#dev2
مقاله Thomas Baunsgaard درمورد کاهش درآمد مالیاتی دولتها ناشی از کاهش تعرفههای وارداتی/صادراتی:
در این مقاله، روند تاثیر کاهش تعرفههای تجاری بر تغییر در درآمد مالیاتی دولتها بررسی شده و سپس میزان جایگزینی این درآمد از دست رفته (به علت کاهش تعرفه) با درآمد مالیاتی از محل دیگر انواع مالیاتها مورد مطالعه قرار گرفتهاست.
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0047272709001479?via%3Dihub
مقاله دیگر در همین رابطه:
مقاله Anders Jensen در مورد تغییر در درآمد مالیاتی ناشی از تغییر ساختار اشتغال کشورها:
http://www.andersditlevjensen.com/uploads/6/3/5/6/63566141/jensen_employment_structure_and_pit.pdf
مقاله Thomas Baunsgaard درمورد کاهش درآمد مالیاتی دولتها ناشی از کاهش تعرفههای وارداتی/صادراتی:
در این مقاله، روند تاثیر کاهش تعرفههای تجاری بر تغییر در درآمد مالیاتی دولتها بررسی شده و سپس میزان جایگزینی این درآمد از دست رفته (به علت کاهش تعرفه) با درآمد مالیاتی از محل دیگر انواع مالیاتها مورد مطالعه قرار گرفتهاست.
https://www.sciencedirect.com/science/article/abs/pii/S0047272709001479?via%3Dihub
مقاله دیگر در همین رابطه:
مقاله Anders Jensen در مورد تغییر در درآمد مالیاتی ناشی از تغییر ساختار اشتغال کشورها:
http://www.andersditlevjensen.com/uploads/6/3/5/6/63566141/jensen_employment_structure_and_pit.pdf
#ناصرـخسروـوار
#توسعه
#آب
#سیل_سراسری_ایران
سیل و قهاریت طبیعت یا ما و مادرکشی؟
سیل سراسری باعث شده مجدد بحران آب کشور مورد توجه جدی قرار گیرد. عکسالعملها در مورد ابرچالش آب
در بین دو رویکرد افراطی «همهاش تقصیر مدیریت و الگوی مصرف است» و «همهچیز ناشی از تغییر اقلیم است» نوسان دارد.
اما حقیقت این اسن ایران در زمینه آب با سه مشکل رو به رو هست ۱. خشکی ۳۲. خشکسالی و ۳. سو مصرف
دو مورد اول از ید قدرت ما به صورت مستقیم خارج است. اگر به نقشههای الگوی بارش جهانی و منابع آب زیر زمینی که در پیوست آمده نگاه کنیم میبینیم که ما بر روی کمربند خشک زمین قرار داریم. خوشبختانه نه به خشکی صحرای سینا.
بهعلاوه سرعت تجدید منابع آب زیرزمینی در کشور پایین هست. و بدتر اینکه وقتی منابع آب زیرزمینی با اضافه برداشت رو به رو هستند، ظرفیت تجدید پذیریشون را از دست میدهند.
شکل سوم پیوست وقتی ست که ما از بالا به زمین نگاه میکنیم، گرچه مادر زمین عمدتا سبز پوشاست اما ما انقدر خاص هستیم که بر روی کمبربند قهوهای قبای سبز سکنی داریم. که یکی از نشانگرهای خشکی در منطقه ماست. از سوی دیگر کاهش «متوسط بارش» در طی دو دهه پیش ر #خشکسالی را رقم زده.
سیل اخیر نشان دهنده تغییر روند خشکسالی نمیتواند باشد. شکل دوم نشان میدهد که مناطق قابل توجهی در کشور ما با #خطر_همزمان_خشکسالی_سیل رو به رو هستند. بنابراین وقوع سیل به معنای حل مشکل برونزای ما نیست، خطر از سر دریاچه ارومیه نگذشته و سفرههای زیرزمینی پر نشدهاند.
#خشکی و #خشکسالی میتوانند از مداخلات بشری متاثر شوند، اما ابعاد بازی بزرگتر و پایدار تر از آن است که عملها و عکسالعملهای یک کشور به تنهایی جهت وقایع را تغییر دهد. خشکسالی کشورما چه ناشی از مداخلات آزمایشی کشورهای همسایه و غیر همسایه در الگوهای بارش منطقهای باشد چه ناشی از اقتدار طبیعیت در اصل بازیپذیر بودن ما در مقابل بازیساز بودن تغییری ایجاد نمیکند. در مورد سو مصرف: مساله #قیمتگذاری_غلط آب و عدم انعکاس کمبود آب در قیمت آن؛ الگوی مصرف در بعد خانوار، کشاورزی و صنعت را تخریب کردهاست. ارزانی آب به همراه خرد بودن زمینهای کشاورزی، مسایل دموگرافیک، مداخلات در بازار محصولات کشاورزی و ویژگیهای بنگاههای صنعتی! موجب شده تولیدکننده آب (و #حاملهای_انرژی) را جایگزین بهرهوری و نیروی کار کند.
دست آخر اینکه، مساله قیمتگذاری نامتوازن و انحصار بی حصارو کوتاهنگر دولتی در مساله تامین آب یک روی دیگر سکه هم دارد که اولا پروژههای آبی ضررده هستند، ثانیا پرداخت یارانه آب نیز مزید بر آن بودجه را تحلیل میبرد
yon.ir/dxjAF
—————————-
گزارش در مورد منابع آبی جهان :
yon.ir/rlCxY
#توسعه
#آب
#سیل_سراسری_ایران
سیل و قهاریت طبیعت یا ما و مادرکشی؟
سیل سراسری باعث شده مجدد بحران آب کشور مورد توجه جدی قرار گیرد. عکسالعملها در مورد ابرچالش آب
در بین دو رویکرد افراطی «همهاش تقصیر مدیریت و الگوی مصرف است» و «همهچیز ناشی از تغییر اقلیم است» نوسان دارد.
اما حقیقت این اسن ایران در زمینه آب با سه مشکل رو به رو هست ۱. خشکی ۳۲. خشکسالی و ۳. سو مصرف
دو مورد اول از ید قدرت ما به صورت مستقیم خارج است. اگر به نقشههای الگوی بارش جهانی و منابع آب زیر زمینی که در پیوست آمده نگاه کنیم میبینیم که ما بر روی کمربند خشک زمین قرار داریم. خوشبختانه نه به خشکی صحرای سینا.
بهعلاوه سرعت تجدید منابع آب زیرزمینی در کشور پایین هست. و بدتر اینکه وقتی منابع آب زیرزمینی با اضافه برداشت رو به رو هستند، ظرفیت تجدید پذیریشون را از دست میدهند.
شکل سوم پیوست وقتی ست که ما از بالا به زمین نگاه میکنیم، گرچه مادر زمین عمدتا سبز پوشاست اما ما انقدر خاص هستیم که بر روی کمبربند قهوهای قبای سبز سکنی داریم. که یکی از نشانگرهای خشکی در منطقه ماست. از سوی دیگر کاهش «متوسط بارش» در طی دو دهه پیش ر #خشکسالی را رقم زده.
سیل اخیر نشان دهنده تغییر روند خشکسالی نمیتواند باشد. شکل دوم نشان میدهد که مناطق قابل توجهی در کشور ما با #خطر_همزمان_خشکسالی_سیل رو به رو هستند. بنابراین وقوع سیل به معنای حل مشکل برونزای ما نیست، خطر از سر دریاچه ارومیه نگذشته و سفرههای زیرزمینی پر نشدهاند.
#خشکی و #خشکسالی میتوانند از مداخلات بشری متاثر شوند، اما ابعاد بازی بزرگتر و پایدار تر از آن است که عملها و عکسالعملهای یک کشور به تنهایی جهت وقایع را تغییر دهد. خشکسالی کشورما چه ناشی از مداخلات آزمایشی کشورهای همسایه و غیر همسایه در الگوهای بارش منطقهای باشد چه ناشی از اقتدار طبیعیت در اصل بازیپذیر بودن ما در مقابل بازیساز بودن تغییری ایجاد نمیکند. در مورد سو مصرف: مساله #قیمتگذاری_غلط آب و عدم انعکاس کمبود آب در قیمت آن؛ الگوی مصرف در بعد خانوار، کشاورزی و صنعت را تخریب کردهاست. ارزانی آب به همراه خرد بودن زمینهای کشاورزی، مسایل دموگرافیک، مداخلات در بازار محصولات کشاورزی و ویژگیهای بنگاههای صنعتی! موجب شده تولیدکننده آب (و #حاملهای_انرژی) را جایگزین بهرهوری و نیروی کار کند.
دست آخر اینکه، مساله قیمتگذاری نامتوازن و انحصار بی حصارو کوتاهنگر دولتی در مساله تامین آب یک روی دیگر سکه هم دارد که اولا پروژههای آبی ضررده هستند، ثانیا پرداخت یارانه آب نیز مزید بر آن بودجه را تحلیل میبرد
yon.ir/dxjAF
—————————-
گزارش در مورد منابع آبی جهان :
yon.ir/rlCxY
روزنوشت
#آموزنده یکی از اتفاقهای خوب دانشکده، فراهم کردن شرایط به نسبت عادلانه برای بهره بردن دانشجویان از هم صحبتی با اساتیده. برنامه هفتگی دیدار با اساتید در انتهای هفته قبل بر درب استاد مربوطه نصب میشه. امکان ثبت زمان برای صحبت تنها به دانشجویان استاد در…
#آموزنده
سازوکار دیگر برای افزایش امکان دسترسی افراد غیردانشجو به اساتید برای ملاقاتی کوتاه، استفاده از فضای اینترنت برای تنظیم وقت ملاقاته. برای این کار، اساتید از سامانه timetrade.com استفاده میکنند.
نمونه صفحه یکی از اساتید برای دریافت وقت ملاقات:
https://my-schedule.timetrade.com/app/td-4872893/workflows/jhqnc/schedule/welcome?wfsid=16a5be04-baba97f6-16a5bdb5-baba97f6-00000002-gsbuqg7i9e61un8c1711bkm2r7f7gu48&view=full&fs=1
سازوکار دیگر برای افزایش امکان دسترسی افراد غیردانشجو به اساتید برای ملاقاتی کوتاه، استفاده از فضای اینترنت برای تنظیم وقت ملاقاته. برای این کار، اساتید از سامانه timetrade.com استفاده میکنند.
نمونه صفحه یکی از اساتید برای دریافت وقت ملاقات:
https://my-schedule.timetrade.com/app/td-4872893/workflows/jhqnc/schedule/welcome?wfsid=16a5be04-baba97f6-16a5bdb5-baba97f6-00000002-gsbuqg7i9e61un8c1711bkm2r7f7gu48&view=full&fs=1
#case
اصلاح ساختار صندوق بازنشستگی در چین:
این هفته به بررسی چالشهای کشورهای دارای نظام بازنشستگی از نوع پرداخت براساس مصرف (Pay as you go) و مصایب تغییر سیستم به نوع دارای تامین مالی کامل (Fully funded) اختصاص دارد.
این موضوع، درقالب بررسی مساله کسری در صندوقهای بازنشستگی کشور چین مورد مطالعه قرار گرفت. کشور چین مشابه ایران، با مساله کاهش نرخ پشتیبانی (نسبت تعداد افراد کارکن به افراد بازنشسته) در صندوقهای بازنشستگی مواجه است، مسالهای که حاصل افزایش متوسط سن بازنشستگان ناشی از بهبود وضعیت سلامت و تغذیه و کاهش نسبی جمعیت کارکن، ناشی از سیاست کنترل موالید آن کشور است.
از جمله راهحلهای اتخاذ شده در آن کشور برای تسهیل روند تبدیل مدل صندوق بازنشستگی از شکل Pay as you go به مدل Fully funded، افزایش سن بازنشستگی به ۶۵ سال و تغییر سهم بیمه کارکنان بودهاست.
اطلاعات بیشتر در این رابطه:
گزارش بانک جهانی در مورد تحول نظام صندوق بازنشستگی در کشور چین:
http://documents.worldbank.org/curated/en/967081468261926761/pdf/Chinas-pension-system-a-vision.pdf
گزارش صندوق جهانی پول در اطلاح نظام بازنشستگی در کشور چین:
https://www.imf.org/external/pubs/ft/fandd/2018/12/social-protection-in-china-wills.htm
اصلاح ساختار صندوق بازنشستگی در چین:
این هفته به بررسی چالشهای کشورهای دارای نظام بازنشستگی از نوع پرداخت براساس مصرف (Pay as you go) و مصایب تغییر سیستم به نوع دارای تامین مالی کامل (Fully funded) اختصاص دارد.
این موضوع، درقالب بررسی مساله کسری در صندوقهای بازنشستگی کشور چین مورد مطالعه قرار گرفت. کشور چین مشابه ایران، با مساله کاهش نرخ پشتیبانی (نسبت تعداد افراد کارکن به افراد بازنشسته) در صندوقهای بازنشستگی مواجه است، مسالهای که حاصل افزایش متوسط سن بازنشستگان ناشی از بهبود وضعیت سلامت و تغذیه و کاهش نسبی جمعیت کارکن، ناشی از سیاست کنترل موالید آن کشور است.
