♤اندیشه‌ی میهن♡ – Telegram
♤اندیشه‌ی میهن♡
1.66K subscribers
1.45K photos
834 videos
65 files
1.27K links
با هم بیندیشیم و آینده‌ای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
Download Telegram
#ادبیات_ایران
#نکته

عالم بر مثال کوه است. هر چه گویی از خیر و شر، از کوه همان شنوی.
و اگر گمان بری که من خوب گفتم کوه زشت جواب داد، محال باشد که بلبل در کوه بانگ کند، از کوه بانگ زاغ آید.
یا از بانگ آدمی، بانگ خر.
پس یقین دان که بانگ خر کرده باشی.

📖 فیه ما فیه

ℹ️ فیهِ ما فیهِ یا مقالات مولانا، کتابی است به نثر پارسی و فراهم گردیده از یادداشت‌هایی که شاگردان و مریدان از سخنان مولانا جلال‌الدین رومی، عارف و شاعر بزرگ کشورمان در سده‌ی هفتم، برداشته‌اند. این سخنان به دست مریدان و نزدیکان مولانا نوشته می‌شده‌است. نوشتار این کتاب ساده و روان است و درون‌مایه‌ای اخلاقی و عرفانی دارد.

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#دیدگاه
#وطن

🔆 رویایِ ملیِ ایرانیان

🔻 ملت ایران، برای هم‌افزایی و گذار از آشفتگی، بیش از هرچیز نیازمند رویایی همگانی است که می‌توان آن را «رویایِ ملیِ ایرانیان» نامید. رویایی که همه‌ی آرزوهای ما برای میهن و ملتمان در آن نمایان شود.

🔻 هدفهای فردی اگرچه ارزشمند هستند، ولی اگر در یک کانون و یک رویا با هم همسو نشوند، نمی‌توان همه‌ی توان ملت را هم‌افزا و شکوفا نمود. این باید رویایی باشد که همه ایرانیان را در چهار گوشه‌ی میهن برای آینده‌ای بزرگ و درخشان به شوق و تکاپو در آورد.

🔻 اگر به آشفتگی دویست سال گذشته و به ویژه همین سالهای کنونی بنگریم، می‌بینیم که گم‌شده‌ی مهم ما ایرانیان، همین رویایِ مشترک و همگانی است؛ و گام نخست رسیدن به آینده‌ای بهتر، روشن و آشکار کردن این رویا، سخن گفتن از نسبت میان جای کنونی‌مان با آن جایگاه خواستنی، ساختن و پرداختن یک نظریه‌ و آنگاه طراحی راهکارهایی برای واقعیت بخشیدن به آن رویا است.

🔻 ما برای داشتن «رویایِ ملیِ» نیازمند داشتن پاسخ یکسان یا نزدیک به هم برای ۴ پرسش زیر هستیم:
۱. ایران چیست؟
۲. ما ایرانیان در گذر سده‌ها و هزاره‌ها تا کنون چه راهی را و چگونه پیموده‌ایم؟
۳. اکنون ایران چگونه است؟
۴. چگونه می‌توان از این اکنون، به آن رویای ملی پل زد؟


⬅️ برای رسیدن به پاسخ این پرسشها، خواندن و آگاهی از #تاریخ میهن و دانش #ژئوپولتیک یک باید است.

📍پنداره‌ی "رویای ملی" از سجاد فتاحی وام گرفته شده‌است.

📎 در پیوند با این فرسته ببینید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3570

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 1⃣

برای رویارویی با هر پیشامد اجتماعی، بسیار مهم است که آبشخور، روشها و هدفهای پدیدآورندگان آن پیشامد را شناخت. در مورد جریانهای ایرانستیز و قومگرا نیز، برای ایرانیان و بویژه کنشگران فرهنگی و سیاسی، بایسته است که با چگونگی تغذیه‌ی قومگرایان، از میراث اندیشه‌های چپ آگاه باشند.

چپها چه در گذشته (در قالب حزبهای کمونیست و توده) و چه اکنون (در قالب اندیشه‌های پسانوگرا)، یکی از تغذیه‌کنندگان اصلی قومگرایی و ملت‌ستیزی در ایران بوده‌اند.

برای نمونه شاید برای شهروند ایرانی جالب باشد که بداند، نخستین بار در کنگره‌ی دوم حزب کمونیست ایران که در ۱۹۲۷م و در ارومیه برگزار شده بود، ملت ایران، با هدف تجزیه‌ی گلستان و گیلان و آذربایجان و کردستان، کثیرالملّه خوانده شده، پیگیری حق استقلال این ملتها!! به عنوان یک حق مشروع از کمونیستهای ایرانی خواسته شد. پس از آن نیز باقراوف (رییس جمهوری آذربایجان شوروی) و مولوتوف (وزیر خارجه جماهیر شوروی) با بارها و بارها تکرار این عبارت تازه‌ساز، آن را آویزه‌ی گوش کمونیستها و چپها کردند. و به این شکل واژه‌‌ی بی‌ریشه "اقوام و ملتها" به ادبیات سیاسی ایران تزریق گردید.

