Forwarded from Evidence
▫️آیا نویسندگی همچنان معنایی دارد؟
آقای Stuart Macdonald استاد مدعو دانشگاه لستر انگلستان اخیراً در وبسایت مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن مطلب جالبی را نوشته است که بارتابهای زیادی در محافل علمی داشته است.
ترجمه کاملی از این نوشته را در فایل پیوست این پست میتوانید دریافت و مطالعه کنید. اما در این پست جملات و پاراگرافهای مهم را میآورم:
آن دوران گذشته است که محققان تنها به انجام پژوهش و انتشار نتایج آن میپرداختند. امروزه، ارزش مقالات بیش از آنکه بر پایه محتوایشان باشد، بر اساس نقشی که در سنجش عملکرد علمی ایفا میکنند، تعیین میشود. در این میان، استناد مهمترین شاخص بهشمار میرود.
شعار منتشر کن یا نابود شو گمراهکننده است: در واقع اگر دانشگاهیان استناد نگیرند نابود میشوند. مقاله علمی، در وهله اول بستری برای گرفتن استناد است. استنادات اشتباه (نامناسب، بیربط یا حتی غیرواقعی) همانقدر ارزش آماری دارند که استنادات درست؛ و بسیاری از استنادات هم اشتباهاند — که چندان شگفتآور نیست وقتی بدانیم ۸۰ درصد نویسندگان هرگز مقالاتی را که به آنها استناد میدهند، نخواندهاند.
این باور که "بهترین مقالات همانهایی هستند که بیشترین استناد را دریافت میکنند" پنجاه سال پیش توسط یوجین گارفیلد مطرح شد. این گزاره از همان ابتدا زیر سؤال بود.
استناد اجباری (coercive citation)-یعنی وقتی ویراستاران شرط پذیرش مقاله را استناد به خود مجله میگذارند- در مجلات برتر بهشدت رواج دارد. بیش از ۹۰ درصد نویسندگان هم از این خواسته تبعیت میکنند.
فقط یکی دو دستکاری ساده میتواند سرنوشت را زیر و رو کند؛ مثلاً تغییر طبقهبندی چکیدههای نشستها (meeting abstracts) به مقالات علمی (academic papers) در یک مجله زیستشناسی باعث شد ضریب تأثیر آن از ۰٫۲۴ به ۱۸٫۳ در یک سال جهش کند.
مزیت کووید-۱۹ ضریب تأثیر مجلۀ Lancet را از ۷۹.۳ در سال ۲۰۲۱ به ۲۰۲.۷ در سال بعد رساند که جهشی ۲۵۵ درصدی در کیفیتِ اندازهگیریشده محسوب میشود.
وقتی دستکاری سنجهها اینقدر پاداش دارد، دیگر چه نیازی به بهبود واقعی عملکرد نویسندگان است؟ اصلاً چرا به خودِ نویسنده نیاز داشته باشیم؟
در فهرست نویسندگان پرکارِ اسکوپوس، تعدادی از افراد، دههها قبل از تولدشان شروع به انتشار مقاله کردهاند. یکی از نویسندگان که ۱۲ مقاله علمی، ۱۴۴ استناد و اچ-ایندکس ۱۲ دارد، لریِ گربه (Larry the cat) است!
چین با انواع دستکاری، خود را به صدر فهرست تحقیقات پُراستناد جهان رسانده و کلاریویت نیز ۱۰۰۰ نفر از ۶۸۴۹ نویسنده پُراستناد سالانهاش را تقلبی برچسب زده است.
عربستان سعودی به پژوهشگران خارجی پُرکار پول میدهد تا خود را وابسته به دانشگاههای عربستان معرفی کنند و بدین ترتیب جایگاه علمی آن کشور را بالا ببرند. دانشگاه ملک عبدالعزیز – که سالانه ۷۶ هزار دلار به هر نویسندگان خارجی میپردازد – حتی در ردهبندی ریاضیاتِ US News & World Report از کمبریج هم پیشی گرفته است. نیازی هم به داشتن یک دپارتمان ریاضیات نیست!