از جمله راهحلهای اتخاذ شده در آن کشور برای تسهیل روند تبدیل مدل صندوق بازنشستگی از شکل Pay as you go به مدل Fully funded، افزایش سن بازنشستگی به ۶۵ سال و تغییر سهم بیمه کارکنان بودهاست.
اطلاعات بیشتر در این رابطه:
گزارش بانک جهانی در مورد تحول نظام صندوق بازنشستگی در کشور چین:
http://documents.worldbank.org/curated/en/967081468261926761/pdf/Chinas-pension-system-a-vision.pdf
گزارش صندوق جهانی پول در اطلاح نظام بازنشستگی در کشور چین:
https://www.imf.org/external/pubs/ft/fandd/2018/12/social-protection-in-china-wills.htm
Forwarded from روزنوشت
#توسعه
#ابرچالش_بازنشستگی
#حکمرانی
صندوقهای بازنشستگی مطلب نخست
یکی از پرحاشیهترین انتصابهای دولت، انتصاب #سیدـمیعادـصالحی در راس #صندوق_بازنشستگی_کشوری بودهاست. برای قضاوت در باب میزان درست بودن این انتصاب دودسته عوامل را باید لحاظ کرد ۱. نیازمندیهای صندوق و ۲. ویژگیهای مدیر مربوطه
صندوق کشوری دومین صندوق بازنشستگی کشور بعد از تامین اجتماعی ست. و در بطن ابرچالش موسوم به بازنشستگی قرار دارد. بر اساس آمار و ارقام به نظر میرسد صندوق کشوری وضعیتی کمتر اسفباری دارد.
ابرچالش بازنشستگی از منظر اقتصادی و کلان-مالی یعنی در حال حاضر منابع نقد ورودی به صندوقها از مصارف نقد آنها (حقوق و مزایای بازنشستگان) کمتر است (مساله نقدناپذیری) و در آینده بسیار نزدیک تعهدات صندوقهای بازنشستگی از دارایی آنها فزونی میگیرد(مساله عدم اعسار)
بار فعلی کسری صندوقها بر روی دوش بودجهاست. بحرانی که کشور آستانه آن قرار دارد (تقریبا یکی و دوجب آن سو تر از آستانه را هم رفتهاست) به دلیل همزمان شدن با نرخ پایین اشتغال و کوچک شدن سفره خانوار از سال ۸۶ (با شاخص متوسط مصرف) عواقب اجتماعی تلخ و فراگیری دارد
تلخ به دلیل تعمیق فقر در گروههای آسیبپذیر(مستمری بگیران) و فراگیر به دلیل اینکه دامن تمامی شاغلین امروز را هم کما بیش خواهد گرفت. اما این بحران از کجا آمد؟ و اصلاح مسیر چه محدودیتهایی دارد و چه مقدماتی میطلبد؟ آیا در موارد مشابه کشورها سر به سلامت بردند؟
منشا عدم نقدینگی فعلی در دو دسته ۱.تغییرات جمعیتشناسانه و ۲.ساختار مالیه عمومی دولت و نقش کسری بودجه مستمر خلاصه میشود. تغییرات جمعیتی آن تغییر ساختار تامین اجتماعی را در کشورهایی نظیر آمریکا، چین و فرانسه متاثر کرده. و سرریز مشکلات بودجه مواردی چون یونان و آرژانتین را رقم زده
تغییرات جمعیتی یعنی با بهبود بهداشت، درمان و رشد اقتصادی امید به زندگی افزایش پیدا کرده، با افزایش امید به زندگی فاصله زمانی بازنشستگی تا فوت افزایش پیدا کردهاست. در ایران به صورت خاص اگر فرد در حدود ۲۲ سالگی وارد بازار کار شود بعد از سی سال بازنشسته شود
در نتیجه به صورت متوسط ۳۳ سال مستمری بگیر صندوق بازنشستگی خواهد بود. اما مداخلات از انتهای دهه ۷۰ تا سالهای ابتدایی دهه ۹۰ باعث شده که سن بازنشستگی به زیر پنجاه سال سقوط کند. در بسیاری کشورها بر خلاف ایران بازنشستگی بر مبنای سن است
سن بازنشستگی در دنیا در پاسخ به تغییرات جمعیتی از سال ۲۰۰۰ به بعد مستمرا افزایش پیدا کرده و بین ۶۲ تا ۷۲ سال نوسان دارد(آمریکا و کانادا واغلب کشورهای آمریکای جنوبی ۶۵ و دانمارک ۷۲) مساله دیگر عدم افزایش متناسب اشتغال است. که موجب میشود ورودی صندوقها کاهش پیدا کند
برای پایداری مالی صندوقها معمولا در مدلهای مشابه سیستم تامین اجتماعی ایران نسبت تعداد سپردهگذاران به مستمری بگیران نباید زیر پنج به یک باشد. تخمینهای خوشبینانه و بدبینانه این نسبت را برای دو صندوق اصلی کشوری بین ۳ تا ۱ برآورد میکنند
برای داشتن معیار باید در نظر بگیریم که امریکا از سال ۲۰۱۷ برای سال ۲۰۴۳ که نسبت مزبور به زیر ۳ خواهد رسید.(در صورت ادامه روند فعلی قوانین ) هشدار و اصلاح را آغاز کردهاست.
با توجه به نوع مشتریانشان صندوقهای بازنشستگی نیازمند جریان درآمدی نقد، مستمر و کم ریسکهستند.اما در مورد چرخه معیوب بودجه و رابطه مالی آن با صندوقها قصه به این منوال است که در پنجاه سال دولتها همواره با کسری بودجه رو به رو بودهاند. در غیاب ابزارهای مالی شفاف و بازارپذیر،
یکی از راههای تامین مالی کسری بودجه مستمر کشور بعد از نیم قرن، دست اندازی به پساندازهای نقد، از جمله بانکها و صندوقهای بازنشستگی بوده است. این دست اندازیها، تبدیل داراییهای نقد و با کیفیت بانکها و صندوقها به دارایی های غیر نقد و کم کیفیت را در پی داشته
سبد دارایی بانکها با وامهای دولتی و تسهیلات تبصرهای و تکلیفی پر شدهاست و بخش قابل توجهی از سبد دارایی صندوقها را «بدهی دولت» و شرکتها تشکیل میدهد. این داراییها نقد نیستند! بنابراین تامین منابع نقد ماهانه برای تامین هزینههای صندوقها بر دوش بودجه قرار میگیرد
و چرخه معیوب کسری بودجه تشدید میشود. علیرغم اندازه بزرگ دارایی صندوقها در شکل بنگاهداری، درآمد نقد آنها و ریسکهای مرتبط با شرکتداری حتا نیمی از نیاز مصارف نقد را هم کفایت نمیکند. شکل یک خلاصه این صحبتها را در خود نشان میدهد
تا اینجا تنها در مورد روند ایجاد ابرچالش از منظر اقتصادی صحبت کردم، اما میدونم قطعا خسته شدید برای همین دو بعد دیگر مشکل یعنی ظرفیت اجرایی و بعد سیاسی (اقتصاد سیاسی) مشکل، راهحلهای موجود و باید و نبایدهای احتمالی پیشرو را در پستهای بعدی بحث خواهیم کرد.
http://yon.ir/Sjyt0
#ابرچالش_بازنشستگی
#حکمرانی
صندوقهای بازنشستگی مطلب نخست
یکی از پرحاشیهترین انتصابهای دولت، انتصاب #سیدـمیعادـصالحی در راس #صندوق_بازنشستگی_کشوری بودهاست. برای قضاوت در باب میزان درست بودن این انتصاب دودسته عوامل را باید لحاظ کرد ۱. نیازمندیهای صندوق و ۲. ویژگیهای مدیر مربوطه
صندوق کشوری دومین صندوق بازنشستگی کشور بعد از تامین اجتماعی ست. و در بطن ابرچالش موسوم به بازنشستگی قرار دارد. بر اساس آمار و ارقام به نظر میرسد صندوق کشوری وضعیتی کمتر اسفباری دارد.
ابرچالش بازنشستگی از منظر اقتصادی و کلان-مالی یعنی در حال حاضر منابع نقد ورودی به صندوقها از مصارف نقد آنها (حقوق و مزایای بازنشستگان) کمتر است (مساله نقدناپذیری) و در آینده بسیار نزدیک تعهدات صندوقهای بازنشستگی از دارایی آنها فزونی میگیرد(مساله عدم اعسار)
بار فعلی کسری صندوقها بر روی دوش بودجهاست. بحرانی که کشور آستانه آن قرار دارد (تقریبا یکی و دوجب آن سو تر از آستانه را هم رفتهاست) به دلیل همزمان شدن با نرخ پایین اشتغال و کوچک شدن سفره خانوار از سال ۸۶ (با شاخص متوسط مصرف) عواقب اجتماعی تلخ و فراگیری دارد
تلخ به دلیل تعمیق فقر در گروههای آسیبپذیر(مستمری بگیران) و فراگیر به دلیل اینکه دامن تمامی شاغلین امروز را هم کما بیش خواهد گرفت. اما این بحران از کجا آمد؟ و اصلاح مسیر چه محدودیتهایی دارد و چه مقدماتی میطلبد؟ آیا در موارد مشابه کشورها سر به سلامت بردند؟
منشا عدم نقدینگی فعلی در دو دسته ۱.تغییرات جمعیتشناسانه و ۲.ساختار مالیه عمومی دولت و نقش کسری بودجه مستمر خلاصه میشود. تغییرات جمعیتی آن تغییر ساختار تامین اجتماعی را در کشورهایی نظیر آمریکا، چین و فرانسه متاثر کرده. و سرریز مشکلات بودجه مواردی چون یونان و آرژانتین را رقم زده
تغییرات جمعیتی یعنی با بهبود بهداشت، درمان و رشد اقتصادی امید به زندگی افزایش پیدا کرده، با افزایش امید به زندگی فاصله زمانی بازنشستگی تا فوت افزایش پیدا کردهاست. در ایران به صورت خاص اگر فرد در حدود ۲۲ سالگی وارد بازار کار شود بعد از سی سال بازنشسته شود
در نتیجه به صورت متوسط ۳۳ سال مستمری بگیر صندوق بازنشستگی خواهد بود. اما مداخلات از انتهای دهه ۷۰ تا سالهای ابتدایی دهه ۹۰ باعث شده که سن بازنشستگی به زیر پنجاه سال سقوط کند. در بسیاری کشورها بر خلاف ایران بازنشستگی بر مبنای سن است
سن بازنشستگی در دنیا در پاسخ به تغییرات جمعیتی از سال ۲۰۰۰ به بعد مستمرا افزایش پیدا کرده و بین ۶۲ تا ۷۲ سال نوسان دارد(آمریکا و کانادا واغلب کشورهای آمریکای جنوبی ۶۵ و دانمارک ۷۲) مساله دیگر عدم افزایش متناسب اشتغال است. که موجب میشود ورودی صندوقها کاهش پیدا کند
برای پایداری مالی صندوقها معمولا در مدلهای مشابه سیستم تامین اجتماعی ایران نسبت تعداد سپردهگذاران به مستمری بگیران نباید زیر پنج به یک باشد. تخمینهای خوشبینانه و بدبینانه این نسبت را برای دو صندوق اصلی کشوری بین ۳ تا ۱ برآورد میکنند
برای داشتن معیار باید در نظر بگیریم که امریکا از سال ۲۰۱۷ برای سال ۲۰۴۳ که نسبت مزبور به زیر ۳ خواهد رسید.(در صورت ادامه روند فعلی قوانین ) هشدار و اصلاح را آغاز کردهاست.
با توجه به نوع مشتریانشان صندوقهای بازنشستگی نیازمند جریان درآمدی نقد، مستمر و کم ریسکهستند.اما در مورد چرخه معیوب بودجه و رابطه مالی آن با صندوقها قصه به این منوال است که در پنجاه سال دولتها همواره با کسری بودجه رو به رو بودهاند. در غیاب ابزارهای مالی شفاف و بازارپذیر،
یکی از راههای تامین مالی کسری بودجه مستمر کشور بعد از نیم قرن، دست اندازی به پساندازهای نقد، از جمله بانکها و صندوقهای بازنشستگی بوده است. این دست اندازیها، تبدیل داراییهای نقد و با کیفیت بانکها و صندوقها به دارایی های غیر نقد و کم کیفیت را در پی داشته
سبد دارایی بانکها با وامهای دولتی و تسهیلات تبصرهای و تکلیفی پر شدهاست و بخش قابل توجهی از سبد دارایی صندوقها را «بدهی دولت» و شرکتها تشکیل میدهد. این داراییها نقد نیستند! بنابراین تامین منابع نقد ماهانه برای تامین هزینههای صندوقها بر دوش بودجه قرار میگیرد
و چرخه معیوب کسری بودجه تشدید میشود. علیرغم اندازه بزرگ دارایی صندوقها در شکل بنگاهداری، درآمد نقد آنها و ریسکهای مرتبط با شرکتداری حتا نیمی از نیاز مصارف نقد را هم کفایت نمیکند. شکل یک خلاصه این صحبتها را در خود نشان میدهد
تا اینجا تنها در مورد روند ایجاد ابرچالش از منظر اقتصادی صحبت کردم، اما میدونم قطعا خسته شدید برای همین دو بعد دیگر مشکل یعنی ظرفیت اجرایی و بعد سیاسی (اقتصاد سیاسی) مشکل، راهحلهای موجود و باید و نبایدهای احتمالی پیشرو را در پستهای بعدی بحث خواهیم کرد.
http://yon.ir/Sjyt0
#معرفی_کتاب
تاریخ بیهقی!