از آن زمان تا به امروز، یکی از محورهای اصلی تلاش ایران ستیزان، نفی واقعیت تاریخی "وحدت در کثرت" ملت ایران است. ایشان با تاکید بر کثرت‌گرایی، تلاش در تاختن به این واقعیت تاریخی (ملت واحد) دارند و پیوسته با آشفته‌کردن و آمیختن مفاهیم، ملتهای ساختگی می‌آفرینند و سپس برای این ملتهای خودساخته، حقوقی فهرست می‌کنند.
آشکارا بر این ملت‌سازیها و حق‌تراشیها، هیچ هدف دیگری جز جدا کردن این ملت همبسته و یکپارچه متصور نیست.

در این نوشتار به چند وامِ اندیشه‌های چپ به قومگرایان و ملت‌ستیزان در کشورمان، فهرست وار می‌پردازیم.

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
♤اندیشه‌ی میهن♡
#یادداشت #اقتصاد ⚠️ بانکهای خصوصی نمی‌گذارند ملت، شیرینی کاهش تحریمها را بچشد! 🔻 سال ٩٨ نزدیک به ٨ میلیارد دلار و سال ٩٩ نزدیک به ۴ میلیارد دلار درآمد نفت، به اقتصاد تزریق شد. اکنون روزانه یک میلیون و ۶٠٠ هزار بشکه نفت صادر می‌شود [یعنی درآمد یک ماه فروش…
#یادداشت

‼️ می‌دانید چه می‌گوید؟

🔻داستان به زبان خودمانی اینگونه است: آقای x و گروهش بانک راه انداخته‌اند. در این بانک دو گونه کار انجام می‌شود:
۱) آفریدن نقدینگی برای سرازیر شدن به جیب آقای x و گروهش
۲) کار عادی بانکی برای جبران این نقدینگی آفریده شده (که به جیب باند آقای x رفته)

🔻در بخش نخست، با کیبورد رایانه یک عددی را می‌نویسند و در حسابشان می‌ریزند. برای نمونه ۱۰۰،۰۰۰ میلیارد تومان می‌آفرینند و به خود وام می‌دهند! سپس با آن پول زمین، کارخانه، پتروشیمی، ارز، طلا و ... می‌خرند.
در بخش دوم با کار بانکی نرمال، بانک باید این ۱۰۰،۰۰۰ میلیارد تومان را سود کرده، جایگزین نماید.

🔻روش بانکی نرمال، سود کردن از راه پرداخت وام به مردم و دریافت سود آن وام است. ولی آقای x و گروهش قصد بازپرداخت ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی را که خود وام گرفته‌اند ندارند.
با سودهای کوچک هم نمی‌توان چنان رقمی را جبران کرد. (نام دیگر این دزدیها، بدهیهای معوق و مشکوک‌الوصول بانکها است!)

🔻بنابراین افزون بر کار بانکی، کاسبی (بنگاه‌داری) هم می‌کنند. یعنی تلاش می‌کنند این کمبود را از انجام کار اقتصادی با پولهای مردم جبران کنند.
یعنی چه کار می‌کنند؟ یعنی زمین و آپارتمان و ارز و طلا می‌خرند. در پی این خریدهای انبوه، بهای زمین و آپارتمان و طلا چند برابر می‌شود، پس از چند برابر گران شدن آنها را می‌فروشند و سود می‌کنند. چه بر سر امیدها و آسایش مردم می‌آید؟ مهم نیست! مردم حتا آرزوی خرید خانه را هم نمی‌توانند بکنند؟ مهم نیست! چاله‌ی که از آفریدن نقدینگی (دزدی آقای x و باندش) پدید آمده، باید پر شود.

این کاسبی هم در جایی به بن‌بست می‌رسد و برای جبران پولی که در جیب گذاشته‌اند بس نخواهد بود. چرا؟ ۱) به سبب نبود تقاضا ۲) آفریدن نقدینگیهای تازه (دزدی)
پس با ترفندهایی (مانند وعده‌ی سود بیشتر) سپرده‌های بیشتری از مردم را به بانک خود می‌آورند تا جای خالی "آن پولهای به جیب رفته" پر شود.

🔻این نمی‌تواند همیشگی باشد. چون باید سپرده‌های تازه را هم دوباره با سودش پس بدهند.
می‌توانند؟ خیر. اگر توانایی یا قصد سود سالم را داشتند، از همان آغاز آن راه را در پیش نمی‌گرفتند.
همین داستان نه تنها در بانک آقای x، بلکه در دیگر بانکها هم رخ می‌دهد!

🔻خب اکنون که نمی‌توانند چه باید کرد؟ یا باید به مردم بگویند که پولتان را خوردیم و اکنون ورشکست شدیم و نمی‌توانیم پولهایتان را پس بدهیم (پیامدهایش را در نگر بیاورید)
و یا دولت (بانک مرکزی) برای اینکه با پیامدهای سیاسی و اجتماعی ورشکستگی بانکها روبرو نشود! باید این حفره را پر کند.