تعداد نویسندگان هر مقاله بهسرعت رو به افزایش است؛ چراکه نویسندگان همکار نیز به آثار خود استناد میکند و در نتیجه میزان استنادها، ضریب تأثیر و همه شاخصهای وابسته بهطرز چشمگیری بالا میرود. هرجا تعداد نویسندگان زیاد شوند، ضریب تأثیر هم افرایش پیدا میکند.
اخلاق مدیریتی در تمام شئون نشر دانشگاهی نفوذ کرده و باعث شده است مدیران عالیرتبه، از جمله رؤسا و معاونان دانشگاه، خود را محق بدانند نامشان را روی مقالاتی بگذارند که زیردستانِ گمنامشان نوشتهاند.
چند سال پیش مشخص شد که ۱۶ درصد مقالاتِ مجله معتبر New England Journal of Medicine دارای نویسنده سایه یا شبح (ghost author) هستند و دستکم ۴۴ درصد دیگر مقالات، نویسندگان افتخاری (honorary authors) دارند.
تعداد نویسندگانی که سالانه بیش از ۶۰ مقاله چاپ میکنند، در عرض یک دهه تقریباً چهار برابر شده است.
هدف از تولید مقالات، صرفاً گرفتن استناد است و حتی خواندنشان لزوماً از عنوان و چکیده و چند کلیدواژه فراتر نمیرود.
در واقع این استناد است—نه خود پژوهش—که جایگاه نویسندگان را ارتقا میدهد.
زمانی نقش انتشار علمی این بود که دانشِ حاصل از پژوهش را در اختیار عموم بگذارد. اما اکنون خودِ پژوهشگر، مشتری است و برای رسیدن به شاخصهای عملکرد مورد نیاز، مستقیماً به ناشر پول میدهد.
به این ترتیب، پژوهشگران برای چاپ مقالاتشان پول میپردازند و به دنبال مقالههایی میگردند که بتوان برای هر موضوعی و در تأیید تقریباً هر ادعایی به آنها استناد کرد، تا بالاترین بازده را به دست آورند و در مقام نویسنده، سرانجام به نوعی میانمایگی (mediocrity) تن میدهند که سنجههای عملکردْ آن را بهعنوان پژوهشِ واقعی تلقی میکند. (لینک)
#authorship
#research_ethics
#citation
🆔 @irevidence
آقای Stuart Macdonald استاد مدعو دانشگاه لستر انگلستان اخیراً در وبسایت مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن مطلب جالبی را نوشته است که بارتابهای زیادی در محافل علمی داشته است.
ترجمه کاملی از این نوشته را در فایل پیوست این پست میتوانید دریافت و مطالعه کنید. اما در این پست جملات و پاراگرافهای مهم را میآورم:
آن دوران گذشته است که محققان تنها به انجام پژوهش و انتشار نتایج آن میپرداختند. امروزه، ارزش مقالات بیش از آنکه بر پایه محتوایشان باشد، بر اساس نقشی که در سنجش عملکرد علمی ایفا میکنند، تعیین میشود. در این میان، استناد مهمترین شاخص بهشمار میرود.
شعار منتشر کن یا نابود شو گمراهکننده است: در واقع اگر دانشگاهیان استناد نگیرند نابود میشوند. مقاله علمی، در وهله اول بستری برای گرفتن استناد است. استنادات اشتباه (نامناسب، بیربط یا حتی غیرواقعی) همانقدر ارزش آماری دارند که استنادات درست؛ و بسیاری از استنادات هم اشتباهاند — که چندان شگفتآور نیست وقتی بدانیم ۸۰ درصد نویسندگان هرگز مقالاتی را که به آنها استناد میدهند، نخواندهاند.