بیهقی در ضرورت نوشتنش میگوید «چون دولت ایشان را مشغول کرده... پس من به خلیفتی ایشان این کار بر گرفتم» و در چهارچوب نقد #حکمرانی «تاریخها دیدهام ... که اندر آن زیادت و نقصان بسیار کردند و بدان آرایش خواستند آن [عملکرد پادشاهان قبلی] خواستهاند»
استاد #سیاستگذار عمومیست
شیوهنگارش، توصیفات قوی از وقایع(مشاهده محور)، رعایت جانب انصاف، توام کردن نقد و مدح، تکیه بر مکانیزمهای علت و معلولی و شیوه بیان کردن خواست و دادن پیشنهاد در تا یخ بیهقی بسیار شبیه آن چیزیست که یادداشت نویست خوب سیاستی باید رعایت کند.
به علاوه بیهقی به صورت بسیار مشهود و بدون ایجاد دشمنی، در بسیاری از وقایع ساختار قدرت، روابط و رفتار سیاسی افراد را متذکر میشود. که معمولا باید در هر پیشنهاد و کفتگوی سیاستی «بدون اشاره مستقیم» به عنوان «قید» در نظر گرفته شود.
تاریخ بیهقی!
بیهقی در ضرورت نوشتنش میگوید «چون دولت ایشان را مشغول کرده... پس من به خلیفتی ایشان این کار بر گرفتم» و در چهارچوب نقد #حکمرانی «تاریخها دیدهام ... که اندر آن زیادت و نقصان بسیار کردند و بدان آرایش خواستند آن [عملکرد پادشاهان قبلی] خواستهاند»
استاد #سیاستگذار عمومیست
شیوهنگارش، توصیفات قوی از وقایع(مشاهده محور)، رعایت جانب انصاف، توام کردن نقد و مدح، تکیه بر مکانیزمهای علت و معلولی و شیوه بیان کردن خواست و دادن پیشنهاد در تا یخ بیهقی بسیار شبیه آن چیزیست که یادداشت نویست خوب سیاستی باید رعایت کند.
به علاوه بیهقی به صورت بسیار مشهود و بدون ایجاد دشمنی، در بسیاری از وقایع ساختار قدرت، روابط و رفتار سیاسی افراد را متذکر میشود. که معمولا باید در هر پیشنهاد و کفتگوی سیاستی «بدون اشاره مستقیم» به عنوان «قید» در نظر گرفته شود.
Walton,_Michael_Reforming_Social.pdf
1.3 MB
#case
جزوه درسی Michael Walton درمورد اصلاح ساختار صندوق بازنشستگی در چین:
این هفته به بررسی چالشهای کشورهای دارای نظام بازنشستگی از نوع پرداخت براساس توازن درآمد با هزینه (Pay as you go) و مصایب تغییر سیستم به نوع دارای تامین مالی کامل (Fully funded) اختصاص داشت. در این جلسه، روند تبدیل مدل صندوق بازنشستگی از شکل Pay as you go به مدل Fully funded، و تبعات انواع روش های تامین مالی این تغییر بررسی شد.
این موضوع، درقالب بررسی مساله کسری در صندوقهای بازنشستگی کشور چین مورد مطالعه قرار گرفت. کشور چین مشابه ایران، با مساله کاهش نرخ پشتیبانی (نسبت تعداد افراد کارکن به افراد بازنشسته) در صندوقهای بازنشستگی مواجه است، مسالهای که حاصل افزایش متوسط سن بازنشستگان ناشی از بهبود وضعیت سلامت و تغذیه و کاهش نسبی جمعیت کارکن، ناشی از سیاست کنترل موالید آن کشور است.
اطلاعات بیشتر در این رابطه:
مقاله Mukul Asher درمورد اصلاح نظام تامین اجتماعی در کشور چین:
http://bit.ly/2vc6MJ3
مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
جزوه درسی Michael Walton درمورد اصلاح ساختار صندوق بازنشستگی در چین:
این هفته به بررسی چالشهای کشورهای دارای نظام بازنشستگی از نوع پرداخت براساس توازن درآمد با هزینه (Pay as you go) و مصایب تغییر سیستم به نوع دارای تامین مالی کامل (Fully funded) اختصاص داشت. در این جلسه، روند تبدیل مدل صندوق بازنشستگی از شکل Pay as you go به مدل Fully funded، و تبعات انواع روش های تامین مالی این تغییر بررسی شد.
این موضوع، درقالب بررسی مساله کسری در صندوقهای بازنشستگی کشور چین مورد مطالعه قرار گرفت. کشور چین مشابه ایران، با مساله کاهش نرخ پشتیبانی (نسبت تعداد افراد کارکن به افراد بازنشسته) در صندوقهای بازنشستگی مواجه است، مسالهای که حاصل افزایش متوسط سن بازنشستگان ناشی از بهبود وضعیت سلامت و تغذیه و کاهش نسبی جمعیت کارکن، ناشی از سیاست کنترل موالید آن کشور است.
اطلاعات بیشتر در این رابطه:
مقاله Mukul Asher درمورد اصلاح نظام تامین اجتماعی در کشور چین:
http://bit.ly/2vc6MJ3
مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
Forwarded from روزنوشت
#آموزنده
در رشته تحصیلی که دنبال می کنم -یعنی سیاستگذاری- تسلط زبانی در دو حوزه نگارش و برقراری ارتباط شفاهی، یکی از موارد لازم برای موفقیته.
اینجا آموختم که تقویت مهارتهای زبانی شغلی پارهوقت برای تمام عمر اهالی این حوزه است.
افرادی میبینم که با وجود آن که زبان اولشان انگلیسی است و سالها در دانشگاه تدریس کردهاند، همچنان «هر روز» دیکشنری انگلیسی (به انگلیسی) و کتاب گرامر انگلیسی میخوانند. منظور از خواندن دیکشنری این است که هر روز وقتی برای مرور یک صفحه از دیکشنری اختصاص میدهند و به همین ترتیب تا صفحه آخر پیش میروند و دوباره از اول شروع میکنند.
من که ابتدا متحیر این رفتار شدهبودم، پرسوجو کردم که مگر انگلیسی زبان اولتان نیست؟ پس چرا دیکشنری می خوانید؟ پاسخ این بود که «همیشه میتوان بهتر شد».
هرچند یادگیری چنین رویههایی بهمعنای تکرار عینی آنها نیست، ولی فکر کردم که هر فرد بتواند با توجه به شناختی که از روحیه خود دارد، برنامهای برای تقویت مهارتهای زبانی خود در دستور کار قرار دهد.
پیشنهاد:
کتاب دستور زبان فارسی پرویز خانلری میتواند برای شروع خوب باشد: https://www.adinehbook.com/gp/product/9643151972
کانال تلگرام قند پارسی برای آموزش دستور زبان فارسی: @qande_parsi
در رشته تحصیلی که دنبال می کنم -یعنی سیاستگذاری- تسلط زبانی در دو حوزه نگارش و برقراری ارتباط شفاهی، یکی از موارد لازم برای موفقیته.
اینجا آموختم که تقویت مهارتهای زبانی شغلی پارهوقت برای تمام عمر اهالی این حوزه است.
افرادی میبینم که با وجود آن که زبان اولشان انگلیسی است و سالها در دانشگاه تدریس کردهاند، همچنان «هر روز» دیکشنری انگلیسی (به انگلیسی) و کتاب گرامر انگلیسی میخوانند. منظور از خواندن دیکشنری این است که هر روز وقتی برای مرور یک صفحه از دیکشنری اختصاص میدهند و به همین ترتیب تا صفحه آخر پیش میروند و دوباره از اول شروع میکنند.
من که ابتدا متحیر این رفتار شدهبودم، پرسوجو کردم که مگر انگلیسی زبان اولتان نیست؟ پس چرا دیکشنری می خوانید؟ پاسخ این بود که «همیشه میتوان بهتر شد».
هرچند یادگیری چنین رویههایی بهمعنای تکرار عینی آنها نیست، ولی فکر کردم که هر فرد بتواند با توجه به شناختی که از روحیه خود دارد، برنامهای برای تقویت مهارتهای زبانی خود در دستور کار قرار دهد.
پیشنهاد:
کتاب دستور زبان فارسی پرویز خانلری میتواند برای شروع خوب باشد: https://www.adinehbook.com/gp/product/9643151972
کانال تلگرام قند پارسی برای آموزش دستور زبان فارسی: @qande_parsi
Adinehbook
دستور زبان فارسی
دستور زبان فارسی ~پرویز خانلری - نشر توس - فروشگاه اینترنتی کتاب و پایگاه آنلاین جامع اطلاعاتی کتاب در ایران - جستجو، خرید آنلاین و ارسال کتاب
روزنوشت
#آموزنده در رشته تحصیلی که دنبال می کنم -یعنی سیاستگذاری- تسلط زبانی در دو حوزه نگارش و برقراری ارتباط شفاهی، یکی از موارد لازم برای موفقیته. اینجا آموختم که تقویت مهارتهای زبانی شغلی پارهوقت برای تمام عمر اهالی این حوزه است. افرادی میبینم که با وجود…
#آموزنده
شفاف بنویسیم!
در حال خواندن گزارش در مورد چالش های صندوق های بازنشستگی کشور، با پاراگرافی مواجه شدم که یادآور اهمیت توجه به شفافیت در نگارش بود.
متاسفانه ، مطالعه تمامی 28 صفحه قبلی گزارش برای کشف معنای این پاراگراف، کفایت نکرده و در بخش بعد هم توضیح بیشتری ارایه نشده است.
در این پاراگراف نوشته شده:
"نگاهی به صورت های مالی سازمان تأمين اجتماعی طی سنوات 1383-1392 بیانگر این مهم است که طی این بازه زمانی، مطالبات صندوق از دولت از 28 درصد به حدود 71 درصد رسيده درحالی که سهم منابع حاصل از سرمایه گذاری از حدود 31 درصد به حدود 16 درصد رسيده است."
در این پاراگراف مشخص نیست که مرجع مقایسه این درصدها چیست. مطالبات صندوق از دولت ها از 28 درصد «چه چیزی» به 71 درصد «چه چیزی» افزایش پیدا کرده است.
درخواست ها:
1. با دوباره خوانی مطالب مکتوب خود، به تسهیل درک مطلب برای مخاطبین کمک کنیم.
2. برای افزایش مهارت خود در شفاف نویسی، به کتاب دستور زبان فارسی پرویز خانلری مراجعه کنیم.
شفاف بنویسیم!
در حال خواندن گزارش در مورد چالش های صندوق های بازنشستگی کشور، با پاراگرافی مواجه شدم که یادآور اهمیت توجه به شفافیت در نگارش بود.
متاسفانه ، مطالعه تمامی 28 صفحه قبلی گزارش برای کشف معنای این پاراگراف، کفایت نکرده و در بخش بعد هم توضیح بیشتری ارایه نشده است.
در این پاراگراف نوشته شده:
"نگاهی به صورت های مالی سازمان تأمين اجتماعی طی سنوات 1383-1392 بیانگر این مهم است که طی این بازه زمانی، مطالبات صندوق از دولت از 28 درصد به حدود 71 درصد رسيده درحالی که سهم منابع حاصل از سرمایه گذاری از حدود 31 درصد به حدود 16 درصد رسيده است."
در این پاراگراف مشخص نیست که مرجع مقایسه این درصدها چیست. مطالبات صندوق از دولت ها از 28 درصد «چه چیزی» به 71 درصد «چه چیزی» افزایش پیدا کرده است.
درخواست ها:
1. با دوباره خوانی مطالب مکتوب خود، به تسهیل درک مطلب برای مخاطبین کمک کنیم.
2. برای افزایش مهارت خود در شفاف نویسی، به کتاب دستور زبان فارسی پرویز خانلری مراجعه کنیم.
#dev2
یکی از موضوعات سیاست گذاری عمومی در موضوع اقتصاد حوزه سلامت، مداخله قیمتی در خدمات سلامت و ارایه یارانه سلامت است، اتفاقی که در ایران هم در قالب طرح بیمه سلامت رقم خورد.
هر چند که هدف اولیه سیاست گذاران، بهره مندی «محروم ترین ها» از برنامه ها است، در بسیاری موارد عواید برنامه اجرا شده به اقشار ثروتمندتر می رسد.
