Forwarded from عکس نگار
.
🔺عبای گشاد سنتگرایی بر هیبت مدرنیته!
✍ شفیع بهرامیان
▫️در جوامع در حال گذار، ساختارهای ایلی اغلب به عنوان نماد «مقاومت» در برابر هژمونی دولتها، بازتولید میشوند. در بسیاری از مناطق کشور، هویت قومی در تقابل با گفتمان یکسانساز دولت، گاه به ایل و زبان و حتی لهجه، تقلیل مییابد. فعالان محلی، با اتکا به نظریههای پستمدرنِ هویت، این تقلیلگرایی را به مثابه «احیای فرهنگ مغلوب» توجیه میکنند. اما این نگاه، دو مشکل اساسی دارد:
الف- تقلیل هویت فرهنگی به هویت قبیلهای: این مسئله به معنای تبدیل هویت به مجموعهای ثابت و ایستاست که پویایی تاریخی و تکثر درونی جامعه را نادیده میگیرد.
ب- تضعیف نهادهای مدنی: تمرکز بر هویتهای پیشامدنی، مانع شکلگیری گفتمان شهروندی، مشخصا مبتنی بر حقوق فردی و مسئولیت جمعی میشود.این مسئله به دنبال خود روابط را دستخوش تغییر میکند. چرا که در جوامع قبیلهای، روابط، اغلب چندبعدی و درهمتنیده بوده در حالی که در جوامع مدرن، روابط، تخصصیتر و محدودتر هستند. میتوان استدلال کرد که قبیلهگرایی با ایجاد روابط در هم تنیده و غیرشفاف، مانع از توسعه نهادهای مدنی و تفکیک وظایف میشود.
▫️ روشنفکران محلی یا «سربازان هویت» که رسالت خود را صرفاً در دفاع از هویت طایفهای یا زبانی تعریف میکنند، ناخواسته به بازتولید منطق حذفگرایی و مرزبندی دامن میزنند. با این رویکرد، اصولی مانند عدالت، شایستهسالاری یا آزادی و.... ذیل وفاداری به قبیله تفسیر میشوند. در یک جامعه مدرن البته فرد براساس توانمندی و دستاوردهایش مورد ارزیابی قرار میگیرد نه انتساب به فلان قبیله و تیره و حمایت فلان سرمایهدار و طبقه و کاست.
این رویکرد همچنین تقویت مرزهای زبانی یا طایفهای، گروههای غیرخودی را بهحاشیه میراند یا آنها را غیر خودی و حتی دشمن معرفی میکند!
در همین چارچوب بسیاری از رهبران سنتی ایلی، خود در پی حفظ سلسلهمراتب سنتیاند و همسویی برخی فعالان محلی با آنها، شاید نقد روندها و ساختارهای ناعادلانه را متوقف کرده و آفت جدی برای دموکراسی و تعریف هرگونه روشنفکری و فعالیت اجتماعی و مدنی باشد.
▫️رسانه در جوامع نیمهسنتی، میان دو نقش متناقض گیر کرده است: اول، رسالت حرفهای و انتشار عینی اطلاعات، نظارت بر قدرت و تقویت گفتمان انتقادی و دوم، فشار هویتی و لزوم پاسخگویی به انتظارات جامعهای که رسانه را «آینه هویت جمعی» میخواهد.
در برخی جوامع، گاهی رسانههای محلی بهجای تمرکز بر شفافیت، به بلندگوی رقابتهای بین قومی تبدیل میشوند. این مسئله نشان میدهد که « فعالیت مدنی و یا روزنامهنگاری قبیلهمحور» نهتنها به همبستگی و توسعه متوازن جامعه کمک نمیکند، بلکه شکافهای اجتماعی را عمیقتر میکند.
▫️گاهی ضعف نهادهای مدرن و ناکارآمدی کارگزاران دولت محلی در ارائه خدمات عمومی و یا وجود تبعیض، بخشی از مردم از جمله فعالان مدنی را بهسوی پناهبردن به ساختارهای سنتی و قومی سنتی سوق میدهد. فعالان محلی نیز، در این وضعیت بهدلیل ناامیدی از اصلاحات ساختاری، دوباره به «هویتسازی ایلی» روی میآورند.
در جوامع ماقبل مدنی، دفاع از هویت ایلی یا محلی برای اشخاص، اعتبار اجتماعی یا سرمایه نمادین میآفریند؛ بنابراین برخی فعالان اجتماعی محلی برای کسب مشروعیت خود، به بازتولید این گفتمان هویتی میپردازند در حالیکه نمیشود خود را «روشنفکر» نامید اما از ساختارهای سنتی قدرت پیشامدنیت دفاع کرد!
▫️رسانههای اجتماعی و فضای مجازی نیز با تقویت طایفهگرایی دیجیتال، هویتهای محلی را به کالایی برای «لایک» و «ریاستور» تبدیل میکنند و بجای شکل دادن به گفتمان شهروندی، «انسان قبیلهوند» را برساخت میکنند!
▫️درست آن است روشنفکران بهمثابه واسطههای انتقادی بهجای رمانتیکسازی قومی، نقد همزمانِ سنت و مدرنیته را پیشه کنند. نهادهای رسانهای نیز که وفاداریشان به «حقیقت» است، نه به طایفه یا جغرافیای قومی، باید حمایت شوند نه تخریب!
در کنار این، جامعه باید بتواند رسانههای قبیلهمحور را از «رسانههای حرفهای» تشخیص دهد.
▫️در یک جامعه دلسپردگی فعالان محلی به هژمونی ایلی و قومی، بحرانهای جدیدی مانند «قطبیسازی جامعه» و «تضعیف حقیقتگویی» میآفریند. نهایت دستاورد آن، ماندن در گرداب توسعهنیافتگی در قالب و شکلی شبهمدرن است.
🔺البته در برخی جوامع، سیاست درست همان است که «فعالان محلی» در خدمت حفظ ساختار قبیلهای باشند چه اینکه جامعه هنوز به آن درجه از بلوغ و مدنیت نرسیده و در آن هنوز پاسداری از هویت فرهنگی در گرو تبعیت از کانونهای قدرت ایلی و قبیلهای است و البته نباید دیگر نام «فعال مدنی» بر این قبیل فعالین گذاشت.
#Deepseek
@avinpress
🔺عبای گشاد سنتگرایی بر هیبت مدرنیته!
✍ شفیع بهرامیان
▫️در جوامع در حال گذار، ساختارهای ایلی اغلب به عنوان نماد «مقاومت» در برابر هژمونی دولتها، بازتولید میشوند. در بسیاری از مناطق کشور، هویت قومی در تقابل با گفتمان یکسانساز دولت، گاه به ایل و زبان و حتی لهجه، تقلیل مییابد. فعالان محلی، با اتکا به نظریههای پستمدرنِ هویت، این تقلیلگرایی را به مثابه «احیای فرهنگ مغلوب» توجیه میکنند. اما این نگاه، دو مشکل اساسی دارد:
الف- تقلیل هویت فرهنگی به هویت قبیلهای: این مسئله به معنای تبدیل هویت به مجموعهای ثابت و ایستاست که پویایی تاریخی و تکثر درونی جامعه را نادیده میگیرد.
ب- تضعیف نهادهای مدنی: تمرکز بر هویتهای پیشامدنی، مانع شکلگیری گفتمان شهروندی، مشخصا مبتنی بر حقوق فردی و مسئولیت جمعی میشود.این مسئله به دنبال خود روابط را دستخوش تغییر میکند. چرا که در جوامع قبیلهای، روابط، اغلب چندبعدی و درهمتنیده بوده در حالی که در جوامع مدرن، روابط، تخصصیتر و محدودتر هستند. میتوان استدلال کرد که قبیلهگرایی با ایجاد روابط در هم تنیده و غیرشفاف، مانع از توسعه نهادهای مدنی و تفکیک وظایف میشود.
▫️ روشنفکران محلی یا «سربازان هویت» که رسالت خود را صرفاً در دفاع از هویت طایفهای یا زبانی تعریف میکنند، ناخواسته به بازتولید منطق حذفگرایی و مرزبندی دامن میزنند. با این رویکرد، اصولی مانند عدالت، شایستهسالاری یا آزادی و.... ذیل وفاداری به قبیله تفسیر میشوند. در یک جامعه مدرن البته فرد براساس توانمندی و دستاوردهایش مورد ارزیابی قرار میگیرد نه انتساب به فلان قبیله و تیره و حمایت فلان سرمایهدار و طبقه و کاست.
این رویکرد همچنین تقویت مرزهای زبانی یا طایفهای، گروههای غیرخودی را بهحاشیه میراند یا آنها را غیر خودی و حتی دشمن معرفی میکند!
در همین چارچوب بسیاری از رهبران سنتی ایلی، خود در پی حفظ سلسلهمراتب سنتیاند و همسویی برخی فعالان محلی با آنها، شاید نقد روندها و ساختارهای ناعادلانه را متوقف کرده و آفت جدی برای دموکراسی و تعریف هرگونه روشنفکری و فعالیت اجتماعی و مدنی باشد.
▫️رسانه در جوامع نیمهسنتی، میان دو نقش متناقض گیر کرده است: اول، رسالت حرفهای و انتشار عینی اطلاعات، نظارت بر قدرت و تقویت گفتمان انتقادی و دوم، فشار هویتی و لزوم پاسخگویی به انتظارات جامعهای که رسانه را «آینه هویت جمعی» میخواهد.
در برخی جوامع، گاهی رسانههای محلی بهجای تمرکز بر شفافیت، به بلندگوی رقابتهای بین قومی تبدیل میشوند. این مسئله نشان میدهد که « فعالیت مدنی و یا روزنامهنگاری قبیلهمحور» نهتنها به همبستگی و توسعه متوازن جامعه کمک نمیکند، بلکه شکافهای اجتماعی را عمیقتر میکند.
▫️گاهی ضعف نهادهای مدرن و ناکارآمدی کارگزاران دولت محلی در ارائه خدمات عمومی و یا وجود تبعیض، بخشی از مردم از جمله فعالان مدنی را بهسوی پناهبردن به ساختارهای سنتی و قومی سنتی سوق میدهد. فعالان محلی نیز، در این وضعیت بهدلیل ناامیدی از اصلاحات ساختاری، دوباره به «هویتسازی ایلی» روی میآورند.
در جوامع ماقبل مدنی، دفاع از هویت ایلی یا محلی برای اشخاص، اعتبار اجتماعی یا سرمایه نمادین میآفریند؛ بنابراین برخی فعالان اجتماعی محلی برای کسب مشروعیت خود، به بازتولید این گفتمان هویتی میپردازند در حالیکه نمیشود خود را «روشنفکر» نامید اما از ساختارهای سنتی قدرت پیشامدنیت دفاع کرد!
▫️رسانههای اجتماعی و فضای مجازی نیز با تقویت طایفهگرایی دیجیتال، هویتهای محلی را به کالایی برای «لایک» و «ریاستور» تبدیل میکنند و بجای شکل دادن به گفتمان شهروندی، «انسان قبیلهوند» را برساخت میکنند!
▫️درست آن است روشنفکران بهمثابه واسطههای انتقادی بهجای رمانتیکسازی قومی، نقد همزمانِ سنت و مدرنیته را پیشه کنند. نهادهای رسانهای نیز که وفاداریشان به «حقیقت» است، نه به طایفه یا جغرافیای قومی، باید حمایت شوند نه تخریب!
در کنار این، جامعه باید بتواند رسانههای قبیلهمحور را از «رسانههای حرفهای» تشخیص دهد.
▫️در یک جامعه دلسپردگی فعالان محلی به هژمونی ایلی و قومی، بحرانهای جدیدی مانند «قطبیسازی جامعه» و «تضعیف حقیقتگویی» میآفریند. نهایت دستاورد آن، ماندن در گرداب توسعهنیافتگی در قالب و شکلی شبهمدرن است.
🔺البته در برخی جوامع، سیاست درست همان است که «فعالان محلی» در خدمت حفظ ساختار قبیلهای باشند چه اینکه جامعه هنوز به آن درجه از بلوغ و مدنیت نرسیده و در آن هنوز پاسداری از هویت فرهنگی در گرو تبعیت از کانونهای قدرت ایلی و قبیلهای است و البته نباید دیگر نام «فعال مدنی» بر این قبیل فعالین گذاشت.
#Deepseek
@avinpress
👍13❤4
Forwarded from عکس نگار
.
🔺از شکاف تا گسست در شهر؛
خطری که باید جدی گرفت!
✍شفیع بهرامیان- روزنامه نگار
▫️شهرهای ایران، بهعنوان کانونهای اصلی توسعه و پیشرفت، همواره در معرض تحولات گوناگونی بودهاند. یکی از چالشهای مهمی که امروزه با آن روبرو هستیم، مسئله چندپارهکردن شهرها براساس ملاحظات قومی یا کاستی و توزیع ناعادلانه منابع عمرانی است. این مسئله، پیامدهای گستردهای در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به دنبال دارد و نهتنها ساختار شهری را تضعیف میکند، بلکه شکافهای عمیقی در جامعه ایجاد مینماید.
▫️سیاستهای توسعه شهری که کثرت فرهنگی را نادیده میگیرند به حذف سنتها و الگوهای رفتاری خاص گروههای مختلف مردم میانجامند. پژوهشها نشان میدهند کیفیت خدمات شهری و محیط محله بیش از همگنی قومی یا طبقه اقتصادی بر حس تعلق شهروندان تأثیرگذار است. محرومیت برخی مناطق از خدمات و توجه بیشتر به دیگر مناطق، دلبستگی به شهر را تضعیف و بیگانگی فرهنگی را تشدید میکند.
توزیع ناعادلانه منابع، سبب کاهش ارزش منطقهای شده و مهاجرت گروههای محروم به حاشیه شهرها را افزایش میدهد. این مناطق با فقر، تراکم جمعیت بالا و دسترسی محدود به امکانات روبهرو هستند که زمینهساز ناهنجاریهای اجتماعی مانند جرم و اعتیاد میشود.
▫️تفاوت در سطح توسعه بین محلات قومی یا کاستی، تعاملات اجتماعی را کاهش میدهد. برای مثال، در جایی مثل تهران یا ارومیه یا اهواز و زاهدان، تفاوتهای فرهنگی بین مهاجران روستایی و ساکنان شهری به ایجاد تنشهای پنهان منجر شده است.
ساکنان مناطق محروم به دلیل احساس تبعیض، انگیزه کمتری برای مشارکت در بهبود محله یا شهر خود دارند. این مسئله مدیریت شهری را با چالشهای مختلفی مواجه میکند.
