#موسیقی

🎼 ای ایران ایران
🎤 استاد اسفندیار قره‌باغی

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
در روح و جان من
می‌مانی ای وطن
به زیر پا فتد آن دلی
که بهر تو نلرزد

شرح این عاشقی
ننشیند در سخن
که بهر عشق والای تو🇮🇷❤️
همه جهان نیارزد
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

اسفندیار قره‌باغی (زاده‌ی ۱ بهمن‌ماه ۱۳۲۲ تبریز - درگذشته‌ی ۱۷ آذرماه ۱۴۰۱ تبریز) استاد آواز کلاسیک و دارای نشان درجه یک هنری.

برای کسانی که سالهای دفاع مقدس را در یاد دارند، صدای استاد قره‌باغی یادآور روزهای پرشور پیروزی رزمندگان و سربازان کشورمان می‌باشد. اینجا یکی از واپسین اجراهای ایشان را در رویداد تبریز ۲۰۱۸ در سال ۱۳۹۷ می‌بینیم و می‌شنویم. روحش شاد و خاک ایران‌زمین همواره زاینده‌ی هنرمندان پرمایه و صداهای خوش باد.

@ThinkTogether🌱

#یادداشت
#دیدگاه

☢ ایران و جنگ‌افزار اتمی (۲)

🔻 ایران از سالهای پایانی نظام پهلوی و بویژه پس از انقلاب اسلامی در شمار آن کشورهایی بوده است که تجدیدنظر طلب (revisionist) خوانده می‌شوند، یعنی چیدمان قدرت وثروت در جهان را نمی‌پذیرند و برای خود جایگاهی بهتر و بالاتر در نظم جهانی خواستار هستند.
ایران انقلابی با این رویکرد به رویارویی با نظم جهانی رفت.

🔻ما در همان خان اول یعنی جنگ ایران و عراق، هزینه‌ی بسیار سنگین انسانی و اقتصادی برای این سیاست تجدیدنظرطلبی خود پرداخت کردیم. پس از فروپاشی شوروی نیز ایران نظم نوین جهانی به رهبری آمریکا را نپذیرفت و با زورگویانه خواندن چیدمان قدرت و ثروت در جهان، منافع خود را در بر هم زدن این نظم نوین تعریف نمود.

🔻اینکه سیاست تجدید نظرطلبی کشورمان درست یا نادرست بوده را می‌توان در جای دیگری باز کرد، ولی باید این واقعیت را در نگر داشته باشیم که آن کشورهایی که سیاست تجدیدنظرطلبی را در پیش گرفته‌اند، همگی در یک رویکرد همانند هم بوده‌اند و آن رویکرد، نیرومندسازی بیشینه‌ی قدرت نظامی خود، به ویژه دستیابی به جنگ‌افزار اتمی می‌باشد.

آن ملتهای تجدیدنظرطلبی که کامیابانه از جایگاه فرودست به یک جایگاه ارجمند در جهان رسیدند (مانند چین)، می‌دانستند که ادعای جایگاه بهتر، هزینه‌های سنگینی (از جمله تازش نظامی) را در پی خواهد داشت، از اینرو دستیابی به جنگ‌افزار اتمی را جایی بالاتر از دیگر برنامه‌های خود نشاندند.

🔻کشورهایی هم بودند که بدون داشتن توان نظامی چشمگیر و بدون دستیابی به جنگ‌افزار اتمی، متوهمانه بر نظم جهانی شوریدند و البته که هزینه‌های سنگینی هم برای آن پرداخت نمودند. ویتنامِ پنجاه سال پیش، عراقِ صدام حسین، لیبیِ معمر قذافی از جمله کشورهایی بودند که با ادعاهای گزاف، بدون فراهم نمودن پیشنیازها، هزینه‌ی سنگین جنگ درونی و تازش بیرونی و تجزیه را به ملت خود بار کردند (به باور بسیاری از تحلیلگران، انگیزه‌ی تاختن آمریکا به عراق، نه برای داشتن جنگ‌افزار اتمی بلکه برای نداشتن چنین جنگ‌افزاری بود.)

🔻چنانچه اسراییل و جبهه‌ی پشتیبان او بتوانند آتش جنگ را به کشور ما بکشانند (که سخت برای آن دست و پا می‌زنند)، آنگاه در نبود جنگ‌افزار اتمی این پرسش برای ایرانیان بی‌پاسخ خواهد ماند که ما اگر به دنبال ساخت جنگ‌افزار اتمی نبودیم، چرا از آغاز سیاست رویارویی با نظم جهانی را در پیش گرفتیم؟ اگر قصدی برای دستیابی به جنگ‌افزار اتمی نبود، چرا این اندازه از ثروت کشور را برای زیرساختهای فناوری هسته‌ای هزینه کردیم و دهها برابر آن را در پی تحریمها از دست دادیم؟ اگر هدفی برای دستیابی به جنگ‌افزار اتمی نبود، چرا این اندازه فشار بر دوش ملت ایران گذاشته شد؟ پس از سالها تاب آوردن فشارهای سنگین و جبران ناپذیر اقتصادی و اجتماعی، پس از شهادت شماری از دانشمندان برجسته، آیا ساخت جنگ‌افزار هسته‌ای و برپایی سامانه‌ی پدافند اتمی بایسته نیست؟؟

🔻برنامه هسته‌ای کشورمان با آن همه هزینه‌های سنگین اقتصادی و انسانی و اجتماعی، تنها آنگاه می‌تواند پذیرفتنی باشد که با در نگر داشتن تهدیدهای جهانی و منطقه‌ای، برای دستیابی به جنگ‌افزار اتمی بوده باشد (که هزینه‌اش را نیز پیشاپیش پرداخته‌ایم). تنها کالای پذیرفتنی در برابر آن همه هزینه، پانهادن کشورمان به گروه کشورهای بهره‌مند از جنگ‌افزار اتمی است.

