشاه و بابک جز این بودند؟
قاسم سلیمانی سپاه ایرانیان را به همان جاهایی برد که نادر و انوشیروان و خسرو پرویز برده بودند. روح عزت‌طلب ایرانی را ارضا کرد که هنوز دلخوش به تاریخ باستان و صدای سم اسب سربازان ایرانی در صحرای شام است. عراقی را که همین سی و چند سال پیش به خاک ایران چشم دوخته بود و آرزومند تجزیه‌ی آن بود، به حیاط خلوت و عرصه‌ی تاخت و تاز سربازان ایرانی تبدیل نمود.

دیگر، دیدگاه ایشان نسبت به مردم بود. سخنان ایشان را با بعضی همقطارانش مقایسه کنید تا به تفاوتی بزرگ پی ببرید.
بسیاری از فرماندهان نظامی کشور، درگیر رقابتهای جناحی و سیاسی شده‌اند و پیوسته علیه این و آن موضعگیری کرده‌اند و می‌کنند.
ولی سلیمانی، به ویژه از وقتی به مبارزه با داعش و تروریسم در بیرون از مرزهای ایران پرداخت، هیچگاه وارد رقابتها و درگیریهای جناحی و سیاسی نشد. سلیمانی می‌گفت:
"همه‌ی ملت ایران با هر گرایشی و فکری و هردینی، خانواده‌ی ما هستند و ما وظیفه داریم از انها در برابر هر تهاجمی مواظبت کنیم. خیلی از این مردم از نظام خوششان نمی‌آید، ولی این سرزمین هزاران سال است که متعلق به همین مردم بوده و ما این حق را نداریم که به آنها اجحافی بکنیم"

سلیمانی در کشمکشهای داخلی قدرت شرکت نمی‌کرد و همیشه به وظیفه‌ی اصلی خود که دفاع از #وطن در فرای مرزهای کشور بود، می‌پرداخت.
او در سیاست داخلی دخالت نداشت و هیچگاه علیه مردم موضعگیری نکرد...
او بجای آنکه در شهر و در خانه‌های آنچنانی باشد، در کوهها و بیابانهای خاورمیانه بود. نه فعالیت اقتصادی انجام می‌داد و نه فرزندانش را خارج از کشور فرستاد و مهمتر از هر چیز، تا لحظه‌ی ترور، افتخارِ نشان #سرباز_وطن را برای خود حفظ نمود.🇮🇷❤️
سردار سلیمانی، به معنای واقعی کلمه، ملی بود و در هیچ دسته‌ی سیاسی‌ جا نمی‌گرفت...

بیرون از ایران هم، او روابط دوستانه‌ای با بسیاری از فرماندهان سازمانهای نظامی، روسای قبایل، ایزدیها، سنیها، مسیحیان، علویان و سیاستمداران پرنفوذ منطقه‌ای داشت و بسیاری از مسایل و بن بستهای سیاسی غرب آسیا را که با ریختن هزاران خون هم چاره نمی‌یافت، با رایزنی حل و فصل نمود.
هم کهنه‌سربازی کارآزموده بود و هم مذاکره‌کننده‌ای چیره دست. هم راه جنگیدن را می‌دانست و هم آداب صلح و دیپلماسی را.
او کسی بود که بی‌اعتنا به همه چیز، برای امنیت مردم ایران و منطقه می‌جنگید...
برای او امنیت شیعیان همان اندازه اهمیت داشت که امنیت سنیها، ایزدیها و مسیحیان. همان اندازه که امنیت قبایل عرب برایش مهم بود، امنیت کردها هم مهم بود.

می‌توان به دیدگاه‌های سیاسی سردارِ شهید نقد داشت. می‌توان حتی مخالف او بود. ولی نمی‌توان به او احترام نگذاشت. مردی که در کوهها و بیابانهای خاورمیانه در برابر دشمنان ایران سینه سپر کرده بود و مرگی شکوهمند را می‌جست.
مردی که در قالب هیچ یک از دسته‌بندیهای سیاسی نگنجید و به معنای واقعی کلمه "سردار ملی" بود.
بی‌شک، آیندگان نام او را در کنار سرداران سرفراز تاریخ چند هزارساله‌ی ایران خواهند آورد.

ایرانیان شایسته‌ای باشیم و با فروتنی و احترام و قدردانی از کسانی که حق سنگینی بر گردن ما دارند و مایه‌ی عزت و امنیت #وطن هستند، چراغ سربازی، فداکاری و وطنپرستی را روشن نگاه داریم.

