♤اندیشه‌ی میهن♡ – Telegram
♤اندیشه‌ی میهن♡
1.66K subscribers
1.45K photos
834 videos
65 files
1.27K links
با هم بیندیشیم و آینده‌ای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
Download Telegram
#یادداشت

🇮🇷 قاسم سلیمانی یک سردار ملی بود

به مناسبت نخستین سالگرد شهادت سردار سپاه ایران

همزمان با اعلام خبر ترور سردار قاسم سلیمانی موج گسترده‌ای از غم و اندوه، مردم ایران و کشورهای حوزه تمدن ایرانی را فراگرفت. قاسم سلیمانی را مخالفینش هم دشمنی قابل احترام می‌دانستند. جدا از هرگونه گرایش سیاسی، مخالف بودن یا موافق بودن با نظام سیاسی، در جای جای ایران مردم به خیابانها ریخته و در سوگ او اشک ریختند و عزاداری کردند. آیین تشییع پیکر او با حضور میلیونها ایرانی، یکی از باشکوهترین آیینهای قدردانی از یک #سرباز_وطن در تاریخ ایران بود...

از کمتر فرمانده نظامی با این میزان محبوبیت در تاریخ دنیا می‌توان نشانی یافت. ولی راز این محبوبیت او در بین مردم چه بود؟

یکی اینکه ایرانیان، پهلوان‌دوست و قهرمان‌ستای هستند. هنگامی که در چنان بن‌بستی گرفتار آمده‌اند که هیچ راه برونرفتی از آن قابل تصور نیست، همیشه چشم به افق دوخته‌اند که سواری ببینند دلاور و کاردان، تا همه یکپارچه به زیر درفش کاویانیش بشتابند. مگر ابومسلم و نادرشاه و بابک جز این بودند؟
قاسم سلیمانی سپاه ایرانیان را به همان جاهایی برد که نادر و انوشیروان و خسرو پرویز برده بودند. روح عزت‌طلب ایرانی را ارضا کرد که هنوز دلخوش به تاریخ باستان و صدای سم اسب سربازان ایرانی در صحرای شام است. عراقی را که همین سی و چند سال پیش به خاک ایران چشم دوخته بود و آرزومند تجزیه‌ی آن بود، به حیاط خلوت و عرصه‌ی تاخت و تاز سربازان ایرانی تبدیل نمود.

دیگر، دیدگاه ایشان نسبت به مردم بود. سخنان ایشان را با بعضی همقطارانش مقایسه کنید تا به تفاوتی بزرگ پی ببرید.
بسیاری از فرماندهان نظامی کشور، درگیر رقابتهای جناحی و سیاسی شده‌اند و پیوسته علیه این و آن موضعگیری کرده‌اند و می‌کنند.
ولی سلیمانی، به ویژه از وقتی به مبارزه با داعش و تروریسم در بیرون از مرزهای ایران پرداخت، هیچگاه وارد رقابتها و درگیریهای جناحی و سیاسی نشد. سلیمانی می‌گفت:
"همه‌ی ملت ایران با هر گرایشی و فکری و هردینی، خانواده‌ی ما هستند و ما وظیفه داریم از انها در برابر هر تهاجمی مواظبت کنیم. خیلی از این مردم از نظام خوششان نمی‌آید، ولی این سرزمین هزاران سال است که متعلق به همین مردم بوده و ما این حق را نداریم که به آنها اجحافی بکنیم"

سلیمانی در کشمکشهای داخلی قدرت شرکت نمی‌کرد و همیشه به وظیفه‌ی اصلی خود که دفاع از #وطن در فرای مرزهای کشور بود، می‌پرداخت.
او در سیاست داخلی دخالت نداشت و هیچگاه علیه مردم موضعگیری نکرد...
او بجای آنکه در شهر و در خانه‌های آنچنانی باشد، در کوهها و بیابانهای خاورمیانه بود. نه فعالیت اقتصادی انجام می‌داد و نه فرزندانش را خارج از کشور فرستاد و مهمتر از هر چیز، تا لحظه‌ی ترور، افتخارِ نشان #سرباز_وطن را برای خود حفظ نمود.🇮🇷❤️
سردار سلیمانی، به معنای واقعی کلمه، ملی بود و در هیچ دسته‌ی سیاسی‌ جا نمی‌گرفت...

بیرون از ایران هم، او روابط دوستانه‌ای با بسیاری از فرماندهان سازمانهای نظامی، روسای قبایل، ایزدیها، سنیها، مسیحیان، علویان و سیاستمداران پرنفوذ منطقه‌ای داشت و بسیاری از مسایل و بن بستهای سیاسی غرب آسیا را که با ریختن هزاران خون هم چاره نمی‌یافت، با رایزنی حل و فصل نمود.
هم کهنه‌سربازی کارآزموده بود و هم مذاکره‌کننده‌ای چیره دست. هم راه جنگیدن را می‌دانست و هم آداب صلح و دیپلماسی را.
او کسی بود که بی‌اعتنا به همه چیز، برای امنیت مردم ایران و منطقه می‌جنگید...
برای او امنیت شیعیان همان اندازه اهمیت داشت که امنیت سنیها، ایزدیها و مسیحیان. همان اندازه که امنیت قبایل عرب برایش مهم بود، امنیت کردها هم مهم بود.

