Forwarded from Infinity
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیست دوم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۶ ستاره ای متولد شد که توانست در آسمان ریاضیات ایران و جهان خوش بدرخشد و نامش برای همیشه ماندگار شود. او اولین ریاضیدان زن و اولین ریاضیدان ایرانی شد که توانست به خاطر کارهاش در هندسه و سیستم های دینامیکی، مدال فیلدز، بزرگترین جایزه جهان ریاضیات را کسب کند. در توصیف بزرگی «مریم میرزاخانی» میتوان به گفته پروفسور شهشهانی اشاره کرد که کشورمان ایران در چند سده گذشته چنین ریاضیدان بزرگی در سطح جهانی نداشته است.
زادروز «مریم» به پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران و تصویب «اتحادیه جهانی ریاضیات» به عنوان «روز زنان در ریاضیات» انتخاب شد. شایسته است این روز در تمام مدارس ایران برنامه هایی به یاد مریم و نقش او در ریاضیات برگزار شود.
این ویدئو زیبا و جذاب، نگاهی کوتاه به زندگی پر بار مریم میرزاخانی انداخته است.
یادش تا ابد مانا ....
@infinitymath
زادروز «مریم» به پیشنهاد کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران و تصویب «اتحادیه جهانی ریاضیات» به عنوان «روز زنان در ریاضیات» انتخاب شد. شایسته است این روز در تمام مدارس ایران برنامه هایی به یاد مریم و نقش او در ریاضیات برگزار شود.
این ویدئو زیبا و جذاب، نگاهی کوتاه به زندگی پر بار مریم میرزاخانی انداخته است.
یادش تا ابد مانا ....
@infinitymath
Forwarded from Infinity
pdf (7).pdf
362.5 KB
🔻عطر گل «مریم» در اردیبهشت ریاضیات
نوشته: حسن ملکی
گزارش مفصلی در روزنامه شرق درباره مریم میرزاخانی، نقش زنان در ریاضیات و برنامه هایی که به همین مناسبت اواخر اردیبهشت ماه برگزار شد.
@infinitymath
نوشته: حسن ملکی
گزارش مفصلی در روزنامه شرق درباره مریم میرزاخانی، نقش زنان در ریاضیات و برنامه هایی که به همین مناسبت اواخر اردیبهشت ماه برگزار شد.
@infinitymath
Forwarded from Infinity
در چشمهایت،
معصومیت هزار فرشته بال بال میزد
چه تعجیلی بود پروزات!؟
هنوز معادلات سختی دارد این زندگی
که حل نکرده جا گذاشته ای.
جبر رفتنت،
در هندسه اندیشه ام جا نمی شود!
#شهلا_جلالوندی
فردا ۲۳ تیر٫ سالروز خاموش شدن دختر ریاضیدان و پر افتخار و محجوب ایران٫ مریم میرزاخانی است. روحش شاد
@Infinitymath
معصومیت هزار فرشته بال بال میزد
چه تعجیلی بود پروزات!؟
هنوز معادلات سختی دارد این زندگی
که حل نکرده جا گذاشته ای.
جبر رفتنت،
در هندسه اندیشه ام جا نمی شود!
#شهلا_جلالوندی
فردا ۲۳ تیر٫ سالروز خاموش شدن دختر ریاضیدان و پر افتخار و محجوب ایران٫ مریم میرزاخانی است. روحش شاد
@Infinitymath
❤1
Forwarded from رستا؛ جمعِ علمی-ترویجی
🕊️ جمع علمی-ترویجی رستا و سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان برگزار میکنند:
«مدرسههای تابستانه ۱۴۰۲»
👥 ویژهی دانشآموزان پایهی دهم تا دوازدهم سراسر کشور
🎯 کارگاههای علمی به همراه مسابقهی نهایی و ارائههای علمی
🎉 مدرسه تابستانه مجازی
🔍 کارگاههای علمی:
- الگوریتم و شبکه
- نوروساینس
- بلاکچین
- مدلسازی و بهینهسازی
🕑 زمان: ۲۴ تا ۲۶ مرداد ماه
💻 بستر برگزاری: پلتفرم تعاملی آنلاین (کاموا)
📱 کانال تلگرامی
🎉 مدرسه تابستانه حضوری
🔍 کارگاههای علمی:
- الگوریتم و شبکه
- فیزیک
- نوروساینس
- بلاکچین
- مدلسازی و بهینهسازی
🕐 زمان: ۳۱ مرداد، ۱ و ۲ شهریور
📍مکان برگزاری: تهران، دانشگاه صنعتی شریف
📱 کانال تلگرامی
✍🏻 ثبتنام از ۷ تا ۱۴ام مرداد و از طریق
summerschool.sampad.gov.ir
📝 برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد رویداد با کانالهای تلگرامی هر رویداد همراه باشید!
🕊 رستایی باشید.
[ Telegram | Rastaiha | Instagram | Eitaa ]
«مدرسههای تابستانه ۱۴۰۲»
👥 ویژهی دانشآموزان پایهی دهم تا دوازدهم سراسر کشور
🎯 کارگاههای علمی به همراه مسابقهی نهایی و ارائههای علمی
🎉 مدرسه تابستانه مجازی
🔍 کارگاههای علمی:
- الگوریتم و شبکه
- نوروساینس
- بلاکچین
- مدلسازی و بهینهسازی
🕑 زمان: ۲۴ تا ۲۶ مرداد ماه
💻 بستر برگزاری: پلتفرم تعاملی آنلاین (کاموا)
📱 کانال تلگرامی
🎉 مدرسه تابستانه حضوری
🔍 کارگاههای علمی:
- الگوریتم و شبکه
- فیزیک
- نوروساینس
- بلاکچین
- مدلسازی و بهینهسازی
🕐 زمان: ۳۱ مرداد، ۱ و ۲ شهریور
📍مکان برگزاری: تهران، دانشگاه صنعتی شریف
📱 کانال تلگرامی
✍🏻 ثبتنام از ۷ تا ۱۴ام مرداد و از طریق
summerschool.sampad.gov.ir
📝 برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد رویداد با کانالهای تلگرامی هر رویداد همراه باشید!
🕊 رستایی باشید.
[ Telegram | Rastaiha | Instagram | Eitaa ]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک سوال: دایره از ضلع درست شده؟ 😊
@Infinitymath
@Infinitymath
❤1
اگر دنبال مجلات علمی خارجی هستید که اشتراک دارند و هزینشون هم با توجه به نرخ دلار بالاست و نمیتونید رایگان بهشون دسترسی داشته باشید.
مجلاتی مثل
Science
New scientist
Scientific American
Natural Geographic
And ......
از این کانال میتونید هم آپدیت و هم آرشیو سالهای قبلش رو دانلود کنید.
