💙آب و جامعه💙 – Telegram
💙آب و جامعه💙
1.75K subscribers
2.18K photos
870 videos
70 files
1.06K links
موضوع کانال آب وجامعه؛ پرداختن به رابطه بین آب و جامعه به عنوان یک رابطه درهم تنیده تاریخی ودیرپا می باشد. این کانال با رویکرد انتقادی وبلاگ شخصی مهتابذرافکن دکتری جامعه شناسی و مطالعات hydrosocial است.

@irWaterForUs
وب سایت

Irwatereducation.com
Download Telegram
Forwarded from w913
هفته اینده موج دامنه متوسط داریم

شاخه اولش گرم تر هس و از روز شنبه عصر بتتدریح از غرب و جنوب غرب وارد میشه و روزهای یکشنبه و دوشنبه بیشتر مناطق نیمه غربی و شمالی و جنوبی و نیمه شرقی رو بارونی میکنه که طبعا در مناطق سردسیر برف هست

روز دوشنبه اواخر وقت با ریزش سرما شاخه دوم کارش رو شروع میکنه بارشش غالبا برف میشه و بیشتر مناطق غربی و شمال غربی و حتی البرز جنوبی رو برفی میکنه
یه خاطره

سال 1402 چند نفر از بخش تحقیقات وزارت نیرو اومده بودن استان ما و یه جلسه هم گذاشته بودن بنیاد نخبگان و کارگروه آب و منم رفتم. تو جلسه من در مورد اینکه جای علوم انسانی در ساختار وزارت نیرو خالیه و بخشی از چالش‌ها به همین دلیله که کل این ساختار به یک ساختار « کارایی فنی» تقلیل پیدا کرده صحبت کردم.
بعد یکی از آن مهمانان گفت. البته ما به علوم انسانی اهمیت میدیم. مثلا همین امسال چندتا طرح تحقیقاتی در علوم انسانی داشتیم درباره عوامل موتر بر خستگی کارکنان وزارت نیرو..
مات موندم. این که درک ساختاری یک وزارتخانه از پیوند علوم انسانی یا حوزه آب اینطوری تعبیر شد دیگه جایی برای ادامه دادن و حرف زدن برای من باقی نگذاشت.

هرجا که دیدید مدیران وزارت نیرو از مشارکت و این جور مباحث اجتماعی صحبت می کنند، قبل از هرچیز باید دید با این شکاف نهادی - گفتمانی عجیب چطور این مشارکت رو درک معنا کردن.
خلاصه خانه از پای بست ویران است😀

🔷 @WaterForUs
👍4
چالش فهم مشارکت در مدیریت منابع آب

مهتا بذرافکن

در نگاه اول رویکردهای مبتنی بر مشارکت اجتماعی و ظرفیت‌سازی جامعه‌محور، پاسخی پیشرو و عادلانه به بحران آب به نظر می‌رسند، اما باید با دقت بررسی کرد که «مشارکت» در عمل چگونه تعریف می‌شود؛ چه کسی مسئول تلقی می‌شود و این مسئولیت از دوش چه نهادی برداشته می‌شود.

اما بسیاری از سیاست‌های آب به‌ویژه در چارچوب حکمرانی غیرشفاف و هیدروالگیارشی غیرپاسخگو؛  در حالی که بر مفاهیمی چون ظرفیت‌سازی، مشارکت محلی و تغییر رفتار مصرف‌کنندگان تأکید می‌کنند، به‌تدریج مسئولیت سازگاری با بحران را از دولت‌ها و ساختارهای کلان به سطح جامعه و حتی خانواده منتقل می‌کنند.
در این فرایند، بحران آب نه به‌عنوان مسئله‌ای ساختاری و سیاسی، بلکه به‌مثابه مسئله‌ای رفتاری و اخلاقی بازتعریف می‌شود. در این چارچوب، ظرفیت تعاملی جامعه اگرچه می‌تواند منبعی برای همبستگی، یادگیری جمعی و حفاظت از منابع باشد، اما هم‌زمان در معرض این خطر قرار دارد که به ابزاری برای واگذاری مسئولیت بدون واگذاری قدرت تبدیل شود.
یعنی از مردم و به‌طور خاص از زنان انتظار می‌رود با تغییر رفتار، صرفه‌جویی، مراقبت و سازگاری، پیامدهای سیاست‌ها و ناکارآمدی‌های نهادی را جبران کنند، بی‌آنکه در سطوح تصمیم‌گیری، تخصیص منابع یا تعریف اولویت‌ها نقش واقعی داشته باشند.
در چنین شرایطی، «مشارکت» می‌تواند به شکلی از انضباط اجتماعی بدل شود؛ جایی که شهروندان به کنشگرانی مسئول، اخلاقی و سازگار تبدیل می‌شوند، اما هم‌زمان ساختارهای نابرابر تولید بحران دست‌نخورده باقی می‌مانند.

