وُهومَن اَمشاسِپَند – Telegram
وُهومَن اَمشاسِپَند
2.73K subscribers
7.06K photos
927 videos
984 files
1.31K links
Download Telegram
انسان وقتی در محوطه ی مقدس و دلگشای آدریان مریم آباد گام می‌گذارد ، متحول می‌شود و بر پنجه‌های هنر آفرین شان درود می‌فرستد.
افرادی در این آدریان زحمت کشیدند ، تلاش کردند تا به سهم خود گامی هر چند کوچک ، در راه آبادانی آن بردارند و نام بلند گذشتگان این محله را زنده نگاه دارند و امّا از همه ی بهدینان و همه ی یاران و کسانی که ما را در جهت این خدمت و نگهداری و سرپرستی آدریان یاری داده اند سپاسگزاریم و با پشت گرمی همان عنایت ها راه خود را ادامه خواهیم داد.

این روز ها اگر سری به آتشکده بزنید آتش همیشه فروزان مریم آباد را خواهید دید و آتش بندی که اکنون مدت ۱۵ سال است وظیفه ی خوراک دادن به آتش و روشن نگاه داشتن را بر دوش دارد ، آقای رستم آتش بند ، آتش بند آتشکده ی مریم آباد از بامداد تا غروب آفتاب به آتشکده سرکشی و به آن خوراک می دهد پس از آخرین وعده ، آتش در زیر خاکستر ، مهار می شود.
به گفته ی رستم آتش بند برای خوراک آتش بیشتر از چوب زردآلو ، بادام و سیاه درخت استفاده می‌شود چون هم خوب می‌سوزد و هم خوش بو هستند.
انبار چوب یاخوراک آتش ، اتاقی است روبروی درب وارد شدن به محوطه ی آتش پر از تنه های بریده شده درختان که از دهش مردم ، قرار است خوراک آتش شوند و یا از پول آدریان (شاباش) خریداری شده اند.
۲
@khashatra
هموبد رستم آتش بند در سال ۱۳۳۰ خورشیدی در کراچی عضو انجمن زرتشتیان مریم آبادی‌های مقیم کراچی بوده است.
از رستم آتش بند که با تعهد و احساس مسئولیت حقیقتأ امور اصلی آدریان و سرپرستی آن را در این برهه حساس به عهده دارند روزگاری پر از مهرورزی و عاقبت به خیری از درگاه اهورامزدای بزرگ مسئلت دارم.
به گونه ای که گفته شد قدمت روشن بودن آتشکده ی مریم آباد به ۶۰۰ سال پیش می‌رسد و در شبانه روز به طور مرتب آتش فروزان است که در دو نوبت صبح و عصر چوب به آتش افزوده می شود.
از آتش بندانی که در این سال ها آمدند و رفتند و عمری خدمت به جامعه و هم کیشان نمودند اکنون که رخت از این جهان بربسته و به رهروان دنیای باقی پیوسته‌اند گرامی داشت و یاد این نیک نامان عرصه فرهنگ و دین و کار و تلاش ، موجب خوشنودی بازماندگان و اهالی و جامعه ی مریم آباد خواهد بود.
خداوند ایشان را قرین رحمت خود نماید.
به گونه ای که باید بگویم قدر زر زرگر شناسد ، قدر گوهر ، گوهری.
۳
@khashatra
آدریان مریم آباد نام بانی و سال و بنای آن معلوم نیست ولی از آخرین سنگ نوشته ی آن این گونه برآورد می‌شود که در زمان ناصرالدّین شاه قاجار در اثر سیل ویران گردیده و چندین بار تعمیر شده و سنگ تاریخ تعمیر آن از آنِ تَن آخری است مرمت آن به دست اسفندیار کیخسرو آدر مریم آبادی بانی آب انبار اسفندیار کیخسرو در سال ۱۲۵۶ یزدگردی انجام گرفته و تخت نشین شده است.