🆔 @science_magazine ✅
@infinitymath
مجلاتی مثل
Science
New scientist
Scientific American
Natural Geographic
And ......
از این کانال میتونید هم آپدیت و هم آرشیو سالهای قبلش رو دانلود کنید.
🆔 @science_magazine ✅
@infinitymath
Forwarded from انجمن ریاضی و علوم کامپیوتر دانشگاه شیراز (Mohammad arjmandi)
📌انجمن علمی ریاضی دانشگاه شیراز با همکاری دانشگاه یوکوهامای ژاپن برگزار میکند:
💻کارگاه مجازی یک روزه شیراز-یوکوهاما: نظریه گراف
⏱زمان: سه شنبه، ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۲، ساعت ۸:۰۰ تا ۱۲:۰۰ (به وقت تهران)
📍مکان: اتاق مجازی به نشانی
https://www.skyroom.online/ch/shirazuiec/math-conf-room
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌐برای کسب اطلاعات بیشتر به صفحه انجمن مراجعه فرمایید:
▪️ t.me/shiuma
💻کارگاه مجازی یک روزه شیراز-یوکوهاما: نظریه گراف
⏱زمان: سه شنبه، ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۲، ساعت ۸:۰۰ تا ۱۲:۰۰ (به وقت تهران)
📍مکان: اتاق مجازی به نشانی
https://www.skyroom.online/ch/shirazuiec/math-conf-room
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌐برای کسب اطلاعات بیشتر به صفحه انجمن مراجعه فرمایید:
▪️ t.me/shiuma
Forwarded from انجمن ریاضی و علوم کامپیوتر دانشگاه شیراز (Mohammad arjmandi)
abstracts.pdf
737.8 KB
توضیحات در مورد موضوع سخنرانی و سخنران ها :
🔰 دانلود آخرین ساخته کریستوفر نولان
فیلم اوپنهایمر Oppenheimer
(2023 زیرنویس و دوبله فارسی)
در مورد زیبایی این فیلم طی روزهای گذشته صحبت های زیادی در رسانه ها شده. لینک دانلود:
https://hexdownload.co/107203/oppenheimer-2023-film/
اپنهایمر فیزیکدان نظری آمریکایی بود. او طی جنگ جهانی دوم، رئیس آزمایشگاه لُسآلاموس بود و بهسبب نقشش در پروژۀ منهتن، که در جنگ جهانی دوم به ساخت نخستین جنگافزارهای هستهای انجامید، اغلب «پدر بمب اتمی» لقب گرفتهاست.
این فیلم زییا، داستان زندگی و نقش اپنهایمر در ساخت بمب اتم و اتفاقات بعد از اون هست.
@infinitymath
فیلم اوپنهایمر Oppenheimer
(2023 زیرنویس و دوبله فارسی)
در مورد زیبایی این فیلم طی روزهای گذشته صحبت های زیادی در رسانه ها شده. لینک دانلود:
https://hexdownload.co/107203/oppenheimer-2023-film/
اپنهایمر فیزیکدان نظری آمریکایی بود. او طی جنگ جهانی دوم، رئیس آزمایشگاه لُسآلاموس بود و بهسبب نقشش در پروژۀ منهتن، که در جنگ جهانی دوم به ساخت نخستین جنگافزارهای هستهای انجامید، اغلب «پدر بمب اتمی» لقب گرفتهاست.
این فیلم زییا، داستان زندگی و نقش اپنهایمر در ساخت بمب اتم و اتفاقات بعد از اون هست.
@infinitymath
1. ماهبانو تاتا در 6 اردیبهشت 1321 خورشیدی، در مومبایی هندوستان، در یک خانواده سنتی و فرهنگی زاده شد و دوران کودکی تا جوانی خود را در شهر مومبایی سپری کرد.
مطابق رسم زمانشان همراه با پدرش نیروسنگ، مادرش شهرناز، مادربزرگ و خانوادههای دو عمو زیر یک سقف زندگی میکردند. دو عموی دیگر همواره خارج از بمبئی بودند و اگر در بمبئی بودند حتماً با آنها زندگی میکردند. سالها بعد یک روانشناس به خانم تاتا میگوید که از دید روانشناختی زندگی در چنین خانوادهای برای بچه ایدهآل است. بانو تاتا میگوید من همیشه آن سالها را به خوشی یاد میکنم.
2. خانوادهاش همواره او را تشویق به تحصیل میکرد و انگیزه اصلی را هم خانواده در او ایجاد کرد حتی موقعی که میخواست به دانشگاه برود مشوق اصلی او بودند تا تحصیلاتش را ادامه بدهد. او میگوید: خانواده من سنتی و فرهنگی بودند. پدرم مهندس بود و مادرم لیسانس ریاضی داشت. تحصیلات برایشان مهم بود. بین دختر و پسر در خانواده ما فرقی نبود، شانس من تولد و زندگی در همین خانواده بود. زنهای فامیل ما در آن زمان و حتی قبل از تولد من تحصیلات عالیه داشتند. درس خواندن در خانواده من غیرعادی نبود. علاقه به درس خواندن را هم مدیون همین خانواده هستم. به نظرم دنبال تحصیلات عالیه بودن در چنین خانوادهای کار شاقی نبوده که انجام دادهام.
3. در سال 1337، در رشته ریاضی دانشگاه مومبایی پذیرفته و مشغول به تحصیل شد. وی مدرک کارشناسی خود را در سال 1340 دریافت نمود و بلافاصله پس از آن در رشته آمار و در دوره کارشناسیارشد همان دانشگاه قبول شد و این دوره را در مدت 2 سال به پایان رساند و در سال 1342 فارغالتحصیل شد.
4. به دلیل پشتکار، تلاش و علاقه بسیاری که به درس خواندن داشت در همان سال 1342 وارد دانشگاه پردو شد و در رشته دکترای آمار این دانشگاه به تحصیل پرداخت و در سال 1346 به دریافت درجه دکترا نائل آمد. هنگام دریافت درجه دکترای خویش عنوان نمود که به بزرگترین آرزوی زندگیش رسیده است زیرا که از دوران کودکی علاقه داشته است که به نحوی باعث سربلندی خانوادهاش شود.
ماه بانو میگوید: 21 ساله بودم که به آمریکا رفتم. آنجا نه کسی را داشتم و نه کسی را میشناختم. تلفن همراه و شبکههای اجتماعی هم که قطعاً نبود، حتی همه خانوادهها تلفن هم نداشتند. بیشتر از سهسال صدای پدر و مادرم را نشنیدم و 10 سال هم ندیدمشان، فقط نامه بود که دو هفته طول میکشید به دستم برسد، اما با شرایط کنار آمدم و درسم را خواندم. الان دانشجوهایی را میبینم که از شهرهای دیگر میآیند و به راحتی با خانواده در ارتباطند، اما باز هم میگویند دلتنگیم. بچههای امروزی را میبینم همیشه تعجب میکنم.
