Azizi’s Warm Corner
Go – Toubun no Hanayome / The Quintessential Quintuplets ED FULL 『Sign』…
نقصهای نهانم، که در سایه پنهان کرده بودم
تنها تویی که همیشه آنها را میدیدی
هر بار که خودم را از نو مییابم
اندیشهام بهسوی تو پرواز میکند نوای قلبم (که طنین میافکند)
باورم نمیشد (هرگز باورم نمیشد)
که تو سرنوشتم باشی، نمیتوانم یکباره دریابم
چون تو در حال تغییرم کردی، عاشقت شدم، این نشانهای از جاودانگیست
بیگمان، از آن روز نخست مقدر شده بود، این لحظه، تقدیر ماست
فقط دارک اینه که برای انیمه 5 قلو هاست برای همین یکم معنی یه طرفه موزیکش نمیخوره بهش😂
تنها تویی که همیشه آنها را میدیدی
هر بار که خودم را از نو مییابم
اندیشهام بهسوی تو پرواز میکند نوای قلبم (که طنین میافکند)
باورم نمیشد (هرگز باورم نمیشد)
که تو سرنوشتم باشی، نمیتوانم یکباره دریابم
چون تو در حال تغییرم کردی، عاشقت شدم، این نشانهای از جاودانگیست
بیگمان، از آن روز نخست مقدر شده بود، این لحظه، تقدیر ماست
فقط دارک اینه که برای انیمه 5 قلو هاست برای همین یکم معنی یه طرفه موزیکش نمیخوره بهش😂
🦄1
Azizi’s Warm Corner
Tatsuya Kitani/natori – いらないもの
شمار فصلهایی که از دست دادم
چند آینده را به یغما بردم؟ آه
با وعدههایی که دریافت کردم نفس میکشم
و همیشه در رؤیایی غمانگیز سرگردان بودم
از آن روز، چقدر زمان گذشته است؟
چند آینده را به یغما بردم؟ آه
با وعدههایی که دریافت کردم نفس میکشم
و همیشه در رؤیایی غمانگیز سرگردان بودم
از آن روز، چقدر زمان گذشته است؟
🦄1
Azizi’s Warm Corner
NANAOAKARI – Seikai Wa Iranai
گاه ما شاعرانی بیهمتا هستیم، از آرمانها سخن میگوییم
یا سگسانانی حقیر، که به پای سرمایهداری خم شدهایم
یا یکی از جمع معترضان، که تابلوهایی از دروغ برافراشتهایم
به عبارتی، در چشمان تو، پسران گرگصفتی هستیم، که شیپور گناه مینوازند
الان فهمیدم اون آخر اسمش رو چرا همش میخونم ایرانی
اون ورس آخرشم میگه
گاه ما شاعرانی قهرمانصفت هستیم، که ایدئولوژیها را به چالش میکشیم
به عبارتی، در چشمان تو، فریبکارانی کاریزماتیک و شرور هستیم
یا سگسانانی حقیر، که به پای سرمایهداری خم شدهایم
یا یکی از جمع معترضان، که تابلوهایی از دروغ برافراشتهایم
به عبارتی، در چشمان تو، پسران گرگصفتی هستیم، که شیپور گناه مینوازند
الان فهمیدم اون آخر اسمش رو چرا همش میخونم ایرانی
اون ورس آخرشم میگه
گاه ما شاعرانی قهرمانصفت هستیم، که ایدئولوژیها را به چالش میکشیم
به عبارتی، در چشمان تو، فریبکارانی کاریزماتیک و شرور هستیم
🦄1
Azizi’s Warm Corner
Yoko Takahashi – 残酷な天使のテーゼ
همچون فرشتهای بیرحم،
بالهایت را بگشا و به سوی افسانه پرواز کن، ای پسر!
آسمان آبی، تو را در آغوش میکشد،
با نگاهی سرد، که گویی از آینده میآید.
حتی اگر هنوز در خواب باشی،
لبخندت، پر از لطافت، مرا به سوی تو میکشاند. در این جهان، که در آن تنها به تو میاندیشم،
بیخبر از سرنوشتی که در انتظار ماست،
تنها به عشق تو زندهام،
و این قلب، جز برای تو نمیتپد.