🔻بانک مرکزی (دولت) راه دوم را برمی‌گزیند! و از پولی که از فروش نفت به دست آمده، آن حفره را پر می‌کند! (این پول نفت مال ۸۴ میلیون ایرانی بود و باید در زیرساختها و کارآفرینی و رونق و رفاه و ... سرمایه‌گذاری می‌شد، ولی برای جبران نقدینگی خلق شده در بانکها (پولهای دزدیده شده از سوی دهها نفر همچون آقای x) به جیب مافیای بانکی رفت!

🔻شگفت‌انگیزتر اینکه باز هم همان بانکها به همان روش کار خود را دنبال می‌کنند و قیچی نمی‌شوند!! یعنی پیوسته نقدینگی می‌آفرینند (پولی را در جیب می‌گذارند) > نقدینگی آفریده شده را با بنگاه‌داری و نیز گرفتن پول از مردم (سپرده از سپرده‌گذاران) پر می‌کنند > بدهیشان به سپرده‌گذاران را دولت از پول نفت که مال همه‌ی مردم است به آنها می‌دهد تا بحرانهای اجتماعی-سیاسی پیش نیاید.

🔻 به مردم چه می‌رسد:
1⃣ به سبب خلق نقدینگی + بنگاه‌داری بانکها، قیمتها هر روز افزایش می‌یابد 2⃣ در کشور پول برای سرمایه‌گذاری نمی‌ماند 3⃣ کمرها می‌شکند، امیدها ناامید می‌گردد 4⃣ با پول این دزدیها، در دیگر جاها (سیاست، فرهنگ، امنیت، قانون‌گذاری و بخشهای دیگر اقتصاد) از فساد پشتیبانی می‌شود 5⃣ ...

🔻خب یکبار دوره کنیم. کسانی ۱۰۰،۰۰۰ میلیارد تومان (برای نمونه) آفریده و در جیب گذاشته‌اند. این حفره را باید با سود سالم پر کنند، ولی بجایش هم خیانتکارانه، با بنگاه‌داری بهای طلا و ارز و ملک را به آسمان رسانده‌اند و هم کلاهبردارانه از سپرده‌های تازه، سود سپرده‌های پیشین را می‌دهند.

⁉️ خب. آقای دولت (یا بانک مرکزی) چرا این بانکهای ورشکسته را نمی‌بندی؟ و یک بار برای همیشه پول سپرده‌گذاران را از درآمد نفت نمی‌دهی و خلاص؟! چرا این چپاول پیوسته در جریان است؟!

⁉️آیا ملت ایران باید در برآوردن کمترین نیازهای خود درمانده باشند تا دو-سه هزار خانواده بتوانند در باستی‌هیل و ونکوور و لندن و استانبول و لوس‌آنجلس و تورنتو در ثروتهای افسانه‌ای غلت بزنند؟

⁉️آیا می‌دانید مافیای سیاسی-اقتصادی، پول خود ملت ایران را برای تیشه زدن به ریشه‌ی ایران به کار می‌برند؟ از جمله در پشتیبانی از قومگرایی!

⁉️تا کی باید استخوان در گلو، تماشاگر رنج هم‌میهنانمان و تیشه به ریشه‌ی ایرانمان باشیم؟!

ویدیو

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 2⃣

🔸 مفهوم رهایی بخشی


رهایی‌بخشی که جنبشهای چپ مدافع آن بوده‌اند، امروزه فقط به معنای آزاد شدن طبقه یا قشر یا قوم خاصی از زیر ستم طبقاتی نیست. بلکه رهایی، به معنای رهایی از ساختارها و درانداختن نظمی دیگر است.

برای برابری و رهایی از تبعیضها (با فرض وجودشان) می‌توان در چارچوب ملی، روالی حقوقی یا حتا سیاسی در پیش گرفت. ولی این اندازه برای چپها (و پیرو آنها فمنیستها و قومگرایان) کافی نیست. آنها خواهان نابودی تمدن و تمام هنجارها و آیینها و مناسباتی هستند که ملت ایران بطور طبیعی در طول هزاران سال بر پایه‌ی آنها شکل گرفته‌‌است.

رهایی از ساختارها در نگاه چپها، یعنی خلاصی از نهادها، عرفها، قراردادها و مناسباتی که از دید آنها نظم سرمایه‌داری یا نظم طبقاتی کنونی را حاکم کرده‌‌اند. یعنی رهایی از نظام مشترک ارزشها و رهایی از هنجارهای ریشه‌دار تاریخی ملت ایران.

چپها (و پیروشان فمنیستها، قومگرایان و ...) به ساختارهایی که در گذر تاریخ، نظم مدنی کنونی را ایجاد کرده‌اند، برچسب "ساختار سلطه" می‌زنند و از این راه برای مبارزه با آن مشروعیت و پذیرش ایجاد می‌کنند.