این وضعیت به‌ویژه برای زنان اهمیت دوچندان دارد، زیرا نقش‌های جنسیتی موجود آنان را در خط مقدم مسئولیت‌های جدیدی مانند کنترل ردپای مصرف آب خانگی قرار می‌دهد.
در بسیاری از جوامع، زنان پیشاپیش مسئول مدیریت آب خانگی، تغذیه خانواده، مراقبت از کودکان و سالمندان و حفظ سلامت روزمره‌اند و هنگامی که سیاست‌های آب بر «اصلاح الگوی مصرف»، «مدیریت تقاضا» و «سازگاری محلی» متمرکز می‌شوند، این بار مسئولیت بیش از پیش بر دوش زنانی قرار می‌گیرد که نه در طراحی سیاست‌ها نقش داشته‌اند و نه به منابع، اطلاعات و قدرت تصمیم‌گیری متناسب دسترسی دارند.

به بیان دیگر، ظرفیت تعاملی شهروندان و بویژه زنان به‌عنوان یک دارایی اجتماعی ارزشمند شناسایی می‌شود، اما هم‌زمان در معرض بهره‌برداری ناعادلانه و نامرئی قرار می‌گیرد. 

این وضعیت نوعی شکاف میان گفتمان و نهاد ایجاد می‌کند که فهم آن برای ساختاری مبتنی بر کارایی فنی اگر نگوییم غیرممکن، بسیار سخت است.
ساختاری که آن در سطح گفتمانی، از عدالت، مشارکت و پایداری سخن گفته می‌شود، اما در سطح نهادی، سازوکارهایی که بتوانند این مشارکت را به قدرت واقعی، حمایت مالی و مسئولیت‌پذیری دولت‌ها پیوند دهند وجود ندارد.
در نتیجه، آنچه به نام عدالت زیستی، تخصیص و توزیع عادلانه آب (به عنوان مثال در پروژه های سدسازی وانتقال آب بین حوضه‌ای ) توجیه و معرفی می‌شود، عملا به بازتولید بی عدالتی اجتماعی می انجامد.
بنابراین، پیوند دادن ظرفیت تعاملی با عدالت آبی، تنها زمانی معنادار است که با ظرفیت نهادی پاسخگو همراه باشد؛ نهادی که نه‌تنها از مشارکت استقبال کند، بلکه مسئولیت‌های خود را نیز شناسایی و محترم شمرده و آن را به جامعه واگذار نکند.

در غیر این صورت، ظرفیت تعاملی به‌ویژه ظرفیت تعاملی  شهروندان و بویژه زنان می‌تواند به شکلی از «سازگاری اجباری» بدل شود؛ سازگاری‌ای که هزینه‌های روانی، عاطفی و اجتماعی آن نامرئی می‌ماند.
این خوانش انتقادی نشان می‌دهد که پرداختن به نقش شهروندان و بویژه زنان در مدیریت آب، اگر بدون توجه به روابط قدرت و ساختارهای حکمرانی صورت گیرد، ممکن است ناخواسته به تقویت همان نظم ناعادلانه‌ای بیانجامد که در پی اصلاح آن است.

از این رو، ضروری است که بحث مشارکت و ظرفیت‌سازی، هم‌زمان با این پرسشها همراه شود که «چه کسی تصمیم می‌گیرد؟»، «چه کسی هزینه می‌دهد؟» و «چه کسی پاسخگوست؟». آیا سیستم مدیریت منابع موجود برای این سوالات پاسخ دارد؟

🔷 @WaterForUs
👏2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
حتی یک نفر هم می تواند تغییر ایجاد کند و جهان را جای بهتری برای زندگی کند.


🔷 @WaterForUs
👏5
Forwarded from عکس نگار
🔺 خفه‌ شدن محیط‌زیست، حقوق جامعه محلی و میراث‌فرهنگی در مخزن خرسان۳

📍تکرار فاجعه

🔺|پیام ما| «خرسان۳»، سدی است با تبعاتی بی‌شمار بر محیط‌‌زیست، جامعه محلی و میراث‌فرهنگی! اما آنچه درباره این سد تاکنون مغفول مانده، همین سه گزینه است. در گفتمان مسئولان اغلب بر ضرورت تأمین آب به سایر مناطق تأکید می‌شود. نگاهی به پژوهش‌ها،‌ مقالات و پایان‌نامه‌های نوشته‌شده با کلیدواژه «سد خرسان۳» هم نشان می‌دهد کل مسئله در حد یک بحث فنی زمین‌شناسی،‌ ژئومکانیک و... تقلیل یافته است. کارشناسان هشدار می‌دهند با این دست‌فرمان، آینده «دنا» همچون امروز «دریاچه ارومیه» خواهد بود.