می‌توان به دیدگاه‌های سیاسی سردارِ شهید نقد داشت. می‌توان حتی مخالف او بود. ولی نمی‌توان به او احترام نگذاشت. مردی که در کوهها و بیابانهای خاورمیانه در برابر دشمنان ایران سینه سپر کرده بود و مرگی شکوهمند را می‌جست.
مردی که در قالب هیچ یک از دسته‌بندیهای سیاسی نگنجید و به معنای واقعی کلمه "سردار ملی" بود.
بی‌شک، آیندگان نام او را در کنار سرداران سرفراز تاریخ چند هزارساله‌ی ایران خواهند آورد.

ایرانیان شایسته‌ای باشیم و با فروتنی و احترام و قدردانی از کسانی که حق سنگینی بر گردن ما دارند و مایه‌ی عزت و امنیت #وطن هستند، چراغ سربازی، فداکاری و وطنپرستی را روشن نگاه داریم.

#وطنپرستم

@ThinkTogether🇮🇷🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 6⃣

🔸برداشتن مرزهای مفهومی و زمانی و جغرافیایی

روایتگران سنت فرانوگرا، برای مقابله با واقعیتهای کنونی و پیشین (تاریخی)، مرزهای میان وجوب و امکان و امتناع را برمی‌دارند. آنها دوست دارند روایتی از هر چیز ارایه دهند که به روایت دیگری شبیه نباشد و همه چیز در همه چیز خلط و آمیخته شود. در روایتهای آنان مرز میان دورانهای تاریخی برداشته می‌شود، مرز میان اسطوره و تاریخ برداشته می‌شود، مرزهای میان سکونتگاههای تاریخی اقوام برداشته می‌شود، مرز میان خیال و واقعیت برداشته می‌شود.

قومگرایان با بهره گرفتن از همین روش و درآمیختن تخیل و واقعیت، برداشتن مرز میان دوره‌های تاریخی و مرز میان سکونتگاههای اقوام، سومریها و بابک خرمدین و مردم آذربایجان و سنگ‌نگاره‌های خمین را ترک می‌خوانند!

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 7⃣ و پایانی

🔸 پایانِ بازِ روایتها

برداشتن مرزها، قطعیت واقعیت را از بین می‌برد. یکی از جاهایی که نبود قطعیت خودش را نشان می‌دهد، پایان روایت است. در گفتمان پسانوگرا، روایت نباید به یک پایان مشخص برسد. بلکه پایان می‌تواند چندگانه باشد. در انگاره‌های نوگرایی(modernism)، هویت مشخص و مستقلی در دنیای واقعی وجود دارد که می‌توان به آن رسید. ولی در انگاره‌های پسانوگرا(post modern)، اصلا هویت ثابت، مشخص و یگانه‌ای برای رسیدن وجود ندارد.

قومگرایان با بهره‌گرفتن از این رویکرد، روایتی از سرگذشت تاریخی مردم باشنده در فلات ایران ارایه می‌کنند، که آن روایت نباید در پایانی به نام "ملتِ ایران" به سرانجام برسد. به گمان آنها این سرپیچی از پذیرفتنِ فرجام و سرانجام برای رخدادهای تاریخی، برای نپذیرفتن "واقعیت تاریخی ملت ایران" بکارشان می‌آید.
پایان./

@ThinkTogether🌱
#موسیقی

🎼 ای شهید ما (کاروان)
🎤 استاد شهرام ناظری

خون هر جانباز،
می‌دهد آواز،
جان فدای وطنم🇮🇷،
خاک ایران کفنم❤️
#وطنپرستم

@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
#سرباز_وطن

🗺 تله‌ی توسیدید و جنگ گریزناپذیر
🎙 ایمان فانی

💬 توسیدید، تاریخنگار و ژنرال ارتش آتن در قرن پنجم پیش از میلاد، در کتاب تاریخ جنگهای پلوپونزی، دینامیسمی را توضیح می‌دهد، که درآن خطر جنگ میان قدرت مستقر و یک قدرت در حال رشد به شدت بالا می‌رود. این مفهوم در روزگار ما، نخست در مورد برخورد آمریکا و چین مطرح شد، ولی کاربردی بسیار فراتر دارد و تنش کنونی آمریکا و ایران را نیز توضیح می‌دهد.
این گفتار به آرای گراهام آلیسون -استاد دانشگاه هاروارد- درباره‌ی تله‌ی توسیدید، هژمون و هژمونی، ارتباط قدرت نرم و قدرت سخت و نظریه هارتلند مکیندر نیز می‌پردازد.

با هم گوش کنیم، تا هم درک عمیقتری از رخدادهای این سالها پیدا کنیم و هم ارزش سنگین آنچه پاسداران وطن کرده‌اند و می‌کنند را دریابیم که چگونه ایران ما را با دلاوری و نبوغ خود، از آسیب دشمنان بیرحم و پلید دور نگاه داشته‌اند.
خدای ایران جان عزیز سربازان ما و #وطن عزیزتر از جانمان را از گزند دشمنان دور نگاه دارد و به ما نیز شعور کافی برای قدردانیِ عمیق و یاری ایشان ببخشاید. آمین.