ای فرشتهی بیرحم، تزی برای زیستن،
در لحظهای که تقدیر، تو را از من میرباید،
با شجاعت، افسانهای نو بیافرین!
ای پسر، درخشش خدایی را در خود بیدار کن!
ماه در آسمان، گویی در انتظار توست،
نوری که گذشته را در خود نهان کرده.
حتی اگر این زندگی، تنها یک معجزهی گذرا باشد،
من هرگز از رویای تو دست نخواهم کشید. در اعماق وجودم، صدایی مرا فرا میخواند،
به سوی آیندهای که هنوز ناشناخته است.
اگر روزی این دو بال، مرا به سوی تو بازگردانند،
آنگاه، هیچچیز جز عشق، مرا در بند نخواهد کرد.
ای فرشتهی بیرحم، تزی برای زیستن،
در لحظهای که تقدیر، تو را از من میرباید،
با شجاعت، افسانهای نو بیافرین!
ای پسر، درخشش خدایی را در خود بیدار کن!
حتی اگر زمان، همهچیز را در خود فرو برد،
این قلب، همچنان تو را در خود نگه خواهد داشت.
ای فرشتهی بیرحم، با بالهایت،
مرا به سوی افسانهای جاودان ببر!
ترجمه رسمی سرود ملی پادشاهی آبعلی آباد کتول
بالهایت را بگشا و به سوی افسانه پرواز کن، ای پسر!
آسمان آبی، تو را در آغوش میکشد،
با نگاهی سرد، که گویی از آینده میآید.
حتی اگر هنوز در خواب باشی،
لبخندت، پر از لطافت، مرا به سوی تو میکشاند. در این جهان، که در آن تنها به تو میاندیشم،
بیخبر از سرنوشتی که در انتظار ماست،
تنها به عشق تو زندهام،
و این قلب، جز برای تو نمیتپد.
ای فرشتهی بیرحم، تزی برای زیستن،
در لحظهای که تقدیر، تو را از من میرباید،
با شجاعت، افسانهای نو بیافرین!
ای پسر، درخشش خدایی را در خود بیدار کن!
ماه در آسمان، گویی در انتظار توست،
نوری که گذشته را در خود نهان کرده.
حتی اگر این زندگی، تنها یک معجزهی گذرا باشد،
من هرگز از رویای تو دست نخواهم کشید. در اعماق وجودم، صدایی مرا فرا میخواند،
به سوی آیندهای که هنوز ناشناخته است.
اگر روزی این دو بال، مرا به سوی تو بازگردانند،
آنگاه، هیچچیز جز عشق، مرا در بند نخواهد کرد.
ای فرشتهی بیرحم، تزی برای زیستن،
در لحظهای که تقدیر، تو را از من میرباید،
با شجاعت، افسانهای نو بیافرین!
ای پسر، درخشش خدایی را در خود بیدار کن!
حتی اگر زمان، همهچیز را در خود فرو برد،
این قلب، همچنان تو را در خود نگه خواهد داشت.
ای فرشتهی بیرحم، با بالهایت،
مرا به سوی افسانهای جاودان ببر!
ترجمه رسمی سرود ملی پادشاهی آبعلی آباد کتول
Telegram
Azizi’s Warm Corner
سرود ملی پادشاهی آبعلی آباد کتول
🫡1🦄1
Azizi’s Warm Corner
Ado – Himawari
و اما ترجمه این ترک از آدو که باهاش زندگی میکنم
هرچند دوستش دارم، نمیتوانم بگویم «بد نیست»،
من که نمیتوانم از صمیم قلب شاد باشم،
تو به دریای تابستان خیره شدی،
لبخند زدی و گفتی: «این کاملاً شبیه توست.» حتی اگر خورشید بیش از حد بتابد،
تا زمانی که اشکهایم خشک شوند،
تو در کنارم بودی، مرا در آغوش گرفتی و نگه داشتی.
آه، مانند آفتابگردانی شکوفا شو،
به آسمان نگاه کن و لبخند بزن،
صادق و بیریا، درست مانند تو،
میخواهم شبیه تو باشم.