🔻گذشته از هزینه‌های شمرده شده در بالا، به انگیزه‌های دیگری نیز ساخت جنگ‌افزار اتمی برای ما یک باید بزرگ است. بالا گرفتن دسیسه‌های جهانی و منطقه‌ای علیه میهنمان، ساختن و دمیدن بر شکافهای مذهبی و قومی از هر سو، تلاش رقت‌انگیز رسانه‌های ضدایرانی برای عادی جلوه دادن ت‌ج‌زی‌ه‌ی ایران، سرمایه‌گذاری آرزومندانه‌ی چند کشور همسایه برای برپا ساختن جنگ قومی در ایران، داشتن اپوزسیون وطن‌نشناس و مزدور، درماندگی اقتصادی نظام ج.ا.، گستردگی و فراگیری #فساد_و_نفوذ در نهادهای فرهنگی و سیاسی و اقتصادی نظام و چرخش دوباره‌ی کشور ترکیه به سوی تمدن دریایی (که ما را بجای کشور ترکیه نامزد برنامه‌های فروپاشی می‌نماید) و ... همگی ساخت و دستیابی به جنگ‌افزار اتمی را اکنون کارامدترین ابزار و کم‌هزینه‌ترین راه پاسداری از میهنمان نموده‌اند و چشمپوشی از آن خیانتی تاریخی شمرده خواهد شد.

📍برگرفته از: @kharmagaas (با پیرایش و افزایش بسیار)

📎 همچنین در همین زمینه بخوانید:
- ایران و جنگ‌افزار اتمی (۱)
- تله‌ی توسیدید و جنگ گریزناپذیر


@ThinkTogether🌱

#موسیقی
#وطن

🎉 به یادکرد سالروز رهایی استان آذربایجان از دست مزدوران شوروی

🎼 سرود "ای آذرآبادگان"
🎤 گروه سرود ارتش ایران

〰〰〰〰〰〰〰〰

ای مهد دلیران و آزادگان
خاکِ خرمِ آذرآبادگان
ایران را تو چون پربها گوهری
تابان اختری پرفروغ آذری
بدگهر همیشه در برابرت به خاک
روشن از تو چشم میهن، ای زمین پاک
سرفراز و خرمی همیشه چون بهار
کوته از تو دست بدگهر به روزگار
ای خطه‌ی آذرآبادگان آذرآبادگان
ای خاک تو مهدِ آزادگان مهدِ آزادگان
دور از تو اندیشه‌ی بدکنشت
خرم بمان همچو خرم بهشت

@ThinkTogether🌱

#نکته
#تاریخ

❓چرا فرقه‌ی دمکرات را در آذربایجان ساختند و نه در بخش دیگری از ایران؟
🎙 سخنرانی شادروان دکتر رحیم نیکبخت در دانشگاه خوارزمی / آذر ۱۳۹۷

💥 آذربایجان همیشه‌ی تاریخ، کانون استوار میهن‌پرستی بوده‌است...

@ThinkTogether🌱

#یادداشت

🟡 ایران و فرزندانش

💕 به یادکرد زنده‌یاد دکتر جواد طباطبایی

🔻ایران بهتر از جان ما، هر سده‌ای، نیم سده‌ای، فرزندی از فرزندانش را می خواند و به آنان گوشزد می‌کند که، وضع و هنگامه را پایش نمایند، به ویژه هنگامی که این وضع و هنگامه نازساز و ناگوار باشد، که کم پیش نیامده است. چنان که در "یشت‌ها" می‌خوانیم، نویسنده و سراینده‌ی یشت، یل سرفراز گرد آورنده‌ی کشورمان ایران را می‌ستاید. یعنی کس یا کسانی که به پاسداری از یکپارچگی و شکوه ایران می‌کوشیدند.

این نشان می‌دهد که نیروهای فرو و فراملی در هزاره‌های دور نیز به کارهای اهریمنی سرگرم بودند و در این سو، یلانِ سرفرازی از ایران پاسداری می‌کردند.

🔻پس از فروافتادن ساسانیان، در سده‌های سوم و چهارم خورشیدی، به سبب بایستگیهای این دوسده، فرزندان ایران بیش از هر زمانی به شاهنامه‌نویسی روی آوردند. ولی مسوولیت اصلی را تاریخ ایران بر شانه‌ی بزرگمرد توس گذاشت، که به گمان من شاهنامه‌ی آن والاگهر، تاریخ فلسفی ایران ما می‌باشد. (نخستین شاهنامه‌ی ما در یشت‌ها آمده است).
در همان دوره، ایرانِ جان دگر فرزندش بیهقی را نیز برانگیخت، که تاریخی بنویسد از رنگی دیگر.

یعنی هر زمان که جهانِ ایرانی با خطری چشمگیر روبرو شده، ایران، فرزندان ایرانبان خود را به کنشگری فراخوانده است، و بدینگونه آب رفته باز به جوی بازگشته است.

🔻در سده‌ی گذشته، با این که ایران از شش سو زیر فشار بود، ولی کوتاه نیامد. "نیمای" بزرگ، در ناحیه‌ی چشمگیری از تاریخ ایران یعنی شعر (که تنها شعر نبود بلکه گسترده‌تر از شعر بود، زیرا شعر پارسی، حوزه‌های دیگری را با خود همراه دارد) خواسته‌ی دگرگونی‌خواهان، از مشروطه تا زمان خود را، با آفرینش شعر نیمایی که دستاورد ایستادن او بر جغرافیای سرزمینمان بود، برآورده نمود. واین سبب شد تا خون تازه‌ای در رگان فرهنگ ایران جاری شود.


