#سرباز_وطن
آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو حادثهای بود که صبح روز پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ در چهارراه استانبول تهران رخ داد. در پی این آتشسوزی ساختمان پلاسکو پس از ۳٫۵ ساعت سوختن، در حالی فروریخت که تعداد زیادی از آتشنشانان همچنان در حال مهار آتشسوزی و نجات مردم بودند. گروهی از این آتشنشانان فداکار که تا آخرین لحظه، مسوولانه و فداکارانه برای نجات جان و دارایی مردم درون ساختمان مانده بودند، زیر آوار ماندند و به شهادت رسیدند.
سپاس درود میفرستیم به روان نورانی همهی این فداکاران. یاد و نامشان گرامی❤️❣
@ThinkTogether🌱
آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو حادثهای بود که صبح روز پنجشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۵ در چهارراه استانبول تهران رخ داد. در پی این آتشسوزی ساختمان پلاسکو پس از ۳٫۵ ساعت سوختن، در حالی فروریخت که تعداد زیادی از آتشنشانان همچنان در حال مهار آتشسوزی و نجات مردم بودند. گروهی از این آتشنشانان فداکار که تا آخرین لحظه، مسوولانه و فداکارانه برای نجات جان و دارایی مردم درون ساختمان مانده بودند، زیر آوار ماندند و به شهادت رسیدند.
سپاس درود میفرستیم به روان نورانی همهی این فداکاران. یاد و نامشان گرامی❤️❣
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#دیدگاه
#ژئوپولتیک
عراق برای ایران ارزشی راهبردی و حیاتی دارد؛ فراموش نکنیم که یکی از مهمترین دلایل شکست تحریمهای آمریکا طی سالهای گذشته علیه کشورمان، کشور عراق بوده است. برای درک اهمیت موضوع باید اشاره کرد که صادرات ایران به عراق از صادرات ایران به کل اتحادیه اروپا بیشتر بوده، یعنی عراق بهتنهایی به اندازه کل اتحادیه اروپا برای ایران از نظر اقتصادی ارزش و اهمیت دارد. موضوع مهم دیگر این است که عراق پل ارتباطی ایران و سوریه است، ما برای نخستین بار از طریق عراق و به صورت زمینی به سوریه رسیدهایم و این یعنی رسیدن ایران به لبنان و حزبالله و دریای مدیترانه، که هر یک جداگانه دارای اهمیتی ویژه است. فقط کافی است بزرگراه ایران-عراق-سوریه کامل و به صورت رسمی افتتاح شود تا واردات و صادرات ما بجای مسیر دریایی و تنگه بابالمندب و کانال سوئز، که بسیار کند و طولانی و زمانبر است، از راه زمینی و از طریق سوریه و عراق به ایران انجام شود. تجسم کنید راهآهن این سه کشور به هم متصل شوند …، جدا از اقتصاد سه کشور، تصور کنید که برای ترانزیت کالای دیگر کشورهای منطقه و جهان چه فرصت عالی و باارزشی به وجود میآید و چه بهرهی اقتصادی برای این سه کشور خواهد داشت. اخراج آمریکا از عراق یعنی شکست تحریمهای آمریکا و اقتدار و شکوفایی ایران و کشورهای منطقه.
قدرت نفوذ منطقهای ایران به هیچ وجه نباید کاهش یابد و به همین علت ایران باید به شدت دنبال اخراج آمریکاییها از عراق و منطقه باشد و اگر لازم شد تمامقد وارد میدان شود. از دست دادن عراق برای ما بسیار خطرناک است و به هیچوجه نباید عقب نشست یا کوتاه آمد. تضعیف مقاومت در عراق، یعنی تضعیف ایران و سختتر شدن شرایط موجود.
✍ بخشی از یادداشتی به قلم دکتر مهدی علینژاد، پژوهشگر مطالعات راهبردی دفاعی و جغرافیای سیاسی
http://shrtco.de/kQb4R
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
عراق برای ایران ارزشی راهبردی و حیاتی دارد؛ فراموش نکنیم که یکی از مهمترین دلایل شکست تحریمهای آمریکا طی سالهای گذشته علیه کشورمان، کشور عراق بوده است. برای درک اهمیت موضوع باید اشاره کرد که صادرات ایران به عراق از صادرات ایران به کل اتحادیه اروپا بیشتر بوده، یعنی عراق بهتنهایی به اندازه کل اتحادیه اروپا برای ایران از نظر اقتصادی ارزش و اهمیت دارد. موضوع مهم دیگر این است که عراق پل ارتباطی ایران و سوریه است، ما برای نخستین بار از طریق عراق و به صورت زمینی به سوریه رسیدهایم و این یعنی رسیدن ایران به لبنان و حزبالله و دریای مدیترانه، که هر یک جداگانه دارای اهمیتی ویژه است. فقط کافی است بزرگراه ایران-عراق-سوریه کامل و به صورت رسمی افتتاح شود تا واردات و صادرات ما بجای مسیر دریایی و تنگه بابالمندب و کانال سوئز، که بسیار کند و طولانی و زمانبر است، از راه زمینی و از طریق سوریه و عراق به ایران انجام شود. تجسم کنید راهآهن این سه کشور به هم متصل شوند …، جدا از اقتصاد سه کشور، تصور کنید که برای ترانزیت کالای دیگر کشورهای منطقه و جهان چه فرصت عالی و باارزشی به وجود میآید و چه بهرهی اقتصادی برای این سه کشور خواهد داشت. اخراج آمریکا از عراق یعنی شکست تحریمهای آمریکا و اقتدار و شکوفایی ایران و کشورهای منطقه.
قدرت نفوذ منطقهای ایران به هیچ وجه نباید کاهش یابد و به همین علت ایران باید به شدت دنبال اخراج آمریکاییها از عراق و منطقه باشد و اگر لازم شد تمامقد وارد میدان شود. از دست دادن عراق برای ما بسیار خطرناک است و به هیچوجه نباید عقب نشست یا کوتاه آمد. تضعیف مقاومت در عراق، یعنی تضعیف ایران و سختتر شدن شرایط موجود.
✍ بخشی از یادداشتی به قلم دکتر مهدی علینژاد، پژوهشگر مطالعات راهبردی دفاعی و جغرافیای سیاسی
http://shrtco.de/kQb4R
@ThinkTogether🌱
#تاریخ ایران
#دیدگاه
🈷 خشتِ کج / آذربایجان نامیدن شمال ارس / بخش 4⃣ و پایانی
🔹جمهوری آذربایجان باید به تجربه دریافته باشد که برای نگاهداشت استقلال خود و ماندن در جایگاه یک کشور، از قدرت و مزایای چشمگیری برخوردار نیست.
به یاد بیاورید در دورهی نخست استقلال -سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۹ (۱۹۱۸ تا ۱۹۲۱م)- که وارون شناسایی رسمی سه جمهوری قفقاز از سوی قدرتهای غربی و علاقمندی جدی بریتانیا به منابع نفت باکو، سپاه یازدهم ارتش سرخ با همکاری ترکیهایها (مصطفی کمال پاشا) بدون کوچکترین دشواری به زندگی مستقل این سه جمهوری پایان داد.
🔹تلاشهای روسیه برای بازگرداندن اقتدار گذشتهاش که بیتردید با دستاندازی در کشورهای همسایه همراه خواهدبود، برای برپا ماندن این کشورهای نوپدید، نشانههای امیدوار کنندهای به همراه ندارد.
در چنین برههای، ایران میتواند یکی از پناهگاههای انگشتشماری باشد که کشورهای نوپدید قفقاز برای استقلال خود نیاز دارند.
🔹در درازای تاریخ، اران همیشه یا بخشی از ایران بوده و یا به گونهای سرنوشتی مشترک با دیگر بخشهای ایران داشتهاست (برای نمونه به رخدادهای دوران مشروطهی ایران بنگرید که چگونه مردم قفقاز به آن همچون مسالهی خود مینگریستند و در آن درگیر و نقشآفرین بودند)، در آینده نیز از این سرنوشت مشترک گریزی نخواهد بود.