🔺«امید سجادیان»، کنشگر محیط‌زیست، دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس استان کهگیلویه و بویراحمد معتقد است خرسان۳ از ابتدا فاقد ارزیابی محیط‌زیستی معتبر بوده و حتی مصوبه سال ۹۶ هیئت وزیران که به آن استناد می‌شود، هیچ ارزش اجرایی ندارد. «آن زمان پروژه نه پیشرفت فیزیکی واقعی داشت و نه بررسی‌های لازم برای صدور چنین مجوزی انجام شده بود. مصوبه‌ای که باید برای یک پروژه دارای پیشرفت صادر می‌شد، در حالی تصویب شد که کل پیشرفت سد به کانکس و دو مسیر جاده‌کشی محدود بود و یک سال بعد هم فقط هفت درصد اعلام شد. بدتر اینکه آن مصوبه فقط برای احداث یک نیروگاه برقابی صادر شده بود، اما بعدها انتقال آب به طرح اضافه شد که به‌طور قطعی مجوز قبلی را باطل می‌کند. یعنی حتی در همان سال ۹۶ هم این پروژه مجوز واقعی و قابل‌اتکا و قانونی نداشت.»

🔺به‌گفته سجادیان، به همین دلیل دادگاه تجدیدنظر امروز تأکید می‌کند پروژه نه‌تنها فاقد مجوز محیط‌زیستی است، بلکه اساساً روند تصویب اولیه آن مخدوش بوده و هیچ‌یک از الزامات قانونی رعایت نشده است. «دو استان کهگیلویه‌وبویراحمد و چهارمحال‌وبختیاری نیز رسماً اعلام کرده‌اند با ارزیابی‌نشدن طرح و انتقال آب مخالف بوده‌اند. این یعنی وزارت نیرو سال‌ها بدون پشتوانه کارشناسی، بدون رضایت نهادهای ذی‌صلاح و بدون مستندات محیط‌زیستی، پروژه‌ای را پیش برده که پیامدهای آن برای طبیعت و جامعه جبران‌ناپذیر است.»

گزارش کامل را در سایت «پیام ما» بخوانید.
https://payamema.ir/payam/142875

#میراث_فرهنگی
#محیط_زیست
#توسعه_پایدار
#سدسازی
#سد_خرسان3
#پیام_ما
#نهضت_سبز_زاگرس

📍 @payamma
📍 @nehzatsabzzagros
خوداظهاری روایی کشاورزان، سواد آب و بازپس‌گیری فاعلیت در سیاستگذاری آب

مهتا بذرافکن

در حکمرانی آب، کشاورزان غالباً در جایگاه «مصرف‌کننده‌ی آب» که تمامی آب کشور را هدر داده است بازنمایی می‌شوند؛ جایگاهی که آنان را به موضوع سیاست‌های کنترلی، اصلاح الگوی کشت یا مدیریت تقاضا فرو می‌کاهد، بدون آنکه به‌عنوان کنشگران دانا و ذی‌حق در فرآیند تصمیم‌گیری به رسمیت شناخته شوند.
این بازنمایی، مرزی نمادین اما مؤثر میان «مصرف‌کننده» و «فاعل سیاسی» ترسیم می‌کند؛ مرزی که امکان مشارکت معنادار کشاورزان را از پیش محدود می‌سازد و اجازه نمی‌دهد مقصران اصلی(قانون و ساختار ناکارآمد و نابکار) افشا شوند.

در این چارچوب، خوداظهاری یعنی توانایی بیان تجربه، دانش و روایت شخصی از آب، نقشی تعیین‌کننده در عبور از این مرز ایفا می‌کند. مثلا در مورد آب‌های زیرزمینی چه شد که کشاورزان به حفر چاه بدون پروانه اقدام کردند؟ این را خود کشاورزان باید روايت کنند تا بتوان به آنچه واقعا رخ داده است رسید.

همان‌گونه که روایتگری برای زنان ابزاری برای خروج از سکوت و نامرئی‌بودن است، برای کشاورزان نیز روایت و داستان‌گویی می‌تواند امکان بازتعریف جایگاه آنان را فراهم آورد:

از مصرف‌کننده‌ای که باید «اصلاح شود»، به فاعلی که می‌تواند درباره آب سخن بگوید، پرسش طرح کند و مطالبه داشته باشد.
در این مسیر سواد آب و سواد روایتگری به‌مثابه ابزار جبران حذف است. سواد آب، اگر صرفاً به آگاهی فنی درباره بهره‌وری یا کمیت مصرف محدود شود، ناخواسته می‌تواند به ابزاری برای تشدید سرزنش کشاورزان بدل گردد.

اما زمانی که سواد آب با سواد روایتگری پیوند می‌خورد، کارکردی متفاوت می‌یابد.
سواد روایتگری به کشاورزان امکان می‌دهد تا داده‌های زیسته‌ی خود از تجربیات فنی مانند تغییر زمان کشت، افت کیفیت آب گرفته تا شکست سیاست‌ها یا پیامدهای معیشتی را به زبانی قابل شنیدن در عرصه عمومی و سیاستی تبدیل کنند.
در شرایطی که کشاورزان به‌طور ساختاری از چرخه‌های رسمی مشارکت کنار گذاشته شده‌اند،روایتگری می‌تواند بخشی از این حذف را جبران کند.

روایت، امکان می‌دهد تجربه‌ی محلی به دانشی قابل استناد بدل شود و شکاف میان سیاست‌های بالا‌به‌پایین و واقعیت‌های مزرعه آشکار گردد. از این منظر، سواد روایتگری نه جایگزین مشارکت نهادی، بلکه ابزار حداقلی برای بازپس‌گیری فاعلیت سیاسی است.