🔻پس از چند دهه، در غوغای بازیگران فراملی و فروملی، در هم‌پیمانی نانوشته‌ی امتگرایان و جهان‌وطنان، در فالش‌نوازی بوق و کرنای روشنفکران چپ، فرزندی از تبریز برخاست و به گفته‌ی نیما، آب در خوابگه مورچگان ریخت. همو که گفت: "روشنفکری، بی‌وطن در مبانی است" و سرهای آواره  و گمگشته‌ی بسیاری را به سوی تاریخ ایران چرخاند. از زوال اندیشه‌ی سیاسی گفت. آنهم در زمانه‌ای که دکترها و استادهای گنده‌گوی بسیاری در این رشته، حتا کاربرد درست فعل درون جمله را نمی‌دانستند و هنوز نمی‌دانند! در این دورانی که باصطلاح استاد جامعه‌شناسی دانشگاه مادر، آشکارا می‌گفت: "ما سنت [تراداد] نداریم و اندکی هم اگر داریم به درد هیچ کاری نمی‌خورد"، طباطبایی باور دارد، که ایران در اصل همان ایران بزرگ فرهنگی است، که از قضا سنت [تراداد] آن دارای نصوصی گوناگون و بسیار است. از باستان تا به امروز. و بر پایه‌ی همین تراداد و شناخت چیستی آن، طباطبایی پیشینه‌ی "امر ملی" را در کشورمان از پیش از اسلام می‌داند. (به باور من، این پیشینه‌ی "امر ملی" را در نوشتارهای بسیار کهن همچون "گاث"ها و یشت‌هایی که بخشی از آنها پیشازرتشتی هستند، به آسانی می‌توان شناسایی نمود)


🔻امروز با نگر به هنگامه‌ی ناخوش و نگرانی‌زای کنونی، بیش از هر زمانی نیاز است تا اندیشه‌ی دکتر طباطبایی، این فرزند دانشمند ایران، بررسی گردد. زیرا راهی که طباطبایی نشان داد، وارون بیراهه‌ی روشنفکرنمایان، همانا ایستادن بر جغرافیای خود و کاویدن جهانهای این جغرافیا، با روشها و سنجه‌های روزآمد است.

👤 مجید اسدی راوش (ویرایش شده)

📍 برگرفته از: @majidasadiravosh

@ThinkTogether🌱

#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک

📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
2⃣ بخش دوم: چین


📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی آکو

@ThinkTogether🌱

#نکته

💮 دو آموزه از جنگ غزه و کشتار همگانی و سنگدلانه‌ی فلسطینیها به دست ارتش اسراییل

1⃣ بدون وطن همه چیز پوچ است. بدون وطن هر چه هست، توهین و خواری و به هیچ انگاشته شدن است.

2⃣ رو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
این نخستین باری نیست که تمدن دریایی برای هدفهای خود به سنگدلی و توحش بی‌اندازه رو می‌آورد. تمدن دریایی تنها از نابود کردن و دریدن ملتهایی پروا می‌کند که نیرومند باشند.

با نگاه به توحش و سنگدلیِ ناگفتنی و بی‌اندازه‌ی اسراییل با فلسطینیها، داستان شکست ژاپن در جنگ دوم جهانی ارزش شنیدن دوباره دارد.

@ThinkTogether🌱

#دیدگاه
#یادداشت

💢 هر کس باید برای پیامدهای نیک/بد آنچه می‌کند، پاداش/کیفر ببیند

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

🔻 در هر سامانه‌ی انسانی (نظامهای سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی، ...) نیاز است که ابزارهایی پیش‌بینی شود تا ضمانت‌کننده‌ی کارآمدی و پاکی آن نظام باشند.
بدون این ابزارها، امید بستن به سلامتِ نفس گردانندگان و حتا طراحی هوشمندانه‌ی یک نظام، برای کارآمدی و پاکیزگی آن نظام بسنده نخواهند بود.

🔻 در نظامهای سیاسی مهمترین ابزار جلوگیری از فساد و ناکارآمدی و راندن آن نظام به سوی پاکی و کارآمدی، مسوول شناختن آدمها در برابر پیامد تصمیمها و کارهایشان و هماهنگ با آن پاداش/کیفر دیدن است.

🔻 این‌ که تاوان خیانتها و فسادها و حتا لغزشهای ناخواسته‌ی مدیران، سنگین و گریزناپذیر باشد و از سوی دیگر پاداش کاردانیها و گره‌گشاییها و فداکاریها، بزرگ و پربازتاب باشد، سبب می‌گردد که فاسدان و خیانتکاران و ناکارامدان در یک سنجش سود و زیان، یا خود کنار روند و یا به دست مدیران بالاتر کنار گذاشته شوند. و از آن بهتر اینکه، سبب می‌شود آنانی که در صحنه می‌مانند در کارشان بسیار پاکدست و کارآمد و کوشا باشند.

💥 در حقیقت، اطمینان دادن به همگان که هر کس در برابر کارهایش مسوول دانسته خواهد شد و تاوان دزدی و خیانت بسیار زود از خیانتکاران و فاسدان و خانواده‌هایشان ستانده می‌شود، مهمترین انگیزه برای پاک ماندن و کارآمدی مسوولان و شهروندان است.