🔹تا چند سال پیش گمان میرفت که قفقاز اگر دردسری برای سه قدرت بزرگ منطقه نباشد، میتواند استقلال خود را داشته باشد و این استقلال از سوی ایران نیز پشتیبانی گردد. ولی امروز با دستاندازیهای قدرتهای بزرگ جهانی و آزمندی جریان پانترکیسم برای کشاندن باکو به بازیهای خطرناک، گمان نمیرود که این جمهوری نوپا در ناهمسازی با ایران و روسیه بتواند چندان پایدار بماند.
🔹به هر روی در حالی که تهران و باکو میتوانند در بسیاری از زمینهها به سازش و همراهی برسند. ولی این را نیز باید دانست که بدون دستیابی به تفاهم در مورد اصلیترین مساله (یعنی بیریشه و ساختگی بودن نام آذربایجان برای سرزمینهای شمال ارس) که همیشه بستر اصلی تنشها بودهاست، هیچ سازشی پایدار نخواهد ماند.
پایان./
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
🈷 خشتِ کج / آذربایجان نامیدن شمال ارس / بخش 4⃣ و پایانی
🔹جمهوری آذربایجان باید به تجربه دریافته باشد که برای نگاهداشت استقلال خود و ماندن در جایگاه یک کشور، از قدرت و مزایای چشمگیری برخوردار نیست.
به یاد بیاورید در دورهی نخست استقلال -سالهای ۱۲۹۶ تا ۱۲۹۹ (۱۹۱۸ تا ۱۹۲۱م)- که وارون شناسایی رسمی سه جمهوری قفقاز از سوی قدرتهای غربی و علاقمندی جدی بریتانیا به منابع نفت باکو، سپاه یازدهم ارتش سرخ با همکاری ترکیهایها (مصطفی کمال پاشا) بدون کوچکترین دشواری به زندگی مستقل این سه جمهوری پایان داد.
🔹تلاشهای روسیه برای بازگرداندن اقتدار گذشتهاش که بیتردید با دستاندازی در کشورهای همسایه همراه خواهدبود، برای برپا ماندن این کشورهای نوپدید، نشانههای امیدوار کنندهای به همراه ندارد.
در چنین برههای، ایران میتواند یکی از پناهگاههای انگشتشماری باشد که کشورهای نوپدید قفقاز برای استقلال خود نیاز دارند.
🔹در درازای تاریخ، اران همیشه یا بخشی از ایران بوده و یا به گونهای سرنوشتی مشترک با دیگر بخشهای ایران داشتهاست (برای نمونه به رخدادهای دوران مشروطهی ایران بنگرید که چگونه مردم قفقاز به آن همچون مسالهی خود مینگریستند و در آن درگیر و نقشآفرین بودند)، در آینده نیز از این سرنوشت مشترک گریزی نخواهد بود.
🔹تا چند سال پیش گمان میرفت که قفقاز اگر دردسری برای سه قدرت بزرگ منطقه نباشد، میتواند استقلال خود را داشته باشد و این استقلال از سوی ایران نیز پشتیبانی گردد. ولی امروز با دستاندازیهای قدرتهای بزرگ جهانی و آزمندی جریان پانترکیسم برای کشاندن باکو به بازیهای خطرناک، گمان نمیرود که این جمهوری نوپا در ناهمسازی با ایران و روسیه بتواند چندان پایدار بماند.
🔹به هر روی در حالی که تهران و باکو میتوانند در بسیاری از زمینهها به سازش و همراهی برسند. ولی این را نیز باید دانست که بدون دستیابی به تفاهم در مورد اصلیترین مساله (یعنی بیریشه و ساختگی بودن نام آذربایجان برای سرزمینهای شمال ارس) که همیشه بستر اصلی تنشها بودهاست، هیچ سازشی پایدار نخواهد ماند.
پایان./
@ThinkTogether🌱
Telegram
♤اندیشهی میهن♡
با هم بیندیشیم و آیندهای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
#روانشناسی
#فرهنگ
در پرورش کودک، نیاز به سرمشق خوب به مراتب بیشتر از دستور و انتقاد و درس اخلاق است. پدران و مادران اگر از فرزندان خود انتظاراتی دارند و میخواهند ویژگیهای نیک در آنها جمع باشند، باید نخست آن ویژگیها را در خود پدیدار کنند. برای نمونه اگر من فرزندم را کتابخوان میخواهم ولی سالی یکبار هم کتاب در دستم نمیگیرم، این تناقض رفتاری برای فرزندم معنادار خواهد بود. او از رفتار من پیروی خواهد کرد و اهمیت کمتری به انتظارات و اندرزهایم خواهد داد.
👤 دکتر فرهنگ هلاکویی / روانشناس و جامعهشناس
@ThinkTogether🌱
#فرهنگ
در پرورش کودک، نیاز به سرمشق خوب به مراتب بیشتر از دستور و انتقاد و درس اخلاق است. پدران و مادران اگر از فرزندان خود انتظاراتی دارند و میخواهند ویژگیهای نیک در آنها جمع باشند، باید نخست آن ویژگیها را در خود پدیدار کنند. برای نمونه اگر من فرزندم را کتابخوان میخواهم ولی سالی یکبار هم کتاب در دستم نمیگیرم، این تناقض رفتاری برای فرزندم معنادار خواهد بود. او از رفتار من پیروی خواهد کرد و اهمیت کمتری به انتظارات و اندرزهایم خواهد داد.
👤 دکتر فرهنگ هلاکویی / روانشناس و جامعهشناس
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
⬇️ دیدگاه جالب پیتر زیهان، تحلیلگر ژئواکونومی و ژئوپولتیک آمریکایی، دربارهی رخدادهای پس از انتخابات آمریکا، خفه کردن صدای نامزد شکست خورده و سرکوب اعتراض هواداران او:
in an advanced democracy like the United States, political violence must never be tolerated. We have institutions and courts and elections expressly to manage our differences and debates. The ban on political violence is entrenched in both our norms and our laws and is the foundation of not simply our Constitution or our civilization, but of civilization itself. Anyone who encourages otherwise should rot.
در یک دموکراسی پیشرفته مانند ایالات متحده، خشونت سیاسی هرگز نباید تحمل شود. دادگاهها و انتخابات برای مدیریت اختلافات و بحثهای ما هستند. جلوگیری از خشونت سیاسی هم در هنجارها و هم در قانون ما نهفته است و این نه تنها قانون اساسی یا تمدن ما، بلکه خودِ [مفهوم] تمدن است. هرکس خلاف آن را تشویق کند باید از بین برود.
@ThinkTogether🌱
⬇️ دیدگاه جالب پیتر زیهان، تحلیلگر ژئواکونومی و ژئوپولتیک آمریکایی، دربارهی رخدادهای پس از انتخابات آمریکا، خفه کردن صدای نامزد شکست خورده و سرکوب اعتراض هواداران او:
in an advanced democracy like the United States, political violence must never be tolerated. We have institutions and courts and elections expressly to manage our differences and debates. The ban on political violence is entrenched in both our norms and our laws and is the foundation of not simply our Constitution or our civilization, but of civilization itself. Anyone who encourages otherwise should rot.
در یک دموکراسی پیشرفته مانند ایالات متحده، خشونت سیاسی هرگز نباید تحمل شود. دادگاهها و انتخابات برای مدیریت اختلافات و بحثهای ما هستند. جلوگیری از خشونت سیاسی هم در هنجارها و هم در قانون ما نهفته است و این نه تنها قانون اساسی یا تمدن ما، بلکه خودِ [مفهوم] تمدن است. هرکس خلاف آن را تشویق کند باید از بین برود.
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زیبایی
🛐 نیایش زرتشتی، برای شادی روان سردار شهید سلیمانی
🔆 درود بر موبد ماهیار دهموبد که با خواست خود و برای قدردانی از این سردار بزرگ #وطن ، برای رستم ایرانشهر اوستا خواندهاست.