5. پس از دریافت دکترا به مدت پنج سال در دانشگاه ایالتی میشیگان (از سال1346 تا 1351) مشغول به کار شد.
بعد از اخذ دکترا و کار در دانشگاه میشیگان که چند سالی طول کشید، تصمیم گرفت آنجا را ترک کند و به زادگاهش هند برگردد، درست همان موقع پیشنهاد شد تا برای تدریس دو ساله به ایران بیاید به صورت قراردادی به ایران آمد، ایران آمدنش همانا و ایران ماندنش همان. ایران را دوست دارد و از تصمیمی هم که گرفت راضی هست، ممکن است مشکلاتی برایش بوجود آمده باشد اما مطمئناً خوبیهایی هم دارد و این خوبیها آنقدر هست که برای او ایران، دوست داشتنی باشد، به دلیل عشق فراوانی که از کودکی به ایران داشت تصمیم گرفت در ایران بماند.
6. ماه بانو تاتا میگوید: دیگر ایرانی شدهام ... قرار بود دو سال به ایران بیایم و برگردم، اما آمدم و 45 سال ماندم سالهای طولانی تنها زنی بودم که دکترای آمار داشت و تدریس میکرد میتوان ساخت و لبخند زد یا میتوان نشست و گریه کرد؛ تفاوت ما با نسل جدید این بود.
7. از سال 1351 در تهران و در دانشگاه صنعتیشریف به مدت دو سال به تدریس در رشته آمار پرداخت و سپس در طی یک دوره 16 ساله به ترتیب در مؤسسه آموزش و آمار و انفورماتیک، مدرسه عالی برنامهریزی و کاربرد کامپیوتر، دانشگاه علامه طباطبایی با درجه دانشیاری به تدریس پرداخت و همچنین عضو موفق مرکز آمار در سال 1359 خورشیدی شد.
8. در ایران در چند جا تدریس می کرد. یک ترم در دانشگاه کرمان مأموریت داشت. وقتی به کرمان رفت دید این شهر آرامش خاصی دارد و از این آرامش خوشش آمد و شاید همین امر باعث شد تا در کرمان، ماندگار شود. خانم تاتا در سال 1368 خورشیدی به کرمان رفت و در دانشگاه شهید باهنر کرمان به عنوان استاد و رئیس بخش آمار مشغول به فعالیت شد که هم اکنون هم در این مرکز مشغول به آموزش است و دانشجویان دورههای کارشناسیارشد و دکترای بسیار زیادی را راهنمایی میکند.
@infinitymath
مطابق رسم زمانشان همراه با پدرش نیروسنگ، مادرش شهرناز، مادربزرگ و خانوادههای دو عمو زیر یک سقف زندگی میکردند. دو عموی دیگر همواره خارج از بمبئی بودند و اگر در بمبئی بودند حتماً با آنها زندگی میکردند. سالها بعد یک روانشناس به خانم تاتا میگوید که از دید روانشناختی زندگی در چنین خانوادهای برای بچه ایدهآل است. بانو تاتا میگوید من همیشه آن سالها را به خوشی یاد میکنم.
2. خانوادهاش همواره او را تشویق به تحصیل میکرد و انگیزه اصلی را هم خانواده در او ایجاد کرد حتی موقعی که میخواست به دانشگاه برود مشوق اصلی او بودند تا تحصیلاتش را ادامه بدهد. او میگوید: خانواده من سنتی و فرهنگی بودند. پدرم مهندس بود و مادرم لیسانس ریاضی داشت. تحصیلات برایشان مهم بود. بین دختر و پسر در خانواده ما فرقی نبود، شانس من تولد و زندگی در همین خانواده بود. زنهای فامیل ما در آن زمان و حتی قبل از تولد من تحصیلات عالیه داشتند. درس خواندن در خانواده من غیرعادی نبود. علاقه به درس خواندن را هم مدیون همین خانواده هستم. به نظرم دنبال تحصیلات عالیه بودن در چنین خانوادهای کار شاقی نبوده که انجام دادهام.
3. در سال 1337، در رشته ریاضی دانشگاه مومبایی پذیرفته و مشغول به تحصیل شد. وی مدرک کارشناسی خود را در سال 1340 دریافت نمود و بلافاصله پس از آن در رشته آمار و در دوره کارشناسیارشد همان دانشگاه قبول شد و این دوره را در مدت 2 سال به پایان رساند و در سال 1342 فارغالتحصیل شد.
4. به دلیل پشتکار، تلاش و علاقه بسیاری که به درس خواندن داشت در همان سال 1342 وارد دانشگاه پردو شد و در رشته دکترای آمار این دانشگاه به تحصیل پرداخت و در سال 1346 به دریافت درجه دکترا نائل آمد. هنگام دریافت درجه دکترای خویش عنوان نمود که به بزرگترین آرزوی زندگیش رسیده است زیرا که از دوران کودکی علاقه داشته است که به نحوی باعث سربلندی خانوادهاش شود.
ماه بانو میگوید: 21 ساله بودم که به آمریکا رفتم. آنجا نه کسی را داشتم و نه کسی را میشناختم. تلفن همراه و شبکههای اجتماعی هم که قطعاً نبود، حتی همه خانوادهها تلفن هم نداشتند. بیشتر از سهسال صدای پدر و مادرم را نشنیدم و 10 سال هم ندیدمشان، فقط نامه بود که دو هفته طول میکشید به دستم برسد، اما با شرایط کنار آمدم و درسم را خواندم. الان دانشجوهایی را میبینم که از شهرهای دیگر میآیند و به راحتی با خانواده در ارتباطند، اما باز هم میگویند دلتنگیم. بچههای امروزی را میبینم همیشه تعجب میکنم.
5. پس از دریافت دکترا به مدت پنج سال در دانشگاه ایالتی میشیگان (از سال1346 تا 1351) مشغول به کار شد.
بعد از اخذ دکترا و کار در دانشگاه میشیگان که چند سالی طول کشید، تصمیم گرفت آنجا را ترک کند و به زادگاهش هند برگردد، درست همان موقع پیشنهاد شد تا برای تدریس دو ساله به ایران بیاید به صورت قراردادی به ایران آمد، ایران آمدنش همانا و ایران ماندنش همان. ایران را دوست دارد و از تصمیمی هم که گرفت راضی هست، ممکن است مشکلاتی برایش بوجود آمده باشد اما مطمئناً خوبیهایی هم دارد و این خوبیها آنقدر هست که برای او ایران، دوست داشتنی باشد، به دلیل عشق فراوانی که از کودکی به ایران داشت تصمیم گرفت در ایران بماند.
