Forwarded from رسول جعفریان
محمد علی قزوینی، نویسنده رفیق توفیق، اثری در سیاست از روزگار صفوی، می تواند نمونه ای هرچند ضعیف از ابن خلدون، و شاید هم ماکیاول باشد. یک دبیرزاده که در زمینداری شکست خورده، و دوباره به سراغ شغل دبیری آمده و برای این که تحفه ای داشته باشد، کتابی در سیاست نوشته تا به دربار شاه سلیمان صفوی (م 1105) نفوذ کند. رساله ای فوق العاده مهم، پر از اطلاعات تاریخی از این دوره، با نگاهی نقادانه که می کوش تحلیل های تاریخی و اجتماعی و اقتصادی داشته باشد. طبعا یک اثر محلی است، اما در حد خود، اثری است جدی که کوشیده است ملاحظات خود را در باره قدرت و سیاست داشته باشد و با آنچه به صورت روزمره در ایران صفوی جریان دارد، ترکیب کند. این اثر، هیچ نسبتی با آثاری که به وفور تحت عنوان شرح عهد مالک است ندارد، بلکه نگاه آن، ضمن آن که نویسنده دیندار است، اما مبتنی بر واقعیت های موجود است. او به بخشی از چالشهای قومی در ایران و همین طور، بی برنامه گی های اقتصادی هم اشاره دارد، نکاتی که می شود گفت وی نویسنده ای واقع گرا، و در حد خود، یک ابن خلدون یا ماکیاول محلی است.
http://yon.ir/IFzmt
@jafarian1964
http://yon.ir/IFzmt
@jafarian1964
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
میرزا طاهر تنکابنی
#تقویم_فرهنگی امروز، ۱۴ آذر ۱۳۹۷
۷۷ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۲۰، میرزا طاهر تنکابنی ـ ریاضیدان، فیلسوف و حکیم نامدار ـ درگذشت. میرزا طاهر تنکابنی در حدود سال ۱۲۴۲ در کلاردشت مازندران به دنیا آمد. در ۱۶سالگی برای تکمیل تحصیلات خود به تهران آمد و در مدرسهی سپهسالار به فراگیری علوم پرداخت. میرزا طاهر در درس میرزا محمدرضا صهبای قمشهای، میرزا ابوالحسن جلوه و آقا علی حکیم، حکمت، و نزد میرزا عبدالله نجوم و هیأت آموخت. پس از مدتی، به سبب هوش سرشار از همدرسیهای خود پیشی گرفت و مورد توجه ویژهی میرزای جلوه واقع شد.
میرزا طاهر افزون بر احاطه به فلسفه و حکمت، در فقه، اصول، نجوم، ادبیات و ریاضیات نیز تبحّر داشت و سالیان درازی در مدرسهی سپهسالار و مدرسهی علوم سیاسی تدریس میکرد. با آغاز نهضت مشروطه، میرزا طاهر به صف آزادیخواهان پیوست و پس از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی، از سوی طبقهی طلّاب به نمایندگی مجلس برگزیده شد و در دورهی سوم نیز از طرف مردم تهران به مجلس راه یافت. او در کودتای اسفند ۱۲۹۹ دستگیر گردید و زندانی شد و بار دیگر در دوران رضا شاه به زندان افتاد. میرزا طاهر تنکابنی از مشاهیر دانشمندان اسلام در سدهی چهاردهم هجری به شمار میرود. وی فقیهی فیلسوف و حکیمی عارف بود تا آنجا که او را «خاتمالحُکما» نامیدهاند. میرزا طاهر کتابخانهای با ۴۰۰۰ جلد کتاب داشت که مجموعهای از نفیسترین و بهترین کتابها را در آن گرد آورده بود و برخی از آنها، نسخههای خطی نایاب بودند.