▫️هنگامیکه شهرها براساس هر ملاحظاتی تقسیم میشوند، هویت ملی و احساس تعلق به یک جامعه واحد، خدشهدار میشود. این مسئله میتواند زمینهساز بروز اختلافات و نزاعهای قومی یا طبقاتی در آینده باشد.
در کنار این، نابرابری در توزیع امکانات، نارضایتی عمومی را دامن میزند.
▫️بیعدالتی در توسعه شهری، اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی را نیز کاهش میدهد. مطالعات نشان میدهند نبود «ضمانت اجرایی» برای قوانین شهری، شهروندان را به سمت قانونگریزی سوق میدهد.
تبعیض در عمران شهری، باعث شکلگیری گفتمانهای «قومگرا یا طبقهمحور» شده و هویتهای قومی یا شکاف طبقاتی را تقویت میکند و ممکن است به «تقابل» گروههای مختلف بینجامد. این مسئله در شهرهای چندقومی مانند زاهدان، ارومیه، اهواز و نقده و امثال آن مدیریت یکپارچه شهری را دشوار میسازد.
▫️در بعد اقتصادی، تمرکز سرمایهگذاریها در بخشهای خاص شهری، رشد اقتصادی سایر مناطق را متوقف میکند. مناطق محروم غالباً به فعالیتهای اقتصادی غیررسمی (مانند دستفروشی، واسطهگری یا ....) وابسته میشوند که پایدار نیستند و ریسک فقر را تشدید میکنند.
روشن است توزیع ناعادلانه منابع، مانع از توسعه متوازن شهرها و مناطق مختلف میشود. این امر میتواند منجر به کاهش سرمایهگذاری، افزایش بیکاری و فقر در برخی مناطق شود.
▫️چندپارهسازی شهرها براساس قومیت یا پایگاه طبقاتی شهروندان و توزیع ناعادلانه منابع، چرخه معیوبی از نابرابری ایجاد میکند که تمام ابعاد حیات شهری را تحت تأثیر قرار میدهد. برای شکستن این چرخه، چند اقدام ضروری است:
▫️تخصیص منابع عمرانی و امکانات شهری باید براساس نیازهای واقعی و با رعایت عدالت اجتماعی صورت گیرد و حتی از تبعیض مثبت برای مناطق کمتربرخوردار استفاده شود.
تقویت نهادهای مدنی و مشارکت مردم در تصمیمگیریهای مربوط به توسعه شهرها، میتواند به افزایش شفافیت و پاسخگویی نهادهای حاکمیتی کمک کند.
سیاستهای توسعه مبتنی بر عدالت فضایی و توجه به تنوع فرهنگی طراحی شوند و حتی نهادهای دولتی و خدماتی و سرمایهگذاریها در مناطق حاشیهای مستقر شود.
- مشارکت شهروندان در تصمیمگیریهای شهری تقویت شده و از آنها در ترکیب شوراها استفاده شود.
▫️این رویکردها نهتنها انسجام اجتماعی را افزایش میدهد، بلکه پایداری توسعه شهری را در بلندمدت تضمین میکند.
البته فراموش نکنیم ترویج فرهنگ گفتوگو و تعامل بین اقوام و گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی در شهرها، بیش از هر عامل دیگری میتواند به کاهش تنشها و افزایش انسجام اجتماعی کمک کند.
www.avinpress.ir
@avinpress
🔺از شکاف تا گسست در شهر؛
خطری که باید جدی گرفت!
✍شفیع بهرامیان- روزنامه نگار
▫️شهرهای ایران، بهعنوان کانونهای اصلی توسعه و پیشرفت، همواره در معرض تحولات گوناگونی بودهاند. یکی از چالشهای مهمی که امروزه با آن روبرو هستیم، مسئله چندپارهکردن شهرها براساس ملاحظات قومی یا کاستی و توزیع ناعادلانه منابع عمرانی است. این مسئله، پیامدهای گستردهای در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به دنبال دارد و نهتنها ساختار شهری را تضعیف میکند، بلکه شکافهای عمیقی در جامعه ایجاد مینماید.
▫️سیاستهای توسعه شهری که کثرت فرهنگی را نادیده میگیرند به حذف سنتها و الگوهای رفتاری خاص گروههای مختلف مردم میانجامند. پژوهشها نشان میدهند کیفیت خدمات شهری و محیط محله بیش از همگنی قومی یا طبقه اقتصادی بر حس تعلق شهروندان تأثیرگذار است. محرومیت برخی مناطق از خدمات و توجه بیشتر به دیگر مناطق، دلبستگی به شهر را تضعیف و بیگانگی فرهنگی را تشدید میکند.
توزیع ناعادلانه منابع، سبب کاهش ارزش منطقهای شده و مهاجرت گروههای محروم به حاشیه شهرها را افزایش میدهد. این مناطق با فقر، تراکم جمعیت بالا و دسترسی محدود به امکانات روبهرو هستند که زمینهساز ناهنجاریهای اجتماعی مانند جرم و اعتیاد میشود.
▫️تفاوت در سطح توسعه بین محلات قومی یا کاستی، تعاملات اجتماعی را کاهش میدهد. برای مثال، در جایی مثل تهران یا ارومیه یا اهواز و زاهدان، تفاوتهای فرهنگی بین مهاجران روستایی و ساکنان شهری به ایجاد تنشهای پنهان منجر شده است.
ساکنان مناطق محروم به دلیل احساس تبعیض، انگیزه کمتری برای مشارکت در بهبود محله یا شهر خود دارند. این مسئله مدیریت شهری را با چالشهای مختلفی مواجه میکند.
▫️هنگامیکه شهرها براساس هر ملاحظاتی تقسیم میشوند، هویت ملی و احساس تعلق به یک جامعه واحد، خدشهدار میشود. این مسئله میتواند زمینهساز بروز اختلافات و نزاعهای قومی یا طبقاتی در آینده باشد.
در کنار این، نابرابری در توزیع امکانات، نارضایتی عمومی را دامن میزند.
▫️بیعدالتی در توسعه شهری، اعتماد عمومی به نهادهای حکومتی را نیز کاهش میدهد. مطالعات نشان میدهند نبود «ضمانت اجرایی» برای قوانین شهری، شهروندان را به سمت قانونگریزی سوق میدهد.
تبعیض در عمران شهری، باعث شکلگیری گفتمانهای «قومگرا یا طبقهمحور» شده و هویتهای قومی یا شکاف طبقاتی را تقویت میکند و ممکن است به «تقابل» گروههای مختلف بینجامد. این مسئله در شهرهای چندقومی مانند زاهدان، ارومیه، اهواز و نقده و امثال آن مدیریت یکپارچه شهری را دشوار میسازد.
▫️در بعد اقتصادی، تمرکز سرمایهگذاریها در بخشهای خاص شهری، رشد اقتصادی سایر مناطق را متوقف میکند. مناطق محروم غالباً به فعالیتهای اقتصادی غیررسمی (مانند دستفروشی، واسطهگری یا ....) وابسته میشوند که پایدار نیستند و ریسک فقر را تشدید میکنند.
روشن است توزیع ناعادلانه منابع، مانع از توسعه متوازن شهرها و مناطق مختلف میشود. این امر میتواند منجر به کاهش سرمایهگذاری، افزایش بیکاری و فقر در برخی مناطق شود.
▫️چندپارهسازی شهرها براساس قومیت یا پایگاه طبقاتی شهروندان و توزیع ناعادلانه منابع، چرخه معیوبی از نابرابری ایجاد میکند که تمام ابعاد حیات شهری را تحت تأثیر قرار میدهد. برای شکستن این چرخه، چند اقدام ضروری است:
▫️تخصیص منابع عمرانی و امکانات شهری باید براساس نیازهای واقعی و با رعایت عدالت اجتماعی صورت گیرد و حتی از تبعیض مثبت برای مناطق کمتربرخوردار استفاده شود.
تقویت نهادهای مدنی و مشارکت مردم در تصمیمگیریهای مربوط به توسعه شهرها، میتواند به افزایش شفافیت و پاسخگویی نهادهای حاکمیتی کمک کند.
سیاستهای توسعه مبتنی بر عدالت فضایی و توجه به تنوع فرهنگی طراحی شوند و حتی نهادهای دولتی و خدماتی و سرمایهگذاریها در مناطق حاشیهای مستقر شود.
- مشارکت شهروندان در تصمیمگیریهای شهری تقویت شده و از آنها در ترکیب شوراها استفاده شود.
▫️این رویکردها نهتنها انسجام اجتماعی را افزایش میدهد، بلکه پایداری توسعه شهری را در بلندمدت تضمین میکند.
البته فراموش نکنیم ترویج فرهنگ گفتوگو و تعامل بین اقوام و گروههای مختلف اجتماعی و اقتصادی در شهرها، بیش از هر عامل دیگری میتواند به کاهش تنشها و افزایش انسجام اجتماعی کمک کند.
www.avinpress.ir
@avinpress
👏8
https://B2n.ir/g01014
🔺جولان قمهبدستان محصول چیست؟
✍ دکتر جعفر احمدی
▫️اشاره: چهارشنبه هفتهی گذشته «امیرمحمد خالقی» دانشجوی دانشگاه تهران، در محلهای نزدیک به کوی دانشگاه توسط اراذل و اوباش با سلاح سرد مورد ضرب و جرح قرار گرفت و با وجود انتقال به بیمارستان، جان خود را از دست داد. این اتفاق ناگوار، یک رویداد نادر و استثنایی و تنها مختص شهر تهران نیست. یک جستجوی ساده در رسانههای محلی و استانی نشان میدهد که اتفاقا شهروندان بسیاری از شهرهای کشورمان، شاهد جولان اراذل و اوباش قمه به دست در خیابانها هستند. سوالی که در اینجا مطرح است، این است که افزایش پدیدهی اوباشگران قمه به دست در خیابانها محصول چه مناسبات سیاسی و اجتماعی در کشور است؟ در این نوشتار از منظر جامعه شناختی به این پرسش پاسخ داده میشود.
@avinpress
🔺برای مشاهده کامل مطلب روی عکس پایین کلیک کنید👇👇
🔺جولان قمهبدستان محصول چیست؟
✍ دکتر جعفر احمدی
▫️اشاره: چهارشنبه هفتهی گذشته «امیرمحمد خالقی» دانشجوی دانشگاه تهران، در محلهای نزدیک به کوی دانشگاه توسط اراذل و اوباش با سلاح سرد مورد ضرب و جرح قرار گرفت و با وجود انتقال به بیمارستان، جان خود را از دست داد. این اتفاق ناگوار، یک رویداد نادر و استثنایی و تنها مختص شهر تهران نیست. یک جستجوی ساده در رسانههای محلی و استانی نشان میدهد که اتفاقا شهروندان بسیاری از شهرهای کشورمان، شاهد جولان اراذل و اوباش قمه به دست در خیابانها هستند. سوالی که در اینجا مطرح است، این است که افزایش پدیدهی اوباشگران قمه به دست در خیابانها محصول چه مناسبات سیاسی و اجتماعی در کشور است؟ در این نوشتار از منظر جامعه شناختی به این پرسش پاسخ داده میشود.
@avinpress
🔺برای مشاهده کامل مطلب روی عکس پایین کلیک کنید👇👇
آوینپرس
جولان قمهبدستان محصول چیست؟
جعفر احمدی_ پژوهشگر دکترای بررسی مسایل اجتماعی/ اشاره: چهارشنبه هفتهی گذشته «امیرمحمد خالقی» دانشجوی دانشگاه تهران، در محلهای نزدیک به کوی دانشگاه توسط اراذل و اوباش با سلاح سرد مورد
👍9
Forwarded from عکس نگار
.
🔺 یک استیضاح و مارپیچی بهنام سکوت!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
اشاره: نویسنده درصدد دفاع از عملکرد اقتصادی دولت و وزیر مربوطه نیست و صرفا راهبرد رسانهای دولت را در بحث استیضاح به نقد میکشد.
▫️بهنظر میرسد وضعیت رسانهای دولت در سطح ملی و محلی در جریان استیضاح وزیر اقتصاد، نمادی از ناکارآمدی ساختاری و سراسیمگی درونی بدنه اطلاعرسانی و روابطعمومی دولت چهاردهم است. حتی رسانههای محلی و کانالهای رسمی نظیر ایرنا و کانالهای منسوب به استانداریها نیز که پیشتر در استیضاح وزرای قبلی، از گفتمان دولتهای وقت حمایت میکردند، امروز سکوتی معنادار در قبال وزیر اقتصاد دولت چهاردهم (با تنها ۵ ماه شروع فعالیت) پیشه کردهاند. این سکوت در شرایطی رخ میدهد که تعداد زیادی از نمایندگان استانی و شهرستانی، از امضاکنندگان استیضاح بوده و مصمم به برکناری او هستند.
▫️شاید که حمایت نکردن هواداران و طرفداران دولت، افکار عمومی و رسانههای محلی یا حتی مرکز از وزیر در حال استیضاح یا مجموعه دولت، بازتابی از سهمخواهیها، شکاف و دعواها میان جناحهای سیاسی درون حاکمیت مانند پایداریچیها، قالیبافیها، مستقلین، اصلاحطلبان و... است که رسانهها را به محافظهکاری یا انفعال مجبور کرده یا حتی ممکن است دولت به دلیل ترس از تشدید انتقادات عمومی یا ناتوانی در مدیریت افکار عمومی، ترجیح دهد از برجستهسازی چالشهای اقتصادی و سیاسی موجود در سطح عمومی خودداری کرده و جریان استیضاح را صرفاً با رایزنیهای پشت پرده، مدیریت کند.
▫️بهنظر میرسد حتی حامیان سابق و چندماه قبل رئیسجمهور نیز احتمالاً به دلیل وضعیت نامساعد شاخصهای اقتصادی کشور که متاثر از بحرانهای منطقهای و بازگشت ترامپ و متغیرهای دیگر است در همین ابتدای کار دولت و بخاطر ترس از فشار افکارعمومی، تمایلی به همراهی رسانهای برای مقابله با این استیضاح ندارند.
▫️درهرصورت به دلیل تأثیرپذیری نمایندگان شهرستانی مجلس از رسانههای عمده استانی و محلی حوزههای انتخابیه و همچنین متأثر بودن افکار عمومی از رسانهها که در نهایت میتواند سبب حتی تغییر نظر نمایندگان استیضاحکننده شود اما سکوت رسانههای منسوب به دولت و رسانههای مرتبط با استانداری در استانها و همچنین فقدان هیچگونه تولید و توزیع محتوای رسانهای وزارت متبوع همتی و شورای اطلاعرسانی دولت در این رابطه بسیار عجیب و شگفتانگیز است!