6. ماه بانو تاتا میگوید: دیگر ایرانی شدهام ... قرار بود دو سال به ایران بیایم و برگردم، اما آمدم و 45 سال ماندم سالهای طولانی تنها زنی بودم که دکترای آمار داشت و تدریس میکرد میتوان ساخت و لبخند زد یا میتوان نشست و گریه کرد؛ تفاوت ما با نسل جدید این بود.
7. از سال 1351 در تهران و در دانشگاه صنعتیشریف به مدت دو سال به تدریس در رشته آمار پرداخت و سپس در طی یک دوره 16 ساله به ترتیب در مؤسسه آموزش و آمار و انفورماتیک، مدرسه عالی برنامهریزی و کاربرد کامپیوتر، دانشگاه علامه طباطبایی با درجه دانشیاری به تدریس پرداخت و همچنین عضو موفق مرکز آمار در سال 1359 خورشیدی شد.
8. در ایران در چند جا تدریس می کرد. یک ترم در دانشگاه کرمان مأموریت داشت. وقتی به کرمان رفت دید این شهر آرامش خاصی دارد و از این آرامش خوشش آمد و شاید همین امر باعث شد تا در کرمان، ماندگار شود. خانم تاتا در سال 1368 خورشیدی به کرمان رفت و در دانشگاه شهید باهنر کرمان به عنوان استاد و رئیس بخش آمار مشغول به فعالیت شد که هم اکنون هم در این مرکز مشغول به آموزش است و دانشجویان دورههای کارشناسیارشد و دکترای بسیار زیادی را راهنمایی میکند.
@infinitymath
استاد تاتا در بخش آمار دانشکده ریاضی و کامپیوتر دانشگاه شهید باهنر کرمان به خدمات علمی پرداخته و با پذیرش بار سنگین مسئولیت بخش آمار در سالهای پیوسته و با تربیت دانشجویان بیشمار در مقاطع مختلف رشته آمار، خدمات خویش به دانش، فرهنگ و هنر ایران زمین را جاودانه ساخته است. عضویت این بانوی فرهیخته، در مجامع علمی تأثیرگذاری همچون «انستیتو بینالمللی آمار»، «جامعه ریاضیدانان ایران»، و «جامعه آماردانان ایران» از افتخارات اوست. خدمات وی به دانش نوپای آمار در ایران به اندازهای است که به او فرنام (لقب) «مادر آمار ایران» را دادهاند.
9. خانم تاتا میگوید: دانشآموزان انتظار دارند که معلم همه چیز را بداند و منتقل کند، و برای همین کمتر سؤال میکنند، هر موضوعی که معلم بگوید تصور میکنند همین است و بحثی ندارند، حتی بین دانشآموزان برتر و مدارس خوب هم همینطور است، درحالیکه سالهایی که در ایران نبودم این شکلی نبود، دانشآموزان در بحثها مشارکت میکردند و سؤال زیاد میپرسیدند. البته الان به نظر کمی این روحیه بین دانشآموزان ایرانی بهتر شده، اما باز هم این تفاوت هست.
10. چهار ساله بودم که صاحب یک خواهر شدم. حتماً از این که دوران یکی، یه دونه بودنم به پایان رسیده خوشحال نبودم و لابد اوقات تلخی میکردم. آن زمان اگر مادر از بچه خسته میشد میبردش مدرسه. چون دو دختر عمویم مدرسه میرفتند یک روز مادر تصمیم گرفت که من هم همراه آنها بروم. مدرسه ما در سال 1242 تأسیس شده و یکی از قدیمترین مدرسههای مومبایی است. به هر حال این باعث شد که من در سن پانزده سالگی وارد یک کالج در دانشگاه مومبایی شدم و چهار سال بعد با کارشناسی رشته ریاضی فارغالتحصیل شدم.
11. سالهای پیش از استقلال هند آقای دکتر مهالنوبیس پی بردند که برای پیشرفت هند مستقل به متخصصان آمار نیاز خواهد بود و در این راستا مؤسسه آمار هند را در حومه شهر کولکتا تأسیس کردند. از آن زمان در هند رشته آمار از رشتههای برتر شناخته میشود. مؤسسه آمار هند آنجا حرف اول را میزد و دانشگاه مومبایی دوم حساب میشد. خوشبختانه برای کارشناسی ارشد در رشته آمار در دانشگاه مومبایی پذیرفته شدم و دو سال بعد فارغ التحصیل شدم.
12. مدتی است دوستان آماردان از عمومی کردن آمار صحبت میکنند اما هنوز به نتیجه نرسیدند و به نظرم دلیل این است که همه باور میکنند که آمار یک زیر رشته ریاضی است و بس. چهل سال پیش یک پسر بچه در امریکا که هشت سال سن داشت با غرور به من گفت قد من در 95امین صدک است اما حتی امروز در ایران واژه صدک متداول نیست. با شاخصهای آماری هم ناآشنااند. مثلاً نمیدانند که کم شدن تورم باعث کم شدن قیمت نمیشود.
من باور دارم ملتی که آمار و ارقام را درک میکند پیشرفت خواهد کرد و نخست باید خودمان به اهمیت آمار پی بریم. آرزو میکنم به زودی به هدفمان برسیم
@infinitymath
9. خانم تاتا میگوید: دانشآموزان انتظار دارند که معلم همه چیز را بداند و منتقل کند، و برای همین کمتر سؤال میکنند، هر موضوعی که معلم بگوید تصور میکنند همین است و بحثی ندارند، حتی بین دانشآموزان برتر و مدارس خوب هم همینطور است، درحالیکه سالهایی که در ایران نبودم این شکلی نبود، دانشآموزان در بحثها مشارکت میکردند و سؤال زیاد میپرسیدند. البته الان به نظر کمی این روحیه بین دانشآموزان ایرانی بهتر شده، اما باز هم این تفاوت هست.
10. چهار ساله بودم که صاحب یک خواهر شدم. حتماً از این که دوران یکی، یه دونه بودنم به پایان رسیده خوشحال نبودم و لابد اوقات تلخی میکردم. آن زمان اگر مادر از بچه خسته میشد میبردش مدرسه. چون دو دختر عمویم مدرسه میرفتند یک روز مادر تصمیم گرفت که من هم همراه آنها بروم. مدرسه ما در سال 1242 تأسیس شده و یکی از قدیمترین مدرسههای مومبایی است. به هر حال این باعث شد که من در سن پانزده سالگی وارد یک کالج در دانشگاه مومبایی شدم و چهار سال بعد با کارشناسی رشته ریاضی فارغالتحصیل شدم.
11. سالهای پیش از استقلال هند آقای دکتر مهالنوبیس پی بردند که برای پیشرفت هند مستقل به متخصصان آمار نیاز خواهد بود و در این راستا مؤسسه آمار هند را در حومه شهر کولکتا تأسیس کردند. از آن زمان در هند رشته آمار از رشتههای برتر شناخته میشود. مؤسسه آمار هند آنجا حرف اول را میزد و دانشگاه مومبایی دوم حساب میشد. خوشبختانه برای کارشناسی ارشد در رشته آمار در دانشگاه مومبایی پذیرفته شدم و دو سال بعد فارغ التحصیل شدم.