پیش از انقلاب آقای بهرام کیخسرو زاده درب مهر مریم آباد را از نو تعمیر و بافت محوطه ی داخلی آن را به کلی تغییر دادند.
در سال ۱۳۶ه به علت خرابی بدنه و شالوده درب مهر آقای جهانگیر خداداد نجمی آن را مرمت و سنگ کاری نمودند بر پایه ی پژوهش هایی که از اهالی محل به عمل آمده آتش بندان معروف مریم آباد از ۱۵۰ سال پیش به این سو عبارتند از :
۱ - صندل دهموبد.
۲ - پشوتن دهموبد.
۳ - مهربان ماهیار مذکوری.
۴ - اردشیر پشوتن آتش بند.
۵ - لعل سروش خدابخش.
۶ - خورشید خداداد شهریار نجمی.
۷ - برزو پشوتن آتش بند.
۸ - رستم خسرو آتش بند.
۹ - جمشید صندل آتش بند.

✔️ و اما دهموبدان سابق مریم آباد ؛
۱ - اردشیر دهموبد.
۲ - سروش دهموبد.
۳ - صندل دهموبد.
۴ - پشوتن دهموبد.
۵ - خسرو مهربان معروف به خسرو پشوتن.
۶ - جمشید صندل آتش بند.
۷ - جمشید خسرو پاک منش.
۸ - رستم خسرو آتش بند (دهموبد فعلی مریم آباد)
۴
@khashatra
📚 بُن مایه :

برگرفته از نسک گذری در تاریخچه و فرهنگ زرتشتیان مریم آباد یزد
- نویسنده : سروش مالی.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۵
@khashatra
پایان 🔺🔺
#تیر_ایزد

تیر یا تیشتر ، ایزد باران بوده و به یاری او کشتزارها سیراب از باران می‌شوند ، هم چنین نگهبان ستوران است.
در اوستا «تیریشت» در نیایش ایزد باران است.
ستاره ی عطارد تیر نامیده می‌شود و نیز تیری که در کمان نهند و بجهانند.

👈 روز «تیر ایزد» سیزدهمین روز هر ماه و چهارمین ماه هر سال، در گاه شمار زرتشتی «تیر» نام گرفته است.
در گاه شمار سی‌ روزه‌ ی زرتشتیان هنگامی که نام روز و ماه برابر می‌شود آن روز را جشن می‌گیرند.
و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورامزدا می پرداختند.
فرارسیدن روز تیر در ماه تیر را جشن تیرگان می‌نامند.

❇️ ایرانیان باستان هنگام خشک سالی در این روز آیین ویژه‌ای برگزار می‌کردند و برای خواهش باران و پیروزی تیر ایزد بر دیو خشک سالی(اپوش) به در و دشت می‌رفتند و تیریشت می‌خواندند.

❇️ بخشی از یشت های اوستا درباره‌ی این ایزد است.
تیر نام ستاره‌ای‌ است كه امروزه آن ‌را «‌شعرای یمانی» یا به لاتین «سیریوس» (Silius) می‌نامیم.


❇️ سروده‌ ی مسعود سعد سلمان ، بر پایه‌ ی کتاب بندهش :

ای نگار تیر بالا روز تیر ،
خیز و جام باده ده بر لحن زیر.

عاشقی در پرده‌ ی عشاق گوی ،
راه‌ های طبع خواه دل‌پذیر.


❇️ اندرز نامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

کودک به تیراندازی و نبرد و سواری آموختن فرست.


◀️ اندرز نامه ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

بفرمای بر کودکان روز (تیر) ،
نبرد و سواری و پرتاب.

🌺 گل بنفشه نماد تیر ایزد است.

@khashatra
‍ ‍ #رابطه_ی_بین_زرتشت_و_ایران

رابطه ی بین زرتشت و ایران را چگونه است؟ 

پیام اشوزرتشت و جایگاه فرهنگ و تمدن ایران چنان به هم تنیده شده که ،
با هیچ نیرو ، ابزار و ترفندی نمی توان آن ها را از هم جدا کرد.
آنان که اشوزرتشت را بدون ایران یا ایران را بدون اشوزرتشت می خواهند هر دو به بیراهه می روند.