🔻 به همین منطق، نستاندن یا دیر ستاندن تاوان دزدی و خیانت از یک سو، و ارج ننهادن به کارآمدی و گره‌گشایی از سوی دیگر،
کارآمدی دیگر عناصر نظام را هم از بین می‌برد و آنان را دچار وسوسه‌ی فساد و خیانت و برتر نهادن سود شخصی بر سود ملی و همگانی می‌نماید.

❓ پرسش اینجاست که اگر یک نظام حکمرانی نخواهد یا نتواند فاسدان و خیانتکاران را بهنگام پاکسازی کرده و کیفر دهد، آنگاه آیا ملت خود باید در این باره کاری انجام دهند یا خیر؟

#فساد_و_نفوذ

@ThinkTogether🌱

#تاریخ
#دیدگاه

🟡 دردسری به نام "فرقه‌ی دموکرات" و داستان بازپس‌گیری استان آذربایجان
🎙 عباس جوادی / ۲۴ آذر ۱۴۰۲

💬 در این گفتگو آقای دکتر عباس جوادی (زاده‌ی ۱۳۲۶ تبریز / پژوهشگر تاریخ ایران و عثمانی / دکترای زبان‌شناسی و خاورشناسی) بر پایه‌ی سندهای به دست‌آمده از بایگانی حزب کمونیست شوروی، آگاهیهای تازه‌ای از وابستگی پیشه‌وری و فرقه‌ی دمکرات به شوروی و همچنین نکته‌های کمتر شنیده شده‌ای از رفتارهای دشمنانه‌ی حزب کمونیست شوروی با کشورمان‌ را در میان می‌گذارند.

📍برگرفته از کانال تلگرامی عیار نقد
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 برای آگاهی بیشتر در این زمینه و دیدن سندهای حزب کمونیست شوروی که آقای دکتر جوادی برای نخستین بار به پارسی برگردانده‌اند، تارنمای چشم‌انداز را ببینید.

@ThinkTogether🌱

#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک

📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
3⃣ بخش سوم: آمریکا


📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی آکو

@ThinkTogether🌱

#دانستنی
#انجمنهای_پنهان

🔲 انجمنهای پنهان (secret societies)
1⃣ بخش اول: تاریخچه‌ی انجمنهای پنهان در باختر ایران

🔻انجمنهای پنهان یا سازمانهای پنهان، گروههایی هستند که برای برآوردن هدفهایی ویژه و برای کاهش آسیب‌پذیری و هزینه، به گونه‌ای پنهان و رازدارانه برپا می‌شوند. این گروهها دارای باورها، رازها، آیینها و پیمانهای ویژه‌ای هستند که بدانها سخت پایبند می‌باشند. همچنین هموندان خود را محرمانه و پنهانی با سنجه‌هایی سختگیرانه برمی‌گزینند و هدفهای خود را نیز به همان گونه پنهانی و به دور از جلوگیری یا مزاحمت نیروهای ناهمسو پی می‌گیرند.

🔻در دوران باستان، انجمنهای پنهان بیشتر برای نگاهبانی از دین یا آیینی که زیر ضربه‌ی دینهای دیگر بود، برپا می‌شدند. برای نمونه در یونان باستان، انجمنی پنهان به نام «الوسینین» (Eleusinian Mysteries)، برای پاسداری و پراکنش آموزه‌های دمتر (Demeter) و پرسفونه (Persephone) برپا شده بود. یا در روم باستان، نشانه‌هایی از انجمنهای پنهان «میترایی» (Mithraic Mysteries) در دست می‌باشد که فلسفه، باورها، نمادها و آیینهای آنها از آیین میتراییسم وام گرفته شده بود.

🔻در سده‌های میانه (قرون وسطی)، انجمنهای پنهان، باز هم به سبب فشار فرمانروایان و پیروان دینهای دیگر و با هدف پاسداری از مقدسات و باورهای خود برپا می‌شدند. یکی از انجمنهای پنهان شناخته‌شده در سده‌های میانه، «انجمن شوالیه‌های معبد (Templars)» بود که در سده‌ی یازدهم میلادی (همزمان با سده‌ی پنجم خورشیدی) پایه‌ریزی شد. این انجمن برای پشتیبانی از سربازان و جانبازان جنگهای صلیبی به راه افتاد. همچنین، «انجمن رزیکروس (Rosicrucian)» نیز در سده‌ی هفدهم میلادی (همزمان با دوازدهم خورشیدی) بنیان‌گذاری شد که هدف خود را -دستکم آنچنان که ادعا می‌کرد- پژوهش درباره‌ی دانشهای گوناگون و پراکندن فرهنگ و هنر ناب برگزیده بود. این انجمن امروز همچنان زنده و کنشگر است.

🔻در سده‌های نزدیکتر و پس از ریخت یافتن ملت‌-دولتها در اروپا، انجمنهای پنهان به سوی هدفهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گرویدند. همانند «انجمن آشلار (Ashlar)» که در سده‌ی ۱۸ میلادی برپا شد و هدف خود را پراکنش ایده‌های روشنگری و آزادی‌خواهی برگزید. یا «انجمن بوهِمی (Bohemian Grove)» که در سده‌ی نوزدهم برای بحث و گفتگو درباره دغدغه‌های سیاسی و اقتصادی برپا شد.