#وطنپرستم

@ThinkTogether🇮🇷🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 6⃣

🔸برداشتن مرزهای مفهومی و زمانی و جغرافیایی

روایتگران سنت فرانوگرا، برای مقابله با واقعیتهای کنونی و پیشین (تاریخی)، مرزهای میان وجوب و امکان و امتناع را برمی‌دارند. آنها دوست دارند روایتی از هر چیز ارایه دهند که به روایت دیگری شبیه نباشد و همه چیز در همه چیز خلط و آمیخته شود. در روایتهای آنان مرز میان دورانهای تاریخی برداشته می‌شود، مرز میان اسطوره و تاریخ برداشته می‌شود، مرزهای میان سکونتگاههای تاریخی اقوام برداشته می‌شود، مرز میان خیال و واقعیت برداشته می‌شود.

قومگرایان با بهره گرفتن از همین روش و درآمیختن تخیل و واقعیت، برداشتن مرز میان دوره‌های تاریخی و مرز میان سکونتگاههای اقوام، سومریها و بابک خرمدین و مردم آذربایجان و سنگ‌نگاره‌های خمین را ترک می‌خوانند!

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 7⃣ و پایانی

🔸 پایانِ بازِ روایتها

برداشتن مرزها، قطعیت واقعیت را از بین می‌برد. یکی از جاهایی که نبود قطعیت خودش را نشان می‌دهد، پایان روایت است. در گفتمان پسانوگرا، روایت نباید به یک پایان مشخص برسد. بلکه پایان می‌تواند چندگانه باشد. در انگاره‌های نوگرایی(modernism)، هویت مشخص و مستقلی در دنیای واقعی وجود دارد که می‌توان به آن رسید. ولی در انگاره‌های پسانوگرا(post modern)، اصلا هویت ثابت، مشخص و یگانه‌ای برای رسیدن وجود ندارد.

قومگرایان با بهره‌گرفتن از این رویکرد، روایتی از سرگذشت تاریخی مردم باشنده در فلات ایران ارایه می‌کنند، که آن روایت نباید در پایانی به نام "ملتِ ایران" به سرانجام برسد. به گمان آنها این سرپیچی از پذیرفتنِ فرجام و سرانجام برای رخدادهای تاریخی، برای نپذیرفتن "واقعیت تاریخی ملت ایران" بکارشان می‌آید.
پایان./

@ThinkTogether🌱
#موسیقی

🎼 ای شهید ما (کاروان)
🎤 استاد شهرام ناظری

خون هر جانباز،
می‌دهد آواز،
جان فدای وطنم🇮🇷،
خاک ایران کفنم❤️
#وطنپرستم

@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
#سرباز_وطن

🗺 تله‌ی توسیدید و جنگ گریزناپذیر
🎙 ایمان فانی

💬 توسیدید، تاریخنگار و ژنرال ارتش آتن در قرن پنجم پیش از میلاد، در کتاب تاریخ جنگهای پلوپونزی، دینامیسمی را توضیح می‌دهد، که درآن خطر جنگ میان قدرت مستقر و یک قدرت در حال رشد به شدت بالا می‌رود. این مفهوم در روزگار ما، نخست در مورد برخورد آمریکا و چین مطرح شد، ولی کاربردی بسیار فراتر دارد و تنش کنونی آمریکا و ایران را نیز توضیح می‌دهد.
این گفتار به آرای گراهام آلیسون -استاد دانشگاه هاروارد- درباره‌ی تله‌ی توسیدید، هژمون و هژمونی، ارتباط قدرت نرم و قدرت سخت و نظریه هارتلند مکیندر نیز می‌پردازد.

با هم گوش کنیم، تا هم درک عمیقتری از رخدادهای این سالها پیدا کنیم و هم ارزش سنگین آنچه پاسداران وطن کرده‌اند و می‌کنند را دریابیم که چگونه ایران ما را با دلاوری و نبوغ خود، از آسیب دشمنان بیرحم و پلید دور نگاه داشته‌اند.
خدای ایران جان عزیز سربازان ما و #وطن عزیزتر از جانمان را از گزند دشمنان دور نگاه دارد و به ما نیز شعور کافی برای قدردانیِ عمیق و یاری ایشان ببخشاید. آمین.