چپها پیوسته دوگانه‌هایی ساخته‌اند و آرمان خود را نجات کارگران جهان از چنگال استثمارگران، رهایی زنان از سرکوب مردان، رهایی حیوانات از بدرفتاری و آزار انسانها، رهایی همجنسگرایان از هوموفوبیا و ... تعریف کرده‌اند. این بهره‌‌گیری از ساختن دوگانه‌ها برای خدمت به آرمان رهایی، امروز به کار قومگرایان نیز آمده است. رهایی ترکها یا کردها از ستم فارسها، رهایی زبانهای محلی از ستم زبان ملی و ... (به دوگانه‌هایی که می‌سازند توجه کنید)

در نگاه چپها (و پیرو آنها قومگرایان و فمنیستها و ...)، هنجارهای کهنِ نظم‌دهی به جامعه، "مصداق نقض حقوق بشر" شمرده می‌شوند که باید با آنها به ستیز برخواست.

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

🗺 فرّه جغرافیا
🎙 ایمان فانی / شهریور ۱۴۰۰

💬 آیا خوش بهره‌بودن و نظرکردگی جغرافیایی شماری از کشورها واقعیت دارد؟ آیا همیشگی است؟ دیدگاههای کارشناسان آمریکایی، چه بدفهمیهایی برای خواننده‌ی ایرانی می‌توانند بیافرینند؟

📎 همراهان ارجمند در نگر خواهند داشت که نکته‌‌ی کوچک گفته شده در این شنیدار، برابر با این نیست که گمان کنیم می‌توان آگاهیهای ژئوپولتیکی را نادرست خواند و گزینشی برخورد کرد. رویکرد ژئوپولتیکی و آگاهیهای جغرافیای سیاسی، فراگیرترین تحلیل از رویدادها را به دست می‌دهند.

📎 نکته مهم دیگر که آقای فانی به درستی می‌گوید، این است که اندیشمندان ژئوپولتیک (که بیشتر آنها آمریکایی هستند) تحلیلهایشان جانبدارانه و به سود کشور خود است.
💥پس میهن‌پرستی در آن تراز اندیشگی هم پررنگ است. در دنیا ارزشی بالاتر، خردمندانه‌تر و سازنده‌تر از میهن‌پرستی نیست.

📍 برگرفته از: @inhumannica

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 3⃣


🔸 آشفتگی زبانی


میراث مهم دیگر چپها برای قومگرایان، به کار گرفتن "زبانی نو" یا "زبانی تراز نوین" است. این زبان نو که ریشه در ادبیات چپ و پسا-نوگرا دارد، برای قومگرایان به این کار می‌آید که بدون زحمت و بدون هیچ برهانی، واقعیت موجود را تضعیف و دلخواه خودشان را به عنوان واقعیت بقبولانند.

با دستاویز قرار دادن بایستگی آفرینش یک زبان تراز نوین که در ادبیات پسا-نوگرا از آن سخن می‌رود، قومگرایان شروع به واژه‌سازی می‌کنند،
مفاهیم تازه خلق می‌کنند (خلقهای ایران، ملتهای ایران، فارسیسم، ...)،
مفاهیم تاریخی و سیاسی را مسخ و محتوای آنها را استحاله می‌کنند،
واژه‌های ریشه‌دار و آبرومند را به ابتذال می‌کشانند،
شعارهای دهن پر کن ولی بی‌محتوا تولید می‌کنند،
بازیهای زبانی راه می‌اندازند و با ایجاد ابهام در مورد هدف و نیتشان، برای جاافتادن ایدئولوژی پنهانشان در جامعه زمان می‌خرند.

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#دانستنی
#تاریخ

🇨🇳 ذهنیت سیاسی چین
🎙 ایمان فانی

چرا چین پرجمعیت است؟ این مساله در تولید ناخالص ملی آن کشور در طول تاریخ چه نقشی داشته است؟ فلسفه‌های باستانی چین از کجا آمده‌اند و چه نقشی در سیاست درونی و فرامرزی آن کشور دارند؟ چین از رخدادهای سده‌ی گذشته چه آموخته است؟ چرا در دریای جنوب چین پایگاههای نظامی بنا می‌کند؟ چرا در گوادر بندر اجاره کرده؟ چرا در جیبوتی پایگاه همیشگی نیروی دریایی ساخته‌است؟ آیا چین به سوی نابسامانی سیاسی پیش می‌رود یا قدرت و نفوذ بیشتر؟ .‌‌..

🙏 با سپاس از آقای دکتر فانی و رسانه‌ی ارزشمندشان مدرسه‌ی زندگی فارسی
#ژئوپولتیک

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه

💬 دیدگاه رابرت کاپلان، درباره‌ی اهمیت و جایگاه ایران در دگرگونیهای پیش‌روی جهان، که در پیوند با ابرپروژه‌ی چین (کمربند و راه) هستند:

"[...] Iran is at the very center of 21st-century geopolitics. It dominates Central Asian trade routes and sits at the hydrocarbon nexus of the Indian Ocean, with a coastline of over 1,500 miles stretching from Iraq to Pakistan. Iran is the key to China’s plans, just as China’s plans are key to Eurasia’s destiny [...]"