@ThinkTogether🌱
🛐 نیایش زرتشتی، برای شادی روان سردار شهید سلیمانی
🔆 درود بر موبد ماهیار دهموبد که با خواست خود و برای قدردانی از این سردار بزرگ #وطن ، برای رستم ایرانشهر اوستا خواندهاست.
@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دیدگاه
🌏 ارزیابی تارنمای المانیتور دربارهی همکاریهای اقتصادی پساجنگ در قفقاز جنوبی، کنارگذاشتن ترکیه از نقشآفرینی و تقویت بیشتر جایگاه روسیه در آن منطقه.
@ThinkTogether🌱
🌏 ارزیابی تارنمای المانیتور دربارهی همکاریهای اقتصادی پساجنگ در قفقاز جنوبی، کنارگذاشتن ترکیه از نقشآفرینی و تقویت بیشتر جایگاه روسیه در آن منطقه.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#بخشی از یک کتاب
#فرهنگ
پرسید دانا از مینوی خرد که با کوشش، چیز و خواستهی گیتی را میتوان بدست آورد یا نه؟
مینوی خرد پاسخ داد با کوشش، آن نیکی را که مقدر نشدهاست، نمیتوان بدست آورد ولی آنچه مقدر شده است با کوشش زودتر میرسد. ولی کوشش هنگامی که زمان با آن نباشد، در گیتی بیثمر است ولی پس از این در مینو به فریاد رسد و در ترازو افزوده شود.
📖 مینوی خرد / ص۳۸
🔄 روانشاد دکتر احمد تفضلی
📎 مینوی خرد را میتوان از اندرزنامههای پهلوی به شمار آورد. ولی جز اندرز، به رخدادهای اسطورههای ایرانی و دنیای دیگر (معاد) نیز در آن پرداختهشده است. شباهتهای آشکاری بین کتابهای پارسی دورهی پس از اسلام (مانند گلستان سعدی) با عبارات "مینوی خرد" میتوان یافت.
@ThinkTogether🌱
#فرهنگ
پرسید دانا از مینوی خرد که با کوشش، چیز و خواستهی گیتی را میتوان بدست آورد یا نه؟
مینوی خرد پاسخ داد با کوشش، آن نیکی را که مقدر نشدهاست، نمیتوان بدست آورد ولی آنچه مقدر شده است با کوشش زودتر میرسد. ولی کوشش هنگامی که زمان با آن نباشد، در گیتی بیثمر است ولی پس از این در مینو به فریاد رسد و در ترازو افزوده شود.
📖 مینوی خرد / ص۳۸
🔄 روانشاد دکتر احمد تفضلی
📎 مینوی خرد را میتوان از اندرزنامههای پهلوی به شمار آورد. ولی جز اندرز، به رخدادهای اسطورههای ایرانی و دنیای دیگر (معاد) نیز در آن پرداختهشده است. شباهتهای آشکاری بین کتابهای پارسی دورهی پس از اسلام (مانند گلستان سعدی) با عبارات "مینوی خرد" میتوان یافت.
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#یادداشت
✳️ اهمیت آرایش مناسبِ جامعه-دولت-اقتصاد
🔻مسالهی امروز کشور فقط کارگران، آموزگاران و بازنشستگان نیستند. بخش زیادی از ملت برای قرارگرفتن در موقعیت کارگران و کارمندان هم، با مشکلاتی روبرو هستند.
👈 به نظر میرسد محتوای اقتصادی و فرهنگی کشور دستخوش ذهنیتی شده است که همراه خود بیکاری، طبیعتکشی و تضاد اجتماعی آورده است.
🔻 رویکرد کنونی به اقتصاد، گونههای مختلف سرمایهداری را در ایران همعصر کرده است! از سرمایهداری تجاری و بازرگانی تا شکلهای پیش از سرمایهداری پدرسالار، سرمایهداری رانتخوار و احتکاری، سرمایهداری مالی و ... این رویکرد، درکی از دگرگونیهای کیفیِ جامعه ندارد.
🔻سیاستمداران، سخن از نگاه به شرق میگویند. بهویژه نگاه ویژهای به پروژهی چین وجود دارد. ولی آیا این نگاه به شرق با درکی از شرق هم همراه است؟
🔻پروژهی چینی پیش از اینکه تضاد با غرب باشد، یک پروژهی ملی-اجتماعی است.
سمیر امین میگوید ملیگرایی در چین از بار معنایی مثبتی برخوردار است. فقط به معنای ضدیت با امپریالیسم آمریکا نیست، بلکه همراه با داشتن مسوولیت اجتماعی است.
🔻پروژهی چینی پیش از هرچیز در پی پویایی ملی برپایهی ایجاد کار، ارایهی خدمات اجتماعی و بازتولید درآمدها است. در چین خبری از خصوصی کردن و آزادی بیقید بازار نیست. خصوصیکردن به سبک چینی که در واقع نوعی "عدم تمرکز اموال عمومی" است، بیشتر به نفع مالکیت گروههای مردمی، مانند سندیکاها و تعاونیها است.
چین تلاش کرده است که آرایش مناسب را میان دولت بهعنوان هدایتگر، جامعهی مدنی و اقتصاد(صنعت و بازار) ایجاد کند. این آرایش بر پایهی ثبات اقتصادی (کنترل تورم)، رشد اقتصادی و ارایه خدمات به جامعه استوار است.
👈 درک درست از نگاه به شرق به معنی آن است که دریابیم کشورهای شرقی مانند سنگاپور، کره جنوبی، چین، ژاپن و ... به آن آرایش مناسب برای سه عرصهی بالا دست یافتهاند. (هرچند پیوسته باید کارآمدی این آرایش را پایش کنند.)
🔻هدف این نوشته، این نیست که ما پروژهی چینی در کشور پیاده کنیم. بلکه غرض این است که وقتی از نگاه به شرق یا نگاه به غرب سخن میگوییم، لازم است بدانیم که آنها پروژهای ملی-اجتماعی دارند که من آن را ایجاد آرایشِ مناسبِ جامعهی مدنی-دولت-اقتصاد(بازار و صنعت) نام گذاشتهام.
⬅️ رنج درونی و اجتماعی ما، بخاطر نداشتن پروژهی اجتماعی یا همان نداشتن آرایش مناسب میان جامعهی مدنی، دولت و اقتصاد(صنعت و بازار) است.
🔻 داشتن آرایش مناسب میان این سه عرصه، همچنین وضعیت ما را در عرصه بینالمللی نیز بهبود خواهد بخشید.
👈 هنگام آن است که به جامعهی خود بیندیشیم. هنگام آن است که پروژهای برای آرایش مناسب بین این سه عرصه تعریف کنیم، پروژهای فراگیر و منسجم که به دنبال بازآرایی جامعه بر پایهی عدالت و رفاه باشد. هنگام آن است که خلاقانه ارزشهای اجتماعی را نجات دهیم و مفهوم شهروند ایرانی را تحکیم کنیم. اکنون زمان عمل به مسوولیتهای اجتماعی است.
✍ دکتر حمزه نوذری / استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی (ویرایش شده)
#وطن
@ThinkTogether🌱
#یادداشت
✳️ اهمیت آرایش مناسبِ جامعه-دولت-اقتصاد
🔻مسالهی امروز کشور فقط کارگران، آموزگاران و بازنشستگان نیستند. بخش زیادی از ملت برای قرارگرفتن در موقعیت کارگران و کارمندان هم، با مشکلاتی روبرو هستند.
👈 به نظر میرسد محتوای اقتصادی و فرهنگی کشور دستخوش ذهنیتی شده است که همراه خود بیکاری، طبیعتکشی و تضاد اجتماعی آورده است.
🔻 رویکرد کنونی به اقتصاد، گونههای مختلف سرمایهداری را در ایران همعصر کرده است! از سرمایهداری تجاری و بازرگانی تا شکلهای پیش از سرمایهداری پدرسالار، سرمایهداری رانتخوار و احتکاری، سرمایهداری مالی و ... این رویکرد، درکی از دگرگونیهای کیفیِ جامعه ندارد.