در این جلسه اقتصاد توسعه، یادآوری شد که به پشتوانه نظریه اقتصادی، برای اجتناب از ابتلا به این آفت برنامه های حمایتی دولت، ضروری است که حمایت ها برای خدماتی ارایه شود که دو قید در مورد آن ها صادق باشد: اول، کشش قیمت مصرف کننده برای آن ها پایین باشد و دوم، کشش درآمدی کالا پایین باشد (یعنی کالای لوکس نباشد).
در مورد خاص سیاست گذاری حوزه سلامت، این موضوع در قالب کشش بالای درآمدی استفاده از خدمات درمان در کشور آمریکا مورد بررسی قرار گرفت، موضوعی که تعمیم آن به ایران، نیازمند مطالعه در مورد کشش درآمدی نیست به خدمات درمانی و بیمه در کشورمان است.
مقالات پشتیبان این جلسه:
مقاله Jishnu Das در مورد یارانه سلامت:
https://ideas.repec.org/a/eee/deveco/v83y2007i1p1-36.html
مقاله Nazmul Chaudhuri درمورد خدمات سلامت و آموزش در کشورها در حال توسعه:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/089533006776526058
یکی از موضوعات سیاست گذاری عمومی در موضوع اقتصاد حوزه سلامت، مداخله قیمتی در خدمات سلامت و ارایه یارانه سلامت است، اتفاقی که در ایران هم در قالب طرح بیمه سلامت رقم خورد.
هر چند که هدف اولیه سیاست گذاران، بهره مندی «محروم ترین ها» از برنامه ها است، در بسیاری موارد عواید برنامه اجرا شده به اقشار ثروتمندتر می رسد.
در این جلسه اقتصاد توسعه، یادآوری شد که به پشتوانه نظریه اقتصادی، برای اجتناب از ابتلا به این آفت برنامه های حمایتی دولت، ضروری است که حمایت ها برای خدماتی ارایه شود که دو قید در مورد آن ها صادق باشد: اول، کشش قیمت مصرف کننده برای آن ها پایین باشد و دوم، کشش درآمدی کالا پایین باشد (یعنی کالای لوکس نباشد).
در مورد خاص سیاست گذاری حوزه سلامت، این موضوع در قالب کشش بالای درآمدی استفاده از خدمات درمان در کشور آمریکا مورد بررسی قرار گرفت، موضوعی که تعمیم آن به ایران، نیازمند مطالعه در مورد کشش درآمدی نیست به خدمات درمانی و بیمه در کشورمان است.
مقالات پشتیبان این جلسه:
مقاله Jishnu Das در مورد یارانه سلامت:
https://ideas.repec.org/a/eee/deveco/v83y2007i1p1-36.html
مقاله Nazmul Chaudhuri درمورد خدمات سلامت و آموزش در کشورها در حال توسعه:
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/089533006776526058
ideas.repec.org
Money for nothing: The dire straits of medical practice in Delhi, India, by Das, Jishnu; Hammer, Jeffrey
The quality of medical care received by patients varies for two reasons: differences in doctors'competence or differences in doctors'incentives. Using medical vignettes, the authors evaluated competence for a sample of doctors in Delhi. One month later, they…
#ناصرـخسروـوار
#توسعه
#تله_درآمد_متوسط چیست؟
تله درآمد متوسط یعنی همزمان با رشد اقتصادی درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه رشد میکند، اما به درآمد سرانهی کشورهای ثروتمند نمیرسند. نمودارپیوست یکی از راههای نشون دادن این پدیدهاست. بهعلاوه #تلهـفقر هم مطرح میشه که در مورد باقی موندن کشورها فقیر در فقر صحبت میکنه. کشورهای خیلی محدودی مثل اتیوپی و چین از تله فقر خارج شدند. و کشورهایی نظیر سنگاپور، تایوان، تایلند و کره از تله درآمد متوسط. خروج از ت.د.م را تو ادبیات معادل رد کردن مرز درآمد سرانه ۱۰۰۰۰ دلار هم میدونند.
ویژگی مشترک رشد این کشورها رشد بخش حقیقی از ناحیه صنعت بوده. بهعلاوه این کشورها عموما قبل از turning point تکنولوژی روی اونها سرمایهگذاری کردند. مثلا قبل از جهش صنعت استیل (ژاپن) قبل از انقلاب خودرو (کره) قبل از انقلاب آی تی (تایلند و کره و سنگاپور ) سرمایهگذاریهای عظیم در این زمینهها داشتند
اما این تنها پدیده مورد مشاهده در مورد این کشورها نیست، و کشورهایی هم بودند که با این سرمایهگذاریهای بخشی موفق نبودند. ویژگیهای مهم دیگر این کشورها، تقاضای بینالمللی بوده که باهاش رو به رو بودند. ویژگی پایهای دیگرشون حفظ ثبات اقتصادی در سطح کلان هست و تقویت نهادهای خالق بازار.
نهادهای خالق بازار یعنی: حقوق مالکیت، قدرت تنفیذ قرارداد و توانایی حل و فصل مخاصمه، عدم سرکوب قیمت... مجموعهی نهادهای ثباتساز و بازارساز و ورود موثر دولتها در مصادیق شکست بازار و شکست دولت! باعث تشکیل سرمایه فیزیکی و انسانی، و مهمتر از اون بهبود بهرهوری شده. در مورد وجود تله فقر در سطح کشورها با اطمینان کمتری میشه حرف زد. اما مسلم این هست که کشوری مثل اتیوپی در حالی که موتور پیشران رشدش کشاورزی هست، نزدیک پانزده سال هست رشد بالای ۵ درصد و کاهش بالای ۲۰ درصد فقر را تجربه کرده. دادهها نشون میده منطقه سومالی لند هم این مسیر را پیش گرفته.
yon.ir/kxkcq
——————
پ.ن پایگاه داده مدیسن یکی از پایگاههای غنی دادهاست که میشه برای مطالعات توسعه و استخراج فکتهای میانکشوری ازش استفاده کرده
#توسعه
#تله_درآمد_متوسط چیست؟
تله درآمد متوسط یعنی همزمان با رشد اقتصادی درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه رشد میکند، اما به درآمد سرانهی کشورهای ثروتمند نمیرسند. نمودارپیوست یکی از راههای نشون دادن این پدیدهاست. بهعلاوه #تلهـفقر هم مطرح میشه که در مورد باقی موندن کشورها فقیر در فقر صحبت میکنه. کشورهای خیلی محدودی مثل اتیوپی و چین از تله فقر خارج شدند. و کشورهایی نظیر سنگاپور، تایوان، تایلند و کره از تله درآمد متوسط. خروج از ت.د.م را تو ادبیات معادل رد کردن مرز درآمد سرانه ۱۰۰۰۰ دلار هم میدونند.
ویژگی مشترک رشد این کشورها رشد بخش حقیقی از ناحیه صنعت بوده. بهعلاوه این کشورها عموما قبل از turning point تکنولوژی روی اونها سرمایهگذاری کردند. مثلا قبل از جهش صنعت استیل (ژاپن) قبل از انقلاب خودرو (کره) قبل از انقلاب آی تی (تایلند و کره و سنگاپور ) سرمایهگذاریهای عظیم در این زمینهها داشتند
اما این تنها پدیده مورد مشاهده در مورد این کشورها نیست، و کشورهایی هم بودند که با این سرمایهگذاریهای بخشی موفق نبودند. ویژگیهای مهم دیگر این کشورها، تقاضای بینالمللی بوده که باهاش رو به رو بودند. ویژگی پایهای دیگرشون حفظ ثبات اقتصادی در سطح کلان هست و تقویت نهادهای خالق بازار.
نهادهای خالق بازار یعنی: حقوق مالکیت، قدرت تنفیذ قرارداد و توانایی حل و فصل مخاصمه، عدم سرکوب قیمت... مجموعهی نهادهای ثباتساز و بازارساز و ورود موثر دولتها در مصادیق شکست بازار و شکست دولت! باعث تشکیل سرمایه فیزیکی و انسانی، و مهمتر از اون بهبود بهرهوری شده. در مورد وجود تله فقر در سطح کشورها با اطمینان کمتری میشه حرف زد. اما مسلم این هست که کشوری مثل اتیوپی در حالی که موتور پیشران رشدش کشاورزی هست، نزدیک پانزده سال هست رشد بالای ۵ درصد و کاهش بالای ۲۰ درصد فقر را تجربه کرده. دادهها نشون میده منطقه سومالی لند هم این مسیر را پیش گرفته.
yon.ir/kxkcq
——————
پ.ن پایگاه داده مدیسن یکی از پایگاههای غنی دادهاست که میشه برای مطالعات توسعه و استخراج فکتهای میانکشوری ازش استفاده کرده
#توسعه
#تلهـفقر
بازهم #سیل و#حکمرانی تا #کنکور کمتر از سه ماه مانده. بچههای مناطق سیل زده فرصت طلایی عید را از دست دادهاند شرایط فعلی آنها هم چه از منظر فیزیکی، چه روحی برای درس خواندن مناسب نیست. این رقابت برای آنها کاملا نابرابر است. در این زمان محدود دو تا راهکار سیاستی ممکن است. ۱. تاخیر در برگزاری کنکور ۲. ایجاد تبعیض مثبت (positive affirmation) تاخیر در برگزاری کنکور حاشیه زمانی از دست رفته در رقابت را جبران نمیکند. مثل اینکه یک دونده ماراتن در یک سوم پایانی متوقف و مجروح شود، هر چه قدر خط پایان را دور ببریم جبران پذیر نیست، بنابراین توصیه پذیر نیست
ما تبعیض مثبت با توجه به تعدد راههای پیاده سازی خلاقانه احتمالا شرایط رقابتی را نزدیک تر میکند. تبعیض مثبت یعنی در اختصاص موقعیتهای شغلی، اجتماعی و تحصیلی برای گروههای بازمانده یا اقلیت مانند زنان، رنگین پوستان، اقلیتهای مذهبی و قومی یا مهاجرین؛ سهمیه ویژه قایل شویم. تبعیض مثبت از منظر اخلاق اجتماعی با ایده ارتقا عدالت توضیح داده میشود. اما معمولا اثر آن بر ارتقا بهرهوری منجر به تعادلهای اجتماعی بهینه تر نیز میشود. سوالهایی که باید در این زمینه پاسخ داد ۱. معیار تبعیض چه باشد ۲. نحوهی اعمال تبعیض ۳. نقاط ضعف پیادهسازی
گروه هدف تبعیض مثبت دانشآموزان ساکن/مقیم در مناطق سیل زده هستند. بنابراین به نظر میرسد که انتخاب جغرافیایی، انتخاب معقولی برای اختصاص سهمیه باشد. این معیار ممکن اینست بر اساس کد محل سکونت دفترچههای کنکور، مدرسه پیشدانشگاهی که در آن ثبت نام کردند و ... اعمال شود. اعمال تبعیض رنج وسیعی از شیوهها را شامل میشود: از تخصیص اولیه تعدادی از صندلیها در هر دانشگاه با توسط به میانگین پذیرفتهشدگان این مناطق در سالهای گذشته در آن دانشگاه/رشته، تا اعمال ضریب مثبت بر تراز خام آنها قبل از اعلام رتبه. شخصا با روشهای مبتنی بر اختصاص صندلی موافقترم. زیرا اختلال در نمره، نظامهای انگیزشی را تحت تاثیر قرار میدهد. و اساسا به دلیل پیچیدهتر بودن یا شفافیت کمتر قابلیت اجرایی کمتر و فساد پذیری بیشتری دارد.
نهایتا هر پیشنهاد سیاستی «دارای گروه هدف» تحت تاثیر دو چالش عمده قرار دارد میزان «پوشش» (coverage) و نرخ نشت» (leakage) نرخ پوشش یعنی چند درصد از افراد دانشآموزان آسیب دیده از سیل به این طریق حمایت میشوند. و نرخ نشتی! یعنی چند درصد از افراد حمایت شده، واجد صلاحیت نبودهاند. این دو معیار مهمترین سنجههایی هستند که بر اساس آن باید معیار تبعیض را انتخاب کرد.
آخرین حرفم را بزنم و دعاتونیم کنیم. خیلی از دانشآموزان در سال کنکور دچار شوکهای منفی خارج از اراده نظیر از دست دادن بستگان، درآمد، ازدواج و مانند آن میشوند. اما فرض بر این است که وقوع شوکهای فردی پدیدهای تصادفیست. اما شوک منفی سیل سیستماتیک و تحقق یافتهاست. به همین دلیل نیازمند مداخله فعال، سریع و موثر سیاستگذار است. و این مداخله با توجه به تاثیر آن در عملکرد ماههای آینده میباید زودتر اعلام شود. دست آخر ممنون میشم اگر افراد موثر در خبرگزاریها یا هر سیاستگذار مرتبط را منشن کنید یا این پیشنهاد «خام» را به دستشان برسانید.