📍 برگرفته از: مدرسه‌ی زندگی فارسی

@ThinkTogether🌱🇮🇷
#دیدگاه

جامعه‌ای آمادگی دمکراتیک شدن را دارد، که در آن تک‌تک شهروندان دارای شخصیت بوده، در کنشهای ملی و اجتماعی تاثیرگذار باشند. نه فقط احزاب و ایدئولوژیها و مقامات سیاسی و گروههای شورشی.
در این چند سال جامعه‌ی ایران به نقطه‌ای رسیده‌است که در آن شخصیتهای انفرادی شکل می‌گیرد و هرکس احساس می‌کند به اندازه‌ی یک حزب، یا یک رهبر سیاسی و یا حتا کل حکومت اثرگذاری و توانایی دارد. و این بسیار امیدبخش است.

@ThinkTogether🌱
#تاریخ
#دیدگاه

🃏 آخر به ریش آدم می‌خندند!
درباره‌ی جعلیات محمدتقی زهتابی

💬 در آغاز تاسیس جمهوری ترکیه شرایط سیاسی طوری بود که دولت ترکیه بعد از سقوط عثمانی، نیاز به یک ایدئولوژی ملی داشت تا همسانی و حتا برتری فرهنگی و سیاسی-تاریخی خود را نسبت به قوای قدرتمندتر از خود یعنی غرب تئوریزه کند. با همین انگیزه بود که تئوریهای به اصطلاح "تورک تاریخ تزی" و "گونش دیل تئوری‌سی / تئوری آفتاب زبان" درآمد و به همه زمینه‌های فرهنگی آن کشور جوان رسوخ پیدا کرد. اصل حرف این تئوریها این بود که همه‌ی فرهنگها و زبانهای دنیا از جمله قدیمیترین آنها مانند سومری و هیتیتی و اتروسکی، از آسیای مرکزی و زبان ترکی نشات گرفته‌اند.

نظریه‌پرداز اصلی این دو تئوری که به راستی خنده‌دار هستند، خانم آفت اینان دختر خوانده‌ی آتاتورک بود که در کنگره‌ی "تورک اجاقی" در ۱۹۳۰ گفت: "بالاترین قوم بشر، ترکها هستند که موطن اصلیشان کوهستانهای آلتای و آسیای مرکزی است." ...

📰 متن کامل این یادداشت کوتاه و خواندنی به قلم دکتر عباس جوادی (دکترای زبانشناسی و خاورشناسی) را اینجا ببینید: شماره ۳۵، نشریه وطن یولی


@ThinkTogether🌱
The New Silk Roads - Peter Frankopan.epub
354.3 KB
#کتاب
#ژئوپولتیک

📖 The New Silk Roads / راه ابریشم نوین
Peter Frankopan

💬 در همین زمان که کشورهای غربی با برگزیت و سیاستهای اروپایی و ترامپ از هم دور می‌شوند، کشورهای سرراه جاده‌ی ابریشم، یعنی چین، روسیه، ایران و دیگر کشورهای اوراسیا، با همکاری نزدیکتر با یکدیگر، در حال شکل دادن به قرن بیست و یکم می‌باشند. در مرکز این همکاری، کشور چین با اقتصادی عظیم و ابتکار عمل کمربند و راه (BRI) قرار دارد، که از آن به راه جدید ابریشم یاد می‌شود.

ابتکار کمربند و راه / Belt and Road، هشتاد کشور و بیش از ۴ میلیارد نفر از مردم زمین را به خود درگیر خواهد کرد. رییس جمهور چین در گفته‌ای بسیار جاه‌طلبانه وعده داده که "من به شکوهِ تمدن بشر خواهم افزود"

پیتر فرانکوپن، تاریخدان دانشگاه آکسفورد، در این کتاب به خواننده این هشدار و آگاهی را می‌دهد که "ما اکنون در میانه‌ی دگرگونی و جابجایی [گرانیگاه قدرت جهانی] زندگی می‌کنیم. این جابجایی هم از نظر ماهیت و هم اندازه، مهم و تاریخی است"

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#روانشناسی مهم
#نکته

🌀 ریشه‌های روانشناختی جذب شدن در محافل نفرت‌پراکن

کسانی که در فضای مجازی وقت می‌گذرانند، در چند سال گذشته به کسانی برخورده‌اند که به دلایل توهمی و با ادبیاتی پر از خشم و جبهه‌گیری، در حال تبلیغ قومگرایی و نفرت‌پراکنی و جبهه‌گیری در برابر گروههای دیگری از ملتمان هستند (پان...ها)

در این ویدیو شخصی که سالها پیش در گروههای نفرت‌پراکن آمریکایی عضو بوده، از چگونگی و چرایی جذب شدنش به این محافل می‌گوید.

⬅️ همه‌ی آنهایی که افراطی و سرشار از خشم شدند، برای این بوده که می‌خواستند به چیزی تعلق داشته باشند، و این تعلق داشتن و احساس هویت و احترام را، کسانی در ازای پذیرش ایدئولوژی نفرت‌پراکن، به آنها دادند.

به شباهتها توجه فرمایید.

📎 در #وطن ما، عوامل اقتصادی / جنگ رسانه‌ای و تبلیغاتی کشورهای رقیب / تحریف هدفمند تاریخ / و تاثیر ادبیات پسا-نوگرایی، از دیگر عوامل موثر در قومگرایی و نفرت‌پراکنی هستند.