🔻سیاستمداران، سخن از نگاه به شرق میگویند. بهویژه نگاه ویژهای به پروژهی چین وجود دارد. ولی آیا این نگاه به شرق با درکی از شرق هم همراه است؟
🔻پروژهی چینی پیش از اینکه تضاد با غرب باشد، یک پروژهی ملی-اجتماعی است.
سمیر امین میگوید ملیگرایی در چین از بار معنایی مثبتی برخوردار است. فقط به معنای ضدیت با امپریالیسم آمریکا نیست، بلکه همراه با داشتن مسوولیت اجتماعی است.
🔻پروژهی چینی پیش از هرچیز در پی پویایی ملی برپایهی ایجاد کار، ارایهی خدمات اجتماعی و بازتولید درآمدها است. در چین خبری از خصوصی کردن و آزادی بیقید بازار نیست. خصوصیکردن به سبک چینی که در واقع نوعی "عدم تمرکز اموال عمومی" است، بیشتر به نفع مالکیت گروههای مردمی، مانند سندیکاها و تعاونیها است.
چین تلاش کرده است که آرایش مناسب را میان دولت بهعنوان هدایتگر، جامعهی مدنی و اقتصاد(صنعت و بازار) ایجاد کند. این آرایش بر پایهی ثبات اقتصادی (کنترل تورم)، رشد اقتصادی و ارایه خدمات به جامعه استوار است.
👈 درک درست از نگاه به شرق به معنی آن است که دریابیم کشورهای شرقی مانند سنگاپور، کره جنوبی، چین، ژاپن و ... به آن آرایش مناسب برای سه عرصهی بالا دست یافتهاند. (هرچند پیوسته باید کارآمدی این آرایش را پایش کنند.)
🔻هدف این نوشته، این نیست که ما پروژهی چینی در کشور پیاده کنیم. بلکه غرض این است که وقتی از نگاه به شرق یا نگاه به غرب سخن میگوییم، لازم است بدانیم که آنها پروژهای ملی-اجتماعی دارند که من آن را ایجاد آرایشِ مناسبِ جامعهی مدنی-دولت-اقتصاد(بازار و صنعت) نام گذاشتهام.
⬅️ رنج درونی و اجتماعی ما، بخاطر نداشتن پروژهی اجتماعی یا همان نداشتن آرایش مناسب میان جامعهی مدنی، دولت و اقتصاد(صنعت و بازار) است.
🔻 داشتن آرایش مناسب میان این سه عرصه، همچنین وضعیت ما را در عرصه بینالمللی نیز بهبود خواهد بخشید.
👈 هنگام آن است که به جامعهی خود بیندیشیم. هنگام آن است که پروژهای برای آرایش مناسب بین این سه عرصه تعریف کنیم، پروژهای فراگیر و منسجم که به دنبال بازآرایی جامعه بر پایهی عدالت و رفاه باشد. هنگام آن است که خلاقانه ارزشهای اجتماعی را نجات دهیم و مفهوم شهروند ایرانی را تحکیم کنیم. اکنون زمان عمل به مسوولیتهای اجتماعی است.
✍ دکتر حمزه نوذری / استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی (ویرایش شده)
#وطن
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#نکته
تا آنگاه که ملتی، از شخصیتهای تاریخی خود و کسانی که حتی اندکی برای پیشرفت میهن و پاسداری از یکپارچگی سرزمینی آن تلاش کردهاند به نیکی یاد نکند و تا ملتی، گروههای وابسته و پیروان مکتبهای تنگنظر را -که واقعیتهای گذشته و اکنون را بر اساس منافع تنگنظرانه، دید کوتاه و دستورهای دریافتی تحریف میکنند- نه با زور بلکه با بیمهری، رانده و منزوی و سرافکنده نکند، آن ملت نمیتواند بارور مردان و زنان بزرگی باشد که میهن و جامعه را به سوی شکوفایی و پیشرفت هدایت کنند.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
تا آنگاه که ملتی، از شخصیتهای تاریخی خود و کسانی که حتی اندکی برای پیشرفت میهن و پاسداری از یکپارچگی سرزمینی آن تلاش کردهاند به نیکی یاد نکند و تا ملتی، گروههای وابسته و پیروان مکتبهای تنگنظر را -که واقعیتهای گذشته و اکنون را بر اساس منافع تنگنظرانه، دید کوتاه و دستورهای دریافتی تحریف میکنند- نه با زور بلکه با بیمهری، رانده و منزوی و سرافکنده نکند، آن ملت نمیتواند بارور مردان و زنان بزرگی باشد که میهن و جامعه را به سوی شکوفایی و پیشرفت هدایت کنند.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چکامه
#زندگی
جهان یادگارست و ما رَفتنی
به گیتی نماند به جز مَردمی...
👤 عالیجناب فردوسی
@ThinkTogether🌱
#زندگی
جهان یادگارست و ما رَفتنی
به گیتی نماند به جز مَردمی...
👤 عالیجناب فردوسی
@ThinkTogether🌱
#زیبایی
🔹 نیکوکار بستان آبادی (در آذربایجان شرقی)، با هدف یاری به تحصیل دانشآموزان، واحد مسکونی خود به ارزش یک میلیارد تومان را به اداره آموزش و پرورش این شهرستان هدیه کرد.
درآمد به دست آمده از فروش این واحد مسکونی، برای دانشآموزان بستانآباد هزینه خواهد شد.
برگرفته از @VoMir
@ThinkTogether🌱
🔹 نیکوکار بستان آبادی (در آذربایجان شرقی)، با هدف یاری به تحصیل دانشآموزان، واحد مسکونی خود به ارزش یک میلیارد تومان را به اداره آموزش و پرورش این شهرستان هدیه کرد.
درآمد به دست آمده از فروش این واحد مسکونی، برای دانشآموزان بستانآباد هزینه خواهد شد.
برگرفته از @VoMir
@ThinkTogether🌱
#وطن
#ایران_بزرگ_فرهنگی
🔥 جشن سده، بر همهی هموطنان گرامی و باشندگان ایران بزرگ فرهنگی شاد و پرنور باد.
🌺🔥🌺🔥🌺🔥🌺🔥🌺🔥🌺
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
جشن سَده، یکی از جشنهای ایرانی است که هر سال در شامگاه دهمین روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از روزهای پیشین در میدان شهر یا آبادی یا بر بلندی کوهستان گرد آوردهاند، آغاز میشود.
در یادکردهای تاریخی، این جشن همیشه به شیوهی گروهی و با گردهمایی همه مردمان شهر و کوی و روستا در یکجا و برپایی یک آتش بزرگ برگزار میشدهاست. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر انبازی میکنند و بدینسان جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان برای پاسداشت نور و آتش و گرما در سرمای زمستان است. (به معنای زیبای نهفته در این انبازی بیندیشیم).
برای سالهای بسیار که آیینهای ایرانی پوشیده بودند، هموطنان زرتشتی این جشن را برپا نگاه داشتهاند. با این وجود، جشن سده، یک جشن ملی است که به هیچ قوم و دین ویژهای پیوستگی ندارد و در چند سال گذشته، دوباره برپایی آن در میان همهی باشندهگان #ایران_بزرگ_فرهنگی و میان همه لایههای مردم از مسلمان (شیعه و سنی)، زرتشتی، مسیحی، یهودی و… به نام جشنی ایرانی در حال گسترش میباشد.
@ThinkTogether🌱
#ایران_بزرگ_فرهنگی
🔥 جشن سده، بر همهی هموطنان گرامی و باشندگان ایران بزرگ فرهنگی شاد و پرنور باد.
🌺🔥🌺🔥🌺🔥🌺🔥🌺🔥🌺
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
جشن سَده، یکی از جشنهای ایرانی است که هر سال در شامگاه دهمین روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از روزهای پیشین در میدان شهر یا آبادی یا بر بلندی کوهستان گرد آوردهاند، آغاز میشود.