"ایران در مرکزِ مرکزِ #ژئوپولتیک سده‌ی بیست و یکم است. [ایران] چیره بر راههای بازرگانی آسیای مرکزی، نشسته بر روی منابع هیدروکربوری کنار اقیانوس هند، با ۱۵۰۰ مایل خط ساحلی کشیده شده از پاکستان تا عراق است. ایران برای برنامه‌‌های چین سرنوشت‌ساز است. درست همانگونه که برنامه‌های چین برای کشورهای اوراسیا سرنوشت‌ساز است."

@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
#تاریخ

🛤 چین، راه ابریشم نوین و آینده‌ی جهان / بخش 1⃣ / (چکیده‌ی دو کتاب «راههای ابریشم نوین: اکنون و آینده جهان» نوشته‌ی پیتر فرانکوپن و «ایران و راه ابریشم نوین» نوشته‌ی آرش رییسی‌نژاد)
🎙 محمد فاضلی



💬 این گفتار، داستان بازسازی یک راه باستانی در روزگار کنونی است.

"راه شاهی" به درازای ۲۷۰۰ کیلومتر، شرق گستره‌ی پهناور ایران هخامنشی را در مرز با چین، به کرانه‌های ساحلی ساردیس (ازمیر کنونی) در شمال‌غربی ایران آن روزگار پیوند می‌داد. چند سده بعد و در دوران اشکانیان، شاخه‌های دیگری به این راه افزوده گشت و بعدها "راه ابریشم" نام گرفت.

در روزگار کنونی، کشور چین پروژه‌ای جهانی و بسیار بلندپروازانه را روی آن پلتفرم باستانی تعریف و آغاز نموده است که چنانچه کامیاب شود، جهان را رخساری دیگر خواهد بخشید.


📎 روی آوردن کارشناسان توسعه به نگرش #ژئوپولتیک و دریافت نقش و اهمیت آن در خیزش ایران، رخداد فرخنده‌ای است که می‌تواند سخنان پراکنده و گاه احساسی و اندوهناک را در چارچوب یک اندیشه‌ی راهگشا دربیاورد.

@ThinkTogether🌱
#وطن

سفر رییس جمهور کشورمان به کشور چین و بر زبان آوردن چنین سخنانی از هر دو سو، نویدبخش جبران کوتاهیهای پیشین و روزهای بهتر است.

آرزو می‌کنیم برنامه‌ریزان راهبردی کشورمان و نیز ریاست محترم جمهوری، بتوانند یادگارهایی بزرگ از خدمت به ایران و نام نیکی از خود در تاریخ میهنمان بجا بگذارند.

🔆 چشم به راه آغاز و به سرانجام رسیدن این همکاریهای راهبردی و دستاوردهایش برای رونق و شکوفایی و امنیت و بزرگی کشورمان هستیم.

https://news.1rj.ru/str/kavoshmedia/2605

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 4⃣

🔸جایگزین کردن خرده‌روایتها بجای کلان‌روایت

ادبیات چپ امروز کلان‌روایتها (grand narrative) را کنار می‌گذارد، چرا که باور دارد کلان‌روایتها مدعی یکپارچه کردن و کلیت بخشیدن به حوزه‌ی روایت هستند تا از این راه "توالی لحظات تاریخی" را بر حسب "یک معنای خاص" سازماندهی کنند.

این در حالی است که به گمان آنها باید روایتهای خرد (micro narratives) و روایتهای محلی (local narratives) را جایگزین آنها کرد. که این داستانهای خرد ادعای شمولیت عام ندارند، بلکه زنجیری از رخدادهای پراکنده و ناهمگن هستند و در مقابل ادغام در روایت کلان مقاومت می‌کنند.

از اینرو ایران‌ستیزان قومگرا با بهره گرفتن از این نگرش پسانوگرا، تلاش کرده‌اند که پس از ملت‌تراشی در درون ملت یکپارچه‌ی ایران، در فضاهای خرد و قومی، روایتهای خرد و محلی از رخدادها بسازند و آن رخدادها را از روایت کلان ملی آن جدا کرده و ارتباط میان آن رخدادها را با سرگذشت ملت ایران قطع نمایند.

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
#وطن

💥 بسیار شنیدنی و مهم

🛤 راه ابریشم نوین و آینده‌ی ایران / بخش 2⃣ / (چکیده‌ی کتاب «ایران و راه ابریشم نوین» نوشته‌ی آرش رییسی‌نژاد)
🎙 محمد فاضلی



💬 در این گفتار، گوینده به بررسی دالانها و گذرراههای پیش‌بینی شده برای پروژه کمربند و راه (BRI) می‌پردازد و انها را در پیوند با سود و امنیت ایران می‌سنجد. همچنین اثر کنشگری درست در این زمینه بر پیشرفت سراسری کشورمان را می‌کاود و بازآفرینی دیپلماسی راه را روش آزموده شده برای شکوفایی دوباره‌ی کشورمان می‌ شمارد.