📍 برگرفته از: مدرسه‌ی زندگی فارسی

@ThinkTogether🌱🇮🇷
#دیدگاه

جامعه‌ای آمادگی دمکراتیک شدن را دارد، که در آن تک‌تک شهروندان دارای شخصیت بوده، در کنشهای ملی و اجتماعی تاثیرگذار باشند. نه فقط احزاب و ایدئولوژیها و مقامات سیاسی و گروههای شورشی.
در این چند سال جامعه‌ی ایران به نقطه‌ای رسیده‌است که در آن شخصیتهای انفرادی شکل می‌گیرد و هرکس احساس می‌کند به اندازه‌ی یک حزب، یا یک رهبر سیاسی و یا حتا کل حکومت اثرگذاری و توانایی دارد. و این بسیار امیدبخش است.

@ThinkTogether🌱
#تاریخ
#دیدگاه

🃏 آخر به ریش آدم می‌خندند!
درباره‌ی جعلیات محمدتقی زهتابی

💬 در آغاز تاسیس جمهوری ترکیه شرایط سیاسی طوری بود که دولت ترکیه بعد از سقوط عثمانی، نیاز به یک ایدئولوژی ملی داشت تا همسانی و حتا برتری فرهنگی و سیاسی-تاریخی خود را نسبت به قوای قدرتمندتر از خود یعنی غرب تئوریزه کند. با همین انگیزه بود که تئوریهای به اصطلاح "تورک تاریخ تزی" و "گونش دیل تئوری‌سی / تئوری آفتاب زبان" درآمد و به همه زمینه‌های فرهنگی آن کشور جوان رسوخ پیدا کرد. اصل حرف این تئوریها این بود که همه‌ی فرهنگها و زبانهای دنیا از جمله قدیمیترین آنها مانند سومری و هیتیتی و اتروسکی، از آسیای مرکزی و زبان ترکی نشات گرفته‌اند.

نظریه‌پرداز اصلی این دو تئوری که به راستی خنده‌دار هستند، خانم آفت اینان دختر خوانده‌ی آتاتورک بود که در کنگره‌ی "تورک اجاقی" در ۱۹۳۰ گفت: "بالاترین قوم بشر، ترکها هستند که موطن اصلیشان کوهستانهای آلتای و آسیای مرکزی است." ...

📰 متن کامل این یادداشت کوتاه و خواندنی به قلم دکتر عباس جوادی (دکترای زبانشناسی و خاورشناسی) را اینجا ببینید: شماره ۳۵، نشریه وطن یولی


@ThinkTogether🌱
The New Silk Roads - Peter Frankopan.epub
354.3 KB
#کتاب
#ژئوپولتیک

📖 The New Silk Roads / راه ابریشم نوین
Peter Frankopan

💬 در همین زمان که کشورهای غربی با برگزیت و سیاستهای اروپایی و ترامپ از هم دور می‌شوند، کشورهای سرراه جاده‌ی ابریشم، یعنی چین، روسیه، ایران و دیگر کشورهای اوراسیا، با همکاری نزدیکتر با یکدیگر، در حال شکل دادن به قرن بیست و یکم می‌باشند. در مرکز این همکاری، کشور چین با اقتصادی عظیم و ابتکار عمل کمربند و راه (BRI) قرار دارد، که از آن به راه جدید ابریشم یاد می‌شود.

ابتکار کمربند و راه / Belt and Road، هشتاد کشور و بیش از ۴ میلیارد نفر از مردم زمین را به خود درگیر خواهد کرد. رییس جمهور چین در گفته‌ای بسیار جاه‌طلبانه وعده داده که "من به شکوهِ تمدن بشر خواهم افزود"

پیتر فرانکوپن، تاریخدان دانشگاه آکسفورد، در این کتاب به خواننده این هشدار و آگاهی را می‌دهد که "ما اکنون در میانه‌ی دگرگونی و جابجایی [گرانیگاه قدرت جهانی] زندگی می‌کنیم. این جابجایی هم از نظر ماهیت و هم اندازه، مهم و تاریخی است"

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#روانشناسی مهم
#نکته

🌀 ریشه‌های روانشناختی جذب شدن در محافل نفرت‌پراکن

کسانی که در فضای مجازی وقت می‌گذرانند، در چند سال گذشته به کسانی برخورده‌اند که به دلایل توهمی و با ادبیاتی پر از خشم و جبهه‌گیری، در حال تبلیغ قومگرایی و نفرت‌پراکنی و جبهه‌گیری در برابر گروههای دیگری از ملتمان هستند (پان...ها)

در این ویدیو شخصی که سالها پیش در گروههای نفرت‌پراکن آمریکایی عضو بوده، از چگونگی و چرایی جذب شدنش به این محافل می‌گوید.