❇️ دسته ی نخست که اشوزرتشت را بدون نگاهی ژرف به ایران ، فراز و فرودهای آن ، شکست و پیروزی های آن ،  اشک و لبخند آن ، با سرزمین پر راز و رمز آن می خواهند.
باید دریابند که نام ایران ، (اییرینه- واِیجه = سرزمین ایران) ،
برخاسته از نسک اوستا بوده است.
میهن پرستی و ملی گرایی ایرانی نیز برگرفته از اوستا ، گنجینه ی دانش نیاکان بوده و اوستا فر سرزمین ایران را در ؛
« اورمزد یشت » این گونه ستایش کرده است.
« نِمو. اییرینَه. وَاِجَه هی. نِمو. کَوَه اِم. خورِنو. »

❇️ گروه دوم که سرافرازی ایران ، فرهنگ و باورهای ایرانی ، جشن های ملی این کشور ، شکوه پیروزی راستی و شکست نیروهای اهریمنی را بدون اشوزرتشت می خواهند ، باید بدانند که همه ی این آیین های شادی افزا و باورهای نیک انسانی ، برگرفته از اندیشه ی نیک اشو زرتشت  و نیاکان خردمند سرزمین ایران بوده و زرتشتیان درگذر گاهداد (:تاریخ) با رنج فراوان آن ها را پاسداری کرده اند.
اگر اشوزرتشت و اوستا نبود ، بی گمان نام این جشن و آیین ها ، گویش و باورهای گوناگون تیره ها (:اقوام) به روزگار کنونی نرسیده بود.
و بوستانی پر گل از مهربانی و گذشت با آرمان پیروزی فره ایزدی ، پیش روی ما خودنمایی نمی کرد.

📚 بن مایه :

برگفته از تارنمای روانشاد ؛
موبد کورش نیکنام.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز ، پیروز ‌و فرخ روز تیر ایزد از دی ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. یک شنبه ۷ دی ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۲۸ دسامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی) ✔️ تیر = تیشتر ، نماد و نشانه ی باران. @khashatra
#امروز

نَبُر

به روز ، پیروز ‌و فرخ روز گوش ایزد از دی ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.

دو شنبه ۸ دی ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.

۲۹ دسامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ گوش = گئوش ، روان جهان.

✔️ نبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سودرسان.
پرهیز از خوردن خوراک‌های گوشت‌دار.

@khashatra
#گوش_ایزد

امروز «گوش ایزد» چهاردهمین روز از گاه شمار زرتشتی است.
بنابر گاه شمار زرتشتی ، هر ماه، ٣٠ روز دارد و هر کدام از این ٣٠ روز ، نامی.
و امروز ، روزی ست که نامش «گوش» است.
گوش ، یک ایزد است و عنوان ایزد برای آن‌ چیزهایی کاربری دارد که ستودنی هستند ، یعنی داده‌های نیک اهورایی که در خور ستایشند.
گوش‌ایزد ، ستودنی است آن اندازه که هتا یکی از یشت های اوستا ، به این ایزد ویژه شده است. «گوش‌یشت» یا «درواسپ‌یشت» ، آن یشتی است که در‌ آن از «گوش‌ایزد» سخن رفته است.

❇️ واژه‌ ی «گِوش» یا «گئوش» بارها در «گاتها» (سروده‌های اشوزرتشت) ، در «اوستا» و در نوشته‌های پهلوی آمده است.
واژه‌ ی گئوش هم چون واژگان بسیار دیگری که چم های گوناگون دارند ، چند چم دارد که بی‌گمان باید در جمله معنایش کرد.
این واژه به چمار «گیتی» و «مجموعه‌ ی آفرینش» و از سویی دیگر به چم «گاو» است ، البته این چم یعنی گاو نیز در استوره‌ های ایرانی ، همان «آفریده»  یا گیتی است.
گوش یا گئوش در اوستا هم به چم گاو و هم به چم گیتی آمده است.
«اورو» نیز  كه به چم روان است همراه با واژه‌ی گئوش ، معنی روان جهان یا روان گاو را می‌رساند.
«گئوش‌ارورون» نگاه دار گله‌ها و چارپایان سودمند است.
گاو در استوره‌ها ، نماد گیتی ست و از دیدگاه فلسفی نماد زندگی دنیوی و خاكی است.