این باور که "بهترین مقالات همانهایی هستند که بیشترین استناد را دریافت میکنند" پنجاه سال پیش توسط یوجین گارفیلد مطرح شد. این گزاره از همان ابتدا زیر سؤال بود.
استناد اجباری (coercive citation)-یعنی وقتی ویراستاران شرط پذیرش مقاله را استناد به خود مجله میگذارند- در مجلات برتر بهشدت رواج دارد. بیش از ۹۰ درصد نویسندگان هم از این خواسته تبعیت میکنند.
فقط یکی دو دستکاری ساده میتواند سرنوشت را زیر و رو کند؛ مثلاً تغییر طبقهبندی چکیدههای نشستها (meeting abstracts) به مقالات علمی (academic papers) در یک مجله زیستشناسی باعث شد ضریب تأثیر آن از ۰٫۲۴ به ۱۸٫۳ در یک سال جهش کند.
مزیت کووید-۱۹ ضریب تأثیر مجلۀ Lancet را از ۷۹.۳ در سال ۲۰۲۱ به ۲۰۲.۷ در سال بعد رساند که جهشی ۲۵۵ درصدی در کیفیتِ اندازهگیریشده محسوب میشود.
وقتی دستکاری سنجهها اینقدر پاداش دارد، دیگر چه نیازی به بهبود واقعی عملکرد نویسندگان است؟ اصلاً چرا به خودِ نویسنده نیاز داشته باشیم؟
در فهرست نویسندگان پرکارِ اسکوپوس، تعدادی از افراد، دههها قبل از تولدشان شروع به انتشار مقاله کردهاند. یکی از نویسندگان که ۱۲ مقاله علمی، ۱۴۴ استناد و اچ-ایندکس ۱۲ دارد، لریِ گربه (Larry the cat) است!
چین با انواع دستکاری، خود را به صدر فهرست تحقیقات پُراستناد جهان رسانده و کلاریویت نیز ۱۰۰۰ نفر از ۶۸۴۹ نویسنده پُراستناد سالانهاش را تقلبی برچسب زده است.
عربستان سعودی به پژوهشگران خارجی پُرکار پول میدهد تا خود را وابسته به دانشگاههای عربستان معرفی کنند و بدین ترتیب جایگاه علمی آن کشور را بالا ببرند. دانشگاه ملک عبدالعزیز – که سالانه ۷۶ هزار دلار به هر نویسندگان خارجی میپردازد – حتی در ردهبندی ریاضیاتِ US News & World Report از کمبریج هم پیشی گرفته است. نیازی هم به داشتن یک دپارتمان ریاضیات نیست!
تعداد نویسندگان هر مقاله بهسرعت رو به افزایش است؛ چراکه نویسندگان همکار نیز به آثار خود استناد میکند و در نتیجه میزان استنادها، ضریب تأثیر و همه شاخصهای وابسته بهطرز چشمگیری بالا میرود. هرجا تعداد نویسندگان زیاد شوند، ضریب تأثیر هم افرایش پیدا میکند.
اخلاق مدیریتی در تمام شئون نشر دانشگاهی نفوذ کرده و باعث شده است مدیران عالیرتبه، از جمله رؤسا و معاونان دانشگاه، خود را محق بدانند نامشان را روی مقالاتی بگذارند که زیردستانِ گمنامشان نوشتهاند.
چند سال پیش مشخص شد که ۱۶ درصد مقالاتِ مجله معتبر New England Journal of Medicine دارای نویسنده سایه یا شبح (ghost author) هستند و دستکم ۴۴ درصد دیگر مقالات، نویسندگان افتخاری (honorary authors) دارند.
تعداد نویسندگانی که سالانه بیش از ۶۰ مقاله چاپ میکنند، در عرض یک دهه تقریباً چهار برابر شده است.