▫️ آیا شیرازه سیستم اطلاعرسانی دولت ازهمپاشیده و یا عامدانه دولت میخواهد «عبدالناصر همتی» توسط مجلس برکنار شود! آیا هیچ مصوبه و دستوری از سوی شورای اطلاعرسانی دولت و یا مراکز روابطعمومی مسئول به شوراهای اطلاعرسانی استانی ارسال و تکلیف نشده است؟ اگر شده است چرا بازتابی نداشته و اگر نشده چرا؟
▫️آیا دولت چهاردهم، دیگر حتی میان هواداران و دستاندرکاران منصوب خود در بدنه دولت دچار بحران زودهنگام مشروعیت و محبوبیت شده که جامعه و حامیانش را، در جریان استیضاح مهمترین وزیر کابینه به شکلی کامل «مارپیچ سکوت» فرا گرفته!
▫️این سکوت رسانهای نهتنها بیاعتمادی به سازوکارهای اطلاعرسانی دولت را افزایش میدهد، بلکه نشان میدهد سیستم اطلاعرسانی دولت و حامیانش در بحرانها قادر به ایفای نقش حرفهای خود نیستند.
وقتی حامیان و دستاندرکاران ملی و محلی دولت و رسانههای رسمی منتسب به آن در سادهترین موارد ناتوان از تولید محتوای اقناعی و یا انتشار حتی یک «استوری» حمایتیاند، پرسش جدی دربارهی ناکارآمدی کلانِ نظام ارتباطی دولت مطرح میشود. این روند ممکن است حتی در کوتاه یا میانمدت به کاهش تدریجی مشروعیت دولت پزشکیان در میان مردم بینجامد.
Avinpress.ir
@avinpress
🔺 یک استیضاح و مارپیچی بهنام سکوت!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
اشاره: نویسنده درصدد دفاع از عملکرد اقتصادی دولت و وزیر مربوطه نیست و صرفا راهبرد رسانهای دولت را در بحث استیضاح به نقد میکشد.
▫️بهنظر میرسد وضعیت رسانهای دولت در سطح ملی و محلی در جریان استیضاح وزیر اقتصاد، نمادی از ناکارآمدی ساختاری و سراسیمگی درونی بدنه اطلاعرسانی و روابطعمومی دولت چهاردهم است. حتی رسانههای محلی و کانالهای رسمی نظیر ایرنا و کانالهای منسوب به استانداریها نیز که پیشتر در استیضاح وزرای قبلی، از گفتمان دولتهای وقت حمایت میکردند، امروز سکوتی معنادار در قبال وزیر اقتصاد دولت چهاردهم (با تنها ۵ ماه شروع فعالیت) پیشه کردهاند. این سکوت در شرایطی رخ میدهد که تعداد زیادی از نمایندگان استانی و شهرستانی، از امضاکنندگان استیضاح بوده و مصمم به برکناری او هستند.
▫️شاید که حمایت نکردن هواداران و طرفداران دولت، افکار عمومی و رسانههای محلی یا حتی مرکز از وزیر در حال استیضاح یا مجموعه دولت، بازتابی از سهمخواهیها، شکاف و دعواها میان جناحهای سیاسی درون حاکمیت مانند پایداریچیها، قالیبافیها، مستقلین، اصلاحطلبان و... است که رسانهها را به محافظهکاری یا انفعال مجبور کرده یا حتی ممکن است دولت به دلیل ترس از تشدید انتقادات عمومی یا ناتوانی در مدیریت افکار عمومی، ترجیح دهد از برجستهسازی چالشهای اقتصادی و سیاسی موجود در سطح عمومی خودداری کرده و جریان استیضاح را صرفاً با رایزنیهای پشت پرده، مدیریت کند.
▫️بهنظر میرسد حتی حامیان سابق و چندماه قبل رئیسجمهور نیز احتمالاً به دلیل وضعیت نامساعد شاخصهای اقتصادی کشور که متاثر از بحرانهای منطقهای و بازگشت ترامپ و متغیرهای دیگر است در همین ابتدای کار دولت و بخاطر ترس از فشار افکارعمومی، تمایلی به همراهی رسانهای برای مقابله با این استیضاح ندارند.
▫️درهرصورت به دلیل تأثیرپذیری نمایندگان شهرستانی مجلس از رسانههای عمده استانی و محلی حوزههای انتخابیه و همچنین متأثر بودن افکار عمومی از رسانهها که در نهایت میتواند سبب حتی تغییر نظر نمایندگان استیضاحکننده شود اما سکوت رسانههای منسوب به دولت و رسانههای مرتبط با استانداری در استانها و همچنین فقدان هیچگونه تولید و توزیع محتوای رسانهای وزارت متبوع همتی و شورای اطلاعرسانی دولت در این رابطه بسیار عجیب و شگفتانگیز است!
▫️ آیا شیرازه سیستم اطلاعرسانی دولت ازهمپاشیده و یا عامدانه دولت میخواهد «عبدالناصر همتی» توسط مجلس برکنار شود! آیا هیچ مصوبه و دستوری از سوی شورای اطلاعرسانی دولت و یا مراکز روابطعمومی مسئول به شوراهای اطلاعرسانی استانی ارسال و تکلیف نشده است؟ اگر شده است چرا بازتابی نداشته و اگر نشده چرا؟
▫️آیا دولت چهاردهم، دیگر حتی میان هواداران و دستاندرکاران منصوب خود در بدنه دولت دچار بحران زودهنگام مشروعیت و محبوبیت شده که جامعه و حامیانش را، در جریان استیضاح مهمترین وزیر کابینه به شکلی کامل «مارپیچ سکوت» فرا گرفته!
▫️این سکوت رسانهای نهتنها بیاعتمادی به سازوکارهای اطلاعرسانی دولت را افزایش میدهد، بلکه نشان میدهد سیستم اطلاعرسانی دولت و حامیانش در بحرانها قادر به ایفای نقش حرفهای خود نیستند.
وقتی حامیان و دستاندرکاران ملی و محلی دولت و رسانههای رسمی منتسب به آن در سادهترین موارد ناتوان از تولید محتوای اقناعی و یا انتشار حتی یک «استوری» حمایتیاند، پرسش جدی دربارهی ناکارآمدی کلانِ نظام ارتباطی دولت مطرح میشود. این روند ممکن است حتی در کوتاه یا میانمدت به کاهش تدریجی مشروعیت دولت پزشکیان در میان مردم بینجامد.
Avinpress.ir
@avinpress
👍9❤3
Forwarded from پیوست
🔺 یک فیلم کوتاه و چند عبرت
✍شفیع بهرامیان
رسم است در برخی کشورهای منطقه که قبل از شروع ماه رمضان، مغازهداران و اصناف خُرد و درشت ۵ تا ۱۰ درصد و شاید هم بیشتر به اجناس خود تخفیف میدهند و اینگونه است که اگر خانوادهها یا افرادی دستتنگ هم در آن جوامع موجود باشند این ماه نه برایشان ماه سختی و گرانی و تورم بیشتر بلکه ماه ارزانی و راحتی و توجه بیشتر به قشر ضعیف است.
روی سخن من اصلا با دولتها و حکومتها نیست؛ نه اینکه بخواهیم آنها را تبرئه کرده یا فاقد مسئولیت بدانیم، نه اصلا! وظایف آنها و صلاحیت و مسئولیتشان در جای خود قابل بحث و نقد فراوان است. اینجا فعلا در مورد خود مردم و برای مردم حرف میزنیم.
اینکه هر یک از ما بهعنوان اول یک انسان و سپس یک مسلمان "مذهبی" یا "کمتر مذهبی" چه از دستمان برای دیگرانی که بههر دلیلی ضعیفتر و فقیرتر از ما هستند بر میآید؟ آیا به وسع و توانایی خودمان هیچوقت فکر کردهایم و برآن اساس تلاش کردهایم به ضعیفتر از خودمان مدد و کمکی برسانیم؟
آیا همه ما ناتوان از اینیم؟ طبیعتا نه! بسیاری از ما این وسع و توانایی را داریم نه فقط در یک ماه بلکه در طول سال یاریگر کسانی باشیم که به هر دلیلی نیازمند و مستحق کمک و توجه و یاریاند.
اینکه همه ما در برابر دیگران مسئولیم نه صرفا یک اصل دینی بلکه یک الزام انسانی، یک ضرورت اجتماعی و یک ارزش وجدانی است.
در جامعه کم نداریم انسانهایی را که دست تنگ و ندار هستد اما از دیوار کسی بالا نمیروند، دروغ نمیگویند، ریا نمیکنند و حلال و حرام برایشان مهم است گرچه زیاد شنیدهایم که شکم گرسنه دین و ایمان نمیشناسد اما اگر چشم باز کنیم چه بسیار فقرایی را میبینیم که از امثال "من و ما" بیشتر به اصول و ارزشهای انسانی پایبندند درحالیکه آهی در بساطشان نیست.
امیدوارم چشمانمان را بازتر کنیم و روح و فطرت انسانیمان را که همواره برای یاری و کمک به مستمندان بیتاب است بیش از این به بهانهها و توجیهات مختلف سرکوب نکنیم و زندگی را بر خود آسان و برای دیگران آسانتر کنیم.
Avinpress.ir
@avinpress
✍شفیع بهرامیان
رسم است در برخی کشورهای منطقه که قبل از شروع ماه رمضان، مغازهداران و اصناف خُرد و درشت ۵ تا ۱۰ درصد و شاید هم بیشتر به اجناس خود تخفیف میدهند و اینگونه است که اگر خانوادهها یا افرادی دستتنگ هم در آن جوامع موجود باشند این ماه نه برایشان ماه سختی و گرانی و تورم بیشتر بلکه ماه ارزانی و راحتی و توجه بیشتر به قشر ضعیف است.
روی سخن من اصلا با دولتها و حکومتها نیست؛ نه اینکه بخواهیم آنها را تبرئه کرده یا فاقد مسئولیت بدانیم، نه اصلا! وظایف آنها و صلاحیت و مسئولیتشان در جای خود قابل بحث و نقد فراوان است. اینجا فعلا در مورد خود مردم و برای مردم حرف میزنیم.
اینکه هر یک از ما بهعنوان اول یک انسان و سپس یک مسلمان "مذهبی" یا "کمتر مذهبی" چه از دستمان برای دیگرانی که بههر دلیلی ضعیفتر و فقیرتر از ما هستند بر میآید؟ آیا به وسع و توانایی خودمان هیچوقت فکر کردهایم و برآن اساس تلاش کردهایم به ضعیفتر از خودمان مدد و کمکی برسانیم؟
آیا همه ما ناتوان از اینیم؟ طبیعتا نه! بسیاری از ما این وسع و توانایی را داریم نه فقط در یک ماه بلکه در طول سال یاریگر کسانی باشیم که به هر دلیلی نیازمند و مستحق کمک و توجه و یاریاند.
اینکه همه ما در برابر دیگران مسئولیم نه صرفا یک اصل دینی بلکه یک الزام انسانی، یک ضرورت اجتماعی و یک ارزش وجدانی است.
در جامعه کم نداریم انسانهایی را که دست تنگ و ندار هستد اما از دیوار کسی بالا نمیروند، دروغ نمیگویند، ریا نمیکنند و حلال و حرام برایشان مهم است گرچه زیاد شنیدهایم که شکم گرسنه دین و ایمان نمیشناسد اما اگر چشم باز کنیم چه بسیار فقرایی را میبینیم که از امثال "من و ما" بیشتر به اصول و ارزشهای انسانی پایبندند درحالیکه آهی در بساطشان نیست.
امیدوارم چشمانمان را بازتر کنیم و روح و فطرت انسانیمان را که همواره برای یاری و کمک به مستمندان بیتاب است بیش از این به بهانهها و توجیهات مختلف سرکوب نکنیم و زندگی را بر خود آسان و برای دیگران آسانتر کنیم.
Avinpress.ir
@avinpress
Telegram
📎
❤10👍5😢1
Forwarded from عکس نگار
.
🔺مسیر دشوار تا شهروندی!
✍ شفیع بهرامیان
▫️زیست در شهر به سکونت فیزیکی در فضای شهری اما با ذهنیتی پیشا-شهری اشاره دارد و شامل صرفا دسترسی به امکاناتی مانند بازار، فرصت شغلی، مسکن، حملونقل و خدمات اولیه درمانی، آموزشی و امثال آن است. این مفهوم بیشتر بر شرایط مادی و جغرافیایی متمرکز است، مانند تراکم جمعیت، چالشهای آلودگی، یا هزینههای زندگی. در مقابل، فرهنگ شهرنشینی (شهروندی) مجموعهای از باورها، هنجارها، رفتارها و مسئولیتهای اجتماعی است که همزیستی مسالمتآمیز و احترام متقابل در شهر را ممکن میسازد. این فرهنگ شامل رعایت قوانین (مانند احترام به عابران، همسایگان، رعایت قوانین رانندگی، سرک نکشیدن در زندگی دیگران، پارک مناسب و عدم سد معبر و...)، مشارکت در امور عمومی، حفظ نظافت، و پذیرش تنوع فرهنگی است.
▫️زیست «روستاگونه» در شهر میتواند بدون باور به فرهنگ شهروندی وجود داشته باشد اما این وضعیت به بینظمی، هرجومرج، کاهش کیفیت زندگی و افزایش شکافهای اجتماعی و حتی فرهنگی منجر میشود. برای مثال، فردی ممکن است در شهر متولد شود و در آن زندگی کند اما زبالهها را در معابر عمومی بریزد یا به حقوق دیگران در مجتمع و کوچه و خیابان بیتوجه باشد. در مقابل، فرهنگ شهرنشینی حتی در شرایط نامطلوب مادی، با تقویت مسئولیتپذیری جمعی و تعاملات احترامآمیز، به بهبود همبستگی اجتماعی و رفاه عمومی کمک میکند.
▫️براساس مطالعات جامعهشناسی شهری و نظریهپردازانی مانند جرج زیمل و لوییس ورث، تفاوت بین سکونت در شهر ( با دیدگاه روستایی) و فرهنگ شهرنشینی ریشه در رویکردهای روانشناختی-اجتماعی دارد. زیمل در مقاله «کلانشهر و حیات ذهنی» (۱۹۰۳) تأکید میکند که زندگی شهری نیازمند «سازگاری روانی» با تراکم، ناشناسی، تقسیم کار و پیچیدگی روابط است. ساکنان بدونِ تفکر شهروندی، اغلب در برابر این فشارها به انزوا یا بیتفاوتی روی میآورند، در حالی که فرهنگ شهرنشینی مستلزم «تعامل آگاهانه» با این واقعیتهای جامعه شهری است.