میرزا طاهر تنکابنی پس از یک دوره بیماری و در پی یک عمل جراحی، در ۱۴ آذر ۱۳۲۰ در ۷۸سالگی رخت از این جهان برکشید و بنابر وصیتش، در جوار مزار استادش میرزا ابوالحسن جلوه در ابن بابویه شهر ری به خاک سپرده شد.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
۷۷ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۲۰، میرزا طاهر تنکابنی ـ ریاضیدان، فیلسوف و حکیم نامدار ـ درگذشت. میرزا طاهر تنکابنی در حدود سال ۱۲۴۲ در کلاردشت مازندران به دنیا آمد. در ۱۶سالگی برای تکمیل تحصیلات خود به تهران آمد و در مدرسهی سپهسالار به فراگیری علوم پرداخت. میرزا طاهر در درس میرزا محمدرضا صهبای قمشهای، میرزا ابوالحسن جلوه و آقا علی حکیم، حکمت، و نزد میرزا عبدالله نجوم و هیأت آموخت. پس از مدتی، به سبب هوش سرشار از همدرسیهای خود پیشی گرفت و مورد توجه ویژهی میرزای جلوه واقع شد.
میرزا طاهر افزون بر احاطه به فلسفه و حکمت، در فقه، اصول، نجوم، ادبیات و ریاضیات نیز تبحّر داشت و سالیان درازی در مدرسهی سپهسالار و مدرسهی علوم سیاسی تدریس میکرد. با آغاز نهضت مشروطه، میرزا طاهر به صف آزادیخواهان پیوست و پس از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی، از سوی طبقهی طلّاب به نمایندگی مجلس برگزیده شد و در دورهی سوم نیز از طرف مردم تهران به مجلس راه یافت. او در کودتای اسفند ۱۲۹۹ دستگیر گردید و زندانی شد و بار دیگر در دوران رضا شاه به زندان افتاد. میرزا طاهر تنکابنی از مشاهیر دانشمندان اسلام در سدهی چهاردهم هجری به شمار میرود. وی فقیهی فیلسوف و حکیمی عارف بود تا آنجا که او را «خاتمالحُکما» نامیدهاند. میرزا طاهر کتابخانهای با ۴۰۰۰ جلد کتاب داشت که مجموعهای از نفیسترین و بهترین کتابها را در آن گرد آورده بود و برخی از آنها، نسخههای خطی نایاب بودند.
میرزا طاهر تنکابنی پس از یک دوره بیماری و در پی یک عمل جراحی، در ۱۴ آذر ۱۳۲۰ در ۷۸سالگی رخت از این جهان برکشید و بنابر وصیتش، در جوار مزار استادش میرزا ابوالحسن جلوه در ابن بابویه شهر ری به خاک سپرده شد.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
قابل توجه شرکت کنندگان محترم در کارگاه مقاله نویسی الزویر: با استفاده از لینک ثبت نام و کدی که در فایل ارائه آمده است ، می توانید گواهی حضور در کارگاه را دریافت نمایید.
https://researcheracademy.elsevier.com/workshop/7cb5660f-9b93-4675-8c03-355886c672f5
@UT_Central_Library
https://researcheracademy.elsevier.com/workshop/7cb5660f-9b93-4675-8c03-355886c672f5
@UT_Central_Library
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
عیسی صدیق
#تقویم_فرهنگی امروز، ۱۵ آذر ۱۳۹۷
۴۰ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۵۷، دکتر عیسی صدیق ـ از مؤسسان اصلی دانشگاه تهران ـ درگذشت.
عیسی صدیق معروف به صدیقِ اَعلَم، در سال ۱۲۷۳ در تهران به دنیا آمد. پس از فراگیری دانشهای مقدماتی و به پایان رساندن دورهی دارالفنون، در ۱۷ سالگی به فرانسه رفت و در آن جا موفق به دریافت دانشنامهی لیسانس در رشتهی ریاضی گردید. عیسی صدیق پس از بازگشت به میهن، چند سالی در وزارت فرهنگ مشغول به خدمت شد و در سال ۱۳۰۹، برای ادامهی تحصیل به آمریکا رفت. در آن جا دانشنامهی دکتری فلسفه گرفت و به ایران بازگشت.