منِ ترسو و ناتوان،
کمی خودم را بالا میکشم،
و به سوی نوری که میتابد، گام برمیدارم، آه...
«حتی اگر روزی دوباره متولد شوم،
باز هم خودم را میخواهم.»
عاشق اینم که تو بیهیچ تردیدی،
اینگونه پاسخ میدهی، بیهیچ شک و دودلی. حتی اگر خورشید غروب کند،
تو همچنان میدرخشی، پرتلالو و درخشان،
تا زمانی که تو در کنارم باشی.
آه، در روزهایی که جز سر به زیر انداختن کاری ندارم،
به ستارگان نگاه میکنم و اشک میریزم،
مرا همانگونه که هستم دوست بدار، من که نمیتوانم قویتر شوم.
حتی روزهای نابلد تابستان،
با عشقی سرشار لبریز شوند،
به سوی نوری که میتابد، گام برمیدارم، آه...
هرچند گاهی همهچیز بیهوده به نظر میرسد،
دستمالهای افتاده بر زمین،
مثلث بزرگ تابستان مناند، که به آن ایمان دارم.
آه، مانند آفتابگردانی شکوفا شو،
به آسمان نگاه کن و لبخند بزن،
صادق و بیریا، درست مانند تو،
میخواهم شبیه تو باشم.
منِ ترسو و ناتوان،
کمی خودم را بالا میکشم،
و به سوی نوری که میتابد، گام برمیدارم. آه، عشقی مانند آفتابگردان،
لحظههایی که هرگز پژمرده نمیشوند،
چون تو، که صادق و بیریایی، به من بخشیدی.
منِ ترسو و ناتوان،
کمی قویتر شدهام،
به سوی نوری که میتابد، گام برمیدارم، آه...
مانند آفتابگردانی شکوفا شو،
به آسمان نگاه کن و لبخند بزن،
عشقی مانند آفتابگردان،
لحظههایی که هرگز پژمرده نمیشوند.
هرچند دوستش دارم، نمیتوانم بگویم «بد نیست»،
من که نمیتوانم از صمیم قلب شاد باشم،
تو به دریای تابستان خیره شدی،
لبخند زدی و گفتی: «این کاملاً شبیه توست.» حتی اگر خورشید بیش از حد بتابد،
تا زمانی که اشکهایم خشک شوند،
تو در کنارم بودی، مرا در آغوش گرفتی و نگه داشتی.
آه، مانند آفتابگردانی شکوفا شو،
به آسمان نگاه کن و لبخند بزن،
صادق و بیریا، درست مانند تو،
میخواهم شبیه تو باشم.
منِ ترسو و ناتوان،
کمی خودم را بالا میکشم،
و به سوی نوری که میتابد، گام برمیدارم، آه...
«حتی اگر روزی دوباره متولد شوم،
باز هم خودم را میخواهم.»
عاشق اینم که تو بیهیچ تردیدی،
اینگونه پاسخ میدهی، بیهیچ شک و دودلی. حتی اگر خورشید غروب کند،
تو همچنان میدرخشی، پرتلالو و درخشان،
تا زمانی که تو در کنارم باشی.
آه، در روزهایی که جز سر به زیر انداختن کاری ندارم،
به ستارگان نگاه میکنم و اشک میریزم،
مرا همانگونه که هستم دوست بدار، من که نمیتوانم قویتر شوم.
حتی روزهای نابلد تابستان،
با عشقی سرشار لبریز شوند،
به سوی نوری که میتابد، گام برمیدارم، آه...
هرچند گاهی همهچیز بیهوده به نظر میرسد،
دستمالهای افتاده بر زمین،
مثلث بزرگ تابستان مناند، که به آن ایمان دارم.
آه، مانند آفتابگردانی شکوفا شو،
به آسمان نگاه کن و لبخند بزن،
صادق و بیریا، درست مانند تو،
میخواهم شبیه تو باشم.
منِ ترسو و ناتوان،
کمی خودم را بالا میکشم،
و به سوی نوری که میتابد، گام برمیدارم. آه، عشقی مانند آفتابگردان،
لحظههایی که هرگز پژمرده نمیشوند،
چون تو، که صادق و بیریایی، به من بخشیدی.
