پارینه/پالئوگرام – Telegram
پارینه/پالئوگرام
5.23K subscribers
405 photos
218 videos
102 files
628 links
دیرینه‌شناسی، تکامل و تاریخ طبیعی
دیرینه‌نوشته‌های عرفان خسروی
t.me/paleogram
کتابخانه پارینه:
t.me/paleolib
مدرسه پارینه:
t.me/paleouni
حمایت از پارینه:
زرین‌پال zarinp.al/erfankhosravi
حامی‌باش hamibash.com/Pal
Download Telegram
پارینه/پالئوگرام
وقتی درس می‌دهم، دانش‌آموزان به چه چیزی فکر می‌کنند؟ خوش‌بختانه فناوری‌های مدرن توانسته تا حد زیادی میان من و شاگردانم تفاهم ایجاد کند تا منظور هم‌دیگر را متوجه شویم. خاطره‌ای از آذر ماه ۱۳۹۳
بیچاره ارسطو، بیچاره نیوتون

۱ - برای بچه‌ها درباره سیر تکامل پرواز در پرندگان صحبت می‌کنم. از یکی از بچه‌ها سؤالی ساده می‌پرسم: «به نظرت اگر قرار باشد ماهیچه‌ای مسئول بالاکشیدن استخوان ران باشد و از بالا به لگن وصل شده باشد، بهتر است سر دیگرش به زانو وصل باشد یا به قسمت بالای ران در نزدیکی مفصل ران و لگن؟» معصومانه پاسخ می‌دهد نزدیکی لگن بهتر است. می‌پرسم چرا؟ می‌گوید نیروی کمتری برای این کار مصرف می‌کند. پرسش بعدی من از این دانش‌آموزان که کلاس دوم دبیرستان هستند این است که «مبحث اهرم‌ها را خوانده‌اید یا نه؟» می‌گویند نخوانده‌ایم، یا لااقل به من این‌طور می‌گویند. برایشان یکی دو مثال از اهرم‌ها روی تخته ترسیم می‌کنم. سریع جزوه برمی‌دارند و می‌فهمم که فایده‌ای نداشته است. انگشت حیرت را مثل ای‌کی‌یوسان از گوشه لبم تف می‌زنم و بالا می‌برم و تف‌ها را به کله‌ام می‌مالم. در بیابان خاک‌آلوده ذهنی که می‌کوشد بادخیز [همچون آب و هوای خوزستان] نباشد، دنبال آزمایشی عملی می‌گردم. در ورودی کلاس قیژی صدا می‌کند و چراغی از آن سوی راهرو در مغزم می‌درخشد. می‌روم، با دو انگشت از نزدیکی لولا، در را فشار می‌دهم، در با فشار باز می‌شود. دوباره در را می‌بندم. با دو انگشت، این بار نزدیکی دست‌گیره را فشار می‌دهم و به آسانی باز می‌شود. از بچه‌ها می‌پرسم متوجه شدید؟ همه با چشمانی گرد و لبانی دوخته به علامت تأیید سر تکان می‌دهند.
۲ - از بچه‌ها می‌پرسم «فکر می‌کنید چرا استخوان ران پرنده‌ها در وضعیت استراحت با زاویه ۴۵ درجه نسبت به افق و رو به جلو قرار می‌گیرد؟» نمی‌دانند، هرچند که این سؤال اصلاً دانستنی نیست، بلکه «مسئله‌ای» است که باید پاسخش را کشف کنند. پاسخ هم ساده است: این وضعیت اجباری به این دلیل پیدا شده که مرکز ثقل بدن پرندگان پس از کوتاه‌شدن دم اجدادی آن‌ها، به پیش آمده ولی لگن هم‌چنان سر جایش مانده و پرنده‌ها باید پایشان را جایی زیر مرکز ثقل جدید به زمین بگذارند. دست به کار می‌شوم برایشان مسئله را مطرح کنم و جوابش را توضیح دهم.