در یادکردهای تاریخی، این جشن همیشه به شیوهی گروهی و با گردهمایی همه مردمان شهر و کوی و روستا در یکجا و برپایی یک آتش بزرگ برگزار میشدهاست. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر انبازی میکنند و بدینسان جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان برای پاسداشت نور و آتش و گرما در سرمای زمستان است. (به معنای زیبای نهفته در این انبازی بیندیشیم).
برای سالهای بسیار که آیینهای ایرانی پوشیده بودند، هموطنان زرتشتی این جشن را برپا نگاه داشتهاند. با این وجود، جشن سده، یک جشن ملی است که به هیچ قوم و دین ویژهای پیوستگی ندارد و در چند سال گذشته، دوباره برپایی آن در میان همهی باشندهگان #ایران_بزرگ_فرهنگی و میان همه لایههای مردم از مسلمان (شیعه و سنی)، زرتشتی، مسیحی، یهودی و… به نام جشنی ایرانی در حال گسترش میباشد.
@ThinkTogether🌱
#نکته
روشنفکری در کشور ما مبتذل و کودکانه است.
اگر یک قاتل زنجیرهای محکوم به قصاص شود، اعتراض میکنند. پدر رومینا قصاص نمیشود، باز اعتراض میکنند. به یک کشور بحرانزده کمک شود، اعتراض میکنند. کمک نشود، باز اعتراض میکنند. برای آنها اعتراض و مخالفخوانی و خودنمایی موضوعیت دارد.
در برابر این جریان باید بی تفاوت بود تا از بین برود. حتی اگر جامعه بر اساس بافتههای ذهنی آنها ساماندهی شود، خودشان نخستین معترضان خواهند بود! آنچه میگویند نه از سر مسوولیت اجتماعی است و نه نسبتی با میهندوستی و ملتدوستی دارد، فقط برای این است که جماعت همیشه ناراحتی هستند.
@ThinkTogether🌱
روشنفکری در کشور ما مبتذل و کودکانه است.
اگر یک قاتل زنجیرهای محکوم به قصاص شود، اعتراض میکنند. پدر رومینا قصاص نمیشود، باز اعتراض میکنند. به یک کشور بحرانزده کمک شود، اعتراض میکنند. کمک نشود، باز اعتراض میکنند. برای آنها اعتراض و مخالفخوانی و خودنمایی موضوعیت دارد.
در برابر این جریان باید بی تفاوت بود تا از بین برود. حتی اگر جامعه بر اساس بافتههای ذهنی آنها ساماندهی شود، خودشان نخستین معترضان خواهند بود! آنچه میگویند نه از سر مسوولیت اجتماعی است و نه نسبتی با میهندوستی و ملتدوستی دارد، فقط برای این است که جماعت همیشه ناراحتی هستند.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#سرباز_وطن
رفته روی مین...
تخریبچی بوده،
آیا دردی یا زجرکشیدنی در چهرهاش میبینید؟!
درچشمانش غروری است، به عظمت نام ایران 🇮🇷
اینان فرزندان واقعیِ این سرزمینند 💛
اینان الگوهای ما و ژنهایِ خوب پرورش یافته در این آب و خاک کهن هستند.
سربازان وطن ❤️
نه وطنفروشان و مسخشدگان و انگلزادههای گرین کارتی و قومگرایانِ بیمغز. ایرانزمین هنوز از این سلحشوران و خداوندگاران غیرت و وطنپرستی فراوان دارد. به برکت خونهای مقدس سربازان وطن، روزهای روشن ایران در پیش است.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷🌱
رفته روی مین...
تخریبچی بوده،
آیا دردی یا زجرکشیدنی در چهرهاش میبینید؟!
درچشمانش غروری است، به عظمت نام ایران 🇮🇷
اینان فرزندان واقعیِ این سرزمینند 💛
اینان الگوهای ما و ژنهایِ خوب پرورش یافته در این آب و خاک کهن هستند.
سربازان وطن ❤️
نه وطنفروشان و مسخشدگان و انگلزادههای گرین کارتی و قومگرایانِ بیمغز. ایرانزمین هنوز از این سلحشوران و خداوندگاران غیرت و وطنپرستی فراوان دارد. به برکت خونهای مقدس سربازان وطن، روزهای روشن ایران در پیش است.
#وطنپرستم
@ThinkTogether🇮🇷🌱
#دانستنی
🌊 تنشهای آبی پیش رو در جهان و پیامدهای آن بر ایران ما🇮🇷
🎙 ایمان فانی
💬 در این پادکست، پژوهشگر ارجمند با خوانش کتاب زمین نامسکون از دیوید والاس ولز، اقلیمشناس سرشناس، پیامد دگرگونیهای اقلیمی را بر آبهای کرهی زمین و بر اقلیم ایران در هشتاد سال آینده، بررسی مینماید.
📍 برگرفته از مدرسهی زندگی فارسی
@ThinkTogether🌱
🌊 تنشهای آبی پیش رو در جهان و پیامدهای آن بر ایران ما🇮🇷
🎙 ایمان فانی
💬 در این پادکست، پژوهشگر ارجمند با خوانش کتاب زمین نامسکون از دیوید والاس ولز، اقلیمشناس سرشناس، پیامد دگرگونیهای اقلیمی را بر آبهای کرهی زمین و بر اقلیم ایران در هشتاد سال آینده، بررسی مینماید.
📍 برگرفته از مدرسهی زندگی فارسی
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ژئوپولتیک
در این ویدیو جرج فریدمن -راهبردساز سرشناس آمریکایی- کتاب "دههی پیشرو" را معرفی میکند. موضوع این کتاب، نیروهای شکل دهندهی چیدمان قدرت در قرن بیست و یکم و اثر تصمیمهای رهبران کشورها بر این نیروها است.
در بخشی از آن فریدمن با یادآوری سازش روسای جمهور آمریکا با سران شوروی و چین، به ایران میپردازد. او از عنوان جالب "راهبرد عقبگرد / reversal strategy" برای بیان کاری که آمریکا باید در برابر ایران انجام دهد، استفاده میکند. او میگوید، حل مشکلی که با ایران داریم، از راه حملهی نظامی مقدور نیست، چرا که ایران مانند دیگر کشورهای منطقه نیست و ما توانایی حمله به آنها را در خاک خودشان نداریم! بمبارانهای موردی هم دردی را دوا نخواهند کرد. بعلاوه ایران تنگهی هرمز را کنترل میکند و در صورت حملهی نظامی، اقتصاد جهان آسیب خواهد دید.
ایران را نباید کشوری مانند دیگر کشورهای منطقه انگاشت، شاید لازم باشد همانگونه که نیکسون امتیازاتی به مائوتسهتونگ داد و با چین به سازش رسید، با ایران نیز چنین کنیم. حل اختلاف با ایران، بزرگترین چالش رییسجمهور آمریکا در دههی آینده خواهد بود.
@ThinkTogether🌱
در این ویدیو جرج فریدمن -راهبردساز سرشناس آمریکایی- کتاب "دههی پیشرو" را معرفی میکند. موضوع این کتاب، نیروهای شکل دهندهی چیدمان قدرت در قرن بیست و یکم و اثر تصمیمهای رهبران کشورها بر این نیروها است.
در بخشی از آن فریدمن با یادآوری سازش روسای جمهور آمریکا با سران شوروی و چین، به ایران میپردازد. او از عنوان جالب "راهبرد عقبگرد / reversal strategy" برای بیان کاری که آمریکا باید در برابر ایران انجام دهد، استفاده میکند. او میگوید، حل مشکلی که با ایران داریم، از راه حملهی نظامی مقدور نیست، چرا که ایران مانند دیگر کشورهای منطقه نیست و ما توانایی حمله به آنها را در خاک خودشان نداریم! بمبارانهای موردی هم دردی را دوا نخواهند کرد. بعلاوه ایران تنگهی هرمز را کنترل میکند و در صورت حملهی نظامی، اقتصاد جهان آسیب خواهد دید.