#تلهـفقر
بازهم #سیل و#حکمرانی تا #کنکور کمتر از سه ماه مانده. بچههای مناطق سیل زده فرصت طلایی عید را از دست دادهاند شرایط فعلی آنها هم چه از منظر فیزیکی، چه روحی برای درس خواندن مناسب نیست. این رقابت برای آنها کاملا نابرابر است. در این زمان محدود دو تا راهکار سیاستی ممکن است. ۱. تاخیر در برگزاری کنکور ۲. ایجاد تبعیض مثبت (positive affirmation) تاخیر در برگزاری کنکور حاشیه زمانی از دست رفته در رقابت را جبران نمیکند. مثل اینکه یک دونده ماراتن در یک سوم پایانی متوقف و مجروح شود، هر چه قدر خط پایان را دور ببریم جبران پذیر نیست، بنابراین توصیه پذیر نیست
ما تبعیض مثبت با توجه به تعدد راههای پیاده سازی خلاقانه احتمالا شرایط رقابتی را نزدیک تر میکند. تبعیض مثبت یعنی در اختصاص موقعیتهای شغلی، اجتماعی و تحصیلی برای گروههای بازمانده یا اقلیت مانند زنان، رنگین پوستان، اقلیتهای مذهبی و قومی یا مهاجرین؛ سهمیه ویژه قایل شویم. تبعیض مثبت از منظر اخلاق اجتماعی با ایده ارتقا عدالت توضیح داده میشود. اما معمولا اثر آن بر ارتقا بهرهوری منجر به تعادلهای اجتماعی بهینه تر نیز میشود. سوالهایی که باید در این زمینه پاسخ داد ۱. معیار تبعیض چه باشد ۲. نحوهی اعمال تبعیض ۳. نقاط ضعف پیادهسازی
گروه هدف تبعیض مثبت دانشآموزان ساکن/مقیم در مناطق سیل زده هستند. بنابراین به نظر میرسد که انتخاب جغرافیایی، انتخاب معقولی برای اختصاص سهمیه باشد. این معیار ممکن اینست بر اساس کد محل سکونت دفترچههای کنکور، مدرسه پیشدانشگاهی که در آن ثبت نام کردند و ... اعمال شود. اعمال تبعیض رنج وسیعی از شیوهها را شامل میشود: از تخصیص اولیه تعدادی از صندلیها در هر دانشگاه با توسط به میانگین پذیرفتهشدگان این مناطق در سالهای گذشته در آن دانشگاه/رشته، تا اعمال ضریب مثبت بر تراز خام آنها قبل از اعلام رتبه. شخصا با روشهای مبتنی بر اختصاص صندلی موافقترم. زیرا اختلال در نمره، نظامهای انگیزشی را تحت تاثیر قرار میدهد. و اساسا به دلیل پیچیدهتر بودن یا شفافیت کمتر قابلیت اجرایی کمتر و فساد پذیری بیشتری دارد.
نهایتا هر پیشنهاد سیاستی «دارای گروه هدف» تحت تاثیر دو چالش عمده قرار دارد میزان «پوشش» (coverage) و نرخ نشت» (leakage) نرخ پوشش یعنی چند درصد از افراد دانشآموزان آسیب دیده از سیل به این طریق حمایت میشوند. و نرخ نشتی! یعنی چند درصد از افراد حمایت شده، واجد صلاحیت نبودهاند. این دو معیار مهمترین سنجههایی هستند که بر اساس آن باید معیار تبعیض را انتخاب کرد.
آخرین حرفم را بزنم و دعاتونیم کنیم. خیلی از دانشآموزان در سال کنکور دچار شوکهای منفی خارج از اراده نظیر از دست دادن بستگان، درآمد، ازدواج و مانند آن میشوند. اما فرض بر این است که وقوع شوکهای فردی پدیدهای تصادفیست. اما شوک منفی سیل سیستماتیک و تحقق یافتهاست. به همین دلیل نیازمند مداخله فعال، سریع و موثر سیاستگذار است. و این مداخله با توجه به تاثیر آن در عملکرد ماههای آینده میباید زودتر اعلام شود. دست آخر ممنون میشم اگر افراد موثر در خبرگزاریها یا هر سیاستگذار مرتبط را منشن کنید یا این پیشنهاد «خام» را به دستشان برسانید.
روزنوشت
#توسعه #تلهـفقر بازهم #سیل و#حکمرانی تا #کنکور کمتر از سه ماه مانده. بچههای مناطق سیل زده فرصت طلایی عید را از دست دادهاند شرایط فعلی آنها هم چه از منظر فیزیکی، چه روحی برای درس خواندن مناسب نیست. این رقابت برای آنها کاملا نابرابر است. در این زمان محدود…
#ایده
پاسخ یکی از دانشجویان دکتری اقتصاد در دانشکده اقتصاد لندن (London School of Economics) به پیغام پیشنهاد اختصاص سهمیه به داوطلبین کنکور سراسری ساکن در مناطق سیل زده:
با وجود اینکه با حمایت از هموطنان سیلزده توسط دولت همدل هستم اما به دلایل زیر تبعیض مثبت در کنکور به نفع متقاضیان مناطق سیل زده را ابزار سیاستی مناسبی نمیدانم.
۱. آیا به این فکر کرده اید که آیا اصولا سازوکار جورسازیای وجود دارد که بتواند این تبعیض مثبت را در بازار کنکور ایران اعمال کند؟ کنکور در ایران دارای انواع و اقسام سهمیههای پیچیده با قوانین مختلف است که هیچ تئوریای برای اعمال آنها وجود ندارد! مثلا اینکه X درصد صندلیهای دانشگاه به خانواده شهدا اختصاص دارد مشروط بر اینکه Y درصد آخرین نفر قبولی را آورده باشند با وجود اینکه در نگاه اول ممکن است ساده به نظر برسد اما در عمل هیچ سازوکاری در دنیا برای اعمال آن توسعه پیدا نکرده است (که بعد از جور کردن دانشجو-دانشگاه عدهای از دانشجویان شاکی نشوند٬ اتفاقی که در ایران همیشه میافتند). حال این را در کنار هزار جور سهمیه استان/بوم/ناحیه/جنسیت/منطقه و زیرگروههای مختلف قرار دهید تا متوجه شوید مسئله جورسازی دانشجو-دانشگاه در ایران چقدر پیچیده است. دردناک اینجاست که سازمان سنجش اساسا به وجود مسئله جورسازی آگاه نیست که در مرحله بعد بخواهد از رهاورد و یافتههای این شاخه از علم اقتصاد استفاده کند. تصور غالب در سازمان سنجش و سیاستگذاران این است که تمام این سهمیهها به راحتی با اضافه کردن دو خط کد به پروگرم کامپیوتری فعلی انجام شدنی است؛ در حالی که هیچکداممان نمیدانیم دانشجویان در جعبه سیاه سازمان سنجش چگونه به دانشگاهها مچ میشوند. جالب است بدانیم تنها پیچیدگی تخصیص دانشجویان به دانشگاهها در ترکیه وجود زیرگروههای مختلف است اما Abdulkadiroglu Sonmez (2003) و Balinski Sonmez (1999) نشان میدهند همین پیچیدگی کوچک میتواند چقدر در طراحی سازوکار ریزهکاری وارد میکند. لذا شاید در نگاه اول تبعیض مثبت در کنکور عادلانه به نظر برسد اما باید بدانیم عملا راهی برای اعمال آن (علی الخصوص با وجود سهمیههای موجود) وجود ندارد و در صورتی که سازمان سنجش را مجبور به انجام این کار کنیم احتمالا تنها چند خط کد به جعبه سیاهشان اضافه خواهند کرد که خدا میداند چه طور کار خواهد کرد و چند نفر را بدبخت میکند.
۲. اگر بپذیریم به هر دلیلی الزام ایجاد تبعیض مثبت به نفع گروهی وجود دارد٬ باید به جای استفاده از روشهای بسیار پیچیده موجود که هرچند در ظاهر دلچسب و شاید به عدالت نزدیکتر باشد اما فاقد پشتوانه علمی و در عمل غیرقابل اعمال است٬ از روشهای سادهای که در سایر کشورها نیز به کار گرفته شده استفاده کنیم. یکی از این راهها تخصیص ثابت درصدی از صندلیها به اقلیت است (بدون اینکه قید کنیم باید Y درصد آخرین نفر قبولی آزاد را آورده باشند). با توجه به خصوصیات و ابعاد کنکور این روش چندان موجه به نظر نمیرسد٬ مضاف بر اینکه Kojima (2012) نشان داده چنین سهمیههایی حتی میتوانند در انتها به ضرر گروه اقلیت تمام شود. روش سادهی دیگر که مطمئن باشیم امکان اعمال آن وجود دارد آن است که تراز/رتبه افراد اقلیت را از همان ابتدا افزایش دهیم و بعد اجازه دهیم در یک سازوکار ساده بر اساس زودتر پر شدن کدرشته دانشجویان دانشگاه و رشته مورد علاقه خود را انتخاب کنند.
۳. سیل در مناطق مختلف به صورت ۰ و ۱ نبوده٬ بلکه یک طیف را شامل میشود. ملاک ما برای تخصیص تبعیض مثبت چگونه باید باشد؟ آیا در نظر گرفتهاید در صورتی که یک روستا مشمول این تبعیض مثبت شود و روستای کناری در فاصله چند کیلومتری مشمول نشود٬ این قانون میتواند منشا چه حجمی از تعارضات اجتماعی-سیاسی باشد؟
۴. همانطور که گفتم گمان نمیکنم هیچ کجای دنیا مانند ایران این حجم از سهمیههای عجیب و غریب و پیچیده را داشته باشد. باید با این روش مقابله کنیم نه اینکه سنتی را بنا کنیم که در آینده در صورت رخداد هر واقعهای امکان سو برداشت از آن باشد. شاید بهینه اجتماعی ایستا متمایل به ایجاد این سهمیه باشد اما باید افق طولانی مدت را دید که در صورتی که این سنت نهادینه شود آیا خیر اجتماعی آن بر آفتهایش غلبه خواهد یافت؟ فرض کنید خدای ناکرده سال دیگر زلزله ۵ ریشتری یک روستا را لرزاند٬ آیا باید به آن روستا سهمیه اختصاص داد؟ اگر زلزله ۶ ریشتر بود چه طور؟ اگر ۶.۵ بود؟ ۶.۶؟ آیا معیار عینیای وجود دارد؟
دسترسی به مقالات مرجع:
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0022053198924693
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/000282803322157061
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0899825612000437
پاسخ یکی از دانشجویان دکتری اقتصاد در دانشکده اقتصاد لندن (London School of Economics) به پیغام پیشنهاد اختصاص سهمیه به داوطلبین کنکور سراسری ساکن در مناطق سیل زده:
با وجود اینکه با حمایت از هموطنان سیلزده توسط دولت همدل هستم اما به دلایل زیر تبعیض مثبت در کنکور به نفع متقاضیان مناطق سیل زده را ابزار سیاستی مناسبی نمیدانم.
۱. آیا به این فکر کرده اید که آیا اصولا سازوکار جورسازیای وجود دارد که بتواند این تبعیض مثبت را در بازار کنکور ایران اعمال کند؟ کنکور در ایران دارای انواع و اقسام سهمیههای پیچیده با قوانین مختلف است که هیچ تئوریای برای اعمال آنها وجود ندارد! مثلا اینکه X درصد صندلیهای دانشگاه به خانواده شهدا اختصاص دارد مشروط بر اینکه Y درصد آخرین نفر قبولی را آورده باشند با وجود اینکه در نگاه اول ممکن است ساده به نظر برسد اما در عمل هیچ سازوکاری در دنیا برای اعمال آن توسعه پیدا نکرده است (که بعد از جور کردن دانشجو-دانشگاه عدهای از دانشجویان شاکی نشوند٬ اتفاقی که در ایران همیشه میافتند). حال این را در کنار هزار جور سهمیه استان/بوم/ناحیه/جنسیت/منطقه و زیرگروههای مختلف قرار دهید تا متوجه شوید مسئله جورسازی دانشجو-دانشگاه در ایران چقدر پیچیده است. دردناک اینجاست که سازمان سنجش اساسا به وجود مسئله جورسازی آگاه نیست که در مرحله بعد بخواهد از رهاورد و یافتههای این شاخه از علم اقتصاد استفاده کند. تصور غالب در سازمان سنجش و سیاستگذاران این است که تمام این سهمیهها به راحتی با اضافه کردن دو خط کد به پروگرم کامپیوتری فعلی انجام شدنی است؛ در حالی که هیچکداممان نمیدانیم دانشجویان در جعبه سیاه سازمان سنجش چگونه به دانشگاهها مچ میشوند. جالب است بدانیم تنها پیچیدگی تخصیص دانشجویان به دانشگاهها در ترکیه وجود زیرگروههای مختلف است اما Abdulkadiroglu Sonmez (2003) و Balinski Sonmez (1999) نشان میدهند همین پیچیدگی کوچک میتواند چقدر در طراحی سازوکار ریزهکاری وارد میکند. لذا شاید در نگاه اول تبعیض مثبت در کنکور عادلانه به نظر برسد اما باید بدانیم عملا راهی برای اعمال آن (علی الخصوص با وجود سهمیههای موجود) وجود ندارد و در صورتی که سازمان سنجش را مجبور به انجام این کار کنیم احتمالا تنها چند خط کد به جعبه سیاهشان اضافه خواهند کرد که خدا میداند چه طور کار خواهد کرد و چند نفر را بدبخت میکند.