یکی را می‌آورم پای تخته. می‌گویم یک بیضی بکش و فرض کن تنه یک پرنده است. می‌کشد. می‌گویم حالا سر و گردنش را اضافه کن. اضافه می‌کند. می‌گویم مرکز ثقل‌اش کجاست؟ نمی‌داند مرکز ثقل چیست. برای بچه‌ها توضیح می‌دهم. با خط‌کش برایشان آزمایشی درباره مرکز ثقل انجام می‌دهم. همگی تصور می‌کنیم که فهمیده‌ایم. دانش‌آموز دیگری پای تخته می‌آید و یک نقطه را به عنوان مرکز ثقل علامت می‌زند. می‌گویم حالا دمی بلند هم به آن بی‌افزا. می‌افزاید. می‌گویم حالا مرکز ثقلش را نشان بده، دوباره همان نقطه اول را نشان می‌دهد. می‌پرسم اضافه‌کردن دم مرکز ثقل را جابه‌جا نمی‌کند؟ با اطمینان می‌گوید نه.
برای بچه‌ها توضیح می‌دهم که اضافه‌کردن دم، مرکز ثقل را به عقب می‌برد.
۳ - تصویری از کمربند شانه‌ای پرنده‌ای امروزی را با تصویر همین اندام در آرکیوپْ‌تریکس مقایسه می‌کنم. از یکی از بهترین دانش‌آموزان کلاس می‌پرسم: «به نظرت چرا طول این استخوان [... و استخوان غرابی را نشان می‌دهم] در پرندگان امروزی بیشتر شده است؟»
می‌گوید نمی‌دانم. انتظار داشتم با آن توضیحی که درباره اهرم‌ها و ماهیچه‌ها دادم، بتواند حدس بزند که طولانی‌شدن استخوان غرابی متضمن طولانی‌شدن ماهیچه پرواز است.
از دانش‌آموز دیگری می‌پرسم: «به نظرت چرا استخوان سینه یا جناغ پرنده‌ها چنین تیغه عمیق و بزرگی دارد؟» می‌گوید برای شکافتن هوا در هنگام پرواز.
می‌پرسم تا به حال پرنده‌ای را دیده‌است که چنین تیغه‌ای از میانه سینه‌اش بیرون زده باشد و هوا را بشکافد؟ می‌گوید نه، اما حتما هست که در این تصویر کشیده‌اند. می‌گویم این تصویر کبوتر است، کبوتر معمولی.
سعی می‌کنم برای بچه‌ها توضیح دهم که توسعه و گسترش چنین تیغه عمیقی زیر استخوان جناغ برای اتصال ماهیچه‌های پرواز قوی‌تر و بزرگ‌تر بوده است و انتظار دارم این بار فهمیده باشند، بنابراین دوباره با لحنی شمرده [و شمارنده] از بچه‌ها می‌پرسم: «اگر این تیغه محل اتصال ماهیچه‌های پرواز باشد، از این که تیغه جناغ پرنده‌های امروزی بزرگ‌تر از پرندگان ۱۴۰ میلیون سال پیش شده، چه نتیجه‌ای می‌گیرید؟» اغلبشان برّ و برّ من را نگاه می‌کنند. یکی دست بلند می‌کند و می‌گوید: «۱۴۰ میلیون سال پیش اصطکاک کمتر بوده و پرنده‌ها برای شکافتن هوا احتیاجی به این تیغه بزرگ نداشته‌اند».
پارینه/پالئوگرام
وقتی درس می‌دهم، دانش‌آموزان به چه چیزی فکر می‌کنند؟ خوش‌بختانه فناوری‌های مدرن توانسته تا حد زیادی میان من و شاگردانم تفاهم ایجاد کند تا منظور هم‌دیگر را متوجه شویم. خاطره‌ای از آذر ماه ۱۳۹۳
۴ - چند لحظه سکوت کلاس را فرا می‌گیرد. یکی که مثل بقیه تازه سال دوم دبیرستان است، دست بلند می‌کند و می‌گوید «آقا اجازه، خب ما صبح آزمون شبیه‌سازی کنکور [...] داشتیم». می‌آیم جواب بدهم، اما سکوت می‌کنم. بچه‌ها هم سکوت می‌کنند؛ صُمّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ سکوت می‌کنند. صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ سکوت می‌کنند. سکوت می‌کنند و صدای تبلیغات تلویزیونی با موسیقی فیلم‌های فارسی در ذهنم طنین‌انداز می‌شود؛ صدای کلفت مردی که [حتماً لپ‌های گل‌انداخته و چاق و عرق‌کرده‌ای دارد و] می‌گوید: «با خرید جنس‌های بنجل ما، پدر اقتصاد خانواده خود باشید...».