ایران را نباید کشوری مانند دیگر کشورهای منطقه انگاشت، شاید لازم باشد همانگونه که نیکسون امتیازاتی به مائوتسهتونگ داد و با چین به سازش رسید، با ایران نیز چنین کنیم. حل اختلاف با ایران، بزرگترین چالش رییسجمهور آمریکا در دههی آینده خواهد بود.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#تلنگر
آموزش وطنفروشی در چند گام‼️
به نظر شما اگر سرویس اطلاعاتی یک کشور دشمن، بخواهد عوامل خود را برای تخریبِ تاریخ و فرهنگ و هویت و همبستگی ملی ما راهنمایی کند، به آنها چه میآموزد؟
پاسخ: احتمالا نقشهی راهی (road map) شبیه به این👇 پیش رویشان قرار میدهد:
1⃣ در آغاز نیاز دارید گروههایی را تحت عنوان کتابخوانی، پاسداری از محیط زیست، حقوق زنان، انجمنهای نیکوکاری، زبان مادری و ... تشکیل دهید. این کار به سادگی از راه فضای مجازی امکانپذیر است. (مرحلهی پهن کردن تور)
2⃣ سپس در طی نشستها و گفتگوهای گروهی، ابتدا در فضای مجازی و سپس بصورت حضوری، افراد مستعد و مشکلدار و بیهویت و ناراحت را در بین اعضای این گروهها شناسایی و جذب کنید. پس از آن گروهها را منحل کرده و با افراد اضافی قطع رابطه کنید. (مرحلهی گزینش)
3⃣ آنگاه برای افراد برگزیده، خط سیر مطالعاتی و آموزشی خاصی را طراحی کنید. آنها را تشویق کنید در کلاسهای دکتر فلانی و جلسات استاد بهمانی، که آدمهای خودمان هستند، شرکت کنند و کتابهای آقایان ایکس و ایگرگ را بخوانند تا بفهمند که حقوق و تاریخ و زبان آنها چیست!! (فاز شستشوی مغزی)
4⃣ از بین این محفلها و حلقهها کسانی یافت خواهند شد که بیش از بقیه از آموزشهای شما متاثر خواهند شد. بخشی از اینها را به ادارات فرهنگ و ارشاد، صداوسیما، سازمانهای فرهنگی-هنری شهرداریها، خبرگزاریها و ... نفوذ داده و از آنها بخواهید با نزدیک شدن به مراکز قدرت و جلب اعتماد بالادستیها، مسوولیتهایی را به دست آورند. (مرحله نفوذ)
5⃣ گروهی دیگر را نیز تشویق کنید که کتاب بنویسند، نشریه راه بیندازند، سخنرانی کنند و همانهایی که یاد گرفتهاند را در قالبی جدید تکرار کنند.
گروه اول در ادارات فرهنگ و ارشاد، صداوسیما، شهرداریها و ... با استفاده از جایگاه خود، حمایت کاملی خواهند کرد و برای گسترش برنامههای دیکته شده، امکانات ملت ایران را در اختیارشان خواهند گذاشت. (مرحلهی زندگی انگلی)
تذکر ۱: همهی عوامل باید در سیاست (که برای ما بیاهمیت است) مرتب به حاکمیت اعلام وفاداری کنند تا بتوانند در مسوولیتهای محوله باقی مانده و دوستانشان را حمایت نمایند.
تذکر ۲: برای جلب توجه نکردن، لازم است همه با ظاهری مناسب و به همراه تسبیح و انگشتر در کنار عکس مقامات، عکسهای مناسبی از خود تهیه کرده و انتشار دهید. اگر در همایشهایی حکومتی شرکت کرده و عکس بگیرید بهتر است. در فضای مجازی با نامها و تصاویر مذهبی و انقلابی حضور پیدا کنید.
6⃣ اکنون میتوانید آزادانه و با حمایت نهادهای عمومی خود ایران، به تخریب ایران بپردازید! تاریخش را طبق برنامه وارونه نمایید. به ریشههای هویتیاش همچون زبان پارسی و میراث عظیم تاریخی و فرهنگی ایران بتازید. و بساط تفرقه و قومگرایی و سوتفاهم را درون یک ملت بزرگ و یکپارچه و کهن بگسترانید. (مرحلهی گسترش)
7⃣ از این فرصت تاریخی و تکرارنشدنی حداکثر بهره را ببرید و کاری کنید که حتا به زبان آوردن نام ایران دشوار باشد! هر کسی از ایران دفاع کرد را فاشیست و شونیست بخوانید. عرصه را بر استادان دانشمند در دانشگاهها تنگ کنید. مفاهیم پوچ و ابلهانه را ناموسی کنید. معنای کلمات را وارونه کنید. مسخشدگی / خود چیز دیگر پنداری / وطنفروشی را تبدیل به ارزش و از سوی دیگر پایداری در وطندوستی / خودآگاهی تاریخی / دفاع از همبستگی ملی را تبدیل به ضدارزش کنید. تا جایی که میتوانید مرز و خط جدایی بکشید، برای این منظور، جعل تاریخ مستحب موکد میباشد. حتا نگارش تازهای از واژهها ارایه کنید. به آذربایجان بگویید آزربایجان، به اهواز بگویید احواز، به کردستان بگویید کوردستان، تا آنها را از هویت تاریخیشان جدا کرده و به هویت تازهساز بچسبانید. این فرصت یکبار و با استفاده از شرایط ویژهی تاریخی در داخل و خارج از ایران به دست آمده، تلاش کنید تا از دست نرود.
📎 پانوشت: این راهنما میتواند طولانیتر و مفصلتر از این باشد.
@ThinkTogether🌱
آموزش وطنفروشی در چند گام‼️
به نظر شما اگر سرویس اطلاعاتی یک کشور دشمن، بخواهد عوامل خود را برای تخریبِ تاریخ و فرهنگ و هویت و همبستگی ملی ما راهنمایی کند، به آنها چه میآموزد؟
پاسخ: احتمالا نقشهی راهی (road map) شبیه به این👇 پیش رویشان قرار میدهد:
1⃣ در آغاز نیاز دارید گروههایی را تحت عنوان کتابخوانی، پاسداری از محیط زیست، حقوق زنان، انجمنهای نیکوکاری، زبان مادری و ... تشکیل دهید. این کار به سادگی از راه فضای مجازی امکانپذیر است. (مرحلهی پهن کردن تور)
2⃣ سپس در طی نشستها و گفتگوهای گروهی، ابتدا در فضای مجازی و سپس بصورت حضوری، افراد مستعد و مشکلدار و بیهویت و ناراحت را در بین اعضای این گروهها شناسایی و جذب کنید. پس از آن گروهها را منحل کرده و با افراد اضافی قطع رابطه کنید. (مرحلهی گزینش)
3⃣ آنگاه برای افراد برگزیده، خط سیر مطالعاتی و آموزشی خاصی را طراحی کنید. آنها را تشویق کنید در کلاسهای دکتر فلانی و جلسات استاد بهمانی، که آدمهای خودمان هستند، شرکت کنند و کتابهای آقایان ایکس و ایگرگ را بخوانند تا بفهمند که حقوق و تاریخ و زبان آنها چیست!! (فاز شستشوی مغزی)
4⃣ از بین این محفلها و حلقهها کسانی یافت خواهند شد که بیش از بقیه از آموزشهای شما متاثر خواهند شد. بخشی از اینها را به ادارات فرهنگ و ارشاد، صداوسیما، سازمانهای فرهنگی-هنری شهرداریها، خبرگزاریها و ... نفوذ داده و از آنها بخواهید با نزدیک شدن به مراکز قدرت و جلب اعتماد بالادستیها، مسوولیتهایی را به دست آورند. (مرحله نفوذ)
5⃣ گروهی دیگر را نیز تشویق کنید که کتاب بنویسند، نشریه راه بیندازند، سخنرانی کنند و همانهایی که یاد گرفتهاند را در قالبی جدید تکرار کنند.