دانش معتبر درباره آب صرفاً در داده‌ها و مدل‌ها خلاصه نمی‌شود، بلکه در تجربه‌ی زیسته، حافظه‌ی محلی و روایت‌های روزمره نیز ریشه دارد. حذف کشاورزان از حکمرانی آب، اغلب با بی‌اعتبارسازی همین اشکال دانستن همراه است.

خوداظهاری روایی، این بی‌اعتبارسازی را به چالش می‌کشد و نشان می‌دهد که کشاورزان نه‌تنها مصرف‌کنندگان آب، بلکه تولیدکنندگان دانش و معنا درباره آب‌اند که عامدانه از سیاست‌ها کنار گذاشته شده اند.
بدین‌ترتیب روایت و سواد روایتگری می‌تواند مرز میان «مصرف‌کننده مسئله‌ساز» و «کنشگر مشارکت‌طلب» را در مورد کشاورزان بازتعریف نماید.

🔷 @WaterForUs
👍3👏1💯1
بررسی یک ابهام در مفهوم‌سازی «سواد آب»

مهتا بذرافکن

بعد از شوک آبی تابستان امسال، در برخی رسانه‌ها و میان بعضی فعالان، «سواد آب» به توانایی افراد و جوامع برای کنار آمدن، تحمل کردن و تنظیم خود در برابر شوک‌های آبی تقلیل داده شد؛ تعریفی که این روزها زیاد درباره‌اش صحبت می‌شود. این تعریف، اگرچه در نگاه اول درست به نظر می‌رسد، اما در عمل پیامدهای سیاسی مهمی دارد که نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد.

البته بخشی از ترویج سواد آب به همین مهارت‌ها مربوط است؛ اما مسئله آن‌جاست که در این نوع مفهوم‌سازی، سازگاری با کم‌آبی با اتکا به ظرفیت‌های درونی جوامع و به‌ویژه خانواده‌ها به یک وظیفه شهروندی تقلیل داده می‌شود. وظیفه‌ای که بار اصلی آن بر دوش مردم گذاشته می‌شود، بی‌آن‌که پرسش از علل ساختاری بحران در مرکز بحث قرار گیرد.

در این چارچوب، پرسش‌هایی درباره توزیع عادلانه و عدالت آب، ابعاد اجتماعی و اقتصادی بحران، الگوهای ناعادلانه توسعه و شکست‌های حکمرانی ( که از مهم‌ترین شاخص‌های واقعی سواد آب‌اند) به حاشیه رانده می‌شوند.

در نتیجه ساختار مدیریتی ( از خدا خواسته ) به‌جای پاسخگویی درباره سیاست‌های توزیع ناعادلانه آب، پروژه‌سازی‌های بدون شفافیت، توسعه کشاورزی بی‌ضابطه و مخرب، و پیامدهایی چون افت شدید آب‌های زیرزمینی، خشکیدن تالاب‌ها و تخریب رودخانه‌ها؛ تمرکز سیاست‌ها به سمت آموزش «رفتار درست»، «صرفه‌جویی»، «مدیریت خانگی منابع» و «افزایش تاب‌آوری خانواده‌ها» می‌ برد.

این فرار به جلو، سازگاری با کم‌آبی را از یک راهبرد جمعی و عدالت‌محور، به یک وظیفه اخلاقی فردی تبدیل می‌کند؛ وظیفه‌ای که اگر انجام نشود، خودِ قربانیان بحران مقصر جلوه داده می‌شوند. به این ترتیب، بحران آب نه‌تنها حل نمی‌ گردد، بلکه طبیعی‌سازی شده و بار تقصیر هم به گردن خشکسالی انداخته می شود.

بسیار مهم است که بدانیم افزایش سواد آب شهروندان فقط برای تحمل کم‌آبی نیست؛ سواد آب یعنی توان پرسشگری، مطالبه‌گری و پاسخ‌خواستن درباره این‌که چرا آستانه اطمینان آب تا این حد پایین آمده که مدام درخواست می شود که جامعه به راهبردهای بقا پناه ببرد!!

🔷 @WaterForUs
👍3
💢بحران بی‌آبی ایران؛ اسلاوی ژیژک: کمونیسم تنها راه چاره است

«ژاپن تایمز» در مطلبی به قلم اسلاوی ژیژک، نظریه‌پرداز، جامعه‌شناس و فیلسوف سرشناس اسلوونیایی که شرح کامل ‌آن را در این گزارش می‌خوانید به بحران رو به وخامت آب در ایران پرداخته و از زبان استاد فلسفه مدرسه تحصیلات تکمیلی اروپا هشدار‌هایی جدی را مطرح کرده است.

ژیژاک سپس در پاسخ به بخش پایانی سوال خود می‌نویسد: «این نقطه غزه، اوکراین، سودان یا مراکز کلاه‌برداری سایبری در شمال میانمار نیست؛ بلکه 'تهران' است.»

بیشتر بخوانید:https://l.euronews.com/f4uK


پ. ن : اونی که به ما......