۵ - من صبر می‌کنم تا دوباره به خودم مسلط شوم. اما تسلط من چه فایده‌ای دارد، وقتی چند هزار سال زحمت بشر در این لحظه یکسره به خاک و خون کشیده می‌شود. تبلیغات تلویزیونی همین بچه‌ها را نشان می‌دهد که چند سال بعد، سرافکنده و مفلوک پیش روی دوربین ایستاده‌اند و سعی می‌کنند به این افتخار کنند که از ده سالگی با مربی‌گری پشتیبان‌های مؤسسه [...] با کنکور به روی تشک رفته‌اند. تبلیغات تلویزیونی دانش‌آموزانی بی‌شمار را نشان می‌دهد که سوار خر مراد مؤسسه [...] مانند دن‌کیشوت به نبرد آسیاب بادی بزرگی می‌روند که کنکور نام دارد، اما کنکور حتی آسیاب بادی هم نیست، که دیو سپیدی بادکنکی است، هواکرده بر تارک افسرده دماوند. مغزم صدا می‌کند، نور چراغ از خلال درز در توی چشمم می‌توفد و من صدای دیوی سپید را می‌شنوم که پیش از نواختن زنگ تفریح مثل بادکنک می‌ترکد و مدیر مدرسه که در کلاس را به سرانگشت طرب می‌کوبد و به آوازی حزین می‌خواند: «بیچاره ارسطو، بیچاره نیوتون».
چهار سطح مختلف از توانایی پرواز در پرندگان امروزی:
A
کبوتر: پروازگر
B
خروس:‌ پروازگر کوتاه
C
رودرانر: پروازگر ضعیف
D
کیوی: بی‌پرواز
به تفاوت اندازه استخوان سینه (Sternum) و طول بال در آن‌ها توجه کنید!
دایناسورها در تله مرگ
۹۰ میلیون سال پیش، گله‌ای از دایناسورهای شترمرغ‌مانند، درون باتلاقی از گل‌های چسبناک مرگ‌آور فرورفتند و همان‌جا ماندند تا سنگواره آن‌ها چند سال پیش در صحرای گوبی مغولستان کشف شود
پال سرینو در کنار سنگواره ساینورنیثومایمِس
Sinornithomimus
دایناسورهایی که ۹۰ میلیون سال پیش در تله مرگ افتادند و با حفظ‌شدگی بی‌نظیری سنگواره شدند. بقایای سنگدان یکی از دایناسورها به‌وضوح دیده می‌شود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پال سرینو، استاد دانشگاه شیکاگو، از کشف سنگواره دایناسورهایی می‌گوید که ۹۰ میلیون سال پیش در حالی‌که از حاشیه گل‌آلود دریاچه‌ای عبور می‌کردند، در تله مرگ افتادند.
پارینه/پالئوگرام
دایناسورها در تله مرگ ۹۰ میلیون سال پیش، گله‌ای از دایناسورهای شترمرغ‌مانند، درون باتلاقی از گل‌های چسبناک مرگ‌آور فرورفتند و همان‌جا ماندند تا سنگواره آن‌ها چند سال پیش در صحرای گوبی مغولستان کشف شود
sereno2014.pdf
12.4 MB
مقاله سرینو در مجله ساینتیفیک‌امریکن که با زبانی ساده‌وجذاب درباره کشف سنگواره این دایناسورها در گوبی توضیح می‌دهد. تصویرسازی جیمز گرنی از دایناسورهای درگل‌مانده لذت مطالعه این مقاله را دوچندان می‌کند
مقایسه جمجمه شترمرغ با جمجمه دایناسوری شترمرغ‌مانند یا اورنیثومایمید
شباهت اورنیثومایمیدها و شترمرغ‌ها ناشی از شباهت زندگی آن‌هاست. اورنیثومایمیدها خویشاوندان دور همه پرندگان (نه فقط شترمرغ‌ها) هستند.
جیمز گرنی درباره نقاشی «داینوسورها در تله مرگ» که برای ساینتیفیک‌امریکن کشیده است، توضیح می‌دهد