گروه اول در ادارات فرهنگ و ارشاد، صداوسیما، شهرداریها و ... با استفاده از جایگاه خود، حمایت کاملی خواهند کرد و برای گسترش برنامههای دیکته شده، امکانات ملت ایران را در اختیارشان خواهند گذاشت. (مرحلهی زندگی انگلی)
تذکر ۱: همهی عوامل باید در سیاست (که برای ما بیاهمیت است) مرتب به حاکمیت اعلام وفاداری کنند تا بتوانند در مسوولیتهای محوله باقی مانده و دوستانشان را حمایت نمایند.
تذکر ۲: برای جلب توجه نکردن، لازم است همه با ظاهری مناسب و به همراه تسبیح و انگشتر در کنار عکس مقامات، عکسهای مناسبی از خود تهیه کرده و انتشار دهید. اگر در همایشهایی حکومتی شرکت کرده و عکس بگیرید بهتر است. در فضای مجازی با نامها و تصاویر مذهبی و انقلابی حضور پیدا کنید.
6⃣ اکنون میتوانید آزادانه و با حمایت نهادهای عمومی خود ایران، به تخریب ایران بپردازید! تاریخش را طبق برنامه وارونه نمایید. به ریشههای هویتیاش همچون زبان پارسی و میراث عظیم تاریخی و فرهنگی ایران بتازید. و بساط تفرقه و قومگرایی و سوتفاهم را درون یک ملت بزرگ و یکپارچه و کهن بگسترانید. (مرحلهی گسترش)
7⃣ از این فرصت تاریخی و تکرارنشدنی حداکثر بهره را ببرید و کاری کنید که حتا به زبان آوردن نام ایران دشوار باشد! هر کسی از ایران دفاع کرد را فاشیست و شونیست بخوانید. عرصه را بر استادان دانشمند در دانشگاهها تنگ کنید. مفاهیم پوچ و ابلهانه را ناموسی کنید. معنای کلمات را وارونه کنید. مسخشدگی / خود چیز دیگر پنداری / وطنفروشی را تبدیل به ارزش و از سوی دیگر پایداری در وطندوستی / خودآگاهی تاریخی / دفاع از همبستگی ملی را تبدیل به ضدارزش کنید. تا جایی که میتوانید مرز و خط جدایی بکشید، برای این منظور، جعل تاریخ مستحب موکد میباشد. حتا نگارش تازهای از واژهها ارایه کنید. به آذربایجان بگویید آزربایجان، به اهواز بگویید احواز، به کردستان بگویید کوردستان، تا آنها را از هویت تاریخیشان جدا کرده و به هویت تازهساز بچسبانید. این فرصت یکبار و با استفاده از شرایط ویژهی تاریخی در داخل و خارج از ایران به دست آمده، تلاش کنید تا از دست نرود.
📎 پانوشت: این راهنما میتواند طولانیتر و مفصلتر از این باشد.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلنگر
⬅️ اگر شهروندان یک کشور، بجای هشیاری و همبستگی، سرگرم دعواهای داخلی خودخواهانه و کوتهفکرانه شوند، لقمههای آسان و بیدفاعی برای دشمنان خونخوار خارجی خواهند بود.
@ThinkTogether🌱
⬅️ اگر شهروندان یک کشور، بجای هشیاری و همبستگی، سرگرم دعواهای داخلی خودخواهانه و کوتهفکرانه شوند، لقمههای آسان و بیدفاعی برای دشمنان خونخوار خارجی خواهند بود.
@ThinkTogether🌱
#یادداشت
💕 به یادکرد شادروان استاد عباس زریاب خویی (زادهی ۲۰ مرداد ۱۲۹۸ خوی - درگذشتهی ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ تهران)
@ThinkTogether🌱
📚 دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
[...] در عـصر «محققانی» که اگـر از تألیفات خودشان امتحانشان کنند از عهـدهی روخوانی مـتن «تحقیقات» خویش برنمیآیند. نمیگویم او واپسین بـود، ولی در میان واپسینهـا، بیگـمان بـرجسـتهتـرین بـود. برجسـتهتـرین چهـره از آخـرین پـژوهـندگـانی که بـر مجموعهی فـرهـنگ و مدنیت ایرانی احاطهی ژرف و اشراف کامل دارند و بدان عـشق میورزند: از فلسفه و کلام و تفسیر و حدیث و فـقه و اصـول تـا ادبیات فارسی و عربی و تاریخ و جـغرافیای تاریخی تـا آنـچه در مـغرب زمین میگذرد در حوزه پژوهـشهای ایرانی و اسلامی تا آگـاهی درسـت و سنجیده از مجموعه میراث خردمندان غرب، از افلاطون تا هگل و مارکس و ناقدان معاصرش.
زریاب در شرایط فرهنگی عـصر ما، شاید والاترین مصداق کلمهی «حکیم» بود یعنی فرزانهای که بسیار خـوانده است و بسیار آموخته و بسیار اندیشیده و از انبوه خـواندههـا و دانستههای خویش، مـنظومهای عقلانی برای تبیین جهان و فرهنگ ملی خـویش تدارك دیده است و بـراساس این مـنظومـه عـقلانی و فرهنگی است که نگران پیرامون خویش است.
به راستی دیگر، در کجای ایران باید جسـت مردی را که بتواند «شفاء» و «اشارات» ابنسینا و «اسفار» صدرالمتالهین و «شاهنامه» فردوسی و «صیدنه» ابوریحان بیرونی و «دیوان خاقانی» و فلسفهی تاریخ ایران و تاریخ فلسفهی ایران را در عالیترین سطوح ممکن تدریس و تحقیق کند و آنگاه که درباره گوته، شیلر، کانت، هگل، صادق هدایت و مهدی اخوان ثالث سخن میگوید سخنش از ژرفترین سخنها باشد؟
به راستی دیگر، در کجای ایران میتوان یافت مردی چون او که این چنین ترکیب متناقضی از کهنه و نو و شرق و غرب و عقل و نقل بـاشد؟ بـا آنچنان حـضور ذهـن شگفتآور و هوشیاری و طنز و خاکساری و فروتنی اعجابانگیز؟ به راستی که درماندهام، چه بگویم جز اینکه بگویم:
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
[...] در این عـصر، بـا مـحققان و استادان و فـضلا و شبه فضلای بسیاری تـوفیق حشر و نشر داشتهام و آنـها را در چـند دسـته دیدهام: گروهی میشـناسـم -و چـه انـبوه!- که «نـخوانـده»هـا و «ندانسـته»هـای خـویش را بـه قـلم میآورند و گاه بـا لـعابی از اصـطلاحات دهـن پرکن شرقی و غربی، خیل عظیمی از «عوام روشنفکران» را نیز فریفتهی خویش میکنند؛ هم ایناناند که اگر کسی از «تحقیقات» و نوشتههای خودشان امتحانشان کند، از عهدهی پاسـخ برنمیآیند. در نوشتههای اینان تمام «افعال مثبت» را میتوان «منفی» کرد و تمام «افعال منفی» را «مثبت» و آب از آب تکان نخواهد خورد!
گروه دوم، آنان که هـر چه دارند هـمان است که نوشتهاند و گاه این نوشتهها تکرار گونههای یک «دانسته» اسـت. که غـالباً از مصادیق عـلمِ برگرفته از «افواه الرجال» است و یا پشت جلد کتابها. گروه سوم آنها که هرچه دانسـتهاند نوشتهاند یا به گونهی یادداشت باقی گذاشتهاند، امثال قزوینی و پورداوود و دهخدا و کسروی و تقیزاده و اقـبال و معین و همایی و مینوی و خـانلری (از گذشتگان) و جمعی از استادان حی و حاضـر که خـداونـد آنـان را برای پاسداری از فرهنگ ایران زمین در زینهار خویش نگه دارد. ایناناند که سازندگان فرهنگ ملی ما در عصر حاضر به شمار میروند، در کنار آفرینندگانی از نوع بهار و هدایت و نیما و شهریار.