۲. اگر بپذیریم به هر دلیلی الزام ایجاد تبعیض مثبت به نفع گروهی وجود دارد٬ باید به جای استفاده از روشهای بسیار پیچیده موجود که هرچند در ظاهر دلچسب و شاید به عدالت نزدیکتر باشد اما فاقد پشتوانه علمی و در عمل غیرقابل اعمال است٬ از روشهای سادهای که در سایر کشورها نیز به کار گرفته شده استفاده کنیم. یکی از این راهها تخصیص ثابت درصدی از صندلیها به اقلیت است (بدون اینکه قید کنیم باید Y درصد آخرین نفر قبولی آزاد را آورده باشند). با توجه به خصوصیات و ابعاد کنکور این روش چندان موجه به نظر نمیرسد٬ مضاف بر اینکه Kojima (2012) نشان داده چنین سهمیههایی حتی میتوانند در انتها به ضرر گروه اقلیت تمام شود. روش سادهی دیگر که مطمئن باشیم امکان اعمال آن وجود دارد آن است که تراز/رتبه افراد اقلیت را از همان ابتدا افزایش دهیم و بعد اجازه دهیم در یک سازوکار ساده بر اساس زودتر پر شدن کدرشته دانشجویان دانشگاه و رشته مورد علاقه خود را انتخاب کنند.
۳. سیل در مناطق مختلف به صورت ۰ و ۱ نبوده٬ بلکه یک طیف را شامل میشود. ملاک ما برای تخصیص تبعیض مثبت چگونه باید باشد؟ آیا در نظر گرفتهاید در صورتی که یک روستا مشمول این تبعیض مثبت شود و روستای کناری در فاصله چند کیلومتری مشمول نشود٬ این قانون میتواند منشا چه حجمی از تعارضات اجتماعی-سیاسی باشد؟
۴. همانطور که گفتم گمان نمیکنم هیچ کجای دنیا مانند ایران این حجم از سهمیههای عجیب و غریب و پیچیده را داشته باشد. باید با این روش مقابله کنیم نه اینکه سنتی را بنا کنیم که در آینده در صورت رخداد هر واقعهای امکان سو برداشت از آن باشد. شاید بهینه اجتماعی ایستا متمایل به ایجاد این سهمیه باشد اما باید افق طولانی مدت را دید که در صورتی که این سنت نهادینه شود آیا خیر اجتماعی آن بر آفتهایش غلبه خواهد یافت؟ فرض کنید خدای ناکرده سال دیگر زلزله ۵ ریشتری یک روستا را لرزاند٬ آیا باید به آن روستا سهمیه اختصاص داد؟ اگر زلزله ۶ ریشتر بود چه طور؟ اگر ۶.۵ بود؟ ۶.۶؟ آیا معیار عینیای وجود دارد؟
دسترسی به مقالات مرجع:
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0022053198924693
https://www.aeaweb.org/articles?id=10.1257/000282803322157061
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0899825612000437
www.aeaweb.org
School Choice: A Mechanism Design Approach
(June 2003) - A central issue in school choice is the design of a student assignment mechanism. Education literature provides guidance for the design of such mechanisms but does not offer specific mechanisms. The flaws in the existing school choice plans…
روزنوشت
#ایده پاسخ یکی از دانشجویان دکتری اقتصاد در دانشکده اقتصاد لندن (London School of Economics) به پیغام پیشنهاد اختصاص سهمیه به داوطلبین کنکور سراسری ساکن در مناطق سیل زده: با وجود اینکه با حمایت از هموطنان سیلزده توسط دولت همدل هستم اما به دلایل زیر تبعیض…
#ایده
ایده اولیه بر مفید بودن تبعیض مثبت بود در این شرایط که «شوک سیستماتیک» در ابعاد بزرگ و قابل شناسایی واقع شده است، تاکید شده است نه شکل اجرای آن.
مساله دوم اینکه اساسا ایجاد تبعیض مثبت ( مانند هر سیاست دیگری) به نحوه اجرا وابسته است و حتما آثار دور دومی یا کمتر مطلوب دارد.
نکتهای که به درسی در ایده مخاطب عزیزمون مطرح شده بود مساله درک پیچیدگی، آثار دور دومی، وجودافق زمانی سیاست، استفاده از شیوهی پیادهسازی ساده با ایجاد کمترین اختلال، در طراحی سیاستی ست.
ایده اولیه بر مفید بودن تبعیض مثبت بود در این شرایط که «شوک سیستماتیک» در ابعاد بزرگ و قابل شناسایی واقع شده است، تاکید شده است نه شکل اجرای آن.
مساله دوم اینکه اساسا ایجاد تبعیض مثبت ( مانند هر سیاست دیگری) به نحوه اجرا وابسته است و حتما آثار دور دومی یا کمتر مطلوب دارد.
نکتهای که به درسی در ایده مخاطب عزیزمون مطرح شده بود مساله درک پیچیدگی، آثار دور دومی، وجودافق زمانی سیاست، استفاده از شیوهی پیادهسازی ساده با ایجاد کمترین اختلال، در طراحی سیاستی ست.
#آموزنده
#macro2
یکی از جذابیت های تحصیل در دانشکده، کار کردن بر تمرین هایی است که هنرمندانه طراحی شده اند.
برای مثال، در تمرین هفتگی درس اقتصاد کلان ۲ که برای مرور مطلب سیاست های مالی (fiscal policy) طراحی شده، مدرس درس به جای آن که به سادگی از دانشجو بخواهد که فلان فرمول را استفاده کند یا نقطه حداکثر فلان تابع را بیابد (آن چه که بسیار در تجربه های قبلی در ایران متداول بود)، یک سناریو برای مساله نوشته و سپس از دانشجو می خواهد که به عنوان بازیگر این سناریو، "فلان فرمول را استفاده کند یا نقطه حداکثر فلان تابع را بیابد."
به بیان دیگر، در نهایت دانشجو به هنگام پاسخ به جواب سوال، مطلبی یکسان می نویسد ولی در حالت اول (تجربه در ایران)، متوجه نمی شود که چرا از وی آن سوالات پرسیده شده ولی در حالت دوم (پرسش همراه با سناریو)، متوجه می شود که کاربرد آن چه که انجام می دهد، چیست.
در ادامه، بخش ابتدایی یک سناریوی تمرین درس اقتصاد کلان ۲ ارسال می شود.
You are working in the staff of the Council of Economic Advisors and have been asked that the CEA to write a memo on the effects of the 2017 U.S. tax reform. For simplicity, only consider the fiscal stimulus side (simply lower taxes) of the 2017 tax reform (i.e. ignore equity, complexity and efficiency effects of taxation). In particular, you are intrigued by the critics of fiscal policy who say that fiscal stimulus will have very little effect in stimulating the economy, as you read for instance in a paper by University of Chicago macroeconomist John Cochrane. Cochrane wrote, in his paper ”Fiscal Stimulus, Fiscal Inflation, or Fiscal Fallacies?”, that pro-stimulus arguments assume that ”people must ignore the fact that the government will raise future taxes to pay back the debt. If you know your taxes will go up in the future, the right thing to do with a stimulus check is to buy government bonds so you can pay those higher taxes. Now the net effect of fiscal stimulus is exactly zero (...). The classic arguments for fiscal stimulus presume that the government can systematically fool people.” You should lay out the main arguments behind that criticism, and some possible counterarguments. Your assigned task is to consider the effect of the tax-cut component of the plan (i.e. the effect of a cut in taxes while assuming spending has stayed constant).
* علاقه مندان به مطالعه درمورد نقد John Cochrane به سیاست گذاری های مالی، می توانند به این آدرس مراجعه کنند:
https://faculty.chicagobooth.edu/john.cochrane/research/papers/fiscal2.htm
#macro2
یکی از جذابیت های تحصیل در دانشکده، کار کردن بر تمرین هایی است که هنرمندانه طراحی شده اند.
برای مثال، در تمرین هفتگی درس اقتصاد کلان ۲ که برای مرور مطلب سیاست های مالی (fiscal policy) طراحی شده، مدرس درس به جای آن که به سادگی از دانشجو بخواهد که فلان فرمول را استفاده کند یا نقطه حداکثر فلان تابع را بیابد (آن چه که بسیار در تجربه های قبلی در ایران متداول بود)، یک سناریو برای مساله نوشته و سپس از دانشجو می خواهد که به عنوان بازیگر این سناریو، "فلان فرمول را استفاده کند یا نقطه حداکثر فلان تابع را بیابد."
به بیان دیگر، در نهایت دانشجو به هنگام پاسخ به جواب سوال، مطلبی یکسان می نویسد ولی در حالت اول (تجربه در ایران)، متوجه نمی شود که چرا از وی آن سوالات پرسیده شده ولی در حالت دوم (پرسش همراه با سناریو)، متوجه می شود که کاربرد آن چه که انجام می دهد، چیست.
در ادامه، بخش ابتدایی یک سناریوی تمرین درس اقتصاد کلان ۲ ارسال می شود.
You are working in the staff of the Council of Economic Advisors and have been asked that the CEA to write a memo on the effects of the 2017 U.S. tax reform. For simplicity, only consider the fiscal stimulus side (simply lower taxes) of the 2017 tax reform (i.e. ignore equity, complexity and efficiency effects of taxation). In particular, you are intrigued by the critics of fiscal policy who say that fiscal stimulus will have very little effect in stimulating the economy, as you read for instance in a paper by University of Chicago macroeconomist John Cochrane. Cochrane wrote, in his paper ”Fiscal Stimulus, Fiscal Inflation, or Fiscal Fallacies?”, that pro-stimulus arguments assume that ”people must ignore the fact that the government will raise future taxes to pay back the debt. If you know your taxes will go up in the future, the right thing to do with a stimulus check is to buy government bonds so you can pay those higher taxes. Now the net effect of fiscal stimulus is exactly zero (...). The classic arguments for fiscal stimulus presume that the government can systematically fool people.” You should lay out the main arguments behind that criticism, and some possible counterarguments. Your assigned task is to consider the effect of the tax-cut component of the plan (i.e. the effect of a cut in taxes while assuming spending has stayed constant).
* علاقه مندان به مطالعه درمورد نقد John Cochrane به سیاست گذاری های مالی، می توانند به این آدرس مراجعه کنند:
https://faculty.chicagobooth.edu/john.cochrane/research/papers/fiscal2.htm
روزنوشت
#ایده ایده اولیه بر مفید بودن تبعیض مثبت بود در این شرایط که «شوک سیستماتیک» در ابعاد بزرگ و قابل شناسایی واقع شده است، تاکید شده است نه شکل اجرای آن. مساله دوم اینکه اساسا ایجاد تبعیض مثبت ( مانند هر سیاست دیگری) به نحوه اجرا وابسته است و حتما آثار دور…
#ناصرـخسروـوار
#توسعه
#ایده
تبعیض مثبت یعنی بخشی از موقعیتها سیاسی، تحصیلی و شغلی برای گروههای خاص (هدف) کنار گذاشته میشه یا به صورت یک امتیاز مثبت در فرآیند تقاضا و پذیرش در نظر گرفته میشه. هدف از اعمال تبعیض معمولا افزایش بهرهوری یا افزایش عدالت در «فرصت»هاست گروههای هدف سیاستهای تبعیضی ممکنه شامل «اقلیتهای» نژادی، قومی یا درآمدی باشه یا افرادی که به دلایلی مانند جنسیت (زنان) یا نژاد (سیاهپوستان در آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید) درآمد (مالاها در مالزی) از دستیابی به موقعیتهای برابر محروم بودند. ویژگی مشترک این گروهها این هست که اولا به صورت سیستماتیک و ثانیا خارج از اراده خودشون در این موقعیت قرار گرفته اند. یعنی به عنوان مثال یا برای رنگ، نژاد، جنسیت انتخاب نداشتند یا محروم شدنشون تحت تاثیر نتیجه عملکرد خودشون نبود
مساله مهم سیستماتیک بودن اثر منفی هست یعنی به صورت متوسط احتمال محرومیتهای برای این گروه مخالف صفر هست.مثالهای اعمال تبعیض مثبت قانون کار برابر در آفریقا جنوبی دهه ۱۹۹۰ بلافاصله بعد از انحلال نظام آپارتاید. رزرو کردن حداقل ۳/۱ کرسیهای ریاست شورایهای روستایی در هند برای زنان (۱۹۹۳) اختصاص سهمیه ورودی تحصیلات عالی به دانشآموزان مناطق با تحصیلات پایینتر در سریلانکا (۱۹۸۱) یا کمپین سیاستی ASA در نروژ که الزام میکنه حداقل ۴۰ درصد موقعیتها (تعریف وسیع داره) توسط زنان/ مردان پر بشه.