@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن

"دنیا تمام شد و ما، نتوانستیم به قدر ذره‌ای خدمت به ملت و وطن بکنیم" 🇮🇷❤️


میرزا یوسف خان مستشارالدوله (۱۲۰۲ – ۱۲۷۴ خورشیدی) از پیشروان روشنفکری در دوره‌ی قاجار بود که آرزوی نظم و اقتدار و پیشرفت ایران را در سر می‌پرورانید.

سرتیپ میرزا یوسف خان، این نجیب‌زاده‌ی تبریزی و فرزند میهن‌پرست ایران، در شمار آن گروه ایرانیانی است که در دوره‌های سستی و فرود کشور، مردانه و جانانه ایستادند، تلاشها کردند، راه نشان دادند و سرانجام، چراغ فروزان زندگی آنها، به دست نادانها و خودکامگان خاموش شد.

از آرزوهای بزرگ او ساخت راه‌آهن سراسری در ایران بود و با همین تشخیص بود که در سال ۱۲۴۸ خورشیدی نوشتاری به نام "کتابچه‌ی بنفش" درباره‌ی نیاز ایران به راه‌آهن سرتاسری نوشت و به شاه عرضه نمود.

همچنین اصول اندیشه‌های سیاسی خود را که گفته‌اند نخستین سند نوشتاری آغاز مدرنیته در ایران است، در کتاب “یک کلمه” به سال ۱۲۴۸ خورشیدی یعنی نزدیک به ۳۶ سال پیش از انقلاب مشروطه نگاشت. چکیده دیدگاه مستشارالدوله در این کتاب این است که، کشور باید بر پایه‌ی قانون اداره شود. قانونی که همگان -از شاه تا گدا- در برابر آن یکسان و پاسخگو باشند.

مستشارالدوله در سال ۱۲۶۷ خورشیدی، نامه‌ی مفصلی به مظفرالدین میرزا ولیعهد نوشت و خواهش کرد که آن را از نظر شاه بگذراند. او در آن نامه از حکومت استبدادی و فساد دربار انتقاد کرده بود و برپایی حکومت قانون را خواستار شده بود. در جایی از آن کتاب، میرزا یوسف خان گوشزد کرده بود که اگر شاه، خود برای استوار کردن حکومت بر پایه‌ی قانون پیشگام نشود، روند تاریخ آن را تحمیل خواهد کرد (چنانکه در مشروطه چنین شد).
اندیشه‌های نیکخواهانه و میهن‌پرستانه‌ی مستشارالدوله، با مزاج دربار ناصرالدین شاه سازگاری نداشت. پس نویسنده گرفتار همان سرنوشتی شد که دامنگیر همه‌ی نیکخواهان آن زمان بود. او را به فرمان شاه در سال ۱۲۷۰ خورشیدی در عمارت رکنیه زندانی کردند و در زندان چندان آزارش دادند که چند سال بعد به سال۱۲۷۴ خورشیدی درگذشت.

🙏 یاد آن رادمرد شریف گرامی و راه خدمت به ایران پررهرو باد. 🇮🇷❤️

@ThinkTogether🌱
#یادداشت

‼️ شلیک به قلب مادر!!

چنگیز آیتماتوف نویسنده‌ی نامدار قیرقیزستان، در رمان "روزی برابر یک قرن" بر اساس یک افسانه، آدمهایی را به تصویر می‌کشد که بدل به مانقورت شده‌اند. مقصود از مانقورت، انسانهایی هستند که با هویت ملی خود بیگانه شده و در جایگاه ستون پنجم دشمن، علیه منافع ملی خود عمل می‌نمایند. (او مانقورت را این گونه توصیف  می‌کند: مانقورت ازخود بی‌خبر بود. نمی‌دانست ازچه تباری است. نام پدر و مادر خود را نمی‌دانست. دوران کودکیش را به یاد نمی‌آورد. چیزی از گذشته نمی‌دانست و از شکنجه و بلایی که بر سرش آورده بودند خبر نداشت. نمی‌دانست که از "من" خود دور شده است. چنین برده‌ای، برای ارباب خود خوبیهای فراوان داشت. چرا که انسانی بود پیرو و بی‌آزار. هرگز زبان به اعتراض نمی‌گشود. هرگز به فرار نمی‌اندیشید. برای برده‌داران خطری بالاتر ازعصیان بردگان وجود ندارد. روح هر برده ازاندیشه‌ی عصیان لبریز است. حال آنکه مانقورت موجودی استثنایی بود و خیال شورش و نافرمانی نداشت...)

چنگیز آیتماتوف برای نشان دادن سیاهی تراژدی، مردی را به تصویر می‌کشد که از شناختن مادرش ناتوان است. حتا او را دشمن پنداشته و به قصد کشتن او تیری از کمان رها می‌کند و او را می‌کشد.

در واقع مانقورت کسی است که از خویشتن خویش بیگانه شده و هیچ وابستگی فرهنگی به میهن خود احساس نمی‌‌کند. او به آسانی زبان و حتا مام‌میهن و مادر حقیقی خود را در جای‌جای گفتارش به تحقیر و تمسخر می‌گیرد. او فرهنگ ملی را نفی و به فرهنگ بیگانه به دیده‌ی احترام می‌نگرد. و بنا به افسانه در این کار آن اندازه پیش می‌رود که حتا می‌پذیرد به دستور ارباب، قلب مادر خود را نیز نشانه‌ی تیر کند و او را از پای درآورد! بدون اینکه خم به ابرو بیاورد یا اندوهگین شود.