🔻می‌توان گفت پیش از سده‌ی هفدهم که گروههای اروپایی هنوز ملت نشده بودند، انجمنهای پنهان برای پاسداری از دین، فرهنگ و ایدئولوژی برپا می‌شدند. و تنها پس از سده‌ی هفدهم و پیدایش دولت-ملتها در اروپا بود که هدفهای سیاسی و اقتصادی انگیزه‌های برپایی این انجمنها گردیدند.
این یکی از مهمترین دیگرگونی‌ها میان انجمنهای پنهان اروپایی و ایرانی می‌باشد. پاسداری از خاک و کیان ایران، از دیرباز همواره بخشی از فلسفه‌ی بودن و کنشگری انجمنهای ایرانی بوده است.
#تاریخ

[دنباله دارد...]
〰〰〰〰〰〰〰〰
📍بن‌مایه‌ها:
- Secret Societies of the Middle Ages, The Assassins, the Templars & the Secret Tribunals of Westphalia by Thomas Keightly
- How to Start Your Own Secret Society by Nick Harding
- پاسخهای هوش مصنوعی chatgpt به پرسشهای نگارنده

@ThinkTogether🌱

#ژئوپولتیک
#دیدگاه

🗺 بخشی از مصاحبه با پیتر زایهان، مارس ۲۰۲۰

خبرنگار: به نظر شما بدون حضور آمریکا، در خاورمیانه چه رخ می‌دهد؟

زایهان: [...] با وجود جنگ یمن و سوریه، این آرامترین دوران در تاریخ خاورمیانه است[...] اگر آمریکا این منطقه را ترک کند، ایران و عربستان خیلی زود یقه‌ی هم را خواهند‌گرفت[...] ایرانیها می‌خواهند بر سراسر منطقه فرمانروایی کنند. سعودیها قصد مشابهی ندارند، چرا که می‌دانند هیچکس در خاورمیانه به آنها احترام نمی‌گذارد. آنها پتانسیل این کار را هم ندارند. پس آنها همه چیز را خواهند سوزاند. آنها اکنون آرام هستند چون نیم‌امیدی دارند که آمریکا در امور دخالت کند، ولی اگر به کل از دخالت آمریکا در برابر برتری‌ ایران ناامید شوند، آنگاه نمایش آغاز می‌شود[...] آنها برای حفاظت خود در برابر ایران، به اسراییل پناه خواهند‌برد. اسراییل هم استقبال خواهد‌کرد، چرا که اگر مسلمانها با هم درگیر باشند، کسی با اسراییل کاری ندارد[...] سعودیها حتا شاید از پاکستان یا اسراییل سلاح هسته‌ای بخرند. چون آنها حریف ارتشِ کارآزموده‌ی ایران نیستند. در حقیقت ارتش عربستان بیرون از گاراژ کارایی ندارد [...]

@ThinkTogether🌱

#دانستنی
#انجمنهای_پنهان

🔲 انجمنهای پنهان (secret societies)
2⃣ بخش دوم: تاریخچه‌ی انجمنهای پنهان در ایران

🔻در ایران نیز، کنشگری انجمنهای پنهان به دوران باستان می‌رسد. یکی از مهمترین انجمنهای پنهان در ایران، انجمن «مَغوُر (Maghoor)» [به گمان همان انجمن مغان] بود. این انجمن که دربرگیرنده‌ی شماری از دبیران و مغان و سپاهیان بود، برای پاسداری از ایران، فرهنگ ایرانی، رویارویی با جریانهای تازی و نیرومندسازی دین زرتشتی در برابر دین مسیحیت و آیین مانوی تلاش می‌کرد. پیشینه‌ی آن انجمن دستکم به دوران ساسانی بازمی‌گردد. این انجمن با داشتن نمادها و رازهایی ویژه، هموندان خود را به گونه‌ای پوشیده برمی‌گزید و برای جلوگیری از شناسایی و آسیب از سوی دشمنانش، رازداری سختگیرانه‌ای را در کنشگری به کار می‌برد.

🔻پس از آغاز دوران اسلامی نیز، انجمنهای پنهان بسیاری در ایران بودند.
در سده‌های نخستین دوره‌ی اسلامی، حلقه‌ها و انجمنهای ایرانگرا برای پاسداری و نگاهداشت زبان پارسی و فرهنگ ایرانی کنشگری می‌نمودند که امروزه زیر نام فراگیر «شعوبیه (Shu'ubiyya)» نامیده می‌شوند. شماری از این انجمنها به شعر و ادب پارسی می‌پرداختند، شماری دیگر نسکها و نوشتارهای پیشااسلامی را نگاهبانی می‌نمودند، شماری روش نظامی و جنگ چریکی با تازیان را پیش گرفتند و شماری نیز با راهیابی به دربار خلفای اموی و عباسی، از انجمنهای دیگر پشتیبانی می‌کردند.
یکی دیگر از انجمن‌های پنهان در دوران اسلامی، فرقه یا انجمن «باطنیه (Batinis)» بود که در سده‌های میانه برپا شده بود. این انجمن برای پشتیبانی از مذهب شیعه و بویژه رویکردی ویژه [باطنی] برپا شده بود و از سوی روحانیان سنی و فرمانروایان سرکوب می‌شد. از این رو پنهانی به پراکنش آموزه‌های خود می‌پرداخت.
از دیگر انجمنهای پنهان در سده‌های میانه «فرقه‌ی حشاشین» یا پیروان حسن صباح را می‌توان نام برد.

🔻در دوران قاجاریه نیز، انجمن‌های پنهان بسیاری با هدفهای گوناگون در ایران کنشگری می‌نموده‌اند. برای نمونه می‌توان آیین بابی را نام برد که در سده‌ی ۱۹ میلادی (۱۱ خورشیدی) و تا پیش از اینکه ریشه بدواند، در چارچوب «انجمن بابی (Babi)» کار می‌کرد. این انجمن برای پراکندن دیدگاههای فرهنگی و [شبه]دینی برپا شده بود و برای دور ماندن از سرکوب حکومت و خشم شیعیان، پنهانی کنشگری می‌نمود.