▫️رابرت پاتنام نیز در پژوهشهایش درباره «سرمایه اجتماعی» اشاره میکند که ساکنان بدون فرهنگ شهری، اغلب در ایجاد شبکههای اعتماد و مشارکت جمعی ضعیف عمل میکنند، در حالی که شهروندان با تفکر شهری، به بهبود کیفیت زندگی از طریق همکاری و احترام به اصول شهری متعهدند.
▫️این نظریات نشان میدهند که ساکن بودن یا تولد در شهر فقط یک «شرط مکانی» است، اما تعلق به فرهنگ شهرنشینی و باور به مفهوم شهروندی نیازمند «تحول درونی و ذهنی» و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی است که بدون آن، شهر به فضایی ناکارآمد و ناپایدار و از هم گسیخته تبدیل میشود.
▫️بهطور خلاصه، فرهنگ شهرنشینی فرایندی آگاهانه است که فراتر از سکونت در شهر، شامل مسئولیتپذیری اجتماعی، تعاملات مثبت، آگاهی از حقوق و مشارکت در مدیریت شهری بهمنظور ایجاد شهری پایدار و «انسانی» است. آموزش از کودکی و رسانهها و نهادهای مدنی و ایجاد بستری آگاهانه برای مشارکت جمعی، نقش کلیدی در ارتقای آن دارند. فقدان این فرهنگ، شکاف طبقاتی، ناهنجاریهای اجتماعی، تخریب روابط انسانی و کاهش کیفیت زندگی را در پی دارد. تقویت احساس تعلق، ایجاد فضاهای عمومی جذاب، نظارت بر قوانین و حمایت از نهادهای مدنی راهکارهایی برای بهبود فرهنگ شهرنشینی هستند. این فرهنگ، فرایندی پویا و نیازمند همکاری جمعی است.زندگی در شهر بدون این فرهنگ، مانند سکونت در ساختمانی است که هیچکس از آن مراقبت نمیکند.
#آوین_پرس #شفیع_بهرامیان #هزارمین_پست #شهروندی #ارومیه #بوکان #اشنویه #مهاباد #پیرانشهر #سقز #تهران #نقده #سردشت #سنندج #تبریز #خوی #ماکو #سلماس
Avinpress.ir
@avinpress
🔺مسیر دشوار تا شهروندی!
✍ شفیع بهرامیان
▫️زیست در شهر به سکونت فیزیکی در فضای شهری اما با ذهنیتی پیشا-شهری اشاره دارد و شامل صرفا دسترسی به امکاناتی مانند بازار، فرصت شغلی، مسکن، حملونقل و خدمات اولیه درمانی، آموزشی و امثال آن است. این مفهوم بیشتر بر شرایط مادی و جغرافیایی متمرکز است، مانند تراکم جمعیت، چالشهای آلودگی، یا هزینههای زندگی. در مقابل، فرهنگ شهرنشینی (شهروندی) مجموعهای از باورها، هنجارها، رفتارها و مسئولیتهای اجتماعی است که همزیستی مسالمتآمیز و احترام متقابل در شهر را ممکن میسازد. این فرهنگ شامل رعایت قوانین (مانند احترام به عابران، همسایگان، رعایت قوانین رانندگی، سرک نکشیدن در زندگی دیگران، پارک مناسب و عدم سد معبر و...)، مشارکت در امور عمومی، حفظ نظافت، و پذیرش تنوع فرهنگی است.
▫️زیست «روستاگونه» در شهر میتواند بدون باور به فرهنگ شهروندی وجود داشته باشد اما این وضعیت به بینظمی، هرجومرج، کاهش کیفیت زندگی و افزایش شکافهای اجتماعی و حتی فرهنگی منجر میشود. برای مثال، فردی ممکن است در شهر متولد شود و در آن زندگی کند اما زبالهها را در معابر عمومی بریزد یا به حقوق دیگران در مجتمع و کوچه و خیابان بیتوجه باشد. در مقابل، فرهنگ شهرنشینی حتی در شرایط نامطلوب مادی، با تقویت مسئولیتپذیری جمعی و تعاملات احترامآمیز، به بهبود همبستگی اجتماعی و رفاه عمومی کمک میکند.
▫️براساس مطالعات جامعهشناسی شهری و نظریهپردازانی مانند جرج زیمل و لوییس ورث، تفاوت بین سکونت در شهر ( با دیدگاه روستایی) و فرهنگ شهرنشینی ریشه در رویکردهای روانشناختی-اجتماعی دارد. زیمل در مقاله «کلانشهر و حیات ذهنی» (۱۹۰۳) تأکید میکند که زندگی شهری نیازمند «سازگاری روانی» با تراکم، ناشناسی، تقسیم کار و پیچیدگی روابط است. ساکنان بدونِ تفکر شهروندی، اغلب در برابر این فشارها به انزوا یا بیتفاوتی روی میآورند، در حالی که فرهنگ شهرنشینی مستلزم «تعامل آگاهانه» با این واقعیتهای جامعه شهری است.
▫️رابرت پاتنام نیز در پژوهشهایش درباره «سرمایه اجتماعی» اشاره میکند که ساکنان بدون فرهنگ شهری، اغلب در ایجاد شبکههای اعتماد و مشارکت جمعی ضعیف عمل میکنند، در حالی که شهروندان با تفکر شهری، به بهبود کیفیت زندگی از طریق همکاری و احترام به اصول شهری متعهدند.
▫️این نظریات نشان میدهند که ساکن بودن یا تولد در شهر فقط یک «شرط مکانی» است، اما تعلق به فرهنگ شهرنشینی و باور به مفهوم شهروندی نیازمند «تحول درونی و ذهنی» و پذیرش مسئولیتهای اجتماعی است که بدون آن، شهر به فضایی ناکارآمد و ناپایدار و از هم گسیخته تبدیل میشود.
▫️بهطور خلاصه، فرهنگ شهرنشینی فرایندی آگاهانه است که فراتر از سکونت در شهر، شامل مسئولیتپذیری اجتماعی، تعاملات مثبت، آگاهی از حقوق و مشارکت در مدیریت شهری بهمنظور ایجاد شهری پایدار و «انسانی» است. آموزش از کودکی و رسانهها و نهادهای مدنی و ایجاد بستری آگاهانه برای مشارکت جمعی، نقش کلیدی در ارتقای آن دارند. فقدان این فرهنگ، شکاف طبقاتی، ناهنجاریهای اجتماعی، تخریب روابط انسانی و کاهش کیفیت زندگی را در پی دارد. تقویت احساس تعلق، ایجاد فضاهای عمومی جذاب، نظارت بر قوانین و حمایت از نهادهای مدنی راهکارهایی برای بهبود فرهنگ شهرنشینی هستند. این فرهنگ، فرایندی پویا و نیازمند همکاری جمعی است.زندگی در شهر بدون این فرهنگ، مانند سکونت در ساختمانی است که هیچکس از آن مراقبت نمیکند.
#آوین_پرس #شفیع_بهرامیان #هزارمین_پست #شهروندی #ارومیه #بوکان #اشنویه #مهاباد #پیرانشهر #سقز #تهران #نقده #سردشت #سنندج #تبریز #خوی #ماکو #سلماس
Avinpress.ir
@avinpress
❤12👍1
🔺با باجنیوزها چه باید کرد؟
▫️باج نیوزها و زردنیوزها با هدف جذب مخاطب از طریق ایجاد هیجان کاذب یا هراسافکنی گسترش مییابند. یکی از عوامل تقویتکننده این محتواها، واکنش نشان دادن و توجه عمومی به آنهاست.
وقتی افراد، رسانهها یا نهادها به این سنخ محتواها پاسخ میدهند (حتی برای تکذیب یا انتقاد)، ناخواسته به آنها اعتبار میبخشند و با افزایش بازدید و اشتراکگذاری، دامنه انتشارشان را گسترش میدهند. این فرآیند، چرخهای از توجه و سودآوری ایجاد میکند که انگیزه گردانندگان این باجنیوزها را تقویت میکند.
▫️راهکار مؤثر برای مقابله با چنین آفتی، بیتوجهی آگاهانه، تقویت سواد رسانهای و تمرکز بر رسانهها و منابع خبری معتبر است تا از چرخه اعتباربخشی به اخبار و رسانههای غیرواقعی جلوگیری شود.
▫️باجپرسها معمولا دارای پشت پردههای اقتصادی، رانتی و بعضا مافیایی در مقیاس کوچک و بزرگاند. آنها غالبا افراد مهم را هدف میگیرند. هرگونه توجه و باج دادن به آنها و یا پاسخگویی سبب جریتر شدن و کشاندن قربانی به زمین بازی آنهاست. بیتوجهی و نادیدهگرفتن، بهترین پاسخ و سیاست در برابر تخریبها و تهدیدهای آنان است.
@avinpress
▫️باج نیوزها و زردنیوزها با هدف جذب مخاطب از طریق ایجاد هیجان کاذب یا هراسافکنی گسترش مییابند. یکی از عوامل تقویتکننده این محتواها، واکنش نشان دادن و توجه عمومی به آنهاست.
وقتی افراد، رسانهها یا نهادها به این سنخ محتواها پاسخ میدهند (حتی برای تکذیب یا انتقاد)، ناخواسته به آنها اعتبار میبخشند و با افزایش بازدید و اشتراکگذاری، دامنه انتشارشان را گسترش میدهند. این فرآیند، چرخهای از توجه و سودآوری ایجاد میکند که انگیزه گردانندگان این باجنیوزها را تقویت میکند.
▫️راهکار مؤثر برای مقابله با چنین آفتی، بیتوجهی آگاهانه، تقویت سواد رسانهای و تمرکز بر رسانهها و منابع خبری معتبر است تا از چرخه اعتباربخشی به اخبار و رسانههای غیرواقعی جلوگیری شود.
▫️باجپرسها معمولا دارای پشت پردههای اقتصادی، رانتی و بعضا مافیایی در مقیاس کوچک و بزرگاند. آنها غالبا افراد مهم را هدف میگیرند. هرگونه توجه و باج دادن به آنها و یا پاسخگویی سبب جریتر شدن و کشاندن قربانی به زمین بازی آنهاست. بیتوجهی و نادیدهگرفتن، بهترین پاسخ و سیاست در برابر تخریبها و تهدیدهای آنان است.
@avinpress
👍8👏2
🔺آیا تهران همه ایران است!
▫️مصوبات مجلس و شورای نگهبان تا قبل از تایید توسط مجمع، ذرهای ارزش ندارند/مصوبه کاهش ساعت کاری در مجمع مصلحت نظام تأیید نشد!
▫️ظاهرا پس از سالها پاسکاری و کش و قوسهای فراوان، هیات عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، لایحه کاهش ساعت کاری اداری را مغایر با سیاستهای کلی دانست و آن را تأیید نکرد. البته چیز عجیبی هم نیست همه حضرات تصمیمگیر کشور خود ساکن دایم یا موقت تهران هستند و در پایتخت نیز پنجشبهها ذاتا تعطیل است! سایر نقاط کشور هم اهمیتی ندارد!
▫️رسانههای کشور که پس از تصویب یک طرح یا لایحه در مجلس، آن را به عنوان یک اتفاق بزرگ، خبررسانی و حتی پیرامون آن تحلیل میکنند باید دریابند مصوبههای مجلس تا قبل از تایید توسط شورای نگهبان و تازگیها «مجمع مصلحت نظام» پشیزی ارزش ندارند!
▫️۲۶۰ نماینده مجلس که خارج از حوزه تهران بوده اما در دوران نمایندگی ساکن موقت پایتختاند هم ظاهرا تمایلی یا قدرتی برای دفاع از حقوق رایدهندگان خود در این رابطه ندارند!
#نمایندگان_مجلس
@avinpress
▫️مصوبات مجلس و شورای نگهبان تا قبل از تایید توسط مجمع، ذرهای ارزش ندارند/مصوبه کاهش ساعت کاری در مجمع مصلحت نظام تأیید نشد!
▫️ظاهرا پس از سالها پاسکاری و کش و قوسهای فراوان، هیات عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام، لایحه کاهش ساعت کاری اداری را مغایر با سیاستهای کلی دانست و آن را تأیید نکرد. البته چیز عجیبی هم نیست همه حضرات تصمیمگیر کشور خود ساکن دایم یا موقت تهران هستند و در پایتخت نیز پنجشبهها ذاتا تعطیل است! سایر نقاط کشور هم اهمیتی ندارد!
▫️رسانههای کشور که پس از تصویب یک طرح یا لایحه در مجلس، آن را به عنوان یک اتفاق بزرگ، خبررسانی و حتی پیرامون آن تحلیل میکنند باید دریابند مصوبههای مجلس تا قبل از تایید توسط شورای نگهبان و تازگیها «مجمع مصلحت نظام» پشیزی ارزش ندارند!
▫️۲۶۰ نماینده مجلس که خارج از حوزه تهران بوده اما در دوران نمایندگی ساکن موقت پایتختاند هم ظاهرا تمایلی یا قدرتی برای دفاع از حقوق رایدهندگان خود در این رابطه ندارند!
#نمایندگان_مجلس
@avinpress
👍6❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بەشی_کوردی
بە ناوی ڕۆژی نوێ ڕزگاری و ڕووناکی، نەورۆزی گرینگ و مێژوویی و هاتنی ساڵی نوێ بە دڵێکی پڕ لە هیوا و هومیدهوه له ئێوە خوشهویستانم پیروزبایی دەکەم.
هەموو کات و ساتێکی ئەم ساڵە نوێیە بۆتان پڕ بێت لە تەندروستی، سەرکەوتن و ئارامییەکی بێسنوور. بێگومان نەورۆز تەنها گۆڕینی ڕۆژژمێر نییە، بەڵکو هەستی زیندووبوونەوە و نوێبوونەوەیە کە دڵەکانمان بە هیوای ئاوەدانبوونەوە ڕابووڕێنێت.
بەو هیوایەوە کە سالی تازه بۆ هەر ههموان بەرگی بەخت و پێشکەوتن بێت و هەر ئەرکێکتان بە سەرکەوتنێکی ڕوون و ئاسان تێپەڕێت.
نەورۆز جەژنی یەکسانی و یەکێتییە، با ئەم ڕۆژە بەهێزترین پەیامەکانی خۆشحاڵی و ئاشتی بۆ جیهان بگەیەنێت.
نەورۆزتان پیرۆز 🌺
پڕ به دڵ هیوادارم ساخی و سڵامهتی، ڕووناکی و گەشە هەمیشە هاورێی ژیانی ئێوە ئازیزان بێت!