مردی که مادرش را نمی‌شناسد، داستان کسی است که به شدت بیگانه‌زده شده‌است. میهن خود را که مادر اوست نمی شناسد! او پیوند خود با مادرش را انکار می‌کند و خود را به کسانی بیرون از مرزهای میهن منسوب می‌دارد!

در درازای تاریخ ایران، چنین کسانی نیز بوده‌اند! ولی امروز دشمن تنها به ساختن چند خودباخته، مانقورت یا ستون پنجم بسنده نمی‌کند. بلکه در پی ساختن جریانی از خودباختگان و مانقورتهاست. از همین روی، برای ساختن جریانی از خودباختگان و مادرستیزان، تاریخ و ادبیات و فرهنگ و همه چیز حتا تبار و نژاد وارونه و جعل می‌شود. خودباخته، پدر اندر پدر ایرانی است، ولی علیه ایران سخن می‌گوید!! پدرش نظامی گنجوی و صائب‌تبریزی و قطران و همام تبریزی از قرنها پیش به زبان فارسی شاهکارها آفریده‌اند، به ایرانی بودن خود بالیده‌اند و از هر هویت ناایرانی، با واژگانی روشن دوری جسته‌اند. ولی خودباخته دشمن زبان فارسی است! فرهنگ ایرانی را قبول ندارد. او دلباخته‌ی آتاترک ولی دشمن رضاشاه است، چون رضاشاه ترک نبود! مانقورت، چندان خود را باخته است که بر پدرانش به سود دشمن می‌شورد. شاه اسماعیل صفوی را نفرین می‌کند که چرا در برابر ترکان متجاوز به پدافند از میهن و هویت ملی برخواست؟!! نادرشاه را برای بیرون کردن ترکان متجاوز عثمانی از ایران سرزنش می‌کند! به فردوسی ناسزا می‌گوید که چرا در جنگ ایران و توران، هوادار ایران است!! به قول آیتماتوف، خودباخته مادر خود را نمی‌شناسد و همصدا با گرگها ( بوز قوردها) برای دریدن مادرش زوزه می‌کشد!... اگر خوب گوش کنید، گاهی صدای مانقورتهای مسخ شده را می‌شنوید!!

عارف گنجه‌ای (با اندکی ویرایش)

@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن

🛡 در سرمای‌ سوزناکِ زمستان، گرمای امنیت یک ملت را تامین می‌کنند.

💟 درودها و سپاسها، مرزبانان ایران‌زمین.

@ThinkTogether🇮🇷🌱
#دانستنی
#تاریخ جهان

🇩🇪 تولد کشوری بنام آلمان

آیا می‌دانید تا حدود ۱۵۰ سال پیش، کشوری به نام آلمان وجود نداشت؟!

تا پیش از سال ۱۸۷۱م (۱۲۵۰ خورشیدی) در سرزمینی که اکنون آلمان (Germany) نام دارد، حکومتهای کوچکی حکومت می‌کردند. (در مجموع ۲۷ حکومت کوچک، شامل ۴ پادشاهی، ۷ شاهزاده‌نشین، ۱۱ دوک‌نشین و ۵ شهر آزاد). این حکومتهای محلی، پیوسته در معرض تجاوز و باج‌خواهی کشورهای همسایه مانند فرانسه و هابسبورگ قرار داشتند. تا اینکه در یکی از تجاوزهای صورت گرفته از سوی فرانسه با هم متحد شده و در سال ۱۸۷۰ میلادی، فرانسه را شکست دادند. در پی جنگ و پیروزی بدست آمده که با رهبری مهمترین و بزرگترین حکومت این منطقه یعنی پادشاهی پروس بدست آمد، در ۱۸ ژانویه ۱۸۷۱‌ میلادی، در تالار آیینه‌ی کاخ ورسای پاریس، دیگر شاهان و شاهزادگان تاج خود را تقدیم پادشاه پروس (ویلهلم یکم) کردند و از این تاریخ به بعد امپراتوری آلمان به شکل یک حکومت فدرال اعلام موجودیت کرد.

@ThinkTogether🌱
The Next 100 Years.pdf
7.8 MB
#کتاب
#ژئوپولتیک

📖 The Next 100 Years / صد سالِ پیشِ رو

George Friedman

💬 جرج فریدمن، بنیانگذار اندیشکده‌‌ی استراتفور، در این کتاب به پیش‌بینی روندها و رخدادهای مهم ژئوپولتیکی سده‌ی ۲۱ میلادی می‌پردازد. اگرچه در گذشته چند پیش‌بینی او نادرست بوده‌اند (از جمله پیش‌بینی آغاز جنگ جهانی سوم با حمله‌ی ترکیه به لهستان) ولی منطق تحلیلی این کارشناس‌ارشد و پیش‌بینیهای هیجان‌انگیزش، همچنان برای بسیاری جذابیت دارد.

او در این کتاب بر خلاف گمان همگانی، چین را ناتوان از به دست آوردن جایگاه اقتصادی و نظامی آمریکا می‌داند، به تحلیل جاده‌‌ی ابریشم نوین می‌پردازد، جنگهای پیش رو در جهان را گمانه‌زنی می‌کند، از دگرگونی رابطه‌ی آمریکا با ژاپن و ترکیه (از دوستی به دشمنی) سخن می‌گوید و ...