📎 بخش پیشین این گفتار را اینجا بشنوید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/4380

📍 برگرفته از پادکست دغدغه ایران

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 5⃣

🔸 اقتدارزدایی از واقعیت به وسیله‌ی به سخره گرفتن واقعیت

یکی از روشهای چپهای پسانوگرا و پیرو آنها قومگرایان، برای نپذیرفتن و مقابله با واقعیتهای مسلم انگاشته شده، به سخره گرفتن اقتدار آن واقعیتها است تا هیبت آن واقعیت مسلم فرض شده فروبریزد.

از اینرو از روشهای زیر برای فروریختن هیبت واقعیت مسلم و مورد اتفاق همگان بهره می‌برند:

گروتسک / grotesqe (طنزی هنجارگریز و زشت که به نظم و هماهنگی جهان ناباور و از هستی اکنون و آینده‌ی انسان ناراضی است)،
کاریکاتور / caricature (جلوه دادن ویژگیهای معینی از یک جامعه یا شخصیت، به شکلی مسخره و اغراق‌آمیز)،
هجو / satire (طیف وسیعی از کنایه‌ و طعنه و تمسخر، که هدفش نشان دادن کمبودها، ضعفها و ناهماهنگیهای سوژه است)،
مضحکه / bourlesque (مورد تمسخر قراردادن شخصیتها، آیینها، عادتها و باورهای جامعه با ساختن طنز از آنها که بی‌تناسبی میان موضوع و شیوه‌ی بیان، باعث خنده و مسخره‌ی موضوع یا سوژه شود، برای نمونه تکرار حرف جدی یک شخصیت محترم با لحنی عوامانه).

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#یادداشت

🐂 در فضای روشنفکری امروز، دیگر از اسب خبری نیست!

میرزا فتحعلی آخوندزاده در نامه‌ای به یوسف خان مستشارالدوله که در رساله‌ی "الفبای جدید و مکتوبات" آمده، به او نوشته:
"وضع قوانین امروز در ایران به آن می‌ماند که به یک عراده، از برای کشیدنش چهار حيوان مختلف‌السير بسته شوند. مثلا یک اسب و یک خر و یک جامیش و یک گاو.
آن که اسب است، سریع السیر است؛ آن که خر است، متوسط‌السير است؛ آن که جامیش است، بطئی السیر است؛ آن که گاو است، مطلقا با لجاجت مانع‌السیر است. در این حال عراده هرگز کشیده نخواهد شد.
اسب به همراهان می‌گوید: بیایید همت کنید عراده را بکشيم. خر، خواهی نخواهی رضا می‌دهد و حرکت متوسطی می‌کند. جامیش به کراهت حرف اسب را می‌شنود و حرکت کندی می‌کند، ولی گاو نه حرف اسب را می‌شنود و نه از جا می‌جنبد."

اگر کشورمان را به این عراده همانند کنیم، وضع آن در دست روشنفکران کمابیش به همین گونه بوده است.

روشنگران دوران مشروطه همچون اسب، ایران را به جلو راندند. اگر هم در جاهایی لغزیدند، هدف و خواستشان پیشرفت ایران بود. ایشان از سر وطن‌پرستی، خواهان تاختن ایران بودند.
ولی پس از ۱۳۲۰ تا به امروز، روشنفکران (اگر بتوان چنین چیزی گفت) از جنس گاو بوده‌اند.

روشنفکران پس از ۱۳۲۰، تاثیرپذیرفته از جهان‌وطنی مکتبهای چپ، از پایه به چیزی به نام میهن باور نداشتند! و به سان گاو به دنبال وضعیتی بودند که ما ملت ایران را از این پنداره‌ی میهن جدا کنند!
البته ما همچنان سوار عراده هستیم و از عشق و تلاش برای میهن دلسرد نمی‌شویم، ولی در فضای روشنفکری ایران (اگر از پایه بتوان چنین چیزی را یافت)، دیگر از اسب خبری نیست.

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

🎙 دیدگاههای رابرت کاپلان پیرامون چند دگرگونی که پیرامون کشور ما جریان دارند.

📎 ما ایرانیان که سخن گفتن از سیاست کار هر روزمان است، خوب است که بجای توجه به دیدگاههای پرت و شبه‌کارشناسی تلویزیونهای برون و درون مرزی، روش درست تحلیل را از دانشمندان و خبرگان جهانی بیاموزیم.

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 6⃣

🔸برداشتن مرزهای مفهومی و زمانی و جغرافیایی

روایتگران سنت فرانوگرا، برای مقابله با واقعیتهای کنونی و پیشین (تاریخی)، مرزهای میان وجوب و امکان و امتناع را برمی‌دارند. آنها دوست دارند روایتی از هر چیز ارایه دهند که به روایت دیگری شبیه نباشد و همه چیز در همه چیز خلط و آمیخته شود. در روایتهای آنان مرز میان دورانهای تاریخی برداشته می‌شود، مرز میان اسطوره و تاریخ برداشته می‌شود، مرزهای میان سکونتگاههای تاریخی اقوام برداشته می‌شود، مرز میان خیال و واقعیت برداشته می‌شود.