بە ڕێز و سپاس
شهفیع بههرامیان
@avinpress
بە ناوی ڕۆژی نوێ ڕزگاری و ڕووناکی، نەورۆزی گرینگ و مێژوویی و هاتنی ساڵی نوێ بە دڵێکی پڕ لە هیوا و هومیدهوه له ئێوە خوشهویستانم پیروزبایی دەکەم.
هەموو کات و ساتێکی ئەم ساڵە نوێیە بۆتان پڕ بێت لە تەندروستی، سەرکەوتن و ئارامییەکی بێسنوور. بێگومان نەورۆز تەنها گۆڕینی ڕۆژژمێر نییە، بەڵکو هەستی زیندووبوونەوە و نوێبوونەوەیە کە دڵەکانمان بە هیوای ئاوەدانبوونەوە ڕابووڕێنێت.
بەو هیوایەوە کە سالی تازه بۆ هەر ههموان بەرگی بەخت و پێشکەوتن بێت و هەر ئەرکێکتان بە سەرکەوتنێکی ڕوون و ئاسان تێپەڕێت.
نەورۆز جەژنی یەکسانی و یەکێتییە، با ئەم ڕۆژە بەهێزترین پەیامەکانی خۆشحاڵی و ئاشتی بۆ جیهان بگەیەنێت.
نەورۆزتان پیرۆز 🌺
پڕ به دڵ هیوادارم ساخی و سڵامهتی، ڕووناکی و گەشە هەمیشە هاورێی ژیانی ئێوە ئازیزان بێت!
بە ڕێز و سپاس
شهفیع بههرامیان
@avinpress
👏7❤3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بخش_فارسی
"نوروز میآید؛ با نفسهای بهاری که از لای سنگهای سخت زمستان سر برمیآورد. میدانم بار گرانیها بر دوشها سنگینی میکند و تورم، آواز زندگی را خاموش کرده است، اما بدانید همچون سبزههای نوپا که از دل خاک سرد میجوشند، امید نیز در رگهای این سرزمین همیشه جاری است.
از آذربایجان تا بلوچستان، از کردستان تا هرمزگان، از ترکمنصحرا تا لرستان، از کرمان تا خراسان هر مردم و زبانی، با آداب و نوای خود، این گذار را گرامی میدارد. سمنوی آذری، رقص کردی، نغمههای بلوچی، و نقشونگار ترکمنی، همگی گواه آناند که در گوناگونیمان، یگانهایم.
امسال، سفره نوروزیامان را با غمهای مشترک و آرزوهای جمعی میآراییم. میدانم سالی که گذشت پر بود از سختی و ناامیدی، بگذارید نوروز نهفقط نو شدن فصل، که نو شدن نگاهمان به یکدیگر باشد. همپیمان شویم تا از این گذار سخت، سبکبالتر بیرون آییم.
نوروزتان پیروز، جانهایتان سبز و روزها پراز نور امید باد.
🌱✨"
ارادتمند شفیع بهرامیان
@avinpress
"نوروز میآید؛ با نفسهای بهاری که از لای سنگهای سخت زمستان سر برمیآورد. میدانم بار گرانیها بر دوشها سنگینی میکند و تورم، آواز زندگی را خاموش کرده است، اما بدانید همچون سبزههای نوپا که از دل خاک سرد میجوشند، امید نیز در رگهای این سرزمین همیشه جاری است.
از آذربایجان تا بلوچستان، از کردستان تا هرمزگان، از ترکمنصحرا تا لرستان، از کرمان تا خراسان هر مردم و زبانی، با آداب و نوای خود، این گذار را گرامی میدارد. سمنوی آذری، رقص کردی، نغمههای بلوچی، و نقشونگار ترکمنی، همگی گواه آناند که در گوناگونیمان، یگانهایم.
امسال، سفره نوروزیامان را با غمهای مشترک و آرزوهای جمعی میآراییم. میدانم سالی که گذشت پر بود از سختی و ناامیدی، بگذارید نوروز نهفقط نو شدن فصل، که نو شدن نگاهمان به یکدیگر باشد. همپیمان شویم تا از این گذار سخت، سبکبالتر بیرون آییم.
نوروزتان پیروز، جانهایتان سبز و روزها پراز نور امید باد.
🌱✨"
ارادتمند شفیع بهرامیان
@avinpress
👍13❤5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#پنجرهای_رو_به_بهشت
🔺موسسه خیریه ویژە نگهداری از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست امید زندگی اشنویه
🌾پرداخت زکات فطر یا زکات مال به موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست
✨ مردم عزیز، هموطنان و روزهداران عزیز با توجه به شرایط خاص "کودکان بیسرپرست" که از فقرا و مساکین مورد اشاره در اصناف زکات در آیه ۶۰ سوره توبه به شمار میآیند، پرداخت زکات به این موسسه بلامانع است.
✨ عزیزان میتوانند کمکها، صدقات، زکات مال و زکات فطر خود را به حساب موسسه که در ذیل آمده است واریز فرمایند.
🔺شمارە شبا به نام موسسه خیریه امید زندگی
IR210600781001110317899001
شماره کارت:
6063737004951354
شمارە تماس:
+989144331987
#فطریه_را_در_جای_درست_پرداخت_کنیم
🔺آدرس صفحه گروه موسسه در تلگرام:
https://news.1rj.ru/str/+sRyw9qTd4QExNDBk
@avinpress
🔺موسسه خیریه ویژە نگهداری از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست امید زندگی اشنویه
🌾پرداخت زکات فطر یا زکات مال به موسسه نگهداری از کودکان بی سرپرست
✨ مردم عزیز، هموطنان و روزهداران عزیز با توجه به شرایط خاص "کودکان بیسرپرست" که از فقرا و مساکین مورد اشاره در اصناف زکات در آیه ۶۰ سوره توبه به شمار میآیند، پرداخت زکات به این موسسه بلامانع است.
✨ عزیزان میتوانند کمکها، صدقات، زکات مال و زکات فطر خود را به حساب موسسه که در ذیل آمده است واریز فرمایند.
🔺شمارە شبا به نام موسسه خیریه امید زندگی
IR210600781001110317899001
شماره کارت:
6063737004951354
شمارە تماس:
+989144331987
#فطریه_را_در_جای_درست_پرداخت_کنیم
🔺آدرس صفحه گروه موسسه در تلگرام:
https://news.1rj.ru/str/+sRyw9qTd4QExNDBk
@avinpress
❤6👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استاندار کردستان:
🔹تداوم تعطیلی پنجشنبهها در سال ۱۴۰۴
تهران تعطیل، فارس تعطیل، بوشهر تعطیل، خوزستان تعطیل، کردستان تعطیل؛ آذربایجانغربی چرا تعطیل نیست؟
🔺استانداری آذربایجانغربی پاسخ دهد که اینجا نیازی به مدیریت بهینه انرژی نیست؟ پایتخت و وزارتخانهها پنجشنبه تعطیل نیستند؟ کارکنان ادارات استانی ما استحقاق همکاران تهرانی و کردستانی و.... را ندارند که از مزایای قانونی شبیه آنها بهرهمند شوند؟
همه شرایط اقلیمی و کاری دو استان مشابه هم است و باید وحدت رویه باشد.
متن خبر: "استاندار کردستان با اشاره به تداوم تعطیلی پنجشنبهها در سال جاری عنوان کرد: سال گذشته در جلسه شورای تحول اداری استان تصمیمی مبنی بر تعطیلی ادارات در روزهای پنجشنبه گرفته شد واکنون مصوبه مذکور تا تصمیم بعدی این شورا جاری است و ادامه دارد.
آرش زرهتن لهونی بر تکریم ارباب و رجوع توسط مدیران و مجموعه ادارات و دستگاهها تاکید کرد و افزود: پرسنل ادارات دو روز در هفته تعطیل هستند لذا توقع داریم پنج روزی که در ادارات حضور دارند با مردم داری، کار شهروندان را بە خوبی پیگیری کنند."
🗓️ شنبه ۱۴۰۴/۰۱/۰۹
@ostandari_kurdestan
@avinpress
🔹تداوم تعطیلی پنجشنبهها در سال ۱۴۰۴
تهران تعطیل، فارس تعطیل، بوشهر تعطیل، خوزستان تعطیل، کردستان تعطیل؛ آذربایجانغربی چرا تعطیل نیست؟
🔺استانداری آذربایجانغربی پاسخ دهد که اینجا نیازی به مدیریت بهینه انرژی نیست؟ پایتخت و وزارتخانهها پنجشنبه تعطیل نیستند؟ کارکنان ادارات استانی ما استحقاق همکاران تهرانی و کردستانی و.... را ندارند که از مزایای قانونی شبیه آنها بهرهمند شوند؟
همه شرایط اقلیمی و کاری دو استان مشابه هم است و باید وحدت رویه باشد.
متن خبر: "استاندار کردستان با اشاره به تداوم تعطیلی پنجشنبهها در سال جاری عنوان کرد: سال گذشته در جلسه شورای تحول اداری استان تصمیمی مبنی بر تعطیلی ادارات در روزهای پنجشنبه گرفته شد واکنون مصوبه مذکور تا تصمیم بعدی این شورا جاری است و ادامه دارد.
آرش زرهتن لهونی بر تکریم ارباب و رجوع توسط مدیران و مجموعه ادارات و دستگاهها تاکید کرد و افزود: پرسنل ادارات دو روز در هفته تعطیل هستند لذا توقع داریم پنج روزی که در ادارات حضور دارند با مردم داری، کار شهروندان را بە خوبی پیگیری کنند."
🗓️ شنبه ۱۴۰۴/۰۱/۰۹
@ostandari_kurdestan
@avinpress
👍5👎1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#گزارشی_از_یک_مهربانی
در لحظات سخت زندگی است که میفهمیم درد و رنج، بر چهره هیچ انسانی خط کشی از "دارا" و "نادار" نکشیده است. فقرا و ثروتمندان، هر دو، در برابر بلایای ناگهانی یکسان اند. اما درست در همین تاریکیهاست که نور امید از جایی میدرخشد: از دل انسانهایی که مهربانی را همچون نفس کشیدن، ضروری میدانند.
نیکوکاران و مهربانان میآیند؛ بیمنت، بیچشمداشت، و بیآنکه بدانند قربانیِ این مصیبت کیست. دستهایشان پر از کمک است، قلبهاشان سرشار از عشق. برای یک کودک یتیم پتو میآورند، برای پیرزنی که خانهاش سوخته نان میپزند، و برای مردی که همه چیز را از دست داده، شغل میسازند.
زندگی گاهی سنگین میشود، اما دستهای مهربان، زمین را سبکتر میکنند.
در سایه همت و مهربانی شما خوبان ۱۰۵ میلیون تومان در کمپین عمومی و ۱۳۰ میلیون تومان از سوی مردم دلسوز روستای سینگان شنو و ۶۰ میلیون از سوی بستگان برای خانواده نیازمند این کمپین واریز شده و فردا عمل جراحی مادر خانواده انجام میشود. ماشینی هم به قیمت ۲۱۵ میلیون برای سرپرست خانواده خریداری شد.
درود بر شما، درود بر رسانههای مردمی و درود بر سنگانیهای عزیز
@avinpress
در لحظات سخت زندگی است که میفهمیم درد و رنج، بر چهره هیچ انسانی خط کشی از "دارا" و "نادار" نکشیده است. فقرا و ثروتمندان، هر دو، در برابر بلایای ناگهانی یکسان اند. اما درست در همین تاریکیهاست که نور امید از جایی میدرخشد: از دل انسانهایی که مهربانی را همچون نفس کشیدن، ضروری میدانند.
نیکوکاران و مهربانان میآیند؛ بیمنت، بیچشمداشت، و بیآنکه بدانند قربانیِ این مصیبت کیست. دستهایشان پر از کمک است، قلبهاشان سرشار از عشق. برای یک کودک یتیم پتو میآورند، برای پیرزنی که خانهاش سوخته نان میپزند، و برای مردی که همه چیز را از دست داده، شغل میسازند.
زندگی گاهی سنگین میشود، اما دستهای مهربان، زمین را سبکتر میکنند.
در سایه همت و مهربانی شما خوبان ۱۰۵ میلیون تومان در کمپین عمومی و ۱۳۰ میلیون تومان از سوی مردم دلسوز روستای سینگان شنو و ۶۰ میلیون از سوی بستگان برای خانواده نیازمند این کمپین واریز شده و فردا عمل جراحی مادر خانواده انجام میشود. ماشینی هم به قیمت ۲۱۵ میلیون برای سرپرست خانواده خریداری شد.
درود بر شما، درود بر رسانههای مردمی و درود بر سنگانیهای عزیز
@avinpress
👏7❤2👍1
🔺قلعوقمعِ توسعه!
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️شهرستان اشنویه، باآنهمه زیبایی خیرهکننده از کوهستانهای سرسبز و رودخانههای زلال تا باغهای میوهی رنگارنگ و هوای لطیف، گویی نگینی ناشناخته در دل طبیعت ایران است. این شهرستان نهتنها از جذابیتهای طبیعی شگفتانگیزی برخوردار است، بلکه گنجینهای فرهنگی و تاریخی بینظیری را نیز در خود جای داده است. بااینحال، تناقضی دردناک در مسیر توسعهی این منطقه به چشم میخورد:
گردشگران و مسافرانی که از نقاط مختلف کشور برای تجربهی این زیباییها به اشنویه میآیند، در بدو ورود با کمبود شدید امکانات رفاهی اولیه مانند رستورانهای بهداشتی، اقامتگاههای استاندارد، یا حتی سرویسهای بهداشتی مناسب روبهرو میشوند این مشکل بهویژه در روزهای پرترددی مانند جمعهها به اوج خود میرسد؛ زمانی که خیل عظیم بازدیدکنندگان، در جستجوی مکانی برای استراحت یا صرف یک وعده غذای ساده، ناامیدانه به تکاپو میافتند.