با اینکه محرک اولیه سیاستهای تبعیض مثبت، بهبود عدالت از مسیر برابرسازی فرصتها بوده، اما در بسیاری از موارد نشون داده شده که بهبود شاخصهایی که تنوع را نشون میدن از قبیل برابرتر شدن شاخصهای برابر جنسیتی یا نژادی با افزایش بهرهوری همراهه . مثال سیاست رزور کردن کرسیهای شورا برای زنان در هند، به دلیل طراحی مناسب ارزیابی سیاستی، یکی از مثالهایی هست که ابعاد مثبت و منفی متعدد را بررسی میکنه که خوندن سری مقالات مرتبط باهاش خالی از لطف نیست، من جمله: yon.ir/tBT7P
شکل پیاده سازی تیعیض مثبت میتونه به صورت در نظر گرفتن سقفها وکفهای مقداری در موقعیتهای شغلی باشه، یا به صورت اعمال الویت در امتیازدهی (مثلا در پذیرش دانشگاه معدل افرادی که در نواحی فقیر زندگی میکنند با ضریب بالاتر در نظر گرفته میشه)
ملاحظه خیلی جدی در این دسته سیاستها، یا هر دسته سیاست اجتماعی اقتصادی دیگری که گروه هدف خاص دارند، دو خطای هزینهای هست. خطای اول: افرادی که هدف سیاست هستند به خوبی پوشش داده نشن و خطای دوم افرادی که هدف سیاست نیستند پوشش داده بشن طبیعتا با افزایش جمعیت برخوردار از سیاست خطای اول بالا میره و با کاهشش خطای دوم. بسته به موضوع ممکنه وزن و اهمیت ارتکاب خطا فرق کنه. مثلا اگر هدفمون دادن یارانه به فقرای سالمنده پایین بودن خطای اول برامون اهمیت داشته باشه ولو به قیمت اینکه افراد غیر فقیر زیادی یارانه را دریافت کنند. اما اگر محدودیت مالی جدی مقابل دولت باشه خطای دوم مهم باشه، که منابع اشتباهی مصرف نشه. هر دو نوع خطا با بهبود معیارها انتخاب کاهش پیدا میکنه اما معمولا از بین نمیره.
انتقادها و هجمهها علیه تبعیض مثبت دو دسته عمده دارند، از سمت ذینفعانی که به صورت بالقوه بهرهمندیشون محدود میشه (مثل مقامت شدید کاندیدهای مرد در هند) یا افرادی که بیان میکنند این سیاستها ناقض شایسته سالاریه یا افرادی که نگران از ابزار شدن سیاست علیه گروه هدف هستند.
تو مثال سیل به صورت خاص بیشتر انتقادهایی که میشه به چینش سیاستی هست، با توجه به تعدد سهیهها، سهمیه به چه شکلی تخصیص پیدا کنه؟ آیا با معیار جغرافیا کسی که به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر بوده شناسایی میشه؟ و مانند اون سوالهای نحوه پیاده هستند. اگر کسی علاقهمنده میتونه با کلیدواژههای affirmation act، positive descirimination، یا حتا employment equity مطالب مرتب را پیدا کند.
#توسعه
#ایده
تبعیض مثبت یعنی بخشی از موقعیتها سیاسی، تحصیلی و شغلی برای گروههای خاص (هدف) کنار گذاشته میشه یا به صورت یک امتیاز مثبت در فرآیند تقاضا و پذیرش در نظر گرفته میشه. هدف از اعمال تبعیض معمولا افزایش بهرهوری یا افزایش عدالت در «فرصت»هاست گروههای هدف سیاستهای تبعیضی ممکنه شامل «اقلیتهای» نژادی، قومی یا درآمدی باشه یا افرادی که به دلایلی مانند جنسیت (زنان) یا نژاد (سیاهپوستان در آفریقای جنوبی در دوران آپارتاید) درآمد (مالاها در مالزی) از دستیابی به موقعیتهای برابر محروم بودند. ویژگی مشترک این گروهها این هست که اولا به صورت سیستماتیک و ثانیا خارج از اراده خودشون در این موقعیت قرار گرفته اند. یعنی به عنوان مثال یا برای رنگ، نژاد، جنسیت انتخاب نداشتند یا محروم شدنشون تحت تاثیر نتیجه عملکرد خودشون نبود
مساله مهم سیستماتیک بودن اثر منفی هست یعنی به صورت متوسط احتمال محرومیتهای برای این گروه مخالف صفر هست.مثالهای اعمال تبعیض مثبت قانون کار برابر در آفریقا جنوبی دهه ۱۹۹۰ بلافاصله بعد از انحلال نظام آپارتاید. رزرو کردن حداقل ۳/۱ کرسیهای ریاست شورایهای روستایی در هند برای زنان (۱۹۹۳) اختصاص سهمیه ورودی تحصیلات عالی به دانشآموزان مناطق با تحصیلات پایینتر در سریلانکا (۱۹۸۱) یا کمپین سیاستی ASA در نروژ که الزام میکنه حداقل ۴۰ درصد موقعیتها (تعریف وسیع داره) توسط زنان/ مردان پر بشه.
با اینکه محرک اولیه سیاستهای تبعیض مثبت، بهبود عدالت از مسیر برابرسازی فرصتها بوده، اما در بسیاری از موارد نشون داده شده که بهبود شاخصهایی که تنوع را نشون میدن از قبیل برابرتر شدن شاخصهای برابر جنسیتی یا نژادی با افزایش بهرهوری همراهه . مثال سیاست رزور کردن کرسیهای شورا برای زنان در هند، به دلیل طراحی مناسب ارزیابی سیاستی، یکی از مثالهایی هست که ابعاد مثبت و منفی متعدد را بررسی میکنه که خوندن سری مقالات مرتبط باهاش خالی از لطف نیست، من جمله: yon.ir/tBT7P
شکل پیاده سازی تیعیض مثبت میتونه به صورت در نظر گرفتن سقفها وکفهای مقداری در موقعیتهای شغلی باشه، یا به صورت اعمال الویت در امتیازدهی (مثلا در پذیرش دانشگاه معدل افرادی که در نواحی فقیر زندگی میکنند با ضریب بالاتر در نظر گرفته میشه)
ملاحظه خیلی جدی در این دسته سیاستها، یا هر دسته سیاست اجتماعی اقتصادی دیگری که گروه هدف خاص دارند، دو خطای هزینهای هست. خطای اول: افرادی که هدف سیاست هستند به خوبی پوشش داده نشن و خطای دوم افرادی که هدف سیاست نیستند پوشش داده بشن طبیعتا با افزایش جمعیت برخوردار از سیاست خطای اول بالا میره و با کاهشش خطای دوم. بسته به موضوع ممکنه وزن و اهمیت ارتکاب خطا فرق کنه. مثلا اگر هدفمون دادن یارانه به فقرای سالمنده پایین بودن خطای اول برامون اهمیت داشته باشه ولو به قیمت اینکه افراد غیر فقیر زیادی یارانه را دریافت کنند. اما اگر محدودیت مالی جدی مقابل دولت باشه خطای دوم مهم باشه، که منابع اشتباهی مصرف نشه. هر دو نوع خطا با بهبود معیارها انتخاب کاهش پیدا میکنه اما معمولا از بین نمیره.
انتقادها و هجمهها علیه تبعیض مثبت دو دسته عمده دارند، از سمت ذینفعانی که به صورت بالقوه بهرهمندیشون محدود میشه (مثل مقامت شدید کاندیدهای مرد در هند) یا افرادی که بیان میکنند این سیاستها ناقض شایسته سالاریه یا افرادی که نگران از ابزار شدن سیاست علیه گروه هدف هستند.
تو مثال سیل به صورت خاص بیشتر انتقادهایی که میشه به چینش سیاستی هست، با توجه به تعدد سهیهها، سهمیه به چه شکلی تخصیص پیدا کنه؟ آیا با معیار جغرافیا کسی که به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر بوده شناسایی میشه؟ و مانند اون سوالهای نحوه پیاده هستند. اگر کسی علاقهمنده میتونه با کلیدواژههای affirmation act، positive descirimination، یا حتا employment equity مطالب مرتب را پیدا کند.
#case
پروژه پایانی درس مطالعات موردی در توسعه بین الملل که دو ترم تحصیلی به طول انجامید:
در این پروژه، گره های درسی دانشجویان که متشکل از ۵-۶ نفر است، به ۳ دسته تقسیم شدند و هر یک مسوولیت بررسی یک پروژه توسعه از تجربه همکاری دولت و بخش خصوصی، تحلیل آن و سپس ارایه در کلاس را عهده دار شدند.
وظایف هر گروه:
- انتخاب یک مخاطب برای ارایه تحلیل ها (اعم از مسوولین دولتی یا سازمان های غیردولتی)
- تهیه یک فایل پاورپوینت جهت ارایه به مدت ۱۰ دقیقه در کلاس و نگارش یک یادداشت سیاستی ۳ صفحه ای است.
- پاسخ به سوالات زیر در تحلیل سیاستی خود:
۱- مساله چیست؟
۲- چگونه می توان مساله را به روش های فنی که پیشتر آموخته ایم، تحلیل کرد (شامل نظریه بازی، نظریه قراردادها)
۳- آیا قرارداد اولیه بین دولت و بخش خصوصی، به خوبی طراحی شده بود؟
۴- نقش بستر نهادی و سیاستی آن کشور در شکل دهی به ماهیت ارتباط بین دولت و بخش خصوصی چه بود؟
۵- آیا هر یک از طرفین، در مورد بندهای قرارداد خود دوباره مذاکره کردند (چانه زدند)؟
۶- راهکار شما برای خروج از بحران موجود چیست؟
مطالعات موردی:
توسعه زیرساخت شبکه برق رسانی در کشور آلبانی:
https://case.hks.harvard.edu/the-privatization-of-ossh/
ساخت بیمارستان در کشور لسوتو:
https://case.hks.harvard.edu/lesotho-hospital-and-filter-clinics-a-public-private-partnership/
ساخت بزرگراه در کشور اندونزی:
https://www.coursehero.com/file/p41t4vf/Case-Completing-the-Trans-Java-Highway-World-Bank-Institute-Case-draft-The/
پروژه پایانی درس مطالعات موردی در توسعه بین الملل که دو ترم تحصیلی به طول انجامید:
در این پروژه، گره های درسی دانشجویان که متشکل از ۵-۶ نفر است، به ۳ دسته تقسیم شدند و هر یک مسوولیت بررسی یک پروژه توسعه از تجربه همکاری دولت و بخش خصوصی، تحلیل آن و سپس ارایه در کلاس را عهده دار شدند.
وظایف هر گروه:
- انتخاب یک مخاطب برای ارایه تحلیل ها (اعم از مسوولین دولتی یا سازمان های غیردولتی)
- تهیه یک فایل پاورپوینت جهت ارایه به مدت ۱۰ دقیقه در کلاس و نگارش یک یادداشت سیاستی ۳ صفحه ای است.
- پاسخ به سوالات زیر در تحلیل سیاستی خود:
۱- مساله چیست؟
۲- چگونه می توان مساله را به روش های فنی که پیشتر آموخته ایم، تحلیل کرد (شامل نظریه بازی، نظریه قراردادها)
۳- آیا قرارداد اولیه بین دولت و بخش خصوصی، به خوبی طراحی شده بود؟
۴- نقش بستر نهادی و سیاستی آن کشور در شکل دهی به ماهیت ارتباط بین دولت و بخش خصوصی چه بود؟
۵- آیا هر یک از طرفین، در مورد بندهای قرارداد خود دوباره مذاکره کردند (چانه زدند)؟
۶- راهکار شما برای خروج از بحران موجود چیست؟
مطالعات موردی:
توسعه زیرساخت شبکه برق رسانی در کشور آلبانی:
https://case.hks.harvard.edu/the-privatization-of-ossh/
ساخت بیمارستان در کشور لسوتو:
https://case.hks.harvard.edu/lesotho-hospital-and-filter-clinics-a-public-private-partnership/
ساخت بزرگراه در کشور اندونزی:
https://www.coursehero.com/file/p41t4vf/Case-Completing-the-Trans-Java-Highway-World-Bank-Institute-Case-draft-The/
HKS Case Program
The Privatization of OSSH
Harvard Kennedy School Case Program is the world's largest producer and repository of case studies designed to train public leaders.
#ناصرـخسروـوار
#توسعه
دو تا کشور دچار خطای توسعه جدی هستند: #آرژانتین و #ژاپن، ژاپن هنوز باور نکرده توسعه یافته است و آرژانتین هنوز باور نکرده در حال توسعه است. خبر بد این که «توسعه یک هدف نیست» که بریم بهش برسیم و بعد از اون سالهای سال با خوبی و خوشی زندگی کنیم.
توسعه یک مسیر مشقت بار از تبدیل مشکلات به مسائل تعریف شده، هدفگذاری، عمل و ارزیابی هست که باید به صورت یک عادت جمعی دربیاد. اگر فکر کنیم یک جایی ته مسیر وجود داره (مثل شهری آخر جاده رنگین کمان) یا میشیم ژاپن که کمتر از آنچه باید مصرف میکنیم و این خودش میشه قیدمون.
یا میشیم آرژانتین با بحرانهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۸، که بحران ۲۰۱۸ اش ناشی از ۱۵ سال ناترازیهای بودجه (بحران بودجه و بدهی) بحران بازارهای مالی و در نتیجه کشیده شدن ماشه جهش قیمت ارزی هست که به زور سرکوب شده بود.