در جنبش مشروطه‌خواهی ایران و سپس در جابجایی قدرت از قاجار به پهلوی، باز هم انجمنهای پنهان بسیار اثرگذار بودند. اسماعیل رایین شمار انجمنهای کنشگر در جریان مشروطه را بیش از ۲۰۰ و ان کاترین لمتون (دیپلمات، جاسوس، تاریخنگار و ایران‌شناس انگلیسی) نزیک به ۸۰ انجمن می‌دانند. که از جمله‌ی آنها می‌توان به انجمن تبریز، انجمن زرگنده (یا کمیته‌ی آهن)، کمیته‌ی ابرخونبار، کمیته‌ی مجازات، انجمن ایران، انجمن سیمرغ، انجمن بین‌الطلوعین و ... را نام برد.

🔻در دوران پهلوی نیز، نشانه‌هایی از کنشگری انجمن‌های پنهان در ایران دیده می‌شود که همسو یا ناهمسو با نظام پهلوی هدفهای خود را پنهانی پیش می‌بردند. محمدرضا پهلوی که پس از رشد اقتصادی دهه‌ی۴۰، گمان بی‌نیازی و گذشتن از پل مقصود را داشت، تلاش نمود تا با افشاگری علیه انجمنهای پنهانی که با او ناهمسو بودند، آنها را از کار بیندازد که البته دستاوردهای آن کار به آگاهی همگان نرسید و گمان نمی‌رود چندان کامیاب بوده باشد.

همچنین در میان انجمنهای مذهبی پنهانی که در دوره‌ی پهلوی پایه‌ریزی شد، می‌توان شناخته‌شده‌ترین آنها یعنی «انجمن حجتیه» را نام برد که برای جلوگیری از گسترش آیین بهاییت و نابودی آن برپا شد و گمان می‌رود همچنان زنده و پویا باشد.

🔻گمان می‌رود امروزه نیز انجمنهای پنهان در ایران برپا باشند و هدفهای نیک یا بد خود را پیگیری بنمایند. در سالهای پایانی دهه‌ی هفتاد گروهی به نام «فداییان اسلام ناب محمدی مصطفی نواب» با هدف پاکسازی سپهر سیاسی-فرهنگی ایران از مهره‌های وابسته و آلوده پا به عرصه گذاشت که به سبب خودنمایی و ناتوانی در پنهانکاری بسیار زود شناسایی و سرکوب شد.

دور از ذهن نیست که جریانهای ضدایرانی که در دو دهه‌ی گذشته به صدا و سیما، وزارت ارشاد، خبرگزاریها و آموزش و پرورش نفوذ کرده‌، به هویت ایرانی و همبستگی ملی آسیب زده‌اند نیز در چارچوب یک یا چند انجمن پنهان کنشگری نموده باشند.

[دنباله دارد...]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📍بن‌مایه‌ها:

- نهضت شعوبیه، جنبش ملی ایرانیان در برابر خلافت اموی و عباسی نوشته‌ی حسینعلی ممتحن
- Secret Societies of the Middle Ages, The Assassins, the Templars & the Secret Tribunals of Westphalia by Thomas Keightly
- ایران: برآمدن رضاخان و برافتادن قاجار و نقش انگلیسیها نوشته‌ی سیروس غنی
- اوضاع اجتماعی ایران در عهد قاجار نوشته‌ی ان لمتن
- پاسخهای هوش مصنوعی chatgpt به پرسشهای نگارنده

@ThinkTogether🌱

‍ #یادداشت
#زندگی

رویکرد گسترده‌تر و پرشورتر ایرانیان به جشن و آیین شب چله در این سالیان، تنها به این آیین و جشن بازنمی‌گردد. ما همین رویکرد را در پیوند با دیگر جشنها و آیینهای باستانی ایرانی می‌توانیم دید. حتی در این سالیان جشنهایی در ایران در نهادهای فرهنگی، دانشگاهی برگزار می‌شود که سده‌هاست در ایران بدانها پرداخته نمی‌شده‌ است. من در چندین جشن از این‌گونه هنباز بوده‌ام، سخن رانده‌ام. بیشینه‌ی این جشنها هم با تلاش و پایمردی جوانان فرهیخته، دانشجویان برگزارده می‌آید. اگر بخواهم نمونه‌وار از این جشنها یاد کنم، می‌توانم از جشن سپندارمزگان، تیرگان، اردیبهشتگان و خردادگان سخن بگویم.
این جشنها حتا در سده‌های نخستین از تاریخ مهگانی (قمری) برگزار نمی‌شده است. در آن سالیان جشنهایی مانند مهرگان و سده و بهمن‌گان را نیاکان ما برمی‌گزارده‌اند که گزارش آنها به‌ویژه در دیوانهای سخن پارسی آورده شده است. جشن و آیین شب چله هم در پی رویاوری افزونتر در ایران امروز به جهان باستانی ایرانی و پیشینه‌ی نیاکانی با تب و تاب و شور و شراری بیشتر برپای داشته می‌شود. در شب این جشن و روزهای نزدیک به آن جنب و جوشی در شهرهای ایران آشکارا دیده می‌شود. بسیار کسان در پی آنند که بایسته‌های این جشن را فراهم بیاورند و خوان آیینی آن را در سرای خویش بگسترند. از نگاهی فراخ اگر بدین پدیده‌ی فرهنگی و اجتماعی بنگریم، می‌توانیم آن را نشانه‌ای برجسته و آشکار بدانیم از تکاپوی ایرانیان به‌ویژه جوانان ایرانی در شناخت ژرفتر و به‌آیین‌تر خویشتن که تنها با شناخت فرهنگ ایرانی و پیشینه‌ی نیاکانی بدان می‌توان رسید و دست یافت.