12. مدتی است دوستان آماردان از عمومی کردن آمار صحبت میکنند اما هنوز به نتیجه نرسیدند و به نظرم دلیل این است که همه باور میکنند که آمار یک زیر رشته ریاضی است و بس. چهل سال پیش یک پسر بچه در امریکا که هشت سال سن داشت با غرور به من گفت قد من در 95امین صدک است اما حتی امروز در ایران واژه صدک متداول نیست. با شاخصهای آماری هم ناآشنااند. مثلاً نمیدانند که کم شدن تورم باعث کم شدن قیمت نمیشود.
من باور دارم ملتی که آمار و ارقام را درک میکند پیشرفت خواهد کرد و نخست باید خودمان به اهمیت آمار پی بریم. آرزو میکنم به زودی به هدفمان برسیم
@infinitymath
👍1
غیاثالدین_جمشید_کاشانی_ملکی_و_فتاحی_شرق.pdf
1.6 MB
نابغهای ناتمام و نامیرا
نگاهی به زندگی و دستاوردهای ریاضیدان نامور ایرانی «غیاثالدین جمشید کاشانی»
مقاله بلند امروز ما در صفحه علم روزنامه شرق.
@infinitymath
نگاهی به زندگی و دستاوردهای ریاضیدان نامور ایرانی «غیاثالدین جمشید کاشانی»
مقاله بلند امروز ما در صفحه علم روزنامه شرق.
@infinitymath
Infinity
غیاثالدین_جمشید_کاشانی_ملکی_و_فتاحی_شرق.pdf
غیاثالدین جمشید کاشانی در یک نگاه
جمشید، شهره به غیاثالدین یا خواجه غیاثالدین از اهالی کاشان بود و در خانوادهای دانشدوست دیده به جهان گشود. او فرزند مسعود یا مسعودِ پزشک بود. شوربختانه از کودکی او چیزی نمیدانیم؛ اما میتوان حدس زد که در خانوادهای اصیل و بافرهنگ و علمدوست و تحت تأثیر آموزههای پدر، به فراگیری دانش پرداخت و دل در گرو ستارگان سپرد. به کوتاهی باید او را ریاضیدانی زبردست در جبر، هندسه، مثلثات، محاسبات و نوآوریهای حسابگانیِ مقدماتی بدانیم. شاید اگر به زبان امروزی بخواهیم بگوییم، او را باید استاد بینظیری در ریاضیات عمومی، محاسبات، آنالیز عددی و نظریه تقریب به حساب آورد. در اخترشناسی هم مشاهدهگر بود یا به زبان امروزی، اخترشناس رصدی. اگرچه اخترفیزیک دانشی مدرن است اما اگر او را اخترفیزیکدان مشاهدهگر هم بنامیم، راه دوری نرفتهایم و اغراق نیست؛ زیرا در ساخت ابزارهای اخترشناسی بسیار چیرهدست و به زبان امروزی، «مهندس» بود. او را آخرین ریاضیدان دوره درخشان علم در سرزمینهای زیر پرچم اسلام موسوم به دوره اسلامی میدانند که توانست در مرزهای دانش ریاضی زمان خود حرکت کند. کاشانی ثمره ریاضیات دوره اسلامی بود، او دانش ریاضیات پدیدآمده از سوی ریاضیدانان بزرگ ایرانی قبل از خود ازجمله محمد خوارزمی، ابوریحان بیرونی، حکیم عمر خیام نیشابوری، ابوالوفای بوزجانی و نصیرالدین توسی را بهخوبی خوانده و فراگرفته بود. او بر دوش چنین ریاضیدانانی ایستاده و توانسته بود سؤالهای باز و حلنشده زمان خود مانند تقریب دقیق عدد پی و محاسبه سینوس یک درجه را به گونهای پیشگامانه، مبتکرانه و زیبا حل کند. مسئلههایی که ریاضیدانان اروپایی آن زمان بیش از یک قرن پس از او توانستند آنها را حل کنند. او به پیچیدگی دستگاه شصتگانی بابلیها و آسانی روش نمایش اعداد به کمک کسرهای اعشاری آگاه بود. کاشانی اولین کسی بود که بهصورت کامل و سامانمند، ضرب و تقسیم و جذرگیری را با کسرهای اعشاری آنگونه که امروزه متداول است، به وجود آورد. او برجستهترین کتاب ریاضیات کاربردی دوره اسلامی را با نام «مفتاح الحساب» یا «رازگشایی حساب» نگاشت؛ بنابراین بیدلیل نیست که کاشانی را بزرگترین ریاضیدان و اخترشناس سده پانزدهم میلادی میدانند. اگرچه کپرنیک چیزی در حدود نیم سده پس از غیاثالدین بود و به دنبال آن کپلر و براهه و گالیله بودند؛ اما هیچکدام به اندازه غیاثالدین جمشید کاشانی ریاضیدان و محاسبهگر نبودند. جمشید کاشانی، عمرش کوتاه بود، در حدود 42 سال اما بلندای دانش او تا خورشیدی میرسید که توانسته بود خورگرفت یا کسوف آن را پیشبینی کند. او از نوابغ روزگار خود بود، تا آنجا که معاصران وی، به او لقب «بطلمیوس ثانی» یا به زبان فارسیتر، تولمی دوم، داده بودند و اگر در جوانی از دنیا نمیرفت و کمی بیشتر عمر میکرد، هرگز دور از ذهن نیست که نام و آوازهاش در حد و اندازه ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی و حکیم عمر خیام نیشابوری در دنیای علم طنینانداز میشد. مرگ او هم در هالهای از ابهام است و چنانکه برخی گفتهاند، به قتل رسیده یا بهتر بگوییم، به دسیسه بداندیشان و مزدوران دربار سمرقند و به حکم سلطان، ترور شده است. قبل از هر چیز در این قسمت به اوضاع تاریخی ایران در زمان غیاثالدین جمشید کاشانی نگاهی کوتاه میاندازیم تا روشن شود او در چه دوران پرتلاطم و عجیبوغریبی رشد و نمو کرده است و چگونه به چنین جایگاه بلندی رسیده است.
متن کامل مقاله در صفحه علم روزنامه شرق (فایل پی دی اف بالا) در دسترس است.