هدف از تولید مقالات، صرفاً گرفتن استناد است و حتی خواندنشان لزوماً از عنوان و چکیده و چند کلیدواژه فراتر نمیرود.
در واقع این استناد است—نه خود پژوهش—که جایگاه نویسندگان را ارتقا میدهد.
زمانی نقش انتشار علمی این بود که دانشِ حاصل از پژوهش را در اختیار عموم بگذارد. اما اکنون خودِ پژوهشگر، مشتری است و برای رسیدن به شاخصهای عملکرد مورد نیاز، مستقیماً به ناشر پول میدهد.
به این ترتیب، پژوهشگران برای چاپ مقالاتشان پول میپردازند و به دنبال مقالههایی میگردند که بتوان برای هر موضوعی و در تأیید تقریباً هر ادعایی به آنها استناد کرد، تا بالاترین بازده را به دست آورند و در مقام نویسنده، سرانجام به نوعی میانمایگی (mediocrity) تن میدهند که سنجههای عملکردْ آن را بهعنوان پژوهشِ واقعی تلقی میکند. (لینک)
#authorship
#research_ethics
#citation
🆔 @irevidence
👍7❤2👏2🙏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کارنامه بانوی ریاضیات ایران
مریم میرزاخانی
در دانشگاه شریف
مریم میرزاخانی
در دانشگاه شریف
❤34😭14🔥3👏2
Infinity
واقعا جای تامل داره … ⛔️ این اسمش حمایت از نخبگانه؟
البته جای تاسف بیشتر هم داره که اساتید راهنما بابت راهنمایی رسالهها پول دریافت میکنند، اسمشون در مقالات دانشجو میآید ولی زحمت رساله و منت دیگران همیشه بر دوش دانشجوی دکتری است.
👍15👎2😢1
Forwarded from سهند ایرانمهر
✔️خواجهنصیرالدین طوسی و میراث فرهنگی و علمی او
✍️سهند ایرانمهر
امروز روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی بود. او از نظر علمی و فرهنگی شخصیتی درخور توجه است اما وجه کمتر بررسی شده او این است که یک «استراتژیست سیاسی» برجسته نیز بود که حوزه علم و فرهنگ میوه آن را چید. کافی است توجه کنیم که مغولان پیشتر در چین و خراسان مراکز علمی را نابود کرده بودند، اما پس از ورود طوسی به دربار هلاکو، رویکرد آنها تغییر کرد، کتابسوزی و قتل عام دانشمندان کنار گذاشته شد و حتی به ابتکار او و حمایت مغولان رصدخانه علمی وکتابخانه عظیم مراغه احداث شد، جایی که دانشمندان برجسته جذب میشدند و تحقیقات علمی انجام میشد.
خواجه میتوانست مانند اسماعیلیان که در قلاع خود راه تقابل را در پیش گرفته بودند وخواجه هم مدتی با آنان زیسته بود، روی به تیغ و دشنه بیاورد یا مثل امام محمد غزالی راه انزوا و زهد را برگزیند اما تصمیم گرفت به مغولان نزدیک شود، در آنها نفوذ کند و چنان به آنها جهت دهد که عملا آنان را تبدیل به نگهبان میراث علمی و فرهنگی ایرانیان کند.
ابن فوطی، مورخ همعصر او، در «الحوادث الجامعه» اشاره میکند که طوسی در برنامهریزی فتح بغداد وسقوط خلافت مشاورههایی ارائه کرده است. اینمساله البته به مذاق امثال ابنتیمیه خوش نیامده است و حتی امروز نیز دستاویزی برای برخی گروههای سلفی شده است که شیعیان را عامل اصلی سقوط دوران خلافت بدانند، دورانی که برای این دسته دورانی طلایی محسوب میشود و هنوز هم رویای احیای آن را دارند، این مساله انقدر برای برخی جریانهای سلفی تلخ است که هنگام سرنگونی صدام و سقوط بغداد هم ایرانیان و خواجهنصیرالدین را باعث و بانی این سنت تکرار شونده خنجر از پشت میدانستند، یکبار با همراهی مغولان و بار دیگر با همراهی آمریکاییها!