دو پرسش بنیادین، ساختاری، فراگیر، به همان سان ناگزیر هم‌اکنون فراپیش جوانان دانش‌آموخته و هوشمند و آگاه ایرانیست: ایران چیست؟ ایرانی کیست؟ رفتارها و هنجارهایی از گونه‌ی آنچه گفته آمد، نمودها و نشانه‌هایی است در تلاش برای پاسخ‌گفتن به این پرسشها.

✍ دکتر جلال الدین کزازی

جشن شب چله، نماد گذر از طولانیترین شب سال به سوی نور روزافزون، را به همه‌ی هموطنان و باشندگان #ایران_بزرگ_فرهنگی شادباش می‌گوییم و روزهایی پر از نور و شادی برای هموطنان آرزومندیم.🙏🌺
#وطن

@ThinkTogether🌱

یلدا
#ارکستر_بانوان_رودکی
آهنگساز ، تنظیم و سرپرست گروه : #قادررودكيان
آواز : سودا حسن زادگان
شعر : منصور مقدم
اعضا ارکستر :
تار : مریم جواهری ، مینا بخشی ، ویدا منتخبی ، کوثر مولانا ، صدف مطلب زاده
بم تار : سارا کاتوزی
شورانگیز : پریسا بدیعی
عود : یاسمین هرگلی
ویلن : پریسا هاشم زاده ، نگین محمدی ، سویل اختیاری
کمانچه : فاطمه اسکندری
تمبک : سودا تقی زاده
سنتور :برفین_جعفرزاده
صدابردار :پارسابخشی
میکس و مسترینگ : امیر جلیلی
کارگردان : جلیل دیده ور ( کاروفیلم)
با سپاس فراوان از مدیریت محترم کافه ری را جناب آقای معین زاده

#آموزشگاه_موسیقی_رودکی

@roudakimusic

#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک

📖 زندانیان جغرافیا
✍ تیم مارشال
4⃣ بخش چهارم: اروپای غربی


📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی آکو

@ThinkTogether🌱

#دیدگاه
#ایران_بزرگ_فرهنگی

🏵 بایستگی آگاهی به داراییها و جانمایه‌های تمدن ایرانی
🎙 اورخان محمداف

💬 واقعیت آن است که ما در آموختن بسیاری از چیزهایی که دانستنشان برایمان سرنوشت‌ساز است کوتاهی کرده‌ایم. ما درباره‌ی واقعیتهای قفقاز پس از جدایی از خاک مادری، آگاهی چندانی نداریم. این یکی از حوزه‌هایی است که از فقر نیروی انسانی دانشمند و مسوول، رنج بسیار برده‌ایم و هزینه‌ی سنگین داده‌ایم.

در این یکی دو سال گذشته، با کنشگری جناب اورخان محمداف، بر آگاهیهای ما چه از نگر آگاهیهای تاریخی و چه از نگر آنچه که باید انجام دهیم، بسیار افزوده گردید. شوربختانه در پی تهدیدها و فشارهایی که سوی [...] به برادرانمان در جنبش حسینیون آمد، چندگاهی است که از دانش و تحلیل ایشان بی‌بهره مانده‌ایم.

@ThinkTogether🌱

#تلنگر

این آیین مردانگی و شرافتمندی نیست که ببینیم و خاموش باشیم که با یک امضا دهها میلیارد تومان به جیب انگل‌ها و انگل‌زاده‌ها سرازیر شود ولی کهنه #سرباز_وطن ، کسی که بجای مال‌اندوزی و خودخواهی، جان و تندرستی و آینده‌ی خود را فدای پاسداری از خاک میهن و امنیت و آبروی ملت ایران کرده، اینچنین از بی‌مهری‌ها و ناکارامدیها و بی‌شعوریهای مسوولان به فغان بیاید. خاک بر سر همه‌ی آن مسوولانی که کم یا بیش در پدید آمدن این تنگدستی ملت ایران نقش داشته‌اند. خاک بر سر هر مسوول دون‌مایه‌ای که دستبوسی و خدمت به سرباز وطن را از یاد برده است.

@ThinkTogether🌱

اگر کارزار را راه مؤثری نمی‌دانید و همزمان بی‌عملی را هم مناسب نمی‌دانید، راهبرد جایگزین با اثربخشی، ممکن و قابل پیگیری چیست؟

اگر کارزار را فعلا تنها راه ممکن می‌دانید، می‌توانید از طریق لینک زیر برای مطالبه #گزارش_دقیق_تخلف_چای تلاش کنید.

https://karzar.net/95653

@fazeli_mohammad

#تاریخ

🌟 سه خردمند (سه مُغ)
💕 به یادکرد زادروز عیسی مسیح(ع)

در انجیل متی آمده است: هنگامی که عیسی(ع) به دنیا آمد، سه مغ خردمند با دیدن و دنبال کردن ستاره‌ی دنباله‌دار از زایش او آگاه گشته و همراه با یادگارها و پیشکشهایی به دیدار عیسای نوزاد آمدند. این مردان مغ بودند. سه موبد زرتشتی که از خاور آمده بودند [از ایران که در خاور زادگاه مسیح است].

در فصل یازدهم سفرنامه‌ی مارکوپولو که در سال ۶۷۷ خورشیدی (۱۲۹۸م) یعنی نزدیک به هشتاد سال پس از تازش مغولان به کشورمان نوشته شده، آمده است:

"ایران یک سرزمین بزرگ و ریشه‌دار است و در گذشته آباد بود، ولی اکنون بخش بزرگی از آن به دست تاتارها ویران گردیده است. در ایران شهری است که سبا نامیده می‌شود، از آنجا سه مغ بودند که برای خوشامدگویی به مسیح به بیت‌لحم رفتند. اکنون آن سه [مغ] در شهر در آرامگاهی زیبا به خاک سپرده شده‌اند و هر سه با ریش و موهای خود کامل هستند. یکی بالداسار، دومی گاسپار و سومی ملچیور نام داشت.