ولی نوع چهارم و نادری نیز در این میان هسـت که اینان خـوانـدههـا و نـوشـتهها و اندیشیدههاشان، بـه هیچ روی، با آنچه از ایشان بـه صورت مکتوب بـاقی مانده است، هماهـنگ نیست، یعنی میراث تالیفی و مکتوب ایشان، از حجم دانستهها و برق هوش و ژرفای اطلاعات ایشان حکایت نمیکند، گیرم چـندین اثـر برجسته از ایشان باقی بماند.
در میان آنانی که از نزدیک، بـه سالیان محضر ایشان را درك کردم، دکتر علیاکبر فیاض (مـصحح تـاریخ بیهقی) و استاد بدیعالزمان فروزانفر از اینان بودند و زریاب نیز یکی دیگر.
با اینکه تالیفات و ترجمهها و مقالات زریاب، در حد چشمگیری است و او را در صدر پدیدآورندگان فـرهنگ ایرانی در عصر ما قرار میدهد، ولی باز هم میتوانم با اطمینان بگویم که دانستهها و خواندهها و اندیشیدههای او، چندین برابر آن چیزی است که از وی به عنوان میراث مکتوب باقی ماند.
از این بـابت نیز مـرگ او، غـبن بـزرگی اسـت بـرای فـرهـنگ ایرانی و دریغی دیگر که چرا بیشتر از این ننوشت، [...] آخر مگر این مملکت چند «زریاب» داشت؟
✍ استاد محمدرضا شفیعی کدکنی (چکیدهشده)
📍برگرفته از: مجلهی دنیای سخن، شماره ۶۴، اسفند ۱۳۷۳
#فرهنگ
@ThinkTogether🌱
💕 به یادکرد شادروان استاد عباس زریاب خویی (زادهی ۲۰ مرداد ۱۲۹۸ خوی - درگذشتهی ۱۴ بهمن ۱۳۷۳ تهران)
@ThinkTogether🌱
📚 دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
[...] در عـصر «محققانی» که اگـر از تألیفات خودشان امتحانشان کنند از عهـدهی روخوانی مـتن «تحقیقات» خویش برنمیآیند. نمیگویم او واپسین بـود، ولی در میان واپسینهـا، بیگـمان بـرجسـتهتـرین بـود. برجسـتهتـرین چهـره از آخـرین پـژوهـندگـانی که بـر مجموعهی فـرهـنگ و مدنیت ایرانی احاطهی ژرف و اشراف کامل دارند و بدان عـشق میورزند: از فلسفه و کلام و تفسیر و حدیث و فـقه و اصـول تـا ادبیات فارسی و عربی و تاریخ و جـغرافیای تاریخی تـا آنـچه در مـغرب زمین میگذرد در حوزه پژوهـشهای ایرانی و اسلامی تا آگـاهی درسـت و سنجیده از مجموعه میراث خردمندان غرب، از افلاطون تا هگل و مارکس و ناقدان معاصرش.
زریاب در شرایط فرهنگی عـصر ما، شاید والاترین مصداق کلمهی «حکیم» بود یعنی فرزانهای که بسیار خـوانده است و بسیار آموخته و بسیار اندیشیده و از انبوه خـواندههـا و دانستههای خویش، مـنظومهای عقلانی برای تبیین جهان و فرهنگ ملی خـویش تدارك دیده است و بـراساس این مـنظومـه عـقلانی و فرهنگی است که نگران پیرامون خویش است.
به راستی دیگر، در کجای ایران باید جسـت مردی را که بتواند «شفاء» و «اشارات» ابنسینا و «اسفار» صدرالمتالهین و «شاهنامه» فردوسی و «صیدنه» ابوریحان بیرونی و «دیوان خاقانی» و فلسفهی تاریخ ایران و تاریخ فلسفهی ایران را در عالیترین سطوح ممکن تدریس و تحقیق کند و آنگاه که درباره گوته، شیلر، کانت، هگل، صادق هدایت و مهدی اخوان ثالث سخن میگوید سخنش از ژرفترین سخنها باشد؟
به راستی دیگر، در کجای ایران میتوان یافت مردی چون او که این چنین ترکیب متناقضی از کهنه و نو و شرق و غرب و عقل و نقل بـاشد؟ بـا آنچنان حـضور ذهـن شگفتآور و هوشیاری و طنز و خاکساری و فروتنی اعجابانگیز؟ به راستی که درماندهام، چه بگویم جز اینکه بگویم:
دریغا زریاب و دریغا فرهنگ ایرانی!
[...] در این عـصر، بـا مـحققان و استادان و فـضلا و شبه فضلای بسیاری تـوفیق حشر و نشر داشتهام و آنـها را در چـند دسـته دیدهام: گروهی میشـناسـم -و چـه انـبوه!- که «نـخوانـده»هـا و «ندانسـته»هـای خـویش را بـه قـلم میآورند و گاه بـا لـعابی از اصـطلاحات دهـن پرکن شرقی و غربی، خیل عظیمی از «عوام روشنفکران» را نیز فریفتهی خویش میکنند؛ هم ایناناند که اگر کسی از «تحقیقات» و نوشتههای خودشان امتحانشان کند، از عهدهی پاسـخ برنمیآیند. در نوشتههای اینان تمام «افعال مثبت» را میتوان «منفی» کرد و تمام «افعال منفی» را «مثبت» و آب از آب تکان نخواهد خورد!
گروه دوم، آنان که هـر چه دارند هـمان است که نوشتهاند و گاه این نوشتهها تکرار گونههای یک «دانسته» اسـت. که غـالباً از مصادیق عـلمِ برگرفته از «افواه الرجال» است و یا پشت جلد کتابها. گروه سوم آنها که هرچه دانسـتهاند نوشتهاند یا به گونهی یادداشت باقی گذاشتهاند، امثال قزوینی و پورداوود و دهخدا و کسروی و تقیزاده و اقـبال و معین و همایی و مینوی و خـانلری (از گذشتگان) و جمعی از استادان حی و حاضـر که خـداونـد آنـان را برای پاسداری از فرهنگ ایران زمین در زینهار خویش نگه دارد. ایناناند که سازندگان فرهنگ ملی ما در عصر حاضر به شمار میروند، در کنار آفرینندگانی از نوع بهار و هدایت و نیما و شهریار.
ولی نوع چهارم و نادری نیز در این میان هسـت که اینان خـوانـدههـا و نـوشـتهها و اندیشیدههاشان، بـه هیچ روی، با آنچه از ایشان بـه صورت مکتوب بـاقی مانده است، هماهـنگ نیست، یعنی میراث تالیفی و مکتوب ایشان، از حجم دانستهها و برق هوش و ژرفای اطلاعات ایشان حکایت نمیکند، گیرم چـندین اثـر برجسته از ایشان باقی بماند.
در میان آنانی که از نزدیک، بـه سالیان محضر ایشان را درك کردم، دکتر علیاکبر فیاض (مـصحح تـاریخ بیهقی) و استاد بدیعالزمان فروزانفر از اینان بودند و زریاب نیز یکی دیگر.
با اینکه تالیفات و ترجمهها و مقالات زریاب، در حد چشمگیری است و او را در صدر پدیدآورندگان فـرهنگ ایرانی در عصر ما قرار میدهد، ولی باز هم میتوانم با اطمینان بگویم که دانستهها و خواندهها و اندیشیدههای او، چندین برابر آن چیزی است که از وی به عنوان میراث مکتوب باقی ماند.
از این بـابت نیز مـرگ او، غـبن بـزرگی اسـت بـرای فـرهـنگ ایرانی و دریغی دیگر که چرا بیشتر از این ننوشت، [...] آخر مگر این مملکت چند «زریاب» داشت؟
✍ استاد محمدرضا شفیعی کدکنی (چکیدهشده)
📍برگرفته از: مجلهی دنیای سخن، شماره ۶۴، اسفند ۱۳۷۳
#فرهنگ
@ThinkTogether🌱