پست وبلاگ گرنی: goo.gl/Ptak7b
Forwarded from Deleted AccountSCAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Illustrating 'Dinosaur Death Trap' - by Scientific American
Deleted Account
Illustrating 'Dinosaur Death Trap' - by Scientific American
در این ویدیو جیمز گرنی درباره نقاشی «داینوسورها در تله مرگ» که برای ساینتیفیک‌امریکن کشیده است، توضیح می‌دهد. خلاصه همین ویدیو را در اینستاگرام گرنی ببینید:

goo.gl/EfvlhP
قدیمی‌ترین نیای شناخته‌شده انسان؟
دقیقا نه!
ساکورایتس (Saccorhytus) نام موجوی است که سنگواره آن دیروز در nature توصیف شد و در سایت‌های علمی مختلف با عبارت کاملا نادرست «قدیمی‌ترین نیای انسان» معرفی شد
پارینه/پالئوگرام
قدیمی‌ترین نیای شناخته‌شده انسان؟ دقیقا نه! ساکورایتس (Saccorhytus) نام موجوی است که سنگواره آن دیروز در nature توصیف شد و در سایت‌های علمی مختلف با عبارت کاملا نادرست «قدیمی‌ترین نیای انسان» معرفی شد
درخت فایلوژنتیک جانوران (بالا سمت راست) نشان می‌دهد ساکورایتس عموزاده مهره‌داران و خارپوستان است، نه نیای آن‌ها.
خط زمان مستقل از درخت ترسیم شده است.
Saccorhytus.pdf
18.2 MB
توصیف اصلی ساکورایتس به همراه اطلاعات ضمیمه‌ای آن که دیروز در نیچر منتشر شده است
Meiofaunal deuterostomes from the basal Cambrian of Shaanxi (China)
Han, Conway Morris, Ou, Shu and Huang
Nature, 2017
پارینه/پالئوگرام
درخت فایلوژنتیک جانوران (بالا سمت راست) نشان می‌دهد ساکورایتس عموزاده مهره‌داران و خارپوستان است، نه نیای آن‌ها. خط زمان مستقل از درخت ترسیم شده است.
چرا ساکورایتس قدیمی‌ترین نیای انسان نیست؟

این موجود به‌هیچ‌وجه نیای انسان یا حتی نیای مهره‌داران نیست؛ بلکه قدیمی‌ترین سنگواره از تبار دوتروستوم‌ها (Deuterostomia) است. خب؛ دوتروستوم‌ها چه هستند؟

بیایید قصه را از تکامل نخستین جانوران شروع کنیم!
جانوران از بدو پیدایش به سرعت به چند تبار بزرگ تکامل یافتند. اسفنج‌ها (فاقد ریخت‌شناسی و بافت متمایز)، کیسه‌تنان و شانه‌داران (ریخت‌شناسی با تقارن مرکزی و تمایز میان دو بافت اصلی) و دوطرفی‌ها (ریخت‌شناسی عمدتا دوطرفی و اغلب بندبندی و تمایز سه‌ بافت اصلی) مهم‌ترین این تبارها بودند.

جانوران دوطرفی
در این میان تبار دوطرفی‌ها بیش‌ترین تنوع و گستردگی و موفقیت را به‌دست آورد. دوطرفی‌ها به لطف بنیان ریختی دوطرفی و الگوی بندبندی، امکانات زیادی برای تنوع داشتند. اغلب جانوران امروزی (به جز اسفنج‌ها، کیسه‌تنان و شانه‌داران) جزء تبار دوطرفی‌ها هستند، حتی اگر طی تکامل الگوی دوطرفی آغازین و ساختار بندبندی بدن آن‌ها ناپدید شده باشد. خارپوستان مثال خوبی از شاخه‌های دوطرفی‌ها هستند که به‌طور ثانویه و پس از پایان مرحله لاروی، ساختار تقارن دوطرفی بدنشان را از دست می‌دهند و تقارن مرکزی پنج‌طرفی پیدا می‌کنند. خود تبار دوطرفی‌ها به دو زیرگروه بزرگ تقسیم می‌شوند: پروتوستوم‌ها و دوتروستوم‌ها.