⬅️ همه‌ی آنهایی که افراطی و سرشار از خشم شدند، برای این بوده که می‌خواستند به چیزی تعلق داشته باشند، و این تعلق داشتن و احساس هویت و احترام را، کسانی در ازای پذیرش ایدئولوژی نفرت‌پراکن، به آنها دادند.

به شباهتها توجه فرمایید.

📎 در #وطن ما، عوامل اقتصادی / جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی کشورهای رقیب / تحریف هدفمند تاریخ / و تاثیر ادبیات پسا-نوگرایی، از دیگر عوامل موثر در قومگرایی و نفرت‌پراکنی هستند.

@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن

"دنیا تمام شد و ما، نتوانستیم به قدر ذره‌ای خدمت به ملت و وطن بکنیم" 🇮🇷❤️


میرزا یوسف خان مستشارالدوله (۱۲۰۲ – ۱۲۷۴ خورشیدی) از پیشروان روشنفکری در دوره‌ی قاجار بود که آرزوی نظم و اقتدار و پیشرفت ایران را در سر می‌پرورانید.

سرتیپ میرزا یوسف خان، این نجیب‌زاده‌ی تبریزی و فرزند میهن‌پرست ایران، در شمار آن گروه ایرانیانی است که در دوره‌های سستی و فرود کشور، مردانه و جانانه ایستادند، تلاشها کردند، راه نشان دادند و سرانجام، چراغ فروزان زندگی آنها، به دست نادانها و خودکامگان خاموش شد.

از آرزوهای بزرگ او ساخت راه‌آهن سراسری در ایران بود و با همین تشخیص بود که در سال ۱۲۴۸ خورشیدی نوشتاری به نام "کتابچه‌ی بنفش" درباره‌ی نیاز ایران به راه‌آهن سرتاسری نوشت و به شاه عرضه نمود.

همچنین اصول اندیشه‌های سیاسی خود را که گفته‌اند نخستین سند نوشتاری آغاز مدرنیته در ایران است، در کتاب “یک کلمه” به سال ۱۲۴۸ خورشیدی یعنی نزدیک به ۳۶ سال پیش از انقلاب مشروطه نگاشت. چکیده دیدگاه مستشارالدوله در این کتاب این است که، کشور باید بر پایه‌ی قانون اداره شود. قانونی که همگان -از شاه تا گدا- در برابر آن یکسان و پاسخگو باشند.

مستشارالدوله در سال ۱۲۶۷ خورشیدی، نامه‌ی مفصلی به مظفرالدین میرزا ولیعهد نوشت و خواهش کرد که آن را از نظر شاه بگذراند. او در آن نامه از حکومت استبدادی و فساد دربار انتقاد کرده بود و برپایی حکومت قانون را خواستار شده بود. در جایی از آن کتاب، میرزا یوسف خان گوشزد کرده بود که اگر شاه، خود برای استوار کردن حکومت بر پایه‌ی قانون پیشگام نشود، روند تاریخ آن را تحمیل خواهد کرد (چنانکه در مشروطه چنین شد).
اندیشه‌های نیکخواهانه و میهن‌پرستانه‌ی مستشارالدوله، با مزاج دربار ناصرالدین شاه سازگاری نداشت. پس نویسنده گرفتار همان سرنوشتی شد که دامنگیر همه‌ی نیکخواهان آن زمان بود. او را به فرمان شاه در سال ۱۲۷۰ خورشیدی در عمارت رکنیه زندانی کردند و در زندان چندان آزارش دادند که چند سال بعد به سال۱۲۷۴ خورشیدی درگذشت.

🙏 یاد آن رادمرد شریف گرامی و راه خدمت به ایران پررهرو باد. 🇮🇷❤️

@ThinkTogether🌱
#یادداشت

‼️ شلیک به قلب مادر!!