قومگرایان با بهره گرفتن از همین روش و درآمیختن تخیل و واقعیت، برداشتن مرز میان دوره‌های تاریخی و مرز میان سکونتگاههای اقوام، سومریها و بابک خرمدین و مردم آذربایجان و سنگ‌نگاره‌های خمین را ترک می‌خوانند!

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#تاریخ ایران

پیمان‌ ترکمانچای در روز پنجشنبه اول اسفند ۱۲۰۶ خورشیدی برابر با ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی در پی شکست اندوهبار ایران از روسیه در جنگهای قفقاز جنوبی، بین این دو کشور، در روستای ترکمانچای امضا شد. برپایه‌ی این قرارداد، سه ایالت دیگر قفقاز، یعنی ایروان، نخجوان و بخشهای دیگری از تالش زیر سلطه‌ی روسها قرار گرفت، فرمانروایی ایران بر دریای کاسپین محدودتر شد و مردم ایران ناچار از پذیرش کاپیتولاسیون گردیدند. بدین‌سان، میان مردم قفقاز و دیگر مردم ایران، دیوار جدایی برپا شد.
در پی این پیمان، نزدیک به ۲۰ هزار کیلومتر مربع از ارمنستان امروزی، نزدیک به ۵ هزار کیلومتر مربع از ترکیه امروزی شامل کوه آرارات و شهر ایغدیر که در آن زمان بخشی از خانات ایروان بود و نزدیک به ۵ هزار کیلومتر مربع از تالش شمالی یعنی شهرستان لریک و همچنین نخجوان (روی هم رفته ۳۰ هزار کیلومتر مربع) از ایران جدا شدند.
در سوی دیگر دولت روسیه متعهد شد که از پادشاهی عباس میرزا -ولیعهد وقت- پشتیبانی کند!!

بخشهای جدا شده از #وطن ، امروز در ترکیه و سرزمینهای شمال ارس هستند.

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 7⃣ و پایانی

🔸 پایانِ بازِ روایتها

برداشتن مرزها، قطعیت واقعیت را از بین می‌برد. یکی از جاهایی که نبود قطعیت خودش را نشان می‌دهد، پایان روایت است. در گفتمان پسانوگرا، روایت نباید به یک پایان مشخص برسد. بلکه پایان می‌تواند چندگانه باشد. در انگاره‌های نوگرایی(modernism)، هویت مشخص و مستقلی در دنیای واقعی وجود دارد که می‌توان به آن رسید. ولی در انگاره‌های پسانوگرا(post modern)، اصلا هویت ثابت، مشخص و یگانه‌ای برای رسیدن وجود ندارد.

قومگرایان با بهره‌گرفتن از این رویکرد، روایتی از سرگذشت تاریخی مردم باشنده در فلات ایران ارایه می‌کنند، که آن روایت نباید در پایانی به نام "ملتِ ایران" به سرانجام برسد. به گمان آنها این سرپیچی از پذیرفتنِ فرجام و سرانجام برای رخدادهای تاریخی، برای نپذیرفتن "واقعیت تاریخی ملت ایران" بکارشان می‌آید.
پایان./

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#نکته

🚩 روز جهانی زبان مادری از کجا آمده است؟

🔸در سده‌ی نوزدهم میلادی، بریتانیا در جستجوی منابع طبیعی، نیروی کار و نیز ساختن پایگاهی برای پاسداری از منافعش در آسیا، به هندوستان دست‌اندازی کرد. کشورهایی که امروز هند، بنگلادش، پاکستان، میانمار، نپال، بوتان و سریلانکا نامیده می‌شوند، روی هم قلمروی نایب‌السلطنه هند را پدید آوردند. برای بیش از صد سال، بریتانیا با خشونت و سرکوفت و تفرقه‌افکنی، از همبستگی مردم شبه‌قاره جلوگیری و بر آنان چیره شد.

🔸تا پیش از ورود استعمارگران، در هند و پاکستان و بنگلادش امروزی، زبان پارسی، زبان رسمی شبه‌قاره بود.
انگلیسیها همانند روسها، چندان که جای پایی یافتند زبان پارسی را از رسمیت انداخته، همراه با رسمی کردن زبان انگلیسی، به پر و بال دادن به زبان اردو پرداختند (تا پارسی فراموش شود). با این حال تا زمان استقلال هندوستان در سال ۱۹۴۷م، هنوز زبان حقوقی و مذهبی، پارسی بود (دادگاهها به زبان پارسی برگزار می‎شدند).