پروتوستوم‌ها
بیش‌تر دوطرفی‌ها از قبیل کرم‌های پهن، کرم‌های حلقوی، کرم‌های نواری، بندپایان، نرم‌تنان، بازوپایان و خویشاوندان دور و نزدیک این شاخه‌های نسبتا مشهور، جزء تبار پروتوستوم‌ها هستند.

دوتروستوم‌ها
تنوع شاخه‌های دوتروستوم‌ها بسیار کم‌تر از پروتوستوم‌هاست. مهم‌ترین گروه‌های دوتروستوم‌ها شاخه‌های مازه‌داران (شامل مهره‌داران و خویشاوندان نزدیک آن‌ها)، نیم‌مازه‌داران و خارپوستان هستند. جالب است که از میان همه جانوران، نزدیک‌ترین خویشاوندان شاخه ما، یعنی شاخه مازه‌داران، ستاره‌ها و لاله‌های دریایی هستند که حتی تقارن دوطرفی نیاکان خود را نیز از دست داده‌اند.

دوتروستوم‌ها نام گروهی است که مازه‌داران، نیم‌مازه‌داران و خارپوستان و چند گروه سنگواره‌ای را در بر می‌گیرد. ساکورایتس، قدیمی‌ترین نماینده دوتروستوم‌ها است، ولی به‌هیچ‌وجه نیای دوتروستوم‌های امروزی (از قبیل خارپوستان یا مهره‌داران، به‌ویژه انسان) نیست.
پارینه/پالئوگرام
قدیمی‌ترین نیای شناخته‌شده انسان؟ دقیقا نه! ساکورایتس (Saccorhytus) نام موجوی است که سنگواره آن دیروز در nature توصیف شد و در سایت‌های علمی مختلف با عبارت کاملا نادرست «قدیمی‌ترین نیای انسان» معرفی شد
سنگواره ساکورایتس چه‌قدر قدیمی است؟
سنگواره ساکورایتس در منطقه ژانگ‌جیاگو، شهرستان شیشیانگ از استان شاآنشی کشور چین کشف شده است. رسوباتی که سنگواره‌های این موجود در آن قرار دارد، مربوط به عصر ترّه‌نوویَن (Terreneuvian)، یعنی قدیمی‌ترین نهشته‌های دوره کامبرین هستند. قدمت این رسوبات میان ۵۴۱ تا ۵۲۱ میلیون سال است. نخستین تری‌لوبیت‌ها پس از پایان این عصر در دریاها ظاهر شدند.

ساکورایتس چه‌جور جانوری بوده است؟
چهل و پنج نمونه فسفاتی‌شده از این موجود کشف شده و تعداد بیش‌تری نمونه در رسوبات مشابه هم‌عصر وجود دارد. بدن این موجودات تقریبا بیضوی است و حداکثر ۱۳۰۰ میکرون طول دارد، تقارن دوطرفی دارد، دهان (با ۳۰۰ تا ۵۰۰ میکرون قطر) با دو ردیف چین‌خوردگی مدور احاطه شده و در سمت مقابل بدن، چهار چین ورم‌کرده و هشت سوراخ با چین‌های مخروطی دیده می‌شود. خارهای کوچکی به سمت جلو رشد‌کرده‌اند. در زمان زنده‌بودن، پوشش بدن بسیار نرم و ظریف بوده است. در هیچ‌کدام از نمونه‌ها حفره گوارشی دیگری به جز دهان دیده نشده، بنابراین احتمالا این جانوران فاقد سوراخ مقعد بوده‌اند. بنابراین حفره‌های جانبی محل خروج مواد دفعی و آب بوده‌اند. وجود این حفره‌های جانبی که در گروه‌های دیگری از دوتروستوم‌های سنگواره نیز دیده می‌شوند، یکی از مهم‌ترین مراحل تکامل دوتروستوم‌ها را نشان می‌دهد.
پارینه/پالئوگرام
Saccorhytus.pdf
میراث اجدادی سوراخ‌سوراخ
درست است که گفتیم ساکورایتس نیای ما نیست، اما خویشاوند نزدیک نیای مشترک مهره‌داران و خارپوستان بوده است و نیای مشترک همه دوتروستوم‌ها، قطعا واجد ویژگی‌های مشترک ساکورایتس با دوتروستوم‌های امروزی بوده است. حفره‌های جانبی ساکورایتس یکی از این ویژگی‌های مشترک جالب ما با ساکورایتس و نیز با نیای مشترک دوتروستوم‌ها است.