🔷 @WaterForUs
😐1
تحلیل انتقادی: «صرفه‌جویی به اندازه یک سد» و سیاست بقا

مهتا بذرافکن

محمداسماعیل محسنی‌نسب، معاون خدمات مشترکین و درآمد شرکت آب و فاضلاب تهران در گفت‌وگو با رسانه تصویری «آن» گفته است که :
🔹تهران وارد ششمین سال خشکسالی شده و بارندگی امسال ۷۰ درصد کمتر از سال گذشته است. با اقدامات فرهنگی و مدیریتی شرکت آبفا، مصرف آب در هشت‌ماهه نخست سال ۱۲ درصد کاهش یافت؛ صرفه‌جویی ۱۰۰ میلیون مترمکعبی معادل حجم یک سد، تهران را از بحران پاییزی نجات داد.


بدیهی است که صرفه جویی در مصرف آب نه تنها یک وظیفه اخلاقی بلکه یک اقدام در جهت ترویج عدالت است. اما وقتی تقدیس از صرفه جویی از زبان معاون خدمات مشترکین و درآمد شرکت آب و فاضلاب شنیده می شود تبدیل به نمونه روشنی از چرخش گفتمانی سیاست آب در شرایط فروپاشی اطمینان آبی است و باید نقد شود.

در این روایت، کاهش ۱۲ درصدی مصرف آب شهروندان، معادل ۱۰۰ میلیون مترمکعب نه به‌عنوان یک اقدام اضطراری موقت، بلکه به‌مثابه «معادل یک سد» و عامل «نجات تهران از بحران» بازنمایی می‌شود که جای تامل دارد.

۱. سد جای خود را به بدن مردم می‌دهد: در این چارچوب، آنچه پیش‌تر با سرمایه‌گذاری زیرساختی، برنامه‌ریزی بلندمدت و اصلاح حکمرانی آب دنبال می‌شد، اکنون از طریق کاهش مصرف روزمره مردم جبران می‌شود. بدن شهروندان و به‌طور نامتوازن‌تر، خانواده‌ها به مخزن جدید آب تبدیل می‌شوند.
این همان نقطه‌ای است که حد اطمینان‌بخشی آب فرو می‌ریزد. نظام آب دیگر قادر نیست امنیت پایه را تضمین کند و برای بقا، به فشرده‌سازی مصرف اجتماعی متوسل می‌شود.

۲. از امنیت آب به مدیریت بقا: وقتی گفته می‌شود «صرفه‌جویی مردم تهران را از بحران نجات داد»، یک پیام ضمنی روشن دارد ؛
بقای شهر نه محصول اصلاح ساختارها، بلکه نتیجه تحمل بیشتر مردم است. در چنین وضعی، سیاست آب از منطق پیشگیری و عدالت خارج شده و وارد منطق بقا می‌شود؛ جایی که هدف، نه پایداری، بلکه «رد شدن از فصل بعدی» است.

۳. اخلاقی‌سازی کم‌آبی و جابه‌جایی مسئولیت
: این روایت، کم‌آبی را به مسئله «رفتار درست» شهروندان تبدیل می‌کند. تمرکز بر «اقدامات فرهنگی و مدیریتی» بدون هم‌زمان‌سازی با پاسخگویی درباره:
الگوهای ناعادلانه تخصیص،
فرسودگی شبکه‌ها،
پروژه‌سازی‌های پرهزینه،
و توسعه‌های آب‌برِ بی‌ضابطه،

به معنای جابه‌جایی مسئولیت از حکمرانی به مردم است.
اگر بحران رفع شد، حاصل صرفه‌جویی است؛ اگر تشدید شد، نشانه «همکاری‌نکردن» مردم است.

۴. جنگیدن برای بقا؛ وقتی صرفه‌جویی فضیلت می‌شود: در این منطق، صرفه‌جویی دیگر یک انتخاب آگاهانه یا کنش زیست‌محیطی نبوده و به فضیلت اخلاقیِ بقا بدل می‌شود. جامعه به جای مطالبه اصلاحات ساختاری، به «دوام آوردن» تشویق می‌شود.
این همان وضعیتی است که می‌توان آن را جنگیدن اجتماعی برای بقا نامید: کاهش مصرف، تحمل کمبود، و پذیرش ناامنی به‌عنوان وضعیت عادی در حالیکه خود مدیران بهتر می‌دانند این وضعیت نتیجه چیست!

خطر اینگونه اظهارات کجاست؟

طبیعی‌سازی بحران و نگران نشدن از فروپاشی اطمینان آبی نقطه خطر است. تشبیه «صرفه‌جویی مردم به اندازه یک سد» در ظاهر ستایش‌آمیز است، اما در عمق، نشانه‌ای از طبیعی‌سازی فروپاشی اطمینان آبی است.
به‌جای پرسش از این‌که چرا شهر به نقطه‌ای رسیده که باید با ریاضت آبی اداره شود، روایت رسمی، ریاضت را به موفقیت بدل می‌کند.