هر دو شکل عدم واقعنگری نوعی از یاس میآره. یاس ناشی از نرسیدن به آرمان شهری که قراره بود برسیم بهش، برای بعضی این آرمانشهر شبیه کشورهای اسکاندیناوی شدنه برای برخی این آرمان شهر جایی ست که همه جامعه همهی امیال پستشون را تربیت کردند و گرگ و بره از یک آخور آب میخورند.
فقط قصهها هستن که «آخرشون یک چیزی میشه». اما خبر خوب اینه که آرژانتین هنوز یک کشوره! با ساکنینی از ادیان مختلف، با گذروندن بحرانی (۲۰۰۱)به شدت بحران فعلی ونزوئلا (۲۰۱۷-۱۹) با گذروندن جنگ جزایر فالکند تو دهه ۱۹۸۰ با همهی اشتباهها و ناامیدیها و مردمی شبیه خودمون.
یادداشت اکونومیست مال حدود دو ماه پیشه و نشون میده این سو برداشت در مورد توسعه یافتگی چه آسیبی همزمان به ثبات دو سر طیف یعنی آرژانتین و ژاپن رسونده
http://yon.ir/5kHdO
#توسعه
دو تا کشور دچار خطای توسعه جدی هستند: #آرژانتین و #ژاپن، ژاپن هنوز باور نکرده توسعه یافته است و آرژانتین هنوز باور نکرده در حال توسعه است. خبر بد این که «توسعه یک هدف نیست» که بریم بهش برسیم و بعد از اون سالهای سال با خوبی و خوشی زندگی کنیم.
توسعه یک مسیر مشقت بار از تبدیل مشکلات به مسائل تعریف شده، هدفگذاری، عمل و ارزیابی هست که باید به صورت یک عادت جمعی دربیاد. اگر فکر کنیم یک جایی ته مسیر وجود داره (مثل شهری آخر جاده رنگین کمان) یا میشیم ژاپن که کمتر از آنچه باید مصرف میکنیم و این خودش میشه قیدمون.
یا میشیم آرژانتین با بحرانهای ۲۰۰۱ و ۲۰۱۸، که بحران ۲۰۱۸ اش ناشی از ۱۵ سال ناترازیهای بودجه (بحران بودجه و بدهی) بحران بازارهای مالی و در نتیجه کشیده شدن ماشه جهش قیمت ارزی هست که به زور سرکوب شده بود.
هر دو شکل عدم واقعنگری نوعی از یاس میآره. یاس ناشی از نرسیدن به آرمان شهری که قراره بود برسیم بهش، برای بعضی این آرمانشهر شبیه کشورهای اسکاندیناوی شدنه برای برخی این آرمان شهر جایی ست که همه جامعه همهی امیال پستشون را تربیت کردند و گرگ و بره از یک آخور آب میخورند.
فقط قصهها هستن که «آخرشون یک چیزی میشه». اما خبر خوب اینه که آرژانتین هنوز یک کشوره! با ساکنینی از ادیان مختلف، با گذروندن بحرانی (۲۰۰۱)به شدت بحران فعلی ونزوئلا (۲۰۱۷-۱۹) با گذروندن جنگ جزایر فالکند تو دهه ۱۹۸۰ با همهی اشتباهها و ناامیدیها و مردمی شبیه خودمون.
یادداشت اکونومیست مال حدود دو ماه پیشه و نشون میده این سو برداشت در مورد توسعه یافتگی چه آسیبی همزمان به ثبات دو سر طیف یعنی آرژانتین و ژاپن رسونده
http://yon.ir/5kHdO
روزنوشت
Walton,_Michael_Reforming_Social.pdf
#ایده
علاقه مندان به یادگیری درمورد ارزیابی بدهی های دولتی، می توانند در دوره های مجازی رایگان صندوق جهانی پول در سایت edx شرکت کنند:
دوره تحلیل بدهی های پایدار:
https://www.edx.org/course/debt-sustainability-analysis-imfx-dsax-4
دیگر دورهها:
https://www.edx.org/course?availability=current&language=English&subject=Economics%20%26%20Finance
علاقه مندان به یادگیری درمورد ارزیابی بدهی های دولتی، می توانند در دوره های مجازی رایگان صندوق جهانی پول در سایت edx شرکت کنند:
دوره تحلیل بدهی های پایدار:
https://www.edx.org/course/debt-sustainability-analysis-imfx-dsax-4
دیگر دورهها:
https://www.edx.org/course?availability=current&language=English&subject=Economics%20%26%20Finance
edX
Debt Sustainability Analysis
What are the tools to assess debt sustainability? How can countries effectively manage their sovereign debt? To answer these questions, this course combines theory with hands-on exercises.
روزنوشت
#ایده علاقه مندان به یادگیری درمورد ارزیابی بدهی های دولتی، می توانند در دوره های مجازی رایگان صندوق جهانی پول در سایت edx شرکت کنند: دوره تحلیل بدهی های پایدار: https://www.edx.org/course/debt-sustainability-analysis-imfx-dsax-4 دیگر دورهها: htt…
#case
#macro
در همین رابطه، گزارش صندوق جهانی پول در سال ۲۰۱۷ درمورد اقتصاد ایران که شامل بخشی درمورد صندوق های بازنشستگی است، خواندنی است.
لینک دسترسی به فایل:
https://www.imf.org/en/Publications/CR/Issues/2018/03/29/Islamic-Republic-of-Iran-2018-Article-IV-Consultation-Press-Release-Staff-Report-and-45767
#macro
در همین رابطه، گزارش صندوق جهانی پول در سال ۲۰۱۷ درمورد اقتصاد ایران که شامل بخشی درمورد صندوق های بازنشستگی است، خواندنی است.
لینک دسترسی به فایل:
https://www.imf.org/en/Publications/CR/Issues/2018/03/29/Islamic-Republic-of-Iran-2018-Article-IV-Consultation-Press-Release-Staff-Report-and-45767
IMF
Islamic Republic of Iran: 2018 Article IV Consultation - Press Release; Staff Report; and Statement by the Executive Director for…
This 2018 Article IV Consultation highlights that the real GDP growth of Iran is expected to reach 4.3 percent in 2017/18. In the first half of 2017/18, recovery broadened to the non-oil sector, aided by supportive fiscal and monetary policies and a recovery…
#stat2
مرور هفته یازدهم
جلسه بیست و یکم:
چهار جلسه درسی در هفته های یازدهم و دوازدهم کلاس، به روش ها سری زمانی (time series) اختصاص داشت. در قالب این جلسه،
- داده های سری زمانی معرفی شده و تفاوت آن با دیگر انواع داده (داده های تابلویی و مقطعی) بیان شد.
- کاربردهای سری های زمانی مرور شد: پیش بینی آینده براساس اطلاعات گذشته و مطالعه روند تغییر اثر متقابل متغیرها در طول زمان
- اصطلاحات متداول در روش های سری زمانی معرفی شدند: تاخیر (Lag)، کسر اول (first difference) و روش تخمین درصد تغییر در خروجی ها براساس داده ها
- مفهوم خودهمبستگی (autocorrelation) مثبت و منفی معرفی شده و وجود آن در داده تورم آمریکا بررسی شد.
- مدلسازی خودهمبستگی به کمک رگرسیون بر خروجی ها در دوره های زمانی قبل (autoregression)
- شرط پایا بودن (stationarity) سری زمانی برای پیشبینی آینده به کمک گذشته معرفی شده و وجود این ویژگی در داده تورم آمریکا بررسی شد.
- روشهای مطالعه داده های غیرپایا معرفی شد: مدلسازی به کمک جملات تاخیری مراتب بالاتر، حذف روند زمانی (detrend)، حذف اثر تغییرات فصلی (seasonality)، تبدیل به اختلاف بین خروجی در دو زمان متوالی (delta y)
- دو روش نموداری خودهمبستگی (autocprrelation plot) و خودهمبستگی جزیی (partial autocorrelation plot) در نرم افزار استتا معرفی شد.
- دو روش برای تعیین تعداد جملات بهینه تاخیر در مدلسازی معرفی شد: به کمک آماره F و به کمک شاخص AIC
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۱ تا ۱۴-۲ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
جلسه بیست و دوم
این جلسه با معرفی دو پدیده وجود روند زمانی (trend) و شکست ساختاری (break) که منجر به ناپایا بودن دادهها میشوند، آغاز شد. باقی کلاس به موضوع روند زمانی در داده ها اختصاص داشت. در قالب این جلسه،
- دو دسته روندهای دارای الگو (deterministic trend) و بدون الگو (stochastic trend) معرفی شدند. این معرفی، با بررسی داده نرخ تبدیل یورو به دلار انجام شد.
- پایا بودن دو تابع مسیر تصادفی (random walk ) و مسیر تصادفی با مکان اولیه غیرصفر (random walk with drift) بررسی شد.
- آزمون دیکی فولر (dicky fuller test) برای بررسی پایا بودن داده معرفی شده و نحوه اجرای آن با نرم افزار استتا آموزش داده شد.
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۳ تا ۱۴-۵ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
مرور هفته یازدهم
جلسه بیست و یکم:
چهار جلسه درسی در هفته های یازدهم و دوازدهم کلاس، به روش ها سری زمانی (time series) اختصاص داشت. در قالب این جلسه،
- داده های سری زمانی معرفی شده و تفاوت آن با دیگر انواع داده (داده های تابلویی و مقطعی) بیان شد.
- کاربردهای سری های زمانی مرور شد: پیش بینی آینده براساس اطلاعات گذشته و مطالعه روند تغییر اثر متقابل متغیرها در طول زمان
- اصطلاحات متداول در روش های سری زمانی معرفی شدند: تاخیر (Lag)، کسر اول (first difference) و روش تخمین درصد تغییر در خروجی ها براساس داده ها
- مفهوم خودهمبستگی (autocorrelation) مثبت و منفی معرفی شده و وجود آن در داده تورم آمریکا بررسی شد.
- مدلسازی خودهمبستگی به کمک رگرسیون بر خروجی ها در دوره های زمانی قبل (autoregression)
- شرط پایا بودن (stationarity) سری زمانی برای پیشبینی آینده به کمک گذشته معرفی شده و وجود این ویژگی در داده تورم آمریکا بررسی شد.
- روشهای مطالعه داده های غیرپایا معرفی شد: مدلسازی به کمک جملات تاخیری مراتب بالاتر، حذف روند زمانی (detrend)، حذف اثر تغییرات فصلی (seasonality)، تبدیل به اختلاف بین خروجی در دو زمان متوالی (delta y)
- دو روش نموداری خودهمبستگی (autocprrelation plot) و خودهمبستگی جزیی (partial autocorrelation plot) در نرم افزار استتا معرفی شد.
- دو روش برای تعیین تعداد جملات بهینه تاخیر در مدلسازی معرفی شد: به کمک آماره F و به کمک شاخص AIC
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۱ تا ۱۴-۲ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
جلسه بیست و دوم
این جلسه با معرفی دو پدیده وجود روند زمانی (trend) و شکست ساختاری (break) که منجر به ناپایا بودن دادهها میشوند، آغاز شد. باقی کلاس به موضوع روند زمانی در داده ها اختصاص داشت. در قالب این جلسه،
- دو دسته روندهای دارای الگو (deterministic trend) و بدون الگو (stochastic trend) معرفی شدند. این معرفی، با بررسی داده نرخ تبدیل یورو به دلار انجام شد.
- پایا بودن دو تابع مسیر تصادفی (random walk ) و مسیر تصادفی با مکان اولیه غیرصفر (random walk with drift) بررسی شد.
- آزمون دیکی فولر (dicky fuller test) برای بررسی پایا بودن داده معرفی شده و نحوه اجرای آن با نرم افزار استتا آموزش داده شد.
مرجع مباحث این جلسه: بخش های ۱۴-۳ تا ۱۴-۵ کتاب آشنایی با اقتصادسنجی Stock and Watson:
https://www.pearson.com/us/higher-education/product/Stock-Introduction-to-Econometrics-3rd-Edition/9780138009007.html
* مشارکت در بهبود ترجمه اصطلاحات:
https://docs.google.com/spreadsheets/d/1H72xqZo2mLr9Ys7OidoIhHwmSWzgij-Px6xuKqsa98c/edit#gid=0
Google Docs
فرهنگ واژگان سیاستگذاری عمومی
Sheet1
جهت کمک به واژهگزینی در کانال تلگرام روزنوشت، میتوانید کلمه انگلیسی و ترجمه آن را پیشنهاد دهید یا برای ویرایش ترجمه کلمات نوشته شده، واژه معادل معرفی کنید.
Row,Expression,Suggested Translation 1,Suggested Translation 2,Suggested Translation 3,Suggested…
جهت کمک به واژهگزینی در کانال تلگرام روزنوشت، میتوانید کلمه انگلیسی و ترجمه آن را پیشنهاد دهید یا برای ویرایش ترجمه کلمات نوشته شده، واژه معادل معرفی کنید.
Row,Expression,Suggested Translation 1,Suggested Translation 2,Suggested Translation 3,Suggested…