🔹هنگامی که انگستان دست از هند کشید و آن کشور به استقلال رسید، در بستری که انگلستان آماده کرده بود، میان مسلمانان و هندوها تنش رویید. جنگ داخلی در سال ۱۹۴۷م اوج این تنشها بود. به دنبال این جنگ، مسلمانان هند که خود را پاک و دیگران را نجس می‌خواندند، از هندوها جدا شده و کشور پاکستان را بنیان نهادند (و همه‌ی اینها دسیسه‌های گوناگون انگلیس برای قطعه‌قطعه کردن شبه‌قاره بود).

🔹رهبران استقلال پاکستان، زبان کشور تازه را که یک بخش شرقی و یک بخش غربی داشت، زبان اردو برگزیدند. بخش بزرگتر غربی همین پاکستان امروزی است و بخش شرقی بعدها بنگلادش نام گرفت.

🔹به زودی میان دو پاکستان شرقی و غربی نیز ناهمسویی پدیدار شد!! یکی از کشمکشهای اصلی آنها، موضوع زبان بود. زبان پارسی که برای قرنها پیوند میان فرهنگها و دینهای گوناگون را در گستره‌ی شبه‌قاره بر پا کرده بود، دیگر فراموش و گویشورانِ دو زبان اردو و بنگالی بر سر اینکه کدام زبان در پاکستان، زبان رسمی باشد با هم درگیر شدند. سرانجام این درگیری در سال ١٩٧١م با یک جنگ داخلی دیگر میان پاکستان شرقی و پاکستان غربی پایان یافت و پاکستان شرقی با پشتیبانی هند به سادگی از پاکستان‌ غربی جدا شد و کشور بنگلادش با زبان رسمی بنگالی پدید آمد.

🔹از زمان استقلال بنگلادش، در آن کشور روز ۲۱ فوریه به یادبود راهپیمایی دانشجویان بنگلادشی در ۲۱ فوریه ۱۹۵۲م، روز ملی زبان مادری نامیده شد.
تا اینکه یونسکو در نوامبر ۱۹۹۹م، روز ۲۱ فوریه را روز جهانی زبان مادری نامگذاری کرد!! (چرا؟!)

🔹 عبارت "زبان مادری" در همه‌ی کشورهای دنیا کاربرد ندارد. چنین روزی در کشورهای پیشرفته‌ی دنیا که گوناگونی زبانی هم دارند، ناشناخته است. گویی چنین تاکیدی بر پنداره‌های "قوم" و "زبان مادری" تنها برای کشورهایی که در چارچوب نظریه‌ی ریملند باید ناپایدار و شاید تجزیه شوند (به ویژه کشورهای هدف دکترین لوییس) ساخته شده است.

💥 با آگاهی از اینکه روند مثبت دگرگونیهای ژئوپولتیکی در منطقه و جهان به سود ایران است (و همچنان نیز در جریان می‌باشد) و به دنبال کارِ کارستان سربازان وطن که با جانفشانی و خردمندی و نبوغ خود، همه‌ی خطرهای بیرونی را از میهنمان دور نموده‌اند (واژه‌ای برای بیان بزرگی و ارزش آنچه سربازانمان کرده‌اند نداریم❤️)، از اینرو پنداره‌سازی برای تفرقه‌افکنی (مانند زبان مادری و قومگرایی)، واپسین امید بدخواهان ایران برای به زیر کشیدن ایران و ما ایرانیان است، که آن نیز با هشیاری روزافزون ملتمان در چهارگوشه‌ی میهن، نقش بر آب خواهد گردید و نشانه‌های آن آشکار است.

@ThinkTogether🌱
Forwarded from خرمگس
هنگام دفاع از چیزی که قلب و احساسمان با آن است، دچار لکنت نشویم.
برای دفاع از وطن، دچار لکنت نشویم.
در مقابل وطن فروش و جاسوس بیگانه، دچار لکنت نشویم.

به خاطر داشته باشیم:
آنکه باید شرمگین و خجالت زده باشد کسی است که به خاطر یک مشت دلار، حقیرانه وطن و هویت و همه چیز خود را می فروشد.

برای چرایی دفاع از وطن، دنبال قانع کردن این و آن نباشیم.
دفاع از خانه و وطن طبیعی ترین کنش هر موجود زنده ای است.

اجازه ندهیم برای این بدیهیات ما را مواخذه کنند.

ما برای دفاع از وطن، بدهکار نگاه طلبکار هیچکس نیستیم.
آنکه باید شرمسار و خجلت زده باشد کسی است که به خانه و وطن خویش پشت کرده و با پلیدترین دشمنان تاریخ این سرزمین همصدا می شود.

مایی که با سیلی صورت خود را سرخ نگه می داریم، مایی که با غم و ناراحتی این ملت می گرییم و با شادی آنها شاد می شویم، مایی که ایران را بزرگ و شکوهند و بافرهنگ و عزتمند می خواهیم، مایی که این پرچم را در دشوارترین شرایط به دوش می کشیم، بدهکار هیچکس نیستیم.
ما نه در مقابل مردم و نه در کنار مردم، بلکه خود مردم ایرانیم، با تمام رنجها و دردها و مشقت هایش..
@kharmagaas