کتاب "صد سالِ پیش‌ِ رو" از کتابهای پر فروش در زمینه‌ی ژئوپولتیک بوده است.

@ThinkTogether🌱
#تاریخ ایران
#دیدگاه

🈷 خشتِ کج / آذربایجان نامیدن شمال ارس / بخش 1⃣

کاوه بیات (ویرایش شده)

🔹 پروژه هنگامی آغاز شد که در زمستان سال ۱۲۹۶ (۱۹۱۸م)، یعنی اندکی پس از انقلاب بلشوویکی روسیه در پاییز ۱۲۹۶ (اکتبر ۱۹۱۷م) و در پی فروافتادن امپراتوری تزارها، در بخشهای شمال رود ارس کشوری به نام «آذربایجان» پدید آمد.

🔹 سرزمینی که همواره بخشی از ایران بود، و در دوران باستان "آلبانیا" نامیده می‌شد، (پس از اسلام عربها آن را "اران" خواندند)، به ناگهان و بدون هیچ پیشینه‌ی تاریخی، آذربایجان نام گرفت و این سرآغاز سوتفاهمی بزرگ گردید.

🔹 پی‌ریزی کشور آذربایجان در شمال رود ارس، به دنبال خود شبهه‌ی پیوند و یگانگی سرزمینی و تاریخی سرزمینهای شمال ارس با آذربایجان واقعی -آذربایجان ایران- را هم به دنبال خود آورد.

🔹 تاریخ‌سُراییهای نادرست کشور نوپا و جنجالهای تبلیغاتی شوروی سوسیالیستی نیز، از روی عمد و برای بستن راه بازگشت به ایران، به این سوتفاهم دامن زدند:
که ((آذربایجان)) از دیرباز نام کشور موجود و شناخته شده‌ای بوده‌است!
این که خاستگاه یک قوم و نژاد خاص بوده‌است که در اثر پیشامدهای روزگار، نیمی از آن در ایران جای گرفته و نیم دیگر آن (نیمه‌ی شمالی) عرصه‌ی تاخت و تاز قدرتهای رقیب ایران، از روم تا روسیه شده است.

دنباله دارد ...

@ThinkTogether🌱
#نکته
#فرهنگ
#وطن

مشکل بزرگ امروز ما ایرانیان -که باعث آشفتگی بزرگ و سردرگمی و درجا زدن ملتمان شده‌است- این است که:
ما از هیچ چیزی تعریفی درست و مورد پذیرش همگان نداریم.

کتابخوانی و آگاهی، نخستین و مهمترین کنش میهن‌پرستانه است.🇮🇷


بیسوادی ⬅️ ناتوانی از تعریف واحد از پدیده‌ها / پراکندگی دیدگاهها ⬅️ گره کور دهها مشکل و بحران انباشته ⬅️ دهها بار تلاش بی‌برنامه و بی‌ثمر ⬅️ احساس درماندگی ⬅️ ناامیدی ملی

#پیامدهای‌بحران‌بیسوادی

@ThinkTogether🌱
#تاریخ ایران
#دیدگاه

🈷 خشت کج / آذربایجان نامیدن شمال ارس / بخش 2⃣

کاوه بیات (ویرایش شده)

🔹بیش از هفتاد سال خیمه‌ی سنگین کمونیسم بر آموزش و رسانه‌ها در جمهوری نوپای شوروی آذربایجان، تاثیر دیرپایی بر ذهنیت مردم آنجا نهاد و این گمان نادرست را پدید آورد که تاریخ‌سراییها و دستکاریهای هدفمند در نامها و رخدادهای آن جغرافیا، واقعیت داشته‌اند و تاریخی هستند.

🔹در واقع توده‌ی مردم آن سامان در این ندانستن نقشی ندارند، چرا که در این نود سال (به ویژه در دوره‌ی کمونیسم) به داده‌های دیگری دسترسی نداشته‌اند.
در سه دهه گذشته و پس از برداشته شدن محدودیتهای کمونیستی که می‌شد واقعیتها را با سند و دلیل آشکار نمود، آن کسی که وظیفه‌ی اصلی را در این میان بر عهده داشته و دارد -یعنی ایران- در صدور هر گونه خبر و آگاهی و آموزش کوشیده است، مگر آنچه به میهن و تاریخ میهن مربوط می‌شود!

🔹فرستادن انواع نوارهای سینه‌زنی و نوحه‌خوانی، آموزش طلاب دینی، رفت و آمد گروههای هنری، انتشار طیف گسترده‌ای از کتابها و نشریات ترکی در درون کشور برای خرسند نمودن حضرات!، باز گذاشتن دست بوقچیهای پان‌ترکیسم در ایران برای اثبات آنکه فارسها! بر آذریها ستم نمی‌کنند! بدون داشتن برنامه‌ای برای پرداختن به موضوع اصلی که همانا یادآوری تاریخ و هویت تاریخی مردم شمال ارس می‌باشد، نه تنها موثر نبوده است که نتیجه‌ی وارونه نیز داشته است.

دنباله دارد ...

@ThinkTogether🌱
#تاریخ ایران
#دیدگاه

🈷 خشت کج / آذربایجان نامیدن شمال ارس / بخش 3⃣

کاوه بیات (ویرایش شده)

🔹اگرچه بنای این نامگذاری را ترکان عثمانی پی‌ریزی کردند، ولی این طرح پس از آنها متولیان دیگری نیز یافت.