فارغ از ایننگاه آناکرونیستی و نه چندان دقیق تاریخی قدر متیقن میتوان گفت که چه این شائبهها درست باشد و چه نباشد، خواجه چیزی فراتر از مرد علم و فرهنگ بوده است، تهمتها و دشنامها را هم به جان خریده بود و در نهایت چاره را در این دیده بود که هلاکو را همراهی کند و از قِبل آن فرهنگ و علم را حفظ کند.
البته روش اودر مقایسه با خواجهنظامالملک وزیر هوشمند و کاردان سلجوقیان متفاوت بود.
خواجه نظامالملک سنی بود و حامی خلافت در عین حال او کاردانی خود را با تلاش برای حفظ اقتدار دولت مرکزی ولو به قیمت سرکوب جریانهای داخلی پیشمیبرد و اگر با تاسیس نظامیه کار علمی میکرد در نهایت آن را در جهت تحکیم موقعیت حکومت درنظر میآورد.
خواجه نصیرالدین طوسی اما تمام تمرکزش بر حفظ مراکز فرهنگی و علمی بود، به عبارتی نظامالملک اقتدار دولت مرکزی وحفظ انسجام را اولویت میدانست و خواجه نصیر حفظ فرهنگ و علم را ضامن بقای آن میدانست با این تفاوت که دوران خواجه نصیرالدین توسی دوران فروپاشی بود و به باور من کار او در جهتدهی و حفظ میراث علمی و فرهنگی به مراتب سختتر.
اکنون که حضور موثر خواجه را با انزوای اماممحمد غزالی مقایسه میکنیم به نظر میرسد خدمات خواجه که با واقعگرایی و انعطاف سیاسی، توسعه علمی و روش تعاملی را برگزید به مراتب موثرتر از غزالی بود که با زهد و کتاب تهافتالفلاسفه راه را بر تفلسف و اندیشه عقلانی برای همیشه بست و حتی پیشروتر از سعدی که اگرچه اهل تقابل نبود و تمرکزش بر حفظ و ماندگاری فرهنگ بود -و الحق که کاری سترگ کرد- اما به نصیحتسیاسی بسنده میکرد و به اندازه خواجه اهل خطر نبود که پا در سیاست بگذارد.
بیآنکه قصد نادیده گرفتن نقش غزالی را در تصوف و کلام، داشته باشم، به هر روی مقایسه خواجه نصیرالدین طوسی و غزالی از حیث عملگرایی سیاسی منتج به نتیجه و منفعت، مقایسهای تاملبرانگیز است اولی گاهی لقب «خائن» گرفت و دومی لقب «امام» محمد غزالی یافت اما ظاهرا در تاریخ این مرزوبوم همیشه اندیشیدن به واقعیت و نگاهبلند مدت به مصلحت ونفع طولانیمدت مستلزم گذشتن از آبرو بوده است.
@sahandiranmehr
✍️سهند ایرانمهر
امروز روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی بود. او از نظر علمی و فرهنگی شخصیتی درخور توجه است اما وجه کمتر بررسی شده او این است که یک «استراتژیست سیاسی» برجسته نیز بود که حوزه علم و فرهنگ میوه آن را چید. کافی است توجه کنیم که مغولان پیشتر در چین و خراسان مراکز علمی را نابود کرده بودند، اما پس از ورود طوسی به دربار هلاکو، رویکرد آنها تغییر کرد، کتابسوزی و قتل عام دانشمندان کنار گذاشته شد و حتی به ابتکار او و حمایت مغولان رصدخانه علمی وکتابخانه عظیم مراغه احداث شد، جایی که دانشمندان برجسته جذب میشدند و تحقیقات علمی انجام میشد.