سوراخ گوش شما و چیزهای دیگر
در نیای مشترک دوتروستوم‌ها، چنین حفره‌هایی به‌عنوان خروجی آب واردشده از راه دهان تکامل یافت و نقش آن‌ها، صاف‌کردن آب دریا و جداکردن موجودات پلانکتون درون آب برای تغذیه بوده است. همین حفره‌ها در مازه‌داران به شکاف‌های حلقی و سپس به شکاف‌های آب‌ششی تکامل یافتند و ساختارهایی مثل کمان‌های آب‌ششی، آرواره‌، دندان‌ها، حنجره، استخوان‌های سندانی، چکشی و رکابی در گوش میانی و پرده صماخ در مهره‌داران، همگی از همین سوراخ‌های ابتدایی منشاء گرفته‌اند. سوراخ گوش شما که از طریق شیپور اوستاش به حلق راه دارد، بارزترین و مشهودترین بازمانده این حفره‌های اولیه است.
پارینه/پالئوگرام
قدیمی‌ترین نیای شناخته‌شده انسان؟ دقیقا نه! ساکورایتس (Saccorhytus) نام موجوی است که سنگواره آن دیروز در nature توصیف شد و در سایت‌های علمی مختلف با عبارت کاملا نادرست «قدیمی‌ترین نیای انسان» معرفی شد
عکس خدا در عینک کاشف ساکورایتس
ساکورایتس گرچه نیای مهره‌داران و انسان نیست، اما پای این سؤال فلسفی را به میان می‌کشد که آیا می‌توان ردپای خدا را در تکامل مشاهده کرد؟

اهمیت این سنگواره در چیست؟
یکی از سازوکارهای نه‌چندان درست داغ‌کردن خبرهای علمی در سایت‌های علمی خارجی، تأکید بر گزاره‌هایی اغلب بی‌اهمیت و فاقد دقت علمی است. موضوع «قدیمی‌ترین نیای انسان» مصداق دقیق چنین گزاره‌هایی است.

دراصل، یکی از مهم‌ترین جنبه‌های پراهمیت کشف این سنگواره این است که ساکورایتس خویشاوند نزدیک گروه‌هایی منقرض‌شده از دوتروستوم‌ها به حساب می‌آید. این کشف نشان می‌دهد شاخه‌هایی از دوتروستوم‌ها از آغاز دوره کامبرین در دریاها با پیش‌آهنگ‌هایی از قبیل ساکورایتس تکامل یافتند و منقرض شدند. مهره‌داران و خارپوستان برخلاف ساکورایتس و خویشاوندان نزدیکش، گروه‌های موفقی از آب درآمدند و ماندند.

نکته مهم دیگر در این کشف، تأکید بر اهمیت رسوباتی بسیار ظریف و قدیمی‌ است که سنگواره ساکورایتس در آن‌ها کشف شده است.

اما شاید مهم‌ترین نکته‌ای که از ساکورایتس می‌توان آموخت، این است که تنوع دوتروستوم‌ها و به طریق اولی، همه دوطرفی‌ها، پیش از آغاز کامبرین کلیدخورده و گروه‌های ناشناخته کوچک و بزرگ بسیاری طی آن دوران بسیار بسیار قدیمی تکامل یافته‌اند. این موضوع می‌تواند پای بحث‌هایی بسیار قدیمی را به میان بکشد که چند دهه پیش‌تر میان سایمون کان‌وی موریس (یکی از نویسندگان گزارش توصیف ساکورایتس) و استیون جی گولد فقید آغاز شده بود.