▫️در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: چرا بهجای حمایت از سرمایهگذاران معدودی که با انگیزهی توسعهی منطقه، اقدام به احداث مراکز رفاهی و اقامتی در مسیرهای منتهی به اشنویه کرده و در حال اخذ مجوزهای نهایی قانونی هستند، شاهد تلاش برای تخریب این سازهها هستیم؟ آیا قلعوقمع سریع و فوری این تلاشهای خودجوش، به بهانهی رعایت ضوابط اداری یا حفظ حریم جادهها یا فقدان تغییر کاربری؛ واقعاً در راستای منافع مردم و توسعهی پایدار این شهرستان است؟
▫️تخریب مراکز رفاهی معدود موجود نهتنها مشکل کمبود امکانات را تشدید میکند، بلکه پیامی ناامیدکننده به فعالان اقتصادی و اندک سرمایهگذاران این حوزه ارسال میکند: پیامی که میگوید سرمایهگذاری در این منطقه، حتی برای رفع نیازهای اولیهی گردشگران، با ریسک مصادره یا نابودی دسترنجشان همراه است. این رویکرد، چرخهی معیوبی ایجاد میکند؛ چراکه فقدان امکانات، گردشگری را محدود میکند، محدودیت گردشگری مانع رونق اقتصادی میشود و رکود اقتصادی نیز انگیزهی سرمایهگذاریهای جدید را از بین میبرد. آیا این همان «توسعه»ای است که مسئولان این شهر به دنبال آن هستند؟
▫️اشنویه در جایگاه یک منطقهی محروم، بیش از هر چیز به همگرایی بین نهادهای حاکمیتی و سرمایهگذاران محلی نیاز دارد. بهجای برخورد قهری، باید بستر قانونی برای ساماندهی، بهبود کیفیت و گسترش امکانات رفاهی فراهم شود. اگر برخی از این سازهها خارج از چارچوبهای قانونی ساخته شدهاند، راهحل، آموزش، همراهی برای اصلاح و تسهیل مجوزهاست، نه نابودی آنها. چطور میتوان انتظار داشت گردشگری در اشنویه رونق یابد، درحالیکه مسافران حتی امکان توقفِ چندساعتهی آبرومندانه ندارند؟
▫️توسعهی پایدار، تنها با شناخت ظرفیتها و رفع موانع پیشرو محقق میشود. تخریب مراکز رفاهی موجود، نهتنها خدمتی به اشنویه نیست، بلکه گامی به پس در مسیر جبران محرومیتهای تاریخی این منطقه است. زمان آن رسیده که نگاهها از برخوردهای سلبی و چکشی به سمت حمایت از ابتکارات مردمی و جذب سرمایهگذاریهای مسئولانه و صدالبته ایجاد بسترهای قانونی فعالیت تغییر کند. تنها در این صورت است که زیباییهای اشنویه نهتنها برای گردشگران، بلکه برای ساکنان آن نیز به فرصتی برای رشد تبدیل خواهد شد. انتظار این است مسئولان و دلسوزان این خطه، تدبیری منطقی برای این مشکل چاره کنند.
@avinpress
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️شهرستان اشنویه، باآنهمه زیبایی خیرهکننده از کوهستانهای سرسبز و رودخانههای زلال تا باغهای میوهی رنگارنگ و هوای لطیف، گویی نگینی ناشناخته در دل طبیعت ایران است. این شهرستان نهتنها از جذابیتهای طبیعی شگفتانگیزی برخوردار است، بلکه گنجینهای فرهنگی و تاریخی بینظیری را نیز در خود جای داده است. بااینحال، تناقضی دردناک در مسیر توسعهی این منطقه به چشم میخورد:
گردشگران و مسافرانی که از نقاط مختلف کشور برای تجربهی این زیباییها به اشنویه میآیند، در بدو ورود با کمبود شدید امکانات رفاهی اولیه مانند رستورانهای بهداشتی، اقامتگاههای استاندارد، یا حتی سرویسهای بهداشتی مناسب روبهرو میشوند این مشکل بهویژه در روزهای پرترددی مانند جمعهها به اوج خود میرسد؛ زمانی که خیل عظیم بازدیدکنندگان، در جستجوی مکانی برای استراحت یا صرف یک وعده غذای ساده، ناامیدانه به تکاپو میافتند.
▫️در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است: چرا بهجای حمایت از سرمایهگذاران معدودی که با انگیزهی توسعهی منطقه، اقدام به احداث مراکز رفاهی و اقامتی در مسیرهای منتهی به اشنویه کرده و در حال اخذ مجوزهای نهایی قانونی هستند، شاهد تلاش برای تخریب این سازهها هستیم؟ آیا قلعوقمع سریع و فوری این تلاشهای خودجوش، به بهانهی رعایت ضوابط اداری یا حفظ حریم جادهها یا فقدان تغییر کاربری؛ واقعاً در راستای منافع مردم و توسعهی پایدار این شهرستان است؟
▫️تخریب مراکز رفاهی معدود موجود نهتنها مشکل کمبود امکانات را تشدید میکند، بلکه پیامی ناامیدکننده به فعالان اقتصادی و اندک سرمایهگذاران این حوزه ارسال میکند: پیامی که میگوید سرمایهگذاری در این منطقه، حتی برای رفع نیازهای اولیهی گردشگران، با ریسک مصادره یا نابودی دسترنجشان همراه است. این رویکرد، چرخهی معیوبی ایجاد میکند؛ چراکه فقدان امکانات، گردشگری را محدود میکند، محدودیت گردشگری مانع رونق اقتصادی میشود و رکود اقتصادی نیز انگیزهی سرمایهگذاریهای جدید را از بین میبرد. آیا این همان «توسعه»ای است که مسئولان این شهر به دنبال آن هستند؟
▫️اشنویه در جایگاه یک منطقهی محروم، بیش از هر چیز به همگرایی بین نهادهای حاکمیتی و سرمایهگذاران محلی نیاز دارد. بهجای برخورد قهری، باید بستر قانونی برای ساماندهی، بهبود کیفیت و گسترش امکانات رفاهی فراهم شود. اگر برخی از این سازهها خارج از چارچوبهای قانونی ساخته شدهاند، راهحل، آموزش، همراهی برای اصلاح و تسهیل مجوزهاست، نه نابودی آنها. چطور میتوان انتظار داشت گردشگری در اشنویه رونق یابد، درحالیکه مسافران حتی امکان توقفِ چندساعتهی آبرومندانه ندارند؟
▫️توسعهی پایدار، تنها با شناخت ظرفیتها و رفع موانع پیشرو محقق میشود. تخریب مراکز رفاهی موجود، نهتنها خدمتی به اشنویه نیست، بلکه گامی به پس در مسیر جبران محرومیتهای تاریخی این منطقه است. زمان آن رسیده که نگاهها از برخوردهای سلبی و چکشی به سمت حمایت از ابتکارات مردمی و جذب سرمایهگذاریهای مسئولانه و صدالبته ایجاد بسترهای قانونی فعالیت تغییر کند. تنها در این صورت است که زیباییهای اشنویه نهتنها برای گردشگران، بلکه برای ساکنان آن نیز به فرصتی برای رشد تبدیل خواهد شد. انتظار این است مسئولان و دلسوزان این خطه، تدبیری منطقی برای این مشکل چاره کنند.
@avinpress
👍14👏3
Forwarded from اتچ بات
.
🔺شوالیه یا شهروند؟ مسئله این است!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️ارومیه، بهعنوان کلانشهری با موزاییکی غنی از اقوام، زبانها، فرهنگها، مذاهب و ادیان، یکی از نمادهای همزیستی و تنوع در ایران است. بااینحال، شاهد روندی نگرانکنندهایم که در آن، مفهوم عمیق و فراگیر «شهروندی» به هویتهای محدود قومی، زبانی و عشیرهای تقلیل یافته است. گویی شهروندان، بهجای آنکه اعضای برابر یک پیکره واحد با حقوق و تکالیف مشترک و «زیست برابر» باشند، به «شوالیههایی» برای دفاع از مرزهای تنگ قومی برساخت شده توسط «ولینعمتان» خود تبدیل شدهاند.
این نگاه انحرافی و تقلیلگرا، خطری جدی برای انسجام اجتماعی و توسعه پایدار این سرزمین تاریخی است که روزگاری در زیبایی و تنوع و تلوُّن به «پاریس ایران» مشهور بود. هر نوع خوانش و تحلیلی از این شهر بدون توجه به روندهای گذشته حداقل یک هزار سال اخیر آن و صرفاً مصادره به مطلوب کردن یک مقطع یا برش خاص گذشته یا معاصر، باعثوبانی وضعیت نابسامان امروزی است. اکنون، شهروندی واقعی، فراتر از تعلقات خونی و زبانی و حتی مذهبی است؛ این مفهوم بر پایه احترام متقابل، پذیرش تنوع، پایبندی به قانون و تلاش برای منافع مشترک در پهنهای بنام «مدنیت» بنا شده است.
▫️زمانی که هویتهای قومی بر هویت مشترک شهری و ملی سایه میاندازند، بستر برای تفرقه، سوءظن و حتی نزاع فراهم میشود. هزینه هر نزاعی البته فرار سرمایهگذاری، هدررفت منابع انسانی و مادی، رکود و کاهش اعتماد اجتماعی و افزایش انواع شکافهای جمعیتی و کالبدی شهر است که میتواند آن را به عقبافتادهترین مرکز استانی در پهنه کشور بدل سازد.
در بزرگشهری چون ارومیه که پتانسیل عظیم آن در همافزایی همین تنوعها نهفته است، برجسته کردن عامدانه یا حتی سهوی مرزهای قومی و تبدیل شهروندان به نمایندگان ایل، تبار، قومیت و خردهفرهنگهای مختلف، نهتنها بیتوجهی به الزامات زندگی مدرن شهری است، بلکه ریختن آب به آسیاب کسانی است که کاسبان تفرقهاند و هر آنچه دارند در سایه دمیدن به آتش همین شکافها و خصومتهاست.
بهجاست بهجای محصور شدن در جزیرهها و قلعههای تنگ و کوچک قومی، بر ساختن پلهای ارتباطی و ترویج «هویت مشترک شهروندی» و تقویت «طبقه متوسط شهری» تمرکز کنیم؛ هویتی که در آن، همه، فارغ از زبان و قومیت و ذهنیتهای فردی، خود را عضوی مؤثر و محترم از جامعه بزرگ ارومیه و استان آذربایجانغربی بدانند و برای آبادانی آن، منیّتهای فردی خویش را قربانی کنند.
لینک متن در سایت: https://B2n.ir/Av40
@avinpress
🔺شوالیه یا شهروند؟ مسئله این است!
✍شفیع بهرامیان- روزنامهنگار
▫️ارومیه، بهعنوان کلانشهری با موزاییکی غنی از اقوام، زبانها، فرهنگها، مذاهب و ادیان، یکی از نمادهای همزیستی و تنوع در ایران است. بااینحال، شاهد روندی نگرانکنندهایم که در آن، مفهوم عمیق و فراگیر «شهروندی» به هویتهای محدود قومی، زبانی و عشیرهای تقلیل یافته است. گویی شهروندان، بهجای آنکه اعضای برابر یک پیکره واحد با حقوق و تکالیف مشترک و «زیست برابر» باشند، به «شوالیههایی» برای دفاع از مرزهای تنگ قومی برساخت شده توسط «ولینعمتان» خود تبدیل شدهاند.
این نگاه انحرافی و تقلیلگرا، خطری جدی برای انسجام اجتماعی و توسعه پایدار این سرزمین تاریخی است که روزگاری در زیبایی و تنوع و تلوُّن به «پاریس ایران» مشهور بود. هر نوع خوانش و تحلیلی از این شهر بدون توجه به روندهای گذشته حداقل یک هزار سال اخیر آن و صرفاً مصادره به مطلوب کردن یک مقطع یا برش خاص گذشته یا معاصر، باعثوبانی وضعیت نابسامان امروزی است. اکنون، شهروندی واقعی، فراتر از تعلقات خونی و زبانی و حتی مذهبی است؛ این مفهوم بر پایه احترام متقابل، پذیرش تنوع، پایبندی به قانون و تلاش برای منافع مشترک در پهنهای بنام «مدنیت» بنا شده است.
▫️زمانی که هویتهای قومی بر هویت مشترک شهری و ملی سایه میاندازند، بستر برای تفرقه، سوءظن و حتی نزاع فراهم میشود. هزینه هر نزاعی البته فرار سرمایهگذاری، هدررفت منابع انسانی و مادی، رکود و کاهش اعتماد اجتماعی و افزایش انواع شکافهای جمعیتی و کالبدی شهر است که میتواند آن را به عقبافتادهترین مرکز استانی در پهنه کشور بدل سازد.
در بزرگشهری چون ارومیه که پتانسیل عظیم آن در همافزایی همین تنوعها نهفته است، برجسته کردن عامدانه یا حتی سهوی مرزهای قومی و تبدیل شهروندان به نمایندگان ایل، تبار، قومیت و خردهفرهنگهای مختلف، نهتنها بیتوجهی به الزامات زندگی مدرن شهری است، بلکه ریختن آب به آسیاب کسانی است که کاسبان تفرقهاند و هر آنچه دارند در سایه دمیدن به آتش همین شکافها و خصومتهاست.
بهجاست بهجای محصور شدن در جزیرهها و قلعههای تنگ و کوچک قومی، بر ساختن پلهای ارتباطی و ترویج «هویت مشترک شهروندی» و تقویت «طبقه متوسط شهری» تمرکز کنیم؛ هویتی که در آن، همه، فارغ از زبان و قومیت و ذهنیتهای فردی، خود را عضوی مؤثر و محترم از جامعه بزرگ ارومیه و استان آذربایجانغربی بدانند و برای آبادانی آن، منیّتهای فردی خویش را قربانی کنند.
لینک متن در سایت: https://B2n.ir/Av40
@avinpress
Telegram
attach 📎
❤7👍2👏1
Forwarded from عکس نگار
.
توپ در زمین ماست؛
🔺بازارچه کیلهشین اشنویه در آستانه گشایش
✍شفیع بهرامیان- در تحرکی دیپلماتیک و اقتصادی که نویدبخش فصلی تازه در مناسبات مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق است، هیأتی عالیرتبه و تامالاختیار از اقلیم کردستان عراق، هماکنون در تهران به سر میبرد. این هیئت که گفته میشود امید خوشناو استاندار اربیل و شماری دیگر از مقامات اقلیم ازجمله مسئول روابط اقلیم و جمهوری اسلامی و مدیر گمرک حاجی عمران در آن حضور دارند برای شرکت در نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۵ و گفتوگو درباره روابط اقتصادی و تجاری اقلیم کردستان و ایران، وارد تهران، شده است.
گفته میشود این هیئت پیگیر نهایی کردن مقدمات آغاز به کار رسمی بازارچه مرزی کیلهشین (کلاشین) در شهرستان اشنویه آذربایجانغربی است. براساس برنامهریزیها، این هیئت در ادامه رایزنیهای خود، بهزودی سفری به استانداری آذربایجانغربی در شهر ارومیه نیز خواهد داشت تا از نزدیک وضعیت زیرساختهای لازم برای آغاز به کار بازارچه مرزی اشنویه-سیدکان را بررسی و گفتوگوهای تکمیلی را انجام دهد. استاندار اربیل بهطور جداگانه با استانداران تهران، قزوین و زنجان، نیز دیدار خواهد کرد.