عثمانیها برای پیاده ساختن رویای توران بزرگ، ضعف ایران را در سالهای پایانی قاجار و آشفتگی روسیه را در پی انقلاب کمونیستی ۱۲۹۶ (اکتبر ۱۹۱۷م) مغتنم شمردند و در پایان جنگ اول جهانی (زمستان ۱۲۹۶) به قفقاز یورش بردند.
چند ماه بعد و در پی شکست عثمانی در جنگ، آنها ناچار شدند که از قفقاز بیرون بروند. با این حال، دولت روسیه‌ی شوروی که قفقاز را دوباره زیر چنبره‌ی خود گرفته بود، این ابتکار عمل را -آذربایجان نامیدن خانات تالش و باکو و گنجه- پسندید و آن را دنبال نمود.

🔹روسیه‌ی شوروی، برای آذربایجان نامیدن قفقاز همان کابردی را در ذهن داشت، که عثمانیها برای خود می‌خواستند، یعنی پایگاهی برای توسعه‌طلبی و فشار آوردن به ایران.

🔹نمونه‌ی روشن این کاربرد را می‌توان در غائله‌ی فرقه‌ی دمکرات در پایان جنگ دوم جهانی دید. در آن سالها با خودداری ایران از واگذاری امتیاز نفت شمال به اتحاد جماهیر شوروی، مقامات مسکو با بهره‌برداری از همین خشت کج، ماجرای فرقه‌ی دموکرات را پیش آوردند.

🔹پس از فروپاشی شوروی و در دوران کنونی هم، این خشت کج (نام آذربایجان بر روی اران و شروان)، دوباره برای ترکیه کاربرد و جذابیت یافته‌است.
هم اکنون مجموعه‌ای از شرکتهای نفتی، جناح «شرق گرا» و پانترکیست ترکیه و محافل دولتی در باکو، برای تقویت این جعل تاریخی و ذهنیت‌سازی پیوسته به آن، سرمایه‌گذاری سنگینی کرد‌ه‌اند و در همه‌ی حوزه‌ها (فرهنگی، آموزشی، سیاسی، نظامی و اقتصادی) در کنشگری می‌باشند.

دنباله دارد ...

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#ژئوپولتیک

🛡 ایران و جنگ‌افزار اتمی

سالهاست ایران متهم به تلاش برای ساخت جنگ‌افزار اتمی است. حتا با وجود فتوای رهبر جمهوری اسلامی که جنگ‌افزار کشتار گروهی در اسلام حرام است، ولی باز برای حکومتهای غربی این ادعا باورپذیر نیست.

به راستی چرا دولتهایی که در نظام بین‌الملل دارای نفوذ و قدرت هستند، حرف ایران را باور نمی‌کنند؟

🖌 تاریخ در دورانهای گوناگون نشان داده‌است که داشتن بزرگترین ارتش و پیشرفته‌ترین جنگ‌افزارها، تضمین کننده‌ی مانایی حکومتها نیست، ولی نداشتن جنگ‌افزار بازدارنده‌ی نهایی و ارتش نیرومند، بدون تردید یکی از عوامل اصلی نابودی حکومتها و حتا کشورها خواهد بود.

🖌 اگر یک کشور تجدیدنظر طلب و خواهان تغییر چیدمان قدرت در جهان، از نظر اقتصادی و سیاسی پویاترین و توانمندترین دولت جهان هم باشد، بدون داشتن یک ارتش پویا و توانمند و برخوردار از قدرت بازدارندگی، هیچ شانسی نه تنها برای چیرگی دیدگاهها، که حتا برای بقایش هم ندارد.

🖌 کشوری که در جهان امروز قصد و ادعای هرگونه برتری و جهش را داشته باشد، پیشنیاز آن داشتن جنگ افزار بازدارنده‌ی نهایی (جنگ‌افزار اتمی) و یک ارتش بسیار نیرومند است. از اینرو کسی باور نمی‌کند که ایران بدون داشتن جنگ‌افزار اتمی و یا تلاش برای دستیابی به آن، بخواهد قدرتش را در منطقه گسترده و تثبیت کند. گسترش حوزه‌ی نفوذ و برتری‌جویی، بدون دستیابی به جنگ‌افزار بازدارنده‌ی نهایی (جنگ‌افزار اتمی) حکم خودکشی را دارد و تنها از نادانی محض یک حکومت برخواهد آمد. از آنجایی که به نظر نمی‌رسد حاکمان ایران انقدر نادان باشند که بخواهند بدون داشتن جنگ‌افزار اتمی، ادعای هژمونی منطقه را داشته باشند، پس حکومتهای مخالف ایران، سخن ما را که دنبال جنگ‌افزار اتمی نیستیم، باور نمی‌کنند.

🖌 البته باید به یاد داشت که پیاده کردن راهبرد هژمونی منطقه‌ای، افزون بر بازدارندگی نظامی، همچنین نیازمند تولید ثروت و مجموعه‌ای از برتریهای اقتصادی، جمعیتی، ژئوپولتیکی و ... می‌باشد. ولی آمریکا و متحدانش می‌دانند که ایران به واسطه‌ی جمعیتی تحصیلکرده و هوشمند، جغرافیای مناسب، تاریخ منحصر بفرد، منابع طبیعی سرشار و ... بطور بالقوه توانایی فراهم آوردن همه‌ی این پیشنیازها را دارد. حتا اگر تا کنون این توانایی را پیاده نکرده باشد، و اکنون در وضعیت اقتصادی نامناسبی باشد.