دکتر عیسی صدیق در این دوره، از سوی دولت ایران مأمور تهیهی طرح «تأسیس دانشگاه تهران» شد و پس از ارائهی طرح، مأمور راهاندازی این دانشگاه گردید. دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ راهاندازی شد و دکتر صدیق در سال ۱۳۱۹ ریاست و استادی دانشسرای عالی، دانشکدهی ادبیات و دانشکدهی علوم را بر عهده گرفت. وی تا سال ۱۳۴۰ شش بار وزیر فرهنگ شد و تا سال ۱۳۵۳، در مقام استادی دانشگاه انجام وظیفه میکرد. دکتر صدیقِ اعلم افزون بر تهیهی طرح و قانون تأسیس دانشگاه تهران و ایجاد هستهی مرکزی آن، خدمات فرهنگی بزرگ دیگری نیز به انجام رسانده، از آن میان؛ «تأسیس نخستین مدارس جدید گیلان»، «پیشنهاد اعزام محصل به اروپا و تهیهی قانون آن»، «تأسیس دانشگاه تبریز» و «تأسیس نزدیک به دوهزار مدرسه».
دکتر عیسی صدیق اعلم در ۱۵ آذر ۱۳۵۷ در ۸۴سالگی در تهران درگذشت.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
۴۰ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۵۷، دکتر عیسی صدیق ـ از مؤسسان اصلی دانشگاه تهران ـ درگذشت.
عیسی صدیق معروف به صدیقِ اَعلَم، در سال ۱۲۷۳ در تهران به دنیا آمد. پس از فراگیری دانشهای مقدماتی و به پایان رساندن دورهی دارالفنون، در ۱۷ سالگی به فرانسه رفت و در آن جا موفق به دریافت دانشنامهی لیسانس در رشتهی ریاضی گردید. عیسی صدیق پس از بازگشت به میهن، چند سالی در وزارت فرهنگ مشغول به خدمت شد و در سال ۱۳۰۹، برای ادامهی تحصیل به آمریکا رفت. در آن جا دانشنامهی دکتری فلسفه گرفت و به ایران بازگشت.
دکتر عیسی صدیق در این دوره، از سوی دولت ایران مأمور تهیهی طرح «تأسیس دانشگاه تهران» شد و پس از ارائهی طرح، مأمور راهاندازی این دانشگاه گردید. دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ راهاندازی شد و دکتر صدیق در سال ۱۳۱۹ ریاست و استادی دانشسرای عالی، دانشکدهی ادبیات و دانشکدهی علوم را بر عهده گرفت. وی تا سال ۱۳۴۰ شش بار وزیر فرهنگ شد و تا سال ۱۳۵۳، در مقام استادی دانشگاه انجام وظیفه میکرد. دکتر صدیقِ اعلم افزون بر تهیهی طرح و قانون تأسیس دانشگاه تهران و ایجاد هستهی مرکزی آن، خدمات فرهنگی بزرگ دیگری نیز به انجام رسانده، از آن میان؛ «تأسیس نخستین مدارس جدید گیلان»، «پیشنهاد اعزام محصل به اروپا و تهیهی قانون آن»، «تأسیس دانشگاه تبریز» و «تأسیس نزدیک به دوهزار مدرسه».
دکتر عیسی صدیق اعلم در ۱۵ آذر ۱۳۵۷ در ۸۴سالگی در تهران درگذشت.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
قابل توجه شرکت کنندگان محترم در کارگاه مقاله نویسی الزویر: با استفاده از لینک ثبت نام و کدی که در فایل ارائه آمده است ، می توانید گواهی حضور در کارگاه را دریافت نمایید.
https://researcheracademy.elsevier.com/workshop/7cb5660f-9b93-4675-8c03-355886c672f5
@UT_Central_Library
https://researcheracademy.elsevier.com/workshop/7cb5660f-9b93-4675-8c03-355886c672f5
@UT_Central_Library
برنامه بسیار زیبای یادگیری الکترونیکی را در فایل پایین ملاحظه فرمایید. در این برنامه، دکتر فاطمی، شرح دقیقی از تغییراتی که نظام آموزشی الکترونیکی پدید آمده را بدست می دهند.
@UT_Central_Library
@UT_Central_Library
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یادگیری الکترونیکی، یادگیری آینده
@UT_Central_Library
@UT_Central_Library
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
پرتو اشراق
#تقویم_فرهنگی امروز، ۱۵ آذر ۱۳۹۷
۶ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۹۱، پرتو اشراق ـ محقق و مترجم متون سینمایی و هنری ـ درگذشت. وی برخی از رمانهای معروف مانند مجموعهی «هریپاتر» و چند اثر موسیقی مرجع را به فارسی برگردانده است.