بازارچه مرزی کیلهشین اشنویه که در گذشته دور فعالیت آن متوقف شده بود، با پیگیریهای فشرده و با مصوبه شورای عالی امنیت کشور و شورای کار ویژه مرز، در آستانه بازگشایی قرار دارد. این امر بهویژه پس از رایزنیها و تلاشهای معتمدیان، استاندار سابق آذربایجانغربی، جان تازهای گرفته و به یکی از اولویتهای همکاریهای مرزی تبدیل شده است.
اکنونکه مقامات اقلیم کردستان عراق تمایل خود را برای فعالسازی این گذرگاه مرزی اعلام کردهاند بهنظر میرسد، توپ در زمین مسئولان جمهوری اسلامی ایران در مرکز و استان است تا با تسریع در فراهم آوردن بسترهای لازم زیرساختی، امکان نهایی کردن توافقات و بهرهبرداری هرچه سریعتر از این پتانسیل عظیم تجاری را فراهم آورند.
اشنویه، شهری با بیش از ۹۰ هزار نفر جمعیت در ۷۰ کیلومتری مرکز استان آذربایجانغربی، یکی از قطبهای اصلی کشاورزی و باغداری در سطح استان و کشور محسوب میشود. این شهرستان که از دیرباز به دلیل همجواری با اقلیم کردستان عراق دارای ظرفیتهای قابلتوجهی برای تجارت مرزی بوده، در سالیان گذشته از این مزیت استراتژیک کمتر بهرهمند شده است.
فعالسازی بازارچه مرزی کیلهشین (کلاشین) میتواند اشنویه را پس از مدتها از بنبست اقتصادی و تجاری خارج کرده و با رونق بخشیدن به مبادلات کالا و تردد مرزنشینان، چرخهای توسعه را در این منطقه و استان با سرعت بیشتری به حرکت درآورد. بازگشایی این معبر به نوعی بازسازی جاده تاریخی اشنویه به اربیل و موصل است که از زمان آشوریان و اورارتوها ( بیش از ۲۳۰۰ سال قبل) تا دوره معاصر برای تجارت مورد استفاده قرار گرفته است. انتظار میرود گشایش این بازارچه به بهبود وضعیت معیشتی مرزنشینان، کاهش نرخ فقر و بیکاری و جبران بخشی از محرومیتهای تاریخی این شهرستان کمک شایانی کند.
لینک مطلب در سایت: https://B2n.ir/zw9480
@avinpress
توپ در زمین ماست؛
🔺بازارچه کیلهشین اشنویه در آستانه گشایش
✍شفیع بهرامیان- در تحرکی دیپلماتیک و اقتصادی که نویدبخش فصلی تازه در مناسبات مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق است، هیأتی عالیرتبه و تامالاختیار از اقلیم کردستان عراق، هماکنون در تهران به سر میبرد. این هیئت که گفته میشود امید خوشناو استاندار اربیل و شماری دیگر از مقامات اقلیم ازجمله مسئول روابط اقلیم و جمهوری اسلامی و مدیر گمرک حاجی عمران در آن حضور دارند برای شرکت در نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۵ و گفتوگو درباره روابط اقتصادی و تجاری اقلیم کردستان و ایران، وارد تهران، شده است.
گفته میشود این هیئت پیگیر نهایی کردن مقدمات آغاز به کار رسمی بازارچه مرزی کیلهشین (کلاشین) در شهرستان اشنویه آذربایجانغربی است. براساس برنامهریزیها، این هیئت در ادامه رایزنیهای خود، بهزودی سفری به استانداری آذربایجانغربی در شهر ارومیه نیز خواهد داشت تا از نزدیک وضعیت زیرساختهای لازم برای آغاز به کار بازارچه مرزی اشنویه-سیدکان را بررسی و گفتوگوهای تکمیلی را انجام دهد. استاندار اربیل بهطور جداگانه با استانداران تهران، قزوین و زنجان، نیز دیدار خواهد کرد.
بازارچه مرزی کیلهشین اشنویه که در گذشته دور فعالیت آن متوقف شده بود، با پیگیریهای فشرده و با مصوبه شورای عالی امنیت کشور و شورای کار ویژه مرز، در آستانه بازگشایی قرار دارد. این امر بهویژه پس از رایزنیها و تلاشهای معتمدیان، استاندار سابق آذربایجانغربی، جان تازهای گرفته و به یکی از اولویتهای همکاریهای مرزی تبدیل شده است.
اکنونکه مقامات اقلیم کردستان عراق تمایل خود را برای فعالسازی این گذرگاه مرزی اعلام کردهاند بهنظر میرسد، توپ در زمین مسئولان جمهوری اسلامی ایران در مرکز و استان است تا با تسریع در فراهم آوردن بسترهای لازم زیرساختی، امکان نهایی کردن توافقات و بهرهبرداری هرچه سریعتر از این پتانسیل عظیم تجاری را فراهم آورند.
اشنویه، شهری با بیش از ۹۰ هزار نفر جمعیت در ۷۰ کیلومتری مرکز استان آذربایجانغربی، یکی از قطبهای اصلی کشاورزی و باغداری در سطح استان و کشور محسوب میشود. این شهرستان که از دیرباز به دلیل همجواری با اقلیم کردستان عراق دارای ظرفیتهای قابلتوجهی برای تجارت مرزی بوده، در سالیان گذشته از این مزیت استراتژیک کمتر بهرهمند شده است.
فعالسازی بازارچه مرزی کیلهشین (کلاشین) میتواند اشنویه را پس از مدتها از بنبست اقتصادی و تجاری خارج کرده و با رونق بخشیدن به مبادلات کالا و تردد مرزنشینان، چرخهای توسعه را در این منطقه و استان با سرعت بیشتری به حرکت درآورد. بازگشایی این معبر به نوعی بازسازی جاده تاریخی اشنویه به اربیل و موصل است که از زمان آشوریان و اورارتوها ( بیش از ۲۳۰۰ سال قبل) تا دوره معاصر برای تجارت مورد استفاده قرار گرفته است. انتظار میرود گشایش این بازارچه به بهبود وضعیت معیشتی مرزنشینان، کاهش نرخ فقر و بیکاری و جبران بخشی از محرومیتهای تاریخی این شهرستان کمک شایانی کند.
لینک مطلب در سایت: https://B2n.ir/zw9480
@avinpress
👍6❤1
.
پروتکل خبر رسانی در حوادث مهم کشوری ـــ رسانههای جهان از چه پروتکلهایی استفاده میکنند؟
سه روز پس از انفجار در بندرعباس، هنوز علت و دلایل وقوع این حادثه مشخص نشده است. رسانهها سردرگم هستند و با احتیاط برخی از اخبار منتشر میکنند.
با این حال، مهمترین پرسش این است که در مواجهه با چنین حوادثی، پروتکل خبری چیست و چه باید باشد؟ آیا باید منابع خبری را محدود و مسدود کرد؟ یا هر کسی میتواند یک دوربین به دست بگیرد و به عنوان خبرنگار وارد محوطه حادثه شود و خبر و گزارش تهیه کند؟
در این زمینه، تجربههای جهانی چه آموزههایی ارائه میدهند و رسانههای مهم جهانی چه راهکارهایی اتخاذ کردهاند؟
آسوشیتدپرس (AP): این خبرگزاری بر دقت و بیطرفی تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که اطلاعات را از منابع معتبر تأیید کنند. (اینجا را بخوانید) و خبرنگاران نباید به شایعات یا اطلاعات تأییدنشده اتکا کنند.(اینجا)
مجله تایم (Time): تایم در گزارشهای خود بر روایتهای انسانی و مستندات تاریخی تأکید دارد و تلاش میکند از منابع معتبر برای تحلیل حوادث استفاده کند.( اینجا را بخوانید) تایم همچنین ضمن حفظ کرامت انسانی از خبرنگاران میخواهد با بستگان قربانیان مصاحبه کنند اما اصول اخلاقی را نیز رعایت کنند (اینجا)
نیویورک تایمز (New York Times): این روزنامه خبرنگاران خود را به مناطق بحرانزده میفرستد اما با رعایت اصول ایمنی و اخلاقی. همچنین، بر تحلیلهای عمیق و مستندات تاریخی تأکید دارد. (اینجا را بخوانید) نیویورک تایمز همچنین خبرنگاران خود را ملزم میکند که اطلاعات را از چندین منبع معتبر تأیید کنند. (اینجا)
واشنگتن پست (Washington Post): این روزنامه بر شفافیت و صحت اطلاعات تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که از منابع معتبر استفاده کنند. (اینجا را بخوانید)
رویترز (Reuters): رویترز بر اصول بیطرفی و دقت تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که اطلاعات را از منابع رسمی تأیید کنند. (اینجا را بخوانید)
خبرگزاری فرانسه (AFP): این خبرگزاری بر گزارشدهی از هر دو طرف درگیری تأکید دارد و تلاش میکند دسترسی خبرنگاران به مناطق بحرانزده را تسهیل کند. (اینجا را بخوانید ) این خبرگزاری همچنین بر استفاده از منابع محلی تأکید دارد اما خبرنگاران را ملزم میکند که صحت اطلاعات را از طریق منابع رسمی تأیید کنند. (اینجا)
بیبیسی (BBC): بیبیسی بر دقت و بیطرفی تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که اطلاعات را از منابع معتبر تأیید کنند. ( اینجا )
دویچه وله (DW): دویچه وله بر گزارشهای تحقیقی و تحلیلهای عمیق تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که از منابع معتبر استفاده کنند. (اینجا)
گاردین (The Guardian): این روزنامه بر شفافیت و صحت اطلاعات تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که از منابع معتبر استفاده کنند. (اینجا)
منبع:باشگاه روزنامهنگاران ایران
@journalistsclub1
@avinpress
پروتکل خبر رسانی در حوادث مهم کشوری ـــ رسانههای جهان از چه پروتکلهایی استفاده میکنند؟
سه روز پس از انفجار در بندرعباس، هنوز علت و دلایل وقوع این حادثه مشخص نشده است. رسانهها سردرگم هستند و با احتیاط برخی از اخبار منتشر میکنند.
با این حال، مهمترین پرسش این است که در مواجهه با چنین حوادثی، پروتکل خبری چیست و چه باید باشد؟ آیا باید منابع خبری را محدود و مسدود کرد؟ یا هر کسی میتواند یک دوربین به دست بگیرد و به عنوان خبرنگار وارد محوطه حادثه شود و خبر و گزارش تهیه کند؟
در این زمینه، تجربههای جهانی چه آموزههایی ارائه میدهند و رسانههای مهم جهانی چه راهکارهایی اتخاذ کردهاند؟
آسوشیتدپرس (AP): این خبرگزاری بر دقت و بیطرفی تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که اطلاعات را از منابع معتبر تأیید کنند. (اینجا را بخوانید) و خبرنگاران نباید به شایعات یا اطلاعات تأییدنشده اتکا کنند.(اینجا)
مجله تایم (Time): تایم در گزارشهای خود بر روایتهای انسانی و مستندات تاریخی تأکید دارد و تلاش میکند از منابع معتبر برای تحلیل حوادث استفاده کند.( اینجا را بخوانید) تایم همچنین ضمن حفظ کرامت انسانی از خبرنگاران میخواهد با بستگان قربانیان مصاحبه کنند اما اصول اخلاقی را نیز رعایت کنند (اینجا)
نیویورک تایمز (New York Times): این روزنامه خبرنگاران خود را به مناطق بحرانزده میفرستد اما با رعایت اصول ایمنی و اخلاقی. همچنین، بر تحلیلهای عمیق و مستندات تاریخی تأکید دارد. (اینجا را بخوانید) نیویورک تایمز همچنین خبرنگاران خود را ملزم میکند که اطلاعات را از چندین منبع معتبر تأیید کنند. (اینجا)
واشنگتن پست (Washington Post): این روزنامه بر شفافیت و صحت اطلاعات تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که از منابع معتبر استفاده کنند. (اینجا را بخوانید)
رویترز (Reuters): رویترز بر اصول بیطرفی و دقت تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که اطلاعات را از منابع رسمی تأیید کنند. (اینجا را بخوانید)
خبرگزاری فرانسه (AFP): این خبرگزاری بر گزارشدهی از هر دو طرف درگیری تأکید دارد و تلاش میکند دسترسی خبرنگاران به مناطق بحرانزده را تسهیل کند. (اینجا را بخوانید ) این خبرگزاری همچنین بر استفاده از منابع محلی تأکید دارد اما خبرنگاران را ملزم میکند که صحت اطلاعات را از طریق منابع رسمی تأیید کنند. (اینجا)
بیبیسی (BBC): بیبیسی بر دقت و بیطرفی تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که اطلاعات را از منابع معتبر تأیید کنند. ( اینجا )
دویچه وله (DW): دویچه وله بر گزارشهای تحقیقی و تحلیلهای عمیق تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که از منابع معتبر استفاده کنند. (اینجا)
گاردین (The Guardian): این روزنامه بر شفافیت و صحت اطلاعات تأکید دارد و خبرنگاران را ملزم میکند که از منابع معتبر استفاده کنند. (اینجا)
منبع:باشگاه روزنامهنگاران ایران
@journalistsclub1
@avinpress
TIME
‘Is There Anyone Alive?’: 7 Stories From Hiroshima and Nagasaki
7 essential stories about the bombing of Hiroshima
❤2👍1
🔺سنجرخان قهرمان ملی کُرد در صداوسیما چگونه بازنمایی شد؟
▫️سریال سردار اکرم (سنجر خان) که حدود ۱۰ سال طول کشید تا توانست به ساخت و پخش در تلویزیون رسمی کشور برسد در مقایسه با سریالهایی چون کوچک جنگلی و دلیران تنگستان، چه اندازه موفق شده تا یکی از مبارزان کردستان را که در برابر روسها و انگلیسیها ایستادگی کرد به ایرانیان معرفی کند؟
برای مطالعه این یادداشت بر لینک زیر کلیک کنید:
https://B2n.ir/qq9672
@avinpress
▫️سریال سردار اکرم (سنجر خان) که حدود ۱۰ سال طول کشید تا توانست به ساخت و پخش در تلویزیون رسمی کشور برسد در مقایسه با سریالهایی چون کوچک جنگلی و دلیران تنگستان، چه اندازه موفق شده تا یکی از مبارزان کردستان را که در برابر روسها و انگلیسیها ایستادگی کرد به ایرانیان معرفی کند؟
برای مطالعه این یادداشت بر لینک زیر کلیک کنید:
https://B2n.ir/qq9672
@avinpress
آوینپرس
سنجرخان کُرد در صداوسیما چگونه بازنمایی شد
شفیع بهرامیان-روزنامه نگار/ سنجرخان وزیری، شخصیتی برجسته در تاریخ ایران اواخر دوره قاجار و جنگ جهانی اول بود. او بهعنوان یک قهرمان کُرد و اهل سنت شناخته میشود که در
❤10
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
🔺شنۆ بەرەو داهاتووی ڕوون یا نادیار؟
▫️باسێک سەبارەت بە چۆنیەتی گەشەسەندنی ئابووری و گەشتیاری شاری شنۆ و هەروەها ئەرک و بەرپرسایەتی شارۆمەندان و مێدیاکاران و ڕای گشتی و ئەندامانی شۆڕای شار و شارەوانی و گەورەپیاوانی شنۆی دێرین و دلۆڤان لەهەمبەر داهاتووی ئەم شارە دا.