@infinitymath
جمشید، شهره به غیاثالدین یا خواجه غیاثالدین از اهالی کاشان بود و در خانوادهای دانشدوست دیده به جهان گشود. او فرزند مسعود یا مسعودِ پزشک بود. شوربختانه از کودکی او چیزی نمیدانیم؛ اما میتوان حدس زد که در خانوادهای اصیل و بافرهنگ و علمدوست و تحت تأثیر آموزههای پدر، به فراگیری دانش پرداخت و دل در گرو ستارگان سپرد. به کوتاهی باید او را ریاضیدانی زبردست در جبر، هندسه، مثلثات، محاسبات و نوآوریهای حسابگانیِ مقدماتی بدانیم. شاید اگر به زبان امروزی بخواهیم بگوییم، او را باید استاد بینظیری در ریاضیات عمومی، محاسبات، آنالیز عددی و نظریه تقریب به حساب آورد. در اخترشناسی هم مشاهدهگر بود یا به زبان امروزی، اخترشناس رصدی. اگرچه اخترفیزیک دانشی مدرن است اما اگر او را اخترفیزیکدان مشاهدهگر هم بنامیم، راه دوری نرفتهایم و اغراق نیست؛ زیرا در ساخت ابزارهای اخترشناسی بسیار چیرهدست و به زبان امروزی، «مهندس» بود. او را آخرین ریاضیدان دوره درخشان علم در سرزمینهای زیر پرچم اسلام موسوم به دوره اسلامی میدانند که توانست در مرزهای دانش ریاضی زمان خود حرکت کند. کاشانی ثمره ریاضیات دوره اسلامی بود، او دانش ریاضیات پدیدآمده از سوی ریاضیدانان بزرگ ایرانی قبل از خود ازجمله محمد خوارزمی، ابوریحان بیرونی، حکیم عمر خیام نیشابوری، ابوالوفای بوزجانی و نصیرالدین توسی را بهخوبی خوانده و فراگرفته بود. او بر دوش چنین ریاضیدانانی ایستاده و توانسته بود سؤالهای باز و حلنشده زمان خود مانند تقریب دقیق عدد پی و محاسبه سینوس یک درجه را به گونهای پیشگامانه، مبتکرانه و زیبا حل کند. مسئلههایی که ریاضیدانان اروپایی آن زمان بیش از یک قرن پس از او توانستند آنها را حل کنند. او به پیچیدگی دستگاه شصتگانی بابلیها و آسانی روش نمایش اعداد به کمک کسرهای اعشاری آگاه بود. کاشانی اولین کسی بود که بهصورت کامل و سامانمند، ضرب و تقسیم و جذرگیری را با کسرهای اعشاری آنگونه که امروزه متداول است، به وجود آورد. او برجستهترین کتاب ریاضیات کاربردی دوره اسلامی را با نام «مفتاح الحساب» یا «رازگشایی حساب» نگاشت؛ بنابراین بیدلیل نیست که کاشانی را بزرگترین ریاضیدان و اخترشناس سده پانزدهم میلادی میدانند. اگرچه کپرنیک چیزی در حدود نیم سده پس از غیاثالدین بود و به دنبال آن کپلر و براهه و گالیله بودند؛ اما هیچکدام به اندازه غیاثالدین جمشید کاشانی ریاضیدان و محاسبهگر نبودند. جمشید کاشانی، عمرش کوتاه بود، در حدود 42 سال اما بلندای دانش او تا خورشیدی میرسید که توانسته بود خورگرفت یا کسوف آن را پیشبینی کند. او از نوابغ روزگار خود بود، تا آنجا که معاصران وی، به او لقب «بطلمیوس ثانی» یا به زبان فارسیتر، تولمی دوم، داده بودند و اگر در جوانی از دنیا نمیرفت و کمی بیشتر عمر میکرد، هرگز دور از ذهن نیست که نام و آوازهاش در حد و اندازه ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی و حکیم عمر خیام نیشابوری در دنیای علم طنینانداز میشد. مرگ او هم در هالهای از ابهام است و چنانکه برخی گفتهاند، به قتل رسیده یا بهتر بگوییم، به دسیسه بداندیشان و مزدوران دربار سمرقند و به حکم سلطان، ترور شده است. قبل از هر چیز در این قسمت به اوضاع تاریخی ایران در زمان غیاثالدین جمشید کاشانی نگاهی کوتاه میاندازیم تا روشن شود او در چه دوران پرتلاطم و عجیبوغریبی رشد و نمو کرده است و چگونه به چنین جایگاه بلندی رسیده است.
متن کامل مقاله در صفحه علم روزنامه شرق (فایل پی دی اف بالا) در دسترس است.
@infinitymath
❤1
Forwarded from Math Activities
سلام. سلام
چند سالی است که وبگاه ریاضی فکر کن! فعال است. این روزها به فکر گسترش آن هستیم و میخواهیم با مشارکت علاقهمندان، فعالیتهای ارزشمند بیشتری را آماده کنیم.
اگر دوست دارید و داوطلب هستید که در این کار مشارکت داشته باشید، میتوانید اینجا عضو شوید و اطلاعات بیشتر را ببینید 🤗
https://news.1rj.ru/str/+A5O-vP49bRgwNDhk
همچنین میتوانید در یکی از نشستهای هماهنگی زیر شرکت کنید:
روز یکشنبه ۲۹ مرداد ساعت ۱۴
روز یکشنبه ۲۹ مرداد ساعت ۱۶
روز یکشنبه ۲۹ مرداد ساعت ۱۸
امیدوار به همراهیهایتان
لینک جلسات:
http://meet.google.com/rth-daob-bkw
چند سالی است که وبگاه ریاضی فکر کن! فعال است. این روزها به فکر گسترش آن هستیم و میخواهیم با مشارکت علاقهمندان، فعالیتهای ارزشمند بیشتری را آماده کنیم.
اگر دوست دارید و داوطلب هستید که در این کار مشارکت داشته باشید، میتوانید اینجا عضو شوید و اطلاعات بیشتر را ببینید 🤗
https://news.1rj.ru/str/+A5O-vP49bRgwNDhk
همچنین میتوانید در یکی از نشستهای هماهنگی زیر شرکت کنید:
روز یکشنبه ۲۹ مرداد ساعت ۱۴
روز یکشنبه ۲۹ مرداد ساعت ۱۶
روز یکشنبه ۲۹ مرداد ساعت ۱۸
امیدوار به همراهیهایتان
لینک جلسات:
http://meet.google.com/rth-daob-bkw
Telegram
همراهی برای آماده کردن فعالیتهای ارزشمند ریاضی
Zohreh Pandi invites you to join this group on Telegram.