بنابر باور ایرانیان گوش‌ایزد ، پاسدار و نگهبان جانداران سودمند است که این خویش کاری با چم این ایزد ، هم‌خوانی دارد.
یعنی آزردن جانداران سودمند به نوعی به چم آزار آفرینش ، به چم آزار گیتی‌ست.

ایزد گوش برای پاسداری از جانداران سودمند ، به همراهیِ «ماه ایزد» و «رام‌ایزد» به یاریِ«وهمن امشاسپند» می‌شتابد.

◀️ پس ماه ایزد ، رام‌ایزد و گوش‌ایزد ، یارانِ «وهمن امشاسپند» در این خویش کاری هستند.

❇️ زرتشتیان از دیرباز در این ۴ روز از ریختن خون جانوران سودمند و از خوردن گوشت آن‌ ها پرهیز می‌کنند و این کار برای نگهبانی از شمار جانوری و تندرستی انسان‌ ها انجام می‌شود.

پرهیز از کشتن و خوردن جانوران سودمند هم چون یک قرارداد کلی است برای آن‌که در این ۴ روز ، جانوران در امان باشند.

تصور کنید که این قرارداد از این دایره‌ ی کوچک (هازمان زرتشتی) فراتر رود و جهانیان در این ۴ روز بر خود بایسته بدانند که از کشتن جانوران سودمند و خوردن خوراک‌های گوشتی بپرهیزند ؛ بی‌گمان که آمار کشتار جانوران به اندازه‌ ی بسیاری پایین خواهد آمد و از سویی برای انسان‌ها تمرینی خواهد بود برای خوردن خوراک‌ های گیاهی.

◀️ روز «گوش‌ایزد» هم چون یک تلنگر ، هر ماه ، به ما «مجموعه‌ی آفرینش» را یاد آوری می‌کند.
گوش‌ایزد ، هم چون رام‌ایزد و ماه ایزد و وهمن‌امشاسپند ، تلنگری است تا «گیتی» را از یاد نبریم و یادمان نرود که بخشی از این مجموعه هستیم ، اگر بخشی از هستی را بیازاریم ، آزرده خواهیم شد.
گویند در این روز باید جشن گرفت.

❇️ سروده‌ ی مسعود سعد سلمان ، بر پایه‌ ی کتاب بندهش :

گوش‌روز ای نگار مشكین‌ خال ،
گوش بربط بگیر و نیک بمال.

من ز بهر سماع خواهم گوش ،
بی‌ سماعم مدار در هر حال.


❇️ اندرز نامه ی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :

پرورش گوش اورون کن ، گاو به ورز آموز.


◀️ اندرز نامه‌ی آذرباد مهر اسپندان در سروده‌ ی استاد ملک‌الشعرای بهار :

به (گوش) اندرون گاو ساله ، به مرز ،
ببند و بیامرز بر گاو ، ورز.

🌺 گل میزورس نماد گوش ایزد است.

@khashatra
#چهار_روز_نبر


روزهای نبر در کیش زرتشت چهار روز در هر ماه است.
به عبارت دیگر ، زرتشتیان ۴۸ روز در سال نبر یا (پرهیز از خوردن گوشت و کشتار حیوانات سودمند) را می‌گیرند اما نه پشت سرهم.
زرتشتیان برای زیاده روی نکردن در خوردن گوشت جانوران ، روزهای #دوم و #دوازدهم و #چهاردهم و #بیست_و_یکم هر ماه زرتشتی از خوردن گوشت پرهیز می کنند.

این چهار روز متعلق به چهار امشاسپندِ و ایزدان  #وهمن #ماه #گوش و #رام می‌باشد.
در نزد زرتشتیان برای هر سی روز ماه اسم خاصی وجود دارد.
یکی از این روزها «وهومن» است که بعدها به نام بهمن تغییر ریخت داده و به چم‌ منش نیک است.
روز «ماه» ، روز «گئوش» یا گوش و روز «رام» نیز به همراه روز «وهومن» روزهایی هستند که گوشت خوردن درآن نکوهیده شده و به آن نبر(Nabor) می گویند.