وقتی صرفه‌جویی مردم «به اندازه یک سد» معرفی می‌شود، یعنی اطمینان آبی فرو ریخته و سیاست آب وارد فاز بقا شده است؛ فازی که در آن، بدن شهروندان جای زیرساخت را می‌گیرد و تحمل اجتماعی جای حکمرانی. و اینجاست که باید صرفه جویی را نقد کرد نه تقديس!


🔷 @WaterForUs
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کریسمس در دبی وقتی ما در بند آب و نان فردا در این خاک زرخیر سر در گریبانیم..



🔷 @WaterForUs
💔4👍1👎1
✔️ این یک شنبه

🔹 در امتداد سلسله گفتگوهای تعاملی کنشگران اجتماعی و مردم در مورد بحران آب کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان با مشارکت تشکل های مدنی برگزار می کند

عنوان گفتگو:

*اصل همکاری در زمینە بهرەبرداری از آبراەهای بین المللی، مطالعە موردی ایران و عراق*

با حضور :

👈 *آزاد ولدبیگی فارغ التحصیل از دانشگاە صلاح الدین اربیل عراق در رشته حقوق بین الملل عمومی*

🔹 این جلسه به صورت آنلاین و گفتگو محور خواهد بود.


🔹 برای پیوستن به این گفتگوصرفا از طریق مرورگرهای فایرفاکس، کروم و اپرا روی لینک زیر کلیک کنید. پس از باز شدن لینک از طریق ایکون گزینه ورود مهمان به این گفتگو بپیوندید
👇

https://www.skyroom.online/ch/zagrosmehraban/goftogohayeab

🔹 نکته : تا روز برگزاری این نشست مجازی در روز *یک شنبه ۷ دی معادل ۲۸ دسامبر ساعت ۹ شب*  اتاق گفتگو تعطیل است؛

@sedayepayeab1
زنان عاملان تغییر

در رواندا، سیل‌های شدید و خشکسالی‌ها شدیدتر از همیشه آسیب می‌زنند. سال‌هاست که جنگل‌زدایی با محدود کردن توانایی زمین در جذب آب و تغذیه منابع آب زیرزمینی، این تأثیرات را بدتر کرده است.
با حمایت سازمان مدیریت محیط زیست رواندا، جوامع محلی در منطقه کرهه گرد هم آمدند تا مشاغل زنبورداری - که کمتر به بارندگی وابسته هستند - را راه‌اندازی کنند و جنگل‌ها را حفظ کنند.
مارین بابونامپوزه، رهبر این پروژه است. او به عنوان رهبر تیم در تعاونی زنبورداری محلی، به زنبورداران نشان می‌دهد که چگونه از تجهیزات مدرن برای افزایش تولید استفاده کنند. این پروژه با احیای بیش از ۶۰۰ هکتار اکوسیستم برای فراهم کردن زمین برای تغذیه زنبورها، همزمان اثرات سیل و خشکسالی را کاهش می‌دهد و در عین حال بازده عسل را افزایش می‌دهد./ UNEP

🔷 @WaterForUs
🙏21
Forwarded from Pishdad
📣 کارگاه "تغییرات اقلیمی و منابع آب: از مایه حیات تا تضمین امنیت اقتصادی"

🔷پژوهشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و اندیشکده اقتصاد سیاسی، امنیت و دفاع برگزار می‌کند.

👤 مدرس:
مهندس محمد ابراهیم رئیسی، کارشناس ارشد اقتصاد آب و محیط زیست

🔷مکان نشست:
پژوهشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی: سالن آزمایشگاه رفتاری

🔗 [لینک شرکت در نشست](https://www.skyroom.online/ch/isu/pesdt-isu)

📆 زمان: سه شنبه ۹ دی ماه ۱۴۰۴ ساعت ۸-۱۰
وقتی باران میبارد فساد لو می رود

علی زارعی
تخریب پلها و جاده ها دهان بازکردن و فرونشست خیابان ها بلوارها و جادهها و فرو ریختن ابنیهای که عمر برخی از آنها حتی به چند سال هم نمیرسد بیش از آن که «حادثه طبیعی» باشد سندی روشن از ضعف در اجرا نبود نظارت مؤثر و حیف و میل گسترده اعتبارات عمرانی و بیت المال است.

است آیا تاکنون با مجریان ناظران یا مدیرانی که پروژه های ضعیف تحویل دادهاند برخورد قاطع و علنی صورت گرفته است؟
اگر پاسخ منفی است نباید تعجب کرد که با هر باران، دوباره همین سرمقاله نوشته شود اینبار اما انتظار میرود دستگاههای نظارتی و قضایی به جای تماشای خرابیها وارد میدان شوند؛ پیش از آن که اعتماد عمومی بیش از این فرو بریزد. / دریا نیوز


🔷 @WaterForUs
👏2💔1
بعضیا به دنیا اومدن که مهربورزند، با دستهای خالی اما قلبهای بزرگ

۸ آذر ماه ۱۴۰۴، یکی از فرزندان ایران خانم به نام "اللهیار بارانی" به تنهایی دستکم ۶۰ تن از اهالی وستای مهرگی شهرستان سیریک را که در محاصره سیل قرار اشتند نجات داد.