پرتو اشراق در سال ۱۳۲۴ در تهران به دنیا آمد. او فارغالتحصیل دانشکدهی هنرهای دراماتیک با گرایش سینما است. کار ادبی را از اواخر دورهی دبیرستان آغاز کرد و از زمان دانشجویی شروع به ترجمهی کتاب در حوزهی تخصصی خود کرد. مدتی هم به کار فیلمسازی پرداخت، اما دوباره به ترجمه روی آورد و در حوزههای مختلف مانند: سینما، موسیقی و فلسفه فعالیت کرد. او فارغالتحصیل سینما بود و از همان آغاز سینمای ایتالیا را پی گرفت. پایاننامهاش «سینمای فدریکو فلینی» بود و «سینمای کارل تئودور درایر» و «تئوری فیلم آیزنشتاین» را تألیف و ترجمه کرد.
اشراق همچنین مستندهای بسیاری را طی سفرهای مختلفش به آفریقا و دیگر نقاط جهان و ایران ساخت. او شیفتهی ادبیات و موسیقی هم بود و این شیفتگی او را به ترجمهی آثار باشکوهی کشاند. «ژرفای افتخار»، «عصر بیگناهی»، «بر باد رفته»، «سرگذشت پیانو»، «آوانگارد»، «مجموعهی چهار جلدی موسیقی کلاسیک و پاپ»، «ایهام در طبیعت و هنر»، «خاطرات الیا کازان» و «سرگذشت زندان» از ترجمههای مهم پرتو اشراق است.
این مترجم پرکار در کنار عکاسی از طبیعت، در سالهای دههی ۵۰ با «مجلهی سینما» همکاری داشت و بیشتر نوشتههایش مقالات تئوریک در سینما بود. اشراق دههی آخر عمرش را با ترجمهی مجموعهی هفتجلدی «هری پاتر» نوشتهی «رولینگ» آغاز کرد و در دو سال این مجموعه را در ۹ کتاب عرضهی عمومی کرد.
پرتو اشراق در ۱۵ آذر ۱۳۹۱ در ۶۷سالگی بر اثر بیماری قلبی در تهران درگذشت.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
۶ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۹۱، پرتو اشراق ـ محقق و مترجم متون سینمایی و هنری ـ درگذشت. وی برخی از رمانهای معروف مانند مجموعهی «هریپاتر» و چند اثر موسیقی مرجع را به فارسی برگردانده است.
پرتو اشراق در سال ۱۳۲۴ در تهران به دنیا آمد. او فارغالتحصیل دانشکدهی هنرهای دراماتیک با گرایش سینما است. کار ادبی را از اواخر دورهی دبیرستان آغاز کرد و از زمان دانشجویی شروع به ترجمهی کتاب در حوزهی تخصصی خود کرد. مدتی هم به کار فیلمسازی پرداخت، اما دوباره به ترجمه روی آورد و در حوزههای مختلف مانند: سینما، موسیقی و فلسفه فعالیت کرد. او فارغالتحصیل سینما بود و از همان آغاز سینمای ایتالیا را پی گرفت. پایاننامهاش «سینمای فدریکو فلینی» بود و «سینمای کارل تئودور درایر» و «تئوری فیلم آیزنشتاین» را تألیف و ترجمه کرد.
اشراق همچنین مستندهای بسیاری را طی سفرهای مختلفش به آفریقا و دیگر نقاط جهان و ایران ساخت. او شیفتهی ادبیات و موسیقی هم بود و این شیفتگی او را به ترجمهی آثار باشکوهی کشاند. «ژرفای افتخار»، «عصر بیگناهی»، «بر باد رفته»، «سرگذشت پیانو»، «آوانگارد»، «مجموعهی چهار جلدی موسیقی کلاسیک و پاپ»، «ایهام در طبیعت و هنر»، «خاطرات الیا کازان» و «سرگذشت زندان» از ترجمههای مهم پرتو اشراق است.