خواجه میتوانست مانند اسماعیلیان که در قلاع خود راه تقابل را در پیش گرفته بودند وخواجه هم مدتی با آنان زیسته بود، روی به تیغ و دشنه بیاورد یا مثل امام محمد غزالی راه انزوا و زهد را برگزیند اما تصمیم گرفت به مغولان نزدیک شود، در آنها نفوذ کند و چنان به آنها جهت دهد که عملا آنان را تبدیل به نگهبان میراث علمی و فرهنگی ایرانیان کند.
ابن فوطی، مورخ همعصر او، در «الحوادث الجامعه» اشاره میکند که طوسی در برنامهریزی فتح بغداد وسقوط خلافت مشاورههایی ارائه کرده است. اینمساله البته به مذاق امثال ابنتیمیه خوش نیامده است و حتی امروز نیز دستاویزی برای برخی گروههای سلفی شده است که شیعیان را عامل اصلی سقوط دوران خلافت بدانند، دورانی که برای این دسته دورانی طلایی محسوب میشود و هنوز هم رویای احیای آن را دارند، این مساله انقدر برای برخی جریانهای سلفی تلخ است که هنگام سرنگونی صدام و سقوط بغداد هم ایرانیان و خواجهنصیرالدین را باعث و بانی این سنت تکرار شونده خنجر از پشت میدانستند، یکبار با همراهی مغولان و بار دیگر با همراهی آمریکاییها!
فارغ از ایننگاه آناکرونیستی و نه چندان دقیق تاریخی قدر متیقن میتوان گفت که چه این شائبهها درست باشد و چه نباشد، خواجه چیزی فراتر از مرد علم و فرهنگ بوده است، تهمتها و دشنامها را هم به جان خریده بود و در نهایت چاره را در این دیده بود که هلاکو را همراهی کند و از قِبل آن فرهنگ و علم را حفظ کند.
البته روش اودر مقایسه با خواجهنظامالملک وزیر هوشمند و کاردان سلجوقیان متفاوت بود.
خواجه نظامالملک سنی بود و حامی خلافت در عین حال او کاردانی خود را با تلاش برای حفظ اقتدار دولت مرکزی ولو به قیمت سرکوب جریانهای داخلی پیشمیبرد و اگر با تاسیس نظامیه کار علمی میکرد در نهایت آن را در جهت تحکیم موقعیت حکومت درنظر میآورد.
خواجه نصیرالدین طوسی اما تمام تمرکزش بر حفظ مراکز فرهنگی و علمی بود، به عبارتی نظامالملک اقتدار دولت مرکزی وحفظ انسجام را اولویت میدانست و خواجه نصیر حفظ فرهنگ و علم را ضامن بقای آن میدانست با این تفاوت که دوران خواجه نصیرالدین توسی دوران فروپاشی بود و به باور من کار او در جهتدهی و حفظ میراث علمی و فرهنگی به مراتب سختتر.
اکنون که حضور موثر خواجه را با انزوای اماممحمد غزالی مقایسه میکنیم به نظر میرسد خدمات خواجه که با واقعگرایی و انعطاف سیاسی، توسعه علمی و روش تعاملی را برگزید به مراتب موثرتر از غزالی بود که با زهد و کتاب تهافتالفلاسفه راه را بر تفلسف و اندیشه عقلانی برای همیشه بست و حتی پیشروتر از سعدی که اگرچه اهل تقابل نبود و تمرکزش بر حفظ و ماندگاری فرهنگ بود -و الحق که کاری سترگ کرد- اما به نصیحتسیاسی بسنده میکرد و به اندازه خواجه اهل خطر نبود که پا در سیاست بگذارد.