منِ ترسو و ناتوان،
کمی قویتر شدهام،
به سوی نوری که میتابد، گام برمیدارم، آه...
مانند آفتابگردانی شکوفا شو،
به آسمان نگاه کن و لبخند بزن،
عشقی مانند آفتابگردان،
لحظههایی که هرگز پژمرده نمیشوند.
🦄1
Azizi’s Warm Corner
Group Tamashii – Dadada
وای این پخش شد😂
دادادا، دادادا، دادادا!
دادادا، دادادا، دادادا!
تو کی هستی؟ یه بچهی ننر!
عمر من؟ شاید هفتاد، هشتاد سال!
اما تو؟ تو دیگه حسابی دادادا، دادادا!
تو چی هستی؟ یه نوزاد کوچولو!
هر دو ساعت یه بار، زار و زار گریه!
نصفهشب، هوس شیر کردهام! اگه مامان به من بیتوجهی کنه،
یه تکونی به سینههای بابا میدم، شاید شانسی!
[آخ! این درد داشت، ای کوچولوی پررو!]
دادادا، دادادا، میخوام بهم بریزم!
اسباببازی رستوران خانوادگی میخوام، همین حالا!
دادادا، دادادا، التماس میکنم!
گوش نمیدی؟ من کل روز این کارو میکنم!
دادادا، دادادا، با پا زمینو میکوبم!
یه بلوط بهم بده، حالم حسابی خوب میشه!
دا، دا، دا، دا، گولم زدی!
دنبال غریبهها رفتن؟ نه، نه، بده!
نصفهشب سوت زدن؟ نه، نه، بده!
فقط گوشت اون اونیگیری رو خوردن و دور انداختن؟ نه، نه، بده!
شکلات تو اونیگیری گذاشتن؟ نه، نه، بده!
فقط چون با مامان حموم میکنی،
رفتن و در مورد ویژگیهای بدن مامان با غریبهها حرف زدن؟
اصلاً و ابداً، نه، نه، نه، بده! تو چی هستی؟ یه بچهی پررو!
ببخشید که به دنیا اومدم، آره!
ببخشید که سوپ میسو رو ریختم!
یه قدم از بابا جلوتر،
میپرم تو تخت مامان!
دادادا، دادادا، میخوام بهم بریزم!
عاشق طعم کچاپم، آره!
دادادا، دادادا، التماس میکنم!
بستنی و ژله؟ اونها جای جدا دارن!
دادادا، دادادا، میخوام بهم بریزم!
با یه کم سیسی یا پیپی، حالم حسابی خوب میشه!
دا، دا، دا، دا، گولم زدی!
دادادا، دادادا، این منم، پر از شرارت!
جهانو بهم میریزم، هیچی نمیتونه منو نگه داره!
دادادا، دادادا، این صدای منه!
یه بچهی پررو، که دنیا رو به بازی میگیره!
دادادا، دادادا، دادادا!
دادادا، دادادا، دادادا!
تو کی هستی؟ یه بچهی ننر!
عمر من؟ شاید هفتاد، هشتاد سال!
اما تو؟ تو دیگه حسابی دادادا، دادادا!
تو چی هستی؟ یه نوزاد کوچولو!
هر دو ساعت یه بار، زار و زار گریه!
نصفهشب، هوس شیر کردهام! اگه مامان به من بیتوجهی کنه،
یه تکونی به سینههای بابا میدم، شاید شانسی!
[آخ! این درد داشت، ای کوچولوی پررو!]
دادادا، دادادا، میخوام بهم بریزم!
اسباببازی رستوران خانوادگی میخوام، همین حالا!
دادادا، دادادا، التماس میکنم!
گوش نمیدی؟ من کل روز این کارو میکنم!
دادادا، دادادا، با پا زمینو میکوبم!
یه بلوط بهم بده، حالم حسابی خوب میشه!
دا، دا، دا، دا، گولم زدی!
دنبال غریبهها رفتن؟ نه، نه، بده!
نصفهشب سوت زدن؟ نه، نه، بده!