این مترجم پرکار در کنار عکاسی از طبیعت، در سالهای دههی ۵۰ با «مجلهی سینما» همکاری داشت و بیشتر نوشتههایش مقالات تئوریک در سینما بود. اشراق دههی آخر عمرش را با ترجمهی مجموعهی هفتجلدی «هری پاتر» نوشتهی «رولینگ» آغاز کرد و در دو سال این مجموعه را در ۹ کتاب عرضهی عمومی کرد.
پرتو اشراق در ۱۵ آذر ۱۳۹۱ در ۶۷سالگی بر اثر بیماری قلبی در تهران درگذشت.
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
جلیل توحیدی
#تقویم_فرهنگی امروز، ۱۶ آذر ۱۳۹۷
۴۴ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۵۳، جلیل توحیدی ـ دکتر در زبانشناسی و مؤلف ـ درگذشت.
جلیل توحیدی در سال ۱۳۱۹ در اقلید فارس زاده شد. پس از گذراندن مراحل ابتدایی، متوسطه و دانشگاهیِ تحصیل در شیراز، برای ادامهی تحصیلات در دورهی فوق لیسانس به تهران آمد. با توجه به کسب رتبهی اول در تمام دوره، طبق قانون اعزام دانشجویان رتبهی اول به خارج از کشور، برای ادامهی تحصیل به انگلستان رفت. جلیل توحیدی دورهی دکتری در زبانشناسی را در لندن به پایان برد و برای ادامهی مطالعات در تعلیم و تربیت، مدتی در مراکز علمی و تحقیقاتی آلمان به تدریس و تحقیق پرداخت. «پژوهشی در صوتشناسی فارسی جدید»، رسالهی دکتری او بود که اکنون کتاب درسی در دانشگاههاست. این کتاب توسط لطفالله یارمحمدی و محمدرضا پرهیزگار به فارسی برگردانده شد و در سال ۱۳۸۹ از سوی انتشارات سمت چاپ و منتشر گردید.
دکتر جلیل توحیدی برای خدمت در کشور، در ۱۴ آذر ۱۳۵۳ به ایران بازگشت. درست هنگامی که دکتر توحیدی پای بر خاک میهن گذاشت، سقف یکی از سالنهای فرودگاه مهرآباد تهران ریزش کرد. در اثر آن حادثه حدود ۱۷ نفر جان خود را از دست دادند. کارشناسان گفتند علت ریزش سقف سالن فرودگاه، برف سنگین بوده است. پای دکتر توحیدی در اثر این حادثه دچار شکستگی شد و در بیمارستان بستری گردید، اما دو روز بعد، در ۱۶ آذر ۱۳۵۳، به علت ایجاد لخته در خون، در ۳۴سالگی شمع وجودش خاموش گشت.
علیمحمد حقشناس کتاب آواشناسی (فونتیک) خود را که در سال ۱۳۵۶ منتشر کرد، به دکتر توحیدی تقدیم کرده است: «به یاد جلیل توحیدی زبانشناس پرکوشی که قربانی یک حادثه شد».
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
۴۴ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۵۳، جلیل توحیدی ـ دکتر در زبانشناسی و مؤلف ـ درگذشت.
جلیل توحیدی در سال ۱۳۱۹ در اقلید فارس زاده شد. پس از گذراندن مراحل ابتدایی، متوسطه و دانشگاهیِ تحصیل در شیراز، برای ادامهی تحصیلات در دورهی فوق لیسانس به تهران آمد. با توجه به کسب رتبهی اول در تمام دوره، طبق قانون اعزام دانشجویان رتبهی اول به خارج از کشور، برای ادامهی تحصیل به انگلستان رفت. جلیل توحیدی دورهی دکتری در زبانشناسی را در لندن به پایان برد و برای ادامهی مطالعات در تعلیم و تربیت، مدتی در مراکز علمی و تحقیقاتی آلمان به تدریس و تحقیق پرداخت. «پژوهشی در صوتشناسی فارسی جدید»، رسالهی دکتری او بود که اکنون کتاب درسی در دانشگاههاست. این کتاب توسط لطفالله یارمحمدی و محمدرضا پرهیزگار به فارسی برگردانده شد و در سال ۱۳۸۹ از سوی انتشارات سمت چاپ و منتشر گردید.