"نبُر" فعلی جزو سنت زرتشتیان می‌باشد.
به چمار نبریدن و منظور از آن نکشتنِ حیوانات و سر آن ها را نبریدن بوده است.
در قدیم ، برخی از زرتشتیان در کلِ ماه بهمن نیز لب به گوشت نمی زدند.
نیک است بدانید که نمادِ بهمن ، سپیدی و پاکی است از همین رو موبدان زرتشتی سپید می پوشند چرا که ؛
منش نیک به چم سپیدی ست.
هم چنین برای اطلاعاتِ عمومی می‌ گویم که وهومن نزدِ مزدیسنان بزرگی زیادی دارد.
چرا که با وهومن است که یک مزدیسن هوخت/Hovakht و هورشت/Hovarasht را می فهمد و رعایت می کند.
به چم این که با اندیشه ی نیک به کردار نیک و گفتار نیک نیز می رسد و منطقی می شود.
زرتشتیان باید در سه بخش #مینویِ #شنوایی ، #اندیشه و #احساس همیشه کوشا باشند.
به آن چم که با این سه حس ،
از نیکی و "امر نیک" دور نشوند.
و “اندیشه و احساس و شنوایی” باید همیشه سرشار از نیکی باشد.

@khashatra
#دین_و_دینداری

رویکرد بزرگ فرهنگ زرتشتی درباره ی مرتو (:انسان) پیدا کردن دین و پابند بودن به دین است.
دین با درون مایه ی راستین آن.
واژه ی دین در اوستا ((دئنا)) است که به چم (:معنی) امروزی می توان آن را وجدان و یا به گفته ابن سینا نیروی ((یابش)) برگرداند.
نیروی یابش نیرویی ست درونی که مانند ترازویی نیک و بد را در درون و روان و اندیشه ی مرتو (:انسان) می سنجد.
و مرتو را به پیروی از نیکی فرا می خواند.
و یابش ، یک نیروی خدایی و ذاتی یا دریافتنی است.
در این باره بررسی و گفتگو های بسیاری است.
گروهی برآنند که نیروی یابش نیرویی ست دریافتنی و این هازمان است که از راه دستور های اخلاقی و دینی و قانونی در مرتو پدید می آوردبه نام یابش.
از این دیدگاه یابش مرتو چیزی نیست جز تندیس روانی ،
فرمان های اخلاقی و دینی پیرامون مرتو.
در برابر این باور ، باور دیگری هست که یابش را ذاتی می داند و می گوید :
۱
@khashatra
همان گونه که مرتو توانایی شندین و بوییدن و دیدن و گفتن و اندیشیدن را دارد در روان او نیز نیرویی هست که ؛ او را به سنجش بد از نیک وامی دارد.
و اگر می بینیم در کسانی این نیرو کم است و یا نیست ، درست مانند آن ست که نیروی بینایی یا بیماری و یا رویدادی کم شده و یا از میان برود و گرنه بنیاد مرتو (:انسان) همان گونه که داشتن نیروی بینایی است ، داشتن نیروی یابش نیز در ذات مرتو است.
در این باره گفتگوی بسیار است که در این کوتاه سخن نمی گنجد.
و اما آن چه که به عنوان یک بنیاد می توان گفت و پذیرفت این است که ،
نه اخلاق و نه دات (:قانون) و نه کیش و نه آئین ، هیچ یک به خودی خود ،
مرتو را پاک و رستگار نمی کند مگر این که مرتو ، از یک نیروی روانی و مینوی به نام یابش برخوردار گردد.
شما بهترین دات ها (:قانون ها) را بنویسید و استوارترین کیش ها را بیاورید.
تا هنگامی که مرتوگان از درون درست نباشند و دارای یابش نگردند دات ها و دین ها برآمدی نخواهد داشت.
و از این رو هست که در اوستا در گفتگو از بهسازی مرتوگان همه جا سخن از روان است و در روان سازی و روند روانی و سرانجام داشتن دین یعنی آن نیروی اهورایی که مرتو را ، به زندگی راستین بکشاند که در این جا باید گفت ؛
همان گونه که گرد و غبار و زیواچه و پلیدی رفتار و اندیشه زشت ،
و نادرست و گفتار و کردار زشت و نادرست نیز نیروی دین یا وجدان را در مرتو کم می کند و چون گناه بسیار شد چراغ دین یا یابش در روان مرتو خاموش می گردد.
از این رو هست که انجام دادن گناه در آغاز برای انسان دشوار است ، اما هرچه بگذرد و هر چه گناه بیشتر شود به همان اندازه انجام دادن آن ساده تر و اندازه ی آن بیشتر می گردد که گزارش دیگر آن پایین نباشد است که نیروی یابش در مرتو ناتوان تر می شود.
از این رو فرهنگ اوستایی و اخلاق زرتشتی فرهنگ و اخلاقی است که ،
بر پایه ی دین استوار است و برپایه ی دین و پیروی از دین است که ،
مرتو به رستگاری راستین می رسد.