▫️شنۆ هێستا بەرەو کۆ دەروا؟
▫️کەندوو کۆسپەکانی هێستای شار چنە؟
▫️چ بکەێن شنۆ ببێتە سەرتۆپی هەموو شارانی وڵات له بواری گەشتیاری و بووژانەوە؟
@avinpress
🔺شنۆ بەرەو داهاتووی ڕوون یا نادیار؟
▫️باسێک سەبارەت بە چۆنیەتی گەشەسەندنی ئابووری و گەشتیاری شاری شنۆ و هەروەها ئەرک و بەرپرسایەتی شارۆمەندان و مێدیاکاران و ڕای گشتی و ئەندامانی شۆڕای شار و شارەوانی و گەورەپیاوانی شنۆی دێرین و دلۆڤان لەهەمبەر داهاتووی ئەم شارە دا.
▫️شنۆ هێستا بەرەو کۆ دەروا؟
▫️کەندوو کۆسپەکانی هێستای شار چنە؟
▫️چ بکەێن شنۆ ببێتە سەرتۆپی هەموو شارانی وڵات له بواری گەشتیاری و بووژانەوە؟
@avinpress
👍10❤1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این خبر را که ۲۳ بهمن سال گذشته منتشر شده بخوانید و به اسامی شهرها دقت کنید:
🔺"الحاق ۱۱ آمبولانس و موتورآمبولانس به ناوگان اورژانس آذربایجانغربی
رئیس اورژانس آذربایجانغربی، اظهار داشت: در مراسمی ۱۱ دستگاه آمبولانس و موتورآمبولانس در مراکز اورژانس استان توزیع شد.وی افزود: تعداد ۶ دستگاه آمبولانس از نوع تویوتا هایس جدید و ۵ دستگاه موتورآمبولانس در بین مراکز اورژانس ارومیه و سایر مراکز اورژانس شهرستانها توزیع شد. ۳ دستگاه آمبولانس به مرکز ارومیه و یک دستگاه به مراکز اورژانس شهرستانهای شوط، سردشت و بوکان تخصیص یافت.
فرزین رضازاده افزود: یک دستگاه موتور آمبولانس به مراکز ماکو، بوکان، پیرانشهر، نقده و سلماس تخصیص داده شد."
🔺🔺 سهم شهرستان اشنویه با ۵ پایگاه فوریتهای ویژه (شهری ۱ و شهری ۲ و کانیسپی و عینالروم و گندویلا) بدون هیچ کد پشتیبان و آمبولانس جایگزین کجاست؟ مسئولان مربوطه برای تجهیز ناوگان اشنویه چهکردهاند؟ آیا سکوت نشانه کمکاری مسئولان حوزه درمان و بهداشت و فوریتها نیست یا مسایل دیگری وجود دارد؟ منتظر شفافسازی مسئولان هستیم.
@avinpress
🔺"الحاق ۱۱ آمبولانس و موتورآمبولانس به ناوگان اورژانس آذربایجانغربی
رئیس اورژانس آذربایجانغربی، اظهار داشت: در مراسمی ۱۱ دستگاه آمبولانس و موتورآمبولانس در مراکز اورژانس استان توزیع شد.وی افزود: تعداد ۶ دستگاه آمبولانس از نوع تویوتا هایس جدید و ۵ دستگاه موتورآمبولانس در بین مراکز اورژانس ارومیه و سایر مراکز اورژانس شهرستانها توزیع شد. ۳ دستگاه آمبولانس به مرکز ارومیه و یک دستگاه به مراکز اورژانس شهرستانهای شوط، سردشت و بوکان تخصیص یافت.
فرزین رضازاده افزود: یک دستگاه موتور آمبولانس به مراکز ماکو، بوکان، پیرانشهر، نقده و سلماس تخصیص داده شد."
🔺🔺 سهم شهرستان اشنویه با ۵ پایگاه فوریتهای ویژه (شهری ۱ و شهری ۲ و کانیسپی و عینالروم و گندویلا) بدون هیچ کد پشتیبان و آمبولانس جایگزین کجاست؟ مسئولان مربوطه برای تجهیز ناوگان اشنویه چهکردهاند؟ آیا سکوت نشانه کمکاری مسئولان حوزه درمان و بهداشت و فوریتها نیست یا مسایل دیگری وجود دارد؟ منتظر شفافسازی مسئولان هستیم.
@avinpress
👍10❤2
Forwarded from عکس نگار
🔺مرگ یک دانشآموز؛ ابراز احساسات مسئولان و دیگر هیچ!
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️پیام تسلیت مدیرکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی در پی درگذشت دلخراش دانشآموز مقطع دوم متوسطه زندهیاد «مهسا اصغری» براثر آتشسوزی سرویس مدرسه، اگرچه از منظر انسانی قابل درک است، اما از دیدگاه علمی و مدیریتی، نشاندهندهی یک خلاء عمیق در پذیرش مسئولیت و پاسخگویی است. این پیام، بیش از آنکه مرهمی بر زخم خانواده داغدار و جامعه نگران باشد، پرسشهای جدی در مورد کمکاری و اهمال احتمالی این ادارهکل و یا سایر نهادهای مسئول در انجام وظایف قانونی خود ایجاد میکند.
▫️اساساً، مسئولیت ادارهکل آموزشوپرورش در قبال دانشآموزان، فراتر از ابراز همدردی پس از وقوع فاجعه است. «آئیننامه اجرایی حملونقل دانش آموزان» و سایر قوانین مرتبط از جمله قانون جابجایی معولان، وظایف مشخص و غیرقابلانکاری را بر دوش این نهاد در تأمین امنیت و سلامت دانشآموزان حین استفاده از سرویس مدارس قرار داده است. این مسئولیتها شامل نظارت دقیق بر کار شهرداریها و یا فرآیند "نحوه انتخاب پیمانکار" حملونقل، حصول اطمینان از "صلاحیت عمومی و تخصصی رانندگان"، کنترل "مدل و سال تولید وسایل نقلیه" مورداستفاده و انطباق آنها با استانداردهای ایمنی، انجام "بازرسیهای دورهای و سرزده" از این وسایل نقلیه و "الزام به حمل تجهیزات ایمنی ضروری" چون کپسول آتشنشانی سالم و در دسترس است این امر البته برای دانش آموزان استثنایی باید با حساسیت بیشتری انجام پذیرد.
▫️در پیام تسلیت آقای صمیمی، هیچ اثری از پذیرش این مسئولیتها و یا تعهد به بررسی قصورهای احتمالی در این زنجیره دیده نمیشود. صرفاً ابراز تأسف و آرزوی صبر برای بازماندگان، نمیتواند پاسخگوی این سؤال بنیادین باشد که چرا یک دانشآموز استثنایی باید در سرویس مدرسهای که تحت نظارت این ادارهکل و یا نهاد عمومی غیردولتی چون شهرداری و یا حتی بهزیستی فعالیت میکند، اینچنین قربانی شود. فقدان هرگونه اشاره به «قول پیگیری و مجازات عوامل دخیل» در این حادثه، این شائبه را تقویت میکند که ادارهکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی یا از عمق مسئولیتهای قانونی خود در بحث مسئولیت حفظ جان دانشآموزان آگاه نیست، یا درصدد شانه خالی کردن از زیر بار آن است و یا اینکه شاید این حادثه برایش چندان وزن و اهمیتی ندارد!
▫️یک رویکرد علمی و مسئولانه ایجاب میکرد که مدیرکل آموزشوپرورش، در کنار ابراز همدردی و احساسات صرف، بهصراحت اعلام نماید که کمیتهای حقیقتیاب برای بررسی دقیق علل حادثه از جمله رعایت یا عدم رعایت تمامی ضوابط ایمنی فوقالذکر توسط شهرداری یا پیمانکار احتمالی، راننده و ناظران مربوطه، تشکیل خواهد شد و با متخلفان و مقصران احتمالی، بدون هیچگونه اغماضی برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. سکوت در برابر این موارد، نهتنها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، بلکه میتواند زمینهساز تکرار چنین حوادث ناگواری در آینده باشد.
▫️آموزش و پرورش آذربایجانغربی موظف است به افکار عمومی، اولیای نگران تمام دانشآموزان استان و به ویژه خانواده داغدار این دانشآموز، پاسخی شفاف و قانعکننده در مورد علل وقوع این حادثه و اقدامات انجام شده برای جلوگیری از تکرار آن ارائه دهد. اعلام نتایج تحقیقات و برخورد با مقصرین احتمالی، کمترین انتظاری است که میتوان از یک نهاد مسئول داشت. در غیر این صورت، این پیام تسلیت تنها نمک بر زخم عمیق خانواده مرحوم مهسا اصغری و جامعه خواهد بود.
▫️آیه ۳۲ سوره مائده بهصراحت نجات یک جان بیگناه را در حکم زنده کردن تمام جانها (نفسها) دانسته و مرگ یک فرد بیگناه را در حکم مرگ همه آدمیان میداند و این آیه مسئولیت تکتک افراد را در بحث اهمیت جان انسانها، بهوضوح نشان میدهد.
@avinpress
✍شفیع بهرامیان-روزنامهنگار
▫️پیام تسلیت مدیرکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی در پی درگذشت دلخراش دانشآموز مقطع دوم متوسطه زندهیاد «مهسا اصغری» براثر آتشسوزی سرویس مدرسه، اگرچه از منظر انسانی قابل درک است، اما از دیدگاه علمی و مدیریتی، نشاندهندهی یک خلاء عمیق در پذیرش مسئولیت و پاسخگویی است. این پیام، بیش از آنکه مرهمی بر زخم خانواده داغدار و جامعه نگران باشد، پرسشهای جدی در مورد کمکاری و اهمال احتمالی این ادارهکل و یا سایر نهادهای مسئول در انجام وظایف قانونی خود ایجاد میکند.
▫️اساساً، مسئولیت ادارهکل آموزشوپرورش در قبال دانشآموزان، فراتر از ابراز همدردی پس از وقوع فاجعه است. «آئیننامه اجرایی حملونقل دانش آموزان» و سایر قوانین مرتبط از جمله قانون جابجایی معولان، وظایف مشخص و غیرقابلانکاری را بر دوش این نهاد در تأمین امنیت و سلامت دانشآموزان حین استفاده از سرویس مدارس قرار داده است. این مسئولیتها شامل نظارت دقیق بر کار شهرداریها و یا فرآیند "نحوه انتخاب پیمانکار" حملونقل، حصول اطمینان از "صلاحیت عمومی و تخصصی رانندگان"، کنترل "مدل و سال تولید وسایل نقلیه" مورداستفاده و انطباق آنها با استانداردهای ایمنی، انجام "بازرسیهای دورهای و سرزده" از این وسایل نقلیه و "الزام به حمل تجهیزات ایمنی ضروری" چون کپسول آتشنشانی سالم و در دسترس است این امر البته برای دانش آموزان استثنایی باید با حساسیت بیشتری انجام پذیرد.
▫️در پیام تسلیت آقای صمیمی، هیچ اثری از پذیرش این مسئولیتها و یا تعهد به بررسی قصورهای احتمالی در این زنجیره دیده نمیشود. صرفاً ابراز تأسف و آرزوی صبر برای بازماندگان، نمیتواند پاسخگوی این سؤال بنیادین باشد که چرا یک دانشآموز استثنایی باید در سرویس مدرسهای که تحت نظارت این ادارهکل و یا نهاد عمومی غیردولتی چون شهرداری و یا حتی بهزیستی فعالیت میکند، اینچنین قربانی شود. فقدان هرگونه اشاره به «قول پیگیری و مجازات عوامل دخیل» در این حادثه، این شائبه را تقویت میکند که ادارهکل آموزشوپرورش آذربایجانغربی یا از عمق مسئولیتهای قانونی خود در بحث مسئولیت حفظ جان دانشآموزان آگاه نیست، یا درصدد شانه خالی کردن از زیر بار آن است و یا اینکه شاید این حادثه برایش چندان وزن و اهمیتی ندارد!
▫️یک رویکرد علمی و مسئولانه ایجاب میکرد که مدیرکل آموزشوپرورش، در کنار ابراز همدردی و احساسات صرف، بهصراحت اعلام نماید که کمیتهای حقیقتیاب برای بررسی دقیق علل حادثه از جمله رعایت یا عدم رعایت تمامی ضوابط ایمنی فوقالذکر توسط شهرداری یا پیمانکار احتمالی، راننده و ناظران مربوطه، تشکیل خواهد شد و با متخلفان و مقصران احتمالی، بدون هیچگونه اغماضی برخورد قانونی صورت خواهد گرفت. سکوت در برابر این موارد، نهتنها اعتماد عمومی را خدشهدار میکند، بلکه میتواند زمینهساز تکرار چنین حوادث ناگواری در آینده باشد.
▫️آموزش و پرورش آذربایجانغربی موظف است به افکار عمومی، اولیای نگران تمام دانشآموزان استان و به ویژه خانواده داغدار این دانشآموز، پاسخی شفاف و قانعکننده در مورد علل وقوع این حادثه و اقدامات انجام شده برای جلوگیری از تکرار آن ارائه دهد. اعلام نتایج تحقیقات و برخورد با مقصرین احتمالی، کمترین انتظاری است که میتوان از یک نهاد مسئول داشت. در غیر این صورت، این پیام تسلیت تنها نمک بر زخم عمیق خانواده مرحوم مهسا اصغری و جامعه خواهد بود.
▫️آیه ۳۲ سوره مائده بهصراحت نجات یک جان بیگناه را در حکم زنده کردن تمام جانها (نفسها) دانسته و مرگ یک فرد بیگناه را در حکم مرگ همه آدمیان میداند و این آیه مسئولیت تکتک افراد را در بحث اهمیت جان انسانها، بهوضوح نشان میدهد.
@avinpress
👍7👏2