دکتر جلیل توحیدی برای خدمت در کشور، در ۱۴ آذر ۱۳۵۳ به ایران بازگشت. درست هنگامی که دکتر توحیدی پای بر خاک میهن گذاشت، سقف یکی از سالنهای فرودگاه مهرآباد تهران ریزش کرد. در اثر آن حادثه حدود ۱۷ نفر جان خود را از دست دادند. کارشناسان گفتند علت ریزش سقف سالن فرودگاه، برف سنگین بوده است. پای دکتر توحیدی در اثر این حادثه دچار شکستگی شد و در بیمارستان بستری گردید، اما دو روز بعد، در ۱۶ آذر ۱۳۵۳، به علت ایجاد لخته در خون، در ۳۴سالگی شمع وجودش خاموش گشت.
علیمحمد حقشناس کتاب آواشناسی (فونتیک) خود را که در سال ۱۳۵۶ منتشر کرد، به دکتر توحیدی تقدیم کرده است: «به یاد جلیل توحیدی زبانشناس پرکوشی که قربانی یک حادثه شد».
@UT_Central_Library
بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی
📝 سلسله یادداشت های دکتر رضا منصوری درباره علم نوین
What is Science?
علم چیست؟
🔸بخش دوم: علم در جامعه های بدون اجتماع علمی
II. Science in the societies without scientific community
🔸یادداشت یازدهم:
رابطه، ضابطه، تشخیص
Relationship, criterion, distinction
پس از انقلاب اسلامي مفهوم ضابطه باب شد تا جایگزین رابطه در استخدام ها بشود. پس از آن متقاضیان، به واسطة رابطه يا بي واسطة رابطه، خود را با ضابطهها، كه همگي مكانيكي بودند، به راحتي تطبيق دادند. در نبود حرفه گرایی، که اجتماع علمی بهترین نمود مدرن آن است، ضابطه نقش تسهیل گری را برای رابطه به عهده گرفت. به این ترتیب، جامعه نتوانست به سمت آگاهي حرفهاي برود، تشخيص حرفهاي نتوانست پا بگيرد، و همان ضابطهها مانع جدي شدند براي توسعة اداري كشور. نوع سوال هایی که در گزینش دانشجو، در استخدام هیئت علمی، و حتی در آموزش های «دانش افزایی» در دانشگاه ها مرسوم است از جنس فروکاهیدن ضابطه به رابطه است. تاثیر دو مفهوم «آگاهی قومی» در مقابل آگاهی حرفه ای و نیز «ثِقَة»، که در یادداشت های قبلی توصیح دادم، در پانگرفتن تشخیص حرفه ای در مدیریت جامعه، و نه تنها در مدیریت علم کشور، چشمگیر بوده است و این نمونه ای است دیگر از نتیجه های نامنظور در حکمرانی ما در جمهوری اسلامی.
مثال برای بی توجهی حکمرانان ما به تشخیص حرفه ای بسیار است. سازمان مديريت و برنامهريزي كشور در یک دوره اين ضابطة قانوني را ابلاغ كرده است كه تنها كسي ميتواند در معاونت پژوهشي وزارت علوم استخدام شود كه فارغالتحصيل كارشناسي در رشتة جامعهشناسي با گرايش پژوهشگري باشد؛ ضابطه ای که به ظاهر به حرفه گرایی توجه دارد و از نوع ضابطه است. غافل از اينكه اگر مديري حرفهگرا تشخيص داد براي سمتي كارشناسي داوطلبی از رشته ای دیگر مناسبتر است اين تشخيص به مراتب براي بهرهوري اداري مناسبتر است تا استخدام كارشناسي كه تصادفاً فارغالتحصيل جامعهشناسي با گرايش پژوهشگري است. مضافا این که راه برای اعمال رابطه باز می شود. هیچ رابطه یا ضابطه ای نمی تواند جای تشخیص اهل حرفه را در اجتماع علمی بگیرد. سیاست های علمی ما در نبود اجتماع علمی، و در بی توجهی به تشخیصِ مبتنی بر روال های اجتماع علمی، بسیار ناکارامد بوده و مانع توسعهء علمی شده است.
🔹 این سلسله یادداشتها هرهفته عصر جمعه در همین صفحه منتشر می شود.