چنگیز آیتماتوف نویسنده‌ی نامدار قیرقیزستان، در رمان "روزی برابر یک قرن" بر اساس یک افسانه، آدمهایی را به تصویر می‌کشد که بدل به مانقورت شده‌اند. مقصود از مانقورت، انسانهایی هستند که با هویت ملی خود بیگانه شده و در جایگاه ستون پنجم دشمن، علیه منافع ملی خود عمل می‌نمایند. (او مانقورت را این گونه توصیف  می‌کند: مانقورت ازخود بی‌خبر بود. نمی‌دانست ازچه تباری است. نام پدر و مادر خود را نمی‌دانست. دوران کودکیش را به یاد نمی‌آورد. چیزی از گذشته نمی‌دانست و از شکنجه و بلایی که بر سرش آورده بودند خبر نداشت. نمی‌دانست که از "من" خود دور شده است. چنین برده‌ای، برای ارباب خود خوبیهای فراوان داشت. چرا که انسانی بود پیرو و بی‌آزار. هرگز زبان به اعتراض نمی‌گشود. هرگز به فرار نمی‌اندیشید. برای برده‌داران خطری بالاتر ازعصیان بردگان وجود ندارد. روح هر برده ازاندیشه‌ی عصیان لبریز است. حال آنکه مانقورت موجودی استثنایی بود و خیال شورش و نافرمانی نداشت...)

چنگیز آیتماتوف برای نشان دادن سیاهی تراژدی، مردی را به تصویر می‌کشد که از شناختن مادرش ناتوان است. حتا او را دشمن پنداشته و به قصد کشتن او تیری از کمان رها می‌کند و او را می‌کشد.

در واقع مانقورت کسی است که از خویشتن خویش بیگانه شده و هیچ وابستگی فرهنگی به میهن خود احساس نمی‌‌کند. او به آسانی زبان و حتا مام‌میهن و مادر حقیقی خود را در جای‌جای گفتارش به تحقیر و تمسخر می‌گیرد. او فرهنگ ملی را نفی و به فرهنگ بیگانه به دیده‌ی احترام می‌نگرد. و بنا به افسانه در این کار آن اندازه پیش می‌رود که حتا می‌پذیرد به دستور ارباب، قلب مادر خود را نیز نشانه‌ی تیر کند و او را از پای درآورد! بدون اینکه خم به ابرو بیاورد یا اندوهگین شود.

مردی که مادرش را نمی‌شناسد، داستان کسی است که به شدت بیگانه‌زده شده‌است. میهن خود را که مادر اوست نمی شناسد! او پیوند خود با مادرش را انکار می‌کند و خود را به کسانی بیرون از مرزهای میهن منسوب می‌دارد!

در درازای تاریخ ایران، چنین کسانی نیز بوده‌اند! ولی امروز دشمن تنها به ساختن چند خودباخته، مانقورت یا ستون پنجم بسنده نمی‌کند. بلکه در پی ساختن جریانی از خودباختگان و مانقورتهاست. از همین روی، برای ساختن جریانی از خودباختگان و مادرستیزان، تاریخ و ادبیات و فرهنگ و همه چیز حتا تبار و نژاد وارونه و جعل می‌شود. خودباخته، پدر اندر پدر ایرانی است، ولی علیه ایران سخن می‌گوید!! پدرش نظامی گنجوی و صائب‌تبریزی و قطران و همام تبریزی از قرنها پیش به زبان فارسی شاهکارها آفریده‌اند، به ایرانی بودن خود بالیده‌اند و از هر هویت ناایرانی، با واژگانی روشن دوری جسته‌اند. ولی خودباخته دشمن زبان فارسی است! فرهنگ ایرانی را قبول ندارد. او دلباخته‌ی آتاترک ولی دشمن رضاشاه است، چون رضاشاه ترک نبود! مانقورت، چندان خود را باخته است که بر پدرانش به سود دشمن می‌شورد. شاه اسماعیل صفوی را نفرین می‌کند که چرا در برابر ترکان متجاوز به پدافند از میهن و هویت ملی برخواست؟!! نادرشاه را برای بیرون کردن ترکان متجاوز عثمانی از ایران سرزنش می‌کند! به فردوسی ناسزا می‌گوید که چرا در جنگ ایران و توران، هوادار ایران است!! به قول آیتماتوف، خودباخته مادر خود را نمی‌شناسد و همصدا با گرگها ( بوز قوردها) برای دریدن مادرش زوزه می‌کشد!... اگر خوب گوش کنید، گاهی صدای مانقورتهای مسخ شده را می‌شنوید!!

عارف گنجه‌ای (با اندکی ویرایش)

@ThinkTogether🌱