📚 بن مایه :

برگفته از تارنمای روانشاد ؛
موبد کورش نیکنام.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.
۲
@khashatra

پایان 🔺🔺
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#بزرگ_داشت_رادمان_پورماهک

به پاس بزرگ‌داشت جایگاه بلند رادمان پورماهک معروف به یعقوب لیس سیستانی، شاه گران قدری که پس از تازش تازیان، زبان پارسی را جان و توانی دوباره بخشید.

پیش کش به هر آن کس که خون ایرانی در رگش می‌جوشد و آتش مهر ایران و زبان پارسی در دلش زبانه می کشد.

سراینده و گوینده  : استاد بانو هما ارژنگی

@khashatra
‍ ‍ ‍ #رادمان_پورماهک

سردار میهن دوست و زنده گرداننده ی زبان پارسی رادمان پور ماهک معروف به یعقوب لیس صفاری.
۲۰۰ سال از  حمله ی تازیان بیابان گرد به ایران می گذشت و زبان ملی و با شکوه و تمدن پارسی رفته رفته از مدارس و مکاتبات دیوانی زدوده شده و به جای آن زبان تازی اجباری شده بود و آموزش داده می شد.
خلفای پست و پلشت عباسی در بغداد با این که خلافت خود را مدیون ایرانیان می دانستند با تکبر و غرور خاصی ایرانیان مسلمان را موالی خوانده و از هیچ گونه جور و ستمی بر آنان کوتاهی نمی کردند.
در سیستان خشک سالی اتفاق افتاده بود ولی مامورین خلیفه بی رحمانه خراج و جزیه (:مالیات) سنگینی را از دهقانان و بازرگانان گرفته و به سوی بغداد می فرستادند تا صرف خوش گذرانی خلفای عباسی گردد.
در این میان جوانمردی رویگرزاده از سیستان بر می خیزد.
آری رادمان پور ماهک معروف به یعقوب ليث صفاری با گردآوری دلاوران سیستان و ديگر نقاط ایران زمین به جنگ با خلیفه ی ستمگر می پردازد و تمامی سیستان و خراسان تا ماوراء النهر و مازندران و گیلان و ری و اصفهان و پارس و کرمان تا بخشی از خوزستان را از چیرگی متجاوزان تازی آزاد می کند...
۱
@khashatra
رادمان سترگ در فرمانی به سراسر ایران زبان تازی (:عربی) را پست شمرده و زدوده و زبان پارسی دری را در دفاتر دیوانی و حکومتی رایج می کند.
تا در درازای زمان ما دارای عارفان و شاعران بسیاری در فرهنگ و ادب ایران هم چون ؛
فردوسی سترگ ، مولوی ، نظامی ، حافظ و سعدی باشیم.
تا در رونق و گسترش زبان پارسی پاسداری کنند...

اگر رادمان سترگ چنین کار بزرگی برای زبان و ادب پارسی انجام نمی داد ، کشور بزرگ و پاک ما هم امروز مانند تمامی کشورهای شمال آفریقا و مصر تازی زبان بودند.
خلیفه ی پست و پلشت عباسی که تجربه ی برافتادن خاندان بنی اميه به دست ایرانیان را داشت ، هراسان پیکی به سوی رادمان می فرستد و می گوید ؛
تمامی جاهایی را که در ايران بر آن چیره  شدید از آن تو باشد ، ولی او را به خلافت مسلمین بپذیرید.