این نوجوان که از اهالی روستای مهرگی میباشد، پس از مشاهده گیر افتادن اهالی روستا در ،سیل به تنهایی یک قایق را روشن و با شجاعت بود آنها را از محل خطر نجات داد اهالی روستا می گویند. اگر
اللهیار اقدام نمی کرد به احتمال بسیار زیاد باید هم اکنون در سوگ و ماتم ۶۰ شهروند می بودیم که در سیل جان خود را از دست می دادند..
در روزهای خاکستری ناگهان ستاره ای می درخشد تا ما را به آینده این سرزمین امیدوار کند 💚🤍❤️

🔷 @WaterForUs
👏103
واقعی کردن و شفافیت داده ها راه حلی برای پایدار سازی حوضه ها


مراکش با پشتیبانی آلمان در یک منطقه حساس به نام حوضه تنسیفت (Tensift basin) که با کمبود آب شدید روبه‌روست پروژه احیا آغاز نموده است.

✔️ این پروژه با کمک مالی دولت آلمان از طریق بانک توسعهٔ آلمان (KfW) و با همکاری نهاد مدیریت آب مراکش اجرا می‌شود. هدف این پروژه اندازه‌گیری، پایش و مدیریت آب به‌صورت علمی و مبتنی بر داده‌های واقعی انجام خواهد.
توسعهٔ شبکه‌های نظارت بر مقدار و کیفیت آب (هیدرولوژی، آب‌خوان‌ها، وضع هوا) ساخت و به‌روز کردن تجهیزات جمع‌آوری داده و سیستم‌های دیجیتالی پیشرفته برای تحلیل و پردازش اطلاعات در زمان واقعی از اهداف این همکاری مشترک است.

داده های واقعی در جهت تصمیم‌گیری بهتر دربارهٔ تخصیص و نحوه مصرف بهینه آب بسیار مهم است و این پروژه نشان‌دهنده می‌دهد که مراکش روی استراتژیِ مدیریت آب مبتنی بر اطلاعات و پیش‌بینی سرمایه‌گذاری می‌کند ، نه ساختن سازه‌های بزرگ مثل سدها و انتقال آب بین حوضه‌ای به عنوان تنها راه حل ممکن! .


🔷 @WaterForUs
2
حکمرانی هوشمند آب؛ تیغِ دولبه در حوضه‌های پرتنش؛ امکان‌ها و محدودیت‌ها

مهتا بذرافکن

حکمرانی مبتنی بر داده‌های واقعی، با هدف تصمیم‌گیری دقیق‌تر دربارهٔ تخصیص و مصرف آب، به‌تدریج به یکی از مسیرهای اصلی سازگاری با کم‌آبی و تغییرات اقلیمی تبدیل شده است.
این چرخش حکمرانی در مناطق کم‌آب، به معنای سرمایه‌گذاری کشورها بر استراتژی‌های مدیریت آب مبتنی بر اطلاعات، پیش‌بینی، پایش و بازتخصیص است؛ رویکردی که در ظاهر، رقیبی برای پروژه‌های پرهزینه و مناقشه‌برانگیزی چون سدسازی‌های بزرگ و انتقال آب بین‌حوضه‌ای معرفی می‌شود. و البته تنوع‌بخشی به راه‌حل‌ها، در واکنش به همین تجربه‌های شکست‌خورده شکل گرفته است؛ تجربه‌هایی که سال‌ها به‌عنوان «تنها راه ممکن» عرضه شدند و در برخی از جاها خود به یک مشکل بزرگ تبدیل شده اند.

با این حال، از همان ابتدا باید به یک هشدار جدی توجه کرد: هوشمندسازی بدون پیوست اجتماعی، نهادی و فرهنگی، نه‌تنها بحران را حل نمی‌کند، بلکه می‌تواند آن را بازتولید کند.

تجربه ایران در به‌کارگیری فناوری‌های آبی ،از توسعه چاه‌های عمیق تا سدسازی، انتقال بین‌حوضه‌ای و حتی آبیاری تحت فشار، نشان می‌دهد که فناوری ذاتاً بی‌طرف نیست. فناوری، در غیاب تنظیم‌گری و اصلاح روابط قدرت، معمولاً به افزایش مصرف کل منجر می‌شود، نه مهار آن.

از منظر روانی–اجتماعی، فناوری اغلب «توهم فراوانی آب» ایجاد می‌کند؛ تصوری که آب را بی‌پایان و فناوری را «نجات‌دهنده» می‌بیند. همین خیال نجات، نقطه خطر است؛ جایی که نگاه انتقادی–اجتماعی به هوشمندسازی حوضه‌های آبریز، حیاتی می‌شود.

در سال‌های اخیر، «هوشمندسازی حکمرانی آب» ؛ شامل پایش دیجیتال، سامانه‌های داده‌محور، هشدار زودهنگام و تصمیم‌گیری مبتنی بر اطلاعات؛ به‌عنوان یکی از راه‌حل‌های نوین سازگاری با تغییر اقلیم و کم آبی تبلیغ شده است. بی‌تردید، در حوضه‌هایی با عدم‌قطعیت اقلیمی بالا، این ابزارها می‌توانند به ارتقای کارایی مدیریتی، پیش‌بینی مخاطرات و کاهش هزینه‌های فاجعه کمک کنند.