🖌 در تاریخ جهان چه بسیار کشورهایی بوده‌اند که با دروغ و لاف زدن از تواناییهای خود یا نشانی غلط دادن از هدفها، قصد فریب دادن رقیبانشان و خرید زمان را داشته‌اند. به عنوان نمونه چین تلاشهایش برای گسترش موشکهای قاره‌پیما را، آزمایش موشک ماهواره‌بر نام می‌گذاشت و یا آلمان در سده‌های پیشین، برای گسترش نیروی دریایی خود، به دروغ دم از تجهیز ناوگان عظیم نظامی برای پاسداری از ناوگان تجاریش می‌زد، تا بریتانیا احساس خطر و مقابله نکند. همه‌ی سیاستمداران به خوبی با اینگونه نمونه‌ها در تاریخ روابط بین‌الملل آشنا هستند. بنابراین ادعاهای ایران برای کاربرد صلح‌آمیز فناوری اتمی از همین دست سیاستها شمرده می‌شود و کسی باور نمی‌کند که ایران با این همه ظرفیتهای ویژه و تصمیم به چیرگی بر منطقه‌ی پیرامون خود، به راستی در پی جنگ‌افزار اتمی نباشد.

🖌 گویی سرنوشتی گریزناپذیر در نقش‌آفرینی کشور ما وجود دارد که چه بخواهیم و چه نخواهیم، ناچار هستیم محدودیتهای نقشی را که بازی می‌کنیم پذیرا شویم.
در این ماجرای جنگ‌افزار اتمی، چه ایران بخواهد و چه نخواهد، با توجه به جغرافیایی که در آن واقع شده‌است (ریملند و بخشی از هارتلند جزیره‌ی جهان) و با توجه به ویژگیهای تاریخی و جمعیتی و فرهنگی و اقتصادی که دارد و تا زمانی که خود را تجدیدنظرطلب در چیدمان قدرت جهانی می‌داند، ناچار است با این پرسش روبرو باشد که آیا با هشیاری به بایستگیهای ژئوپولتیک خود، با فریب دادن دشمنانش برای امنیت خود زمان می‌خرد؟ یا در نادانی به سر می‌برد و بدون داشتن جنگ‌افزار بازدارنده‌ی نهایی به دنبال سهم و نام بزرگتر در منطقه و جهان است؟

📎 در فرهنگ سیاسی، کشورهای تجدیدنظرطلب یا revisionist به کشورهایی می‌گویند که مخالف هژمونی آمریکا و نظم کنونی جهان هستند و خواهان جایگاهی بهتر در چیدمان قدرت و ثروت جهان می‌باشند، شامل ایران، چین، روسیه و چند کشور دیگر.

📎 برای آشنایی با راهبرد قدرتهای غربی درباره‌ی کشور و منطقه‌ی ما، همچنین دو کتاب زیر را ببینید:

https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3484
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3004

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#وطن

📣 نویسندگان، هنرمندان، ترانه‌سرایان، کارگردانان و برنامه‌سازان هموطنم.

💖 ایرانیان اکنون نیازمند شادمانی هستند.

📰چند دهه همزیستی با مفاهیم و واژگان منفی، اندوهناک، سیاه و نامحترمانه، روان ما ایرانیان را فرسوده است.
هر سو را که می‌نگری، فشار و ضربه‌ای است بر روان مردم.
در صدا و سیما و شبکه‌های ماهواره‌ای، در روزنامه‌ها، در کتاب، در سینما.

📒امروزه، بایسته‌ی مسوولیت اجتماعی، آفریدن شادی، مهر، امید و آرامش است.
نمایش دوستی و همبستگی و سبزی و زیبایی و ادب.

🚫الگوهای متعفن در بیانِ فلاکت و تاریکی و نفرت طبقاتی و خیانت و دعوای خانوادگی و فقر و خشم و مرگ و بیماری را رها کنید.

🚫لودگیهای بی‌ادبانه و نامحترمانه را که به نام طنز ارایه می‌شوند، دور بریزید.

🚫ساختن موسیقی و فیلم و سخن و نوشتار غمگین را کنار بگذارید.

⬅️ در فیلمها، ترانه‌ها و کتابهایتان از جشنهای میهنی، عشقهای بدون کشمکش، زندگیهای انسانی، گفتار فاخر، رفتار مسوولانه، طبیعت زیبای ایرانمان، دلاوری و میهن‌پرستی سربازانمان، همبستگی مردم چهارگوشه‌ی کشورمان، شنیدن صدای قهقهه از خانه‌ها و ادب و کتابخوانی فرزندانمان بگویید💛
لطفا.

@ThinkTogether🌱
#موسیقی

🎼 وطن
🎤 علیرضا عصار
ترانه: علیرضا شجاع پور
آهنگساز: فواد حجازی



وطن یعنی پدر / مادر / نیاکان
به خون و خاک بستن عهد و پیمان

وطن یعنی هویت / اصل / ریشه
سر آغاز و سر انجام و همیشه

وطن یعنی گذشته / حال / فردا
تمام سهم یک ملت ز دنیا

وطن یعنی چه آباد و چه ویران
وطن یعنی همین جا یعنی ایران🇮🇷


@ThinkTogether🌱