رادمان دانا ؛ نان و پیاز و شمشیری را در یک سینی مي گذارد و در پاسخ به پیک خلیفه ی نادان چنين می گوید :

تو یک متجاوز پست و ناپاک به خاک پاک ایران هستی و در مقامی نیستی که ، مُلک ایران را به ایرانی ببخشی ، من یک رویگر زاده ی ایرانی هستم ، خوراک من ساده است نان و پیاز ولی پاسخ من به متجاوز ناپاکی مانند تو ، به خاک ایران هر چند خود را خلیفه ی مسلمین بخوانی این شمشیر است...

رادمان یکی از آزادگان و فرماندهان میهن  دوست بود که ، در هنگام جنگ با لشکر خلیفه ی ناپاک و پست عباسی در دزفول به شوه ی (:علت) بیماری درگذشت.
رادمان سترگ با لشکری جنگید که فرمانده آن لشکر متجاوز محمد ابن جعفر گجستک بود و این فرمانده هم در این جنگ کشته شد.
اکنون آرامگاه این سردار دلاور و آن ناپاک متجاوز چنان تفاوتی باهم دارد که هر کس که ،
#تاریخ_نداند ، و #نخوانده_باشد گمان می کند که ،
رادمان سترگ متجاوز به این کشور بود و محمدابن جعفر گجستک پاسدار این آب و خاک.

وای بر نادانی ما...

اگر روزی گذرتان به  دژپل (:دزفول) افتاد سری به آرامگاه این سردار بزرگ و آن ناپاک پست و متجاوز بزنید.

گور محمد ابن جعفر گجستک ناپاک( مم بن جعفر ) در غرب دزفول همه روزه پذیرای زائران است.
و در شرق دزفول در مسیر جاده ی شوشتر در روستای شاه آباد آرامگاهی مخروبه و دورافتاده ، آرام گاهی که بیشتر مردم شهر او را نمی شناسند وجود دارد.
در این آرامگاه یکی از شجاع ترین  و میهن دوست ترین فرماندهان تاریخ این سرزمین رادمان پور ماهک آرمیده است.
و البته در کنار آرامگاه این سردار پاک سرشت میهن دوست ، بازمانده های شهر تاریخی گندی شاپور به جا مانده است.

✔️ نام و یاد چنین سرداران و فرماندهان و سربازان میهن دوست به یاد باد.

ملتی که تاریخ نمی خواند محکوم به فناست😔

✔️ انتشار این نوشته در تمام گروه ها و درگاه ها جهت آگاهی بخشی با لینک هر گروه و درگاهی آزاد است.

📚 بن مایه :

برگرفته از تاریخ سیستان و ایران به تصحیح ملک الشعرای بهار.

رونوشت ؛ بردیا بزرگ مهر.

۲
@khashatra
پایان🔺🔺
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز نَبُر به روز ، پیروز ‌و فرخ روز گوش ایزد از دی ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی. دو شنبه ۸ دی ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی. ۲۹ دسامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی) ✔️ گوش = گئوش ، روان جهان. ✔️ نبُر : پرهیز از کشتن حیوانات سودرسان. پرهیز از خوردن خوراک‌های گوشت‌دار. @khashatra
#امروز

به روز ، پیروز ‌و فرخ روز دی به مهر از دی ماه به سال ۳۷۶۳ مزدیسنی.

سه شنبه ۹ دی ماه به سال ۱۴۰۴ خورشیدی.

۳۰ دسامبر سال ۲۰۲۵ (ترسایی)

✔️ دی به مهر = آفریدگار

✔️ روز استراحت و نیایش همگانی زرتشتیان.

✔️ سومین جشن دیگان از جشن های چهارگانه ی دیگان بر همگان شاد و همایون باد.

@khashatra
#دی_به_مهر

دی به مهر ، روز پانزدهم از هر ماه در گاه شماری زرتشتیان است.
دی یکی از نام های اهورا مزداست.

«دی» اوستایی «دَثوش» به چم (:معنی) پروردگار و دادار ، آفریننده و جهان دار زیبایی ها است.

در گاهشماری زرتشتی ، روز نخست هر ماه اورمزد روز نامیده می شود و سه روز دیگر به نام اهورامزدای بی همتاست که به واژه ی دی آمده و از آن سخن گفته شده است.