اما در حوضه‌های پرتنش و بیش‌تخصیص‌یافته، مسئله آب صرفاً مسئله‌ای فنی یا دانشی نیست؛ بلکه عمیقاً سیاسی، نهادی و توزیعی است.
در حوضه‌هایی مانند زاینده‌رود یا ارومیه، چالش اصلی کمبود داده نیست، بلکه فقدان اراده و سازوکار لازم برای اصلاح تخصیص‌ها و مواجهه با شبکه‌های قدرتمند منافع است.
این حوضه‌ها از نظر داده‌های هیدرولوژیک، مطالعات سناریویی و ابزارهای فنی، جزو غنی‌ترین حوضه‌های کشورند؛ اما تداوم بحران نشان می‌دهد که «دانستن» الزاماً به «تصمیم عادلانه» منجر نمی‌شود.

در چنین زمینه‌ای، اگر هوشمندسازی به بازتوزیع واقعی آب و بازتعریف اولویت‌ها نینجامد، صرفاً تعارض‌ها را دقیق‌تر ثبت می‌کند بی‌آنکه آن‌ها را حل نماید.
خطر پنهان اینجاست: هوشمندسازیِ بی‌عدالتی.

در حوضه‌های پرتنش، فناوری به‌راحتی به ابزاری برای کنترل مصرف‌های خرد و اخلاقی‌سازی صرفه‌جویی تبدیل می‌شود؛ در حالی که مصرف‌های کلان، انتقال‌های بین‌حوضه‌ای و صنایع آب‌بَر، اغلب عامدانه از دایره نظارت مؤثر بیرون می‌مانند.
در این وضعیت، فناوری نه به کاهش نابرابری، بلکه به تثبیت آن کمک می‌کند. پیامدهای اجتماعی این فرایند نامتقارن است و بار سازگاری را به سطح خانوار منتقل می‌سازد؛ جایی که این بار سنگین، به‌شکل نامرئی اما پایدار، برشانه های کشاورزان خرد و جوامع پایین‌دست حوضه آبریز گذاشته می شود.

🔷 @WaterForUs
وقتی ضعف حکمرانی به خانواده ها منتقل و خانواده به واحد جبران ناکارآمدی حکمرانی تبدیل می شود؛ تیتر « اسراف کم شد» غیرمنصفانه و ناعادلانه است.


🔷 @WaterForUs
🖤🕊 درگذشت پدر علم نوین قنات؛ آب ایران در سوگ استاد "جواد صفی‌نژاد"

🔹️استاد جواد صفی‌نژاد، پدر علم نوین قنات و از چهره‌های ماندگار دانش و فرهنگ آب ایران، به دیار باقی شتافت و جامعه علمی و تخصصی کشور یکی از بزرگان خود را از دست داد.

🔹️مرحوم صفی‌نژاد، زاده ۹ شهریور ۱۳۰۸ در شهرری، انسان‌شناس و جغرافی‌دان برجسته‌ای بود که بخش مهمی از عمر علمی خود را صرف پژوهش درباره اقوام، عشایر و نظام‌های سنتی بهره‌برداری از منابع آب، به‌ویژه قنات، کرد. نام او بیش از هر چیز با احیای علمی و مستندسازی «کاریز» در ایران گره خورده است؛ میراثی که قرن‌ها حیات در سرزمین کم‌آب ایران را ممکن ساخته است.

🔹️اثر ماندگار او با عنوان «کاریز در ایران و شیوه‌های سنتی بهره‌گیری از آن» نه‌تنها به‌عنوان برگزیده اول دهمین دوره جشنواره بین‌المللی فارابی معرفی شد، بلکه موفق به کسب عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز شد.

🔹️ضمن عرض تسلیت صمیمانه به خانواده آن مرحوم، شاگردان، دوستداران و جامعه آب و دانشگاهی کشور، یاد و نام او را گرامی می‌داریم.

▪️ اطلاع‌رسانی درباره زمان و مکان مراسم تشییع و بزرگداشت آن مرحوم، اعلام خواهد شد.

💧@water_news_network
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
من سیل را دوست دارم. حیات طبیعت به خروشان رودخانه ها وابسته است. سیل دشتها را نمک زدایی می کند و به حاصلخیزی خاک دشتها کمک می کند، آبهای زیرزمینی را تقویت می کند. رودخانه شبکه آب رسانی به پیکر ایران است، هر کس در مسیر رودی سد و چک دم بزند برای مرگ ایران تلاش می کند. من از سیل تشکر می کنم که تا آنجا که زورش می رسد، حقش را از متجاورزان به حق آب و رود می گیرد.
بخروش رود که خروشانت عشق است😍😍😍😍
حسین آخانی، ۸ دی ۱۴۰۴
https://news.1rj.ru/str/environ_concerns
😐32👏1