اثر پروانه‌ای یا دست غیب؟
گولد در سال ۱۹۸۹ با انتشار کتابی به نام Wonderful Life درباره سنگواره‌های شیل برگس، این عقیده را مطرح کرد که تنوع خیره‌کننده و عجیب جانوران در انفجار کامبرین تا حد زیادی بختانه بوده و اگر می‌شد نوار تکامل را به عقب کشید و از نو پخش کرد، چه‌بسا گروه‌های دیگری به جای این‌ها که امروز هستند، در زمین باقی می‌ماندند. گولد معتقد بود تنوع و تکامل حیات، سامانه‌ای آشوب‌ناک بوده و چیزی شبیه اثر پروانه‌ای را در تعیین مسیر تکامل دخیل می‌دانست. گولد یکی از جریان‌سازترین دیرینه‌زیست‌شناسان معاصر بود که سرانجام طعمه همان اثر پروانه بدشگون شد و پس از این‌که یک بار در جوانی سرطان را شکست داد، در میان سالی دوباره به سرطان مبتلا شد و درگذشت.

نُه سال پس از چاپ کتاب گولد، کان‌وی موریس کتابی دیگر نوشت به نام The Crucible of Creation: The Burgess Shale and the Rise of Animals و در آن، برخلاف نظریه گولد، این نظریه را مطرح کرد که تکامل جانوران اگر دوباره و چندباره رخ دهد، باز هم به همین‌جایی خواهیم رسید که هستیم. او به نوعی غایت‌مندی در تکامل باور دارد؛ البته که نباید به سادگی از گزینش واژه Creation در نام کتاب او گذشت. کان‌وی موریس نیز دیرینه‌زیست‌شناس اثربخش و مهمی است و به جز این‌که به‌عنوان چهره‌ای مشهور در ترویج دیرینه‌شناسی و زیست‌شناسی تکاملی شناخته می‌شود، جزء آن دسته از مسیحیان مؤمنی است که می‌کوشند عقاید مذهبی خود را بر اساس نظریات علمی شکل دهند. او در عین حال که یک تکامل‌گرای جدی است و با عقاید شبه‌تکاملی و شبه‌علمی از قبیل «طراحی هوشمندانه» می‌جنگد، نیز باور دارد ردپای خدا در تکامل دیده می‌شود و در جبهه دیگر، روبه‌روی ماده‌گرایان ایستاده است.

کشف ساکورایتس می‌تواند له یا علیه هرکدام از نظریه‌های موردعلاقه گولد یا کان‌وی موریس تلقی شود. این بستگی به زاویه نگاه شما دارد. دست‌کم کان‌وی موریس در مقاله‌ای که در نیچر منتشر کرده، تنها به توصیف ساکورایتس و بررسی خویشاوندی و تکامل آن اکتفا کرده است، اما باید صبر کنیم و منتظر باشیم تا کان‌وی موریس در جایگاهی دیگر، تعبیر فلسفی خودش را از این کشف به میان بکشد.
کینسیس جمجمه‌ در طوطی

کینسیس جمجمه (cranial kinesis) آن‌طور که در تصویر می‌بینید به معنی تحرک مفصلی بین مفاصلی به‌جز مفصل آرواره با جمجمه است. تحرک مفصلی دست‌کم دو بار در خزنده‌ها تکامل یافته است. باری در مارمولک‌ها که درواقع شامل مارها نیز هستند و دفعه‌ای در تروپودها یا تبار دایناسورهای شکارچی که پرندگان امروزی نیز جزء آن‌ها هستند.

از تبار مارمولک‌ها، کینسیس جمجمه در مارها بسیار توسعه یافت، طوری که جمجمه مارها از چند نقطه مختلف تحرک مفصلی دارد و حتی دو سر مفصل از هم فاصله می‌گیرند تا مار بتواند طعمه‌ای بزرگتر از دهان خود را ببلعد.
در تبار تروپودها نیز پرنده‌ها جمجمه بسیار کینتیکی دارند و این وضعیت به‌ویژه در برخی پرنده‌ها مثل طوطی صورتی اعجاب‌انگیز یافته است.

جای تأسف است که با وجود قتل علمی صدها قطعه پرنده به بهانه آموزش آناتومی به دانش‌آموزان و دانشجویان ایرانی، نمونه‌های اسکلت ساخته شده به دست محصلان به‌ندرت منعکس‌کننده چنین جنبه‌های مهم و جذابی از آناتومی حیوانات هستند.

https://www.instagram.com/p/BIGrPV-DyqN/