فقط گوشت اون اونیگیری رو خوردن و دور انداختن؟ نه، نه، بده!
شکلات تو اونیگیری گذاشتن؟ نه، نه، بده!
فقط چون با مامان حموم میکنی،
رفتن و در مورد ویژگیهای بدن مامان با غریبهها حرف زدن؟
اصلاً و ابداً، نه، نه، نه، بده! تو چی هستی؟ یه بچهی پررو!
ببخشید که به دنیا اومدم، آره!
ببخشید که سوپ میسو رو ریختم!
یه قدم از بابا جلوتر،
میپرم تو تخت مامان!
دادادا، دادادا، میخوام بهم بریزم!
عاشق طعم کچاپم، آره!
دادادا، دادادا، التماس میکنم!
بستنی و ژله؟ اونها جای جدا دارن!
دادادا، دادادا، میخوام بهم بریزم!
با یه کم سیسی یا پیپی، حالم حسابی خوب میشه!
دا، دا، دا، دا، گولم زدی!
دادادا، دادادا، این منم، پر از شرارت!
جهانو بهم میریزم، هیچی نمیتونه منو نگه داره!
دادادا، دادادا، این صدای منه!
یه بچهی پررو، که دنیا رو به بازی میگیره!
🦄1
Azizi’s Warm Corner
倉木麻衣 – Unraveling Love 〜少しの勇気〜
اوه اوپنینگ 58 کونانه که🥰
اوه، بله، عشق درهمگشوده،
ای عزیز، حتی احساساتی که بیمهار در هر سو میتازند.
نمیتوانم تکان بخورم، دیوانهوار،
در همان جای همیشگی سرگردانم،
در جستوجوی تو،
آنچنان در آغوشت میفشارم که درد میگیرد،
قلبم را آرام میکنم، تسکین میدهم،
گاه میخندم، گاه اشک میریزم،
اینگونه نبود که باید میبود،
همچون پنبهقند، ذرهذره آب میشوم،
وو... هاها، عاشقتم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
در خواب و بیداری، تنها تو را میخواهم،
وو... هاها، میخواهم عاشق تو باشم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
عشق درهمگشوده، ای عزیز،
وقتی ناامید شدم و فاصله گرفتم،
ناگهان دیدم، تو سرنوشتم هستی،
تنها بودن تو، عشق و گرما را به من میبخشد،
پر میکند وجودم را.
آنچه ندانسته بودم،
حالا، در این لحظه، حقیقتش را میفهمم،
میخواهم همین حالا تو را ببینم.
اینگونه نبود که باید میبود،
همچون پنبهقند، ذرهذره آب میشوم،
وو... هاها، عاشقتم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
در خواب و بیداری، تنها تو را میخواهم،
وو... هاها، میخواهم عاشق تو باشم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
(کمی شجاعت)
همچون پنبهقند، ذرهذره آب میشوم،
وو... هاها، عاشقتم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
در خواب و بیداری، تنها تو را میخواهم،
وو... هاها، میخواهم عاشق تو باشم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
عشق درهمگشوده...
اوه، بله، عشق درهمگشوده،
ای عزیز، حتی احساساتی که بیمهار در هر سو میتازند.
نمیتوانم تکان بخورم، دیوانهوار،
در همان جای همیشگی سرگردانم،
در جستوجوی تو،
آنچنان در آغوشت میفشارم که درد میگیرد،
قلبم را آرام میکنم، تسکین میدهم،
گاه میخندم، گاه اشک میریزم،
اینگونه نبود که باید میبود،
همچون پنبهقند، ذرهذره آب میشوم،
وو... هاها، عاشقتم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
در خواب و بیداری، تنها تو را میخواهم،
وو... هاها، میخواهم عاشق تو باشم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
عشق درهمگشوده، ای عزیز،
وقتی ناامید شدم و فاصله گرفتم،
ناگهان دیدم، تو سرنوشتم هستی،
تنها بودن تو، عشق و گرما را به من میبخشد،
پر میکند وجودم را.
آنچه ندانسته بودم،
حالا، در این لحظه، حقیقتش را میفهمم،
میخواهم همین حالا تو را ببینم.