بیآنکه قصد نادیده گرفتن نقش غزالی را در تصوف و کلام، داشته باشم، به هر روی مقایسه خواجه نصیرالدین طوسی و غزالی از حیث عملگرایی سیاسی منتج به نتیجه و منفعت، مقایسهای تاملبرانگیز است اولی گاهی لقب «خائن» گرفت و دومی لقب «امام» محمد غزالی یافت اما ظاهرا در تاریخ این مرزوبوم همیشه اندیشیدن به واقعیت و نگاهبلند مدت به مصلحت ونفع طولانیمدت مستلزم گذشتن از آبرو بوده است.
@sahandiranmehr
❤🔥7👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لحظه ای که 3000 مرد برای تشویق تنها یک زن بلند میشوند.
ماری کوری، دانشمند برجسته لهستانی-فرانسوی، بهعنوان اولین زن تاریخ موفق به دریافت ۲ جایزه نوبل شد. او توانست عناصر رادیواکتیو پولونیم و رادیم را کشف و مفهوم پرتوزایی را به جهان علم معرفی کند.
ماری کوری، دانشمند برجسته لهستانی-فرانسوی، بهعنوان اولین زن تاریخ موفق به دریافت ۲ جایزه نوبل شد. او توانست عناصر رادیواکتیو پولونیم و رادیم را کشف و مفهوم پرتوزایی را به جهان علم معرفی کند.
ماری کنار همسرش، پیر کوری، تحقیقات بسیاری انجام داد و با غلبه بر تبعیضهای جنسیتی زمان خود به موفقیتهای چشمگیری دست یافت. در جریان جنگ جهانی اول، ماری تجهیزات پزشکی تصویربرداری با اشعه ایکس را برای کمک به درمان سربازان مجروح توسعه داد. تلاشها و تحقیقات او در توسعه علم پرتوزایی تأثیری ماندگار بر فیزیک، شیمی و پزشکی گذاشت و میراث علمی او هنوز هم در جهان گرامی داشته میشود.
❤30👍2👏1😁1🤔1
Forwarded from دانشکده علوم و فنون بین رشته ای (Hassan Maleki)
💠 سمینارهای هفتگی دانشکده علوم و فنون بین رشته ای (حضوری و آنلاین)
سومین سمینار:
داستان زیست فناوری
سخنران:
دکتر محمود قربانی
گروه زیست فناوری، دانشکده علوم و فنون بین رشته ای، دانشگاه ملایر
🗓 دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۳
🏢دانشکده علوم و فنون بین رشته ای
لینک جلسه مجازی:
meet.google.com/sbb-hmxe-wom
@fist_mu
سومین سمینار:
داستان زیست فناوری
سخنران:
دکتر محمود قربانی
گروه زیست فناوری، دانشکده علوم و فنون بین رشته ای، دانشگاه ملایر
🗓 دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۳، ساعت ۱۳
🏢دانشکده علوم و فنون بین رشته ای
لینک جلسه مجازی:
meet.google.com/sbb-hmxe-wom
@fist_mu
مراسم روز جهانی ریاضیات با شعار
ریاضیات، هنر و خلاقیت
هر ساله ١۴ مارچ در سراسر جهان برگزار میشود.
امسال نیز همانند سالهای اخیر کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران با دو سخنرانی که در پوستر ملاحظه میفرمایید این مراسم را به صورت مجازی برگزار خواهد نمود.
حضور علاقمندان گرامی را در این مراسم مغتنم میشماریم.
زمان: جمعه ٢۴ اسفند ١۴٠٣ - ساعت ١٨-١۶
ریاضیات، هنر و خلاقیت
هر ساله ١۴ مارچ در سراسر جهان برگزار میشود.
امسال نیز همانند سالهای اخیر کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران با دو سخنرانی که در پوستر ملاحظه میفرمایید این مراسم را به صورت مجازی برگزار خواهد نمود.
حضور علاقمندان گرامی را در این مراسم مغتنم میشماریم.
زمان: جمعه ٢۴ اسفند ١۴٠٣ - ساعت ١٨-١۶
🔥10👍4