🔳 جزیره تولید علم
🖋محمد فاضلی (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ یکی از معضلات اساسی نظام علمی در ایران تولید علم بیتقاضاست. تولید علم بیتقاضا هم به همان اندازه تولید کالای بیتقاضا هدر دادن منابع و به تدریج ضایع کردن نظام تولید است. تولید علم بیتقاضا در نهایت به پیدایش «جزیره تولید علم» خواهد انجامید. «جزیره تولید علم» جایی است که آنچه علم پنداشته میشود، بدون ارتباط معنادار با سایر عرصهها، تولید و منتشر میشود اما اثر بیرونی معناداری بر توسعه باقی نمیگذارد و از آنجا که از اثرگذاری بر عرصههای دیگر بازمیماند، به تدریج خودش به هدف بدل میشود.
✅ واقعیت آن است که در همه سالهایی که تعداد مقالات مرتبط با مدیریت منابع آب ایرانیان – فارسی و بالاخص انگلیسی – در مجلات علمی رشد میکرده، کسری آبخوانها هم افزایش مییافته؛ هر قدر مقالات اقتصاددانان بیشتر شده، رشد اقتصادی کمتر، بیکاری و تورم بیشتر شده است؛ و همینطور الی آخر در عرصههای دیگر نیز ارتباطی میان رشد تعداد مقالات و وضعیت واقعی مشاهده نمیشود. تعداد مقالات ثبتشده از ایرانیان در پایگاه SciMago نشان میدهد که رتبه ایران از 1996 تا 2017 از 52 به 16 بهبود یافته است، اما دوسوم این دوره متناظر با رشد اقتصادی منفی یا بسیار اندک، بیکاری دورقمی، تورم دورقمی، تخریب گسترده محیطزیست، افزایش آسیبهای اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش یأس و سرخوردگی در اکثریت جامعه بوده است. اینجاست که مفهوم «جزیره تولید علم» خودش را به معنای واقعی نشان میدهد. اگر نوشتن مقاله را بتوان «تولید علم» خواند – که اکنون چنین روایتی بر نظام علمی حاکم است - آنگاه باید درباره نسبت این علم و جامعه پرسش کرد.
✅ افول برخی شاخصهای مهم و بهبود نیافتن مسائل مزمنشده جامعه ایران و در همان حال افزایش تولید مقالات نشانه چیست؟ دو فرضیه میتوان مطرح کرد که بررسی اولیه هر کدام از آنها ضرورت بازنگری در نظام علمی را آشکار میسازد.
✅ فرضیه اول، علمی که تولید میشود، نسبتی با مسائل جامعه ندارد، لذا بیتقاضا باقی میماند و بخش عمدهای از آن صرفاً بهواسطه تأمین مالی برآمده از اقتصاد نفتی تولید میشود و کارکردی معطوف به بیرون از نظام دانشگاهی ندارد. این بیگمان بخشی از واقعیت نظام علمی در ایران است. عمده دانشگاهها، پژوهشگاهها و سایر اصلیترین نقاط تولید علم صرفنظر از اینکه تقاضایی برای کارشان وجود داشته باشد یا نباشد، به کار خود ادامه میدهند و به همین سیاق است که در همه سالهایی که اقتصاد ایران بهواسطه رشد اقتصادی منفی کوچک میشده، دانشگاه رشد کمی داشته و بزرگ شده است.
✅ فرضیه دوم، تولید اقتصادی و حتی تولید و ثبات قدرت تابع علمی نیست که در دانشگاه تولید میشود. این بدان معناست که قدرت سیاسی به عنوان اصلیترین نیازمند به علم برای تولید قدرت و ثروت، و همچنین بقیه بخشهای اقتصاد، به میزانی که در کشورهای سرآمد اقتصادی جهان به علم نیاز است، در اینجا به علم نیازی ندارند. سازوکارهای تولید و بازتولید قدرت و ثروت، تابعی از کیفیت عملکرد نظام علم نیست. وابستگی به منابع ثروتی نظیر نفت – که قدرت سیاسی را بازتولید میکند – یا تأمین نیازهای فناورانه از خارج به کمک درآمدهای نفتی، و حتی زاویه داشتن ایدئولوژی قدرت سیاسی با رویکردهای علمی، نیاز حکمرانان به علم را کاسته است. این امر در قبال بخش خصوصی و بخشهای مهمی از اقتصاد ایران نیز به این گونه مطرح میشود که سطح پیچیدگی اقتصاد به اندازهای پایین است که تولید و بازتولید را از نیازمندی به تولید علمی سطح بالا بازداشته است. اقتصاد و حتی سیاستگذاری عمومی درگیر مسائلی آنقدر ابتدایی است که نیازمندی به دانش و علم تولیدشده در دانشگاه احساس نمیکند.
✅ هر دو فرضیه به درجاتی صحیح هستند و این امر وضعیت «جزیره تولید علم» را تقویت میکند. علم بالاخص در نظام دانشگاهی برای بازتولید سازمانی خود خیلی نیازمند پاسخگویی به نیازهای محیط اطراف نیست و تقاضای مؤثری نیز برای تولید دانش وجود ندارد. هر دو حالت در نهایت انزوای علم از جامعه و فقدان تأثیرگذاری اثربخش و سازنده آن بر توسعه ملی را باعث میشوند. سالیان دیگری نیز میتواند به همین منوال بگذرد و کماکان شاخصهای ناظر بر سنجش تعداد مقالات منتشرشده دانشگاهیان را شاهد باشیم و در عین حال، شاخصهای توسعه ملی – نظیر رشد اقتصادی، بیکاری و تورم – بهبود نیابند یا حتی بدتر شوند. این وضعیت اما برای همیشه قابل دوام نیست. جزیره تولید علم بالاخره باید زمانی به سایر عرصههای حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیوند بخورد یا خطر اضمحلال را پذیرا باشد.
منبع:
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
@infinitymath
🖋محمد فاضلی (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
✅ یکی از معضلات اساسی نظام علمی در ایران تولید علم بیتقاضاست. تولید علم بیتقاضا هم به همان اندازه تولید کالای بیتقاضا هدر دادن منابع و به تدریج ضایع کردن نظام تولید است. تولید علم بیتقاضا در نهایت به پیدایش «جزیره تولید علم» خواهد انجامید. «جزیره تولید علم» جایی است که آنچه علم پنداشته میشود، بدون ارتباط معنادار با سایر عرصهها، تولید و منتشر میشود اما اثر بیرونی معناداری بر توسعه باقی نمیگذارد و از آنجا که از اثرگذاری بر عرصههای دیگر بازمیماند، به تدریج خودش به هدف بدل میشود.