@UT_Central_Library
yon.ir/oYrou
What is Science?
علم چیست؟
🔸بخش دوم: علم در جامعه های بدون اجتماع علمی
II. Science in the societies without scientific community
🔸یادداشت یازدهم:
رابطه، ضابطه، تشخیص
Relationship, criterion, distinction
پس از انقلاب اسلامي مفهوم ضابطه باب شد تا جایگزین رابطه در استخدام ها بشود. پس از آن متقاضیان، به واسطة رابطه يا بي واسطة رابطه، خود را با ضابطهها، كه همگي مكانيكي بودند، به راحتي تطبيق دادند. در نبود حرفه گرایی، که اجتماع علمی بهترین نمود مدرن آن است، ضابطه نقش تسهیل گری را برای رابطه به عهده گرفت. به این ترتیب، جامعه نتوانست به سمت آگاهي حرفهاي برود، تشخيص حرفهاي نتوانست پا بگيرد، و همان ضابطهها مانع جدي شدند براي توسعة اداري كشور. نوع سوال هایی که در گزینش دانشجو، در استخدام هیئت علمی، و حتی در آموزش های «دانش افزایی» در دانشگاه ها مرسوم است از جنس فروکاهیدن ضابطه به رابطه است. تاثیر دو مفهوم «آگاهی قومی» در مقابل آگاهی حرفه ای و نیز «ثِقَة»، که در یادداشت های قبلی توصیح دادم، در پانگرفتن تشخیص حرفه ای در مدیریت جامعه، و نه تنها در مدیریت علم کشور، چشمگیر بوده است و این نمونه ای است دیگر از نتیجه های نامنظور در حکمرانی ما در جمهوری اسلامی.
مثال برای بی توجهی حکمرانان ما به تشخیص حرفه ای بسیار است. سازمان مديريت و برنامهريزي كشور در یک دوره اين ضابطة قانوني را ابلاغ كرده است كه تنها كسي ميتواند در معاونت پژوهشي وزارت علوم استخدام شود كه فارغالتحصيل كارشناسي در رشتة جامعهشناسي با گرايش پژوهشگري باشد؛ ضابطه ای که به ظاهر به حرفه گرایی توجه دارد و از نوع ضابطه است. غافل از اينكه اگر مديري حرفهگرا تشخيص داد براي سمتي كارشناسي داوطلبی از رشته ای دیگر مناسبتر است اين تشخيص به مراتب براي بهرهوري اداري مناسبتر است تا استخدام كارشناسي كه تصادفاً فارغالتحصيل جامعهشناسي با گرايش پژوهشگري است. مضافا این که راه برای اعمال رابطه باز می شود. هیچ رابطه یا ضابطه ای نمی تواند جای تشخیص اهل حرفه را در اجتماع علمی بگیرد. سیاست های علمی ما در نبود اجتماع علمی، و در بی توجهی به تشخیصِ مبتنی بر روال های اجتماع علمی، بسیار ناکارامد بوده و مانع توسعهء علمی شده است.
🔹 این سلسله یادداشتها هرهفته عصر جمعه در همین صفحه منتشر می شود.
@UT_Central_Library
yon.ir/oYrou
یکی از استوارترین و بی نظیر ترین ترجمه های فارسی از قرآن کریم که تا به حال نگاشته شده است، ترجمه ای است اثر "نظام الدین نیشابوری (نظام اعرج)" از دانشمندان قرن هشتم هجری و از شاگردان قطب الدین شیرازی که آثار فراوانی در زمینه های علوم قرآنی و عربی به رشته ی تحریر در آورده است. نظام نیشابوری با تسلط کامل بر دو زبان عربی و فارسی به ویژه بر اثر آشنایی با قواعد صرفی، نحوی و بلاغی مبادرت به ترجمه ی قرآن به زبان فارسی نموده است. در این متن کهن می توان واژه های ناب فارسی، ویژگی های لهجه ای و دستوری کهن را یافت که از سادگی و روانی ویژه ای برخوردارند. این اثر ارزشمند در سال ۱۳۹۷ شمسی به همت محمد دزفولی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در محل موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در ۷۳۶ صفحه به چاپ رسیده است.
@UT_Central_Library
@UT_Central_Library