👈 در هر ماه سه روز با نام «دی» شناخته می‌شود.
در گاه شمار سی‌ روزه‌ ی زرتشتیان هنگامی که نام روز و ماه برابر می‌شود آن روز را جشن می‌گیرند.
و به شادمانی و ستایش آفریده های نیک اهورامزدا می پرداختند.
فرارسیدن روز دی  در ماه دی را جشن دیگان می‌نامند.
روزهای هشتم ، پانزدهم و بیست و سوم ماه زرتشتی به نام «دی» است مانند دی به آذر ، روز هشتم هر ماه ، دی به مهر ، روز پانزدهم از هرماه ، دی به دین ، روز بیست و سوم از هر ماه.
برای باز شناختن هر یک از این سه روز ، نام روز پس از آن به واژه‌ی دی پیوند داده شده است برای نمونه فردای روز دی به آذر روز آذر است.

❇️ روزهای دی در هر ماه روزهای نیایش همگانی ، به آتشکده رفتن و آسایش و دست از كار كشیدن زرتشتیان است.

دی به‌ مهر است مهربانی کن ،
که از همه چیز مهربانی به.

❇️ «سروده‌ ی مسعود سعد سلمان ، بر پایه‌ ی کتاب بندهش»

روز دی است خیز و بیار ای نگار مِی ،
ای ترک ، مِی بیار كه تركی گرفت دی.
مِی ده برطل و جام كه در بزم خسروی ،
بنشست شاه شاد ملک ارسلان به مِی.

🌺 گل کاردک نماد دی به مهر (آفریدگار) است.

@khashatra
#جشن_دیگان_برهمگان_خجسته_باد

سومین جشن دیگان از جشن های چهار گانه ی دیگان ، بر همه ی ایرانیان ،
ایران دوست شاد و خجسته و همایون باد.

@khashatra
#جشن_دیگان.

واژه ی دی به چم آفریدن و آفریدگار می باشد.
در ماه دی، غیر از نخستین روز ماه که اورمزد نامیده می شود و نام خداوند است ، سه روز دیگر به نام های دی به آذر ، دی به مهر و دی به دین نیز وجود دارد. بنابراین جشن دیگان برابر است با یکی از این روزها در ماه دی ، که روز دوم ، نهم و هفدهم در گاه‌شماری خورشیدی است.
در فرهنگ ایران باستان ، نخستین جشن دیگان ، در ماه دی یعنی روز اورمزد از ماه دی ، خرم روز نیز نام داشته است.
این روز پس از شب چله پیش می آید که بزرگ ترین شب سال است.
در زمان گذشته پادشاه کشور و سردار شهر ، دیدار همگانی با مردم داشته اند.
اکنون نیز مزدیسنان به باور ترادادی (:سنتی) خود در برخی از شهرها و روستاها ، یکی از روزهای دی در ماه دی و یا همه آن را جشن می گیرند.
همانند جشن های ماهیانه ب دیگر ، کوشش می‌کنند تا در مکانی همگانی مانند ؛ تالار آدریان و آتشکده گردهم آیند و جشن دیگان را با سرور و شادمانی برگزار کنند.
یکی از سرود هایی که در این جشن برای ستایش جایگاهِ اهورامزدا خوانده می شود اورمزد یشت است که در خورده اوستا جای گرفته است.
برگردان بخشی از آن چنین است:


او را که هم راهبر هستی و هم راهبر زندگی است.
به من بنما و همان گونه که خود خواستاری
پیروی از دین والا و اندیشه ی نیک را به او برسان.
درود به فر کیانی.
درود به ایران ویچ.
درود به خوش بختی مزدا داده.
درود به رود دائیتی و درود به اردویسور  آناهیتا.
درود به همه ی آفرینش راستین.

📚 بن مایه :

برگرفته از : نسک یادگار دیرین
آیین ها، مراسم و باورهای مذهبی ترادادی(:سنتی) زرتشتیان ایران
پژوهش و نگارش روان شاد ؛
موبد کورش نیکنام.

رونوشت ؛ بردیا بزرگمهر.

@khashatra
#جشن_دیگان_فرخنده_باد

سومین جشن باستانی دیگان بر همگان خجسته و همایون باد.

@khashatra