مارکوپولو در آن شهر [سبا یا ساوه] درباره‌ی سه مغ جویا شد ولی هیچ کس نمی‌توانست چیزی درباره‌ی آنها به او بگوید، مگر اینکه سه مغ در زمانهای کهن در آنجا دفن شده بودند. پس از سه روز سفر [مارکو] به قلعه‌ای رسید که آن را پالاستا می‌گویند که به معنای قلعه‌ی آتش‌پرستان است و باشندگان آن قلعه، آتش می‌پرستند.

مردان آن قلعه می‌گویند: در روزگار پیشین سه پادشاه آن دیار، برای خوشامدگویی به پادشاهی که تازه زاده شده بود رفتند و سه پیشکش با خود بردند: طلا و کندر و کافور. طلا تا بدانند که او یک پادشاه زمینی است، کندر تا ارج نهند که او خدا است، و کافور، تا به یاد داشته باشند که او انسانی فانی است.

هنگامی که هدیه‌های این سه مغ به مسیح پیشکش شد، نخست کوچکترین از آن سه [مغ] به ستایش او [مسیح نوزاد] پرداخت و به نگر او رسید که مسیح در قد و قامت و سن خود اوست. سپس مغ دیگر و سپس مغ بزرگتر آمدند و به نگر هرکدام رسید که کودک در قد و قامت خودشان است. پس درباره‌ی دیده‌ها و دریافتهای خود با یکدیگر انجمن نمودند و سپس همگی [به پیامبری او ایمان آورده و] با هم به ستایش مسیح رفتند. او [مسیح نوزاد] در سن واقعی خود بر آنها پدیدار گشت.

هنگامی که خواستند بازگردند، کودک [یعنی عیسی مسیح] یک جعبه‌ی دربسته به ایشان داد. سه مرد مغ چند روز جعبه را با خود آوردند و سپس کنجکاو شدند که ببینند چه چیزی به آنها داده شده است. جعبه را گشودند و در آن سنگی یافتند به نشانه‌ی اینکه که آنها باید مانند سنگ در ایمانی که از او [مسیح] دریافت کرده بودند پایدار بمانند.

چون سنگ را دیدند شگفتی آوردند و خود را فریب‌خورده پنداشتند. پس سنگ را در گودالی انداختند. بی‌درنگ آتش در گودال فوران نمود. چون این را دیدند، از آنچه انجام داده بودند بسیار پشیمان گشته، توبه نمودند و مقداری از آتش را با خود به خانه بردند.

مغ‌ها با نهادن آن آتش در یکی از پرستشگاههای خود، آن را پیوسته روشن نگه می‌دارند و آن آتش را در جای نمادی از خدا می‌پرستند و همه قربانیهای خود را در پای آن انجام می‌دهند. و اگر خاموش شد، از آتش دیگری نمی‌گیرند. بلکه دوباره به سراغ آتش اصلی در گودالی که سنگ را انداخته‌اند، می‌روند که آن هرگز خاموش نمی‌شود. بنابراین، مردم کشور [ایران] آتش را می‌پرستند.

مردم قلعه همه‌ی اینها را به مارکو گفتند. و به درستی که یکی از آن پادشاهان از "سبا" بود. و دومی از "آوا" و سومی از [همان] قلعه بود." / [پایان برداشت از سفرنامه مارکوپولو]

📎 از گذشته‌های دور گمان می‌رود که نامهای «سبا» و «آوا» باید با ساوه، در هشتاد کیلومتری جنوب‌غربی تهران و با آوه، روستایی در حدود ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی ساوه یکی باشد.

📎 در گذر سده‌ها، تابلوهای بسیاری با الهام از داستان سه مغ ایرانی که به دیدار عیسای نوزاد شتافتند کشیده شده‌اند (با نامهای سه مغthree magi, سه شاهthree kings, سه خردمندthree wise men) و داستان این سه مغ، یکی از داستانهای شیرین شب کریسمس در اروپا و جامعه‌های مسیحی است.
https://news.1rj.ru/str/s7u4f99xn/43
@ThinkTogether🌱

#تاریخ
#دیدگاه

در پی ژاژخایی کشورک امارات متحده‌ی عربی درباره‌ی گوشه‌ای از خاک کشورمان، باز هم این داغ در دل ما تازه می‌شود که به یاد بیاوریم تا پیش از شکست از روسیه در سالهای شوم ۱۱۹۲-۱۱۹۱، دریای پارس برای صدها سال، یک دریاچه‌ی درون سرزمینی ایران بود. برای بررسی درستی این سخن، نقشه‌ی ایران در دوران نادرشاه، صفویان، سلجوقیان، بوییان، ساسانیان، اشکانیان و هخامنشیان را نگاه کنید. [کتاب اطلس تاریخی ایران]

تا روزی که منطقه‌ به آرایش کهن و طبیعی خود بازنگردد، سرزمینهای میان چین تا مدیترانه روی آرامش نخواهند دید.

📎 سخنان دکتر آرش رییسی‌نژاد و دکتر محمدعلی بهمنی قاجار را درباره‌ی جزیره‌های سه‌گانه‌ی کشورمان، اینجا بشنوید.

📎 در پیوند با این فرسته بخوانید:
گم کردن راه از کی آغاز شد؟

@ThinkTogether🌱