اینگونه نبود که باید میبود،
همچون پنبهقند، ذرهذره آب میشوم،
وو... هاها، عاشقتم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
در خواب و بیداری، تنها تو را میخواهم،
وو... هاها، میخواهم عاشق تو باشم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
(کمی شجاعت)
همچون پنبهقند، ذرهذره آب میشوم،
وو... هاها، عاشقتم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
در خواب و بیداری، تنها تو را میخواهم،
وو... هاها، میخواهم عاشق تو باشم...
منِ همیشگی نیستم،
کلمات شاعرانه، شیرین...
نگاه تو، ضربهای به تمام وجودم،
همیشه تنها یک انتخاب دارم.
عشق درهمگشوده...
🦄1
یا خدا یوتیوب با زبان فارسی چرا اینطوریه.....
همچی برعکسه
همچی برعکسه
🦄1
Forwarded from Weebhead (Weebhead)
تابستان ۲۰۲۵ چه انیمههایی ببینیم؟ قسمت پایانی
ممنون از همراهی شما♥️
ممنون از همراهی شما♥️
🔥8❤1💊1
Azizi’s Warm Corner
وای این پخش شد😂 دادادا، دادادا، دادادا! دادادا، دادادا، دادادا! تو کی هستی؟ یه بچهی ننر! عمر من؟ شاید هفتاد، هشتاد سال! اما تو؟ تو دیگه حسابی دادادا، دادادا! تو چی هستی؟ یه نوزاد کوچولو! هر دو ساعت یه بار، زار و زار گریه! نصفهشب، هوس شیر کردهام! اگه…
انیمهشو ببین حتما. (البته فکر کنم دیدی.)
اپنینگ اول و اندینگ آخرش اینه.
اسمش: Beelzebub.
اپنینگ اول و اندینگ آخرش اینه.
اسمش: Beelzebub.
🦄1
Azizi’s Warm Corner
انیمهشو ببین حتما. (البته فکر کنم دیدی.) اپنینگ اول و اندینگ آخرش اینه. اسمش: Beelzebub.
بلی دیدم ولی هیچوقت اوپنینگ چیزی رو نمیبینم اکثرا اسکیپ میزنم مگر اینکه دیگه چی باشه
🦄1
Azizi’s Warm Corner
بلی دیدم ولی هیچوقت اوپنینگ چیزی رو نمیبینم اکثرا اسکیپ میزنم مگر اینکه دیگه چی باشه
من نمیتونم. حداقل یکبار اپنینگ و اندینگ همه انیمهها رو گوش میدم. نمیدونم چرا وقتی گوششون نمیدم حس میکنم دارم به عواملش بیاحترامی میکنم...
👍4💔1🦄1
Azizi’s Warm Corner
من نمیتونم. حداقل یکبار اپنینگ و اندینگ همه انیمهها رو گوش میدم. نمیدونم چرا وقتی گوششون نمیدم حس میکنم دارم به عواملش بیاحترامی میکنم...
من حتی خود انیمه روهم 1.5x میبینم سریعتر تموم بشه چی فک کردی
👍2🦄1
Azizi’s Warm Corner
من حتی خود انیمه روهم 1.5x میبینم سریعتر تموم بشه چی فک کردی
داوشمی. منم ۴.۵ ساله روی ۱.۵ میبینم. اپنینگ و اندینگ انیمه رو ۱.۵ خیلی بهتر میشه.
موویهای وانپیس رو با ۲.۵ و حتی ۳ و ۳.۵ میدیدم.
یه سری انیمههای خاص رو هم با سرعت ۲ الی ۳.۵ میبینم.
۴ رو فقط یهبار برای تست روی ریواچ strike the blood امتحان کردم و خب اونم قابل دیدن بود تقریباً...
موویهای وانپیس رو با ۲.۵ و حتی ۳ و ۳.۵ میدیدم.
یه سری انیمههای خاص رو هم با سرعت ۲ الی ۳.۵ میبینم.
۴ رو فقط یهبار برای تست روی ریواچ strike the blood امتحان کردم و خب اونم قابل دیدن بود تقریباً...
👍2🦄1