✅ واقعیت آن است که در همه سالهایی که تعداد مقالات مرتبط با مدیریت منابع آب ایرانیان – فارسی و بالاخص انگلیسی – در مجلات علمی رشد میکرده، کسری آبخوانها هم افزایش مییافته؛ هر قدر مقالات اقتصاددانان بیشتر شده، رشد اقتصادی کمتر، بیکاری و تورم بیشتر شده است؛ و همینطور الی آخر در عرصههای دیگر نیز ارتباطی میان رشد تعداد مقالات و وضعیت واقعی مشاهده نمیشود. تعداد مقالات ثبتشده از ایرانیان در پایگاه SciMago نشان میدهد که رتبه ایران از 1996 تا 2017 از 52 به 16 بهبود یافته است، اما دوسوم این دوره متناظر با رشد اقتصادی منفی یا بسیار اندک، بیکاری دورقمی، تورم دورقمی، تخریب گسترده محیطزیست، افزایش آسیبهای اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی و افزایش یأس و سرخوردگی در اکثریت جامعه بوده است. اینجاست که مفهوم «جزیره تولید علم» خودش را به معنای واقعی نشان میدهد. اگر نوشتن مقاله را بتوان «تولید علم» خواند – که اکنون چنین روایتی بر نظام علمی حاکم است - آنگاه باید درباره نسبت این علم و جامعه پرسش کرد.
✅ افول برخی شاخصهای مهم و بهبود نیافتن مسائل مزمنشده جامعه ایران و در همان حال افزایش تولید مقالات نشانه چیست؟ دو فرضیه میتوان مطرح کرد که بررسی اولیه هر کدام از آنها ضرورت بازنگری در نظام علمی را آشکار میسازد.
✅ فرضیه اول، علمی که تولید میشود، نسبتی با مسائل جامعه ندارد، لذا بیتقاضا باقی میماند و بخش عمدهای از آن صرفاً بهواسطه تأمین مالی برآمده از اقتصاد نفتی تولید میشود و کارکردی معطوف به بیرون از نظام دانشگاهی ندارد. این بیگمان بخشی از واقعیت نظام علمی در ایران است. عمده دانشگاهها، پژوهشگاهها و سایر اصلیترین نقاط تولید علم صرفنظر از اینکه تقاضایی برای کارشان وجود داشته باشد یا نباشد، به کار خود ادامه میدهند و به همین سیاق است که در همه سالهایی که اقتصاد ایران بهواسطه رشد اقتصادی منفی کوچک میشده، دانشگاه رشد کمی داشته و بزرگ شده است.
✅ فرضیه دوم، تولید اقتصادی و حتی تولید و ثبات قدرت تابع علمی نیست که در دانشگاه تولید میشود. این بدان معناست که قدرت سیاسی به عنوان اصلیترین نیازمند به علم برای تولید قدرت و ثروت، و همچنین بقیه بخشهای اقتصاد، به میزانی که در کشورهای سرآمد اقتصادی جهان به علم نیاز است، در اینجا به علم نیازی ندارند. سازوکارهای تولید و بازتولید قدرت و ثروت، تابعی از کیفیت عملکرد نظام علم نیست. وابستگی به منابع ثروتی نظیر نفت – که قدرت سیاسی را بازتولید میکند – یا تأمین نیازهای فناورانه از خارج به کمک درآمدهای نفتی، و حتی زاویه داشتن ایدئولوژی قدرت سیاسی با رویکردهای علمی، نیاز حکمرانان به علم را کاسته است. این امر در قبال بخش خصوصی و بخشهای مهمی از اقتصاد ایران نیز به این گونه مطرح میشود که سطح پیچیدگی اقتصاد به اندازهای پایین است که تولید و بازتولید را از نیازمندی به تولید علمی سطح بالا بازداشته است. اقتصاد و حتی سیاستگذاری عمومی درگیر مسائلی آنقدر ابتدایی است که نیازمندی به دانش و علم تولیدشده در دانشگاه احساس نمیکند.
✅ هر دو فرضیه به درجاتی صحیح هستند و این امر وضعیت «جزیره تولید علم» را تقویت میکند. علم بالاخص در نظام دانشگاهی برای بازتولید سازمانی خود خیلی نیازمند پاسخگویی به نیازهای محیط اطراف نیست و تقاضای مؤثری نیز برای تولید دانش وجود ندارد. هر دو حالت در نهایت انزوای علم از جامعه و فقدان تأثیرگذاری اثربخش و سازنده آن بر توسعه ملی را باعث میشوند. سالیان دیگری نیز میتواند به همین منوال بگذرد و کماکان شاخصهای ناظر بر سنجش تعداد مقالات منتشرشده دانشگاهیان را شاهد باشیم و در عین حال، شاخصهای توسعه ملی – نظیر رشد اقتصادی، بیکاری و تورم – بهبود نیابند یا حتی بدتر شوند. این وضعیت اما برای همیشه قابل دوام نیست. جزیره تولید علم بالاخره باید زمانی به سایر عرصههای حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیوند بخورد یا خطر اضمحلال را پذیرا باشد.
منبع:
🔰 خشت کج | نقد نظام آموزشی
@infinitymath
👍2
حدس فیروزبخت یک حدس دربارهی اعداد اول است که در سال ۱۹۸۲ توسط ریاضیدان ایرانی، فریده فیروزبخت، مطرح شده است.
این حدس میگوید ریشهی n+1 ام عدد اول n+1 ام همواره از ریشهی n ام عدد اول n ام کوچکتر است.
ویکیپدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/Firoozbakht%27s_conjecture
برای آشنایی با فریده فیروزبخت و حدس او، به این مقالهی جالب دربارهی او به قلم امیر اصغری، مراجعه کنید:
https://amirasghari.com/firoozbakht/
@infinitymath
این حدس میگوید ریشهی n+1 ام عدد اول n+1 ام همواره از ریشهی n ام عدد اول n ام کوچکتر است.
ویکیپدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/Firoozbakht%27s_conjecture
برای آشنایی با فریده فیروزبخت و حدس او، به این مقالهی جالب دربارهی او به قلم امیر اصغری، مراجعه کنید:
https://amirasghari.com/firoozbakht/
@infinitymath
❤2
Forwarded from خانه ریاضیات اصفهان (Sharareh T D)
📌 سری وبینارهای خانه ریاضیات اصفهان در زمینه دگرگونی در آموزش ریاضی
🔸 وبینار یکم: هوش مصنوعی و توسعه یادگیری و آموزش ریاضی
👤 سخنران: آقای دکتر یحیی تابش
🗓️ زمان: چهارشنبه ۱۲ مهرماه ۱۴۰۲
🕔 ساعت ۲۰
🔸 لینک ورود به وبینار:
https://www.skyroom.online/ch/mathhouse/ai
🔷
🔸 وبینار یکم: هوش مصنوعی و توسعه یادگیری و آموزش ریاضی
👤 سخنران: آقای دکتر یحیی تابش
🗓️ زمان: چهارشنبه ۱۲ مهرماه ۱۴۰۲
🕔 ساعت ۲۰
🔸 لینک ورود به وبینار:
https://www.skyroom.online/ch/mathhouse/ai
🔷
Forwarded from خانه ریاضیات اصفهان (Sharareh T D)
دکتر تابش (2).pdf
112.2 KB